امام باقر ع و نوری که بر معرکه افکند(معیار برای "اعتماد")
شهادت امام محمد باقر ع _ ۱۴۰۳
بسمالله الرحمن الرحیم
عرض سلام دارم خدمت دوستان عزیز، سرورانم برادران و خواهران.
امام باقر(ع) در یکی از سختترین شرایط رهبر این نهضت و جبهه هستند خود امام باقر(ع) بارها بازداشت شدند، زندانی شدند، تبعید شدند، تهدید شدند به ایشان اهانت شد و در برابر آخوندهای حکومتی که به اسم فقیه و واعظ در خدمت رژیم بنیامیه بودند و در تحریف دین و توجیه مذهبی جنایات حکومت فعال بودند امام باقر(ع) یک تعریف درستی از فقیه و فقاهت کردند که هرکسی که میآید آیه و حدیث و فتوا میگوید فکر نکنند این عالم دین است و حجت الهی است. تعبیری از ایشان هست از جمله که بین عالم و فقیه و فقیهنما مرزبندی کردند و فرمودند «إنَّ الفَقیهَ حَقَّ الفَقیهِ: الزاهِدُ فی الدنیا، الراغِبُ فی الآخِرَةِ، المُتَمسِّکُ بسُنَّةِ النبیِّ(ص)». هرکس درس دین و علم و فقه و قرآن بگوید دینی نیستند. امام باقر(ع) فرمودند من به شما ملاک میدهم، فقیه کسی است که اگر کسی را میبینید فقیه است آخوند است و حرف دین میزند اما دنبال دنیا و ثروت است، دنبال امکانات و عیاشی است این فقیه نیست بلکه فقیهنما و روحانینماست. شرط اول «الزاهد فی الدنیا» است. نیازهای مادی و حقوق دنیوی مادی در حد یک زندگی شرافتمندانه باید داشته باشد اما این که حرص دنیا بزند و از بقیه بیشتر بخواهد بخورد و داشته باشد این فقیه نیست. دوم این که «الراغب فی الاخره» عاشق آخرت باشد. قلبش آن طرف باشد و اصالت را به آخرت بدهد نه اینجا. آنجا را هدفگیری کند هر کاری که میکند فعالیتهای علمی، سیاسی،اجتماعی، هدف اصلیاش آنجا باشد نه اینجا. بعد هم «المتمسک بسنه النبی» بعد هم سنت پیامبر را بگوید نه این چیزهایی که حکومت و افراد فاسد میگویند و میخواهند. در فرمایش دیگری میفرمایند فقیه و عالم دین کسی نیست که این حرفها را بلد است بلکه کسی است که به اینها ایمان و یقین دارد و این باید در زندگی و رفتارش دیده بشود. اگر بهترین حرفها را میزنند اما مبنای عمل برایش نیست عالمنماست اینها محفوظات است نه علم. این حرکت امام باقر(ع) در جهت افشای روحانینماها و فقیهنماها و زاهدنماها بود و این ریاکاران و عوامفریبها که توجیه دینی و معنوی برای ظلم و دنیاطلبان ایجاد میکردند. امام باقر(ع) فرمودند یک وقتی یک کسی پیش پیامبر اکرم آمد و گفت این که میگویید خدا با تو حرف میزند چندتا از این آیات قرآن را بخوان ببینم چیست؟ پیامبر اکرم(ص) سوره زلزال را که سوره کوتاهی است برایش شروع کردن به خواندن. چند آیه خواندند رسیدند به این آیه که «فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره» هرکس به اندازه ذرهای عمل خیر و صالح انجام بدهد عملاً عمل خودش را خواهد دید و با آن مواجه خواهد شد. اینطوری نیست که اعمال از ما صادر میشوند و میروند. نه، اعمال به سمت خود ما برمیگردند «فمن یعمل مثقال ذره شراً یره» به اندازهای شر و شرارت از هرکسی سر بزند مستقیم با شرارت خودش مواجه خواهد شد و با آن درخواهد غلتید. به این آیه که پیامبر اکرم(ص) رسیدند آن شخص گفت خیلی خب بقیهاش را نمیخواهد بخوانید. من تا این را هضم کنم و عمل کنم برای من زیاد است و میگوید بلند شد و رفت و جلسه را ترک کرد. وقتی بلند میشد برود رسول اکرم(ص) به اصحابشان فرمودند این آقا فقیه شد و رفت. این فقیه است. یعنی درست مطلب را گرفت و فهمید و فهمید که بر این اساس باید عمل کند. «إن صرف فهو فقیه» این آقا جلسه را ترک کرد در حالی که فقیه شد. یعنی محفوظات و اطلاعات او زیاد نبود اما درست بود. خوب فهمید، درست فهمید و تصمیم گرفت که زندگیاش را بر این اساس تطبیق دهد.
این که حاکمان چه کسانی بودند؟ عوامفریب و دزد دین، عبدالملک مروان، این آدم قبل از این که قدرت به دست او برسد به او کبوتر مسجد میگفتند. همیشه در مسجد مینشست و پنهان قرآن میخواند. همه میگفتند این آدم متدین است، متدیننماهایی که تا آب ندیدیم متوجه نمیشویم شناور هستیم. آب میبینیم شناگر ماهری میشویم. این آدم (عبدالملک بن مروان) هنوز قدرت و ثروت در اختیارش قرار نگرفته بود خیلی آدم مذهبیای بود و به او کبوتر مسجد میگفتند خیلی وقتها میگفتند هر وقت او را پیدا نمیکنید او در مسجد مشغول قرائت قرآن است. یک روز داشت قرآن میخواند خبر آوردند که پدرت (خلیفه) مُرد. یعنی چی؟ یعنی دوره شما رسید. او خیلی خوشحال شد و قرآن را بست گفت «هذا فراقٌ بینی و بینک» خداحافظ قرآن. من تا الآن کارهای نبودم قرآن میخواندم و مذهبی بودیم. الآن که قدرت و ثروت همه چیز آمد دیگر با تو کاری ندارم. این آدم 20 سال بر کل جهان اسلام حکومت کرد. خلیفه مسلمین بود. آن یکی دیگرشان هست که خلیفه شده، یک روز قرآن را باز میکند میبیند که «سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مُنقَلَبٍ ینقَلِبونَ» (شعراء/ 227)؛ این آیه آمد که به ستمگران بگو به زودی زیر و رو خواهند شد. به قرآن میگوید با من هستی؟ قرآن را پرتاب میکند حتی تیر میزند به اسم این که خلیفه مسلمین هستیم نه به وحی و نه به اسلام عقیده نداشتند و تظاهر به این کارها هم میکردند. بنابراین شما تعجب نکنید الآن کسانی در جهان اسلام باشند به اسم مقدس و عالم دین، یا به اسم روشنفکر دین و مذهبی از ادبیات مذهبی و این اداها استفاده میکنند بعد میبینید یک کارهایی میکند یک چیزهایی میگوید، یک مواضعی میگیرد که انگار هیچی را قبول ندارد یعنی یک مرتبه قاری قرآن تیرانداز به سمت قرآن میشود! آن وقت اینها میرفتند سخنرانی مذهبی میکردند، خطبه میخواندند و از این قبیل. شراب و مشروب هم میخوردند، انواع و اقسام روابط نامشروع جنسی هم داشتند. اهل بیت را و پیروان مکتب اهل بیت را، علویها را شکنجه و کشتار میکردند. این عبدالملک وقتی خلیفه شده، بر زبیریها پیروز شد و مدینه را گرفت و آنجا سخنرانی کرد گفت فکر نکنید من خلیفه اسلام هستم و یک آدم ضعیف و سست هستم و نمیتوانم سریع تصمیم قاطع بگیرم و اسم خلیفه سوم، عثمان را میآورد و میگوید من نه مثل عثمان هستم که سست باشم و نتوانم قاطع تصمیم بگیرم نه مثل دیگرانی هستم که مصالحه کنند. من یک روش بیشتر ندارم و تخصص من در کشتن است. من هرکس کوچکترین حرفی یا کاری بکند که طبق دستورات ما نباشد و اقتدار ما را به بازی بگیرد تمام دردهای شما را ما فقط با یک چیز اصلاح میکنیم و آن شمشیر و صلاح است. باید تسلیم مطلق من باشید. «إنی لا عداوی عدوائها به الامه الا بسیوف» من این مرضهای این امت اسلام و امت پیامبر را، بیماریها و مرضهایتان را گردنکشی و اعتراض کردن و این حرفها را من همه را با یک دارو درست میکنم «حتی تستقیم لی قناتکم» درستتان میکنم. بعد جالب است خلیفه اعلام کرد هیچ کس حق ندارد من را نصیحت کند. اگر کسی به من بگوید «اتق الله» تقوا داشته باش همانجا گردن او را قطع خواهم کرد. «لایأمُرونی احدٌ بتقوی الله بعد مقامی هذا الا ضربتُ عُنُقه» هرکس از این به بعد بیاید نصیحت کند یا بگوید خدا، آخرت، تقوا زنده نخواهد ماند. حتی خیلی از کسانی که در دستگاه خودشان بود و گاهی یک سؤالی میکردند و یک تفسقهای میزدند اینها را هم اعدام میکرد. امر به معروف ممنوع است بخصوص علیه حکومت و حاکمان. یک شخصی طرفدار بود میگفت نه اینها اینطوری نیستند، منظور اینها این علویها و شیعهها هستند که تندرو و افراطی هستند. میآید با عنوان این که ثابت کند خلیفه خیلی هم دیکتاتور نیست میآید امان میخواهد گفت خلافت و حکومت که به شما الآن رسیده، مشروعیت این را از کجا آورده؟ آیا خدا این خلافت را به شما داده است یا رسول خدا و پیامبر خدا چیزی از این باب گفته است یا مردم آمدند اکثراً با شما بیعت کردند یا لااقل خبرگان مردم و عقلاء اهل حل و عقد و ریش سفیدها آمدند با شما بیعت کردند کدامیک از اینهاست؟ گفت هیچ کدام. گفت یعنی شما با زور حاکم شدید گفت بله با زور حاکم شدیم گفت پس چرا میگویید امیرالمؤمنین(ع) هستید امیرالمؤمنین را خدا و رسولش و یا مسلمانها انتخاب کنند شما که هیچ کدام را میگویید نیستید پس چرا میگویید امیرالمؤمنین هستم میگوید ببرید همین الآن تکه تکهاش کنید و اعدامش کنید. به خونخواری افتخار میکرد.
یک وقتی امدُرداء میگوید برای من نقل کردند که شما وقتی میروید نمازجماعت میخوانید بعد میآیید مشروب میخورید؟ گفت بله، مشروب که هیچی، خون هم میخورم. خون آدم هم خیلی دوست دارم! «ای والله و الدماء شَرَبتُها» خون هم میخورم چه برسد به شراب. بعد هم شراب خیلی خوشمزه است نمیدانم چرا آن را حرام کردند؟ یزید هم یک شعر دارد خلیفه اسلام و مسلمین گفت که اگر دین محمد شراب را حرام کرده من به دین عیسی شراب میخورم آنجا حلال است! در حالی که میدانید در انجیل و تعالیم حضرت عیسی هم شراب حرام است. اینطوری با دین و ادیان و احکام بازی میکردند اینها حاکمان جهان اسلام شدند. علیبنابیطالب(ع) را دهها سال در سراسر کشور لعن و نفرین میکردند هرکس نمیگفت لعنت بر علی اعدام میشد، خانوادهاش را نابود میکردند، تمام اموالشان را غارت میکردند. بیش از هزار ماه اینطوری پیش رفت. استاندار مدینه شخصی است به نام ابراهیمبنخزام مخزومی هر روز جمعه مردم را به زور میگفتند کنار قبر پیامبر بیایید آن وقت فرزندان پیامبر و اهل بیت را، آل پیامبر را به زور مسجد میآوردند کنار منبر پیامبر و کنار مزار رسول خدا در حضور همه و به علی فحش میدادند. سب علی و فحش به علی، هر روز در روز جمعه و نمازجمعه. اهل بیت هم به زور میآوردند که اینها در جلسه باشند و بشنوند. ولید جنایتکار بود، آن سلیمان جنایتکار بود، آن وقت دنیا هم خلافت و حکومت اسلامی را به نام اینها میشناخت. این خلافت زور و پول و فریب با اسم اسلام بود. البته عده زیادی بودند آن بدنه، در عرصههای نظامی، جهادی، علمی، خدماتی، آنها مسلمان بودند و واقعاً هم برای خدا خدمت میکردند و آن دستاوردهای تمدن اسلامی هم مربوط به اینها بود ولی در رآس حکومت یک چنین کسانی بودند و این است که امام باقر(ع) فرمودند اگر دین را، نماز و حج و روزه و زکات میدهید این را بدانید اصل آن مسئله ولایت است و این که تحت رهبری چه کسانی هستید؟ اگر مسئله رهبری و ولایت و حاکمیت برایتان حل نشود آنجا اگر موضع درستی نگیرید عباداتتان هم قبول نیست و فایده ندارد. نماز، روزه، حج، زیارت، عزاداری، همه این کارها را بکنید ولی نسبت به مسئله حکومت و ولایت و این که قدرت دست امثال عبدالملک و هشام است. امام باقر(ع) یک گزارشی میدهند راجع به وضعیتشان در دوره حکومتها. این هم به کسانی میگویند... بعضیها را دیدید میگویند پیامبر(ص) و ائمه معصوم آنها معصوم بودند فعالیتهای سیاسی و مبارزه میکردند آن زمان معجزات بود، خدا بود، کمک میکردند الآن عصر غیبت است و دست ما از همه چیز کوتاه است باید هزینه بدهیم، ترور، تحریم، جنگ، مشکلات، فشار، سختیها، مشکلات اقتصادی، اینها یک جوری حرف میزنند که انگار اینها در زمان اهل بیت نبوده است. در زمان چه حکومت علی(ع) و چه در زمان بقیه اهل بیت که همه شهید شدند چون همه با قدرت و حکومتهای فاسد درگیر بودند همه شعار ولایت و عدالت و حکومت اسلامی میدادند ببینید چه مشکلاتی داشتند؟ اینهایی که فکر میکنند الآن عصر غیبت است و عسر و حرج است و ما کلاً باید تسلیم باشیم و تمکین کنیم و وظیفه اجتماعی و اقامه قسط نداریم، هزینهاش سنگین است نمیشود سخت است، خب اینها فکر میکنند آن زمان چطور بوده؟ امام باقر(ع) توضیح میدهد که بر سر ما چه آوردند و بر ما چه رفت و در عین حال این پرچم را یک عدهای مجاهد و مؤمن و فداکار سر پا نگه داشتند. این جواب این آدمهایی که میگویند خب زمان امام معصوم کارها درست بوده و میشده، ولی الآن نمیشود سخت است و هزینهاش سنگین است. ببینید آن زمان چه هزینهای بوده است.
امام باقر(ع) فرمودند ما و شیعیان ما ستمها و جنایات فراوانی را دیدیم و تحمل کردیم. رسول خدا علناً به همه اینها فرموده بود که ما و اهل بیت پیامبر چه کسانی هستیم و چه صلاحیتهایی داریم و چه حقوقی، و آنها چه حدودی دارند. همه اینها را میدانستند و آگاهانه به سزاوارترین مردم در امت پیامبر، انواع جنایتها را کردند و رهبری و حکومت را از مسیر و مدار درستش منحرف کردند. امام باقر(ع) میفرماید اولین جنایت اینها این بود که حکومت از دست افراد صالح به دست افراد فاسد افتاد. حکومت به نام پیامبر در اختیار امثال معاویه و یزید تا عبدالملک و هشام افتاد اینها سر کار آمدند. این اولین جنایت. انحراف در حکومت، انحراف سیاسی، بعد بهانهشان هم این بود که قریش و عرب بر بقیه مقدم است چون پیامبر عرب بود. قریش بر بقیه عرب مقدم است چون پیامبر از قریش بوده و از این قبیل. که بعد امام باقر(ع) میفرمایند اگر این ملاک باشد که چه کسی به لحاظ قوم و خویشی و خاک و قبیله و تیره به پیامبر نزدیک است خب با همین استدلال شما از شما نزدیکتر هستیم ملاک ما این چیزها نیست ولی شما که با این ملاک خودتان را بر همه مقدم میدارید خب با این مقیاس که نوبت به شما نمیرسد. در برابر ما چه میگویید؟ اینها حکومت و رهبری را از مسیر و مدار درستش خارج کردند. فرمودند ما در برابر اینها مقاومت کردیم و میکنیم و هزینهاش را پرداختیم. این که قریش و مهاجرین بر انصار هم مقدم هستند و آنها هم باید باشند خب هرچه میگویید در برابر ما به ضرر خودتان است. بعد یک دورهای امام باقر(ع) میفرماید حکومت دست علیبنابیطالب رسید. آنجایی که باید میبود. همه بیعت کردند و بخشی از همینهایی که آمدند بیعت کردند خیانت کردند و بیعت را شکستند چون فکر کردند علی میخواهد مثل دیگران حکومت کند ولی در پای مسئله عدالت علی محکم ایستاده است. سهتا جنگ ظرف 3- 4 سال بر او تحمیل کردند و او را در رنج قرار دادند. او میخواست عدالت را اجرا کند ولی نگذاشتند با این که او را هم کشتند. دقت کنید اینها تبیین تاریخی امام باقر(ع) از اتفاقات قبل از خودشان تا زمان خودشان است. امام باقر(ع) فرمودند بعد همان مردم پرحرارتتر رفتند با حسنبنعلی(ع) بیعت کردند و با او پیمان بستند به او هم خیانت کردند. وقتی لحظه آزمون پس دادن رسید فریب دادند و دروغ گفتند حتی قبل از دشمن خودشان به امام حسن(ع) حمله کردند و ایشان را مجروح و ترور کردند و اردوگاه خودشان را غارت کردند قبل از این که دشمن بیاید و او را تنها گذاشتند تنهاترین تنها، که مجبور بشود با معاویه صلح کند. امام باقر(ع) دارند میفرمایند پشت سر ما چه اتفاقی افتاده تا رسیدیم به اینجا و چرا ما با حکومت درگیر هستیم؟ فرمودند بعد از این قضیه، دستکم 20 هزار نفر از عراق با حسین(ع) بیعت کردند. آنها هم وقتی کار خطرناک شد دیدند باید هزینه بپردازند آنها هم خودشان را کنار کشیدند، خیانت کردند، پیمان شکستند، تسلیم قدرت شدند و حسین را کشتند و بعد از او در زمان پدرم یعنی امام سجاد(ع) بعد از کربلا، ستمها و فشارها به بینهایت رسید. جلادترین جلادها بر ما مسلط شدند، یاران ما را کشتند، خانههای ما را غارت کردند، دادگاههایشان دست قاضیهای فاسد، رشوهخوار و جنایتکار بود و علیه ما داوری میکردند. هیچ امنیتی برای ما و برای بسیاری از مردم نگذاشتند. ببینید نقل حدیث پیامبر از قبل ممنوع شده بود و در کنار آن و به جای آن جعل حدیث از پیامبر(ص) رایج شده بود! یعنی آنهایی که واقعاً احادیث درست از پیامبر و جملاتی را شنیدند حق نداشتند بگویند چون نهایتاً به نفع اهل بیت(ع) و علیه حکومتها میشد اما در کنار آن انواع و اقسام احادیث جعلی برای تحریف قرآن و تحریف سنت پیامبر(ص)، برای فریب دادن و ایجاد انحراف در افکار عمومی، برای گیج کردن مردم، هزاران حدیث در زمان بنیامیه از معاویه شروع شد و بعد همینطور جعل شد که ذهنیت مسلمین را فلج کند و نتوانند داوری کنند ما تا همین الآن بعد از هزار و اندی سال، داریم چوب آن را میخوریم. هنوز احادیث جعلی میان احادیث درست هست که تشخیص بدهند این جعلی است یا درست است؟ احادیث متناقض با هم، احادیثی که کنار هم میگذاریم نمیفهمیم که بالاخره، اگر ملاک و معیار نداشته باشیم نمیفهمیم که چه کسی کیست؟ ایشان فرمودند بعد از او، یک جنایت بزرگ فرهنگی و رسانهای شروع کردند و هزاران حدیث دروغی به اسم پیامبر(ص) جعل کردند که فلان صحابی گفته، که پیامبر فلان چیز را گفته! حتی آن صحابی هم نگفته بود ضمن این که بعضی از آنها هم همراهی کردند. فرمودند هدفشان این بود که دین خدا را مات و مبهم کنند و بین مسلمین اختلاف کنند که این کارها را کردند و هدف اصلیشان هم این بود که مردم را نسبت به ما بدبین کنند و مردم نتوانند تشخیص بدهند که چه کسی دارد تفسیر درست اسلام و قرآن را ارائه میکند. امام باقر(ع) فرمودند از زمانی که علیبنابیطالب(ع) جد ما علی را کشتند و امام حسن(ع) و حکومت را سرنگون کردند و بعد ایشان را چند سال بعد شهید و ترور کردند بعد از آن بخصوص معاویه دستور داد در سراسر جهان اسلام، هرکس اگر کسی اسم علی روی بچهاش میگذارد یا طرفدار علی است، یا این حرفها را تکرار میکند یا حتی نمیگوید ولی احتمال میدهید که خط علی و عدالتخواهی علی را داشته باشد دست و پایش را قطع کنید و او را رها کنید آنها را به صلیب بکشانید و خانههایشان را آتش بزنید. امام باقر(ع) فرمودند هرکس یکی از جملات پیامبر را در مورد فضائل ما اهل بیت میگفت فوری زندانی میشد کل خانه و اموالش را غارت میکردند یا خانهاش را میسوزاندند و آتش میزدند یا خانه را روی سر صاحبخانهها خراب میکردند. بعد فرمودند که عبیداللهبنزیاد که در کربلا آن جنایات را کرد، حجاج بن یوسف ثقفی که اگر یک درصد به کسی شک میکردند که با ماست اعدامش میکردند. امام باقر(ع) میفرماید این حکومت طوری شده بود که اگر ملحد و کافری میامد به اصل اسلام و قرآن و محمد توهین میکرد با او مدارا میکردند به اسم همین یک چیزهای روشنفکری و گفتگوی فرهنگها و آزادی بیان. اما اگر یک نفر را احتمال میدادند دوستدار علی است و مدام اسلام و حکومت اسلامی به سبک علی را قبول دارد کینهای که به او داشتند صد برابر بود. یعنی ممکن بود یک ملحد و یک زندیقی بیاید به قرآن و اسلام توهین کند، کفر را تبلیغ کند، ممکن بود با او مسامحه کنند، اگر هم نمیکردند برای این که بگویند ما اسلامی هستیم، ولی ما را اجازه نمیدادند هیچ کس یک کلمه حتی از قرآن ما بگوییم. حجاج گفته بود اگر یک کسی بگوید من کافر هستم «أحب إلی أن یُقال شیعه علی» کافر از نظر من، پذیرفتنی است اما اگر کسی بگوید در خط علی است او را به هیچ وجه تحمل نمیکنم! این همه خشونت سیاسی و جنایت فرهنگی، اینها زمان امام باقر(ع) میفرمایند ما با یک چنین حکومت فاسدی روبرو هستیم. تمام نهادهای نظامی، قضایی، اجتماعی، اقتصادی را در اختیار باند خودشان و افراد فاسد، دزد و جنایتکار قرار دادند. نقل شده که بیش از 120 هزار نفر را حجاج در همین عراق و حجاز کشتار و اعدام کردند. بیش از 120 هزار نفر را این شخص اعدام کرده و کشته، بیش از 100 هزار نفر از پیروان امیرالمؤمنین(ع) را قتلعام و ترور کردند. امام باقر(ع) فرمودند گناهی نبود که اینها به اسم حکومت اسلامی انجام ندهند. فسق و فجور و جنایت و بعدها که عمربنعبدالعزیز گفت اگر قرار باشد هر طایفه و قومی، هر جناحی، خبیثترین آدمهایش را معرفی کند ما اگر حجاج را معرفی کنیم اول میشویم و از همه سبقت میگیریم. امام باقر(ع) فرمودند هرکس با اینها مخالف بود تمام گلوگاههای اقتصادی پیروان ما را بستند و همه را گرسنه نگه داشتند. مالیاتهای سنگین و غیر قابل تحمل از این تیپها میگرفتند و راه ارتزاق اقتصادیشان را میبستند نمیگذاشتند اینها در بازار فعالیت کنند. سهمیه بیتالمال که همه شهروندان جامعه اسلامی داشتند به اینها نمیدادند قطع کرده بودند. یک طرف سرمایهداران فاسد دشمن اهل بیت(ع) و یک طرف پیروان محروم بیشمار مرید اهل بیت(ع) است. این فشارهای سنگین نظامی، سیاسی، آن فشارهای فرهنگی که کفار آزادی بیان دارند اما اینها ندارند و این هم فشار بسیار سنگین اقتصادی. یک عدهای پیش امیرالمؤمنین(ع) آمدند و گفتند ما دوستدار اهل بیت هستیم ما طرف شما هستیم، ما علوی هستیم، عدالتخواه هستیم. نقل شده که امام باقر(ع) فرمودند امیرالمؤمنین به آنها فرمود اگر واقعاً با ما باشید خودتان را آماده فشار و گرسنگی بکنید. «من أحبّنا اهل البیت» هرکس به ما عشق دارد و در خط ماست و با ماست «فلیعدل لفقر جلبابا» یک لباس تمام قد از فشار اقتصادی برای خودش تدارک ببیند. جلباب پارچهای است که تمام بدن را میپوشاند. فرمود هرکس در خط ما باشد و بخواهد در راه توحید و عدالت بایستد و علیه کفر و ظلم مبارزه کند و با حکومتهای فاسد در جهان اسلام و خارج از آن مقاومت و درگیری داشته باشد خودش را باید آماده انواع و اقسام فشارهای از جمله اقتصادی هم بکند. در زمان امام باقر(ع) همین کارها شده بود و این جنایات را کرده بودند. این که اینها نگاهشان به پیامبر به عنوان پیامبر نبود بلکه به عنوان این که عرب است این فضیلت عرب بر عجم است نگاه میکردند. همین الآن هم بین ما هست. همین الآن شما ببینید حکومتهای فاسد عربی امت اسلام نمیگویند فقط امت عربی میگویند. نژادپرستی عربی، مثل نژادپرستی ایرانی، مثل نژادپرستی ترکی، بخصوص این غربیها که هیچ یک از ملتها را آدم نمیدانند اینها همین الآن هم میگویند امت عربی، نمیگویند امت اسلام. این تفکر از زمان خود بنیامیه بود.
حالا امام باقر(ع) ببینید در این باره چه نکتهای دارند میفرماید اینها واقعاً مسلمان نبودند خلیفه مسلمین بودند اما مسلمان نبودند. امام باقر(ع) در آن جلسهای که ما را بازداشت کرده بودند برده بودند در شام خودم دیدم در حضور من به شخص پیامبر اکرم یک کسی اهانت کرد، فحش داد و این آقا که خلیفه مسلمین است نه این که هیچی نگفت و اعتراض نکرد من در چهرهاش دقت کردم اصلاً کمترین ناراحتی و تعجب هم نکرد یعنی معلوم بود این مسائل برایشان کاملاً عادی است. فرمودند «شهدت هشماما» من خودم در جلسه هشام بودم که یکی از این سرمایهداران فاسد عرب «و رسولالله یُسبّ عنده» در حضور او به پیامبر اکرم فحش دادند. «و لم یذکر ذالک» نه تنها اعتراض نکرد و جلوی او نایستاد «و لم یُغیّره» اصلاً هیچ تغییری هم در او ایجاد نشد و ناراحت هم نشد. اینها اینطوری هستند.
یکی خدمت امام باقر(ع) میآید، یکی از همراهان ایشان میگوید ما خدمت آقا نشسته بودیم یک آقایی آمد و سلام کرد، از امام باقر(ع) پرسید چه خبر؟ اوضاع شما چطور است؟ چه وضعی دارید؟ امام باقر(ع) فرمودند که شما هنوز اطلاع ندارید اوضاع ما چطوری است که سؤال میکنید؟ ما بنیاسرائیل هستیم که فرزندان پسر ما را به دنیا میآیند میکشند که یک وقت قیامی نشود و زنان ما را برای تحقیر و آزار نگه میدارند. پز عرب بودن و قریشی بودن را به دیگران میدهند و به رخ دیگران میکشند. رسولالله را رسولالله نمیدانند بلکه عرب میدانند و چون عرب است به او افتخار میکنند و میگویند چون او عرب بوده ما عربها بر غیر عرب بر عجمها برتر هستیم و نژادپرستی میکنند و میگویند چون ایشان قریشی بوده و ما هم اهل قریش هستیم باز از بقیه اعراب بهتر هستیم بقیه عربها باز پیش ما کسی نیستند. قبیلهپرستی. خب شعور هم ندارند اگر همینطوری که دارید پیش میروید یک قدم دیگر جلو بروید تقدم ما بر شما پیش میآید ما که این چیزها را معیار نمیدانیم ولی این مقیاس تا به ما میرسد توقف میکنند. بر سر ما که محرم اسرار رسولالله هستیم «لأنا ذریته» ما که نسل پیامبر هستیم «و اهل البیته خاصه» خانواده خاص نزدیک و فرزندان خاص پیامبر هستیم «و عترته لایشرکه فی ذلک غیرنا» اگر قرار بر نزدیکی به پیامبر است که هیچ کس از ما نزدیکتر نیست. اینها پیامبر را برای پیامبریاش قبول ندارند چون عرب است میگویند ما هم عرب هستیم یعنی بحث عرب و عجم است و اینجا هم یک نکتهای یادآوری کنم. بعضی از جنایاتی که درکشورهای غیر عربی که بعد مسلمان شدند و جزء خلافت اسلامی قرار گرفتند یک جنایاتی در زمان بنیامیه بخصوص در آن یک قرن انجام شده، از جمله در ایران و غیر ایران، که اینها به اسم اسلام و خلافت اسلامی این کار را کردند. البته مواردی بوده است. آن موارد را به دروغ ساختند و به قبل و بعد و به همه نسبت دادند! اما یک بخشی از این موارد درست بوده، یعنی بنیامیه به اسم خلافت اسلامی در ایران و بعضی مناطق دیگر بر غیر عربها جنایات کردند. اینها را به نام اسلام و پیامبر نباید نوشت چون خود اینها پیامبر را هم قبول نداشتند. اینها (بنیامیه) قبل از این که با ایرانی و غیر ایرانی یا دیگران جنایاتی بکنند بدترین جنایات را در حق فرزندان خود پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت کردند. این رژیم بنیامیه قبل از این که در خارج از جهان عرب به اسم فتوحات اسلامی جنایتهایی بکنند همان جنایات و بدتر را بر سر فرزندان پیامبر اکرم و اهل بیت درآوردند. همه اهل بیت را کشتند! این کسانی که در کربلا با امام حسین(ع) و فرزندان پیامبر اکرم آن کارها را کردند خوب معلوم است در ایران و آفریقا و شرق و غرب، همان جنایات را با دیگران کردند و میکنند. این هم توجه داشته باشید که امام باقر(ع) میفرماید غیر عربها تفکیک کنند بین اسلام و این نژادپرستی عربی! اینها پیامبر اسلام را قبول ندارند ولی چون عرب است میخواهند به اسم قدرت عربی از او سوء استفاده و استفاده کنند! بعد به ما که میرسد پز پیامبر را که عرب و قریشی بوده به همه جا میدهند که میگویند بنابراین ما سرور جهان هستیم به ما که میرسد یک مرتبه ترمز میزنند برای این که مسئله اینها رسولالله نیست! یک رجل عرب است! که یک نابغهای است که توانسته مسیر تاریخ را تغییر بدهد و الا چه کسی نزدیکتر از ما به پیامبر اکرم(ص) است. اینها این جنایاتی را که میکنند قبل از آن با ما کردند آن شخص گفت که ولی من از علاقمندان شما هستم من واقعاً طرفدار شما هستم فرمودند خب اگر واقعاً طرفدار ما هستی به فکر عافیتطلبی و راحتطلبی و یک زندگی همینطور بیدرد سر مادی نباش. یعنی نمیتوانی باشی. اگر در کنار ما هستی و با ما هستی و در خط ما هستی، آماده انواع بلاها و امتحانات سخت باش چون ما و پیروان ما،کسانی که با ما هستند آنقدر فتنه و فشار دائم به سریع به سمت ما میآید، سریعتر از جاری شدن سیل در بیابان. از آن هم سریعتر. یک باران تندی که میآید در یک زمین پست و بلند آب دیرتر حرکت میکند اما در زمین صاف سریع، سیل راه میافتد. فرمودند این سیل مشکلات و حملات علیه ما از این سیل بیرونی هم سریعتر است یعنی اگر واقعاً شیعه و پیرو ما هستید خودتان را برای انواع و اقسام مشکلات آماده کنید. امام باقر(ع) میفرماید شیعه ما نمیتواند عافیتطلب باشد. نمیگذارند شیعه ما یک زندگی بیدردسر داشته باشد.
این بخشی از وضعیت سیاسی دوران امام باقر(ع) عرض کردم. نه قرآن را درست میشناسیم، نه پیامبر اکرم(ص) و سنت ایشان را و نه انبیاء را، ما هنوز اهل بیت پیامبر را درست نمیشناسیم با اینکه طرفداران آنها هستیم و اسم آنها را روی بچههایمان میگذاریم. و خیلی گزینشی و تک بُعدی به آثار آنها توجه کردیم.
انشاءالله هم رسانههای ما و حوزه ما بخصوص علما، دانشگاهیان، محققین، روشنفکران، متفکرانه به سراغ این مفاهیم بروند و قبل از این که ما بخواهیم این معارف و تعالیم را احیاء کنیم اینها ما را احیاء میکنند. اینها مراقب ما هستند نه ما مراقب اینها. ما اگر میخواهیم خودمان را نجات بدهیم باید این مقیاسها و معیارها را درست بشناسیم بخصوص در مسائل حکومتی و انتخاباتی، و این که به چه کسانی اعتماد کنیم؟ به چه کسانی رأی بدهیم؟ قرآن میفرماید به آنچه که میخورید نگاه کنید و فکر کنید که چه میخورید، هر چیزی را در دهانتان نگذارید. انسان شریف است انسان نباید همه چیز خوار باشد. هرچه گیر میآورید نخورید. درست و نادرست، نجس و پاک، حلال و حرام، دزدی و غیر دزدی. هر چیزی را نخورید.
امام باقر(ع) در ذیل این آیه کریمه میفرماید باز مهمتر از معده جسم و دهان جسم، دهان و معده روح شماست؟ دهان جسم همین دهانی است که هرچه میخوریم توی معده میرود. دهان روح، چشم و گوش ماست. فرمودند هر چیزی را نبینید و هر چیزی را نشنوید، دنبال هرکسی راه نیفتید، هر شعاری را تکرار نکنید. با هرکسی بیعت نکنید، دنبال هر جریانی راه نیفتید. امضاء پای هر چیزی نگذارید، تشویق نکنید، برای هر شعاری کف و دست نزنید. آنچه که به معده روحتان که قلب شماست و عقل شماست، ذهن شماست وارد میکنید حساس باشید. غذای روح از غذای جسم هم حساستر است. ببینید به چه چیزهایی در عرصه فرهنگ، رسانه، سینما، هنر، موسیقی، چه چیزی را دارید وارد ذهن خودتان میکنید؟ این مسئله نظارت بر کالاهای مصرفی فرهنگی، مأکولات فرهنگی، در فضای مجازی، در سینما، موسیقی، کتاب، آموزش، چه داریم یاد میگیریم و به بچههایمان چه میگوییم؟ خودمان چه ریزهخواری میکنیم و دنبال آن راه میافتیم؟ امام باقر(ع) فرمودند حساس باشید. اینهایی که میگویند ارزش و ضد ارزش در مسائل هنر و فرهنگ و علوم انسانی و سینما و هنر و این چیزها نداریم این درست خلاف این مشی امام باقر(ع) است. ایشان میگویند بر تولید فرهنگ، توزیع فرهنگ و مصرف فرهنگ نظارت کنید، البته گفتگوی آزاد و مناظره با دگراندیشان داشته باشید. خود امام باقر(ع) قهرمان مناظره با مخالفین هستند. صدها شاگرد برای مناظره با مخالفین اصل اسلام تربیت کردند. اخلاق گفتگو، منطق گفتگو، آزادی بیان و بدون اهانت به مکاتب دیگر، ولی جوابشان را بدهید. آن بحث دیگری است. اما به نام آزادی فرهنگی و رسانه، انواع و اقسام خزعبلات را در افکار عمومی ریختن به اسم هنر و سینما، تبلیغ مصرف مواد مخدر در خانوادههاست – شما میبینید بعضی از فیلمهایی که در داخل هم تولید میشود این چنین تبلیغات را دارد – مسئله زنا و خیانت جنسی به همسر، مسئله ارتباطات جنسی چندضلعی چند جانبه! مسئله عادیسازی مشروبخوری، شراب. طرف الکلی است مواد میزند و قهرمان فیلم است. آموزش روش بد حرف زدن اعضای خانواده، پدر و مادر فرزندان به هم، یا زن و شوهرها به هم. گسترش افسردگی و عقده و کینه در سطح فرهنگ و افکار عمومی، بعد یک مرتبه میگویند آقا چرا جنایت جنسی، خیانت به خانواده، طلاق؟ چرا اعتیاد به مواد مخدر؟ چرا چک بیمحل؟ دزدی؟ دروغ گفتن؟ اینها از کجا میآید؟ اساساً یک کسانی درست برخلاف این دیدگاه پیامبر اکرم(ص) و بر خلاف این آیه کریمه قرآن، برخلاف آنچه که امام باقر(ع) میفرمایند که میگویند مراقب باشید چه غذایی وارد روح و اخلاق جامعه و افکار شما میشود؟ غذای روح از غذای جسم حساستر است. اگر یک غذایی جلوی شما بگذارند و چشمانتان بسته باشد نمیتوانید بخورید میخواهید بفهمید که چه چیزی دارید میخورید؟ امام باقر(ع) میفرمایند چرا در مورد عقایدتان، اخلاق عمومی و فرهنگ جامعه حساس نیستید؟ آیا هر زبالهای را باید داخل این ظرف روحی و عقلی و ذهنیمان بریزیم؟
من این چند حدیثی که از امام باقر(ع) عرض کردم، دوستان توجه کنند که تک تک اینها مسائل امروز ما هم هست. اینها هزار و اندی سال پیش بوده ولی انگار برای همین الآن است. همین الآن هم همین وضعیت، همین مسائل و همین پاسخها، همین مشکلات با همین راه حلها مطرح است. من شخصاً همیشه آرزو میکنم – گرچه خیلی اهل عمل به اینها نیستم- اما همیشه آرزو میکنم به جای این که ایام شهادت و میلاد پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) و اولیای خدا، فقط جملات احساسی، یا رو به گنبد سلام، آهنگ، کبوتر، غذای حضرت، طلا، در را ببوسیم، آهنها، صدای زنگ ساعت ناقوس کلیسا در حرم! به جای این چیزها یک مقداری این سبک زندگی اهل بیت(ع) و این حرفهایشان شناخته بشود ما همین الآن گرفتار همین مشکلات هستیم خیال میکنند با این زیارت و عزاداری و جشن، ما داریم یک خدمتی به ائمه میکنیم و یک محبتی داریم در حق آنها داریم میکنیم! آنها آمدند ما را نجات بدهند، ما قرار نیست به اهل بیت(ع) کمک کنیم، آنها آمدند به ما کمک کنند و کمک آنها هم به این طریق است که ما سبک زندگیمان را اصلاح کنیم. الآن عرفات و منا هست، و الا همه ما ممکن است عرفات و منا برویم گریه هم بکنیم ولی در عین حال وقتی امام باقر(ع) به ما نگاه میکند ما را انسان نبیند. تازه اینها خوبهایش هستند و الا کسانی که اصلاً اهل زیارت و دعا نیستند و خدا را قبول ندارند آنها حسابشان نسبت به اینها روشن است.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
هشتگهای موضوعی