شبکه دو - 13 تیر 1402

امام هادی ع؛ هدایتگری برای این عصر

جامعه اسلامی دانشگاه اصفهان، میلاد امام علی نقی (هادی ع) _ مشهد_ ۱۴۰۱

بسم‌الله الرحمن الرحیم

امام هادی(ع) ابن‌الرضا امام جواد(ع) امام هادی(ع) همه این‌ها بعد از امام رضا(ع) به نام ابن‌الرضا شناخته می‌شدند. امام رضا(ع) چون در سطح جهان اسلام مطرح شد شاخص بودند. امام جواد(ع) فرزند امام رضا(ع) را در سن 25 سالگی کشتند. می‌دانستید که به سن شماها بودند شهید شدند. یک امت را رهبری می‌کرد. امام هادی(ع) را هم در سن چهل و یکی دو سالگی شهید کردند. تمام مذهبی که تمام رهبران آن را کشتند شیعه است. هیچ رهبر شیعه عمر طبیعی نکرده همه را شهید کردند. بعد بعضی‌ها می‌گویند آقا مسائل دینی و مذهبی را با سیاست مخلوط نکنید. این چطور مذهبی است که تمام رهبران آن را کشتند؟ آن رهبر آخر هم که جهانی است قرار است بیاید و انقلاب جهانی بکند و کل حکومت‌های جهان را اصلاح و براندازی کند. این سیاسی نیست؟ امام هادی(ع) اَبْقـُوا اَلنِّعَمَ بِحُسْنِ مُجَاوَرَتِهَا وَ الْتَمِسوُا الزِیّادَةَ فیها الشُّکرِ عَلَیها» فرمودند نعمت‌ها و امکاناتی که خداوند به شما داده و دارید می‌توانید این‌ها را به باد بدهید و می‌توانید حفظ کنید. پس این اولین نکته. این که بعضی‌ها می‌گویند خدا به آنها این نعمت را داده به ما نداده است. امام هادی(ع) می‌فرماید خداوند به هر ملتی و به هر شخصی نعمت‌هایی داده که بخشی از آن را به همه داده و بخشی را به تو داده به او نداده و بخشی را به او داده تو نداری. اما این‌ها این‌طوری نیست که قرار بوده از اول کلاً نداشته باشی یا داشته باشی که بعد بگویی پس تلاش‌های ما چه اثری دارد؟ فرمودند نعمت‌های الهی را ابقاء کنید و برای خودتان حفظ کنید با همسایگی درست با آن نعمت و امکانات، و بیش از آن را بخواهید منتهی شرط آن شکر است. – حالا خواهش می‌کنم این کلمات را دقت کنید – این‌طور که این عبارات را ساده معنی می‌کنند و رد می‌شوند و جلو می‌روند این‌طوری نیست. مسئله خیلی دقیق است هر کلمه‌اش حساب شده است. یک) نعمت. نگاه توحیدی به همه چیز می‌گوید نعمت. نگاه غیر دینی می‌گوید این‌ها امکانات است نه این که این‌ها از طرف خدا آمده ما مدیون و مسئول هستیم. در نگاه الهی، همین بدن شما، هوش‌تان، حافظه‌تان، سلامت‌تان، اعضای بدن و امکانات‌تان، همه این‌ها نعمت تلقی می‌شود. در نگاه مادی این‌هایی که هست، باید می‌بوده، خودش هست. نعمتی نیست، از طرف کسی نیست! آن وقت وقتی نعمت بود یعنی به تو داده شده، عطا شده، حالا تو بدهکار می‌شوی. این‌ها اولاً امانتی پیش توست برای تو نیست که هر کاری بخوانی با آن بکنی. ببینید شما با ضریب هوشی‌تان هر کاری نمی‌توانید بکنید این یک نعمت خداوند است به تو داده. حساب شده است. و چون او به تو داده، برای تو نیست. تو خودت هم برای خودت نیست. «إنّا لله» ما برای خداییم «و اِنا الیه راجعون» و داریم به سوی او برمی‌گردیم. امام هادی(ع) می‌فرمایند اولاً هرچه که دارید اولاً نگاه کنید درست ببینید چه چیزهایی دارید؟ بعضی‌ها هستند چیزهایی را که ندارند را می‌بینند چیزهایی که دارند را نمی‌بینند. خیلی‌ها این‌طوری هستند مریض هستند. مدام نگاه می‌کند بقیه چه دارند یک بار نگاه نمی‌کند که تو چه امکانات و نعمت‌هایی داری؟ پس در این حدیث، باز نکته اول، درست ببین، درست نگاه کن که چه امکانات و چه نعمت‌هایی در اختیارت است به عنوان یک شخص، به عنوان یک ایرانی، به عنوان یک انسانی که در این شرایط متولد شده و خلق شده است چون این‌هایی که دارند متولد می‌شوند دارند خلق می‌شوند. خدا من و شما را در این شرایط خلق کرد. در این خانواده با این امکانات. امام هادی(ع) می‌فرمایند که اولاً چرا چشم‌هایتان را می‌بندید چرا نمی‌بینید که چه چیزهایی در اختیارتان است چرا به داشته‌هایتان نمی‌اندیشید مدام حسرت نداشته‌هایتان را می‌خورید؟ دیدید همه از دور خیال می‌کنند یک عده‌ای خیلی خوشبخت هستند ولی نمی‌داند که خود او هم دارد احساس بدبختی می‌کند و به یک کس دیگری نگاه می‌کند و می‌گوید آن یکی چقدر خوشبخت است! اصلاً تعریف خوشبختی و بدبختی را باید اصلاح کرد و عوضش کرد. امام هادی(ع): 1) به خودتان درست نگاه کنید، به مردم‌تان، به شرایط‌تان، به جامعه‌تان به شخص خودتان. به داشته‌هایتان. اولاً ببین خیلی چیزها داری تو نمی‌فهمی که چه چیزهایی داری و بلد نیستی درست از آن‌ها استفاده کنی. 2) این‌ها نعمتی از طرف اوست. خودرو نیست، همین‌طوری نیست وقتی که نعمتی به تو دادند یعنی اصالتاً برای تو نبوده و نیست و از تو دوباره می‌گیرند. آقا من زنده‌ام! خب تو قبلاً که نبودی بعداً هم زنده نیستی می‌میری پس معلوم می‌شود زندگی برای خودت نیست. اگر زندگی برای خودت بود تو هیچ وقت نباید بمیری. معلوم می‌شود زندگی در این عالم را به ما دادند و دوباره از ما می‌گیرند و وارد عوالم بعدی می‌شویم. هرچه که داری بد نخواهی داشت برای تو نیست. سالمی بعداً مریض می‌شوی پس این سلامت برای تو نبود. خوشگلی بعداً پیر می‌شوی و زشت می‌شوی پس ذاتاً این زیبایی برای تو نبود به تو دادند و از تو گرفتند. عقلت زیاد می‌شود، هوش و اطلاعات‌تان، دوباره سن‌تان می‌رود بالا آلزایمر می‌گیری، تمام اطلاعات و عقل و هوش‌تان و همه چیز می‌رود معلوم می‌شود این‌ها را به تو دادند و از تو گرفتند. این بدن را، ما این بدن را اینجا می‌گذاریم و می‌رویم. این بدن هم لباس است، این بدن هم برای تو نیست. چون اگر ذاتاً برای خودت بود که این بدن را نباید از تو می‌گرفتند باید همیشه می‌ماند. امام هادی(ع) می‌فرمایند به همه چیز به عنوان عطای خداوند و امانتی که موقتاً‌ در دست شماست نگاه کنید و ببینید که چه چیزهایی دارید؟ مدام خودتان، خودتان را تحقیر نکنید. این یک. دو) «اَبْقوا» نعمت‌ها را شما می‌توانید ابقاء کنید. این‌طوری نیست که بگویید خدا یک چیزی داده، حساب و کتابی نبوده، شرط و شروطی هم نبوده، یا داده یا نداده، یا کم بوده یا زیاد، دیگر به ما ربطی ندارد. نه،‌ امام هادی(ع) می‌فرماید شما نقش دارید. شما می‌توانید آنچه را که دارید نکات مثبت را ابقاء کنید و می‌توانید هم افناء یعنی به باد فنا بدهید. پس این هم نکته دوم در حدیث امام هادی(ع). آقا ما می‌خواهیم مشکلات کشور حل بشود، خودش حل نمی‌شود باید حل کنید. ما هیچی نداریم ملت آن طرف، فلان کشور بارندگی‌شان زیاد است بارندگی ما کم است، خیلی خب تو نفت داری ولی او ندارد. و یک کشور دیگر هم به تو نشان می‌دهم که بارندگی آن مثل شماست اما مثل شما تنبل نیست. ده‌تا شیوه درست کرده برای این که مشکل کم‌آبی را حل کند و شما هنوز بلد نیستید آب را درست مصرف کنید. این‌طوری نیست که ما در این شرایط هستیم پس خودش این‌طوری شده! نه، می‌فرماید می‌توانید امکانات و نعمت‌هایی که خداوند به شما داده، چه شخص چه ملت، می‌توانید نشناسید یا بشناسید، اما ابقاء نکنید به باد فناء بدهید.

خب نکته سوم در این حدیث، چگونه ابقاء کنیم؟ «بحسن مجاورتها» برای این نعمت‌های الهی همسایه خوبی باشید. از این کلمه «مجاورت» شما چه استفاده‌ای می‌کنید؟ مجاورت یعنی همسایگی. یعنی شما همسایه این نعمت‌ها هستید. برای تو نیست. تو یک مدتی با این‌ها هستی. همسایه خوبی باش. نگاه آدم به همه چیز عوض می‌شود تو همسایه چشم و گوش بدنت هستی، درست همسایگی کن. یعنی حقوق آن را رعایت کن از آن هم درست استفاده کن. ما همسایه این موقعیت فعلی کشور هستیم نکات مثبت و منفی آن. امام هادی(ع) فرمودند اگر می‌خواهید این‌ها حفظ بشود و آنچه را که دارید از دست ندهید درست رفتار کنید. الآن امنیتی که دارید،‌ عزتی که ایران در دنیا پیدا کرده، استقلالی که دارید، شکوفایی ذهن‌ها و اندیشه‌ها، شما قبل از انقلاب دانشگاه‌های ایران جدول اختراعات نداشت. اصلاً تولید علمی در کار نبوده، حالا رسیدیم به یکی از 10- 15 کشور اول جهان در رشته‌های مختلف علمی. با این درست همسایگی کن. منابع طبیعی که داری همسایه خوبی برای آن باش. اگر می‌خواهی بماند. یعنی چی؟ یعنی اگر درست عمل نکنی همه این‌ها را به باد می‌دهی. بعد می‌فرماید که «وَ الْتَمِسوُا الزِیّادَةَ فیها» یعنی زیاده‌طلبی بکنیم؟ یعنی از آنچه که داریم باز هم بیشتر بخواهیم یا بگوییم بس است دیگر. می‌فرماید در این‌ها قناعت نیست به چیزی قانع نباشید. قناعت در مصرف است می‌گویند اسراف نکن یعنی مصرف بیش از نیازت نکن. در تولید و کار که نمی‌گویند اسراف نکن، قناعت در مصرف شخصی و ملی است در مصرف است می‌گویند اتفاقاً این‌جا «التمسوا الزیاده» امام هادی(ع) می‌فرماید این‌جا زیاده‌طلب باشید و جلو بروید. هیچ جا ترمز نکنید. دائم در همه ابعاد جلو بروید. چطوری؟ به «الشُّکرِ عَلَیها» شکر یعنی امکاناتی که دارید درست بشناسید، دوم در برابر خداوند که همه چیز از اوست خاضع باشیم. تسلیم امر او باشیم و سه درست از این امکانات درست استفاده کنیم. فکر نکنید این‌ها یک موعظه‌ها و مستحب است و فقط اخلاق شخصی است. این‌ها سرنوشت یک ملت را عوض می‌کند.

حدیث دوم امام هادی(ع)، فرمودند: «إنَّ اللّه َ إذا أرادَ بِعَبدٍ خَیرا إذا عُوتِبَ قَبِلَ»، وقتی خداوند می‌خواهد یک فرد یا یک جامعه‌ای رشد کند و تکامل پیدا کند آن را انتقادپذیر می‌کند. پس این درس بعدی. ما چطور باید باشیم که به کشور و مردم و انقلاب و اسلام خدمت کنیم؟ امام هادی(ع) می‌فرماید اشکالات خودتان را ببینید فقط اشکالات مردم را رصد نکنید. اشکالات خودت را هم ببین. همان‌قدر که از بقیه انتقاد می‌کنی نصفش را از خودت انتقاد کن. ملت و تشکیلاتی که و اشخاصی که حاضر نیستند در هیچ موردی عتاب و سرزنش بشوند نمی‌خواهند هیچ کس به آن‌ها انتقاد و اعتراض کنند این‌ها رشد نمی‌کنند می‌فرمایند یک شرط رشد انتقادپذیری است. این‌طوری نیست که هرکس به ما گفت فلانی اشکال دارد این دشمن ماست یا بد من را می‌خواهد و من باید او را خفه کنم! نه،‌ امام هادی(ع) می‌فرماید گوش کنید. تازه نمی‌گویند انتقاد شد، عتاب؛ عتاب بالاتر از نقد است. یعنی اگر آمدند شما را سرزنش کردند ولی دیدید حرف درستی است من این اشکال را دارم. ما یک اشکالات شخصی داریم و یک اشکالات تشکیلاتی داریم، یک اشکالات ملی داریم. یعنی سبک زندگی ما یک اشکالات اساسی دارد. ما این‌ها را باید بپذیریم. نه، ما شیعه امام هادی هستیم کسی حق ندارد به شیعه چیزی بگوید. نه آقا، خود امام هادی دارد می‌فرماید آن کسی آدم است و آن ملتی رشد می‌کند که اشکالات خودش را ببیند و بپذیرد. خودت را اصلاح کن. ما از همه بهتر هستیم ما هیچ عیبی نداریم بقیه همه بدند ما خوب هستیم. توی فیلم خوبش ماییم بقیه هم بدند. خب این هم خلاف مکتب امام هادی(ع) است. سه) این حرصی که می‌زنیم برای این که من بیش از بقیه همه چیز را داشته باشم و مصرف کنم و فکر می‌کنید این حرص – بگذارید من این تعبیر را بگویم شاید نشنیده باشید – تئورسین‌های برجسته سرمایه‌داری می‌گویند موتور پیشرفت، حرص است. می‌گویند این‌هایی که اخلاقی مدام می‌گویند حریص نباش، خب اگر حریص نباشیم پیشرفت نمی‌کنیم. اصلاً باید حریص باشی تا پیشرفت کنی. می‌گویند حسود نباش، ‌خب اگر من حسود نباشم پیشرفت نمی‌کنم. من باید ببینم او این‌قدر دارد حسودی کنم تا من هم راه بیفتم بیشترش کنم. می‌گویند خسیس نباش، خب من اگر خسیس نباشم معنی‌اش این است که برای خودم نگه ندارم به بقیه هم بدهم. من کار بکنم و بخشی از آن را هم به دیگران بدهم بخورند! خب برای چی؟ همین باعث می‌شود که دیگر برای کار انگیزه ندارم. خب برای چی؟ این‌ها که می‌گویم فیلسوفان برجسته‌شان این‌ها را نوشته‌اند. امام هادی(ع) دارند جواب می‌دهند که اگر دارید راجع به یک حیوان صحبت می‌کنید بله، باید خودش بخورد، خوراندن در منطق او نیست. ضمن این که حیوانات هم هست. این تعبیر حیوانات نیست را من دارم می‌گویم امام هادی(ع) می‌فرمایند که اتفاقاً موتور پیشرفت انسانی داریم، پیشرفت حیوانی داریم. پیشرفت انسانی با خوراندن و انفاق سازگار است. آن‌ها می‌گویند با ایثار نمی‌شود پیشرفت کرد. با اردوی جهادی، با جهاد نمی‌شود. من کار کنم عرق بریزم برای این که بقیه هم بخورند من فقط باید خودم بخورم. دعوا سر این! شما دارید راجع به انسان صحبت می‌کنید یا راجع به مادون انسان؟! انسان تربیت شده یا نشده؟ امام هادی(ع) می‌فرمایند که: «الغِنى قِلَّةُ تَمَنِّیکَ و الرِّضا بما یَکفِیکَ» فرمودند می‌دانید چه کسی ثروتمند و غنی واقعی است؟ چه کسی گدا نیست؟ کسی که این‌جا زیاده‌طلب نیست. این‌طوری که هرچه بیشتر بخواهید این تفکر سرمایه‌داری، حرص، مصرف هرچه بیشتر، مصرف و باز هم مصرف. امام هادی(ع) می‌فرماید مصرف خودش هدف نیست، مصرف وسیله است. میزان انرژی که ما داریم مصرف می‌کنیم، میزان منابعی که اتلاف می‌کنیم و از این قبیل. باید به این‌ها توجه داشته باشیم که میزان زباله‌های یک جامعه و یک شهر، هرچه بیشتر باشد معنی‌اش این نیست که آن‌ها غنی‌ترند. معنی‌اش این است که مصرف بیشتری دارند می‌کنند. مصرف باید معقول باشد. عقلانیت مصرف. می‌فرمایند غنای واقعی، آن وقتی شما واقعاً غنی هستید نیاز ندارید که همان مقدار که نیاز دارید بخواهید وقتی بیش از نیازتان می‌خواهید مصرف‌زده می‌شوید از آن لحظه به بعد شما وابسته و گرفتار و بدبخت می‌شوید، فقیر می‌شوید. الآن خیلی از خانواده‌ها هستند دعوا، مشکلاتی که دارند، بدهی‌هایی که دارند بخاطر این است که عقلانیت مصرف در آن خانواده‌ها نیست. درآمدتان چقدر است؟ هزینه چقدر است؟ با وجود همین گرانی‌ها، چطوری باید زندگی کنید. از لوازم خانه تا لوازم مختلف دیگر، چه چیزهایی لازم است و مفید است و چه چیزهایی ادا و اصول است و از روی رقابت است و از این قبیل.

ببینید آن مقدار که برای شما کافی است «و الرِّضا بما یَکفِیکَ» آن مقدار را محاسبه و ارزیابی کن و بعد آرام بگیر. بیشتر از آن هم کار و تولید بکن اما دیگر مصرف نکن. بیش از آن اگر داشتی بده دیگرانی که گرفتار هستند مصرف کنند. این هم یک خط. می‌دانید سر همین قضیه چقدر دعواست؟ در همین مسائل جناح‌بندی‌ها و مسائل سیاسی، اقتصاد، توسعه، پیشرفت، همین الآن در کشور ما در این قضیه یک خط فکری این است ما باید به بازار سرمایه‌داری غرب برویم آن‌جا هضم بشویم تا می‌توانیم کالاهای مصرفی وارد بکنیم نفت بفروشیم کالاهای مصرفی بیاوریم و تبلیغ و رقابت برای مصرف بیشتر، یک زمانی بانک‌ها در تلویزیون مسابقه می‌گذاشتند آن می‌گفت ما بیشتر پول مفت می‌دهیم دیگری می‌گفت ما بیشتر پول مفت می‌دهیم. بعد نشان می‌داد که در ماشین را باز کرد پول‌ها بیرون ریخت. آن یکی توی ابرها دارد با پول‌ها پرواز می‌کند. حماقت تا این حد که نمی‌فهمند چه چیزی را دارند تبلیغ می‌کنند. بانک در اقتصاد درست یک معنا دارد و در اقتصاد خراب کارکرد دیگری دارد. بانک مشروع و نامشروع، بانک اسلامی و سرمایه‌داری تفاوت آن که فقط نباید روی کاغذ باشد. آن بانک در خدمت تولید است این بانک در خدمت مصرف و گسترش سرمایه‌داری و دلالی است. این هم نکته مهمی است که امام هادی(ع) می‌فرماید نگاه‌تان را نسبت به مسئله فقر و غنا، پیشرفت و پسرفت، اقتصاد و مصرف اصلاح کنید. هم در زندگی شخصی و خانوادگی، و هم در زندگی ملی و اجتماعی.

سطح نیازهای واقعی‌تان را ببینید چقدر است، نیازهای واقعی نه کاذب. مسابقه مصرف نگذارید، اصالت مصرف نباشید، تولیدتان از مصرف‌تان بیشتر باشد. صادرات‌تان از واردات‌تان باید بیشتر باشد. شما فردا مهندس می‌شوید، یا در یک تشکیلات حکومتی وارد می‌شوید یا یک شرکت خصوصی وارد می‌شوید نگاه‌تان را به اقتصاد، به مصرف و به سبک زندگی اصلاح کنید. این‌ها مسئله سبک زندگی است. جنگ ما امروز جنگ اقتصاد است. جنگ، جنگ اقتصاد است و جنگ، جنگ فرهنگ است و فرهنگی است که اقتصاد را درست می‌کند یعنی هر دو.

حدیث بعدی امام هادی(ع): «مَنْ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ فَلاَ تَأْمَنْ شَرَّهُ.» فرمودند انسان تحقیر شده، جامعه توهین شده، موجود خطرناکی است. این در مسئله تربیت. فرمودند اگر یک کسی را می‌خواهید اطاعت کند تحقیرش کنید این اتفاقاً یک ویروس خطرناکی می‌شود که در لحظه خاص به شما ضربه می‌زند.

امام هادی(ع) می‌فرماید کسی که برای خودش ارزش قائل نیست به خودش احترام نمی‌گذارد به چه چیز دیگری می‌تواند احترام بگذارد؟ «مَنْ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ...» هرکس پیش خودش برای خودش ارزش ندارد، خودش برای خودش ارزش قائل نیست، خودحقیربین است، خودتحقیر کن است و در هر موردی می‌گوید من نمی‌توانم ما نمی‌توانیم. امام هادی(ع) می‌فرماید این خیلی خطرناک است. «فَلاَ تَأْمَنْ شَرَّهُ.» اصلاً از طرف چنین کسانی احساس امنیت نکنید. هرکسی که به خودش احترام نمی‌گذارد، ملتی که برای خودش ارزش قائل نیست، اجازه می‌دهد تحقیرش کنند، اجازه می‌دهد تهدیدش کنند، مقاومت و عزت نشان نمی‌دهد این خیلی خطرناک است، هر خیانتی را ممکن است بکند و به هر پستی‌ای ممکن است تن بدهد. بنابراین این‌هایی که می‌گویند ایرانی نمی‌تواند! ما نمی‌توانیم! آن‌ها می‌توانند! آن‌ها ارباب ما هستند! ما شکست خواهیم خورد! مقاومت بی‌فایده است! مبارزه فلان است. آن زمانی که بچه‌های ما آن روز که میمون و حیوانات با موشک فرستاده بودند، چندتا از همین آدم‌ها، با این که طرف در یک دانشگاهی استاد هم بود. بچه‌ها می‌گفتنداستاد از اول تا آخر مسخره کرد که آی میمون اسلامی فرستادند فضا، مسخره بازی کرد. تو عوض این که دانشجویانت را تشویق کنی و امید بدهی و بگویی دیدید شما با وجود این تحریم‌های علمی و اقتصادی و این همه فشار، بچه‌های خود ما توانستند مستقلاً جزو ده کشور اول جهان بشوند که وارد باشگاه فضایی شدند که این گام‌های بعدی را بلندتر بردارند تحقیر می‌کنی؟ آدم‌های غربزده مفلوک بی‌شخصیت. رسانه‌های دشمن، همان موقع، رسانه‌های آمریکا و انگلیس و لندن، مسخره می‌کردند که میمون‌شان را نگاه! خب میمون، آن‌ها هم که اول میمون فرستادند! شماها هم که این‌جا نبودید شماها را به عنوان آزمایش بفرستیم، چطوری است که میمون ما بد است و میمون آن‌ها خوب بود؟ میمون غربی‌ها خوب است میمون شماها بد است. اول که مسخره کردند که میمون‌شان را نگاه که فرستادند! بعد که رفت و سالم برگشت بعد دیدند گفتند که نه بابا، ‌آن میمونه یک خال توی صورتش داشت این ندارد، این آن نیست. یعنی عاشق خال لب میمون هم شده بودند می‌گفتند این میمون آن نیست، آن یک شکل دیگری بود! این آن بالا کشته از بین رفته این یک میمون دیگر است! این‌ها خطرناک هستند.

شما ببینید این کسانی که خیانت‌های بزرگ می‌کنند وقتی دقت می‌کنید می‌بینید که خودش پیش خودش بی‌مقدار است برای خودش حرمت و کرامت قائل نیست و الا تن به این کار نمی‌دهد. این در درجه اول برای خودش ارزش قائل نیست. امیرالمؤمنین فرمودند ارزش شما از کل عالم بالاتر است. «لاتبیعوا» خودتان را نفروشید. کل دنیا را به شما بدهند، ارزش یک انسان از کل این عالم بالاتر است خودتان و کرامت‌تان را نفروشید حتی اگر تمام این دنیا را به شما بدهند. فرمودند تنها یک چیز ارزش شما را دارد و آن بهشت است. «لاتبیعوها الا بها» خودتان را فقط به بهشت بفروشید. تازه در روایت دیگر می‌فرماید شما از بهشت هم بالاتر هستید.

این هم نکته بعدی. نه در تربیت کسی را تحقیر کنید، فکر کنیم با تحقیر و مسخره، این که تو کسی نیستی، تو آدم نیستی، آدم هم نمی‌شوم خب پس هر کاری را حاضر هستم بکنم! از این که بدتر نمی‌شود. خطرناک است. ملتی هم که بپذیرد تحقیرش کنند ما حق تو را می‌گیریم نفس نکش، ما حمله می‌کنیم تو دفاع نکن، ما می‌زنیم تو نباید بزنیم. ما می‌زنیم می‌رویم تو باید تشکر کنی. ما غارتت می‌کنیم تو باید تسلیم باشی. خب امام هادی(ع) می‌فرماید که هرکس خودش برای خودش ارزش قائل نباشد و اجازه بدهد تحقیرش کنند یا یک کسی یک ملتی تحقیر شد برای خودش ارزشی قائل نبود «لاتأمن شرّه» دیگر از شرش در امان نیستید. آن جامعه و آن شخص هر کاری ممکن است بکند یک کارهایی می‌کند که باور نمی‌کنید چون برای خودش ارزشی ندارد. فرمودند «الدنیا سوق» کل این دنیا و این چند ده سالی که اینجا هستید یک بازار بزرگ است که در آن انسانیت خرید و فروش می‌کنند. یک عده‌ای انسانیت می‌خرند و یک عده‌ای می‌فروشند. یک عده‌ای وقتی تمام می‌شود و از در خروجی بازار بیرون می‌روند انسان‌ترند یک عده‌ای از انسانیت دورتر هستند این‌ها تعابیر امام هادی(ع) است. «اَلدُّنْیَا سُوقٌ رَبِحَ فِیهَا قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ» کل دنیا را یک بازار ببینید یک عده‌ای ته آن سود می‌کنند و یک عده‌ای ورشکسته می‌شوند ضرر می‌کنند و هر دو از یک فرصت و از یک بازار استفاده کردند. یک عده‌ای در این چند ده سال دنیا به مقامات بالای انسانی می‌رسند و یک عده‌ای سقوط می‌کنند. فرمودند «النّاسُ فِی الدّنیا بِالأموالِ، و فی الآخِرَةِ بِالأعمالِ.» آن چیزی که این‌جا می‌خرند پول است آن چیزی که در ابدیت می‌خرند عمل است. این‌جا اموال، آن‌جا اعمال. این‌جا می‌گویند چقدر پول داری؟ حلال و حرامش هم کاری ندارند اما وقتی این از سالن امتحان و از این بازار بیرون آمدی، امام هادی(ع) فرمودند آن‌جا تنها سرمایه شما اعمال شماست. سبک زندگی‌تان است آنچه کردید و آنچه نکردید. آنچه گفتید و نگفتید تنها سرمایه‌تان این است و خودتان فرمودند اسیر خودتان نشوید. «راکِبُ الْحَرُونِ اَسیرُ نَفْسِهِ وَالْجـاهِلُ اَسـیرُ لِسانِهِ» شما خودتان اسیر خودتان هستید و برده خودتان می‌شوید. وقتی هر کاری دل‌تان می‌خواهد می‌کنید برنامه ندارید پروژه ندارید، معیار ندارید، دنبال خواسته‌ها و هوس‌هایتان هستید و هر کاری خوش‌تان می‌آید می‌کنید چه شخصی و چه ملی، شما در واقع اسیر خودت هستی. و سوار یک مرکبی شدی که افسار ندارد. با هر سرعتی به هر در و دیواری ممکن است شما را بکوبد و همین‌طور «وَالْجـاهِلُ اَسـیرُ لِسانِهِ.» مسئله ادبیات، زبان و این که چه می‌گویی؟ گفتمان. فرمودند که احمق‌ها اسیر زبان‌شان هستند اول زبان‌شان جلو می‌رود بعد خودشان راه می‌افتند. این هم دقت در این که در مسائل حوزه فرهنگی، ‌رسانه، تبلیغات، امام هادی(ع) می‌فرماید که قبلش بیندیشید که چه باید بگویم، چه نگویم، چگونه بگویم، به چه کسی بگویم، با چه کلماتی بگویم، از کجا شروع کنم؟ این‌ها را باید محاسبه کنید. عقلانیت رسانه‌ای. نه این که اول بگویی بعد فکر کنیم که این که این‌طوری گفتیم، الان گفتیم، این آثار داشت آن آثار را نداشت. عقلانیت زبان و پیامی که می‌دهید باید یک پیام معقول و مشروع باشد و این‌ها که در فضای مجازی و رسانه‌ها هر چیزی را می‌گویند، هر دروغی،‌ هر تهمتی و هر شایعه‌ای را می‌گویند در واقع یک نوع قتل نفس در حوزه فرهنگ است. ترور فرهنگی است.

خب این 7- 8 نکته‌ای که از امام هادی(ع) عرض کردم همین‌ها راه حل است. همین‌ها می‌تواند مشکلات ما را حل کند یا اضافه کند.



هشتگ‌های موضوعی

نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha