شبکه یک - 15 اردیبهشت 1402

آیا زن، انسان است؟(پرسشی که در غرب، از یونان باستان تاکنون، بی‌جواب ماند)

نشست (اسلام و غرب، آخرالزمان و رهایی زنان) - مشهد- ۱۴۰۱

بسم‌الله الرحمن الرحیم

سلام عرض می‌کنم خدمت خواهران و برادران عزیز.

تفاوت نگاه سرمایه‌داری، باید گفت مذهب سرمایه‌داری و مذهب توحیدی به مسئله زن در آخرالزمان؛ اول ببینیم که این‌ها در اول‌الزمان چطور بودند؟ قبل از آخرالزمان اول‌الزمان همان ابتدایی که تفکر مادی در غرب جوانه زده بود و به شکل فلسفه درآمد به شکل ایدئولوژی درآمد، به شکل سبک زندگی درآمد و بالاخره به حکومت و قدرت رسید، ابتدا در اروپا، در غرب، و بعد در صد سال اخیر. به تدریج در کل جهان. این‌ها گاهی پیوندهای فلسفی بین خودشان با ریشه‌های یونانی برقرار می‌کنند که شما در یونان باستان از فیلسوفان بزرگ تعابیری از این قبیل دارید که خدای را سپاس که یونانی هستم نه بربر و برده، خدای را سپاس که مرد هستم نه زن. این جزو شکرگزاری‌های بعضی از فیلسوفان بزرگ یونان است که پدران فلسفه و مؤسسان فلسفه به حساب می‌آیند. از خدا هم نه، بلکه از خدایان تشکر می‌کنند که یونانی آفریده شدم نه بربر، آزاد نه برده، و مرد نه زن! این نگاه فلسفه یونانی است. اما نه همه فیلسوفان بلکه بخشی از فیلسوفان مطرح.

یک عده‌ای هم گفتند زنان را از عزلت و از توی خانه‌ها بیرون بیاوریم. زن باید اجتماعی باشد ولی بعد معلوم شد مرادشان از اجتماعی بودن زن این است که هر زنی برای همه مردهاست. مرادشان این است. خانواده معنی ندارد، زن با یک مرد باشد معنی ندارد، اگر بخواهیم جامعه پیشرفت کند باید مردان با هر زنی که هر وقت می‌خواهند هر نوع رابطه‌ای را برقرار کنند. ریشه‌های کمونیزم جنسی، و لیبرالیزم جنسی. بعد رسید به رنسانس، به اصطلاح قرون وسطی تمام می‌شود و عصر رنسانس است. کم‌کم صحبت از مدرن شدن انسان، مدرنیته، انسان مدرن، زن مدرن، مرد مدرن، ببینیم پدران فلسفه مدرنیته راجع به زن و مرد چه گفتند و از جمله راجع به زن چه تعابیری به کار بردند تا برسیم به این عصر خودمان، همین قرن اخیر که هر دو جناح چپ و راست، هم جناح راست یعنی لیبرالیزم سرمایه‌داری، شعار لیبرالیزم جنسی دادند. لیبرالیزم جنسی بخشی از لیبرالیزم اخلاقی و تربیتی است به این معنا که اساساً اخلاق جنسی تعریف نکنید چه برسد به احکام جنسی. احکام ندارد! رابطه دو جنس را تحت هیچ ضابطه نه اخلاقی نه حقوقی درنیاورید. ما باید همین‌طوری که اقتصاد آزاد است و هرکس هر طوری می‌خواهد و می‌تواند تولید ثروت می‌کند در سیاست،‌ هدف تولید قدرت و افزایش و تثبیت قدرت است و جنگ بر سر قدرت است، در مسئله خانواده و جنسیت هم چون اولاً مردان بیشتر در تولید ثروت و قدرت قوی‌ترند هم زورشان بیشتر است و هم پول‌شان و درآمدشان بیشتر است اگر بخواهیم موتور انگیزه برای فعالیت‌های اجتماعی روشن باشد، هیچ نوع محدودیت شرعی، اخلاقی، حقوقی برای رابطه مرد و زن رسم نکنیم، آن وقت آن‌هایی که حقوق بشری و قائل به حقوق زن بودند گفتند که یک پروتکلی تعریف بشود رضایت طرفین باشد و کم‌کم به این سمت آمد که اصلاً پروتکل چیست؟ یعنی امروز دارد صحبت از این می‌شود که قرارداد چیست؟ این قضیه که اسم‌های قشنگ روی چیزهای زشت می‌گذارند، ازدواج سفید، دوست دختر و دوست پسر، Boy friend و gerl friend برای این که بدون هیچ قرارداد شفافی، بدون پروتکل رابطه باشد و این در درجه اول و دوم و سوم به ضرر زن است. در همه جای دنیا مردان بیشتر از ازدواج فرار می‌کنند برای این که ازدواج بیشترین مسئولیت و محدودیت را برای مرد بوجود می‌آورد. زن در ازدواج، بخصوص در فقه ما، هیچ تعهدی روی دوشش نمی‌آید. فقط یک تعهد جنسی و این که رابطه‌ای با مردان دیگر نباشد. دیگر به لحاظ قانونی مسئولیتی برای زن تعریف نمی‌شود. به لحاظ اخلاقی چرا ولی به لحاظ قانونی مسئولیتی نیست نه برای کار اقتصادی در بیرون خانه و حتی درون خانه وظیفه‌ای پیدا نمی‌کند، تکلیف شرعی و فقهی‌اش نیست حتی برای شیر دادن به فرزندش می‌تواند دستمزد بخواهد که البته هیچ زنی این کار را نمی‌کند ولی می‌تواند. برای کار در خانه و کار در بیرون خانه هیچ مسئولیتی ندارد. یعنی فقه اسلام یک حصاری دور زن کشیده که هیچ زنی را به هیچ کاری نمی‌توان مجبور کرد. هر نوع استثمار اقتصادی زن را ریشه‌اش را زده است و زندگی زن باید توسط مرد او، پدرش و شوهرش باید تأمین شود این‌ها نبودند پسرش، باید زندگی او، لباسش، مسکنش، بهداشتش، امنیت و کرامتش، سلامتش، باید کاملاً تضمین بشود. بدون اهانت و توهین، بدون منت، بدون تحقیر و بدون تهدید، یعنی وظیفه مرد است منتی نیست. به مرد گفتند باید گرچه پیشنهاد ازدواج را زن به مرد می‌تواند بدهد ولی باز به احترام زن، گفتند مرد بهتر است برود. هدیه ببرد، او خواهش کند، منت بکشد، مهریه هدیه است، مهریه قیمت زن نیست، انسان قیمت ندارد، هدیه‌ای است که مرد به زن تقدیم می‌کند و هرچه بیشتر نباشد اشرافی‌تر نباشد بهتر است،‌ و این تضمین و تأمین را خداوند برای زن قرار داد بخاطر این که او مجرای خلقت انسان‌هاست، خداوند از طریق زن انسان خلق می‌کند. بدن زن، بدن مادر دستگاه خلقت الهی است نه بدن مرد. خداوند انسان را در بدن زن خلق می‌کند. همه ما و شما از گوشت و پوست و استخوان مادران‌مان هستیم. پیامبر(ص) فرمود که اگر دارید نماز مستحب می‌خوانید پدرتان صدایتان می‌زند واجب نیست نمازتان را بشکنید مگر کار خاصی باشد ولی اگر مادرتان صدایتان می‌زند لازم است نماز مستحبی‌تان را بشکنید و سریع بروید ببینید چه می‌گوید؟ پیامبر(ص) فرمودند از سفر برمی‌گردید دست خالی نباشید یک هدیه‌ای ارزانی چیزی بگیرید بین فرزندان‌تان دست خالی نباشید، اگر می‌خواهید تبعیضی باشد ابتدا هدیه دختران را بدهید بعد پسران را. فرمودند هرکس برای تربیت و رشد یک دخترش وقت بگذارد و انرژی و هزینه کند به اندازه تربیت سه پسر پیش خداوند پاداش دارد یعنی محافظت از دختر و کمک به رشد انسانی او سه برابر پسر پاداش دارد بخاطر تبعیض‌هایی که در جزیره‌العرب بوده است. همان موقع در شرق و غرب عالم همه جا بود و هست. اسم آن عوض شده، رنگ آن عوض شده ولی اصل آن هست، اسم آن را عوض کرده‌اند. در مدینه قبل از پیامبر، در جزیره‌العرب، حجاز قبل از پیامبر(ص) همین نگاه به زن حاکم بود که همین الآن در جهان و در نظام سرمایه‌داری حاکم است یعنی آن زمان هم مشرکین و سرمایه‌داران قریش و عرب می‌گفتند زن، اگر برهنه باشد، جوان باشد، زیبا باشد، آرایش بکند، خوب برقصد، خوب ساقی باشد، ما هوای این زن را داریم! اگر پیر شد یا زشت بود یا زشت شد و حاضر نمی‌شود به مردان فاسد تن بدهد این زن ارزش مالی و اقتصادی ندارد و چون اصل، اقتصاد است و این نمی‌تواند نه مثل پسران بجنگد و نه مثل پسران بیل بزند، بلکه زن و دختر چه فایده‌ای دارد! نگاه‌های مادی این است این که قرآن می‌فرماید خبر می‌دادند که فرزند تو دختر است رنگ پدر کبود می‌شد دخترشان را زنده بگور می‌کردند، گریه هم می‌کردند، نه این که قسی‌القلب باشد بخندد و بچه‌اش را زنده بگور کند! نه؛ با گریه دخترشان را زنده بگور می‌کردند می‌گفتند این دختر یک پوئن منفی برای ماست نه مثبت. نمی‌تواند خوب بجنگد، نمی‌تواند تولید ثروت بکند، جنگ هم که می‌شود دشمن می‌آید دختران و زنان ما را برمی‌دارند می‌برند که این هم باز یک ننگ اضافی و یک نقطه ضعف است! لذا این‌ها اساساً وجود زن را یک تهدید می‌دانستند چون به زن نگاه مادی داشتند، یا نگاه اقتصادی، نگاه جنسی،‌ زر و زور. الآن هم همین‌طور است. الآن هم دنیا برای رهایی زن به پیامبر احتیاج دارد.

خب حالا ببینید من فقط بعضی از تعابیر را عرض می‌کنم که بعضی از اشخاص که آدم شاید باور نکند که چطور این‌ها این حرف‌ها را زدند. این کتاب «زنان از دیدگاه مردان» را نمی‌دانم دوستان دیدند یا نه؟ ترجمه پوینده،‌البته همه نقل‌هایش دقیق نیست گاهی خیلی هم سند نیاورده است ولی بخش مهمی از آن درست است که نشان می‌دهد در شرق و غرب عالم، بخصوص همین بزرگان غرب، مذهبی و غیر مذهبی‌شان این‌ها نگاه‌شان به زن چه نگاهی است. من چند نمونه به شما عرض کنم از کسانی که مدعی روشنفکری و مدرنیته بودند. حتماً اسم این‌ها را دوستان شنیدند شما دائره‌المعارف فرانسه را حتماً شنیدید که این مانیفست همین تفکر سکولار و بعد از رنسانس است که نویسندگان و گردآوردندگان آن در واقع اولین ایدئولوگ‌ها و تئورسین‌ها و ژورنالیست‌هایی بودند که فلسفه مادی را غرب بارور کردند و کم‌کم نهادینه شد. علیه دین و مسیحیت، علیه حتی خود مسیح(ع)، علیه اخلاق، خانواده، با شعار پیشرفت، مدرنیته، عقلانیت و از این حرف‌ها. آمدند ابروی انسان را، ابروی زن را درست کنند چشم او را کور کردند. قبلاً در دوره کلیسا ستم‌هایی به زن می‌شد به اسم مبارزه با او آمدند ستم‌های چند برابر به او و خانواده کردند. این‌هایی که عرض می‌کنم بعضی از فیلسوفان بزرگ مدرنتیه هستند و بعضی‌هایشان از معلمان برجسته اخلاق غربی هستند. این‌ها کسانی هستند که می‌گویند ما انسان را کشف کردیم. در این ماجراهای اخیر را جمله‌های این‌ها را برمی‌داشتند می‌گفتند که یک خانمی در اروپا در همین تظاهرات لخت کامل شد و بعد آن بالا می‌گفت این بدن چه اشکالی دارد؟ همه از این بدن شیر خوردین، همه هم از او شیر خوردند، همه با این بدن چرا مشکل دارید؟ این‌قدر نفهم. دقیقاً دفاع از کرامت زن را به توهین به زن تبدیل می‌کند و توهین به زن که تو باید بی‌حجاب و بی‌لباس باشی تا هرکس هرطوری می‌خواهد تو را برانداز کند. هرجا می‌روی محیط جنسی بشود و نگاه‌های جنسی به تو بکنند نه نگاه انسانی. تو انسان نیستی زن هستی. او هم دیگر انسان نیست مرد است. ما در عرصه عمومی نه زن هستیم نه مرد، انسان هستیم. زن و مردی برای داخل خانواده است. در خانه و خانواده و حریم خصوصی ما یا مرد هستیم یا زن هستیم. این‌ها اولاً کل حریم عمومی را هم می‌گویند حریم خصوصی ماست و حریم خصوصی مردم را هم می‌گویند حریم عمومی ماست! الآن که می‌گویند اصلاً زن و مردی چیست؟ الآن که شروع کردند در کودکستان‌ها و مدارس ابتدایی خودشان به کودکان خردسال مظلوم، معصوم به آن‌ها دارند آموزش می‌دهند که اصلاً دختر و پسر معنی ندارد، دختر با دختر، پسر با پسر، می‌خواهی ادای دختر دربیاورید، ادای پسر دربیاورید و... اصلاً مفهوم جنسیت و حریم جنسی منتفی شده است.

نمی‌دانم دوستان سخنان صریحی که در این سال‌ها مخصوصاً همین ماه‌های اخیر دارند می‌گویند در مورد تعریف جنسیت دارند می‌گویند که اصلاً تعریف آن چیست؟ چه کسی گفته مؤنث و مذکر بودن اختیاری نیست؟ و از این قبیل حرف‌ها. نگاه واقعی‌شان چیست؟

نمی‌دانم دوستان "میشل مونتنی" را شنیدید یا نه؟ میشل مونتنی فیلسوف برجسته دوره رنسانس است از پدران دائره‌المعارف فرانسه است. از پدران اومانیزم است و یک مدتی دادستان و شهردار بود. مثلاً یکی از تعابیر ایشان این است: می‌گوید وقتی می‌بینم زنی به علم بیان،‌ منطق، یا مسائل علمی روی آورده به شدت می‌ترسم! می‌گوید وقتی می‌بینم یک زن یا دختری وارد مسائل علمی شده من خیلی وحشت می‌کنم چون یک چیز خنده‌داری می‌شود. می‌گوید هر کاری که دست زن بسپارید حتی کار خانه، آن خراب می‌شود. شاه خودمان هم یک چیزی دارد در فضای مجازی، زن او (فرح) کنارش نشسته، از شاه می‌پرسند زن چیست؟ می‌گوید زن که کاره‌ای نیست. از شاه می‌پرسند اگر شما نباشید طبق قانون نائب‌السلطنه این می‌شود که این اداره کند، یک نگاهی به زنش می‌کند که این می‌خواهد اداره کند؟! بعد می‌گوید که شما تا حالا توی زن‌ها در تاریخ، در شرق و غرب عالم، یک زن دانشمند برجسته دیدید؟ یک زن فیلسوف، ریاضیدان شما دیدید؟ بعد می‌گوید حتی آشپزهای خوب هم مرد هستند نه زن. این نگاه ایدئولوژی پهلوی به زن است ولی این‌ها می‌گفتند ما زن را آزاد کردیم.

دیگری "جردان بورونو" این کشیش و فیلسوف بود. ولی کشیش اصلاح طلب بود. در حوزه کیهان‌شناسی و نجوم آثار "ابن‌رشد" را ترجمه کرد و از "بوعلی"، و... که زمین کروی است مسطح نیست، زمین دارد دور خورشید می‌جرخد نه به عکس و... ؛ و این‌ها خلاف عقاید کلیسا بود. این را به جرم این حرف‌هایش گرفتند و کلیسا زنده زنده هم او را سوزاندند پاپ دستور داد این چیزهایی که می‌گویند علم، این خلاف کتاب مقدس است و او را در روم سوزاندند. اولاً او فرار کرده بود و سفیر فرانسه در انگلیس شده بود، بعد می‌خواستند او را گیر بیندازند به عنوان دعوت که یک عرضی بکنیم بعد تشریف ببرید ولی او تشریف آورد ولی دیگر تشریف نبرد! او را گرفتند در زندان و او را شمع‌آجین کردند و گفتند این چیزهایی که برداشتی ترجمه کردی که علم و فلان... اما یک عقایدی که در مورد زنان دارد برخلاف وضعیت زن همان موقع در جهان اسلام، که شما همین موقعی که این دارد ترجمه می‌کند در جهان اسلام زنان برجسته‌ای دارید که فقیه هستند، زنانی دارید که عالم هستند، زنانی دارید که مفسر هستند، زنانی دارید که جراح و پزشک برجسته هستند یعنی ما خانم‌هایی داریم که جزو پزشکان برجسته و جراحان بزرگ در تمدن اسلامی همان موقع هستند. آن‌ها را از مسلمان‌ها یاد نمی‌گیرد. بعد تعابیری که او دارد می‌خواهم بگویم حتی یک کشیش اصلاح‌طلب به اصطلاح مدرن از پیام‌آوران اومانیزم و رنسانس که کلیسا حتی او را تحمل نکرده، او چه می‌گوید؟ تعابیر او راجع به زن چیست؟ می‌گوید زن هیچی ندارد جز زیبایی! زن فقط در یک دوره بسیار کوتاهی به درد می‌خورد آن هم از نظر بیرونی، چون در درونش هیچ حقیقت ماندگاری نیست. دربار، مغازه، انبار و بازار، تمام ناپاکی‌ها و مواد سمی که طبیعت آفریده است در زن جمع شده است. کلمات پر از عقده، حقارت، حالا نگاه انبیاء به زن چگونه است. همین امام رضا(ع) که در محضر او هستیم هم تلویزیونی‌ها هم منبری‌ها هم مداح‌ها، مدام در و دیوار و کبوتر و گنبد از این چیزها نشان می‌دهند. اصلاً امام رضا(ع) نیست مدام صحبت از حرم و همین ساختمان‌هاست. این ساختمان‌ها اصلاً هیچ ربطی به امام رضا(ع) ندارد. خود امام رضا(ع) چیست؟ هیچی از او نمی‌داند. آقاجان، آقاجان، مهدی هم که مهدی جون! مهدی جون.

این‌هایی که در جامعه علیه زن خشونت می‌کنند بدانند قرمزترین خط قرمز خداوند حقوق زن است این روایت امام رضا(ع) است. فرمودند هرکس هرجا به زن و به کودک این حقوق زن و حقوق کودک، به این‌ها جسارت کند و تعرّض کند، به این‌ها ستم کند، اهانت کند، اذیت‌شان کند، خداوند چنان به خشم می‌آید که در هیچ مورد دیگری خداوند چنین به خشم نمی‌آید. این امام رضا(ع) است. فرمودند بیشترین غضب خداوند وقتی است که ببیند به زن و کودک، به حقوق زن و به حقوق کودک دارد ظلم می‌شود، توهین می‌شود، تحقیر می‌شود. آن زمان که جزیره‌العرب عرب‌های خشن می‌زدند همین الآن هم غربی‌های خشن و شرقی‌های خشن هم شدید می‌زنند. یک خانم ایرانی یک وقتی از دانشگاه سوئد در استهکلم گفت که – خانم متدین و خوبی هم بود- گفت من این‌جا در کنار کارهای دانشگاهی‌ام برای این که خرجی‌ام را و اجاره‌ام را دربیاورم می‌روم در این تلفنی که خانم‌ها را کتک می‌زنند که زنگ می‌زنند ما مشاوره کنیم که اگر لازم است آن‌ها را بیمارستان ببرند، می‌گفت شما باور نمی‌کنید که هر وقت این‌جا شیفت من است تلفن قطع نمی‌شود از بس زنان‌شان را می‌زنند. غالباً هم مست هستند، مست می‌کند مادرش را می‌زند، دخترش را می‌زند، زنش را می‌زند، گفت در حد کشتن می‌زنند و من تلفنی که دارم مشاوره می‌دهم به خانم‌هایی که کتک می‌خورند می‌گفت تلفن شیفت من قطع نمی‌شود. آن وقت آن موقع پیامبر(ص) با آدم‌های خشن قبیله‌ای این‌ها فرمودند که هرکس به زنش یا هر زنی یک سیلی بزند 70 سیلی آتشین و جهنمی در انتظار اوست. چطور به خودتان اجازه می‌دهید که با زنان خشونت کنید در حالی که محبت زن به کودکش، مظهر محبت خداوند به انسان است. عشق مادر به فرزندش، یک نمونه کوچکی، یک قطره‌ای از اقیانوس عشق خدا به شما و به همه بشریت و به همه مخلوقاتش. آن وقت نگاه این‌ها این‌طوری است. چون خودش مرد است و مرد هم مثل این که نگاهش به زن فقط باید نگاه جنسی باشد! نگاه می‌کند که این چه زمانی به درد من می‌خورد. یک) باید بی‌حجاب باشد. مردان دنیا مخالف حجاب هستند، بزرگترین طرفداران کشف حجاب زن مردان دنیا هستند. همین مردان هرزه و فاسد، می‌گویند چرا زنان باید پوشیده باشند بگذارید آزاد باشند منظورش آزادی خودش هست.

باز یک مورد دیگری از آن‌ها می‌گوید که گرچه من مخالف نیستم که به زن احترام بگذاریم، بالاخره چاره نداریم مادرمان هم زن است چه کارش کنیم! اما ستایش‌شان نکنید! به زن در همان حدی که لیاقت دارد باید احترام گذاشت. زنان، لیاقت زیادی ندارند.

"دیدِرو" از پدران دائره‌المعارف فرانسه است یک آدم اپیکوری، طرفدار روابط نامشروع با زنان مختلف است. می‌گوید ازدواج و قرارداد و تعهد کارهای احمقانه است. تعهد چیست؟ مسئله این است که هرکس با هر کسی هر کاری خواست بکند، دنیا مگر چقدر طول می‌کشد؟ برای چه خودمان را اذیت کنیم خوش بگذرانیم. این عقیده این آقاست. کتاب او در ضد مذهب و ضد دین است، مذهب را مسخره کرد، به حضرت مسیح(ع) توهین کرد. آن موقع کتاب او در پارلمان پاریس سوزاندند. گفت کتاب من را بسوزانید. من چندتا سؤال راجع به خدا مطرح کردم. از خدا که نمی‌شود سؤال کرد او جواب نمی‌دهد. من راجع به خدا چندتا سؤال مطرح کردم چرا کتابم را پاره می‌کنید؟ و بخاطر این ترویج فساد اخلاقی که می‌گفت خانواده یعنی چی؟ ازدواج یعنی چی؟ که پیش کشیش کلیسا بروید با همدیگر ازدواج کنید؟ اصلاً به کشیش چه مربوط است؟ دو – سه ماه زندان بود. هم‌دوره "ولتر" است. ولتر هم قلم خیلی تیز و قوی‌ای دارد و خیلی توهین‌های گزنده‌ای می‌کند. جالب است هم علیه مسیحیت و علیه اسلام ولی یک جایی هم کوتاه می‌آید با این که علیه پیامبر اکرم(ص) هم حرف زده، اما یک جایی هم می‌گوید من اگر بخواهم بین این‌هایی که می‌گویند پیامبر هستند انتخاب کنم بند کفش محمد به همه این‌ها می‌ارزد. ولتر پدر ژورنالیست‌هایی است که حمله به دین و مذهب را در عرصه هنر و رسانه و ادبیات آوردند. اصلاً بعضی از جمله‌هایی که علیه مسیحیت گفت ضرب‌المثل شد.

این دائره‌المعارف فرانسه اسناد بالادستی روشنفکری و مدرنیته است. خب ایشان یک مدتی فیلسوف روشنفکری در دانشگاه پاریس بود، آخرش هم با مرض نفخ مُرد که آدم برای دور و بری‌هایش خیلی غصه می‌خورد. می‌گوید زنان هیچ عمقی ندارند بی‌فکر و بی‌اصول هستند. مفهوم عدالت پارسایی، نیکی، بدی، همه چیز در سطح ذهن‌شان شناور است. تفاوت این‌ها را نمی‌داند. زنان خودخواه و به دنبال نفع شخصی با تمام نیرویی که طبیعت در وجودشان گذاشته است تنها موتورشان خودخواهی است و هرچه که از آن لذت می‌برند می‌خواهند تصاحب کنند. مدام لباس جدید می‌خواهند، مدام جوهرات می‌خواهند، مدام چیزهای گران‌تر می‌خواهند. این‌ها هیچ خاصیت دیگری ندارند جز مکندگی! که امکانات و سرمایه‌ها را صرف خودشان بکنند و نابود کنند. – من واقعاً این عبارات را می‌خوانم حالت اشمئزاز پیدا می‌کنم - ولی می‌خواهم بدانیم که غرب، مدرنیته، رنسانس،‌ منجی زن چه می‌گوید! می‌گوید ما تازه زن را کشف کردیم ببینید این‌ها تازه اول‌الزمان آن است آخرالزمان آن هنوز نرسیده است. می‌گوید زنان، حتی اگر در ظاهر زنی پیدا کردید که از مرد متمدن‌تر باشد مثلاً زنی در یک جامعه‌ای است متمدن‌تر از یک مردی در یک جامعه دیگر است می‌گوید فریب نخورید، زنان همگی در باطن وحشیانی حقیقی و همیشه مکار باقی می‌مانند. همیشه این‌ها دروغگو و کلاهبردار هستند این‌ها درست نمی‌شوند. زنان بیش از ما غریزه دارند (بیش از مردان) و تنها چیزی که به آن‌ها آموخته شده این است که برگ انجیلی که از جدشان حوّا قرار بود تحویل بگیرند تحویل بگیرند. باز این هم یک تعریضی دارد به مسائل و احکام جنسی و مسئله برهنگی.

خطرناک‌ترین دشمن پادشان زن اوست! زنان در پنهان‌کاری، انتقام‌گیری، کینه‌توزی، نقشه‌کشی، ‌برای پیشبرد برنامه‌هایشان پیگیر و پیله‌اند! زنان دائم حرف می‌زنند! و از حرف زدن و هیچ و پوچ گفتن خسته نمی‌شوند! تحمل آنان بسیار مشکل است، برای کسب موفقیت خودشان به هر وسیله‌ای متوسل می‌شوند. کینه‌ای نهفته علیه مرد دارند. – معلوم می‌شود احتمالاً زنش با خودش یک مشکلی داشته – همانطور که "فروید" می‌گوید که حتی پدران و مادران و بچه‌های کوچک‌شان به هم نگاه جنسی دارند یعنی رابطه دختر و پدر، رابطه مادر و پسر، حتی آن را هم تفسیر جنسی می‌کند. که بعضی‌ها می‌گویند احتمالاً وقتی این خودش بچه بوده، در فامیل‌هایشان و... این خبرها زیاد بوده، این را به همه مردم تعمیم می‌دهد که کل انسان این‌طوری است.. خب معلوم نیست تو در کدام خانواده بودی و چه کارت کردند که داری در مورد کل آدم‌ها قضاوت می‌کنی.

ایشان هم می‌گوید بین زنان توطئه‌ای در جریان است که دائم می‌خواهند بر همه چیز مسلط باشند. همانطور که کشیش‌ها با هم متحد هستند زنان نیز با هم متحد هستند. زنان به هر کس به امیال آن‌ها خدمت نکند دشمن سرسخت هستند اگر دوست‌شان داشته باشی هم با تو دشمن هستند. یعنی این معلوم است که دارد احتمالاً مادرش یا خواهرش یا زنش، با یک زن بداخلاقی درگیر بوده، از نظر او کل زن‌ها این‌طوری هستند.

"کانت" تئورسین بزرگ اخلاق است، فیلسوف اخلاق و فیلسوف مدرنیته است. فلسفه غرب را به قبل از کانت و بعد از کانت تقسیم کردند. می‌گوید هوش جنس لطیف را انکار نمی‌کنم اما به هیچ وجه با هوش مردان قابل مقایسه نیست. می‌شود گفت که زنان تقریباً بی‌هوش هستند. یا کم‌هوش هستند. ببینید نگاه این‌ها به زن چیست؟ کافی نیست تصور کنیم که ما با موجودات انسانی روبرو هستیم، ما نمی‌گوییم زن انسان نیست اما می‌گوییم انسان‌ها همه در رده واحدی نیستند یعنی زن هم انسان است اما مرد خیلی انسان‌تر است. زن و مرد، بله هر دو انسان هستند ولی اساساً یک رده موجود نیستند. این حرف کانت است. کانت پدر روشنفکری است.

"شوپنهاور": زن حیوانی با موی بلند و عقلی کوتاه است. زنان در تمام طول زندگی‌شان کودک هستند حد وسط بین کودک و مرد می‌مانند. زن، جنس کوتوله، شانه باریک که نمی‌دانم چرا آن‌ها را زیبا می‌نامند – باز این هم عقده شخصی است که معلوم نیست خانمش کی بوده و چطوری بوده است -.

"نیچه" را که می‌گویند نابغه بزرگ فلسفه غرب است می‌گویند فیلسوف بزرگ پست مدرن است. او که یک چیزهایی می‌گوید فقط مانده به زن فحش بدهد. تعابیر خیلی توهین‌آمیز دارد. می‌گوید بدترین و ضعیف‌ترین مرد از قوی‌ترین زن قوی‌تر است! بالاترین زن از پایین‌ترین مرد پایین‌تر است. اساساً زن چرا باید مالک باشد؟ زن، ملک و دارایی مرد است. زن مملوک است. اگر مملوک را تبدیل به مالک کنید به خودش هم صدمه زده‌اید. زنان قادر به عشق‌ورزی و دوست داشتن هم نیستند. زن، گربه و کلاغ. می‌گوید این‌ها مثل هم هستند بعد می‌گوید زنان گربه یا پرنده‌اند، در بهترین حالت گاو باقی مانده‌اند. فقط مانده فحش بدهند. این‌ها نوابغ غرب مدرن هستند. این‌ها کسانی هستند که فرهنگ مدرنیته و پست مدرن را این‌ها ساختند. این‌ها همین الآن هم کتاب‌هایشان در دانشگاه‌های بزرگ دنیا دارد تدریس می‌شود. این نگاه‌شان است. می‌گوید وقتی زنی دانشمند می‌شود از نظر من مثل زنی است که ریش درآورده است. وقتی می‌گویند یک زنی دانشمند شده، فقیه و عالم و ریاضیدان است می‌گوید از نظر من مثل یک زن ریش‌دار است.

فروید، پدر فرویدیسم و پدر روانشناسی مدرن سکولار، که حتی دین را هم می‌گوید منشأ آن عقده‌های جنسی است خدا که هیچی! می‌گوید من به روشنی و وضوح می‌گویم هیچ زن متعادلی وجود ندارد! اساساً زن نمی‌تواند عادل یا متعادل باشد. با تأکید می‌گویم – اگر بخواهم همه این‌ها را بگویم هم حال خودم بیشتر بهم می‌خورد و هم تکرار است- بعضی از ادبای اروپا که اسم و قلم‌شان، فوق‌العاده برجسته و مطرح است آن‌ها چه تعابیری می‌کنند، از "شکسپیر" که می‌گوید مؤکد می‌گویم که در وجود مرد گرایش مضرّی نیست که منشأ آن زن نباشد. زن چیزی در ردیف اهریمن است، می‌گوید این جنس زن از هوا ساخته شده، سطحی و دمدمی مزاج است. هر لحظه چیزی می‌گوید نمی‌شود به او اعتماد کرد، نمی‌شود دنبال او راه افتاد، تحمل زنی که ریش دارد برای من قابل تحمل‌تر از زنی است که برای من دانشمندبازی درمی‌آورد. یعنی دانشمند نمی‌شود بلکه دانشمندبازی است.

"مارکین دوساد" کیست؟ شما کلمه سادیسم را شنیدید سادیسم همین اشاره به ساد است. این مارکین دوساد پدر لیبرالیزم جنسی در غرب است. از جمله پدران تئوریک آن است که قائل به اصالت لذت است. می‌گوید هر چیزی که به نام دین، شریعت، اخلاق، حقوق، عدالت می‌گویند و می‌خواهند رابطه ما مردان را با زنان محدود کنند همه این‌ها مزخرف و خرافات است. هر کاری که لذت می‌برید بکن. هر چه که خوشت می‌آید بخور. هرجا که دلت می‌خواهد برو. این موانعی که به اسم اخلاق و دین و مذهب و عدالت و بهشت و جهنم است همه این‌ها مزخرف است. ما آمدیم یک مدت محدودی این‌جا هستیم بعدش هم نابود می‌شویم در این فرصت وقت‌تان را با این چرندیات تلف نکنید که چه چیزی درست است و چه چیزی نادرست است؟ همه چیز درست است و همه چیز هم نادرست است. اصلاً درست و نادرست چیست؟ حالا این آقا که پدر این تفکری است که همجنس‌بازی را قانونی می‌کنند و حجاب را در کشور اروپایی ممنوع کرده‌اند زنان محجبه اروپایی و غربی را از همه جا بیرون ریختند حتی در مدرسه خصوصی نمی‌گذارند که معلم زن باحجاب باشد ولی همجنس‌بازی را قانونی کردند و همجنس با همجنس رسماً با هم ازدواج می‌کنند رسماً به کلیسا می‌روند دوتا سبیل کلفت که معلوم نیست کدام عروس است کدام داماد است. دوستان دیدید که یک فیلمی برای 90 سال پیش است در لندن، اول که دوربین سینما بوده وسط خیابان گذاشتند مردم دارند رد می‌شوند تمام خانم‌ها 90درصدشان در لندن با حجاب هستند، از کشف حجاب شروع شد، آن‌جا حتی عکس‌هایش هست در آمریکا و همین انگلیس که الآن مرکز پمپاژ فساد به جهان شدند این‌ها 90 سال پیش، 100سال پیش عکس‌هایشان هست که حتی کنار دریا می‌خواستند بروند نه فقط زنان، مردان هم لخت لخت حق نداشتند بروند باید یک چیزی نیم تنه و بالاتنه‌ای می‌پوشاند. در آب یک اتاقک‌هایی چارپایه زدند که چهار طرف آن بسته بود آنجا باید بروی لباست را تعویض کنی بعد خانم‌ها در همان محیط بسته پوشیده آب تنی می‌کردند نه این که لخت بیرون بیایند. چطوری شد که 90 سال پیش در خیابان‌های لندن و پاریس زن بی‌حجاب نبود، مسیحی و متدین بودند الآن باحجاب نیست و دیگر خانواده‌ای نیست از آن کشف حجاب شروع شد و به فروپاشی خانواده رسید الآن شما در بعضی از شهرهای دنیا و غرب بخصوص می‌بینید که هفتاد درصد آدم‌ها نمی‌دانند پدرشان کیست. مادرشان را می‌دانند ولی نمی‌دانند پدرشان کیست می‌گویند مادرت را می‌شناسی ولی هر مردی که توی خیابان می‌بینی ممکن است پدرت باشد. همه بی‌پدر و بی‌خانواده شده‌اند. مفهوم حرامزادگی، در غرب هم مثل اینجا بود حرامزاده یک فحش بود. وقتی به کسی حرامزاده، زنازاده، ولدالزنا می‌گفتند این بالاترین فحش بود. فحش به مادر که مادرت فلانی است، خطاکار و فاسد است این بدترین فحش در همه دنیا بوده است چون مقدس‌ترین حریم، حریم مادر است. وقتی می‌خواستند کسی را عصبانی کنند به مادرش یا به همسرش توهین جنسی می‌کردند این طرف تمام شد که خط قرمز من این بود. ولی الآن نه. الآن دارند به بچه‌های کوچک در فیلم‌ها در کارتن و در مدرسه‌ها آموزش می‌دهند که اصلاً همجنس بازی چیز بدی نیست و خانواده چیه این حرف‌ها چیه؟ دوره همه این‌ها گذشته است. اینها مسیحی هم نیستند محال است اینها مسیحی باشند. شما می‌دانید در کتاب مقدس مسیحی در تورات، حجاب واجب است. حجاب کتاب مقدس از حجاب قرآن خیلی حجاب‌تر و سخت‌تر است. حجاب قرآن که چیزی نیست. آن‌جا می‌گوید از در و دیوار خانه، از چارچوب دیوار خانه‌ات رو بگیر. در کتاب مقدس عهد عتیق می‌گوید اگر مردی ببیند زنش دارد با یک مرد دیگری در خیابان دارد صحبت می‌کند نه این که رابطه داشته باشد همان جا می‌تواند بگوید تو دیگر زن من نیستی طلاقش بدهد و برود! می‌گویند مسیحی و یهودی حجاب ندارند! چه کسی می‌گوید حجاب ندارند؟ در کتاب مقدس مسیحی و یهودی حجاب، از حجاب اسلامی و قرآنی حجاب‌تر است. در آیین زرتشت همین‌طور است. الآن شما یزد بروید خانم‌های زرتشتی که متدین هستند همه آن‌ها حجاب دارند نه بخاطر قانون، بلکه بخاطر دین و مذهب‌شان.

خب خانواده فروپاشید حالا همه تنها شدند. فکر کردید چرا همه با سگ زندگی می‌کنند؟ فکر می‌کنید برای چیست؟ چون تنها هستند. سگ یک موجود بسیار عاطفی و وفادار است سگ خیلی بامعرفت است. حق‌شناس، مهربان، وفادار. منتهی بی‌زبان. رابطه انسان با انسان، شده رابطه انسان با سگ. همه با سگ‌ها دارند زندگی می‌کنند برای این که همدیگر را نمی‌توانند تحمل کنند برای این که حقوق همدیگر را رعایت نمی‌کنند. برای این که اگر با هم باشند دعوایشان می‌شود. والدین با بچه‌ها، بچه‌ها با والدین، زن و شوهر با هم، لذا غالباً دارند با سگ‌ها زندگی می‌کنند فقط وقتی که مجبور هستند با آدم‌ها به همدیگر نزدیک می‌شوند یک نیازی دارند کاری ندارند و الا رفیق ندارند. الآن انگلستان یک وزارتخانه‌ای به نام وزارتخانه تنهایی دارد. شنیدید؟ وزیر تنهایی گذاشتند! به خیال‌شان وزیر دستور می‌دهد که دیگر تنها نباشید، آن‌ها هم می‌گویند چشم! دیگه قانون است! مگر عمداً تنها شدند؟ به تدریج با همین مفاسد که خانواده نابود شد همه تنها شدند با دستور که دوباره دور هم جمع نمی‌شوند. نگاه مادی به زن این است نگاه معنوی و دینی به زن در خود مسیحیت، حضرت مریم(س)، مریم عذرا، مریم پاک، مریم مقدس، آیت بزرگ خداوند، قرآن یک سوره به نام مریم می‌کند. نگاه به مریم به عنوان یک زن چه نگاهی است؟ مادر موسی، امّ موسی «أوحینا إلی امّ موسی» ما به مادر موسی وحی کردیم، خداوند با مادر موسی سخن گفت. زن فرعون، زنانی را قرآن نام می‌برد و می‌گوید همه بشریت، چه مرد و چه زن، این خانم‌ها الگوی شما باشند. این‌جا خدیجه امّ المؤمنین، پیامبر اکرم(ص) هر وقت اسم حضرت خدیجه می‌آمد اشک در چشمان‌شان جمع می‌شد. می‌گفت اگر این خانم نبود، اگر فداکاری‌های او نبود، اگر ثروت و سرمایه خودش را همه‌اش را فدای اسلام نمی‌کرد آن اول که ما بودیم کسی زیر این پرچم نبود. این پرچم بالا نمی‌رفت. همه مسلمین مدیون این خانم هستند. خب زن پیامبر، فعال اقتصادی درجه یک بود و تجارت خارجی می‌کرد. زن پیامبر اکرم(ص) یک بازرگان بزرگ بود کار اقتصادی می‌کرد، کار اجتماعی هم می‌کرد، خانواده و چه. این‌ها را کنار بگذارید.

همین مارکین دوساد، همین آدمی که سادیسم دارد، سادیسم یعنی کسی که عقده‌ای است و می‌خواهد یک کسی دیگر را آزار بدهد، زنان را آزار بدهی ولو لذت ببری. این‌ها نگاه‌شان به زن مدرن این است. می‌گوید هیچ وقت لازم نیست به زنان لذت ببخشیم تا از آن‌ها لذت ببریم! طبیعت چنان فرمان داد که مرد به زن فقط باید به چشم موجودی نگاه کند که می‌تواند از او لذت ببرد. و الا آن‌ها فقط زنان تابع هوس‌های خودشان هستند اما ناتوان و شرور. باید آن‌ها را فقط تحقیر کرد و از آنان استفاده کرد. این نگاه مادی، نگاه شیطانی به زن است. این‌ها پدران مدرنیته و مدرنیزم در غرب هستند. فردهای جدید این‌ها هستند. می‌گوید زنان کانون حماقت هستند و شایسته هیچ توجهی نیستند. این که می‌پرسند آیا زن ذهن دارد یا ندارد و قلب او کجاست؟ راجع به جایگاه قلب و ذهن زن بیخود بحث نکنید. اساساً این دو در زن به کلی منتفی است! یعنی می‌گوید زن نه قلب دارد نه عقل دارد! فقط غریزه دارد.

ببینید این‌ها انسان‌شناسی است یا حیوان‌شناسی است؟ یا خودشناسی خود این‌هاست؟ این غرب مدرن است. این که امروز آزادی زن، حقوق زن، همه این‌ها بازی است. پشت صحنه همین نگاه است. می‌گوید لازم نیست به زنان لذت ببخشی تا از آن‌ها لذت ببرید! لازم نیست او از رابطه لذت ببرد. تو لذت ببر کافی است! مجسم کنید زن جز در وقتی که به درد مرد می‌خورد به لحاظ روابط، در کجا دیگر زن قابل احترام است؟ مدام خودخواهی، مدام نگاه شهوت، نگاه تحقیر و نگاه فرعونی، که اگر کسی به درد من می‌خورد قبول دارم ولی اگر نمی‌خورد به درد نمی‌خورد نمی‌خواهم! باید با زنان همانند اشیایی برای لذت بردن نیمه شریف از نیمه حقیر یعنی مرد از زن نگاه کرد.

"شارل بودلر" کیست؟ شارل بودلر پدر ادبیات مدرن غرب است. الآن شما بروید مدرنیته را در حوزه شعر و ادبیات بخوانید می‌گویند شروع آن با بودلر است پدر شعر مدرن در غرب است. می‌گوید من همیشه در شگفت بودم که چرا زنان را حتی در کلیساها راه می‌دهند؟ زن چه گفتگویی می‌تواند با خداوند داشته باشد؟ شارل بودلر پدر ادبیات مدرن غرب است. – من معذر می‌خواهم این کلمات را به کار می‌برم منتهی از بس دروغ می‌گویند و گفتند که همه فکر می‌کنند این‌ها دنبال احترام به شخصیت زن هستند و زن را بخاطر خود زن قبول دارند. نه این‌ها کلمات آن‌هاست – برده‌ای پست، خودخواه، خودشیفته، خنده‌های احمقانه...

یکی از حضار: خب استاد این‌ها به زن‌های ما گفته نشده که الآن زنان ما به سمت غرب می‌روند.

جواب استاد: بله درست است. می‌گویند خب این‌ها گفته نشده که ما بشنویم که این بچه‌های ما خیال می‌کنند غرب می‌خواهد زنان را رهایی ببخشد و آزادی بدهد. ببینید من این‌ها را عمداً از قول افراد مختلف خواندم هنوز یک عالمه هست که دیگر بقیه‌اش را نمی‌خوانم!

یکی از حضار: این‌ها در ادبیات فلسفی‌شان گفته نشده، بلکه در محاورات‌شان گفته شده، افرادی را شما نام بردید که ما تعجب کردیم که آن‌ها چنین حرف‌هایی را زدند؟ ما فلسفه خواندیم، این‌ها حرف‌های جدیدی است.

جواب استاد: بله شوکه شدید. یکی از مشکلات ما این است که یک غرب زرورق پیچیده دروغ ارائه می‌دهند. این‌ها را برای اولین بار است که می‌شنوید؟ می‌دانم می‌گویم که بشنوید. یعنی شماها که خانم‌هایی هستید اهل مطالعه و تحقق و در حوزه زنان مطالعه کردید و کار می‌کنید. شما هم این‌ها را نشنیدید.

یکی از حضار: بعضاً شنیده بودیم ولی به این شدت نه.

جواب استاد: حالا از این شدیدتر هم هست که من خجالت می‌کشم آن‌ها را بخوانم.

فکر می‌کنم در ادبیات این‌ها را در یک داستان یا در قالب گفته‌اند یا در قالب نظریات گفته‌اند؟

نه، شما بروید بیبنید نیچه یک کتاب دارد که کل آن توهین به زن است. بعد نیچه نابغه بزرگ مدرن است یعنی پدر پست مدرنیته است. خب ببینید شارل بودلر پدر شعر و ادبیات مدرن غرب است. یعنی بعد از آن، اولین کسی که کلمه مدرن و مدرنیته را به کار برده است شارل بودلر است. این آدم می‌گوید زن تو ای موجود وحشت‌انگیز حیف که یک جادوی فناناپذیری داری که مردها نمی‌توانند تو را دور بیندازند مجبور هستند تحملت کنند، نمی‌توانند از تو بگذرند. خب من بخشی از این جملات او را که از کتاب‌های مختلفی هم هست خدمت شما خواندم در حالی که وقتی خودم این‌ها را می‌خوانم حالت واقعاً تهوع دارم یعنی شرمنده هستم که حتی ذکر چنین تعابیری چقدر زشت و توهین‌آمیز است. ولی قرار شد ببینیم که نگاه غرب به زن، چه نگاهی است؟ این‌ها نشان می‌دهد که پدران فلسفه مدرن، گاهی درست است جلوی دوربین یا جاهایی که می‌خواهند نمایش بدهند خیلی مؤدب و جنتلمن صحبت می‌کنند و به زن هم احترام می‌گذارند اما آن جاهایی که راحت می‌نویسند و می‌گویند و از کسی باکی ندارند این تعابیر را به کار می‌برند. زن شخصیت حقوقی ندارد، شخصیت حقیقی هم ندارد. این غرب.

حالا در ایران قبل از اسلام، در حجاز و جاهلیت قبل از اسلام که گفتیم می‌دانید که با زن و دختر چه نگاهی داشتند. در ایران قبل از اسلام و ایران زمان ساسانی زن حق مالکیت نداشت مالک هیچ چیز نبود خودش و ارثی که می‌بود همه‌اش برای شوهرش بود قبل از آن هم برای پدرش بود. شوهرش زنش را می‌توانست به مردان دیگر بدهد! این حقش بود! در ایران قبل از اسلام. پدرش می‌آمد می‌گفت که تو و مادر و خواهرت را سه‌تایی به فلان کس‌ها دادم می‌خواهند مسافرت بروند با آن‌ها بروید مثلاً شش ماه بعد برگردید! الآن این‌ها را می‌گویند روابط مدرن. الآن در غرب این‌ها رایج است خانم‌هایشان را با هم عوض می‌کنند دخترهایشان را با هم طاق می‌زنند، خودشان با همدیگر می‌روند.

می‌دانید حدود 17- 18 نوع رابطه بین مردان و زنان در حجاز، عرب قبل از اسلام بود که همه این‌ها را اسلام ممنوع کرد. یکی‌اش این بود افراد بدون این که به دخترشان بدهند آن‌ها را عروس می‌کردند و می‌آمد به او خبر می‌داد! می‌گفت تو زن فلانی شدی بلند شو برو. که اسلام گفت چنین چیزهایی نداریم. پیامبر(ص) فرمود هر کس دخترش را بدون رضایت او ازدواجی برایش قائل بشود آن ازدواج باطل است. تا خود دختر راضی نباشد آن ازدواج باطل است. اصلاً صیغه عقد در فقه ما برعکس ظاهر بیرونی است ظاهراً مرد خواستگاری زن می‌رود او می‌گوید قبول است یا رفته گل بچیند. اما در عقد شرعی عکس است تا نشود ازدواجی را بر زنی و دختری تحمیل کرد. یعنی در عقد شرعی اول زن یا وکیل او ازدواج را پیشنهاد می‌کند بعد مرد یا وکیل مرد قبلت می‌گوید. یعنی قبول کردم. چرا؟ برای این که هیچ دختری را مجبور به هیچ ازدواجی نکنی بکنی. حالا شما ببینید 1400 سال پیش آیه قرآن نازل می‌شود زنان مستقل از مردان با پیامبر بیایند بیعت کنند، بیعت اعتقادی و بیعت سیاسی. مردان بیعت کردند، بعد پیامبر فرمودند که خانم‌هایی که مایل به بیعت هستند و در جبهه ما هستند بیایند. بعضی‌ها گفتند مگر خانم هم بیعت دارد؟ بعضی از خانم‌ها هم گفتند آقایم بیعت کرد! آقاتون برای خودش بیعت کرد شما شخصیت مستقل سیاسی و اجتماعی داری، شخصیت مستقل معنوی و دینی داری. شما و زنان هم یا در این جبهه هستید یا در آن جبهه. قرآن فرمود با زنان و خانم‌ها جلسه مستقل بیعت بگذار، بیعت دینی و بیعت سیاسی. و شرط و شروط بگذار. در غدیر هم همین‌طور بود. در غدیر مردها بیعت کردند بعد در خیمه یک جلسه مستقلی گذاشت و خانم‌ها آمدند مستقل با علی بیعت کردند. بعد آیه قرآن نازل شد. در جامعه‌ای که دخترش را زنده بگور می‌کرد الآن هم دختران جهان و زنان را دارند به شکل‌های مختلف زنده بگور می‌کنند. شما ببین همین کار کثیفی که در مدارس دخترانه گاز چی ول می‌کنند! از این کارها پست‌تر؟ قرآن می‌فرماید فرعون، بنی‌اسرائیل همه پسرهایش را می‌کشت که فردا نجنگند، دخترها و خانم‌ها را زنده نگه می‌داشت برای این که بتواند از طریق زن خانواده و کل جامعه را تحت کنترل بگیرد. اگر زن صالح باشد آن خانواده و جامعه صالح می‌شود اگر زن فاسد شد جاهل شد آن خانواده و آن جامعه فاسد می‌شود. زن مرکز خانواده است. زن عمود خیمه خانه است. ببینید خانواده‌هایی که مردشان کشته می‌شود تصادف می‌کند می‌میرد خانواده مشکلات عاطفی و اقتصادی پیدا می‌کند اما متلاشی نمی‌شود. ولی خانواده‌ای که مادر از دنیا می‌رود متلاشی می‌شود. خیلی کم است خانواده‌ای که زن برود ولو مرد خانواده پول دارد محبت هم دارد، هر کاری بکند هیچ چیز خلأ زن را پر نمی‌کند. در فقه ما زن مجبور به هیچ کار نیستی، چرا؟ چون تو مادر می‌شوی. خداوند از طریق تو انسان خلق می‌کند. بدن زن از بدن مرد محترم‌تر است. حریم او مقدس‌تر است چون خداوند انسان را از طریق بدن زن خلق می‌کند. حیای زن مهم‌تر است. شرم جنسی، شرم اخلاقی، پاک بودن زن، یعنی پاک ماندن جامعه و خانواده. در رأس حقوق کودک حق مشروع به دنیا آمدن، حق حرامزاده نبودن است. این‌ها در رأس حقوق کودک است.

در ایران قبل از اسلام هم همین‌طور بود. شاه ایران قبل از اسلام سه هزارتا زن در یک حرم‌سرایش داشت اصلاً‌ اسلام آمد حرم‌سرا را جمع کرد. ولی باز دوباره در کشورهای ظاهراً مسلمان ایران دوباره راه انداختند. اسلام آمد حرم‌سرا را برانداخت. همه جای دنیا مردهایی که پول و زور بیشتر داشتند زنان خیلی بیشتری داشتند. شاه ایران، شاهنشاه ساسانی سه هزارتا زن در یکی از حرم‌سراها و اردوگاه‌ها و خوابگاه‌هایش دارد که اگر جلوی این سه هزارتا می‌خواست رژه برود چند روز طول می‌کشید. اسم آن‌ها را نمی‌دانست! تو اصلاً این همه زن برای چی می‌خواهی؟ این‌ها می‌گشتند هر زن یا دختری را، ولو شوهردار که فلان جا یک دختر یا زنی خیلی زیبا هست سریع برای شاه می‌آوردند! این نگاه ایران قبل از اسلام به زن بوده است. آن نگاه عرب قبل از اسلام به زن است. این نگاه غرب یونان و غرب مدرن به زن است.

بعد از این که حضرت امیر(ع) شهید شدند و حکومت سقوط کرد معاویه گفت چندتا خانم‌هایی بودند که توی جبهه‌ها می‌آمدند برای علی و علیه ما شعر می‌گفتند این‌ها را دستگیر کنید. منتهی طرفداران‌شان تحریک نشوند. یکی‌شان همین خانم سوده است. این را از عراق به شام به کاخ معاویه می‌برند. شروع می‌کند می‌گوید این شعرها برای کیست؟ شروع می‌کند شعرهای او را که آن موقع او می‌خوانده که بجنگید، نترسید، عقب نروید و... رجزخوانی خانم در جبهه که رزمنده‌ها جلو بروید و به سمت شهادت و بهشت بروید نترسید علی حق است و... گفت این شعرها شعرهای توست؟ حالا فکر می‌کرد این الآن می‌گوید نه نمی‌دانم! حالا ببخشید گذشته! سوده می‌گوید این شعرها ناراحتت کرده؟ بله شعرهای من است. بیت بیت این شعرها را سرودم به عنوان عبادت و الآن هم دوباره اگر بخواهی همین‌ها را می‌خوانم. معاویه می‌گوید که خیلی پررویی! علی شماها را پررو کرده ولی من تو را می‌بخشم! من بخشنده هستم. - می‌خواست این‌طوری آدم‌ها را جذب کند و بخرد- گفت چه می‌خواهی؟ گفت من چیزی از تو نمی‌خواهم. گفت حالا من می‌گویم 500تا شتر سرخ موی گران به تو بدهند با این‌ها برو. گفت من نمی‌خواهم ولی چون مأمورهایت دارند حق مردم را می‌خورند یک مو از خرس بکَنی غنیمت است! من این‌ها را برمی‌دارم به عنوان بخشی از حق مردم‌مان به آن‌ها می‌دهم. بعد که داشت می‌رفت، معاویه گفت حالا نظرت در مورد من چیست؟ علی هم چنین لطف‌هایی به تو می‌کرد؟ خانم سوده گفت که علی را دوست دارم چون مثل تو نبود. محال بود علی از بیت‌المال یک چنین چیزهایی را همین‌طوری به کسی ببخشد و بدهد برود! علی با حقوق مردم و بیت‌المال این بازی‌ها را درنمی‌آورد. تو داری به من رشوه می‌دهی که من آن‌جا بروم از تو تعریف کنم. من همان زنی هستم که این شعرها را سرود. من هنوز همان هستم. این شترهایت را هم می‌خواهی پس بگیری بگیر. گفت نه برو. حالا او چند سال قبل از حکومت علی، نماینده مردم خود بود که آمد از مأمور مسئول حکومت علی در شهر خودشان به علی(ع) شکایت کند که او کیست که این‌جا گذاشتید! در نمازجمعه، امیرالمؤمنین(ع) امام جمعه است آمد جلوی حضرت امیر(ع) ایستاده به حضرت امیر می‌گوید می‌خواهد نماز بخوانید یک کار واجب‌تر از نماز قبل از نماز هست من بگویم. حضرت امیر(ع) نمازش را شروع نمی‌کند می‌گوید بگو. می‌گوید این حاکمی که آن‌جا در شهر ما گذاشتید خیلی آدم بی‌ادبی است نه با مردم درست حرف می‌زند، نه جواب می‌دهد، گاهی عصبانی می‌شود، این کیست؟ حضرت امیر(ع) به نیروهایشان رو کردند و گفتند که این خانم دارد این را می‌گوید شما در جریان هستید؟ گفتند بله یک گزارش‌هایی به ما رسیده ما مشغول تحقیق هستیم که ببینیم ایشان راست می‌گوید یا نه؟ به احتمال قوی درست می‌گوید. ولی ما هنوز به نتیجه قطعی نرسیدیم ولی ظاهراً درست می‌گوید ببخشید ما کوتاهی کردیم. حضرت امیر(ع) قلم و کاغذ می‌خواهند و به مسئول‌شان در آن‌جا می‌نویسند این خانم که آمد این حکم من را به شما داد شما معاون خودت را آن‌جا می‌گذاری خودت بلند بشو بیا کوفه که گزارش بدهی ببینم این گزارشاتی که این خانم می‌دهد جوابش چیست؟! این زن در اسلام است. اسلام سنتی، اسلام متحجر، اسلام ضد زن. این هم زن در نگاه این‌هاست.

ایران قبل از اسلام، زن خودش را به یک کسی دیگر می‌داد. از زنش سؤال هم نمی‌کرد می‌گفت این فعلاً برای شما، بروید با او تفریح کنید، با او بروید مسافرت برگردید! این‌طوری بوده. بخش مهمی از مردم اصلاً حق درس خواندن نداشتند چه برسد به زن‌ها. طبقاتی بود. درس خواندن قبل از اسلام در ایران ممنوع بود. فقط برای اشراف اجازه می‌دادند. بعد اسلام آمد گفت طلب علم بر مرد و زن واجب است نه این که حق‌شان است بلکه وظیفه دارند که چه مرد و چه زن تحصیل علم بکنند. بعد می‌گویند چرا ایرانی‌ها در برابر مسلمان‌ها مقاومت نکردند؟ برای چه مقاومت کنند؟ از چه چیز رژیم ساسانی دفاع بکنند؟ تبعیض فقیر و غنی، تبعیض مرد و زن، تبعیض حاکم و محکوم، نظام طبقاتی.



هشتگ‌های موضوعی

نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha