مصاحبه تلویزیونی با برنامه آستان جانان (1)
میلاد مبارک حضرت امام رضا ع - شبکه یک - 1401
مجری: بسمالله الرحمن الرحیم. خدمت شما بینندگان ارجمند سلام عرض میکنم عید شما مبارک باشد میلاد امام هشتم حضرت ثامن الحجج علیبنموسی الرضا(ع) را خدمت شما خوبان تبریک عرض میکنم. همینطور که اشاره کردم در این دقایق ارزشمند میلاد امام هشتم ما میهمان عزیزی داریم البته که استاد رحیمپور ازغدی نیازی به معرفی بنده ندارند ایشان خیلی خوب هم ایشان و هم مباحث ارزشمندشان را خصوصاً در جمعه صبحها از شبکه یک ملاحظه کردید و به خوبی دیدید و میشناسید و آشنا هستید میخواهم خدمت ایشان سلام عرض کنم و بحثمان را با استاد آغاز کنیم. استاد سلام علیکم عیدتان مبارک خیلی خوش آمدید.
استاد: محضر جنابعالی سلام عرض کردم و بینندگان محترمتان. بنده هم متقابلاً تبریک عرض میکنم.
خیلی خوشحال هستیم که شما را در یک گفتگوی جذاب انشاءالله میبینیم امیدوارم که بحثمان مورد توجه رضای خداوند و بینندگان ما قرار بگیرد. ما خیلی امام رضا(ع) را دوست داریم. آنجا جایی است که افراد فارغ از هر سلیقه و گرایش و علاقهای جلب میشوند و به نوعی مظهر وحدت بین همه ایرانیها است. افراد برای این که امیدوار بشوند به حرم امام رضا(ع) میروند و به امام رضا(ع) متوسل و متوجه میشوند و به نوعی امام رضا(ع) سند هویت ما هم شده است. میخواهم از اینجا بحث را آغاز کنیم، استاد در خدمت شما هستیم.
بسمالله الرحمن الرحیم. السلام علی علیبنموسیالرضا و مجدداً خدمت شما و دوستان سلام عرض میکنم. بنده معمولاً توفیق ندارم و امکان این که حضوراً خدمت برسم ولی از جهت عرض ادب به ساحت علیبنموسیالرضا(ع) در روز میلاد مبارکشان و در شرایطی که اهانت به پیامبر اکرم(ص) و به ایشان در اروپا، در غرب از طرف رسانههای فاقد عقل و اخلاق، کینهتوزانه اتهامات و اهانتهایی صورت گرفت وظیفه خودم دانستم که حضوراً خدمت برسم. ابتدا یک نکتهای عرض کنم چون وقتی بحث هویت و امید پیش میآید دو جریان متناقض و هر دو گرفتار خطای معرفتی این وسط پیدا میشوند. یک عده کسانی که دین و زیارت و عزاداری و شفاعت و توسل را, محبت به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) و اولیای خدا را اساساً انکار میکنند و احساسات و ابراز احساسات به این بزرگان را مورد تمسخر قرار میدهند چه از نوع جریانهای شبه روشنفکری و لامذهب که امر مقدسی ندارند تنها مقدس و در رأس مقدسشان شهوت و شهرت و ثروت خودشان است و بقیه چیزها نامقدس هستند. چه اینها و چه جریانهای وهابی و امثال وهابی که اصل این مفاهیم را مورد تمسخر قرار میدهند و خودشان از موضع خرافیترین دیدگاهها حقیقتترین حقیقتها راخرافه میپندارند. در برابر اینها هم یک جریانی بین خود ما شیعه است که ظاهراً از پیامبر(ص) و از ائمه(ع) و از حضرت رضا(ع) تقریباً به جز زیارت و عزاداری و به جز حرم اطلاعات دیگری ندارد. یک وقت داریم بحث نیتشان را میکنیم خب همه ثواب میبرند هرکس به عشق اهل بیت(ع) به عشق علیبنموسیالرضا از دور سلام بدهد مأجور است و ثواب زیارت را دارد، این توجهات، این توسلات، در دنیا و آخرت اثر دارد اما مشکل وقتی پیش میآید که مثلاً این 7، 8، 10 روزی که مربوط به دهه کرامت و حضرت رضا(ع) بود خب گاهی من تلویزیون و رسانههای مختلف، مطبوعات و فضای مجازی را میدیدم که تقریباً 5 کلمه از سخنان خود امام رضا(ع) را که به ما نشان بدهد ما کجای زندگی داریم اشتباه میکنیم کجاها داریم درست میرویم، نشنیدیم و ندیدیم. یعنی مدام راجع به صحن و سرا، راجع به گنبد طلا و راجع به ضریح فولاد، راجع به کاشیهای حرم، آیینه حرم، راجع به اینها و آقاجونم و رضاجونم همه گفتیم خدا هم قبول کند! ولی از امام رضا(ع) یا فقط بچه میخواهند یا بدهیهایشان را ایشان بدهد یا خانه برایمان درست کن. آن کاری که علیبنموسیالرضا(ع) برای آن مأموریت پیدا کرده یعنی امامت و رهبری ما خیلی مطرح نیست یعنی ما الآن نمیدانیم چه کار کنیم شیعه امام رضا(ع) هستیم.
یا حضرت از ما راضی هست؟ این مدل زندگی ما را میپسندد؟
بله ما ایشان را قبول داریم آیا ایشان هم ما را قبول دارد؟ خب راجع به اینها چرا کم صحبت میشود اصلاً صحبت نمیشود. ما الآن کل کاشیهای حرم را شناختیم چه کسانی اینجا دفن هستند؟ که آمده؟ کی رفته؟ فامیلها، زائرها. یک زمانی نخ و ریسمان هم میبستندکه اینها اصلاً در فرهنگ شیعه نیست یک زمانی از کلیسا یاد گرفته بودند شمع روشن میکردند، حالا آن الحمدلله ور افتاد. شمع روشن میکردند یک زمانی از مسیحی و بودایی یک چیزهایی یاد میگیرند و وارد میکنند. شما در کل روایات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) اثری از این چیزها نمیبینید تمام صحبت از ایمان، عمل صالح، زیارت، شفاعت، توسل. همین زیارت و شفاعت و توسل هم دوتا تفسیر دارد. تفسیری که خود اهل بیت(ع) گفتند تفسیر توحیدی است یک تفسیر هم تفسیر مشرکانه است. اصلاً خود زیارت و حرم، مثلاً آن روز دیدم در تلویزیون نشان میدهد همه آقایان با حُسن نیت این کارها را میکنند خدا اجرشان بدهد اما مبنای آن را من نمیفهمم چیست؟ تمام مثلاً دو ساعت دارد بحث میکند که راه حرم اینطوری بشود فلان شود خیال میکند بلیط مشهد را که میگیرد بلیط مستقیم بهشت است! هر کاری در زندگیمان میکنیم، دروغ میگوییم، جنایت میکنیم، خیانت میکنیم، گرفتار فحشا، قمار، گرانفروشی، ربا میخوریم، دزدی میکنیم، معتادیم، چک بیمحل میدهیم، کلاه مردم را در بازار برمیداریم مثل این که اینها اصلاً دخالت ندارد- نمیدانم چقدر فرصت کنم که چندتا از روایات ایشان را عرض کنم- تمام این روایات راجع به سبک زندگی است. معیار شیعه است. یک وقتی از همین خراسان ما رفتند مدینه زیارت پیامبر اکرم(ص) بعد خدمت حضرت رضا(ع) رفتند در روایت دیدم چند هفته یا چند ماه برای زیارت حضرت رضا ماندند ایشان آنها را راه ندادند همین امام رضای مهربان، اتفاقاً اینها جزو مهربانیهایشان هست مهربانترین مهربان کسی است که ما را درست تربیت کند ما تربیت نشدیم. یکسری مقدساتی درست کردیم خب بوداییها دارند، بتپرستان دارند، مسیحیها دارند، هندوها دارند، همه دارند. فرق مقدسات ما با اینها چیست؟ بحث امامت است قرار است اینها ما را رهبری کنند. من میگویم یا علیبنموسیالرضا(ع) من خانواده شیعی، خانواده مسلمان چگونه خانوادهای است؟ شما در این مدت راجع به اینها چه توضیحاتی دادید؟ حوزهای که امروز وظیفه انبیاء را انجام بدهد چه حوزهای است؟ دانشگاهی که کارآمد باشد و مشکلات این کشور را به روش علمی حل کند چه نوع دانشگاهی است؟ مسئولین و مدیرانی که ... خب اینها را کجا گفتید؟ با استناد به کدام حرف یا سیره علیبنموسیالرضا(ع). مدام از حرم و زائرین و گنبد. یکی از آقایان هم دیدم توی صدا و سیما که موبایلش را طرف حرم گرفته و به یک کس دیگری میگوید از توی موبایل من به حرم سلام بده. فکر میکنند این چیزها فیزیکی است. ببینید من نمیخواهم این چیزها را نفی یا نهی کنم عرض میکنم که همه اینها حاشیه است نمیشود کل بحث ما راجع به امام رضا(ع) همهاش پوسته و حاشیه باشد متن آن نیست، هستهاش کو؟ آن عدهای که زیارت ایشان رفته بودند راهشان ندادند بعد از چند ماه میخواستند شهرشان برگردند رفتند در خانه حضرت رضا(ع) تقریباً به حالت تحصن، گفتند تا ما را راه ندهید ما نمیرویم. حضرت آمدند دم در، گفتند آقا چرا چند وقت است ما را راه نمیدهید میخواهیم خدمت شما بیاییم. فرمودند برای این که شما دروغگو هستید. گفتند ما چه دروغی گفتیم؟ فرمودند شما توی شهر، توی مدینه و این طرف و آن طرف شایعه کردید شیعه هستید. گفتند خب آقا ما شیعهایم ما اسم شماها را روی بچههایمان میگذاریم آمدیم ما به زیارت شما میآییم ما شیعه هستیم. آن وقت سؤالاتی که حضرت رضا(ع) از اینها کردند. فرمودند توی محله، شهر، روستای شما همه از هم خبر دارید که خانوادهای نیست که شب گرسنه بخوابد؟ گفت نه. فرمودند مطمئن هستید بین شما خانوادهای شب گرسنه نمیخوابد؟ گفت نه ما خیلی اینطوری از هم خبر نمیگیریم خیلی کاری به هم نداریم. فرمودند اگر چند دست لباس داری یکی آن طرف شهر یک دست لباس مناسب ندارد بخشی از لباسهایت را برمیداری ببری به او بدهی؟ گفت نه. فرمودند اگر دیدی کسی چهرهاش را غم گرفته مشکلی دارد کار خودت را تعطیل میکنی برای حل مشکل او بروی؟ گفت نه. فرمودند شما شیعه ما نیستید چرا میگویید شیعهاید؟ دروغ گفتید. مردم شما را میبینند فکر میکنند شیعه ما هستید بعد فکر میکنند ما هم همینطوری هستیم. فکر میکنند اسلام این است! گفتند پس ما چی هستیم؟ فرمودند بگویید عاشق اهل بیت هستید، دوستدار اهل بیت هستید عیبی ندارد انشاءالله خداوند از شما قبول کند آن هم ثواب دارد اما چرا میگویید شیعهاید؟ خب حالا اگر علیبنموسیالرضا(ع) الآن بین ما بیاید و وضعیت خانوادههای ما، رفتار ما، بازار ما، دانشگاه ما، بیمارستانهای ما، نهادهای مدیریتی را ببیند ایشان چه میگوید؟ حالا اگر فرصت شد عرض میکنم که ایشان چه میگوید.
فقط خواستم عرض کنم که توجه داشته باشیم علیبنموسیالرضا(ع) برای این نیست که ما برویم شمع روشن کنیم و بگوییم آقا به ما بچه بده، بدهیها من را بده، من ماشین میخواهم، خانه میخواهم، و... اصلاً قرار بر این است که ما از علیبنموسیالرضا(ع) در درجه اول بیاموزیم که چگونه اینجا زندگی کنیم که بهشتی باشیم؟ خود علیبنموسیالرضا(ع) فرمودند سخنان ما را درست نقل کنید. اگر حرفهای ما را درست بگویید و آنگونه که ما گفتیم منتقل کنید «تتبعونا» تازه ناس میگویند، ناس یعنی کل بشریت، مسلمان و غیر مسلمان. دنبال ما راه میافتند. ولی یک چیزهایی از خودتان میبافید و میگویید و آن چیزی هم که ما گفتیم برمیدارید یک جور دیگری و یک چیزهای زهرماری قاطیاش میکنید یک جوری میگویید که غیر شیعه، آن هم همه شیعه نه، بخشی از خودتان نه اینها را بفهمند نه باور کنند. مقصود این که بله، هویت و امید باید باشد اما نه هویت و امید کاذب. نه به دام جریانهای وهابی و ضد زیارت و ضد محبت اهل بیت(ع) بیفتیم که یک مذهب خطرناک خرافی و وحشی است و غیر قرآنی است نه این نوع تشیّعبازی. امام رضا بازی! حرمبازی! که این هم یک سرگرمی در حاشیه زندگی است. ما داریم زندگیمان را میکنیم اصلاً کاری به امام رضا(ع) نداریم در حاشیهاش یک زیارتی و یک عرض ارادتی هم میکنیم و الا این که بازارتان چه تناسبی به این زندگیتان چه تناسبی دارد باید به نظرم اینها را دقت کنیم. بعد هم فقط شیعه نیست، فقط ایران نیست، من منابعی از اهل سنت آوردم چون شما گفتید وقت کافی نیست نمیخوانم و الا بیش از 20 نفر از بزرگان اهل سنت، از همان زمان حضرت رضا(ع) تا همین الآن عبارات و تعابیری که راجع به حضرت رضا(ع) بکار میبرند چه تعابیری است که ایشان علیبنموسی الرضا(ع) را باتقواترین، عالمترین، فاضلترین، صادقترین، پاکترین و عاقلترین و عالمترین شخصیت دوران خودشان ذکر میکنند کسانی که ایشان را معصوم نمیدانند خلافت بلافصل را هم قائل نیستند اما در عین حال میگویند کسی در این دوره شایستهتر از اینها از جهات علم و عقل و اخلاق و امانتداری نیست. حالا چون فرصت نیست من از اینها صرفنظر میکنم و الا حدود 20 مأخذ از بزرگان اهل سنت آورده بودم خدمت شما بگویم.
یک نکتهای را شما لابهلای صحبتهایتان اشاره کردید در ابتدای فرمایشاتتان و آن این که خب ما شاهد بودیم در چند روز گذشته، یک جریانی جسارتی به امام هشتم کرد و ما میخواهیم قبلتر از آن هم که به قرآن کریم هتک حرمتی صورت گرفت به نظرتان چرا بعد از 1400 سال، چه احساس خطری وجود دارد که امام رضا(ع) باید مورد هجمه و حمله دشمن ما قرار بگیرد و حالا رسالت ما در این بین چیست؟
ببینید این نه اولین بار است و نه آخرین بار خواهد بود. یک کسانی از جبهه کفر و ظلمت همیشه خفاش با نور مشکل دارد. یک کسانی هم اصلاً به چیزی عقیده ندارند دنبال شهرت، دلار، فالوور، جایزه، این چیزها هستند شهوت دیدن شدن، افرادی که سراپا عقده حقارت هستند، فساد عقلی دارند قبل از این که فساد اخلاقی داشته باشند و تن به هر کثافتکاری میدهند برای این که شناخته بشوند و به آنها اشاره کنند! یک نفر بیشتر برایشان کف بزند! یک موجودات و حیوانات اینطوری داریم که همیشه بودند و خواهند بود. مشکل این است که مشکل ما اینها نیستند و مشکل اصلی تعریف درست این مبانی است. حتماً باید جلوی این جریانات ایستاد. اینها افرادی هستند که اولاً اغلبشان نمیدانند با چه دشمن هستند؟ یک تعبیری حضرت رضا(ع) دارند که میفرمایند: « «النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا» اکثر مردم دشمن مجهولاتشان هستند با یک چیزهایی دشمنی میکند که اصلاً نمیداند چی هست؟ یعنی طرف مطلبی میگوید مینویسد فیلمی میسازد و کاری میکند که ادعایش این است که میخواهم از دوتا ارزش دفاع کنم بعد به شش ارزش حمله میکند که ظاهراً به این بهانه که میخواهده از آن دوتا دفاع کند در حالی که این دوتا و آن ششتا هر 8تاییاش توی کلام خود علیبنموسیالرضا و سبک زندگی ایشان هست منتهی وقتی که شعور نیست و تفوای هنری سینمایی، تقوای روشنفکری و تقوای رسانهای نیست افرادی مدام دنبال کثافت میگردند و خودشان را هم آلوده میکنند. یکی از اینها یک وقتی گفته بود من اگر بدانم فالوور و بیننده پیدا میکنم حاضر است که شلوارش را به کلهاش بکشد. برای این که یکی دو نفر بیشتر او را ببینند. خب ما با چنین جانورانی روبرو هستیم که قداستزدایی از امر مقدس میکنند برای این که برای نامقدسها قداستتراشی کنند. یعنی همینهایی که میگویند، اصلاً سکولاریزاسیون، سکولاریزه کردن یعنی قداستزدایی، یعنی هیچ چیز مقدس نیست ولی همینها را میبینید که یک امر مقدس دارند و آن شکم و شهوت و حساب بانکی خودشان است یعنی همه مقدسات، نامقدس میشوند حقیقتی وجود ندارد چه چیزی مقدس میشود؟ حساب بانکیاش. تعداد فالوورهایش، و پولی که میآید، شهرتی که میآید، شهوترانیهایی که میآید. هدف این است، خط قرمزها هم اینطوری است. از نظر اینها هیچ خط قرمز عقلی، اخلاقی و حقوقی وجود ندارد اما یک خط قرمز و یک تعبّد مطلق وجود دارد و آن منافع اینهاست. در سطح جهان، سرمایهداری، صهیونیزم، شما میبینید راجع به هولوکاست و یهود یک کلمه حرف بزنند ولو وکیل و وزیر باشند آنها را میگیرند. الآن چند نفر از اعضای پارلمان اروپا تا حالا بازداشت شدند برای این که فقط طرح سؤال کردند. علیه مسیح بگو، علیه حضرت مریم، علیه پیامبر(ص)، علیه هرکس میخواهی بگو جایزه هم به تو میدهند اما یک کلمه علیه سرمایهداری و هولوکاست بگویی پاچهتان را میگیرند و تا خفهتان نکنند ولتان نمیکنند. بنابراین ما مراقب باشیم از یک طرف بین خود ما این تفکری که یک زمانی مشهور بود به انجمن حجتیهای و به یک شکل امروزیاش شیعه لندنی و شیعه قالتاق که در واقع شیعه نیست بلکه شیعهنماست از تشیّع یک دکّان کاسبی میسازند تشیّع برای فرار از مسئولیت. نه تشیّع مسئولیت. چون تشیّع علیبنموسیالرضا(ع) تشیّع مسئولیت است تشیّع عقلی داری، اخلاقی داری، عملی، فردی، خانوادگی، اجتماعی، باید خودت را اصلاح کنی. خب این هزینه دارد سخت است. تشیّع قلابی که یک امام رضایی میخواهد که برای تو مسئولیت درست نکند فقط با او حال کنی. آن طرف هم میدانند که انبیاء و اولیای خدا برای منافع آنها خطرناک هستند چون انسان را بیدار و آگاه میکنند انسانی که آگاه و بیدار شد انسان آگاه و آزاد جلوی استبداد و استکبار، جلوی استثمار و تهدید میایستد. بنابراین آنها باید به قرآن و پیامبر اکرم(ص) و علیبنموسیالرضا(ع) اهانت کنند با تهمت و دروغ. یک وقت کسی میگوید ما انتقاد داریم اشکالی ندارد ا گر انتقادی دارید بگویید بنده معتقدم هرکس در عرصه هنر، رسانه، سینما ادعا میکند که دارد از ارزشهای الهی و دینی و توحیدی انتقاد میکند، صادق باش، اولاً به آن چیزی که حمله میکنی آن را بشناس. به تعبیر حضرت رضا(ع) دشمن مجهول نباش! بشناس. میخواهی به علیبنموسیالرضا(ع) جسارت کنی؟ اول او را بشناس بعد جسارت کن. بشناس. نمیشناسی، برایت مهم نیست چون میخواهید اربابانتان را راضی کنید چون باید از آنها چیز بیاید. حالا این که اگر جلوی این تفکر نایستید نه این که خود اینها کسی باشند ولی در برابر اینها باید ایستاد و افشایشان کرد. باید بگوییم اگر حرف دارید و میخواهید یکی از ارزشهای اسلامی را، یکی از احکام و اخلاق اسلامی را میخواهی نقد کنی، اولاً حق نداری توهین کنی. ثانیاً نباید تحریف کنی و دروغ بگویی. شما باید آن حکم فقهی یا اخلاقی را درست بشناسی بعد شروع به انتقاد کن و دلایلت را هم بگو. از کدام موضع، از موضع کدام مکتب حقوقی، از کدام مکاتب اخلاقی داری حرف میزنی؟ اصلاً خودت مکاتب اخلاقی را میشناسی. طرف یلم میسازد طرف جبرگرایی را گسترش میدهد دارد یأس و افسردگی را به جامعه منتقل میکند دارد به خانواده خیانت میکند خیانت جنسی را قباحتزدایی و عادیسازی میکند. خب داری یک حرف میزنی این یک حرف مفت است بیا از حرفت مفتت دفاع کن. گاهی این فیلمها را میگذارند نقد تکنیکی میکنند فیلمها را بیاورند کارگردان، سناریونویس، هنرپیشه، تو مگر هر پولی به تو بدهند باید توی هر فیلمی بازی کنی؟ مگر تو دین نداری؟ مگر خودت شرف نداری؟ تو کارگردانی، سناریونویسی؟ تهیه کنندهای؟ بنشین اینجا، این حرفها را داری در فیلمت میزنی، به خانواده حمله میکنی و بیناموسی را ترویج میکنی مواد مخدر را عادیسازی میکنی. چقدر فیلم میسازند که توی آن، شما میبینید که در غرب هم، گاهی سیگار طرف را میپوشانند آن وقت اینجا در فیلمها و سریالهایی که در داخل کشور دارند میسازند حالا در تلویزیون خیلی کمتر است و در این فیلمهای خانگی بیشتر است، همجنسبازی در آن هست یعنی کاملاً همجنسبازی را نشان میدهد که این دوتا با هم مثل هستند. در فیلمهای داخل ایران! مواد مخدر در فیلمش هست، مشروبات الکلی راحت میآید، بیناموسی، حرف زدن بیحیا و بیشرمانه هست، زن این با شوهر او، او به این، خب اینها باید بنشینی جواب بدهی. تو داری از یک تئوری دفاع میکنی، خب استدلالهای تو چیست؟ اصلاً مسلمان هستی یا نیستی؟ اصلاً غیر مسلمانی. استدلال فلسفی و اخلاقی تو برای این حرفها چیست؟ اینطوری که نمیشود، اینجا طویله که نیست. علیبنموسیالرضا(ع) میفرمایند که من تعجب میکنم شما مأکولات را، خوراک جسمتان را وقتی میخواهید بخورید نگاه میکنید چگونه است که معقولات خودتان را نگاه نمیکنید؟ معقولات، مأکولات روح هستند. ببینید چشم و گوش دهان روح است، چه میبینی و چه میشنوی؟ این دهان، دهان جسم است، چشم و گوش دهان روح است. فضای مجازی، رسانهها، شبکهها، فیلمسازی، بازیهای رایانهای و از این مسائل، تفریح و سرگرمی حتماً باید باشد و سالم، مراقب باشید دارید سمپاشی میکنی؟ داری زهر میخورانی؟ در این لولهای که داری تزریق میکنی زهر است یا دارو است؟ توضیح بده و جواب بده و از حرفت دفاع کن. این فوقالعاده مهم است و الا اگر اجازه بدهی اینها همینطور، در غرب هم تازه خانوادهها و جریانهای اخلاقی، دینی هستند که به شدت به اینها معترض هستند منتهی بیچارهها رسانه ندارند. من با استاد دانشگاه آمریکایی، انگلیسی در بعضی از سمینارها در اروپا و آمریکا او را دیدم، طرف میگوید من در خانه خودم اجازه نمیدهم تلویزیون خودمان را هر کانالی را ببینند. حتی یادم میآید ایشان اوایلی که اینترنت آمده بود میگفت ما در خانهمان انضباط داریم، جامعه انضباط ندارد اما در خانه انضباط داریم. خب آن بیچارهها رسانه ندارند. آنها هم ناراحت هستند که این همه حمله به خانواده میشود. به قول یکی از دوستان، یک چیزی برایم دیروز فرستاده بود جالب بود میگفت که یکی از این متفکران اروپایی میگوید که تا همین 60- 70 سال پیش همجنسبازی در اروپا یک جرم ضد اخلاقی بود که اگر یک کسی پیدا میشد نه تنها بیمار، نه تنها مجرم، مایه ننگ بود یعنی شما در همین سال 1950 هم حتی در انگلیس که مرکز لیبرالیزم بود یک کسی اینطوری بود سریع دادگاهی میشد و مجازات میشد اینها بعد از بخصوص جنگ جهانی دوم به این طرف، این برهنگی، این فساد، اعتیاد، مستی، بدمستی، انحرافات جنسی و فروپاشی خانواده همه در این 70- 80 سال شد. شما صد سال پیش ببینید در اروپا زنان اغلبشان حجاب و پوشش داشتند یعنی واقعاً سرشان را میپوشاند و بدنشان لباسشان نزدیک به حجاب اسلامی بوده و متدینین آنها هم که مثل راهبهها حجاب صددرصد اسلامی داشتند. اینها برای همین 70- 80 سال است یک جریان فاسد صهیونیستی و ماسونی بعد از جنگ جهانی دوم از طریق یهودیان سرمایهداری که بر آمریکا و انگلیس حاکم شدند و گرفتند، الآن اروپا تحت سلطه اینهاست و الا بخش مهمی از مردم و روشنفکران در اروپا و آمریکا با اینها مخالف هستند. پول و رسانه و زور دستشان است و 70- 80 سال است بشر را با سرعت سمت منجلاب میبرند. بعد نقل شد همین آقا میگوید که تا 70 سال پیش اینطوری بود بعد تا قرن 19 همجنسبازان را در دریا غرق میکردند در همین اروپا، قبلش آنها را زنده زنده میسوزاندند، یعنی اینطوری برخورد میشد در همین قرن 18 و 19، بعد از جنگ جهانی دوم در این 50- 60 سال گفتند این کارها را نکنیم جریمهشان کنیم، بعد گفتند اصلاً چرا جریمهشان کنیم اینها جرم نیست بیماری است، بعد گفتند که نه بیماری هم نیست طبیعی است، دگراندیشی است، دگرباشی است و شروع به حمایت از اینها کردند و بعد قانونیاش کردند، بعد مذهبی کردند. یعنی الان کشیش در کلیسا دومرد و دوتا زن هم برایشان خطبه عقد برایشان میخواند خود کشیش هم همینطوری اواخواهری است. از سنخ خودشان است. خب اینطوری است قدم به قدم اگر جلوی این جریانها نایستید اینها جلو میآیند بعد گفته بود من میترسم قدم بعدی این باشد که همجنسبازی را اجباری کنند من باید با خانوادهام از اروپا بروم! خب اگر شما اجازه بدهید بدون استدلال و بدون رعایت اخلاق، منطق، هر غلطی میخواهد بکند هر چیزی میخواهد بگوید و هر اهانتی به هر چیزی بکند که نمیشود باید جواب دهید اگر اهل منطق هستید باید بیایید بنشینید بگویید این اتهامی که زدید، این اهانتی که به پیامبر(ص) و به علیبنموسیالرضا(ع) میکنید باید بگویی به چه دلیل؟ اگر اهل منطق هستید که نیستید. حرفی ندارند اینها سوادی ندارند من اغلب کارهای اینها را دیدم دوتا مقاله بلد نیست درست بنویسد. از او دوتا استدلال بخواه که تو که برمیداری در فیلمت فلان مسئله را میگویی 5 دقیقه راجع به مکاتب مختلف در فلسفه اخلاق حرف بزن ببینیم اصلاً چیزی سرت میشود؟ تو که میگویی این امر عادلانه است و آن حقوقی است و این غیر حقوقی است اصلاً یک ذره الفبای مکاتب حقوقی را میدانی؟ اصلاً نه فلسفه میدانند نه حقوق خواندند نه مذهب میشناسند هیچی. ژورنالیست، کاسب، کلاهبردار. اگر قرار به مسائل حقوقی و قانونی است نه منطقی، باید قانون با اینها برخورد کند اگر این برخوردهای قانونی و درست نشود من نگران هستم یک خطری وجود دارد که بعد واکنشهای غیر قانونی در برابر این تیپها اتفاق بیفتد. یعنی وقتی اهانت میکنی جوابش یک چیزی میشود خدای نکرده خارج از قانون و خارج از منطق. باید در چارچوب قانون و منطق آن را نگه داریم و پیشنهاد من این است که هرکس در عرصه هنر، رسانه، سینما، مطبوعات، و فضای مجازی یک چیزی میگوید، اولاً کل فضای مجازی باید یک شناسنامه داشته باشند شفاف، منطقی، مسئولیت حرفهایش را بپذیرد، آزادی هم صددرصد باید باشد هرکس هر انتقادی دارد باید بکند باید جواب بدهند، مسئولین و غیر مسئولین باید جواب بدهد.
باید پاسخگوی نقدی که میکند باشد و باید بتواند از نقدش دفاع کند.
بله. به چه دلیل اتهام میزنید؟ اگر اجازه بفرمایید من از همین جا وارد بعضی از روایات حضرت رضا(ع) بشوم که سبک زندگی را از همینجا شروع کنیم. پس من این را یک جمعبندی بکنم چون اخیراً دیدم دوتا کنش و واکنش تند، همینطور راجع به سلبریتیها مطرح شد ببینید حضرت رضا(ع) در روایات متعدد، این قضاوتهای کلی صنفی و نوعی را، ملی را قبول ندارند. عادلانه نیست مثلاً بگویید آقا مشهدیها اینطوریاند! ترکها آنطوریاند! شمالیها اینطوریاند! این حرفها نه منطق عقلانی دارد نه منطق اخلاقی دارد. پزشکان اینطوریاند، روحانیان اینطوریاند، هنرمندان آنطوریاند. یعنی چه؟ شما بین همه اصناف افراد فاسد و کثیف دارید افراد صالح و شریف دارید. بنابراین هم یک عدهای این طرف که این سلبریتیها همهشان فاسدند یا همهشان گرفتار مواد مخدر هستند الکلیاند ارتباطات نامشروع دارند این با زن این، او با مادر او، اینها خودش با فلان، یا گرفتار مسائل الکلی و مواد مخدر است، و... همه را متهم کردن این درست نیست. از آن طرف یک کسانی بیایند بگویند که فلانی چون همصنف و همشغل ماست، رفیق ماست و فامیل ماست خطاها و خیانتهایش را نباید بگویید! خب هر دوتا غلط و خلاف عدالت است. ادای سلبریتیهای غرب را درنیاورید. سلبریتیها در غرب، هنرپیشههای هالیوود و یا خوانندههایی که آلبومهایشان اول میشود میلیونها خواننده دارد اغلب اینها با پودر و داروهای شیمیایی خودشان را سراپا نگه داشتند، اغلب اینها گرفتار مواد مخدر و الکلی و فساد و تقریباً هیچ کدامشان یک خانواده یک ازدواج سالمی که بگوید با یک نفر ازدواج کرده و اقلاً ده سال با هم زندگی کردند ندارند و نیستند. خب اینها در فرهنگ غرب با فرهنگ آنها عادی است. خب طرف چهرهای میسازد که چند میلیون نفر عاشق او باشند یک وقتی در اینترنت دیدم یک خوانندهای در این کنسرتها با موسیقیهای که افراد را... چون موسیقی هم حلال و حرام دارد، موسیقیای که افراد را در تعادل نگه میدارد یا موسیقی خشونت است که وقتی گوش میکنید حاضر هستید بزنید کسی را بکشید، موسیقی شهوت است که فردی بین خیابان با اتاق خواب قائل نیست. الآن موسیقیهایی هست که یأس و افسردگی میآورد میگویند میخواهند خودکشی کنند با آن موسیقی خودکشی میکنند! خب اینها موسیقیهای حرام است. موسیقیای که آرامش بدهد، نشاط بیاورد حماسه و غیرت ایجاد کند اینها موسیقیهای مشروع است. خب یکی از همین کنسرتها را نشان میدهد که طرف – معذرت میخواهم این تعابیر را بکار میبرم ولی اینها هست – آن بالای سن، همینطور که میخوانند و میزنند مدفوع میکند بعد از آن بالا مدفوعش را سمت جمعیت پرت میکند این حضار برای تبرک از هم میقاپند. یعنی هنری که با انسانشناسی غلط شروع میکند شهوت منهای عقل و اخلاق و را غیر متعادل میکند اینطوری میشود. ما در فضای هنری و سینما و موسیقی و هنر ایران با این سوابق ایرانی و سوابق اسلامی که نباید یک چنین اجازهای بدهیم. ما در بین هنرمندان و سینماگرانمان و اصحاب موسیقی و رسانه، افراد شریف بسیار داریم و خود اینها باید مراقب باشند اینها باید این افراد و این زبالهها را از بین خودشان طرد کنند. از صنف خودشان صیات کنند و خودشان را پاکسازی کنند. این افرادی که هر چند وقتی یک مطلبی، یک لگدی میپرانند یا به اصل دین یا به اولیای خدا یا به قران متلک میکند یا فلان حکم را مسخره میکند یا فرض بفرمایید شروع میکند توجیه بیناموسی و فساد اخلاقی و فساد جنسی را توجیه میکند، مواد مخدر و مشروبات الکلی، جلوی اینها بایستید، آن بخش از افراد سالم و شریفی که بین هنرمندان ما موسیقی، سینما، ورزش، اینها جلوی این افراد فاسد مفسد بایستند و الا آنها اینها را هم بیآبرو میکنند. یک طوری نشود که جامعه ما اسم هنرمند و سلبریتی را بشنود یاد مشروب و مواد مخدر و فساد اخلاقی و وابستگی به غرب بیفتد که اینها از سرویسهای جاسوسی غرب پول می گیرند تا برای آنها فیلم بسازند و از آنها جایزه بگیرند. این کار وظیفه اصلی برادران و خواهرانی است که در بین این اصناف هستند و انسانهای شریفی هستند و حتماً باید آنها مراقب باشند چون ما میشناسیم بین اینها افرادی که واقعاً در همین عرصه موسیقی، هنر، سینما، افراد بسیار متدیَن، نمازخوان، خانوادهدار و به هیچ وجه آلودگی به این الکل و مواد مخدر و بیدینی و بیشرفی نیستند. این را باید خودمان هم مراقب باشیم. و اما من بعضی از روایات را عرض کنم. ما سبک زندگیمان را باید امام رضایی کنیم.
استاد عذر میخواهم، سؤال و چالش اصلی ما در بحث امروزمان این بود که ما برای پاسخگویی به کدام نیاز امروزمان باید به امام رضا(ع) مراجعه کنیم؟ آیا حضرت رضا(ع) صرفاً برای زیارت کردن و عرض ادب کردن است یا نه؟ در زندگی امروز میتواند نقش ایفا کند؟
صددرصد. من نقدی که اول عرایضم کردم و باز هم میترسم کسانی دچار سوء برداشت بشوند و هرچه میگوییم یک برداشت دیگری بکنند چنان که آن بحث سکولاریزم در حوزه در فیضیه، یا بحث شیعه قالتاق، همه اینها عین روایات و آیات است، آن بخشی که به قران نسبت دادم عین آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع) است. آنهایی هم که غیر از آن بود عین صحبتهای امام و عین صحبتهای مطهری و دیگران بود. حالا بعضیها...
برنتافتند.
برنتافتند که نه، بعضیها مریض هستند بعضیها هم بیشتر از این گوش کنند طرف چه میگوید آن چیزی که دلشان میخواهد میشنوند. یعنی الآن اگر شما بگویید این میز سفید است او میگوید منظورش این بود که این میز سیاه است. خب اینها دیگر خلاف است. بگذارید من از اینجا شروع کنم. حدود 30 تا حدیث از امام رضا(ع) آوردم و کل تلویزیون و برنامههایتان و اخبار را تعطیل کنید و فقط اذان را بگویید، اخبار هم تعطیل کنید بگذارید من اینها را بگویم. این مقداری که دیوارهای حرم را نشان دهید باز اینجا را هم شکل دیوارهای حرم کردید عیب ندارد خوب است من مخالف نیستم، میخواهم بگویم همهاش از حرم امام رضا(ع) میگویید چرا از خود امام رضا(ع) هیچی نمیگویید؟ یعنی زیارت، ناهار حضرت خوردیم، گلاب حرم حضرت، این سنگ دیوار حرم حضرت، این فلان... بابا اصلاً اینها در مباحث نیست در مباحث چیزهای دیگر است. من چندتا از اینها را عرض کنم.
اولین حدیثی که عرض میکنم که جامعه ما گرفتار آن است. راجع به اخلاق گفتگو و قراردادهای اخلاقی در اختلافات است. در روایت داریم حضرت علیبنموسیالرضا(ع) وقتی با مخالفی بحث میکردند – اینهایی که از این به بعد میگویم همهاش حدیثهای امام رضا(ع) است که در این ده روز یکی از این حدیثها را نشنیدیم که در تلویزیون بگویند یا در نمازجماعتها و نمازجمعهها – ندیدیم بگویند، نمیگویم که نگفتند، شما اگر دیدید بگویید. اولین حدیث: علیبنموسیالرضا(ع) هرگز سخنان مخالف را که دارد حرف میزند سخنان او را قطع نمیکرد. هرگز سخنان مخالفانش را در مناظرات تحریف نمیکرد که او یک چیزی میگوید بعد تو میخواهی خرابش کنی بگویی هان تو این را گفتی بعد این را خرابش کنی. او میگوید من این را نگفتم. نمونههای متعددی من از مناظرههای علیبنموسیالرضا(ع) دارم نه تنها با رهبران ادیان و مذاهب دیگر، بلکه با رهبران کفر. اصلاً طرف ماتریالیست و ملحد است، زندیق است، یک چیزی میگوید علیبنموسیالرضا(ع) لابلای حرفهایش دوتا حرف درست میزند علیبنموسیالرضا نمیگوید حالا درستهایش را هم ما تأیید نکنیم. خیلی اینها مهم است. ادب گفتگو. امام رضا(ع) وسط صحبتهای او میگویند این دوتا نکتهای که شما گفتی با این که ملحدی، ولی کاملاً درست بود. اما نتیجهای که گرفتی غلط بود. در یک مناظره دارند مناظره رسید به جایی که طرف با شاگردان و مریدانش آمده، جواب امام رضا(ع) را ندارد بگوید، الآن وقتش هست... ما اگر بودیم میگفتیم آقا تیر خلاص را بزن! آن ضربه آخر را بزن که دیگر آبرو برایش نماند. بلکه اگر طرف مریض بود این کار را هم میکردند که این خط و انحرافاتش افشا بشود. اما امام رضا(ع) تشخیصشان این بود که با این که این طرف کافر است اما آدم صادقی است مریض نیست. اطلاع ندارد. – دقت کنید – طرف در مناظره به بنبست رسیده، همه منتظرند علیبنموسیالرضا(ع) ضربه آخر را بزند. امام رضا(ع) چه کار کرده باشد خوب است؟ رو کردند به مسئولین جلسه و فرمودند: «خلونی و ایاه» من را با ایشان تنها بگذارید. جلسه تمام!
امام ضربه آخر را نزد؟
نه. جلسه تمام شد ایشان ماند و او. او خودش راوی است میگوید به علیبنموسی گفتم شما که میدانستید من دیگر جوابی ندارم چرا جلسه را ختم کردید؟ - شما دوستانی که اینجا هستید این حرفها را گوش کنید خیلی مهم است – بعد به امام رضا(ع) گفت شما که میدانستید من دیگر جوابی ندارم، حضرت علیبنموسیالرضا فرمودند که هدف من که خراب کردن شما نیست من میخواستم حقیقت روشن بشود و روشن شد. هم شما دانستی هم بقیه. هدف این نبود که آبروی تو را ببرم. خودش میگوید من آمدم دستش را ببوسم یا پایش را ببوسم «یدهُ أو رجله» میگوید آمدم دست یا پایش را ببوسم ایشان من را در آغوش گرفت و پیشانی من را بوسید و به من گفت شما هر وقت اینجا تشریف آوردید ما میزبان خوبی هستیم. این علیبنموسیالرضا است. سخن کسی را قطع نکرده، تحریف نکرده است. حالا شما ببینید ما در رسانهها و در فضای مجازی چه کار میکنیم؟ پوست همدیگر را میکَنیم، همدیگر را تیکه تیکه میکنیم تازه همهمان هم مسلمان و ایرانی هستیم. یک کسی یک اشتباهی کرده، اصلاً دوتا حرف غلط گفته تا نابودش نکنیم ولش نمیکنیم. یک ذره انصاف، گذشت، اخلاق، برادری.
اگر تو این کار را نکردی هیچ ربطی به امام رضا نداری.
نه دیگه. این امام رضا(ع) است. با طرف آمده مناظره کند به امام رضا(ع) میگوید من که اصلاً شما را قبول ندارم شما هم که من را قبول نداری، امر مشترکی بین ما نیست ما سر چی با هم بحث کنیم؟ امام رضا(ع) میفرمایند سر آن چیزی که شما قبول داری از آنجا شروع میکنیم. هرچه که شما قبول دارید از همان جا شروع میکنیم تا برسیم به آنچه که من قبول دارم. شما الآن اصل این که من و شما اینجا هستیم قبول داری؟ یعنی اگر سوفسطایی هستی از قبلش شروع کنیم، اگر وجود را قبول داری که من و تو اینجا هستیم رئالیسم را یک مقداری قبول داری، از این جا به بعدش را شروع کنیم. گفتند که از هر جا که شما قبول داری شروع کنی. یا اول مناظره با یک کس دیگری، اینقدر ادب داشتند، میفرمایند که شما شروع میکنید یا من شروع کنم؟ هر طور شما بگویید من تابع تصمیم شما هستم. سعه صدر، گذشت. ما این همه به هم در فضای مجازی در رسانهها تهمت میزنیم، دروغ میگوییم. اصلاً طرف یک خطایی کرده تا نابودش نکنی رهایش نمیکنی. میگردی برایش مشکل و فسادی پیدا کنی برایش پروندهسازی کنی، بعد حرم هم میآیی؟ قربانت بروم رضا جان! امام رضای رئوف! طرف به امام رضا(ع) گفت که آقا شما چقدر ما را قبول دارید؟ فرمود همانقدر که شما من را قبول دارید، در واقع نه با ادا. فرمودند هر قدر شما من را قبول دارید من همان قدر قبولتان دارم. یک کسی از امام(ع) پرسید ما از کجا بفهمیم که خدا چقدر ما را دوست دارد؟ فرمودند هرچقدر که شما خدا را دوست دارید خدا همانقدر دوستت دارد به خودت رجوع کن. شاخص دارد. وقتی میخواهی دزدی و کثافتکاری بکنی، نام خدا و عشق خدا مانع میشود یا نمیشود؟ اگر میشود همانقدر دوستت دارد اگر نمیشود هم همانقدر. این روایت حضرت رضا(ع) است و الا خودم که در رأس گناهکارانم البته در رأس گنهکارها نیستم خیلی تواضع کردم ولی آن وسطهایش هستم!
دوتا جمع در مسجد بودند یک جمع داشتند عبادت میکردند و یک جمع داشتند بحث میکردند پیامبر(ص) فرمودند «کلاهما علی خیر» هر دویشان در مسیر درست هستند اما من این جمع را ترجیح میدهم. آمدند در حلقهای نشستند که دارند بحث میکنند. چون وقتی معرفت آمد عبادت و محبت هم میآید. معرفت که نباشد محبت و عبادتت هم معلوم نیست چطوری است تعلیقی است روی هواست. اینها حرفهای من نیست فرمایشات حضرت رضا(ع) است. حتی در افشاگریها. حضرت رضا(ع) روایاتی دارند که من چندتای آنها را آوردم ولی فرصت نیست میفرمایند شجاع باشید فساد را افشا کنید جلویشان بایستید نترسید امر به معروف و نهی از منکر کنید. هرکس واقعاً بیاید در رسانه و فضای مجازی یک فساد واقعی را مستند افشا کند، قبلش تحقیق کرده، نهی از منکر خصوصی کرده، به مراجع قانونی گفته ولی باز هم یقین دارد این فساد است و رسیدگی نشده، بین خودش و خدا حجّت هست، این بیاید و بگوید و افشا کند این سرباز خداست. در روایات امام رضا(ع) اینها که مفاسد را افشا میکنند اینها سربازان خدا هستند. ولی اینهایی که به اسم افشا دروغ میگویند، تهمت میزنند، یک کلاغ و چهل کلاغ میکند بدون سند و مدرک آبروریزی میکند، پروندهسازی میکند، طرف را تهدید میکند از او رشوه می گیرد که اگر اینها را بگویی آبرویت را میبرم. امام رضا(ع) فرمودند اینها در قعر جهنم هستند یعنی این دوتا طرفش را امام رضا(ع) دارند. عدالتخواه باشید اما این که مردم را بترسانید و مأیوس کنید و همه را نسبت به هم بیاعتماد کنید، دروغ، استرس، بیآبرو کردن، اینها نه.
ممنون بحث مستوفا و مفصلی از ایشان داشتیم از چهرها و اتفاقاتی که در این چند وقت برای هم جریان سینما و هنر افتاد و هم جسارتی که به ساحت امام هشتم(ع) شد صحبت کردیم و هم در خصوص کارآمدی دین و خصوصاً سیره امام رضا(ع) در زندگی امروز. این بحثمان به نظرم جا ماند، حتماً اشاره به این موضوع بفرمایید که امام رضا(ع) که مظهر اخلاق است در مقابل، گروهی با بیاخلاقی به او جسارت میکنند و حرمت ایشان را هتک میکنند. از اینجا شروع کنیم و انشاءالله به امید خدا به بحث کارآمدی هم برسیم.
ببینید آن تعبیری که از خود امام رضا(ع) عرض کردم که فرمودند شما ما را درست بشناسید و سخنان ما را درست بفهمید، اولاً خودتان و بعد درست منتقل کنید. هیچ کار دیگری نمیخواهد بکنید کل بشریت ولو نامسلمان باشند همین وجدان انسانی داشته باشند تأیید و تصدیق میکنند و «لتَّبعونا» دنبال ما راه میافتند. ما که چیزی خلاف عقل و فطرت و اخلاق به مردم نمیگوییم. چیزی به ضرر مردم نمیگوییم. امام صادق(ع) و امام رضا(ع) روایات متعددی دارند که خداوند بیامرزد که محبت و عشق مردم را متوجه ما بکنند و خداوند نیامرزد کسانی را که مردم را بیخود از ما متنفر بکنند. فرمودند آن حرفهای درست و زیبا، ما جز این چه گفتیم؟ «محاسن کلامنا» اینها را درست به مردم منتقل کنید. علیبنموسی الرضا(ع) که اینطور توهین و تخریب میکنند یا پیامبر اکرم(ص) را چه کسانی راجع به چه کسانی این کارها را میکنند خیلی جالب است. این تیپهای اینطوری که به اسم هنرمند و هنرپیشه و کارگردان و سلبریتی این افراد درمیآورند اغلب اینها – این تیپها را عرض میکنم نه همه را – اهل ادا و اصول و دروغ گفتن به مردم هستند، به خدا که دروغ میگویند به خودشان هم که دروغ میگویند هیچ، و به مردم. شما علیبنموسیالرضا(ع) را ببینید یکی از آخرین روایاتی که از ایشان نقل شده این است که وقتی مسموم شدند و خون بالا آوردند دارند شهید میشوند و تا چند ساعت دیگر دارند از این عالم میروند از دربار مأمون خانه آمدند به اباصلت و اطرافیان میگویند که کار من تمام است، اینها بارها میخواستند من را مسموم کردند و این دفعه کردند. سؤال امام رضا(ع) را از این فرد چیست؟ میگوید این مأمورین و نگهبانان و کارگران و کسانی را که حکومت اینجا گذاشته، میپرسند اینها غذا خوردند یا نه؟ ایشان میگوید آقا شما خون بالا آوردید رنگ به چهرهتان نیست همه نگران شما هستند شما ممکن است این بار از این ترور جان سالم به در ببرید به فکر شام و ناهار بقیهاید؟ فرمودند من که تا چند ساعت دیگر که از دنیا میروم فضا بهم میریزد آن وقت دیگر کسی به فکر اینها نیست، اینها گرسنه میمانند معلوم نیست تا 24 ساعت اصلاً به اینها غذا بدهند یا نه؟ این علیبنموسیالرضا است. دارد شهید میشود نگران حقوق بردهها و کارگرها است بعد فرمودند سفره را بیندازید غذا بیاورید به همهشان بگویید بیایند. اینها آخرین لحظات عمر علیبنموسیالرضا(ع) است. انساندوستی، حقوق بشر، کرامت انسان، اینهاست، بقیهاش شعار و اداست. این تیپها خیریهای که میزنند برای پولشویی و عوامفریبی است. بعضیها هم اینجا همین کارها را میکنند. مثلاً یک جا زلزلهای است سیلی است میرود آنجا 5 دقیقه میایستد یک سلفی میگیرد دستمال کاغذی و پولی دستش میگیرد سلفی میگیرد بعد قطع میکند احتمال میدهم بعدش آنها را هم پس بگیرد! برمیگردد میرود. کار خیریه. یک یتیم. طرف میلیاردر است آنجا سر یک قرارداد فیلمش، سر یک قرون، یک سنت، یک دلار دعوا راه میاندازد بعد میآید میگوید خیریه، کودکان، فقرا، بیمارستان ساخت. اینها برای ادا و عوامفریبی و پولشویی است. یا بعضی از اینها در غرب نقش یک مصلح اخلاقی، نقش یک فیلسوف یک مبارز انقلابی را بازی میکند در حالی که خودش هم آدم ترسویی است هیچ پخی اصلاً نیست این آدم نقش او را بازی کرده، چنان در آن نقش فرو میرود بعد جلوی او فکر میکند همان است برای بقیه دستور میدهد سخنرانی میکند، تو که او نیستی، او یک شخصیت واقعی بود تو یک پول گرفتی ادای او را درآوردی. بعد یادش میرود چنان در نقش فرو میرود شروع میکند با بقیه نصیحت و... اصلاً خودش معتاد است، خودش گرفتار انحرافات جنسی و اخلاقی است، خودش هزارتا مشکل دارد پول به او بده هر نقشی را حاضر است بازی کند ولو نقش سگ پارس کند. پول بده نقش بازی میکند بعد میآید ادای استاد اخلاق و فیلسوف و مبارز انقلابی و با همان لحن حرف میزند. تو که او نیستی. علیبنموسی مکتبی را ارائه میکند که وقتی چیزی میگویند. حمام را خواست، توی راه که داشتند میآمدند که بعد شهیدشان کردند، توی راه او را خواست، گفتند حمام فلان جا را قُرُق کنیم حضرت تشریف ببرند. حضرت فرمودند من حمام قُرق نمیروم. مردم را از حمام بیرون کنید که من بروم؟ اینقدر ساده آمدند که یک کسی توی حمام بود امام رضا(ع) را نشناخت، گفت آقا بیا این را بگیر پشت من را بشور. امام(ع) یک کلام بگویند یعنی چی که به من میگویی؟ اصلاً. آمدند شروع کردند به شستن این آقا. بعد یکی آن وسط به او علامت داد گفت این پسر پیغمبر است به لحاظ سیاسی هم ظاهراً شخص دوم و ابرقدرت جهان است. خلافت عباسی بزرگترین قدرت جهان بود. این یک مرتبه خجالت کشید ترسید گفت آقا ببخشید من بجا نیاوردم امام رضا(ع) فرمودند من هنوز کارم تمام نشده و این پشت شما را کامل نشستم، بقیه آن را میشورد. حالا شما پاویون و VIP و... اینها در منطق ما چیست؟ اوایل انقلاب این حرفها نبود که، بعد منافقین و گروهکها آمدند ترور کردند و کشتند و این جنایتکارها باعث فاصله شدند. برای امنیت. خب الآن از آن موقع 40 سال گذشت. حالا هرکسی فرودگاه میخواهد برود ماشین باید بیاید تا پای پلکان هواپیما. برای چی؟ یاد بگیرید مثل بقیه مردم باشید. حالا چند نفر ممکن است یک عده معدودی هستند از نظر امنیتی خطر متوجهشان است بقیه چه میگویید؟ کل این استانداران، شهرداران، فرمانداران، روحانیان، مسئولین، همه، هرکس که هست اصلاً نباید این کارها را بکنید این خلاف سنت امیرالمؤمنین(ع) و خلاف سنت امام رضا(ع) است. یک مثال از علیبنموسیالرضا(ع) بزنم ایشان را از سمت مدینه به سمت مرو توی راه میآورند موقع ناهار و نماز میبینند ایشان نیست، دنبال ایشان میگردند میترسند میگویند آبا ایشان فرار کرد؟ آیا آمدند ایشان را دزدیدند؟ چون امام رضا(ع) خیلی بین مردم موقعیت داشت و حکومت بخاطر این موقعیت میخواست باج بدهد. بعد یکی گفت که تنها جایی که من احتمال میدهم باشد بروید بین کارگرها و بردهها ایشان آنجاست. آمدند دیدند امام رضا(ع) بین کارگرها و بردهها روی خاک نشسته، و دارد با آنها همان نان و پنیری که آنها دارند میخورند. طرف آمد گفت آقا سفره مخصوص انداختیم بزرگان جمع هستند آنجا همه منتظر حضرتعالی هستند. حضرت رضا(ع) فرمودند «مَه» یعنی برو دنبال کارت. مَه به مشهدی یعنی برو دنبال کارت. «ان رب لواحد» خدای ما و بردگان یکی است «و الاب لواحد» پدر ما یکی است «و الامه لواحد» مادر ما یکی است. این منطق حکومت دینی و دولت مردمی و دولت اسلامی و دولت انقلابی است. بعد جمع کنید این کارها را! توی نمازجمعه دو ردیف نرده میگذارند! اگر مسئله امنیتی است اصلاً من میگویم دهتایتان باید شهید شوید چرا از شهادت میترسید؟ شهید بشوید مگر ما چقدر باید عمر کنیم اصلاً چه خبر است اینجا که بخواهیم بمانیم؟ اصل قضیه آن طرف است اصلاً فرق مؤمن و کافر همین است. بگذارید 50 نفرتان را ترور کنند. این منطق علیبنموسیالرضا(ع) است. مردم را حفظ کنید مردم از همه چیز مهمترند. علیبنموسی(ع) میگوید اگر مردم را داشتید امنیت دارید، قدرت دارید، توسعه و پیشرفت میآید ولی اگر مردم را از دست بدهید همه اینها را اگر داشته باشید به دردتان نمیخورد.
همه این فواصل طبقاتی که ایجاد میشود به قیمت از دست دادن مردم است.
بله. برو توی صف بایست بگذار یک نفر هم به تو فحش بدهد ثواب دارد. بگذار او آرام بگیرد و تخیله شود. امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه به مالک میگویند به مدیران و فرماندهان حکومتت، به مسئولین یاد بده که بین مردم باشند و فحش خوردن را تمرین کنند! نترسند! بگذارید فحشتان بدهند. ثواب دارد. بعد هم به مردم درست گزارش بده. علیبنموسی(ع) میفرمایند هرکس هر چقدر مسئولیت دارد باید همانقدر جواب بدهد. دنیا جواب ندهید شیرتوشیر باشد توی آخرت باید جواب بدهید یقهتان را میگیرند. هرکس هر چقدر اختیارات دارد باید همانقدر پاسخگو باشد. خب این منطق امام رضا(ع) است. ایشان فرمودند که مدیران باید مثل عمود وسط خیمه باشد. امام رضا(ع) فرمودند که «فِی وَسَطِ فُسْطَاطِ...» عمودی که وسط خیمه است چطوری است که هرکس میخواهد باید دستش به آن برسد. امام رضا(ع) فرمودند همه مسئولین و مدیران باید مثل عمود وسط خیمه در دسترس مردم باشند کنار مردم باش. مردم میگویند فلان جنس گران شده مطمئن باشد تو هم که تصمیمگیر هستی تو هم در این گرانی و مشکلات هستی و واقعاً هم خیلی از مسئولین هستند ولی باید همه باشند و مردم این را حس کنند. ببینید دهه 60 از الآن خیلی سختتر بود اصلاً دهه 60 هیچ چیز نبود همه چیز کوپنی بود هیچی نبود و موشک هم توی سر همه میخورد. ولی همه مطمئن بودند که رجایی توی اتاقش زیر کرسی و کنار چراغ علاءالدین مثل خودش نشسته است. امام در جماران است. خب الآن از رهبری خاطرشان جمع است از بعضی از مسئولین هم خاطرشان جمع است ولی باید از همه خاطرشان جمع باشد. باید مطمئن باشند حقوقهای نجومی نیست باید مطمئن باشند که زندگی اشرافی در مسئولین نیست باید مطمئن باشند که نظارت هست و یک ریال اختلاس و رشوه نباید اتفاق بیفتد.
آخرین حدیث امام رضا(ع) رسالهای دارند به نام «محض الاسلام» یعنی اسلام ناب. مأمون میگوید مدام شما میگویید ما اسلامی نیستیم اسلام ناب اسلام ناب، خب تعریف کنید اسلام ناب چیست؟ حضرت(ع) میفرمایند 1) باید بین مدیران کشور آدمهای سفیه نباشد. افرادی که نادان هستند متخصص نیست و تسلط ندارد و پاسخگو نیست هیچ جا حق ندارید بگذارید، اگر کسی صالحترین افراد نباشد و او مسئولیت را قبول کند علیبنموسی(ع) فرمودند جد ما پیامبر(ص) فرمودند او خائن است و تجربه و تخصص، احترام به عقلا، انقلابی واقعی باشیم نه انقلابیبازی. فرمودند «استعمل السفهاء» وقتی ضعیف باشی، اسلامی نباشی. افراد ضعیف را به کار میگیری.
از استاد رحیمپور ممنون هستم و انشاءالله که به این حرفهای قشنگ عامل باشیم. خدانگهدارتان.
هشتگهای موضوعی