شبکه یک - 18 فروردین 1403

رمضان در محضر قرآن (22) ("قرآن"، "قدس"، "مقاومت" و "ضد مقاومت")

فکر نکنید این آیات برای هزار سال پیش است؛ برای همین الان است. این‌ها همین الان نازل شده‌اند. این آیات قرآن هر سال دوباره نازل می‌شوند. همه این‌ها الان مصداق دارند. آن وقت، این‌هایی که پیغمبر فرمود بیایید دفاع کنید و بجنگید و جهاد کنید، اما نیامدند، یا منافقین بودند یا آدم‌های ضعیفی که تحت تاثیر رسانه‌ها و شایعات و حرف‌های آن‌ها قرار گرفتند و سست شدند. گفتند نکند اصلا از اول مسیر اشتباه بوده است؛ دیگر تا کی شهید بدهیم؟! راجع به این‌ها یک آیه آمد. پیش از آیه ۱۵۵ گفته بود کسانی که از نبرد با دشمنان خدا و خلق، یعنی دشمنان اسلام، فرار می‌کنند، این‌ها جهنمی هستند. تو می‌گذاری ظلم و کفر بر مردم حاکم شود و جامعه اسلامی بیچاره شود؟ برای این که خودت دو روز بیشتر زندگی کنی؟ دو روز بیشتر غذا بخوری و به دستشویی بروی؟ باز بخوابی، باز بلند شوی، باز بخوری، باز به دستشویی بروی و باز برگردی؟ برای این که این زندگی طبیعی را دو روز بیشتر ادامه بدهی، حاضری حق و حقیقت را بفروشی، خیانت کنی و آن را پایمال کنی؟ قرآن می‌فرماید به این‌ها، یعنی آن‌هایی که در لحظات خاصی مکتب و جبهه حق را تنها می‌گذارند، فرار می‌کنند، همه چیز را به دشمنان، به کفر و استکبار، تسلیم می‌کنند، بگویید شما دارید به سمت جهنم می‌روید.

آیه می‌فرماید که بعد از این که دشمن شکست خورد و فرار کرد، عده‌ای از این‌ها شرمنده شدند. آن‌ها آدم‌های ضعیف بودند، نه آن کسانی که با برنامه همراه دشمن بودند. این آدم‌های کم‌شخصیتی که باد به هر سمت بیاید، به همان سمت می‌روند؛ اگر شکست بخوری، می‌گویند ما با شما نیستیم؛ اگر پیروز بشوی، می‌گویند ما با شما هستیم. راجع به این‌ها که مسلمانان ضعیف‌الایمان و ضعیف‌النفس هستند، خداوند فرمود - آن‌ها بعداً آمدند از پیامبر معذرت‌خواهی کردند و گفتند ببخشید شرایط ما سخت بود. فکر کردیم دیگر کار تمام شده است و ما دیگر الان از بین می‌رویم و این‌ها؛ ما معذرت می‌خواهیم، اشتباه کردیم. آیه ۱۵۵ می‌فرماید خداوند توبه آن‌ها را می‌پذیرد. این‌ها آدم‌های بدی نیستند، ولی در شرایط خاص موضع‌گیری‌های بدی می‌کنند. منافق نیستند، ولی بی‌شخصیت هستند. خداوند در آیه ۱۵۵ می‌فرماید این‌هایی را که حالا پشیمان شده‌اند، خداوند می‌بخشد. اما دو گروه را نخواهد بخشید: یکی آن‌هایی که دلشان با دشمن بوده و هست؛ پشت جبهه شما هستند ولی با دل با دشمن هستند؛ هر وقت شما شکست می‌خورید، این‌ها خوشحال می‌شوند. وقتی شما دارید پیروز می‌شوید، این‌ها غصه می‌خورند. هر وقت هم بتوانند، حرف‌های دشمن را پشت جبهه بین مردم پخش می‌کنند؛ این حالت نفاق است. یکی این‌ها را خدا نخواهد بخشید. یکی این مرفهین و سرمایه‌دارها و عیاش‌هایی که اصلا برایشان حق و باطل و این‌ها مهم نیست، فقط دنبال بخور بخور هستند. فقط بخور بخور؛ اگر به اسم کفر شد که شد، اگر نشد به اسم اسلام. اصلا می‌گویند ما به سیاست چه کار داریم؟ ما دنبال منافع خودمان هستیم. می‌گوید این‌ها هم با دشمن همدست بودند؛ این‌ها را خداوند نخواهد بخشید. این‌هایی که فقط به فکر این هستند که قیمت ارز چقدر شد، دلار چقدر است، حساب بانکی من چگونه است، دو هفته پیش سفر تفریحی بودیم حالا باز کجا خارج برویم؟ ده آپارتمان داریم، حالا چگونه یازدهمی را بخریم، چه کار کنیم، فلان؛ قیمت دلار این‌گونه است. این‌هایی که همه‌اش در این فکرها هستند و نگاه می‌کنند چه چیزی حساب بانکی‌شان و شکم این‌ها را تامین می‌کند و سیبیلشان را چرب می‌کند، کاری به این که بر سر اسلام و مسلمین چه آمد ندارند. نه غزه، نه لبنان، جانم فدای شکم خودم. اسمش را ایران می‌گذارد، ولی منظور او از ایران، خودش است؛ شعارش این است: جانم فدای خودم. چون شما زمان جنگ ایران هم نیامدید از ایران دفاع کنید، ای شیطون‌ها! شما در آن جنگ هم که صدام به ایران حمله کرد، هیچ‌کدام فدای ایران نشدید؛ ایران را فدای خودتان کردید.

این آیه راجع به این تیپ‌ها نازل شده است. می‌فرماید آن‌هایی که ضعیف بودند و بعد شرمنده شدند، آن‌ها مسلمان‌های ضعیفی هستند. فرار کردند، ترسیدند، ولی ضعیف هستند. خداوند توبه آن‌ها را می‌بخشد. اما آن‌هایی که با برنامه با دشمن هستند، دائما حرف دشمن را پشت جبهه می‌زنند، هر چه پیغمبر می‌گوید شروع می‌کنند به خراب کردن آن، یا آن را مسخره می‌کنند، یا تحریف می‌کنند، یا رد می‌کنند. و آن‌هایی که عیاش‌های خوشگذران و خرپول که فقط سکه و دلار و پول می‌شناسند و می‌گویند اصلا به ما چه، کشور کلا به دست دشمن بیفتد، فقط حساب بانکی من صدمه نبیند. خداوند می‌فرماید این دو گروه را خداوند نخواهد بخشید؛ این‌ها هر دو جهنمی هستند. پس این آیه چه چیزی دارد می‌فرماید؟ همان چیزی که امام می‌گفت: مرفهین بی‌درد. این آیه می‌فرماید خداوند مرفهین بی‌درد و منافقینی را که حرف دشمن را می‌زنند، نخواهد بخشید؛ این‌ها بخشیده نخواهند شد.

هدف این‌ها چیست؟ حضرت رضا(ع) می‌فرماید فاصله این‌ها از همدیگر زیاد است. این آدم‌ها همه‌شان مسلمان بودند، همه در مدینه بودند، همه پشت جبهه پیغمبر بودند، بعضی‌هایشان حتی به جبهه هم آمده بودند ولی فرار کردند. گفتند آقا با آمریکا نمی‌شود جنگید. با اسرائیل نمی‌شود. مردم را به کشتن ندهید. الان می‌آیند همه ما را می‌گیرند، می‌برند، اسیر و برده‌مان می‌کنند، زنان‌مان را کنیز می‌کنند، الان می‌آیند زمین‌هایمان را می‌گیرند، خانه‌هایمان را خراب می‌کنند. پس این آیه، یک) مؤمنین واقعی می‌گوید کسانی هستند که «اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللَّهِ». هدفشان نه پیروزی در جنگ است، هدفشان غنیمت نیست، هدفشان مشهور شدن نیست، هدفشان این نیست که به آن‌ها بگویند قهرمان. هدفشان هیچ‌کدام از این‌ها نیست. هدفشان حتی پیروزی نیست. هدفشان فقط خداست. می‌گویند چه شکست، چه پیروزی.

