پرسش و پاسخ (1)
قسمت اول: ۱. آیا می توان وظایف حکومتی و مردمی را در مسائل اقتصادی چون گرانی و مسائل فرهنگی چون حجاب، از یکدیگر تفکیک کرد؟ قسمت دوم: ۲. چگونه میتوان صنعت فرهنگ و سختافزار رسانه را ارتقا بخشید بدون آنکه نرمافزار رسانه را آلود؟ ۳. چرا هیچ رسانه غیرایدئولوژیک در جهان وجود نداشته و ندارد؟ ۴. آنانکه "سازش با جهانخواران" را "آشتی با جهان و جامعه جهانی" نامیدند بدنبال چه هدفی بودند؟
بسمالله الرحمن الرحیم
حالا من یواشکی به شما بگویم ما تقریباً هیچ کدام از رئیس جمهورهای ما بخصوص بعد از امام(ره) تا الآن در این قضیه مسئله حجاب و فرهنگ عمومی به وظایفشان عمل نکردند جدی نبودند حکومت هم نه به وظایف فرهنگیاش عمل کرده نه.. همینطور گذاشتند هر وقت که تابستان که شد نیروی انتظامی را از آن طرف سازماندهی میکنند و مرتب اینترنشنال و دهها و صدها فرستنده ماهوارهای میگویند که حجاب را کنار بگذارید بیایید توی خیابان فیلم بگیرید فحش بدهید. از یک طرف هم امام میگوید مردم خودسرانه عمل نکنند این کار قانون است بعد مسئولین قانونی هم به وظیفهشان درست عمل نکردند و نمیکنند. اغلب هم میگفتند ما دو سال دو سال انتخابات داریم، دوتا انتخاب این دو سال است و باز دو سال بعد دوتا انتخابات دیگر است. مجموعاً اینطوری است که یک بخشی اینها هستند که رأی میخواهند. ما هنوز نتوانستیم مشکلات اقتصادی را حل کنیم. نه ما، بلکه همه کشورها مشکل دارند. ما تا اینها را حل نکنیم نمیتوانیم بگوییم حجاب و اخلاق را حفظ کنید با این استدلال. خب بخشی از این حرفها درست است و بخشی از آنها نادرست است. بخشی درست است حکومت یک جاهایی را نمیتواند ول کند و وابدهد هزاران دزدی خ.ر ، ب.ز به اسم خصوصیسازی بیایند 30تا کارخانه صنایع بزرگ ملی را نابود کنند کارگر را بیکار کنند، حقوق کارگر معدن را به او ندهند. میگوید 8 ماه است به من حقوق ندادند. زمان شاه یکی را توی زندان انداخته بودند بعد عقرب به جانشان میانداختند که این بترسد بعد زده بود دوتا از این عقربها را کشته بود بعد دوباره آمدند او را زدند گفتند عقرب دولت را کشتی؟! نمیتوانیم بگوییم که حکومت به وظایف شرعیاش عمل نمیکند اما شما به وظایف شرعیتان عمل کنید! ما جلوی دزدی را نمیگیریم ولی شما نماز اول وقت بخوانید! این نمیشود. سیاست و حکومت بنیامیه و بنیعباس همین بود. دعوای امیرالمؤمنین(ع) با معاویه سر همین بود. میدانید که معاویه و حکومت بنیامیه با نماز و روزه و حج که مخالفت نمیکردند هر سال خودشان به حج میآمدند تبلیغ هم میکردند منتهی به مردم میگفتند که مسئله عدالت و بیتالمال به شما ربطی ندارد مهم نیست ما خودمان میدانیم چه کار کنیم. دوم هم این که میگفتند که هم حج بروید و هم عرق بخورید این برای ما مهم نیست. معاویه صریح گفت که من به دین شما کاری ندارم هر غلطی میخواهید بکنید این علی و حسن و حسین به دین شما کار دارند. فقط موی دماغ من نشوید هرچه من میگویم اطاعت کنید هرطور دلتان میخواهد زندگی کنید. بروید زیارت خانه خدا کنار آن هم عرقخوری بروید همین کاری که اینها دارند میکنند. اهل بیت(ع) اجازه نمیدادند میگفتند اول حکومت به وظایفش عمل کند، حالا اول و دوم که میگویم منظور این نیست که اول او عمل کند تمام شد بعد این شروع کند. نه. اول رتبی است نه اول زمانی.
