پرسش و پاسخ (9)
قسمت اول:۱. امام در بهشت زهرا سال ۵۷ چه گفت و چگونه تحریف میشود؟ ۲. آیا می توان استدلال امام علیه پهلوی را علیه جمهوری اسلامی نیز تکرار کرد؟ ۳. برای عده ای که زمان رفراندوم جمهوری اسلامی نبودند، آیا باید هربار رفراندوم کرد؟ ۴. چرا هیچ نظام سیاسی دیگری بهجز جمهوری اسلامی، در جهان و در همه تاریخ، اصل نظام خود را حتی یکبارهم به رفراندوم نگذارده است؟ و هیچ حکومتی از ابتدای تاسیس، حتی یکبار هم کل قانون اساسی خود را به رای مردم نگذارده؟ ۵. چرا در نظام جمهوری، نمیتوان مقامات حکومتی را به انتصابی و انتخابی، تقسیم کرد و همه انتصابات، مسبوق به یک انتخابات هستند؟ ۶. چرا هیچ دموکراسی بدون چارچوب و مطلق، نه وجود تاریخی داشته و نه امکان دارد و حتما هر جمهوری و انتخابات دموکراتیک، مشروط به پیش شرطهای مکتبی (اسلامی، لیبرالیستی، سوسیالیستی یا... ) باید باشد؟ قسمت دوم: ۷. چرا ساختار "جمهوری اسلامی"، دو پارچه و مشروعیت آن، دوگانه نیست؟ ۸. چرا ولایت فقیه، تنها مسئول پاسداری از اسلام نیست و حافظ جمهوریت نظام نیز هست؟ ۹. وحدت بر "اصل نظام و ساختار کشور"، چگونه با "رقابت درون ساختار"، تقویت میشود و در صورت رقابت با اصل ساختار، تضعیف؟ ۱۰. امام علی ع، فرمانده بیفرمانبر، چه نقدی بر جامعه داشت که فرمود "مسئولیت ناپذیری"خود را تقصیر طالع و سرنوشت و این و آن نیندازید؟ ۱۱. در انتحابات سال ۸۸ چرا غرب، در صف مقابل "مردمسالاری" و رای مردم ایستاد؟
بسمالله الرحمن الرحیم
تهمتهایی، تحریفهایی، دروغهایی به امام(ره) نسبت دادند که بله ایشان آمد توی بهشت زهرا اینها را گفت ولی بعد فلان کرد. امام(ره) در بهشت زهرا چه گفت؟ امام(ره) آنجا گفت که انگلیسها رضاخان را آوردند همان زمان هم انتخاباتی نبود رأی ملت نبود دیکتاتوری بود، کودتا بود، زور بود، قتل و غارت بود، ولی حتی اگر فرض کنیم آن زمان هم انتخابات میشد و یک کسانی رأی دادند، باباش! مگر حق داشتند که رأی بدهد که بچهاش هم بر نسل بعد یعنی ماها حکومت کند و نوهاش هم باز بر نوههای ما حکومت کنند. مگر چنین حقی دارند؟ طبق دموکرسی غربی هم چنین حقی ندارند حتی اگر همان اولش هم انتخاب بود. خب این اشکال به جمهوری اسلامی هم وارد است. آن نسل دهه 60 آنها به جمهوری اسلامی رأی دادند ما که نبودیم رأی بدهیم! اینها انگار فرق سلطنت و جمهوری را نمیفهمند. شما در سلطنت ارثی است دیگر هیچ کس حق انتخاب و رد کسی را ندارد. در جمهوری هر نسلی رهبران و حاکمان خودشان را خودش انتخاب میکند. معنی جمهوری اسلامی این است که هر نسلی در هر دورهای باید خودشان تصمیم بگیرند که چه کسانی بر آنها حکومت کند؟ ولی فقیه و رهبری را مردم و نمایندگان مردم انتخاب میکنند. رئیس جمهور قوه مجریه که کل بیت المال و امکانات در اختیار رئیس جمهور است مردم انتخاب میکنند. مجلس که قانونگذاران کشور هستند مردم انتخاب میکنند. مدیریت شهر و روستا را مردم انتخاب میکنند. نظام جمهوری اسلامی که بنیان آن گذاشته شد یعنی در هر دورهای مردم مسئولین خودشان را انتخاب کنند رئیس قوه قضائیه هم در هیچ جای دنیا انتخاباتی نیست چون خلاف فلسفه آن است. این هم که میگویند انتصابی، انتخابی، تمام مسئولیتهای جمهوری اسلامی انتخاباتی است، انتخابی است. بعد از هر انتخاب طبیعتاً انتصابهایی صورت میگیرد مثلاً رئیس جمهور انتخاب میشود بعد خودش صدها نفر را انتصاب میکند اما همه انتصابها به یک انتخاب برمیگردد. انتصابات رهبری هم همینطور است مستقیم و غیر مستقیم. خود رهبر هم انتخاب مردم است از یک انتخاب شروع میشود. انتخاب خبرگان که وکیل مردم هستند در تشخیص مصداق رهبری با انتخابات با انتخاب شروع میشود. انتصابات بعدی در راستای آن انتخاب هستند بنابراین این هم یک مغالطه است که آقا نهادها انتخابی هستند یا انتصابی؟ انتصابیها اینطوری هستند و انتخابیها اینطوریاند! ما نهاد انتصابی غیر انتخابی در جمهوری اسلامی نداریم. همه انتصابها در هر سه قوه در طول انتخاب است. بعد از انتخاباتی انجام شده است بنابراین تمام مسئولیتهای حکومتی انتخاباتی هستند حتی آنهایی که انتصاب میشوند آیا معنی آن این است که دهه 60 تصمیم گرفتند برای کل نسلهای بعد که چه کسانی بر شما حکومت کنند؟ نه؛ حتی از رهبر تا مدیریت شهر و روستا هر نسلی خودش انتخاب میکند و رأی میدهد البته در چارچوب ارزشهای اسلامی. همانطور که لیبرالها دموکراسی را در چارچوب لیبرالیزم قبول دارند نه مطلق. سوسیالیستها سوسیال دموکراتها دموکراسی را در چارچوب سوسیالیزم قبول دارند نه مطلق. مردم ما هم مسلمان هستند دموکراسی و انتخابات را در چارچوب اسلام قبول دارند نه مطلق. اصلاً هیچ وقت دموکراسی مطلق وجود نداشته است همه دموکراسیهای ایدئولوژی و یک سلسله از ارزشها معتقدند. این حرف امام.
ضمن این که دوستان این را بدانید در تمام دنیا حتی یک حکومت وجود ندارد که حکومت خود را به رأی مردم گذاشته باشد. این را میدانستید؟ فقط و فقط امام این کار را کرده است. هیچ رژیم سیاسی در دنیا نمیگوید که اصل نظام و اصل رژیم را ما به رأی میگذاریم مردم بیایید بگویید کلاً اصل این نظام و اصل این رژیم را قبول دارید یا نه؟ هیچ کشوری این کار را نکرده است. در غرب و شرق عالم، حکومتها و رژیمها یا با جنگ آمدند یا با کودتا یا با انقلاب یا ارثی هستند. اصل نظامشان را به انتخابات نگذاشتند فقط امام(ره) و انقلاب اسلامی این کار را کرده است. دو) هیچ کشوری در جهان جز امام(ره) و انقلاب اسلامی قانون اساسی خود را بطور کامل به رأی مردم خود نگذاشته است. بروید ببینید. من دارم اینها را با اطلاع میگویم هرکس قبول ندارد بگوید تا من ثابت کنم چون من اینها را بررسی کردم. میگویند آمریکا اولین قانون اساسی مدرن اینطوری را همان اول برای غربیها نوشت. در آمریکا آنهایی که قانون اساسی نوشتند نه نمایندگان مستقیم مردم بودند و نه از همه ایالتها بودند. آمریکا و انگلیس و فرانسه که ادعای جمهوریت و مشروطیت و مدرنیته سیاسی دارند هیچ کدامشان قانون اساسیشان را به طور کامل به رأی مردم نگذاشتند. فقط امام(ره) این کار را کرد. اول به مردم گفت نماینده تعیین کنید نمایندههای خودتان بیایند قانون اساسی بنویسند بعد که نوشتند دوباره خودتان بیایید رأی بدهید که قانون اساسی را قبول دارید یا نه؟ قبلش بیایید رأی بدهید که جمهوری اسلامی را قبول دارید یا نه؟ هیچ کس جز امام این کار را نکرده است همه این دموکراسیها همه از سرشاخهها انتخاباتهای محدود و مشروط کردند با همین مبانی غربی دموکراتترین انقلاب در جهان انقلاب اسلامی بود. بله، کشورهایی داریم که یک ماده از قانون اساسی خود را میخواهد عوض کند به رأی گذاشته! اما کل نظام و کل قانون اساسیاش را هیچ کس این کار را نکرده است. هیچ رژیمی در دنیا یک بار هم خودش را به رأی مردم و رفراندوم نگذاشته است چه برسد به این که بگویید نسل عوض شده هر ده سال یک رفراندوم راجع به اصل نظام بکنید! اینها اصلاً در مورد اصل اولیهاش هم نکردند. اینها تحریف حرفهای امام(ره) است. چون امام(ره) همان موقع گفت حق شرعی و قانونی و بشری مردم این است که سرنوشتشان را خودشان تعیین کنند. بله این حرف اسلامی است و کاملاً هم درست است. امام(ره) به این تعهد و وعدهاش عمل کرد بعد هم خطاب به ارتش کرد که من از بدنه ارتش تشکر میکنم که به فرمان شاه و انگلیس و آمریکا عمل نمیکنند. از ژنرالها و فرماندهان ارتش هم میخواهم که مستقل باشید ما داریم جوانهایمان را میدهیم، حیثیت میدهیم، آبرو میدهیم، مشایخ و بزرگان ما در زندان، زجر هستند. ما میخواهیم شما مستقل و شریف باشید ما میخواهیم شما هم عزیز باشد ذلیل و نوکر نباشید. یک ارتشبد ما نوکر یک گروهبان آمریکایی و انگلیسی نباشد از یک افسر اسرائیلی فرمان نگیرد. ما میخواهیم ارتش مستقل باشد تحت فرمان مستشاران آمریکایی نباشد. ما بخاطر شما میگوییم این انقلاب به نفع شما هم هست شما باید مستقل باشید کنار مردم باشید خون جوانهای ما را اینها به دست شما میخواهند بریزند شما این کار را نکنید ما میخواهیم تو آقا باشی و آنهایی که به مردم و انقلاب پیوستند من از آنها تشکر میکنم و در شهرهای مختلف را امام(ره) اسم میآورد و می گوید به مردم ملحق بشوید و از پرچم شرک و کفر بیرون بیایید.
بعد یک اتهام دیگر هم به امام(ره) زدند که بله ایشان انقلاب که پیروز شد گفت همه را اعدام کنید و بکشید. خب این هم دروغ است. امام(ره) بعد از پیروزی کل مسئولین رژیم قبل، کارمندان، نظامیها حتی ساواکیها، همه را عفو کرد. همانطور که پیامبر(ص) بعد از فتح مکه همه را عفو کرد. بعضیها آمدند گفتند الیوم یوم الملهمه، امروز روز انتقام و کشتار است امروز روز قصابی است. 23 سال اینها به ما جنایت کردند و کشتند و ما امروز توی مکه خون راه میاندازیم. پیامبر(ص) فرمود الیوم یوم المرحمه. نه، امروز روز رحمت و بخشش و گذشت است. بعد فرمود هرکسی هر کاری با ما کرده من بخشیدم. اول هم از خودم شروع میکنم. آن وحشی که حمزه سیدالشهداء را کشت او را بخشیدم. هرچه به ما اهانت کردید بخشیدیم. فقط چند نفر را اسم بردند و گفتند اینها چون ائمه کفر بودند و به بقیه خط میدادند. حتی ابوسفیان را بخشیدند و فرمودند اینهایی که مرید ابوسفیان هستند و جزو باند او هستند و نمیتوانند از این جدا بشوند ما او را بخشیدیم خانه ابوسفیان هم یک منطقه امن است. خب امام(ره) چه کار کرد؟ هیچ انقلابی به اندازه انقلاب امام اهل عفو و گذشت و مدارا نبود. انقلاب فرانسه که پدر جمهوریت و دموکراسی غربی است که مدام این را توی سر بقیه میزنند انقلاب فرانسه ظرف 7- 8 ماه، حدود 60 هزار نفر را در خیابانها با گیوتین سرهایشان را قطع کردند. این انقلاب فرانسه. انقلاب کمونیستی روسیه چند میلیون آدم را بعد از پیروزی قتل عام کرد. هیچ کدامشان هم نه قانون اساسی نوشتند نه انتخابات برگزار کردند نه هیچی. گفتند انقلاب است. مگر انقلاب میآید دموکراسی بازی کند؟ نکردند. امام کل کسانی که جنایت کرده بودند امام گفت اینهایی که امام کشته بودند آن هم با محاکمه. مجموع اینهایی که اعدام شده بودند مجموعاً صد نفر یک کسی مثل نصیری و هویدا و جنایتکارهای بزرگ، که اگر همینها را هم خلخالی اعدام نکرده بود جزو مسئولین میشدند! 100- 200تا جنایتکار خبیث که از کودتاهای 28 مرداد و قبل از آن تا 15 خرداد تا انقلاب 57 اینها با محاکمه اعدام شدند آی همه را کشتند عفو نکردند قصابی کردند! خب اینها دروغهای بزرگی است که گفتند. امام(ره) میگوید از همه بُعد به ما خیانت کردید نفت ما را غارت کردند به آمریکا و انگلیس کردند اینها برداشتند بردند بعد به جای نفت، به جای چیزی که ملت ما نیاز دارد بدهند به ما اسلحه و پایگاه و بمب و موشک دادند! نفت دادیم آیا این اسلحه و بمب را به ما برای دفاع از ما دادند؟ به جای نفت اینها را هم به ما ندادند دهها هزار مستشار نظامی آمدند دست خودشان بود فقط ایران انبار اینها بود! یعنی پول اسلحه را ما بدهیم، نفت را هم ما بدهیم ولی اسلحه دست خودت باشد! یک معاملهای که دو طرفش برای اوست و برد – برد که میگفتند این است. کل آنها را برد! کلاه ملتها را برمیدارید با این حیله نفت را میبرید به جایش باز با پول آن برای خودتان در ایران پایگاه درست میکنید؟ ارتش ما که نه این اسلحهها را نیاز دارد نه بلد است استفاده کند نه در اختیارش میگذارید یک پیچ هلیکوپتر شل میشد نمیگذاشتید بیایند سفت کنند! به این ملت تلقین میکردید که شما نمیتوانید. آمریکاییها میتوانند. امام(ره) میگوید ما توی دهان شما میزنیم. این دوران اجازه نمیدهیم که این تحقیر ملتها ادامه پیدا کند. قرار نیست ما نوکر شما باشیم. بختیار گفته بود نمیشود یک کشور دوتا دولت، یک ملت دوتا دولت! یعنی امام دولت نیست دولت من هستم. امام(ره) گفت بله این شخصی که میگوید در یک مملکت دوتا دولت نمیشود واضح است و روشن است که دوتا دولت نمیشود منتهی دولت غیر قانونی باید برود تو غیر قانونی هستی. یک ملت یک دولت. آن دولت ما هستیم. من به پشتوانه این مردم توی دهان این دولت میزنم. بله ایران دوتا دولتی نمیشود تو دولت نیستی تو غیر قانونی هستی. دولت آن است که مردم قبول دارند، دولت آن است که باید به حکم خدا و به رأی مردم تکیه بدهد. تو باید یا خدا را انکار کنی یا ملت را و ما شما را سر جایتان مینشانیم با امر آمریکا آمدید و آمریکا به شما دستور داده که مردم را قتل عام کنید ما تا هستیم نمیگذاریم دوباره آمریکا به این کشور برگردد. نمیگذاریم انگلیس و سلطنت و نوکرهایتان برگردند و دوباره آن حیثیت و آن ظلمهای سابق و آن وضع برگردد ما به واسطه آراء مردم، مجلس تشکیل میدهیم. البته آن موقع هنوز اسم آن خبرگان نبود امام منظورشان یک چیزی مثل مجلس مؤسسان یعنی مجلسی که بیاید از اساس یک سیستم را به رأی مردم تشکیل بدهد. اشتباهاً هم اول گفت مجلس سنا، بعد صریح خود امام گفت نه، مجلس سنا یک چیز مزخرفی است منظورم مجلس سنا نیست، منظورم مؤسسان است که مهمان مجلسی بود که قانون اساسی نوشت و رفرنداوم جمهوری اسلامی بود.
***
نسبت مردم با حاکمیت به لحاظ حقوق و مسئولیتهای متقابلی که در تفکر اسلامی دارند دو طرف نظام سیاسی که یکی مردم باشند و یکی حاکمیت، هر دو نسبت به هم مسئولیت و حقوق و اختیاراتی دارند. اگر دو طرف، به همه مسئولیت و به همه اختیاراتشان عمل نکنند یک یا چند جای کار میلنگد یعنی سیستم درست کار نمیکند. نتیجه انتخابات، بالاخره هر انتخاباتی یک نتیجهای دارد این نتیجه مدام در حال تغییر است انتخابات مختلف و جریانهای مختلف مدام سر کار آمدند و مدام دست به دست شده و جریانهای دیگر همینطور ادامه دارد. انتخابات برای همین است. در هر انتخابات یک طرف ناراضی است و یک طرف راضی. این هم طبیعی است. طرف ناراضی هم منتقد است گاهی معترض است این هم طبیعی است. نشان دادن واکنش و اعتراض، این هم طبیعی است هم قانونی است. اما کش دادن اعتراض و تبدیل آن به روشهای خشونتآمیز و تبدیل رقابت درون سیستم به رقابت با سیستم این دیگر ساختارشکنی و قانون شکنی است و تبدیل کردن یک نهاد قانونی به یک روش غیر قانونی است هیچ جای دنیا نه جواب میدهد نه معقول است، نه مشروع است و نه قانونی. اصل مسئله این بود که اگر قرار باشد کف خیابان بعد از انتخابات، باز کف خیابان تسویه حساب بشود اصلاً انتخابات چرا؟ این انتخابات به زور ابطال میشد دیگر بعد از آن هیچ انتخاباتی در کشور نمیتوانست برگزار بشود دیگر امکان نداشت. هر انتخاباتی که بعد از آن برگزار میشد یک بازندهای داشت آن بازنده میتوانست بگوید که تقلب شده! چطور دفعه بعد با اختیار 11 میلیون تقلب کردید این دفعه نکرده باشید؟ و بعد بگوید که چطور آن دفعه با اختلاف 11 میلیون باطل کردید خب این دفعه هم باطل کنید. خب آن وقت چه جوابی داشتید؟ هیچ جواب منطقی و قانونی نبود. نه قانونی بود و نه منطقی.
در آن انتخابات اگر رهبری کوتاه میآمد جمهوری اسلامی باید برای همیشه فاتحه انتخابات را میخواند. و همه چیز با هرج و مرج، با قلدرمآبی تا آخر ادامه پیدا میکرد. یک آنارشی در بنیاد سیستم اتفاق میافتاد این مسئله خیلی مسئله مهمی است و فراتر از یک انتخابات خاص است فراتر از نتیجه یک انتخابات بود. دیگر نمیشد اعتماد ملی و اعتماد مردم را به سیستم انتخاباتی برگرداند. بنابراین برخلاف آنچه که گاهی بحث میکنند که مثلاً ولایت فقیه ضامن اسلامیت نظام است، ضامن جمهوریت، و بعد اسلامیت و جمهوریت را از هم جدا و تفکیک میکنند که این یک تحلیل نادرستی از مفهوم جمهوری اسلامی است که بگوییم جمهوری و اسلامی است! انگار دوتا مبدأ مشروعیت دارد در حالی که ما جمهوری و اسلامی نداریم بلکه جمهوری اسلامی است یعنی جمهوریت آن مبتنی بر اسلامیت است، روشی برای تحقق اسلامیت است و اسلامیت مبنا و مبدأ مشروعیت این جمهوریت است. این جمهوری لائیک نیست. جمهوری سکولار غیر دینی نیست. نسبت جمهوریت و اسلامیت نسبت دو شیء متفاوت است که با هم از بیرون سنجاق میشوند و بطور مکانیکی کنار هم چفت میشوند نیست که واقعاً مشروعیت دوگانه باشد بلکه شیوه و روش انتخاب حاکمان جمهوری و ارزشهای آن اسلامی میشود. بنابراین اگر یک بُعد آن خلل پیدا کند کل سیستم خلل پیدا میکند یعنی اگر جمهوریت هم مشکل پیدا کند نهاد انتخابات برای همیشه از هم بپاشد و مشکوک بشود میتوانیم بگوییم جمهوریت نظام لک برداشته و اسلامیت نظام سر جای خودش باقی است؟! نه دیگر، کل سیستم یک سیستم است یک جمهوری اسلامی است. نه این که یک بخشی از آن جمهوری است و یک بخشی اسلامی است! این جمهوری اسلامی برای همیشه مشکوک میشد آن هم بدون دلیل. اولاً مسئله این نبود که چه کسی انتخاب شده و چه کسی نشده؟ بحث اشخاص نبود. بحث جناحها نبود، مسئله مشروعیت انتخابات در جمهوری اسلامی بود و این خیلی مهم بود اگر خراب میشد دیگر به این آسانیها درست نمیشد شاید هیچ وقت درست نمیشد و مقاومت رهبری در این قضیه در واقع به مفهوم این بود که ولایت، ضامن جمهوریت است و اتفاقاً اگر ولیّ فقیه رهبری پشت جمهوریت نمیایستاد و از آراء مردم دفاع نمیکرد دیگر جمهوریت در این کشور هیچ وقت قابل دفاع نبود این مسئله مهم است. مسئله بعدی امتحان بسیار عجیب مردم بود در 9 دی که دهها میلیون مردم توی خیابانها ریختند هر کدام به یکی رأی داده بودند حالا اکثرشان به یک نامزد رأی داده بودند که برده بود ولی بخشی از این ملت میلیونها کسانی بودند که به یک نامزدهای دیگر رأی داده بودند یک لحظه آنجا احساس کردند که این مسئله رقابت این جناح و آن جناح، این لیست و آن لیست و این نامزد و آن نامزد نیست. رقابت به اصل این مبانی و ساختار کشیده شده است. لذا 9 دی از این جهت واقعاً یک شاهکاری بود که مردم نشان دادند و ارائه کردند و یک شبه معجزهای بود. این منطق، منطق انقلاب بود همان منطقی بود که سال 57 مردم را به خیابان کشید. این همان منطقی بود که دوران موشک باران در شهرهای مرزی ما زیر بمباران مردم میآمدند به دستور امام(ره) انتخابات شرکت میکردند. که آن منطقی است که هر وقت نظام و انقلاب به خطر افتاد و این نهادهای رسمی و ادارههای حکومتی و مسئولین رسمی ما کم آوردند و نتوانستند مشکلات و بحرانها را درست مدیریت کردند باز مردم کف خیابان آمدند این یک منطق بسیار قوی و استثنایی و مهمی است و باید به آن اندیشید و توجه کرد. خب حضرت امیر(ع) ایشان میگوید من بیش از 40 سال است فرمانده هستم و در جبهههای مختلف جنگیدم ولی چه کنم کسی که اطاعت نمیشود چطور فرماندهی کند؟ فرمانده یعنی باید یک عده فرمانبر باشند فرمانده بدون فرمانبر چطوری فرماندهی کند؟ میگوید من هرکس باشم با هر تجربهای، هرکس باشم هرچه تجربه و آگاهی و مهارت داشته باشم با شما نمیشود پیروز شد. پیروزی و شکست را به عهده کس دیگری نیندازید به عهده تقدیر هم نیندازید که بگویید قسمت ما بود شکست بخوریم. یا یک عوامل دیگری. هیچ شکست و پیروزی بدون دلیل نیست شکست و پیروزی را به شانس و تصادف و اتفاق و طالع نسبت ندهید با حقیقت تلخ که ضعف خودتان هست روبرو بشوید و مسئولیت بپذیرید و مشکل در فرماندهی من نیست مشکل در سیاستمداری من هم نیست مشکل در این است که فرمانده بیفرمانبر کارش پیش نمیرود. خب این مشکل در انقلاب ما نبود بطوری که سرنوشت کشور به انقلاب وصل باشد وقتی انقلاب و رهبری در یک عرصهای محکم فرمان میدهند ملت میآیند یعنی ما اینجا درست است که فرمانده بیفرمانبر در بخشهایی از مسائل داریم از جمله بیشتر خود مسئولین. اما مردم منظورم همین توده مؤمن مجاهد از مردم، آن بخشی که همیشه در همه صحنهها بودند و هستند این ها واقعاً کاری نکردند که در انقلاب اسلامی فرمانده بیفرمانبر باشد و یک نمونهاش این قضیه 9 دی بود که کار عظیمی کرد. ما هنوز نمیدانیم که چه توطئهای شکست خورد بعد از سالها بعد معلوم شد و حالاها حالاها صدایش دارد بیرون میآید. مثلاً این کلینتون میگفت ما میلیاردها خرج کرده بودیم از سالها قبل زمینهسازی کرده بودیم که به محض این که چنین فرصتی پیش بیاید چگونه باید عمل کرد تا سیستم سقوط کند؟ همین اوباما اول که آمد با چراغ سبز آمد و گفت میخواهیم روابطمان را با ایران خوب کنیم مثل بوش نیستیم تا قضیه سال 88 شروع شد و در تهران راه افتاد اوباما آمد صحبت کرد از یکی از نامزدها که اینها میگفتند رأی آورده مستقیم حمایت کرد اسم آورد! رئیس سیا آمد اسم آورد. نخستوزیر اسرائیل آمد حمایت کرد. چه شده که این ها دارند حمایت میکنند؟ امام(ره) گفته بود که هر وقت دیدید انگلیس و آمریکا از شما دارند حمایت میکنند بفهمید که یک غلطی کردهاید یک اشتباه و یک مسیر خطا دارید میروید و الا چرا آنها دارند از شما حمایت میکنند؟ امام(ره) میگفت یک معیار برای این که بدانید در مسیر هستید یا نه این است که آمریکا و این قدرتها هنوز مخالف شما هستند یا نه؟ اگر یک لحظه دیدید که دیگر با شما مخالف نیستند و میخواهند که شما سر کار بیایید و بمانید بدانید یک غلطی کردهاید و از مسیر خارج شدهاید. خب اینها باز هم متوجه نشدند و بعدها معلوم شد که سال 88 چقدر سرمایهگذاری برای ایران شده بوده، گفتند ما یک هزارم این پروژه را هرکجا اجرا کردیم هر حکومتی را خواستیم پایین کشیدیم، 4 – 5جا این پروژه اجرا شد و 4- 5جا حکومت عوض شده، منتهی آن حکومتها پایگاه مردمی نداشتند. حکومتهای بلوک شرق سابق در اروپا بودند در آسیای میانه که سقوط میکردند چند هزار آدم میآمدند میگفتند انتخابات تقلب شده و یک رنگی هم به عنوان آرم مطرح میکردند خب اینها همه قبل از ایران بود و هر 4- 5 کشور پیروز شدند و بعد هم آمریکا صریحاً اعلام کرد ما بودیم متحدین ما بودند پول ما بود! ولی اینجا نتوانستند. لازم هم نیست آن طرف از قبل جاسوس باشد آنها کاری ندارند میخواهی جاسوس باش میخواهی نباش. پروژه وقتی شروع شد آن را مدیریت میکنند. شما این کار را میکنید زمینه اجتماعی آن را فراهم میکنید ولی معلوم نیست چه کسی به کف خیابان میآید و از این فرصت استفاده و سوء استفاده میکند و چه اتفاقاتی میافتد و شماها خودتان هم نمیتوانید آن را کنترل کنید و همین اتفاق هم افتاد که حالا عاشورا و امام حسین و بعد در 9 دی اینها را جمع کرد و این خیلی مسئله مهمی در این قضیه بود نقش رهبری برای حفظ جمهوریت با محتوا و پرچمداری ارزشهای اسلامی.
هشتگهای موضوعی