مصاحبه تلویزیونی با برنامه آستان جانان (2)
میلاد مبارک حضرت امام رضا ع - شبکه یک - 1401
مجری: بسمالله الرحمن الرحیم. به نام خداوند بخشایشگر مهربان. مردم ایران سلام علیکم وقت شما بخیر به برنامه آستان جانان از شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران خیلی خوش آمدید. دیشب برنامه آستان جانان با حضور آقای رحیمپور ازغدی تمام شد و حُسن ختام برگزار کردیم. ایشان در رابطه با سبک زندگی از نگاه امام رضا(ع) داشتند برای ما صحبت میکردند که بحثمان آنقدر جذاب شد و گرم شد که بسیاری از روایاتی که مد نظر استاد بود باقی ماند و نرسیدیم تمام کنیم. در اینجا که برنامه تمام شد با پیامهای مخاطبانمان مواجه شدیم و همینطور حیفمان آمد که این مطالب ناقص بماند و برای وعده دیگری موکول کنیم این شد که از استاد دعوت کردیم که امکان دارد که تشریف بیاورید که سخنان امام هشتم را مردم بشنوند و استقبال کردند و هم خوب ما دوست داریم که این مطلب کامل و تمام شود و ایشان بزرگوارانه به احترام مردم و به واسطه ارادتی که به امام رضا(ع) داشتند و دارند پذیرفتند و تشریف آوردند. سلام علیکم خیلی خوش آمدید. بحث دیشبمان را ادامه بدهیم اما اگر اجازه بدهید خیلی موجز و مختصر یک آنچه گذشت و مرور بحث شب گذشته را با هم داشته باشیم و انشاءالله بحث امشب را با هم داشته باشیم.
دیشب استاد آقای رحیمپور ازغدی صحبت کردند که امام هشتم هم مظهر امید است و هم وحدت و همبستگی همه مردم است. شما نگاه کنید که دیروز که روز میلاد بوده چند میلیون زائر در مشهد بوده است یا نوروز و سال تحویل بیش از ده میلیون زائر جمع میشود با همه سلایق و گرایشها همه دور امام رضا(ع) جمع میشوند این مظهر امت اسلام و مظهر ایرانیان است و به نوعی سند هویت ما ایرانیها و مسلمانها امام هشتم است. این یک بخش از بحثمان بود.
در جای دیگری صحبت کردیم در خصوص این که چرا به وجود نازنین و مقدسی مثل امام رضا(ع) هجمه میشود و ساحت مقدس ایشان هتک میشود؟ که اینجا ایشان تأکید کردند بین هنرمند متعهد و غیر متعهد و فرمودند هنرمندان متعهد خودشان از صنف خودشان و از اعتقادات خودشان صیانت بکنند. این بحثی بود که دیشب مطرح شد و در پایان, در رابطه به این صحبت کردیم که امام رضا(ع) ما را چطور دوست دارد و از کجا بد انیم ما مورد نظر امام رضا(ع) هستیم؟ شیعهای که امام هشتم میپسندد و دوست دارد آیا ما هستیم؟ چه سنجه و میزانی وجود دارد که ما خودمان را به آن عرض کنیم و ببینیم ما به آن سمت و مسیری که امام رضا(ع) میپسندد داریم حرکت میکنیم یا خیر؟ که بحثمان اینجا تمام شد. استاد ما در اینجا در خدمت شما هستیم. اگر بنده ناقص گفتم شما تکمیل بفرمایید.
استاد رحیمپور ازغدی: بسمالله الرحمن الرحیم. بنده هم تشکر میکنم از جنابعالی و امیدواریم که بخشی از دِینی که به رهبران الهی داریم بتوانیم ادا کنیم. من پیشاپیش برای این سرفهها عذرخواهی کنم هم دیشب و امشب اینطور هستم.
بحث شما اینقدر جذاب است که حواسمان به این چیزها نیست ما جان کلام شما را گوش میدهیم.
بالاخره پیرمرد هستیم انواع صداها از ما صادر میشود. دوم این که من دیشب عرض کردم که نمیآیم و قرار هم نبود منتهی این تماسهایی که مردم عزیزمان خیلی گرفتند که تشنه شنیدن کلمات علیبنموسیالرضا(ع) هستند که این همه زوّار در همین ایام، ظرف چند ماه گفتند 10- 15 میلیون زائر میآید و همین دیروز 2 میلیون نفر برای ایام میلاد رفتند. این نشان میدهد اهل بیت(ع) و پیامبر اکرم(ص)و اولیای خدا عاشق زیاد دارند ولی عطششان نسبت به این مطالب اشباع نمیشود و نشده است و دوستان خودتان که با من تماس گرفتند گفتند که مردم دوست دارند این روایات را بشنوند من به ذهنم آمد که این عطش اشباع نشده مردم که خب در این ده روز خیلی اسم علیبنموسیالرضا(ع) برده شد همه حرم ایشان را شناختند اما خودش را نشناختند این خلأ بزرگی است که باید همه ما,، حوزه, دانشگاه، رسانه، نظام آموزشی ما و خانوادهها باید به فکر علاج آن باشند.
که البته دلیل آن را شما دیروز در کلامتان فرمودید که امام(ع) فرمودند اگر مردم محاسن کلام ما را بدانند دنبال ما راه میافتند.
بله,، خب چه کسی باید اینها را بگوید؟ و چرا این همه سال، این همه رسانه اینها درست به گوش مردم نمیرسد؟ من چندین نفر تماس گرفتند و گفتند ما بعضی از این روایات را هیچ جا نشنیده بودم. اینها بد است. حالا من از همین فرمایش شما امشب شروع میکنم و امیدوارم این روایتی را که امشب آوردهام بتوانم برخی از آنها را تقدیم کنم. عمدتاً هم از سلسله کتابهایی است که خود آستان قدس چاپ کرده به نام «سخنان امام رضا(ع)» که از بین آنها گزینش کردم که البته همه از منابع معتبر ماست.
دو میلیون زائر، یک روز یک جا در دنیا نیست. آن زیارت اربعین که 10- 20 میلیون جمعیت آن مسافت طولانی را میرفتند در تاریخ بشر چنین راهپیماییهای نیست همین الآن هم هیچ جای دنیا نیست سانسور میشود. بزرگترین تجمعات مذهبی در شرق و غرب دنیا، هیچ کد ام در این حد نیست. مثلاً زیارتی که برای حضرت رضا(ع) میآیند این خیلی مهم است و این یک ظرفیت عظیم تربیتی است ما باید لایق آن بشویم.
اولین حدیث که عرض میکنم در پاسخ به این فرمایش شماست که من دیشب یک حدیثی را عرض کردم که بعد رفتم کامل آن را پیدا کردم که اتفاقاً کامل آن خیلی جالبتر از آن چیزی است که من گفتم. حضرت رضا(ع) فرمودند که میدانید از نظر ما شیعه علی کیست؟ گفتند کیست؟ فرمودند از نظر من شیعه علی(ع) حسن(ع) و حسین(ع) هستند آنها شیعهاند یعنی امام حسن و امام حسین شیعه هستند. سلمان و ابوذر شیعه بودند، مقداد و عمار شیعه بود، محمدبنابوبکر پسر خلیفه اول که از شیعیان خاص امیرالمؤمنین است. حضرت رضا(ع) فرمود من وقتی میگویم شیعه، اینها را لایق کلمه شیعه میدانم. «الَّذِینَ لم یُخالِفوا شَیئا مِنْ أوامِرِه». تکتک تصمیمات ریز و درشت زندگیشان, خانوادگی, اقتصادی، سیاسی، شخصی، هرچه، در تک تک موضعگیریهایشان شیعه علی حساب میکند چه تصمیمی آری چرا؟ چه تصمیمی نه چرا؟ فرمودند من به این میگویم شیعه. اما خطاب کردند به آنهایی که میگفتند ما شیعه شما هستیم «وَ أَنْتُمْ فِی أَکْثَرِ أَعْمَالِکُمْ مُخَالِفُونَ» اما شما در اکثر تصمیمهای زندگیتان نه این که کاری ندارید که پیامبر(ص) و علی(ع) چه گفتند بلکه مخالف این جریان دارید زندگی میکنید! حضرت رضا(ع) میفرماید اکثرکم؛ اکثر شماها شیعه نیستید, ازدواجهایتان، معاملههایتان، دعواهایتان، صلحتان، آشتیتان، قهرتان، مهمانیتان، عروسیتان، عزایتان، اینها چه ربطی به ملاکها دارد؟ این خیلی حرف مهمی است. «وَ أَنْتُمْ فِی أَکْثَرِ أَعْمَالِکُمْ مُخَالِفُونَ» شما اکثر زندگی اصلاً چه ربطی دارد به سبک زندگی شیعی؟ شیعه یعنی اسلام ناب. «تُقَصِّرونَ فی کَثیرٍ مِنَ الفَرائضِ» بسیاری از فرائضتان را فراموش میکنید و انجام نمیدهید. همینطور راحت! تشیع مناسب مفتخورها که الحمدلله دنیامان الحمدلله اینجا کباب، آنجا کباب، اینجا که زیارت و با یک قطره اشک و چراغانی و شربت و شله، این دنیایمان که الحمدلله درست میشود و آنجا هم شفاعتمان میکنند اصلاً کاری ندارند ما اینجا چه کار کردیم! الحمدلله اینجا کباب، آنجا کباب. امام رضا(ع) میفرمایند شما کلاهبردارید، دارید کلاه خودتان را برمیدارید خودتان را دارید فریب میدهید، خیلی این تعبیر ایشان مهم است فرمودند خودتان را فریب ندهید بعد از این عالم میروید میبینید دستتان خالی است. از این عالم که میروید آن عالم باید سرمایه داشته باشید سرمایه ایمانی، معرفتی، سرمایه عملی و اخلاقی، با خودتان این بلا را سر خودتان نیاورید من دارم اخطار میکنم.
عذر میخواهم استاد، الان مخاطب این فرمایشات امام هشتم ما هستیم دیگر، درست است؟
بله، پس کیست!
یعنی با آدمهای 1400 سال پیش که فقط حضرت این صحبتها را نکرده!
البته بعضیها که میخواهند درستش کنند میگویند 4- 5 نفر آنجا بودند امام رضا(ع) با آنها مشکل داشته این را گفتهاند! حتماً همین را میگویند! ما یک دین آسانی درست کردیم با آیات و روایات بازی میکنیم آن بخشهایی که به نفعمان هست میگوییم و آن بخشهایی که برای ما مسئولیت درست میکند زیرسبیلی رد میکنیم یا میگوییم نسخ شده یا میگوییم مخاطب آن ما نیستیم! یا میگوییم معنیاش این نیست یک قرائت دیگر هم دارد. وقتی میگویند مال حرام نخور، میگوییم دوتا قرائت دارد یک قرائت این است که نخور، یک قرائت این است که بخور. حضرت امیر(ع) میفرمایند رشوه میدهید و میگیرید اسم آن را هدیه میگذارید! دروغ میگویید اسم آن را مصلحت میگذارید! کلاه هم را برمیدارید میگویید مجبور بودیم! اینها خیلی عجیب است. بعد امام رضا(ع) میفرمایند که «تُقَصِّرونَ فی کَثیرٍ مِنَ الفَرائضِ» شما در اکثر وظایفتان کوتاهی میکنید اصلاً برایتان مهم نیست هم وظایف در برابر خداوند عبادت و هم «و مُتَهاوِنونَ» هم سهل و آسان میگیرید سرسری میگیرید «بِعَظـیمِ حُقوق إخوانِکُم فِی اللّهِ» حقوقی که برادران و خواهران شما بر شما دارند با همه این حقوق شوخی میکنید. شما به فکر هم نیستید به هم دروغ میگویید به هم خیانت میکنید کلاه هم را برمیدارید همدیگر را آزار میدهید. «تتهاونون» شل میگیرد، آسان میگیرید و شوخی میکنیم بِعَظـیمِ حُقوق إخوانِکُم فِی اللّهِ» به این حقوق عظیمی که خداوند بر گردن شما نسبت به برادران و خواهرانتان گذاشته است. جنس میفروشید جنس خراب. خانه، خانه خراب. میخرید وعده میدهید ولی نمیدهید. صحبت میکنید برای ازدواج ولی به هم دروغ میگویید. یک کارخانه میگوید این محصول را به شما میدهم اما یک محصول با یک مشخصات دیگری به شما میدهد. اینها همه جزو تشیع است. تشیع یک زیارت و یک آش نذری نیست که. هی آقا قربانت بروم، اینجا که مشکلات ما را حل کن و آنجا هم که آمدیم ما را شفاعت کن! اصلاً این که قرآن برای چه نازل شده؟ این هم انبیاء برای چه آمدند؟ این دین آسانی که درست کردید که هیچ ریسک و خطر و فداکاری در آن نیست همهاش سر سفره نشستهاید، دنیا کباب، آخرت هم کباب. اینجا کباب آنجا هم کباب. چطوری است که این مذهب، تمام رهبرانش پس چرا شهید شدند؟ تنها مذهبی که تمام رهبران او بدون استثناء به دلایل سیاسی و مبارزه توسط قدرتها کشته شدند و یک نفرشان عمر طبیعی نکرده، شیعه است. آن وقت شما از توی همین شیعه و تشیّع عافیتپرستی و مفتخوری و راحتطلبی و مسئولیتگریزی بیرون میآورید؟! یعنی زیارت و شفاعت و توسل، جای کل دین، توحید، عدالت، انفاق، ایثار، تقوا، گذشت، همه اینها را میگیرد؟ گفتند شما به همه وظایفتان عمل کن چهارتا نمره کم آوردی، ما شفاعت میکنیم. نه این که این به جای کل آنها. حضرت رضا(ع) فرمودند تا وقتی که حقوق دیگران برایتان در جامعه دینی مهم نیست شما آن طرف خندق هستید نه این طرف خندق. شما با ما نیستید. «تتهاونون» حقوق و آبروی آدمها برایتان مهم نیست. جانشان، مالشان، برایتان مهم نیست چند نفر از دست شما رنج کشیدند اصلاً اینها برایتان اهمیتی ندارد. شیعه نیستید. «و لو قلتم انکم موالیه و محبوه» اما اگر بگویید ما شیعه نیستیم اما هوادار شماییم و شما را دوست داریم، فرمودند اگر این باشد « الموالون لأولیائه و المعادون لأعدائه» بگویید ما با دوستان شما دوست هستیم با دشمنان شما دشمنیم و هواخواه شماییم. اگر این را بگویید «لم أنکره من قولکم» من انکارتان نخواهم کرد. نمیگویم دروغ میگویید. ولی به محض این که خودتان را با ما و در خط ما و در اردوگاه ما و شیعه اهل بیت پیامبر(ص) بنامید من همه شما را دروغگو میگویم چون این سبک زندگی شما که با سبک زندگی کفار فرقی ندارد. در معاملاتتان اگر شما کافر هم باشید همینطور معامله میکنید فقط کنار آن یک حرم امام رضا(ع) هم میآیید. خشونت، طلاق، پروندههایی که تشکیل میشود اینها چه ربطی به این منطق امام رضا(ع) دارد؟ امام رضا(ع) آن آیینه و شمعدانی و آن لوسترها نیست، امام رضا(ع) اینهاست. فرمودند نگویید شیعه ما هستید چون تشیّع معیارهای بلند انسانی دارد. از خیلی منافع نامشروعتان باید بگذرید، باید فداکاری کنید، خدمت به خلق برای خدا.
این کار سخت است؟ چون باید از منافعمان بگذریم.
از خودتان بپرسید. بله که سخت است نه من میکنم و نه خیلی از مردم. ما همین تشیّع فعلی که رایج است این را خیلی همهمان دوست داریم. حالا آن روایتی که دیشب عرض کردم آمدند حضرت رضا(ع) راهشان نداد دلیل آن این است ایشان فرمودند که یک عدهای دیدار حضرت رضا(ع) در مدینه آمدند گفتند ما از شیعیان علی هستیم.
روایتی که الآن فرمودید پس با این فرق میکند؟
حالا این روایت در یک جا آمده، و در بعضی از منابع جداست ولی مضمون آن یکی است. ولی روایت دیشب را میخواهم کامل آن را بگویم، آمدند درب منزل حضرت رضا(ع) گفتند ما از شیعیان علی هستیم میخواهیم آقا را زیارت کنیم. حضرت رضا(ع) به نمایندهشان فرمودند که من معذرت میخواهم، نمیتوانم، فرصت ندارم که با شما ملاقات کنم. سلام برسانید تشریف ببرید. مدتی طول کشید حالا چند هفته یا چقدر را نمیدانم، چند بار اجازه ملاقات خواستند حضرت رضا(ع) اجازه ندادند بالاخره پیغام دادند که آقا ما داریم میرویم اگر ما از اینجا بدون زیارت و دیدن شما برویم یک وقت ملاقات شما به ما ندهید خب آنجا دشمنان شما ما را مسخره میکنند میگویند شیعهاید بلند شدید از خراسان از ایران رفتید مدینه امامتان راهتان نداده، ما سرزنش و تحقیر میشویم چطوری با این سرافکندگی برگردیم؟ بگوییم آمدیم شما راهمان ندادید. بعد که اینها را گفتند حضرت رضا(ع) آنها را پذیرفتند و آمدند. گفتند آقا این سرافکندگی ما و این که این همه مدت شما اجازه ملاقات ندادید دیگر برای ما چیزی نماند. حضرت رضا(ع) فرمودند متوجه شدید چرا شما را نپذیرفتم؟ گفتند نه. فرمودند چرا باید متوجه شده باشید چون شما ادعای تشیّع کردید در مدینه این طرف و آن طرف مدام گفتید ما از شیعیان خراسان و ایران هستیم. گفتند یابنرسولالله خب ما شیعه هستیم. بعد شروع کردند آن فرمایشات را گفتند که شیعه این است و این است. شما اینطوری هستید؟ شما از مال حلال کلان همهتان میگذرید؟ شما حاضر هستید از حق خودتان برای این که یک خانواده دیگر مشکلش حل بشود بگذرید؟ شما از هم خبر دارید؟ به داد هم میرسید؟ چون جلوی همدیگر پرپر میشوند و بقیه محل نمیگذارند و رد میشوند؟! – این حرفها در چند روایت دیگر هم هست – بعد گفتند نه. یابنرسولالله ما معذرت میخواهیم از خداوند هم توبه میکنیم ما از ادعای تشیّع توبه کردیم از این پس ما قول میدهیم که نگوییم شیعه هستیم فقط بگوییم عاشق شما هستیم. ما شما اهل بیت را دوست داریم شیعه نیستیم. وقتی این را گفتند – خیلی جالب است – حضرت رضا(ع) بلند شدند و فرمودند: «فمرحباً بکم یا إخوانی» بلند شدند و گفتند حالا بیایید شما را بغل کنم. حالا خوش آمدید برادرانم.
چون دیگر الآن دروغ نمیگویید.
بله,، الآن دروغ نمیگویید و میگویید که ما را دوست دارید. فرمودند من هم شما را دوست دارم. حالا که قبول دارید شیعه نیستید ولی طرفدار مایید، «فمرحباً بکم یا إخوانی» برادرانم، خواهرانم خوش آمدید قدمتان روی چشم. «و أهل ودّی» من عاشق شما هستم همهتان را دوست دارم «ارتفعوا فما زال یرفعهم حتی ألصقهم بنفسه» حضرت رضا(ع) فرمودند بلند شوید و اینها بلند شدند و یکی یکی اینها را حضرت رضا(ع) بغل کردند و به سینه خودشان چسباندند و فشردند و گفتند ناراحت نشوید من با میهمان اینطوری برخورد نمیکنم خواستم مرز بین تشیّع و هواداری روشن بشود. هر هواداری ادعای تشیّع نکند. شما به عنوان هوادار خوش آمدید بغلشان کردند و آنها را بوسیدند و خندیدند احوالشان را پرسیدند و گفتند من هم شما را دوست دارم اما به عنوان شیعه شما را راه نمیدهم. تشیّع ادا و ادعا نیست بلکه یک سبک زندگی است.
این یک حدیث که حضرت رضا(ع) فرمودند وقتی میگویند امام، امام یعنی باید دنبال او راه بیفتید. نه که مدام بگویید امام امام دوستت دارم. راه بیفت. امام و مأموم، امام و امت، یعنی ما داریم میرویم و پایت را بگذار جای پای ما بیا. اصلاً میدانید شیعه، یعنی کسی که دارد مشایعت میکند. اگر مشایعت کردی شیعهای اگر نکردی و سر جایت ایستادی و عقب عقب میروی و میگویی ما شیعهایم.
شیعه پایش را جای پای امام میگذارد.
بله، چطور آدم کسی را مشایعت میکند یعنی پایش را جای پای او میگذارد. فرمودند اگر پایتان را جای پای ما میگذارید اقتصادتان، خانوادهتان، فضای سیاسیتان، مسئولیتپذیریتان اگر مثل ماست بله، اگر نه که شیعه نیستید. فرمودند این میزان که در قرآن میفرماید «و رفع المیزان» این که میفرماید: «أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزانِ» (الرحمن/ 8)؛ طغیان نکنید، میزان یعنی معیار. آن ترازو و آن معیارها را زیر پا نگذارید. این که قرآن میفرماید: «وَ لا تُخْسِرُوا الْمِیزانَ» (همان/ 9)؛ حضرت رضا(ع) فرمودند ترازو و ملاکها را پایمال نکنید، این میزان ما هستیم میزان یعنی وزن کن و بِکِش، یعنی منطق زندگیات باید این باشد اگر مثل مایید ما وقتی میبینیم یک چیزی گران شد جمع نمیکنیم. ببینید از اهل بیت(ع) از امام(ع) هست که یک وقتی قحطی و گرانی خیلی شدیدی شد این خادمشان رفت یک کالایی که در بازار کم شده بود و گران شده بود دو برابر خرید آورد. امام(ع) فرمودند برای چه اینقدر خریدید؟ فرمود آقا کم شده و گران، معلوم نیست دو روز بعد بخواهم بروم پیدا بشود یا به همین قیمت باشد؟ امام صادق(ع) فرمودند چون کم شده رفتی بیشتر خریدی؟ وقتی کم میشود باید کمتر بخری که به بقیه برسد چطور تو میروی بیشتر میخری؟ فرمودند کل اینها را برو پس بده، مثل قبل هم نمیخواهم کمتر از همیشه بخر. وقتی کم و گران میشود باید کمک کنیم نه این که بیشتر میخریم. پول را به یک کسی دادند برای تجارت، او با سرمایه ایشان، از حجاز و مدینه به مصر رفت.
ببخشید خب افراد فکر میکنند اگر الآن نخریم خب پس فردا باید گرانتر بخریم.
خب حالا گرانتر بخرید، خب مگر بقیه برادران و خواهران تو نیستند؟
خب اگر ارزان است بقیه هم بخرند.
چرا من باید سیر باشم و بقیه گرسنه باشند؟ زن و بچه بقیه مثل زن و بچه من و تو هستند. آنها خواهر تو فرزندان تو هستند. قرآن میفرماید: «إنَما المؤمنون الإخوه» مؤمنین با هم خواهر و برادر هستند. امام(ع) میفرماید فکر میکنید این اخوه شوخی است؟ همینطور بگوییم برادر فلانی! خواهر فلانی! برادر و خواهر هم باشید الآن ما برادر یا خواهرمان مشکلی پیدا کند شب راحت نمیخوابیم نگران هستیم مشکل او را حل کنیم. و بعضیها که به خواهر و برادران خودشان هم کاری ندارد. امام(ع) میگویند و قرآن میفرماید همه شما خواهر و برادرید. حضرت رضا(ع) میگویند مسئولین و مدیران باید رابطهشان با مردم رابطه پدر و فرزند باشد.
خب در این صورت که یک شب نباید سر راحت زمین بگذاریم.
بله خب، خود ائمه(ع) اینطوری بودند. امام رضا(ع) میفرمایند مثل رابطه مادر با طفل. بچه کوچک چطوری است که تا گریه میکند مادر میپرد. حضرت رضا(ع) میفرماید مادر گرما میخورد تا بچه آفتاب نخورد، مادر سرما میخورد تا بچه سرما نخورد، مادر خودش گرسنه میماند تا بچه خودش سیر شود. امام رضا(ع) فرمودند رابطه مدیران و مسئولان با مردم در حکومت اسلامی باید اینطوری باشد. بعد فرمودند همهتان با هم خواهر و برادر هستید چرا با هم رابطه خواهر و برادری ندارید؟ مشکل خودت را حل میکنی مشکل او چه میشود؟ این توی فیلمها از خارجیها یاد گرفتیم که میگویند مشکل خودت هست. طرف میگوید این مشکل من است میگوید این دیگر مشکل خودته! این جمله، جمله کفار است. کافر به بقیه میگوید مشکل خودت است. مؤمن میگوید مشکل تو مشکل من هم هست، مشکل تو مشکل همه ماست. حضرت رضا(ع) میفرمایند که مواسات. مواسات یعنی هرجا مردم مشکل دارند کنار آنها برو. اگر خودت شاد و راحت هستی مردم را در شادی خودت شریک کن و اگر آنها مشکل دارند در غم آنها شریک شو. این میشود مواسات. حضرت رضا(ع) فرمودند اگر مواسات سرتان نمیشود شریک ما نیستید. اگر به اشک دیگران میخندید شیعه ما نیستید اصلاً مسلمان نیستید. اگر خودت مشکلت را حل میکنی و میگویی بقیه به درک! امام رضا(ع) میفرماید دور و بر ما نیایید. آن روایتی که حضرت کردم امام(ع) فرستادند طرف رفته مصر معامله کرد برگشت امام(ع) فرمودند چرا این همه سود کردی و سود آوردی؟ چند برابر سود آورد. امام(ع) فرمودند برای چه این همه سود؟ گفت آقا خدا رزقمان را رساند عالی شد دیدیم این دو – سهتا محصولی که ما داریم آنجا کمیاب است اینقدر چیز شد ما کسی را هم که مجبور نکردیم خودشان آمدند خریدند. ما دیدیم بیشتر میخرند بیشتر فروختیم، آقا ما به سه چهار برابر فروختیم. الحمدلله مال حلال. امام(ع) چه فرمودند؟ فرمودند اصل مالی که من به تو دادم به من برگرداند من یک ریال و یک دینار این سودها را برنمیدارم. تو میبینی یک جایی که محصول کم است مردم گرفتارند عوض این که ارزانترش بکنی گرانتر و چندبرابر میفروشی؟ امام رضا(ع) فرمودند مرز دین و بیدینی اینجاست و الا حرم را که همه میتوانیم میرویم. اینجا معلوم میشود. – خواهش میکنم این روایت را همه گوش کنند البته خودم بیشتر از همه باید گوش کنم – میگویند که از نظر من «کثرت صلوه و الصوم» زیاد نماز خواندن و عبادت کردن ملاک تعیین کننده نیست برای این که دین دارید یا نه؟ فرمودند چون ممکن است با این نماز و روزه و حجاب عادت کردید وحشت میکنید اگر این کار را نکنید یا در محیط خانوادهای هستید که اگر این کار را نکنید طرد میشوید بخاطر منافع یا بخاطر عادت این کار را میکنید. بعد از امام رضا(ع) پرسیدند پس ملاک این که چه کسی دین دارد و چه کسی ندارد کجاست؟ فرمودند موقع معامله در بازار. وقتی چیزی داری میفروشی عیبش را به مشتری نمیگویی، وقتی میخواهی بخری میگردی کوچکترین عیب را پیدا میکنی. فرمودند این بیدینی است. دیندار کسی است که وقتی میخواهد بفروشد بگردد عیبهای آن کالا یا ماشین یا خانهاش را بگردد پیدا کند یا اصلاح کند یا به خریدار بگوید که آقا شما متوجه نمیشوید ولی این، این عیب را دارد. فرمودند اینجا معلوم میشود چه کسی دین دارد و چه کسی ندارد و الا ادعا که همهتان دارید! یعنی با ریش و انگشتر عقیق و یقه نیست، اینها مسئله درجه 2 است. اصل آن این است. امام رضا(ع) میفرمایند کثرت نماز و صوم، اصلاً إنّما میگویند. إنّما در ادبیات عرب یعنی فقط، حالا من دارم احتیاط میکنم میگویم شاید منظورشان چیز دیگری بوده است و الا ایشان میگویند از نظر من ملاک دینداری فقط. در حوزه نظری فرمودند «بکثرت التعقل» باید زیاد فکر کنید و بفهمید. باید هر روز هر هفته یک وقتی برای مطالعات اسلامی بگذارید، بفهمید و فکر کنید و بدانید دلایل ایمانی به چه دلیل است؟ تو اصلاً به چه چیزی معتقد هستی؟ برای همه کارت وقت میگذاری برای فکرت وقت نمیگذاری. فرمودند یکی کثرت تعقل در حوزه نظر و عقاید. در حوزه عمل هم فرمودند امانتداری. آیا به اعتماد دیگران خیانت میکنی یا نه؟ فرمودند اینجا معلوم میشود چه کسی دیندار است و بیدین است؟ و الا ممکن است تسبیح هم دست بگیری ادا و اصول هم دربیاوری و پیش مردم هم به عنوان جوانمرد، باگذشت، خیّر، جا بیندازی ولی سر بزنگاه کلاه آنها را برداری. امام رضا(ع) فرمودند آنجایی که هیچ کس نمیفهمد داری چه کار میکنی؟ سازمان بازرسی هم نمیفهمد آنجا معلوم میشود تو دین داری یا نه؟ فرمودند ملاک ما این است با امانت مالی، امانت آبرویی، با امانت دیگران چه میکنید؟ فرمودند با نماز و با خداوند چطور روبرو میشوید؟ با خلق چه رابطهای دارید؟ امام رضا(ع) فرمودند از نظر من اینها ملاک دینداری است. امام(ع) به او هم میگویدکه اصل پولم را بده، بقیهاش نجس است – البته نگفتند نجس است ولی معنیاش همین است – گفتند من به این پولها دست نمیزنم. تو رفتی یک جایی مردم مشکل داشتند از این مشکل سوء استفاده کردی سود بیشتر میکنی؟ عوض این که سود را کمتر کنی چون آنها گرفتارند. اصلاً فرق کافر و مؤمن همین است. کافر فقط ماده و پول و دنیا سرش میشود. امام رضا(ع) میفرمایند مؤمن آخرت سرش میشود. بعد میفرمایند قرآن در میزان میگوید که طغیان نکنید اینها هم طغیان است شماها طاغوت هستید. امام رضا(ع) میفرماید همهتان طاغوت هستید منتهی شاه کوچولو هستید دیکتاتورهایی که حوزه دیکتاتوریشان کوچک است. فرمودند به ما نگاه کنید و درست پایتان را جای پای ما بگذارید ببینید ما از چه کار اقتصادی استقبال میکنیم کاری که ظلم نیست و خدمت است. میفرمایند هر پولی که میگیرید در ازای آن کاری نکردی هیچ خدمتی به جامعه نکردی، خدمت مادی، علمی، معنوی، هیچ کاری نکردی این پول حرام است. میروی بازار یک کاری را راه میاندازی که یاد داری به مردم ضرر معنوی و فرهنگی و مادی میزنی، یا اگر ضرر نمیزنی تو کاری نکردی. مثلاً روایت حضرت رضا(ع) این است که طرف گفت آقا من از کسی یک چیزی را میگیرم، زمینی یا کالایی را به یک قیمتی، بعد روی آن هیچ کاری نمیکنم همین را به کسی با یک قیمت کمتری میدهم کار را او میکند. او کار میکند پول کمتر میدهم خودم هم هیچ کاری نمیکند این کار را به او میدهم و پول بیشتر از او میگیرم این وسط یک سودی میبرم. این درست است؟ امام رضا(ع) فرمودند نه این درست نیست مگر تو چه کار کردی؟ هرکس هر پولی از هر جهت میگیرد باید بتوانی بگویی من در ازای این پول من چه خدمتی به جامعه یا مردم کردم.
و آن پول و خدمت هم باید یک تناسبی با هم داشته باشند. درست است؟ مثلاً من یک کار کمی میکنم و در ازایش یک پول هنگفتی به من میدهند!
بله، امام رضا(ع) میگوید دارید از دنیا عبور میکنید اینجا اصل نیست شما آمدید اینجا رشد کنید نیامدید اینجا که حساب بانکیتان را پر کنید بعد هم فرمودند این حساب بانکیها را که پر میکنید خودتان نمیخورید که، بقیه بعداً برایتان به جایتان میخورند، ولی مسئولیت اخرویشان بعد از این عالم پوستتان را میکَنند. یعنی خودت پوست خودت را میکَنی.
روایت بعدی فرمودند که دین آسان است، اما باز به اسم آسان کردن دین همان چهارتا مسئولیتی را که داریم زیر آن نزنیم. میفرمایند اگر میخواهید بروید بهشت، یکسری کارهایی است که اگر بدون یکسری دیگر از کارها انجام بدهید دارید خودتان را مسخره میکنید این تعبیر حضرت رضا(ع) است. «سَبْعَةُ أَشْیَاءَ بِغَیْرِ سَبْعَةِ أَشْیَاءَ مِنَ الِاسْتِهْزَاءِ» 7 چیز است که اگر بدون 7 تای دیگر نباشد دارید خودتان را مسخره میکنید – حالا دقت کنید – «مَنِ اسْتَغْفَرَ بِلِسَانِهِ» اینهایی که به زبان میگوید استغفرالله استغفروالله خدایا ما را ببخش، خدا انشاءالله ما را میبخشد «وَ لَمْ یَنْدَمْ بِقَلْبِهِ» اما قلباً تکان نخورده، عادت دارد همینجور ور ور حرفهای مذهبی میزند تکان نخوردی، سر دور برگردان، توبه یعنی دوربرگردان را برگرد، توبه یعنی معذرتخواهی کن، توبه یعنی علیه خودت انقلاب کن، خودت را اصلاح کن، راهش باز است خودت را اصلاح کن. تو انسانی، انسان میتواند تغییر کند، خودت را تغییر بده، فرمودند اینهایی که مدام ذکرهای زبانی میگویند و مدام استغفروالله میگویند اما وجدانشان تکان نخورده است دوباره این فرصت پیش بیاید باز هم همان کارها را میکنند «فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ» این دارد خودش را مسخره میکند «وَ مَنْ سَأَلَ اللَّهَ التَّوْفِیقَ» انشاءالله خدا به شما توفیق بدهد، انشاءالله خدا این کار را حل کند «وَ لَمْ یَجْتَهِدْ» و عرق نمیریزد و تلاش نمیکند «فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ» خودش را مسخره کرده است. امام رضا(ع) میفرمایند اینهایی که نشستند خدایا مشکلات ما را حل کن! خدایا من را ببخش! خدایا انشاءالله این چی حل شود! بعد نه کاری میکند، نه برنامهای میریزد نه هیچی، بعد تقصیر این و آن و تقصیر خدا و تقدیر میاندازد، حضرت رضا(ع) میفرمایند برو خودت را مسخره کن. «وَ مَنْ سَأَلَ اللَّهَ الْجَنَّةَ وَ لَمْ یَصْبِرْ عَلَى الشَّدَائِدِ» هرکس از خدا بهشت میخواهد ولی تن به مشکلات نمیدهد، اینجا میخواهد کلاً خوش بگذرد «فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ» خودش را مسخره کرده است. اینها تشیّع امام رضا(ع) است. امام رضا(ع) خیلی خطرناک است. خواب مفتخورها را بهم میزند.
با آن تصویر امام مهربانی که ما برای خودمان درست کردیم...
اصلاً امام مهربان همین است او امامی که ساختیم مهربان نیست، آن امام رضایی که از آن مدام بحث میکنیم همهاش میگوییم آقا سلام، آقا قربانت بروم، آقا بیا مشکلات من را حل کن، آقا من را همینطور مفتکی به بهشت ببر، آن امام رضا ساختگی است، آن شیعه نیست، آن امام رضا نیست. اینها امام رضا(ع) است. خب در این دهه کرامت، چرا اینها را به مردم نمیگویید؟ چرا روی منبرها، توی مداحیها، درجاهای مختلف، معلمها سر کلاسها، چرا استاد به دانشجو، دانشجو به همکارش، چرا توی ادارات به کارمندها به رؤسا و به مدیران، مخاطب همه اینها ماها هستیم. دیدید نشسته به وظیفه خودش عمل نمیکند مدام میگوید آقا اوضاع اینجا خراب است! آقا اینطوری شد! آقا آنطوری شد! میفرماید تو چه کارهای؟ تو خودت هم جزو مشکلی! این مشکل را هزاران نفر درست کردهاند که یکی از آنها تو خودت هستی. دقت کنید، فرمودند هرکس به زبان میگوید خدایا ببخش ولی اصلاح نمیکند و خوداصلاحی ندارد و تغییری در سبک زندگیاش ندارد هرکس میگوید خدایا توفیق بده مشکلات ما را حل کن، خدایا توفیق بده ما پیروز بشویم «و لم یجتهد» اما عرق نمیریزد، برنامه ندارد، تلاش نمیکند ««وَ مَنْ سَأَلَ اللَّهَ الْجَنَّةَ» هرکس از خدا بهشت میخواهد که خدایا ما را به بهشت ببر، با اولیائت همنشین کن، به همین مفتی؟ «وَ لَمْ یَصْبِرْ عَلَى الشَّدَائِدِ» اما تا کوچکترین مشکل اقتصادی، سیاسی، خانوادگی برایش پیش میآید وا میدهد، وا میرود، همه چیز را رد میکند هیچ چیز را قبول ندارد به همه چیز فحش میدهد میگوید پس من هم به وظایفم عمل نمیکنم. فرمودند اینطور آدمها «فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ» اینها دارند خودشان را مسخره میکنند برو خودت را مسخره کن. خدا را میخواهی مسخره کنی؟
بینندههای شریف شبکه یک سیما، وقت شما بخیر باشد. امام رضا(ع) چگونه ما را میپسندد؟ نسخهای که امام هشتم برای ما پیروان خودشان و شیعیان خودشان تجویز کردند چیست؟ این محور صحبت ما با استاد ارجمند، استاد رحیمپور ازغدی است در مورد این موضوع داریم با هم صحبت میکنیم. در خدمت شما هستیم.
خواهش میکنم. اینها عرایض بنده نیست اینها فرمایشات حضرت رضا(ع) است. ببینید این صبر بر شدائد یعنی یک ملتی که اهل مقاومت است. بعضیها مذهبی بودن را، یک مذهبی میخواهند که در آن نه احتیاجی به مقاومت باشد نه به شدائد، بدون صبر. یک مذهبی که کلاً خوش بگذرد. خیلی حلال و حرام نداشته باشد، نه احتیاج به جهاد با خودت جهاد با نفس داشته باشد، نه احتیاج داشته باشد به جهاد با ظلم و کفر، یک دین راحت و آسان. امام رضا(ع) میفرمایند هرکس دنبال خوشگذرانی است و از مشکلات کلاً فرار میکند «فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ» خودش را مسخره کرده است اگر میگوید من میخواهم به بهشت بروم. همین یک جمله به نظر من برای تعریف تشیّع کافی است.
در یک روایت دیگر فرمودند میدانید شماها چه کار میکنید؟ اسلام را یک مرتبه کنار نمیاندازید از گوشههایش مدام تیکه تیکه قیچی میکنید تا کل آن کنار برود! آن وقت از خودت بپرس که اگر مسلمان نبودی بازار تو چطوری بود؟ اگر مسلمان نبودی خانوادهات چطوری بود؟ بعد ببین مثل همین الآن بود یا نبود؟ اگر مثل الآن نیست به همان اندازه دینداری. اگر مثل الآن است فقط او میرود دیسکو و عرقخوری، آن یکی هم میرود کلیسا و آن یکی دیگر میرود بتخانه، تو هم مسجد یا حرم میروی! تو هم مثل اویی داری کافرانه زندگی میکنی. زندگی کافرانه یعنی زندگی بدون اصول. بدون معیار. یعنی من فقط ببینم زندگی کفر یعنی اصالت لذّت، هرچه خوشم میآید. سبک زندگی دینی یعنی اصالت کمال، تکامل، رشد.
اجازه دارم یک سؤال بپرسم؟ یعنی زندگی که ما در پرتو آموزههای دین داریم آمیخته با سختیها و شدائد است؟ اگر اینگونه است - اطلاع ندارم دارم سؤال میکنم – یک شهروندی در یک کشور غربی، کشور اروپایی که معیارها و دو دوتا چهارتا زندگی دنیا را نشستند با هم تنظیم کردند و یک زندگی مادی دنیایی بهسامان را برای خودشان تعریف کردند که این کار میکند حقوق میگیرد مالیات میدهد زندگی عمومیاش هم زندگی خوبی است با شدائد و سختیها هم دست و پنجه نرم نمیکند، این را چطوری میتوانیم با هم جمع کنیم؟
خب ببینید این ادعای شما اینجا سه بخش دارد: یکی این که او مشکلات ندارد، اصلاً اینطوری نیست. ممکن است مشکلات آنها با مشکلات شما در جهاتی تفاوت پیدا کند. این یک. اصلاً امکان ندارد کسی در دنیا زندگی بدون مشکل داشته باشد. اما دو) که مهم این است، مشکلات یک وقت مشکل ناشی از کم عقلی من، یا بینظمی من است این که نباید مشکلات را به پای خدا نوشت. امام رضا(ع) میفرماید: «صدیقٌ کلّ امرء عقله» دوست صمیمی قطعی تک تک شما عقل شماست، «و عدوّهُ جهله» یک دشمن خطرناک دارید و آن بیعقلی شماست. این امام رضا(ع)، یا هرکسی یا هر جامعه و هر خانوادهای، یکسری مشکلاتی دارد که منشأ آن بینظمی، بیدقتی و خرابکاریهای خودش هست این میخواهد مؤمن باشد یا کافر، این سنت الهی است. شما از بالای بام دقت نکنید پایین میافتید میخواهید کافر باشید یا مؤمن باشید. شما دقت نکن سمّ بردار بخور خوب میمیری، یعنی آقا اینجا مؤمن و کافر فرقی ندارند؟ نه فرقی ندارند. این سنت الهی است. قرآن صریح میفرماید که «کُلًّا نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ... » (اسراء/ 20)؛ هر دو دسته را اینجا ما با شما مساوی برخورد میکنیم بله یک سنت شماره 2 هست اعجاز و کرامت، که آن شرط دارد، خداوند میفرماید ما هیچ وعده مطلقی به کسی ندادیم، همه وعدهها مشروط است «إن تنصروالله ینصرکم»، شما عمل کنید. «أفوا بعهدی، أفوا بعهدکم» شما به عهدتان وفا کنید من وفا میکنم. شما سر قرار بیایید من میآیم و این نصرت الهی زمان مخصوص انبیاء نبود همیشه هست. قرآن میگوید فرشتهها فقط بر انبیاء نازل نشدند بله وحی تشریعی مخصوص آنهاست اما قرآن میفرماید به شماها هم نازل میشود. «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ» (فصلت/ 30)؛ آنهایی که بگویند پروردگار ما الله است «و ثمّ استقاموا» بعد هزینهاش را بپردازند و درست زندگی کنند «تتنزّل علیهم الملائکه» فرشتگان در همین دنیا بر آنها نازل میشوند. «أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا» نترسید، غصه نخور و آرام باش، زندگی بدون اضطراب و بدون ترس و غم، همین جا هم میشود.
وقتی دوتا جامعه را مقایسه میکنید این مقایسه معیارهای مختلفی دارد یک جاهایی هست ما چون خلاف عقل و خلاف ارزشهای اخلاقی عمل میکنیم یک مشکلاتی برای ما درست میشود بله ما چون مؤمن هستیم این مشکلات هست، آنها کافرند. خب هر جامعهای چه مؤمن و چه کافر.
خب آن نکتهای که درباره مقاومت فرمودید؟
الآن عرض میکنم. این روشن بشود، این جواب فرمایش شما این است که حضرت رضا(ع) میفرمایند عقلتان را به کار ببرید، ببینید اگر امانت را رعایت کنیم و به هم دروغ نگوییم و کالای قلّابی بهم نیندازیم، فریب ندهیم و چک بیمحل به هم ندهیم خب اینها غیر از این که آخرتت را درست میکند همین دنیایت را هم درست میکند. حالا یک کسی گفت من آخرت را قبول ندارم، آخرت را قبول نداری ولی میخواهی دنیایت را درست کنی باید به این احکام عمل کنی به نفعتان است، یعنی راست بگویید یا دروغ، کلاهبرداری کنید یا نه، تجاوز کنید یا نه، حرص بزنی یا نزنی، همین است. حضرت رضا(ع) یک تعبیری دارند میفرماید هرچه که خداوند بر شما حلال یا واجب کرد تماماً آن چیزهایی است که در دنیا و آخرت به نفع شماست. هرچه که حرام کرده چون به ضرر شماست حرام کرده است. هیچی نیست به نفع شما که خداوند حرام کرده باشد.
یعنی خداوند نخواسته ما را به سختی بیندازد.
خداوند در قرآن میفرماید که «... یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ ...» (بقره/ 185)؛ خدا برای شما آسانی میخواهد نه سختی، میفرماید ما وحی و انبیاء را فرستادیم برای این که اغلال و این غل و زنجیرهایی که به گردنتان هست از این بردگی و گرفتاری راحت شوید و راحت زندگی کنید، دنیا راحت و آخرت راحت. اما این مشکل چیست؟ دو جور مشکل داریم، منشأ یک مشکل بیعقلی و بیتقوایی است، بینظمی است، کلاهبرداری، مفتخوری، تنبلی و کار نکردن است اینها آن مشکلاتی نیست که گفتند شما تحمل کنید بلکه گفتند اینها را بروید حل کنید. خود همین کارها گناه است. همین بینظمی، تنبلی، بیدقتی، مسئولیت یک جایی را دارید درست نظارت نمیکنید این همین گناه است. مشکلی که از این پیدا بشود آن مشکلی نیست که میگویند باید تحمل کنی، این را باید اصلاح کنی. اما مشکلی که امام(ع) اینجا میفرمایند مشکلاتی است که شما دارید درست عمل میکنید دشمن میآید برای شما مشکلات درست میکند. یا یک حادثهای طبیعی الهی اتفاق میافتد مشکل درست میکند، این دسته از مشکلات را فرمودند زانو نزن، کرامت خودتان را حفظ کنید، خط عوض نکنید، ادامه بدهید، قوی باشید و وقار انسانیتان را حفظ کنید. مثلاً تحریمتان میکنند، به شما جنگ را تحمیل میکنند، شما را ترور میکنند بعد شما بگویید پس ولش کن تسلیم بشویم. چنان که بعضی از آدمهای راحتطلب عیّاش، تقیه را به معنی تسلیم در برابر ظلم معنی میکنند! اصلاً تقیه تسلیم نیست. آقا همه ائمه در برابر ظلم تقیه کردند! اگر ائمه ما تقیه کردند، تقیه یعنی مبارزه مخفی نه یعنی تسلیم؛ اگر تقیه، یعنی تسلیم شدن چون خطر و ضرر داشته، اگر تسلیم شدند پس چرا همهشان را کشتند؟ کسی که تسلیم میشود که او را نمیکشند. میگویند حضرت رضا(ع) خودش تقیه کرد! اگر ایشان تقیه کردند چطوری است که مأمون میآید میگوید کل خلافت، چون پایگاه اجتماعی امام رضا(ع) قوی است و میخواهد خودش را حفظ کند، میخواهد خودش را به اهل بیت(ع) بمالد که بماند. امام رضا(ع) هم میفرماید این دروغ میگوید این نمیخواهد واقعاً تحویل بدهد. خب؟ خب تو که این ادعا را کردی چطور دو سال بیشتر امام رضا(ع) را تحمل نکردی؟ او را کشتی؟ آقا امام رضا(ع) تسلیم شدند یا اگر امام حسن(ع) سازش کرده بود چرا 20 بار ایشان را مسموم کردند و بار بیستم شهید شد؟ یک وقتی مرحوم پدر – رحمتالله علیه- ایشان میگفتند یک کسی قبلاً توی مبارزه بود بعد که امام(ره) تبعید شد ول کرد و بعد هم تسلیم حکومت شد. توی هواپیما اتفاقی کنار ما نشست، من میدانستم این دیگر اهل مبارزه نیست، نمیدانستم به او بگویم یا نه؟ گفتم شاید الآن ساواکی شده باشد ادعای مذهبی هم داشت. بعد به او گفتم که شما که تا قبل از این که 15 خرداد خیلی محکم بودی، امام را که گرفتند رفت، دیگر کلاٌ نفستان درنمیآید، ایشان برگشت به من گفت که آخه آقای خمینی سید حسینی است من سید حسنیام! انگار که آنها اخلاق شخصیشان با هم فرق میکرده! او خطرناک بوده ولی امام حسن نه. پدر من میگفت من به او گفتم که اگر تو واقعاً سید حسنی باشی، باید مثل امام حسن(ع) خون بالا بیاوری جگرت توی تشت بیاید و به مرگ طبیعی نمیری. اگر سید حسنی هستی. تقیه کردند؟ تقیه حتماً کردند، تقیه یعنی مبارزه مخفی. کسی که مبارز نیست اصلاً احتیاجی به تقیه ندارد. به قول یکی میگفت اصلاً مبارزه نکن و زندگی معمولیات را میکنی، بعد به تو بگویند دیشب کجا بودی، بگویی تقیه میکنم دارم میگویم، تو کجا بودی؟ یا حمام بودی، یا داشتی چلوکباب میخوردی یا توی مغازه بودی داشتی دید میزدی! گرانفروشی میکردی و دید میزدی! این دیگر مخفیکاری ندارد. تقیه کسی میکند که دارد ریشه سیستم را میزند، تقیه یعنی مبارزه پیچیده، یعنی فریب دشمن نه فریب خودت. بعضیها به اسم تقیه میخواستند خدا را فریب بدهند. اگر ائمه(ع) ما تقیه کرده بودند پس برای چه همه آنها را کشتند؟ تقیه به معنیای است که اینها میگویند. پس مشکلات دو دسته است، ببینید این روایت هم از ایشان است فرمودند: «کُلَّمَا أَحْدَثَ اَلنَّاسُ مِنَ اَلذُّنُوبِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعْمَلُونَ أَحْدَثَ اَللَّهُ لَهُمْ مِنَ اَلْبَلاَءِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعُدُّونَ.» هر گناه و ظلمی که میکنید، هر گناه جدید و ظلم جدیدی که میکنید توجه داشته باشید «أَحْدَثَ اَللَّهُ لَهُمْ مِنَ اَلْبَلاَءِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعُدُّونَ.» یک بلای جدیدی در همین دنیا سرتان میآید جدا از آخرت. یعنی حضرت رضا(ع) میفرمایند خیلی از مشکلاتی که دارید خودتان برای خودتان درست کردید آن مشکلاتی که میگویند صبر کنید اینه نیست. خودت را اصلاح کن. دروغ میگویی، فریب میدهی، شهوترانی میکند، بعد کارت به طلاق میکشد! بعد بگویی این مشکل را خدا پیش آورد من هم عیب ندارد. نه آقا این مشکل را خدا پیش نیاورد، تو گناه و ظلم کردی، داری چوب خریت خودت را میخوری. فرمودند خیلی از مشکلاتی که در زندگیتان پیش میآید منشأ آن خودتان هستید. به وظیفهات عمل نمیکنی، یک کار دیگری میکنید، باید دقت کنید نمیکنید، باید برنامهریزی کنید، ندارید، باید تقوا داشته باشید ندارید، سوء استفاده میکنی بعد تو را میگیرند، یک کار بیناموسی میکنی آبرویت میرود، خب اینها مشکلاتی است که خودت درست کردی، حضرت رضا(ع) میفرمایند حواستان باشد خودتان دارید.... گفت طرف داشت داد میزد گفتند چه شده گفت اینجایم دارد میسوزد گفتند جوالدوز خودش دارد به خودش میزند، گفتند خب نزن! حضرت رضا(ع) فرمودند خودتان به خودتان سوزن فرو میکنید خودتان هم داد میزنید؟ این خیلی حدیث عجیبی است. همین الآن شما نگاه کن خیلی از دعواها و طلاقها، چک بیمحل، پروندههای عجیب و غریبی که درست میشود برگردید ببینید منشأ آن چیست؟ آیا چون عمل صالح کردند گرفتار شدند؟ یا چون یک غلطی کردیم گرفتار شدیم؟ امام رضا(ع) میفرماید منشأ اکثر مشکلاتتان خودتان هستید. خودت را اصلاح کن، به هم ظلم میکنید، دروغ میگویید، گناه میکنید، بعد... این خیلی تعبیر عجیبی است فرمودند هر ظلم و گناه جدیدی که مردم میکنند که قبلاً نمیکردند و اختراع میکنند خداوند به ازای آن یک گرفتاری و مشکلات جدیدی برایشان پیش میآورد که قبلاً اصلاً نبوده و سابقه نداشته است، بعد فکر میکنند اینها را خدا فرستاده است. خودتان کردید. مثل این که بنده زهر بخورم، خب خدا گفته زهر بخوری میمیری، ولی بخورم بعد بگویم خدا خواست! خدا امکانش را داد اما اجازه آن را به تو نداد. اما این مشکلی که فرمودند مشکل است، پس مشکلات هر جامعهای، شما میگویید آقا فلان جامعه مسلمان نیست ولی این مشکلات ما را ندارد، باریکالله، معلوم میشود آنجا او عاقلانه و درست عمل کرده است. البته از نزدیک که بروید میبینید اینطوری نیست از دور اینطوری است. بروید ببینید چه خبر است؟ ولی ممکن است بعضی از مشکلاتی که تو داری او ندارد، مشکلاتی او دارد تو نداری، اما مشکلات دو دسته است یکی از مشکلات خودتی باید اصلاح کنی، یک مشکلاتی نه، تو داری درست عمل میکنی اما دنیا دارِ مشکلات است. خداوند میفرماید شما را آوردم دنیا دوی عبور از مانع است! اصلاً این که تهش بشود یا نشود اینها مهم نیست، مهم این است که تو چه کار میکنی؟! ما فکر کردیم خدا ما را فرستاده اینجا گفته یک کارهایی را من نتوانستم لطفاً شماها بروید آن کارها را بکنید، مثلاً بروید حق را پیروز کنید، قرآن میفرماید من میتوانستم یک کاری بکنم که اصلاً کسی مشرک نباشد، میتوانستم کاری بکنم هیچ کس ظالم و کافر نباشد، دنیا برای این نیست قرار اینطوری نبوده، قرار این است که شما بیایید توی دنیا با پای خودتان به بهشت یا جهنم بروید. با پای خودت باید بروی، ما قرار نیست کسی را به زور بهشتی کنیم. این آیه قرآن است. سهتا آیه قرآن به پیامبر(ص) میفرماید شما حرص نخور، شما مأمور به تکلیف هستی نه نتیجه. این که نتیجه دست تو نیست، وظیفهات را انجام بده ما هم کمک میکنیم اما اگر یک جایی هم کارت را درست انجام دادی نشد، خب به درک که نشد، تو اصلاً برای این دنیا کار نمیکنی، امام(ره) میفرمود اگر هدفتان معنوی باشد شکستتان هم پیروزی است. اگر هدفتان مادی باشد پیروزیتان هم شکست است. هدف معنوی اصلاً شکست ندارد. باید به وظیفهتان عمل کنید چون شما میخواهید پیش خدا روسفید باشید. ما معلوم نیست که کی داریم میرویم؟ الآن در این دو سال کرونا چقدر رفتند؟ در کل دنیا، حالا اینجا الحمدلله کرونا تمام شد آمریکا یک میلیون و خوردهای تلفات توی کرونا داده هنوز آمریکا و اروپا دارد روزی 20—300تا تلفات میدهد. یادم میآید بعضیها اینجا مسخره میکردند که خواهش میکنم بیایید مردم ما را نجات بدهید داشتند گدایی میکردند! خب تا الآن یک میلیون و خوردهای توی آمار رسمی، که غیر رسمی آن را میگویند دو – سه برابر است، همین الآن هم دارد تلفات میدهد. خب اینجا بچههای خودمان چند روزی هست به لطف خدا یک تلفات هم نداریم. میخواهم این را عرض کنم که امام(ع) میفرماید خودتان توی سر خودتان میزنید بعد خودتان داد میزنید نکنید. اما اگر نه، درست دارید به وظیفهتان عمل میکنید ولی مشکلات پیش میآید، یک حادثهای پیش میآید یک نفر دیگری حواسش نیست برای تو یک مشکلی پیش میآورد یا عمداً به تو میزند، تو داری میروی درست هم میروی یکی با ماشین میزند تو را تا آخر عمرت فلج میشوی. حالا این مشکل را که تو ایجاد نکردی، تو درست عمل کردی، فرمودند یک مشکل شخصی یا ملی برایتان پیش میآید اینجا خودتان را نبازید وا ندهید، بعد فرمودند شما خطاهای کوچک کوچک میکنید همه را توجیه میکنید، «اَلصَّغَائِرُ مَنَ الذُّنُوبِ طُرُقٌ اِلَی الْکَبَائِرِ مَنْ لَمْ یَخَفِ اللهَ فی الْقَلِیلِ لَمْ یَخَفْهُ فِی الْکَثِیرِ» همین گناهان کوچک کوچک، راه برای کثافتکاریهای بزرگ باز میکند. کسی که در خطاهای کوچک خدا میگوید و میفهمد ولی میگوید حالا ما اینقدر رشوه گرفتیم مهم نیست، اینقدر فلان کردیم مهم نیست، و... میفرماید این شروع اینجاست و تهش آنجاست تو با همین قدمهای کوچک کوچک داری مسیرهای طولانی و منحرف را طی میکنی.
خیلی استاد متشکر هستم. داشتم فکر میکردم که چقدر از این خط و معیاری که امام رضا(ع) ترسیم کرده واقعاً دور هستم، و اگر مردم را میبینند یاد خدا نمیافتند به سمت معارف و معنویت جلب نمیشوند بخاطر این است که من بوی خدا نمیدهم. هرکجا بوی خدا میآید خلق بین که بیسرو پا میآید برای این است که ما معطر به عطر الهی نیستیم و چقدر شرمنده امام رضا(ع) هستیم و اصلاً چطوری رویمان میشود برویم توی حرم بگوییم امام رضا(ع) برای ما این کار را بکن، آن کار را بکن، اصلاً ما مگر یکی از آن کارهایی که امام رضا(ع) گفته کردیم؟ چقدر ما باید سرمان در مقابل امام هشتم پایین باشد. حالا چه کار کنیم؟
چه میدانم چه کار کنیم؟ این روایات را عرض کردیم برای این که اینهایی که خیلی خوشخوشانشان میشود و فکر میکنند الآن فرشتهها منتظرند ما برویم یک ماها به خودمان بیاییم راحتطلبی نکنیم. حالا به نظرم یک کمی شما ترسیدید.
یک کم نه، خیلی ترسیدیم.
-من چون از هیچی نمیترسم، هرکس من را میبیند یاد شیطان میافتد- حالا برای این که ترستان بریزد از آن طرف چندتا روایت باز از حضرت رضا(ع) عرض کنم. حضرت رضا(ع) فرمودند که اگر خداوند همه گناهانتان را ببخشد ممکن است ولی یک گناه را هرگز را نخواهد بخشید و آن مأیوس شدن از بخشش خداوند است. این همه آنها را جبران میکند. فرمودند هر گناهی را ممکن است خدا ببخشد البته نه همینطوری، اما گناهی که قطعاً بخشیدنی نیست مأیوس شدن از رحمت خدا و مأیوس کردن دیگران از رحمت خداوند است.
چون یأس حرکت را از آدم میگیرد.
بله، مثلاً بگوییم پس ما در هر صورت دیگر وضعمان خراب است! نخیر وضعمان خراب نیست هرکس هر مقدار عمل کرده همانقدر وضعش خوب است هرچقدر نکند همانقدر وضعمان خراب است.
یک حدیث دیگر برای این که ماها خوشحال بشویم، امام رضا(ع) میفرمایند که رسول خدا(ص) فرمود: «إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ تَجَلَّى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِعَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ فَیُوقِفُهُ عَلَى ذُنُوبِهِ ذَنْباً ذَنْباً ثُمَّ یَغْفِرُ اللَّهُ لَهُ لَا یُطْلِعُ اللَّهُ عَلَى ذَلِکَ مَلَکاً مُقَرَّباً وَ لَا نَبِیّاً مُرْسَلًا وَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ مَا یَکْرَهُ أَنْ یَقِفَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ثُمَّ یَقُولُ لِسَیِّئَاتِهِ کُونِی حَسَنَاتٍ»
خدا برای بنده مؤمن تجلّی میکند، آنهایی که سعی کردند آدمهایی خوبی باشند حالا وسطهایش یک غلطی هم کردیم یا کردند – ما که نکردیم! - فَیُوقِفُهُ عَلَى ذُنُوبِهِ ذَنْباً ذَنْباً؛ خداوند خصوصی جلویش تک تک گناهانش را برایش مرور میکند همه را میبینیم که چه غلطهایی کردیم. ثُمَّ یَغْفِرُ اللَّهُ لَهُ؛ بعد خداوند میگوید همهاش را بخشیدم. لَا یُطْلِعُ اللَّهُ عَلَى ذَلِکَ مَلَکاً مُقَرَّباً وَ لَا نَبِیّاً مُرْسَلًا؛ حتی کاری میکنم که فرشتهها متوجه این گناهانت نشوند و پیغمبران در صحنه قیامت از این گناهان تو مطلع نشوند. وَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ مَا یَکْرَهُ أَنْ یَقِفَ عَلَیْهِ أَحَدٌ؛ هر کاری که کردی و دلت میخواهد هیچ کس نفهمد من کاری میکنم هیچ کس نفهمد حتی فرشتگان. ثُمَّ یَقُولُ لِسَیِّئَاتِهِ کُونِی حَسَنَاتٍ. و بعد خطاها و غلطهایی که کرده خداوند به آن سیئات میگوید تبدیل به حسنات بشوید. منتهی میگوید لِعَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ؛ کسی که تلاش کرده و اینها را قبول دارد و دارد تلاشش را میکند و وظایفش را انجام داده، اهل نماز و روزه و انفاق است و اهل دزدی نیست حالا وسطهایش یک گناهانی هم کردیم، اصلاً مگر کسی هست که گناه نکند؟ همه ماها در زندگیهای گذشته و آیندهمان هزارتا از این نقطههای سیاه هست، آنها را فرمود پاک میکنم و میبخشم.
یک تعبیر دیگری دارند، فرمودند که این دعاها و عباداتتان را سعی کنید مخفی کنید جلوی همدیگر انجام ندهید الا آن عباداتی که خداوند خواسته علنی و دسته جمعی باشد که فضای حاکم بر جامعه را اصلاح کند. اما فرمودند یک دعای پنهانی، مساوی با 70 دعای با سروصداست. یعنی این که تا یک کار خیری میکنی، یک عبادتی میروی، جار میزنی، سلفی میگیری، به بقیه میفهمانی، فهمیدند اینها ارزش کارتان را پایین میآورد چون فرمودند اصل عبادت یعنی اخلاص، ولی اینها همه ضد اخلاص است.
یک تعبیر عجیب دیگری که دارند میفرمایند که: هم مواظب بدنتان باشید هم روحتان و این دوتا بهم مربوط هستند. میفرمایند «أَنَّ قُوَّةَ النُّفُوسِ تَابِعَةٌ لِأَمْزِجَةِ الْأَبْدَانِ» این که بگویید بدنم مهم نیست میزان تغذیهاش درست است یا نه؟ بهداشت آن، سلامت آن، ورزش آن، بگویید اینها که مهم نیست مسائل معنوی و روحانی ربطی به این ندارد. حضرت رضا(ع) میفرماید چرا ربط دارد، جسم در روح اثر میگذارد و روح در جسم. مراقب باشید بدنتان ضعیف و بیمار و مشکل پیدا نکند مقدمات آن را رعایت کنید، مسئله سلامت و بهداشت اثر میگذارد در این که بتوانید اعتدال روحیتان را حفظ کنید. عکس آن را هم میفرمایند، فرمودند رژیم غذاییتان را کنترل کنید. تعبیر عجیبی است فرمودند که «اغتذ ما یشاکل جسدک» رژیم غذاییتان مناسب با شرایط بدنتان باشد بعد فرمودند همه هم مثل هم نیستید یک مشترکاتی دارید و یک تفاوتهایی دارید، ببینید چه رژیم غذایی و چه نوع سبک زندگی برای سلامت و بهداشتتان مفید است و چه نوعی مضرّ است اینها را رعایت کنید. فرمودند خیلی از بیماریهایی که دارید بخاطر رژیم غذایی غلط است هم مقدار آن هم نوع آن. غذاهایی که میخورید. مثلاً یک جایی میفرماید کفش راحت بپوشید، فرمودند پا و کف پا وقتی راحت باشد در تعادل روحی و روانی و اعصاب شما مؤثر است. همسر خوب داشتن چه نعمتی است، شریک و دوست خوب داشتن چه نعمتی است و چقدر به شما آرامش میدهد و از آن طرف فرمودند به دنیا اعتماد نکنید، روز بعد دنیا را نمیتوانید درست پیشبینی کنید. فرمودند وقتی خوش هستید زیادی بدمستی نکنید وقتی مشکلی دارید غصه دارید افسرده نشوید و توجه داشته باشید که «عَجِبْتُ لِمَنِ اخْتَبَرَ الدُّنْیَا وَ تَقَلُّبَهَا کَیْفَ یَطْمَئِنُّ اِلَیْهَا»، من تعجب میکنم میبینید آشناها و نزدیکانتان هرچند وقت دارند میمیرند و میروند و کسی اینجا نمیماند و نمیدانید هم شما تا کی هستید؟ حضرت رضا(ع) فرمودند من تعجب میکنم به چه مطمئن هستید؟ چرا حواستان نیست که ممکن است امروز روز آخرتان باشد، اما در عین حال فرمودند مؤمن کسی است که به این توجه کند و در عین حال برنامههای دقیق درازمدت داشته باشد. امام رضا(ع) فرمودند زندگی شخصی، مالی و اقتصادیتان را بدون عقلانیت پیش نبرید باید همه چیز با عقل و حساب و کتاب باشد. فرمودند نظام اقتصادی جامعه را طوری بکنید که پول دست یک عده معدود سرمایهدار، صاحب قدرت و ثروت به هم پاسکاری نکنند. اگر این شد فرمودند این اقتصاد اسلامی است. «جَعَلَ الْأَمْوَالَ دُولَهً بَیْنَ دُولَهْ بَیْنَ الْأَغْنِیاءِ» اگر ثروتها طوری شد که بین یک عده سرمایهدار به هم پاسکاری میکنند و در متن جامعه جریان پیدا نمیکند فرمودند این اسلامی نیست آن را اصلاح کنید عقل اقتصادی را به کار بیندازید، مدیریتها را اصلاح کنید، محاسبههایتان را درست کنید، سبک زندگیتان را اصلاح کنید. فرمودند بازار اسلامی چطور بازاری است؟ امام رضا(ع) فرمودند: «مَن باعَ وَ اشتَرَی فَلیَحفَظ خَمسَ خِصال وَ إلّا فَلا یَشتَرین وَ لا یَبیعَنَّ: ألرّبا وَ الحَلفَ وَ کِتمانَ العَیب وَ المَدح إذا باع وَ الذَّمَّ إذا اشتَرَی » هرکسی خرید و فروش میکند حداقل این 5تا خصلت را رعایت کند، خرید و فروشی نکند الا این که 1) ألرّبا؛ ربا، ربا یعنی پول، پول بیاورد بدون هیچ کاری. یعنی از نیاز اقتصادی طبقات محروم سوء استفاده کن غارتش کن. 2) الحَلفَ؛ قسم نخورید. فرمودند در بازاری که همه به هم قسم میخورید یا دروغ میگویید یا چانه میزنید یعنی این بازار اسلامی نیست شما اخلاق اسلامی ندارید و بهم اعتماد ندارید خودتان میدانید که دارید به همدیگر دروغ میگویید. چطور مسلمانی هستید؟ این هم یک مرز. و 3) وَ کِتمانَ العَیب؛ اگر دارید جنسی میفروشید عیب آن را به خریدار نگویید بازار اسلامی نیست. 4) وَ المَدح إذا باع؛ وقتی دارید بهم جنسی را میفروشید تبلیغات دروغ میکنید، زیادی تعریف میکنید. فرمودند این اسلامی نیست. 5) وَ الذَّمَّ إذا اشتَرَی؛ وقتی میخواهی بخری توی سر مال میزنی، فرمودند این معامله اسلامی نیست یعنی اگر داری میفروشید عیب کالایتان را نمیگویید مدح و تعریفش میکنید وقتی میخواهید جنسی بخرید توی سرش میزنی میدانی که این جنس خوب است ولی میگویی این که خراب است این که به درد نمیخورد. فرمودند شما شیعه نیستید اگر اینطوری معامله کنید و این بازار، بازار اسلامی نیست. ببینید سبک زندگی اینطوری است. خب ما همه این کارها را نمیکنیم بعد برایمان مشکل درست میکنیم بعد میگوییم چرا فلان جامعه این مشکل را ندارد و ما داریم؟ برای این که او این کارها را نمیکند. تو از این مغازه به آن مغازه میبینید قیمت فرق میکند! صبح تا عصر قیمتت را بالا و پایین میبری خب معلوم است که باید بیچاره بشویم هم ما بیچاره میشویم و هم خودت. رعایت کن، اگر رعایت کنید دنیایتان تأمین میشود اگر آخرت را قبول نداری، اگر آخرت را هم قبول داری پس هم دنیا و هم آخرت تو درست میشود. پس این هم چیزهایی که اصلاً خودم عمل نمیکنم.
حضرت رضا(ع) فرمودند من جامعهای را مسلمان و مومن میدانم که همه با لبخند با هم روبرو بشوند. «اصْحَبِ الْعَامَّةَ بِالْبِشْرِ» حضرت زهرا(س) فرمودند از نظر من کسانی شیعیان خالص هستند که هر وقت همدیگر را میبینند نگاهشان بهم میافتد آرامش بگیرند استرس و اضطراب نباشد. فرمودند اگر دوستانتان را ببخشید پیش خداوند معذورید بعد فرمودند حتی اگر مخالف شخصی خودتان را ببخشید حضرت رضا(ع) میفرماید مادر ما حضرت فاطمه(س) فرمود که من بهشت شما را تضمین میکنم. کسی شما را اذیت کرده ولی شما او را ببخشید. امام رضا(ع) میفرماید در هر دعوا، چه دعوای خانوادگی، چه قبیلهای یا هر چیزی، دعواهای ظلم نه، با ظلم و استبداد و استکبار باید بجنگی، دعوای شخصی، حضرت رضا(,) فرمودند در دعوای شخصی اولین کسی که معذرتخواهی کند پیامبر(ص) فرمودند من او را شفاعت میکند. او که معذرتخواهی نمیکند صبر میکند تا دیگران از او معذرتخواهی کنند فرمودند او از ما دورتر است آن کسی که اول معذرتخواهی میکند ولو تقصیر ندارد... یک حدیث دیگر بگویم، حضرت(ع) با افراد مناظره میکردند فرمودند ای مردم: «یا قوم ان کان فیکم احد یخالف الاسلام و اراد ان یسال فلیسال غیر محتشم» هرکس از شما مخالف اسلام است، خودش دلش میخواهد تفتیش عقاید نیست خودش میخواهد سؤال کند، سؤال کند آزاد بدون هیچ نگرانی. این جمله خیلی جمله مهمی است.
خیلی ممنون هستم از جناب استاد رحیمپور ازغدی، و خیلی ممنونم از شما بینندگان عزیز که برنامه را ملاحظه کردید. امیدوارم که بتوانیم از مطالب ارزشمند استفاده کنیم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
هشتگهای موضوعی