بازار لباس. خانم من میگفت، حتماً خانم شماها هم میگویند و بارها از آنها شنیدید که میگویند در بازار لباسی که پوشش مناسب باشد و با یک قیمتی که بشود خرید کم است هرجا میروی لباسهایی که ارزان و دمِ دست هستند همه لباسهای چسبان، مانتوی بدون دگمه و جلوباز و لباسهای تنگ است. کارخانهای بزنید که لباس پوشیده ارزان مناسب در دسترس و در اختیار مردم باشد. یک خانوادهای که 4- 5تا دختر دارد میخواهند چادری هم باشند حقوقشان هم زیاد نیست اجاره خانه هم باید بدهد خرج هم بدهد حکومت یک وظایفی در این باب دارد.
رفقا جمع بودند داشتند راجع به مسائل اخلاقی و جنسی در دانشگاه بحث میکردند که بعضی مفاسد جنسی در خوابگاهها و دانشگاهها هست بعد هر کسی یک رهنمودی داد. بعد من گفتم رهنمود همه رهنمودها را به شما بگویم. گفتند چیست؟ گفتم دو ماه یک جا مأموریتی سفری بروید بعد از دو ماه قبل از این که به خانهتان بروید نه این که اول بروید خانهتان بعد بیایید اینجا، قبل از این که بروید خانه بیایید سمینار، بعد به همین سؤالات نیاز جنسی جوانها که چه کار باید بکنیم جواب بدهید. این که نمیشود شما بروید حمامتان رفتید بعد میآیید اینجا شروع میکنید و جوانها را نصیحت میکنید. این که نمیشود. ماشینتان را به تعمیرگاه میبرید ماشین خراب به شما تحویل میدهید قطعه نو را برمیدارد و قطعه خراب میگذارد بعد به او میگویید چرا اینطوری کرده؟ بگوید آقا همه جای مملکت را درست کردید حالا مانده من. میروید نانوایی نان سوخته و خمیر و گران به شما میدهد به او میگویید چرا نان اینطوری است؟ بگوید همه جا را درست کردید فقط مانده نانوایی. امام(ره) میگفت هرکس هرجا هست کارهای خودش را درست انجام بدهد همه کارها درست میشود. ما همه میخواهیم کار بقیه را درست کنند هیچ کس کار خودش را درست انجام نمیدهد همه میخواهند بقیه را اصلاح کنند. این هم خیلی خصوصیت عجیبی است نمیدانم مخصوص ایران است یا همه جا همینطور است؟ کار خودت را درست انجام بده، همه مشروط به یکی دیگر میکنند بقیه کارشان را درست کردند؟ میگوید من رفتم روغن ماشین عوض کنم دو برابر شده، پس من هم این کار را میکنم. خب یک تسلسل باطلی است که یک بخشی از مشکل آن قانون و ساختار و نظارت است، کشور بدون نظارت است. در بسیاری از عرصهها ما نظارتی نداشتیم و نداریم اسم و ادا و اصول آن هست خودش نیست. نظارت بر قیمتها، نظارت بر دستمزدها، و... سیستم در این قضایا خیلی ضعیف عمل کرده است. ترک فعل، ترک فعل که میگویند در رأس آن خود رؤسای سه قوه در طول این 30- 40 سال یک عالمه ترک فعل کردند حالا یا نمیتوانستند بخشی هم نمیدانستند و بخشی هم نمیخواستند. چون ببینید مسئولین همین خود شماها هستید اینها را که ما از جایی نیاوردیم! همین بچههای دانشگاه و حوزه و بازار هستند. اینها که به وظایفشان عمل نکردند سه دسته هستند: یک عده نمیدانند، یک عده نمیتوانند، یک عده نمیخواهند. آنهایی که نمیدانند آگاهشان کنید. آنهایی که نمیتوانند کمکشان کنید. آنهایی که نمیخواهند افشایشان و اصلاحشان کنید. خب حالا ما همین سه دسته یک بخشی از... در همین مسئله امنیت و اطلاعات کشور، در مسئله امنیت داخلی و خارجی، اخوی ما طفلک یکسره در بیابان هستند و در مزرعه کار میکنند میگفت من هرچه فکر میکنم توجیه عقلانی برای این کار ندارم زمستان، تابستان، شب، روز، کل درآمدی که به دست میآید در طول سال با دوتا معامله از این معاملاتی که در بازار و واردات میکنند، با دوتا معامله به اندازه 5 سال – 10 سال من سود میبرد هیچ کار هم نمیکند. یک سؤالی برای من پیش آمده که ما وظیفه داریم که اینطور مشکلات را تحمل کنیم برای یک دهم پول؟ آن را هم که میگویند همه قانونی و حلال است. میگفت من دارم به شک میافتم که آیا وظیفهای دارم و توجیهی هست که ما اینطوری کار کنیم و این همه زحمت برای پول کمتری بکشیم و اینها کم برای پول بیشتری کار میکنند.
×××
یک اقلیت سازماندهی کوچک طوری افکار عمومی را خراب میکنند و جهت میدهند و خود ما و شما هم باور میکنیم که ملت است. کدام ملت؟ اکثر ملت در تمام دنیا صدایشان اصلاً شنیده نمیشود مثل جامعه جهانی آمریکا و انگلیس و فرانسه، این چهارتا جامعه جهانیاند! 120 کشور غیر متعهد در مسائل هستهای به نفع ما موضع میگیرند، آنها جهان نیستند این چهارتا جهان هستند! هی 5+ 1 – 2، چون چین و روسیه در آنها نبودند 5+ 1 – 2 میشود 4. بعد آخرش این 5+1 شد 1- 5. چون آمریکا خودش تنها با ما مذاکره میکرد بقیه هم نبودند شد یک منهای پنج. خب این که مسائل را چطوری پیش ببرید چطوری حرف بزنید. یک جملههایی هست که یک مرتبه گفتمان را عوض میکند و میشکند. یکی ایستاده به ملت ایران میگوید قدرتهای جهانی چه کار کردند! جهان! جامعه جهانی! میخواهیم با جهان آشتی کنیم. خب تو داری به مردمتان میگویید که ما تا الآن دچار سادیسم بودیم با جهان دعوا داشتیم کسی که با جهان دعوا دارد جایش توی دیوانهخانه است! انقلاب اگر با جهان دعوا داشته جایش در تیمارستان بوده نه این که حکومت بسازد. امام(ره) با جهان دعوا داشت؟ امام با جهانخواران دعوا داشت و دارد نه با جهان. با جهانخواران، اینها 4- 5تا حکومت هستند جهان نیستند. میگویند جامعه جهانی، جامعه آزاد! در داخل هم میگویند با جامعه جهانی نباید قهر کنیم باید آشتی کنیم! انقلاب اسلامی دچار سادیسم نبود شماها دچار مازوخیزم هستید شماها خودآزار هستید، این ملت را آزار میدهید. امام(ره) دیگرآزار نبود شما خودآزار هستید. تو ضعیف هستی. تو ضعیفالنفس هستی. تو وابستهای و ضعیف هستی، وابسته به دنیا هستید، امام(ره) حرّ بود میگفت فلسطین باید آزاد بشود و اسرائیل باید از بین برود. ما در آفریقا باید چه کار کنیم. یک کاری کرده بود که همه در دنیا میگفتند ببینیم خب نظر آمریکا چیست؟ نظر شوروی چیست؟ و نظر خمینی چیست؟ این سهتا با هم بود. بعد یک عدهای هم اینطوری حرف میزنند که ما که کسی نیستیم هرچه هست آنها هستند! جامعه جهانی هستند! بحث اقتصاد رسانه است مسئله سرمایه و سختافزار. اقتصاد رسانه فوقالعاده مهم است که چه کار کنیم در حوزه تجارت سرمایهداری ارزشهای تجاری سرمایهداری نیفتد ولی در عین حال باید اداره بشود وگرنه وابسته میشود. اگر رسانهای فقیر شد و نتوانست تأمین بشود این رسانه یا وابسته به سرمایهداران میشود یا وابسته به جناحهای مختلف، دولتها و حکومتها و این طرف و آن طرف و دیگر نمیتواند از طرف مردم آزادانه امر به معروف و نهی از منکر کند. و این که کل و جزء کردن، اهمّ و مهم کردن را گفتیم، یکی هم کل و جزء کردن، اهداف مقطعی و اهدف نهایی در این مسائل چه باشد و چگونه باشد؟
آن نکتهای که در مورد صنعت فرهنگ عرض کردم و این که در چه تمدنی تولید شد من این را در آخر عرایضم عرض کنم. در حوزه منابع ارتباط بحث میکنند که منبع ارتباطی و یک رسانه چگونه روی مخاطب تأثیر میگذارد. طبق همین بحثهای آموزشهای آکادمیک و کلاسیک در حوزه رسانه و ارتباطات، کجاهایش به ارزشی و ضد ارزشی تقسیم میشود؟ این که بگوییم هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداریم، رسانه ارزشی و غیر ارزشی نداریم، همه رسانهها درست هستند! واقعاً اینطوری است؟ اصلاً در خود نظام ایدئولوژیک لیبرال، اینها رسانهها را تقسیم نمیکنند به آنهایی که موافق ارزشهای لیبرال و سرمایهداری هستند و آنهایی که مخالف هستند یا شماها کاسههای داغتر از آش هستید؟ اصلاً رسانه غیر ایدئولوژیکی در دنیا وجود ندارد. سینمای غیر ایدئولوژیکی وجود ندارد. ایدئولوژی چیست؟ ایدئولوژی یعنی یک منابعی برای ارزشهایی دارند یک هدفی دارند و یک روشهایی متناسب با این ارزشها دارند. خب شما مگر ندارید؟ ایدئولوژیکترین سینمای جهان سینمای هالیوود است. کاملاً ایدئولوژیک است. از سینمای کمونیستها ایدئولوژیکتر است چون شوروی صریح میگفت ما ایدئولوژیک هستیم اینها میگویند هنر ایدئولوژیک نیست! دروغ میگویید. از روسها و کمونیستها ایدئولوژیکتر هستید. فاشیستها ایدئولوژیک بودند، لیبرالیستها هستند، کمونیستها بودند. آن وقت تا نوبت به شماها و ماها میرسد آقا ایدئولوژیک جدای از رسانه است. ایدئولوژی به چه معنا؟ اگر ایدئولوژی به معنا دروغپردازی و کلاهبرداری است قلب حقیقت است بخاطر منافع، بله، ما ایدئولوژیک نیستیم و نمیخواهیم هم باشیم. این ایدئولوژیک بودن یعنی دنیامحور بودن، مادی بودن، قدرتطلب بودن، ثروتپرست بودن، دروغگو بودن. اما ایدئولوژیک به این معنا که ما اصولی داریم، مکتبی داریم، اهدافی داریم ما به حق و باطل تقسیم میکنیم فقط به نفع و ضرر کاری نداریم به حق و باطل کار داریم به این معنا ما حتماً ایدئولوژیک هستیم باید هم باشیم. و به معنای تقسیم مسائل به سیاه و سفید شما خیلی ایدئولوژیکتر هستید منتهی مبنای تقسیم شما منافع شماست. مبنای تقسیمی که ما میگوییم میتواند الهی باشد. حقیقت و عدالت.
منابع ارتباطی روی مخاطب چطوری تأثیر میگذارند؟ کدام رسانه چه کسانی را بیشتر ترغیب و قانع میکند؟ این فرآیند است شما دانشجویان این رشته هستید حتماً با این مسائل آشنا هستید که ما یک بحث مفصلی هست راجع به فرآیند اقناع. رسانه که زیاد ورّاجی میکند این لزوماً اثرگذار نیست. هدف رسانه اقناع و قانع کردن مخاطب است. ممکن است کم حرف بزند، ممکن است کوتاه بگوید، ممکن است یک خبر تهیه کند ولی اثر خودش را میگذارد. یک بار در یک مسئله موضعگیری کند از آن طرف ممکن است در یک موضوع مخاطب خودش را بمباران کند اما اثر نمیگذارد یا اثر عکس میگذارد و مخاطب را بر سر لج میآورد احساس میکند دارد به او توهین میشود، احساس میکند یک چیزی را دارند به او حُقنه میکنند. احساس میکنند که دروغ را دارند جای راست به او تحویل میدهند. خب این که چه چیزی مخاطب را ترغیب کند که درست به حرف تو گوش کند، نه این که فقط صدایت را بشنود بلکه گوش کند. نه این که فقط تو را ببیند، بلکه نگاه کند. اینها هم به تاکتیک روانشناسی و هم سواد رسانهای و یک چیز دیگری که الآن میخواهم عرض کنم صداقت رسانه است. منظورم از صداقت فقط راستگویی و دروغگویی نیست. صداقت به این معناست که جالب است حتی کسانی که نگاه صددرصد مادی به رسانه دارند تصریح میکنند که اگر میخواهید مخاطبتان حرفتان را باور کند باید با مهارت به او وانمود کنی که تو صادق هستی! حتی اگر میخواهی دروغ بگویی صادقانه دروغ بگو. ببینید دو جور میشود دروغ گفت یکی شلخته دروغ بگویی که همین که دهانت را باز میکنی همه میفهمند که داری دروغ میگویی. یکی هم دروغ را یک طوری صادقانه بگو که طرف قانع شود! آن وقت راجع به این تکنیکهای دروغگویی در رسانه بدون این که اسم آن را دروغگویی بگذارند، اسم آن را میگذارند تکنیک اقناع و تآثیرگذاری. نمیگوید دروغ! میگوید مهم نیست راست میگویی یا دروغ، ولی اگر میخواهی اثر بگذارد طوری دروغ بگو که مخاطب گمان کند تو راست میگویی.
این ماکیاول که پدر سیاست مدرن و سکولار است، و به یک معنا پدر رسانههای سیاسی سکولار هم هست کتابی به نام «گفتارها» دارد – حتما دیدید – آنجا راجع به ارتباطات و رسانه یک بحثی میکند. البته کلمه رسانه را به معنای امروز به کار نمیبرد برای چند قرن پیش است ولی مغز حرفش همین است و میگوید ارتباطگر، رسانه و رسانهچی حتی اگر آدم معتبری نیست باید معتبر به نظر برسد! حتی اگر میخواهد کلاهبرداری کند باید آدم امین به نظر برسد! میخواهی دروغ بگویی باید صادق به نظر برسی! همین چیزی که ما میگوییم نفاق و ریا، همه این ضدارزشها به ارزش تبدیل میشود. همین کارهایی که بقیه میکنند این میگوید. بقیه میکنند و نمیگویند ولی این میگوید. مثلاً بقیه ظالم هستند خودشان را مظلوم نشان میدهد و دروغ میگوید. ماکیاولی صریح میگوید که میخواهی ظلم کنی؟ خودت را مظلوم نشان بده. اگرنه ظلم تو اثر نمیکند و شکست میخوری. میگوید دشمنانت را بکش و اگر میتوانی دوستانت را هم نیز. برای این که اینها هم یک وقتی دشمن میشوند. دروغ بگو و وانمود کن که راست میگویی اگرنه نمیتوانی در عرصه سیاست و قدرت موفق بشوی. حالا این ادبیات را بگذار کنار ادبیات امیرالمؤمنین(ع) – از این مقایسه عذرخواهی میکنم- ولی اینها دوتا منطق است. یکی منطق مادی مدرنیته سیاسی است و آن هم منطق الهی است که اینها میگویند سنتی است. که حضرت امیر(ع) به مردم میفرماید در تمام دوران حکومت به خدا سوگند که یک دروغ به شما نگفتم. هیچ چیز را از شما پنهان و مخفی نکردم. من در اتاق شیشهای حکومت کردم. فقط یک استثناء داشت آن هم مسائل امنیتی و اطلاعاتی، آن هم برای این که دشمن شما متوجه میشد و به شما ضربه میزد. من فقط آنجا مخفیکاری کردم. در حوزه اطلاعات و امنیت. و الا در هیچ حوزه اقتصاد و سیاست و مسائل مختلف، من هیچ جا والله به خدا سوگند «واللّه ما کتمت وشمة ولا کذبت کذبة » نه یک بار دروغ گفتم و نه چیزی را از شما کتمان کردم و مخفی کردم.
رسانه مدرن هم میگوید، این که میگویند رسانه برای اطلاعرسانی است این دروغ است. رسانه برای اطلاعنرسانی است. اصلاً این رسانهها میآید برای این که مردم واقعیت را ندانند. سروصدا کن تا اصل مسئله روشن نشود. اتفاقاً رسانه نارسانه است. نارسا است. رسانهای که به این شیوه اینطوری دارد مدیریت میشود. میگوید تنها چیزی که میتواند مانع مردم برانگیخته بشود، میگوید من به حکومتهای دنیا و قدرتهای جهانی میگویم اگر میخواهی جامعهتان را کنترل کنید و چیزی که میتوانید افکار عمومی را در دنیا کنترل کنید و مانع شوید از این که علیه تو شورش کنند و مستقیم بفهمند که دارید در رسانههایتان دروغ میگویید این است که آنها را وادار کنید به اختیار خودشان به تو احترام بگذارند! چطوری؟ میگوید فرض کن تو کلانتر یک شهری هستی که بهم ریخته است تو باید مدالهایت را حتماً به اینها نشان بدهی که بفهمند با چه کسی طرف هستند! اما با تواضع نشان بده! یعنی طرف میآید جلوی... میگوید حالتان خوب است انشاءالله که مشکلاتتان حل شود ولی اینجا را هم یک نگاهی بفرمایید! این کمر من را نگاه کن یک قبضه شمشیر است حواستان باشد! ببخشید دست من اشتباهی به شمشیر خورد ولی حالتان خوب است؟ سلامت هستید؟ طرح میدهد میگوید بترسان و وانمود کن که داری به آنها احترام میگذاری! از حقوق بشر و دموکراسی بگو، ارتش را هم مهیا کن و بگو در ضمن بمب اتم هم داریم حواستان باشد! باید خود را همراه با مدالهایش با تمام فروتنی و وقار نشان بده تا جلب احترام کند. مردم و دنیا باید از تو بترسند و در عین حال تو به آنها احترام بگذاری. از دو طرف بیخ خِر آنها را بگیر. بعد میگوید کسی که زمانی خوب به نظر میرسیده، برای هدفهای خود خواسته که بد شود یعنی یک آدمی میخواهد در حوزه سیاست و رسانه گَند بزند، خب ایشان راه حل نشان میدهد، امر به معروف میکند میگوید 1) باید این کار را تدریجی انجام بدهی. یک مرتبه نه. 2) چنان نشان بده که مجبور به این کار شدی، خودت نمیخواستی. یعنی همه جنایتها را بکن و بگو ما مجبور شدیم! شما هم دیدید که ما مجبور شدیم! بعد همه میگویند ببین چه آدم خوبی است؟ درست است کار بدی کرده ولی اینها آدمهای خوبی هستند! خودشان خوب هستند کارهایشان بد است. فعل را از فاعل تفکیک میکنند. بعد میگوید ممکن است بترسی و بگویی ما اگر فلان جنایت را بکنیم و بمب اتم بزنیم بعد آنها تا آخر دنیا میگویند نه، مردم عمل بد را به نتایج خوبش میبخشند! روانشناسی مردم. میگوید همینهایی که اَخ میکنند و میگویند این کار بد بود وقتی تو بردی، میفهمند و منافعشان را محاسبه میکنند آن وقت همان کار تو را هم توجیه میکنند و از کنار آن رد میشوند. کار را به نتیجهاش میبخشند. آن پیامبران بودند که وقتی قانون میگذاشتند مردم میپذیرفتند بدون این که بگویند پس منافع ما چه شد؟ ولی اینجا از منافعشان میپرسند باید به آنها بگویید منافع دارید و مضارّی دارید و میشود کاری کنید که مردم توی چشم هم راست راست نگاه کنند و باطل را حق نشان بدهند! به نتیجهاش میبخشند. میگوید تو کثافتکاریات را بکن ولی یک طوری جملهبندی کن، وقتی که پیروز شدی مردم خودشان را به آن راه میزنند، مردم میدانند کیست ولی خودشان را به آن راه میزنند و میگویند حتماً لازم بوده است. این توصیه ماکیاولی در عرصه رسانه سیاسی است. توصیههای اسلام را هم بروید ببینید. حضرت امیر(ع) میفرماید که بخدا سوگند اگر الآن بگویند هفت اقلیم، حکومت و قدرت تمام عالم را همین الآن به من میدهند ولی قیمت آن یک چیز است، یک مورچهای دارد از اینجا رد میشود دانه جو و گندمی در دهان این مورچه است به من بگویند بدون اذیت کردن این مورچه فقط این دانه جو را از دهان این مورچه بگیر. همینقدر. امیرالمؤمنین(ع) فرمود به خدا سوگند چنین معاملهای نخواهم کرد. به خدا سوگند حاضر نیستم رئیس کل این عالم بشوم فقط به این قیمت که یک دانه جویی را از دهان یک مورچه بگیرم. خب اینها دوتا منطق است. رسانه اسلامی و رسانه سکولار و رسانه چپ و راست، رسانه مادی، تفاوتهایشان از همین جاها شروع میشود. یک رسانه دغدغه حقیقت و فضیلت و عدالت را دارد، البته ماهر هست، تکنیک دارد، بزرگنمایی، کوچکنمایی، همه تکنیکها را هم به کار میبرد ولی به روش درست. یک رسانههایی هم هستند که هدف کسب قدرت و ثروت و سلطه و فریب و تجارت است ولو از کلمات قشنگ هم استفاده کنند.
حالا بیشتر عرایض ما ماند.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
هشتگهای موضوعی
مطالب مرتبط