سلام ابد بر تو، قهرمان تاریخ عرب (نصرالله؛ آیت الله العظمای جهاد)
شهادت مجاهد کبیر، حسن نصرالله، سیدالشهدای مقاومت برای رهایی «مسجد الاقصی» _ ۱۴۰۳
بسمالله الرحمن الرحیم
خبر شهادت سیدحسن نصرالله را هم همیشه منتظرش بودیم، هم هیچ وقت آمادگی شنیدن آن را نداشتیم! این هم تعارض است. امثال سیدحسن نصرالله هم زیادی عمر کردهاند اینها باید 30 سال پیش شهید میشدند از نوجوانی سن خیلی کمتر از شماها این تیپها شهید زندگی کردند چریکهای مبارز و مجاهدین آزادیبخش برای ملتها و شعله ضد ظلمت و پرچم امید و راهنما برای همه عدالتخواهان، انقلابیون و مبارزین جهان مسلمان و حتی غیر مسلمان بودند. این اتفاقاتی که الآن دارد در سطح جهان میافتد و با این رسانهها، به یک معنا جهان کوچک شده و همه همسایه شدند آنچه که در یک اشل جهانی دارید میبینید عیناً همان اتفاقاتی است که در زمان انبیاء(ع) در یک شهر و حتی در یک روستا اتفاق میافتد و این عملاً همان است جبههبندی دو طرف، درست و نادرست، استدلالها و تاکتیکهایشان، شعارها و بهانههایشان، جنگ روانی، جنگ شایعه، نفوذ، جاسوسی، مجاهدین، قاعدین، خائنین، همه حرفها همانهاست عوض نشده، فقط کمیّت مخاطب مصداق آن بحث و دعوا و بخصوص ابزار عوض شده است. یعنی شمشیر موشک شده، رسانه، شعر و سخنرانی فضای مجازی و اینترنت و ماهواره شده است! ابزار عوض شده اما افکار و اخلاص همانهاست. دعوا همچنان سر همان حرفهاست. دو طرف جبهه و همینطور آن مذبذبین آن وسطیها چه آنهایی که بازی میکند و میخواهند بازی بدهند منافق نامیده میشوند چه آنهایی که خودشان بازیچه هستند افراد ضعیف و ضعیفالنفس و ضعیفالعقل، بازیخورند. ببینید این یک نقش ثابتی است سناریو همان سناریوست آنهایی که این نقشها را بازی میکنند عوض میشوند. میبینید که یک سال است دارند دهها هزار مردم مظلوم غزه را قتل عام میکنند و دنیا هم دارد نگاه میکند. حکومتها و سازمانهای بینالملل یک مقدار حرفهای مفت میزنند ولی خودشان هم میدانند بازی است و بدون دستور هم حتی انتقاد بکنند در حدی است که به آنها اجازه داده بشود آن هم انتقادهای بیحاصل! چرا میآیند اینجا هنیه را میزنند، در لبنان میزنند، در سوریه میزنند، بچههای ما را میزنند؟ میدانید گفتند نزدیک 90 بمب یک تُنی، نزدیک 90 هزار کیلو بمب روی 4- 5 ساختمان در ضاحیه ریختند که سیدحسن آنجاست به ایشان هم بارها گفته شده بود که میدانند شما در ضاحیه هستید خطرناک است ایشان حاضر نشده بود برود و گفته بود هرجا مردم و بچهها هستند من هم همانجا هستم اگر قرار است شهید بشویم با هم شهید بشویم! برای چه آمریکا میآید... چون اسرائیل نه چنین توانی دارد و نه چنین جرأتی، این پروژهای که دارد در لبنان و غزه اجرا میشود کل نیروهای نظامی و اطلاعاتی و تکنولوژی هم جاسوسی و هم کشتار جمعی ارتش و سیا و پنتاگون آمریکا انگلیس فرانسه و آلمان همه اینها آنجا هستند. 40تا کشتی جنگی آوردند غیر از این که در خود اسرائیل گروههای جاسوسیشان هستند یعنی یک جنگ جهانی بدون بمب اتم و در یک منطقه کوچک لبنان و غزه. در ضمن اهمیت لبنان و غزه را هم بفهمید که چرا اسرائیلیها شعار نه غزه نه لبنان را این طرف و آن طرف پخش میکردند؟ و چرا امروز در 400 دانشگاه آمریکا و صدها دانشگاه در اروپا و جهان دانشجویان شعار هم غزه و هم لبنان را دادند؟ مسئله غزه و لبنان دوتا سرزمین نیست. آنجا یک تسویه حساب تاریخی و جهانی است. در یک محوطهای به اندازه سه چهار تا ساختمان صد تُن بمب ریختند. بمبهایی که آخرین بمبهای تکنولوژی اینهاست. گاز سمیای که منتشر کرده، چند صد نفر از مردم معمولی و این بچهها شهید شدند. خب، اینها دیگر سقف تکنولوژی جاسوسی و آدمکشی و قتل عام است. ولی اصل منطق همان منطقی است که قرآن میفرماید نمرود با همان منطق ابراهیم را در آتش انداخت. فرعون با همین منطق با موسی درافتاد و تعقیبش کرد تا اینها را نابود کند. ابوسفیان و ابوجهل با همین شیوه، با همین اهداف، با همین ادبیات با پیامبر اکرم(ص) درگیر شدند. امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آخرالزمان با مجموعه اینها در سطح جهان درگیر خواهد شد.
اینها همین الان همینجا هم شکستهای بزرگی خوردند. یعنی الان این بچههای حزبالله و حماس دارند با کل ارتش و سرویسهای جاسوسی آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، حالا ژاپن و ایتالیا و آلمان که عوامل آمریکایند اصلاً مستقل نیستند و کمک رژیمهای خائن عربی در منطقه، که همه اینها یا دستنشانده آمریکا و انگلیس و متحد اسرائیل هستند، اصلاً در این جنگها به آنها کمک کردند، هم کمک تسلیحاتی، هم کمک غذایی، هم کمک اقتصادی، هم کمک اطلاعاتی امنیتی، کمک در شناسایی و ترور. یعنی کل اینها کنار آنها ایستادهاند. کفر و استکبار خارجی، منافقین داخلی، نفوذیها، به تعبیر قرآن «سَمّاعونَ». جاسوسان، نفوذیها. یهود، صهیونیستها. همان چیزهایی که دقیقاً قرآن میفرماید زمان پیامبر همینها با هم متحداً عمل کردند برای اینکه سرنگون کنند و ریشه اسلام را بزنند، پیامبر را از سر راه بردارند و اسلام را شکست بدهند. عیناً همان کارها، همان شیوهها، همان ادبیاتها تکرار شده، میشود.
وقتی دارید قرآن میخوانید، مخصوصاً وقتی دارد راجع به انبیاء، راجع به پیامبر اکرم و راجع به دشمنان ایشان در همان اطراف مدینه، مکه توضیح میدهد، چرا به ما امروز باید اینها را بگویند؟ چرا تا ۱۰۰۰ سال دیگر هم همینهاست؟ برای اینکه ماجرا همان ماجراست. اهداف دو طرف همان اهداف است. شعار و ادبیات همان است. شیوهها همان است. فکر نکنید که این بچههای حزبالله و حماس دارند با اسرائیل میجنگند. با کل عصاره قدرت و ثروت و رسانه و سلاح و تجهیزات کل استکبار غرب دارند میجنگند. اسرائیل خط مقدم غرب و سرمایهداری است. اسرائیل یک کشور نیست. اصل وجودش غیرقانونی بود حتی با همین قوانین بینالملل. اصلاً مقامات اسرائیل تا همین الان هم اغلبشان برای کشورهای مختلف اروپاییاند. همین بنیامین خبیث حرامزاده این اصلاً اسرائیلی نیست. همه اینها برای کشورهای اروپای غربی، اروپای شرقی. از انگلیس و فرانسه تا لهستان، مجارستان، رومانی هستند. همهشان شناسنامههای اروپایی دارند. یعنی همین الان هم دوتابعیتی حساب میشوند برای اینکه اصلاً اسرائیل تابعیتی نداشته است. الان یک عدهای از پیرمردهای اسرائیل، پیرمرد، پیرزنها عمرشان از خود اسرائیل بیشتر است. یک کشوری که از اساس، با ترور شروع کردند. شما ببینید همین الان هم دارند ترور میکنند به جای اینکه بجنگند. خب شما که در جنگ از حماس شکست خوردید. شما که جرأت نمیکنید بیایید با حزبالله بجنگید. ترور. بمباران مردم، بمباران زنان و بچهها، بمباران مردان، کسانی که اصلاً اسلحه ندارند، نجنگیدهاند، در خانههایشان و در بیمارستان و در مدرسهاند. با آنها میجنگند آن هم نه روی زمین. بمباران، کشتار مردم و ترور رهبران جهادی. این سبک اینهاست. اینها جنگ نیست. این جنگندهها و هواپیماهایش آمریکایی است، بمبهایش آمریکایی است، شاید خلبانهایش هم آمریکایی باشند، هزینه سوخت جنگندههایش را هم آمریکا و عوامل آن در منطقه دارند میدهند. یک عده هم ابوموسی اشعری هستند که اصلاً اینها را مثل این که خدا آورده برای بازی خوردن. همیشه آماده فریب خوردن هستند. ولی آدم لازم نیست بد و خائن باشد که ضربه بزند. کافی است احمق باشد. ترکیب امرعاص و ابوموسی اشعری است که کار دشمن را پیش میبرد. تا الان این یک سال اسرائیل و آمریکا و غرب شکستخورده هستند. اتفاقاتی دارد میافتد برای شما اینها عادی است. بروید تاریخ اسرائیل و منطقه را بخوانید. یک زمانی اسرائیل در همین ایران، ما حالا از چه ناراحت هستیم؟ همین ایران حکومتش دست اسرائیل، صهیونیستها بود. یعنی ساواک ما، ارتش ما، رسانههای ما، نفت ایران، اصلاً دربار شاه، اینها بدون اجازه آمریکا و اسرائیل نفس نمیکشیدند. نفت و گاز ما دست آمریکا و اسرائیل بود. به شکنجهگرهای ساواک همین اسرائیلیها و آمریکاییها آموزش میدادند چطوری ناخنهایشان را بکشند، چطوری شکنجهشان بدهید، چطوری بسوزانید، چطوری چهکار کنند. آموزش آخرین شیوههای شکنجههای مدرن. اینها همه جا ارباب بودند. مثلاً الان چطور بر همین امارات و بحرین و عربستان و... چطور آمریکاییها و اسرائیلیها همین الان مسلط هستند؟ در ایران هم همهکاره بودند. اصلاً کسی جرأت نمیکرد به اینها چپ نگاه کند. آمریکا و اسرائیل و انگلیس اینجا ارباب مطلق بودند. اینجا صد هزار مستشار داشتند. همه چیز در اختیار آنها بود و بدون اجازه آنها حق نداشت کسی نفس بکشد، ولو خود شاه. حتی رئیس دانشگاه تهران را میخواستند عوض کنند، اگر سفارت آمریکا یا اسرائیل وتو میکرد، دیگر کسی حق نداشت حرف بزند. اینها اینجور مسلط بودند. حالا شما ببینید کارشان به کجا کشیده است؟ کل اسرائیل در حال فروپاشی است. همین دیروز ۲ میلیون، ۲.۵ میلیون اسرائیلی از ترس در پناهگاهها رفتند. اصلاً اینها قابل تصور نبود. داخل فلسطین، در محاصره مطلق، در غزه، یک سال است اینها نمیتوانند آنها را شکست بدهند. یعنی کل ارتشهای غربی، سرویسهای اطلاعاتیشان در غزه، غزه یک جای کوچکی است و اینقدر جمعیت است که شما سنگ هم که پرتاب کنی حتماً در سر یک نفر میخورد. متراکمترین نقطه جهان است. این فلسطینیها را همه را آنجا بردند و تحت فشار. سالهاست اینها نه برق دارند، در شبانهروز گاهی دو سه ساعت. نه آبشان آب درست آشامیدنی است. نه غذای کافی دارند، نه شغل دارند، نه هیچی، محاصره مطلق. چطوری است که اینها کل قدرتشان را آوردند نتوانستند، همین الان هنوز هم نتوانستند غزه را، جاهایی را که با خاک یکسان کردند. دو سوم ساختمانهای غزه را تخریب کردند. باز هم نتوانستند. اینها قوی نیستند.
جنگ ۳۳ روزه، ۳۳ روز اینها بمباران کردند و کشتند. ۳۰۰۰ لبنانی را کشتند، هزاران خانه را خراب کردند. همان موقع میخواستند سید را بزنند که نمیدانم دیشب شهید سلیمانی داشت خاطراتش را از جنگ ۳۳ روزه میگفت دیدید یا نه؟ میگفت که یک جوری شد ساختمانهای اطراف ما را اینقدر زدند با خاک یکسان شد، دیگر من و سید حسن و عماد مغنیه، - حالا دیگر هر سه تاشان شهید شدند- ما آمدیم بیرون، بعد میگفت به یاد مسلم افتادم در کوفه آخرش تنها مانده بود هیچکس نبود و مسلم تنها در کوچههای کوفه میرفت که کجا بروم چهکار کنم. میگفت یاد مسلم افتادم که دیدم سیدحسن و عماد و من، ما سه تا در کل ضاحیه هیچکس در کوچه و خیابان نیست. سکوت مطلق. فقط صدای هواپیماهای اسرائیلی و بمبارانها میآید و حتی هواپیمایش بالای سر ما آماده بود، او باور نمیکرد که این سیدحسن است. بعد میگفت ما خلاصه اینطرف و آنطرف یک موتور گیر آوردیم، یک ماشین گرفتیم، چطوری رفتیم منتهی از راه دیگری برگشتیم. خب اینها اولاً که تا حالا هزار بار باید شهید میشدند. اصلاً چرا شهید نشوند؟ اینها مستحق زندگی و مرگ معمولی نیستند. اینها مستحق زندگیهای ویژه و مرگ ویژه هستند. ماها را مرگ انتخاب میکند. ما مجبوریم بمیریم. شما همهتان میمیرید. حتی من هم میمیرم. ولی من و شما ما مجبوریم بمیریم. ما نه نوع مرگمان، نه مکان مرگمان را، نه علت مرگمان را نه میدانیم نه انتخاب میکنیم. اینها خودشان انتخاب کردند و اصل مسئله آن بُعد ایمانی و روحی است. بعضیها میگویند ای آقا اینها زدند، این همه را شهید کردند، ترور کردند، کشتند، بمباران کردند و... کار اینها همیشه همین بوده است. همان اولی که فلسطینیها را گرفتند همینطور گرفتند. همینطور ترور میکردند، میکشتند، تجاوز میکردند، آتش میزدند. منتها آن موقع کسی جلویشان نمیتوانست بایستد. یک عده کمی بودند، شکست خوردند، ملت فلسطین و عربها اینها همه هم ترسو بودند. الان این ملت فلسطین، این ملت لبنان، این ملت ایران، این ملت عراق و سوریه، این ملت یمن، اینها با آن ملتهای ۷۰ سال پیش فرق میکنند. این نسل الان از بابا، ننههایشان و پدربزرگ، مادربزرگهایشان شجاعتر و مؤمنترند. یعنی پدر، مادرها و پدربزرگ، مادربزرگهای اینها ترسو بودند. اینها خیلی قوی شدند و این کار امام و انقلاب اسلامی و دلسوزی قرآن بود. قرآن این قدرت را آورد.
دیدم که سیدحسن، دیشب دیدم دارد تعریف میکند که من همان زمان قبل از جنگ ۳۳ روزه اینقدر فشار روی ما در لبنان زیاد شد، هم از داخل هم از بیرون. هم از داخل لبنان، هم از داخل حکومت لبنان، هم از بین خود مردم، هم از بین بعضی دوستان سابقمان، اینقدر فشار نظامی و سیاسی زیاد شد، من گفتم بابا من با این سنم، - آخه آن موقع اصلاً ۳۰ سال جوانتر بود- من چطوری میتوانم چنین باری را تحمل کنم؟ میگوید داشتم میبریدم. از شهادت نمیترسیدم ولی اینقدر فشار و حتی خیانت زیاد بود که اینها مرا از پا داشت درمیآورد. تعبیر ایشان این است. میگوید آنقدر سختی و فشار و خطرات زیاد بود، من حالا از آن خطرات جانی اینها باکی نداشتم ولی خسته شده بودم - این قضیه مثلاً برای 27 سال پیش است - میگوید در لبنان وضعیت داخلی، هم با اسرائیل هم داخل، اینقدر زیاد بود. من هم هنوز ریشهایم سیاه بود هنوز جوان بودم، سفید نشده بود. من اصلاً میگفتم چطوری ما باید تحمل کنیم. این باری که روی دوش من است خیلی بیشتر از توان من است. بعد میگوید آمدم ایران. رفتم پیش رهبری. گفتم آقا من، آدم میداند گاهی به یک مرحلهای میرسد که دیگر خسته میشود و تشخیص میدهد دیگر نمیتواند ادامه بدهد. یک کس دیگری بیاید این مسئولیت را به عهده بگیرد. من الان دارم به آن حالت میرسم. و اگر میشود این مسئولیت را یک کس دیگری بپذیرد، من مثل یک سرباز معمولی بروم در خط بجنگم تا شهید بشوم. بعد میگوید که رهبری به من گفت که خب تو که هنوز جوانی. ریشهایت سیاه است. شما باید از خستگی حرف بزنی؟ اگر کسی هم خسته میشود آن من هستم که باید خسته بشوم. بعد میگوید ایشان به من یک توصیهای کرد و گفت که طبیعی است انسان در حرکت خود، در زندگی گاهی آنقدر با موانع و سختیهای زیادی مواجه میشود که فکر میکند دیگر نمیتواند ادامه بدهد. خودش فکر میکند دیگر نمیتواند و واقعاً هم به طور طبیعی، اگر طبیعی باشد دیگر نمیتواند؛ چون آدم وقتی غریزی و طبیعی عمل میکند، یک جایی خسته میشود، میترسد، یک جایی حرص میزند، یک جایی مأیوس میشود، افسرده میشود، یک جایی کینهتوز میشود، یک جایی مغرور میشود، مأیوس میشود. بله، وقتی آدم طبیعی روی انگیزه مادی عمل کند همین است. گاهی از دشمن فشار میآید، گاهی از طرف دوستان فشار میآید، گاهی بعضی نزدیکترین افراد خیانت میکنند. گاهی بحث حسادت و رقابت، و... درد این ضربههایی که دوستان میزنند از ضربههایی که دشمن میزند بیشتر است و اینها همه هست. اما این محدودیتها را دارد. نفس انسان و روح انسان اگر بخواهد همه چیز را طبیعی و مادی، همینطور که در قانون فیزیک است نگاه کند، حتماً خسته میشود و لذا شما ببینید ۹۰ درصد انقلابیون دنیا بعد از پیروزی یا در زندان و شکنجه و فشار ول میکنند، میگویند نمیارزد! یا بعد از پیروزی، بعد ده بیست سال خودشان عوض میشوند. میگویند برای چه اصلاً باید این کار را بکنیم؟ همان چیزهایی که علیه آن شعار میدادند اما خودشان بعد انجام میدهند!
ما راجع به همین اسرائیل کم نداشتیم انقلابیونی از طرف فلسطین تا ایران تا جهان اسلام و عرب که مثلاً ده سال با اینها جنگیدند. در این هفتاد سالی که اسرائیل هست. این ۷۰- ۸۰ سال. ده سال جنگیدند بعد خسته شد، تسلیم شد. یکیاش خود یاسر عرفات بود. قهرمان مبارزه و فلان ولی در آخر کار تسلیم شد و اسرائیل را به رسمیت شناخت. اگر طبیعی عمل کنیم همین است. اما اگر الهی عمل کنید، الهی یعنی به خدا وصل بشوی خودت را در محضر او ببینی و او را باور کنی. خدای واقعی نه خدای قراردادی. خدای ما خدای فرضی است، لذا ضعیف است. آن خدای واقعی «هُوَ القَوِیُّ» او قوی است. این خدای ما خیلی ضعیف است. خدای واقعی «هُوَ الحَیُّ» زنده است. خدای ما مُرده است. خدای واقعی سمیع و بصیر است. میبیند، میشنود. همین الان دارد ما را میبیند و میشنود. خدای ما کر و کور است! خدای واقعی حرف میزند، این آیات قرآن حرفهای اوست. خدای ما، اینها حرفهای آن نیست. اینها مُرده ریِگ میراث فرهنگی است.
ایشان میگوید که من پرسیدم چه کنیم که خسته نشویم و مأیوس نشویم؟ میگوید رهبری گفت که انسان اینجور وقتها احتیاج دارد به یک چیزی قویتر از خودش. به کسی قویتر از همه. محتاج میشویم به کسی که دست ما را بگیرد. به لحاظ روحی و معنوی و فکری به ما نیرو و اراده بدهد. اگر گفتی او کیست؟ او خداست. سیدحسن میگوید 30 سال پیش، رهبری به من گفت که بدون خدا ما نمیتوانیم این مبارزه را ادامه بدهیم، تسلیم میشویم. تن به ذلت میدهیم و خیانت میکنیم. ولی به خدایی که میبیند، میشنود، قدرت مطلق است و دارد ما را امتحان میکند، به آن خدا ایمان بیاور و با آن خدا حرف بزن. ما باید به آن خدا ایمان بیاوریم و حرف بزنیم. ما خدا را داریم و به هیچ کس دیگر و هیچ چیز دیگر احتیاج نداریم. «... حَسبُنَا اللَّهُ ...». خدا بس است. خدا کافی است. محتاج هیچکس نیستیم و خدا از مهربانی و لطف خود، اولاً به ما اجازه داده است که خدا را صدا بزنیم. به ما امکان داده است با او مستقیم حرف بزنیم. حالا اینها را سیدحسن دارد میگوید و تعریف میکند. خدا به ما اجازه داده است او را مخاطب کنیم، به او بگوییم «اللهم». به خدا بگوییم «تو». و او میگوید: «من دارم میشنوم.» «... إِنِّی قَرِیبٌ ...». من خیلی نزدیکم من به شما. نزدیکم. «... أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ ...» وقتی صدا میزنید یعنی من دارم میشنوم. من به شما نزدیکم، شما از من دور میشوید.
بعد سیدحسن میگوید در هر زمانی، هر مکانی، هر حالتی، این خدا هست. هیچ جا نیست که تنها باشی. هیچ جا نیست که بگوید که یک قدرتی، یک عنایتی، توجهی نیست. در بدترین و بهترین شرایط مادی، او را اگر کنار ببینی، خودت را در محضر او ببینی و بگویی خداوند با من است، با ماست، اینجاست، همه جا هست، آن وقت دیگر میبینی نه مأیوس میشوی، نه خسته میشوی، نه پشیمان میشوی، نه میترسی. مشکلات را هم با آرامش تحمل میکنی. مشکلات هست، مشکلات تمام نمیشود ولی نحوه مواجهه با مشکلات است. بعد میگوید ایشان به من گفت که لازم هم نیست که حتماً آیه و دعا و روایت بخوانی! آنها جداگانه است. به همان زبان عوامانه خودت بنشین هر چه دلت میخواهد به خدا بگو. پنج دقیقه، ده دقیقه، یک ربع به یک خلوتی برو. ولی وقتی حرف میزنی یقین داشته باش که در محضر خداوند هستی و او دارد میشنود و دارد تو را میبیند، حرفهایت را میشنود. اینجوری با او حرف بزن. بعد یک مدت ادامه بده، بعد میبینی که دیگر خسته نمیشوی. دیگر از دست هیچکس عصبانی نمیشوی. به هیچکس امید نمیبندی. نه از کسی میترسی نه به کسی طمع میکنی. میبینی تنهای تنها در بدترین شرایط از همه قویتر هستی؛ برای اینکه به منبع قدرت وصل شدهای. لذا هر وقت در زندگیت احساس خستگی کردی، حس بدی پیدا کردی، برو در یک اتاقی پنج دقیقه، ده دقیقه با خدا صحبت کن. قطعاً خدا هست، میشنود، میبیند، قادر است، بینیاز است، حکیم است، در هر زمینهای هر چه میخواهی خدا دارد. با خدا حرف بزن. و بعد سیدحسن میگوید با همان زبان خودت حرف بزن، خدا میشنود، با یقین. یک مدتی این را ادامه بده، بعد میبینی خدا هم دارد به تو حرف میزند. پیام خدا میآید. پیام خدا همان آرامشی است که به تو میدهد، آن پاسخ خداست. بعد برکاتی میآید. بعد میگوید من بعد از این، خیلی این قضیه مرا آرام کرد و مهمترین دارایی و ثروت ما در جنگ ۳۳ روزه که تا آن موقع سختترین جنگ با اسرائیل بود، ما اینجوری با خداوند ارتباط داشتیم و به او توسل کردیم و خداوند با ما حرف زد. خداوند مستقیم وارد میدان شد. ما در برابر اینها هیچی نبودیم ولی اینها نتوانستند 2-3 کیلومتر داخل لبنان بیایند. افسرانشان، سربازهایشان اینها خودشان را خیس کردند. از این پوشکها میبستند. - میدانید از این پوشکهای بزرگسال که شماها هم تا چند سال دیگر میبندید - این سربازهای اسرائیلی از اینها میبستند، افسرانشان میگوید گریه میکردند. خودشان را خیس میکردند. میترسیدند. همین الان هم همینطور است. این را بدانید اینها نمیتوانند بجنگند. این را هم شهید سلیمانی میگفت، هم سیدحسن نصرالله میگفت که این ارتش آمریکا، انگلیس، فرانسه، اسرائیل اینها نمیتوانند بجنگند؛ چون نه به هیچی عقیده دارند، حتی به همان آمریکا و اسرائیل هم عقیده ندارند. اینها غالباً برای پول میآیند. یا مزدو هستند یا مجبورند. اینها اهل جنگ نیستند و لذا اینها حاضر نیستند با ما بجنگند. به آن سبک جنگی که مثلاً ما هشت سال داشتیم، به آن سبک اینها حاضر نیستند بجنگند. اینها فقط ترور و بمباران. بمباران مردم، منابع حیاتیشان را بزنند و ترور کنند و جنگ روانی راه بیندازند. اما با وجود همه این مسائل اینها دستشان هم رو شده است.
میدانید این چامسکی خودش یهودی است ولی آدم آزادهای است و منتقد سیستم غرب است از او همین چند وقت پیشها پرسیده بودند، من مصاحبه او را تازه دیدم. خبرنگار از او میپرسد از نظر شما حزبالله سازمان تروریستی است؟ میگوید نه. همه میدانند امروزه تروریست واقعی چه کسانی هستند؟ تروریسم یعنی خود آمریکا و اسرائیل. میگوید در دنیا از اینها تروریستتر کسی نیست. تنها دلیلی که رسانهها، سینماها و تبلیغات آنها میگویند که حزبالله و سیدحسن نصرالله بزرگترین تروریستهای جهانند، فقط یک چیز است و آن اینکه وقتی همه دنیا ترسیدند اینها نمیترسند. همه دولتها از این پنج شش تا جنایتکار میترسند دولتهایشان یا میترسند یا وابستهاند، مردمشان هم میترسند. ولی وقتی میبینند یک کسانی آن وسط با دست خالی آمدند و نمیترسند و اینها سی سال است میخواهند اینها را از بین ببرند ولی نمیتوانند، جرأت جنگیدن با اینها روی زمین هم ندارند. این باعث میشود ترس دنیا از آمریکا و اسرائیل و غرب میریزد. کاری که سیدحسن نصرالله و حزبالله و حماس و جهاد اسلامی کردند و میکنند این است که دارند این بُت را میشکنند و شکستند. دارند به دنیا میگویند آقا نترسید، میشود این را زد. همان که قرآن میفرماید راجع به طالوت و جالوت که جالوت یک ابرقدرتی بودند که آمدند. بعد این طرف هم یک جوانی بود از جبهه حق و توحید آمده بود. بعد او میگوید که این بچه کیست که این را اینجا فرستادهاند؟ خودتان ترسیدید؟ میگوید: خب حالا حساب این بچه را برسید تا بعد بقیه. با فلاخونش برمیدارد و یک سنگ محکم پرتاب میکند، همان اول میخورد در پیشانی و صورت جالوت، میافتد میمیرد. هیچکس باور نمیکند که جالوت افتاد. میگویند نه بابا امکان ندارد. مگر میشود؟ خب شد. ما زدیم شد. نترسیدیم، زدیم، شد.
به امام میگفتند براندازی شاه امکان ندارد؛ چون آمریکا و انگلیس و اسرائیل اینها پشت او هستند. خب شد. صدام را میگفتند امکان ندارد ولی شد. شوروی وقتی بود میگفتند جهان بدون شوروی امکان ندارد! نصف دنیا دست شوروی بود. ارتش شوروی، کمونیستها از آمریکا بیشتر بود. اصلاً کسی باور نمیکرد یک وقتی دنیا باشد اما بدون شوروی. خب شد. ازهم پاشید و نابود شد. موسی فرعون را شکست داد. پیامبر اکرم ابرقدرتهای شرق و غرب، روم و ساسانی و اشراف قریش و همه اینها را با دست خالی شکست داد. هیچی نداشتند؛ چون اینها جرأت کردند. یعنی واقعاً سیدحسن خیلی دیر شهید شدند. اصلاً من تعجبم سی سال چطوری او را زنده گذاشتند؟ برای اینکه حزبالله، ابراهیم زمان هستند. اینها بُتشکنی کردند. اسرائیل تا قبل از انقلاب اسلامی و حزبالله هیچوقت شکست نخورده بود. همیشه پیروز بود. هر جنگی شد اسرائیل بزرگتر شد. لبنان را هم گرفته بود. تا بیروت آمده بودند. کل لبنان را هم اسرائیل گرفت. این بچهها با دست خالی آنها را عقب زدند. آمریکا هم حساب اینها دستش آمده بود. میدانید ارتش آمریکا قبلاً آمده بود لبنان. همان دهه شصت. آمد لبنان. همین بچههای حزبالله، حالا آن موقع اسم حزبالله نبود. همین بچهها اسمش جهاد اسلامی لبنان بود. همینها سه - چهارتا عملیات کردند، خب ارتش آمریکا، فرانسویها، انگلیس، ایتالیا همه اینها در لبنان بودند. بچههای حزبالله سه چهارتا عملیات کردند با چهارتا شهید، ۵۰۰- ۶۰۰ تا کماندوهای اینها را کشتند. با چهارتا عملیات انتحاری. کل ارتش آمریکا و فرانسه و ایتالیاییها همهشان دمشان را گذاشتند روی کولشان رفتند. خب شما که چهل سال پیش همین حزبالله شما را لت و پار کرد، بیرونتان کرد، اسرائیل را هم شکست داد، آن موقع که سید حسن یک بچهای بوده. این وقتی که به جای شهید عباس موسوی آمد همه میگفتند او کجا این کجا؟ یک بچه طلبه به جای سید عباس آوردند. خب، بعد ایشان ده برابر خود سیدعباس شد. شما میدانید این بُتشکنی چه کارهای بزرگی کرد؟ تاریخ ورق خورد. این اتفاقاتی که در خود اروپا و آمریکا و در سطح جهان افتاده است اصلاً در تاریخ سابقه نداشته است. زمان درگیریهای جنگ ویتنام و تبعیض نژادی آمریکا، مدتی در بعضی دانشگاههای آمریکا اعتراضاتی شروع شد، آن هم عمدتاً توسط چپها؛ بود یعنی جریانهای چپ و کمونیستی و سوسیالیستی بودند. الان این اتفاقی که افتاده است در ۴۰۰، ۵۰۰ دانشگاه افتاد. شما ببینید سه - چهار هزار استاد و دانشجوی آمریکایی را، نزدیک ۵۰۰۰ استاد و دانشجو را گرفتند، در آمریکا بازداشت کردند و برایشان پرونده تشکیل دادند، بعضیهایشان هنوز هم زندانیاند که پرچم آمریکا و اسرائیل را در خود آمریکا و اسرائیل آتش زدند. این شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل فقط در ایران داده میشد. هیچ جای جهان کسی جرأت نمیکرد مرگ بر اسرائیل بگوید. حالا در خود اسرائیل میگویند. در خود آمریکا میگویند.
شما ملاحظه کنید یک جلسهای را هفت- هشت ماه پیش نهادهای امنیتی انگلیس با رؤسای کل دانشگاههای انگلستان گذاشتند. این جلسه اصلاً سابقه نداشت. آنجا مقامات انگلستان، حکومت به تمام رؤسای دانشگاههای انگلستان اعلام کرد که کل دانشگاههای اروپا و آمریکا و از جمله دانشگاههای انگلستان را ایران دارد شلوغ میکند. بسیج همان پاریس و لندن و واشنگتن. خب، اولاً مگر ایران یک چنین نفوذ و تشکیلاتی دارد؟ این کلمه حق میرود. بحث ایران نیست. این ایدئولوژی، این مکتب، این خط، خط انبیاست، میرود. هر کس هر جای دنیا فطرت دارد، وجدان دارد، ذرهای انسانیت، عقل و ذرهای معنویت داشته باشد این شعارها را بشنود میپذیرد.
امام همان اول انقلاب گفت ما با مردم آمریکا و اروپا مشکل نداریم. این مردم بیگناهند. اینها ناآگاه هستند که اینها را نگه داشتند. امام همان موقع اول انقلاب گفت: اگر مردم آمریکا بدانند حکومتشان چه جنایتکاری است، اکثر مردم آمریکا هم میگویند مرگ بر آمریکا. یعنی مرگ بر این حکومت و سلطه. اینها مردم آمریکا را هم ناآگاه نگه داشتند. شما ببینید در همین چند سال دو- سه تا نهضت شد، در فرانسه و آمریکا و انگلیس خیزش شد و اینها سرکوب کردند. البته اینها آتش زیر خاکستر است. میگوید کل اطلاعاتی انگلیس آمدند به رؤسای دانشگاههای انگلستان گفتند اول ایران، بعد هم چین و روسیه، اینها میخواهند دانشگاههای انگلستان را به هم بریزند. اتحادیههای یهودی، صهیونیستی آمریکا گفتند کل اعتراضات دانشگاههای آمریکا زیر سر ایران است. حالا ایران یعنی چه؟ اگر مراد از ایران آن ایدئولوژی انقلاب اسلامی است، همان که در فلسطین، در لبنان، در کل جهان، در یمن شما را کنج دیوار گذاشتند بله. اما اگر ایران یعنی مثلاً حکومت ایران، تشکیلات ایران، ایران نه چنین توانی دارد. اسرائیل کل امکانات خودش را، کل امکانات رژیمهای عربی را، حکومت مصر و اردن و بحرین و امارات و عربستان و اروپا را، یعنی انگلیس و فرانسه و آلمان اینها اصل کاریها آنجا هستند، همه اینها را پای کار آورده، آمریکا را پای کار آورده. همه فکر میکنند جنگ جهانی سوم مثل جنگ جهانی اول و دوم است. جنگ جهانی از زمان انقلاب اسلامی شروع شد. فاز اولش جنگ هشت ساله بود. آن فاز اول جنگ جهانی بود. بچههای ما از ۲۰، ۳۰ کشور جهان اسیر گرفتند. همین آمریکا، انگلیس، فرانسه، همین روسیه که آن موقع کمونیستی بود، شوروی بود. بلوک شرق و غرب پشت سر صدام بودند. رژیمهای منطقه هم که آمریکایی، انگلیسیاند، کنار صدام بودند. میلیاردها میلیارد پول اینها دادند. دهها میلیارد دلار. آخرین سلاحهایشان را هم آنها میدادند. مستشار هم داشتند. ما از ۲۰، ۳۰ کشور هم اسیر گرفتیم. فاز اول اسلام پیروز شد، اینها شکست خوردند. فاز دومش این جنگ ده، یازده، دوازده سالهای بود که در سوریه و عراق و یمن و این جنبش بیداری اتفاق افتاد. جنگی که در ایران بود، در مرحله فاز دوم، رفت در منطقه سوریه و عراق و... یک گام رفت جلو. اینجا ارتش آمریکا، انگلیس، همهشان، سرویسهای جاسوسی بودند. این رژیمهای فاسد منطقه خائنین بودند. هزاران هزار مزدور آوردند، داعش را تشکیل دادند. میدانید که به دست داعش –– سوریه و عراق را کلاً گرفته بودند تمام شد! و بعد لبنان و غزه که اصلاً چیزی نبود. وقتی سوریه و عراق را گرفتند، آنها دیگر سقوط میکرد تمام بود، بعد هم سراغ ایران میآمدند و آمده بودند. یعنی همین کاری را که اسرائیل و آمریکا میخواستند بکنند، چون دیدند ایدئولوژی انقلاب اسلامی خیلی گرفته، این دفعه مثلاً با شعارهای اسلامی همین کار را بکنند که این فاز دوم را هم اینها شکست خوردند. فاز دوم جنگ جهانی سوم هم شکست خوردند. یعنی سوریه، عراق، یمن، لبنان، همه اینها را از دست دادند. از افغانستان و عراق هم مجبور شدند عقبنشینی کنند، گرچه هنوز نفوذ دارند و... فاز دومش شکست خوردند. فاز سوم همین است که یک سال است شروع شده است. یعنی جنگی که در ایران بود، بعد در عراق و سوریه آمد، حالا همان جنگ در داخل اسرائیل رفته. این همان جنگ است. آن طرف جبههای که الان هستند همانهایی هستند که در ده سال جنگهایی که بیداری اسلامی را به جنگهای مذهبی تبدیل کردند، همانها بودند و اینها همانهایی بودند که در جنگ هشت ساله کنار صدام بودند. یعنی در این چهل سال همان جنگ است. سه مرحله، سه تا فازش را، فاز سومش الان داخل اسرائیل رفته. اینکه اینها به سیم آخر زدند، رسماً ترور میکنند و میگویند ما کردیم. آمریکا و انگلیس اینها چون نمیخواهند درگیر شوند، جرأت نمیکنند، میگویند ما اصلاً در جریان این کارها نبودیم. چه زدن هنیه، چه زدن سیدحسن، میگویند ما در جریان نبودیم. ولی اگر کسی بخواهد به اسرائیل حمله کند ما از اسرائیل دفاع میکنیم. خب شما که دانشگاههای خودتان، افکار عمومیتان، روشنفکرانتان، مردمتان همه دارند به شما فحش میدهند. همه طرف ملتهای خود شما در آمریکا و اروپا میگویند هم غزه هم لبنان. میگویند مرگ بر آمریکا و اسرائیل. اینها که ملتهای خودتان هستند اینها که دیگر مسلمان و ایرانی و حزباللهی نیستند.
این رهبران همین ضد انقلابهای خود ما که آنجا هستند چندتا نقل قولشان را من بگویم ببینید اینها هم دارند میفهمند. ولی بعضیها در داخل هنوز نمیفهمند. من نمیخواهم اسمهایشان ببرم ولی برای اینکه مستند باشد. یک شخصی است یک زمانی به نظرم کمونیست بود، بعداً همان زمان شاه ساواکی شد. بعد این چپها و روشنفکرها خیلیهایشان بعداً طرفدارهای لیبرالیسم و سرمایهداری و ساواکی و رژیم پهلوی شدند اینجوری بودند. از چپ چپ به راست راست. جزء همین مثلاً تئوریسینها و جریانها در آمریکا بودند. میگوید که قدرت آیتالله خامنهای را میتوان در دانشگاههای آمریکا و اروپا دید. همه آنچه در دانشگاههای آمریکا و اروپا و جهان دارد اتفاق میافتد نتیجه فعالیتهای ایران است. ما خودمان این را نفهمیدیم. اینها میگویند. ما خودمان چنین ادعایی نداریم. ایران چنین ادعایی نکرده است. رسانههای مختلف، - حالا اسمهایشان را نمیگویم، شخصیتهای مختلفی که در خود آمریکا، کانادا، انگلیس و اروپا هستند - میگویند در همه تجمعات حمایت از فلسطین در کانادا پرچم ایران و فلسطین در دست شهروندان کانادا بود. آیا این همان خطری نیست که قبلاً از آن سخن میگفتیم؟ دولت آمریکا، افبیآی به تمام حتی پلیس راهنمایی، به همه پلیسها، حتی به پلیس راهنمایی که سر چهارراه باید بایستد، به پلیس حمل و نقل اعلام کرده در همه متروها و ایستگاههای اتوبوس نیروها و همه میدانها نیروهای ضد شورش مستقر کنید و هرکس پرچم ایران یا فلسطین را بالا میبرد بزنید و بگیرید. در مونترال، اتاوا و... دانشجویان کانادا پرچم ایران را بر دست گرفته و دهل میزنند و شعار نابود باد اسرائیل. شما دیدید به زبان فارسی در دانشگاههای آمریکا، در خیابانهای ایتالیا و خیابانهای توکیو مردم خودشان، دانشجوهای آنها به فارسی شعار میدادند مرگ بر اسرائیل.
فرمانده قبلی ارتش آمریکا میگوید حالا همه دارند علیه اسرائیل شعار میدهند، ما هم باید ببینیم چطوری میشود از اسرائیل دفاع کرد؟ خب، خود ما هم که هزاران هزار، دهها هزار آدم را کشتیم، ولی چرا اینقدر با آمریکا جرأت نمیکنند اینقدر چیز بگویند؟ حالا چرا همه به اسرائیل گیر دادهاند؟ خب ما هم که چند میلیون آدم را در این شصت سال گذشته در کره، در ژاپن، در ویتنام، در آسیا، در آفریقا کشتیم ولی خب حالا اسرائیل مگر هنوز ۳۰ هزار نفر در غزه کشته، چرا اینقدر شلوغش میکنید؟ ما که چند میلیون کشتیم. آن موقع هنوز ۳۰ هزار بوده است. میگوید کشتن سی و چند هزار غیرنظامی در غزه مگر چقدر مهم است؟ ما، یعنی آمریکا، در سراسر دنیا ظرف چند دهه، چند میلیون نفر را کشتیم. صدها و هزاران شهر را تخریب کردیم. آیا حق داریم اسرائیل را قضاوت کنیم؟ دارد دفاع میکند؛ چون یکی از حضار بلند میشود به او میگوید این همه زن و کودک را در غزه و پیرمرد، پیرزن، آدمهایی که مسلح نبودند، اصلاً با شما نجنگیدند نمیتوانند بجنگند، اینها را قتل عام کردند، این همه فیلم و عکس از حملات تانکها و جنگندههای شما به بیمارستانهای اینها، اینها را تکذیب میکنید؟ آن سؤالکننده میگوید قبلاً چون اینترنت نبود، تلویزیونهای رسمی بود، آنها هم دست شما بود، کسی اصلاً نمیفهمید که شما در دنیا دارید چهکار میکنید؟ این فضای مجازی و اینترنت باعث شد که برای اولین بار آنلاین بخشی از جنایتهای شما را همه ببینند. و لذا معلوم شد که شما همیشه به افکار عمومی دنیا دروغ میگویید. یک دیکتاتوری رسانهای است. اسمش رسانه آزاد و آزادی بیان است. اصلاً نمیگذاشتید کسی یک بخش کوچکی از واقعیات دنیا را بگوید و اگر همین فضای مجازی نبود ما نمیفهمیدیم که چهکار دارید میکنید؟ ما همیشه فکر میکردیم این فلسطینیها و ایرانیها و عربها، اینها تروریست هستند. نمیدانستیم شما تروریست و جلاد هستید و اینها دارند از خودشان دفاع میکنند.
یکی از این سلبریتیهای کمدی انتقادی در آمریکا، آنها بعضی از سلبریتیهایشان برعکس هستند به نفع ملتها حرف میزنند نه به نفع آمریکا. گفت ایران کلاً جنگافروز است و باید جواب بدهد که چرا ایران آمده کشور خودش را وسط بیست تا پایگاه نظامی آمریکا در منطقه قرار داده است؟ آمریکا بیستتا پایگاه نظامی اطراف ما زده است. نمیگوید چرا ما رفتیم آنطرف دنیا پایگاه زدیم. میگوید برای چه ایران اینجا آمده است؟ ببینید کشور ایران جنگطلب است. خب شما خودتان دارید خودتان را مسخره میکنید.
یک کلمه علیه اسرائیل در هالیوود در هیچ فیلمی به کنایه هم نباید گفت. در اروپا هم همینطور. اما به مسیح، به مریم، به پیامبر اکرم، به قرآن هر چه دلت میخواهد فحش بده اما به اسرائیل یک کلمه حق نداری حرف بزنی. علیه همجنسبازها یک کلمه نباید حرف بزنی. اگر عقل سیاسی هم داشته باشید، عقل تجربی. هرچه بیشتر جلوی اینها کوتاه بیایی وقیحتر و وحشیتر میشوند. آن آمریکایی میگوید ما که خودمان خیلی بیشتر آدم بیگناه کشتیم، نباید اجازه بدهیم در دانشگاههای آمریکا علیه اسرائیل حرف بزنند. نباید اسرائیل را قضاوت کنیم. چهره برتر روشنفکری اروپا و غرب الان مثلاً هابرماس است. تز او چه بود؟ دموکراسی گفتگویی. این آدم آمد در قضایای کشتار غزه گفت که به لحاظ اخلاقی و منطقی از نظر من، اسرائیل حق دارد مردم غزه و فلسطین را بکشد و قتل عام کند! این روشنفکر آنهاست! این تازه چپ است! اینها تازه روشنفکریهای چپ منتقد پستمدرن و از این حرفها هستند. ۹۷ درصد اعتراضات دانشجویی در آمریکا به نفع غزه و لبنان مسالمتآمیز بوده است. اصلاً آنجا دانشجوهایشان که ریختند که درگیر نمیشدند. در خیابان آمدند چندتا شعار دادند. آتش بزنند، بشکنند، بکشند، این کارها نبوده است. میگوید ۹۷ درصد مسالمتآمیز بود ولی ما همهشان را زدیم و گرفتیم. پرونده تشکیل دادند. تمام این چند هزار نفر را باید از دانشگاهها اخراج کنیم. آنهایی که آمریکایی نیستند از آمریکا اخراج شوند، آنهایی که آمریکاییاند هیچ شرکت دولتی و هیچ شرکت خصوصی حق استخدام اینها را تا آخرش ندارد. از دانشگاه هم چه استاد چه دانشجو باید اخراج شوند!
گاردین میگوید که ۵۵۳ مورد اعتراضات دانشجویی در دانشگاههای آمریکا را در دفاع از فلسطین و لبنان بین ۱۸ آوریل تا سه ماه مه بررسی کردیم. تقریباً هیچکدام از آنها خشونت نداشته است. برخلاف اینکه میگویند اینها چون خشونت کردند زدیم و گرفتیم. اصلاً هیچ، و حتی یک شیشه را هم نشکستند. ترامپ میگوید که آمریکا در حال فروپاشی است. حالا اگر این را قبلاً اینجا میگفتند, میگفتند آمریکا و فروپاشی؟؟ میگوید فرهنگ ما، آتورتیه ما، ایدئولوژی ما، محبوبیت ما، دموکراسی ما، قدرت اقتصادی ما، همه در حال فروپاشی است. هم نامزد دموکراتها میگفت، هم نامزد جمهوریخواهها. خودشان دارند اینها را میگویند. میگویند ما در حال فروپاشی هستیم. ترامپ گفت این که میبینید دلار دارد حذف میشود همه دیگر به دلار هم اعتنا نمیکنند. بعد از این که بمب اتم در ژاپن زدیم، بعد از جنگ جهانی دوم، کاری کردیم بگویند زبان جهان زبان انگلیسی، پول جهان دلار، حقوق بشر در جهان و سیاست و دموکراسی تعریف آمریکایی. همه اینها دارد زیر سؤال میرود و متلاشی میشود و اینها تقصیر شوروی و کمونیسم هم نیست؛ چون کمونیست خودش ۲۰ سال است نابود شده است. چه ایدئولوژی چه ایدهای است که دارد ما را در سطح جهان همه چیزمان را زیر سؤال میبرد؟ میگوید ما داریم کاملاً به یک کشور درجه دو تبدیل میشویم.
بورل که رئیس و نماینده اتحادیه اروپاست. میگوید تخریب و بمباران و کشتاری که در غزه و لبنان شده است و دارد میشود از آنچه که در جنگ جهانی دوم شد بیشتر است. در یک منطقه کوچک... میدانید کل لبنان و غزه با همدیگر به اندازه یک استان ماست. کل لبنان به اندازه دوتا شهرستان ماست. اینها نمیتوانند این دوتا منطقه کوچک را سرکوب کنند.
یکی دیگرشان میگوید که دیدید کاخ سفید را هم مسجد کردند! سابقاً میگفتند که ما کاخ سفید را حسینیه میکنیم ما در دلمان میخندیدیم که کاخ سفید را حسینیه میکنند؟ خب شد. کاخ سفید و کنگره آمریکا پرچمهای یا حسین آنجا. میزدند. پرچم آمریکا را جلوی کاخ سفید آتش زدند. پرچم اسرائیل را جلوی کنگره پایین کشیدند و پرچم فلسطین را جای آن گذاشتند. میگوید وقتی که هزاران نفر در واشنگتن دیسی، در قلب آمریکا، جلوی کاخ سفید میآیند نماز جماعت میخوانند، هزاران نفر که آمریکایی بودند و پرچم اسرائیل را جلوی کاخ سفید آتش میزنند یعنی آتورتیه ما نابود شده است. باید کاری بکنیم که بترسند.
یکی دیگر از مقامات آمریکا که مشاور اوباما بود، سیاستمداری است به نام گرینبلات. میگوید دانشجویان معترضی در سراسر اروپا و آمریکا نیروهای نیابتی ایرانند! یعنی کل دانشجوهای آمریکا و اروپا در صدها دانشگاه نیروهای نیابتی ایران هستند! و میگوید اینها تروریست هستند و تحت تأثیر حزبالله و حماس قرار گرفتهاند. میگوید ایران همانطور که نیروهایی در لبنان و در فلسطین دارد، گروههای دانشجویی حتی یهودی در تمام دانشگاهها دارد. میگویند این نیروها و دانشجوهای اروپا و آمریکا که طرفدار فلسطین و لبنان هستند و میگویند هم غزه هم لبنان، اینها نیروهای نیابتی ایران هستند.
ترامپ خودش گفت دانشجویان آمریکایی را ایران، انقلاب اسلامی، این ایدئولوژی شستشوی مغزی داده است. ترامپ گفت کل دانشجوهای آمریکایی شستشوی مغزی شدند. دانشجویانی که در دانشگاههای آمریکا در حمایت از غزه و حزبالله تظاهرات میکنند همه اینها شستشوی مغزی شدند.
میخواهم بگویم سیدحسن نصرالله پیروز شد. اسماعیل هنیه پیروز شد. از این زیباتر زندگی میشد؟ از این زیباتر مرگ میشد؟ اینها پیروز شدند. این خط تمام نمیشود. هزار بار تا حالا اینها فکر کردند کار تمام شده است. تازه شروع شد. شروع بعدی بود. شما دیروز در ایران با ما میجنگیدید. امروز در اسرائیل دارید میخورید. امروز ۲ میلیون اسرائیلی میروند در پناهگاهها. قبلاً یک اسرائیلی اینجا در ایران به شاه ایران دستور میداد. چهل سال است ما از بین رفتیم، شما پیروز شدید. چه کسی شکست خورده و چه کسی پیروز شده است؟ حالا آینده را هم خواهید دید.
مراسم فارغالتحصیلی در دانشگاه ایالتی جورجیا. میگوید دانشجوهایی که فارغالتحصیلیشان را قرار بود در دانشگاه برای دکتری، آمدند همهشان شال فلسطینی انداختند، دانشجوهای آمریکایی این چفیهها را روی گردنشان انداختند آمدند آنجا که خب حالا مدرکهای ما را بدهید! میگوید جوری که سریع پلیس اعلام کرد اصلاً جلسه را تمام میکنیم، نمیخواهد جایزه بدهید و جشن فارغالتحصیلی بگیرید. به گزارش تایمز، پلیس در دانشگاه کلمبیا که دانشگاهی است که اصلاً سرمایهدارهای یهود درست کردند، یکی از دانشگاههای کلمبیا برای کادرسازی برای اینهاست. اولین اغتشاشات علیه اسرائیل و آمریکا، اولین تظاهرات در کلمبیا برگزار شد. آنها اول پرچم فلسطین را بالا بردند. چه کسی شکست خورده است؟ چه کسی پیروز شده است؟ سیدحسن نصرالله و اسماعیل هنیه شکست خوردند؟ چه شهید بشوید چه پیروز بشوید، هر دو بهتر است. «احدی الحُسنَین». هر دو بهترین است. سر یک دوراهی هستی، دو طرفش پیروزی است. چه کشته بشوید و شهید بشوید، چه دشمنان خدا و مردم را بکشید در هر حال پیروزی است؛ چون تازه وقتی هم میکشی زنده میمانی، چند سال دیگر میمیری. بعضی از اینهایی که شهید نمیشوند به خیالشان میمانند. سیدالشهدا از مکه که به سمت کربلا حرکت کردند، کوفه یک نامهای برای بنیهاشم نوشتند، چون بنیهاشم هم ترسیدند اکثرشان نیامدند. فرمودند که من انشاءالله صبح فردا حرکت خواهم کرد. من به سمت قتلگاه میروم. هر کس با من بیاید کشته خواهد شد. هر کس با من بیاید کشته میشود اما آنان که با من نیایند هیچ دستاوردی نخواهند داشت. یکی دو روز بیشتر از ما زندگی میکنید، دو روز بعد هم شما میمیرید. منتها با ذلت میمیرید. هر که با من بیاید کشته خواهد شد. هر که نیاید ذلیل خواهد شد.
یکی از شهدا در وصیتنامهاش میگوید برادران، توجه دارید که اگر شهید نشوید میمیرید؟ برای کسی اینها شکسته است که حالا یکی دو روز دیگر بیشتر بمانیم، سه وعده بیشتر غذا بخوریم، دو وعده هم بیشتر دستشویی برویم، دو سه بار بیشتر مریض شویم درمانگاه برویم! دوتا دعوای بیشنر هم با فامیلها و همسایهها و شریکهایمان بکنیم، یک تفریح هم بیرون برویم، یک تفریح حالی هولی، دوتا میهمانی هم بیشتر برویم. یک کیسه برنج هم بیشتر بخوریم! مجموعاً بیشتر برای تو هیچ چیز دیگری نیست. اصلاً اینجا خبری نیست. یکی از شهدای حزبالله که در همین جریان اخیر شهید شد چند سال پیش یک سخنرانی کرده بود، گفته بود که برادران، ما در دنیا هیچ کاری نداریم جز عمل صالح. ما آمدیم اینجا برای ایمان و عمل صالح. هر کار دیگری بکنیم وقتکُشی کردیم. یعنی میگوید به جز ایمان و عمل صالح، به جز جهاد در راه حق، هر کار دیگری بکنیم وقتمان را تلف کردیم. ما فرصت خیلی محدودی داریم، باید این را در مسیر حق استفاده کنیم. ما رو به خدا زندگی کنیم و رو به خدا بمیریم و پیروزی فقط همین است. هر کس هر کار دیگری بکند شکست خورده است.
بعد از کربلا همه گفتند حسین شکست خورد، یزید بُرد. دو سه سال بعد هم یزید مُرد. جدا از آخرت و ابدیت، در همین دنیا چه کسی زنده است؟ قرآن میفرماید: اینهایی که بین شمایند و شما را هی میترسانند، هی آن زمان میگویند آقا با رومیان نمیشود جنگید. آقا اینها پدرتان را درمیآورند، نمیشود. آقا اینقدر جنگافروزی و جنگطلبی نکنید. آقا ملت را به کشتن ندهید. آقا این حرفهای افراطی را نزنید به پیامبر اکرم گفتند این دیوانه است! این اصلاً نمیفهمد چه دارد میگوید. قرآن میفرماید: کدام پیامبر آمد که شما نگفتید دیوانه است؟ کدام پیامبر آمد که مسخرهاش نکردید؟ «... کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ...». همه انبیا را مسخره کردید. گفتید اینها عقل درست حسابی ندارند، اینها عقلانی عمل نمیکنند! مرادتان از عقلانیت نفسانیت بود. نه عقلانیت. این کسی که به شما میگوید تسلیم شو، مقاومت نکن، از حق دفاع نکن، با باطل درگیر نشو، این عقلانیت نیست. این نفسانیت است. این صدای خدا نیست بلکه صدای شیطان است. بعد قرآن چقدر ریز وارد میشود که چطوری روحیهتان را خراب میکنند. بیخ گوشتان هی پچپچهایی که میکنند. قرآن میگوید حتی خانواده مجاهدین و شهدا را میترساندند، میلرزاندند. هی میگفتند آمدند، تمام شد، پدرمان در آمد. مگر ما میتوانیم؟ من خواهش میکنم این آیات مخصوصاً در سوره توبه و سوره احزاب راجع به جنگ احد، راجع به جنگ احزاب و خندق بروید این آیات را بخوانید. اصلاً انگار همین الان نازل شده است. مجاهدین چه کسانیاند؟ قائدین چه کسانیاند؟ خائنین چه کسانیاند؟ منافقین چه کسانیاند؟ یهود آن موقع الان کیست؟ مشرکین چه کسانیاند؟ ترسوها چه کسانیاند؟ احمقها چه کسانیاند؟ افراطیها چه کسانیاند؟ بعضیها هم افراطی هستند. ابراهیم میخواست آن کار را نکند تا او را در آتش نیندازند! تقصیر نمرود نبود، تقصیر خود ابراهیم است! موسی آمد علیه فرعون شورش کرد. بنیاسرائیل، بردگان را آزاد کرد. نتیجهاش آن کارها بود. عیسی چرا آمد حرفی زد که سرمایهدارهای یهود و امپراتوری قیصر روم عصبانی بشوند و بخواهند او را به صلیب بکشند؟ تقصیر خودش بود. حالا تا اینجا هم ما مسلمانها هم قبول داریم که میخواستند. بحث این که شد یا نشد اختلاف است. همه همینطور! تقصیر پیامبر اکرم بود که تحریک کرد علیه او هفتاد- هشتاد جنگ راه انداختند. خود پیغمبر هم چند بار ترور شدند. حتی بعضیها میگویند رحلت ایشان شهادت بود در اثر یک مسمومیتی که یهودیها کرده بودند. با فاصله.
علی(ع) چرا درگیر شد و آن کارها را کرد؟ چرا حرفهایی زد که سه تا جنگ به او تحمیل کردند؟ آخرش هم ترورش کردند. امام حسن چرا یک کاری کرد که حکومت ایشان را سرنگون کنند؟ حسین چرا یک حرفهایی زد که در کربلا تکه تکهاش کنند؟ دخترهای پیامبر را به اسارت ببرند؟ همینجور تا آخرش بگو! امام زمان برای چه میخواهد دنیا را به هم بریزد؟ و تمام حکومتهای فاسد را در دنیا برای چه میخواهد سرنگون کند؟ خب به امام مگر نمیگفتند تقصیر شما بود که شاه هزاران نفر را کشت. چرا اعتراض کردی؟ خب ساکت میماندی. تقصیر شما بود که صدام جنگ را شروع کرد. تقصیر شما بود که آمریکا تحریمتان کرد. تقصیر حماس است که اسرائیل این کارها را میکند. تقصیر سید حسن نصرالله است که در ضاحیه دارد این کارها را میکند.» خب اگر اینجوری است که همیشه باید اینطوری بگوییم مثلاً تقصیر هابیل است که قابیل هابیل را کشت! اصلاً تقصیر خود خدا بود؛ چون قرآن میگوید: «هدیه و قربانی او را قبول کرد، برای این را قبول نکرد. تازه آنجا قابیل هم بیدین نبوده است. دعوایش سر این بوده است که برای چه خدا برای تو را قبول کرد برای ما را قبول نکرد؟ یعنی تازه او ادعای مذهبی هم داشته است. تقصیر خداست، خدایا چرا هدیه قابیل را قبول نمیکنی؟ تو تحریکش کردی رفت هابیل را زد کُشت. بعد هم کلاغ فرستادی یادش بدهد چطوری دفنش کند. همه زیر سر خودت است. اصلاً شیطان را تو برای چه درست کردی؟ فرستادی به جان ما؟ تقصیر خودت است. میل به گناه (شهوت، خشوت و...) را تو در ما گذاشتی. این تعریفها را میبینید؟ الان دارند همینها را میگویند. خب، خداوند که شیطان را فرستاد که به شیطان اذن داد، به تو اراده و آگاهی داد، به تو فرمان داد، با تو حرف زد. گفت هدایت اختیاری. هدایت با انتخاب خودت با آگاهی و آزادی باید باشد. بدون وسوسه شیطان آزادی و آگاهی معنی پیدا نمیکند. تو باید سر دوراهی قرار بگیری تا رُشد کنی. لذا وجود شیطان هم خیر است. شر نیست. حتی خود وسوسه شیطان هم به تنهایی شر نیست. همکاری ما با شیطان است که تبدیل به شر میشود. آن هم شر برای خود ما. شر برای خدا که نیست، برای ماست. اینکه هر درگیری پیش میآید بگویند تقصیر مدافعان حق است! یعنی چه؟ یعنی چرا از حق دفاع میکنی؟ خب آقا اگر دفاع نکنی که کسی با تو کاری ندارد. اگر دفاع هم بکنی حتماً با تو کار دارند. تحریم شروع میشود، جنگ، ترور، فحاشی، اهانت، اغتشاش، درگیری، شروع میشود دیگر ولت نمیکنند. یک عدهای هم در کشور ما هستند که اینها ترسو، محافظهکار و سازشکار هستند. اینها میگویند از اول اشتباه کردیم م مرگ بر آمریکا گفتیم. مرگ بر شاه هم اشتباه بود. اصلاً امام از اول افراطی عمل کرده است! اینها همانهایی هستند که قرآن در علیه آنها دهها آیه نازل کرده است. اما یک وقت است که شما میگویی مبارزه قطعاً ادامه دارد اما شیوه ضربه زدن را ما باید انتخاب کنیم. نگذاریم دشمن برای ما انتخاب کند. این کینه را باید نگه داریم. امام حتی وقتی قطعنامه با صدام امضا شد فرمود که فرزندان انقلابی هیچی عوض نشده است، کمربندهایتان را محکم ببندید، کینههای انقلابیتان را حفظ کنید. این کینه علیه ظلم و کفر باید بماند. نه، اوضاع اینجوری نمیماند. بعضیها فکر کردند تمام شد. اسرائیل و آمریکا و انگلیس پیروز شدند و دیگر لبنان و حماس غزه حل شد! اینجوری نیست. نه غزه نه لبنان در کنترل دشمن قرار نخواهد گرفت و در احد هم یک عدهای گفتند که تمام شد. همه رفتند تمام شد! همه گفتند پیغمبر هم کشته شد! همه در رفتند و فرار کردند. خب در حدیبیه آن قضایا اتفاق افتاد. در طائف هم آن قضایا شد. یک سال- دو سال بعد مکه فتح شد.
لذا انشاءالله قدس، غزه، لبنان از چنگ دشمن خارج خواهد شد. همانطوری که ایران خارج شد. همانطور که عراق، افغانستان و سوریه نتوانستند، همانطور که یمن که ملک طلق اینها بود الان بزرگترین شاخ در چشم اینها شده است. هر وقت اراده میکند ناوها اینها را میزند، بعد میروند بالای کشتی اینها مینشینند قلیان میکشند. اصلاً اینها را کسی حساب نمیکرد. الان ابرقدرت جهان همین بچههای یمنند. همانطور که اینها در یمن شکست خوردند، در منطقه شکست خوردند. بارها در همین لبنان شکست خوردند. در غزه یک سال است شکست خوردند. انشاءالله ریشه اینها کنده خواهد شد. این توهم هم که مواظب باشیم بهانه دستشان ندهیم! دیگر میخواهند چهکار بکنند؟ هر کاری میخواستند بکنند اینها کردند. مثل این که به طرف آمدند گفتند بابایت مُرد! طرف گفت نه، یک کاری شده شما میخواهید به من نگویید! گفتند خب بابایت مرد. بعضیها میگویند اینها ما را تحریم میکنند یک کاری نکنید ما را تحریم کنند. بابا کردند. همین که میخواستند بکنند تمام زورشان را زدند همین بوده! از چه کسی میترسی؟ آقا مذاکره کنیم! ۱۸ سال مذاکره کردید. تهش تُف انداختند! یک چیزهایی گرفتند، هیچی هم ندادند، بعد هم پاره کردند، بعد هم تهدید به جنگ کردند. هر چه عقب بروی جلو میآیند نمیایستند. آنها اهل مذاکره برابر نیستند. کسی را آدم نمیدانند اینها نژادپرستند، اینها فرعونند. فرعون هیچوقت حاضر نبود با موسی مذاکره کند. ابراهیم با نمرود مذاکره نکرد. گفت مذاکره این است که تو را در آتش میاندازم.
این توهمی هم که بعضیها ممکن است داشته باشند که نه، به اندازه کافی هنوز مذاکره نشده و هنوز امتیاز ندادهایم! این هم برطرف شد و به زودی خواهد شد. یعنی کافی است آدم تجربه تاریخی، عقل و تجربه، دور و برش را نگاه کند ببیند چه اتفاقی میافتد.
والسلام علیکم و رحمة الله.
هشتگهای موضوعی