شما دیدید، من نمی‌دانستم واقعا این فلسطینی‌ها اینقدر آدم‌های متدین و مؤمن قوی دارند. توی خانواده‌های شهدای خودمان، مادرهای شهدا، اینجا دیدیم، ولی فلسطینی‌ها هم می‌دانیم، خب این طفلکی‌ها ۸۰ سال است در جبهه‌اند. ولی صحنه‌هایی که دیده‌ایم آن خانمی که داشت ازش خون می‌رفت، بدنش مجروح بود، شدید و گفت شوهرم، پسرانم، کی‌کی، همه شهید شدند. «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ». ما تا آخر ایستاده‌ایم. این‌ها آن‌هایی هستند که خداوند می‌فرماید که «مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللَّهِ»؛ این‌ها قطعا بهشتی‌اند. می‌گوید هدفشان غنیمت و پیروزی و خودنمایی نیست. هدف فقط «اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللَّهِ» است. نگاه می‌کنند خدا الان چه می‌خواهد، ما همان کار را می‌کنیم.

دوم این که این‌هایی که رزمنده بودند با این‌هایی که می‌توانستند دفاع کنند و نیامدند، در همان جنگ هشت ساله خودمان، تا همین الان؛ آن‌هایی که مدافع حرم بودند و آن‌هایی که (نه آن‌هایی که می‌خواستند بروند و نشد) آن‌هایی که اصلا نمی‌خواهند، مسخره می‌کنند این حرف‌ها را. این‌هایی که در لبنان و فلسطین و یمن جهاد می‌کنند با آن‌هایی که نمی‌کنند؛ خداوند می‌فرماید هرگز مساوی نیستید. می‌فرماید فداکاران و مرفهین بی‌درد مساوی نیستند. این‌هایی که فقط به فکر خوشگذرانی‌های خودشان هستند. می‌گویند ما با دین و سیاست و دشمن و این‌ها ما کاری نداریم. نه مرگ بر آمریکا و نه مرگ بر فلان. بخور تا می‌توانی. می‌فرماید این مرفهین بی‌درد و مجاهدان مثل هم نیستند؛ این‌ها را یکسان نکنید. هر کس به دشمن پشت کند، هر کس به دشمنان اسلام پشت کند، بگوید تسلیم شویم یا فرار کند، یا مبارزان، مبارزین و مجاهدین را تضعیف کند، خانواده‌های مجاهدین و شهدا را بترساند، تن مردم را بلرزاند، مردم را بلرزاند، همین است.

در یک آیه دیگر می‌فرماید «مُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ»؛ یک عده‌ای در مدینه پشت جبهه‌اند، مرجف هستند. مرجف یعنی مدام دل مردم را می‌لرزانند. مرتب مردم را می‌ترسانند. آقا این کاری که کردید الان این‌جوری می‌شود. تمام چیزش هم این است که قیمت سکه و ارز و حساب بانکی‌اش بالا و پایین می‌رود، ولی مردم را هی می‌ترسانند. پدرمان درمی‌آید، از بین می‌رویم، تحریم‌ها بدتر می‌شود، چی چه کار می‌شود، فلان. یعنی می‌خواهد جامعه را وادار کند به این که بابا تسلیم شویم، ولش کنیم. بگذارید کفار و مستکبرین بر ما مسلط شوند. پیغمبر تنها ماند، ماند. خب حالا این آیه ببینید چقدر امروزی و زنده است. می‌فرماید این‌ها و مرفهین خوشگذران‌ها، عیاش‌ها تسلیم‌طلبان، این‌ها مساوی نیستند. و این‌هایی که می‌توانند دفاع کنند و نمی‌کنند، «کَمَنْ بَاءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ»؛ این‌ها در معرض مستقیم خشم خداوند هستند. و تنها ملاک باید این باشد: رضوان‌الله یک طرف، «سَخَطٍ مِنَ اللَّهِ» یک طرف. سَخَط یا سُخط یعنی خشم. یعنی مشمول خشم خدا قرار می‌گیرید. فکر نکنید این‌جوری است. حالا یک‌وقت یک کسانی می‌خواهند، دلشان با حق است، ولی خب نمی‌تواند، مریض است، پیر است، یا اصلا وظیفه ندارد. وظیفه جهاد ندارد. آن‌ها حسابشان جداست. آن‌ها پاداش جهاد را دارند. یکی از خانم‌ها به نمایندگی از بعضی خانم‌ها آمد پیش پیامبر، گفت آقا ببخشید این تبعیض زن و مرد شد که از یک طرف قرآن، خداوند می‌فرماید که جهاد و شهادت اینقدر پاداش دارد، از یک طرف می‌گوید جهاد بر زن‌ها واجب نیست. زنان حرام نیست برایشان، اما واجب هم نیست. خب آن پاداش شهدا و رزمنده‌ها چه می‌شود که به زن نمی‌رسد؟ پیامبر فرمود کی می‌گوید به زنان نمی‌رسد؟ او پاداشش را با رزم، با شمشیر زدن و جنگیدن به دست می‌آورد، همسرش، مادرش، دخترش با حمایت و صبر و مقاومت، روحیه دادن به او رزمنده و این که تو خاطرت از خانواده و خانه‌ات جمع باشد، همان پاداش او را تو از این طریق به دست می‌آوری. مسیرش فرق می‌کند، پاداشتان یکی است. و تو در پاداش شوهرت که دارد جهاد می‌کند شریک هستی، چون او بدون کمک تو نمی‌تواند برود بجنگد.

آیه ۱۸۶ آل عمران است. می‌فرماید: «لَتُبْلَوُنَّ فِی أَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُم» شما قطعاً و قطعاً و قطعاً با جان و مال‌تان آزمایش خواهید شد. یعنی همه شما در حوزه جان و مال که آسایش و راحتی خودتان را در راه حق از آن می‌گذرید یا نه؟ یا از اموال‌تان در راه حق حاضر هستید بگذرید یا نه؟ یا از هر طریقی دنبال پول و مال هستید و حلال و حرام سرتان نمی‌شود، خداوند با تأکید ممی‌فرماید «لَتُبْلَوُنَّ» در واقع سه‌تا تأکید در این کلمه است یعنی شک نکنید شک نکنید شک نکنید همه شما هم در حوزه بدن و سلامتی و جان‌تان و هم در حوزه مال‌تان قطعاً آزمایش خواهید شد. بعضی‌ها در این آزمایش‌ها شکست می‌خورید، بعضی‌ها تجدید می‌آورید و بعضی‌ها با معدل‌های خوب قبول می‌شوید.

در ذیل این، حضرت رضا(ع) درباره مال و ثروت می‌فرماید: «أَنَّ عِلَّةَ الزَّکَاةِ مِنْ أَجْلِ قُوتِ الْفُقَرَاءِ وَتَحْصِینِ أَمْوَالِ الاْغْنِیَاء» خداوند زکات را واجب کرد. یک آزمایش بزرگ شما در مورد اموال، ثروت، و آن‌هایی که مرفه و ثروتمند هستید آیا کل این ثروت را برای خودت می‌دانی یا سهم فقرا را از اموال خود بیرون می‌آوری، در حد نیازت مصرف کن و بقیه را به خانواده‌هایی که گرفتار و گرسنه هستند بیمار هستند و مشکل دارند بده. حضرت رضا(ع) می‌فرماید یک امتحان بزرگ روزمره، که خداوند در این آیه می‌فرماید این است که آن‌هایی که ثروت‌تان بیش از نیازتان است یعنی همیشه یک مقدار زیادی پول اضافه دارید وضع‌تان خوب است شما سر دوراهی بهشت و جهنم هستید که آیا اموال‌تان را به خانواده‌های محترم، فقرا و مستضعفان مازاد آن را می‌دهید یا نمی‌دهید؟ بدهید بهشتی هستید ندهید جهنمی هستید. یعنی تمام سرمایه‌دارانی که پول دارند ولی به همسایه و فامیل و دیگران و کسانی که گرفتار هستند در شهرهای دیگر، گرفتاران، بیماران، ورشکسته‌ها، می‌تواند کمک کند ولی نکند حضرت رضا(ع) می‌فرماید جهنمی هستید بعد پشیمان می‌شوی و می‌گویی ای کاش اصلاً من این‌قدر ثروتمند نبودم! «لَتُبْلَوُنَّ» بی‌شک، بی‌شک، شک نکنید که امتحان خواهید شد. «ابتلاء» یعنی امتحان، آزمایش؛ و ریشه این لغت یعنی کهنه، فرسوده شدن، ابتلاء و امتحان چون آدم را خسته می‌کند مثل قالی پاخورده، ابتلاء و بلا، بلا یعنی آزمون. این که می‌گوییم یک بلایی سرمان آمد یعنی تمام اتفاقاتی که بد است برای ما سخت است همه این‌ها بلاست. تو در کوره پخته می‌شودی، همه این‌ها ما را کهنه اما قوی می‌کند.

یکی از جاهایی که می‌فرماید آدم‌ها (بهشتی‌ها و جهنمی‌ها) از هم جدا می‌شوند این است که از چه راهی داری پول درمی‌آوری، حق بقیه را داری می‌خوری یا واقعاً داری کار می‌کنی؟ یک امتحان و ابتلاء در ثروت و اموال، این خانه را چطوری به دست آوردی؟ این حساب‌های بانکی چطوری دارد پر می‌شود؟ این سودی که در این معامله‌ها می‌بری چگونه و چقدر است؟ این کار و کاسبی‌ای که داری انجام می‌دهی کار مفیدی است یا مضر به حال جامعه است؟ داری خدمت می‌کنی یا خیانت؟ این‌ها را رشوه است یا با زحمت و تلاش است؟ این یک امتحان. دو) اصلاً از راه حلال خدا به تو پول داده و تو هم خیلی پولدار هستی، امتحان بعدی؛ حضرت رضا(ع) می‌فرمایند زکات واجب شد علت آن هم این است که باید فاصله طبقاتی را در جامعه از بین ببریم. «مِنْ أَجْلِ قُوتِ الْفُقَرَاءِ» خانواده، طبقات و ملت‌هایی که در دنیا گرسنه هستند، می‌دانید از این 7- 8 میلیارد جمعیت بشر، 1 میلیارد آن همیشه گرسنه هستند و شب‌ها گرسنه می‌خوابند. بچه‌هایشان دارند از گرسنگی می‌میرند. آن وقت داخل هر شهر و جامعه‌ای هم خانواده‌هایی هستند که از گرسنگی نمی‌میرند ولی خیلی سخت دارند زندگی می‌کنند. امام رضا(ع) می‌فرماید این بر شما ثروتمندان و پولدارها و سرمایه‌داران واجب شده است مستحب هم نیست بلکه بر شما واجب است و دارید با این ثروت‌تان امتحان می‌شوید. خانواده گرسنه‌ای نباید در شهر شما باشد باید به آن‌ها برسید. این تفسیر امام رضا(ع) در ذیل این آیه است. حالا اصل آیه چیست؟ آیه را می‌خوانم و ترجمه می‌کنیم چون این آیه و چند آیه قبل از آن همه به هم مربوط هستند. «لَتُبْلَوُنَّ فِی أَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ» تردید نکنید همین چند سالی که در این دنیا هستید مطمئن باشید که در این چند سالی که در دنیا هستید، هم با جانتان باید امتحان پس بدهید، هم با ثروتتان. شما دارید امتحان می‌شوید، شما زیر ذره‌بین هستید. خسته هم می‌شوید، فرسوده می‌شوید، چون بلا در آن، همین کهنه شدن و خسته شدن هست، چون امتحان سخت است دیگر، از کوه باید بالا بروی. بعد می‌فرماید که «وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا أَذًى کَثِیرًا». این چون در مورد همان جهاد و جبهه و رزمنده‌ها و این‌هاست، می‌فرماید که و شک نکنید، شک نکنید (باز این هم دو تا سه تا تأکید دارد: لتسمعن)، حتما خودتان را آماده کنید، گوشتان را آماده کنید برای شنیدن هزاران فحش و تهمت و اذیت و اهانت و تحریف. آماده جنگ سنگین تبلیغاتی دشمن باشید. با جانتان دارید امتحان می‌شوید، حالا آنجا چون بحث جهاد است، این که می‌روی جبهه یا نمی‌روی. بعضی‌ها خیال می‌کنند این‌هایی که زمان جنگ می‌رفتند جبهه یا الان دارند در یمن و عراق و سوریه و لبنان و فلسطین و همه جا افغانستان و این‌ها با این‌ها جنگیدند و می‌جنگند، فکر کردند این‌ها مثلا زن و بچه و زندگی ندارند؟ یا دارند، ولی زن و بچه‌هایشان را خیلی دوست ندارند؟ این‌ها دوست ندارند زندگی کنند؟ این‌ها دوست ندارند سالم باشند مثل بقیه؟ این‌ها دوست دارند مثلا فلج بشوند از گردن به پایین ۲۰، ۳۰ سال روی تخت بخوابند؟ یا کور بشوند؟ این‌ها مثلا برایشان فرقی نمی‌کرد؟ چرا! به اندازه ما این‌ها برایشان همین‌ها مهم بود، زن و بچه‌شان. خداوند می‌فرماید که در این لحظه‌ای که دشمن حمله کرده، یک عده‌ای از اموالتان در راه خدا می‌گذرید، کمک مالی می‌کنید به مجاهدین، یک عده‌ای نمی‌کنید. در همان شرایط جنگی هم بازاری‌ها درست می‌کنید، شروع می‌کنید به کلاهبرداری و خوردن. همه‌تان هم ظاهراً مسلمان هستید این امتحان با مال. امتحان با جان. یک عده‌تان سالمید، وظیفه دارید، می‌توانید بروید، می‌بینید دشمن زیاد است، فرار می‌کنید. زمان جنگ، یک عده‌ای باباهایشان پول می‌دادند که بچه‌هاشان معافی بگیرند یا از کشور بروند خارج یا فرار می‌کردند که سربازی که اصلا پایشان به جبهه نرسد. این‌ها خیال می‌کنند برنده‌اند. برنده‌ها بازنده شدند. آن‌هایی که این‌ها می‌گفتند بازنده‌اند، بازنده‌ها برنده شدند. اینجا خداوند می‌فرماید که شما با جانتان امتحان می‌شوید. این که می‌چسبی به پول و زندگیت یا حاضری این‌ها را در راه حق ازش بگذری. دیگر چی؟ سخت است شنیدن حرف‌های دشمن و نیش و زخم‌زبان‌هایی که می‌زنند، مسخره می‌کنند.

شما سر همین قضیه مدافعین حرم می‌دیدید، می‌گفتند این‌ها برای پول دارند می‌روند. خب تو هم برای پول بیا اگر راست می‌گویی، اگر برای پول است. جانش را بدهد، خانواده‌اش را بی‌سرپرست بکند، برای دو قرون پول؟ خب تو هم بیا. همان زمان پیغمبر هم این حرف‌ها را می‌زدند. می‌گفتند این‌هایی که می‌روند با به جنگ دشمن، این‌ها از اینجا بالاخانه‌شان را اجاره داده‌اند. به پیغمبر می‌گفتند یک مشت اراذل و اوباش دور خودت جمع کردی. یک عده گدا و گدول دور خودت جمع کردی. اگر می‌خواهی ما هم بیاییم مسلمان بشویم، این‌ها را جدا کن. ما جدا، ما با این‌ها قاطی نمی‌شویم. این‌ها همه عمله و کارگرند. ما با این‌ها، ما وضعمان، آقا این‌جوری نیست که. دو تا اسلام داریم: اسلام آمریکایی، اسلام فقرا. «وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ...» زیاد زخم‌زبان و فحش و تهمت و مسخره می‌کنندتان، این‌ها را زیاد خواهید شنید. یک جنگ روانی سنگینی علیه شما خواهد شد. هم «مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ» از اهل کتاب، به‌خصوص یهودی‌ها، هم از آن‌ها زخم‌زبان خواهید شنید، هم «وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا»؛ مشرکین، بت‌پرست‌ها. این‌ها همه (با این که این‌ها متدین‌اند مثلا خدا و پیغمبر را قبول دارند، آن‌ها مشرک‌اند، بت‌پرست‌اند، این‌ها که یکی نیستند) خداوند می‌فرماید این‌ها هر دو تیپ‌شان به شما متلک می‌گویند، شما را مسخره می‌کنند، می‌خواهند در دلتان را خالی کنند. می‌گویند این‌ها بازی خوردند دارند جلو می‌روند. به فکر زن و بچه‌هاشان نیستند. این‌ها شستشوی مغزی شدند. این‌ها برای پول دارند می‌روند، برای پول دارند جبهه می‌روند. همین حرف‌ها را می‌زدند. قرآن می‌فرماید خودتان را محکم آماده کنید برای این موج رسانه‌ای که راه می‌اندازند. «أَذًى کَثِیرًا»؛ حسابی اذیت‌تان می‌کنند. نه یکی دو تا اذیت، اذیت کثیر. یعنی این آتش تبلیغاتی دشمن که هی می‌خواهند شما را به شک بیندازند، بترسانند، مسخره‌تان می‌کنند آتش تهیه خیلی سنگینی است. اذی کثیر. تازه آن موقع فضای مجازی و ماهواره و رسانه‌ها که نبوده. همین‌طور دهن به دهن ولی اینقدر جو سنگین است. می‌فرماید آماده شنیدن انواع این چیزها باشید.

«وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا»؛ اما اگر مقاومت کنید و تقوا هم داشته باشید چون بعضی‌ها مقاومت می‌کنند ولی از سر لجبازی! مقاومت کنید اما برای خدا، نه برای لجبازی و یا هیچ چیز دیگری. تقوا داشته باشید، هدفتان خدا باشد و مقاومت کنید. این فحش‌ها، این جوسازی‌ها، این شایعات شما را سست نکند، از جان و مالتان هم حاضر باشید در راه حق بگذرید، «فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»؛ این از آن کارهایی است که اراده‌های قوی می‌طلبد. عزم یعنی اراده. این از آن کارهایی است که اکثر شماها از پس آن برنمی‌آیید. این کار، کار آسانی نیست که این حرف‌ها را بشنوی، سست نشوی. جانت را هم حاضر باشی به خطر بیندازی، اموالت را هم حاضر باشی بدهی. قرآن می‌فرماید این کار سختی است، آسان نیست. همه‌تان نمی‌توانید از پس آن بربیایید. نمی‌کنید. در این حد اراده ندارید. «ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»؛ این از آن اموری است که عزم و اراده‌های قوی می‌خواهد. همه‌تان این‌کاره نیستید. «لتبلون فی اموالکم»؛ شما باید آزمایش مالی بدهید. پول‌پرست هستی یا خداپرست؟ این آزمایش را باید بدهی. چطور؟ آیا حق فقرا و خانواده‌های محروم، مستضعفین، ملت‌های گرسنه، به آن‌ها کاری داری یا می‌گویی به من چه؟ خب حضرت رضا(ع) در ذیل این فرمودند که اصلا خدا زکات را واجب کرده است. ثروتمندان مرفه، باید و واجب است که بخشی از اموال‌شان را به طبقات و خانواده‌ها و افرادی که فقیر و گرسنه هستند بدهند. برای آن‌هاست برای تو نیست برای خداست خدا به تو داده، خدا می‌گوید این‌قدرش برای خودت و این‌قدر را هم باید به آن‌ها بدهی و الا جهنمی هستی. «وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَیْرًا لَهُمْ...» این ثروتمندان، سرمایه‌داران و مرفهین بی‌دردی که خدا این اموال را به شما داده بعد به شما می‌گویند یک بخشی از آن را بده به آن خواهر و برادرت که گرفتار است، یک اتاق نمی‌تواند اجاره کند، مریض دارد نمی‌تواند او را ببرد عمل کند و جراحی کند، چندتا دختر و پسر بزرگ در خانه‌اش دارد نمی‌تواند عروس کند داماد کند یک جهیزیه ساده نمی‌تواند تهیه کند، این آیه می‌فرماید هرچه داری خدا به تو داده، جان تو هم برای خداست چه برسد به مالت، خدا به آن‌ها داده و می‌فرماید به دیگران بده، و نمی‌دهند، خرج جبهه و جهاد نمی‌کنند، خرج فقرا و محرومین نمی‌کنند، می‌فرماید یک وقت خیالات شما را برندارد «هُوَ خَیْرًا لَهُمْ» فکر نکنید این‌ها به نفع شماست، برای شما خیری است. «بل هو شر لهم» همین ثروتی که دارید برای شما خیر نیست، برای شما شر است. همین ثروت و امکانات پدر شما را درخواهد آورد ما با همین ثروت پدر تو را درمی‌آوریم. هم این‌جا کاری می‌کنیم که زجری که از این اموال می‌کشی بیشتر باشد از لذتی که می‌بری و هم اصل حساب و کتاب برای بعد باشد. می‌فرماید این‌ها فکر می‌کنند این پول‌هایی که دارند جمع می‌کنند نه خرج جبهه و جهاد می‌کنند نه خرج فقرا می‌کنند همین‌طور حساب بانکی‌شان بالا می‌رود فکر می‌کنند «هُوَ خَیْرًا لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ» مثل این که شما خیر و شر خودتان را نمی‌فهمید. توهم می‌کنید. بعد می‌فرماید «سَیُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ» تمام این ثروتی که از هر راهی به دست آوردید و نگه داشتید آخرش هم، همه‌اش را خودتان نمی‌خورید به جای شما ورثه‌تان و بقیه می‌خورند. تمام این‌ها در قیامت طوقی بر گردن شما خواهد شد و با تک تک این سکه‌ها و دلارها آن‌جا خواهید دید که چه عذابی خواهید برد چون دیگران را در این‌جا عذاب دادید «وَلِلَّهِ مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» کل آسمان‌ها و زمین و همه ثروت‌ها برای خداست. همه شما می‌میرید و هرچه جمع کردید می‌گذارید و همه این‌ها برای خداست و به خدا می‌رسد. شما یک مدتی با این که چقدر سود کردم و چقدر ضرر کردم سرتان گرم است! اما بعد از مدتی می‌میرید و تمام این‌ پول‌ها این‌جا می‌ماند همه عالم برای خداست و میراث اوست و شما به فرمان خدا عمل نکردید «وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ » این اداهایی هم که درمی‌آورید و همه را توجیه می‌کنید همه این‌ها را خداوند باخبر است. «خبیر» یعنی دقیقاً باخبر است و خداوند همه چیز را می‌داند. کلاه خودتان را برمی‌دارید اما کلاه خدا را نمی‌توانید بردارید چون خداوند اصلاً کلاه ندارد. این بازی‌هایی که سر پول درآوردن می‌کنی از هر راهی پول درمی‌آوری، توچیه هم می‌کنی فقط می‌خواهی بخوری، به رزمنده‌ها، به جبهه، به غزه، به فلسطین، افغانستان، به لبنان، به محرومین، به زلزله‌زده‌ها، به خانواده‌های گرفتار کمک نمی‌کنی و فکر می‌کنی این‌ها به نفع توست. می‌فرماید این‌ها به ضرر توست. هم این‌جا ضرر آن را خواهی دید، پول داری ولی خوشبخت نیستی، هزارتا گرفتاری داری، مسائل مختلف داری، هم این‌ها طوق گردن تو خواهد شد و خداوند همه چیز را با دقت باخبر است.

انشاءالله توضیح این آیه و آیات بعد اگر عمری بود جلسه بعد.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته



نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha