سند 2030، سندی الزام آور؛ (بازخوانی نمونه هایی از اخطارهای یونسکو به کشورها)

سند 2030 - قسمت پنجم

بررسی سند 2030

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از مسائل مهم مطرح شده پیرامون سند 2030 غیر الزام آور بودن آن و پذیرش این سند با حق تحفظ است. اما دقت در عملکرد سازمان های بین المللی نسبت به چنین تعهداتی نشان می دهد واقعیت به گونه ای دیگر است. اینکه مسئولین می‌گویند سند 2030 الزامی نیست، این جدولی است (که کامل هم نیست) از کشورهایی که از طرف یونسکو و سازمان ملل به آنها اخطار شده است که من نمی‌خواهم همه را بخوانم فقط مثال می‌زنم. آن ها می گویند اینکه گفتید حق شرط و حق تحفظ (به یکی از کشورهای مسلمان) ما اینها را نمی‌فهمیم باید نسبت‌تان را با کل آن مشخص کنید. این اخطارها به کشورهای مسلمان و غیر مسلمان هر دو بوده است.

هدف اصلی، فروپاشی اخلاق و خانواده در سطح جهان

ظرف 15 سال اخیر قریب به صد اخطار به صد کشور غیر مسلمان، تحت عنوان حقوق بشر و حقوق زن داده شده است. پس ببینید یک هژمونی و یک اتاق فکر نشر فساد و فروپاشی خانواده و به فحشاء کشانیدن زن، بی سرپرست کردن کودک، ترویج همجنس‌بازی، ترویج فرهنگ لیبرال، و سبک زندگی مادی در آنجا رهبری می‌کند و خودش را رئیس دنیا می‌داند. البته لابه لای آن حرف‌های درست هم می‌زنند، مثلا مبارزه با خشکسالی، اصلاح الگوی مصرف، لزوم آموزش همگانی، حذف تبعیض آموزشی که همه حرف‌های درستی است و در قانون اساسی ما نیز وجود دارد یعنی جزو شعارها و افتخارات ایران است که در بعضی از جهات در دنیا سریع‌ترین رشد را داشته است و آن بخش هم که نداریم به خودمان مربوط است باید اصلاح کنیم.

دوستان این را بدانید که هدفشان فقط ایران یا کشورهای اسلامی نیست. در این زمینه اطلاعات خیلی زیاد است و من فقط چند نمونه را ذکر می کنم.

حدود بیست سال است که تفکر صهیونیستی_فراماسونری یکی از اهدافش را فروپاشی خانواده و لجن پراکنی جنسی در جامعه قرار داده است. یکی از اهداف درجه یک آنها جوانان و به خصوص دختران می دانند. اگر دختران در این قضیه پایمال شدند بلافاصله خانواده ها متلاشی می شوند و اگر زن وارد این عرصه شد؛ مرد هم به دنبال آن می آید. لذا هدف گیری اساسی شان دختران جوان است، مانع تراشی برای ازدواج و بعد کمک و حمایت برای فرار از ازدواج، طلاق و فروپاشی خانواده با عناوین مختلف است.

ممکن است بگویید این ها تنها با ایران مشکل دارند یا حتی با اسلام مشکل دارند، من فقط بعضی از مواردی که سازمان ملل و کمیته رفع تبعیض علیه زنان تحت عنوان دفاع حقوق زن به کشورهای غیر مسلمان تذکر و اخطار دادند، را می گویم.

در پنج سال اخیر نزدیک به 46 مورد اخطار از سوی سازمان ملل به کشورهای مسلمان درباره مسائل جنسی و خانواده، داده شده است. این اخطارها ثبت می‌شود و هر کسی به حرف آن ها عمل نکند، به عنوان ناقض حقوق بشر یا حقوق زن، یادداشت می‌شود. کم‌ترین اثر این اخطارها و ثبت در کارنامه کشورها این است که هر سال به دلیل نقض حقوق بشر محکوم می‌شوید. مثل ما که حقوق بشری را امضاء کرده ایم که در آن همجنس بازی در رأس حقوق بشر قرار دارد و هر سال به خاطر نقض آن محکوم می شوید.

46 کشور مسلمان ظرف این چهار_پنج سال، اخطار گرفتند از جمله ایران، بوسنی هرزه گوین، کویت، لبنان، اندونزی، ترکیه، مصر و همینطور اردن؛ همه به همین دلیل محکوم شدند. برای مثال به هرزه گوین گفتند چرا در کتاب‌های درسی و در بعضی از مباحث حقوقی برای مردان و زنان نقش‌های متفاوت در خانواده تعریف کردید.

نگاهی گذرا به اخطارهای سازمان ملل به کشورها

در سال2014 و 2011، به مصر و عراق گفتند حق شرط و حق تحفظ‌تان در باب مسائل خانواده و این موارد لغو است و به صورت مکتوب اعلام شد، اخطار هم رسمی است.

در سال 2014 به بحرین گفتند شرط‌هایی که گذاشتید، (شرایط اسلامی و وجود حق تحفظ) اینها مطرح نیست و باید حذف کنید.

در سال 2015 به عراق گفتند سندی که در باب مسائل حقوق بشر و حقوق زن امضاء کردید، باید در نظام حقوقی کشورتان تبدیل به قانون کنید. باید به قانون عراق تبدیل شود و مستقیم در دادگاه‌ها و رویه قضایی به آن استناد کنید.

در سال 2013 به مصر و عراق و افغانستان درباره تفاوت جنسیتی اخطار دادند[1].

درسال 2011 به چندین کشور اسلامی اخطار داده شد که باید قوانین داخلی و برنامه‌های آموزشی مدارس‌شان را بازنگری کنند. قوانین جامعِ ناظر بر محو هر نوع تفاوت شکلی و محتوایی در همه زمینه ها.

در سال 2015 به عراق دستور دادند باید قوانین و مقررات کشورتان را سکولار کنید، با اینکه الان هم این قوانین سکولار است ولی همین دوتا کلمه که می‌گوید خلاف شرع نباشد را می گویند باید حذف کنید. باید بگویی خلاف ضوابط ما نباشد.

در 2015، گرایشات جنسی جزو حقوق بشر شده است. یعنی هر کسی هر گرایش جنسی که دارد، مانند همجنس بازی، این جزو حقوق بشر است. کشورهای اسلامی هیچ نوع تبعیضی علیه گرایشات مختلف جنسی نباید ایراد کنند و باید تمام حقوق افراد همجنس گرا در همه سطوح تضمین دهند و در قانون خود بیاورند.

اینها به فکر خودشان هم هستند، چون بنابر آماری که اتحادیه همجنس بازان اعلام کرد یک سوم افراد پارلمان، کنگره و سنای آمریکا همجنس باز هستند، اصلاً قوم لوط در دنیا سر کار است. یک سوم علنی گفتند همجنس باز هستند، یک سوم هم نمی‌گویند ولی اگر کسی از آنها سوال کند می‌گویند ما هم هستیم. لذا در رأس حقوق بشر؛ مسائل جنسی و جنسیتی را می‌آورند.

در سال 2016 به ایران تذکر دادند. گفتند جرائم جنسی را که در ایران جرم می‌دانید، باید جرم زدایی کنید. اینها باید از قوانین دادگاه هایتان بیرون برود، اینها جرم نیست و باید همجنس گرایان و همجنس بازان را به رسمیت بشناسید. ما هر سال برای همین در سازمان ملل محکوم می‌شویم. برای چه؟ برای اینکه کسانی رفتند اینها را امضاء کردند و گفتند ما اینها را با حق تحفظ امضاء کردیم. حقوق بشر بود، لابه لایش اینها هم بود!

در سال 2014 به اردن گفتند آنچه شما زنا و زنازاده می‌گویید، باید کلاً از قوانین‌تان بیرون بیاورید[2].

در سال 2013 به افغانستان و در 2014 به بحرین گفتند تجاوز زناشویی را به عنوان جرم تلقی کنید. توجه کنید خیلی جالب است: می‌گوید زنا حقوق بشر است، ولی برخی از موارد داخل خانواده را به عنوان تجاوز مطرح می‌کند. می‌گوید این را باید به عنوان تجاوز و جرم تعریف کنید. البته مواردی از مسائل خانوادگی وجود دارد که هر چند دو طرف زن و شوهر باشند، اسلام به خاطر دفاع از مسأله بهداشت، مسأله بیماری، آنها را مانع می‌شود و می‌گوید این کار را انجام ندهید. مثلاً همسری بیمار است و حال مساعدی ندارد. اینجا توصیه اخلاقی می‌شود در مواردی هم توصیه قانونی داریم، ولی حرف آنها فراتر از این‌ها است، می‌خواهند خانواده را از هم متلاشی کنند.

در سال 2014 گفتند باید تجاوزِ زناشویی را در روابط زناشویی نهادینه کنیم.

در سال 2013 به افغانستان دستور دادند هیچ مسئله جنسی را نباید جرم بدانید.

در سال 2014 به عراق دستور دادند باید جمعیت را کنترل کرده و کاهش جمعیت داشته باشید. 2015 گفتند سقط جنین (نه سقط جنین‌های بهداشتی، سقط جنین بی ضابطه که در روابط نامشروع اتفاق می افتد) را باید جزو حقوق بشر تلقی کنید.

به پاکستان دستور دادند باید جمعیت را کنترل کنید، تنظیم خانواده و وسائل پیشگیری از بارداری را گسترش دهید و به ما آمار بدهید که هر ده سال جمعیت‌تان چقدر کم شد. اما خودشان برای ازدیاد جمعیت پول خرج می کنند، سوبسیت می‌دهند.. به این طرف فشار می‌آورند که باید جمعیت‌تان باید کم شود، خودشان سیاست افزایش جمعیت را در پیش گرفته اند.

در سال 2014 به بحرین گفتند باید بگویید که سقط جنین جرم نیست و کلیشه‌های جنسیتی را بشکنید. گفتند حداقل سن ازدواج باید 18 سال باشد. در همین 2030 هم به ما دستور فرمودند که ازدواج زیر 18 سال را باید ممنوع اعلام کنید، این در حالی است که این بچه‌های کوچک در مدارس با این مسائل درگیر می‌شوند، مسائل جنسی و تجاوز و بارداری و...، آماری که در آمریکا، نهادهای مربوطه ‌دادند می‌گوید تقریباً هیچ دختری نیست که به سن 17 یا 18 سالگی برسد یا با زور یا با میل چند مورد (تجربه جنسی) اتفاق نیفتاده باشد. چند درصد آنها تا قبل از 18_19 سالگی سقط جنین می‌کنند. حالا به اینجا می‌گویند زیر 18 سالگی نباید ازدواج کنید. اینطور خوب است که ما الان ده_دوازده میلیون دختر و پسر داریم که سن ازدواج‌شان می‌گذرد یا گذشته است، اینها پیر شوند و ازدواج زیر 18 سال نباید کنید.

در سال 2015 به عراق دستور دادند ازدواج زیر 18 سال را باید جرم اعلام کنید، اینها ازدواج کودک حساب می‌شود. سن ازدواج دختر و پسر باید کاملا مساوی باشد، چرا؟ با اینکه دختر زودتر از پسر بالغ می‌شود. شما که اصلاً نظم جنسی در کشورتان ندارید. چطور برای ما نظم می‌تراشید؟

به ایران دستور دادند نباید فضاهای آموزشی را جدا کنید (پسرانه و دخترانه) باید از مهد کودک تا دانشگاه، تمام مدارس‌تان مختلط باشد. اگر اینها از هم جدا شوند به عنوان یکی از مصادیق تبعیض جنسیتی شناخته می شود. در حالی که در اروپا و آمریکا، برخی مدارس و دانشگاه‌های خصوصی در حال تشکیل است که در آن ها فضای آموزشی جدا از یکدیگر است زیرا به این نتیجه رسیده اند که اگر محیط آموزشی جدا باشد حقوق دخترها بهتر حفظ می‌شود. اما وقتی مختلط باشند بیشترین توهین و صدمه به دختر‌ان وارد می شود.

به ایران دستور دادند قانون مدنی‌تان در مورد لزوم اذن شوهر در بعضی موارد را کلا حذف کنید.

به بوسنی و هرزه گوین دستور دادند وظایف خانواده را بین مرد و زن تقسیم نکنید هیچ تقسیم کاری نباید باشد.

به کویت دستور دادند مسئله ارث، تابعیت، حضانت و ولایت بر فرزند را باید عوض کنید.

به لبنان دستور دادند باید مسئله خانواده و اینکه مادری مهم است؛ تأکید این را کنار بگذارید.

به اندونزی درباره تحقق برابری جنسیتی در حوزه‌های مشارکت سیاسی دستور دادند.

به کویت اخطار کردند نباید در هیچ قانونی بین زن و مرد هیچ گونه تفاوتی وجود داشته باشد، یعنی زن و مرد باید صد در صد در همه چیز شبیه باشند، کم کم لابد مرد هم باید بزاید؟ چون باید شبیه شود. همین امر را آزمایش هم شروع کردند، بر روی فردی دو سه سال کار کردند و نطفه‌ای را در شکمش قرار دادند، اما نتیجه نداد، دو سه نفر هم طی این فرآیند آزمایشی جان خود را از دست دادند. به کویت درمورد تابعیت، حضانت و ولایت پدر بر فرزند، اخطار داده شد که باید قوانین تان را عوض کنید.

به لبنان گفتند مفهوم مادر و همسر را در مورد زن در هیچ کدام از قوانین نباید به کار ببرید.

اینها زنای محصنه را جزو حقوق بشر و حقوق زن و مرد تعریف کردند. ترکیه مدتی است می‌خواهد به اتحادیه اروپا بپیوندند، یکی از شروطی که برای او تعیین کرده اند این است که بگوید زنای محصنه جزو حقوق بشر است، یعنی قوانین شان را عوض کند، زنای محصنه یعنی مردی که زن دارد برود با زنی دیگر و زنی که شوهر دارد برود با مرد دیگری عمل فحشا انجام دهد. می‌گوید اینها جزو حقوق بشر است، باید حقوق تان را عوض کنید. به اندونزی تحت عنوان برابری جنسیتی چنین اخطاری دادند.

به ترکیه اخطار دادند از افراد شاغل در فحشاء باید حمایت کنید. چون فحشاء یک شغل است و جزو حقوق بشر است و از جمله حقوق زنان است. ببینید چگونه کلاه زنان را بر می‌دارند، فاحشگی که بزرگترین جسارت و استثمار است را به‌عنوان حقوق زن مطرح می‌کنند.

بگذارید از کشورهای اسلامی عبور کنم، حتی به کشورهای غیر مسلمان نیز که حساسیت شان در مسائل جنسی و خانواده مثل مسلمانان نیست، اخطارهایی دادند. مواردی که بیان می کنم همه از سایت سازمان ملل گرفته شده است. یعنی خجالت هم نمی‌کشند، علنی هم می‌گویند. یعنی ما حکومت جهانی با این معیارها تشکیل دادیم و شما هم شهردارهای پراکنده هستید و باید به ما جواب بدهید.

دوم فوریه 2000، به آلمان گفتند فاحشگی که در آلمان وجود دارد ولی باید مسئله مالیاتشان را تنظیم کنید که در مالیات به فاحشه‌ها، به زنان فاحشه و به پسران فاحشه ظلم نشود، و چرا قوانین کار از فاحشه‌های آلمان به طور دقیق حمایت نمی‌کنید؟

این مسئله در آلمان در سال 2000 مطرح می‌شود. اخیرا هم در کنگره اش ازدواج همجنس‌بازان قانونی اعلام شد. می‌دانید که بسیاری از مسئولین این کشورها خودشان همجنس‌باز هستند. وقتی این قانون در پارلمان آلمان تصویب شد، عکس هایش را در اینترنت ملاحظه کنید، پول ریختند، جشن گرفتند، معلوم است که همه آنها اهل همین کارها هستند، اصلاً به فکر منافع خودشان هستند، بیش از نصف، تا دو سوم اعضای کنگره آمریکا همجنس‌باز هستند، اتحادیه همجنس‌بازان به آنها تبریک گفتند که اکثریت سنا و پارلمان و کنگره آمریکا همجنس‌بازان است، امروز قوم لوط بر دنیا حاکم شده است. اینها می‌خواهند این فرهنگ را به نام سبک زندگی و آزادی زن و خانواده و... جهانی کنند.

اول فوریه 1999 به یونان دستور دادند باید قوانین خود را کامل کنید، روسپی‌ها و فاحشه‌ها نباید مجازات شوند، زیرا جزو حقوق بشر و حقوق زن است.

سوم فوریه 1999 به هنگ هنگ و چین گفتند چرا قوانینی که متضمن بهداشت کارگران جنسی (یعنی فاحشه‌ها و همجنس‌بازان) باشد هنوز تکمیل نشده است و باید مقررات مناسب برای حمایت مالی و قانونی از کارگران جنسی تنظیم شود.

می‌خواهم بگویم اینها یک چیز تازه‌ای نیست، مسئولین ما می‌دانند این چیزها هست، 2001 یعنی 15 سال پیش، اینها حتی به کشورهای غیر مسلمان هم تذکر می دهند، و بیشتر این کشورها نیز کوتاه آمدند.

31 ژوئیه ی 2001 به گینه اخطار دادند، روسپی گری باید قانونی شود و کمیته رفع تبعیض علیه زنان اصرار دارد که قوانینی در گینه تصویب شود که روسپی‌گران با امنیت کامل روسپی گری کنند.

اول فوریه 1999 به لیختن اشتاین اخطار دادند که قوانین مربوط به فاحشگی باید بازنگری شود، فاحشه‌ها نباید جریمه شوند، بعد دستور می‌دهد باید در رسانه ها از زنان فاحشه به‌عنوان زنان قهرمان تجلیل کنید و اگر زن خانه داری که همسر دارد و می‌خواهد فاحشگی هم کند، یا مردی که می‌خواهد همجنس باز شود این ها باید مورد حمایت قانون قرار بگیرند؛ حتی اگر خانواده و فرزند دارد، چون برخی می‌گفتند کسانی که این کارها را می‌کنند باید فرزندانشان گرفته شود، کمیته رفع تبعیض سازمان ملل به آن کشورها دستور می‌دهد، این توهین به آن پدر و مادر است. و باید کودکانشان با اینها باشند، اینها حق دارند که کودکان خودشان را در اختیار داشته باشند، بعد خودشان آمار می‌دهند در بسیاری از این کشورها (من واقعاً معذرت می‌خواهم ، حتی گفتن این حرفها هم آدم را شرمنده می‌کند) پدر و مادر به فرزندان خودشان تجاوز می‌کنند، آمار وحشتناک است؛ می گویند بعضی از این بچه‌ها هنگامی که به کودکستان، مهد کودک یا مدرسه می آیند، صبح اول وقت می‌آیند و دیرترین وقتی که بتوانند به خانه بر می‌گردند، زیرا از طرف اعضای خانواده خودش امنیت ندارد. می‌خواهند این فرهنگ را جهانی کنند.

اکنون باید از طرفداران جهانی شدن پرسید، آیا می‌خواهید جهانی شوید یا می‌خواهید منزوی شوید؟ کدام جهانی؟ حاکمیت فسق و فساد و ظلم؟ در روایات آخر الزمان داریم که قبل از ظهور حضرت، شرایط بشر به گونه ای می‌شود که در خیابان و ملأ عام مشغول لواط و مساهقه (یعنی همجنس‌بازی مردان و زنان) هستند و یا به هم تجاوز می‌کنند و مردم هم آنقدر بی غیرت می‌شوند که این امور برایشان عادی می‌شود. در روایات آخر الزمان داریم، بسیاری از سران و حاکمان جهان اهل این مفاسد هستند، حال عده ای می‌گویند با جهان آشتی کنید! اینها جهانند؟

31 ژوئیه 2001 به سوئد گفتند باید سیاست‌های مجازاتی ناظر به خرید بخشی از خدمات جنسی را تغییر بدهید. در حالی که در سوئد آزادی جنسی و فحشاء غوغا می کند. در برخی کشورهای اروپایی همه چیز آزاد است. در آمستردام هلند، در کافی شاپ رسماً سفارشِ مواد مخدر می‌دهند، آزاد و قانونی است، خرید و فروشش آن رایج است، در خیابان‌هایی آمستردام مردان و زنان زیبای جوان آرایش کرده و نیمه برهنه را مانند کالا پشت ویترین می‌گذارند و روی آنها قیمت می‌گذارند، دقیقا نوعی برده داری و یا به تعبیری برده داری جنسی است. با این همه آزادی باز هم به این کشورها اخطار داده است که سیاست‌هایی که گذاشتید و گفتید خرید برخی خدمات جنسی مجازات دارد، اینها را باید تسهیل، ارزیابی و بازرسی کنید. زیرا در این کشورها انواع خدمات جنسی به صورت آزاد و عادی به فروش می‌رود، مثلاً روابط جنسی با حیوانات، با همجنس، با اشیاء، با کودک، اینها همه قانونی و عادی هست و مالیات هم می‌دهند. با این حال به سوئد می‌گوید باید محدودیت هایتان را کم کنید.

31 ژوئیه 2000 به بلاروس، گفته شد چرا روزی با عنوان «روز مادر» می‌گیرید؟ اینها کلیشه‌های جنسیتی است و بین پدر و مادر و مرد و زن تفاوت ایجاد می‌کند. روز مادر که می‌گویید یعنی جنسیت و تفاوت جنسی مطرح می‌شود. خیلی چیز عجیبی است یعنی احترام و تکریم مادر را کلیشه‌های جنسی می داند.

21 ژوئیه 2000 به لوکزامبورگ گفته شد چرا در بعضی از فیلم‌های تلویزیونی، مرد سرپرست خانواده است؟ و زن به‌عنوان مادر مطرح می‌شود؟

در اول ژوئیه 1999 به ایرلند اخطار دادند که چرا در بعضی از کتابهای درسی و برنامه‌ها تان بحث خانه داری یا بحث مادری را برای زن مطرح کردید؟ این مانع اجرای کنوانسیون است. از این موارد بسیار زیاد است و فرصت اجازه نمی دهد همه آن ها را بخوانم.

23 ژانویه 1997 کمیته رفع تبعیض علیه زنان به اسلوونی که یک کشور مسیحی سکولار اروپایی است، نه کشوری اسلامی، اخطار داده است که تمام قوانینی که از زنان خانه دار حمایت می کند باید حذف شود، تا زنان بتوانند فعالیت اجتماعی_اقتصادی داشته باشند. در حالی که زنان بدون فروپاشی خانواده و رها کردن کودک هم می توانند فعالیت اجتماعی_اقتصادی داشته باشند. اما بعضی از شغلها را نام بردند و گفتند این اشتغالات زنان را ولو نیمه وقت خانه دار کند، باید حذف شود. از طرفی اخطار داده است شرایط فعلی مهد کودک ها را باید تغییر دهید. با اینکه برای آن ها مسائل شرعی اساسا مطرح نیست، ولی حتی اگر بخواهند ذره ای مسائل اخلاقی را رعایت کنند، تذکر می گیرند.

همچنین به اسلوونی گفتند باید قانون سقط جنین را در قانون اساسی خود ببرید. بعد مرد زن دار و زن شوهر دار هر دو می توانند با همدیگر رابطه داشته باشند، رابطه دوستانه و حتی عاشقانه. یعنی زنا و لواط و مساهقه را باید قانونی کنید و حق تشکیل خانواده همجنس و زنای محصنه را هم باید جزو حقوق بشر دانسته و قوانین قضائی تان را بر این اساس تنظیم کنید.

30 ژانویه 2002، به استونی گفتند اشتغال نیمه وقتی که برای زنان تعریف کردید، باید تمام وقت شود. یعنی زنان نمی توانند تنها بخشی از وقت خود را در اداره باشند و بخشی هم در خانه به بچه ها بیشتر برسند، این را باید لغو کنید. باید مانند مردان امکان اشتغال تمام وقت داشته باشند.

31 ژوئیه 2001 به هلند که یکی از بی قیدترین کشورهای غرب در مسائل جنسی است، اخطار کردند. بنده سال گذشته در چند دانشگاه هلند جلسه داشتم، در یکی از این جلسات که در یک شهر دانشگاهی مشهور بود و بعضی از دانشجویان ایرانی هم در آنجا تحصیل می کنند؛ دیدم یک ساختمان چند طبقه داشنگاه خراب شده است، علت را پرسیدم، گفتند چون ارتفاع ساختمان دانشگاه از ارتفاع کلیسای شهر بلندتر بود دستور دادند که باید خراب شود، یعنی هیچ ساختمانی بلندتر از ساختمان کلیسای شهر نباید باشد، ظاهر این امر زیبا است. اما در همین بعد کشور، انواع مواد مخدر؛ ال اس دی و حشیش و ماری جوآنا همه جا حتی در کافی شاپ و مغازه ها مثل ماست و پنیر رسمی علنی به فروش می رسد. چندتا خیابان دارند که دختران و پسران پشت ویترین نشستند و روی آنها قیمت گذاشتند، دقیقا برده فروشی جنسی. یعنی هلند کشوری است که از نظر مسائل جنسی از لاابالی ترین کشورهای جنسی است و یکی از مراکز توریسم جنسی است. البته برده فروشی جنسی در اروپا و آمریکا زیاد است که یکی در همین جا است. با این مقدمه توجه کنید حتی وجود برخی قوانین در چنین کشوری را تحمل نمی کنند.31 ژوئیه 2001 کنوانسیون دفاع از حقوق زن و رفع تبعیض علیه زنان سازمان ملل به هلند تذکر داد زنانی که کار نیمه وقت دارند، همه باید کار تمام وقت داشته باشند، یعنی هیچ زنی در خانه و بالا سر بچه اش نباشد.

دوم فوریه 2001 به ازبکستان، گفتند که چرا از نقش مادری و همسری زن در رسانه هایتان صحبت می شود؟

سوم فوریه 1999 به چین اخطار دادند که چرا فحشاء و فاحشه گری را شغل رسمی نمی شمارید و آن را جرم تلقی می کنید. انتقاد به رویکرد دولت چین مبنی بر حمایت زنان تا توانمندسازی آنان، انتقاد از کمیته ملی زنان و کودکان چین که کودکان را بیشتر از اینکه کنار مرد بداند، کنار مادر ذکر میکند. مثلا کودک و مادر را بیشتر ذکر می کند تا کودک و پدر؛ اخطار دادند که این را باید حذف کنید. اساسا هدفشان بی پدر و مادر کردن فرزندان و فروپاشی خانواده است. در حالی که اسلام هم کار بیرون خانه، هم کار درون خانه، همه را برای زن و مرد جایز می داند و برای زن نسبت به کار داخل خانه هم حقوق قائل است و زن می تواند حتی برای شیر دادن بچه خود از مرد حقوق مطالبه کند؛ فقه و شریعت ما اینگونه است. زن پیامبر(ص) تجارت جهانی می کردند؛ تجارت خارجی که صدها کارمند و کارگزار داشت و پیامبر هم یکبار نگفتند چرا تجارت می کنی؟ همیشه هم تأکید کرده است، تجارت و ثروت خدیجه جزو موثرترین جریان هایی بود که در دفاع از نهضت توحید، به کار گرفته شد. اما این ها حتی زنی که خودش می خواهد نیمه وقت بالا سر بچه خودش باشد، اینها را جرم می دانند و می گویند نقض حقوق زن است.

14 می 1998 به جمهوری چک می گوید چرا در کتاب های درسی خود زن را به عنوان مادر و قلب خانواده مطرح می کنید.

دوم فوریه 2001 به مصر، گفتند چرا در قانون تان آمده است زنانی که شاغل هستند، اگر در خانه هم بتوانند به وظایفشان عمل کنند، از این حمایت می کنیم؟ این یعنی اینکه شما می خواهید بگویید که نقش اصلی زن؛ مادری است.

اول ژوئیه 1999 به گرجستان گفتند در رسانه ها و نظام درسی تان فرهنگ مردسالاری مورد تأکید است. چون وقتی از زنان حرف می زنید به صفت مادری خیلی اشاره می کنید. توجه دارید اساسا پروژه اینها فروپاشی خانواده و مادری است.

به اسپانیا اعتراض کردند که چرا ازدواج همجنس ها و همجنس بازی را هنوز قانونی نکردید. چرا اینقدر بر روی مقوله خانواده تاکید می کنید.

اول ژویه 1998 به کلیسای ایرلند اعتراض کردند که چرا برای زن نقش کلیشه ای مادری تعریف میکند.

آوریل 1994 به لیبی می گوید آیات قرآنی ای که با مفاد کنوانسیون رفع تبعیض زنان ما تنافی دارد، باید بازنگری شود و هر نوع تفسیر قرآن که با مصوبات ما تعارض داشته باشد، باید از مدارس و کتاب های درسی حذف شود، این را به ما هم گفتند چون یکی از درس های 2030 این است که متون درسی تان را باید عوض کنید، تربیت معلمان تان هم باید زیر نظر ما باشد. ما مستشار میفرستیم و زیر نظر ما به معلمانتان آموزش بدهید تا ما بگوییم تا پانزده سال آینده در مدرسه ها چه چیزی بگویند و در کتاب های درسی چه چیزی بنویسند.

3 فوریه 1999 به چین گفتند چرا برای حفظ برخی فرامین مذهبی و فرقه ای خود نسبت به کنوانسیون ما درخواست حق تحفظ کرده اید؟ در حالی که حق تحفظ چین اصلا دینی نیست! به طور رسمی کمونیست است و مذهب رسمی ندارند. چین رسما می گویدکه مذهب نداریم، ولی در عین حال بعضی از فرقه ها و مذاهبی که در چین هستند، به خصوص آنها که ریشه چینی و کنفوسیوسی دارند نسبت به خانواده حساس هستند. آنها گفتند که ما باید حق تحفظ داشته باشیم بعد به چین اخطار کرده و گفته چرا برخی در داخل کشور شما اعتراض کردند و گفتند که ما باید حق تحفظ داشته باشیم باید هرچه در کنوانسیون ما هست بپذیرید.

14 می 1998 به کرواسی گفتند تأکید بر نقش مادری زن منجر به محدود سازی مشارکت صد در صد زن در عرصه های اقتصاد می شود. چرا در رسانه های خود بر روی این موضوع تاکید کردید؟ این اخطار به یک کشور غیر مسلمان و کشوری اروپایی است. می گوید ما باید با حساسیت جنسیتی کل برنامه های شما را در رسانه و در نظام آموزشی تان بررسی می کنیم. هر جا که شما بر روی نقش مادری تاکید کنید یک نمره منفی برای شما خواهد بود. همچنین گفته است باید جلوی دخالت کلیسا در سیاست های دولت درمورد زنان را بگیرید. حرف هایی که درباره عفت زن و در مبارزه با آنچه که شما به اصطلاح به آن فحشاء می گویید، و دفاع از نقش مادری و نقش خانواده و... اینها نفوذ کلیسا در حکومت شما است و این برای قرون وسطی بوده است، پس باید کلیسا را کنار بیندازید.

14 می 1998 به مکزیک اخطار کرد که تمام قوانین تان را که سقط جنین سریع، آسان و مجانی را محدود می کند، باید عوض کنید. ببینید سقط جنین یک وقت بحث بهداشتی و پزشکی و سلامت مادر است؛ بحثی نیست و در اسلام ما هم هست. اما سقط جنینی که یک مرد با زنان متعددی رابطه دارد و بعد بچه به وجود می آید و هی سقط کنید و بچه را به قتل برسانید، این جزو حقوق بشر است، خب این جنین مگر بشر نیست؟ جنینی که روح پیدا کرده است. جنین هفت_هشت ماهه انسان است، قتل آن انسان، نقض حقوق بشر نیست؟ آن بچه دارای حقوق بشر نیست؟ به مکزیک گفتند باید تمام قوانین تان را تغییر دهید تا سقط جنین و روابط آزاد جنسی و سقط جنین سریع، آسان و رایگان شود

4 فوریه 1999 به کلمبیا گفتند قانون سقط جنین در کلمبیا که در آمریکای لاتین است، باعث نقض حقوق زنان است و خلاف ماده دوازدهم کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان است، باید حذف شود.

9 ژوئیه 1999 به شیلی گفتند که چرا سقط جنین را خلاف می دانید و آن را مصداق قتل و امری غیر قانونی می دانید. باید از حق تولید مثل زنان به این نحو دفاع کنید که مالک بدن خودش است و انسانی که در بدن او قرار دارد تا قبل از تولد به قتل برساند.

8 ژوئیه 1998 به پرو گفتند باید سقط جنین را قانونی کنید.

14 می 1998 به زیمباوه نیز درباره قانون سقط جنین همان تذکر را داده است.

ژانویه 2000 به میانمار که یک کشور بودایی است، همین کشوری که مسلمانان را می سوزانند، قتل عام می کنند و رئیس شان خانمی است که جایزه حقوق بشر گرفته است، به میانمار گفتند چرا سقط جنین در کشور شما غیر قانونی است؟

2002 به سریلانکا گفتند باید سقط جنین را آزاد بدانید.

2000 به لوگزامبورگ باز هم درباره سقط جنین تذکر داده است.

12 اوت 1997 به ایتالیا اخطار دادند که چرا سقط جنین در بیمارستان های دولتی، مجانی انجام نمی شود.

28 ژانویه 2002 به اروگوئه می گوید قانونی که شما درمورد پایان دوره بارداری دارید باید تماما کنار بگذارید.

14 می‌1998 به مکزیک اخطار کردند که باید روسپی‌گری به عنوان امری قانونی شناخته شود، زیرا فاحشگی یک شغل است.

امریکا و اسرائیل، اصولگرا تر از ما

شاید برخی بگویند فقط ایران است که در برابر این قوانین و معاهدات مقاومت می کند، ولی بقیه کشورهای دنیا قبول دارند و عمل می کنند؛ اما توجه داشته باشید همه جای دنیا مقاومت وجود دارد. پشت پرده این قضایا آمریکا و صهیونیست ها هستند و اغلب قراردادهایی که به بقیه تحمیل می کنند، خودشان امضاء نکردند، خیلی جالب است اگر بدانید که 2030 را خود آمریکا امضاء نکرده است. چندین کشور اروپایی همچون آلمان و فرانسه و نیز برخی کشورهای پر جمعیت و وسیع دنیا مانند برزیل 2030 را امضاء نکردند. همین قانون هسته ای که ایران تعهد داد، آمریکا امضاء نکرده است و امضاء نمی کند، اغلب این کشورها امضاء نکردند. حتی خیلی از این موارد حقوق بشری را آمریکا امضاء نکرده است، اسرائیل امضاء نکرده است، آمریکا و اسرائیل در اصول خودشان خیلی از ما اصول گرا تر هستند. اگر هر تعهد بین المللی ای بر خلاف منافع و قانونشان باشد، آن را امضا نمی کنند. حتی کنوانسیون محیط زیست پاریس، که یک سال و نیم پیش رئیس جمهور آمریکا گفت این کنوانسیون یکی از راه های اعمال و اعلام رهبری آمریکا بر جهان است، خودش امضاء کرد ولی بعد از یک سال و نیم از آن خارج شد زیرا آن را مغایر با منافع ملی اش می داند. نمی گوید با حق تحفظ هستیم، می گوید ما حساب کردیم دیدیم به نفع مان نیست.

آمریکا اعلام کرد هر قانونی که در خارج از آمریکا نوشته شود، حتی جهانی هم اجرا شود، برای ما لازم الاجرا نیست و ما فقط تابع قوانینی هستیم که در کنگره و سنا در داخل آمریکا تصویب می شود. لااقل ما به اندازه آمریکا اصول گرا باشیم. هیچ جا تن به ذلت و حق تحفظ و امتیاز دادن نمی دهد.

اسرائیل حتی یک قرارداد بین المللی را امضاء نکرده است، منافع و حتی حق جنایتش محفوظ است. ولی ما حتی وقتی حق مطلق و صد در صد با ماست می ترسیم. نقض هم که می کنیم، می گوییم به گونه ای نگویید که یونسکو ناراحت شود. سیصد هزار شهید دادیم که یونسکو ناراحت نشود.

 

[1]- که هیچ تفاوتی در هیچ موردی نباید باشد؛ مثلا شما می‌گویید مسئولیت مرد، در برابر دادگاه باید پاسخگو باشد درقبال مخارج خانواده ولی زن را نمی‌توانی مجبور کنی به کار اقتصادی، می‌تواند فعالیت اقتصادی داشته باشد ولی وظیفه‌ای ندارد ولی مرد وظیفه دارد. بحث نفقه، بحث چه و چه... اینها را گفته با آن معنای کلی تبعیض که ما گفتیم؛ منافات دارد.

[2]- به مصر گفتند توسعه مفهومی تبعیض را در ملاحظه‌ی نهادهای نظارتی باید بگذارید که ما نظارت کنیم که کجا دارید... تبعیض را ما تعریف می‌کنیم. باید تمام معاهدات حقوق بشری و پیمان‌های حقوق بشری را ببرید در قوانین داخلی مصر وارد کنید.

نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha