اسلام را فقط مسلمین میتوانند شکست دهند (وحدت با استکبار؟ کینه با برادر؟)
میلاد رسول خدا ص _ نشست فرهیختگان _ هفته وحدت ۱۳۹۸
بسمالله الرحمن الرحیم
عرض سلام و ارادت به محضر سروران عزیزم و برادران بزرگوار، ائمه جماعات و اساتید مکرم. برای بنده افتخار بزرگی است که محضر شما اساتید و برادران بزرگوار شرفیاب شدم. قلباً و صادقانه ارادت خود را محضر شریف شما عرض میکنم و عرض ادب و ارادت دارم.
در مقدمه اول عرض کنم این 4- 5 ریزشی که ایشان گفتند به یک ریزش پنجم هم توجه کنید و آن خطر ریزش مو است! ریزش مو یعنی پیر شدن و ریشها سفید شدن و جوانها و نسل بعدیمان را نشناختن و نیافتن است این خطر قطع ارتباط با نسل بعد است این خطر ریزش کار آن چهار مورد را میکند یعنی خطر بزرگ این است که رابطه ما فرزندانمان قطع بشود. جسماً کنار ما باشند اما روحاً و فکراً از ما دور باشند این خیلی خطر مهمی است بخصوص با این هجوم رسانهها که تا عمق خانهها و خانوادهها آمدهاند. سبک زندگی و اخلاق, ازدواج، طلاق، پوشش،گویش، همه چیز را به سمت یک سبک زندگی سکولار و غیر دینی برده است و تنها چیزی که میتواند جلوی این بایستد این جهاد اسلامی با قصد تمدنسازی جدید اسلامی است یعنی با هر سه قید، تمدن نه فقط جامعه، اسلامی نه سکولار و غیر اسلامی و معاصر، یعنی دقیقاً نقاط قوت و ضعف و علائق اینها را مطالعه میکنند حتی ایجاد علاقهها و ذائقههایی که در اینها نیست ولی به تدریج بوجود بیاید. خواستم این را اول عرض کنم که حواسمان به آن باشد ما بر چهارتا ریزش شما یک ریزش پنجمی به نام خطر ریزش مو اضافه کردیم سنها بالا میرود و بعد با بچههایمان بلد نیستیم حرف بزنیم نه ما حرف او را میفهمیم و نه آنها حرف ما را بفهمند اگر این ریزش بشود کار آن چهارتا را با هم میکند.
به ذهنم آمد که خدمت دوستان و برادران عزیزم یادآوری کنم که به همین مقوله تمدنسازی جدید اسلامی مربوط میشود.
دو بخش از بیانیه یک بخش ناظر به گذشته و یکی هم ناظر به امروز در خصوص موانع امتسازی، تشکیل امت واحده با عزت اسلامی در عصر جدید است یعنی از جمله چه موانعی وجود دارد؟ آن دستاورد مربوط به این 30- 40 سال گذشته که از انقلاب اسلامی و از ایران به یک معنا آغاز شد و در کل جهان اسلام منتشر شده و آثار آن را امروز از شبه قاره هند تا شمال آفریقا داریم میبینیم البته نه این که این نهضت کلاً از ایران شروع شده باشد از قبل از انقلاب اسلامی نیز بزرگانی از اهل سنت و شیعه در سرزمینهای مختلف اسلامی همین حرفها را میزدند مثلاً همین اخوانالمسلمین حسنالبناء همین شعارهایی که امام(ره) و بعد سیدقطب در مصر گفت از همان موقع همینها را میگفتند. حسنالبنا را میدانید که شاگرد باواسطه سیدجمالالدین اسدآبادی است یعنی هم پدر حسنالبناء از شاگردان است و هم اساتید او که جناب عبده صاحب «المنار» و جناب رشیدرضا، همه اینها جزو حلقه سیدجمال در آنجا هستند و حرکت این نهضت بیداری اسلامی و وحدت همه مذاهب اسلامی، مبارزه ضد استعمار این حلقهها امثال آنها شروع شد. جالب است سیدجمال هرجا رفته مذهب خودش را مطابق آن جامعه معرفی کرده است یعنی میداند که دشمن میخواهد دعوا سر ملیت و مذهب راه بیندازد الان یکی میگوید سیدجمال افغانی است یکی میگوید ایرانی است یکی میگوید هندی است، یکی میگوید مصری است. به مصر رفته خودش را حنفی معرفی کرده یعنی مسلمان حنفی است. خودش هم در نجف از شاگردان شیخ انصاری صاحب «رسائل و مکاسب» بوده و درس رسائل و مکاسب محرمه در دروس حوزه شیعه و در اخلاق هم شاگرد ملاحسینقلی همدانی عالم سالک اخلاقی بوده که اهل ریاضت و سلوک بوده است. شیخ انصاری در سن 16- 17 سالگی سیدجمال را برای تبلیغ اسلام در برابر جریانهای هندوئیزم و بودیزم و مشرکین به هند میفرستد. این آدم هم در جنبش تنباکو به مراجع نجف آگاهی میدهد و میرزای شیرازی را تحریک میکند برای این که مراقب نفوذ انگلیسیها و غرب باشید و هم هرجا که رفته از الأزهر تا افغانستان تا هند گفته مذهب شما چیست؟ مذهب من همان است. گفتند شافعی گفته من شافعیام، گفتند حنفی، گفته من حنفیام. در آفریقا گفتند ما مالکی هستیم گفته من مالکی هستم. شما شیعه جعفری هستید من جعفریام. برای این که میداند وقتی یک بحث علمی است کاملاً مفهوم و قابل بحث است علمای فن با رعایت اخلاق، ادب، آزادی، منطق با هم بحث میکنند و هرجا هم توافق کردند کردند و هرجا نکردند هم نکردند. خداوند متعال میفرماید لازم نیست همه چیز اینجا حل بشود و همه چیز هم حل نمیشود و اصل آن سلوک خالصانه است که حجت عندالله داشته باشید حجت شرعی داشته باشیم که من تلاشم را برای کشف حقیقت کردم به اینجا رسیدم. خدای متعال قبول میکند حتی اگر بنده خطا رفته باشم خدا قبول میکنم چون در حد وسع من از من تکلیف میخواهد.
این دیدگاهی که امام(ره) اینجا مطرح کرد همین حسنالبناء مؤسس اخوانالمسلمین یک آدم سنی طریقتی بود از طریقتهای تصوف و عرفان و محبّ اهل بیت بود و اساساً دیدگاههای وهابی و تکفیری را مطلقا نداشت. یک بحثی اینجا هست که میخواهم بیشتر به آن اشاره کنم اول این مقدمه را میگویم بعد وارد آن بحث میشوم یکی از بزرگترین موانع تمدنسازی جدید اسلامی در این عصر و تشکیل امت واحده این نقطه ضعف تاریخی است که ما در بحث تعامل و وحدت مذاهب اسلامی داریم. شما دیدید که نهضت بیداری اسلامی را که یک نهضت اسلامی بود و ضد استعمار و ضد استبداد بود و در مصر و لیبی و تونس همه شروع شد یک مرتبه دشمن تبدیل به جنگ مذهبی شیعه و سنی کرد. زد کل عراق و سوریه و یمن و لیبی و همه را نابود کرد. با پول بیتالمال نفت رژیمهای فاسد عربی با تبلیغات خودشان مسلمان را مسلمان را بکشد یک مرتبه نهضت بیداری اسلامی که مقدمهای برای رهایی امت اسلام بود و به سرعت داشت رژیمهای اینها مثل آل سعود سقوط میکرد و رژیم صهیونیستی لب پرتگاه بود برای اولین بار اسرائیل در عمرش چهار شکست پیدرپی خورد. رژیم شکستناپذیر که تا قبل از نهضت اسلامی هر جنگی شد اسرائیل بزرگتر شد. برای اولین بار در لبنان متوقف شد اولین عقبنشینی بود قبل از آن عقبنشینی نکرده بود از لبنان عقب رفت بعد هم این چهارتا شکست در غزه و لبنان خون مجاهد شیعی و مجاهد سنی حزبالله و حماس و جهاد اسلامی مخلوط با هم ریخت و هرجا این خونها با هم مخلوط شد و اینها با هم بودند عزت اسلامی و پیروزی مادی و معنوی آمد. هرجا جدا شد شکست و ذلت اسلام و مسلمین و عزت کفر و عوامل کفر آمد. این 40 سال چه شد؟ یک دوقطبی بود که جهان بین دو قطب کفر شرقی و کفر غربی تقسیم شده بود. دو شاخه چپ و راست مدرنیته. کمونیزم و سرمایهداری. جهان دو قطبی. یک مرتبه اسلام و امام(ره) آمد و جهان را سه قطبی کرد. یک وقتی آقا عیسی خادم امام(ره) نقل میکرد به خود من گفت که امام(ره) داشت در حیاط قدم میزد و ذکر میکرد هم ورزش میکرد راه میرفت و هم ذکرهایش را میگفت، ذکرهایش تمام شد مرحوم سیداحمد کنار امام آمد و من هم یک سینی چای آوردم که چایی بدهم دیدم احمد به پدرش میگوید که آقا با این دوتا ابرقدرت بالاخره دنیا بین اینها تقسیم شده نصف دنیا برای اینهاست نصف دیگر برای اینها. دوتا ابرقدرت است. تا این را گفت، میگوید امام(ره) حرف او را قطع کرد گفت نخیر سهتا ابرقدرت. سومی ابرقدرت اسلام است دوران این دوتا تمام شد از این به بعد ابرقدرت سوم اسلام است و اینها هر دویشان باید در برابر اسلام خضوع کنند. جهان دوقطبی سهقطبی شد بعد شوروی که کسی به خواب شب هم جهان بدون شوروی را نمیدید بیش از نصف جهان به دست کمونیستها و ملحدین بود یعنی 60 درصد دنیا دست اینها بود سقوط کمونیزم و شوروی قطعاً تحت تأثیر ظهور اسلام بود یعنی شکی در این قضیه نیست هم ضربه ایدئولوژیشان، اینها میگفتند دین تریاک تودههاست و عصر دین تمام شده، خب یک مرتبه دیدند بزرگترین موتور انقلابی مردم عدالتخواه با شعار اسلام و الله اکبر آمد و این تز کمونیزم روی هوا رفت! به لحاظ عملی هم جهاد در افغانستان که همزمان با انقلاب اسلامی شروع شد و شوروی چند بار برای امام(ره) پیغام فرستاد و گفت شما سر جریان افغانستان کوتاه بیا، امام(ره) گفت ما سر خون مسلمین با کسی معامله نمیکنیم حتی کمونیزمها گفته بودند در افغانستان مذهب اکثر مردم با شما فرق میکند به شما چه ربطی دارد؟ امام(ره) جواب داده بود که درست است که انقلاب ما از ایران و شیعه شروع شده اما این انقلاب اسلامی و جهانی است ما چقدر سر قضیه افغانستان و فلسطین هزینه پرداختیم اگر بگوییم کاری به جهان اسلام نداریم هرکسی را میخواهید بکشید و لت و پار کنید یا مثلاً میگفتیم بوسنی سنی است به ما چه؟ خب تنها دولتی که در جهان اسلام به مردم بوسنی کمک کرد جمهوری اسلامی بود هیچ کس دیگر آنها را کمک نکرد. هیچ دولتی کمک نکرد. این بچههای ما رفتند آنجا آموزش دادیم شهید دادیم. یکی هم گروههای دولتی نبودند ولی غرب از اینها حمایت میکرد چون بوسنی طرف حساب بیشتر روسها بودند در افغانستان آمریکا و غرب به جریانهای جهادی تکفیری کمک کرد برای این که هردویش علیه شرق بود اما در جریان فلسطین تکفیریها نیامدند گفتند به ما ربطی ندارد ولی جهادیون سنی حماس و جهاد اسلامی بله بودند و در کنار همینها جنگیدند. حالا در برابر این نوع مذاهب یک شیعه قلابی که امروز به آن شیعه لندنی و شیعه انگلیسی میگوییم فقط یک هدف دارد و آن هم راه انداختن جنگ با سنیهاست! اسلام و ولایت اینها جز جنگ با اهل سنت و فحش به مقدسات اهل سنت هیچ چیز دیگری ندارند نه اصول دین دارند و نه فروع دین دارند. اسمتان شیعه باشد عرق بخور، زنا بکن، نماز نخوان، روزه نگیر، اهل بهشت هستی! یک وقتی ماه مبارک رمضان پارسال یک پیامکی آمد که طرف را داشتند به جهنم میبردند که زناکار بود شرابخوار بود همه کار میکرد یک مرتبه دم در جهنم یک صدایی بلند شد گفت رهایش کنید ولش کنید حساب شد! گفتند چی حساب شد کی حساب کرد؟ گفتند اباعبدالله حساب کرد این یک بار رفته روضه امام حسین رفته کلی اشک ریخته و کل گناهانش خلاص شده و آزاد شده است! به بهشت بروید! هیچ وظیفه شرعی انجام نده همه کثافتکاریهای عالم را هم بکن فقط یک مجلس روضه برو تمام! بله این که اشک بر حسین در روایات شیعه و سنی است که نجاتبخش است شفاعت حسین به اذنالله نه بدون اذن الله، نجاتبخش است خود عزای اباعبدالله یک فرد و یک جامعه را نجات میدهد برای این که میفهمیم حق چیست و باطل چیست و بیطرف نیستیم ما طرف حق هستیم ولو 72 نفر جلوی سی هزار یا صدهزار نفر باشیم. این حتماً در دنیا و آخرت نجاتبخش است. اما این که دین را تعطیل کنیم با روضه امام حسین بهشتی بشویم نه اینطور نیست.
یک شیعه قلابی و لندنی درست کردند یکی هم سنی تکفیری. شیعه تکفیری که میگوید کل مسلمین جهنمی هستند حتی شیعیانی که با اینها نیستند. او هم میگوید نه تنها مسلمین بلکه سنیها هم جهنمیاند. شما میدانید محمدبنعبدالله شاگرد خودش میگوید وقتی که به من آموزش داد دوباره شهادتین را بگو. گفتم برای چی؟ گفت برای این که تا حالا مسلمان نبودی مشرک بودی! خودت و پدر و مادرت و اساتیدت پدر و مادر خود من همه مشرک هستند! این دوتا را در دو طرف قضیه درست کردند که نگذارند وحدت اسلامی ایجاد بشود امت اسلامی متحد عزیز دوباره شکل بگیرد و ریشه استعمار از جهان اسلام زده بشود و استبداد در کشورهای اسلامی سرنگون بشود و رژیمهای وابسته حذف بشوند. یعنی میگوید که اسلام آمد جهان دوقطبی را سهقطبی کرد و بعد دوباره دوقطبی شد. شوروی سقوط کرد. سقوط کمونیزم در افغانستان شروع شد اولین شکست ارتش کمونیستی در افغانستان بود و امام(ره) در وصیتنامهشان گفتند ملت افغانستان را ببینید چگونه با دست خالی و شکم گرسنه جلوی بزرگترین امپراطوری و ارتش جهان ایستادند. کمک به اینها واجب است از وجوهات شرعی به مجاهدین افغانی (شیعه و سنی) بدهید اینها باید با کفار بجنگند. خب ما قبلاً هم نمونه داشتیم زمانی که عثمانی داشت با انگلیس و غربیها میجنگید مراجع نجف فتوا حکم جهاد دادند و گفتند در ارتش عثمانی زیر پرچم حکومت سنی با انگلیسها بجنگید یا از این طرف علمای نجف فتوا دادند وقتی ایتالیا اتیوپی حبشه و لیبی را گرفت فتوای جهاد دادند و گفتند هرکس با پول و جان و مال و اسلحه به مجاهدین شمال آفریقا علیه کفار کمک کند آنها هم همهشان سنیهای اهل بیتی هستند. چنان که در قضیه انقلاب عکس آن هم بود یعنی اولین گروههایی که با امام(ره) بیعت کردند جریان امثال جناب مودودی جماعت اسلامی پاکستان بود عالم بزرگ اهل سنت بود. خود اخوانیها اولین گروههایی بودند که بیعت کردند متأسفانه بعداً غربیها جریانهای مختلفی در اخوان بوجود آوردند هم جریانهای سکولار و غربگرا در آنها بوجود آوردند که با آمریکا معامله کنند و بعضیهایشان کردند و هم جریانهای وهابی تکفیری در آنها بوجود آوردند در کنار آن جریان اصیل ریشهدار اخوان که با ما کاملاً متحد بودند متأسفانه آن دوتا شاخه را بینشان ایجاد کردند. در شیعه و سنی این شاخهها را ایجاد کردند برای این که نباید دوباره نباید تمدن جدید اسلامی شکل بگیرد و بهترین راه این است که میگویند مسلمانان را از بیرون نمیشود شکست داد مسلمانان را فقط به دست مسلمانان میشود شکست داد! و این تزی است که روی آن خیلی کار کردند. میگویند ما همه تمدنهای دیگر را میتوانیم شکست بدهیم بوداییها، هندوها، مسیحی، دیگران ولی امت اسلام چون جهاد برایشان مثل نماز مطرح است و از جهاد نمیترسند و بهشت یقین دارند و طوری جهاد میکنند که انگار «بین یدی رسولالله» جلوی چشم پیامبر دارند میجنگند با اینها نمیشود به زور برخورد کرد فقط یک راه دارد و آن هم این است که به دست خودشان خودشان را نابود کنیم! فقط مسلمان میتواند مسلمان را نابود کند و از این طریق پیش میرود!
بعد از سقوط شوروی عالم بزرگ آلبانی که حدود 20 سال در زندان کمونیستها بود گفت وقتی که پیام امام(ره) به گورباچف آمد که دوران الحاد تمام شده و به موزههای تاریخ میروید مشکل شما اقتصادی نیست مشکل شما بیخدایی است و در دام سرمایهداری غرب نروید. این عالم آلبانی گفت که ما با صدها جوان مسلمان در زندان بودیم پیام امام(ره) داخل زندان به ما رسید این پیام را تمام بچههای داخل زندان همه کامل حفظ کردند. اگر یادتان باشد امام(ره) همان موقع اول، سه – چهارتا برهان علیه ماتریالیزم و مادیت میآورد که به این دلایل جهان نمیتواند مادی باشد و باطن این جهان، ملکوت عالم و مبدأ و معاد و یک استدلالهای خیلی فشرده و بعد دعوت سیاسی و این که به آغوش غرب نروید بلکه به سمت اسلام بیایید. میگفت ما شوکه شده بودیم و برای اولین بار میدیدیم یک مسلمان عالم اسلامی دینی دارد به کمونیزم که اینها خدای خدایان و غول جهان هستند دارد به اینها میگوید سمت اسلام بیایید کار شما تمام است. میگوید چیزی که در زندانهای کمونیستها در بلوک شرق اروپا از جمله آلبانی به امید و روحیه داد این پیام امام(ره) به گورباچف بود که اسلام عزیز به جای اسلام ذلیل و توی سریخور به میدان آمد. کمونیزم سقوط کرد و دو قطبی جدید تشکیل شد اسلام – استکبار. و تمام جهان حواسش به این دوقطبی اسلام و استکبار است. ملتهای ستمدیده و جریانهای آزادیخواه جهان و بعضی از دولتهایی که اجمالاً نیمچه استقلالی دارند به اسلام امید پیدا کردند. و از آن طرف دشمنان کینهتوز اسلام و زورگویان عالم کینههایشان متوجه اسلام و این منطقه شد و در رأس آن ایران است. در این دو هزار و چهارصد سال، اسلام در کمتر دورهای این تعداد دوست و این تعداد دشمن داشته است چرا؟ چون در کمتر دورهای اینقدر مهم و زنده شده است. این منطقهای که اینها به آن خاورمیانه میگویند مرکز جهان است. غرب آسیا هم به لحاظ فرهنگی و هم 5 دین بزرگ (انبیاء) همه از این منطقه هستند. البته بعضیها میگویند چرا همه انبیاء از این منطقه بودند؟ چنین چیزی نیست قرآن میفرماید هیچ امتی نیست و نبوده الا این که نبیّ الهی و اخطارگر الهی به او رسیده است بنابراین هیچ نقطهای از زمین نیست که پیامبر ندیده باشد و صدای پیامبر نشنیده باشد ولی 5 پیامبر اولوالعزم همه برای این منطقه هستند که اینها به آن خاورمیانه میگویند. این مرکز فرهنگ و تمدن جهان است مرکز انرژی جهان است و هر اتفاقی که در دنیا میخواهد بیفتد از همین منطقه میافتد مثلاً از همین ایران تا مصر و فلسطین بروید. میگویند ما تمام جهان را کنترل کردیم الا این منطقه را. هربار میخواهیم یکطوری اینجا مسلط بشویم نمیشود و اینجا دست مسلمانهاست. این مرکز اقتصاد و انرژی جهان، مرکز سیاست جهان و مرکز فرهنگ و دین جهان اکثریت مردم آن مسلمانها هستند لذا نبض عالم در امت اسلام میزند و ما فقط یک خطر و یک تهدید داریم و آن جهاد اسلام است. حدود صد سال پیش ما آخرین بقایای تمدن اسلامی را درهم شکستیم دیگر نباید بگذاریم اینها سر بر دارند چون ثروت که دارند منابع زیرزمینی و نفت دارند، قدرت که دارند، جمعیت که دارند، فرهنگ و تمدن قوی هم دارند. اگر اینها دور هم جمع بشوند کل جهان را فتح میکنند. اگر اینها این گردنه را رد بشوند، ولی نباید بگذاریم این گردنه را رد بشوند. و تنها راهش این است که اینها با هم متحد نشوند مدام همدیگر را تکفیر و تضعیف کنند توهین کنند و الا مسیر جهان بعد از نهضت اسلامی تغییر پیدا کرد و زلزله اسلام تمام فرعونها را ترساند و از خواب بیدار کرد و اگر توحید و ایمان به غیب نبود ما تا حالا باید هزار بار شکست میخوردیم! امام(ره) میگفت یک وقت به اسباب مادی دل نبندید این اسباب مادی را همه دارند غربیها از ما بیشتر دارند. اگر میخواهید پیروز شوید فقط به مسببالاسباب دل ببندید. امام(ره) میگفت هرکسی را دیدید از استکبار و ابرقدرتها میترسد به این علت است که تهذیب نفس نکرده، اگر تهذیب نفس کنید نمیترسید. شنیدید که امام(ره) قسم جلاله خورد و گفت والله تا حالا من نترسیدم. یک وقت رهبری میگفت من داشتم به امام(ره) میگفتم شما فلان تصمیم را گرفتید شاید میترسیدید که فلانی چنین برداشتی را بکند؟ میگفت همین که کلمه ترس را گفتم که شاید میترسیدید امام(ره) حرف من را قطع کرد و گفت من از هیچ چیز نمیترسم بنده از هیچی نترسیدم و نمیترسم مگر میشود کسی به خدا معتقد باشد و از چیزی و کسی بترسد؟ امام(ره) میگفت از خودتان بترسید از آمریکا و غرب نترسید بلکه از خودتان بترسید خودتان اگر فاسد بشوید شکست میخورید اگر فاسد نشوید هیچ کس شما را نمیتواند شکست بدهد. چطور پیامبر(ص) از جزیرهالعرب حاشیه دوتا تمدن بزرگ با یک جمعیت اندکی شروع کرده ظرف نیم قرن ابرقدرت جهان شد. تازه خود پیامبر اکرم(ص) نبود اگر خودشان بودند که وضعیت دیگری بود.
یکی این مسئله است که این همه خصومت و شقاوت و توطئه و خباثت، فقط ایمان و توحید جلوی اینها را گرفته است فقط امداد غیبی. امام(ره) گفت هیچ چیز این انقلاب دست ما نیست. فقط خداست. چند مورد شد که مینشستیم فکر و مشورت میکردیم که الآن باید این کار را بکنیم زورمان را میزدیم آن کار نمیشد بلکه یک کار دیگری میشد بعداً میفهمیدیم همین کاری که شد درست بوده نه آن کاری که ما میخواستیم بکنیم اگر ما آن کار را میکردیم شکست میخوردیم این کار درست بوده. سر قضیه قطعنامه امام(ره) گفت اگر آبرویی داشتم با خدا معامله میکنم. خب دیدید خدا چطوری معامله کرد؟ صدام با آن ذلت به دار رفت و اسلام در عراق و سوریه و بر همه جا تا فلسطین، تا لبنان و تا افغانستان قدرت اول شده است هرکس با خدا معامله کند خدا اینطوری جواب میدهد. زمان امام(ره) تصور نمیکردیم که ما بعد از امام و بعد از جنگ زنده باشیم و امام(ره) نباشد. امام که رفت گفتیم جمهوری اسلامی میماند ولی دیگر انقلاب تمام شد! در ذهن همه ما این بود ولی خداوند کاری کرد که انقلاب با همان قدرت جلو آمد. حالا ضعف و اشکالاتی داریم مفاسدی هست که باید اصلاح کنیم تمدن اسلامی ساختن بدون نقدپذیری و نهی از منکر و امر به معروف و اقرار به ضعف و اصلاح فساد امکان ندارد. پیروزیهای بزرگی داشتیم به همدیگر بگوییم که مأیوس نشویم یک جاهایی اشتباهات بشری، افراط و تفریط را هم باید بپذیریم. در همین بیانیه هست. ارزشهای ما درست و الهی بود ما ارزشهایمان را عوض نمیکنیم اما روشهایمان ممکن است اشتباه باشد همین الآن هم ممکن است اشتباه کنیم بعداً هم ممکن است اشتباه کنیم. اصلاحپذیر باشیم متحجّر و دیکتاتور نباشیم خطاهایمان را میپذیریم باید اصلاح کنیم همه ما بشر هستیم امام(ره) گفت این انقلاب دست من نیست من کارهای نیستم همه چیز انقلاب دست خداست. سال 42 منتظر قیام و پیروزی بودم ولی یک لحظه به ذهن من خطور کرد که تو دیدی که منشأ چه آثاری شدی؟ که ملت توی خیابان آمدند و ایستادند؟ یک لحظه در ذهنم آمد تصدیق هم نکردم توی ذهنم آمد که تو هم بالاخره یک کسی بودی! خداوند به تأخیر انداخت تا ما را ادب کند. همین که در ذهن من یک لحظه خطور کرد که ما هم این وسط یک کسی بودیم تصدیق هم نکردم ولی همین خطوری که یک لحظه به ذهنم آمد به نظرم خدای متعال اینطوری من را تنبیه کرد گفت برای این که شماها بفهمید هیچ کارهاید 10- 15 سال سرنگونی سلطنت عقب افتاد. امام فرمود ما هیچ کارهایم بعد از من این انقلاب ادامه دارد مگر ما این کارها را کردیم؟ ما اصلاً تصور نمیکردیم که انقلاب کنیم چه برسد به این که پیروز بشود چه برسد به این که نظامسازی کنیم و 40 سال بمانیم! اصلاً در ذهن ما چنین تصوراتی نبود اینها مثل خواب و خیال بود ما فقط میگفتیم به تکلیفمان عمل کنیم زمان شاه مبارزه کنیم بعد هم کشته میشویم! ما فقط به شهادت فکر میکردیم نه به پیروزی. اما امروز صورت مسئلهها و چالشها عوض شد. اول انقلاب زور میزدیم دست آمریکاییها را از ایران کوتاه کنیم سفارت اسرائیل را در ایران تعطیل کنیم و دست فلسطین بدهیم لانه جاسوسی را افشا کنیم امروز رژیم صهیونیستی میگوید انقلاب اسلامی ما را از سه طرف محاصره کرده، ما دیروز در جنگ اسلحه نداشتیم اروند میخواستیم رد بشویم خط را بشکنیم بچهها قبر کَنده بودند تا صبح توی قبرها مینشستند و نوافق میخواندند استغفار میکردند – غیر از بنده – ولی اکثر بچهها ما 16 ساله تا 25 ساله بودند. روزها آموزش، زمستان در آب یخ و سرد، سوره والعصر میخواندند شبها هم که میآمدند توی قبرهایشان میرفتند و در حالت سجده توی قبر گاهی خوابشان میبرد. ما شب عملیات که میخواستیم از اروند رد بشویم بچهها دو رکعت نماز خواندند گفتند نماز شهادت میخوانیم خداحافظی و بعد گفتند هرکس امشب شهید شد سلام ما را به پیامبر برساند و هرکس هم زنده ماند تا آخر عمرش باید در همین مسیر خدا بماند. بعد به یک سجده طولانی رفتند حنا بسته بودند یک وضعیت عجیبی بود. میخواستم این را بگویم که از اروند که میخواستیم رد بشویم دوتا از رفقای من شهید شدند بچههای روستایی بودند ولی عرفان بالا داشتند گفت که امشب آب اروند سرعت دارد، کوسه دارد، دشمن آن طرف است چطوری میشود از این جا رد شد؟ مسئولمان گفت اگر امشب بعثیها ما را نزنند کوسهها میزنند! کوسهها نزنند آنها میزنند! هیچ کدام نزنند ما لای سیمهای خاردار گیر میکنیم. از اینها رد بشویم در میدان مین و تلههای انفجاری گرفتار میشویم خط را بشکنیم آن طرف برویم تازه جنگ شروع میشود! اینها را بزنیم فردا کل منطقه بمباران شیمیایی است! آنجا جان سالم به در ببریم نبرد تانکها شروع میشود. 80 روز لاینقطع شبانه روز آنجا جنگ شد که در آخر فاو آزاد شد. ولی این را گفت – شما را به خدا ببینید یک بچه دهاتی که نه درس حوزه و نه درس دانشگاه خوانده بود ببینید توحید چه کار میکند؟- گفت امشب ما را در آب میزنند ولی توحید شما کجا رفته؟ چرا این طرف اروند دلت آرام است ولی آن طرف اروند میترسی؟ مگر خدای این طرف اروند خدای آن طرف اروند نیست؟ گفت توحیدتان را درست کنید. گفت ما امشب توی آب میرویم که به امام بگویند بچهها به خط زدند و رفتند. ما تکلیف داریم که وارد آب بشویم ما تکلیف نداریم از آب خارج بشویم اگر خارج شدیم شدیم اگر نشدیم ما به وظیفهمان عمل کردیم. اصلاً به من و تو چه که این خط میشکند یا نمیشکند؟ آنچه به من و تو مربوط است رفتن است. رسیدن دست ما نیست دست خداست. آن خدایی که موسی را از نیل عبور داد امشب ما را از این اروند رد میکند و همینطور شد ستون ما با یک شهید رد شد تا خط را شکست.
ما فقط دوتا مشکل داریم توحید و وحدت. کلمه توحید و به قول علمای بزرگ سنی و شیعه توحید کلمه، این دوتا را حل کنیم جهان در اختیار اسلام است و مسلمین قویترین امت هستند. یک روزی ما دنبال سیم خاردار میگشتیم. همانجا مسئول ما گفت برادرها یک جوری تیر بخورید که این لباسها سوراخ نشود لباس غواصی نداریم. گفتیم چطوری تیر بخوریم؟ گفت یک جوری توی صورتهایتان بخورد که شهید شدید لباسهایتان را دربیاوریم و به درد کسی دیگر بخورد! شوخیای که پشت آن جدی بود. سیم خاردار به ما نمیدادند خب الان همین بچههای ما موشک ساختند که سه هزار کیلومتر میرود و میگوید آن طرف اتاق بزن نه این طرف اتاق. سریعترین موشک زیردریایی جهان را ساختند که ما فقط داریم و آمریکا ساخته. خب اینها محصول همان مسائل است. انگلیسها در جبلالطارق کشتی ما را خلاف قانون گرفتند و توقف کردند الآن نفتکشهای انگلیس جرأت نمیکنند از تنگه هرمز رد بشوند در سواحل عربستان یک هفته است ماندهاند میترسند بیایند رد بشوند. قایقهای سپاه مرتب به آنها میگوید بیایید بروید میگویند حالا باشد فعلاً. تماس گرفتند ناوهای جنگیشان بیایند اسکورت کنند و... میدانید یعنی چی؟ یعنی هر بشکه نفت برایشان صد دلار میافتد. خب این همان انگلیسی بود که کل جهان اسلام را صد سال پیش توی مشتش گرفته بود امروز میترسد. بچههای ما کاری کردند که ناوهای جنگی آمریکا که از خلیج فارس رد میشود به آنها گفتند باید فارسی حرف بزنید ما انگلیسی حرف نمیزنیم. همهشان در کشتیهایشان فارسیزبان آوردند و فارسی حرف میزنند. خب امروز وضع تغییر کرده است که ما در زمین شما بازی نمیکنیم شما باید به زمین ما بیایید. امروز میگویند چرا به فلسطین اشغالی موشک میدهید؟ نخستوزیر اسرائیل گفت ما برای اولین بار هیئت دولت را در زیرزمین برگزار کردیم ششصدتا موشک خورد حماس و حزبالله حماس از این طرف میزند حماس از آن طرف، ما را محاصره کردند و قبلاً چهارتا ناو راه میافتاد و کودتا راه میانداختند! اما الآن آن دورانها گذشت ولی یک جور میتوانند ما را زمین بزنند و آن این که دوتا مسلمان بمب به خودشان ببندند الله اکبر بگویند این توی مسجد او برود و او توی مسجد این بیاید! این تنها راه شکست اسلام است و ابزار آن وهابیت بودند. اینها خودشان فاسد و سکولار هستند و با آخوندهای وهابی درگیر شدند و برخی از علما و بزرگانشان را زندان انداختند. چون که اینها نان وهابیت را میخوردند خودشان وهابی نیستند ولی اینقدر که احمق نیستند خودشان اهل فساد و فسق و فجور هستند. در مکه خواننده زن آمریکایی دعوت کردند که کنسرت بگذارد که چون اعتراض شد آن خواننده خودش ترسید گفت نمیآیم. بساط رقاصی و شرابخواری راه انداخته و تا جایی که میبینند کنار مسجدالحرام دویست متر آن طرفتر دیسکو بزنند بگویند سعی و طوافتان را بکنید خسته شدید بیایید این طرف شراب بخورید یک رقصی بکنید باز بروید تا طواف بعدی! چنان که مگر زمان بنیامیه همینطور نشد؟ مگر زمان بنیامیه مکه و مدینه مرکز شرابخوارها و رقاصها نشد؟ این «الاغانی» فرجی اصفهانی را بروید ببینید عالم بزرگ اهل سنت است راجع به اغنیهها و اغانی میگوید، میگوید زمانی رسید که از همه جا میگفتند دنبال رقاص و خوانند خوب مطرب که میگردید بهترین آنها در مکه و مدینه هستند. کاروان خوانندهها و مطربها خواست از مدینه به حج برود فسقه و فجره! هر شهری رفتند سلبریتیهای آن موقع بودند میآمدند از آنها امضاء و سلفی بگیرند در حالی که از اصحاب پیامبر(ص) همین مسیر پیاده را گاهی میخواستند از مدینه به مکه برای حج بروند به استقبالشان نمیآمدند! از اصحاب و تابعینی که اوایل بنیامیه مانده بودند. با ادیان دیگر دعوا نداریم بحث کنید جواب شما را میدهیم. دعوای اسلام با استکبار و کفر است. نه دعوای این مذهب با آن مذهب."هانتینگتون" و"فوکو یاما" از نظریهپردازان بزرگ سیاست خارجه آمریکا در دهههای گذشته شدند هدف اصلیشان هم جهان اسلام بود من یک عبارتی از اینها را عرض کنم. میگوید غرب توانست مسلط بشود و حتی کمونیزم هم جزئی از غرب بود. شرق سیاسی آن هم جزئی از غرب بود. مارکس غربی هستند. ما (نظام سرمایهداری) همه جهان را قورت دادیم فقط جهان اسلام در گلوی ما گیر کرده. ریشهاش هم به قرآن برمیگردد و مقاومت در برابر کفر را عبادت میدانند. میگوید غرب با همه میتواند سر کند الا با اسلام – دقت کنید این تعبیر فوکویاماست – کسی که گفت نظام سرمایهداری غرب پایان تاریخ است و ایستگاه آخر است ته تمدن و تاریخ نظام سرمایهداری لیبرال آمریکا و غرب است. همین آدم بعد از این که تحولات جهان اسلام و تحولات را دید پارسال یک مقاله نوشت گفت غلط کردم! گفت تاریخ پایان ندارد. بشریت دارد از نظام سرمایهداری لیبرال عبور میکند و نظام سرمایهداری لیبرال به بنبست رسیده است و این اتفاقاتی که درجهان اسلام دارد میافتد اصلاً قابل پیشبینی نبود. ما به خیالمان ملتهای مسلمان مردهاند و هفتادتا کفن پوساندهاند! این همه زنده؟ این همه نشاط؟ این همه انگیزه؟ این همه کینه علیه ما؟ در روزنامه گاردین یک مقاله نوشت و گفت جهان دو تیکه است - قبل از این قضایا همان اول گفت – جهان مدرن جهان متحجر و واپسگرا. مدرن و سنتی. ما روی ترکیه میتوانیم حساب کنیم که رژیم سنی سکولار است اینها را میتوانیم حفظ کنیم که ترکیه الگو بشود چون نه عربستان به لحاظ تمدنی الگو میشود چون تمدنی ندارند فقط نفت دارند نه ایران باید اجازه بدهیم که بشود. میگوید به نظر ما آمریکا برای شکستن مقاومت جهان اسلام حق دارد بلکه باید از توان نظامی خود استفاده کند! یعنی باید بکشی و بجنگی و بروی. گفتگو نداریم! حالا ترکیه چه شد؟ الآن ترکیه هم با آمریکا مشکل دارد و آمریکا دارد ترکیه را هم تحریم میکند. ترکیه سکولار که رفت پشت داعش ایستاد بعد ضربه خورد خواست معامله کند ضربه خورد نشد حالا دیگر نه داعشی دارد و نه این را. الآن شروع به درگیریهای داخلی کرده و دهها هزار نفر را به عنوان شرکت در کودتا گرفتند. چه کسانی را؟ کسانی که خودشان استاد اینها بودند دشمن اصلی او شده و خودشان با هم درگیری دارند. آمریکا همین ترکیه را تحمل نمیکند. کودتا کرد. میدانید اگر ایران به اینها کمک نکرده بود کودتا در ترکیه پیروز شده بود کمک به اردوغان و حزب عدالت توسعه کمکهای ایران بود و الا این کودتا چون عربستان و امارات و مصر همه با هم بسته بودند. با این که اینها خیلی نامردیها کردند ولی در عین حال گرایشات غربگرای ولو غربگرایی، هزینههای سنگینی در منطقه به مسلمین تحمیل کردند ولی بالاخره باید اینها را حفظ کرد اینها بروند کی بیاید؟ جریانهای ضد دین در ترکیه سر کار بیایند که دشمن اسلام هستند؟ ساموئل هانتینگتون ، 60 روشنفکر آمریکایی نامه نوشتند که اصل نامه را هم هانتینگتون که طراح جنگ تمدنهاست نوشت. یک مقاله در نیوزویک نوشت و گفت بعد از انقلاب ایران عصر نبرد مسلمانان شروع شده است. ما 40 نقطه را در جهان مقایسه کردیم که اینها تهدید برای غرب هستند که 36تای آن مسلمانها هستند. خطر اصلی آنها هستند. مسلمانها خودآگاه شدند و به ثروت غرب حسودی میکنند بعد پدرسوخته نمیگوید که این ثروت را از کجا آوردند؟ شما مسلمین را غارت کردید ثروت را از اینها در این 100 سال – 200 سال گرفتید بردید! آن وقت ما حسودی میکنیم؟ یکی هم خشمشان نسبت به اسرائیل. ما از بنلادن باید تشکر کنیم که غرب را دوباره متحد کردند ما از ترس اینها اختلافات داخلی را کنار گذاشتیم. – خواهش میکنم این را دقت کنید آن خطر ریزش مو را گفتم نسل جوان را مراقب باشید – ببینید هانتینگتون چه میگوید؟ میگوید امید اصلی ما به نسل بعدی اینهاست. این نسل را از دست دادیم این نسل با این که زیر پر و بال ما بودند و ما فکر کردیم همه اینها را غربزده و سکولار و عیاش و اهل شراب و سکس و فحشا تربیتشان کردیم ولی از توی همینها یک عالمه مجاهد بیرون آمد. وضع دنیا بهم ریخت – دقت کنید – میگوید بین نسل کنونی جوامع اسلامی، جوانان ذکور، پسران 16 تا 30 سالهای هستند که عوامل اصلی جهادی علیه جوامع غربی اینها بودند (در نسل قبلی) ولی تا پایان عمر فعالیت این نسل جوان خودآگاه مجاهد اسلامی که توسط گروههای جهادی اسلامی تهدید میشویم زمان زیادی باقی نمانده است. میگوید این نسل یا خسته میشوند یا پیر میشوند ما با حساب آن موقع، اگر الآن حساب کنید از حدود 7- 8 سال دیگر، میگوید امید داریم از آن موقع – یعنی 10 سال آینده که ما الآن در آغاز آن هستیم – ما وارد زمانی بشویم که تیر خلاص جنگهای صلیبی را به مسلمانها بزنیم. چون اینها در آن دورهای که اسم آن اسلامگرایی شد جنگ علیه استکبار شروع شد اما تبدیل به جنگ مسلمان با مسلمان شد اینها اینقدر همدیگر را در سوریه و عراق کشتند که دیگر نسل بعدیشان و بچههای اینها از هرچه جهاد و اسلام است متنفر میشوند که با خودشان میگویند ما میخواستیم اسلامی کنیم غلط کردیم گفتیم اسلام! همان رژیمهای سکولار قبل از اسلام خوب بودند اقلاً امنیت داشتیم، ناموس داشتیم، آب و برق داشتیم، صبح از خانه بیرون میآمدیم شب مطمئن بودیم به خانهمان برمیگردیم حالا استبداد بود فحشا بود استعمار بود ولی از وقتی که اینها آمدند ما زندگی نداریم نه ناموسمان امنیت دارد نه خانه و زندگی داریم نه آب داریم نه برق داریم هیچی نداریم اصلاً حکومت اسلامی نخواستیم! که تهش جنگ مسلمان با مسلمان شد و کل شهرهای ما خراب شد. الآن شما ببینید این سوریه و عراق را تا بخواهند بسازند چقدر طول میکشد؟ یمن را نابود کردند، لیبی را نابود کردند افغانستان که دیگر شکل نگرفت. پاکستان که کشور نیست نصف ایالت پاکستان دولت ندارد با ایران هم میخواستند و میخواهند همین کار را بکنند. آن خطری که گفتم این است. این توافقی که هانتینگتون و فوکویاما میکنند هر دویش این است اختلافشان به کنار! میگوید خشمی که بین مسلمانها علیه ما فوران کرد بینظیر است ما قبلاً از کمونیستها چنین خطری را دیده بودیم حتی کمونیستها هم تهش خودی بودند آنها هم مادی بودند و ریشههایشان غربی بود جنگ قدرت بود. آنها تمام شدند ولی اینها دارند ایدئولوژیک میجنگند وقتی میگوییم تروریزم اسلامی یک چیز عرضی نیست. علت آن هم این است که همه حکومتهای کشورهای اسلامی و عربی وابسته به ما هستند و این باعث شد جوانان اینها احساس کنند که خیلی تحقیر شدند و بخواهند تجدید حیات کنند و این جنبشها ایجاد شد و شروع آن از ایران بود. جالب است که هم فوکویاما و هم هانتینگتون میگویند شروعش از ایران بود! ولی امروز کل جهان اسلام را گرفته است ولی مرکز آن این منطقه است علت اصلی آن حس شکایت، رنجش، حسادت، دشمنی با غرب و ثروت و قدرت و فرهنگ غرب است. این تحلیل اینهاست ولی نمیگویند که استعمار چه شد؟ استبداد چه شد؟ غارت و اشغال چه شد؟ این دیکتاتوریها که همه دیکتاتوریها دست نشانده شما هستند چه شد؟ میگوید ما روی دو چیز برنامهریزی کردیم. مانع گام دوم و تمدن جدید اسلامی همین دوتاست. اینها ایدئولوگهای آنها هستند. 1) عدم اتحاد. نباید بگذاریم مسلمانها به هم برادر و خواهر بگویند باید به هم کافر و نامسلمان بگویند. 2) فرسودگی و خستگی انقلابی. یعنی بگویند همهاش جنگ و درگیری است. خب بله یک ملت میخواهد آزاد بشود باید هزینه آن را بدهد. کار دارد. درد زایمان است درد دارد. وقتی بچه به دنیا میآید موقع خندهاش هم میرسد. اینها میخواهند دوره زایمان را طولانی کنند و کاری کنند که بچه سقط بشود. میگوید تمدن اسلامی باید سقط جنین بشود. تفرقه در جهان اسلام در سالهای آتی نباید بگذاریم از بین برود. چشماندازهای آماری بسیار خوشبین کننده است میگوید چون در همه کشورهای اسلامی مذاهب مختلف است بنابراین ما در همه کشورهای اسلامی میتوانیم درجنگ داخلی حساب باز کنیم. راجع به ایران اسم 5 استان را میآورد و میگوید در 5 استان اینها ما روی تضاد شیعه و سنی در ایران باید بطور 24 ساعت کار کنیم! باید کاری کنیم جوان سنی کُرد و بلوچ حق ما را خوردند. اینها با بلوچ ضد هستند و با کُرد دشمن هستند. میگوید ما باید این را جا بیندازیم. میگوید نرخ رشد جمعیت خوشبختانه رو به کاهش است باید کاری کنیم که در ایران و کشورهای عربی و شبه قاره هند جمعیت مسلمین رو به کاهش برود. همین طرح 2030 و عقیمسازی برای همین بود و موفق هم شدند. نرخ رشد در ایران اول انقلاب 5/3 درصد بود الآن از صفر پایین زدیم مثل اروپاییها و غربیها شدیم ما با این حساب تا 30 سال دیگر مثل اروپا میشویم. آن اول که گفتند برو ملت ایران تختهگاز رفت! 5/3 درصد رکورد زدیم بعد هم که گفتند زیاد شد بس است! باز از این طرف تخته گاز زدند! تخت ترمز زدند! دیگر بچه هیچی. او میگوید ما راجع به کاهش رشد جمعیت در جهان اسلام امیدوار هستیم. میگوید جمعیت مسلمان در بالکان و اروپا بطور قابل ملاحظهای دارد کم میشود باید کاری کنیم تا 30 سال دیگر در بوسنی و بالکان رشد جمعیتشان منفی بشود چون خطرناک است اینها مسلمانهای اروپایی هستند و مسلمانهای دیگر مهاجر هستند آنها خودی نیستند اینها باید تا چند سال دیگر جمعیتشان منفی بشود. تا چند سال دیگر جوانی در کشورهای اسلامی فروکش میکند در آن زمان عصر نبردهای مسلمان و جهاد و انقلابهای اسلامی کمکم کاهش خواهد یافت. 10- 15 سال تحمل کنیم مسلمانها را به جان هم بیندازیم، مسئله جمعیت هست، مسئله غربی هم هست، امیدواریم عصر جهادهای اسلامی کاهش پیدا کند. انقلاب ایران را باید در ایران بلوکهاش کنیم و اجازه ندهیم در جهان اسلام بگویند این هم برای ماست! همه جا بگویند این یک انقلاب ایرانی و فارسی بوده و شیعی بوده و ربطی به جهان اسلام ندارد. این خطی که الآن میگویند امپراطوری ایرانی را درست کرده از مصر تا شبه قاره هند بر کل جهان اسلام مسلط شده است در همین جهت مدام دارند میگویند که عربها، ترکها، افغانستان، این طرف و آن طرف همه بگویند ما نمیخواهیم امپراطوری ایران بر جهان اسلام مسلط شود! اصلاً چه کسی دنبال امپراطوری ایران بوده؟ کجا اسم ایران بوده؟ امام که دشمن ملیگرایی بود میگفت ملیگرایی شرک است. امام(ره) میگفت ملیگرایی، پانعربی، پانترکی، پان کُردی، پانایرانی، اینها شرک است ما فقط پاناسلامی داریم. امت اسلام است. بعد هانتینگتون میگوید آینده تمدن اسلامی امیدواریم اگر این پروژه ما یکی تفرقه جنگ داخلی، یکی کنترل جمعیتشان و یکی فرهنگ غربی در آنها حاکم شود میگوید اگر از این خطر عبور کنیم تمدن اسلامی دوباره تبدیل به یک تمدن رامشده در برابر تمدن غرب تبدیل خواهد شد. میگوید خمینی آمد مسلمانها را شورشی کرد حالا که او رفته تا ده سال دیگر ما دوباره باید مسلمانها را رام کنیم و از جهاد و انقلاب خستهشان کنیم و به جان هم بیندازیم و ابزاری برای پیشبرد نیروهای تمدن غرب بشود در حالی که مسلمانها مدام پیشبینی میکنند و ادعا میکنند و پیشگویی میکنند که اسلام آرمان رهایی بخش کل جهان است در حالی که ما باید بگوییم آینده جهان در سکولاریزم است و شما دوباره از اسلامگرایی باید به سمت سکولاریزم برگردید. فعالیتهای فرهنگی و اقتصادی باید در عراق و افغانستان بکنیم، سیاستی که در ترکیه آن موقع و آذربایجان که یک رژیم ضد دینی و صهیونیستی است میگوید آن سبکی که در آذربایجان و ترکیه است آن را بر کل جهان اسلام، عراق، افغانستان، همه جا حاکم کنیم و در ایران هم که انتخابات برگزار میکنند ما کمک کنیم جریانهای غربگرا رأی بیاورند جریانهایی که گرایش به سکولاریسم و غرب و سرمایهداری دارند مدام میخواهند با آمریکا بسازند ما باید کمک کنیم اینها بیایند گرچه عوامل ما نیستند ولی از باب دفع افسد به فاسد – به قول ما – اینها را سر کار بیاوریم کنترل کنیم بعد باید از اینها تحویل بگیریم و به نوکرهای صریح خودمان بدهیم. این تعابیر را صریح میگوید، که اگر آمریکا از طرفداران خودش و دولتهای وابسته در کشورهای اسلامی حمایت اقتصادی بکند زمینه برای رشد سکولاریسم بطور جدی حفظ میشود ما باید تلاش کنیم نظام آموزش و پرورش را در کشورهای اسلامی بطور کامل تغییر دهیم. قرآن نباید جزو متون درسی باشد. باید بگوییم آنها ربطی به علم و آموزش و پرورش ندارد. میگوید در پاکستان مشرف از طرفداران کمال آتاتورک است او به ما وعده داده که پاکستان را مثل ترکیه بلکه سکولارتر خواهم کرد اگر اصلاحات و پیشرفت در کشورهای اسلامی میخواهید یک شرط دارد منطقه از دست اسلامگرایی و ایدئولوژیهای افراطی از خمینی تا بنلادن باید آزاد شود. میدانید که دیدگاه بنلادن با این جریانهای تکفیری تغییر کرده بود. خودِ القاعده چند گروه شدند. بنلادن و به نظرم حتی ایمن الظواهری اینها با جریان انشعابیه القاعده که در عراق داعش را درست کرد آن زرقاوی، اختلاف بینشان افتاد آنها میگفتند دشمن اول شیعه و مردم عراق هستند بعداً آمریکا. بنلادن به اینها اعلام کرد که شیعه منحرف است اما دشمن نیست. ایران خط مقدم جهان اسلام در برابر آمریکاست. لذا ما با ایران نباید وارد جنگ شویم. داعش که آمد القاعده را تکفیر کرد. میدانید داعش آمد گفت هم حماس کافر است هم اخوانیها کافر هستند همینها فقط خودشان مسلمان ماندند! بعد هم گفت هرکس در راهپیمایی روز قدس شرکت کند مرتد است! حالا جالب است شیعه لندنی هم همین را گفت! شیعههای لندنی گفتند راهپیمایی روز قدس به ما چه ربطی دارد؟ مردم فلسطین سنی هستند به ماچه؟ سنی و یهودی همدیگر را بکشند از هر طرف کشته شود به سود ماست! دو گروه کافر به جان هم افتادند. شیعه لندنی گفت روز قدس حرام است. از آن طرف داعشیها و تکفیریها هم همین را گفتند. گفتند اسرائیل دشمن نیست، دشمن ایران و شیعه است. این آخوند وهابی همان موقع که آنفولانزای گاوی و خوکی بود میمردند فتوا داد هرکس با آنفولانزای خوکی و گاوی بمیرد شهید است! وقتی که حزبالله سیدحسن نصرالله داشت با اسرائیل میجنگید همین گفت که هیچ مسلمان اهل سنتی حق ندارد کنار حزبالله با اسرائیل بجنگد حرام است اگر کشته شود شهید نیست! من یادم هست همان موقع دبیرکل قبلی اخوان که از دنیا رفت همان موقع جنگ 33 روزه، رسماً پیغام داد که دولت مصر نمیگذارد اگر بگذارد ما با ده هزار مجاهد مصری میرویم در رکاب سیدحسن نصرالله کنار برادران حزبالله میجنگیم و در کنار آنها شهید میشویم. اینجا دقیقاً همین است. سیاست تخریب وجهه اسلام، این که اسلام در تمدنسازی ناکارآمد است! این که بنیادگرایی ضد مدرنیته است! ضد دموکراسی، ضد پیشرفت، ضد علم، ضد زنان و ضد حقوق بشر است! دقیقاً همین نکاتی که مدام روی آنها کار میکنند. میگوید ما باید به این شکل ایدئولوژی مقاومت را از بین ببریم. پیامبر اکرم(ص) فرمودند هر مشکلی را بخواهید حل کنید جز نبرد با دشمن، با کفر و استکبار، راه آن رفق و مداراست. فرمودند: «مَن استعملَ الرفقَ لان لهُ الشدیدُ.» فرمودند هر مشکل و هر مانعی را میتوانید خورد کنید و از سر راهتان بردارید به شرطی که خشن و احمقانه با مسائل مواجه نشوید. خاکستری! سیاه و سفید! آقا یا حق مطلق هستی یا باطل مطلق هستی. حق و باطل مطلق هستند اما اهل حق و اهل باطل مطلق نیستند ما آدم هستیم. قرآن کریم میفرماید اکثر شماها خاکستری هستید. «خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا ...» (توبه/ 102)؛ اکثرتان خاکستری هستید نه معصوم هستید نه سرتاپا فساد و گناه هستید. اکثر ماها خاکستری هستیم بعضیهای ما خاکستری متمایل به سفید هستند بعضیها مثل بنده متمایل به سیاه هستند.
رسول خدا(ص) میفرمایند که اگر رفق، مدارا، نرمش، آرامش، منطق و اخلاق در رفتار و کارتان باشد تمام شدائد، محکمات و موانع را رد میکنید. امت اسلامی و تمدن اسلامی را میسازید. فرمودند: «إنّ الرِّفقَ لَم یُوضَعْ على شیءٍ إلاّ زانَهُ، و لا نُزِعَ مِن شَیءٍ إلاّ شانَهُ.» در هر کاری رفق آمد آن کار را زیبا میکند. تمیزش میکند. زینت میکند. هرجا رفق و مدارا کنار رفت و خصومت و خشونت آمد و سیاه و سفیدش کردید آنجا مشئون و زشت و پلید میشود و خراب میشود. فرمودند: «اَعْقَلُ النّاسِ اَشَدُّهُمْ مُداراةً لِلنّاسِ، وَاَذَلُّ النّاسِ مَنْ اَهانَ النّاسَ» اوج عقلانیت کجاست؟ هرجا مدارا بیشتر است آنجا عقل بیشتر است. مدارا یعنی قضاوتهای خشن علیه یکدیگر نکردن. بدبین نبودن، کار طرف را حمل بر صحت کردن. اصالت الصحه جاری کنید نه اصالت بد. پیامبر(ص) فرمودند مؤمن نیست کسی که وقتی میبیند دو نفر با هم حرف میزنند در ذهنش اول این بیاید که اینها دارند علیه من حرف میزنند این مؤمن نیست. مؤمن اهل سوء ظن نیست. همه چیز را تعبیر به بد کردن نیست.
امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «إنَّکُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بأموالِکُم، فالْقُوهُم بِطَلاقةِ الوَجهِ وحُسْنِ اَللِّقَاءِ...،» شما که همه را نمیتوانید با اموالتان راضی کنید، بلکه با اخلاق خوش، با لبخند، با مدارا و با روح برادری همه را میتوانید راضی کنید و کنار خودتان نگه دارید و خوش برخوردی. «فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ(ص) یَقُولُ إِنَّکُمْ لَنْ تَسَعُوا اَلنَّاسَ بِأَمْوَالِکُمْ فَسَعُوهُمْ بِأَخْلاَقِکُمْ.» امیرالمؤمنین(ع) گفتند که من خودم شنیدم که پیامبر(ص) فرمودند با اخلاقتان همه بشر را جذب کنید چه برسد به مسلمانها. نقل شده که یهودیها میآمدند به پیامبر اکرم(ص) توهین میکردند به جای علیکم السلام علیکم السام میگفتند یعنی توهین و لعنت و فحش. رسول خدا هم کاملاً متوجه میشدند که آنها چه میگویند منتهی بخاطر اخلاق و بزرگواری و کرامت و گذشت و سعه صدر پیامبر رحمت، فقط ایشان میفرمودند «و علیکم» یعنی هرچه گفتید بر خودتان. اگر گفتید سلام، علیکم. اگر گفتید سام، باز هم علیکم. پیامبر(ص) فقط با لبخند میگفتند علیکم. بعد نقل میشود همسر ایشان از دست آنها عصبانی میشوند و برمیگردند به آن یهودیها میگویند «عَلَیْکُمُ اَلسَّامُ وَ اَلْغَضَبُ وَ اَللَّعْنَةُ یَا مَعْشَرَ اَلْیَهُودِ...،» خب کاری کرده، اگر ما هم بودیم باید همین کار را میکردیم. همسر پیامبر برگشت گفت خبیثها حالا ایشان مؤدب و با رحمت است میگوید علیکم. ما که میفهمیم چه میگویید؟ هرچه میگویید ای پلیدها خودتان هستید. خوکها. «وَ یَا إِخْوَةَ اَلْقِرَدَةِ وَ اَلْخَنَازِیرِ.» خوکهای میمون. لعنت بر شما. پیامبر اکرم(ص) برگشتند با لبخند من خودم متوجه شدم اینها چه میگویند، اما «فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اَللَّهِ(ص): یَا عَائِشَةُ، إِنَّ اَلْفُحْشَ لَوْ کَانَ مُمَثَّلاً لَکَانَ مِثَالَ سَوْءٍ وَ إِنَّ اَلرِّفْقَ لَمْ یُوضَعْ عَلَى شَیْءٍ قَطُّ إِلاَّ زَانَهُ، وَ لاَ یُرْفَعُ عَنْهُ قَطُّ إِلاَّ شَانَهُ.» من متوجه شدم دارند توهین میکنند ولی ما مقابله مثل نمیکنیم. اینها فحش میدهند ولی ما فحش نمیدهیم. یعنی حتی آن یهود فحاشی که اهل گفتگو هم نبود و خبیث است پیامبر اکرم(ص) میفرماید مقابله بمثل نمیکنم.
امروز روزی است که باید علمای شیعه به مردم شیعه، علمای سنی به مردم اهل سنت و جماعت تذکر بدهد که بزرگان شیعه و سنی علیرغم اختلاف نظرها همدیگر را هیچ وقت تکفیر نکردند. رهبران چهار مذهب اهل سنت، تعابیرشان راجع به همدیگر و راجع به امام جعفر صادق(ع) برخورد جعفربنمحمد فرزند رسولالله(ص) اهل بیت با اینها که خود جناب ابوحنیفه تعریف میکند میگوید من که آمدم بلند شد متکا و پشتی را کنار دیوار گذاشت و جای خودش را به من تعارف کرد و کنار من نشست. جناب مالکبنانس همینطور. خب رهبران این مذاهب اینطوری با هم برخورد کردند اختلاف نظرشان هم سر جایش بوده. جعفربن محمد(ع) راجع به قیاس با جناب ابوحنیفه بحث دارد و میگوید قیاس را قبول داریم اما نه با این وسعت، به مالک آن نظر را میگوید، اما در عین حال همین مالک و ابوحنیفه راجع به فرزند پیامبر چه میگویند؟ میگویند أتقای از او، باتقواتر از او، مؤدبتر از او ما ندیدیم. خب رهبران مذاهب اسلامی با هم اینطوری بودند. این چه وضعی است که الآن در جهان اسلام بوجود آوردهاند؟ جز رسانههای صهیونیزم و وهابیت و رسانههای دشمن؟ باید علمای شیعه به شیعیانی که هنوز نمیفهمند که کل مذاهب اسلامی واقعاً برادر و خواهر یک خانواده هستیم. این تعبیر امیرالمؤمنین(ع) در خطبه 192 نهجالبلاغه که فرمود: فَإِنَّ اللّهَ سُبحانَهُ قَدِ امتَنَّ عَلى جَماعَةِ هذِهِ الاُمّةِ فیما عَقَدَ بَینَهُم مِن حَبلِ هذِهِ الاُلفَةِ...» خدا بر این امت منت گذاشت که بینشان با ریسمان محکم الفت و انس اینها را بهم گره زد ما را با یک ریسمان بهم بستهاند. ما بهم بستهایم. هر بلایی سر هر مذهبی از مسلمین بیاید سر همه میآید. این قضیه آن شیخ و سید و عام بود که مولوی، به یک شکلی جناب مولوی میگوید و امام(ره) این را یک جور دیگر نقل میکرد که توی یک باغی رفتند مشغول خوردن بودند صاحب باغ آمد دید حریف این سهتا نمیشود آمد به آخوند گفت شما که آخوندی عالم دین هستی کاری نداریم شما هم که سید هستی اولاد پیامبری کاری نداریم این یارو چه میگوید که نه سید است نه عالم است! بزنیم از اینجا بیرونش کنیم! گفتند خیلی خب، او را زدند حسابش را رسیدند. بعد آمد سراغ سید گفت شما فرزند پیغمبری، این آخونده که فرزند پیغمبر نیست آمده اینجا توی باغ ما دارد میوه میخورد بیا این را هم بزنیم. گفت خیلی خب، او را هم زدند. بعد که او را هم زدند آمد سراغ سیده، گفت حالا نوبت خودت است. با مسلمانها همین کار را کردند. امام(ره) همین را گفت، حامد الگار یک جلسهای داشت پیش امام(ره) آمده بود آن دانشمند بزرگ آمریکایی- انگلیسی که از اهل سنت بود مسلمان شد، آمد پیش امام، امام همین قضیه را گفت. گفت الآن وظیفه شرعی ما این است که به این سید و آن عالم و آن عامی بفهمانیم که به محض این که از هم جدا شوید حساب همهتان را رسیدهاند! دشمن هر کدام از شما دشمن همه است. حضرت امیر(ع) فرمود این الفت و عشقی که در امت، همه با هم خواهر و برادر هستند «الَّتى یَنتَقِلونَ فى ظِلِّها ویَأوونَ إلى کَنَفِها بِنِعمَةٍ...،» شما در کنف این وحدت میتوانید پناه بگیرید در سایه این هستید این یک نعمتی است که «لا یَعرِفُ أحَدٌ مِنَ المَخلوقینَ لِأَنَّها قیمَةً أرجَحُ مِن کُلِّ ثَمَنٍ وَ أَجَلُّ مِن کُلِّ خَطَرٍ.» حضرت امیر(ع) در نهجالبلاغه در خطبه 192 میفرماید که بالاتر از وحدت و برادری چیزی در این امت نیست. بالاترین نعمت خداست که هیچ کس ارزش آن را نمیفهمد. از هر ارزشی بالاتر است و از هر قیمتی گرانتر است.
من عرضم را با این تعبیر شهید محمدباقر صدر ختم کنم. متأسفانه عراق منشأ جنگ شیعه و سنی و جنگ مسلمانها شد و بعد هم به سوریه کشاندند. علت اصلی آن هم بهانه بود که این تکفیریها آمدند گفتند ما میخواهیم بیاییم قبر حسین و علی را همه را خراب میکنیم. اینطوری به دعوای شیعه و سنی تبدیلش کردند. خب وقتی این حرف را میزنی طبیعی است کسی که شیعه اهل بیت است میگوید مگر من میگذارم که تو قبر حسین را خراب کنی؟ یک مرتبه نبرد اسلام با آمریکای اشغالگر و صهیونیزم تبدیل به جنگ شیعه و سنی شد. شیعه منحرف، سنی منحرف.
محمدباقر صدر در زندان است. چند روز بعد اعدام شده، زیر شکنجه است. یک پیام مخفی از داخل زندان به سنیهای عراق و به اهل سنت کل امت اسلامی فرستاده است. من این را برای شما بخوانم و عرضم را ختم کنم: «بسمالله الرحمن الرحیم والحمدلله رب العالمین و الصلاه و السلام علی سیدنا محمد و علی آله الطاهرین و صحب المیامین. میگوید من در این لحظه سخت از محنت و شکنجه و زندگی جهادی در آخرین لحظات و ساعات عمرم زیر شکنجه هستم و به شدت مشتاق شهادت هستم و از خدا میخواهم که این لحظه زودتر برسد و با رسول خدا و با امیرالمؤمنین همآغوش بشوم و آنها را زیارت کنم. من که دارم این دردها و شکنجهها را برای شهادت تحمل میکنم و مدام خبر شهادت علما و بزرگان دارد به من میرسد. میخواهم با تمام طوایف و گروهها، عرب و کُرد و سنی و شیعه حرف بزنم. این محنت ظلم و کفر دامن یک مذهب و یک قومیت را نگرفته، بحث عرب و کُرد و شیعه و سنی نیست نگذارید احمقتان کنند. به شیعهها و سنیها میگوید نگذارید شما را فریب بدهند همه شما در این ابتلاء شریک هستید همه باید موضع جهادی و واکنش دلیرانه و وحدت مبارزاتی داشته باشید در برابر این کفر مجسم، صدام و بعثیها و ملحدین بایستید. بعد میگوید من از زمانی که مسئولیت خودم را در این امت شناختم وجودم را یکسان وقف شیعه و سنی و عرب و کُرد کردم. حتی یک لحظه در ذهنم نیامد آن کسانی که باید به آنها کمک کنیم شیعه هستند یا سنیاند؟ کُرد هستند یا عرباند؟ میگوید یک لحظه به ذهن من نیامد چون ما در سنت رسولالله این چیزها را نداریم، این قبیله و آن قبیله، من از رسالتی دفاع کردم که همه را متحد کند. از عقیدهای که در خدمت همه مسلمین باشد. تا به حال جز برای اسلام زندگی نکردم و آماده شهادت هستم. بعد اعلام میکند همه با تمام قدرت پشت سر امام خمینی بایستید. امروز پرچم اسلام و توحید، پرچم شیعه و سنی دست اوست. همه پشت او بایستید. بعد رو به اهل سنت عراق و جهان عرب میکند و میگوید ای برادر و فرزند سنی، من به همان اندازه با توأم که با برادر و فرزند شیعی هستم و یک قدم جلوتر و بیشتر با شیعه نیستم که با تو نباشم. من یک لحظه فکر نمیکنم آن کسی که حقش ضایع شده شیعه است یا سنی؟ آن کسی که باید به او کمک کرد شیعه است یا سنی؟ یا کُرد است یا عرب است؟ من به همان اندازهای با شما دو گروه هستم که شما با اسلام باشید هر چقدر شما با اسلام باشید من با شما هستم نباشید نه با شیعه هستم نه با سنی. من با اسلام هستم. بعد میگوید این مشعل عظیم را برای رهایی عراق از کابوس استبداد و ذلت و رنج به دوش بکشید. صدام اعلام کرده بود که حزب بعث این حرکت شیعه است میخواهند حکومت را از سنیها بگیرید ما سنی هستیم. سیدمحمدباقر صدر میگوید تو مردک کجا سنی هستی؟ تو توی عمرت نماز خواندی؟ روزه گرفتی؟ یک آدم زناکار شرابخوار فاسد، زناکار شرابخوار فاسد که شیعه و سنی ندارد مثل این که شاه ایران میگفت شیعهام حرم امام رضا(ع) رفت. میگوید طاغوت میکوشد به برادران اهل تسنن القاء کند که مسئله، مسئله شیعه و سنی است. این چهل سال پیش است هنوز انقلاب ما پیروز نشده بود و هنوز شاه بود. آن موقع میگوید مراقب باشید. میخواهند از این رهگذر اهل سنت را از میدان نبرد حقیقی بر ضد دشمن مشترک اسلام بیرون کنند اما این فرزندان علی و حسین، ای فرزندان ابوبکر و عمر، من میخواهم به شما بگویم هیچ درگیری میان شیعه و حکومت سنی نیست. این حکومت سنی نیست. دروغ میگویند. این فرزندان علی و حسین و این فرزندان ابوبکر و عمر، حکومت سنی آن حکومتی است که خلفای راشدین بپا داشتند آن حکومت سنی خلفای راشدین بر اساس عدالت و اسلام بود، علی هم برای دفاع از همان حکومت خلفای راشدین شمشیر کشید. آن زمان به عنوان یک سرباز در جنگهای رده در تحت پرچم خلیفه اول ابوبکر، به میدان جنگ رفت. این طبق روایتی است که سیدبنطاووس از روات شیعه نقل میکند که در آن جنگهای ارتداد پس از پیامبر(ص) که بعضی از قبایل زکات ندادند و مرتد شدند ایشان نقل میکند که حضرت امیر(ع) با این که به جناب ابوبکر و عمر سر اصل حکومت منتقد بود ولی در عین حال بیعت کرد و همکاری کرد انتقاد هم میکرد، و حتی در جنگ هم شرکت کرد. البته من در منابع شیعه ندیدم. میگوید همه ما برای دفاع از اسلام زیر لوای اسلام با رنگ هر مذهبی که باشد میجنگیم. مگر علمای شیعه نیم قرن پیش، فتوا ندادند که جهاد زیر پرچم حکومت سنی عثمانی که پرچم اسلام بر دوش داشت واجب است؟ مگر صدها هزار شیعه به میدان جنگ زیر پرچم حکومت سنی عثمانی علیه انگلیسیها و کفار نرفتند؟ مگر برای حفظ پرچم اسلام و دفاع از حکومت سنی خونشان را ندادند؟ مگر مراجع نجف حکم و فتوا ندادند که باید در کنار حکومت سنی علیه انگلیسیها و غربیها ایستاد و شهید شد؟
هشتگهای موضوعی