آنکه برد، آنکه باخت (لبیک یا حسین)
پیاده روی زیارت اربعین _ موکب امام زمان عج _ بسوی کربلا_ ۱۳۹۸
بسمالله الرحمن الرحیم
هم تسلیت عرض میکنیم مناسبت اربعین حسینی را، هم باید از یک جهت به شما تبریک گفت که در این حرکت عظیم پیادهروی زیارت اربعین که علیرغم همه سانسورهایی که میشود و تقریباً میلیونها دوربین که در دنیا از همه چیز ناچیز گزارش تهیه میکنند عمداً چشمشان را به روی این ماجرای عظیم بستند کاملاً آگاهانه سانسور میکنند و این سؤال مهمی است که این دنیا که اگر صد نفر یک جایی جمع بشوند و یک کاری بکنند که به نحوی به منافع آنها مربوط میشود افکار عمومی را در دنیا نابود میکنند چیزهای ناچیز را اینقدر تکرار میکنند که تبدیل به محکمات و مقدسات میشود چطوری است که این راهپیمایی عظیم را نمیبینند؟ این چه قدرتی است که خود را به نادانی میزنند، چشمهایشان را عمداً میبندند روهایشان را برمیگردانند تا اعتراف نکنند که بزرگترین راهپیمایی تاریخ بشر در قدیم و جدید، شرق و غرب، تا الآن چنین راهنماییای نبوده است. چطوری است که این بزرگترین اتفاق استثنایی در جهان را تحریم کردید و بایکوت کردید؟ میترسند که دنیا ببیند 10- 20 میلیون نفر آدم از 80- 90 کشور جهان از شرق و غرب عالم راه افتادند و حالا فقط شیعیان هم نیستند بین جمعیت عظیم میلیونی شیعه اهل سنت هم دیده میشوند حتی فقط مسلمانها نیستند شما در همین مسیر، پیروان سایر ادیان را هم میبینید از 5 قاره عالم آمدند و میآیند. ما مسیحی بین اینها دیدیم، از فرقه و مذهب مسیحی، زرتشتی دیدیم، بودایی دیدیم، حتی کمونیست هم دیدیم. ما سال گذشته کسانی را در این پیادهروی دیدیم و امسال هم هستند و اینها جزو سوسیالیستهای اروپا و آفریقا و آمریکای لاتین بودند و اعتقادی نداشتند ولی این جمع عظیم میلیونی انسانها را که میبینند اینطور عاشقانه حرکت میکنند و میآیند میگویند مسئله، یک مسئله غیر عادی است، در شرق و غرب عالم یک چنین یچزی نیست. این چه نیرو و انرژیای است که این همه آدم را در این گرمای 43 – 44 درجه پیر و جوان و کودک و سالم و بیمار را چطوری اینجا میکشانند؟ اگر میلیاردها دلار خرج کنند چنین جمعیت و حرکتی را نمیتوانند در سراسر عالم ایجاد کنند. باز هزار توپ و تانک نمیتوانند یک چنین جمعیتی را راه بیندازند. این جمعیت نه از سر ترس، و نه از سر طمع نمیتواند حرکت کند، آن چیست که اینها را در صحنه کشیده و میکشاند؟ این انرژی از کجا میآید؟ این سؤال بزرگ امروز جهان است، ملتها از این راهپیمایی بیخبرند ولی دولتها که خبر دارند، رسانهها که خبر دارند، آنها میدانند که اگر این خبر و این تصاویر پخش بشود و در جهان منتشر بشود آن وقت این سؤال همه افکار عمومی جهان را در برمیگیرد که اینها برای چه آمدند؟ آن وقت سؤال میکنند که حسین که بود؟ زینب کیست؟ ماجرای کربلا چیست؟ بعد صدتا سؤال دیگر پشت سر هم مطرح میشود. اگر باشد به این سؤالات جواب داده بشود ته ماجرا انقلاب جهانی است، ته ماجرا تغییر بسیاری از ساختارها و نظامهای سیاسی و رسانهای و فرهنگی و اقتصادی جهان خواهد بود. لذا امام حسین(ع) بعد از هزار و چندصد سال همچنان باید سانسور بشود و هرچه که به حسین(ع) مربوط است چون حسین(ع) پیام انقلاب و قیام، پیام فداکاری و اخلاص، پیام نترسیدن و برهم زدن اوضاع کفر و ظلم را به دنیا میگوید. اگر در دنیا حسین(ع) شناخته بشود و اگر این راهپیمایی اربعین بینالمللیتر بشود و جهان مطلّع بشود، وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی جهان تغییر میکند و اوضاع بهم میریزد. بنابراین باید سانسور بشود چون در هیچ نقطهای در جهان چنین اتفاقی نمیافتد و نیفتاده است. من در چندتا سمینار بینالملی این را گفتم که در اربعین چنین اتفاقی میافتد 10- 20 میلیون آدم، خیلی جالب است که هرچی هم میگوییم باور نمیکنند. یکی از اینها به من گفت شما مثل این که نمیدانید 10- 20 میلیون یعنی چند نفر، خلاصه میلیون را قبول کرد آن هم با شک، آن هم به احترام. گفتم آقا 10- 20 میلیون جمعیت است، دهها کیلومتر، بعضیهایشان صدها کیلومتر، بعضیها هزار کیلومتر، به خرج خودشان، به هزار گرفتاری، با هوای گرم، خطر، خستگی و آن پذیرایی که مردم عراق میکنند آنها خودشان محتاج و گرفتار هستند ولی التماس میکنند به مردم که بنشینند به آنها آب و غذا بدهند، ماساژ بدهند، بعضی غذایی که خودشان در طول سال نمیخورند ولی ذخیره میکنند که در این ایام به زائران امام حسین(ع) بدهند. خب این مسئله خیلی مهم است، هیچ جای جهان مشابه یک چنین پدیدهای ما نداریم و لذا خیلی سخت باور میکنند و بسیاری که کلاً و اساساً بیخبر هستند و بر اساس توطئه دشمن باید بیخبر هم بمانند. خب اینجا منتسب به حضرت ولیّعصر (عج) چند نکته را خدمت دوستان در باب ارتباط کربلا، قیام بزرگ جهانی و انقلاب آخرالزمان و عدالت جهانی عرض بکنیم. وقتی قیام حضرت صاحب(ع) آغاز بشود یکی از شعارهای ایشان که فلسفه نهضت و قیام خودشان را اعلام میکنند این روایتی است که از ایشان در بحار و مقتل خوارزمی نقل شده است که یکی از شعارهای امام زمان(عج) در آغاز انقلاب این است که «إِنَّما خَرجْتُ لِطَلَبِ إلاصلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی» یعنی تعبیر سیدالشهداء(ع) را امام زمان(ع) به یک عبارت دیگری تکرار میکنند. این جمله امام حسین(ع) بود وقتی قیام نهضت را شروع کرد. از حسین سؤال کردند که برای چه قیام کردی و با یزید درگیر شدی؟ میفرماید که «إنّما» یعنی فقط و فقط یک علت داشت. إنّما در زبان عربی یعنی فقط، یک دلیل داشت و من هیچ انگیزه دیگری ندارم إِنَّما خَرجْتُ، من فقط قیام کردم و نهضت کردم لِطَلَبِ إلاصلاحِ برای اصلاح فی أُمَّةِ جَدّی، میخواهم وضعیت جامعه اسلامی و جهان اسلام را که منحرف شده، دچار انحرافات فکری، اعتقادی، اقتصادی و سیاسی شده و حکومت فاسدی که بر سر کار است من میخواهم با این مفاسد مبارزه کنم این قیام من، فقط یک دلیل دارد فقط یک انگیزه دارد اصلاح جامعه اسلامی. این فلسفه قیام امام حسین است این که برایش فلسفههای دیگری جور کنند که بله، اینها دعوای شخصی با یزید بوده و سر قضیه فلان بوده، و... خود امام حسین(ع) میفرماید من نه برای جاه طلبی – عین عبارت سیدالشهدا است – من نه برای جاهطلبی، برای این که مشهور بشوم، مرید پیدا کنم قیام کردم نه از سر خوشی بوده، نه دنبال فساد هستم، نه قدرت پرستم، هیچی، یک هدف بیشتر ندارم، دین را منحرف کردند و زیر پا گذاشتند و عدالت را رعایت نمیکنند حکومت به اسم اسلام فاسد و منحرف است، و مردم هم بیاطلاع هستند و بازی میخورند و کمکم متوجه نمیشوند و گیج شدند و هرچه هم حرف میزنیم اثر نمیکند حالا از این به بعد من با خونم حرف میزنم، من را باید کشته ببینی تا باور کنید که این نظام و این سیستم و افکار عمومی دارد به خطا میرود وقتی صدا را نمیشنوید، خون ما را ببینید، سر ما را روی نیزه ببینید شاید متوجه بشوید و پیام ما را بگیرید. عین تعبیری که سیدالشهداء(ع) موقع قیام داشتند که من فقط به یک دلیل قیام کردم و وارد جنگ مسلحانه و نبرد با حکومت فاسد میشویم و میخواهیم این حکومت سرنگون شود و حکومت اسلامی صحیح سر کار بیاید لِطَلَبِ إلاصلاحِ، من میخواهم اوضاع را اصلاح کنم نمیتوانم بیتفاوت باشم. حالا امام زمان چه؟ راجع به حضرت حجّت(عج) شما همین روایت را دارید که پیامبر اکرم(ص) فرمودند که ایشان وقتی میآید برنامه امام زمان(عج) در سطح جهان این است «لیصلح امّه بعد فسادها» یعنی دقیقاً همان تعبیری که در مورد امام حسین(ع) در سطح جهان اسلام است در مورد امام زمان نسبت به کل بشریت است. پیامبر فرمودند ایشان قیام خواهد کرد برای اصلاح امّت بعد از این که امّت دچار فساد و انحراف شد، یعنی ظاهر اسلام هست ولی باطن آن نیست. حرفهایش هست ولی خودش نیست، همه مذهبیاند و اداهای مذهبی درمیآورند ولی خود مذهب عمل نمیشود. پس ببینید این یک وجه اشتراک مهم. هدف نهضت و انقلاب جهانی مهدی و مهدوی همان هدف انقلاب حسینی است.
روایت دوم؛ امام حسین(ع) گفتند که شما چرا، بالاخره همه تسلیم شدند حکومت پرزور است و بالاخره همه را میکشد حالا شما یک مقدار کوتاه بیایید بعضی از دوستان، یاران، برادر ایشان، بعضی از شیعیان گفتند اینها میکشند شما حریف اینها نمیشوید و مردم کوفه هم تا آخر نمیایستند به نظرتان با زن و بچه بروید این کار صلاح است؟ و پیشنهاد ما این است که فعلاً بیعت بکنید ولو نمایشی، یعنی یزید را سر کار بگذارید! تظاهر کنید که بله، ما فعلاً با شما هستیم تا یک فرصتی پیش بیاید زمینه سازی بشود و بشود یک کاری کرد، خب الآن که شما میگویید بیعت نمیکنیم خب میآیند شما را میکشند. سیدالشهداء(ع) فرمودند: «لا وَاللّه ِلا أُعطیکُم بِیَدی إعطاءَ الذَّلیلِ وَلا أُفِرُّ فِرارَ العَبیدِ» به خدا نه. به خدا سوگند دستم را از ذست ذلّت مثل آدمها و جامعههای ذلیل توی دست اینها نمیگذارم وَلا أُفِرُّ فِرارَ العَبیدِ، نه تسلیمشان میشوم و نه فرار میکنم. به خدا سوگند نه مثل بردگان ترسو و فراری فرار میکنم نه بیعت میکنم تسلیم میشوم نه فرار میکنم چشم در چشمشان میایستم ولو کشته بشوم. خب این تعبیر امام حسین(ع) را شنیدید که فرمودند ما همکار اینها نیستیم اینها فاسد و ظالم هستند ما بیعت نمیکنیم.
حالا یک تعبیر و روایت از حضرت حجّت(عج) عین این تعبیر داریم. ایشان در روایت دارد که حضرت حجّت(ع) زیر بار بیعت هیچ حکومت و قدرتی در جهان نرفته و نخواهد رفت یعنی حضرت مهدی اینطوری نیست که بگوید ما میخواهیم در سطح جهان حرکت عظیمی بکنیم خب اول بیاییم با همه رفیق بشویم، لبخند بزنیم، با این بیعت کنیم، با او بیعت کنیم که اینها نترسند و همهشان با هم متحد نشوند چون همان اول که میآید میگوید ما میخواهیم همه حکومتهای جهان را یا اصلاح کنیم یا سرنگون کنیم، همه بشریت باید آزاد بشوند و به حقوقشان برسند خب تمام حکومتهای عالم با شما دشمن میشوند در برابر این که حضرت مهدی میگویند شما اول بیایید، صدتا حکومت هستند بیاید با 50تا بیعت کند آن 50تا را کنار بزنیم بعد که آن 50تا را زدیم بیاییم 50 تای دیگر، یعنی کلاهشان را برداریم! خب سؤال این است که مگر حضرت مهدی دنبال قدرت و حکومت است، مگر دنبال قدرت برای قدرت است، مگر میخواهد معامله و کاسبی کند؟ این مثل وقتی بود که پیامبر اکرم(ص) داشتند با بتپرستی مبارزه میکردند بعضی از قبایل که شکست خورده بودند ونمیخواستند دیگر بجنگند به پیامبر(ص) گفتند ما مسلمان میشویم به شرطی که اجازه بدهید گاهگاهی هم ما یواشکی جلوی بتهایمان عبادت کنیم علنی نه، بتهایمان را نشکنیم، ببریم خانه در زیرزمین، مسلمان میشویم ولی گاهگاهی هم به بتهایمان... مثل این معتادها که میگویند میشود یواشکی یک پُکی بزنیم، یک مرتبه ترک نکنیم یک پکی بزنیم! گفتند میشود گاهی ما یک پُکی بزنیم و یک بتی بپرستیم و علنی هم نمیکنیم! پیامبر(ص) فرمودند نه، هم مسلمانی و هم بتپرستی نمیشود. تصمیمتان را بگیرید. حضرت مهدی همانطور که سیدالشهداء فرمودند به خدا سوگند نه مثل بردهها فرار میکنم و نه مثل اهل ذلت بیعت میکنم و میایستم ولو سر ما بر نیزه برود و دختران ما به زنجیر بروند، راجع به حضرت حجّت(عج) داریم، چون ایشان میآید تمام مراکز قدرتها و ثروتها و رسانههای جهان را اصلاح کنند کل مستضعفین جهان را آزاد کنند، همه بشریت به حقوقشان به عدالت و کرامت برسند، این یعنی ایشان باید با تمام منابع قدرت و ثروت در جهان دربیفتد. نقل شده که فرمودند: «ما مِنّا احدٌ» حتی یک تن از ما اهل بیت، نیستند که «إِلَّا یَقَعُ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ لِطَاغِیَةِ زَمَانِهِ،» فرمودند که همه ما در دورههایی بودیم که همه ائمه مجبور بودند در شرایطی بودند که حکومتها زور بود و نمیشد علیه اینها قیام کرد، و لذا تمام ائمه یا با شمشیر شهید شدند یا با ترور و سم شهید شدند. ببینید اینها که میگویند شیعه سیاسی نیست، سؤال این است اگر شیعه سیاسی نیست پس چطوری همه امامان شیعه را کشتند؟ شما یک امام شیعه ندارید که اینها عمر طبیعی کرده باشند، از امام جواد(ع) که 25 ساله شهید شده تا خود امام حسین(ع) در کربلا. چطوری است که همه رهبران ما را کشتند. روایت میفرماید: «ما مِنّا إلا مسموم أو مقتول» یک نفر از ما را زنده نمیگذارند همه ما را یا با شمشیر میکشند یا مسموم میکنند. تک تک ائمه را میدانید که اینها که میگویند با سم مسموم شدند، اینها هرکدام را 10 بار، 20 بار مسموم کرده بودند، یک توطئه داشتند. بالاخره یکی از آنها اثر میکرد این طوری نبود که به راحتی این کار انجام بشود. خب در روایت دارد که «مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا یَقَعُ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ لِطَاغِیَةِ زَمَانِهِ،» در مورد همه اهل بیت(ع) اینها مجبور میشدند زیر سایه شمشیر حکومتهایی باشند «إِلَّا الْقَائِمُ عج،» الا ایشان. یک علتی که ایشان غائب هستند و در غیبت هستند و مخفیاند این است که «لِئَلَّا یَکُونَ لِأَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ.» تا هیچ کس بیعت هیچ قدرتی بر گردن مهدی نباشد. یکی از دلایلی که ایشان در غیبت هستند این است که اگر مهدی الآن ظهور کند و بیاید مگر این قدرتها ساکت مینشینند و تا زمینه و زمانه آماده نشده یا ایشان را هم میکشند یا ایشان هم مجبور میشود بیعت کند و زیر برق شمشیرها ادامه بدهد، آن وقت دیگر مهدی نیست و نمیتواند آن رهایی بزرگ را بر کل جهان برای بشر انجام بدهد. لذا در روایت فرمودند که ایشان استثنائاً باید در وضعیتی باشد که سایه هیچ شمشیری روی سرش و سایه هیچ بیعتی روی سرش نباشد و «إذا خرَجَ» وقتی قیام میکند و خروج میکند و انقلاب مسلحانه در سطح جهان میکند هیچ رژیم و قدرتی در جهان نیست که ادعا بکند که تو با من بیعت کرده بودی چرا قیام کردی! ایشان در واقع اعلام میکند که ما برای براندازی همه قدرتهای فاسد جهان آمدیم با هیچ رژیمی بیعت نکردیم و نخواهیم کرد. این هم یک شباهت. وقتی سیدالشهداء میگوید بیعت نمیکنم یعنی شما را حکومت مشروع قانونی نمیشناسم، به رسمیت نمیشناسم مثل بردهها هم فرار نمیکنم، میایستیم 70 نفر به 30 هزار نفر، بکشید ما را. مهدی هم همین حرف را میزند، منتهی دیگر در زمان حضرت مهدی کربلا اتفاق نخواهد افتاد، وضعیت برعکس آن جهت حرکت میکند. جهان آزاد خواهد شد. این هم روایت دوم.
نکته سوم، شما دیدید شیعه مدام آرزو میکند که دو جا باشد، جزو دعاها و مستحبات است در زیارتها هم هست یکی میگوید کاش در کربلا بودیم «یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِیمًا ...» (نساء/ 73)؛ کاش ما کربلا بودیم کشته میشدیم کاش ما از جزو آن 70تا بودیم نه جزو آن چند هزار دیگرانی که تماشا کردند و کمکی نکردند کاش ما آن موقع بودیم که کشته میشدیم. یکی این دعای شیعه است که کاش در زمان امام زمان و قیام جهانی ایشان باشیم و آنجا در رکاب ایشان شهید بشویم. برای عدالت جهانی. این دوتا آرزو و دوتا دعای ثابت شیعه است یکی از آنها به حسین مربوط است و یکی هم به مهدی. این هم یک شباهت مهم که یکی شما ناظر به گذشته شما میگویید «یا لیتنی کُنّا مع الحسین» کاش با حسین بودیم فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِیمًا؛ و آنجا به پیروزی بزرگ میرسیدیم و رستگار میشدیم. یکی هم شما آرزو میکنید که... شما در دعای عهد چه میگویید؟ میگویید «اللهم» خدایا «إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ» من دوباره با او (مهدی) تجدید بیعت میکنم «فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هذَا» دوباره امروز صبح من تجدید بیعت میکنم، که چی؟ و خدایا از تو خواهش میکنم «اللّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ،» خدایا من را از یاران او قرار بده، میشود من در آن انقلاب بزرگ قیام بزرگ که توحید و عدالت را در جهان حاکم میکند و ریشه ظلم و گناه و فساد را در حکومتهای عالم میزند میشود من آن موقع باشم «وَالْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ؛» و پیش چشم امام زمان شهید بشوم ایشان ببیند من شهید شدم؟ این هم یکی از دعاها و آرزوهای شیعه است. بعد میگوید که خدایا اگر قبل از آن نهضت من مُردم، من زمان ظهور نبودم و زودتر مُردم و ایشان چندصد سال دیگر آمدم، خدایا یک خواهش دیگری از تو میکنم، خواهش دوم: «فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی،» روزی که ایشان قیام کرد میشود من را دوباره از قبر بیرون بیاوری، زندهام کنی «مُؤْتَزِراً کَفَنِی، شاهِراً سَیْفِی،» کفن به تن و شمشیر در دست داشته باشم من دوباره زنده بشوم در آن انقلاب بزرگ توحیدی که محصول کار همه انبیاء است من آنجا بجنگم و شهید بشوم خدایا میشود من را مجاهد از گور بیرون بیاوری؟ مسلّح از گور برخیزم؟ و در آن نبرد بزرگ شرکت کنم. خب اینها چند نمونه بود که از این موارد زیاد است.
نمیدانم شما در نجف که بودید مسجد کوفه مسجد سهله رفتید؟ و نمیدانم خبر دارید که این مسجد کوفه و این مسجد سهله، یک نسبت به سیدالشهداء(ع) دارد و یک نسبت با امام زمان(ع) دارد. اولاً این کوفه و همان مسجدی که شما رفتید حکومت امیرالمؤمنین(ع) در آن 4- 5 سال تا وقتی شهید شدند مرکزش همانجا بود، آن سخنرانیها و خطبههایشان، بحثهایشان، تعلیم و تربیتهایشان، کلاسها و درسهایشان، نمازشبها و گریههایشان آنجا بود تا همانجا ایشان را شهید کردند. آن شهدای دیگر که آنجا هستند مختار را در همان مسجد شهید کردند، هانی را در همانجا شهید کردند، میثم تمّار همان جا شهید شده است جناب زید، فرزند امام سجاد(ع) و نوه امام حسین(ع) که بعدها قیام کرد همانجا شهید شد نهضت او در همان کوفه بود. متر متر این کوفه، هزار هزار خبر بوده است. بعد در مسجد سهله دیدید که مقام انبیاء آنجا هست یعنی پیامبران بزرگ آنجا آمدند، حضرت ادریس، حضرت یونس، به یک روایت حضرت موسی، جناب خضر و... خیلیها آنجا بودند. آنجایی است که امام صادق(ع) اعتکاف کردند، جایی است که امام سجاد(ع) آمدند و فرمودند من از مدینه به اینجا برای زیارت پدرم آمدم، پدر شما که در کوفه دفن نیست، پس معرکه اینجا بود. در بازار کوفه خطبه حضرت زینب(س) آنجا شد. خیلی مسائل عجیبی آنجا اتفاق افتاده است. از ابراهیم(ع) و ادریس(ع) و یونس(ع) و صالح(ع) آنجا بودند یعنی خط حسین(ع) خط پیامبران است. مرکز حکومت علی(ع) آنجا بوده، حضرت ابراهیم(ع) مدتی اینجا بود و از اینجا با نیروهای مجاهدین اردوکشی کرد و به جنگ استکبار عمالقه رفتند که در روایت مشهور است که عمالقه یک قوم بزرگی بود، آمریکاییهای آن دوران بودند مثل اسرائیل و انگلیس آن دوران بودند، حضرت ابراهیم(ع) از همین مسجد کوفه و مسجد سهله رفته است.
از آن طرف در بعضی از روایات داریم که قیام حضرت(عج) که از مکه شروع میشود و آنجا یکی از شعارهایشان «یالثارات الحسین» است یعنی ما میرویم انتقام حسین را از همه یزیدیان جهان میگیریم. چون یزید که آن موقع نیست، چرا شعار انتقام خون حسین را حضرت مهدی(ع) میدهند؟ برای این که خط حسین و یزید ادامه دارد الآن یزیدهای زمان، ادامه همان خط هستند. چرا یکی از شعارهای مهدی(ع) یا لثارات الحسین است؟ یعنی ادامه خط حسین و انتقام خون حسین. چرا همینجایی که حسین شهید شده و مقرّ حکومت امیرالمؤمنین(ع) است، اینجا بعد از این که قیام در مکه شروع میشود و مکه آزاد میشود در روایت داریم که حضرت عراق میآیند و در همین کوفه مستقر میشوند. همین قرارگاه اصلی فرماندهی و خانه حضرت مهدی در این منطقه در همان مسجد کوفه و مسجد سهله خواهد بود. در روایت دارد که آن موقع مسجد کوفه هزار در دارد یعنی جمعیت از اینی که الآن هست از این هم بیشتر خواهد بود و اینجا جمعیتهای میلیونی است و مرکز تعلیم و تربیت، مرکز جهاد و شهادت، مرکز عدالت و قضاوت، هم در زمان علی و هم حسین و هم در زمان مهدی(عج) خواهد بود.
یکی از حضار: اینجا قطعهای از بهشت است
جواب استاد: بله، هرجا که اولیای خدا هستند قطعهای از بهشت است و هرجا حرف خدا حاکم است، هرجا توحید و عدالت است، هرجا بوی جهاد و شهادت است، هر جا توحید است قطعهای از بهشت است. کوفه شهر عجیبی است. حالا میگوییم که ما اهل کوفه نیستیم، منظورمان این است که ما آن خیانت را نمیکنیم، ولی کوفه به شما بگویم شهر مجاهدی بود، همه شهرهای دیگر از اول هیچی نگفتند، حداقل کوفه بیعت کرد ولی بعداً ترسیدند، ولی تنها شهری که به امام حسین(ع) نامه نوشت کوفه بود بقیه شهرها که نامه هم ننوشتند، حواسمان باشد کوفه، بله یک خیانت کرد که البته خیانت خیلی بزرگی بود ولی فکر نکنید اینها همیشه اینطوری بودند، کوفه شهر مجاهدان و شهر شیعیان و علویان بود برای همین هم ما میگوییم ما اهل کوفه نیستیم یعنی شما چطور شیعهای بودید که دعوت کردید و اینطوری نیمه کاره رها کردید.
خب دوتا جمله از زیارت اربعین هم برایتان عرض کنم. شما در زیارت اربعین میخوانید که خدایا حسین(ع) خون قلبش را برای نجات دادن بشریت داد. «بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ،» خدایا حسین خون قلبش را هدیه داد و بذل کرد برای نجات بندگان تو از حماقت و جهالت. «وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ،» برای این که مردم گیج بودند، گم شده بودند، راه را گم کرده بودند. حسین خون قلبش را داد و این خون را پاشید و شَتَک توی صورت مردم زد که از خواب بیدار شوید. چرا هرچه با شما حرف میزنند انگار نه انگار. مردم حج میرفتند نماز میخواندند، روزه میگرفتند ولی حسین را تنها گذاشتند! مردم فکر نکنید کافر بودند، همه این کارهایی که ما و شما میکنیم آن موقع مردم کربلا میکردند حتی حبّ امام حسین را هم داشتند! ولی گفتند ما فداکاری نمیکنیم. ما اینجا میگوییم که حسین فداکاری کرد، خون قلبش را داد تا مردم را از این خواب غفلت بیدار کند «وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا،» همه دست به دست دادند تا حسین را حذف کنند، همه دنبال منافع خودشان بودند. گفتند ما از آن مسلمانها هستیم که منافعمان از عقایدمان مهمتر است! شما میدانید که فرق بین ماها چه زمانی معلوم میشود؟ الآن همه مثل هم هستیم، میدانید چه زمانی معلوم میشود چه کسانی مؤمن هستند و چه کسانی مثل امثال بنده ضعیف هستند؟ وقتی منافعمان با عقایدمان جدا شود. تا وقتی که عقاید و منافع با هم است همه ما مسلمان هستیم! اما یک لحظه عقاید ما میگوید این کار را بکن و منافعمان میگوید آن کار را بکن، از آنجا به بعد معلوم میشود.
موقع عاشورای امام حسین(ع) همه مردم مسلمان بودند و ظاهراً عقاید همه اسلامی بود ولی منافعشان هم تأمین میشد. از چه زمانی تغییر میکند و یک مرتبه 70 نفر شدند؟ مسلمانهای واقعی 70 نفر شدند، آن زمانی بود که عقاید میگفت با حسین بروید، منافع میگفت با حسین نروید. آنجا یک مرتبه دیدیم تمام آن نمازخوانها و روزهگیرها، بینمازها، مذهبیها، همه پی کارشان رفتند! همهشان هم حبّ حسین داشتند. لذا اینجا میگویند حسین، اینها فروختند «شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ،» اینها آخرتشان را مفت فروختند اهل شقاق و نفاق بودند «اللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْنا وَبِیلا،» خدایا تا آخر لعنتشان کن کسانی که برای منافع خودشان حسین را تنها گذاشتند، گفتند اینها چند روز دیگر زندگی کنیم. خب شما چند روز دیگر زندگی کنید بعد با اسهال میمیرید آن را چه کار میکنید؟ اینهایی که نرفتند کربلا شهید نشدند دو – سه ماه بعد یا اسهال گرفتند یا سرطان گرفتند یا اسب لگد زد افتاد مُرد، یا سکته مغزی کرد، کدامتان ماندید؟ همهتان مُردید، همهتان رفتید. همه آنهایی که در کوفه بودند الآن همه هزار و چند صد سال است که مُردند! کی برد کی باخت؟ در این زیارت، خطاب به امام حسین(ع) میگوییم «مُتَّ فَقِیدا وَ عِشْتَ سعیدا» چه زندگی تمیزی داشتی حسین. عِشْتَ سعیداً، تو خوشبخت بودی. نه اینهایی که تو را کشتند «وَ مضیتَّ حلیلا» و چه مرگ زیبایی داشتی حسین «وَ مَضَیْتَ حَمِیدا» و چه ستوده و چه باشکوه از این عالم رفتی، این چه زندگی زیبا و تمیزی بود و چه مرگ زیبا و باشکوهی بود. بعد میگویید که «وَ مُتَّ فَقِیدا مَظْلُوما شَهِیدا» شهید مُردی. مظلوم، تو ظالم نبودی تو مظلوم بودی به کسی ستم نکردی. حقی را پایمال نکردی، مظلوم از این عالم رفتی و چقدر زیبا و نورانی. «أَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ،» حسین جان من شهادت میدهم به پیمانی که با خدا بستی وفا کردی، تو سر تعهد و سوگندت با خدا ایستادی، بقیه نایستادند، همه پیمان بستند ولی هیچ کس نایستاد ولی تو بر سر حرفت ایستادی، «وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ،» تو در راه او با همه وجودت جهاد کردی و فداکاری کردی تا به ملاقات خدا رفتی با سر و صورت خونین و سر بریده، به محضر خدا رفتی. بعد میگوییم و میخواهیم لعن کنیم «فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ،» نفرین بر آنان که تو را کشتند. – خب بس است نفرین بر آنها که تو را کشتند صلوات بفرستیم برویم پی کارمان! – میگوید نه، هنوز کار داریم. دیگر؟ «وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ،» نفرین بر آنها که تو را نکشتند اما حق شما و حق را زیر پا گذاشتند ولو خودشان در کربلا نیامدند شما را بکشند. دیگر چه؟ تمام؟ نه ادامه دارد «وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ،» نفرین بر آنان که آن موقع و بعد از آن تا امروز، شنیدند و جایی بشنوند که ظالم و مظلوم درگیر هستند و بگویند به ما ربطی ندارد. لعنت بر آنها که خودشان در کربلا کسی را نکشتند، کمک هم نکردند اما شنیدند و سکوت کردند، لعنت بر هرکس که شنید و به کمک نیامد و گفت به ما ربطی ندارد ما بیطرف هستیم. شما در لعن و زیارت عاشورا چه میخوانید؟ میگویید لعنت بر آنان که تو را کشتند، لعنت بر آنان که شما را نکشتند ولی اسب آنها را زین کردند. طرف میگفت من نمیخواهم دستم به خون حسین آلوده بشود اما اسب آن را زین میکنم، افسارش را میبندم، میگوید لعنت بر تو. چون اگر تو اسب این را زین نمیکردی یا اگر سکوت نمیکردی، اینها نمیآمدند جرأت نمیکردند نه اسب داشتند که بیایند نه جرأت داشتند. سکوت تو، و زین گذاشتن برای یکی دیگر، و تو که شنیدی که رویت را آن طرف کردی و رفتی، و آن دیگری که گفت ما بیطرف هستیم و به ما ربطی ندارد، و آن دیگری که گفت حسین افراطی است دارد خودکشی میکند، بر همه شما یک جا لعنت. چون همه شما دست داشتید در این که قضیه کربلا اتفاق بیفتد. دقت کردید چه شد؟ عرضم تمام.
این نتیجه را بگیریم که در زیارت اربعین میگوییم «أَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ،» حسین تو را کشتند ولی تو ستون دینی، تو تکیهگاه دین هستی «وَ أَرْکَانِ الْمُسْلِمِینَ،» تو رکن مسلمین و امّت اسلامی هستی. «وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ و...» و شما در زیارت اربعین میگویید حسین و خط حسین تا امام زمان و تا ابد من بیطرف نیستم. این جمله را شما شنیدید که به ائمه(ع) و امام حسین(ع) در زیارت اربعین میگویید حسین «قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ،» قلب من با شماست این از درون من است، من از این آدمهایی نیستم که بیحال و بیطرف هستند قلب من با شماست. دوم این که «وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌة،» فقط در دلم با شما نیستم، کار من هم با کار شما گره خورده است من با شما و کنار شما هستم «وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ،» فقط هم مثل مردم آن موقع حرف نمیزنم همین الآن حاضرم در خط حسین کمک کنم «نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ،» یعنی یاری من همین الآن آماده است من همین الآن آماده حرکت هستم. الآن هزار و اندی از کربلا گذشته، اما من همین الآن حاضرم در کربلاهای امروز، کربلاهای یزیدهای امروز حاضر باشم و در خط حسین باشم، شیعه میگوید ما بیطرف نیستیم من سیاسیام، من مجاهدم، من آمادهام. قضیه کربلا برای هزار و چندصد سال پیش نیست، بعد این شعار را میدهند که شیعه در زیارتها این را بگوید خطاب به اهل بیت، خطاب به امام حسین، میگویید «فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لا مَعَ عَدُوِّکُمْ» من با شما هستم نه با دشمنان شما. بعد یک قدم جلوتر، میگویند نگویید «لا مَعَ عَدُوِّکُمْ» کافی نیست، بگویید «مَعَکُمْ لا غَیرَ معِکُمْ» ما با شماییم ما در خط شماییم ما کنار شماییم نه غیر شما. این یعنی چه؟ نمیشود که ما مثل غیر حسینیها زندگی کنیم ولی هی به حسین بگوییم معکم معکم! معکم یعنی من مثل شما، مثل شهدای کربلا آماده هستم جانم، مالم، آبرویم، همه چیز را میدهم. من مال مردمخور نیستم. معکم معکم یعنی ما اهل رشوه و اختلاس نیستیم. معکم معکم یعنی ما بیناموس نیستیم. خیانت ناموسی به کسی نمیکنیم. معکم معکم ما با شماییم یعنی ما توی بازار کلاه مردم را برنمیداریم، در کار خودم کلاه کسی را برنمیدارم. همه اینها نتیجه و معنای «مَعَکُمْ لا غَیرَ معِکُمْ» است. این خلاصه شعار شیعه خطاب به حسین(ع) و خطاب به مهدی(ع) و خطاب به همه انبیاءو پیامبران است که به آنها میگوییم لعنت بر آنان که با شما جنگیدند و میجنگند. لعنت بر آنها که نگاه میکنند و بیتفاوت هستند و میگوید به ما ربطی ندارد بیطرف هستند. لعنت به آنها که سکوت میکنند، لعنت بر آنها که کمک غیر مستقیم به آنها میکنند. و این که معکم معکم لامع غیرکم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
هشتگهای موضوعی