شبکه افق - 1 اردیبهشت 1402

پرسش و پاسخ (28)

پرسش‌ها: ۱. آیا زیارت اولیای خدا، به‌معنای عبادت کردن آنها و شرک است؟ ۲. آیا "از عالم رفتگان"، هیچ ارتباط و اطلاعی از اهل دنیا ندارند و زیارت قبور، کار بی‌ثمری است؟ ۳. وهابیت، چه بدعت‌هایی در عقاید و احکام شرع اسلام آورد و چگونه بیداری اسلامی ضداستکباری را به جنگ داخلی میان مسلمین منحرف کرد؟ ۴. کدام توسل و زیارت، توحیدی و کدام مشرکانه است؟ ۵. آیا اصل شرک، یک رفتار فیزیکی است یا یک عقیده منحرف؟ ۶. چرا "عبادت استکباری"، یک تناقض است اما "عبادت مشرکانه"، یک انحراف؟

بسم‌الله الرحمن الرحیم.

شما سر قبر یک آدم معمولی هم بروید از بستگان‌تان متوجه می‌شوید، نه این که روح او الآن توی قبر است ولی ارتباط با بدنی که حتی پوسیده و مزار و روح آن شخص هنوز برقرار است. می‌دانید کسانی که دفن هستند در عالم برزخ ارتباط‌شان بطور کامل با دنیا قطع نمی‌شود – این‌ها در قرآن و روایات هست – الآن شما بهشت زهرا و بهشت رضا می‌روید، قبرستان می‌روید این‌طوری نیست که شما هیچ احساسی به آن‌ها و آن‌ها به ما ندارید. حالا وقتی ما و شما آن زیر رفتید این را بعداً تجربه می کنیم کاملاً تجربه خواهیم کرد اما حالا ماقبل از تجربه اجمالاً بدانید که در عالم برزخ ارتباط کسانی که از این عالم وارد بزرخ می‌شوند قبل از قیامت کبری و قیامت بزرگ، ارتباط‌شان با این دنیا بطور کامل وصل نیست و بطور کامل هم قطع نیست. حالا این یک بحث جداگانه‌ای است.

انگلیس‌ها وهابیت را تقویت کردند چون برای این‌ها 3- 4تا چیز بدردبخور داشت. از یک طرف به دیدگاه‌های مادی و پوزیتیویستی نزدیک بود چون این‌ها نگاه‌های اشعری دارند که خیلی اتفاقاً به دیدگاه‌های پوزیتویستی نزدیک است از یک طرف یک زمینه‌هایی در آن هست که با نوعی ماتریالیزم و ماده‌انگاری مخلوط است مثل همین که پیامبر مرده و رفته! دیگر این که به عنوان این که این حرم و ساختمان و خانه پیامبر شرک است و کسانی که می‌آیند این‌ها را ببینند یا کسانی که توی غار حرا می‌روند غار را ببینند یا مزار حمزه و شهدا را ببینند همه این‌ها عبادت است چون احترام است چون دارند به این‌ها توجه می‌کنند همه این‌ها شرک است. انگلیس‌ها خیلی خوب فهمیدند که این را سازماندهی کنند و سه – چهارتا استفاده از آن بکنند. 1) جنگ داخلی مذهبی بین کل مسلمین. چون تقریباً 99 درصد بلکه 100درصد مسلمین قبل از وهابیت تا صد سال پیش این‌طوری بودند. الآن هم اغلب مسلمین جهان از سنی و شیعه، همه این‌ها هم اهل زیارت قبور هستند و خود سنی‌ها هم اهل مباحث اهل دعا و زیارت هستند یعنی طالبان هم وهابی نیستند از نظر آن‌ها، این‌ها هم مشرک هستند. فقط شیعه را مشرک نمی‌دانند تقریباً 90درصد سنی‌ها را هم مشرک می‌دانند. کل متصوفه را مشرک می‌دانند و همه را. انگلیس گفت این بهترین فرقه است که کل مذاهب اسلامی را تکفیر می‌کند. ضد وحدت اسلامی است، بزرگترین بستر برای جنگ مذهبی است همین کاری که در سوریه و عراق کردند، بیداری اسلامی را تبدیل به جنگ مذهبی کردند. داشت رژیم‌هایشان تک تک سقوط می‌کرد، چهارتایش سقوط کرد، مصر را دوباره پس گرفتند، من یادم می‌آید بعد از این که مُرسی آمد، مبارک سقوط کرد بازداشت بود، یک هیئت مصری آمد که همان هیئت اینقدر شلمشوربا و مخلوط بودند من همان جا فهمیدم این انقلاب الکی است چون توی آن‌ها طرفدار مبارک بود، طرفدار جمال عبدالناصر بود، تکفیری هم بود، لائیک و سکولار و لیبرال هم بود. مثل این که توی انقلاب ما یک هیئتی تشکیل بشود توی آن ساواکی باشد، کمونیست باشد، آخوند باشد، و... این هیئت این‌طوری آمد. به یکی از دوستان گفتم انقلاب مصر بی‌بوته است این تحول نمی‌ماند. این‌ها فقط مبارک را برداشتند کل رژیم سر جایش هست. آن وقت آن‌جا آدم اهمیت انقلاب اسلامی را می‌فهمد که چه کار بزرگی شد. بزرگترین بیداری اسلامی در مصر بود که آن هم پس گرفتند. بقیه‌اش را دیدند آل سعود و کویت و بحرین و قطر همه دارند سقوط می‌کنند بهترین کار این بود که به جای بیداری اسلامی جنگ مذهبی راه بیندازند بعد جوانانی که می‌خواهند حکومت اسلامی و خلافت اسلامی درست کنند، خلافت اسلامی را چرا در عربستان تشکیل ندهید؟ نه، حالا آن‌جا باشد. قطر؟ نه، خلافت اسلامی نمی‌خواهد! امارات؟ کویت؟ بحرین؟ عمان؟ اردن؟ مصر؟ مراکش؟ الجزایر؟ چرا آن‌جاها خلافت اسلامی نمی‌خواهد؟ فقط سوریه! تنها کشور عربی که علیرغم همه عیب‌ها و مشکلاتش به فلسطین خیانت نکرد. در جنگ 8 ساله تنها کشور عربی که کنار ما بود سوریه بود. این‌ها می‌گفتند جنگ عرب و عجم است، سوریه گفت نخیر آقا جنگ عرب و عجم نیست ما عرب هستیم ولی با ایران هستیم. در جنگ 8 ساله سوریه کنار ما ایستاد و به ما کمک کرد. قبل از انقلاب هم بچه‌هایی که می‌خواستند بروند لبنان و فلسطین بجنگند و آموزش چریکی زمان شاه ببینند و برگردند علیه رژیم شاه مبارزه مسلحانه بکنند همه از طریق سوریه می‌رفتند آموزش می‌دیدند. چه چپ‌ها و کمونیست‌های ایران، چه گروه‌های مذهبی مسلمان. همه. خب حکومت سوریه مثل همه کشورهای عربی اشکالاتی داشته و دارد. همه شما به فلسطین خیانت کردید. گفتند یک کاری بکنیم که خلافت اسلامی فقط باید در سوریه درست بشود. در سوریه و عراق، چون این دوتا از دست آمریکا و صدام و صهیونیست‌ها و رژیم‌های عربی و آل سعود منطقه آزاد شده همین دوتا. این‌جا بود که کلاه این بچه‌ها را برداشتند! منتهی با چه عنوان؟ شرک و توحید. شرک و توحید چیست؟ گفتند استعانت که کمک می‌خواهیم، نذر، دعا، که به ما خیر برسان شر دفع بشود، نماز،‌ توکل، قربانی، دعا، رجا و امید، این‌ها به عنوان عبادت مطرح می‌شود. محمدبن‌عبدالهواب یک تعبیر درستی دارد می‌گوید که عبادت یک اسم عام است برای هر کاری که خدا دوست دارد و خدا را راضی کند، چه کار، چه حرف که قرآن دستور داده، ما الآن با این تعریف بحث و مشکلی نداریم. سؤال این است: آیا هر نوع احترامی به هر کسی این عبادت است؟ یعنی اگر می‌رویم جلوی امام رضا(ع) جلوی پیامبر(ص) سر خم می‌کنیم و درود می‌فرستیم برای این است که داریم امام رضا(ع) را عبادت می‌کنیم؟ اگر خم شدیم دست پدر و مادرت را بوسیدی، تعظیم کردی دست پدر و مادر و پای پدر و مادرت را بوسیدی، یعنی دارید پدر و مادرتان را عبادت می‌کنید؟ یعنی این‌ها خدا هستند؟ دست معلم‌تان را بوسیدید یعنی تو معلم پرست و مشرک هستی؟ بله عبادت را فقط برای خدا باید انجام داد، شکی نیست، هرکس برای غیر خدا عبادت کند مشرک است، صحبت این است آیا هر نوع تعظیم و تکریم، هر نوع احترام، هر نوع خضوع و سر کج کردن، تواضع کردن، عبادت است؟ ولو شما جلوی مادرتان سرتان را خم کنید و ذلیل‌وار جلوی مادرتان زانو بزنید انگار دارید مادرتان را می‌پرستید؟ شرک است؟ یعنی مادر به جای خدا یا در کنار خداست که می‌گویید زیارت شرک است؟ اگر شما در توسل گفتید امام‌ها در عرض خدا هستند ما به کمک ائمه(ع) خدا را دور می‌زنیم! یا خدا را در رودربایستی ائمه(ع) قرار می‌دهیم بله این‌ها شرک است اما اگر کسی گفت زیارت می‌روی و ما توسل نمی‌کنیم به امام رضا(ع) به پیامبر(ص) بلکه می‌گوییم «إنّا توسلنا إلی الله» منتهی «بِه» ما توسّل إلی‌الله می‌کنیم. بله توسّل به غیر خدا شرک است، توسّل به غیر خدا نیست بلکه توسّل إلی‌الله است منتهی خود الله فرمود این‌هایی که به خدا نزدیک‌ترند این‌ها عبدتر هستند این‌ها بیشتر از ما عبد خدا هستند می‌گوییم خدایا به آبروی این‌ها و به حرمت این‌ها. یا به این‌ها می‌گوییم شما پیش خداوند عزیزتر هستید از خدا بخواهید و این را خدا اجازه داده است. این‌ها با بت عزّی و لات و منات فرق می‌کنند که بگویند بت‌پرست‌ها هم همین کار را می‌کردند! بت‌پرست‌ها این کارها را نمی‌کردند. اولاً باید اذن‌الله باشد. قرآن می‌فرماید بدون اذن خدا چه کسی می‌خواهد شفاعت کند؟ هرکس بگوید ائمه بدون اذن خدا شفاعت می‌کنند این مشرک است. صحبت از شفاعت به اذن‌الله است. شفاعت با اجازه و اذن خدا را خود خداوند در قرآن می‌گوید هست. می‌فرماید شفاعت بدون اذن خدا نیست ولی شفاعت با اذن خدا هست. این صریح قرآن است. توسل الی غیر خدا شرک است. اما توسل الی‌الله به اولیای خدا، به انبیاء و رسولان، این که شدنی است شرک نیست خود خداوند اجازه داد، خودش فرمود. و بعد بت‌پرست بتش را مستقل از خدا صاحب کار می‌دانست این‌ها می‌گویند خدا جهان را خلق کرده است – مثل حرف لائیک‌ها لائیسیسته اروپا قرن 18 و 19 – که خدا دنیا را آفرید و پی کارش رفت. جهان دارد مثل یک ماشین خودکار عمل می‌کند. جهان دارد خیلی منظم عمل می‌کند اما خودکار نیست بلکه خداکار است. لحظه به لحظه آنی این عالم از ربوبیت خدا خارج نیست. وهابی هم به یک شکل دیگر. فکر می‌کنند اگر کسی گفت از امام رضا(ع) کمک می‌خواهم که کمک کند من در راه خدا درست عمل کنم یا خدایا به آبروی ایشان این کار را انجام بده این شرک است خب حالا سؤال: اگر امام رضا(ع) الآن زنده بود، یعنی زنده به معنای ما بود، اصلاً امام رضا هم نه. الآن شما می‌آیید به من می‌گویید که فلانی در یک موردی به من کمک می‌کنید؟ این شرک است؟ من بیایم به شما بگویم که مثلاً شما پزشک هستید بگویم کمک کن نسخه بنویس من معالجه بشوم. شما تعمیرکاری کمک کن ماشینم را تعمیر کنم این شرک است؟ کمک خواستن از کسی مگر شرک است؟ بله اگر بگویید که این مستقل از خداست، این خودش در عرض خدا، مستقل از خدا است این شرک می‌شود. آن وقت شما الآن این‌جا نشستید من به شما بگویم بی‌زحمت برای من آب بیاور. همین هم شرک می‌شود! اگر من معتقد باشم که تو مستقل از خدا خودت همه کاره‌ای، یا من معتقد باشم این آب خودش مستقلاً بدون اراده خدا رفع عطش می‌کند این هم شرک است. اگر به اسباب اصالت و استقلال بدهید یعنی بگویید که پزشک است که مستقل از خدا دارد مریض را شفا می‌دهد این شرک است. مثلاً من به شما بگویم بی‌زحمت این دستمال را بده، و معتقد باشم، - اعتقاد خیلی مهم است – معتقد باشم که خدا این وسط هیچ کاره است نه این که زندگی تو دست خداست، زندگی من دست خداست، این حرف زدن‌مان به اراده خداست، این که تو می‌توانی این کار را انجام بدهی به اراده خداست. این که حرف همدیگر را می‌فهمید همه‌اش به اراده خداست. اگر عقیده داشته باشی این‌ها اصلاً هیچ ربطی به خدا ندارد همین هم شرک است. اصلاً لازم نیست که حرم بروید سر قبر امام رضا(ع) و پیامبر(ص) بروی حرف بزنی. مشرک هستید. تو عقیده باش که این لیوان در این عالم مستقل از خدا منشأ اثر است، این شرک است. ولو جلوی آن سجده هم نکنی.

اما از آن طرف، حتی ممکن است شما یک جا سجده کنی، اما چون هدف‌تان پرستش و عبادت نیست تو مشرک نباشی. چطور؟ خود خداوند در قرآن چند مورد از این‌ها دارد. مگر خداوند به فرشته‌ها نگفت که برای آدم سجده کنید؟ عجب خدایا، خودت به شرک دستور می‌دهی؟ اگر می‌گفتی «أسجدوا لله» شیطان مخالفت می‌کرد شیطان گفت من چاکر خودت هم هستم ولی برای این من سجده نمی‌کنم، جلوی خودت هرچه بفرمایی. خدا به این که گفت من جز برای خدا سجده نمی‌کنم خدا گفت تو مشرک هستی. با این که ظاهر کارش طبق دیدگاه وهابیت اتفاقاً شیطان از همه موحدتر است. چون شیطان گفت خودت هم بگویی من جز برای تو سجده نمی‌کنم. خودت هم بگویی بگو. مثل طرف گفت دست آقا را می‌خواست ببوسد دست آقا آویزان شده بود گفتند دست آقا را شکست، گفت شکست که شکست به درک، می‌خواهم دست آقا را ببوسم! این هم این‌طوری شیطان. خدا می‌گوید برای این سجده کن، می‌گوید به جان خودت نمی‌کنم فقط تو. خدا او را طرد می‌کند و می‌گوید تو مشرک هستی. البته ما در روایات داریم که در برابر غیر خدا سجده نکنید حتی برای احترام. اما اگر کسی برای احترام یک کاری را کرد، عقیده ندارد که او خداست من دارم عبادتش می‌کنم. این شرک نیست ولی گناه است. چون در روایت دستور داریم که جز در برابر خدا این‌طوری به خاک نیفتید. ولی خود آن به خاک افتادن لزوماً به معنای عبادت نیست. هر نوع نشان دادن خضوع که عبادت نیست که بگوییم شرک است. متأسفانه با همین حرف‌ها کلاه هزاران هزار نفر از این بچه‌ها را برداشتند. گفتند کل این حرم‌ها شرک است، حتی یکی از این داعشی‌ها گفت ما اگر مکه را بگیریم کعبه را خراب می‌کنیم چون بعضی‌ها که به سمت این سنگ‌ها سجده می‌کنند فکر می‌کند این سنگ‌ها خودش مقدس است. کعبه را هم خراب می‌کنیم و می‌گوییم به این سمت سجده کنید فقط یک علامت می‌گذاریم. بله، این حرف از جهتی درست است. اگر کسی واقعاً به طرف کعبه سجده می‌کند آن سنگ‌ها را خدا می‌داند راست می‌گوید حتماً شرک است اما اگر به این سمت سجده می‌کنیم چون خدا گفته، این شرک نیست عین توحید است اگر سجده نکنی مشرک هستید. خب مشرکین هم به سمت همین کعبه سجده می‌کردند، موحدین هم کردند، آن سجده شرک است، این سجده توحید است، در معنایش فرق می‌کند. مگر هرکس که رفت درِ حرم را بوسید یعنی این را خدا می‌داند و این مستقل و در عرض خدا می‌داند، این مشرک است.

تفسیری که بعضی از علما کردند این است که خضوع به معنای عبادت نیست. «خضع له» یک وقت می‌گویید «خضع لله» یک وقت می‌گویید «سجدالله» این را باید با «لـ» متعدی کنید آن را بدون لام. اصلاً معنایش یکی نیست. شما «عَبَدَ الله» خدا را عبادت کرد می‌توانید بگویید ولی وقتی که خضوع می‌گویید دیگر خضع‌الله که نمی‌گویید، بلکه خضع لله می‌گویید. معنی خضوع لزوما به این مفهوم نیست. حالا یک استدلال این است که اگر بحث بکنند این است که عبد و عبودیت یعنی چه؟ عبد یعنی برده. بنده یعنی برده. یعنی بنده وقتی که مشغول سجده و عبادت الله (خداوند) هست خودش را خاک مطلق و هیچ می‌داند مثل برده‌ای در برابر مولا و اربابش می‌داند.

خب حالا یک سؤال: عبادت با شرک قابل جمع است یا نه؟ بله. شما می‌توانید هم عبد باشید و هم مشرک. یعنی می‌توانید دوتا معبود داشته باشید. برده با دوتا مولا و ارباب باشید. اما عبادت با چه سازگار نیست؟ با استکبار. تو نمی‌توانی هم بگویی من عبد هستم و هم مستکبر باشی. لذا خداوند در قرآن می‌گوید عبودیت با استکبار قابل جمع نیست. دقت کنید می‌فرماید: «...إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ» (غافر/ 60)؛ کسانی که وقتی دستور به عبادت خدا می‌آید مستکبر هستند من برای چه و در برابر چه کسی خم بشوم و سرم را خم کنم و روی خاک بیفتم؟ برای چه خودم را کوچک کنم؟ در برابر چه کسی؟ خدا؟ می‌فرماید به آن‌ها بگو «سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ» شما تا ابد عذاب خواهید کشید چون در برابر حقیقت عالم خضوع نکردید. شما با این عالم سر جنگ دارید. یعنی تا ابد خلاف جریان باید شنا کنید چون در برابر خداوند استکبار کردید. مثل این که جلوی یک سیلی می‌ایستید که مدام توی سروصورت‌تان می‌خورد جهنم همین است. خلاف جریان عالم ایستادید عذاب می‌شوید نه این که خدا بگوید چون جلوی من سجده نکردی من ناراحت شدم حالا از تو انتقام می‌گیرم یک کاری می‌کنم که دلم خالی بشود چرا پیش من به خاک نیفتادی؟ نه. خداوند می‌فرماید اگر در برابر حقیقت عالم، مبدأ و معاد عالم، خالق و مالک عالم، معنای عالم سجده نکنی و مستکبر باشی این عالم علیه توست، یعنی تو علیه عالم هستی و نمی‌توانی علیه هستی و تمام قوانین آن بایستی، تا ابد زجر می‌کشی. این می‌شود «فی جهنم خالدون». تا ابد زجر خواهی برد اگر جلوی حقیقت این عالم گردن کلفتی کنید. مدام مثل جریان مخالف توی سر و صورت‌تان می‌خورد از این عالم بروید هم ادامه دارد و شدیدتر هم می‌شود. تازه این‌جا حواست نیست چون عالم ماده است حواست نیست، این‌جا هنوز گرم هستیم نمی‌فهمیم طبیعت، حجاب است همه چیز را نمی‌بینیم از این بدن که بیرون آمدی آن وقت می‌بینی چه خبر است؟ و الا قرآن می‌فرماید جهنمی‌ها همین الآن در جهنم هستند ولی نمی‌فهمند. می‌فرماید جهنم محیط به کافرین است. همین الآن محیط است، یعنی همان‌هایی که حقیقت عالم را نپذیرفتند و نفهمیدند و باور نکردند و خضوع نکردند کافر همین الآن محاط هستند همین الآن توی جهنم هستند، منتهی چون عالم ماده حجاب است احساس نمی‌کنند بوی گندش فقط به مشام می‌رسد، مدام اضطراب،‌ غم، حرص، عصبانیت، هیچ وقت از هیچی و هیچ کس راضی نیستی، مدام ترس و... می‌گوید این‌ها دود جهنم است که در دنیا دارد به تو می‌خورد و الا وسط آن هستی. بیایید بیرون. خداوند می‌گوید به خودتان کمک کنید، ایمان، عمل صالح، تقوا و این چیزهایی که به ما می‌گویند یعنی بپر بیرون. اگر الآن تا به تو بگویند فینیش، ورق‌های امتحان را جمع کنند همین الآن بعد موقعیتی داری خودت را نجات بده، وسط جهنم هستی. خب ما متوجه نمی‌شویم. این حجاب عالم طبیعت که برود آن وقت احساس می‌کنیم که ما توی جهنم هستیم یعنی چه؟ آن وقت خود جهنم را می‌بینیم، درک می‌کنیم و رنج‌های شدید می‌بریم.

می‌خواهم این را عرض کنم، این آیه می‌گوید که استکبار را جلوی عبادت می‌گذارد اما در آیه دیگری، «فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا» (کهف/ 110)؛ هرکس به دیدار و ملاقات با پروردگارش امیدوار است و باور کرده که همه ما یک قرار ملاقات با خداوند داریم خدا می‌فرماید آن‌هایی که به این قرار ملاقات می‌اندیشند «فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا» درست زندگی کنند. آن‌هایی که نگران آن قرار ملاقات با خدا که همه برای قرار ملاقات با خدا می‌رویم که لقاءالله بعد از مرگ اتفاق می‌افتد، می‌گوید اگر کسانی امید و ایمان دارند که داریم برای ملاقات با خدا می‌رویم خودشان را آماده می‌کنند «فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا» عمل صالح دارند و درست زندگی می‌کنند بعد می‌فرماید «وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا» شرک این‌جا یکی از چیزهایی که وهابی‌ها نمی‌فهمند این است. می‌فرماید چنین کسانی هرگز در عبادت پروردگار کسی و چیزی را شریک نمی‌کنند، یعنی هیچ کس را مثل خدا، یا مستقل از خدا یا در عرض خدا صاحب و مالک عالم نمی‌دانند می‌گویند همه چیز را می‌گویند در طول خدا و اراده خداست، وابسته به خداست.

خب ببینید این‌جا شرک و عبادت با هم، امکان جمع دارد. اگر امکان جمع نداشت نمی‌گفت شرک و عبادت را با هم جمع نکنید. چون شرک با عبادت امکان جمع هست این‌جا می‌فرماید عبادت مشرکانه نکنید اما استکبار با عبادت قابل جمع نبود. این که کسانی استکبار می‌کنند این‌ها نمی‌توانند عبادت کنند نمی‌توانند در برابر خدا خم بشوند و به خدا بیفتند. این است فرق بین عبادت، نسبت شرک با استکبار و عبادت، این دوتا با هم فرق می‌کند. این هم وهابی‌ها غلط تفسیر کردند برای این بچه‌هایی که بازی آن‌ها را خوردند. یعنی شرک در عبادت ممکن است لذا نهی شده است. در بعضی از تفاسیر گفته‌اند که عبادت را این‌طوری معنا می‌کنند که این یک نوع شکر است، شکر به علاوه خضوع. تشکر، شکر به علاوه خضوع و اطاعت. این دوتا با هم عبادت می‌شوند. می‌گویند دقت نکردید ممکن است شما در برابر کسی خضوع بکنید اطاعت هم بکنید شکر هم بکنید ولی عبادت نکنید. شما ممکن است از پدر و مادرتان هم تشکر کنید، هم خضوع کنید هم اطاعت کنید ولی عبادت‌شان نکردید. مثلاً ما حرم پیامبر(ص) یا حرم امام رضا(ع) و حرم سیدالشهدا(ع) رفتیم، شکر می‌کنیم، تشکر می‌کنیم، خود پیامبر(ص) فرمود «مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل‏» کسی از مخلوق تشکر نکند از خدا تشکر نکرده است. شکر خدا را بکنید اما معنی‌اش این نیست که از مردم تشکر نکن، ولی تشکر اصلی را از خدا بکن. ولی از مردم هم تشکر کن، زحمت کشیده، ‌پزشک، مهندس، این کارگر، معلم، پدر و مادر، از این‌ها هم تشکر کن منتهی نه مستقل از خدا. شما همه این کارها را کردید ولی او را عبادت نکردید شما معتقد نیستید که این خالق و مالک من است من باید این را عبادت کنم. مثلاً حضرت امیر(ع) فرمود: «أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِ مُحَمَّدٍ» این یعنی مخلوق محمدم؟ یعنی او را عبادت می‌کنم؟ نه. حضرت امیر(ع) فرمود که: «مَن عَلَّمَنی حَرفًا فَقَد صَیِّرَنی عَبدًا» هرکسی به من یک چیزی را بیازمود من را عبد خودش کرده است. این عبد یعنی من تو را عبادت می‌کنم؟ تو خدایی؟ تازه معنی لغوی عبد هم لزوماً این نیست. این که به عبد، عبد می‌گویند آن هم تشبیه است. معنای اصلی عبد، همین بردگی و اطاعت است. معنی اصلی عبادت هم حتی همین اطاعت است. نه پرستش به مفهوم این که تو خالق و خدای من هستی. البته جز خدا به این معنا را هم نباید عبادت کرد یعنی از هرکسی که اطاعت می‌کنی باید یک توضیح شرعی الهی داشته باشی که اطاعت او، اطاعت از خدا بشود. ما الآن برای اطاعت از پدر و مادر توضیح شرعی داریم می‌گوییم چون خدا گفته اطاعت کن من اطاعت می‌کنم. اطاعت از حاکم عادل ضمن امر به معروف و نهی از منکر و انتقاد، خدا گفته، عیبی ندارد. اطاعت او نیست. اگر کسی بگوید من از ولیّ فقیه، یا از پدر و مادرم مستقلاً اطاعت می‌کنم این مشرک است حتی اگر پرستش هم نکند. بگوید معیار تویی هرچه تو بگویی! اصل عبودیت، خضوع و ذلّت و اطاعت، لزوماً نیست باید یک چیزی همراه آن باشد. آن چیست؟ عقیده به این که تو همه کاره من هستی، تو خالق من هستی، تو مالک من هستی و من از تو می‌خواهم. این فقط در برابر خدا حق دارد. غیر از خدا هیچ کس. تمام انبیاء این‌جا بایستند اگر کسی به کل انبیاء بگوید شما مستقل از خدا صاحب اختیار من هستید مشرک می‌شوید. ولی من الآن شروع کنم شما را تعظیم کنم، تا حالا اصلاً همدیگر را ندیدیم، تا کمر هم خم بشوم، ولی قصد من احترام باشد نه عبادت شما، این شرک نیست. می‌گویند چرا رفتید ضریح را بوسیدید؟ تو می‌روی دست ملکه انگلیس را می‌بوسی عبادت نیست، ضریح پیامبر(ص) را ببوسیم عبادت پیامبر است؟! ما یک توسل با تفسیر توحیدی داریم و یک توسل مشرکانه هم داریم. زیارت توحیدی داریم، زیارت مشرکانه داریم. زیارت و توسلی که اهل بیت(ع) گفته‌اند نوع توحیدی آن است نه نوع مشرکانه. شفاعت هم همین‌طور است. احترام هم همین‌طور است.

خب این هم بخشی از مبانی این‌ها که چطوری هزاران جوان را فریب دادند، این‌ها توی عراق و سوریه ریختند و همین‌طور مسجد پشت مسجد منفجر کردند. عالم سنی و شیعه را کشتند گفتند این‌ها مشرک هستند! به خودش بمب بست آمد توی حسینیه زیارت و عزاداری امام حسین شرک است! فریب این‌هاست که انشاءالله به تدریج روشن بشود.

من کم‌کم دارم احساس می‌کنم این خودش هم یک لطف خفیه‌ای بود که البته هزینه آن سنگین بود که دنیا بین دو اسلام سیاسی تفکیک کند. اسلام از نوع وهابیت، خریت و خشونت. و انقلاب اسلامی، اسلام امام. عقلانیت، عدالت، این‌ها جزو ارکان اسلام است، معنویت و عاطفه، این‌ها جزو مبانی آن است.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته



هشتگ‌های موضوعی

نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha