شبکه یک - 12 اسفند 1401

جنگی جهانی برای صلحی جهانی (مهدی، برای همه)

نشست (عدالت در زمین) _ ارتش جمهوری اسلامی _ نیمه شعبان ۱۳۹۷

بسم‌الله الرحمن الرحیم

خدمت برادران عزیز سلام عرض می‌کنم. دوستان فرمودند نکاتی را در ذیل عنوان مهدویت تقدیم کنم. مسئله مهدویت و اعتقاد به مهدی(عج) که در واقع اعتقاد به انقلاب بزرگ جهانی در آخرالزمان در جهت بخصوص اصلاح یا براندازی همه حکومت‌های جهان به نفع یک حکومت و یک رژیم حقوق بشری در جهت برابری همه میلیاردها انسان در پنج قاره عالم، یک نهضت جهانی، انقلاب جهانی و بعد دولت جهانی با شعار محوری عدالت. عدالت یعنی همه بشریت به حقوق‌شان برسند یعنی تبعیض بین قاره‌ها، کشورها نباشد. داخل هر کشور و جامعه تبعیض بین طبقات، بالاشهر و پایین‌شهر نباشد. یک قاره گرسنه و یک قاره سیر که آن‌ها سهم آنها را بخورند و این‌ها گرسنه بمانند نباشد. در واقع اعتقاد به مهدی(عج) و مهدویت، در واقع یعنی اعتقاد جانانه بین‌المللی بلکه بین‌الدولی باید گفت برای تحقق عدالت مادی و معنوی است. مبارزه‌ای که البته هزینه سنگینی دارد چون به راحتی نمی‌شود طبقه چپاولگر و غارتگر را از سر سفره جان و مال و خون مردم بلند کرد. با زبان خوش بلند نمی‌شوند. طبق این اعتقاد سیستم اقتصادی، حقوقی، امنیتی جهان بهم خواهد ریخت. یعنی این وضع قابل ادامه نخواهد بود. شرایط جهانی آماده خواهد شد برای این که همه ملت‌ها و همه اقشار و همه افراد بتوانند استعدادهایشان را شکوفا کنند. هیچ کس هیچ جامعه‌ای، هیچ ملتی سرکوب و تحقیر نشود. قسط و عدل که در روایات مربوط به مهدی(عج) و مهدویت است این است. بنابراین مسئله حضرت مهدی(عج). مهدی هدایت شدة هدایت‌گر، هدایت شدة هدایت‌بخش. یعنی کسی که راه را پیدا کرده، راه را بلد است و به دیگران و کل بشریت راه را نشان می‌دهد. این کل کلمه مهدی است. چون اسم ایشان مهدی نیست، مهدی لقب ایشان است. اسم ایشان اسم پیامبر(ص) است. و خیلی‌ها علنی و غیر علنی، صریح یا غیر صریح ادعای مهدویت کردند و می‌کنند. هرکس ادعا می‌کند که می‌خواهد کل بشر را نجات بدهد و صلاحیت آن را دارد و می‌تواند این در واقع به یک معنا ادعای مهدویت کرده است و ما در شرق و غرب عالم، جهان اسلام، مسیحی، یهودی، زرتشتی،‌همه جا، هم ایمان به مهدویت مطرح است و هم ادعای مهدویت مطرح بوده است. همین الآن شماها یک عالمه مسیح قلّابی، مهدی قلّابی در جهان اسلام، جوامع شیعه، جوامع سنی و خارج از جهان اسلام بین مسیحی‌ها و یهودی‌ها دارید. حتی بودایی‌ها و هندوها به مهدویت معتقدند. آیین زرتشت با تعبیر سوشیانت که قائل به تعدادی از سوشیانت‌ها معتقد است آن سوشیانت آخر در واقع مهدی موعود است! بنابراین این اعتقاد به حضرت مهدی، یک اعتقاد فرقه‌ای شیعه است فقط بین ما شیعه‌ها مطرح است و فقط به سرنوشت شیعه مربوط است این درست نیست. مهدی و مهدویت یک اعتقاد جهانی، تاریخی، بین‌الملل است و همه ادیان، در شرق و غرب عالم به نحوی به آن معتقدند. حتی آیین‌ها و ایدئولوژی‌ها و ادیان بشری که از خدا و آخرت و وحی حرف نزدند یا صریحاً انکار کردند این‌ها هم به نوعی جامعه موعود آخرالزمان وعده دادند. مارکسیست‌ها و کمونیست‌ها از جامعه بی‌طبقه‌ی بی‌دولت بی‌دین آخرالزمان حرف می‌زدند حتی لیبرالیزم سرمایه‌داری غرب که اساساً ضد آرمان‌گرایی و ضد ایدئولوژی خودش را تعریف می‌کرد باز آن‌ها هم صحبت از پایان تاریخ و end تاریخ کردند که آخرالزمان ما هستیم و نظام لیبرال- دموکراسی و سرمایه‌داری پایان تاریخ است. باز هم از پایان تاریخ بحث کردند. بنابراین مسئله فرجام‌شناسی و پایان‌شناسی که آخرش چه می‌شود؟ بعد از همه این تمدن‌ها، جنگ‌ها، صلح‌ها، ادعاها، شکست‌ها، پیروزی‌ها، بحث‌ها، همه ایدئولوژی‌ها آمدند امتحان‌هایشان را دادند، شرق، غرب، بالاخره چه می‌شود؟ این پرسشی است که برای کل بشر در کل تاریخ مطرح بوده و ادیان الهی و غیر الهی همه به نحوی از آن سخن گفته‌اند. شما در بودیزم هم منتظر بودای آخر هستید. هندوئیزم هم از مفهوم نجات و منجی و هزاره‌گرایی حرف می‌زند با این که یک آیین منحرف شده شرک‌آمیز بت‌پرستی است. یا نبوده و این‌طوری شده است.

پس دوتا مسئله را من می‌خواهم در این فرصت محضر شریف شما عرض کنم: یکی این که این یک اعتقاد فرقه‌ای شیعی یا ایرانی با یک مأموریت منطقه‌ای و سرزمینی تعریف نمی‌شود. هم مخاطب آن جهانی است و هم هدف، جهانی است و اصل این اعتقاد جهانی است. همه جای این عالم به نحوی این مسئله مطرح است و به مقوله آخرالزمان گره زده شده است.

نکته دوم این که، محور اصلی عدالت است. عدالت اقتصادی، عدالت اجتماعی، عدالت سیاسی، عدالت در خانواده، عدالت قضایی، یعنی صحبت از تأمین حقوق همه بشریت است عادلانه بدون تبعیض قومیتی، نژادی، جنسیتی، که این عدالت هم بُعد مادی دارد و هم بُعد معنوی. یک خبر خوب در آن هست و هم یک خبر بد. خبر بد این است که جهان تیره و تار شده و بیش از این خواهد شد. ظلم، بی‌عدالتی، کفر، فساد، فحشاء، جهانی می‌شود و الآن شده است بیشتر هم شاید بشود. این خبر بد. خبر خوب این است که اما این وضع به پایان خواهد رسید و پایان شب سیه سپید است. سپیدی در راه است. این خبر خوب. کل بشریت نجات خواهد یافت ولی باید هزینه پرداخته بشود این‌طوری نیست که یک مرتبه مجانی منجی الهی برسد یک بشگن بزند و همه موانع کنار برود و عدالت جهانی اجرا شود! نه؛ یک انقلاب بزرگ جهانی و نبردهای جهانی خواهد بود برای این که آن‌ها که قدرت و ثروت و رسانه در اختیارشان است یک اقلیت چند صد هزاری که دارند بر 7 میلیارد- 8 میلیارد بشریت حکومت می‌کنند و این‌ها را غارت و استثمار می‌کنند این‌ها به زبان خوش و منطق و موعظه کنار نمی‌روند. این‌ها همان‌ها هستند که بمب اتم زدند، این‌ها همان‌ها هستند که تکنولوژی مواد مخدر و پرنو و سکس و تخریب افکار عمومی را در جهان حاکم کردند که بتوانند همه را بدوشند. این‌ها همان‌ها هستند که برده‌فروشی و برده‌داری را مدرنیزه کردند و ملت ملت برده می‌کنند. این‌ها همان‌هایی هستند که هر جنگی در دنیا هست پشت سر آن‌ها همین‌ها هستند. باندهای سرمایه‌داری با گرایش‌های معمولاً صهیونیستی در شرق و غرب عالم، این‌ها معمولاً به زبان خوش کنار نمی‌روند. مفهوم استکبار، در سطح جهان، و استکبار داخلی در همه کشورها که به آن استبداد می‌گوییم مستبدین محلی و کشوری و منطقه‌ای و مستبدین جهانی پشت آن هستند ظهور مهدی(عج) یعنی آغاز یک انقلاب بزرگ جهانی برای براندازی و سرنگونی همه استبدادهای محلی و استبداد جهانی که استکبار است. و روی کار آمدن قدرت‌هایی که فقط در خدمت مردم و توده‌ها باشند، مردم در خدمت حاکمان نباشند، حاکمان در خدمت مردم باشند. مردم رعیت حکومت‌ها نباشند حکومت رعیت مردم باشد. البته رعیت به مفهوم لغوی کلمه عرض نمی‌کنم، به همین مفهوم اصطلاحی که بین ماهاست می‌گویم. و برای این باید هزینه پرداخت و این یک انقلاب الهی است یعنی فقط اهداف مادی ندارد گرچه اهداف آن کاملاً مادی هم تعریف شده است امنیت جهانی، رفاه،. بحث مسکن، خانواده، آزادی، آبادی. آبادی که در روایت دارد هیچ نقطه خشک بی‌حاصل در زمین نخواهد بود تمام زمین باید سبز و آباد شود و یک اتفاقات بزرگ معرفتی، معنوی و حتی طبیعی و تکنولوژیک خواهد افتاد هم در روایات ما و هم در روایات دیگران. و رشد عقلی و معنوی بشر به دست ولیّ خدا محقق خواهد شد. سطح شعور دینی و شعور اجتماعی، شعور اقتصادی، شعور سیاسی، شعور سبک زندگی در خانواده عوض خواهد شد. همه این‌ها ارتقاء خواهد یافت ولی هیچ کدام با بشگن صورت نمی‌گیرد همه این‌ها هزینه‌های تعلیم و تربیت و آگاهی، آزادی، آبادی، همه این‌ها هزینه دارد و این هزینه‌ها باید پرداخت بشود و پرداخت می‌شود. باید مبارزه کرد. اصلاً این انقلاب اسلامی در ایران که امام(ره)، همیشه در همه سده‌ها و قرن‌ها این‌جا مبارزه بوده، معمولاً هم رهبران مبارزات ضد استعماری و ضد استبدادی علمای انقلابی بودند و مردم با انگیزه دینی می‌آمدند اما هیچ کدام به این پیروزی که امام(ره) و انقلاب ما رسید نرسیدند. نتوانستند از این همه موانع عبور کنند بین راه شهید شدند. امام(ره) گفت ما ادعای صددرصدی نداریم با شعار صفردرصدی هم نمی‌خواهیم خودمان را راحت کنیم و بگوییم چون ما نمی‌خواهیم عدالت صددرصدی ایجاد کنیم پس ولش کن. یا امام زمان یا شاه و صدام! نه؛ این وسط صفر تا صد است نه صفر یا صد، صفر تا صد 99 پله است ما هرچه می‌توانیم باید بالا برویم ما سعی کنیم عدالت را در حد توان‌مان با این همه موانع و مشکلات داخلی و خارجی پیش ببریم. امام(ره) گفت هدف ما از انقلاب این است که یک پله به سمت عدالت جهانی و انقلاب مهدوی بالا برویم. یک قدم نزدیک شویم. می‌توانیم بکنیم دو قدم برویم، شد سه‌تا قدم، به صد نمی‌رسیم ولی هرچه می‌توانیم جلوتر برویم. خب این وسط اشتباهات بشری، محدودیت‌ها، خیانت‌ها، همه این‌ها اتفاق افتاده باز هم خواهد افتاد و این‌ها خیلی جلوی آن پیشرفت و رشدها را می‌گیرد اما در زمان انقلاب آخرالزمان دیگر هیچ خطا و خیانتی نمی‌تواند جلوی آن نهضت را بگیرد. خب مسئله عدالت یعنی درد محرومین. درد مستضعفین و فقرای جهان. این یکی از پیام‌های مهدویت و انتظار است. گرسنگان عالم باید سیر شوند، پرخوران عالم باید همان اندازه که لازم است و حق‌شان است بخورند نه بیشتر. یک اقلیت نباید سهم اکثریت را در این جامعه و کل جهان بخورند. این یکی از شعارهای مهدویت است.

حالا فرمودند اغلب دوستان یا همه شما به لحاظ درسی و علمی الحمدلله جزو فرزانگان علمی این جامعه محسوب می‌شوید. حواس‌تان باشد مخصوصاً آن‌هایی که بچه پولدار هستید. حواس‌تان باشد خدمت به خلق، درد گرسنگان و محرومان عالم را داشتن، این یک رکن ایمان اسلامی و شیعی است. این یک رکن نگاه توحیدی است. تمام انبیاء دلسوز فقرا بودند. هیچ کدام زندگی اشرافی نه داشتند نه خواستند. حتی اگر بچه پولدار هم باشید و امکانات مادی برایتان فراهم شد از خدا فراموش کنید از خلق فراموش کردید خلق را فراموش کنید خدا را فراموش کردید. این برنامه نباشد که بگویید بروم باسط خودم را جور کنم، عیش کنم، از خوشی بمیرم! یک وقت نکند که بخواهیم از خوشی بمیریم، این‌هایی که می‌خواهند از خوشی بمیرند معمولاً از ناخوشی می‌میرند. یک هدف تعریف کنید، خدمت به خلق برای خدا.

دو تیپ آدم داریم، یکی این‌هایی که مدام می‌خواهند دست‌شان را یک جا آویزان کنند بالا بروند و مسائل خودشان را حل کنند، به خدا، به خلق، به مستضعفین اصلاً کاری ندارد یک آدم وقتی به یک جا می‌رسد اختلاس می‌کند سوء استفاده شخصی می‌کند این معلوم است که عقیده ندارد دنبال یک زندگی شخصی خیلی مجلل و راحت برای خودش است. نگران جامعه نیست، نگران امت نیست، نگران محرومین نیست خودتان را برای نوکری آماده کنید نه برای آقایی. آن وقت آقا می‌شوید. هرکس آماده نوکری باشد آن وقت آقا می‌شود. هم پیش خدا و هم پیش خلق.

قضیه مهدی(عج) و مهدویت چیست؟ در روایات ما، هم شیعه و هم سنی، با اصحاب ایشان، آن 313 نفر که قرارگاه فرماندهی هستند هر کدام از آن 313 نفر بخشی از جهان را به عهده دارند حلقه اول هستند. حلقه دوم ده هزار نفر هستند و حلقه سوم صحبت از ده‌ها هزار است که کل جهان را می‌گیرد. این انقلاب از مکه شروع خواهد شد. از مسجدالحرام شروع می‌شود به عراق می‌آید. در عراق با مشارکت ایرانی‌ها در روایت داریم که تقسیم به دو محور می‌شود یکی به شرق به سمت هند و چین می‌رود و یکی هم به غرب به سمت اروپا و آفریقا و جاهای دیگر می‌رود تا آن انقلاب بزرگ و نبرد جهانی شروع شود. ملت‌ها و مستضعفین گروه گروه می‌پیوندند. عدالتخواهان جهان، مصلحین، دلسوزان، می‌پیوندند حالا بعضی‌ها زودتر و بعضی‌ها دیرتر. و مستبدان و مستکبران عالم پرخورها این‌ها که سهم بقیه را می‌خورند جلوی ایشان می‌ایستند. نبردی شروع می‌شود که تا ماه‌ها مجاهدین عدالت جهانی، چریک‌های مبارز جهانی نمی‌توانند پوتین‌هایشان را از پایشان دربیاورند و در عرق و علق، تا ماه‌ها زندگی می‌کنند. علق یعنی خون، عرق یعنی عرق. ماه‌ها باید بجنگید تا بتوانید این دژهای استکبار جهانی و استبدادها و سرمایه‌دارانی که حقوق اکثریت را بالا می‌کشند این دژها را در ان نبرد فرو بپاشید. اما بعد چه خواهد شد و هدف آن چیست؟ زندگی و صلح برای همه بشر. آبادی و رفاه برای همه. سیری و بهداشت و علم و آموزش برای همه. تک تک این‌ها در روایت ما هست. سطح علم چقدر ارتقاء پیدا می‌کند؟ بهداشت جهانی، صلح جهانی، امنیت در جهان، که می‌گوید یک دختر جوان با زیورآلات خود به تنهایی هرجای عالم بخواهد برود می‌رود. حتی در عالم طبیعت صلح برقرار می‌شود. پس یک جنگی است که هزینه صلح و عدالت جهانی است. آن‌هایی که افسران این نبرد جهانی و این عدالت جهانی و حکومت جهانی خواهند بود یک تعهداتی به حضرت حجت(عج) حضرت مهدی(عج) می‌دهند. بخشی از این تعهدات در روایات شیعه و سنی آمده که من به شما می‌گویم.

این‌ها از جمله 30 تعهد به امام زمان(عج) می‌دهند. بعضی‌هایش این‌ها است: به ناحق هیچ کس را نزنید. انقلاب هست، یک نبرد جهانی هست اما حتی یک نفر را به ناحق نباید بزنید و هدف قرار بدهید.

انسان بی‌گناهی نباید کشته شود. باید دقت کنید جان انسان و خون انسان ارزان نیست. قرآن می‌فرماید قتل یک نفر مساوی با قتل کل بشریت است. کسی که می‌تواند یک انسان بی‌گناه را می‌تواند بکشد این منطقاً 7 میلیارد را هم می‌تواند بکشد. قرآن که می‌فرماید کشته است. کسی که می‌تواند یک انسان بی‌گناه را بکشد همه را هم می‌تواند بکشد نه انسانی که جنایت می‌کند.

هرگز به فحشا و فساد گرایش نخواهی یافت. تعهد می‌کنند ما فاسد نمی‌شویم. اول انقلابی و مذهبی نیستیم بعد کم‌کم خودمان دچار فساد و حرام بشویم. هیچ فعل گناه و حرامی را انجام نخواهیم داد.

دنبال زراندوزی و طلاپرستی نخواهیم رفت. وسط‌هایش بگوییم خب داریم جلو می‌رویم پیروز می‌شویم حالا سهم خودمان را بیشتر از بقیه برداریم. ما دنبال چیزی برای خودمان نخواهیم بود. دنبال طلا و نقره نخواهیم بود.

گندم و جو و غذاهای عمومی مردم را احتکار نخواهیم کرد. از گرسنگی بشریت سوء استفاده نخواهیم کرد. هرگز دست به هیچ نوع دزدی نخواهیم زد. در کار ما دزدی، رشوه، اختلاس، سوء استفاده نیست.

خیانت جنسی نخواهد بود. ما نگاهی به ناموس کسی نخواهیم داشت. زنا نخواهیم کرد. روابط نامشروع نخواهیم داشت.

شهادت دروغ نخواهیم داد. کسی از ما دروغی نخواهد شنید.

ربا نخواهیم خورد. پول مفت.

از هیچ کس بدگویی نخواهیم کرد. پشت سر کسی نخواهیم گفت.

در سختی‌ها مقاومت خواهیم کرد. این‌ها تعهدات به امام زمان(عج) است.

بر هیچ خداپرستی لعنت نخواهیم فرستاد.

هرگز شراب نخواهیم خورد. به مشروبات الکلی و مواد مخدر آلوده نخواهیم شد.

لباس زربفت و اشرافی نخواهیم پوشید. لباس گران و زربفت نخواهیم پوشید. ساده‌زیست خواهیم بود. پارچه ابریشم بر خود نخواهیم افکند.

دشمن شکست خورده در حال فرار را تعقیب نخواهیم کرد. فقط شکست می‌دهیم دیگر دنبال او راه نمی‌افتادیم تا تهش پیدایش کنیم و تا هفت جد و پشت‌شان را انتقام بگیریم. همین که شکست بخورند و فرار کنند دیگر ما آن‌ها را کاری نداریم. جلوی عدالت مقاومت سازماندهی شده نکنند دشمن شکست خورده را تعقیب نخواهیم کرد و نخواهیم کشت.

با هیچ کس و با هیچ مسلمانی با نیرنگ برخورد نخواهیم کرد. کلاه کسی را برنمی‌داریم. دروغ نمی‌گوییم، فریب نمی‌دهیم. ما شفاف هستیم.

حتی بر کفار ستم نخواهیم کرد. یعنی حقوق کفار را هم رعایت خواهیم کرد. بجنگند می‌جنگیم، نجنگند نمی‌جنگیم و حقوق‌شان را هم رعایت می‌کنیم.

فرش زندگی ما خاک خواهد بود. این 313 نفر می‌گویند ما روی خاک زندگی می‌کنیم ما برای خودمان دم و دستگاهی راه نخواهیم انداخت.

بی‌تفاوت نخواهیم بود. امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه خودمان می‌دانیم. هرجا ظلم و گناه ببینیم سؤال می‌کنیم اعتراض می‌کنیم و پیشنهاد می‌دهیم.

متقابلاً امام زمان(عج) هم تعهداتی می‌دهند. می‌فرمایند شما این 30تا تعهد را که – بعضی‌هایش را عرض کردم – می‌دهید من هم تعهد می‌دهم. تعهد یک طرفه نیست. امت تعهد می‌دهد و امام هم تعهد می‌دهد. من هم مسئول هستم. من هم تعهد می‌دهم و اگر خلاف کردم از من بازخواست کنید.

لباس من لباس شما خواهد بود. مثل شما لباس می‌پوشم. غذای من غذای شما، مرکب من مرکب شما، در همه حال و همه زمان در کنار شما خواهم بود در زندگی شخصی به حداقل اکتفا خواهم کرد. – این‌ها تعهدات امام مهدی(عج) است – و سراسر زمین را از جور و ستم و بی‌عدالتی پاک خواهم کرد. پس آن‌گاه همه بشریت خداوند را آنگونه که شایسته است عبادت می‌کنند. من به عهدم با شما وفا می‌کنم شما به عهدتان با من وفا کنید.

دقت کردید ماهیت این نهضت چه ماهیتی است؟

بخش دوم که می‌خواستم عرض کنم که من عیناً از روی سند و متن می‌خوانم که این مسئله، فقط بحث شیعه نیست. در منابع اهل سنت، مسئله مهدی و مهدویت قطعی و جزو متواترات است. حتی وهابی‌ها که سنی نیستند سنی‌های افراطی منحرف هستند، به آن صورت سنی نیستند، حتی وهابی‌ها هم در کتاب‌ها و منابع‌شان صریح نوشته، روایاتی که نقل کردند و قبول دارند که هرکس منکر مهدی و مهدویت باشد آن‌ها هم قبول دارند که مسلمان نیست. این هم یک اجماع.

خب حالا من چند نکته هم از دیگران بگویم. می‌دانید که 90درصد مسیحیان جهان با زور شمشیر مسیحی شدند. 90 درصد مسیحیان جهان با شمشیر مسیحی شدند از شمشیر امپراطوری روم بگیرید قرن 5، 6، 7 میلادی تا شمشیر استثمارگران اروپایی که به آمریکای لاتین، آفریقا رفتند صلیب و شمشیر دست‌شان می‌گرفتند و می‌گفتند یا صلیب را می‌بوسی مسیحی می‌شوی یا شمشیر! مثلاً بیشترین تجمع مسیحی کاتولیک جهان در آمریکای لاتین هستند. همه این‌ها به زور اسپانیایی‌ها و بعد انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها مسیحی شدند در حالی که خود رژیم‌های استکباری اروپایی که در قرن 19 کل آفریقا را بین خودشان تقسیم کردند و تلاش می‌کردند مسلمان‌ها و بت‌پرستان آفریقا هردویشان را مسیحی کنند خودشان مسیحی نبودند سکولار بودند درد دین نداشتند به عنوان ابزار استفاده می‌کردند. در منابع یهودی، مسیحی، زرتشتی و همین‌طور نه قدیم، همین الآن مسئله آخرالزمان و منجی آخرالزمان یک مسئله فوق‌العاده جدی است و حتی از آن سوء تعبیر و سوء ‌استفاده می‌کنند. این جریان‌های پروتستان‌های صهیونیستی، مسیحیان صهیونیست، آن‌ها هم دارند می‌گویند ما منتظر ظهور مسیحی هستیم و اتفاقاً اشغال فلسطین را یکی از مقدمات آن می‌دانند. ما آزادی فلسطین را می‌دانیم. آن‌ها هم دارند از آرماگدون، هرمجدون حرف می‌زنند نبرد بزرگ جهانی. چون یهود هم هستند، مسیحی هم هستند. منتهی اکثریت یهودی‌ها معتقدند که تا خود مسیح نیاید ما وظیفه‌ای برای اقدام سیاسی یهودی نداریم. منتهی یک اقلیت‌شان این عقیده را دارند و لذا یهودی‌های بسیاری هستند در آمریکا و جای دیگر، شما دیدید که شدیداً ضد صهیونیست هستند یعنی پرچم اسرائیل را آتش می‌زنند و مرگ بر اسرائیل می‌گویند.

این مقوله هزاره‌گرایی یا موعودگرایی که سر هر هزاره اتفاقی خواهد افتاد. سر این هزاره رسیدیم اتفاق می‌افتاد این یک مسئله فوق‌العاده ریشه‌داری در مسیحیت بوده، در همه جا و ادیان دیگر هم هست. مخصوصاً این هزاره قبل، یعنی هزار میلادی، الآن 2019 شد، هزار و نوزده سال پیش، سال هزار میلادی این قضیه که مسیح دارد می‌آید چون سر هزاره و هزاره‌گرایی در جهان مسیحیت خیلی جدی شد، در تقسیمات آن برای آن‌ها در زمان قرون وسطی بود. بعد 1999 که نزدیک 2000 میلادی بود دوباره این موج کل جهان مسیحی را همه جا گرفت و گفتند سال 2000 از قبل از انقلاب ما و همان زمان انقلاب ما می‌گفتند سال 2000 مسیح می‌آید و قیامت می‌شود! می‌خواهم بگویم این عقیده هزاره‌گرایی و این که الآن هزاره سوم شروع شد یک مسئله‌ای است که خیلی شور و التهاب و انتظار در بین مسیحیان مؤمن همیشه ایجاد می‌کرده در تمام این قرن‌ها و حتی این سال 2000 این‌قدر این قضیه جدی شد که این پژوهشگران علوم اجتماعی، و رسانه‌هایشان تعبیری داشتند به نام سندروم 2000 که یک چنین التهاب بزرگ جهانی بود. جنون هزاره، که سر هزاره شد، دوباره همه دیوانه شدند و منتظرند. این رقم 2012 بود که در تقویم قوم مایا، که فیلم آن را هم ساختند که قیامت می‌شود، به نظرم بخشی از این صحنه‌ها را از توی قرآن برمی‌دارند که دریاها آتش می‌گیرد، کوه‌ها مثل پنبه زده می‌شوند و... بخشی از این‌ها با این توصیفاتی که از قیامت در قرآن آمده، البته در انجیل هم هست اما نه به این دقت. این مسئله، همین 2012 را در رسانه‌ها یادتان هست که همه جا، چند میلیون مسیحی رفتند اعتکاف کردند، در آمریکا در چندتا از استادیوم‌ها ده‌ها هزار نفر رفتند نشستند خیمه زدند که فردا صبح چه می‌شود؟! در چین یک کسی ماشین قیامت ساخته بود یک کره‌ی فلزی که خودش و خانواده‌اش آن‌جا بروند گفت الآن قیامت می‌شود همه جا بهم می‌ریزد تنها جای سالم این‌جاست! و یکی دو سه روز هم با همان کره فلزی که ساخته بودند زندگی کردند. این مسئله که موعود، هزاره، قیامت، عدالت، قبل از قیامت، این مسئله شیعه نیست. در همه مکاتب مطرح است و این مسئله قطعی بوده که همه انبیاء گفته‌اند. در مسیحیت بخصوص بطور جدی، در دایره‌المعارف علوم اجتماعی چندتا مدخل تحت همین عنوان دارد که بحث دوره‌های هزار ساله است. چیکیاس. سنت هزاره، ادبیات مکاشفه‌ای یهود خیلی مفصل در این باب مطلب دارد. کتاب مکاشفه‌ای یوحنا در کتاب مقدس، یک بحث مفصلی در این باب دارد که همه می‌گویند این بار مسیح به شکل رزمنده خواهد آمد. این دفعه مسیح مجاهد و مسلّح می‌آید. مسیحی که فقط موعظه کند نیست. این بار مسیح در هزاره به شکل یک جنگ‌آور خواهد آمد و ابلیس پیروز خواهد شد و او را در بند خواهد کرد و آن وقت ملکوت خدا پدید خواهد آمد و سپس مسیح هزار سال بر جهان حکومت خواهد کرد. قدیسیانی که در ایمان به مسیح ثابت مانده‌اند. در روایات آن‌ها هم دارد که اکثر مسیحیان و اکثر مردم شک می‌کنند که مسیح برمی‌گردد و کم‌کم شک می‌کنند یا انکار می‌کنند. اما کسانی که در طول قرن‌ها یقین داشتند به این که مسیح برمی‌گردد و از دنیا رفتن قبل از ظهور مسیح و قبل از آخرالزمان، خب این‌جا تعبیرش این است که تمام آن قدّیسان که در ایمان ثابت ماندند و جان بر سر این ایمان گذاشتند دوباره از خاک برمی‌خیزند. همین چیزی که در مفاهیم ما به نام رجعت مطرح است. می‌گوید تمام قدیسیان و انسان صالح و پاک، بعد از این که مسیح می‌آید و ظهور می‌کند این‌هایی که از دنیا رفتند دوباره زنده می‌شوند و در پادشاهی او (در پادشاهی هزاره مسیح) آن‌ها به کهانت خواهند پرداخت. یعنی مربی معنوی مردم می‌شوند و تربیت می‌کنند و در پایان این دوره شیطان مدتی آزاد خواهد ماند و سرانجام شیطان کشته خواهد شد آن‌گاه بعد از ظهور آخرالزمان و عدالت جهانی که هزار سال حکومت عدل است، می‌گوید پس از آن قیامت می‌شود. رستاخیز همه مردگان، همه مردگان از اول تا آخر زنده می‌شوند و از گورها بیرون می‌آیند. واپسین داوری دادگاه بزرگ قیامت و آخرین رستگاری فرا خواهد رسید.

خب ببینید از این موارد در متون مسیحی ما متعدد داریم. شاید 90 درصد آن‌چه که این‌جا آمده با روایات ما هم هماهنگ است. ضمن این که در روایات ما هم، هم در شیعه و هم در سنی این است که حضرت مسیح(ع) برمی‌گردد و در رکاب حضرت مهدی(عج) خواهند بود و در قدس به امامت مهدی(عج) نماز خواهند خواند. این در روایات ما هست.

مثلاً هزاره‌گرایی یک مقداری هم به بحث پیشگویی‌های آینده جهان، خب طبیعتاً به یک نحوی مربوط است یعنی سرنوشت انسان و سرنوشت جهان در آینده. و همین‌طور به مسئله آرمانگرایی که بی‌هدف نیستیم این جامعه جهانی آخرش کارش درست است مأیوس نباشید. ته ماجرا سیاه نیست تاریخ بن‌بست نیست این بن‌بست شکسته خواهد شد امید و انتظار را در خودتان زنده نگه دارید. یک وقتی یک کسی از امام(ع) در آن دوران می‌پرسد که آقا این مهدی که پیامبر فرمودند و شما می‌فرمایید ایشان تا ما هستیم ایشان را می‌بینیم و ایشان ظهور می‌کند؟ چون او از خواص بود امام(ع) به او فرمود هیچ کس نمی‌داند و نمی‌تواند بگوید و ممکن است باشد و ممکن است قرن‌ها بگذرد بعد بیاید. فرمودند اگر من هم بدانم این را به شما نمی‌گویم برای این که امید و انتظار نباید بمیرد. اگر الآن به شما بگویم تا سیصدسال دیگر آن اتفاق نخواهد افتاد ممکن است شما وابدهید و شل شوید! می‌گویی خب پس دوره ما نیست پس دوره ما ظلم بر جهان حاکم است پس ولش کن برویم به کار خودمان برسیم! فرمودند نباید بدانید چه وقت است، ولی باید همه هر هفته منتظر باشید و آماده باشید. می‌دانید در سنت مردم ایران قرن‌ها این بود که، زمان مغول‌ها، قبل و بعدش، مرکب و سلاح همیشه آماده داشتند بین مردم رسم بود مخصوصاً شب جمعه این اسب‌ها آماده، شمشیر صیقل خورده که شاید فردا جمعه روز ظهور باشد برای یک انقلاب بزرگ ما آماده باشیم و در آن نبرد و مبارزه شرکت کنیم. یعنی معمولاً متدینین اسب و سلاح را آماده داشتند. این‌طور باید منتظر بود. ممکن است همین هفته اتفاق بیفتد، اما هرکس گفت حتماً اتفاق می‌افتد به او شک کنید و متهمش کنید. از کجا می‌دانید؟ این‌هایی که می‌گویند الآن عصر ظهور است ظهور صغری و کوچک شروع شده و ظهور بزرگ است، هیچ کس نمی‌داند ولی همه باید منتظر باشیم. هیچ کس نمی‌تواند بگوید نه، تا یک سال دیگر و شش ماه دیگر اتفاق نخواهد افتاد. این هم دروغ است. اگر کسی هم بگوید تا 6 ماه دیگر، یک سال دیگر، 10 سال دیگر اتفاق خواهد افتاد این هم دروغ است. دروغ است یعنی هیچ مدرکی بر راست بودن آن نیست. بله ولی امید و آرزو و انتظار و آمادگی، انتظار یعنی آمادگی باید باشد. چون بعضی‌ها فکر می‌کنند منتظر امام زمان باشید یعنی برو بخواب! مگر کسی که خوابیده منتظر است؟ انتظار یعنی این سلاح دست‌تان آماده. خب حالا آماده برای چی؟ آماده برای مشارکت در نهضت جهانی. حالا سؤال بعدی. کسی که منتظر عدالت جهانی است و حاضر است جانش را در این راه بدهد و مدام می‌گوید خدایا ظهور ایشان را نزدیک بفرما و من را جزو مستشهدین بین یدیه قرار بده که جلوی چشم او در راه عدالت شهید بشوم، یک چنین جامعه‌ای بعد در زندگی عمومی خودش،‌در خانواده، در بازار باید ظلم کند؟ کلا هم را برداریم؟ دروغ بگوییم؟ به هم خیانت کنیم؟ خیانت جنسی به همسرت، به ناموس دیگری، خیانت اقتصادی؟ چطوری می‌شود کسی منتظر عدالت جهانی باشد ولی خودش خائن باشد؟ چطوری می‌شود یک جامعه‌ای بگوید منتظر عدالت جهانی است ولی خودش ظالم است. چگونه می‌شود صالح نباشیم اما مصلح باشیم؟ صالح یعنی کسی که خودش آدم درستی است، مُصلح یعنی کسی که می‌خواهد بقیه را درست کند. من اگر فاسد هستم چطوری می‌خواهم شما را اصلاح کنم؟ مصلح باید قبلش صالح باشد. این‌ها درس‌های مهمی است که در ذیل این مسئله مهدویت و انتظار است. این مسئله پیشگویی که بعد‌اً بهتر می‌شود، بعداً بدتر می‌شود، قبلاً خوب بوده، بعداً هم خوب خواهد شد زمان ما خراب است! و... و بعد هم یک سلب مسئولیت از خود. بله ما روایاتی هم داریم، مثلاً در منابع اهل سنت هست به نظرم در «صحیح بخاری» من این روایت را دیدم که بهترین قرن، قرن من است و پس از من قرن‌ها یک به یک بهتر خواهد شد. این روایت را در منابع اهل سنت دیدم که این قابل تأمل و قابل تفسیر از چند بُعد معناست دقیقاً از 3- 4تا احتمال که در ذهن من هست کدام آن است، این حداقل خوش‌بینی به آینده است. یعنی بشر قرن به قرن برای عدالت و قیام جهانی آماده‌تر می‌شود. خب حالا بعضی‌ها هم این استنباط را از همین پیشرفت‌های تکنولوژیک و رسانه کردند که قبل از این که ایشان بیاید هر کدام از آن 313 نفر هر کدام در یک نقطه‌ای جهان هستند بعضی‌هایشان هم ایرانی هستند. قبل از قیام یا یکی دو روز قبلش، این‌ها خودشان را سریع به مکه می‌رسانند همه با هم می‌آیند. خب آن‌هایی که شرق و غرب عالم هستند چطوری می‌آیند؟ امام(ع) می‌فرماید که از بین ابرها پرواز می‌کنند. خب حالا این دوتا احتمال دارد یکی این که طی‌الارض و کرامت است، که در ذهن همه هم همیشه همین بوده احتمال همین هم هست. یک احتمال دیگر هم همین هواپیما و پرواز است که آن زمان هزار سال پیش این احتمال نبوده و در ذهن کسی نبوده. چون یک وقت دیدم امام هادی(ع) با بعضی از یاران‌شان نشسته‌اند به ستاره نگاه می‌کنند و راجع به فضا و ستارگان حرف می‌زنند. آن‌ها می‌پرسند آن‌جا چه خبر است؟ کسی آن‌جا هست؟ موجودات دیگری هستند؟ امام(ع) می‌فرماید موجوداتی هستند که آن‌ها خبر ندارید شماها هستید، آن‌ها از شما هیچ خبری ندارند اما بدانید یک روز می‌شود با همین حدید (آهن) با همین فلز آن‌جا رفت. خب آن‌هایی که آن‌جا این را از امام هادی(ع) شنیدند هیچ کدام‌شان نفهمیدند که ایشان چه می‌گوید! ولی ما و شما امروز داریم می‌فهمیم که احتمالاً اشاره به همین فضاپیما و سفینه است که هنوز بشر جایی نرفته ولی این احتمال را می‌دهیم شاید هزار سال دیگر، همین‌طور که ماشین شخصی‌ات را برمی‌داری می‌گویی بیرون شهر یا شمال می‌روم، می‌گویی ما می‌رویم تا آن کره برمی‌گردیم! این احتمال است. چنانچه اگر 500 سال پیش نه، بلکه 50 سال پیش می‌گفتند این موبایل‌های هوشمند می‌آید توی جیب هر بچه‌ای است و مستقیم از این طرف عالم با آن طرف عالم با صدا و تصویر حرف می‌زند کسی می‌گفت مگر چنین چیزی می‌شود؟ الآن عادی شده است. هزار سال دیگر چه خواهد بود؟ نمی‌توانیم پیش بینی کنی. من دلم می‌خواهد وقتی مُردم، هزار سال دیگر ده ثانیه‌ای بیایم ببینم چه خبر است باز دوباره بروم! خب این‌ها هم قدرت الهی است که خدا به بشر داده است. این ظرفیت و استعداد را خدا به بشر داده و فرموده می‌توانید. قرآن می‌فرماید اگر می‌توانید به اقطار آسمان‌ها بروید «فانفذوا» بروید. این قدرت به شما دادیم. البته آنچه که خواهیم یافت نسبت به آنچه که هست یک در میلیارد میلیارد هم نیست باز همان هم چیز زیادی خواهد بود نسبت به آن چیزی که الآن هست.

می‌گویند ببینید الآن امکان متحدالفکر شدن کل بشر الآن بیشتر است یا 200 سال پیش، یا 500 سال پیش یا هزار سال پیش؟ به نظر شما الآن بیشتر است یا آن موقع؟ الآن بیشتر است. چرا؟ چون آن موقع هیچ کس از هیچ کس خبر نداشت. این شهر از آن شهر خبر نداشت. الآن شرق و غرب عالم از طریق رسانه‌ها همدیگر را می‌شناسند. همه جا اخلاق‌ها، حساسیت‌ها، سبک لباس، سبک غذا و تغذیه، سبک شوخی‌ها دارد مثل هم می‌شود. حالا چه مثبت، چه منفی. بشر دارد یکدست می‌شود و به این نزدیک‌تر می‌شود که بشود یک رژیم واحد جهانی ایجاد کرد، منتهی ظلم و فساد هست که باید آن اصلاح شود. ولی مسئله آرمان‌گرایی مهم است. این مسیحیایی که بنی‌اسرائیل به آن معتقد بودند قوم انبیاء که پیامبران بسیاری از این قوم برخاستند قرآن کریم می‌فرماید خداوند به این‌ها فرمود: «یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمِینَ» (بقره/ 47)؛ ای بنی‌اسرائیل نعمتی که من به شما دادم فراموش نکنید، وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمِینَ؛ من شما را از کل جهانیان به شما فضیلت و تفضیل قائل شدم. این فضیلت، فضیلت مادی نیست که بعضی‌ها از آن استفاده می‌کنند که خود خدا گفته بنی‌اسرائیل و یهودی‌ها باید بر جهان مسلط بشوند! نه، این فضیلت معنوی است. می‌گوید آن بنی‌اسرائیل آن موقع که به حضرت موسی(ع) و به انبیاء ایمان آوردند و در مسیر حق بودند آن‌ها چون مؤمن بودند و صالح بودند خداوند آن‌ها را از بقیه بالاتر می‌دانست. یعنی هر جامعه مؤمن خداپرست عدالتخواهی را خداوند بر بقیه تفضیل می‌دهد. این تفضیل معنوی و ارزشی است نه تفضیل مادی. البته اگر تفضیل معنوی درست باشد تفضیل مادی هم به یک شکل خاصی خواهد آمد.

یکی از حضار: البته این فضیلت به زبان خودشان بوده است.

جواب استاد: بله این هم هست، این که شما را بر عالمین فضیلت دادیم در زمان خودتان و در منطقه خودتان. یک تفسیر هم این است درست است. ولی حتی اگر بگوییم منظور، عمومیت دارد باز هم معنی‌اش این نیست که ما خواستیم شما بر بقیه آقایی کنید و بقیه نوکر شما هستند! نه این نیست. شما ارزش‌تان، نه شما، بلکه ارزش هر امت صالحی بر بقیه ثابت است. می‌دانید تعبیر مسیح در بنی‌اسرائیل به این شکل بوجود آمد که پیامبران و صالحان و مصلحان الهی، اولیای خدا در بنی‌اسرائیل بودند. یعنی شاید اولین حکومت‌های دینی و الهی تحقق پیدا کرده، حداقل آنچه که در قرآن ذکر می‌شود جناب طالوت، جناب داود، جناب سلیمان(صلوات‌الله علیهم)، بعد انبیاء و پیامبران الهی، در یک مراسم خاصی کسانی را که می‌خواستند به آن‌ها مأموریت‌های حکومتی بدهند به عنوان رئیس و حاکم، یک روغنی به سر این‌ها به عنوان تبرّک می‌مالیدند روغن مقدسی بود و با دست خودشان مسح می‌کردند. به این دلیل به این‌ها مسیح می‌گفتند یعنی صحبت مسح کردن و مسح شدن است. مسیحا، مشیا. در زبان عبری. این اصطلاح از این‌جا آمد، آن پادشاهی که مسح شده بود آن حاکمی که مسیح می‌شد یعنی یک آدم سالم پاک عدالتخواهی است و تأیید پیامبر را دارد که برود در یک منطقه‌ای و حکومت الهی بکند و اطاعت او واجب می‌شد. این کلمه مسیحا که ما در فارسی می‌گوییم تلفظ لاتینی آن مسیا، و تلفظ عبری آن مَشیا است که ریشه آن به این قضیه برمی‌گردد. منتهی کم‌کم به کل کسانی که به حکومت می‌رسیدند مطرح می‌شد و بعد صحبت از یک حکومت آرمانی یهود، کسی که در آخرالزمان خواهد آمد مسیح بزرگ آن خواهد بود. یهودی‌ها معتقدند که اصلاً مسیح نیامده است، این حضرت عیسی(ع) را – العیاذبالله- می‌گویند این کلاهبردار و دجّال بوده و این دروغگو است! این آمده این وسط خودش را مسیح جا زده و لذا ایشان را به صلیب کشیدند! طبق عقیده مسیحی‌ها و یهودی‌ها. قرآن می‌گوید آمدند به صلیب بکشند و خداوند اجازه نداد و مسیح به آسمان رفت، بالا رفت، و در روایت هم می‌گوید با مهدی(عج) برمی‌گردد. اما وقتی 2700 سال پیش که آن بخت‌النصر مشهور است از بابل یعنی عراق به سمت فلسطین (قدس) می‌رود و دولت بنی‌اسرائیل را سرنگون می‌کند و آن‌جا را می‌گیرد خیلی از این‌ها را می‌کشد و خیلی‌هایشان را اسیر می‌گیرد و به عنوان اسیر و برده به عراق و ایران (بابل) می‌آورد و آن‌جا باز مسئله مشیح بنی‌اسرائیل خیلی شدید مطرح می‌شود. شما در کتاب اشعیا اگر ملاحظه کنید عین عبارت این است، که می‌گوید: نهالی از تنه‌ی یسیح، پدر داود بیرون خواهد آمد، شاخه‌ای از ریشه‌هایش خواهد شکفت، روح خداوند بر آن قرار خواهد یافت، روح حکمت و فهم، روح مشورت و قدرت، روح معرفت و ترس از خداوند. خوشی او در ترس از خداوند خواهد بود یعنی این ترس، ترس نفرت‌انگیز نیست بلکه یک ترس شاد و آرام‌بخش است. ترس نفرت‌انگیز نیست. این تعبیر که طبق شواهد عادی حکومت نخواهد کرد، طبق باطن حکومت خواهد کرد. این روایتی است که ما در مورد امام زمان(ع) داریم که ایشان مثل حضرت داود(ع) داوری خواهد کرد که دیگر کسی کلاه آن دستگاه قضایی را نمی‌تواند بردارد با شهادت دروغ و پرونده‌سازی، دیگر کلاه آن دستگاه قضایی را نمی‌شود برداشت. این تعبیری که در روایات ما راجع به امام زمان(عج) هست، در این‌جا راجع به مسیح(ع) است. در کتاب اشعیا، می‌گوید او وقتی خواهد آمد که طبق رؤیت چشم خود داوری نخواهد کرد. یعنی لازم نیست چیزی را ببیند تا شاهد داشته باشی تا حکم بدهد، بر وفق سمع گوش‌های خویش تنبیه نخواهد کرد. بر اساس شنیده‌ها نیست بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد. آن عدالت و آن دادگاه‌ها احتیاجی به پرونده و شاهد و بوروکراسی ندارد، به نفع مظلومان زمین به راستی حکم خواهد کرد. جهان را به عصای خویش خواهد زد. شریران را به نفخه‌ی لب‌های خود خواهد کشت. با ذکر و دعا و تصرّفاتی که در عالم به اذن‌الله خواهد کرد. کمربندش کمربند عدالت است. کمربند میانی‌اش امانت است. یعنی عدالت و امانت دو ارزش اخلاق الهی و اسلامی و توحیدی را در جهان گسترش خواهد داد. گرگ با برّه آشتی خواهد کرد. این در روایات ما هم هست که مهدی که تشریف بیاورد گرگ و بره از یک آبشخور آب می‌خورند. پلنگ با بزغاله، گوساله و شیر با هم و طفل کوچک آن‌ها را خواهد راند. گاو با خرس، بچه‌های آن‌ها با هم، شیر مثل گاو کاه خواهد خورد. این در روایات ما نیست ولیکن در کتاب مقدس هست. حالا یک احتمال این‌جا را بعضی‌ها گفتند که احتمال هست رژیم غذایی حیوانات تغییر کند دیگر لازم نباشد یک حیوان، حیوان دیگری را شکار کند خونش را بریزد و پاره‌پاره‌اش کند. آیا معنی‌اش این است. در کتاب مقدس این تعبیر هست، در کتاب اشعیا این تعبیر هست که می‌گوید شیر مثل گاو کاه خواهد خورد. طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد. طفل از شیر بازداشته شده دست خود بر خانه افعی خواهد گذارد. در تمام کوه مقدس من ضرر و فسادی نخواهد شد زیرا که جهان از معرفت خداوند قدوس پر خواهد بود مثل آب‌ها که اقیانوس‌ها را می‌پوشاند.

خب این تعبیر، دو – سه‌تا شباهت با روایت ما دارد. اصل آن هم شبیه است ولی دو جایش تفاوت‌هایی دارد. این اعتقاد یهودی‌ها و مسیحی‌ها است. با این فرق که یهودی‌ها می‌گویند این مسیح قلابی بوده و دروغگو است و قاتل مسیح بوده است. مسیحی‌ها می‌گویند نخیر مسیح واقعی بود و شما او را کشتید! و او پسر خدا بود که به زمین آمد و در واقع ایشان سه روز به آسمان رفت، ایشان آمد تا این رنج صلیب را بکشد و برود، به جای ما که گناهان ما تا آخر بخشیده می‌شود بخاطر رنجی که پسر خدا کشیده است. بعد این آرمان مسیحا توسعه داده شده، به آن چیزهایی افزوده شد، برکات طبیعی در مورد بعد از ظهور چه اتفاقاتی می‌افتاد؟ در طبیعت چه تغییراتی اتفاق می‌افتد؟ چیزهایی که در عصر درخشان داود و سلیمان هم نبود، چون شما دیدید که راجع به حضرت سلیمان(ع) قرآن چه می‌فرماید؟ می‌گوید فقط نیروهای عادی بشری و مهندسی عادی بشری نبود، حتی نیروهای پنهان و غیبی، جن. کلمه جن به عربی یعنی نامرئی. به جنین که در شکم مادر است جنین می‌گویند چون دیده نمی‌شود. جن یعنی موجودی که با چشم عادی دیده نمی‌شود یعنی موجودات نامرئی برای ما هستند. اما یک عده خاصی از ما آن‌ها را می‌بینند، آن‌ها هم ما را می‌بینند ما آن‌ها را نمی‌بینیم. قرآن می‌فرماید، در کتاب مقدس هم اشاره می‌شود که وقتی حضرت سلیمان(ع) حکومت جهانی تشکیل داد خیلی از قوای غیر عادی و فوق‌العاده استفاده کرد و یک حکومت بزرگ الهی تشکیل شد به این که حتی پرندگان شعور دارند حرف می‌زنند. این هدهد، بعضی‌ها فکر می‌کنند که ما برای بچه‌ها قصه می‌گوییم که آهوخانم چه کار کرد، آقاخرسه، خرس و شیر همه آقا هستند آهوها همه خانم هستند! خورشید خانم، آهوخانم، وحشتناک‌ها آقا هستند این‌ها با هم رسیدند حرف زدند. بعضی‌ها فکر می‌کنند قرآن می‌فرماید هدهد گفت یا لشکر سلیمان حرکت کرد مورچه به بقیه گفت بدوید این‌ها (آدم‌ها) شعور ندارند الآن همه ما را له می‌کنند. می‌گوید یک مرتبه سپاه حرکت کرد، مورچه به آن یکی گفت بدوید قایم شوید این‌ها «لایشعرون» این آدم‌ها کلاً ضریب هوشی‌شان پایین است شعور ندارند زیر پایشان را نگاه نمی‌کنند همین‌طوری هوری می‌آیند! الآن همه ما را می‌زنند، سریع بروید قایم شوید. بعضی‌ها فکر می‌کنند قصه است که می‌گوییم آقاشیره این را گفت! نه، واقعاً مورچه این را به مورچه‌ها گفت، واقعاً هدهد این حرف را زد. پس معلوم می‌شود ما حیوانات را درست نشناختیم فکر می‌کنیم حیوانات شعور و زبان ندارند. ما شعور نداریم نمی‌فهمیم. در حکومت مهدی(ع) هم این مسائل دوباره اتفاق خواهد افتاد و این بُعد معجزه‌آسا و غیر عادی آن است که اصلاً مسیر طبیعت تغییر خواهد کرد. بارندگی بیشتر می‌شود. زمین محصولاتش را بیرون می‌دهد. حالا این علّت هم به معنویت انسان مربوط است، چون خداوند می‌فرماید جهان جواب شما را می‌دهد، ما طوری جهان را تنظیم کردیم که هم در دنیا و هم در آخرت این جهان، بی‌تفاوت نیست، جهان در مسیر ما و در حال تسبیح ماست، همین جهان توی دهان شما می‌زند. قوانین طبیعت جندالله و سربازان ما هستند. نابودت می‌کند این‌طوری می‌شود. دروغ می‌گویی، قوای عالم را علیه تو می‌شورانیم! راست بگو قوای عالم به کمک تو می‌آید. صدق و کذب، خدمت و خیانت مساوی نیست. خداوند می‌فرماید جهان را این‌طوری آفریدیم. بعد تا حدی که در منابع مسیحی و یهودی در این باب مبالغه هم می‌شود مثلاً می‌گوید زمین نان پخته و لباس دوخته تحویل می‌دهد! که حالا شاید این یک مقداری می‌خواهد مبالغه کند ولیکن ما در روایات‌مان داریم که زمین سخاوتمند خواهد شد. کتاب دانیال در عهد عتیق، مباحث ادبیات مکاشفه است. در آیین زرتشت قبل از اسلام هم که این مسائل هست. در آیین زرتشت اعتقاد این بود که کل تاریخ جهان 12 هزار سال است، چندتا مقطع چند هزار ساله است. بعد موعود آن سوشیَنت است و در آخرین هزاره، هزاره آخر سوشینت خواهد آمد این یعنی قبل از یهود و قبل از مسیحیت این حرف‌ها مطرح بوده است.

خب حالا من خواستم یک گوشه‌ای را خدمت رفقا عرض کنم که این مسئله چقدر جدی است. مسئله مهدی و مهدویت، انتظار و آخرالزمان، هم جهانی است، هم به همه حقوق بشر مربوط است و هم همه آیین‌ها به نحوی به آن اشاره کرده‌اند. ببخشید وقت شریف شما را گرفتیم والسلام و رحمه الله و برکاته.

سؤال: فرمودند نشانه‌های قطعی ظهور از نظر شیعه چیست؟

جواب استاد: چند دسته است. بعضی از نشانه‌ها را گفتند قبل از ظهور اتفاق می‌افتد اما این قبل از ظهور یعنی چقدر قبل از ظهور؟ ممکن است چند قرن قبل از ظهور باشد، ممکن است چند سال قبل از ظهور باشد و ممکن است چند روز قبل از ظهور باشد. شامل همه این‌ها هست. یک دسته هم روایاتی است که می‌گوید تا این اتفاقات نیفتد ظهور نخواهد شد. این یک معنای دیگری دارد. یک دسته از روایات هست که یکسری اتفاقات را در عالم طبیعت می‌شمرد که در طبیعت چه اتفاقاتی می‌افتد، مثلاً زلزله‌ها و آتشفشان‌ها زیاد می‌شود. در بعضی از روایات این است که هرچه به ظهور نزدیک‌تر می‌شویم زمین بی‌تاب‌تر می‌شود آتشفشان و زلزله می‌شود. یا یک تعابیر دیگری که معنای آن دقیق روشن نیست شما نمی‌دانید دقیقاً چیست؟ مثلاً می‌گویند مرگ سفید. بعضی‌ها گفتند ایدز است، بعضی‌ها گفتند بیماری‌های روحی و روانی است. هرکسی یک چیزی گفته ولی چیز قطعی نمی‌شود گفت. یکسری روایات است که عرض کردم معنای آن خیلی واضح نیست اختلافات است چیزهای متعددی قابل تعلیل است. مثل پیشگویی‌های نوستراداموس. یک چیزهایی می‌گوید که ممکن است به خیلی چیزها تطبیق بدهید یا ندهید. نمی‌دانم شما حتماً دیدید یا نه، در این بحث نوستراداموس، راجع به نقش پرشیا و ایران، در آخرالزمان در سطح جهان تأکید می‌کند. روایاتی که به نام ملاحم یا فِتَن یعنی فتنه‌های آخرالزمان قبل از ظهور می‌گویند این روایات در منابع شیعه، سنی، مسیحی، زرتشتی، یهودی، بودایی، همه جا هست ولی این که بگوییم سند این‌ها قطعی و دقیق است و معنای این‌ها کاملاً واضح است بخش زیادی از این‌ها گمان و حدس و تعلیل است.

سؤال: فرمودند ظهور حضرت(عج) به لحاظ زمانی تا قیامت چگونه است؟ روایتی هست یا نه؟

جواب استاد: بله، چندتا روایت هست که آن‌ها را هم قطعی نمی‌توانیم حکم کنیم که واقعاً فاصله چقدر است؟ مثلاً در اشعیا می‌گوید مسیح هزار سال حکومت می‌کند. باز در خود منابع مسیحی هست که نه این‌طوری نیست. در روایات سال‌های مختلفی ذکر شده، اختلافات چی می‌افتد، رجعت به چه معناست، چه کسانی؟ چطوری؟ چقدر؟ بعد خود حضرت شهید می‌شوند؟ شهید نمی‌شوند؟ چقدر حکومت می‌کنند؟ بعد از ظهور، قیامت چقدر است؟ این‌ها نه صراحتاً در قرآن ذکر شده که ماها بفهمیم، نه در روایات که صریح و قطعی باشد که بگوییم این‌ها جزو قطعیات شیعه است و ضروریات تشیع است، که اگر قبول نکنیم مثلاً شما شیعه نیستید. نه، این‌ها اختلافی است. اصل قضیه باید برای ما روشن شود. آقا با اسب می‌آیند یا چیز دیگری؟ اسبش سفید است یا سیاه است؟ نر است یا ماده است؟ شمشیرش چه شکلی است؟ اولاً من هیچ جا در روایت ندیدم که امام زمان(ع) با اسب سفید و شمشیر می‌آیند! من اصلاً چنین چیزی ندیدم. همین‌طوری برای خودشان می‌سازند. گاهی کلمه شمشیر می‌آید سمبل و به مفهوم سلاح است نه این که الآن با شمشیر باشد. آیا هست یا نیست؟ ما نمی‌دانیم. آقا تکنولوژی جدیدی با ایشان می‌آید یا همین تکنولوژی موجود است؟ احتمال هر دویش هست. اول کجا می‌روند؟ بعداً کجا می‌روند؟ الآن که ایشان هستند خانواده دارند؟ ندارند؟ کجا هستند؟ توی جزیره مثلث برمودا هستند؟ در جزیره خضراء هستند؟ در طبس هستند؟ این‌ها نه لازم است نه مفید است نه هیچ کس می‌تواند قطعی در این موارد اظهار نظر کند. فرمودند آن چیزهایی که به شما مربوط است گفته‌ایم. به شما چه چیزی مربوط است؟ خیلی این چیزهای عالم هست که اصلاً نمی‌دانید. شما همین زمینی را که روی آن زندگی می‌کنید اصلاً نمی‌دانید چه ماجراهایی را از سر گذرانده است بعدها چه خواهد شد؟ همین الآن در خود همین زمین چه خبر است؟ شما نمی‌دانید داخل بدن شما دارد چه اتفاقاتی می‌افتد؟ یک میلیارد اتفاق همین الآن در بدن تک تک ما و شما دارد می‌افتد. همزمان هماهنگ و منظم تا شما این‌طوری نشستید دستت را روی زانویت گذاشتی داری گوش می‌کنی. میلیاردها اتفاق منسجم دارد می‌افتد که شما یک ثانیه این‌جا بنشینید و بحث گوش کنید، ما هیچی از آن‌ها را هم نمی‌دانیم. مگر هر چیزی در این عالم است ما می‌دانیم یا مگر می‌توانیم بدانیم؟ یا مگر لازم است بدانیم؟ حتی می‌خواهم بگویم مگر مفید است بدانیم؟ الآن شما دوتا رفیق صمیمی، هیچ کدام‌تان نمی‌دانید ته دل آن رفیق‌تان راجع به تو چیست؟ سؤال: این خوب است یا بد است؟ خیلی هم خوب است. چون ممکن است اگر شما بدانید در باطن دیگران چه می‌گذرد همین‌جا نمی‌گذارید صحبت من تمام شود بلند می‌شوید و همدیگر را می‌زنید. زن و شوهر همدیگر را تحمل نمی‌کنند. یکی از این اولیای اهل معنا از علمای بزرگان، ایشان به باطن‌بینی و نگاه برزخی رسیده بوده، بعد خسته می‌شود. یک روز می‌رود حرم حضرت امیر(ع) در نجف، حوزه نجف، متوسل می‌شود و می‌گوید آقا من این حالت را نمی‌خواهم! هرکس دوستش دارم نگاهش می‌کنم به شکل یک جانوری او را می‌بینم. بعد می‌فهمم دروغ می‌گوید، می‌فهمم پشت سر من چه می‌گوید، یک جوری شده که از همه بدم می‌آید من این حالت را نمی‌خواهم. به امیرالمؤمنین(ع) متوسل می‌شود که این حالت را از من بگیرید من می‌خواهم عادی باشم. بعد استاد ایشان که فردایش ایشان را می‌بیند – که خود این هم یک کرامت است – به او می‌گوید آقا شما مثل بقیه مردم بیشتر بخور، یک مقدار پرخوری کن این حالت را از شما می‌گیرند. وقتی زیاد چرب و شیرین بخوری، دیگر قدرت روحی‌ات را از دست می‌دهی. یک مقدار مثل بقیه مردم بخور تا این حالت را از تو بگیرند. و این حالت را از او می‌گیرند. خب یک چیزهایی هست ندانیم بهتر است، الآن به ما و شما بگویند ما چه زمانی می‌میریم؟ این خوب است؟ از همین الآن می‌میری. از همین الآن یک گوشه‌ای می‌نشینی تا بمیری! حتی اگر به شما بگویند شما 14سال دیگر می‌میری، از همین الآن گَرد مرگ روی زندگی‌ات می‌آید. خداوند نمی‌خواهد یک چیزهایی را ما بدانیم. ما نمی‌دانیم مکانیزم غیبت امام زمان(عج) به لحاظ طبیعی، فنی، چطوری است؟ آیا ایشان در آسمان چهارم است؟ آیا این‌جاست؟ آیا مثل ما دارد زندگی می‌کند؟ چه می‌دانیم؟ لازم هم نیست بدانیم. آنچه که از ما خواستند این است که منتظر باشیم، صالح باشیم، در حد توان‌تان مصلح باشید و در خدمت توحید و عدالت باشید. یک کسی گفت آقا اگر ما زمان ایشان نباشیم و قبل از آن از دنیا برویم خب ما که ضرر کردیم! فرمودند نخیر ضرر نکردید. گفت پاداش مشارکت در رکاب مهدی کجا، نبودن کجا؟ فرمودند اگر در زمان زندگی‌تان مثل یک منتظر زندگی کنید، عدالتخواه باشید، پاک باشید و به وظایف‌تان در برابر خدا و خلق عمل کنید شما مثل کسی هستید که پیش چشم مهدی(عج) «فی فستوافه» در خیمه فرماندهی او در قیام آخرالزمان شهید شدید. شما در عصر غیبت مثل عصر ظهور عمل کن. فکر کن الآن ظهور است، فکر کن الآن حضرت ظهور کردند آن طرف عالم هستند شما هم این‌جا هستی، چطوری زندگی می‌کنی؟



نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha