پرسش و پاسخ (15)
قسمت اول: ۱. چرا آموزش اخلاق پزشکی در دانشکدههای پزشکی ما بهشدت ضعیف است؟ ۲. مرز میان تضمین "اقتصاد پزشکی " و تامین معاش پزشکان خدمتگزار با "تجاری شدن بهداشت" و کاسبی با درد مردم کجاست؟ ۳. تفاوت پزشک سکولار و پزشک مسلمان در بستر "اخلاق و حقوق" در چیست؟ قسمت دوم: ۴. چرا در دوره روحانی و بهخصوص سال ۹۶، ایران رسما با امضای غیرقانونی سند ۲۰۳۰، فرمانبری از هژمونی غرب در حاکمیت و سبک زندگی و حتی آموزش و پرورش را برخلاف قانون اساسی پذیرفت؟ ۵. مشکل سند ۲۰۳۰ چه بود و آیا هیچ ماده مثبتی در آن نبود؟ ۶. چرا شورای انقلاب فرهنگی در برابر این سند تحمیلی مقاومت نکرد؟
بسمالله الرحمن الرحیم
الآن متأسفانه فقط پزشکی یاد میدهند، پرستاری یاد میدهند، اخلاق پزشکی و پرستاری مدام حرفش را میزنند. داریم در اخلاق پزشکی سقوط میکنیم این که دانشجو فقط برای پول بیاید دانشکده پزشکی و بگوید کدام تخصص بروم که پول آن بیشتر است، این یعنی دقیقاً تجارت با جان انسان. آن را استاد باید از توی ذهن دانشجو از همان اول بیرون بیاورد. البته نمیشود با زبان بیرون آورد و با عمل، دوباره همینها را در ذهنش کرد چون او میبیند که این حرفهایی که داری میزنی خودت در بیمارستان و مطب و دانشگاه چه کار داری میکنی؟! بعضی از اساتید را در رشتههای علوم انسانی و رشتههای دیگر داریم که 30تا پایاننامه را با همدیگر ظرف یک مدت کوتاهی به عنوان استاد راهنما یا مشاور، اغلبش هم کپی از روی هم، خب این غش در معامله است خیانت است. بازاری یک جور خیانت میکند و استاد دانشگاه یک جور دارد خیانت میکند این همان کار است وقتی که باید پزشک برای بیمار بگذارد اگر نگذارد، مسئول رنجهایی است که بیمار میبرد در قیامت باید جواب بدهد حالا دنیا شیرتویشیر است خیلی نظام پزشکیها دقیق نظارت نمیکنند ولی آخرت آنجا یک پل خربگیری هست همه ما را آنجا مورد معاینه قرار میدهند بعضیهایمان را نگه میدارند و بعضیها هم مثل شماها رد میشوید ولی نگه میدارند بدجور. پزشک و پرستار با بیمار و خانواده بیمار، - اینها روایت است – با لبخند صحبت کنند. نباید تند صحبت کنند، نباید صدایشان را بالا ببرند، نباید دشنام بدهند اگر خودشان خسته هستند. روایات ما میگوید پزشک اگر خسته است و از چیزی عصبانی است نرود با بیمار حرف بزند. – خواهش میکنم دقت کنید اینها را باید به دانشجویان منتقل کنید – میگوید اگر بیماری درد میکشد و پزشک میتواند درد او را آرام کند ولی نکند بگوید من حال ندارم میخواهم تفریح و مهمانی بروم، یا چون پول ندارد از کنار او عبور کند یا مجروح است رهایش کند و بگوید برای من چیزی ندارد. امام صادق(ع) فرمودند: «قال المسیح(ع) تارک المجروح کجاره» حضرت عیسی(ع) فرمود کسی که بیمار را رها کند و بگذارد که درد بکشد، درست مثل کسی است که او را مجروح کرده است. انگار تو او را مجروح کردی. اگر بیماری را رها کنی میدانی ممکن است بمیرد، بگذاری بمیرد «کقاتله» تو در خون این بیمار شریک هستی. اگر به دانشجویانتان بگویید که اگر فردا داری پزشک یا پرستار یا... میشوی هر لحظه که به بیمارتان به عنوان بنده خدا آرامش منتقل کنید در آخرت پاداش دارید و خداوند بعضی از مشکلات تو را در دنیا حل میکند که تو اصلاً نمیدانی چنین مشکلی قرار بود سراغ تو بیاید و به خاطر خدمت تو به یک انسان، خداوند این مشکل را از تو دور کرد. در روایات و دعاها هست که میگوید خدایا چقدر خطرات و مصیبتها در این دنیا از بیخ گوش ما گذشت که ما اصلاً نفهمیدیم چنین چیزی بود و بخاطر این بود که یک جایی عمل صالحی کردیم، خدمتی به انسانی کردیم برای تو کردیم تو صدتا خطر از ما دور کردی ما نفهمیدیم. ما نفهمیدیم چرا این مشکل از ما دور شد. بعضی از خانوادهها را بروید ببینید که هزارتا مشکل به سرشان آوار شده است. حالا قضیه آنها چیست نمیخواهم بگویم آنها گناه کردند ممکن است بخشیاش آن باشد و بخش زیادی از آن هم ظلم او به دیگران باشد و یا یک آزمون بزرگ الهی است ولی من بعضیها را در این بیماریها میبینم که یک خانواده اینقدر از انواع بیماریها سالهاست دارند رنج میکشند با خودم میگویم خدایا من اگر جای اینها بودم به اندازه اینها تحمل داشتم؟! چطوری این همه مشکلات را تحمل میکنند؟ خدمتی که به یک انسان و بخصوص یک بیمار فقیر و بیماری که زیاد درد میکشد و خانواده او بکنید – این را به دانشجویان منتقل بکنید – بگویید این یکی از بزرگترین عبادات است و بسیاری از گناهان شما اینطوری بخشیده میشود. فرمود بعضی از گناهان است که با استغفار و دعا بخشیده نمیشود باید عرق بریزی، کار کنی تا بخشیده شود. یک گناهانی هست که با خدمت به انسان مظلوم، انسان محروم، انسان مستضعف و انسان دردمند برای خدا حل میشود. ما در همین مشهد، هم نسل قبل پزشکانی داشتیم که، آنهایی که مشهد بودند دکتر شیخ را یادشان هست خیلی هم تیپ مذهبی نداشت یک ظرفی روی میزش میگذاشت میگفت هرکس هرچقدر دارد بیندازد وقتی آنها را میشمرد میدید نصف آن سنگ است! صدا میداده! نداشتند پول بدهند! آن مقداری که داشت برمیداشت به مریضی که فردا میآمد فقیر بود به او میداد به اندازه سهم 24 ساعت زندگی خودش برمیداشت غیر از آن هم خیلیها بودند همین آقای دکتر نوراللهیان در همین مشهد بودند که فوت کرد من خودم بارها پیش ایشان رفته بودم، ایشان هم همینطور بود از بیماران پولدار پول میگرفت روی میزش میگذاشت آخرشب به اندازه خرج همان شبش برمیداشت بقیهاش بود و فردا به مریضهایی میداد که نداشتند پول نسخهشان را هم میداد. در این نسل جدید هم در همین الآن در مشهد هست که 7- 8 نفر آنها را من میشناسم بیشتر هم هست، در کنار آن پزشکهای فاسد، پزشکنماهای فاسد، این حیوانات را در لباس سفید پزشکی میبینید این انسانهای شریف را هم ببینید. در همین مشهد من چندتا پزشک جوان میشناسم که زندگیاش کاملاً ساده است در حالی که درآمد او زیاد است. همه اینها را وقتی میبینید 5تا پیرزن بیسرپرست را برایشان پرستار گرفته که حمام ببرند و نظافتشان کنند. فلان جا یک اتاقی برای دوتا خانواده معلول اجاره کرده، یا برایش آدم بگیرد فلان شهرستان بفرستد، بروند برایشان سقف خانهشان را درست کنند و... همه پولش را دارد خرج اینها میکند. خب این هم پزشک است آن هم پزشک است که وقتی بالاسر مریض میآید میخواهد مریض را بجود! اصلاً جرأت نمیکنی به او حرف بزنی. پرستاری هم هست مثل مادر مهربان است. پزشک باید با بیمار یک لبخند روی صورتش باشد و با احترام با بیمار صحبت کند. مقامات بالای معنوی و الهی داری. فرمودند پزشک و پرستار بیمار را نوازش کند او دارد درد میکشد و همه چیز را دارد علیه خودش میبیند. یک جایی میگوید وقتی بیمار از پزشک توضیح میخواهد که من چی شدم؟ پزشک جواب نمیدهد. بعد دوباره مریض میپرسد آقا من چی شدم مریضی من چیست؟ بعد از دو سه بار سؤال مریض، پزشک یک دفعه بگوید تو این حرفها را چه میفهمی که چته؟! خب حالا یک توضیح بدهید من اجمالاً بدانم. توهین میکند، جواب نمیدهد، تحقیر میکند. اصلاً طرف جرأت نمیکند حرف بزند. خب استاندارد جهانی این است که برای هر بیمار باید حداقل 20 دقیقه وقت بگذارید. نه که در 20 دقیقه، 10تا مریض را ببینید. اصلاً یک چیزهایی است که پزشک میداند ولی مریض دلش میخواهد بگوید خب بگذارید بگوید. خود این مریض فقط مسئله جسمی ندارد مسئله روحی دارد، بگذار تخلیه شود یا مثلاً میفرمایند که اگر مطمئن هستید که مریضی بیمار او را میکشد او را مأیوس نکنید. بگو خداوند شفا میدهد ما تا آخرین لحظه ما تلاشمان را میکنیم تو هم تلاشت را بکن، انشاءالله درست میشود. ضمن این که یک جوری هم حالیاش بکن - ولی کار هرکسی نیست- که پزشک و بیمار، همه با هم از این عالم میرویم! چند ماه و چند سال عقب و جلو، دیر و زودتر دارد ولیکن تو خوب میشوی. امید بده و او را مأیوس نکن. پس ببینید اینها جزو همین چیزهایی است که مشکلات جسمی و روحی ایجاد میکند. امام سجاد(ع) میگویند: «مدانی الاخلاق» یعنی اخلاق پست غیر انسانی. به انسانها به چشم حیوان و مادون حیوان نگاه کردن. تازه راجع به حیوان، راجع به دامپزشکی هم – دامپزشکان در این جمع هستند – این را راجع به حیوانات بدانید امام حسین(ع) داشتند عبور میکردند دیدند یک کسی آن طرف خیابان یک سگی جلوی اوست یک لقمه نان دستش هست توی دهانش کرد باز از دهانش درآورد جلوی سگ انداخت! سیدالشهداء(ع) از این طرف خیابان به آن طرف خیابان رفتند گفت میشود از شما بپرسم چرا این کار را کردید؟ گفت من دو روز هست که غذا نخوردم خیلی گرسنه هستم آمدم این نان را بخورم دیدم این سگ ایستاده دارد من را نگاه میکند من از نگاه این سگ گرسنه خجالت کشیدم! گفتم بگذارم این بخورد. امام حسین(ع) فرمودند که میدانی انسان متعالی که خدا میخواهد یک چنین انسانی است. همینجا باش تا من برگردم. سیدالشهداء(ع) کارش را نیمه تمام گذاشت رفتند یک مقدار پول آوردند گفتند تو چه کار میکنی؟ آن مرد گفت من بردهام اینجا روی این قطعه زمین کار میکنم. گفت صاحب این زمین کیست؟ گفت یک یهودی است. امام حسین(ع) رفتند پول آوردند پیش آن صاحب باغ، گفت من این زمین و این برده را از شما میخرم. گفت برای چی؟ گفت که دیدم که خودش گرسنه بود ولی غذایش را به سگ داد. این یک کمال بزرگی است باید یک جوری از ایشان تشکر شود و تشویق شود و بقیه یاد بگیرند. باغ را خریدند و این را آزاد کردند و باغ را به او دادند و فرمودند شما آزاد هستی این باغ هم برای خودت. این برده تعجب کرد و گفت آقا برای چی؟ شما این همه پول و کار برای چی؟ فرمود برای این که اسلام و قرآن میخواهد که انسان از نگاه یک سگ گرسنه هم خجالت بکشد و شرم کند تو نتوانستی از کنار یک حیوان گرسنه هم بگذری. همین سگی که میگویند نجس است و با آن قاطی نشو و با سگ توی رختخواب نرو یا سر سفره نرو، رابطه انسان و سگ، جای رابطه انسان با انسان را نگیرد، زندگی انسانی یک جور است و زندگی سگی یک جور دیگر است، در عین حال این حیوان بسیار باعاطفه و بسیار خدمتگزار انسان است. نجاست جداست، یعنی قاطی نشو نه این که خبیث است و بد است و حقوق آن را رعایت نکن. امام حسین(ع) فرمودند برای یک چنین کارهایی انسان بهشتی میشود. برای این که حاضر شدی گرسنه بمانی و این سگ گرسنه نماند این هم حقوق حیوانات. ما از این موارد خیلی داریم.
از خاطرات امام(ره) میگفتند که یک وقتی دیدیم چندتا مگس بود بلند شدیم مگسها را بکشیم، امام گفت برای چه میخواهید بکشید؟ میگوید خودش بلند شد پنجره را باز کرد و گفت این مگسها را بیرون کنید. چرا میکشید؟ حقوق حیوانات. حقوق گیاهان، اهل بیت(ع) میفرمودند تا میتوانید وقتی راه میروید پای روی گیاهان نگذارید و احترام به زندگی آنها بگذارید. پیامبر(ص) فرمودند علامت قیامت شده و یک ساعت دیگر کره زمین دارد منفجر میشود و منظومهها بهم میریزد و برخورد زمین با اینها اتفاق میافتد، دریاها آتش میگیرند و کوهها مثل پنبه میشود نیم ساعت دیگر همه این کارها میشود. پیامبر(ص) فرمود اگر یک نهال دستتان است آن نهال را بکارید و کشت کنید. به همین اندازه نیم ساعت به زندگی و به حیات احترام بگذارید. نعمت خداست. این گیاه تا قیامت نیم ساعت زندگی کند بهتر از این است که زندگی نکند. این روایت از پیامبر(ص) است. این حقوق گیاه، آن حقوق حیوان، و هم آن حقوق انسان.
میفرماید پزشک به مریض به عنوان رسولالله باید نگاه کند. رسول یعنی فرستاده – اینها را به دانشجویان منتقل کنید – که این مریضی که میآید به چند چشم نگاه میکنید، یک) یک برانداز میکنید که از این چقدر میشود پول درآورد؟ این یک جور پزشکی است. پزشکی سکولار و پزشکی اهل دنیا! چند میارزی؟ یک دور بزن یک نگاه بکنیم ببینیم چندتا عمل جراحی غیر لازم بدون ضرورت از تو درمیآید؟ کدام بیمارستان تو را بفرستم که با من قرارداد دارد؟ چقدر گیر من میآید؟ به کدام داروخانه؟ کدام فیزیوتراپی؟ کدام داروی قاچاق؟ و... آنهایی که فاسد هستند. یک کسی به مریض به عنوان شغل روزمره نگاه میکند بیا بابا باز یک مریض دیگر آمد، زود زود اینها را ببینم بروم عصر میخو اهیم برویم ویلایمان و شمال! از شر اینها خلاص شویم! مریضها روی دستمان ماندند. پزشک شماره 3، میفرماید به مریض و به انسان به چشم رسول خداوند نگاه کند و بگوید این را خدا فرستاده است. این را خدا پیش شخص من فرستاده، این نماینده خداست. حالا خداوند دارد نگاه میکند که من با این چه میکنم؟
راجع به یکی از این عرفای مشهور، ایشان سلمونی داشت. سلمونیهای سابق چندکاره بودند. این خیلی سلمونی ماهری بود و خیلی هم اهل زهد و عرفان بود. نقل میکنند هر روز عده زیادی جلوی در دفتر این آقا صف میبستند، اینقدر مشهور بود و قشنگ به کارش وارد بود و بعد بزرگان و سرمایهداران هم میفرستادند پارتی که مثلاً میآمد میگفت من را فلان کس فرستادم، حواست باشد! من را جلوتر ببر و بهتر به من برس! من را فلان! هرکسی را یک کسی معرفی میکرد که من بچه فلان تاجرم، من را فلانی فرستاده و... بعد او میآمد میدید توی صف یک بدبخت ایستاده، شپش به او افتاده، چند ماه است اصلاً استحمام نکرده، کارتنخواب است و... میآمد او را میدید دستش را میگرفت و اول صف میآورد و بعد میگفت تو گفتی تو را چه کسی فرستاده؟ او هم میگفت مثلاً حاکم شهر! تو را چه کسی فرستاده؟ میگفت تاجر بزرگ فلان! بعد میگفت این را چه کسی فرستاده؟ خداوند فرستاده، پارتی این از همه شما کلفتتر است. او را میبرد سرش را میشست که سلمونی کند. با این مریض شپشی عشق میکرد! تا این را استحمام میکرد سرش را میشست، عطر به موهایش میزد، همینطور که این را نوازش میکرد و به او میرسید اشک میریخت که تو را حبیب من فرستاده است، تو را معشوق من فرستاده، تو را خدا فرستاده، تو از همه اینها مهمتر هستی.
ببینید این خصلت اگر به دانشجو آموزش بدهید که به فقرا بیشتر احترام بگذار. همهش که نباید برای دنیا کار کرد. تو چقدر میخواهی؟ نیاز نداری. هم توی دنیا برایت مشکل درست میکند و هم در آخرت باید تک تک اینها را جواب بدهی. میدانید که روایت داریم که فقرا در قیامت حسابشان آسان است چون چیزی نداشتند فقط مشکلات داشتند. هرکس ثروتمندتر است معطلی او در عالم قیامت بیشتر است چون باید برای تک تک اموالی که به دست آورده توضیح بدهد که از کجا آوردی و چطوری مصرف کردی؟ هرکس قدرتمندتر بوده گرفتاری او بیشتر است باید پاسخگو باشد. هرکس ثروتمندتر، هرکس دانشمندتر بوده گرفتاری او بیشتر است البته بهشت او هم بالاتر است. اگر بهشت برود بهشت او هم بالاتر است. دانایان از نادانان مسئولتر هستند، ثروتمندان مسئولتر از فقرا، قدرتمندان و صاحبان قدرت، مسئولتر از ضعفا هستند.
×××
فرمودند نسبت به موضع شورای عالی انقلاب فرهنگی و ترکیب آراء اعضای محترم در مسئله سند 2030 توضیح بدهید.
این سند باید حداقل به شورای عالی انقلاب فرهنگی میآمد و نیاوردند و هیچ اطلاعی ندادند در مجلس هم نبردند تصویب بشود، فقط دو – سهتا مکاتبه اداری، یک نامه به دفتر رئیس مجلس زدند! در حدی که انگار یک مصوبه خیلی عادی و حاشیهای است آنها هم ظاهراً یا متوجه شدند یا توجهشان نبود اصلاً کاری ندارند دیوان عالی وقتی که یک مراحلی گذشته باشد میتواند دخالت کند نه در این حد. این باید طبق قانون اساسی چون یکسری تعهدات بینالمللی است باید طبق قانون اساسی در مجلس تصویب میشد اگر هم یک پیمان فرهنگی – آموزشی است باید به شورای عالی انقلاب فرهنگی میآمد که سیاستهای کلی و اسناد کلی را در این باب نوشته و 7- 8تا سند ملی مهم نوشتیم که با این سند یک جاهایی تعارض دارد. بنابراین من میگویم چندتا اشتباه نمیگویم عمدی، بعضیها معتقدند که کل پروژه یک قضیه عمدی پنهان و پنهانکاری است طبق تعهداتی که بعضیها یا خصوصی یا عمومی به غرب دادند و میدهند. من میگویم حمل بر صحت کنیم بگوییم که توجه نداشتند و خودشان هم درست نفهمیدند. چندتا تخلف در اینها هست. اولاً این که اسناد ملی کشور را کنار گذاشتند. این کشور خودش برای آموزش و فرهنگ خودش سند نوشته، بعد آنها باید از بیرون برای ما سند بنویسند؟ ملت سند نوشته، خود نظام سند ملی در این مسائل دارد، 7- 8تا سند مهم که تقریباً هیچ کدام آنها را اجرا نکردند یا تشریفاتی وارد اجرا شدند، هیچی عملی اتفاق نیفتاده است. از بعضی از آنها چند سال است میگذرد حتی کارگروه تشکیل ندادند که اینها را درست پیگیری کنند. برای این یک مرتبه هنوز مجلس تصویب نشده، توی شورای انقلاب نیامده، هیچ کجا نرفته، 7- 8تا وزارتخانه را مأمور به اجرا کردند کارگروه تشکیل دادند و گفتند به اجرا شروع کنید! ببینید این سندهای بینالمللی مثل این، معمولاً 80 درصد آن هیچی نیست. هیچ مشکلی ندارد. همان حرفهایی که هر آدم عاقلی که میخواهد یک جامعه را اداره کند باید به آن عمل کند، اصلاً شعارهای انقلاب ماست، در قانون اساسی ما خیلی بیش از اینها به این وظایف تعریف شده و باید انجام بشود. ما به آن 70- 80 درصد، 90 درصد کاری نداریم. مثلاً بهداشت، آموزش عمومی، اینطور مسائل که اینها روشن است هم انسانی است، هم اسلامی است، هم جزو قانون اساسی ماست و هم یک عالمه اجرا کردیم. بعد فردا میگویند همینهایی هم که اجرا کردیم به دستور آنها بوده! نخیر آقا. اینها به دستور خود انقلاب بوده، و این همه تلاشها شده است. پس با اینها مشکلی نیست. دوتا مشکل هست: 1) دور زدن نهادهای رسمی کشور است. یک چنین تعهداتی باید اینجا بیاید چرا اطلاع نمیدهید و نمیآید؟ و 2) کشور را به عنوان عامل اجرایی آنها میبرید که در نیویورک امضاء میکنند و دستور میدهند، ما مجری آنها میشویم. یعنی کل حاکمیت ملی را دور میزند از این به بعد معنیاش این است که آنها هر دستوری میدهند ما باید اجرا کنیم. اصلاً فرض کنید همه دستورهایش صددرصد خوب بوده، اصل این که او به ما دستور بدهد و اینجا از نهادهای رسمی ما و بعد دولت موظف کند و وارد این عمل بشوند اصل این کار، یک تخلف بزرگ است. خلاف صریح قانون اساسی، خلاف حرفهای امام(ره) است. خلاف عزت و استقلال این ملت است و بعد اگر این جا بیفتد مقدمه برای چیزهای بعدی میشود.
دیگر این که آنها بیش از صد بار، کلمه «باید» در آن متن است. باید این کار را بکنید، باید آن کار را بکنید، ما متعهد میشویم، ما وظیفه داریم و تا 15 سال دیگر باید این اقدامات انجام بشود. دیگر این که نهادهای نظارتی تعریف کردند. یعنی آنها حق نظارت و بازرسی پیدا کردند که مدام بیایند چک کنند که اینجا ما داریم طبق آن فرمول و برنامه عمل میکنیم یا نمیکنیم؟ میگویند آنها گفتند هر کشوری به سبک و شیوههای خودش عمل کند، بله، نگفتند هر کشوری هر کدامش را میخواهد عمل کند و هر کدامش را نمیخواهد عمل نکند گفتند اینها باید عمل بشود ولی هر کشوری با توجه به شرایط خودش عمل کند. توجه دارید اینها با هم فرق میکند. یک وقتی من به شما میگویم من به شما 10تا دستور میدهم ولی هر کدام در منزلتان با توجه به این که شرایط خانوادهها با هم فرق میکند هرکسی در خانه خودش این 10تا دستور را اجرا کند ولی به شیوه خودش. این را گفتند. من یک وقتی به شما میگویم من 10تا دستور به شما میدهم شما هر کدام از این دستورها را نخواستید عمل نکنید و هر کدام را خواستید عمل کنید! اینها با همین حساب پیمان حقوق بشر را از قبل امضاء کردند هر سال هم ما داریم در سازمان ملل محکوم میشویم! میدانید چرا؟ چون ما میگوییم ما با تعریف خودمان حقوق بشر را قبول داریم. خب او تعریف تو را کاری ندارد او حقوق بشر را طبق تفسیر خودش عمل میکند! او میگوید همجنسبازی جزو حقوق بشر است. هر سال ما داریم برای حقوق همجنسبازان محکوم میشویم که آنها میگویند جزو حقوق بشر است. میگوید باید بگذارید در ایران همجنسها با هم ازدواج رسمی بکنند و از آنها حمایت بشود خب این جزو حقوق بشر است و تو هم امضاء کردی! الآن چه میگویید؟ هر سال دارید محکوم میشوید. مدام میگویید ما حق تحفّظ داشتیم. اصلاً در قضیه برجام و هستهای هم همین اتفاق افتاد. آنها گفتند ما تفسیر خودمان را از برجام داریم مسئولین ما گفتند نه، ما با تفسیر خودمان. آن چیزی که عمل شد تفسیر چه کسی بود؟ تفسیر او بود نه تفسیر ما. رهبری 7- 8تا شرط گذاشت، کدامش اجرا شد؟ با تفسیر آنها اجرا شد، این هم با تفسیر آنهاست. البته حالا برای این چیزها نمیتوانند ما را تحریم کنند ولی وقتی که در هستهای، بعد در موشکی و بعد چی، بعد به اینها میرسد. راهش را باز کردید. بعد سؤال ما این است که چیزی که الزامی نیست چرا حق تحفظ خواستید؟ مگر نمیگویید الزامی نیست؟ چیزی که الزامی هست میگویید پس حق تحفظ بده، خودشان میگویند اینها الزامی نیست ولی بعد میگویند گفتیم حق تحفظ داشته باشیم! خب اینها بو میدهد. اگر الزامی نیست چرا حق تحفظ. بعد حق تحفظهای قبلیتان چه شد که این بشود؟ بعد حق تحفظ این است شما باید مشخصاً بگویید این بند، این قانون، این ماده، ما برای این بندش حق تحفظ داریم چون این قسمت آن خلاف قانون اساسی ماست. اصلاً چنین کاری نکردند همینطوری روی هوا حق تحفظ! از این تعهدات اینقدر میتوانید بدهید و بگویید حق تحفظ! بعد آنها بلد هستند چه کار کنند. نهادهای بینالمللی همه دست خود آنهاست. یک مرتبه این را گره میزند با این بند، آن را با آن بند، یک مرتبه یک تحریم جدید هم درست میکنند. حالا اصلاً تحریم هیچی، همین که ما هر سال داریم در حقوق بشر محکوم میشویم. این انقلاب و امام آمده که حقوق بشر را تعریف جدیدی در دنیا بکند، تعریف درست. شما دوباره زیر بار همین حرفها میروید؟ بعد کنوانسیونهای قبلی که امضاء کردند هیچ وقت اینطوری عمل نکرده بودند سریع آمدند در دولت، تابستان پارسال بیخبر، توی دولت، معاون رئیس جمهور، که ایشان یک بار از نامزدها هم بود – خودش به 7- 8تا وزارتخانه دستور داده که وزارت فلان ، وزارت فلان شروع به عمل کنید، اقدام کنید، که بعد اینها به آنها گزارش بدهند این دیگر تا حالا بیسابقه بوده است! نکته بعدی این است که بعضی از بندهایش خلاف صریح ارزشهای اسلامی است و تحمیل مسائلی از این قبیل است. بالاخره ما باید تکلیفمان را با اینها روشن کنیم
هشتگهای موضوعی