شبکه افق - 10 اسفند 1402

چه نیازی است به مهدی عج؟ (مهدی ع، منتظر بشریت، برای آغاز انقلاب جهانی)

اساتید دانشگاه فردوسی مشهد _ نشست (دست خدا و آخرین حلقه تکامل بشر) _ نیمه شعبان ۱۳۹۶

بسم‌الله الرحمن الرحیم

اسعدالله ایامکم. تبریک عرض می‌کنم محضر اساتید مکرم، برادران و خواهران عزیز.

در شب مبارک نیمه شعبان، یکی - دو نکته به تناسب کسانی که جامعه نخبگان در الیت به حساب می‌آیند و معمولاً برای بقیه تصمیم می‌گیرند چه در لایه‌ دوم، لایه‌های تکنوکراسی و بوروکراسی حکومت‌ها و یک اقلیت کوچک‌ترشان در لایه اول تصمیم‌های ملی و بین‌المللی قرار می‌گیرند خب هم خدماتی به ملت‌هایشان می‌کنند و هم صدمات بزرگی زدند و می‌زدند. من بیشتر ناظر به این دو بُعد و نسبت آن با نهضت عدالت جهانی، بزرگترین انقلاب تاریخ و آن لحظه که واقعاً دهکده جهانی به مفهوم درست آن تشکیل خواهد شد. همه دنیا شهروندان یک شهر جهانی، کل زمین، یک شهر خواهد شد و هر قاره‌ای محله‌ای از آن شهر است با تنوع نژادها، قومیت‌ها، زبان‌ها اما توأم با وحدت اخلاقی، هم‌سطحی در حقوق برادری و برابری، صلح و اخلاق در سطح جهان. یک رژیم واحد حقوقی برای همه، برای کل میلیاردها بشر، یک رژیم اقتصادی برای همه بشریت که همه به سهام فردی و جمعی و جهانی خودشان برسند. آن روزی نژاد منشأ نژادپرستی نشده باشد. ملیت، منشأ ملیت‌پرستی و ملی‌گرایی افراطی و شئونیزم نباشد. هیچ ملت و هیچ نژادی و هیچ قومی نه تحقیر بشود و نه عزیز بلاجهت بشود و نه ذلیل بلاجهت بشود. یک هزارم بشر، امنیت و سوپر امنیت نداشته باشد و بقیه بشریت نه امنیت اقتصادی، نه امنیت اجتماعی، نه امنیت اخلاقی و نه حتی امنیت زندگی با مسائل اولیه‌اش نداشته باشد و هر لحظه در خطر باشد. امنیت برای کل بشر، اخلاق، و معنویت، توحید، برای همه بشر، ما منتظر یک چنین روزی هستیم و این چنین روزی اتفاق نخواهد افتاد الا با بزرگترین انقلاب در تاریخ بشر که بتواند تمام حاکمیت‌های فرعونی، استبدادی، استثمارمحور که بخشی از بشریت را تحقیر می‌کنند و استثمار می‌کنند تا خودشان بیشتر مصرف کنند و آقایی کنند بر مبنای تکبر، بر مبنای تحقیر، بر مبنای غارت و غارت‌شده، دیگر بشر به انواع این تقسیم‌های شیطانی و کافرانه تقسیم نشود. آن روز بزرگ که پیامبر(ص) فرمودند هرگز نه شک کنید و نه مأیوس بشوید و نگویید زمان طولانی گذشت حتی اگر یک روز به قیامت مانده باشد تحقق چنین اتفاق بزرگی به لحاظ نظری ضرورت دارد و به لحاظ عملی قطعیت دارد. بنابراین وقتی ایمان دارید که چنین روزی خواهد آمد نه هرگز از هیچ شکستی مأیوس خواهید شد و نه هرگز از هیچ پیروزی مغرور خواهید شد چون همه پیروزی‌ها تا قبل از آن پیروزی بزرگ، پیروزهای مقطعی است، پیروزی‌های منطقه‌ای است، پیروزی‌های آسیب‌پذیر و موقت است گرچه واجب است. وقتی ایمان داریم که روزی خواهد رسید که تما صاحبان قدرت و ثروت جهان تمام منابع علم و مخازن تجربه و ابزار و تکنولوژی جهان، تمام ملل و نحل، و صاحب آیین‌ها و مکاتب مادی و معنوی شرق و غرب عالم، همه در برابر توحید راستین و عدالت رکن و بلاتأویل و غیر قابل تحریف به زانو درخواهند آمد و توسط آن دست مقدس خداوند یا اصلاح و ویراستاری می‌شوند و مسیر و جهت و سرعت‌شان را با مصالح کل بشر تنظیم می‌کنند یا از سر راه تکامل بشر کنار خواهند رفت و بخش عظیمی از رژیم‌های سیاسی، نظامی، رسانه‌ای، فرهنگی، و اقتصادی در جهان سرنگون خواهند شد. چون عامل اصلی تحقیر بشر هستند. عامل اصلی همه این جنگ‌هایی که در طول تاریخ، این قرن‌ها و هزاره‌ها اتفاق افتاده است همین تیپ‌ها هستند. آن که شنیدیم از امام باقر(ع) می‌پرسند ما شنیدیم وقتی ایشان بیایند به اندازه یک حجامت یا به اندازه یک خون دماغی هم خونی نخواهد ریخت و همه چیز با گفتگو و صلح و صفا پیش می‌رود، امام(ع) فرمودند با مردم و توده‌های بشر، بله، نیازی به درگیری نیست چون برای نجات آمده است آن‌ها را رها می‌کند. ملت‌ها که از خدا می‌خواهند. مستضعفین عالم و آگاهان و صالحان و مصلحان بشر، به سرعت به ایشان ملحق می‌شوند اما گروه‌هایی، اقلیت در تمام کشورها و در سراسر جهان وجود دارند که این‌ها مشغول مکیدن خون بشریت هستند این‌ها سر سفره بقیه نشسته‌اند، بقیه کار می‌کنند این‌ها می‌خورند، بقیه عرق می‌ریزند و این‌ها عرق می‌خورند. بقیه خون می‌دهند و این‌ها خون می‌خورند. این‌ها با گفتگو حل نمی‌شود. حاضر نیستند از سر سفره مفت بلند بشوند با آن‌ها با گفتگو مسئله پیش نمی‌رود از یک طرف گفتگو می‌شود، گفت آن هست، شنود آن نیست. گفت و شنود دو طرفه است. از یک طرف از منطق و رحمت و استدلال حرف می‌زنند همه که گوش‌شان برای شنیدن این مسائل شنوا نیست به همان دلیلی که جاهلیت عرب، مشرکین قریش و سرمایه‌داران دزد مکه جلوی پیامبر ایستادند با این که پیامبر(ص) کاملاً منطقی و اخلاقی حرف می‌زد و هیچ جنگی را پیامبر شروع نکرد. به همان دلیلی که علی‌بن‌ابیطالب ظرف یک حکومت 4 سال و اندی، به اندازه یک دوره ریاست جمهوری تحمل فشار عدالت را نداشتند و 3 جنگ به ایشان تحمیل کردند و بعد هم ایشان را ترور کردند به همان دلیلی که به حکومت امام حسن(ع) بیش از چند ماه مجال ندادند و براندازی شد و حسین‌بن‌علی(ع) در کربلا سر بریده و ذبح شد و... به همان دلیلی که فرعون جلوی موسی(ع) ایستاد. قیصر و سزار در برابر عیسی(ع) ایستاد. نمرود در برابر ابراهیم(ع) ایستاد. به همان دلیل سران سرمایه و قدرت جهانی استکبار جهان در زمان ایشان جلوی ایشان خواهند ایستاد و دشمن توحید و عدل هیچ وقت به اندازه زمان امام زمان(ع) که امام همه زمان‌ها و ولیّ همه عصرهاست، هیچ وقت به این اندازه قدرتمند نبوده است. یعنی شما مجموع نمرود و فرعون و سزار و شاهنشاهی ایران و امپراطوری روم و قریش و همه این‌ها را روی هم بریزید، تجهیزات و تسلیحات‌شان، امکانات و سلاح‌هایشان، تجربه‌شان به اندازه استکبار امروز که نیست. این سلاح‌هایی که این‌ها دارند کجا، سلاح‌هایی که آن‌ها داشتند کجا؟ رسانه‌ها، ابزار مراقبت الکترونیک و نفوذ در حریم خصوصی مردم، پروژه‌های پیچیده برای تغییر سبک زندگی و اخلاق، کثیف‌ترین رفتار را این‌ها تئوریزه و روشنفکری‌اش کردند و می‌کنند. کثیف‌ترین کارها را از ربا تا همجنس‌بازی تا غارت کشورها، همه چیز را تئوریزه‌سازی روشنفکری برایش کردند. از بمب اتم، بمب میکروبی، بمب شیمیایی، میلیاردها ملیارد، هزاران میلیارد پولی که ملت‌ها را غارت می‌کنند و علیه خود آن ملت‌ها استفاده می‌کنند این‌ها همه با هم متحداً در برابر آن انقلاب عدالتخواه جهانی خواهند ایستاد. چون 7 میلیارد بشر دارند حکومت می‌کنند دارند غارت می‌کنند یعنی هر روز که می‌گذرد بخشی از ثروت هر شهروند کره زمین دارد به جیب این‌ها می‌رود.

خب ایشان خواهند آمد و با یک چنین توده متراکمی از توطئه با این همه تجربه، با هزاران سال تجربه جنایت و ظلم، با یک چنین تشکیلاتی در سطح جهان درمی‌افتند و این را پایین می‌کشند. در بعضی از روایات می‌فرمایند 6 ماه، و در بعضی از روایات 8 ماه، شاید بین 6 تا 8 ماه و کمتر از یک سال باشد که یک نبرد سنگینی در سراسر جهان درخواهد گرفت و ظرف این 6 تا 8 ماه، طبق بعضی از روایات تمام مراکز قدرت و ثروت و رسانه استکباری سرنگون خواهد شد یا فلج خواهد شد و از کار خواهد افتاد. بعد دوره سخن گفتن با توده‌های مظلوم، اصلاح نهادهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی در سراسر جهان، تشکیل دولت واحد جهانی و شروع به اجرای عدالت جهانی، کم کردن فاصله ملت‌ها و اقشار و طبقات و تربیت الهی می‌شود. آبادی سراسر زمین. در روایت داریم یک قطعه زمین ناآباد نخواهد بود. همه جا سرسبز و آباد است. بعد از مدتی یک گرسنه نخواهد بود. هیچ کس هم به زور مسلمان نمی‌کنند. روایت داریم ایشان وقتی وارد می‌شوند با مسیحیان بر اساس انجیل، با یهود بر اساس عهد عتیق‌شان و با هر کسی بر اساس آیین مقدسات خودش و با زبان خودشان، با هندو به هندی، با غربی، با اروپایی به زبان‌های خودشان، به رومی، در روایت داریم زبان رومی و بلغار، چنان که می‌دانید اهل بیت(ع) با همه این زبان‌ها با افراد صحبت می‌کردند در مذاکرات علمی حضرت رضا(ع) داریم که ایشان با زبان هندی و زبان فارسی و زبان اروپایی، امام رضا(ع) با این زبان‌ها صحبت می‌کردند و با رهبران ادیان و آیین‌هایی که از غرب می‌آمدند و آن‌هایی که از شرق می‌آمدند. صحبت از منطق و عدالت برای کل بشریت است و صحبت از قدرت در برابر قدرت وقتی که دشمنی که زبان منطق و اخلاق نمی‌فهمد به زور می‌خواهد بشر را همچنان غارت کند. خب فلسفه‌هایی که برای این آیین و برای مسئله غیبت شمردند زیاد است من نمی‌خواهم به آن‌ها اشاره کنم. از پیامبر(ص) هست که در عصر غیبت، مثل خورشید پشت ابر است. خورشید پشت ابر روزهایی که هوا ابری است کاملاً روشن است با این که خورشید دیده نمی‌شود ولی روشن است و روز است همه منافع، تقریباً اکثر نه همه،‌ بسیاری از منافع روز همچنان برقرار است اما نور مستقیم نیست. گرمای مستقیم نیست. گرما کمتر است. و بعضی از برکات خورشید نمی‌رسد. اما خورشید هست. فرمودند مثل خورشید از پسِ ابر، برکات مادی و معنوی او به همه بشر می‌رسد نه فقط به شیعه، ولی به مؤمنین به طور خاص. فواید زیادی دارد به یکی از آن اشاره کنم.

آیین الهی یعنی توحید و عدالت خالص، در طی زمان هرچه بیشتر می‌گذرد، هزار و اندی سال از پیامبر اکرم(ص) گذشته است. از آخرین رسول خدا، ممکن است چند هزار دیگر هم طول بکشد. تا همین الآن بسیاری از آموزه‌های الهی تحریف شده است. ادیان الهی تحریف شدند. همین دین هم تحریف می‌شود. ا مام زمان که تشریف می‌آورند ایشان همان اسلام اصلی را می‌خواهند بگویند منتهی این‌قدر برای مردم حتی برای مسلمان‌ها و شیعه‌ها این مطالب ناآشناست و این‌قدر از حقایق توحیدی و الهی فاصله گرفتیم که می‌گویند این آقا کیست یک دین جدید آورده است! می‌دانید که در روایت است که وقتی ایشان قرآن را می‌گوید مسلمان‌ها می‌گویند این آمده «بکتاب جدید» این که این می‌گوید قرآن نیست. این‌قدر قرآن تحریف می‌شود. در همین قرآن موجود، من نمی‌دانم ما چطوری این قرآن را می‌خوانیم که اصلاً نمی‌فهمیم که اگر درست بخوانیم زندگی ما را زیر و رو می‌کند و ما را زیر سؤال می‌برد. ما هم می‌خوانیم هم خوش‌مان می‌آید، هم تأیید می‌کنیم می‌گوییم صدق‌الله العلی العظیم و رد می‌شویم! اصلاً نمی‌دانیم چطوری می‌خوانیم؟ این‌ها دارد توی گوش ما می‌زند. یک قرآن ساکت و خنثی کردیم، قرآن را خنثی می‌خوانیم! خب امام زمان قرآن را درست می‌خوانند. ایشان شریک‌القرآن است. قرآن را درست می‌خواند. وقتی ایشان می‌آید می‌گویند «یأتی بکتاب جدید» بعضی‌ها می‌گویند قرآن نیست یک کتاب دیگر است. «یأتی بقضاء جدید» دادگاه‌ها و دادگستری‌هایش یک جور دیگر است. دادگستری اسلامی‌های قلابی نیست قاضی‌اش یک طور دیگر است فضای دادگاه‌هایش یک طور دیگر. «یأتی بأمر جدید» یعنی همین اسلام همان موقعی که هستند آن موقع همین اسلام غیر از اسلامی است که امام زمان می‌گوید. تشیعی که ما می‌فهمیم غیر از آن چیزی است که ایشان می‌گوید ایشان می‌گوید این که یک چیز دیگری شد. جالب است بسیاری از مسلمان‌ها، حالا بعضی از مردم که بی‌دین هستند نه نماز، نه روزه، اهل شراب، فساد، گناه، این‌ها قلابی هستند بخشی از این‌ها جلوی امام زمان می‌ایستند و می‌خواهند به امام زمان آموزش قرآن بدهند «یتأولون علیه بالقرآن» به امام زمان می‌گوییم آقا بنشین تا به شما قرآن یاد بدهیم این که شما گفتید قرآن نیست این است! ماها می‌خواهیم به امام زمان قرآن یاد بدهیم! پس یکی هم پاسداری از آیین حق مطلق الهی است و دیگر سلیقه‌بازی‌ها، افکار شخصی، گرایشات، مذهب‌سازی‌ها، فرقه‌سازی‌ها، برداشت‌های افراطی و تفریطی، خودمحورانه، منفعت‌طلبانه، برداشت و تفسیر آدم‌های نفوذی و دستبرد زدن به مفاهیم آسمانی برای تأمین و گسترش مفاسد، برای تأمین منابع، باعث شده که بخشی از مفاهیم اسلامی و الهی اصالت خود را از دست بدهد تا همین الآن هم بخشی اصالت خود را از دست داده است یعنی اسلام خالص دقیق دست ماها از آن کوتاه است همه ما به بخش‌هایی از اسلام دسترسی داریم، گزینشی، مقطعی، این آیه را می‌بینیم، آن ده‌تا آیه را نفهمیدی، دوتا حدیث دیدید و سند آن را درست بررسی نمی‌کنید و درست نمی‌فهمید و اشتباه می‌فهمید، دویست‌تا حدیث دیگر است باید این‌ها را در رابطه با هم بفهمید و... مثل یک آب زلالی که باران می‌آید از آن بالای قله و آب زلالی از چشمه می‌جوشد، چقدر صاف است؟ هیچی توی آن نیست ولی همین‌طور که می‌غلطد و از بالای کوه می‌آید و جنگل و بیابان، لجن‌زار، از توی شهرها و روستاها رد می‌شود بعد از 20 کیلومتر می‌بینید این آب اصلاً آن آب نیست. ولی این آب همان آب است ولی همان آب نیست! این همان اسلام است ولی اسلام نیست. این تشیع و مکتب اهل بیت(ع) است ولی آن نیست. این‌ها هست هزارتا زهر ماری هم قاطی آن کردند! دشمنان دانا و دوستان نادان، به لحاظ نظری و به لحاظ عملی. از مغزهای علیل این و آن عبور کرد آن صفایش را یک جاهایی از دست داده، یک چیزهایی را داخل آن کردند و یک چیزهایی را کم کردند، معنی کلمات را عوض می‌کنند یک جایی به اسم آرایش، یک جایی به اسم پیرایش، یک جایی می‌گوید می‌خواهم اسلام خالص بگویم ولی ناقص می‌کند. اسلام ناقص را به عنوان اسلام خالص می‌گوید، یکی می‌گوید می‌خواهم درست آن را پردازش کنم که مخاطب درست بفهمد شروع به آرایش آن می‌کند آرایشی که آن چهره اصلی را می‌گیرد. بعضی‌ها را دیدید که این عمل‌های جراحی را می‌کنند که خوشگل بشوند از اولش ده بار زشت‌تر می‌شوند. عکس‌های قبل و بعد عمل‌شان را در اینترنت می‌گذارند بعضی از همین هنرپیشه‌های بزرگ دنیا را، خیلی دلم برایشان می‌سوزد اولش قیافه‌شان تقریباً مثل آدم بود بعدش دماغش را این‌قدر کَنده تا آن مغزش دارد از توی دماغش دیده می‌شود، لب‌هایش را کلفت می‌کند یک طوری می‌کند بعد خود‌شان خیلی خوش‌شان می‌آید! چون دقیقه به دقیقه هی نگاه می‌کند مرد یا زن، برایش طبیعی می‌شود ولی یک کسی که یک دفعه نگاهش می‌کند می‌بیند یک چیز خطرناکی شده است ترسناک شده است. با اسلام ما چنین کاری کردیم! با تشیع چنین کاری کردیم! بخشی آن عمدی است و بخشی غیر عمدی است، جای اصل و فرع را گاهی عوض کردیم، از دین و مذهب کاریکاتور ساختیم. می‌دانید کاریکاتور همان آدم است ولی گوش آن را دو برابر می‌کشد دماغ آن را نصف می‌کند و چشم آن را دوبرابر می‌کند! این همان است ولی خنده‌دار است لذا شما کاریکاتور هرکس را می‌کشند تا نگاه می‌کنید می‌فهمید این فلانی است راست است اما دروغ است. قیافه او خنده‌دار نیست ولی این را که نگاه می‌کنید خنده‌تان می‌گیرد. اسلام کاریکاتوری، تشیع کاریکاتوری، دین کاریکاتوری، اغلب ما با کاریکاتور دین مواجه هستیم در آن تعادل نیست. اصل و فرع آن معلوم نیست، اصل می‌شود فرع،‌ فرع می‌شود اصل. سوء استفاده‌ها از آن می‌کنند هرکس به جامعه دینی آمد زورش رسید با اصل آن مبارزه کرد گفت کربلا و قبر امام حسین را به آب ببندیم نابودش کنیم زورش نرسید گفت خودم برای امام حسین عزاداری می‌کنم. خودم دمِ در مجلس می‌نشینم و یک حسین دیگر برایتان می‌سازم خب با تمام دین همین کار را کردند با امام زمانش همین کار را کردند. دیدید بعضی‌ها می‌گویند دیگر نیمه شعبان را سیاسی نکنید، امام زمان را سیاسی نکنید بگذارید ما با آقایمان حال کنیم. امام زمان اگر سیاسی نیست پس چیست؟ اصلاً امام زمان برای چه می‌آید؟ جز سیاست؟ تمام روایت می‌گوید ایشان برای عدالت جهانی می‌آید برای مبارزه با ظلم در تمام جهان، مبارزه با ظلم صاحبان قدرت، ثروت، تعلیم و تربیت فاسد، مگر سیاست چیست؟ مگر همین سیاست نیست؟ ما از امام زمان سیاسی‌تر که نداریم، نیمه شعبان امام زمان را هم می‌گویند غیر سیاسی‌اش کنید تفکیک امام زمان از سیاست، یعنی تفکیک عدالت جهانی از سیاست، عدالت که همان سیاست است. آقا امام حسین را سیاسی‌اش نکنید بگذارید ما با عاشورا و ارباب‌مان حال کنیم منظورش این است که چهارتا ظرف اضافه شله بخورم. این حال کردن با ارباب است. خب امام حسین(ع) اگر در کربلا سیاسی نبوده کدام اتفاق در تاریخ اهل بیت(ع) سیاسی بوده است؟ اگر عاشورا سیاسی نبود؟ کسی که می‌گوید «مثلی لایبایع بمثله» نه این که من با یزید بیعت نمی‌کنم بلکه مثل منی هم تا ابد نباید با مثل یزیدی بیعت کند. یعنی فرمان انقلاب، علیه همه قدرت‌های فاسد در جهان. این سیاسی نیست؟ بیعت مقوله سیاسی است. این سیاسی نیست؟ با مولا علی بگذارید عشق کنیم. شب نوزدهم و شب بیست و یکم، عرق‌خورها، زناکارها، رباخوارها بیایید یک قطره اشک بریز همه‌اش بخشیده می‌شود. یک سال ربا بخور و دروغ بگو و بی‌ناموسی کن، کلاهبرداری کن، بعد بیا آن‌جا ده دقیقه روضه گوش کن تمام می‌شود. پس کل حرف‌های انبیاء دروغ بوده و کل قرآن دروغ است. کل روایات و سیره اهل بیت(ع) دروغ است خود اهل بیت به ماها می‌گویند شما شیعه نیستید. شما حداکثر اگر راست بگویید دوستدار ما هستید ما را دوست دارید. می‌آیید زیارت، عزاداری می‌کنید، چراغانی می‌کنید، شله می‌دهید این است بیشتر نیست. شما که شیعه نیستید. گفت شیعه چه کسی است؟ گفت شیعه کسی است که اگر در شهر او یک فقیر، یک برهنه، یک گرسنه و یک بیمار است و این به او سر نزند و آنچه دارد با او تقسیم نکند شیعه ما نیست کجا شیعه هستید؟ در روایت فرمود شیعه اصلاً از مرگ نمی‌ترسد چه برسد به شهادت؟ دروغ نمی‌گوید حتی اگر ورشکست بشود. دروغ نمی‌گوید. هرجا مظلوم است شیعه می‌رود کنار او می‌ایستد ولو آن طرف دنیا یک مظلوم غیرمسلمان. شیعه مگر مال حرام می‌خورد؟ در شهرتان اگر یتیمی است که اشک می‌ریزد و کسی او را نوازش نمی‌کند آن شهر لامذهب است. امام(ع) فرمودند شهر مسلمان یک یتیم و یک کودک نباید گریه کند در حالی که مشکلی دارد و کسی به داد او نمی‌رسد. خود تشیع هم تحریف می‌شود بالاخره امام ازمان داریم مطمئن هستیم که دین کامل جامع مانع راستین خالص ثابت نزد اوست اگر تمام عالم بسوزد و نابود بشود یک صندوق نسوزی هست که اسناد اصلی اعتبار توحید، اسلام و تشیع آنجاست و این مرد جهانی است، این مرد فقط برای نجات شیعه نمی‌آید بلکه برای نجات کل بشر می‌آید. آن صندوق دیگر در هیچ آتش‌سوزی نسوزد و دچار حریق نشود، اسناد و مدارک اعتبار توحید در عالم بشر آن‌جاست آن صندوق قلب امام زمان(عج) است. آن صندوق نسوز دائمی که تا قیامت خواهد بود و باید باشد تا وقتی که جهان را به یک جامعه و مدینه فاضله‌ای تبدیل کند در ردیفی که خدا و انبیاء همه خواستند و اهل بیت همه در آن راه شهید شدند برساند. آن صندوق اسرار و اسناد الهی است توحید خالص با همه اصالت‌هایش، عدالت خالص، آن‌جاست در زمان ایشان این‌طوری نیست که کسی نتواند گناه کند، در زمان ایشان هیچ حکومتی، یعنی صاحبان قدرت و ثروت و رسانه، بشر را به سمت کفر و شرک و گناه هول نمی‌دهند. الآن هول می‌دهند. الآن تمام قدرت در دنیا دست فاسدهاست. دست مشرکین است، دست کفار است، دست فاسق‌ها و فاسدهاست. فاسد و مفسد هستند. سالم ماندن و رشد کردن، و به حقوق مادی و معنوی رسیدن در دنیا الآن سخت است. شیب جهان به سمت فساد است. به سمت ظلم و گناه است. آن موقع شیب جهان به سمت توحید و عدالت خواهد بود. یعنی آدم شدن که الآن سخت است آن موقع آسان خواهد شد. آن موقع فاسد شدن سخت‌تر می‌شود. حکومت‌ها دیگر به هیچ کس ظلم و فساد و گناه نمی‌کنند. فساد و گناه و ظلم از بالا به هیچ کس تحمیل نمی‌شود. حکومت‌های جهان توحیدی و الهی و عادلانه می‌شود. بعد می‌ماند خود بشریت، آن‌ها هم تربیت می‌شوند. در روایت داریم که امام زمان عقل بشریت را ارتقاء می‌دهد و شعور بشر بالا می‌رود. اخلاق، انسانی‌تر، انسان، اخلاقی‌تر می‌شود اما نه این که کلاً گناه و ظلم برطرف بشود. خب این سینه امام زمان(عج)، روح بلند امام زمان، قلب مقدس امام زمان(ع) یک چنین نقشی را دارد و ایفا می‌کند و آیات الهی آن‌جا محفوظ است. این عالم به لحاظ معنوی به امام زمان تکیه داده است. در کره زمین زندگی انسانی به انسان کامل که ایشان است تکیه داده است. یک عده‌ای در این هزار و اندی‌سال با امام زمان ارتباط ویژه از نزدیک داشتند و دارند. دلایل مختلف کلامی هم برای این قضیه هست و هیچ منع عقلی – تجربی ندارد و تجربه هم شده است. ما اشخاصی در این مدت داشتیم که چند ساعت یا چند دقیقه خدمت ایشان رسیده‌اند. کسانی داشتیم که چند هفته، و چند ماه، کسانی داشتیم که چند سال با ایشان بوده‌اند. ولیّ ناشناخته خدا. اولاً این‌طوری نیست که بگوییم یک روحی از توی دیوار آمد و رفت، امام زمان بود و رفت. یا یک مرتبه یک نوری آمد و رفت. نخیر. طبق بعضی از روایات که گفته‌اند خیلی طبیعی مثل من و شما رفت و آمد می‌کنند. ایشان ماها را می‌شناسند ما ایشان را نمی‌شناسیم. در بعضی از قواعد زندگی مثل ما هستند و در بعضی‌هایش مثل ما نیستند. حضرت عیسی(ع) الآن عمرشان چقدر است؟ الآن سال 2017 میلادی است حضرت عیسی(ع) الآن دوهزار و 17 سال‌شان است. تمام مسیحیان هم معتقدند که ایشان هست و برمی‌گردد. یهودیان می‌گویند هنوز عیسی نیامده است و العیاذبالله می‌گویند آن عیسی‌بن‌مریم متقلب بود کلاه یک عده را برداشت و دجال بود – العیاذبالله- مسیح هنوز نیامده است! اغلب مسیحیان معتقدند که حضرت عیسی(ع) برمی‌گردند و ظهور می‌کنند مسلمان‌ها هم معتقدند و روایت از پیامبر(ص) داریم که حضرت عیسی(ع) در رکاب حضرت مهدی(عج) می‌آیند و تشریف می‌آورند ما در خود قرآن، دست‌کم راجع به چند پیامبر، راجع به غیبت‌های کوتاه مثل غیبت چهل روزه حضرت موسی(ع) در کوه طور، تا غیبت‌های طولانی داریم. حضرت عیسی(ع) الآن 2017 سال است که زنده هستند. آیا دقیقاً مثل ما در عالم طبیعت و مادی هستند با تمام احکامش الا چند مورد؟ آیا در آسمان چهارم هستند یعنی در عالمی هستند که نه مرگ به معنی کامل تفسیر می‌شود نه زندگی مادی مثل ماست؟ همه این‌ها بحث می‌شود حتی راجع به غیر رسولان ما چنین چیزی را داریم. جناب خضر که قرآن اسم ایشان را نمی‌آورد اما یک جا اشاره می‌کند که ما هم ولیّ شناخته شده الهی مثل حضرت موسی(ع) داریم و هم مثل جناب خضر(ع) ولیّ ناشناخته خدا داریم. جناب خضر را هیچ کس نمی‌شناسد حتی حضرت موسی(ع) هم ایشان را نمی‌شناخته، چطوری حضرت خضر(ع) در قرآن چند مورد را نقل می‌کند که مشکلات را حل می‌کرد که حضرت موسی(ع) چون سرّ آن را نمی‌دانست اعتراض می‌کرد باز موسی می‌گفت اگر قرار شد با من بیایید من می‌دانم چرا دارم این کار را می‌کنم. چون حضرت موسی(ع) به ظواهر قضاوت می‌کرد و می‌گفت چرا کشتی این خانواده فقیر را غرق کردی؟ چرا این دیوار را خراب کردی؟ چرا او را زدی کشتی؟ همه‌اش خیر و مصلحت بود دفاع از حقوق انسان بود و چون حضرت موسی(ع) نمی‌دانست که وجه آن چیست اعتراض می‌کرد. آخرش هم به موسی(ع) گفت دیگر وقت جدایی است. حق هم داری کسی که سرّ قضیه را نمی‌داند، نمی‌تواند صبر کند. شما سرّ آن را نمی‌دانید اما حالا به تو سرّ آن را می‌گویم ولی از هم جدا می‌شویم. می‌فرماید آن کشتی را غرق کردم برای این که آمده بودند داشتند حکومت را مصادره می‌کردند اگر غرق نمی‌کردم این‌ها بیچاره می‌شدند غرق کردم که بعدش دربیاورند کشتی داشته باشند. آن دیوار زیر آن گنج قایم کرده بودند، آن بچه چی بود و... خب هم ولی‌ای داریم که عمر طولانی داشته و دارد و حتی پیامبر بزرگی مثل حضرت موسی(ع) ایشان را به جا نمی‌آورد نمی‌شناخت. اهمیت این آدم و حکمت این آدم را نمی‌دانست. پیامبر(ص) فرمودند به خدایی که من را به پیامبری برگزید ایشان از وقتی که متولد می‌شود تا وقتی که عدالت و نهضت جهانی برپا خواهد شد تمام بشر از آن سود می‌برند. در عصر غیبت زندگی از آن نور می‌گیرد مثل خورشیدی که پشت ابرهاست و شما حتی وقتی پشت ابر است به برکت آن خورشید زنده‌اید. او دارد کار خودش را می‌کند دارد به شما زندگی می‌دهد راهنمایی‌تان می‌کند فضا را برای شما روشن می‌کند غیر از این تعلیم و تربیت غیر مستقیم عمومی یک کسانی تعلیم و تربیت خصوصی مستقیم داشتند و دارند. البته حقه‌باز و کلاهبردار هم این وسط زیاد است. بعضی‌ها توهم می‌کنند. بعضی‌ها هم کلاهبردار هستند. همین الآن چندتا امام زمان در زندان داریم، دو – سه‌تا خدا داریم. پیامبر داریم، چندتا حضرت عیسی(ع) داریم. زن امام زمان داریم. ما در زندان چندتا خدا داریم. فقط هم این‌جا نیست ما الآن در اروپا یک عالمه مسیح داریم! صدها مسیح که ادعا می‌کنند حضرت مسیح هستند و برگشتند. در کشورهای اسلامی، سنی و شیعه. ضمن این که بدانید مسئله مهدویت مسئله شیعی نیست صدها روایت در منابع اهل سنت داریم اعتقاد به حضرت مهدی(ع) و این که ایشان فرزند علی و فاطمه و فرزند پیامبر هستند این جزو ضروریات شیعه نیست و جزو ضروریات اسلام است و جزو ضروریات اسلام نیست بلکه جزو ضروریات همه ادیان ابراهیمی است. و جزء ضروریات همه ادیان ابراهیمی نیست جزو ضروریات اغلب آیین‌های معنوی و به اصطلاح عرفانی غیر ابراهیمی است. همه منتظر هستند. بودایی‌ها الآن منتظر هندوی سیزدهم هستند! در هندوئیزم انتظار آن کسی که بودا در بودیزم نامیده می‌شود هنوز هست. هندوهای بت‌پرست هنوز منتظر بودای آخرالزمان هستند. بودایی‌ها هستند، مسیحی‌ها همین‌طور، زرتشتی‌ها هم در آیین زرتشت در جزئیات آن با اسم بحث می‌شود که مصلح کل خواهد آمد. حتی آیین‌های مادی که خدا و آخرت و انبیاء را قبول ندارند به اصلاحات جهانی آخرالزمانی معتقد هستند. کمونیست‌ها می‌گفتند ما منتظر کمونیزم آخرالزمان هستیم. جامعه بی‌طبقه، بی‌دولت، بی‌دین در آخرالزمان. برابری مطلق، بدون هیچ مالکیت خصوصی. لیبرال‌ها هم که با آخرالزمانی‌ها مخالف بودند تهش گفتند پایان تاریخ. پایان تاریخ همین آخرالزمان است گفتند end تاریخ! end تاریخ نظام لیبرال – دموکراسی و نظام سرمایه‌داری است. پس یک اصلی است که همه با دین، بی‌دین، مسلمان و غیر مسلمان، مشرک، موحد همه این مسئله آخرالزمان جزو مبانی‌شان است. کمونیست‌ها آخرالزمان کمونیستی، نظام لیبرال سرمایه‌داری آخرالزمان سرمایه‌داری را دارد و چپ و راست این مسئله را دارند امام زمان مثل احضار ارواح و یک نوری یک مرتبه بیاید و برود!‌ بعضی‌ها توی مجلس‌ها می‌گویند آی یک نوری آمد بعد معلوم می‌شود خودشان چراغ قوه می‌اندازند! یا بعضی‌ها توهم می‌کنند، بعضی‌ها هم کلاهبردار و کلاش هستند. امام زمان بازی از هزار سال پیش بود حتی قبل از تولد امام زمان. چون پیامبر(ص) فرموده بودند مهدی از نسل من ظهور می‌کند می‌دانید قبل از تولد امام زمان(ع) شما امام زمان قلابی دارید هنوز ایشان متولد نشدند و چقدر آیین‌سازی. این بهاییت چیست؟ بابی‌ها دو گروه شدند ازلی و بهایی. این‌ها دوتا برادر بودند بعد از علی محمد باب، این دوتا گفتند حالا ما پیامبر و مصلح هستیم و بعد هر دو ادعای خدایی کردند و بین دوتا برادر سر خدایی دعوا شد یکی صبح ازل بود و یکی این بهاءالله بود. بهایی‌ها و ازلی‌ها دو فرقه شدند و بعد ازلی‌ها کم شدند. بین این دوتا گروه یک مقدار بهایی‌ها برنده شدند و بعد هم انگلیس‌ها و روس‌ها از این‌ها حمایت کردند بعد هم صهیونیست‌ها و آمریکایی و معمولاً یک فرقه جاسوسی بودند اغلب. این بدنه‌شان را نمی‌گویم این بیچاره‌ها قربانی‌ها هستند چند هزار بهایی همیشه بودند همه فرقه‌ها یک چند هزارتا آدم دارند در دنیا هیچ فرقه‌ای نیست که از این تعداد کمتر داشته باشد. این از حوزه عتبات در کربلا و نجف شروع شد و جزو پیروان خاص علیمحمد باب یکسری از طلبه‌ها بودند. اولین حلقه منحرفین بازاری‌ها و طلبه‌های متدین منتظر امام زمان(ع) بودند این اول اعلام کرد من باب مهدی هستم یعنی رابط مهدی هستم نائب خاص مهدی هستم بعد اعلام کرد یک عده‌ای کاملاً حرفش را پذیرفتند و بازی‌اش را خوردند، بعد از مدتی گفت من خود مهدی هستم نمی‌خواستم بگویم. بعد از یک مدتی دید این‌ها مهدویت او را هم قبول کرد گفت من پیامبر جدید هستم ما هرچه که پیامبران قبلی، عیسی مسیح، ایراهیم، و پیامبر اسلام گفته، همه را قبول داریم ولی دوره این‌ها گذشته است من پیامبر جدید هستم بعد از یک مدتی هم ادعای خدایی کرد. گفت همانطو رکه مسیحی‌ها می‌گویند مسیح پسر خداست من هم خدا هستم. پشت جلد قرآن نوشته بوده تاریخ تولد «من لم یلد و لم یولد» تاریخ تولد کسی که نه به دنیا آمده و نه بچه دارد و نه پدر و مادر دارد ولی تاریخ تولدش را نوشت! خب این‌ها این‌طوری قدم قدم آمدند. بعد هم - خدا رحمت کند - امیرکبیر این علیمحمد باب را نشاند و گفت اول مناظره باید بکنید و ثابت کنی و در مناظره‌ها شکست خورد مدام توبه می‌کرد و بازدوباره، بعد امیرکبیر گفت خب پس باید اعدامش کرد. بعد که اعدام شد دوتا از مریدهای او این بهاءالله و برادرش صبح ازل، گفتند که نمی‌شود که خدا نباشد، این که رفت، حالا ما خدا هستیم. و بین دوتا برادر دعوا شد. پس مسئله از امام زمان بازی شروع شد و به بهائیت رسید. یک عالمه فرقه‌های انحرافی این‌طوری ما داریم. چند وقت پیش آدم معمم دیدم که رو به کربلا نماز می‌خواند! می‌گوید مگر نیست که می‌گویند باطن دین ولایت است آن قبله ظاهر است اما قبله باطن این‌جاست رو به کربلا و امام حسین(ع) نماز می‌خواند! دین‌سازی، فرقه‌سازی، مذهب‌سازی، به اسم حب اهل بیت و ولایت اهل بیت. امام(ره) یک وقتی گفت این ولایتی‌های بی‌دین. ولایتی واقعی خود امام بود نه شماها. و یک عده واقعاً با امام زمان ارتباط داشتند و دارند ولی این‌ها به کسی نمی‌گویند. این‌هایی که می‌گویند یک مشکلی دارند. یک بار شما شنیدید امام این حرف را زده باشد؟ آیا کسی باور می‌کند که امام این حرکت عظیم را که مسیر تاریخ بشر را تغییر داد این نهضت عظیم ارتباطی با امام زمان نداشته باشد؟ این‌هایی که معمولاً می‌گویند ما با امام زمان ارتباط داریم و هر روز با هم چایی می‌خوریم حقه‌باز و کلاهبردار هستند بعضی‌هایشان هم جاسوس هستند و یک عده‌شان هم مشکل ذهنی دارند و اهل توهم هستند. چند سال پیش یکی به من زنگ زد گفت از طرف امام زمان برای شما پیغام دارم گفتم تا الآن ایشان 7- 8 بار توسط کسان دیگری به ما پیغام دادند! به شما چه گفتند؟ گفت من نمی‌توانم این‌جا بگویم من کرج هستم باید بلند شوی بیایی کرج! گفتم که خب همان اولش را بگو ببینم چه گفتند؟ گفت یک مسائلی است و... یک چرندیاتی گفتند، گفتم پس سلام من را به ایشان برسان و بگو من الآن گرفتارم انشاءالله شما نهضت‌تان را شروع کنید بعد من به شما ملحق می‌شوم.

زمان جنگ یادم هست یکی پیدا شد خیلی هم حرف‌هایش را باور کرد چون یکسری کارهای عجیب و غریب هم می‌کرد. بعد گفته بود برای آقای خمینی پیغام ببرید و بگویید من از طرف آقا برای شما پیغام دارم! امام گفته بود ایشان سه‌تا سؤال از امام زمان بپرسند مطمئن شوم خدمت ایشان شرفیاب می‌شوم. یک سؤال در حوزه عرفان نظری و فلسفی بود که از ایشان بپرسید جواب این سؤال چیست؟ یکی هم گفته بودند من چند سالی است یک انگشتری را گم کردم آن کجاست؟ یک سوال دیگر هم بود. این سه‌تا را که به او گفته بودند او گفته بود شما از مسیر حضرت دور هستید منحرف هستید! یک عده روانی توهمی داریم و یک عده هم فاسد و دروغگو و کلاش هستند. اما واقعاً یکسری هم خدمت حضرت رسیدند و می‌رسند و این‌ها به کسی نمی‌گویند. این‌ها افرادی هستند که چنان با علم و تقوا اوج گرفتند که امام زمان درست است پشت ابر است امام زمان این ابر پایین نمی‌آیند پیش ما، تا ظهور بشود. اما یک عده هستند که می‌توانند بالای ابر بروند ارتفاع می‌گیرند و این‌ها خدمت ایشان می‌رسند و حجاب و مانع برای این‌ها نیست. آفتاب را نمی‌توانید پایین ابر بیاورید تا همه ببینند خودش خواهد آمد آن وقتی که خداوند اراده کند. خود امام زمان هم منتظر اذن ظهور هستند. ایشان هم منتظر هستند. در انتظارات غلط اشتباه بزرگ است. ما این پایین ابرها هستیم باید همین‌طور جرعه جرعه با واسطه بنوشیم ولی کسانی داشتیم و داریم که فراتر از این‌ها بودند اما این‌ها حق ندارند به جایی اعلام بکنند کاسبی راه بیندازند، مریدبازی کنند. این‌هایی که کاسبی و سروصدا و مریدبازی راه می‌اندازند این‌ها یا مخ‌شان عیب دارد و روانی هستند یا فاسد هستند.

یکی از حضار: وضعیت موجود، وضعیت مطلوب و راه رسیدن به وضعیت مطلوب چیست؟ ملاک تشخیص چیست؟ (ادامه سوال نامفهوم)

جواب استاد: این چیزهایی که دشمن دلش می‌خواهد بیاید ولو خودشان دشمن نباشند به این‌ها رأی ندهید. راجع انتخابات می‌فرمایید که من بگوییم به چه کسی رأی بدهید به چه کسی رأی ندهید؟ من می‌گویم به چه کسی رأی ندهید اما نمی‌توانم بگویم به چه کسی رأی بدهید! این سؤال خیلی مهم است ولی یک بحث کلی و مفصل است و یک وقت جدا می‌خواهد.

یکی از حضار: نامفهوم

جواب استاد: نظرسنجی‌ها را من نمی‌دانم. نظرسنجی‌ها در همین سایت‌ها هست که شما هم دیدید. آقای چیز دارد می‌آید پایین، آقای چیز و آقای چیز دارند بالا می‌روند کلاً این سه‌تا آقای چیز خیلی دارند به هم می‌رسند. این نظرسنجی است که من دیدم.

یکی از حضار: نامفهوم

جواب استاد: من واقعاً نمی‌دانم. من امروز در خبرها خواندم، من واقعاً نمی‌خواهم وارد بحث‌های انتخاباتی و روز بشوم، به دلایلی. یکی‌اش این است که تمام این سؤالاتی که می‌پرسید شماها جوابش را بهتر از من می‌دانید و من واقعاً اطلاعات خاصی ندارم اما امروز در خبرها دیدم - نمی‌دانم راست است یا دروغ است – اگر راست باشد که گفتند در روستاها رفتند و یک چیزهای عجیب و غریبی گفتند. خب این‌ها را باید همین الآن جلویشان را بگیرند. رأی‌سازی، قانون اساسی صریح می‌گوید، قانون انتخابات می‌گوید، خرید رأی، فریب افکار عمومی. اگر یک روزی بشود که، چون هرکس کارنامه‌ای دارد و کارنامه‌اش را شفاف بگوید این‌طوری نشود که بگوید نگو تا نگویم! بگویی می‌گویم! خب اگر چیزی نیست چرا بگویی؟ اگر چیزی هست چرا تا حالا نگفتی؟ اگر هست الآن دیگر نباید بگویی اگر، باید بگویی. باید یک جوری بشود که در افکار عمومی، حاکمان، نامزدها، هرکسی که از هر جناحی هستند کاملاً شفاف باشند.

ببینید امیرالمؤمنین(ع) معیار حکومت شیعی را فرمودند. ایشان فرمودند من بر شما حکومت کردم در حالی که نه یک دروغ به شما گفتم و نه حتی یک مسئله حکومتی و اجتماعی، یک تصمیم حکومتی را از شما کتمان و مخفی نکردم. «ما کتمت و ما کذبته» نه به شما دروغ گفتم و نه چیزی را مخفی کردم به جز موارد اطلاعاتی – امنیتی. مسائل جنگ را، که اگر می‌آمدم آن‌ها را به شما شفاف بگویم دشمن هم مطلع می‌شد من فقط آن‌ها را مخفی کردم نه از شما، بلکه از دشمن. چون بعضی‌ها می‌گویند محرمانه، از ملت محرمانه می‌کنند ولی دشمن خبر دارد! برای ما محرمانه است! این خیلی چیز جالبی است. با فلان شرکت اقتصادی و سرمایه‌داری اروپایی معامله می‌کنند آن‌ها خودشان می‌دانند که اون چیست این‌جا می‌گویند توضیح بدهید می‌گویند قرارداد محرمانه است! قرارداد هسته‌ای را این‌ها همه چیزش را شفاف نگفتند و خیلی متناقض گفتند و می‌گویند. اگر یادتان باشد قبل از این که برجام نهایی بشود رهبری یک نامه‌ای نوشت چندتا بند داشت ایشان 9 بند نوشت و گفت باید این‌ها را رعایت کنید حقوق این ملت است. این‌ها حقوق مردم است خب اکثر آن‌ها رعایت نشد و این‌ها امضاء کردند. خب من نمی‌دانم این‌ها چطوری می‌شود! این‌ها دیگر چیزی نیست که من بگویم در رسانه‌ها هست. تا این قضیه 2030، این هم قرارداد مخفی فرهنگی، حالا اقتصادی کردید، هسته‌ای کردید، این هم فرهنگی‌اش! 2030 را خودتان در اینترنت سرچ کنید هست. 2030 به عنوان سازمان ملل دارد دستور می‌دهد که تا 15 سال دیگر، تا 2030 باید در آموزش و پرورش‌تان، در سبک زندگی‌تان، در رسانه‌هایتان، در رژیم خانواده، نظام خانواده‌تان باید این تغییرات را بوجود بیاورید یعنی یک سطح زندگی کاملاً لیبرال بی‌دین با بودجه خودتان و با بیت‌المال خودتن باید این‌ها انجام شود. خب این را رفتند امضاء کردند در سازمان ملل در 2015 (دو سال پیش) که شاه‌ها و رئیس جمهوران به سازمان ملل نیویورک رفتند از ایران و همه جا رفتند همه این‌جا آن‌جا امضاء کردند هیچ هم اعلام نشد. در هیئت دولت اصلاً کسی از این‌ها خبر نداشت. در اینترنت حتی دستور دولت را منتشر کردند - نمی‌دانم دیدید یا نه – دستور دادند با امضاء معاون اول رئیس جمهور که یکی از نامزدهاست، امضاء ایشان است! به 7- 8تا وزارتخانه دستور داده که باید با بیت‌المال و با اقدامات خودمان سریع شروع کنید به عملیاتی کردن! خب هر قرارداد خارجی باید به منزل بیاید امضاء بشود اصلاً مجلس امضاء و تأیید و تصوییب نشده است. گفتند ما با یکی دوتا از نماینده‌های مجلس در کمیسیون فلان خبر دادیم در جلسات‌مان آمدند! خب یعنی چی؟ شورای انقلاب فرهنگی، چون بخشی از این مربوط به دانشگاه‌ها و آموزش و پرورش و فرهنگ عمومی است. مطلقا در شورا نیاوردند کسی خبر نداشته است. چند ماه پیش ما با خبر شدیم باز هم آقایانی در دوستان ما هستند که این‌ها خیلی محافظه‌کار هستند این‌ها می‌گویند اول رهبری باید بگوید بعد اعتراض بکند بعد به جزئیات آن هم وارد بشود بعد اگر صلاح بود ما در کلیات آن موضع‌گیری می‌کنیم! شأن این‌ها از رهبری دو – سه طبقه بالاتر است! و این‌قدر مؤدب هستند که در این چند سال ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی یک بار ندیدیم حرف بزنند ولو با اجازه! خیلی مؤدب هستند و اصلاً افراطی نیستند کاسب هستند. توی آن‌ها آخوند هم هست دانشگاهی هم هست. کاسب است. هر رئیس جمهوری می‌آید هرچی می‌گوید این‌طوری سر می‌جنبانند! بعد رئیس جمهور بعدی که می‌آید به قبلی فحش می‌دهد باز برای این سر می‌جنباند! این‌طوری هستند شأن‌هایشان خیلی بالاست! رهبر یک چیزی را می‌گوید شما باید جزئیات آن را تعقیب کنید تا رهبری چیزی صریح نگوید ولو خلاف قطعی مسائل باشد هیچ چیز نمی‌گویند! اگر یک کسی در شورا بگوید می‌گویند این کارها درست نیست افراطی‌گری است تند است! بعد می‌بینند رهبری صریح گفت. چند مورد اتفاق افتاده است آخری‌اش همین 2030 است. دوتا دکترا از سه دانشگاه، دوتا دکتر از سه‌تا دانشگاه! دارد و از اول جمهوری اسلامی هم این‌ها سر سفره جمهوری اسلامی نشستند! آبرویشان، امکانات‌شان، همه چیزشان، یک بار ما ندیدیم نهادهای دیگر حکومتی هم هستند این‌ها ریسک کنند یک حرفی را بزنند شاید یک نفر با ایشان مخالف باشد! فداکاری جان و مال و آبرو که هیچی، نکند یک چیزی بگوییم که فردا... من به بعضی از این‌ها که مسئول حقوقی هم هستند می‌گویم چرا در این مورد حرف نمی‌زنی می‌گویند بودجه‌مان دست این‌هاست. شما بگویید. شما که دارید می‌گویید بگویدی. ما خودان را برای آینده اسلام،‌ باید حفظ کنیم. خب در 2030 یک چنین چیزی را امضاء کردند، دستور دادند، کارگروه تشکیل دادند وارد عمل شدند در حالی که این همه اسناد آموزشی و فرهنگی در شورا چند سال است تشکیل شده برای یکی از اینها جلسه تشکیل ندادند که چطوری به این‌ها عمل کنیم؟ هیچی. یک مورد آن این است. می‌خواهم بگویم مخفی‌کاری حتی در این مسائل. حالا هسته‌ای فلان توجیه را می‌کنند، اقتصادی را می‌گویید فلان. دیگه فرهنگی برای چی؟

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته



نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha