شبکه یک - 11 شهریور 1401

دولتمردی و کارآمدی (فرافکنی یا مسئولیت پذیری ؟)

نشست(حکمرانی، اقتضائات و اضطرارات) _ بمناسبت "هفته دولت" _ ۱۳۹۷

بسم‌الله الرحمن الرحیم

بحث از کارآمدی است و در باب کارآمدی انقلاب می‌خواهیم بحث کنیم که خب نمونه‌های بسیاری داریم در این 40 سال که از موانع بسیار بزرگ و غیر قابل واقعاً عبور کرد و اگر این انقلاب و این سیستم کارآمد نبود 40 سال زیر شدیدترین فشارهای سیاسی، نظامی، اقتصادی، در داخل و خارج دوام نمی‌آورد. این فشارها به حدی سنگین بود که هرکدام از این‌ها می‌توانست چندتا رژیم را از پا دربیاورد. خود جنگی که تقریباً یک جنگ جهانی بود 8 سال، بچه‌های ما بیش از 20 کشور اسیر گرفتند جنگ جهانی با دست‌های خالی! تروریزمی که 17 هزار نفر را از رئیس جمهور تا نخست‌وزیر تا سبزی‌فروش سر محل را ترور می‌کردند از پس آن برآمد. شدیدترین تحریم‌های اقتصادی شاید واقعاً در طول تاریخ در این 40 سال بوده است. ده‌تا رژیم را با هم سرنگون می‌کرد ولی نتوانستند. علت آن هم این بود که جمهوری اسلامی به مردم وصل بوده و مردم آن را نگه داشتند اگر مردم نبودند ده بار تا حالا سقوط کرده بود. تحریم‌ها، ترورها، جنگ، همه این‌ها یک طرف و انواع و اقسام مشکلات دیگر، آن وقت فقط در این مدت باقی نمانده، بلکه رشد کرد. امروز انقلاب اسلامی در جهان پایگاه‌های مردمی دارد به ایران کسی نمی‌تواند حمله کند چون جنگ جهانی می‌شود چون در ایران در تمام جهان پایگاه دارد حالا در کنار آن رشد اقتصادی، رشد علمی و مسائل دیگری. جمعیت ایران 30- 35 میلیون جمعیت بود صد هزار دانشجو، جمعیت دو برابر شده تعداد دانشجویان ما نزدیک 60 برابر شده است یعنی ما الآن 5 میلیون دانشجو داریم. به لحاظ نظامی ایران یک کشور ضعیف دسته سوم وارد کننده، یک کشور درجه 3 و 4 بودیم، امروز یکی از چهار قدرت اصلی سیاسی جهان هستیم. این‌ها سخنان دشمنان ماست. الآن می‌گویند دنیا به لحاظ سیاسی روی کاکٌل 4تا کشور می‌چرخد که آن 3تا چین، پرجمعیت‌ترین کشور جهان و الآن اقتصاد اول جهان است آمریکا که تکلیفش معلوم است و روسیه وسیع‌ترین کشور جهان است و سوابق هر سه این‌ها مشخص است. ایران یک کشور فسقلی، که در 200 سال اخیر نوکر بوده است با جمعیت کم و وسعت کم نسبت به آن‌ها، چنان تعیین کننده شده که نمی‌توانند در منطقه بدون محاصره قدرت و اراده این‌ها کاری انجام بدهند. به لحاظ علمی و به لحاظ اقتصادی، آمار بحث مختلفی این کارآمدی‌های جمهوری اسلامی را کتاب‌های متعددی است که دوستان می‌توانند آمار آن را دربیاورند ببینند اجمالاً رقم‌ها را ببینید اما یک وقت ما داریم از یک کارآمدی ایده‌آل حرف می‌زنیم. کارآمدی ایده‌آل این است که احساس نکنیم که بخش‌هایی از نظام وظایف‌شان را درست انجام نمی‌دهند به حساب بعضی از بی‌عرضه‌گی‌ها و بی‌حساب و کتابی‌ها، مثل همین قضیه ارز، سکه و از این قبیل. یکسری عقب‌نشینی‌ها مسئله اصلی این است که در این چنین عصری یک چنین کاری، کار فوق‌العاده عظیم بوده است. آن آمار را دوستان زحمت بکشند انواع آما را در اقتصاد، کشاورزی، صنعت، روابط بین‌الملل، به دوستان بدهند این انگیزه را آبیاری و تقویت کنید با مطالعات وسیع و عمیق اسلامی، تاریخی، علمی، اجتماعی، که انشاءالله خودتان را آماده کنید در دو – سه دهه و 4- 5 دهه آینده نسل شماهاست که باید ادامه این مسیر را برود. دوی امدادی را دیدید چطوری است؟ می‌دوند و یک مقداری را یکی می‌رود و آن را تحویل می‌دهدبه نفر بعد، باز او می‌دود تا ببینند نهایتاً ... دقیقاً مسئله نسل‌ها مثل دوی امدادی است. یک نسل از سال 32 – 42 در آن موقع‌ها در صحنه بودند آن‌هایی که مبارز بودند چون همه مردم که مبارز نبودند هیچ وقت نیستند و نخواهند بود همان عده‌ای که اهل مبارزه و جهاد و فداکاری هستند یک نسل از ان موقع بود تا انقلاب، یک نسل هم از حول و حوش انقلاب اسلامی 57 بوده تا الان، نسل سوم به این معنا و به معنای پس از انقلاب نگاه کنید به یک اعتبار نسل دوم. حالا به اعتبارات دیگر این طبقه‌بندی‌ها نیست به یک اعتبار شما نسل چهارم می‌شوید. طبق یک اعتبار نسل دوم، طبق یک اعتبار نسل سوم، حالا به عدد آن کاری نداریم و اجمالاً شما آن بخشی از دوی ماراتن هستید که باید تحویل بگیرید بگویید تا این‌جا آمدید یک نظامی را ساختید گام‌های بلندی برداشته شد یک اشکالاتی هم هست حالا ما این اشکالات را می‌بینیم درست شناسایی می‌کنیم دستاوردهای مثبت را حفظ می‌کنیم اشکالات آن را برطرف می‌کنیم و دستاوردهای بیشتری را هم به آن می‌افزاییم. این کار دوی امدادی شما در این انقلاب اسلامی است که تا ظهور حضرت(عج) باید ادامه داشته باشد.

یک سؤالی این‌جا پیش می‌آید بعضی‌ها فکر می‌کنند همین که هدف مقدس و درست باشد کافی است، مشروعیت می‌آورد، این که شما چقدر عرضه دارید، چقدر کار بلد هستید، چقدر به درد بخورید و کارآمد هستید این‌ها خیلی نقشی در مشروعیت و در حقانیت ندارد! آن‌ها فرع فکر می‌کنند، هدف‌تان درست باشد اما حالا این که دارید مسیر را درست طی می‌کنید در مسیر هستیدیا نه؟ سرعت و دقت‌تان، مثل این که این‌ها خیلی دخلی در مشروعیت ندارد ما می‌خواهیم این فکر را رد کنیم و چون مشهد در محضر امام رضا(ع) هستید ما چندتا از تعابیر ایشان را طرح می‌کنم. دوستان راجع به این‌ها بیندیشند هم در زندگی شخصی و هم در زندگی خانوادگی و هم در زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی. امام رضا(ع) می‌فرماید ارزش هر کس به آن کاری یا چیزی یا صنعتی، مهارتی و هنری است که آن را درست می‌شناسد و ماهرانه و درست و دقیق انجام می‌دهد. یعنی ارزش، به هدف است اما فقط تنها هدف نیست به این که تو چگونه این کار را انجام می‌دهی؟ درست یا غلط؟ پخته یا خام؟ سنجیده یا نسنجیده؟ این هم دخالت دارد. «قِیمَهُ کُلِّ امْرئٍ مَا یُحْسِنُهُ» ارزش هر کسی، هر انسانی، هر سازمانی، گروهی، جامعه‌ای، کاری و چیزی است که آن را خوب می‌داند. حالا این «مایحسنه» دست‌کم دو نوع تفسیر شده که با هم منافاتی هم ندارند به هم مربوط است. «مایُحسنه»، «مایُحَسِنُه» خود «مایُحسِنه» یعنی ارزش تو این است که چه چیزی را خوب می‌دانی؟ برای چه ارزش قائل هستی؟ پس ارزش تو همان‌قدر است. یکی این است. یعنی کسی که تمام عشقش فلان چیز است، فلان کار است، سقف انسانیت و ارزش او همان‌قدر است این به هدف مربوط می‌شود. یکی دیگر به وسیله، روش نیل به هدف مربوط می‌شود و آن این است که «قِیمَهُ کُلِّ امْرئٍ مَا یُحْسِنُهُ» ارزش هر سازمان و گروهی به بیلان کارآمدی اوست به این که چه کاری را درست، دقیق، خوب، به موقع انجام می‌دهد. محکم‌کاری. هر کاری. این جلسه یک کسی می‌گوید من مسئول صوت آن هستم همین کار را باید درست انجام بدهد اصلاً نباید بگوید این کار کوچک است یا مهم است؟ این‌جا 50 نفر نشستند یا 5 نفر یا هزار نفر نشستند هیچ فرقی نمی‌کند این کاری که قبول کردی باید درست انجام بدهی. ارزش هر کسی که در آن کار، کارآمد باشد و درست انجام بدهد و الا درخت بی‌میوه و بی‌اثر و موجود بی‌ثمر می‌شوید. شما اگر در مسیر حق باشید ولی به درد نخورید هیچ مانعی را از سر راه حق برندارید بود و نبودتان یکسان است. خدمت عملی یا خدمت علمی هیچی نتوانی بکنی، به شما بگویند شما به چه درد می‌خوری؟ کدام مشکل امت اسلامی و جامعه و خانواده‌ات را حل می‌کنی؟ فقط مصرف کننده‌ای یا تولید هم می‌کنی؟ فقط طلبکاری یا خودت را بدهکار هم می‌دانی؟ عرضه داری یک کاری به تو می‌سپارند آن کار را درست انجام بدهی؟ ماشین می‌سازی ماشین را خراب تحویل مردم ندهی؟ مقاله می‌نویسی درست مقاله را بنویسی؟ یک مأموریتی را قبول می‌کنی آن کار را درست انجام بدهی؟ می‌گویی من طلبه‌ام خب طلبگی را درست انجام بدهی و درست بتوانی از دین خدا دفاع کنی؟ یا بلد نیستی؟ مهندس می‌شوی مهندس بی‌عرضه و غیر قابل اعتماد. پزشک می‌شوی پزشک خطاکار اگر نگوییم خائن. روفتگری می‌کنی درست رفتگری می‌کنی یا نه؟ هر کاری را درست انجام می‌دهی این یک ارزش اسلامی در مکتب اهل بیت است هر کسی هر مسئولیتی را به عهده می‌گیرد باید آن کار را تمیز، دقیق و درست انجام بدهد. ارزش تو به اندازه این است که کار را درست انجام بدهی یا نه؟ خودت را در عملت نشان بدهی. نقل شده که امیرالمؤمنین(ع) در یک جنگی یک مسئولیتی به یک کسی سپردند گفتند پل را نگه دار نگذار دست دشمن بیفتد اگر آن پل سقوط کند یک عده زیادی شهید می‌دهیم و خطرناک است. گفت آقا چشم. بعد از یک مدتی با لب و لوچه آویزان برگشت گفت آقا ببخشید پل را گرفتند. به چه درد می‌خوری؟ بدم می‌آید از کسانی که مسئولیت آن را می‌پذیرند می‌روند و برمی‌گردند می‌گویند نشد. چرا نشد؟ باید می‌شد؟ چرا ضعف نشان دادی؟ چرا ضعف نشان دادی و دقت نکردی؟ ما هزینه سنگینی را دادیم نشد؟ آقا ما نیت‌مان خوب بود، خب نیت‌تان خوب بود به جای خودش این ارزش دیگری است، درست باید عمل کنید به جامعه، به خودت و دیگران صدمه می‌زنی. کار زشت و فاسد و ستم بنیاد که آن حسابش جداست خود کار باطل است جدا از این که بحث روش آن را بکنیم، این روایت هم به این معنا و تفسیر این روایت حضرت رضا(ع) دارد می‌گوید جدا از هدف که باید هدف‌تان درست باشد روش حرکت به سمت هدف‌تان باید کارآمد باشد. کمترین هزینه و بیشترین فایده باید عاقلانه و دقیق انجام بدهی. کارآمدی معرف توست نشان می‌دهد که تو چه کاره‌ای و چند مرد حلاجی. کارهای بی‌حساب و کتاب و نسنجیده این‌ها ارزشی ندارد ولو در مسیر حق. پول بیت‌المال را هدر دادی، وقت را هدر دادی، نیروها و استعدادها و قدرت را هدر دادی. درست مدیریت نکنید چه در صلح و چه در جنگ چه در سازندگی و چه در هر کاری یک سرمایه‌ای دارد هزینه می‌شود این سرمایه‌ها امانت خدا و امانت مردم است بخصوص اگر جزو بیت‌المال باشد. این کاری که کردی توجیه اقتصادی آن چه بود؟ تو مسئول نظام بانکی هستی نظام بانکی را درست مدیریت کردی؟ تو مسئول گمرک و واردات و صادرات و مبارزه با قاچاق هستی تو آدم باعرضه‌ای؟ درست به وظیفه‌ات عمل کردی؟ اصلاً فرض کنیم دزد هم نیستی آدم سالم و پاکی هستی، عرضه داری؟ پاک بودن لازم است ولی کافی نیست. با عرضه بودن هم لازم است بخصوص آن‌هایی که حوزه و مدیریت و مسئولیت در کشور هستند کارگشایی برای مردم، پیشرفت جامعه، چقدر مهارت و عرضه دارید؟ اهل بیت(ع) می‌فرماید کسی که عرضه ندارد حق ندارد مسئولیت قبول کند. کسی که عرضه دارد ولی می‌داند یکی دیگر هست که عرضه‌اش از او بیشتر است و کارآمدتر است او هم حق ندارد قبول کند باید بگوید که بله من می‌توانم ولی ایشان بهتر و بیشتر می‌تواند. امام رضا(ع) می‌فرماید اگر کار فرهنگی و علمی، سیاسی، اقتصادی، مدیریتی، کشاورزی و صنعتی، را قبول کردید، یعنی هرکسی گفت من این کار را می‌کنم ولی درست انجام نمی‌دهد، امام رضا(ع) می‌فرمایند که تو آدم بی‌ارزشی هستی. ولو هدف تو خوب است نیت تو هم خوب است تو ناکارآمدی، تو به چه درد اسلام و مسلمین می‌خوری؟ اگر جنگ است باید درست بجنگی، پل می‌سازی باید درست بسازی، وسیله‌ای تعمیر می‌کنی باید واقعاً درست تعمیر کنی نه این که طوری باشد که دو روز دیگر خراب بشود. پیامبر(ص) فرمود دارید قبر می‌کَنید باید درست بکَنید که می‌خواهید مرده توی آن بگذارید کرم بیفتد از بین برود قبر را هم باید درست بکَنید. یک وقتی رفتند یکی از اصحاب‌شان را دفن کنند گفتند این قبر را چه کسی کَنده همین‌طوری کج و کوله و زمین را سوراخ کرده است گفت یا رسول‌الله قبر است این حرف‌ها را ندارد می‌خواهیم مرده را توی آن بگذاریم خاک بریزیم برود! رسول خدا فرمود این اصلاً مهم نیست که قبر است یا گهواره است مهم این است که هرکسی هر کاری می‌کند درست و دقیق باید انجام بدهد. کتاب می‌نویسی ادعا می‌کنی من می‌خواهم به این سه‌تا شبهه یا سؤال جواب بدهم باید درست جواب بدهی. مسابقه فوتبال می‌خواهی انجام بدهی باید درست انجام بشود. خود درست و تمیز کار کردن یک ارزش اسلامی است جدا از این که کار درست باشد و هدف آن درست باشد یعنی جدا از این که درستکار باشی باید کاردرست هم باشی. درستکار؛ هدفش درست است. کاردرست کارش هم تمیز و دقیق است. می‌گوید من معمارم، خانه را یک جوری ساختی که با یک لرزش مختصری شکاف بردارد فردا لوله آب آن مشکل پیدا کند پس فردا فاضلاب آن مشکل پیدا کند پس اون فردا فلان مشکل را پیدا کند؟ این به چه درد می‌خورد؟ این معماری ضد اسلامی است. رسول خدا فرمودند مؤمن وقتی یک کاری را انجام می‌دهد آن کار را درست و تمیز و محکم و حکیمانه انجام بدهد. که حتی غیر مسلمان می‌خواهد یک جنسی را بخرد بگویند برویم از مسلمان‌ها بخریم این‌ها کارشان درست است. الان دیدید می‌گویند ما باید جنس فلان‌جا را نگیریم جنس فلان‌جا را بگیر! باید یک کاری کنید که همه دنیا بگویند اگر می‌خواهید جنسی بگیرید جنس ایرانی بگیرید، تولید داخلی تولید ایرانی بگیریم. چرا نمی‌گیرد؟ چون می‌گوید سرهم بندی است درست کار نکردند هرچه می‌گیری دو هفته بعد خراب است. این را می‌گویند کارآمدی.

امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمودند که انسان را در پرتو کارشان بشناسید. هرکس هر کاری می‌کند. نظافت، آشپزی، مهندسی، پزشکی، آخوندی، هرکس هر کاری می‌کند درست انجام بدهد فرمودند «الناس أبناء ما یحسنون» مردم را به غیر از این به پدر و مادرشان و اصل و تبارشان منسوب می‌کنید و می‌شناسید به محصول کارشان بشناسید. آدم‌ها را می‌خواهید ارزشگذاری کنید بگو چه کاره‌ای؟ می‌گوید فلان کار، بگو باریک‌الله مفت‌خور نیستی بیکار نیستی یک حرفه‌ای داری اما حالا می‌خواهم ارزشگذاری کنم، ارزش اول این است که بیکار نیستی و زحمت می‌کشی. باریک‌الله. ارزش دوم این که این کاری که انجام می‌دهی درست انجام می‌دهی یا بنجل تحویل مردم می‌دهی؟ فرمودند بشریت، مردم،‌ فرزندان آن کاری هستند که درست انجام می‌دهند. فردا شما هر کدام هر شغلی پیدا می‌کنید یادتان باشد اگر مسلمان و شیعه اهل بیت هستید باید شما را هم کاردرست بدانند و هم درستکار. هم بگویند این حرام‌خور نیست، دروغگو و خائن نیست و هم بگویند این ماهر و باعرضه است. وقتی می‌گوید فلان کار را انجام می‌دهم قطعاً کارش را درست انجام می‌دهد و کم نمی‌گذارد و در آن تخصص واقعاً متخصصانه و ماهر عمل کنید. شما همین‌طور که فرزندان پدرتان هستید فرزندان کارتان هم هستید. شما را از روی کارتان می‌شود شناخت بگویند آن بی‌عرضه است یا بگویند هم متخصص و هم متعهد است. نه این که بگویند مثلاً این را کجا خواندی؟ بگویند از مقاله فلانی، بعد بگویند فلانی که حرف‌هایش حساب و کتاب ندارد همین‌طوری می‌پراند. یا بگویند نه توی صحبت‌های فلانی بود، بگویند او حساب شده حرف می‌زند هرچه می‌گوید مدرک دارد و مطالعه کرده است. ماست‌بند است، این از کدام لبنیاتی گرفتی؟ از فلان، او آدم درست و صادق و شریفی است هم حلال خور است و هم ماست‌بندی را خوب بلد است. این یکی نه، همین‌طوری هچل‌هف است. پس یک ارزش را الآن فهمیدیم که خیلی روی آن حساس شاید نبودید فکر می‌کردید اسلامی بودن همان نماز زیارت و روزه است. و این که هدف‌تان درست باشد کارتان حرام نباشد فقط این است، بله این‌ها هم هست ولی فقط این‌ها نبود. یک ارزش دیگر هم هست و آن این که کار را باید متخصصانه و دقیق و علمی انجام بدهید نه غیر علمی. سرهم بندی، بسازبفروشی، این‌طوری نه. درست. وقتی می‌گویید این کار گارانتی دارد و تا شش ماه این کار را ضمانت می‌کنم واقعاً تا 6 ماه باید ضمانت کنید وقتی می‌گویید من این قطعه را روی ماشین یا دستگاه شما گذاشتم باید واقعاً گذاشته باشید می‌گویید این جنسش این است نه آن، واقعاً باید این باشد نه آن، و الا کاسبی‌ات حرام است و جزو مکاسب محرمه است. مکاسب محرمه فقط شغل خاص نیست همه شغل‌ها می‌توانند جزو مکاسب محرمه باشند. همه شغل‌های حلال یعنی شغل‌های محلله یک شاخه حرام هم دارند یعنی مکاسب محرمه. آخوند بی‌دین داریم آخوند متدین داریم. پزشک هم همین‌طور است پزشکی دو جور است پزشکی مشروع و پزشکی نامشروع، با جان مردم تجارت می‌کند، سرهم بندی می‌کند، اصلاً کاری ندارد این داروهایی که تو می‌نویسی و می‌گویی این بااعصاب و جان این چه کار می‌کند یک پزشک دقیق بررسی می‌کند و دقیق به حرف بیمارش گوش می‌کند و یک پزشک هم اصلاً به صورت بیمارش نگاه نمی‌کند و یک لحظه هم به حرف‌هایش گوش نمی‌دهد. می‌خواهد زود یک ویزیتی بکند و پولی بگیرد و بعدی! پس همه شغل‌ها همه مکاسب هم محلله دارند و هم محرمه دارند یعنی حلال و حرام دارند غیر از این که شغل‌هایی هست که اصل آن اساساً حرام است. پس آن بحثی که به آن کارآمدی می‌گویند دوستان توجه داشته باشند که کار کیفی در هر سطح کار و هنر، کیفیت کار از کمیت کار مهمتر است. ببنیید این هم یک اصل دیگر اسلامی و قرآنی است. مهم نیست چقدر شما نماز خواندید مهم این است که چطور نماز خواندید حتی در عبادت. کیفیت از کمیت مهم‌تر است قرآن کریم وقتی دارد عمل صالح و عمل نیک را سبک زندگی درست را بیان می‌کند و می‌گوید ملاک امتحان انسان‌هاست می‌گوید عمل خوب نمی‌گوید عمل زیاد. می‌گوید آن معیاری که نشان می‌دهد چقدر به خداوند نزدیک هستید آن است که اعمال شما چقدر درست است نمی‌گوید چقدر زیاد است؟ مثلاً این آیه کریمه «الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزیزُ الْغَفُورُ» (ملک/ 2)؛ خداوند دارد خودش را معرفی می‌کند او که زندگی و مرگ را آفرید در ضمن یادشان می‌آورد که مرگ یک واقعیتی است آفریده می‌شود مرگ نیستی نیست اگر مرگ نابودی است که نابودی را که خلق نمی‌کنند موجود و یک چیزی که هست را خلق می‌کنند بعضی‌ها فکر می‌کنند ما حیات داریم و مرگ هم یعنی عدم‌الحیات. فکر می‌کنند مردگی یعنی نه زندگی. نه آقا مردگی هم یک موجود است مرگ یک واقعیتی است مرگ نیستی نیست که بگویید مگر نیستی را هم خلق می‌کنند اتفاقاً به همین است « الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ» او که مرگ را خلق کرد او که زندگی را آفرید. تازه اول هم مرگ را می‌گوید. مرگ را خلق کرد. زندگی را خلق کرد پس این یک نکته که مرگ را هم خلق کرد نابودی یعنی هیچ. هیچ را که خلق نمی‌کنند هیچ نیست که بخواهد آن را خلق کند. مرگ را خداوند خلق کرد یعنی مرگ یک چیزی است مرگ یک چیزی مثل زندگی و یک سبک دیگری و یک واقعیت است. مرگ به معنی نابودی نیست چون نابودی را خلق نمی‌کنند یعنی بگوید ما هیچی را خلق کردیم! هیچی چیست که خلق کردیم! مرگ نابودی نیست و الا خلق نمی‌شد. این یک نکته حاشیه‌ای.

حالا بعدش می‌فرماید چرا خداوند زندگی و مرگ را خلق کرد؟ چرا شما را می‌آورد و می‌برد؟ یکی از فلسفه‌هایش این است که «لِیَبْلُوَکُمْ» تا امتحان پس بدهید. که چی؟ نشان بدهید و برای خودتان و برای حقیقت شما روشن بشود و بشکفد که چی؟ «أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً » کدام‌تان بهتر عمل می‌کنید؟ نمی‌گوید «أَیُّکُمْ أَکثرُ عَمَلاً ». کدام‌تان بیشتر عمل می‌کنید؟ بلکه می‌گوید کدام‌تان بهتر عمل می‌کنید؟ اصلاً خداوند فلسفه مرگ و زندگی را می‌فرماید که اولاً مرگ و زندگی را هر دو را خلق کردم، مرگ نابودی نیست ثانیاً هدف این است که شما باید در این کوره پخته شوید معلوم می‌شود کدام‌تان بهتر عمل می‌کنید نه بیشتر. سبک زندگی‌تان درست‌تر است. این که همین‌طوری بی‌حساب و کتاب به کارهای مختلف دست زدن و عقل ریختن بدون این که عقل باشد و بدون این که برنامه‌ای داشته باشیم نمی‌توانیم بفهمیم چه چیزی ارزش چه را دارد؟ بدون محکم‌کاری، بدون اصولی کار کردن خداوند این را از ما نخواسته است. می‌فرماید هر کاری می‌کنید درست انجام بدهید قبل از این که زیاد انجام بدهید. به درست بودن آن بیندیشید بعد به زیادی‌اش. و در تفسیر همین آیه روایت از امام صادق(ع) است که فرمودند این‌جا که می‌فرماید «أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً» مقصود پرکاری و بیشتر کار کردن نیست یک کسی ممکن است ده برابر کار کند ولی آن ساختمانی که می‌سازد و بنا می‌کند با یک فوت بریزد. یک کسی هست کمتر، حساب‌شده و دقیق کار می‌کند ارزش این دومی بیشتر است با این که اولی بیشتر عرق ریخت. بیشتر پول خرج کرد بیشتر زحمت کشید. اما امام صادق(ع) فرمودند این‌جا مقصود عمل بیشتر نیست بلکه عمل درست‌تر و بهتر است هم به لحاظ نیت و هم به لحاظ کیفیت. یک تعبیر دیگری که امام رضا(ع) در باب کارآمدی عرض کننم پدرم جدم علی(ع) فرمود که – یعنی تشیّع و اسلام این است - «مَن عَتَبَ عَلى الزمانِ طالَت مَعتَبَتُهُ» این‌هایی که می‌نشینند مدام به روزگار فحش می‌دهد که ای تف به این روزگار، ای خاک بر سر این دوره، این عصر! ای زمانه بی‌شرف ما با چه کردی! فرمود که «طالت معتبته» بنشین همین‌طوری از زمان عیب‌جویی و ناله کن تا بمیری! این هم یک جوابی است بعضی‌ها را دیدید می‌گوییم مثلاً چرا این‌طوری عمل کردی؟ می‌گوید ای بابا توی این زمانه، توی این دوره، این حرف‌ها برای دوره‌های دیگری بود قبلا‌ها این‌طوری بود. می‌گوییم چرا مال مردم را خوردی؟ می‌گوید ای بابا نفست از جای گرم درمی‌آید. یک غلطی می‌کنیم بعد می‌گوییم گور پدر زمانه! ای تف بر این سرنوشت! تف بر این شرایط! آقا موقعیت خراب است! جامعه خراب است! تو خرابی. در همین جامعه یک کس دیگری دارد درست عمل می‌کند اگر جامعه علت آن بود چرا پس او آدم و درست است و تو نادرستی؟ ای پدر فلک بسوزد! پدر خودت بسوزد چرا پدر فلک بسوزد. امام رضا(ع) می‌فرماید چیه که همین‌طوری نشستید تنبل، بی‌عرضه، کم‌کار، بدون دقت، همین‌طوری مفت‌خوری نشستید بعد هم مدام به زمانه فحش می‌دهید؟ ای روزگار با ما چه کردی! تو با روزگار چه کردی! روزگار بدبخت چیه؟ تو با روزگار چه کردی؟ یک کسی آمد جلوی پیامبر فحش داد فحش‌های ناموسی به دنیا داد!‌ پیامبر اکرم(ص) فرمودند چه می‌گویی؟ گفت آقا به دنیا فحش می‌دهیم دنیا که بد است. فرمودند «لا تسبُّ الدنیا» به دنیا فحش نده اگر یک کسی این وسط غلطی کرده خودت کردی. دنیا چیه؟ دنیا یک فرصت است. دنیا یک زمینه است که به تو دادند یکی از این فرصت استفاده می‌کند بهشت می‌رود و یکی از این فرصت بد استفاده می‌کند و به جهنم می‌رود. یکی در همین زمانه و فرصت و روزگار رشد می‌کند و یکی هم سقوط می‌کند. به زمانه فحش می‌دهی عوض این که به خودت فحش بدهی؟ ای تقدیر! این فلک! قضا و قدر با ما چه کردی؟ «مَن عَتَبَ عَلى الزمانِ طالَت مَعتَبَتُهُ» این‌هایی که مدام می‌نشینند تنبلی و مفت‌خوری و بی‌فکری و بی‌برنامه‌گی و راحت‌طلبی و بی‌دقتی می‌کنند بعد چوبش را می‌خورند بعد به روزگار و سرنوشت فحش می‌دهند. حضرت رضا(ع) فرمودند طالت معتبته، تا آخر بنشین فحش بده سرزنش کن و تقصیر این و آن بینداز. یک کسی آمد از یاران امام هادی(ع) شیعه هم بود، تا رسید به امام هادی(ع) گفت چه روز گندی بود امروز! امام هادی(ع) فرمودند چه شده؟ به روز و به زمان فحش می‌دهی؟ گفت نه آقا یک روز نحسی بود، صبح آمدم پیراهنم به در گیر کرد پیراهنم پاره شد آمدم یک گاری به من خورد باز آمدم فلان کار را بکنم دستم لای در گیر کرد یک روز گند و نحسی امروز بود.  امام هادی(ع) فرمودند که شما شیعه ما هستید؟ گفت بله آقا ما جزو ارادتمندان و شیعیان شما هستیم. فرمود شیعه این‌طوری حرف نمی‌زند، هیچ روزی نحس نیست. تویی که نحسی. هر روزی که تو در آن روز نحسی می‌کنی آن روز نحس می‌شود. آقا سیزده روز نحس است، تو نحسی که در سیزده کار نحس کردی. یعنی چه سیزده روز نحس است هیچ روزی نحس نیست. روزهایی که نحس شدند روزهایی بودند که یک عمل نادرستی از انسان در آن روز سر زده و برای همین نحس شده, ایام‌الله چرا ایام‌الله هستند؟ خود روزها یک خصوصیتی دارند که این روز خوب است و آن روز نحس است؟ نه. چرا ایام‌الله، ایام‌الله شدند؟ چون در آن روزهای خاص کارهای خوب و الهی انجام شده است. مثلاً می‌گوید روز عبور بنی‌اسرائیل از نیل و غرق شدن فرعون در آب ایام‌الله و یک یوم‌الله است. چرا؟ بخاطر اخلاص و آن فداکاری و آن اعتماد به خداوند. عاشورا یوم‌الله است. چرا؟ بخاطر عاشورایی‌ها، نه این که روز محرم خودش یا نحس است یا یوم‌الله است زمان، ظرف است خودش نه نحس است و نه مبارک است. زمان با فعل آدم‌ها یا مربوط به رشد انسان‌هاست که یا نحس می‌شود یا روز ملعون یا روز مبارک می‌شود. خود زمان و مکان، مستقلاً و ذاتاً نه ملعون است نه مبارک است بدون هیچ ارتباطی با سعادت انسان. خب امام رضا(ع) فرمودند ما این فرهنگ را قبول نداریم می‌نشینید وظیفه‌تان را انجام نمی‌دهید، درست کار نمی‌کنید بعد شکست می‌خورید توی اقتصاد ورشکست می‌شوید مغزت را به کار نمی‌اندازی. برنامه درستی نداری، امانتدار نیستی دشمن‌تراشی می‌کنی و... همه خطاها را انجام می‌دهی بعد ورشکست می‌شوی و شکست می‌خوری بعد می‌گویی خاک بر این روزگاران باد دوره، دوره بعدی است. این روزگار و این زمانه زمانه کثیفی است. امام رضا(ع، فرمود که زمانه کثیف نیست زمانه بخاطر کار شماهاست که یا کثیف است یا تمیز است. این عصر نفرین شده است! این قرن مبارک است! برای چه مبارک است؟ برای چه نفرین شده است؟ این‌ها را دقت کنیم که خیلی‌ها در زبان ما و شما هست و فکر می‌کنیم این‌ها پایه‌های دینی دارد. نه. حضرت رضا(ع) فرمودند که زمان بستر تحول است، زمان مادر دگرگونی‌هاست، زمان یک موقعیت است، مکان یک موقعیت است. نوع کنش و واکنش ما و شماست که آن موقعیت را ممکن است یوم‌الله یا روز نحس کند. و الا نشستید نه برنامه‌ریزی نه کار، آمادگی ندارید، خوشخیال، خواب‌زده! دیدید بعضی‌ها می‌گویند آقا دارد فلان کار می‌شود می‌گوید نه خودش درست می‌شود! امام رضا(ع) می‌فرماید هیچی خودش درست نمی‌شود تو باید درست شوی یا درستش کنی. خوش خیالی؟ سیل دارد می‌آید این هم وسط مسیرش نشسته می‌گویند الآن سیل می‌آید این‌ها را می‌برد بعد سیل می‌آید آن‌ها را از بین می‌برد بعد می‌گوید ای تف به این سیل! ای خاک بر دهانت ای آسمان این‌قدر باریدی تا ما غرق شدیم. خاک بر سر تو خاک بر سر. خاک بر سر تو، باران دارد می‌آید دارند می‌گویند این‌جا در مسیر است در مسیر سیل هستی می‌روی می‌گویی انشاءالله خودش درست می‌شود بعد هم که سیل می‌آید به آن آب‌ها فحش می‌دهی؟ خب یک ملت با شعور همان آب را به سد تبدیل می‌کند و پشت سد آن‌ها را نگه می‌دارد و با آن‌ها زمین‌هایش را آباد می‌کند یک جامعه‌ای هم می‌ایستد تا سیل بیاید آن‌جا و تمام زندگی‌اش را از بین ببرد بعد می‌ایستد به سیل و زمان و قضا و قدر فحش می‌دهد. حضرت رضا(ع) فرمودند که خوش‌خیال و خواب‌زده نباشید برنامه داشته باشید و فکر کنید توکل هم بر خدا بکن. شکست می‌خورد آن ملتی که مدام می‌گوید زمانه خراب است. بعد هم یک چیزی به شما بگویم دیدید بعضی‌ها می‌گویند این حرف‌ها برای این دوره‌ها نیست. می‌گوییم چرا رشوه گرفتی؟ می‌گوید آقا روزگار است! تو رشوه گرفتی تقصیر روزگار است؟ شرایط این‌جوری است! حالا جالب است بعضی‌ها می‌گویند این قدیم‌ها بوده که می‌توانستند این کارها را نکنند اما الآن دوران مدرنیته است و شرایط عوض شده است! حالا من 1300 سال پیش روایت است طرف همین حرف‌ها را می‌زند که الآن ما می‌گوییم. امام(ع) به طرف می گوید شنیدم رفتی فلان غلط را کردی برای چی؟ می‌گوید آقا من نمی‌خواستم شرایط این‌طوری بود! زمانه این‌طوری شده! 1300 سال پیش طرف می‌گوید که زمانه این‌طوری اقتضاء می‌کرده است آن قدیم‌ها بود که می‌شد این کارها را نکرد ولی الآن مگر می‌شود دروغ نگفت؟ آقا می‌شود توی بازار رفت دروغ نگوید؟ الآن توی این زمانه؟ بروی توی سیاست کلاهبرداری نکنی؟ این زمانه می‌شود؟ خب آقا 1300 سال پیش هم همین حرف‌ها را می‌زدند و آن زمانه را می‌گفتند. بعد سه هزار پیش هم باز همین حرف‌ها را به پیغمبرهای قبلی همین‌ها را می‌گفتند همان زمان‌ها هم می‌گفتند زمانه خراب شده، زمانه خراب شده چیه؟ این حرف‌ها را همیشه می‌گفتند. آقا زمانه ظرف است مظروف آن را تو داری تهیه می‌کنی. آن وقت به ظرف فحش می‌دهی؟ تو توی ظرف زهر ریختی خوردی، بعد بگویی این ظرف کثیف! تو کثیف هستی که برداشتی توی ظرف تمیز سم ریختی. به ظرف فحش می‌دهد. خیلی جالب است. دیدید بعضی‌ها، گاهی اوقات خودم هم این کار را کردم نگاه نمی‌کنم پایم به صندلی خورده، برمی‌گردیم به صندلی فحش می‌دهیم! من خودم چند بار تا حالا به صندلی فحش دادم. مثلاً وقتی پایم وسط اتاق به یک چیزی می‌خورد می‌گویم چه کسی این را این‌جا گذاشته؟ بعد اگر یکی دیگر پایش بخورد می‌گویم مگر کوری این را نمی‌بینی؟ در حالی که او همان کاری را کرد که من کردم! خودم وقتی پایم به یک چیزی می‌خورد می‌گویم این لیوان را چه کسی این‌جا گذاشته است؟ بعد لیوان را برنمی‌دارم می‌گذارم همان‌جا بماند فقط یک مقدار پایم را ماساژ می‌دهم به دیوانه فحش می‌دهم بعد آن‌جا می‌نشینم همان‌جا، بعد نفر بعدی که پایش به لیوان می‌خورد می‌گویم مگر کوری جلوی پایت را نگاه نمی‌کنی؟ ما این‌جوری هستیم همه مسئول هستند غیر از من. آدم خوبه من هستم. شما توی جامعه خودمان ببینید پیش هرکسی می‌رویم می‌نالد. نانوا نان سوخته خمیر به شما می‌دهد می‌گوییم چرا این‌طوری است؟ می‌گوید ای آقا. رفتیم ماشین بنزین بزنیم بنزینی این‌طوری است، به بنزینی می‌گوییم شما باید این‌قدر می‌ریختید چرا این‌قدر ریختید؟ ای آقا دلت خوشه توی این زمانه! ما رفتیم فلان کار را بکنیم بچه‌ام را بیمارستان بردم دکتره فلان کار را کرده! به دکتره می‌گوییم چرا این‌طوری مریض می‌بینی این بچه کوچک احتیاج به عمل جراحی نداشت چرا جراحی‌اش کردی؟ برای پول! ای آقا دلت خوشه. توی این شرایط، توی این جامعه و این زمانه خراب! من رفتم فلان کار را بکنم لاستیک ماشین بگیرم قیمتش فلان‌قدر شده. به آن لاستیکی می‌گویی بعد دوباره او به نانوا فحش می‌دهد! خب همین‌طوری دور خودتان بچرخید. همه مسئول هستند غیر از من! امام می‌گفت با هر کسی حرف می‌زنید به جای این که کاری که خودش مسئول آن است درست انجام بدهد می‌گوید دیگری کارش را درست انجام نمی‌دهد! اگر هر کسی که مسئول کار خودش هست کارش را درست انجام بدهد همه کارها درست انجام شده است. درست است؟ بیکارگی، مفت‌خوری، بی‌برنامه‌گی، تنبلی، راحت‌طلبی، فرصت‌ها را از دست دادن، بی‌برنامه جلو رفتن در مسائل شخصی، خانوادگی، اجتماعی، مدیریتی، حکومتی، اعتماد به زمان. دارد فلان اتفاق می‌افتد ممکن است مسئله تاخیر ازدواج اتفاق بیفتد، اعتیاد می‌شود، این‌طوری می‌شود، نه آقا زمان خودش، خودش درست می‌شود! خودش درست می‌شود؟ خودش خراب می‌شود. امام رضا(ع) فرمودند: « مَن وَثِقَ بِالزَّمانِ صُرِعَ» هرکس به زمانه اعتماد کند و به گذر زمان اعتماد کند و بنشیند و بگوید خودش درست می‌شود صرع؛ صرع یعنی با سر زمین می‌خوری. دست روی دست بگذار تا به تو بگویم. هی بگو چیزی نمی‌شود مهم نیست حل می‌شود. حالا به تو می‌گویم چطوری حل می‌شود! باید آن را حل کنی. به سرعت دارد فرصت‌ها از بین می‌رود. این روایت‌ها را گوش کنید دقیقاً این‌ها باید مبنای زندگی‌مان باشد. «إنَّ مَن عَرَفَ الأیّامَ لم یَغفُلْ عنِ الاستِعدادِ» هر کس دوران و روزگار و زمانه را درست بشناسد هیچ وقت غافل نخواهد شد از آمادگی برای هرچه که اتخاذ کرده. باید برای هر چیزی آماده باشید. آن مدیر بگوید ما نمی‌دانستیم یک مرتبه ارز این‌طوری می‌شود یک کسی می‌آید دو تُن سکه به او می‌دهند فلان می‌شود ما نمی‌دانستیم این‌طوری می‌شود! خب شرعاً شما حق مدیریت نداشتی، غاصب هستی، کسی که درست مدیریت بلد نیست زمان را نمی‌شناسد غفلت می‌کند شرایط را درست نمی‌شناسد معلوم است که آماده نیست. چوبش را یک ملت باید بخورند. رسانه، نظام تعلیم و تربیت، خانواده، همه و همه باید زمانه را بشناسند. دقت کنید باید بتوانید پیش‌بینی کنید. من عرف ایام، یعنی کسانی که شرایط زمانه را بشناسند و پیش‌بینی کند که با این روالی که می‌رویم پنج سال دیگر در خانواده من یا در جامعه یا در بازار یا این‌جا و آن‌جا ممکن است چه اتفاقی بیفتد؟ آماده باش. استعداد یعنی آمادگی. یعنی آماده شدن یک واجب شرعی است کارآمدی یعنی این. همین مدام به زمان فحش می‌دهید؟ امام(ع) می‌فرماید زمان بزرگترین معلم است درست گوش کنید ببینید زمان به شما چه می‌گوید؟ «لَم یَعقِلْ مَواعِظَ الزَّمانِ مَن سَکَنَ إلى حُسنِ الظَّنِّ بالأیّامِ». هرکسی یا هر ملتی یا هر فرد یا خانواده یا مدیریتی نشست و به زمان اعتماد کرد و گفت هر کار شد، شد خودش خوب می‌شود و خودش بدون برنامه و عمل ما درست می‌شود! هرکس چنین چیزی را بگوید او از این ناحیه تعطیل است، لم یعقل؛‌ مخ و عقلش را تعطیل کرده است زمان دارد تو را موعظه می‌کند تو به زمان فحش می‌دهی؟ درست نگاه کن زمان دارد با تو حرف می‌زند. زمان دارد به تو نشان می‌دهد که چه اتفاقاتی می افتد اگر این‌طوری عمل کنی و چه اتفاقاتی نمی‌افتد اگر آن‌طوری عمل کنی دارد به تو موعظه می‌کند تو گوش نمی‌کنی و عقلت را به کار نمی‌اندازی آن وقت به زمان فحش می‌دهی؟ یک کسی آمد پیش امام(ع) گفت آقا این دنیای نجس همه را بیچاره کرده، همه را آلوده کرده، همه را فریب داد. امام(ع) گفتند دنیا شما را فریب داد یا شماها خودتان خودتان را فریب دادید؟ مگر دنیا قبرستان‌هایش را به شما نشان نمی‌دهد؟ مگر بیمارستان‌ها را نشان نمی‌دهد؟ کدام یکی از شما قبرستان را ندیدید؟ کدام یکی‌تان دیدید که کسی تا حالا نمرده و نمی‌میرد؟ دنیا به شما دروغ گفت؟ از دنیا راستگوتر کسی و چیزی هست؟ همه چیز را به شما دنیا دارد می‌گوید تو خودت را به آن راه زدی. دارد می‌گوید ممکن است مرگ هر لحظه بیاید، بیماری و گرفتاری هر لحظه ممکن است بیاید. در مسیر حق از فرصت‌ها درست استفاده کن زمان دارد شما را موعظه می‌کند. دنیا شفاف و صادقانه همه چیز را به شما گفته است. گفته ببینید این پول‌دار قدر ظلم کرد تا به این ثروت حرام رسید؟ بعد هم ببینید چطوری مُرد! خب دارد به شما می‌گوید زمانه که موعظه‌ات می‌کند و دنیا هم دارد همه چیز به تو می‌گوید تو خودت را به آن راه زدی بعد بگویی خاک بر سر این دنیا! فرمود «لاتسبّ الدنیا» چرا به دنیا فحش می‌دهید؟ عقل‌تان را به کار بیندازید. فرمودند هرکسی احساس آرامش کند مَن سَکَنَ إلى حُسنِ الظَّنِّ بالأیّامِ؛ ‌به روزگار و زمانه حسن ظن داشته باشد بگوید آقا مهم نیست برنامه‌ای نداشته باش، لازم نیست تو کارآمد و باعرضه باشی خودش خوب می‌شود فرمود کسی که این‌طوری حرف می‌زند مدیریتی که این‌طوری حرف می‌زند حوزه و دانشگاهی که دارد این‌طوری حرف می‌زند او لم‌یعقل؛ زمان دارد موعظه‌تان می‌کند تو در این موعظه‌ها نمی‌اندیشی. با خوش گمانی و خوش خیالی زمان دارد با تو حرف می‌زند خودت را به آن راه زدی. بعد می‌گویی زمانه ما را فریب داد تو خودت را فریب دادی. تو سرمایه‌های نقد و حاضری که داری، تهدیدهایی که هست تو نمی‌بینی، فرصت‌ها را نمی‌بینی، برنامه داری هی امروز و فردا می‌کنی بعد می‌گویی دنیا خراب است. پیامبر اکرم(ص) به ابوذر فرمودند «یا أبا ذَرّ، إیّاکَ و التَّسویفَ بِأمَلِکَ، فإنَّکَ بِیَومِکَ و لَستَ بما بَعدَهُ، فإن یَکُن غَدٌ لکَ فَکُن فی الغَدِ کما کُنتَ فی الیَومِ، و ان لم یَکُن غَدٌ لکَ لَم تَندَمْ على ما فَرَّطتَ فی الیَومِ.» ای ابوذر در این تله نیفتی که یک کاری باید انجام بدهی بگویی الآن نمی‌شود حالا فردا، حالا پس فردا، تسویف، یعنی مدام سوف سوف کردن بعداً بعداً. هیچ کاری را عقب نینداز، کارهایت را جلو بینداز. یک ملت تنبل، یک سیستم مدیریتی تنبل که کار امروز را مدام به فردا می‌اندازد پیامبر اکرم(ص) فرمودند: فإنَّکَ بِیَومِکَ و لَستَ بما بَعدَهُ، تویی و امروز. امروز را از دست نده، از فردایت هیچی نمی‌دانی. فردا برای تو نیست، فردا در اختیار تو نیست برای تو نیست تو فقط یک امروز را داری. یک کاری را داری می‌گویی انجام می‌دهم صبح است می‌گویی عصر انجام می‌دهم، ناکارآمدی یعنی این. مدیریت اسلامی می‌گوید کاری که گفتی صبح باید صبح انجام بدهی. اگر کاری که قرار بود صبح انجام بدهی انداختی عصر بعد کار عصر به شب می‌افتد و شب به صبح، یک تنبلی سلسله تنبلی‌ها را دامن می‌زند کل کارهایت عقب می‌افتد. سبک زندگی اسلامی اهل بیتی یعنی زبر و زرنگ و تیز. آگاه، عاقل، برنامه‌ریز، دقیق، جدی، منظم، پیگیر، پاسخگو و بانشاط. فرمودند یکی از علائم نفاق افسردگی است هرکسی را می‌بینید کسل است انگیزه ندارد این منافق است. منافق یعنی چی؟ یعنی ظاهراً می‌گوید من مسلمان هستم ولی مسلمان نیست. مسلمان همیشه با نشاط، همیشه دارد یک کاری انجام می‌دهد. مثل این فیلم حضرت یوسف(ع) صحنه‌‌ای بود بعد دیدم روایت هم هست، نشان می‌دهد که حضرت یوسف(ع) در زندان، که تازه به او گفتند باید تا ابد هم این‌جا باشی یک مشت آدم‌های فلان بودند بعد می‌بیند زندان کثیف است تار عنکبوت بسته، آن طرفش آب افتاده، این زندانی‌ها همه همین‌طوری کسل و خمود نشستند، حضرت یوسف(ع) انگار که آن‌جا زندان نیست تا رسید – نشاط ایمانی – گفت خب شروع کنیم تمیز کنیم تار عنکبوت را تمیز کن آن‌جا را پاک کن این‌جا را مرتب کن، تمیز کن، یک مرتبه یک زندان مرده‌خانه قبرستان را مثل گلستان زندگی کرد زندان باشد باید تمیزش کنید. زندان باشد تمیزش می‌کنم، مرتب، شفاف با همه امکانات موجود، با روحیه بالا و با نشاط. این مؤمن می‌شود. منافق در روایت می‌فرماید تا یک مشکلی پیش می‌آید اول تنبلی، بی‌عرضه‌گی، ناکارآمدی. برو بابا حال داری. بلند شو فلان چیز ممکن است نشتی کند بعد می‌گوید نه خودش درست می‌شود بعد یک مرتبه روی این‌ها آوار می‌شود می‌گوید تف بر این زمانه! تف بر این روزگار! ای خدا! برای ما زندگی درست شد برای بقیه هم زندگی درست شد ما زندگی کردیم بقیه هم زندگی کردند! این عدالت است؟ این درست است؟ خب عمو او اگر جای تو بود بلند می‌شد این کار را درست می‌کرد تو اگر جای او بودی شش ماه دیگر آن را هم خراب می‌کنی مشکل از توست. او اگر جای تو بیاید و تو جای او، شش ماه دیگر دوباره او جای توست تو جای او! شاد، امید. ما مأمور به تکلیف هستیم نه نتیجه. توکل. نه شک می‌کند نه خسته می‌شود نه مأیوس می‌شود نه می‌ترسد نگاه هم نمی‌کند که چه کاری است. مثلاً بگوید آقا حالا تمیز کردن دیوار و در این‌قدر مهم است؟ بله آقا. خداوند نگاه می‌کند کدام‌تان «ایکم احسن عملا» کدام‌تان درست عمل می‌کنید. نه این که چه کسی عملش پرسروصداست، خیلی پولش بالاست و جمعیتش زیاد است اصلا مهم نیست برای چند نفر و چه کاری؟ این شعار یادتان باشد عرضه، دقت، کارآمدی.

رسول خدا(ص) فرمودند: « إنَّکَ بِیَومِکَ و لَستَ بما بَعدَهُ،» تویی و امروزت. امروز را جدی به کارت بچسب. نگو حالا که چی، این این‌جا باشد یا آن‌جا باشد چه فرقی دارد؟ چرا فرق دارد. اصالت دنیا نه ولی اصالت تکلیف بله. شک، افسردگی، ترس، یأس، تنبلی، گشادبازی، راحت‌طلبی، عیاشی، بعد هم زود افسردگی، ای خدا نمی‌شود نه من می‌دانم نمی‌شود. تو که می‌دانیم نمی‌شود با تو معلوم است که نمی‌شود. تو نمی‌توانی. مظهر ما نمی‌توانیم است! تو نمی‌توانی راست می‌گویی بیخود آمدیم تو نمی‌توانی. مؤمن هیچ وقت نمی‌گوید ما نمی‌توانیم درست برنامه‌ریزی می‌کند بعد هم می‌گوید می‌توانیم.

پس به زمانه وا دادن و تکیه دادن و این که هرچه شد شد، صُرعَ؛ با سر زمین می‌خورید چه در کار دنیا و چه در کار آخرت. إیّاکَ و التَّسویفَ بِأمَلِکَ، هی نگو فردا حالا دیر نمی‌شود، چرا دیر می‌شود. مبادا بپرهیز از این که عمل و کاری را که باید انجام بدهی مدام بگویی حالا بعداً. دیدی بعضی‌ها می‌خواهند ورزش کنند می‌گویند از 1/1/1 شروع به ورزش می‌کنم! می‌گویند خب از همین الآن شروع کن، می‌گوید نه از شنبه، اول صبح شنبه، شنبه اول ماه، اول سال. کسی که می‌گوید من می‌خواهم از 1/1/1 شروع کنم می‌خواهد شروع نکند کسی که می‌خواهد شروع کند از همین الآن شروع کند. این در کار دنیا و آخرت پیروز می‌شود و ادامه‌اش این جمله: «فإنَّکَ بِیَومِکَ و لَستَ بما بَعدَهُ،» تویی و امروزت. امروز برای توست، تو مسئول امروزی، فردا در اختیار تو نیست نمی‌دانی فردا چه می‌شود؟ نگو فردا می‌کنم، تو از کجا می‌دانی فردا هستی؟

سؤال: آیا راه حل برای نجات از جریان‌های فاسد هست؟

جواب استاد: راه حل یک چیزی نیست که دنبال آن باشیم بگوییم آقای راه حل کجایی؟! راه حل را شما و ما باید پیدا کنیم و اصلاح کنیم.

سؤال: چرا رهبر مانع از فساد نمی‌شود؟

جواب استاد: چرا می‌شود. بسیاری از فسادها را رهبری جلوی آن را گرفته و می‌گیرد. منتهی رهبری در همه رده‌ها نمی‌تواند تا آن پایین برود ببیند چه کسی کجا و در فلان شهرستان کی دارد چه کار می‌کند؟ بله، ولی در رأس سیستم باید نظارت کند، مطالبه کند، خب دائم هم دارد می‌کند. رهبر هم باید پاسخگو باشد ولیّ فقیه هم باید پاسخگو باشد که آیا شما به وظیفه ولایت و رهبری سه قوه عمل می‌کنید یا نه؟ و چقدر و چطور؟

سؤال: نقش ما در کارآمدی نظام چیست؟

جواب استاد: اول آمادگی خودتان را بالا ببرید، فردا خودتان در این کشور مسئول می‌شوید این مسئولین 20 سال پیش- 30 سال پیش می‌آمدند در این جلسات می‌نشستند حالا مسئول شده‌اند.

سؤال: آیا برای انتخاب شدن افراد شایسته راه حلی هست که با عرضه سر کار بیایند؟

جواب استاد: مردم باید مسئولین باعرضه سر کار بیاورند. تمام مسئولین جمهوری اسلامی را مردم سر کار می‌آورند باید کم‌کم مردم بشناسند چه کسی باعرضه است و چه کسی بی‌عرضه؟ چه کسی سالم است چه کسی فاسد است؟ آگاه اجتماعی.

سؤال: نقش خودسازی و کادرسازی حزب‌اللهی‌ها و دانشگاه در نجات کشور چیست؟

جواب استاد: به نظرم جواب این سؤال را خودت می‌دانی. میخواستید من را امتحان کنید! هیچ حرکتی بدون کادرسازی نمی‌شود. شما بهترین شعارهای دنیا را بده اگر آدم‌های درست نداشته باشی که کارآمد و سالم، درست این‌ها را اجرا کنند، بهترین شعار با بدترین شعار نتیجه‌اش فرقی نمی‌کند. یک وقتی یک جوری شد که حضرت امیر(ع) فرمودند حاضرم ده تا از نیروهایم را بدهم و یکی از نیروهای معاویه را بگیرم! چه رهبر بدی و چه پیروان مطیعی دارد. هرچه می‌گوید عمل می‌کنند. امیرالمؤمنین(ع) گفت این‌جا چه رهبر خوبی و چه مطیع‌های بدی دارد هرچه به شما می‌گویم دو ساعت با من بحث می‌کنید که آن کار را انجام ندهید بعد هم نمی‌دانم آخرش آن کار را انجام می‌دهید یا نمی‌دهید؟

سؤال: آیا فساد در دستگاه زیر نظر رهبری، مسئولیت آن با رهبری نیست؟

جواب استاد: چرا مسئولیت نصب آن افراد اگر افراد فاسدی را رهبری بگذارد چرا مسئول است اما نظارت بر این دستگاه‌های زیر نظر رهبری، مثل دستگاه‌های دیگر است آن‌ها هم تابع نهادهای نظارتی کشور هستند همان نهادهایی که بر سایر نهادها نظارت می‌کنند بر این‌ها هم نظارت می‌کنند. این که رئیسش را رهبر تعیین می‌کند این نیست که نظارت بر آن‌ها دیگران نمی‌کنند.

سؤال: آیا رهبری هیچ گونه گناه و مسئولیتی متوجهش می‌شود؟

جواب استاد: اگر گناه کند بله گناه متوجه او می‌شود اگر گناه نکند نمی‌شود. اگر رهبری معصیت کند چرا، اگر ثابت شد که رهبری مسئولیت خود را درست انجام نمی‌دهد باز هم حق رهبری دیگر ندارد.

یکی از حضار: رئیس صدا و سیما را رهبر تعیین می‌کند اگر یک گناهی را صدا و سیما انجام بدهد گناه آن به گردن رهبری هست یا نه؟

جواب استاد: شما چرا آن را می‌گویید؟ رئیس جمهور را هم رهبری امضاء می‌کند فرقی با رئیس قوه قضائیه نمی‌کند. رئیس جمهور را هم تا رهبری ولیّ فقیه امضاء نکند و تنفیذ نکند رئیس جمهور نمی‌شود فرقی بین رؤسای قوا نیست. بله اگر گناهانی در سطح رؤسای سه قوه اتفاق بیفتد ظلم یا گناهی، اگر رهبری بداند و بتواند و نکند.

همان: نمی‌توانند اصلاح کنند؟

جواب استاد: شما باید اثبات کنید که مشغول فسق و فجور عمدی و آگاهانه است.

همان: این که به ظاهر داریم می بینیم همه‌اش فساد است.

جواب استاد: همه‌اش فساد است؟

همان: نیست؟ همین تبلیغات تلویزیون خودش تبلیغات صهیونیستی است همین زن‌هایی که در تلویزیون هستند.

جواب استاد: نه، این‌ها معیارهای شخص شماست. شما معیارتان درست نیست. با معیارهای شما که همه فاسد هستند. زمان امام آمدند، گفت آقا تلویزیون فاسد است گفتند برای چی؟ گفت یک سریالی نشان می‌دهد یک خانمی در این سریال بود من خیلی خوشم آمد. تحریک شدم. گفت منِ پیرمرد تحریک شدم باید سرم را پایین بیندازم. امام(ره) گفت فیلم را بیاورید ببینیم چیست؟ فیلم را آوردند نگاه کرد گفت این از لحاظ شرعی اشکالی ندارد ولی به ایشان بگویید یک مقداری بیشتر تهذیب نفس بفرمایند!

همان: شما تلویزیون نمی‌بینید.

جواب استاد: شما خیال می‌کنید هر زنی که توی تلویزیون آمد این معصیت است ولی این‌طوری نیست. این فتوای امام و رهبری نیست که هر زنی توی تلویزیون بیاید این‌ها فاسدند و همه این فیلم‌ها فساد است.

همان: نه حاج آقا نمی‌گوییم فاسدند می‌گوییم این چیزهایی که دارند نشان می‌دهند خانواده را دارد ازهم می‌پاشد.

جواب استاد: خب اگر سریالی است که دارد خانواده را از هم می‌پاشد باید آن را اصلاح کرد اما این که تلویزیون فاسد است پس رهبری فاسد است پس فلان. این‌طوری که نمی‌شود حرف زد.

یکی از حضار: مگر نمی‌تواند با یک دستور جلوی فساد این نهادها را بگیرد؟

جواب استاد: نه آقا نمی تواند. بارها می‌گوید و نمی‌شود.

همان: پس آخرین امید ما به چه کسی باشد؟

جواب استاد: اولین امیدتان به خدا باشد و درست مسئولیت‌تان را انجام بدهید این تعمیمی که شما می‌دهید فیلم‌های تلویزیون همه‌اش فاسد است پس تلویزیون کلاً فاسد است پس رهبری فاسد است پس فلان. همه فاسدند. این‌طوری که حرف زدن درست نیست باید فساد را تعریف کنیم. چه کسی گفته فاسد است؟ بله بعضی از موارد درست است، قابل دفاع هم نیست و قابل نقد است. وقتی که رهبر رئیس صداو سیما را می‌گذارد معنی‌اش این نیست که موافق همه چیزهایی است که در صدا و سیما است.

سؤال: چرا مردم از این نهادها ناراضی هستند؟

جواب استاد: یک جاهایی حق دارند. یک جاهایی هم حق ندارند باید ناراضی باشیم.

سؤال: می‌گوید حرف منتقدین فساد است نه فقط در نهادهای دولت، حتی بعضی از نهادهایی که مسئول آن‌ها را رهبری می‌گذارد.

سؤال: عرض کردیم بحث کارمزد بانکی را می‌گوید چرا رهبری بحث کارمزد و ربای بانکی را حلال می‌داند؟

اولاً کارمزد بانکی ربا نیست. ثانیاً قانون همین بانک‌ها هم اگر طبق قانون عمل می‌کردند و بکنند ربا نیست. مشکل ما این است که در بعضی از بانک‌ها طبق قانون عمل نکردند و نمی‌کنند.

سؤال: چرا رهبری هر خائنی را که مردم رأی می‌دهند با این که می‌داند مملکت را به فنا می‌دهد باز هم تنفیذ می‌کند؟

جواب استاد: خب اولاً که نظر شماست که فلانی خائن است یا خائن نیست ممکن است با ریاست یک شخص الف یا ب موافق نباشد ولی وقتی حداکثر ملت رأی می‌دهند و این حداقل شرایط را دارد و خیانت او هم ثابت نشده است. این‌طوری که شما می‌گویید از اول بنی‌صدر آمده، بازرگان آمده، بعد بیایند به امام(ره) بگویند چرا این خائنین را آوردی؟ وقتی نظام تشکیل می‌دهید نمی‌توانید بدون رأی مردم، هرکسی را که تو تشخیص می‌دهی به زور بیاوری. این‌طوری جامعه پیش نمی‌رود باید جامعه همه با هم رشد کنیم. سعی و خطاست. آقا بین این افراد موجود هیچ کدام ایده‌آل صددرصد نیستند ولی خائن نیستند ولی می‌توانید بگویید این خط فکری انحرافی است و این‌ها به قدر کافی در خط ارزش‌های انقلاب نیست یا به قدر کافی نیست. اما این که شما شخصاً الآن تشخیص می‌دهید که فلانی خائن است بعد می‌گویید مردم به خائن رأی دادند بعد می‌گویید چرا رهبر خائن را تنفیذ کرد. خب این‌ها پیشفرض‌هایی است که باید اثبات شود.

سؤال: مگر امام نگفتند که دولتی که فساد کرد داخل خیابان‌ها بریزید. چرا رهبری مخالف است؟

جواب استاد: کجا امام این را گفت؟ ما اولین بار داست داریم می‌شنویم. امام به جوانان می‌گوید که اگر دیدید در دانشگاه و فلان جا دارند فساد و خیانت می‌کنند تذکر بدهید شکایت بکنید مسیر قانونی را بروید اگر نشد خودتان اقدام نکنید نگفتند شیشه‌ها را بشکنید و داغون کنید، با همان روش قانونی خودتان اعتراض کنید نگویید ما گفتیم عمل نکردند. آتش به اختیار یعنی همین. تو نگو ما نوشتیم گفتیم ولی نهادهای رسمی عمل نکردند دیگر ما وظیفه نداریم. چرا وظیفه دارید. منتهی در چارچوب قانون.

سؤال: مگر مردم به مسئولان رأی نداند چرا دوباره رأی‌گیری نمی‌شود؟

جواب استاد: خب بازدوباره بشود دوباره یکی دیگر رأی بیاورد فردایش شما می‌گویید این درست نیست فردا هم آن کسی که شما به او رأی می‌دهید یک نفر از آن طرف می‌گوید او خائن است. او باز می‌گوید دوباره رأی‌گیری کنید! این‌طوری نمی‌شود سیستم بنا کرد.

سؤال: فرمودید به چه حقی قوه قضائیه و پلیس مردم را کتک زدند؟

جواب استاد: مردم را که کسی نگفت مردم بیایید می‌خواهم شما را کتک بزنم! اگر این‌طور بوده که آن پلیس و قوه قضائیه فاسد است اما اگر مرادتان از کتک زدن مردم این است که طرف آمده دارد آتش می‌زند و تخریب می‌کند و جلو می‌رود این مردم نیست این متخلف است.

سؤال: چه جنس مباحثی در این برهه زمانی بخواهیم که نیاز جامعه باشد؟

جواب استاد: شما بهتر ازمن می‌دانید چون شما با بچه‌ها و با این سن سروکار دارید هیچ کس بهتر از شماها فضای اصلی و سؤالات اصلی و مشکلات را نمی‌داند. شما باید به ما بگویید.

سؤال: اگر ما بخواهیم بحث بگذاریم بیشتر بر چه مباحثی تکیه کنیم؟

بحثی که از توی آن چیزی دربیاید، هرکسی همین‌طوری یک چیزی بپراند نه. مدیریت بشود، سؤال مشخص و جواب مشخص.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته



نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha