میثاق های مهدی ع، ارزش ها و روش ها
میلاد مبارک امام عصر عج _ مشهد _نیمه شعبان ۱۳۹۷
بسمالله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمهالله. هم در آستانه نیمه شعبان میلاد حضرت ولی عصر(عج) هستیم که نام مبارک ایشان وجهه انقلاب اسلامی و براندازی همه رژیمهای فساد و ستم در جهان و رهاییبخش همه بشریت است. آزادیبخش برای هر 5 قاره است. همه 5 نژاد، و همه اقشار و طبقات و ملیتها و نژادها و پیروان همه ادیان و مذاهب است. نجات مادی و نجات معنوی برای همه آنها. یک مأموریت بینالمللی و جهانی است. قیام آخرالزمان که این حرکت را خیلی سالمتر، نابتر، عمیقتر در سطح کل جهان بپا خواهند کرد. آن نهضت، محدودیتهای ما، ضعفهای ما، خطاها و اشتباههای ما را نخواهد داشت. آن یک حرکت بسیار عمیق و ریشهدار و وسیع جهانی خواهد بود ولی امروز هیچ نهضتی به اندازه نهضت ما به آن از لحاظ محتوا و ماهیت نزدیک نیست. نزدیک به آن حرکت نیست. این نهضت خودش را جزو ممهدین ظهور میداند یعنی تمهیدگران و به عنوان مقدمهالجیش، که آقا شما نیامدید گرچه ما نه معصوم هستید نه بیضعف هستیم و نه بیخطا، ولی در حد توان خودمان داریم تلاش میکنیم. و این تلاش بحمدالله علیرغم همه مسائل موفقیتهایی را داشته است.
حدیثی که من به خصوص به این فعالیت نظامی و چریکی و عملیاتهای جهادی در جنبش آزادیبخش بینالملل میخواهم به آن اشاره کنم در باب انضباط تشکیلاتی در سازمان رزم انقلاب بزرگ آخرالزمان است که تمام رژیمهای عالم را سرنگون یا اصلاح میکند. یک حکومت انقلابی اسلامی عدالتمحور جهانی برپا میشود ولی در باب نظم و مسئولیتپذیری این حدیث را احتمالاً نشنیدید. موقع ظهور و آغاز آن انقلاب و نبرد بزرگ جهانی تشکیلات و نظم و رعایت حدود و حقوق یک مسئله فوقالعاده مهم است به حدی که موسیبنجعفر(ع) فرمودند وقتی آن قیام بزرگ، آن قائم ما یعنی آن انقلابی و قیامگر، آن انقلابی بزرگ ما در آخرالزمان برای انقلاب جهانی و حکومت جهانی قیام کند یک بخشنامه و آییننامه انضباطی به کل نیروها ابلاغ میشود که هرکس ضوابط کار را با دقت و نظم رعایت کند اگر هر صدمهای ببیند دیهاش با ماست. هرکس رعایت نکند بخاطر بینظمی و بخاطر بیدقتی و بینظمی کشته شود دیهاش را نخواهیم داد. خیلی مهم است. «یا مَعشَرَالفُرسانِ... ای قهرمانان، سوارکاران، نیروی سواره نظام، سِیرُوا فی وَسَطِ الطَّریقِ،... آن محورهای عملیاتی که میروید باید از وسط محور حرکت کنید. یا مَعشَرَ الرِّجالِ سِیرُوا عَلى جَنبَیِ الطَّریقِ». نیروهای پیادهنظام از دو طرف سواره نظام حرکت کنید. فَأَیُّمَا فَارِسٍ أَخَذَ عَلَى جَنْبَیِ اَلطَّرِیقِ؛ اگر یک نیروی سواره از خط مسیر خودش خارج بشود و رعایت نکند درست به سمت پیاده برود، فَأَصَابَ رَجُلاً عَیْبٌ، به کسی صدمهای بزند أَلْزَمْنَاهُ اَلدِّیَةَ، نیروی سواره رفت توی خط پیاده و زد چندتا نیروی پیاده را مجروح کرد و صدمه زد، مسئول هستید و بازخواست میشوید و باید دیه بدهید. وَ أَیُّمَا رَجُلٍ أَخَذَ فِی وَسَطِ اَلطَّرِیقِ فَأَصَابَهُ عَیْبٌ فَلاَ دِیَةَ لَهُ. اما اگر شما دارید نیروی سواره نظام دارد در مسیر خودش حرکت میکند از پیادهنظام یکی توی مسیر شما آمده صدمه خورده لازم نیست دیه آن را بدهید مسئولیت آن با خودش هست. برای این که خوب رعایت نکرده است.
یک حدیث دیگر در این باب، تعبیر آن پیماننامهای است که با اصحاب خودشان برای آخرالزمان میبندد. خواهش میکنم دقت کنید خیلی مهم است. آنچه از خود حضرت مهدی(عج) که فرمودند: إنی لست قاطعاً امرا؛ وقتی قیام میخواهد در مکه شروع شود حلقه اول، حلقه قرارگاهی فرماندهی 313 نفر است، حلقه دوم 10 هزار نفر هستند، قرارگاههای بعدی در سطح جهان تقسیم میشوند. نیروها از مکه حرکت میکنند و طبق بعضی از روایات به عراق میآیند و در عراق به دو جناح تقسیم میشوند و یک نیروها به سمت شرق و به سمت ایران میآیند و با کمک ایرانیها به سمت شرق یعنی چین و هند میروند. بخشی از نیروها از طریق عراق و سوریه به سمت غرب و آفریقا و اروپا میروند و این تقسیم نیروها و قرارگاهها از توی عراق تقسیم کار میکنند. آنجا دارد که وقتی اینها کنار خدای یک مرتبه صدای تکبیر میآید الله اکبر أنا المهدی من مهدی هستم و نهضت آغاز شد و فرمان خدا رسید. بعد به کوه صفا میآیند آن 313 نفر آنجا هستند بر فراز کوه صفا حضرت با اینها یک سخنرانی مهمی دارند. آنجا 30 بند قرارداد و تعهد و پروتکیل بین مهدی(عج) و اصحاب درجه اول قرارگاه فرماندهی است. آنجا میفرمایند که شما از بین کل بشر گزینش شدید، عرب و عجم، از شرق و غرب عالم آمدید ولی این را بدانید حتی با شما هم من هیچ چیز را قطعی نمیکنم مگر به این 30 شرط تعهد کنید و وفادار باشید. «إنّی لست قاطعاً امرا» هیچی را با شما فعلاً قطعی نمیکنم و نکردم و برنامه روشنی را که در پیش داریم هنوز به شما اعلام نمیکنم که پروژه و برنامه ما چیست مگر این که تعهد قاطع بدهید بطور مطلق و بدون هیچ شرطی به این 30 مورد عمل کنید من هم متقابلاً به شما تعهد میکنم 8 شرط را وفا کنم. من در برابر این 8 تعهد خودم پاسخگو هستم شما هم در برابر آن 30 تعهد باید پاسخگو باشید. اگر این قرارداد را بستیم و تا آخر و تا شهادت ایستادید آن وقت حرکت میکنیم. «حتی تبایعونی علی ثلاثة خصلة، بر سر 30 خصلت بیعت کنید، تلزمکم، الزامی هم هست شوخی نیست، این که گاهی بشود گاهی نشود یا حالا فکر کنم بعداً برمیگردم، شاید بیایم شاید بپذیریم، نه؛ اگر میخواهید جزو این حلقه و حرکت باشید بطور قطعی اینها شرط ماست. لاتغیرون منها شیئا. حق هیچ تغییری در آن ندارید. و لکم علی ثمان خصال. من هم باید 8 تعهد بدهم و میدهم. فقالوا: سمعنا، آنها میگویند ما دقیق و شفاف شنیدیم که شما چه گفتید؟ و اطعنا، و پذیرفتیم. بگویید چه شرطی است؟ فاذکر لنا ما انت ذاکره، آن را که باید بگویید بگویید ما سراپا گوش هستیم یا ابن رسول اللّه. فرزند رسولالله.
من به برخی از شرایطی که ایشان شرایطی را که میفرماید عرض میکنم.
1-هرگز نباید دستتان به مال کسی آلوده شده باشد یا پس از این در مسیر انقلاب و بعد از تشکیل حکومت دست به اموال هیچ کس، نه خصوصی نه عمومی نباید آلوده شود. باید آدمهای پاکی به لحاظ اقتصادی باشید. حقوق اقتصادی مردم، حریم اموال دیگران را، بخصوص اموال عمومی و خصوصی.
2- هرگز نباید به خیانت جنسی آلوده شده باشید. انحرافات جنسی، شهوت، نگاه به زنان، ارتباط با انواع و اقسام این چیزها، و پس از این هم پس از این انقلاب و این حکومت، هیچ نوع آلودگی و انحرافات جنسی نباید داشته باشید. چشمها پاک و تقوای جنسی باید بر شما حاکم باشد. میدانید که خیلی از ماها، کمکم بخاطر پول یا بخاطر سکس و یا بخاطر مقام و انتقام و مسائل شخصی انسان آلوده میشود. ما چقدر آدم داشتیم که 40 سال پیش کاملاً شهادتطلب بودند و آدمهایی الآن دارمی که کاملاً مادی هستند. به چیزی عقیده ندارد ممکن است اهل فساد باشد. البته همه اینطوری نیستند ولی بین آنها هستند.
3- هیچ فعل حرام عمدی را انجام ندهید. اهل گناه و ستم نباشید.
4- به ناحق کسی را نزنید. ما انقلاب میکنیم ولی انقلاب ما از اینها نیست که اول طرف را بزنیم بعد ایست بگوییم! اینطوری نیست. هیچ کس به ناحق نباید در انقلاب آخرالزمان در عدالت جهانی مورد ضرب و شتم یا اهانت قرار بگیرد. جالب است میفرماید اگر نیروهای دشمن بین آنها کسانی هستند که به زور آنها را آوردند برده هستند مجبورشان کردند ما نمیخواهیم با آنها بجنگیم اما اگر آنها را فرستادند با ما درگیر شدند و ما مجبور شدیم بجنگیم و آنها کشته شدند ما دیه آنها را هم میدهیم! دیه و خونبهای سربازان مجبور دشمن، بردگانشان، چون مجبورشان کردند با ما بجنگند ما هم مجبوریم با آنها بجنگیم، کشته میشوند ولی ما دیهشان را به خانوادهشان خواهیم داد. اینها مجبور شدند آمدند ولی ما چارهای نداشتیم ما نمیگوییم چون تو مجبور هستی ما میایستیم تو ما را بکش! ما مجبوریم با تو مبارزه کنیم ولی با تو دشمنی نداریم. دیهات را هم میدهیم. البته خودت نباید بیایی ولی اگر آمدی و گفتی به زور آوردند باید تعهد بدهند طلا و نقره جمع نکنند، حسابهای بانکی آنچنانی که مِلک بخر، ویلا بخر، این جزو تعهدات است. آن افراد قرارگاه انقلاب جهانی دنبال جمع کردن طلا و نقره و گنج نباید باشند باید گدا باشند، گدای عمدی، خودتان گدا باشید و مثل گداها زندگی کنید. منظورم از گدا طبقه پایین و ضعیف است.
5- گندم و جو و غذای عمومی را احتکار نکنید. در این انقلاب یا بعد از پیروزی بالاخره ممکن است یک جاهایی قحطی و کمبود پیش بیاید از این فرصت استفاده نکنید که غذا کم است انبار کنیم، توزیع هم وسطهایش میکنیم ولی خب یک سودی هم ببریم! کمتری طمعی نباید باشد.
6- نهاد دین تضعیف نشود. هیچ مسجدی خراب نشود، فشار اقتصادی به ضعفاء برای پولدار شدن خودتان، خصلتهای سرمایهداری، خشونت، هرگز شهادت باطل ندهید. حقوق مردم در دادگاهها نباید ضایع شود. آدمهایی باشیم که تحت تأثیر آدمهای حزبی و جناحی باشیم! نه؛ نباید حق را زیر پا بگذاریم.
7- هرگز از مؤمنین بدگویی نکنید. پشت سر هم حرف نزنید، عقدهها، باندبازیهای قبیلهای، جناحی، حزبی، این علیه او، و او علیه این، ابداً. علیه انسان مؤمن حرف نزنید.
8- ربا نخورند. پول مفت، استثمار فقیر و نیازمند، نباید باشد.
9- در سختیها بردبار باشید. آدمهای شل که زود شک میکنند، زود خسته میشوند، زود میترسند و زود عقبنشینی میکنند، شک میکنند نه. فرمودند باید با کسانی باشید که تا آخر اهل مقاومت باشید ولو یک به هزار در یک مهلکه بماند برایت اصلاً فرق نکند که تو یکی هستی یا هزارتا، یا شما هزارتا هستید اینها یک. فرمودند مقاومت محکم و بدون هیچ سازشی باشد.
10- اهل فحش و اهانت به خداپرستان نباشید. به هیچ خداپرستی لعنت نفرستید.
11- هیچ نوع آلودگی به شراب و مسکرات، امروز بگوییم مواد مخدر و... هیچ نوع آلودگی به اینطور مواد نباید داشته باشید ولو یک قطره.
12- حق ندارید به زندگی اشرافی و لباس اشرافی، لباس از زربفت، لباسهای گران و اشرافی حرام است، لباس ابریشمی و حریر حرام است، لباسهای سرمایهداری و اشرافی و راحتطلبی حرام است.
13- دشمن شکست خورده در حال فرار را نکشید. اگر سازماندهی او از هم پاشید دیگر آنها را تعقیب نکنید ما نمیخواهیم آدمهای بیشتری بکشیم. ما میخواهیم مقاومت بشکند ما در واقع کینه با کسی نداریم مقاومتهای سازماندهی شده را میشکنیم.
14- هیچ خونی را به ناحق نریزید. اینطوری نباشد که بگویید حالا اینجا 10 نفر هستند 7تایشان مشکل دارند آن 3تا هم حالا عیب ندارد همینطور دور سرشان بچرخانید به هرکس خورد خورد! تا جایی که میتوانید یک وقتی میگوییم از کجا بفهمیم که خمپاره میزنیم دقیق کجا میرود! تا جایی که میتوانید و میدانید فرمودند مراقب باشید خون انسانهای بیگناه به ناحق نریزد و این وسط کشته نشوند. خشونت در حد صفر و مجاز مگر مجبور شویم.
15- فریب دادن و دور زدن مسلمین و مردم ممنوع! با هیچ کس با حیله و نیرنگ برخورد نکنید کلاهبردار نباشید. ما در انقلاب آخرالزمان پدرسوخته بازی نداریم.
16- حتی به کفار ظلم نکنید که این کافر است اگر میجنگد با او میجنگیم اگر نمیجنگد کارش نداریم، حقوقشان را پایمان نکنید. نگو چون تو کافر هستی حقوقت را هم به تو نمیدهیم.
17- در زندگی سادهزیست باشند. آن313 نفر که جزو مسئولان و فرماندهان و رهبران هستند حضرت(عج) میفرماید فرش زندگیتان خاک باشد. اگر یک قدم جلوتر بروید بعد مدل جدید و مدل جدید خواهد آمد! همین کاری که بین بعضی از ماها شد. قدم قدم، بعضی از کوخنشنیان کاخنشین شدند. فرمودند خاک فرش زندگیتان باشد. شما 313 نفر خاکی مطلق باشید. هیچ حساب بانکی ندارید، لباس گران و... هیچی ندارید.
18- از فساد و فحشا بیزاری مطلق داشته باشید. فساد و گناه را به هیچ وجه توجیه نکنید نه توجیه مذهبی و نه توجیه روشنفکری.
19- امر به معروف و نهی از منکر، یعنی دعوت به ارزشها و شعار انقلابی و همینطور مقاومت و اعتراض نسبت به فساد ظلم و گناه، اینها باید رسمتان باشد و از هیچ کس نترسید. البته با رعایت مراتب.
فرمودند اگر شما این تعهدات را بکنید و پای آن بایستید من هم 8تا تعهد میدهم. از من سؤال کنید پاسخگو خواهم بود.
1- تعهد میکنم شما یاران خاص و نزدیک من باشید. شما 313 نفر حلقه اول هستید. از شما چیزی را مخفی نمیکنم از شما فاصله نخواهم گرفت و هیچ کس را بر شما ترجیح نخواهم داد.
2- مثل شما لباس میپوشم. لباس گدایان.
3- مثل شما کم میخورم و کمتر از شما.
4- بر مرکبی چون مرکب شما سوار خواهم شد. یکی از شما خواهم بود.
5- در همه حال، و در همه شرایط خوب و بد ما کنار هم هستیم.
6- با هم حرکت میکنیم.
7- در زندگی به حداقل آن اکتفا خواهم کرد و از این طرز زندگی خوشنود و راضی خواهم بود نه این که قانع باشم. قانع یعنی حالا اینطوری را تحمل میکنیم! ولی میگوید راضی هستم و با این سبک زندگی خوشحال خواهم بود.
8- به شما قول میدهم که زمین را به کمک شما از ستم پاک کنم و در سراسر جهان عدالت را برقرار خواهم کرد.
شما 313 نفر سر این تعهداتتان باشید بقیه میآیند ملتها پشت سر ما میآیند. با شما من تعهد میکنم اگر اینها را رعایت کنید من تعهد میکنم تمام رژیمهای سیاسی، نظامی، اقتصادی، ایدئولوژیک جهان را اصلاح خواهیم کرد اگر اصلاح نشوند همه اینها را تغییر خواهیم داد.
پس از پیروزی چه خواهیم کرد؟ ما نمیخواهیم سوار کسی بشویم، سپس همه با هم خدای را عبادت خواهیم کرد و خلق را به حقوقشان خواهیم رساند. من به عهدم وفا میکنم شما نیز به عهد خود وفا کنید.
این خیلی تعبیر زیبا و بلندی است. در بعضی از روایات راجع به جزئیات آن هم بحث شده است که البته ما نمیخواهیم به این چیزها وارد شویم اما فقط یک نمونه را من برای شما عرض کنم نیروها برای شروع عملیات آماده میشوند اول آزادسازی مکه، و بعد به سمت آزادی کل حجاز و عراق، و سرکوب مقاومتها. اول که اینها میخواهند حرکت کنند از ایشان روایت نقل شده که، در «اصول کافی»، در «بحار»، و در «غیبت» نعمانی هست که ایشان میفرمایند: «اَلا لایَحمِل احدٌ منکم طعاماً و لا شراباً» آذوقه، غذا و آب با خودتان برندارید. حمل بار اضافی نمیخواهیم. مشکل آب و غذایتان را از قبل فکر کردیم برنامههایش آماده است. هرجا بروید سر هر منزل، در مراحل مختلف عملیات مسئله آب و غذا، بخشی از راههای طبیعی و بخشی هم از راههای غیر طبیعی و اعجاز حل خواهد شد. سبک حرکت کنید. کوله غذا و آب و آذوقه نمیخواهد بردارید.
تعبیر دیگر؛ امام صادق(ع) میفرمایند که وقتی قیام و انقلاب و آن نبرد نهایی آغاز میشود نیروهای عملیاتی حرکت میکنند. آن چریکهای آزادیبخش و مجاهدان بینالملل، سپاه عدالت بیمرز. وقتی به منطقه کوفه و نجف میرسند آنجا را آزاد میکنند. امام صادق(ع) به یارانشان گفتند که، پایشان را زمین زدند و با انگشت اشاره کردند. ایشان به فرماندهان و افسران قرارگاههای مرکزی میگویند که «اِحفروا هاهُنا» اینجا را بکَنید. «مَنْ لَمْ یَکُنْ عَلَیهِ مِثْلُ ما عَلَیْکُمْ فَاقْتُلُوهُ» میگوید آنجا را میکَنند و برای دوازده هزار نیروی آن لشکر خطشکن، لباس و یونیفرم خاص و سلاحهای مخصوص آماده شده، اینها را به آنها میدهد و همه مجهز میشوند آنجا اعلام میکنند هرکس این لباس و این یونیفرم و این سلاحها را ندارد خودی نیست درگیر میشوید. اینطوری از طریق لباس و این سلاح خاص همدیگر را میشناسید. این لباس و سلاح فقط برای شما آماده شده است. «اِحفروا هاهُنا، اینجا را میکَنید مَنْ لَمْ یَکُنْ عَلَیهِ مِثْلُ ما عَلَیْکُمْ فَاقْتُلُوهُ. هرکس این یونیفرم و لباس خاص را ندارد و با این سلاح نیست اشتباه نگیرید اینها نیروهایی هستند که آمدند با ما بجنگند و با آنها درگیر میشوید.
بخش دوم و آخر عرایضم که میخواهم دوستان به این هم دقت کنند. یک سؤال پیش میآید که آن زمان با ادیان و مذاهب، الآن بیشتر مردم دنیا بطور شناسنامهای مسیحی هستند، حالا مسیحی واقعی و قلابی را کاری نداریم بالاخره در شناسنامههایشان مسیحی هستند، صدها میلیون بودایی هستند، 5/1 میلیارد بتپرست و انواع مختلف هستند، ما الآن در دنیا به شکلهای مختلف 2 میلیارد بتپرست داریم. وقتی ایشان میآیند بالاخره اسلام میخواهد به لحاظ هم فرهنگی و هم حاکمیتی، دین واحد جهان بشود با اینها چه کار میکنند؟ ما بالاخره یک دین حق خواهیم داشت یا به همه ادیان احترام گذاشته میشود؟ مسئله پلورالیزم و کثرتگرایی نیست؟ هست؟ قضیه چیست؟ در روایات، دو تعبیر داریم که به نظر من اینها طولی است. مرحله اول در روایات داریم که ایشان وقتی میآیند با تمام ادیان و مذاهب گفتگو میکنند. با مسیحیان بر اساس همین انجیلشان. با یهود بر اساس تورات، و... یعنی شمشیر بیخ خِر کسی نمیگذارند که همین الآن باید اشهد ان لاالهالاالله و اشهدن ان علیاً ولی الله بگویی! نه. گفتگو. بعد هم نمیگویند بیا بر اساس اسلام گفتگو کن بلکه میگوید بر اساس دین خودتان با هم گفتگو کنیم، هرچه که خودت قبول داری از آنجا با هم شروع میکنیم. پس روش انقلاب جهانی اسلام و حاکمیت اسلام بر جهان در آخرالزمان، 1- گفتگو با همه ادیان و مذاهب است. بر اساس مبانی و مقدسات خود آنها. میگویند هرچه شما قبول داری از همان طریق ثابت میکنیم که این است. 2- رعایت حقوق همه ملتها با هر دین و مذهبی که هستند نمیگویند چون تو مسلمان نیستی حقوق تو را نمیدهیم نه. 3- آنهایی که اهل منطق و گفتگو نیستند و میگویند ما به حق و باطل کاری نداریم گردنمان کلفت است! با آنها جنگ جنگ تا پیروزی، جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان. با آنها درگیر هستیم. آنهایی که سوار کول بشریت شدند و میگویند بمب اتم هم داریم همین است که هست! ما باید بیشتر از بقیه بخوریم! سهم همه را ما باید بخوریم! دین و خدا و پیامبر هم قبول نداریم مگر تابع منافع ما باشید. خب آنجا با اینها جواب شمشیر، شمشیر است. موشک جواب موشک! آنها خورد خواهند شد. در مورد دسته اول، در روایت داریم با ملتها، با مستضعفین، با یتیمان، با مسئله حقوق کودک، حقوق محرومین عالم مثل پدری است که عسل در دهان کودک خود میگذارد. این رفتار اخلاقی و حقوقی ایشان با کل بشر است. با این دست جنایتکاران جنگافروزی که دنیا را غارت میکنند و میکشند و بمبهای شیمیایی و بمب اتم میزنند و همین کارهایی که کردند و در طول تاریخ میکنند آمریکا دویست و خوردهای سال عمرش هست و دویست و خوردهای جنگ راه انداخته است و همین الآن هم در دو – سهتا جنگ در دنیا درگیر است. امورات آن بدون جنگ و غارت نمیگذرد. خب با این تیپها طبیعی است. آن روایاتی که شنیدید ملهمه کبری، یعنی قصابی بزرگ، دریای خون خواهد بود آن نبرد با اینهاست نه با ملتهای مستضعف بیچاره. اما مهدی با شمشیر میخواهد همه را مسلمان کند؟ با شمشیر نمیخواهد کسی را مسلمان کند بلکه با شمشیر میخواهد قدرتهای استکباری را تسلیم کند. مسلمان به معنای تسلیم کردن که دست از جنایت بردارید بگذارید ملتها خودشان تصمیم بگیرند تا کی غارت؟ اما ملتها را با شمشیر مسلمان نمیکنند، ملتها با رعایت حقوقشان و گفتگو، موانع تفکر را از سر راهشان برمیدارند آن وقت در روایت میفرماید که کل بشریت مسلمان بشوند. میگویند اگر اسلام این است، اگر حقیقت اینطوری تعریف میشود و اگر بحث حقوق، جدول حقوقیاش این است اگر اخلاق اسلامی و انسانیت این است ما چه مرضی داریم؟ تا الآن هم که این دروغگویان و کلاهبرداران و ستمگران حاکم بودند نمیگذاشتند ما آزادانه فکر کنیم. ما نمیدانستیم دین چیست و برای چه آمده است؟ خب میآیند مسلمان میشوند. چون میگویند آن زمان جنگ و خونریزی است یا صلح و گفتگو و محبّت و آرامش است؟ کدام است؟ ما الآن گفتیم هر دویش هست. با آنها آن. با اینها این. با هرکسی به تناسب خودش. قضیه این است. ضمن این که حضرت مسیح(ع) با حضرت مهدی(عج) میآید و این که بیشتر دنیا مسیحی هستند شاید حکمت آمدن حضرت مسیح(ع) در رکاب حضرت مهدی(عج) یکی هم این باشد. ضمن این که خود حضرت مهدی، من یک وقت تعبیر کردم که نیمی شرقی و نیمی غربی است. ایشان پدرشان که امام عسگری(ع) هستند مادر ایشان مسیحی رومی است که مسلمان شده است یعنی حضرت مهدی(عج) از مادر غربی هستند. مادر ایشان ملیکا شاهزاده امپراطوری روم است. اسم نرگس که میگذارند نارسیس به تعبیر رومی، به تعبیر عرب نرجس، به تعبیر ایرانی نرگس، نارسیس اسم واقعی ایشان نیست، ایشان چون در جنگ اسیر شد و رومیها از مسلمانها شکست خوردند چون ایشان اسیر شد برای این که نشناسند که ایشان از زنان و خانوادههای بالای رومی است اسم جعلی اسم نارسیس را گذاشتند که اسم طبقات پایین و محروم بود که شناسایی نشوند که قضیه آمدن امام هادی(ع) که میفرستند ایشان بیاید و با امام حسن عسگری(ع) قضیه ازدواج و آشنایی ایشان خیلی هست که ایشان میگوید من خواب دیدم دستخط قبل از این که اسیر بشوند. ایشان هم به لحاظ نسل به حواریون حضرت عیسی(ع) میرسند به شمعون. مادر امام زمان(ع) از نسل حواریون عیسی(ع) است و رومی و غربی است به اصطلاح اروپایی است که مسلمان میشود و حضرت مهدی(ع) عرب غربی است، هم شرقی و هم غربی است و شاید این حکمتی باشد که ایشان با شرق و غرب قرار است سخن بگویند در واقع حضرت مهدی(ع) هم غربی و هم شرقی است. و در روایت است که حضرت مسیح(ع) در رکاب ایشان خواهد بود و در قدس به امامت مهدی(ع) همه و از جمله حضرت عیسی(ع) نماز خواهند خواند.
شرایط منطقه هم خیلی دارد به این سمتها میرود. البته من اهل پیشگویی نیستم ولی شرایط خیلی غیر عادی است بدون این که ادعا کنیم ظهور نزدیک است. انشاءالله که هست ولی ادعا نمیکنیم.
نکته آخر در این باب این که، دیگران ادیان دیگری دارند و در خانوادههای دیگری متولد شدند اینها چه میشود؟ همه اینها جهنمی و دشمن هستند؟ از امام زمان(ع) نقل شده، وقتی کودک بودند در آغوش پدر بزرگوارشان امام عسگری(ع) بودند سعدبنعبدالله قمی میگوید که من یک جلسهای خدمت امام حسن عسگری(ع) رفتم دیدم کودک خردسال چند سالهای در آغوش پدر هستند نشستند. خب اینها هم جزو خواص بودند آنها هرکسی را راه نمیدادند که ایشان را ببینند. این شخص جزو خواص بوده که بیا ببین مهدی متولد شده و ایشان است. چون بعداً ایشان غایب خواهد شد بعضیها اصل تولد ایشان را ممکن است انکار کنند که نه کسی ایشان را ندیده، کجا بوده؟ امام حسن عسگری(ع) به ایشان فرمودند هر سؤالی داری از این بچه 4- 5 ساله بپرس جواب میدهد. سؤال کردم که چرا بسیاری از اوقات مردم، عوام، حتی خواص نمیتوانند رهبر صالح و امام عصر خودشان را درست تشخیص بدهند و بعد تکلیف آن مردم چه میشود و در انتخاب رهبرانشان چرا اشتباه میکنند؟ حالا هم اشاره داشتند به پس از پیامبر(ص) و قضایایی که در سقیفه پیش آمد و هم اشاره داشتند به عصر خودشان و به همه اعصار. و تکلیف اینها چه میشود؟ حضرت مهدی(ع) که کودکی بودند پرسید «مصلحون أو مفسد» آیا آن کسی که نمیتواند آن گروه و مردمی که نمیتوانند رهبران صالح را درست تشخیص بدهند اینها آدمهای بدی هستند یا آدمهای خوبی هستند؟ اینها مصلح هستند یا مفسد هستند؟ کارها را درست میکنند یا خراب میکنند؟ سعدبنعبدالله قمی میگوید من گفتم نه، آدمهای خوبی هستند و قصد بدی هم ندارند خطا میکنند. حضرت از من پرسید که آیا این امکان هست که آدمها، آدمهای بدی نباشند و قصد بدی نداشته باشند نیکوکار باشند، خوب باشند اما کسانی را انتخاب کنند که درست آنها را نمیشناسند، درست تشخیص نمیدهند که این آدم درست است یا فاسد است؟ آدمی که صالح نیست به عنوان آدم صالح انتخاب کنند؟ یعنی نمیشود یک مردمی آدمهای بدذات فاسد مفسد نباشند ولی در انتخاب رهبرانشان اشتباه کنند؟ میگوید گفتم چرا میشود. بعد ایشان گفت خب جوابتان روشن شد. شما همین سؤال را پرسیدید من کمک کردم شما به پاسخ پرسش خودتان از طریق تفکر خودتان برسید. یعنی در واقع شما خودت جواب خودت را دادی و لازم نبود من جواب شما را بدهم. حالا اگر همینطوری استدلال کنم میپذیرید، این استدلال به نظر شما درست بود؟ گفتم بله، این استدلال لک بر نمیدارد و حرف درستی است من قبول دارم. در واقع حضرت فرمودند لازم نیست از این که رهبران حکومتها گاهی فاسد هستند و خراب هستند نتیجه بگیری که پس کل بشریت و کل ملتها همه فاسد و جهنمی هستند! نه. خیلیها قصد بدی ندارند اشتباه میکنند قدرت تشخیص ندارند کلاه سرشان میرود. و ایشان فرمودند که، حتی یک چیزی به شما بگویم گاهی پیامبران الهی هم با این که معصوم هستند ممکن است در تشخیص و شناختن بعضی از افراد طبق ضابطه نهایی کامل عمل نکنند. فرمودند که شما پیامبرانی دارید که کتاب آسمانی داشتند عصمت هم داشتند خداوند از طریق آنها با بشر سخن گفته، بزرگان قومشان هم بودند، دیگر بالاتر از حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی(ع) چه کسانی؟ - حالا اینها را حضرت مهدی(ع) کودک چند ساله دارند میگویند – میگوید شما با توجه به این که این دو بزرگوار به لحاظ معارف و عقل عادیشان جزو نوابغ و از بقیه بالاتر بودند، علاوه بر آن وحی و نبوت و عصمت است با وجود این، در شناخت بعضی از افراد، بعداً معلوم شد که انتخاب آن افراد درست نبوده است. موسی کلیمالله است، با همه کمال عقلی و علمیاش، با وجود این که وحی بر ایشان نازل شده، وقتی که خداوند فرمود 70 نفر از آدمهای صالح و درست و حسابی آدمهای عصر را انتخاب کن با خودت به بالای کوه بیاور، ایشان 70 نفر را انتخاب کرد، شک هم نداشت، ایشان نظرشان این بود که همه اینها خالص و مخلص هستند ولی ماجرا طور دیگری شد، بالا آمدند بین همینها کسانی بودند که ایمان نداشتند و به ایمان تظاهر کرده بودند و حضرت موسی(ع) اینها را جزو 70 نفر آورد با این که معصوم هم بود. ایشان بر اساس یک شاخصههایی قضاوت کرد. قرآن میفرماید موسی از قوم خودش 70 مرد را برای میعادگاه برگزید و وقتی زمین لرزید همهشان را فرا گرفت و 70 نفر مردند که دوباره به اعجاز الهی زنده میشوند. موسی عرض کرد که خدایا اگر قرار بود ما هلاک شویم شما میتوانستی من و این 70 نفر را همان پایین کوه هلاک کنی! آمدیم اینجا این مأموریت الهی را انجام بدهیم چرا باید اینجا این اتفاق پیش بیاید؟ آیا به خاطر گناه گناهکاران در امت من در بنیاسرائیل – آن پایین – اینها و ما باید بمیریم؟ اعتراض نیست سؤال است. ایشان به خداوند عرض کرد که این آزمایش شماست، آزمایش الهی است هرکس را مستحق میدانی گمراه کن یعنی هدایت نکن، و هرکس مستحق هدایت میدانی هدایت کن. خدایا تو ولی ما هستی ما را بیامرز و به ما رحم کن. تو بهترین آمرزندگانی. اما این 70 نفر چرا باید بمیرند؟ جواب این بود که بین همین 70تا آدمهای مشکلدار هستند. اینطوری نیست که کسان دیگری گناه کردند اینها عذاب شدند! در همینها مشکل هست. و این کار به عنوان یک آزمون صورت میگیرد و بعد به عنوان یک اعجاز الهی اینها دوباره زنده میشوند. یعنی حضرت مهدی(عج) این قضیه را برای آنها نقل میکند که بدانید حتی پیامبران معصوم ممکن است موقعی که میخواهند افرادی را انتخاب کنند بینشان یک آدمهای بُنجلی هم پیدا شوند. طبیعی است که کسان دیگر هم همینطور.
این نکته مهمی است وقتی ما میگوییم رهبران دینی و سیاسی در اغلب دنیا، فاسدها و مفسدها حاکم هستند بعد از ما ممکن است بپرسند که کل دنیا همه فاسد و مفسد و جهنمی هستند؟ حضرت(ع) میگوید نه، اکثر بشر ممکن است ندانند و کلاه سرشان برود. بحث وحدت ادیان که بالاخره در آخرالزمان ما میگوییم الآن یک دین حق است، بقیه ادیان ترکیبی از حق و باطل هستند یعنی در تمام ادیان و مذاهب شما حرف حق میبینید حتی مشرکین. در بودیزم، هندوئیزم، مسیحیت، فرقههای مسیحی و یهودی، عرفان سرخپوستی، آفریقاییها حتی مشرک و بتپرست، همه حرفهایشان که باطل نیست. مشرک، خدای خدایان را قبول دارد نمیگوید الله نیست، منتهی این وسط تفسیرهای غلط میکنند. حتی مکاتب مادی، مگر مارکسیزم و کمونیزم همه حرفهایش صددرصد باطل است؟ مگر همه حرفهای لیبرالیزم باطل است؟ نه؛ توی آنها هم حرف حق و باطل مخلوط است. ولی تنها مکتبی که حق و باطل مخلوط نیست و حق مطلق است و حقی که در همه مکاتب و ادیان هست در این مکتب هست و باطل آنها در آن نیست و علاوه بر حقی که آنها گفتند حقهای دیگری هم در آن هست آن دین خاتم و جهانی است. این تعریف ما از دین اسلام است.
هشتگهای موضوعی