"امام خمینی"، اعاده حیثیت جهانی برای "حقوق بشر" (دروغهای کلاسیک "مدرنیته" چگونه افشا شد؟)
سالگشت رحلت امام خمینی _ طرح ولایت دانشجویی _ ۱۳۹۴
بسمالله الرحمن الرحیم
خدمت خواهران محترم و برادران عزیز سلام عرض میکنم.
فرمودند عنوان بحث خط امام است. عرض کردیم خط امام و مکتب امام جز اسلام نیست و این مکتب ابعاد سیاسی، تربیتی، اقتصادی، فردی و اجتماعی، حقوقی و اخلاقی دارد و طبیعتاً در هر جلسهای که با این عنوان تشکیل میشود به یکی دو مسئله از زیر مجموعههای این مکتب میشود اشاره کرد و مخالفان و موافقانی دارد. کسانی میخواهند اینقدر این خط فکری و این مکتب انقلاب را منبسط کنند که تقریباً دیگر مرزی با غیر خودش نداشته باشد و تفسیری ارائه بدهند که کمکم همه دشمنان امام و خط انقلاب هم در چارچوب خط امام قرار بگیرند. تفسیری لیبرالیستی، تفسیری سکولار از امام(ره) یک جوری که جریانهای لائیک و مخالف هم ذیل آن جا بشوند یک طوری که آمریکا و صهیونیزم هم زیر این پرچم جا بشوند! و تقریباً دیگر کسی ضد خط امام و دشمن خط امام نماند الا شخص شاه و شخص صدام مثلاً که رفتند! آنها هم اگر بودند احتمالاً آنها هم حساب میشدند. عدهای فکر میکنند اینجا یک مغازهای است و هرکسی به حسب منافع خود، هرکسی و هر جریانی را به درون آن فرامیخواند و حتی قائل به دفع حداقلی هم نیستند که این مکتب و خط امام اگر این همه دشمن نداشت این همه توطئه و جنگ و تحریم و ترور و درگیریها برای چه بود و برای چه هست؟ شما یک کسانی را میبینید که امروزه آمریکا و صهیونیزم را هم دشمن نمیدانند و معتقدند که بین اینها و امام یک سوء تفاهمی بوده! و این سوء تفاهم باید برطرف بشود. یک کم آنها اشتباه کردند یک کم ما اشتباه کردیم مثل یک دعوای عادی که دو نفر با همدیگر درگیر میشوند بعد هم معلوم میشود هر کدام یکسری اشتباهاتی کردهاند. بعضی شعارها و رفتارها را از ناحیه انقلاب و انقلابیون افراطی مینامند با این حساب امام خودش در رأس افراطیون است. شعارهایی که این تیپها افراطی میدانند یعنی مرگ بر آمریکا، یعنی رژیم استکبار و اساساً امپریالیزم و روح استکباری آمریکا نه مردم آمریکا، یا مرگ بر اسرائیل به مفهوم رژیم صهیونیستی نه به مفهوم یهودستیزی، یا مرگ بر شاه کسانی میگفتند افراطی است تقریباً با این ملاک، افراطیشعار را زمان شاه امام میداد. گروههای چریکی هم خیلی محدود بودند وابستگیهای سیاسی یا دستکم وابستگیهای فکری به خارج از کشور هم مثل چپها داشتند و همه اینها با چندتا ترور به بنبست رسیدند سال 55 قبل از شروع انقلاب اسلامی همه آنها متلاشی شده بودند یا تسلیم ساواک شده بودند یا فرار کرده بودند گاهی مشغول تسویههای درونگروهی و کشتن خودشان بودند منافقین و گروههای مختلف، و تقریباً هیچ کدام از آن گروهها بطور جدی و فعال دیگر در صحنه نبودند و یک کسانی همان موقع میگفتند که رژیم سلطنت باید برود رژیم اسلامی و مردمی بیاید این را افراطیگری میدانستند نه مفید است نه ممکن است. سر قضیه صدام میگفتند تسلیم بشویم و یک قراردادی امضاء کنیم و به یک بخشی امتیازات به صدام بدهیم پشت آن تمام قدرتهای جهانی هستند در جنگ هم همین مسئله بود. با رژیم صهیونیستی فلسطین به ما چه ربطی دارد و همینطور بخصوص امام هرچه جلوتر آمد امامتر شد، انقلابیتر و تشکیل هستههای حزبالله در سراسر جهان، رهایی همه کشورهای محروم، مستضعفین جهان ولو غیر مسلمان. این که سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهیم کرد این که هستههای حزبالله در سراسر جهان تشکیل خواهیم داد، این که ایران وطن دوم همه انقلابیون و مبارزین جهان است که علیه استکبار مبارزه میکنند نابودی همه رژیمهای وابسته به سرمایهداری غرب و کمونیزم شرق و صهیونیزم به تمام جوانان مسلمان در همه کشورهای اسلامی وصیت میکند که قیام کنید و سرنگون کنید و جمهوریهای اسلامی تشکیل بدهید، اتحاد جماهیر شوروی با یک ملاک افراطی است و همهاش تند است حتی آتشبس با صدام پیش میآید همان ادبیات تندترین ادبیات انقلابی را علیه همه قدرتهای فاسد در جهان دارد و در همان پیام ایشان حکم اعدام سلمان رشدی را صادر میکند خود این حکم اعدام سلمان رشدی هم از نظر اینها افراطی است میگویند همه اینها افراطیگری است کسانی میخواهند خط امام را یک جوری تعریف کنند که انگار خود امام هم در خط امام نیست! و یک خط امام واداده که همه جا اهل سازش و تسلیم است و همه چیز را هم توجیه میکند. تعریف آن از حقوق بشر لیبرالیستی است. راجع به مسئله ولایت فقیه، مسئله خبرگان و مسئله نوع قانون اساسی خیلی حساسیت در مسائل اسلامی و مکتبی ندارد و از این قبیل.
یک عده از این طرف، دایره مکتب انقلاب و خط امام را چنان تنگ گرفتند و محدود کردند که مثل این که فقط خودشان و چندتا از بستگانشان و دوستانشان داخل آن جا میشوند! بقیه همه منحرف و فاسد و از این خط بیرون هستند! هرکس یک حرفی بزند که بویی از اجتهاد، نواندیشی بدهد منتهی نواندیشی سالم و اصولگرا (متدیک) در او باشد مثل این که او دیگر از خط امام و انقلاب منحرف است. در واقع خط امام را کاملاً متحجرانه و بسته و محدود تفسیر میکنند که باز به این شکل هم گاهی میبینید خود امام از خط امام بیرون میافتد. امام بحثهایی دارد مسئله اجتهاد و مبارزه با تحجر که امام این ادبیات ضد تحجرش هم خیلی شدید و تند شد. صحبت از اسلام متحجران و صحبت از سرمایهداران و مرفهین بیدرد، اسلام قلههای کثیف درباری – اینها عین عبارات امام است و از این تندتر هم دارد – آن منشور روحانیت را میگوید که یک افشاگری عجیب است. میگوید افعیهای خوش خط و خال در حوزههای ما حضور دارند استعمار در بخشهایی از حوزههای ما نفوذ داشته و دارد و افکار استعماری مثل این که نظم حوزه در بینظمی است مثل این که دین با سیاست چه کار دارد؟ و تمام احکام اجتماعی اسلام تا ظهور حضرت تعطیل است. و این قبیل مسائل که امام میگوید اینها افکار استعماری است که در حوزههای شیعه نفوذ کرده است که بعضیها تا حد مرجعیت گرفتار آن شدهاند. خب این ابعاد از حرفهای امام هم هست که یک عده از این طرف اینها را نمیبینند و چنان متحجرانه تفسیر میکنند این را هم باز نمیبینند. بنابراین از دو طرف تهدیداتی وجود دارد چه با ادبیاتهای روشنفکرمآبانه و چه با ادبیاتهای مقدسمآبانه، خلاف ضروریات تشیع است که کسی بر چهارده معصوم بیفزاید اما به تعبیر رهبری امام به مرزهای عصمت نزدیک شده بود و کسی که از نوجوانی جز خدا و خدمت به خدا و خدمت به خلق برای خدا هیچ هدفی نداشت و مدام مراقب خودش بود خب این آدم طبیعی است که به مرزهای عصمت نزدیک میشود نه این که معصوم باشد. مثلاً خود امام میگفت من اشتباه کردم اجازه دادم اول انقلاب، این لیبرالهای مذهبی، نهضت آزادی، جبهه ملی آمدند و دولت و حکومت و انقلاب را تحویل اینها دادیم. نگویند آخوندها میخواهند حکومت آخوندی درست کنند و ما میخواهیم خودمان سر کار بیاییم انقلاب که شد امام قم رفت و دولت را دست اینها داد. بعد از مدتی دید اشتباه کرده و اینها اصلاً انقلابی نیستند و انقلاب را به باد فنا میدهند. هنوز آرم شاهنشاهی را از روی فضای ادارات دولتی برنداشتند هنوز به ساواکی و شکنجهگرها حقوق میدهند و آنها هم میآیند تحصن میکنند که بقیه حقوق ما را بدهید. کشور دارد در کردستان و جاهای دیگر تجزیه میشود نگاه میکنند. بختیار و عوامل رژیم شاه را بعضی از اینها فراری دادند که دست دادگاههای انقلاب نیفتند و از این قبیل مسائل، که امام گفت اینها اصلاً انقلابی نیستند و حالا دانسته یا ندانسته دارند انقلاب را میفروشند. من اشتباه کردم که دولت را به دست اینها دادم. من توبه میکنم و از خانواده شهدا معذرت میخواهم. اینها لیاقت این کار را ندارند. من از قم باید به تهران بیایم خودم باید باشم نمیشود از دور نظارت کنم باید بیایم از نزدیک بالای سر اینها اعمال ولایت کنیم و الا انقلاب را به باد میدهند.
خب من حالا دوتا از آن محورها را که افراط و تفریط در آنها شده و میشود عرض کنم. از فرمایشات و گفتههای خود امام، یکی از مواردی که چه به نام مذهب و چه غیر از مذهب، دوتا دیدگاه نادرست یا کمدرست کمی درست؛ کمی غلط، بحث حقوق بشر است. خب از قبل از انقلاب در دورههای جدید یکی از گفتمانهایی که غرب برای فضاهای تبلیغاتی و رسانهای انتخاب کرد و با آن ادبیات در سراسر جهان مشغول فعالیتهای استعماری، امپریالیستی و نفوذ در ملتها و در عین حال روشنفکرنمایی کرد بحثهای اومانیزم و حقوق بشر و دموکراسی بود. از اول اینها هر کشوری را که میگرفتند و غارت میکردند یک دورهای انگلیسیها، فرانسویها، روسها، زمان تزارها سلطنتی و همینطور کمونیزم بلشویکها و نفوذ ناپلئون در مصر و شمال آفریقا عوامفریبی، مثلا ناپلئون، چون امیرالمؤمنین(ع) محبوب بین اهل سنت و مردم در مصر و شمال آفریقا بود بیانیه گاهی میداد با امضاء علی. همین ناپلئون که مصر را گرفتند و غارت کردند گفت ما به اسلام احترام میگذاریم به مسلمین احترام میگذاریم ما آمدیم شما را کمک کنیم که مشکلاتتان حل بشود! استعمار یعنی آبادسازی. قرآن میفرماید که خدا بشر را از زمین آفرید و خلق کرد، انشاء کرد «فستعمرکم» یعنی شما را به آباد کردن زمین گماشت. شما از طرف خداوند مأمور هستید زمین را آباد کنید و معیشت خودتان را تأمین کنید. استعمار یک کلمه خوبی است اینها کلمه خوب روی کارهای بد گذاشتند همینطور که با اسم حقوق بشر شکنجهها و ترورها و جنایتهای عالم را کردند و میکنند به اسم دموکراسی، استبدادیترین رژیمهای جهان را سر کار آوردند مثل رژیم شاه، عربستان و رژیم مصر، پشت اینها چه کسانی بودند؟ همینهایی که شعار دموکراسی دادند بعد هم که آمریکا پیدایش شد و اسرائیل با کمک انگلیسیها و آمریکاییها ماند خب این 3- 4تا کشور با شعارهای خوب آمدند. شوروی با شعار آزادی خلقها و نجات پرولتاریا، کارگران جهان، زحمتکشان جهان علیه سرمایهدارها متحد شوید. خب شعارها ظاهرً برابری و دفاع از محرومین است. غربیها نظام سرمایهداری با شعار دموکراسی آمدند دیکتاتورترین حکومتهای وابسته را سر کار آوردند. با شعار حقوق بشر آمدند. با شعارهای اومانیزم، انسانگرایی، ادعای انقلاب شعار فرانسه این بودکه ما دوباره انسان را کشف کردیم! جمهوریت را کشف کردیم و مطرح کردیم. انگلیسها صحبت از مشروطیت و این که نظامهای سلطنتی و استبدادی مطلقه بشوند مشروطه. همهشان پس با شعارهای خوب آمدند. اسرائیلیها و صهیونیستها هم با شعار این که ما قوم سرگردان یهود را در سرزمین آباء و اجدای ساکن کنیم با این شعارها آمدند که همهاش دروغ است. الآن صحبت ما در اسرائیل این نیست که فلسطین فقط برای مسلمانهاست ما میگوییم قدس مقدس است برای مسیحی، یهودی و مسلمان. ما اصلاً با او بحث نداریم ما میگوییم فلسطین برای فلسطینیهاست. چند میلیون آدم از اروپا و این طرف و آن طرف برداشتند آوردند چند میلیون فلسطینی را خانههایشان بیرون ریختند یا کشتار کردند اینها آمدند توی خانههای آنها نشستند بحث ما این است و الا فلسطین قبل از ظهور صهیونیستها همه ادیان آنجا آزادانه عبادت میکردند و احترام داشتند کسی نگفته که مسیحی و یهودی نباید به قدس بیایند! خیر، قدس برای همه ادیان محترم است. شعار صلح میدهند جنگ راه میاندازند. شعار حقوق بشر میدهند و بزرگترین شکنجهگاههای عالم را راه میاندازند. شعار دموکراسی میدهند ولی پشت تمام دیکتاتوریهای دنیا به اینها گرم است. شعار صلح در همه جنگها هست و پشت همه تروریزمها هستند. یکیاش این شعار حقوق بشر است و یکی هم مردم و دموکراسی است. یکی شعار حقوق زن است. یکی شعار آزادی است، دگرباشی و دگراندیشی، خب ظاهر آن شعارهای قشنگی است مابهازاء و معادل در فرهنگ دینی دارد. بله همه اینها که میگویید هم تعریف الهی دارد حقوق بشر جزء الهیات ماست. الهیات عملی با ریشههایی در الهیات نظری. حقوق بشر به تعبیر اسلامی حقالناس شاخهای روئیده بر ساقه و ریشه حقالله است و به همین دلیل حقالناس مقدس است. رعایت حقوق مردم و حقوق دیگران، حقوق زن، حقوق کودک، حقوق مرد، حقوق سیاسی، حقوق اقتصادی، حقوق اجتماعی، رعایت همه حقوق واجب است قداست الهی دارد. اینها حقالناس را از حقالله جدا میکنند و اصلاً حقالله را نفی میکنند به حاشیه میبرند. حقالناس را به اسم حقوق بشر سکولاریزه و غیر دینی میکنند قداستزدایی میکنند هدف آن دنیوی میشود آن وقت انواع مکاتب مادی در حوزه حقوق بشر هست.
ما اینجا دوتا جریان داریم یکی جریانهای مذهبی که اهمیت حقوق بشر را نمیفهمند خیال میکند کل دین و مذهب، نماز و روزه و حج و زیارت است توجه ندارد که همین مذهب به اندازهای که راجع به عبادت و توحید حرف زده، بلکه بیشتر، راجع به عدالت اجتماعی و اقتصادی و همین حقالناس بحث کرده است. توجه ندارد همین ائمهای که به زیارت آنها میآید الگوی اخلاق و معنویت و توحید و اخلاص و عبودیت بودند و همینها بزرگترین خادمان حقوق بشر بودند. سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) و انبیاء و اولیای خدا را همین حضرت رضا(ع) که در محضر ایشان هستیم بررسی کنید اوج عبودیت در برابر خدا و اوج خدمت به خلق، رعایت حقوق بشر و حقالناس و بلکه بیش از حقالناس، احترام به انسان، احترام به حقوق انسان، به کوچکترین بهانهای بشر به گردن تو حق پیدا میکند. دیگران به گردن ما حق پیدا میکنند حتی اگر مسلمان نباشند. این همه آیات و روایات در باب حقوق مردم،این که ما و شما نمازمان اگر با همین یکی دو متر پارچهای که تنمان است این حق کس دیگری است و غصبی است و حق انسان دیگری است که غصب شده یا همین چند مشت آبی که با آن وضو میگیرید اگر به همین اندازه 3- 4 مشت آب حق انسانی را ضایع کردیم و حق اوست داریم این کار رامیکنیم این آب غصبی است و نمازتان باطل است. لباس غصبی نمازتان باطل است. آنجایی که ایستادید دو متر یک جا فضا میگیرید در همان چند دقیقه، برای انسان دیگری باشد و حق کس دیگری باشد و او راضی نیست نمازتان باطل است حتی اگر بهترین و خالصترین نماز را هم بخوانید. حقوق بشر بالاتر از این که حتی نماز و روزهات را باطل میکند اگر به همان اندازه چند کف آب از حقوق دیگران و حق بشر تصرف کردید. بعضیها هستند مذهبی هستند ولی به این چیزها توجه ندارند و فکر میکنند مذهب، فقط نماز و روزه و زیارت و حج است فکر میکنند مذهب فقط حجاب و محاسن و ریش است. نمیدانند که اگر شما همه اینها را رعایت کنید ولی حقالناس و حقوق مردم را رعایت نکنید حقوق بشر و حقوق مردم را، بیگانه، خودی، در خانواده، حقوق همسر و فرزندانت، همسایگانت، بستگان، حقوق کسانی که با آنها در بازار معامله میکنید، حقوق سیاسی دیگران، اگر اینها را رعایت نکنید هرچه هم نماز و دعا بخوانید اینها اصلاً قبول نمیشود. یعنی حقالله بدون حقالناس کافی نیست. چنانچه حقالناس هم بدون حقالله ما را به سعادت نمیرساند هر دوی اینها لازم است و ریشه حقالناس حقالله است. این یک دیدگاه.
یک دیدگاه هم از آن طرف میگوید حقوق بشر، و نمیفهمد این حقوق بشر باید ریشه دینی داشته باشد اگر تو ریشه دینی حقوق بشر را قطع کردید حقوق بشر دیگر نه مقدس است نه الزامآور است حتی توجیه فلسفی هم ندارد میگوییم بشر از کجا حقوق دارد؟ طبیعت به بشر این حقوق را ذاتاً داده است! طبیعت چیست و کیست! آقای طبیعت و خانم طبیعت ما نداریم. طبیعت یک اسمی است که در این عوالم مادی ما گذاشتهایم. یعنی چی اینها را طبیعت به ما داده؟ یعنی ماده به ما حقوق داده، خود ماده کی هست که به کسی باید حقوق بدهد؟! هزاران اشکال پیش میآید لذا آنهایی که از حقوق طبیعی به این مفهوم راسیونالیستی به مفهوم مادی و سکولار تعریف کردند حقوق طبیعی سکولار از پس آن برنیامدند. حقوق طبیعی اگر تفسیر الهی نشود به لحاظ عقلی قابل دفاع نیست مقدس هم نمیشود. چه آنهایی که مذهبی هستند و حقوق دیگران اصلاً برایشان مهم نیست و فکر میکنند دینداری فقط عبادت است و زیارت. صحبت از حقوق خلق و دیگران، اصلاً مسئله مهمی نیست و مسئله ثانویه و بیاهمیت است. بشر کیست که حقوق آن باشد. اینطوری نگاه میکنند. میبیند هم مذهبی است هم دروغ میگوید حرم میرود کلاهبرداری میکند. به خانوادهاش هم ظلم میکند، دروغ هم میگوید ربا هم میخورد، زیارت هم میرود، حق و حقوق دیگران برایش مطرح نیست مذهبی هم هست! توی معامله کلاهت را هم برمیمدارد.
از این طرف، این جریانی که از حقوق بشر حرف میزند جدا از اسلام و میگوید ما در مسائل شخصیمان هم مذهبی هستیم نماز میخوانیم، زیارت هم میرویم و... تیپهای روشنفکرمآب! ولی سبک فکرشان در تفسیر حقوق بشر یک سبک فکر کاملاً مادی است. طرف در مباحث حقوق بشری کاملاً لیبرال و سکولاریست است بیدینانه حقوق بشر را تفسیر میکند به همین سبکی که مادیون عالم میگویند آن وقت بشر چه حقوقی پیدا میکند؟ از جمله حق گناه. خیلی از گناهان هم جزو حقوق بشر میشود! در حالی که در تفکر الهی دیگر گناهان جزو حقوق بشر نیست. ظلم به دیگران جزو حقوق بشر نیست. ظلم به خودت هم جزو حقوق بشر و حقوق تو نیست.
امام(ره) در برابر این دوتا جریان این بحث را با این ادبیات مطرح میکند که حقوق بشر از نظر اسلام کاملاً محترم است. حقوق بشر یک مفهوم غیر دینی نیست یک مفهوم اساساً دینی است نباید بگذاریم تفسیر غیر دینی از حقوق بشر را به ما قالب کنند. بعضیها میگویند اسلام، نسبت دین و حقوق بشر، آن وقت یک تعریف سکولاریستی از حقوق بشر میکنند بعد میگویند آیا اسلام با این تعریف مطابق است یا نه؟ اگر هست اسلام هم به همان اندازه حقوق بشری است اگر نیست حقوق بشری نیست. یعنی چی؟ هر مکتبی حقوق بشر را تعریف میکند. اسلام از حقوق بشر تعریف دارد. فلسفه حقوق بشر در اسلام با فلسفه حقوق بشر در لیبرالیزم، در سوسیالیزم در چه و چه، متفاوت است البته یک شباهتهایی هم دارد و تفاتهای جدی هم دارد. چون اصلاً تعریف بشر در مکاتب الهی و مکاتب مادی با هم متفاوت است. داری از حق چه کسی حرف میزنی؟ اول آن موجود را بشناس و بعد ببین این حقوق چیست و برای او چه خدمتی میکند و کدام حقوقها جزو حقوق اوست و به نفع اوست و کدامها نیست. امام(ره) صیح میگوید اسلام حقوق بشر را هم در نظر محترم میشمارد و در هم در عمل، عمل میکند. اسلام از حق هیچ کسی نمیگذرد و نمیپذیرد و اجازه نمیدهد پا گذاشته شود. اجازه نمیدهد هیچ کس آزادیهای مشروع را نفی کند. اجازه نمیدهد هیچ بشری بر هیچ بشر دیگری مسلط بشود و بر او دیکتاتوری کند. اما در این مکاتتب غربی به اسم آزادی، آزادیها را سلب میکنند و به اسم استقلال، استقلال را میگیرند. به اسم حقوق بشر دیکتاتوری راه میاندازند. دیکتاتوریهای پیچیده و پنهان. در تعبیر دیگری میگوید حکومت اسلامی مبنایش حقوق بشر است. حکومت اسلامی مبنی بر حقوق بشر و ملاحظه حقوق بشر است. هیچ حکومت و هیچ سازمان و گفتمانی به اندازه اسلام روی حقوق بشر حساس نیست و ملاحظه آن را نکرده است. امام همان اوایل انقلاب میگوید که این شعار دموکراسی و آزادی که میدهند آزادی به معنای آزادیهای مشروع و همه مردم که هیچ کس حق ندارد هیچ کس دیگری را به کاری مجبور کند یا از حقی ممنوع کند. امام میگوید این آزادی به این معنا جز در اسلام اساساً به نحو کامل وجود ندارد. اما اگر مرادتان از آزادی، آزادی فساد و گناه و آزادی ستم به محرومین است این آزادی نیست بلکه سوء تفاهم شده است. اسم آن را اشتباه آزادی گذاشتهاید. این جنایت است که اسم آن را آزادی گذاشتهاید. تجاوز به حقوق اخلاقی و به حقوق دیگران، اسمش آزادی نیست. ولی آزادی به این معنا که افراد و اجتماعات چه فرد، چه جامعه، همه جامعه بشری، حقوق بسیاری که خداوند برای آنها قرار داده، حق حیات، حق انتخاب شغل، حق انتخاب همسر، حق انتخاب محل زندگی، حق نظارت بر حکومت و نقد کردن، امر به معروف و نهی از منکر، حق تحصیل، حق چه و چه، همه حقوق و بالاتر از اینها بخصوص حقوق معنوی که از حقوق مادی هم بالاتر است. مادی و معنوی جزو مقدسات است و خط قرمز اسلام است و باید حتماً رعایت بشود. یکی هم دموکراسی. میگویند مرادتان از دموکراسی چیست؟ اگر این است که به اسم دموکراسی سرمایهداران قطبهای قدرت پشت پرده بیایند سر کار، چنانکه در لیبرال دموکراسی همین است، این دموکراسی کلاهبرداری از مردم است. اگر دموکراسی حق انتخاب و تعیین سرنوشت توسط مردم است و این که حاکمانشان را خودشان انتخاب کنند و بر آنها نظارت کنند و حاکمان جدیدی به جای آنها بیاورند اگر اینهاست آزادی و دموکراسی به تمام معنا در حکومت اسلامی است. دموکراسی به مفهوم کاملتر از دموکراسی. یعنی شخص اول حکومت اسلامی با عادیترین و به ظاهر پایینترین فرد مساوی در همه امور است. دیگر چه دموکراسی بالاتر از این؟ صادقترین و اصیلترین دموکراسی و آزادی این است. هیچ کس از قدرت و ثروت سهمی بیش از دیگران نداشته باشد. رهبر مملکت سهمش از قدرت و ثروت از عادیترین مردم بیشتر نباشد. هیچ دموکراسیای به پای اسلام نمیرسد ولی ما دموکراسی و آزادی با تفسیر مادی غرب را قبول نداریم. آن جریانهای مذهبی هم که میگویند حقوق بشر چیست؟ رأی ملت چیست؟ حقوق ملت و این حرفها چیست؟ آن هم قبول نداریم. مردم سالاری، حقوق بشر، حتماً آری، اما تفسیر اسلامی با تفسیر دینی نه با تفسیر مادی. این ملت و هر ملتی، حق دارد خودش سرنوشت خودش را تعیین کند. و لذا میگوید ما انقلاب کردیم و با بزرگترین حضور میلیونی ملت در صحنه سر کار آمدیم. هیچ انقلابی در دنیا به اندازه انقلاب ما ملت در صحنه نیامدند. این انقلابهای کمونیستی شوروی، انقلاب، فرانسه، به آن میگویند پدر لیبرالیزم، به این میگویند پدر سوسیالیزم و کمونیزم، شرق و غرب عالم هیچ کدامشان ملتهایشان به اندازه ملت ما در انقلاب 57 هرگز در صحنه حاضر نبوده است. سابقه نداشته است. این همه حضور مردم بوده. شما تا همین الآن میبینید سی و چند سال گذشته با وجود این همه مشکلات، این جمعیتی که میآید هم روز قدس، هم 22 بهمن در هیچ جهان چنین جمعیتی بیرون نمیآید. هیچ انقلابی آن هم بعد از 3- 4 دهه نمیتواند چنین جمعیتی را به خیابان بکشاند. یک وقتی معاون رئیس جمهور یکی از کشورهای بزرگ غرب اروپایی راهپیمایی مردم ما را دیده بود و گفته بود این مردم ایران چطوری توی خیابان میآیند؟ چطوری این مردم را به خیابان میآورید؟ گفتم کسی اینها را به خیابان نمیآورد اینها خودشان میآیند اینها مواظب هستند حکومت منحرف نشود و سقوط نکند. حکومت مواظب مردم نیست مردم بیشتر مواظب حکومت هستند. مردم انقلاب را نگه داشتند این انقلاب ریشه در مردم دارد، ریشه دینی دارد، گفت این جمعیت عظیمی که دهها میلیون است به خیابان میآیند در جهان نه الآن نظیر دارد و نه قبلاً سابقه داشته است. گفت بزرگترین و واقعیترین دموکراسی جهان را در ایران داریم. گفت مردمتان واقعاً در صحنه هستند. گفت هیچ دولتی و هیچ گروه غیر دولتی در جهان نمیتواند این جمعیت را توی خیابان بنشاند. آن هم هر سال و آن هم در این شرایط. مردمسالاری دینی، مردم میدانند که این نظام را خودشان ساختند و خودشان نگه داشتند اگر مردم نبودند این نظام تا حالا ده بار سقوط کرده بود. مسئولینشان را خوب، بد، متوسط خودشان سر کار میآورند. مدیران شهر و روستا را خودشان میآورند. نمایندگان مجلس و رئیس جمهور را خودشان میآورند. رهبر را هم خودشان با انتخابات دو مرحلهای تعیین کردند که در اغلب دنیا در دموکراسیها انتخاباتها دومرحلهای است مثل خبرگان ماست نه مثل مجلس و ریاست جمهوری. و بعد مردم دین دارند. مردم علیرغم همه مسائلی که از بیرون نگاه میکنیم جوهر دینی دارند. درست است که بعضیها متدینتر هستند و بعضیها کمدینتر هستند. یک اقشاری هم داریم که بیدین هستند و جمعیتشان کم است ولیکن اینها در آن لحظهای که واقعاً احساس خطر بکنند همینها که با هم مخالف هستند همه زیر پرچم میآیند. امام میگوید این ملت و هر ملتی حق دارند سرنوشتشان را تعیین کنند لذا این انقلاب با این همه ابعاد مردمی پیروز که شد با هیچ انقلابی بعد از پیروزی باز نیامده انتخابات راه بیندازد. اما امام این کار را کرد و اصل نظام را به رأی و رفراندوم مردم گذاشت. باز به مردم گفت نمایندگانتان را تعیین کنید بیایند قانون اساسی بنویسند. نوشتند باز گفت قانون اساسی را باز مردم بیایند رأی بدهند که قبول دارند یا نه؟ خب این همه انتخابات، بلافاصله بعد از یک چنین انقلاب عظیم مردمی. انقلابهای دنیا، چپ و راست در کشورهای مختلف، آنهایی که انقلاب است و اسم آن انقلاب است آنهایی که هم واقعاً انقلاب است و جمعیتشان یک صدم جمعیت ما هم به درصد نسبت هیچ وقت توی خیابانها نیامدند. اینقدر فداکاری نکردند. یک مادر چهارتا فرزندش شهید بشود بیاید پیش امام و عکس بچههایش را به امام نشان میدهد و اشک امام جاری میشود بعد عکس بچههایش را جمع میکند و میگوید اگر میدانستم که قلب شما ناراحت میشود من هرگز این کار را نمیکردم. من اینها را فدای اسلام کردم من نیامدم که شما را ناراحت کنم من معذرت میخواهم. عکس بچههایش را جمع میکند و میگوید اینها فدای اسلام و فدای خمینی و راه کدام ملت اینطوری است؟ با این که امام یک چنین پایگاه عظیم مردمی داشت اصل نظام را به رفراندوم گذاشت، قانون اساسیاش را گذاشت، انتخابگرهایش را گذاشت، فوری رئیس جمهور انتخاب کرد. حتی این روشنفکران مذهبی به ما میگفتند. الآن هرچه شما قانون اساسی را بگویید ملت قبول دارد خیلی جالب است همینهایی که شعارهای دموکراسی میدهند مرحوم بازرگان همین حرف را به امام زده بود گفت آقا انتخابات نمیخواهد ملت شما را قبول دارند شما بگو این قانون اساسی. امام گفت نخیر، ملت باید رأی بدهند. اینها انقلاب کردند، خودشان هم نظر بدهند بعد هم فردا نگویند که این جمعیت را که فردا بعضیها خبر ندارند ممکن است انکار کنند فردا نگویند این آمد یک دیکتاتوری شد! شاه شد خمینی! نه، خمینی هرکار میکند برای ملت است و با همراهی ملت است و به رأی ملت است. خب امام میگوید این که در حقوق بشر خودتان هم هست که هر ملتی حق دارد تعیین سرنوشت خودش را بکند، دیگران نباید بر او تحمیل بکنند. خب ملت ما جلوی شاه ایستاده، چرا از شاه حمایت میکنید. مگر شعار شما غربیها دموکراسی نیست و مگر روی کاغذ ننوشتید و نمیگویید که هر ملتی حق دارد سرنوشت خودش را تعیین کند؟ خب ملت ما در انقلاب 57 دارد سرنوشت خودش را تعیین میکند چرا اینقدر پشت شاه محکم ایستادید؟ شما دروغ میگویید و معتقد نیستید که هر ملتی سرنوشت خودش را خودش تعیین کند. شما 4تا قدرت معتقدید که باید سرنوشت همه ملتها را تعیین کنید. دموکراسیتان هم دروغ است.
راجع به ادیان؛ شما حتی تعداد مسلمین در آمریکا را اعلام نمیکنید. میدانید طبق یک تخمین، حداقل 10 تا 12میلیون مسلمان در آمریکا هست. اینها اجازه نمیدهند که آمار گرفته بشود و تعداد مسلمانها معلوم بشود. برای چی؟ کشوری که میگوید ما حکومت دینی نیستیم حکومت سکولار هستیم. آن وقت انقلاب ما که میگوید حکومت مذهبی است و حکومتش را هم میگوید دینی و مردمی است اقلیتهای دینی، زرتشتی، دو- سه جریان مسیحی، یهودی، همه اینها تعدادشان مشخص، نماینده در مجلس دارند. کل جمعیت اینها روی هم، نیم میلیون نمیشود ولی در مجلس نماینده دارند. شما چرا یک فراکسیون نمایندگان مسلمانان در پارلمان یا کنگره آمریکا نمیگذارید باشد؟ به عنوان مسلمان که از حقوق مسلمانان آمریکا دفاع کنند ولی ما میگذاریم. خب شما شعار میدهید ما عمل میکنیم. امام میگوید در اسلام بین اقشار ملتها فرقی نیست همه حقوق ملتها و امتها و همه ادیان و مذاهب رعایت میشود. حقوق مسیحی، یهودی، زرتشتی، لحاظ شده است. با این که ما گفتیم حکومت دینی هستیم. حکومتهای دینی راجع به دین حساس هستند ما میگوییم دین ما میگوید که این اقلیتهای دینی و مذهبی باید نماینده داشته باشند. میگوید ما تمام افراد عالم را بشر میدانیم و این مکتب ماست شما بعضیها را بشر میدانید و اکثر دنیا را غیر بشر میدانید! وقتی میگویید حقوق بشر منظورتان حقوق خودتان است! و اضافه حقوق خودتان است. حقوق ملتهای دیگر چه که همه را نابود کردید؟ میگوید ما در اسلام آموختیم که تمام عالم را به نظر محبت نگاه کنیم. چون قرآن به ما میفرماید، همه این 7- 8 میلیارد بشر فرزندان آدم و حوا هستند انتخاب کردند. همه ما یک خانودهایم، همه بندگان خدا هستند و قرآن و انبیاء و نبی اکرم(ص) و اهل بیت(ع) به ما آموزش دادند که به همه بشریت محبت داشته باشید. هرجا مظلوم هست ولو غیر مسلمان به او کمک کنید. به حقوق هرکسی ولو غیر مسلمان باید احترام بگذارید. این را اسلام به ما آموزش داده است. اسلام میخواهد عالم مستضفعین نجات پیدا کنند. انقلاب یا صدور انقلاب، همه اینها برای حقوق بشر و دفاع از حقوق بشر است. صدور انقلاب یعنی دفاع از حقوق بشری که مظلوم است. زیر دیکتاتوری شماها در دنیاست. این برای حقوق بشر است. انقلاب برای حقوق بشر بود. حقوق مردم بود. صدور انقلاب برای حقوق بشر است. تشکیل حکومت دینی برای حقوق بشر است که تابع ضوابط الهی باشد.
بعد امام میگوید اسلام میخواهد تمام عالم همه به لحاظ مادی به حقوقشان برسند و هم همه عالم روحانی و معنوی بشود. تمام عالم به عالم قدس نزدیک بشود. اسلام برای نجات همه بشریت آمد. نیازهای جسمانی آنها را تأمین کند اما از علائق جسمانی آنها را رها کند و به روحیات و معنویات متعالی برساند. برای همه بشر. اینها حقوق بشر است. حقوق مادی و معنوی بیشر است.
بعد راجع به حقوق زن، ایشان میگوید اینقدر شما شعار میدهید برای زن چه کردید؟ زمان شاه هم شعار حقوق زن میدادید. فقط تنها کاری که کردید این است که سطح علمی و معنوی و تربیتی زنان در این جامعه بالا نرفت، زنان را برهنه کردید. تنها خدمتی که به زنها کردید در واقع خدمت به مردان بود نه خدمت به زنان. بیحجابی زن بزرگترین خدمت به مرد است. مردانی که تقوا ندارند. الآن شما در تمام دنیا بپرسید و رأیگیری کنید که چه کسانی بیشتر با حجاب مخالف هستند؟ خواهید دید که اغلب مردان با حجاب مخالف هستند! برای این که میخواهند زنان برهنه پیش چشمشان باشند اینها نگاه کنند لذت ببرند بدون این که مسئولیت بپذیرند و بدون این که حدود رعایت کنند و بدون این که به کرامت زن احترام بگذارند. اغلب مردها در دنیا مخالف حجاب هستند. حجاب قبل از این که تکلیف زن باشد حق زن است. امام به آنها گفت شما شعار حقوق زن دادید ولی با زن چه کردید! زنان را برهنه و بیعفت کردید، کرامت انسانی زن را از او گرفتید و الا اگر مسئله علم و پیشرفت و حضور اجتماعی سیاسی بود بعد از انقلاب که زنان در ایران سریعترین رشد را در این عرصهها داشتند هنوز که هنوز است 65 درصد دانشگاههای ما زنان هستند، شماها هستید. بعضی از دانشگاههای ما زنانه شده، 30- 40 سال پیش دو- سهتا دختر توی یک کلاس میآمدند بقیه پسر بودند اینها خجالت میکشیدند یک گوشهای میرفتند مینشستند. الآن بعضی از کلاسها هست که 3- 4تا پسر باید لای 30- 40 تا دختر هستند و خجالت میکشند و یواشکی باید یک گوشه کلاس بروند بنشینند. خب این همه امکاناتی را که برای توسعه و رشد علمی و رشد سیاسی، زنان در انواع و اقسام مناصب، رشد علمی و سیاسی و اجتماعی الحمدلله همه زنان هستند. امام گفت این انقلاب در درجه اول انقلاب زنان بود. در راهپیماییها زنان جلوتر از مردها صف میبستند. در اولین تظاهرات انقلاب ما سال 56 حتی دو روز قبل از قم، میگویند 19/2/56 قم دو روز قبل از این در مشهد زنان بودند به مناسبت روز 17 دی کشف حجاب رضاخانی، چندصدتا زن وخانم همینجا در این مشهد اولین تظاهرات بود که من آن تظاهرات را یادم هست. مادر من جزو همانها بود من یادم هست آن تظاهرات را با فاصله 13- 14 سالم بود که وقتی به سمت چهارراه شهدا راه افتادند و بالا آمدند چون مجسمه، و این زنان فاحشه و ساواکی رو آورده بودند که گل نثار مجسمه شاه کنند این خانمها از این طرف آمدند پردهای داشتند ما آزادی زندانیان سیاسی را خواهانیم. شعارها الله اکبر، صلوات، آرام یک مرتبه از چند طرف به اینها حمله کردند. اولین تظاهرات در سال 56 دو روز قبل از قم خانمها بودند. اصلاً شروع این انقلاب زنان بودند. امام گفت اگر زنان نبودند ما 8 سال در جبهه در برابر کل جهان نمیتوانستیم مقاومت کنیم. میدانید ما توی این 8 سال – من قبلاً فکر میکردم از 13 کشور، یکی از دوستان گفت این آمار دقیق: ما از 27 کشور اسیر گرفتیم! جنگ جهانی بود. همینهایی که الآن در عرق و سوریه و یمن، همه اینها با هم علیه ملتها متحد شدند همینها در جنگ کنار صدام بودند. امام(ره) گفت کسی اجازه ندهد که زنان را از صحنه حذف کنند. این انقلاب و همه چیز این نظام، مدیون زنان است. پس پیشرفت علمی، اجتماعی، سیاسی و... چه ربطی به بیحجاب و برهنگی دارد؟ اینها میگفتند حجاب مانع پیشرفت زن در جامعه است. امام گفت اولاً این چه پیشرفتی است که برهنه میکنید، اولا که خانوادهها را به اسم آزادی زن متلاشی میکنید. فساد را گسترش میدهید. تربیت نسلهای بعدی به خطر میافتد و خود زن مظلوم میشود و بعد زنی که بیحجاب، برهنه، آرایش کرده و نیمه برهنه در مجامع عمومی میآید مردان به چشم همکار و همدرس و همفکر به او نگاه نمیکنند بلکه به چشم خانم به او نگاه میکنند یعنی جنسیت او را میبینند. وقتی که زن، نیمه برهنه و آرایش کرده میآید یعنی زن بودن خودش را به لحاظ جنسی به رخ میکشد مردها که اطراف او هستند به او نگاه جنسی میکنند ولی وقتی با حجاب و با کرامت میآید هم خانوادهاش را دارد و هم در عرصه عمومی کار میکند و حجاب و کرامت و عفت خودش را رعایت میکند همان مردها هم به او به چشم یک انسان، یک همکار، یک همفکر به او نگاه میکنند. امام میگوید اسلام زن را از اسارت مرد آزاد کرد. زنی که جنسیت او حرف اول را میزند، عفت و پوشش ندارد این زن اسیر مرد است. این زن کالایی در خدمت مرد است. حقوق زنان مثل حقوق مردان است. اسلام زن را از قید اسارت مرد بیرون آورد. اسلام زنان را همردیف مردان قرار داد که در همه صحنهها حضور داشته باشند و خانواده و شوهر و فرزندانشان را هم حفظ کنند نه این که آنان را نابود کنند. زمان شاه که نه مرد آزاد بود نه زن ولی شعار آزادی زن میدادند منظورشان هم روشن بود که هدفشان چه بود.
یا قضیه لانه جاسوسی که بود، میدانید که امام همان اول گفت که دو گروه را از اینهایی که در لانه دستگیر شدند آزاد کنند یکی زنان بودند و دیگر سیاهپوستها و رنگینپوستان بودند. امام میگوید که ما گفتیم زنها و سیاهپوستها را آزاد کنند. زن در اسلام احترام ویژهای دارد و سیاهپوستها هم برای این که تحت فشار آمریکا هستند و به اینها ظلم شده، ما اینها را مقصر نمیدانیم بلکه اینها را قربانی میدانیم لذا دستور داد که تمام زنها و تمام سیاهپوستها را که میگفت این زن و سیاهپوستها و رنگینپوستان به آنها ظلم میشود. ما در برابر این ظلم و به این احترام، اینها را آزاد میکنند. ما این را برای امر خدا این کار را کردیم نه برای این که غربیها خوششان بیاید. هدف ما نه فمینیستی بود نه حقوق بشر غربی بود ما برای امتثال امر اسلام کردیم. یعنی ما به دلایل اسلامی و شرعی این کار را کردیم. حقوق بشر، حقوق محرومین و مستضعفین است. امام میگوید اینها یک حقوق بشری را تعریف میکنند شامل فقرا و شامل زحمتکشان نمیشود. حقوق بشر لیبرال سرمایهداری، مثل این که حقوق سرمایهداران است. حقوق مرد سفیدپوست سرمایهدار! ما میگوییم همه بشر، زن و مرد است، سیاه و سفید است، فقیر و غنی است. امام میگوید حقوق بشری که ما میگوییم برخلاف حقوق بشر لیبرال، در درجه اول این زاغهنشینان و محرومین و مستضعفین، این زاغهنشینهای اطراف شهرها که هر 7- 8 نفر در یک سوراخ زندگی میکنند! چرا حقوق بشر شما شامل اینها نمیشود؟ شما بسیاری از ملتها و طبقات را فقیر و بیچاره کردید، غارتشان کردید. حقوق بشر را همین فقرا و زاغهنشینان بیشتر میفهمند و از این حقوق محرومتر هستند. اینها دلسوز حقوق بشر هستند نه شما سرمایهدارهای غرب، حق اینها را باید ادا کنیم. در رأس حقوق بشر، حقوق این مستضعفین و محرومین است. شما میلیاردها انسان را در دنیا بیچاره و غارت و فقیر کردید باز شعار حقوق بشر میدهید؟ انقلاب و صدور انقلاب، دفاع از حقوق فقراست. دفاع از حقوق بشر مظلوم است. حقوق زن، دموکراسی، حقوق محرومین، حقوق رنگینپوستان و دگراندیشان، حقوق اقلیتهای مذهبی و دینی.
یکی دیگر هم حکم قصاص در اسلام است. یکی یک کسی را کور کرده، پایش را قطع کرده، آن کسی که پایش قطع شده و چشمش کور شده بشر نیست؟ اسلام توصیه با قصاص نکرده توصیه به عفو و بخشش کرده، میگوید درست است که حق قصاص داری اما ببخشید بهتر است. ولی حق قصاص را برای شما گذاشته برای این که اگر قصاص نکنید جنایت و خشونت و حقکشی گسترش پیدا میکند. ببینید اگر یک کسی آمده در قتلهای زنجیرهای 20- 30 نفر را کشته، جنایت کرده، تجاوز کرده، بعد هم کشته، بعد این را بگویند حکمش اعدام است. بعد یک عده بگویند حقوق بشر به خطر میافتد اعدامش نکنید! آن 30 تا که این کشت آنها بشر نبودند؟ حقوق آنها چی؟ چه کسی میگوید این حق دارد 30 نفر آدم را بکشد باز هم زندگی کند. چه کسی گفته چنین حقی دارد؟ مگر حق ما و حقوق بشر مطلق است؟ بنده اگر به هزار نفر جنایت بکنم باز هم بطور مطلق حق حیات دارم؟ به بقیه چراغ سبز میدهد که آقا اگر شما ده نفر را هم ناقص کنید و صد نفر را هم بکشید خودتان در خطر نیستید ادامه بدهید! دارید جنایت و خشونت را گسترش میدهید. دوم این که بستگان این کسی که صدمه دیده، دوستان و بستگانش و خانوادهاش، حزبش اینها راه میافتند انتقام میگیرند و معمولاً انتقامهایشان عادلانه نیست میگویند یکی از ما را زدی ما هم یکی از شما را میزنیم او هم همان کسی که زده! یک کسی دیگه یک کس دیگهای را ناقص کرده تو یک نفر دیگه را میزنی؟ یک نفر کشته او راه میافته ده نفر را میکشه، خب جنایت گسترش پیدا میکند اگر شما حق قصاص را ندادی گفتی نه، نباید جبران بشود او هم میگوید خیلی خب من میدانم چه کار کنم. حالا از اینجا میرویم بیرون من یک جور دیگری انتقام میگیرم. خب پس قرآن میفرماید قصاص برای دفاع از زندگی است. «لکم فی القصاص حیات یا اولی الالباب» یعنی اگر شعور دارید و اهل خرد هستید میفهمید که قصاص برای دفاع از زندگی است. دستور هم نیست اجازه است. توصیه به عفو هست نه قصاص. خب حالا میخواهید قصاص کنید به طرف میگوییم ببخش میگوید نه میخواهم قصاص کنم او زده چشم من را کور کرده، طرف آمده بود دختر خانم اسید پاشیده، صورت این دختر و چشمش را همه را نابود کرده بعد میگویند باید قصاص بشوی. اگر روی دو نفر اسید بریزند آن وقت نفر سوم در خیابان حواسش هست اگر رفتی توی خیابان روی کسی اسید ریختی آن وقت میآیند روی صورت و چشمت اسید میریزند. میترسد نمیکند. اگر یک کسی را کشتی، خودت ممکن است اعدام بشوی. جنایت کنی، چشم یک کسی را کور کنی ممکن است چشمت کور شود اگر او نبخشد. این دفاع از حقوق بشر است نه این که بزن چشم او را کور کن، به او هم اسید بریز، ده نفر را هم بکش، هر کاری میخواهی بکنی بکن، حقوق بشر از تو دفاع میکند! پس حقوق آن بشرها چه میشود؟ چرا از آنها دفاع نمیکنی؟ آن همه آدمی که مظلوم شدند چرا از آنها دفاع نمیکنید. مجازات عادلانه دفاع از حقوق بشر است. مجازات جلاد و جنایتکار برای دفاع از حقوق بشر است. اصلاً تمام احکام اسلام برای حقوق بشر است. این بشر حق دارد. آن بشر هم حق دارد. بعد هم چه کسی گفته این حق دارد بزند او را لت و پار کند. این چنین حقی نداشته، ولی حالا کهاین کار را کرده، او این حق را پیدا کرده که قصاص کند. بعد از اگر در جامعه بفهمند هر جنایتی بکنی قصاص میشوی عین همان کار با خودت خواهد شد مطمئن باشید بسیاری از جنایات به صفر نزدیک میشود.
امام میگوید هر کس سلامت یک بشری را و زندگی یک کسی را، کرامت و امنیت او را به خطر انداخت آن وقت سلامت و امنیت خودش هم به خطر میافتد. اگر این را بفهمند که جان انسان ارزان نیست که بکشی بعد هم به چاک بزنی و بگویی من آدم کشتم. آدمکشی آسان نیست. قرآن میگوید یک نفر را بکشی انگار که تمام بشریت را کشتی. «من قتل نفساً» هرکس یک تن را متعمداً و بدون استحاق، یک آدم بیگناهی را به قتل برساند «کأنّما قتل الناس جمیعا» انگار تمام بشریت را کشتی. یعنی یک نفر را بکشی انگار که 7 میلیارد آدم را همین الآن کشتی. اینقدر جان یک انسان مهم است. وقتی که گفتی انسان نه، یعنی داری میگویی جان انسانها ارزان است. آبرویشان حریم ندارد. با هرکس هر کاری میخواهید بکنید بکنید، شما مجازات نخواهید شد. این دفاع از حقوق بشر است یا این اتفاقاً نابود کردن و زیر پا گذاشتن حقوق بشر است. امام میگوید اگر احکام جزایی را اجرا کنید برای دفاع از حقوق بشر میکنید. اینهایی که میگویند جنایتکار نباید مجازت بشود اگر مجازت بشود خلاف حقوق بشر است اینها خیانت به بشر و باز کردن راه تجاوز به حقوق بشر است و تمام حدود الهی برای مصلحت بشر و دفاع از حق اوست. حقوق آن خانوادهای که در حق آنها جنایت کردی، برای دفاع از حقوق بشر و حقوق خانوادههای دیگری که پس از این به خطر خواهد افتاد برای بازدارندگی که دوباره این جنایت در حق خانواده دیگری نشود این حکم باید اجرا بشود. جلوی فحشا را اگر میگیرید برای دفاع از حقوق بشر است. چه کسی گفته زندان بردن بیشتر مطابق حقوق بشر است تا مثلاً شلاق خوردن یا مجازات او اجرا بشود. اتفاقاً توی زندانها میروند و بیشتر روش و نقض حقوق بشر را آموزش میبینند! طرف یک دزدی ساده کرده توی زندان میرود و دهتا دزدی دیگر هم یاد میگیرد با دهتا باند مافیایی هم وصل میشود. امام میگوید اتفاقاً این همه زندانها را پر کردند اینها خلاف حقوق بشر است. حکم اگر طبق شرایطش هست حکم را اجرا کنید. روی ده نفر این حکم اجرا شود نفر یازدهم و دوازدهم حساب کار دستش میآید. اگر به ناموس دیگران نظر داشتی این کار با تو خواهد شد. اگر امنیت یک خانواده را بهم زدید شب ریختید توی خانه اینها آنها را ترساندی و اموالشان را دزدی و غارت کردی این بلا بر سر تو خواهد آمد. کسی را بکشی کشته خواهی شد. اسید توی صورت کسی بپاشی توی صورتت اسید خواهند پاشید بعد ببینید این جنایات چقدر کم میشود به جای این که بگویند این کار را کردی خب 6 ماه یا 6 سال برو زندان، بعد هم بیا بیرون. طرف میگوید خب میروم! البته طبق موازین نه افراط. با همه ابعاد فرهنگی، تربیتی و مسائل دیگر. شرایطی که شرع گفته انجام بشود.
اسلام میگوید به یک حیوان حق ندارید ظلم کنید. میدانید اگر یک کسی حیوان را شکنجه بدهد تعزیر دارد یعنی مجازات قانونی در فقه ما دارد. یک حیوانی را گرسنه نگه دارید، تشنگی بدهید، بزنید و او را مجروح و لت و پار کنید. حتی حیوانات مال خودتان را، حاکم شرع میتواند شما را مجازات کند. اسلامی که اجازه نمیدهد به یک حیوان ستم بشود و حقوق حیوان مد نظرش هست چطور به حقوق بشر میتواند بیاعتنا باشد. حدی که اجرا میشود، حدود الهی برای حفاظت از حقوق بشر است. همه بشر حق حیات دارند. اگر جنایتکار را مجازات نکنی، تو به حقوق بشر تجاوز کردی و حقوق بشر را زیر پا گذاشتی. برای دفاع از حقوق بشر باید تجاوزگر و ظالم را مجازات کرد باید انقلاب کرد، باید مبارزه کرد، باید مجازات کرد کسی را که به حقوق مردم تجاوز کرده است و الا بگوییم زندانها را پر کنیم احکام را اجرا نکنیم این اتفاقاً جرم بیشتر میشود. بعد جواب میدهد و میگوید شما که فریاد حقوق بشر میزنید میخواهید حقوق بشر را ضایع کنید و پایمال کنید. این همه بشر کشتید شما در این 150 سالی که بر جهان قدرت نظامی داشتید و بر جهان مسلط شدید چند میلیون آدم کشتید یا به کشتن دادید؟ باز هم خجالت نمیکشید و شرم نمیکنید و حقوق بشر میگویید؟ بعد ما که یک جنایتکار مجرمی را که به حقوق بشر تجاوز کرده میخواهیم مجازت کنیم نقض حقوق بشر میشود. اگر دوستان نکتهای دارند بفرمایند من در خدمتتان هستم.
سؤال: بیعدالتیهای غرب را درباره زن قبول داریم ولی در قانون ما هم بیعدالتیهایی هست از جمله ازدواجهای مجدد، در صورتی که در قرآن چنین مجوزی نداده و به شرط عدالت گذاشته است.
جواب استاد: بله، آیهای که در این باب نازل شد برای محدود کردن سقف ازدواج با شرط عدالت بود. قرآن شرط میگذارد که عدالت عاطفی، اقتصادی، اخلاقی و... باشد. شأن نزول آن درباره بحث یتیم بوده، در اسلام اصل ازدواج تک همسری دائمی است. برای ازدواجهای چند همسری و ازدواج موقت، اگر ازدواج تک همسری دائمی به بنبستهایی رسیدید که با آن حل نمیشود مثل دختر و پسری دارید یا طلاق دادند و گرفتند یا اصلاً ازدواج نکردند و سنهایشان بالا رفته، همسر دائمی برای ازدواج تک همسری ندارند. دخترانی که سنشان بالا رفته، طلاق گرفتند یا اصلاً ازدواج نکردند خب خانمی شده 45 سالش، کسی به خواستگاریاش دیگر نیامده یا نمیآید. یا پسری که ازدواج نکرده و ریشهای سفید شده، هرجا رفته به او زن ندادند دیگر نمیتواند همسر دائمی داشته باشد. خب در این موارد گفتند این خانمها و آقایان برای این که محروم نشوند از مسئله ازدواج، چون بالاخره انسان به لحاظ شهوت و به لحاظ عواطف و احساسات به جنس مخالفش نیاز دارد، اینها را گفتند با رعایت این شرایط میتوانند خانواده موقت تشکیل بدهند. نه این که کسانی، متأسفانه الآن هم هستند خانواده دائمی خوب دارند باز میروند ازدواجهای متعدد میکنند و خانواده خودشان را به خطر میاندازند حتی به طلاق. ظلم میکنند. این خلاف اسلام است. بعد از آن طرف، خانمهایی هستند مثلاً بچه دارد و همسرش را از دست داده، که واقعاً باز اینها در درجه اول برای دفاع از حقوق زن و دفاع از حقوق کودکی است که پدر ندارد و از این قبیل. به شرط رعایت عدالت و آن مسائلی که عرض کردم. ولی همین اسلامی که این اجازه را با این شروط داده، همان پیامبر فرمود لعنت و نفرین خدا بر مردان ذوّاق. ذوّاق یعنی مردانی که با زنان متعدد رابطه داشته باشند ولو شرعی باشد. فرمودند ملعون ملعون ملعون. سه بار پیامبر(ص) نفرین کرد مردانی را که به اسم ازدواج موقت یا ازدواج مجدد دنبال لذتچرانی و تجربه ارتباط با زنان مختلف هستند و فرمودند لعنت بر زنان ذوّاق. چون زنانی هم شرعاً میتوانند با صدتا مرد رابطه داشته باشند یعنی ازدواج موقت بکند در طول هم، یک زن میتواند صدتا شوهر داشته باشد همزمان نه، ولی در طول هم میتواند. اینها که سبک زندگی نیست. فرمود زنان و مردانی که فقط برای شهوت با زنان و مردان دیگر رابطه برقرار میکنند ولو به اسم شرعی، نفرین خدا بر آنها. حکم گذاشتن برای زنانی و برای مردانی که با ازدواج دائمی تکهمسری یا موفق نشدند یا حل نشده، به این شرایط توجه داشته باشید که فلسفهاش این است. البته از این قانون سوءاستفاده میشود و خب خلاف آن هم سوء استفاده میشود.
سؤال: کمک به مستضعفین مسلمان و غیر مسلمان در کشورهای مجاور و غیر مجاور را قبول داریم ولی چرا به همان اندازه به کشور خود کمک نکنیم.
جواب استاد: کمک میکنند چرا نمیکنند. مثل این که بگویید میلیاردها میلیارد پول دارد خرج کشورهای دیگر میشود ولی یک هزارم آن در داخل نمیشود! واقعاً اینطوری نیست. تمام پول کشور دارد صرف داخل میشود این وسط یک مبلغ بسیار ناچیزی است و آن هم برای دفاع از منافع ملی شماست. ملی خودمان است. یک کسی با ما دشمن است میخواهد بیاید حساب ما و شما را برسد. به این مملکت حمله کند، آن جلوتر با یک کس دیگری درگیر شده، شما میدانید که اگر او را شکست بدهد بعد سراغ شما میآید حالا اگر شما بروید آنجا به او کمک کنید به او کمک کردید یا به خودتان؟ فرض کن ما در فلسطین، سوریه، عراق و... کمک میکنیم اولاً وظیفه اسلامی ماست پیامبر(ص) فرمود اگر صدای یاللمسلمین شنیدید کسی از شما کمک خواست شما هم میتوانید کمک کنید ولی نکنید مسلمان نیستید. این اولاً. امر به معروف و نهی از منکر است و وظیفه جهانی و شرعی ماست. صدور انقلاب یعنی همین امر به معروف و نهی از منکر جهانی. ثانیاً مواردی هست که حتی شما ممکن است خودت به یک چیزی نیاز داشته باشی ولی به کسی که نیازمندتر است میدهی. این مسلمان است. مگر قرآن در سوره انسان (دهر) نگفت «هل أتی» آن تعبیر را دارد راجع به علی(ع) و فاطمه(س) و حسنین(ع)، که میگوید سه روز روزه گرفتند موقع افطار یک وقت اسیر و برده دم در آمد، یک وقت فقیر و مسکینی آمد، علی و فاطمه بلند شدند غدایشان را دادند حسن و حسین هم بلند شدند تا سه روز پشت سر هم اینها روزه میگرفتند همینطور میشد. خب یک کسی بگوید آقا وقتی که ما خودمان گرسنه هستیم چرا به فلانی بدهیم؟ خب این مقامات الهی همین است یک وقتی شما باید ایثار کنید آنها از شما صد برابر گرفتارتر هستند باید کمکشان کنید. نکته سوم این که میلیاردها پول دارید به خارج میدهید همه اینها دروغ است تمام پول دارد داخل میشود حالا یک مقدار هم داده میشود. چهارم این که حتی اگر شما به آنجا کمک کنید، آمریکا و اسرائیل و کشورهایی که دشمن شما هستند و بارها برای براندازی شما توطئه کردند خودشان هم گفتند ما میخواهیم شما را از بین ببریم هنوز هم میگویند، انقلاب شما را میخواهیم از بین ببریم. حالا اگر کسی دارد با او میجنگد شما رفتید به او کمک کردید شما در واقع به خودت کمک کردی اگر آنها را نزنی بعد سراغ تو میآیند. این را بدانید اگر آمریکا و اسرائیل از امنیت اسرائیل خاطرشان جمع بشود بر لبنان و سوریه کاملاً مسلط بشوند، بر عراق مسلط بشوند فشارها روی شما و ما بیشتر میشود. رژیمهای وابسته منطقه همینطور. مثلاً همین داعش، اگر بر سوریه مسلط شده بود، بر عراق مسلط میشد بعد به کشور شما میآمد و در کشور شما با شما درگیر
میشد. خب اگر فرضاً رفتید در سوریه و عراق کمک کارشناسی کردید که جلوی اینها را بگیرند شما در واقع به خودت کمک کردی چون اینها صریح گفتند بعد سراغ تو میخواهند بیایند. پس این هم منافع ملی است.
خب اگر بیشتر از این ادامه بدهم به پرواز نمیرسم. عذرخواهی میکنم.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
هشتگهای موضوعی