شبکه چهار - 12 اسفند 1401

چگونه جوان باشیم؟

میلاد حضرت علی اکبر ع و روز جوان _ در آستانه نیمه شعبان _ مشهد _ ۱۳۹۵

بسم‌الله الرحمن الرحیم

سلام عرض می‌کنیم محضر خواهران و برادران عزیز و بویژه خانواده محترم شهدای بزرگوار مدافع حرم و در محضر حضرت رضا(ع) خداوند را شاکر هستیم که به من توفیق داد در این محضر شریف چند کلام، در ذیل عنوانی که این نشست دارد و آنچه که از بنده خواستند خدمت شما عرض کنم.

اولاً فرمودند نمایندگانی از تشکل‌های فعال فرهنگی و اجتماعی از افغانستان، عراق، نیجریه و لبنان و همین طور خانواده محترم شهدای مکرم مدافع حرم، بویژه شهدای فاطمیون، خانواده‌های مجاهدپرور افغانستان و تشکل‌های فعالی که در فعالیت‌های جهادی هم جهاد فرهنگی و هم جهاد اقتصادی – اجتماعی و خدمت به مستضعفین هستند وقتی از حرم اهل بیت(ع) سخن گفته می‌شود روشن بشود این شهدای بزرگوار چه کار عظیمی دارند می‌کنند مدافع حرم، منظور مدافع ساختمان فقط یا مزار نیست، مسئله بسیار عمیق‌تر از این است. این‌ها نماد است. اصل مسئله آن فرهنگ بسیار غنی، عمیق و وسیع انسانی است که در همه ابعاد مختلف اهل بیت پیامبر خاتم و اوصیای رسول خدا به عنوان حافظان و مفسّران قرآن و وحی الهی بیان کردند. اهتمامی که در قرآن و سنت نسبت به انسان، حقوق انسان بویژه انسان محروم و مستضعف است آشنا شویم. فرهنگی که این صاحبان حرم اهل بیت و خود اهل بیت به بشریت هدیه کردند. بحث اهل بیت و حمایت از محرومین و مستضعفین جهان، ایران و همه سرزمین‌هاست و بطور ویژه روز میلاد حضرت علی اکبر(ع) روز جوان یک اشاره‌ای به نقش ویژه جوانان در این عصر است. کمترین بشارت در مورد نقش جوانان در نهضت‌های اصلاحی و آزادیبخش، و بسیار مهم هم هست این روایت است که، چون در آستانه نیمه شعبان هستیم تقریباً نزدیک به همه فرماندهان و یاران اصلی امام زمان(عج) در آن انقلاب بزرگ جهانی که همه رژیم‌ها و حکومت‌های فاسد در جهان سرنگون می‌شوند و در روایاتی داریم که 6 تا 8 ماه یک نبرد جهانی طول می‌کشد که شب و روز درگیری است و مجاهدان رهایی‌بخش و سربازان عدالت جهانی که دست به این انقلاب جهانی می‌زنند برای تشکیل یک حکومت واحد جهانی مستضعفین و عدالت بین‌الملل، در این مدت، حتی پوتین‌هایشان را نمی‌توانند از پا دربیاورند این‌قدر درگیری‌ها فشرده و مستمر است، و در روایت داریم که اصطلاحاً در علق و عرق غرق می‌شوند. چون یک کسی آمد پیش امام(ع)، به یکی از اهل بیت گفت آقا شنیدیم وقتی حضرت بیایند عدالت جهانی آخرالزمان خیلی ساده و ارزان و با زبان خوش و مدام با گفتگو انجام می‌شود و به اندازه یک حجامت هم خون نخواهد ریخت! امام(ع) فرمودند که بد شنیدی! مگر می‌شود سفره ظلم و ستم جهانی را برچید و برانداخت بدون این که چند قطره خون ریخته شود؟ مگر می‌شود؟ مگر صاحبان قدرت و ثروت و سلاح در جهان اجازه می‌دهند که شما حقوق مستضعفین جهان را، میلیاردها انسان را از حلقوم آن‌ها بیرون بکشید. آن ها مگر بیکار می‌ایستند تماشا می‌کنند؟ آن‌ها درگیر می‌شوند با جبهه عدالت، آن وقت شما تا این‌جا با زبان است و از این جا به بعد با شمشیر و سلاح است. امام(ع) فرمودند اگر قرار بود عدالت بدون درگیرری و بدون شهید دادن تحقق پیدا کند باید در زمان رسول‌الله(ص) این اتفاق می‌افتاد ولی ایشان در جزیره‌العرب عدالت را برقرار کردند توحید را حاکم کردند می‌خواست با زبان خوش باشد ایشان تا 13 سال در مکه مسلمین فقط خوردند و نزدند. یک طرفه ضربه خوردند و نزدند در مدینه که رفتند آن‌جا که نظام‌سازی شد آن وقت که دفاع معنادار شد مجموعاً بیش از 80 جنگ بر پیامبر تحمیل شد تا ایشان توانستند توحید و عدالت را در شبه جزیره حجاز و عرب حاکم کنند بنابراین اگر قرار بود بی‌دردسر باشد باید زمان پیامبر می‌شد. زمان حضرت حجت قرار است این عدالت در سطح جهان تحقق پیدا کند همه صاحبان قدرت و ثروت و رسانه و سلاح در جهان، در سطح جهان در برابر این نهضت عدالتخواه صف‌بندی می‌کنند بنابراین درگیری وسیع بین‌الملل خواهد بود در عرق و علق خرق خواهید شد. علق یعنی خون، عرق یعنی تلاش و کار و جهاد. جهاد فرهنگی، جهاد اقتصادی، جهاد سیاسی و جهاد نظامی. بنابراین عدالت مسالمت‌آمیز نه جهان، نه جزیره‌العرب بلکه در یک روستا هم تحقق پیدا نمی‌کند چون دشمنانی دارد چون ظالمان و غاصبان در برابر عدالت می‌ایستند آن‌ها می‌خواهند بیشتر از بقیه بخورند. آن‌ها سهم بقیه را می‌خواهند و می‌خواهند بقیه را تحقیر کنند عزت خودشان را به قیمت ذلت دیگران می‌خواهند بنابراین درگیری پیش می‌آید این درگیری خاصه جبهه حق نیست تحمیل می‌شود اما در برابر آن نباید فرار کنیم باید بایستیم. این شهدا و شهدای قبل از این در انقلاب و در دفاع مقدس، و شهدایی که امروز از ملیت‌های مختلف، در سوریه و عراق و یمن و بحرین و افغانستان، ایران، تا لبنان و فلسطین، غزه، در شمال آفریقا به خاک و خون کشیده می‌شوند این‌ها هزینه‌هایی است که برای عدالت باید پرداخت و این هزینه را دشمنان توحید وعدالت تحمیل کردند. این جنگ‌ها همه تحمیلی است ولی نمی‌شود گریخت. زبان اصلی تمدن اسلامی در سطح جهان خدمت به محرومین و مستضعفین است بر اساس تعالیم قرآن و سنت، و اهل بیت(ع) که به بخشی از آن اشاره می‌کنیم. زبان امام زمان با بشریت زبان گفتگو و محبت است با اغلب بشر، با میلیاردها میلیارد. زبان مقابله با ستمگران و آدم‌کشان، چون آن‌ها جز با زبان زور چیز نمی‌فهمند جواب زور، زور است. بنابراین مهدی(عج) دو چهره دارد یکی لبخند و محبت و گفتگو با همه بشریت. دوم علق و عرق و خون و جهاد با صاحبان قدرت و ثروت، همان‌هایی که جهان را به جنگ و جنایت کشیدند همان‌هایی که در دنیا جنایت می‌کنند، همان‌هایی که در این صد سال اخیر 150تا جنگ بر بشریت تحمیل کردند همین الآن هم در منطقه، هم جنگ‌افروزی می‌کنند اشغال می‌کنند و هم تروریزم و وحشی‌گیری را تحمیل می‌کنند.

وجه جمع حضار محترم این جلسه، آن‌طور که فرمودند من در دو بُعد جهاد تقسیم می‌کنم یکی جهاد فرهنگی و یکی جهاد اقتصادی و اجتماعی. جهاد نظامی به جای خود. قرآن می‌فرماید آن‌هایی که آگاهی و معرفت دارند نسبت به سایر جوامع و اقشار مسئول هستند و باید پاسخگو باشند. اولاً خداوند می‌فرماید که شما وظیفه دارید هم عاقبت مکذّبین و هم عاقبت مستکبرین و صاحبان قدرت را در تاریخ ببینید. این‌ها را مطالعه کنید. «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُروا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ‌« (آل عمران/ 137)؛ قبل از شما قوانینی بر این عالم حاکم بوده و هست، بر تاریخ، بر جامعه، سراسر زمین را، تاریخ و جغرافیای عالم را بررسی کنید «فانظروا» مطالعه کنید. «کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ‌« ببینید آن قدرت‌ها و ثروت‌ها و آن جبهه‌هایی که حقیقت و عدالت را تکذیب کردند انبیاء را دروغگو می‌خوانند و می‌گویند همه این حرف‌ها چرند است. ببینید سبک زندگی و عاقبت‌شان در دنیا را و اتفاقی که بعد در آخرت خواهد افتاد. «أَوَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ...» آیا این‌هایی که تحلیل درست تاریخی ندارند عقل تاریخی ندارند، عقل اجتماعی ندارند و عبرت نمی‌گیرند، لااقل نرفتند درست تجربه کنند سرنوشت تمدن‌ها و جوامع‌ها را درست ببینند؟ «فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً...» (روم/ 9)؛ ببینید کسانی قبل از شما و قبل از مستکبرین فعلی آمدند قدرت‌های خیلی قوی‌تر از این‌ها که تمام عالم توی مشت‌شان بود آن‌ها کجا هستند؟ به فاضلاب تاریخ رفتند از این قدرت‌ها نترسید این‌ها قوانین عالم و سنت الهی است. قانون تاریخ و جامعه را بشناسید، نه از این‌ها بترسید و نه مجذوب‌شان بشوید و در برابرشان خشک‌تان بزند. نه مرعوب نه مجذوب. در باب جهاد فرهنگی پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «مَن کَتَمَ عِلما نافِعا عِندَهُ ألجَمَهُ اللّه ُ یَومَ القِیامَةِ بِلِجامٍ مِن نارٍ» هرکس آگاهی دارد، آموزشی دیده، اطلاعات و مطالعاتی دارد که به حال جامعه مفید است جامعه خودش یا جامعه جهانی و بشری، اما این را کتمان کند. ممکن است این آگاهی علم باشد، آگاهی‌های سیاسی و اجتماعی باشد، آگاهی‌های تربیتی و اخلاقی و معنوی باشد، هرچه که به درد بشر می‌خورد، شما بگویید به ما ربطی ندارد ما مسئول نیستیم این‌ها را در سطح جهان گسترش بدهیم. چون صدور انقلاب واقعی گسترش و بسط همین آگاهی‌ها در جهان است آگاه کردن ملت‌ها. به حقوق‌شان، به منافع‌شان، به وظایف‌شان، به تهدیدها و فرصت‌هایشان، پیامبر(ص) فرمودند هر شخص و یا هر نهادی که یکسری تخصص‌های علمی و آگاهی‌های معرفتی مفیدی دارد ولی احساس مسئولیت نمی‌کند این‌ها را به جامعه جهانی و بشری منتقل نمی‌کند و با دیگران حرف نمی‌زند، نمی‌نویسد، برنامه فرهنگی تولید نمی‌کند، تنبلی و راحت‌طلبی می‌کند «ألجَمَهُ اللّه ُ یَومَ القِیامَةِ بِلِجامٍ مِن نارٍ» کسی که این‌جا دهانش را می‌بندد و موضع‌گیری نمی‌کند و می‌گوید به من چه، در قیامت او را با افسار آتشین، دهانش را افسار می‌کنند! می‌گویند در دنیا به خاطر خودخواهی و راحت‌طلبی و منفعت‌طلبی و جاه‌طلبی سکوت کردی که دشمن پیدا نکنی، رقیب پیدا نکنی، به اصطلاح محترم بمانی، خودت به خودت افسار زدی، افسار بر اساس خودخواهی، حالا در آخرت افسار آتشین و جهنمی به دهانت می‌زنیم که نتوانی حرف بزنی. این یعنی تمام کسانی که می‌دانند در عرصه‌های فرهنگی، علمی، تربیتی، سیاسی باید موضع‌گیری کنند، باید نشر آگاهی کنند، افشا کنند و به هر دلیل سکوت می‌کنند یا می‌ترسند که شغل‌شان را از آن‌ها بگیرند، جان‌شان را بگیرند، آبرویشان را برود یا طمع کردند در این که همین‌طور هیچی نگوییم موضع نمی‌گیریم تا محترم‌تر بشویم همه برای ما کف بزنند، پیامبر تکلیف‌شان را معلوم کردند. کسانی که در عرصه فرهنگ و علم مجاهد نیستند فرمودند در قیامت با افسار آتشین دهان‌تان را گِل خواهند گرفت و خواهند بست. آن موقعی که لازم است از خودتان دفاع کنید و حرف بزنید دیگر نمی‌توانید. «نعوذ بالله بالعلم لاینفع» علم بسیار چیز لازمی است اما خود علم موضوعیت ندارد اصالت علم به تنهایی، علمی که فایده‌ای برای بشر ندارد. این فایده‌گرایی در عرصه علم و معرفت، هست اما نه از نوع فایده‌گرایی نگاه مادی و سکولار به علم. از نوع جریان لذت‌محور و سودگرا که پراگماتیست‌ها و امثال این‌ها می‌گویند علم و هیچ نوع آگاهی برای ما ارزشی ندارد مگر جیرینگی برای ما سود مادی بیاورد! آن هم برای خودم همین الآن محسوس و تجربی. این را نمی‌گوید. اما علم باید مفید باشد. این دست‌کم دو- سه‌تا معنا دارد. این یکی از دلایل ما برای ضرورت جهاد فرهنگی است آن تشکل‌هایی که در داخل و خارج کار فرهنگی می‌کنند این را توجه کند. دست‌کم این عبارت سه‌تا پیام دارد: 1) علم برای علم نه. علم برای فضل و پز و ادا و اصول نه. متأسفانه یک مرضی توی دانشگاه و توی حوزه هست بین بعضی‌ها هست، بعضی‌ها درس می‌خوانند که فقط به این‌ها دانشمند و ملا بگویند که ایشان خیلی فاضل است، خیل ملاست، نظریه‌پرداز است، روشنفکر است، این‌ها بیمار روحی هستند این‌ها حتی از مراتب اولیه رذائل اخلاقی، جاه‌طلبی، حسادت، عبور نکردند. حتی اگر بالاترین مدارک دانشگاهی و بالاترین عناوین حوزه‌ای را داشته باشند. حرف‌های قشنگ هم بزنند. پیامبر(ص) فرمود به خدا پناه می‌بریم از علمی که برای مردم فایده‌ای ندارد برای خودت هم فایده‌ای ندارد. یک عمر وقت می‌گذارد تا بگوید چندتا مدرک دارم، کجا و در کدام دانشگاه‌ها مدرک گرفتم. خارج و داخل. چندتا استاد در حوزه دیدم و این فضائل من است، این تعداد جلد کتاب نوشتم! خب به چه دردی می‌خورد؟ کدام درد خلق را، درد معرفتی، درد اخلاقی، درد اجتماعی، کدام مشکل را حل کردی و درمان کردی، کدام قفل را باز کردی؟ همه‌اش ادا و اصول است برای این که در مناصب زندگی بالا بروی و به تو احترام بگذارند. پیامبر می‌گوید پناه بر خدا از این علم. این علم مثل جهل است از جهل هم خطرناک‌تر است کاش بیسواد بودی. پیام دوم این است که هرکس عالم شد باید به منافع اجتماعی و دنیوی و اخروی آن علم و آن آگاهی بیندیشد و احساس مسئولیت بکند یعنی باید بگوید من در این قضیه ملا شدم به چه درد جامعه می‌خورد؟ دست چند نفر از بندگان خدا را می‌تواند بگیرد؟ مشکلات مادی و معنوی آن‌ها را حل کند، به حقوق مادی و اخلاقی و معنوی این‌ها را برساند؟ پس فایده مهم است. علم نافع. باید نفع داشته باشد اما نه از اصالت سودی که مادیون می‌گویند. فقط سود دنیوی نیست سود دنیوی و اخروی است سود مشروع است نه اعم از مشروع و نامشروع. خودخواهانه نیست، خدامحورانه و خلق خواهانه است. این می‌شود جهاد فرهنگی.

حضرت علی(ع) فرمودند: «الدُّنیا کُلُّها جَهْلٌ إلاّ مَواضِعَ العِلْمِ، و العِلْمُ کُلُّهُ حُجَّةٌ إلاّ ما عُمِلَ بهِ، و العَمَلُ کُلُّهُ رِیاءٌ إلاّ ما کانَ مُخْلَصا، و الإخْلاصُ على خَطَرٍ حتّى یَنْظُرَ العَبدُ بما یُخْتَمُ لَهُ» هر علمی که می‌آموزید، هر تخصص هنری، رسانه‌ای، فرهنگی، دانشگاهی، حوزوی که پیدا می‌کنید حجّتی علیه خودت است، امتیازی برای تو نیست یک مدرکی علیه توست «إلاّ ما عُمِلَ بهِ» به جز آن‌هایی که به آن‌ها عمل می‌کنی. یعنی هرچه که می‌آموزیم، ما خیال می‌کنیم همین چیزهایی که می‌آموزیم بعد به ما می‌گویند باسواد است، این روشنفکر است، این مجتهد است، این نظریه‌پرداز است و... خیال می‌کنیم این‌ها امتیاز است. امیرالمؤمنین(ع) فرمود هر صفحه‌ای که بیشتر می‌خوانی، هر مدرکی که بیشتر می‌گیری، هرچه در جامعه بیشتر مشهور می‌شوی که عالم و دانشمند هستی، بیخ خِر تو گرفتارتر است، بیشتر گیر است. دیدید وقتی بازداشت می‌کنند توی فیلم‌ها می‌گویند هرچه بگویید علیه خودت در دادگاه استفاده می‌شود، این همین است. هرچه بیاموزی علیه خودت استفاده خواهد شد. العِلْمُ کُلُّهُ حُجَّةٌ. هرچه می‌آموزید در هر موضوعی آگاهی‌تان بالاتر برود به همان اندازه مسئول هستی. إلاّ ما عُمِلَ بهِ، چه زمانی پاسخگو هستی؟ وقتی به آن عمل کنی، خدمتی، رشدی به خودت و جامعه برسانی آن‌جا پاسخ داری و الا هرچه مُلاتر بشوید بدبخت‌تر هستید. می‌گویید حرم اهل بیت. اهل بیت(ع) با ما حرف زدند. حرم، نماد است. تخریب حرم، چون تخریب این فرهنگ توحیدی و الهی است، خطرناک است باید در برابر آن ایستاد. مسئله ساختمان و آجر نیست. یا این که بعضی‌ها می‌گویند که به‌به امام رضا(ع) وضع‌شان خوب است چه حرم بزرگی دارند ولی حضرت فاطمه(س) حرمی ندارند! این‌ها نگاه‌های مادی به مسئله است. نه برای حضرت زهرا حرم نداشتن مهم است نه برای حضرت رضا(ع) حرم داشتن مهم است. این‌ها مسئله آن‌ها نیست. مسائل اصلی این است که حرم، زیارت، عزاداری، توسل، شفاعت، همه این‌ها وسیله است. هدف چیز دیگری است. هدف توحید و عدالت است. هدف همانی است که انبیاء برای آن آمد، قرآن برای آن نازل شد، هدف آن‌قدر مهم است که امام حسین(ع) جانش در برابر آن هدف ارزشی ندارد حسین هم باید کشته شود. آن هدف از حسین هم مهم‌تر است، از علی‌بن‌موسی الرضا(ع) هم مهم‌تر است، از پیامبر(ص) و از مهدی(عج) مهم‌تر است. آن هدف این است که همه این‌ها فدای آن شدند و آن توحید وعدالت است. رشد انسان و تقرب به خداست. آن وقت این حرف‌ها هر کدامش از صدتا حرم مهم‌تر است. حواس‌مان باشد این بچه‌هایی که خون‌شان دارد در منطقه برای دفاع از ساحت مقدس اهل بیت(ع) می‌ریزد ما در برابر خون این‌ها مسئول هستیم چون این حرم نمادی برای حفاظت از این مکتب است. مکتب این‌هاست. این جمله اهل بیت(ع) است. «العلم کلّه حجّت». هرکس هر دانایی و آگاهی دارد، علم و ثروت، قدرت، همه این‌ها همین‌طور است. هرکس هرچه بیشتر قدرت و ثروت و معرفت و منزلت اجتماعی دارد همه این‌ها در قیامت علیه او به کار می‌آید همه‌اش حجتی علیه شما و ماست. کار ثروتمندان در قیامت از فقرا خیلی سخت‌تر است. در روایت داریم صدتا فقیر، هزارتا فقیر از پل صراط عبور می‌کنند یک ثروتمند هنوز گیر است. صاحبان قدرت در قیامت گرفتارتر هستند از فاقدان قدرت، باید جواب بدهند که چه کار کردند؟ این قدرت را چطور به دست آوردند و چطور مصرف کردند؟ ثروت هم همین‌طور. آن‌هایی که مشهورند و منزلت و اعتبار اجتماعی دارند در قیامت گیر هستند تا آن‌هایی که گمنام هستند و هیچ کس محل‌شان نمی‌گذارد اصلاً آن‌ها را نمی‌شناسند. در روایت می‌گوید وقتی به یک مجلسی می‌آیند کسی نمی‌فهمد وقتی از جلسه هم بیرون می‌روند کسی نمی‌فهمد! این‌ها شانس آوردند. یکی‌اش هم این است. هرکس آگاه‌تر است، عالم‌تر است، ملاتر است، باسوادتر است در قیامت گرفتارتر است. البته این معنی‌اش این نیست که بگوییم حالا که این‌طوری است دنبال علم و آگاهی نرویم و همین‌طور جاهل بمانیم که زودتر آن‌جا رد شویم. بله رد می‌شوید، ولی اگر کسی بتواند آگاه بشود و نشود، این رد هم بشود از عذاب هم که نجات پیدا کند به مقامات معرفتی و الهی و معنوی بالایی نمی‌رسد در همان حد می‌رسد ضمن این که بسیاری از فارغ‌التحصیلان دانشگاه و حوزه به لحاظ ظاهری عالم‌اند و به لحاظ واقعی جاهل‌اند. و افرادی داریم که حوزه و دانشگاه هم نیامدند و آن‌ها عالم هستند. از جمله بعضی از همین شهدا. بعضی از این‌ها حکیم هستند. حقیقت عالم را فهمیده، مدرک هم ندارد. مدرک به درد این‌جا می‌خورد آن‌جا که مدرک نمی‌خواهند، آن‌جا مدرک خودت هستی. مدرک عمل صالح تو، ایمان تو و ماست، عقاید ماست، آگاهی‌های عمل شده ماست، و الا پناه بر خدا. قرآن می‌فرماید: حضرت موسی(ع) گفت پناه بر خدا می‌برم «... أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ» (بقره/ 67)؛ از این که جزو جاهلان و نادانان باشم. جزو کسانی باشم که فرق درست و نادرست، حق و باطل، عدل و ظلم، این‌ها را اصلاً نمی‌فهمم.

حضرت علی(ع) فرمودند: «ضادوا الجهل بالعلم» علیه جهل جهاد و مبارزه کنید. اما چگونه؟ با علم. از این روایت هم من دست‌کم در این فرصت کوتاه دوتا استفاده می‌کنم: 1) فرمان به زادّوا. تضاد. زادّوا یعنی درگیر شوید. یعنی آدم فرهنگی غیر مجاهد و غیر درگیر، فرهنگش به کمرش بخورد به دردش نمی‌خورد. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «ضادّوا» درگیر شوید. تو رفتی درس خواندی، راجع به مسائل مختلف آگاهی پیدا کردی، حق و باطل را شناختی. با قرآن و سنت آشنا شدی. خیلی خب من آشنا شدم الحمدلله من مدرک هم گرفتم، همه جا از من تجلیل می‌کنند، هرجا ما را می‌بینند احترام می‌گذارند و می‌گویند شما بفرمایید جلو و... هدف آگاهی این‌ها بوده؟ این‌ها مرده‌خوری و مفت‌خوری است. خیانت معرفتی است. این خیانت است. فرمودند خیانت به معرفت و ایمان جامعه از خیانت به بیت‌المال بدتر است. خیانت فرهنگی از خیانت اقتصادی بدتر است. خیانت اقتصادی خیلی خیانت بزرگی است ولی جیب‌ها را خالی می‌کند. خیانت فرهنگی ذهن‌ها را خالی می‌کند و انسان را فریب می‌دهد. جامعه فریب خورده از جامعه گرسنه بدتر و خطرناک‌تر است. چون جامعه گرسنه اگر فریب نخورده باشد مشکلات مادی‌اش را حل می‌کند اما جامعه‌ای که فریب خورده، تا گردن توی لجن مادی و معنوی می‌رود و تا آخر هم نمی‌فهمد که چه شده! پس 1) پیروان علی و اهل بیت(ع) بدانند فرمود «ضادوا جهل بالعلم» با تمام نابسمانی‌های فرهنگی، معرفتی، اخلاقی، اجتماعی درگیر شوید ضادوا، عافیت‌طلب نباش. نگو حالا ما یک اعتبارکی پیدا کردیم، حلال و حرام، طبیعی و مصنوعی، همین را بچسبیم نگهش داریم! خب این مسئولیت اجتماعی این‌جا، اعتراض، نهی از منکر، انتقاد، امر به معروف، دفاع از ارزش‌های الهی، این‌جا ظالم است او مظلوم است چرا شما ایستادی نگاه می‌کنی؟ دارند در رسانه‌ها فرهنگ سازی باطل می‌کنند در حوزه سینما، هنر، علوم اجتماعی، در فرهنگ دینی، فرهنگ‌های قلابی دینی به جامعه منتقل می‌شود چرا شما ساکت هستید؟ چرا نمی‌گویید و نمی‌نویسید؟ چرا خودت را در معرض خطر و در معرض فحش قرار نمی‌دهی؟ یک کاری نمی‌کنی فحشت بدهند؟ چرا یک جوری نمی‌گویی که بعد بیایند تو را بزنند و ترور کنند؟ چرا یک جوری حرف می‌زنی که اگر ده‌تا رژیم هم عوض بشود شما همیشه محترم هستی؟ خدا مرگت بده. چه روشنفکری، چه آخوندی، خدا مرگت بده، که پای این معارف و آگاهی‌ها نشستی مدرک گرفتی توی جامعه محترم می‌شوی اما هزینه نمی‌دهی؟ دیوث یعنی کسی که غیرت و درد دین و درد اخلاق و هیچ دردی ندارد به این معنا دیاثت هرکسی در هر عرصه‌ای نسبت به عدل و ظلم، نسبت به حق و باطل بی‌تفاوت است همیشه هم دنبال یک فحش‌های این‌طوری می‌گشتم که حلال باشد بتوانم بدهم! گیر آوردم. دیده بودم یادم نبود. جامعه ما هم، در نظام جمهوری اسلامی کسی که می‌خواهد سر کار بیاید و سر کار بماند، می‌خواهد احترام دینی یا علمی یا اجتماعی پیدا کند محترم بماند می‌خواهد هرجا می‌رود همه جلوی پایش بلند شوند اما دین به خطر می‌افتد می‌گوید دیگران هستند! این‌ها در شأن ما نیست. خاک بر شأن تو که شأن تو از شأن دین خدا بالاتر است؟ مظلوم را می‌بینید سکوت می‌کنید؟ در شأن شماها نیست از مظلوم دفاع کنید؟ ما متأسفانه در کنار علمای مجاهد و روحانیون فداکار عالم موضع‌گیر ایثارگر که خیلی داشتیم و داریم بعضی‌ها این‌طوری‌اند چه از نوع متحجر ضد انقلابی‌اش چه از نوع به ظاهر و اصطلاحاً انقلابی‌اش که می‌گویند نظام و انقلاب را قبول دارند. کاسب محض‌اند! نگاه می‌کنند که کجا چه بگویند که یک کسی یک وقتی علیه‌شان چیزی نگوید. یک وقت به این‌ها جسارت نشود حالا به دین خدا جسارت شد شد. دانشگاهی‌اش هم همین‌طور است، ثروتمندش، قدرتمندش، سیاستمدارانش هم همین‌طور هستند. اگر به خودشان یک کلمه بگویند عصبانی می‌شوند ولی هرچه می‌خواهی به دین بگویی بگو! به من چه! آزادی است! خب اگر آزادی است چرا وقتی به خودتان یک چیزی می‌گویند شما عصبانی می‌شوید؟ آزادی اهانت به مکتب، آزادی تجاوز به حقوق مظلوم هست، آزادی یک تعرضی به خود این افراد نیست. مسئله این است. «ضادوا جهل بالعلم» یعنی ای طبقه اندیشمند، آگاه و عالم و ملا، دانشگاهی، حوزوی، ای رسانه‌ها و مسئولان فرهنگی ضادوا؛ درگیر شوید در این مسائل فرهنگی بی‌ناموس نباشید. بی‌غیرت نباش. سیدالشهداء(ع) در خطبه مِنا خطاب به بعضی از قُراء و حافظان قرآن و علمای دین، یک سال قبل از کربلا می‌فرمایند شما چه مرگتان است که وقتی که حق ضعفا ضایع می‌شود ساکت هستید حتی همراهی هم می‌کنید «فَأَمّا حَقُّ الضُّعَفاءِ فَضَیَّعْتُمْ وَ أَمّا حَقُّکُمْ بِزَعْمِکُمْ فَطَلَبْتُمْ» این تعبیر سیدالشهداء(ع) است. حق ضعفا را ضایع کردید سکوت کردید که ضایع شود. وَ أَمّا حَقُّکُمْ بِزَعْمِکُمْ فَطَلَبْتُمْ؛ اما آن چیزهایی که به زعم خودتان حق خودتان است آن‌ها را تا ریال آخر مطالبه می‌کنید؟ منافع خودتان که می‌رسد غیرتی هستید، منافع مظلومین و محرومین و مستضعفین که می‌رسد ما تکلیف نداریم! من کار مهم‌تری دارم می‌کنم! کاری مهم‌تر از کار انبیاء و اهل بیت(ع)؟ آن‌ها همین کارها را می‌کردند. علم درگیر. سواد و فضل حوزوی و دانشگاهی اگر دارید معرفتی دارید، هنر و رسانه، درگیر باش. ضادوا درگیر تضاد بشوید. درگیر شوید با جهل، منتهی پیام دوم: اگر همین‌طوری می‌فرمود: "ضادوا الجهل"، یعنی به هر وسیله و به هر شیوه با جهل درگیر شوید ولو با فحش و اهانت و تکفیرهای بیخودی و درگیری و تهمت و تحریف. امیرالمؤمنین(ع) فرمود راه درگیری با جهل «ضادوا الجهل بالعلم». پاسخ جهل علم است نه یک جهلی مثل خودش. به هر شیوه‌ای نمی‌شود با جهل در حوزه فرهنگ و انحرافات فرهنگی مبارزه کرد. بالعلم، با علم به جنگ جهل بروید. پاسخ علمی و آگاهانه و دقیق بدهید.

پس این روایت دوتا پیام حداقلی داشت برای این دوستانی که تشکل فرهنگی در کشورهای مختلف هستند که فرمودند در جمع هستند. این روایت دوتا پیام داشت: یکی علم درگیر نه علم خنثی بی‌طرف. دوم) درگیری از نوع علمی. درگیری علمی نه درگیری جاهلانه. «ضادّوا» تضاد، درگیر شوید. خنثی نباش، اصلاً جنسیت آن تا آخر چیست. معلوم نیست که بالاخره ماهیت تو چیست کدام طرفی هستی؟ چی می‌گویی؟ با هر کس نشست و برخاست می‌کنی همان حرف‌های آن‌ها را یا سکوت می‌کنی یا تأیید می‌کنی. اما تضاد، درگیری با جهل، نه به هر شیوه‌ای، بلکه با علم به جنگ جهل بروید. حرف‌های درست، تولید درست هنری و رسانه‌ای، کتاب‌های قوی، جلسات قوی، مطالعه شده، فکر شده، تخصصی.

یک نکته در این که امیرالمؤمنین(ع) فرمودند، ایهاالناس! ای بشریت بدانید وقتی از دین و ایمان حرف می‌زنید، «لاخیر فی دین لا تفقه فی» دین عوامانه و احمقانه، دینی که هیچ استدلالی در آن نیست فقط احساسات است، هیچ خیری در این نوع دین نیست. این هم جواب یک عده‌ای است که در جامعه خیال می‌کنند دین‌داری همین‌طور کلمات عشق بازی و احساسات و نعره کشیدن و داد زدن است. هرکس بیشتر بلد است این دین‌دارتر است. این اهل بیتی که از آن‌ها حرف می‌زنید این‌ها دارند این را می‌گویند: «أیها الناس» بشریت، ای مردم، تا آخر تاریخ بدانید، وقتی می‌گوییم جامعه دینی و جامعه غیر دینی، دینداری و بی‌دینی منظور ادا و اصول‌های دینی و مذهبی نیست. دین به علاوه تفقّه، نه منهای تفقّه. تفقّه یعنی آگاهی، استدلال، فهم. حالا لزوماً مدرک دانشگاه و حوزه نیست ولی معرفت است. – این خیلی عجیب است – حالا ممکن است کسی بگوید حضرت امیر(ع) این‌جا یک مقدار تند رفتند، خب حالا بگویید دین بدون تفقّه، ارزش آن کمتر از دین با تفقّه است. تفقّه یعنی با تفکر، با تعمّق. خب بگویید دین با تفقّه، باارزش‌تر از دین بی‌تفقّه است. چرا می‌گویید اصلاً در دین بی‌تفقّه هیچ خیری نیست! این را چرا می‌گویید؟ این صحبت حضرت امیر(ع) خیلی جمله تندی است. می‌فرماید تمام دین‌داری‌هایی که شعور دینی نیست فقط ادای مذهبی است، حضرت امیر(ع) می‌فرمایند هیچ خیری. «لاخیر» نفی جنس است، هیچ در این نوع ایمان و دین نیست. این هم خیلی مهم است. دو شیوه برای ترویج فرهنگ دینی داریم. یک شیوه‌ای که هر جلسه‌ای می‌گذارد حتی اگر جلسه جشن یا عزاست هدف، تعمیق تفقّه دینی، تفکّر دینی در مخاطب است، رشد معرفتی به آن بدهد، رشد اخلاقی و آگاهی بدهد یا این که یک مراسمی برگزار کردیم الحمدلله مراسم برگزار کردیم! اگر جشن بود خندیدند و کف زدند و شیرینی خوردند، اگر عزا بود داد زدند و گریه کردند! همین خودش هدف است. این هم یک بحث.

جهاد اقتصادی، اردوهای جهادی که می‌روند خدمت به فقرا و محرومین، خدمت به محرومین و مستضعفین. خدای متعال به رسول اکرم(ص) خطاب می‌کنند که ما مأموریتی به تو دادیم شما بروید با بشر سخن بگویید آن‌ها را به توحید و عدالت دعوت کنید، بشریت را نجات بدهید اما دیگر نگفتیم که خودکشی کن. صاحب‌کار که خداست می‌گوید گفتیم این کار را بکن ولی دیگر نگفتیم این طوری! ببینید پیامبر چه کار کرده؟ پیامبر خودکشانه خدمت به خلق می‌کرد، هم حقوق مادی‌شان، عدالت اقتصادی و اجتماعی تلاش کند، دفاع از مستضعف، هم رشد و آگاهی و خدمت معرفتی این‌قدر پیامبر(ص) در این فداکاری غرق شد و در خدمت به مردم و خدمت به خلق فانی شد، خدمت اقتصادی و فرهنگی به مستضعفین، به توده‌های مردم، این‌قدر پیامبر(ص) خودش را فراموش کرد که حتی به حداقل غذا و استراحت و آرامش خودش نمی‌اندیشید که خداوند کارت زرد به ایشان داد از این طرفی، نه این که کارت زرد بدهد که چرا کار نمی‌کنی؟ بلکه فرمود نگفتیم که خودت را نابود کن! چرا این‌قدر جوش می‌زنی؟ «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلّا یَکُونُوا مُوْمِنِینَ» (شعراء/ 3)؛ چرا می‌خواهی خودت را هلاک کنی؟ «أَلّا یَکُونُوا مُوْمِنِینَ» که چرا همه ایمان نمی‌آورند و نیاوردند! چرا همه را نتوانستم نجات بدهم. غصه کفار را می‌خورد. این یعنی پیامبر(ص) شب خوابش نمی‌برد که چرا آن کسی که کافر و بی‌ایمان است انحراف عقیدتی و اخلاقی دارد چرا او را نتوانستم نجات بدهم؟! این‌قدر حرص و جوش می‌خورد «حریصٌ علیکم» که خداوند می‌فرماید: «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ» نکند خودت را می‌خواهی نابود کنی؟ قصد خودکشی داری؟ «أَلّا یَکُونُوا مُوْمِنِینَ» که چرا همه‌شان ایمان نمی‌آورند؟ شما وظیفه‌تان را انجام دادید، به وظیفه‌تان عمل کن. نتیجه با تو نیست. مأمور به تکلیف هستی نه نتیجه. پیامبر(ص) فرمودند علامت مؤمن و ایمان دینی، عشق به مردم است. بعضی‌ها می‌گویند ما دین‌دار هستیم بعد می‌گوییم یعنی چی؟ می‌گوید دینداری یعنی زیارت می‌روند و مراسم دینی انجام می‌دهیم. بعد می‌گوییم با مردم چی؟ می‌گویند مردم مسئله جدا و ثانوی است! ماییم و خدا. این جواب این‌هاست. یک عده هم از آن طرف، می‌گویند ما خدمت به خلق می‌کنیم. حقوق بشر، حقوق انسان! پیشرفت و توسعه اقتصادی. می‌گوییم رابطه‌ات با خدا چی؟ می‌گوید آن مسئله شخصی است، حالا خدا می‌بخشد! هر دوی این‌ها اشتباه می‌کنند. پیامبر(ص) آموخت و قرآن به ما تعلیم داده است که مؤمن حقیقی خدا را از انسان جدا نمی‌کند. اطاعت و عبادت خدا و خدمت به انسان، خدمت به خلق، خدمت به محرومین، این دوتا با هم گره خورده‌اند. پیامبر(ص) فرمود نزدیک‌ترین شما به خدا خادم‌ترین شما به خلق است. فرمود هرکس بیشتر به مردم و مستضعفین خدمت کند و مشکلات آن‌ها را برای خدا حل کند او از همه شما به خدا نزدیک‌تر است. او از کسی که تمام شب و روزش فقط نماز و روزه بگیرد این به خدا از او نزدیک‌تر است. پیامبر(ص) فرمودند: «إنّ اللّهَ رَحیمٌ یُحِبُّ الرَّحیمَ، یَضَعُ رحمَتَهُ على کُلِّ رحیمٍ» خدا بامحبّت است، مهربان است، هرکسی را که مهربان است خدا دوست دارد. خدا مهربانان را دوست دارد. رسول‌الله(ص) فرمودند هرجا عشق و محبّت هست خدا آن‌جا هست. هرجا کینه و نفرت و بی‌رحمی است خدا آن‌جا نیست. هرجا مردم می‌گویند او فقیر است، مریض است، گرفتار است، می‌گویند به ما چه! اهل بیت(ع) فرمودند مؤمن نیستی، بی‌دین هستید حتی اگر نماز و روزه‌تان بجاست. خدمت به خلق، پیامبر(ص) فرمودند: «الراحِمونَ یَرحَمُهُم الرّحمنُ تبارکَ و تعالى،...» می‌دانید خدای رحمان در قیامت به چه کسانی محبّت می‌کند؟ به کسانی که در دنیا به دیگران و به مستضعفین محبّت و خدمت کنند «اِرحَمُوا مَن فی الأرضِ یَرحَمْکُم مَن فی السماءِ.» به همه موجودات در دنیا بامحبّت باش و خدمت کن، رحمت کن تا خداوند در قیامت به تو رحمت کند و به تو محبّت کند. – اذان شد - از این روایات زیاد است که خدمت به خلق، چه پاداش‌هایی دارد بخصوص مستضعفین.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته



نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha