حضرت امام رضا ع و نظام سلطه ("نه" به تفکیک "دینداری" از "استکبارستیزی")
میلاد امام رضا ع _ چرا برای حقوق بشر در ایران و جهان باید هزینه داد؟ _ مشهد _ ۱۳۹۵
بسمالله الرحمن الرحیم
مشهد در محضر امام رضا(ع) هستیم.
سؤال: بعضیها میگویند زندگیمان را بکنیم بله همیشه ظلم بوده و همه جا ظلم بوده و هست و خواهد بود. به ما چه؟ به من چه؟ من میخواهم زندگیام را بکنم. بعضیها در حوزه فردی میگویند این شعارها چیست مدام مرگ بر... درود بر... چیه به ما چه؟ ما میخواهیم زندگیمان را بکنیم چرا همه چیز را سیاسی میکنید؟ من میخواهم یک آدم اصلاً متدین هستم حرم امام رضا(ع) هم میروم دارم زندگیام را میکنم و اصلاً کاری هم به این ظلم جهانی و ظلم منطقه ندارم. مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل، این حرفها به من چه؟! این حرفها چه نفع و ربطی به من دارد؟ میتوانید دیندار باشید و کاری به این مسائل به اصطلاح سیاسی نداشته باشید. حضرت رضا(ع) میفرماید منطق ما این است «ایاک والظلم» بین شما و ظلم باید خط قرمز باشد و الا مسلمان و شیعه نیستید. هرچه هم نماز بخوانید، روزه بگیرید و حرم بروید، در کنار آن عبادات باید همیشه بین شما و ظلم و ستم، چه ستم شخصی، خانوادگی، محلی، کشوری، منطقهای، جهانی، ظلم، ظلم است باید موضع داشته باشید و گارد بگیرید. «ایاکم والظلم» یعنی حق ندارید هرجا که ظلم هست بگویید به ما ربطی ندارد. باشد به من چه؟ من مذهبی هستم زندگیام را میکنم به کسی هم کاری ندارم خودم هم به کسی ظلم نمیکنم کاری هم ندارم که چه کسی به چه کسی ظلم میکند من بیطرفم. من بیتفاوتم. دین به این مواضع ربطی ندارد. فرمود که «فأنه یخرّب قلوبکم» اشتباه نکنید، هم ظلم کردن، هم ظلمپذیری، هم بیطرف ماندن در یک صحنهای که ظلم است مثل قضیه فلسطین و اسرائیل، مثل قضیه حکومتهای منطقه با بحرین، با مردم یمن، مثل همه جای دنیا، داخل خود کشور ما هم اگر یک جایی کسانی به کسانی ظلم میکنند در حد توانتان مسئول هستید و حق ندارید بیطرف باشید. فرمود: «فإنّه یخرّب قلوبکم» فکر نکنید فقط مسئله مادی دنیایتان را خراب میکند حالا غارتمان کردند، کشورمان را اشغال کردند، اقلاً ما دینمان حفظ بشود. امام رضا(ع) فرمودند شما دینتان حفظ نمیشود «یخرّب قلوبکم» ظلم قلبهایتان را خراب و تخریب و نابود میکند. یعنی اخلاقتان، معنویتان، روح و ایمانتان را متلاشی میکند، میپوساند و میپوکاند، به اینها ارتباط دارد. «کما یخرّب الدور» ظلم همانطور که خانهها را خراب میکند دنیای مردم را خراب میکند قلبها را هم فاسد میکند اخلاق مردم را هم خراب میکند و دین و ایمانشان را بر باد میدهد. این مسئله مادی و معنوی است. نمیتوانید بگویید من معنوی هستم اما با سلطه، با ظلم، با استکبار، با اشغالگری کاری ندارم خب آن با تو کار دارد تو با ظلم کاری نداری ظلم با تو کار دارد. هم خانهخرابت میکند «یخرّب الدور» دور، جمع دار است. دار یعنی خانه، هم خانههایتان را خراب میکند، اقتصادتان، زندگیتان، کرامتتان، عزتتان، آزادیتان و رفاهتان همه به خطر میافتد و هم «یخرّب قلوبکم» و هم قلبهایتان میگندد. امام رضا(ع) فرموددن که هرکس در یک قضیهای که فساد، گناه و ظلم است بگوید من بیطرف هستم یا بگوید یک شعاری بدهد یا یک لبخندی به طرف فاسد بزند بگوید ما با همدیگر بازی میکنیم با هم فوتبال میزنیم با همدیگر گردش علمی میرویم آن ظلم را ما مخالف هستیم ولی با شما مشکلی نداریم روابط آزاد و لبخند هم میزنیم، گردش علمی هم میرویم، مهمانی هم میگذاریم، اگر همدیگر را دیدیم با هم دست میدهیم و با هم یک قهوه و چیزی هم میخوریم! امام رضا(ع) میفرماید اینطوری نیست. «مَنْ أَحَبَّ عَاصِیاً فَهُوَ عَاصٍ وَ مَنْ أَحَبَّ مُطِیعاً فَهُوَ مُطِیعٌ...» دو جبهه وجود دارد یا اهل عاصی و عصیان در برابر ارزشهای الهی هستند یا معصیت است یا اطاعت است یا اینها جبهه حق و باطل هستند. حق نداری به جبهه باطل لبخند بزنی. اگر لبخند زدی جزو آنها هستی. هرکس به آنها محبت داشته باشد و لبخند بزند و سمپاتی داشته باشد امام رضا(ع) میفرماید جزو آنها هستی. هرکس به جبهه حق که مشغول اطاعت حق هستند آنها را دوست داشته باشد با آنها هستی، آنها را دوست داشته باشی با آنها هستی ولو خودت نه ظلم کردی و نه شخصاً به تو ظلمی شده باشد- دقت کنید – امام رضا(ع) که زیارتشان میروید ایشان گفتند که با هر کس و هرچه که دوستش دارید محشور میشوید ولو با یک تکه سنگ. اگر عاشق یک تکه سنگ هم باشید در قیامت با آن محشور میشوید ببین چه کسانی را دوست داری و با چه کسانی مشکل داری؟ اگر مسئلهتان شخصی است اشتباه میکنید دوستی و دشمنیتان سر دنیا نباشد. در مسائل دنیوی امام رضا(ع) و پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) میفرماید گذشت کنید. در مسائل دنیوی دوستی و دشمنی و کینه و قهر را ادامه ندهید بزرگوار باشید ببخشید و فراموش کنید. عجب آقا! به من توهین کرد، پشت سر من فلان حرف را زد، حق من را خورد میتوانم الآن جبران کنم! میتوانی اشکالی ندارد اگر میتوانی بحث حقت و عدالت را اجرا بکنی بکن. اما حق قصاص داری اما میخواهی بزرگتر باشی؟ عفو کن و ببخش. میدانید در باب قصاص هم قرآن توصیه به قصاص نکرده بلکه توصیه به بخشش کرده است اما حق قصاص را داده است چون اگر این حق را ندهی بعد جنایتهای بزرگتری اتفاق میافتد، کینهها، حقهها، افراد بیگناه کشته میشوند. طرف میگوید زده یک نفر از ما را کشته بعد نمیگذارید اعدام بشود؟ خیلی خوب من هم میروم 5 نفرشان را میکشم! من هم میروم بچهشان را از فلانجا میدزدم! هزارتا ظلم اضافی اتفاق میافتد. قرآن میفرماید اگر کسی قتل عمد مرتکب شده شما حق دارید او را قصاص کنید یک نفر در برابر یک نفر. اتفاقاً قصاص مدافع حیات است. قرآن میفرماید: «فی القصاص حیات» منتهی یا «یا اولی الالباب» آنهایی که عقل خردورزی هستید آنهایی که عقل ندارید نمیفهمید فکر میکنید قصاص نابودی حیات و زندگی است، اعدام است در حالی که قصاص، حفظ حیات و دفاع از زندگی است برای این که انتقام و کشتار گسترش پیدا نکند. بعد قبیله با قبیله، بعد کشور با کشور، بعد 80 سال جنگ، بعد آدمهای بیگناه را بزنند. هنوز هم گاهی متأسفانه هست دو نفر در روستا با هم دعوا کردند یکی زده آن یکی را کشته بعد آن روستا جلوی اتوبوس آن روستا را میگیرد 8 نفر را میزند میکشد. خب گفتند قصاص برای این که جنایت گسترش پیدا نکند اما همان قرآن میفرماید که «و إن تعفوا» اگر عفو کنید برای شما بهتر است. عفو و گذشت کنید. توصیه به بخشش کرده است. – دقت کنید این در مسائل شخصی است – در مسائل شخصی میفرماید کینه نداشته باشید حالا یک کسی یک غلطی کرد اگر بزرگوارید فراموش کنید خود ائمه میفرمایند که اگر کسی توی این گوش من بیاید فحش بدهد بعد توی این گوش من بیاید عذرخواهی بکند من اصلاً سؤال نمیکنم که چرا؟ بنا را بر این میگذارم که او اصلاً فحشی هم نداده! این در مسائل شخصی است. گذشت و فداکاری و عفو.
اما در مسائل اجتماعی، ظلم به مردم و ظلم به جامعه، جای عفو نیست بلکه باید مقاومت و مبارزه کرد. این همان ظلمی است که اینجا امام رضا(ع) فرمودند هر کس در درگیری مستکبر و مستضعف، ظالم و مظلوم، حق و باطل، عدل و ظلم بگوید من بیطرف هستم یا بگوید من اصلاً به ظلم او کاری ندارم ولی این خوب است هنرمند است، ورزشکار است، دانشمند است و.. من به این یک عشقولانهای برسانم و لبخند بزنم! فرمود اگر لبخند زدی تو جزو آنها هستی! آقا دانشمند است! باشد من به دانش تو احترام میگذارم ولی به تو احترام نمیگذارم چون دانش تو در خدمت ظلم قرار گرفته است. با علمت رفتند بمب اتم ساختند و به مردم زدند. دانشمند بودی اما محصول علم تو بمب شیمیایی شد! بمب میکروبی شد! من به دانش اینطوری احترام نمیگذارم به این دانشمند، به این هنرمند و به این ورزشکار احترام نمیگذارم چون هنر و ورزش شما در جهت تأیید ظلم شد و به آنها لبخند زدی.
امام رضا(ع) میفرماید هرکس به اشخاص فاسد، جبهههای فاسد که اهل گناه و ظلم هستند لبخند بزند و سمپاتی داشته باشد جزو آنهاست. هرکس به جبهه حق درود بگوید جزو اینهاست. نگو بیطرف هستم. نگو حالا این به آن ظلم کرده به ما چه؟ ما میخواهیم حرفهای باشیم و حرفهای عمل میکنیم. حرفهای چیست؟ من تعهد حرفهای دارم! تعهد به حرفه داری اما تعهد به انسانیت نداری؟ انسان نیستی؟ مسلمان نیستی؟ تعهد اسلامی و تعهد انسانی، اینها تعهد نیست؟ تعهد حرفهای داری؟ اصلاً اینها که در سپاه یزید بودند همین را میگفتند مگر هرکس در سپاه یزید بود آمده سر امام حسین را بریده؟ خیلیهایشان هیچ کاره بودند. گفتند ما تعهد داریم در برابر ارتش یزید به ما دستور دادند برویم رفتیم و الا ما قربان امام حسین هم میرویم. جوابش را هم زیارت عاشورا داده است. نفرین بر آنان که حسین را کشتند، نفرین بر آنان که شنیدند و سکوت کردند. گفتند ما نقشی نداریم. ما حسین را هم نمیکشیم ولی مخالف هم نیستیم یعنی بیطرف هستیم. نفرین بر آنان که اسبهای قاتلان حسین را زین کردند. نفرین بر آنان که به اسب آنها لگام بستند. نفرین بر آنان که دیدند و بیطرف ماندند. آنها هم در خون حسین شریک هستند. واقعیت این است.
چنان که انگلیس میآمد ایران را اشغال میکرد و بر جان و مال و ناموس ملت ما مسلط میشدند، نفت ما و همه چیز را غارت میکردند به تک تک خانهها که حمله نمیکردند که بگویید از آن خیابان بغلی دارند میروند به کوچه ما که نیامدند! ما بیطرف هستیم البته کارشان زشت است اما ما نقشی نداریم! یا اصلاً به شهر شما نیامدند یک شهر دیگر را گرفته بعد ما قرارداد بسته که چای و غذا ما را شما تأمین کنید (پروتکل) ما داریم به قرارداد حرفهایمان عمل میکنیم ما داریم چای و غذا برایشان تأمین میکنیم که در اشغال آنها نقشی داریم! خب اگر چای و غذای تو به ارتش او نرسد نمیتواند اینجا را اشغال کند. اگر سکوت تو نباشد او نمیتواند اشغال کند. بگوید رفته خانه بغلی با ناموس او کار داشته با ناموس ما که کاری نداشته! من دخالت در حریم خصوصی دیگران نمیکنم. امام رضا(ع) میفرماید «إیاکم والظلم» هیچ جا به هیچ ظلمی پوئن ندهید هرجا ظلم هست جلوی آن بایستید بگویید مرگ بر تو، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر نظام سلطه، مرگ بر شوروی، اینها یعنی مرگ بر سلطه، یعنی مرگ بر فرعون، یعنی مرگ بر قارون، مرگ بر نمرود، یعنی مرگ بر یزید، مرگ بر معاویه، مرگ بر شاه، مرگ بر صدام، این اسمها را کنار بگذارید همه اینها یک شعار است و آن مرگ بر ظلم. همین. یک شعار بیشتر نیست. مصادیق آن عوض میشود. اگر کسی گفت من مسلمان هستم مذهبی هستم حرم امام رضا هم میروم اما مرگ بر ظلم را کاری ندارم! ما ملی هستیم ولی به مرگ بر شوروی و اسرائیل کاری نداریم! چطور کاری نداری؟ امام رضا(ع) میفرماید: «إیاکم والظلم» هرجا ظلم و استکبار و فساد میبینید سریع موضع بگیرید اگر با سهتا واسطه هم به آن کمک میکنند به آنها هم اعتراض کن. اگر یک کسی دارد برای اینها آشپزی میکند به او هم اعتراض کن.
طرف پیش امام موسیبنجعفر(ع) آمد گفت آقا من با حکومت همکاری در مسائل حکومتیشان نمیکنم، عضو حکومت نیستم اما شرکت بزرگ حمل و نقل دارم حالا آن موقع به جای ماشین شتر بود، یک شتر بزرگ حمل و نقل دارم و حکومت با من قرارداد میبندد من هم برای انتقالها و کاروانهایشان شتر به این طرف و آن طرف میفرستم. همدست اینها نیستم ولی یک قراردادی و تعهد حرفهای داریم پروتکل امضاء کردیم این چی؟ امام موسیبنجعفر(ع) فرمودند دلت نمیخواهد که لااقل تا وقتی که شترهایت را به تو برگردانند در رژیم بماند؟ نمیگویی خدا این رژیم را حفظ کن تا وقتی که این کاروان و شترها به من برگردد پول من به برگردد بعد هرجا میخواهند بروند! گفت چرا این را میگویم که تا آن موقع اتفاقی برای حکومت نیفتد! امام(ع) فرمود همین کافی است شما هم جزو عوامل این حکومت هستید. تو هم در ظلم اینها شریک هستی با این که تو نخواستی ظلم کنی ولی با اینها شریک هستی. یا از امام صادق(ع) کسی پرسید ما در حکومت هستیم با اینها همکاری میکنیم، فرمودند اگر به اندازهای که لیقه در جوهر بگذاری، قلم نی خطاطی هست، لیقه در جوهر میگذارند فرمودند اگر تو با این رژیم هیچ کاری نداری فقط در دوات اینها لیقه میگذاری، همینقدر، تو در جنایت اینها شریک هستی. چون هرکسی یک کاری انجام میدهد همه که همه کارها را نمیکنند همه دارید کمک میکنید که اینها سر پا بمانند. یک نفر شکنجه میکند و تجاوز میکند و میکشد، یک نفر دستور جنگ میدهد، یک نفر شاسی بمب را فشار میدهد ولی تا آن بقیه نباشند که این نمیتواند این کار را بکند. من بروم با اسرائیلیها فوتبال بازی کنیم ما چه کار به جنایات او داریم؟ خب تو هم کمک کردی چون به رسمیت شناختی. با اینها بازی میکنی؟ هزاران هزار انسان را جلادی میکنند بعد تو میروی با اینها بازی میکنی؟ پروتکل داری؟ یا یک هنرپیشه یا یک خواننده یا یک دا نشمند, به کسی بگویند بلند شو بیا برای فلان شرکت اسرائیلی یا فلان کمپانی پنتاگون یا سازمان سیا این کار علمی را انجام بده مثلاً جامعهشناسی, روانشناسی, تاریخ حتی اسلامشناسی. بگویید من به مسائل و جنایات شما کاری ندارم من یک دانشمند هستم. یا یک فیزیکدان و شیمیدان هستم یک آزمایشگاه برای من درست کنید و به بگویید من از نظر علمی چه کار کنم؟ روی کاغذ فرمول. خیلی خب تو نشستی فرمولت را نوشتی ته این فرمول چه شد؟ بمب اتم ساختند، اگر تو نبودی نمیساختند. تو آمدی برایش تحلیل جامعهشناسی از داخل ایران میدهی که ملتت را بشناسند نقاط نفوذ و نقاط ضعف را بشناسند خب تو دخالت کردی و در جنایت شریک هستی. نه آقا من دانشمند هستم بیطرف هستم. ببینید اینها را دقت کنید. امام رضا(ع) فرمودند: «وَ مَنْ أَعَانَ ظَالِماً فَهُوَ ظَالِمٌ وَ مَنْ خَذَلَ عَادِلًا فَهُوَ ظالم» دو دسته ظالم داریم یک عده کسانی که مستقیم میروند به ستمگران کمک میکنند به استکبار و استعمار و استبداد کمک میکنند روشن است اینها ظالم هستند. یک دسته هم هستند که در جبهه عدالتخواه را که جلوی اینها ایستادند کمکشان نکنند. آنها مدام میگویند از نظر علمی, از نظر رسانهای به ما کمک کنید که بتوانیم مبارزه ادامه بدهیم میگوید نه. خَذلَ یعنی رهایشان کن, ولشان کن بگذار از بین بروند خارشان کن. امام رضا(ع) فرمودند اگر کسی جلوی ظلم نایستد فهو ظالم. اگر کسی به جبهه مقاومت در برابر ظلم کمک نکند و کاری کند که جبهه حق ضعیف بشود و ضعیف بماند و شکست بخورد فهو ظالم. او هم ظالم است تو در جبهه دشمن قرار گرفتی. فرمودند «الدخول فی اعمال سلطان» هرکس به هر نحوی، سلطان یعنی همان سلطه، نظام فاسد سلطه. هرکس به هر نحوی در کارکرد و اهداف نظام سلطه دخالت کند «والعون لهم...» ولو به اندازه یک گرم به اینها کمک کند «والسعی فی حوائجهم...» و تلاش کند ولو به اندازه یک کار هنری و یک کار ورزشی که جبهه استکبار یک نیازشان برطرف بشود و مشکلاتشان کمتر بشود و نیازهایشان تأمین بشود. نیاز دارند که در رسانهها به مشروعیت شناخته بشوند، محبوب بشوند، افکار عمومی را بفریبند، اعمالتان آنها را کمک کند «عدیل الکفر...» این شانه به شانه کفر است. حالا زیارت امام رضا(ع) بروید و بعد هم بگویید ما بیطرف هستیم! هنر از سیاست جداست، ورزش از سیاست جداست، موسیقی از سیاست جداست، آن یکی هم میگوید بازار از سیاست جداست، آن یکی هم بگوید روابط خارجی و دیپلماسی و روابط بینالملل از دین جداست، از سیاست جداست، پس همه چیز جداست چه چیزی جدا نیست بعد میگویند خود دین هم از سیاست جداست خب اگر دین از سیاست جداست این حرفها که الآن از امام رضا(ع) گفتیم چیست؟ مگر اینها سیاست نیست؟ سیاست به معنی پدرسوختگی و دروغگویی و کلاهبرداری و وعده دروغ به مردم و مردمسواری به اسم مردمسالاری، آنها که گناه است و رفتار ضد دینی است. اما سیاست به این معنا که میفرماید حتی کمک نکنید – اینها را دقت کنید – اینهایی که میگویند ما به زیارت امام رضا(ع) میرویم ولی در مسائل سیاسی و اجتماعی و جهانی و منطقه بیطرف هستیم. این جمله را دقت کنید. تا حالا گفتیم هرکس دخالت کند، هرکس برای رفع نیازها «فی حوائجهم» کمک کند. حالا یک قدم دیگر، امام رضا(ع) میفرمایند: «والنظر إلیهم على العمد...» نظر به آنها عمداً، ولو یک نگاه عمدی به معنی نگاه مسالمتجویانه و تأییدآمیز یک نگاهی هم به آنها میکند که یعنی ما با شما مشکلی نداریم نگاه دوستانه، دشمنانه نیست ما مخالف شما نیستیم ما با شما مسئلهای نداریم. خب این چیست؟ «من الکبائر...» جزو گناهان کبیره و بزرگ است. «التی یستحق به النار.» همین کافی است که شما را جهنمی کند. حالا بگو ما به ظلم و نظام سلطه کاری نداریم. امام رضا(ع) فرمود اگر عمداً به نظام سلطه نگاه تأییدآمیز کنید، مستکبر و ظالم، هرجا در سطح یک محله یک شهر تا سطح کشور و تا سطح بینالملل، اهل آتش هستید عذاب میشوید جهنمی میشوید. هر کس میخواهید باشد.
روایت سوم از امام رضا(ع) در باب نفی نظام سلطه؛ باز از رسول خدا(ص) نقل کردند که رسول خدا فرمودند: «إیّاکُم و مُخالَطَةَ السُّلطانِ...» مخالطه یعنی اختلاط، یعنی قاطی شدن مبادا با نظام سلطه و سلطهگران قاطی شوید و سر یک سفره بنشینید قهوه بخورید! مبادا به همنوایی بروید یعنی بگویید با هم یک ارکستر مشترک داشته باشیم، موسیقی مشترک یا هنر مشترک داشته باشیم یا یک پروژه علمی مشترک با صهیونیستها داشته باشیم. علم است بحث علمی است یا ورزش یا هر چیز دیگری. خب اگر این کار بشود یعنی با اینها قاطی بشویم بگوییم بخندیم، تفریح کنیم، پروژه مشترک برداریم، پروتکل مشترک امضاء کنیم، چه میشود؟ «إیّاکُم و مُخالَطَةَ السُّلطانِ...» با نظامهای سلطه استکباری، استبدادی، جهانی، ملی، منطقهای یک وقت دمخور نشوید، با هم رفیق و صمیمی نشوید. 1) «فإنّهُ ذَهابُ الدِّینِ...» یک) دینتان بر باد رفته است. بیدین میشوید. چون دین، یعنی من موضع دارم آدمی که میگوید من متدین هستم یعنی من موضع دارم و برای من واجب و حرام مطرح است، درست و نادرست مطرح است مشروع و نامشروع مطرح است وقتی اینها را کنار گذاشتید دیگر دین ندارید حالا هرچه میخواهید حرم امام رضا(ع) بروید. دین، یعنی حق، باطل، عدل، ظلم، مشروع، نامشروع. دینداری یک سبک زندگی است فقط یک ادعا نیست. دینداری در بازار یعنی مال مردم را نمیخورم و حقوق مردم را بالا نمیکشم، دروغ نمیگویم، خیانت نمیکنم، گرانفروشی نمیکنم، ربا نمیخورم، دزدی نمیکنم، اموال دیگران را بالا نمیکشم. این میشود سبک زندگی در بازار. در دولت؛ فرق دیندار و بیدین، در انتخابات، در مجلس، من در مجلس هر کاری را نمیکنم، هر قانونی را تصویب نمیکنم، سکوت نمیکنم، هر قانونی را امضاء نمیکنم. در دولت هر بودجهای را نمیبندم، هرکسی را وزیر و استاندار و شهردار نمیکنیم نظارت میکنیم برایمان بیتالمل مهم است. عزت ملت در برابر دشمن مهم است. دین و دینداری در خانواده؛ من به همسرم خیانت نمیکنم، من حقوق همسرم را رعایت میکنم، من حقوق فرزندانم را رعایت میکنم، من وظیفه دارم. این سبک زندگی دینی است. سبک زندگی بیدینیاش همه اینها یک چیز دیگر میشود. پس «فإنّهُ ذَهابُ الدِّینِ...» اگر با نظام سلطه قاطی شدید و سکوت کردید، همکاری کردید و لبخند زدید و یا گفتید من بیطرف هستم. مثلاً در مسائل سیاسی با هم کاری نداریم ولی حالا برویم با هم یک قهوهای بخوریم یک گفتگویی داشته باشیم، یک پروتکل دیگری در یک موضوع دیگری امضاء کنیم «فإنّهُ ذَهابُ الدِّینِ...» شما دیگر بیدین شدید. از حریم دین خارج شدید. چون برایتان دیگر اصول مهم نیست. میخواهید زندگی کنید و حقوق بگیرید، میخواهید مشهور بشوید اینها برای شما هدف شده است. «و إیّاکُم و مَعُونَتَهُ...» مبادا کمکشان کنید. معون، عون، یعنی کمک. ببینید حضرت رضا(ع) از قول رسولالله(ص) میفرمایند هر سکوت یا گفتاری، هر عمل یا ترک عملی، که نتیجه آن کمک به جبهه کفر و جبهه ظلم باشد این خروج از دین است و بیدینی است. فرمودند «فإنّکُم لا تَحمَدُونَ أمرَهُ» وقتی از خودتان سؤال کنند و به شما بگویند راجع به یک کس دیگری این کار را کرده، چگونه راجع به او قضاوت میکنید؟ بعد خودتان آن کار را مرتکب میشوید؟ از این آیات و روایات زیاد است. اصلاً قرآن حرام میکند و میفرماید: «وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا...» (هود/ 113)؛ به کسانی که حقوق را رعایت نمیکنند ظلم میکنند به اینها اعتماد نکنید، تکیه نکنید، با اینها همکاری نکنید اینها کلاه خودتان را هم برمیدارند به شما هم رحم نمیکنند نگو ما با تو میبندیم حالا به فلان کس و فلان جا داری ظلم میکنی به ما ربطی ندارد! به فلسطین، به بوسنی، به افغانستان به لیبی و به یمن به ما ربطی ندارد اینها سراغ خودت میآیند، توی ایران هم میآیند. اگر الآن از چندتا کشور دفاع کنی از خودت داری دفاع میکنی. آنهایی که خودخواه هستند و میگویند ما به بقیه چه کار داریم فقط مسائل داخلی. خب مسائل داخلی به مسائل منطقه وصل است. تو اگر این کار را نکنی او سراغتان میآید. چنان که در جنگ 8 ساله ما غیر ایرانیهایی داشتیم که کنار بچههای ما جنگیدند. شما میدانید 3 هزار افغانستانی در جنگ 8 ساله ما آمدند جنگیدند شهید شدند؟ این را خبر دارید؟ 3 هزار جوان افغانستان در جنگ 8 ساله که گاهی کشور خودشان تحت اشغال بود آمدند در جبهههای ما جنگیدند و شهید شدند. به فلسطین چه کار داری؟ به سوریه چه کار داری؟ قبل از انقلاب تنها منطقه و کشورهایی که میشد بچههای ما بروند کمکشان میکردند، آموزش نظامی میدادند، اسلحه میدادند به بچههای ما پناه میدادند همین منطقه لبنان بود و بخشی از فلسطینیها بود و همین سوریه بود. در جنگ 8 ساله که صدام با کمک همه جهان به کشور ما حمله کرد تنها یک کشور کنار ما ایستاد فقط یک کشور عربی، آن هم سوریه بود فقط اینها به ما کمک کردند وگرنه ما که موشک نداشتیم اینها به ما موشک دادند. صدام میخواست بگوید جنگ عرب و عجم است! سوریه گفت نخیر عرب و عجم نیست. با عراق بخاطر ما درگیر شد. اینطوری نیست که ما داریم برای دیگران فداکاری میکنیم. دیگران هم برای ملت ما فداکاری کردند. قبل از انقلاب بچههای مبارزه فقط لبنان و فلسطین آن هم فقط از طریق سوریه بود که میرفتند آموزش میدیدند اسلحه برمیداشتند میآوردند درگیر بودند که رژیم شاه را سرنگون کنند در جنگ 8 ساله هم همینطور بود، الآن هم همینطور است. اصلاً مسئله ما با بقیه قاطی است جدا نیست. الآن این جبهه داعشیزم و تکفیری و وهابی و صهینویستی همه اینها با هم هستند و اگر جلو اینها را نگیرید اینها داخل میآیند. وزیر اطلاعات گفت نیروهای اطلاعاتی بیش از 200تا تیم تروریستی گرفتند همه هم از بیرون آمدند. خب اینها چه کسانی هستند؟ دوتا مورد آن در مجلس و در مرقد امام، از دست در رفت خب باز هم ممکن است در برود! الآن ایران با کمک مستشاری نقش اصلی را داشت. موصل و حلب یعنی عراق و سوریه از چنگ اینها بیرون آمد و الا اینها دم مرزهای ما بودند اینها 6 سال پیش دم مرزهای غربی ما بودند و داشتند تند تند نیرو به داخل میفرستادند. پشت آنها آل سعود و اسرائیل و سرویسهای جاسوسی آمریکا و انگلیس و بقایای بعثیها همه بودند. اگر شما میایستادید نگاه میکردید امروز شهرهای ایران مثل شهرهای عراق و سوریه و یمن و افغانستان بود. هر روز 20تا عملیات بمب میگذاشتند. اصلاً بینالمللی فکر نکن نگو ظلم منطقه به ما چه؟ به فکر منافع و امنیت خودت هستی یا نیستی؟ این مسائل به هم وصل است. تز امام یک تز انبیایی و الهی است. منطق او منطق انبیاء بود. ا نبیا نمیگفتند همشهری ما هستی یا نیستی؟ اگر همشهری و همقبیلهای و هم محلهای من هستی من نسبت به حقوق تو حساس باشم و از تو دفاع کنم اگر نیستی به درک. نه، انبیاء جهانی میاندیشیدند. حقوق بشر، اینها به دروغ شعار حقوق بشر را میدهند. ولی واقعاً نگاه دینی و انبیایی حقوق بشر است. کل حقوق، نه فقط حقوق مادی، و کل بشر، نه فقط بشر شهروند چندتا کشور اروپایی و آمریکایی. مثل این که بشر، فقط آنها هستند. آن هم سرمایهدارها و ثروتمندانشان در طبقات فقیر و بیچارهشان. کل بشر. 8 میلیارد بشر است حقوق همه اینها مهم است. اگر واقعاً برای کسی حقوق بشر مهم باشد حتماً به حقوق کل بشر در سراسر جهان بندیشید و از حقوق همه بشر باید دفاع کند دیگر نگوید آقا او فلسطینی است، آن افغانستانی است، آن آمریکای لاتین است به محل ونژادش چه کار داری؟ انسان است و از حقوق انسان باید دفاع کنیم.
صدور انقلاب یعنی دفاع از حقوق کل بشر بدون نژادپرستی، بدون تبعیض طبقاتی، بدون تبعیض جنسیتی، بدون تبعیض قومی و نژادی، بدون تبعیض زبانی، حتی بدون تبعیض دینی. یعنی حتی از مستضعفی که مسلمان نیست ولی از تو کمک میکند دفاع کن. صدور انقلاب یعنی این. مبارزه با استکبار یعنی این. نفی سلطه یعنی این.
پیامبر(ص) فرمودند نه فقط مسلمان حتی اگر غیر مسلمانی فریاد زد «یا للمسلمین» مسلمانها کمکمان کنید ما تحت ظلم هستیم ما را غارت کردند و کشتند. اگر آن طرف صدای مظلوم غیر مسلمانی بیرون آمد صدایتان کرد و گفت «یاللمسلمین» مسلمانها کمکمان کنید و شما گفتید نه تو مسلمان نیستی به ما چه! پیامبر(ص) فرمودند «فلیس منی» شما جزو امت من نیستید. امت من برای تمام 7 میلیارد بشر ولو غیر مسلمان نگران است با همه همدردی میکند البته در حد توان. از شما که کمک میخواهند باید کمک کنید نمیتوانید بیطرف باشید. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: ای بشریت همه شما برادر و خواهر هستید. پدر و مادر شما یکی است. همه آدم و حواست- الآن 7- 8 میلیارد جمعیت دنیا در منطق اسلام و شیعه اینها همه برادر و خواهر هستند همه ما یک خانواده هستیم 7 میلیارد خواهر و برادریم، پدر و مادر همه ما آدم و حواست. پیامبر(ص) فرمود نسبت به هم بیگانه نباشید، بیرحم نباشید، کمک میخواهند کمک کنید.
انقلاب امانت الهی است و در همین مدت کوتاه، آن زمان امام میگوید نتایج عظیمی داشته، پیروزیهای بزرگی داشتیم، نگذارید مأیوستان کنند یا شما را به شک بیندازند. به ظلم در جهان ضربات زیادی وارد شد. برای بقای این نهضت، مقتضیات ایجاد کنید، موانع را بردارید، مشکلات در راه خواهد بود نگویید بهمن 57 انقلاب شد و تمام شد. خب حالا چی؟ پس چرا آنجا اینطوری است و فلانجا آنطوری است؟ از چه کسی طلبکار هستید تو باید آن را درست کنی. شماها که دوره جدید هستید دو جور میتوانید برخورد کنید یکی بگوید خیلی خب حالا مشکلاتی که حل شده که شده، چرا این مشکلات من را حل نکردید؟ این یک جور برخورد است. دیدید بعضی وقتها پدر و مادرها دارند خودشان را برای بچه نابود میکنند اما بچهها طلبکارند چهارتا مشکل توی خانهشان باشد باز آنها را میبینند. دائم به پدر و مادرش میگوید چرا این مشکلات من را حل نکردید. یک بچههایی هم هستند که زحمات پدر و مادرش را دیده خودش را مسئول و بدهکار احساس میکند. میگوید این کارهای مثبت شده، بسیار عالی و تشکر. قدرش را میداند. این جاها هم مشکل است. خب حالا دیگر نوبت است از این به بعد من باید کمک کنم و مشکلات را حل کنم. فقط قرار نیست که دیگران مشکل من را حل کنند. نسل شما باید به این ذهنیت برسد که این مفاسد و اشکالاتی که هنوز در کشور مانده، بعضیهایش حتی جدید ایجاد شده، اصلاح اینها با شماهاست مدام که نباید سر سفره بنشینید یک عده کار کنند شماها بخورید! دیگر نوبت کار کردن شماهاست. دو تیپ شخصیت داریم یک عده میگویند خدا برای ما چه کار کرده؟ پدر و مادر ما برای ما چه کار کرده؟ جامعه برای ما چه کار کرده؟ یک تیپ اینطوری هستند مینالند. یک تیپ و شخصیتهایی هم هستند که میگویند من برای خدا چه کردم؟ من برای پدر و مادرم چه کردم؟ من برای مردم و جامعهام چه کار کردم؟ خب این دوتا روحیه است. یکی مدام نشسته میخورد و میخوابد و میگوید برای من چه کار کردید؟ یکی هم میگوید دست شما درد نکند حالا من برای شما چه کار کردم؟! دانشگاه مفید، دانشگاه بیخاصیت. حوزه مفید، حوزه علمیه بیخاصیت. اینطوری. ادارات مفید، ادارات سربار. یک عده سرباز هستند یک عده سربار هستند یک عده هم مدام سربار هستند مثلاً پدر و مادرش همه کار برایش کردند حالا دوتا مشکل دارد میگوید بله دیگه همه پدر و مادر دارند ما هم پدر و مادر داریم! چرا چی شده؟ میگوید چرا من این مشکلات را دارم؟! عوض این که تشکر کنی و بگویی 4تا مشکل دیگر را حل کنی و مشکلات پدر و مادرت را هم حل کنی نشستی طلبکاری؟ بدهکاری یا طلبکار؟ این سؤال را از خودتان بپرسید. دیدید بعضیها میگویند آقا این مشکلات اینجا هست، چرا اینجا را درست نکردید؟ انگار دارد با نوکرش حرف میزند! خب اینها را تو برو درست کن. ما تا جایی که توانستیم درست کردیم بقیهاش را هم تو ببر درست کن. به قول یکی از دوستان میگفت یک کسی از بچهها آمده بود میگفت آقا جاده اتوبان و این جاده صاف و امکانات چطور شما سه کیلومتر راه آمدید؟ گفتم ببین، آن وقتی که ما آمدیم اینجا اتوبان نبود، اینجا صخره و دره و باتلاق بود! ما اتوبانش کردیم. برای کوچکترین عمل صالح صدتا مانع داشتیم صدتا چیز ساخته شد تو نبودی، ندیدی و ندیدی به چه قیمتی ساخته شد. 8 سال جنگ را شنیدید اما نفهمیدید چه بود؟! بچههای ما با دست خالی جلوی جهان ایستادند. بعد میگویید چرا در این جاده در این مدت اینقدر آمدی؟ خب جادهای نبد ما جاده را برایت ساختیم. حالا ما ببینیم تو چقدر در این جاده حاضر و آماده میروی؟ این هم دو جور است. یک عده مدام آویزان هستند و یک عده هم مسئولیتپذیر هستند.
امام میگوید این یک امانت الهی است باید آن را حفظ کنید و نگذارید از دستتان بگیرند، نگذارید به دوره قبل برگردند، نگذارید جای ارزش و ضد ارزشها عوض بشود. این نور بر تمام کشورهای اسلامی دارد میتابد شروع کرده به تابیدن، و امیدوارم تمام دولتها و ملتها با هم تفاهم کنند. دعوای دولتها و ملتها تمام بشود. دولتها اصلاح بشوند و دولتها و ملتها با هم تفاهم کنند این یک امر حیاتی است که دست ابرقدرتها و جنایتکاران تاریخ از سر ستمدیدگان جهان کوتاه کنند یعنی نظام سلطه. آقا نروید با سفارتخانههایتان مثل بقیه سفارتخانههای دنیا زود یک ساختمان باشکوه مادی و ارباب و نوکر و پروتکلها و این حرفها. آقایانی که در سفارتخانهها میروید حواستان باشد این سفارت یک انقلاب است نه سفارت یک رژیم مثل بقیه رژیمها و یک رژیم معمولی دنیا. این سفارت بزرگترین انقلاب عصر جدید است سفارتخانه شما باید کاملاً ساده باشد باید سادهترین سفارتخانهها در جهان باشد. اشرافیت و تجمل نباید باشد. بقیه همه مییخواهند سفارتخانههایشان تجملاتی باشد فکر میکنند پز به این چیزهاست. کاملاً ساده. طوری که مستضعفین و فقرا و مظلومین آنجاها را پناهگاه خودشان بدانند. این خط امام برای مبارزه با سلطه تا اینجاها هم امام خط میدهد. میگوید کیفیت معاشرتتان را کارمندانتان – آنها میگویند زیردست ما که زیردست بالاست قبول نداریم. میگوید باید برادرانه باشد و در عین حال مدیریت باشد. بعضیها هم فکر میکنند که مدیر بودن و قاطع بودن یعنی تکبر و توهین. به نیروهایش توهین میکند که سلسله مراتب حفظ بشود. یک عده هم میخواهند اخلاقی و مهربان بشوند ذلیل میشوند بعد که به او میگوییم برو فلان کار را بکن میگوید خودت بکن! یادش میرود که بالاخره این یک مدیریت و تشکیلاتی است محل نمیگذارد. هر دویش غلط است. با نیروها و کارمندهایتان برادر باشید در عین حال باید وقتی که دارید خطی را میدهید از شما یک بپذیرند. به محتوا برسیم به ظاهر چرا اداره میکنید؟ بعضیها نمیتوانند بپذیرند. نمیفهمند. میگوید آقا جهان دارد اینطوری عمل میکند ما هم اینطوری عمل کنیم! خب آقا ملاکهای اینها فرق میکند. معیارها و اهداف اینها با ما فرق میکند. ما هرچه فریاد بزنیم که اسلامی هستیم و جمهوری اسلامی هستیم وقتی در عمل ببینند نیستیم ادا درمیآوریم دیگر از ما باور نمیکنند حالا هرچه میخواهید بگویید! دارند اعمال ما را نگاه میکنند. میگویند اگر قرار باشد ما هم مثل دیپلماتهای اروپایی و آمریکایی عمل کنیم چه فرقی دارد؟ آنها که بهتر از ما بلدند. وقتی میتوانند از ما باور کنند که وقتی ما میگوییم جمهوری اسلامی، عملمان طاغوتی نباشد، قولمان اسلامی، رفتارمان اسلامی، در این صورت به بقیه کشورها صادر میشود.
سؤال: فرمودند مردم اسرائیل و آمریکا از مصادیق ظلم هستند پس برخورد با ظالم یعنی برخورد با ملت آنها.
جواب استاد: باز وضع اسرائیل فرق میکند. اصل وجود اسرائیل اشکال دارد اصلاً چنین دولتی نبوده. 70- 80 سال پیش آمدند اشغال کردند میلیونها نفر را از خانهشان بیرون کردند و چند میلیون آدم آمدند جای اینها نشستند! اصل رژیم این جعلی است. ما ملت اسرائیل را هم به عنوان یک ملت به رسمیت نمیشناسیم چون این ملتش هم ساختگی است. دوم این که قدس است و قبله اول مسلمین است و تجاوز به جهان اسلام بود ما اینجا مسئولیت داریم.
اما اتفاقاً بسیاری از ملت آمریکا با دولت آمریکا موفق نیستند. اگر موافق باشند با آنها هستند ولی واقعاً نیستند. امام(ره) یک وقتی میگفت ملت آمریکا را جاهل و ناآگاه نگه داشتند اگر بدانند ملت آمریکا هم با ما هستند و در برابر دولتشان مییایستند خب الآن در داریم در ایالات مختلف ملت آمریکا پرچم آمریکا را آتش زدند.
سؤال: چگونه با ظلم آمریکا و دیگر ملتهای ظالم برخورد نکنیم. من اگر بخواهم در کشور غربی زندگی کنم و ظالم بود من چطوری با مردم آن کشور برخورد کنم؟
جواب استاد: شما باید حقوق مردمشان را رعایت کنید و قوانینشان را رعایت کنید. اگر رفتن شما به آن کشور، تقویت آن دولت است جایز نیست. اگر تقویت آن دولت نیست بلکه ممکن است بگویید من یک علمی را یاد میگیرم تربیت خودمان است. آن فرق میکند. ضمن این که اصل در اسلام بر این است که وارد جوامع و سبک زندگی دیگران نشوید. آدم مثل آنها میشود و مکروه است مگر این که یک کار لازمتر و واجبتری باشد.
سؤال: فرمودید به دانش و دانشمندی که علمش در خدمت ظلم است نباید احترام گذاشت. دانشجویانی که از ایران به خارج میروند و بعد از تحصیل برمیگردند از نظر شرعی اشتباه کردهاند؟
جواب استاد: نه، اگر یک وقت علمشان کمک به فضای علمی جهان است، اما یک وقت یک دانشی است که شما وارد یک پروژهای شدید و این پروژه به پنتاگون و به سازمان سیا برای جنایتهایش کمک میکند این حرام است.
سؤال: پرسیدند هدف نهایی نظام سلطه چیست؟
جواب استاد: نظام سلطه یک شخص خاص نیست هر دورهای عوض میشود. الآن نظام سلطه یعنی حاکمیت آمریکا، دو- سهتا کشور مثل انگلیس و فرانسه و صهیونیستها هم کنارش هستند. معمولاً در هر زمان 4- 5تا کشور نظام سلطه هستند. هدف نهاییشان این است که اگر بتوانند تمام جهان را قورت بدهند. این هدف نهاییشان است جایی هم که نتوانند عقب میروند مثل سگ وحشی و سگ هار میمانند. وقتی دنبال تو میکند اگر فرار کنی دنبال تو میدود تا پاچه تو را بگیرد! اگر جلویش بایستی سگ هم میایستد میترسد اما اگر جلو بروی عقب میرود. هرچه فرار کنید و ضعف نشان بدهید بیشتر جلو میآید.
سؤال: برای مقابله با نظام سلطه فاسد از چه ظرفیتهایی استفاده میشود؟
جواب استاد: از همه ظرفیتها. فرهنگی، علمی، رسانهای، خودمان را قوی کنیم، وابستگیمان را کم کنیم، اقتصادمان را قوی کنیم. همه چیز.
سؤال: فرمودند که چگونه میتوان در این برهه پر از فتنه حق را از باطل تشخیص داد.
جواب استاد: اولاً همه برههها فتنه است فکر نکنید مخصوص الآن است. تشخیص حق از باطل عقل میخواهد. آگاهیهای اسلامی میخواهد، تجربه و مطالعات تاریخی میخواهد. اینها مجموعاً انسان را به لحاظ تحلیلی قوی میکند.
سؤال: مصداق سلطه و باطل در داخل کشور چیست؟ با وجود وضع دولت و مجلس که سست به نظر میرسند وظیفه طیف دانشجو در رابطه با ظلمستیزی چیست؟
جواب استاد: دولت و مجلس هم یکپارچه نیستند آدمهای درستتر و محکمتر هم بینشان پیدا میشود و آدمهای سستتر و بیریشهتر هم بینشان پیدا میشود. با هر کدام باید به حسب آن شرایط عمل کرد اصل، اصلاح است نه نابودی.
سؤال: گفتن مرگ بر آمریکا چه فایدهای دارد؟
جواب استاد: حجاج ما که مرگ بر آمریکا میگفتند، چیز دیگری که نمیگفتند آنها را به گلوله بستند و 300- 400تا حاجی ما را کشتند خب اگر ضرر ندارد بگذارید بگویند. گفتن آن همینقدر که یک زمانی در ایران مرگ بر آمریکا میگویند ولی الآن در دهها کشور جهان دارند میگویند. دنیا بپا خاست. الآن نظرسنجیهای که خود آمریکا الآن میکند میگوید الآن همه جای دنیا آمریکا منفور است و همه مرگ بر او میگویند در حالی که 40 سال پیش اصلاً اینطوری نبود و آمریکا اینقدر منفور نبود. خیلی فایده دارد. در روایات ما میگویند نهی از منکر را اگر میتوانید عملی انجام دهید اگر عملی نمیتوانید در مبارزه، با گفتار. اعلام کن و بگو مرگ بر تو. بگو من با تو نیستم. اگر آن را هم نمیتوانی در قلبت باید متنفر باشی. اگر این لعنت بر یزیدها نبود کربلا تا آن زنده نبود و مسیر تاریخ را عوض نمیکرد. اگر مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل نبود امروز اسرائیل لب پرتگاه نبود. اگر مرگ بگویی و هیچ کار دیگری نکنی فایده ندارد اما خود مرگ بر ظلم گفتن اثر دارد. برائت از شرک، برائت از کفر است.
سؤال: فرمودند تا زمانی که ما پای عمل ننشنیم چه ضرری به آن میرساند؟
جواب استاد: خود مرگ بر ظلم گفتن به آنها ضرر میزند اما باید پشت آن عمل باشد.
سؤال: خیلی وقتها میگوییم مرگ بر آمریکا اما وقتی حرف عمل پیش میآید باید دست به سینه باشیم! چرا؟
جواب استاد: یک عدهای اینطوری هستند همه اینطوری نیستند یک عدهای هزینه میدهند. این محسن حججیها هزینه میدهند. میگویند سرت را میبُریم میگوید ببُرید! یک عدهای هزینه نمیدهند. صدها و هزاران از این مردان و زنان شریف داریم و یک عده هم حاضرند همه چیزشان را بدهند و باز هم بایستند و بگویند عیبی ندارد.
سؤال: از کودکی به ما یاد دادند که با آمریکا دشمن باشیم اما در عمل، چرا بخاطر ترس از آمریکا اجازه پرتاب موشک را نمیدهند.
جواب استاد: بله یک عده اینطوری هستند ما نباید اینطوری نباشیم ما این حرفها را برای این خواندیم که تفاوت این دو تیپ شخصیتها معلوم بشود.
سؤال: نفی نظام سلطه چه ضرورتی دارد؟
جواب استاد: به نظر میرسد یک دیدگاههای دیگر هم قابل طرح باشد و طرفدارانی داشته باشد همه جای جهان، از جمله در ایران، که اصلاً واقعاً چیزی به نام نظام سلطه و استکبار جهانی وجود دارد یا توهم است؟ یا نه یک روابط عادی مسالمتآمیز عادلانه برابر جهانی است حدود دویست و چندتا کشور در دنیاست همه در یک سطح و عرض هستند و واقعاً حقوق همه ملتها رعایت میشود همه جا خیلی دارند خیلی راحت و آزاد و مساوی از امکانات جهان استفاده میکنند و هیچ قدرتهایی قویتر از بقیه نیستند و اگر قویتر هستند دنبال سلطه بر آنها نیستند حقوق آنها را رعایت میکنند و اصلاً چیزی به نام استعمار، استثمار، استکبار، غارت ملتها، غارت کشورها، اشغالگری، فریبکاری، چاپیدن وجود ندارد. خب یک کسی یک چنین فکری دارد این معلوم است اصلاً نه تاریخ خوانده و نه جهان را میشناسد مثل کفتاری که وقتی محاصره میشود و سراغش میآیند وقتی میبیند نمیتواند فرار کند و از خودش دفاع کند سرش را توی لانهاش میکند که نبیند میگوید وقتی نمیبینم پس نیست! انشاءالله که نیست گربه است! مثل این که میگویند کبک سرش را زیر برف میکند که نبیند، خب حالا که تو ندیدی معنیاش این است که نیست؟ داری میبینی که توی خانهات آمده و غارت کرده، کسی که تاریخ ایران بداند میتواند نداند که لااقل دویست سال گذشته ملت ایران تحت غارت بوده یا زیر بار اشغال ارتش انگلیس بوده، یا ارتش روس تزاری قبل از کمونیستها یا زمان کمونیستها. بعد آمریکاییها آمدند، اسرائیلیها آمدند اینها را نبینی؟ یک وقت یک کسانی میگویند اصلاً خبری نیست و سلطهای وجود ندارد این جنگهایی که در دنیا میشود بمبهای اتم زدن، جنگ اتمی، جنگ غیر اتمی، چندتا کشور 40- 50تا کشور دیگر را یا اشغال کردند یا غارت کردند و به کرامتشان تجاوز کردند به حقوقشان تجاوز کردند منابعشان را غارت کردند اینها اصلاً نبوده، یک فکر این است اصلاً استعماری وجود ندارد شما توهم زدید! میگوییم تاریخ ایران چی؟ میگویند هیچی! ایران 150- 200 سال تحت اشغال حکومتهای دیکتاتور وابسته را سر کار آوردن، زمان رژیم شاه دهها هزار 70- 80 هزار مستشار آمریکایی، اسرائیلی، انگلیسی بر کل این کشور مسلط بودند، از ارتش و پلیس و صدا و سیما و دانشگاهها و نفت و آموزش شکنجه به ساواک و منابع اقتصاد، اینها اصلاً نبوده! ایران مستقل بوده و آزاد بوده! و بدیهیات را انکار بکند نفی نظام سلطه را با این تیپ آدمها نمیتوانید مطرح کنید. یک وقت میگویند چرا بوده الآن هم هست الآن هم این جنگهای منطقه و آن 8 سال جنگ را به ما تحمیل کردند همهشان هم با هم بودند بمباران شیمیایی، بعد همهشان در منطقه همانهایی که 8 سال جنگ را به ما تحمیل کردند به این ملتهای منطقه جنگ تحمیل کردند باز هم پیروز نشدند الان هم هست، بله جنایت هست، غارت هست، الآن هم میخواهند در ایران باز هم حکومت دستنشانده خودشان بیاید مثل زمان شاه برگردند و مسلط بشوند چرا جنایت هست، استعمار و استکبار و غارت هست اما خب باشد! بالاخره این واقعیت را باید بپذیریم! این هم فکر دوم. پس در برابر نظام سلطه یک طرح این است که بگوییم اصلاً سلطهای وجود ندارد و نداشته! شعار است، انقلابیبازی و توهم است. این یک. این انکار مسلّم هم تاریخی هم واقعیت موجود هم در ایران و هم در منطقه و هم در جهان است یعنی یک چنین آدمهایی را باید ببینیم خواب هستند یا بیدار هستند؟ اصلاً توی عمرشان یک کتاب راجع به تاریخ جهان ایران و جهان خواندند یا نخواندند؟ اصلاً دنیا را الآن میبینند یا نمیبینند یا از ترس دارند کتمان میکنند؟ آخه کسی که میترسد میگوییم آمد، میگوید نه نیست! از بس ترسیده کوپ کرده میگوید نیست. میخواهی سرت را زیر برف بکنی بکن ولی واقعیت تغییر نمیکند. این تز یک.
تز دو؛ چرا سلطه هست، فساد هست، دیکتاتوری، استکباری، جنایت، جنگ راه میاندازند اشغال میکنند کودتا میکنند غارتتان میکنند همه اینها هست ولی خب چه کار کنیم؟ ارزش مبارزه ندارد نمیارزد. مبارزه شکست میخورد به جایی نمیرسید، نتیجه نخواهد داد، نتیجه آن سنگینتر از فواید آن است. این هم یک فکر است که ظلم هست ولی باید تسلیم بشویم ضرورتی ندارد مقاومت کنیم اگر مقاومت کنیم بیشتر صدمه میخوریم و پیروز نمیشویم. خب به اینها هم باید گفت که خیلی وقتها پیروز شدند و پیروز شدیم. 40 سال پیش چه خبر بود و الآن چه خبر است؟ 40 سال پیش ایران یک کشور زیر پا افتاده تحقیر شده غارت شده به لحاظ اقتصادی و علمی، هیچی ندار، یک اختراع در ایران ثبت نمیشد و یک تولید واقعی در ایران نبود. واردات، مونتاژ، وابستگی! یک کشوری که صددرصد تحت سلطه بود حتی رئیس دانشگاههای آن را سفارتخانهها تعیین میکردند چه برسد به بقیه مواردشان. خب حالا شده یک کشور مستقل. ما اول انقلاب زمان شاه صد هزار دانشجو داشتیم الآن 5- 6 میلیون دانشجو مشغول دانشجویی هستند. پیشرفت علمی، حضور زنان در قبل از انقلاب یا باید درخانه میماندند یا باید اصلاً وارد هیچ عرصه علمی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نمیشدند یا باید برهنه میآمدند یعنی با بدن برهنه و به عنوان یک کالای جنسی میآمدند و راه سومی نبود. خب امروز 60- 70 درصد دانشجویان ما دختر هستند و همه هم میتوانند یعنی آنهایی که میخواهند به لحاظ اخلاقی و کرامت زنانگی و انسانی سالم بمانند میتوانند. بالاخره حجاب و نیمچه حجاب هست قبلاً برهنگی بود. یک اشتباه هم بعضیها میکنند باحجابهای کشورهای دیگر را با بدحجابهای ایران مقایسه میکنند! این که درست نیست. باید باحجابهای کشورهای دیگر را با باحجابهای ایران مقایسه کرد بیحجابها و لخت و پتیها را با بدحجابهای اینجا مقایسه کرد این مقایسه درست است. آن وقت میبینید که نه، پیروزیهای بزرگی داشتیم. چون وقتی بگویید فرهنگ حجاب خیلی کارآمد و موفق نیست و ممکن است در آینده از این هم شلتر بشود .... هرچه هم شده باشد از همه کشورهای دیگر وضع بهتر است. یا میگویند دانشگاههای ما بیدین هستند، نه، آدمهای همه جوره همه جا هستند ولی همین الآن هم دانشگاههای ما مسلمانترین دانشگاههای جهان هستند. در هیچ دانشگاهی هزاران هزار دانشجوی دختر و پسر و حتی استاد اعتکاف میکنند؟ کجای دنیا یک چنین چیزی هست؟ این همه استاد متدین در دنیا هست؟ هیچ جا نیست. ضعفها را میبینید ولی نقاط قوت را هم ببینید.
و این که بعضیها میگویند آقا واقعبین باشیم و مبارزه با استعمار به جایی نمیرسد، هزینه دارد سنگین است. خب به نتیجه رسید، ایران آزاد شد. الآن ما مشکلات دیگری داریم باید آنها را حل کنیم، اما به لحاظ استقلال و استعمار واقعاً پیروز شدیم و یک رژیم 2500 سال سلطنتی و رژیم پهلوی سلنت سکولار وابسته دیکتاتور سرکوبگر با پشتوانه کل غرب، کل غرب پشت شاه بودند. خب شکست خورد. رژیم عوض شد، سلطنت عوض شد. رژیم مردمی با انتخاب مردم و در چارچوب ارزشهای اسلامی و معطوف به اهداف اسلامی تشکیل شد در این دنیای جدید چنین چیزی نبود. خب این پیروزیها را چرا آقای واقعبین و خانم واقعبین چرا نمیبینید؟ اینها واقعیت است ببینید. چون بعضیها میگویند ما باید واقعبین باشیم آرمانگرا نباشیم. واقعبین این است که مقاومت و مبارزه نتیجه نمیدهد. خب واقعیت این است که نتیجه داد. اصلاً ما نمیخواهیم شما آرمانگرا باشید میخواهیم واقعبین و واقعنگر باشید. امروز ملت ایران یک ملت درجه یک در جهان شد یکی از چند قدرت استراتژیک اصلی در جهان، تعیین کننده وضعیت حساسترین منطقه جهان، اردوگاه انقلاب اسلامی، ما یک زمانی تنها بودیم امروز 5تا کشور ملحق شدند و قدرت جهانی شدیم. یک زمانی در ایران پرچم آمریکا و اسرائیل را آتش میزدند امروز در 150 کشور جهان آتش میزنند حتی داخل خود آمریکا پرچم آمریکا را الآن آتش میزنند که میگویند این سمبل ملت آمریکا نیست سمبل حاکمیت فاسد آمریکاست از هر دو حزبشان هم این کار را کردند. در اینترنت سرچ کنید در چند ایالت آمریکا پرچم آمریکا را آتش میزنند. آنهایی که میگویند پرچم آمریکا نماد ملت آمریکاست توهین به آمریکاست نماد دولت نیست. خود مردم آمریکا دارند آتش میزنند. این یعنی صدور انقلاب. یعنی یک چیزی از اینجا شروع شد و بعد از 20 سال کل جهان را گرفت داخل آمریکا هم این اتفاق افتاد. اصلاً میشد در داخل آمریکا به پرچم اسرائیل جسارت کرد؟ الآن پاره پارهاش میکنند. خب اینها واقعیت است. شما که میگویید واقعبین باشیم چرا این واقعیت را نمیبینید؟ چرا این واقعیت که اسرائیل که همیشه به کمک غرب پیروز بود و در هر جنگی اسرائیل بزرگتر میشد چرا بعد از انقلاب ما در 4تا جنگ پشت سر هم شکست خورد؟ لب پرتگاه است. این هم واقعیت است خب واقعبین باشید مگر شما نمیگفتید اسرائیل شکستناپذیر است؟ شما واقعبین نیستید.
آقا به آمریکا اعتماد کنیم به او لبخند بزنیم او هم به وعدههایش عمل میکند. خیلی خب بسیار خوب! آخرین امتحان در حضور همه شماها شد خیلی خب اعتماد کردیم چه شد؟ به صددرصد تعهداتش ایران عمل کرد ولی آنها به ده درصدش هم عمل نکردند و بعد هم گفتند نمیکنیم. بعد تحریمهای مادر شروع شد! انگار تا الآن تحریمهای خواهر بوده! گفتند ما همه چیز را تحریم میکنیم! برای چه؟ مگر ما با هم قرار نداشتیم؟ مگر ما به تعهداتمان عمل نکردیم؟ مگر ما هستهای را بتن نریختیم؟ چرا؟ همینی که هست! یک دوره مختصر آمریکاشناسی و غربشناسی، یک دوره فشرده و ترم فشرده شما گذراندید سر قضیه تحریم و هستهای؛ و این که آقا اعتماد بکنیم یا نکنیم؟ اینها میخواهند واقعاً به تعهداتشان عمل کنند یا نه؟ اینها به حقوق ملت ما احترام میگذارند یا نه؟ شعار مرگ بر آمریکا درست بود یا غلط بود؟ توهم بود یا واقعی بود؟ خب یک دوره فشرده آن را دیدید. یک ترم آن را دیدید. ترمهای قبلش خیلی وحشتناکتر بود. جنگ بود، بمب شیمیایی بود، کودتای 28 مرداد بود. همین آمریکاییها، همین انگلیسیها، همین حقوق بشریها، هزاران انسان را به دستور رژیم شاه، در کف خیابانها در سال 57 کشتند! پس یک عده هم میگویند آقا واقعبین باشیم و مقاومت نکنیم. اتفاقاً واقعبین باش ببین آنجایی که درست مقاومت کردیم واقعیت عوض شد. منتهی شما بعضی از واقعیتها را میخواهید ببینید. واقعیت آنجا که عمل نمیکنید آن را میخواهید ببینید آنجایی که عمل میکنید آن واقعیت را نمیخواهید ببینید. درست مثل یک بچه تنبلی است که میگویند بلند شو درس بخوان، میگوید واقعبین باش. ببینید من الآن نمرهام زیر 10 است، درس خواندن سخت است، بیدار شدن سخت است واقعبین باش. این واقعیت است ولی واقعیت دیگری هم هست بلند شو زحمت بکش بعد واقعیتها عوض میشود نمرهها بالا میآید وضعیت خوب میشود، امکانات پیدا میشود و کار تولید میشود. همه باید واقعبین باشند. واقعیت قابل تغییر است یا قبل تغییر نیست؟ آن کس که واقعاً واقعبین است و در عین حال آرمانگراست او میگوید اینجاهایش مثبت است، اینجاهایش منفی است، منفیهایش قابل تغییر است اما بشرطها و شروطها. شرط دارد. من باید هزینه کنم. وقتی هزینه کنی واقعیت تغییر میکند. من الآن تشنهام، آب هم اینجاست. به من بگویند اگر آب بخوری سیراب میشوی. من بگویم واقعبین هستم، این آب اینجاست دارم نقشه میکشم آب بخورم ولی من اینجا هستم این آب هم آنجاست من باید دستم را دراز کنم آدم خسته میشود! این واقعیت را نمیبینی؟! این یک واقعیت است. حالا یک واقعیت دیگر هم به شما نشان میدهم حالا شما واقعبین باشید. آب خوردم. دیگر الآن تشنه نیستم این هم یک واقعیت. اینها میگویند همان واقعیت اولیه را ببین و همانجا بایست. آقا آب آنجاست تو هم تشنهای، واقعاً امکانش هست، ایدهآلیست نباش، آرمانگرا نباش، آرمانگرایی چیست؟ هیچی میخواهم آب بخورم که تشنگیام برطرف شد یک کم هم هزینه دارد باید دستم را دراز کنم. این واقعیت را میبیند این که میگویند خب دستت را دراز کن، بردار بخور، حالا واقعیت جدید پیدا شد. یک واقعیت این بود که ایران نوکر آمریکا و انگلیس بود هزینه دادیم یک واقعیت دیگری به وجود آمد و آن این که ما رقیب اینها شدیم. در عرض اینها به لحاظ سیاسی و ایدئولوژیک در منطقه مطرح هستیم. یک زمانی اسرائیل بت ناشکستنی بود بعد شکست خورد. چند سال پیش واقعیت این بود که موصل و حلب و عراق و سوریه و کل داعش، در اختیار عربستان و اسرائیل بود خب هزینه دادیم زحمت کشیدیم واقعیت عوض شد. موصل و حلب آزاد شد. کل منطقه از ایران تا فلسطین خط زمینی وصل شد این هم یک واقعیت. حالا تو واقعبین باش. ملت یمن حیاتخلوت عربستان و آمریکا و اسرائیل بود حالا بزرگترین جنبش مقاومت در برابر اینها شده است خب واقعبین باش. این هم یک نکته.
نکته سوم؛ یک وقتهایی هم یک کسانی میگویند سلطههای پراکنده هست، اما نظام سلطه نیست. سلطهگران پراکنده هستند باز اگر این را کسی با چشم مسلّح به تئوریهای روابط بینالملل و علوم سیاسی به صحنه درست نگاه کند میفهمد که نظام است. یعنی اینها به هم وصل هستند. ارباب رعیتی هستند رسانههایشان همه یک چیز را میگویند و بانکهایشان همه به هم وصل هستند و از یک جا دستور میگیرند هالیوود از همان جایی دستور میگیرد و فیلم میسازد که از همانجا برای پنتاگون و برای سازمان سیا، آنجا دستور جنگش را میدهد اینجا دستور فیلمسازی و فرهنگسازی میدهد. خب نظام است. این را باید ببینید اینها از هم جدا نیستند نمیتوانید حساب آل سعود را از حساب اسرائیل و صهیونیستها جدا کنید اینها با هم هستند. دارند با هم کار میکنند. نه آقا نظام نیست آن جداگانه است این جداگانه. خیر، جدا نیست همه اینها با هم هستند. ربط دارند سادهلوح نباش و بازی نخور.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
هشتگهای موضوعی