سخنرانی آمریکای لاتین - قسمت پایانی

کاپیتالیسم سرمایه داری و سوسیالیسم و اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

بنده هم در جلسه ای که دیروز با استاد اعظم کلیسا داشتم و هم در جلسه ای که با نمایندگان ادیان و مسئولین واتیکان و ریاست محترم دانشگاه برگزار شد، این توضیح را دادم که دوست دارم از این فرصت استفاده کنم واگر احیاناً سوء تفاهمی هست برطرف شود.

اسلام دینی است که یک بعد عقلانی ـ معرفتی، یک بعد اخلاقی ـ مفهومی و یک بعد اجتماعی دارد و معتقد است دین نمی تواند فقط به معنویت کار داشته باشد و در مورد عدالت بی تفاوت باشد.

من می خواهم یک گفتگوی مستقیم با شما دانشجویان در رابطه با اسلام داشته باشم که از طریق رسانه های غیر واقع بین در مورد این دین الهی نشنوید.

اسلام سه رکن دارد:

1.معنویت واخلاق. 2. عقلانیت و استدلال. 3. عدالت و حقوق بشری.

ابتدا از انسان شناسی اسلام شروع سخن خواهم گفت که هر مکتب و دینی هرگونه انسان را تعریف کند، ارتباط بین آن ها را همانگونه تعریف خواهد کرد. طبق تعریف بعضی از مکاتب، انسان ها زیاد نمی توانند با هم گفتگو کنند که در اینصورت روابطشان خصمانه خواهد شد. اما اسلام معتقد است خدای همه بشریت یکی است و پیامبرانی که او برای بشر فرستاد، با عقل و بر طبق فطرت انسان سخن می گویند و همه پیامبران از آدم تا خاتم، پیامبران یک خدا هستند. قرآن، کتاب مقدس ما مسلمانان و آخرین کتاب آسمانی است(بعد از تورات و انجیل نازل شده است.). این کتاب مقدس می فرماید: همۀ بشریت، در تمام شرق و غرب جهان، فطرت الهی و باطن پاکی دارند و اینگونه نیست که بخاطر گناه آدم و حوا گنهکار متولد شوند. همۀ انسان ها، قدرت تشخیص نسبیِ حق و باطل و قدرت انتخاب دارند و همۀ بشریت، صاحب عقل(که حجّت خداوند است)می باشند و بخاطر وجود این نعمت، وظائف و مسئولیت هایی دارد.

بر اساس آیات قرآن کریم، ایمان، اجباری نیست[1] و به اکراه و اجبار نمی توان کسی را مؤمن یا کافر کرد. همچنین می فرماید: «همۀ انسان ها مسئول سعادت خودشان هستند.» و همین قرآن به شنوندگان تمام ایده ها و مکتب ها و انتخاب کنندگان برترین ها بشارت می دهد. اسلام، تمام مسلمانان را دعوت می کند تا با تمام ادیان گفتگو کنند و این گفتگو باید اولاً دوستانه و اخلاقی و ثانیاً منطقی و استدلالی باشد.

اسلام معتقد است در گفتگو، جدل نباید راه یابد. جدل یعنی گفتگو با سخن بد. همچنین اهانت به دین و مکتب دیگران و تحقیر پیروان سایر ادیان در اسلام ممنوع است. به فرمودۀ قرآن کریم تسخیرِ سرزمین و حقوق سایر ملت ها، حرام است . اسلام با امپریالیزم مخالف است و تحقیر قوم و نژادها را عملی قبیح می داند. قرآن کریم می فرماید: «هیچ قومی نسبت به دیگران نه برتر است و نه پست تر؛ مگر بخاطر ایمان و اعمال صالح.» بر طبق این آیه، اسلام، نجات و رستگاری را مخصوص قوم و نژاد خاصی نمی داند؛ و لذا این دین، دینِ قوم، نژاد و یا منطقۀ خاصی نیست و پیامبر اسلام9 "رحمۀٌ للعالمین" و مایۀ رحمت برای همه بشریت می باشد. از نظر اسلام و مسلمانان، حقیقت نه یک امر طبقاتی و قومی است و نه یک امر جعلی و ساختگی؛ بلکه حقیقت نسبی و شخصی است.

بخاطر این نوع انسان شناسیِ اسلام و قرآن است که ما مسلمانان معتقد به گفتگو با همۀ ادیان و بشریت هستیم.

بنده دیروز در گفتگو با اسقف اعظم کلمبیا به او گفتم از قرن 17 و 18 به بعد، در غرب، عصر زوال دین اعلان شد. سپس کمونیسم آمد و بعد شاخه چپ و سپس شاخۀ راست مدرنیته، لیبرالیسم، کاپیتالیسم و هم کمونیسم آمدند. گمان کردند که کار مذهب و ایمان تمام شده و بدون نیاز به دین و با قوانین مادی و به کمک تکنولوژی می توان بهشت روی زمین برپا کرد. اما امروزه در آغاز هزارۀ سوم مسیحی، شاهدیم که به جای بهشت، یک جهنم تمام عیار در دنیا بوجود آمده است. به هر جای دنیا که می نگریم، یا جنگ است یا بردگی های مدرن یا فحشا، سکس، بچه های حرا م زاده ای که پدرانشان معلوم نیست، قمار، ربا، زنا، همجنس بازی، خشونت های بی سابقه، تروریسم، شکنجه، سلاح های اتمی، میکروبی، شیمیایی، تبعیض نژادی، فاصله های شدید طبقاتی بین فقیر و غنی، بردگی های مدرن، آدم ربایی و مواد مخدر. تمام این ها محصول عصر مدرنیته است.

ما معتقدیم مشکلات بشر بدون ایمان به خدا و قیامت حل نخواهد شد. پیامبر اکرم9فرمود: «بامنزلت ترین و محترم ترین انسان نزد خداوند کسی است که در دنیا بیش از دیگران صادقانه در جهت خیر خواهی بشریت و خدمت به خلق(چه خدمت معنوی و چه اقتصادی) قدم برداشته است.

امام صادق7 از حضرت مسیح7 نقل کرده اند: « اگر کسی مجروحی را دید که می توانست به او کمک کند و یا بیماری که می توانست او را معالجه کند، و این کار را نکرد، مثل کسی است که او را مجروح کرده و یا به قتل رسانده؛ چون کسی که او را مجروح ساخته، می خواسته به او صدمه بزند و شخصی که بی تفاوت از کنار این مجروح عبور می کند، همین را می پسندد.» بنابراین طبق فرمایش حضرت عیسی مسیح7، هیچ کس نسبت به درد و رنج دیگران نباید بی تفاوت باشد.

علیرغم دستورات و سفارشات زیبای اسلام، عده ای تبلیغات ناجوانمردانه ای علیه اسلام انجام داده و اسلام را در کنار تروریسم و جنگ قرار می دهند. قرآن کریم می فرماید: «هیچ قوم و قبیله ای حقِّ مسخره کردن قوم و قبیلۀ دیگر را ندارد؛ شاید آن ها از اینان بهتر باشند[2].» با این دستورات، اسلام چگونه می تواند طرفدار جنگ و تروریسم باشد؟! اسلامی که حق اهانت به دیگران نمی دهد، چگونه می تواند طرفدار خشونت در جهان باشد؟!

خداوند متعال قرآن را نازل فرمود، همانگونه که تورات و انجیل را فرستاد تا بشریت را از تاریکی های جهل و ظلم و بی عدالتی به سوی نور هدایت نماید.

امام علی7 می فرماید: «خداوند پیامبران را پشت سر هم فرستاد تا بشر را به آن پیمان فطری که با خداوند بسته است، برگرداند. همه در باطن خود با خداوند پیمان بسته اند و پیامبران برای متوجه ساختن انسان ها به آن پیمان مبعوث شده اند.خدا پیامبران و دین را فرستاد تا نعمت های فراموش و حذف شده، دوباره به صحنۀ حیات بشر برگردد و مورد اسفادۀ همۀ انسان ها بدون هیچگونه تبعیض قرار بگیرد.» و هم ایشان در حدیث دیگری فرمود: «پیامبر و دین برای برانگیختن عقلانیت دفن شده و به حاشیه رفتۀ بشر و بیدار شدن آن آمده اند تا بشر عاقلانه زندگی کند.»

ما مسلمانان معتقدیم حضرت مسیح7 دوباره در آخرالزّمان باز خواهد گشت و در کنار حضرت مهدی7، فرزند پیامبر اسلام9، یک انقلاب جهانی برای عدالت و یک حکومت جهانی صلح آمیز تشکیل خواهند داد.

پیامبر9 در این باره فرمود: «آن دوره، دوره ای خواهد بود که سراسر جهان، نور به جای تاریکی، عدل به جای بی عدالتی(که امروز جهان را گرفته است) و امنیت پس از ناامنی مستقر خواهد شد. در این هنگام است که مردم همۀ پنج قارۀ عالم امنیت دارند؛ نه فقط برخی قاره ها.

توصیه و سفارش دیگر قرآن به انسان این است که همۀ سخنان را بشنوند و سپس بهترین آن ها را انتخاب کنند و معیار زندگی خویش قرار دهند که خداوند این بندگان را دوست دارد[3].

بنابراین اسلام، دین گفتگو، منطق، گوش باز و سلیم است. خداوند متعال به انسان ها توصیه می کند که در مورد هیچ کس پیش داوری نکنید و به استدلال طرف مقابل منصفانه گوش کرده و با وی گفتگو کنید و سپس انتخاب نمایید.

خداوند متعال در قرآن کریم به حضرت محمد9 می فرماید: «همه بشریت را بر اساس حکمت(منطق، استدلال و عقلانیت) به سوی خداوند دعوت کن، آن ها را به روش نیکو و با مهربانی و بدون اهانت موعظه کن، با آنان گفتگو و استدلالات آن ها را بشنو و استدلال های خود را مطرح کن؛ اما به بهترین روش(هم از لحاظ ادب و اخلاق و هم منطق و استدلال).

خداوندمتعال در آیه ای دیگر خطاب به پیامبر9می فرماید : «حق و حقیقت الهی را با مردم در میان بگذار و حق انتخاب را به آنها بده؛ هرکس می خواهد ایمان بیاورد و هر کس نمی خواهد، بر همان روش و دین خود باشد.» آیۀ دیگر در این باره می فرماید: «ای محمد! اگر خدا اراده می کرد هیچ کس مشرک نبود و همه به ارادۀ خدا و بدون انتخاب خود مؤمن بودند؛ اما از نظر اسلام چنین ایمانی ارزش ندارد؛ بلکه ایمان براساس آگاهی، آزادی و انتخاب، ارزشمند است.» آیۀ دیگر می فرماید: «ای محمد! تو تنها حقیقت را در بین مردم قرار بده و بگذار خودشان تصمیم بگیرند و اگر ایمان نیاوردند، بگو: خدایا تو شاهد باش که من حقیقت را گفتم اما آنها نشنیدند.»

در حقوق اسلامی بحثی بنام اهل ذمه وجود دارد. به این معنی که اگر غیر مسلمانان در جامعۀ اسلامی در اقلیت زندگی می کنند، مسئولیت حرمت، حقوق و امنیتشان با حکومت اسلامی است. آن ها همانند شهروندان مسلمان آزاد هستند و حق عبادت دارند. برای مثال اکنون ما در ایران سه فرقه مسیحی داریم که هر کدام کلیسای خودشان را دارند. همچنین یهودی ها معابد خودشان را داشته و طبق قوانین خودشان زندگی می کنند. این ها حکم اسلام است که از1400 سال پیش آمده و فرموده یهودیان و مسیحیان اهل کتاب تحت مسئولیت اسلام هستند و حقوق آن ها محترم و باید حقوق شهروندیشان رعایت شود. قرآن تمام کتاب های آسمانی پیامبران قبل را به رسمیت شناخته و از تورات و انجیل با احترام یاد می کند. البته اعتقاد ما مسلمانان با قرآن با اعتقاد شما مسیحیان و یهودیان در مورد انجیل و تورات تفاوت دارد. ما معتقدیم تک تک کلماتی که در قرآن هست از خداوند به حضرت محمد9 وحی شده و کلمات خداوند است. اما عهد عتیق، ظرف قرن های متمادی به تدریج تحریف شده و تعداد اناجیل که 10 بود، به 4 انجیل تبدیل شده است. اما در قرآن از اصل تورات و انجیل یاد شده است. هدف قرآن با اصل تورات و انجیل یکی است. هدف هر دو، تربیت و تکامل انسان و توجه او به خدا و قیامت است. در آیه 48 سوره مائده خداوند متعال به حضرت محمد9 می فرماید: « همانا بر تو کتابی را نازل کردیم که مصدّق و نگهبان کتاب های مقدس پیشین است، پس در میان مردم طبق آنچه خداوند نازل کرده داوری کن[4].» این آیه بیانگر این است که قرآن، ادامه و تکمیل کنندۀ تورات و انجیل است.

در آیه 46 سوره مائده می فرماید: «به دنبال تورات موسی، عیسی، پسر مریم، را فرستادیم که او به حقانیت تورات که قبل از او آمده بود گواهی داد. به عیسی، پسر مریم، انجیل را دادیم که در انجیل نور الهی است و انجیل هماهنگ با تورات است که پیش از آن نازل شده بود و قرآن و تورات و انجیل کسانی را که دنبال تقوا و حقیقت باشند، راهنمایی می کند.» حتی در آخرین آیاتی که در اواخر عمر بر پیامبر اکرم9 نازل شده، آمده است: «دین یهود و مسیحیت را به رسمیت می شناسم و به پیروان تورات و انجیل فرمان می دهم که اگر اسلام نمی آورید حداقل طبق کتاب خودتان عمل کرده و واقعاً یهودی یا مسیحی باشید و به فرمان خداوند عمل کنید.»

آیه دیگری در قرآن می فرماید: ای مؤمنین همگی در حوزه صلح و آشتی درآیید و همچنین می فرماید: کسانی که با شما دشمن هستند و می جنگند، اگر صلح را پذیرفتند حتما شما هم بپذیرید.

ما به دنبال جنگ با هیچ کس نیستیم . اصل با پیمان مسالمت آمیز است. این ها بخشی از تعالیم اسلام بود که اشاره کردم. اما موارد زیاد است . تا مقداری از فضاسازی هایی که علیه اسلام انجام شده بود، از بین برود.

خواهشی که از شما دارم این است که با آنچه در رسانه ها در مورد اسلام و ایران و انقلاب اسلامی می شنوید، مقداری محافظه کارانه و منطقی برخورد کنید که اکثر این خبرها تهمت و دروغ است.

در رابطه با مفهوم جهاد هم که در اسلام آمده است، باید گفت که جهاد به معنی حمله به سرزمین ها و اشغال آنها نیست. جهاد به معنای دفاع از سرزمین است. اگر الآن به کشور شما حمله کنند و سرزمینتان را اشغال کنند، آیا در مقابلشان ایستادگی نمی کنید؟! جهاد یعنی مقاومت در برابر ظلم. جهاد در اسلام به معنای خشونت در مقابل انسان های بی گناه نیست؛ این توهین به شعور شماست. اگر یکطرفه راجع به مسلمانان به شما دروغ بگویند، بزرگترین توهین به شعور شما و دانشگاه هاست.

من امیدوارم این جلسه شروعی برای گفتگوهای مستقیم و رودررو باشد. ما و شما برادران و خواهران یکدیگر هستیم. همچنانکه قرآن می فرماید: «مسلمانان، مسیحیان و یهودیان یک خانواده و معتقد به یک خداوند هستند.»

 

پرسش و پاسخ

1.آیا شما معتقدید که مردها برای حفظ مصالح خودشان قرآن را تحریف کرده اند و در مورد حقوق بشر ایران چه تعهدها و استدلالاتی در مورد حقوق زن دارد؟

جواب: در رابطه با حقوق بشر باید گفت که از نظر قرآن، انسان خلیفة الله است و اهانت به او و پایمال کردن حقوق و کرامت او که منشاء الهی دارد، مثل تجاوز به حریم خداوند و اعلان جنگ با اوست. قرآن کریم می فرماید: «خداوند به همه انسان ها کرامت داده است[5].» ما کرامت انسان و حقوق بشر را یک امر سکولار نمی دانیم؛ بلکه چون فرمان خداست، آن را یک امر مقدس تلقی می کنیم. پیامبر اکرم9 فرمودند: «خشونت علیه بندگان خدا و ضایع کردن حقوق بشر مثل شرک به خداست.» این دیدگاه اسلام است.

اما راجع به کنوانسیونهای حقوق بشر، سؤال بنده این است که آیا به نظر شما سازمان های بین الملل مثل سازمان ملل و یا کنوانسیون حقوق بشر، نهادهای منصف و بی طرف چرا در مورد مسائل جهانی با تبعیض نگاه می کنند؟! چرا ستم هایی که در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین شده، نادیده گرفته می شود؟! چرا این سازمان ها در برابر حمله به عراق، افغانستان و کشورهای مسلمان و بمب باران مردم واکنشی نشان نمی دهند؟

4میلیون انسان در عراق آواره ونزدیک به یک میلیون عراقی و افغانی درحملۀ آمریکا کشته شدندو یا چشمانشان را از دست دادند. چرا نهادهای بین المللی سکوت کرده اند؟! آیا ارزش جان یک شهروند آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا با شهروند آمریکا و اروپای غربی مساوی نیست؟! آیا شکنجۀ انسان ها خلاف حقوق بشریت نیست؟! چرا این شکنجه در زندان های وابسته به بعضی امپریالیسم ها صورت می گیرد و نهادهای حقوق بشر ساکت هستند؟! چرا بعضی کشورها هزاران بمب اتم دارند اما برخی دیگر حق ندارند حتی انرژی مسالمت آمیز اتمی داشته باشند؟! چرا نهادهای حقوق بشر دوگانه برخورد می کنند؟!

اما راجع به حقوق زن: در اسلام و قرآن زن و مرد گوهر مشترک الهی دارند. پیامبر اسلام9فرمود: هرکس علیه زنان خشونت و یا توهین کند، پست است و خدا او را عذاب خواهد کرد. در اسلام مرد باید با احترام کامل تمام زندگی زن را تأمین نماید، مسکن، لباس، بهداشت، علم، تفریح و تغذیه، به عهدۀ مرد می باشد. اسلا به مرد اجازه نمی دهد که زن را به لحاظ اقتصادی مجبور به کار کند. آیا در قوانین شما هم اینطور است؟ حقوق زن در اسلام این است. مرد نمی تواند زن را مجبور کند که حتی برای تأمین زندگی خودش کار کند.

ما بعضی حقوق کنوانسیون حقوق زنان را قبول داریم؛ چون طبق اسلام هست. اما اسلام با یکسری اصول مثل حق همجنس بازی، حقّ سقط جنین و مواردی که خلاف اخلاق هست، مخالف می باشد.

اسلام برای خانواده ارزش زیادی قائل است. خانواده نباید متلاشی شود. یکی از عوامل متلاشی شدن خانواده، روابط جنسی بیرون از خانواده می باشد.در اینصورت دیگر بچه ها زیر سایۀ پدر و مادر زندگی نمی کنند و محبت پدر و مادر را نمی چشند. مسائلی مثل حجاب و حفظ اخلاق در خانواده برای این است که روابط جنسی، انسانی و اخلاقی بماند. اسلام به مردان اجازه نمی دهد به زنان نگاه جنسی داشته باشند؛ زنان محترم هستند و باید حرمت انسانی شان حفظ شود.

فقط مردان و زنانی که با هم ازدواج می کنند، می توانند با هم روابط جنسی داشته باشند و به هم عشق بورزند.

یکی از آثار روابط جنسی آزاد این است که کودکان دیگر، پدرانشان را نمی شناسند. در اسلام مرد حق ندارد با زنان متعددی رابطۀ جنسی داشته باشد و از آن ها بچه دار شود و سپس آن ها را رها کند. اگر این ها رعایت نشود، بچه به دنیا می آید، درحالیکه تمام بارِ بچه به دوش مادر است و پدرش به دنبال هوسرانی خود است. بنابراین قرآن تحریف نشده و به نفع حقوق زن می باشد

2. طبق فرمایشات شما، قرآن اهانت به قوم دیگر را نامشروع می داند و بنده می دانم که حاکمان اسلام، عالمان دین هستند؛ پس چرا این ها اجازه می دهند که کسی مثل احمدی نژاد بیاید و بگوید اسرائیل باید نابود شود؟

جواب: اسرائیل با یهود یکی نیست. یهودیان در اسلام حقوقشان تحریم است و در ایران آزادی دین دارند. آنان حتی در پارلمان ایران نماینده دارند و معابدشان در ایران برپاست و آزادانه زندگی می کنند. خودِ من دوستان یهودی دارم که با آن ها در ارتباط هستیم. قرآن، یهودی، مسیحی و مسلمان را جزء یک خانواده می داند؛ اما رژیم صهیونیست یک مقولۀ دیگری است. رژیم صهیونیست یک امپریالیسم قرن 20 میلادی بود که با کمک ارتش های غرب اروپایی، واردِ سرزمین های اسلامی شد. این رژیم 60سال پیش تأسیس شده و قبل از آن قرن ها مسلمان، یهودی و مسیحی در فلسطین در کنارِ هم دوستانه زندگی می کردند و همسایۀ هم بودند.

ما مسلمانان معتقد به جنگ مسلمان و یهودی و مسیحی نیستیم. جنگ های صلیبی، فکرِ اسلامی نیست. اما اسرائیل کاری کرد که چند میلیون( شاید 5-6 میلیون) فلسطینی را از خانه هاشان بیرون کردند و ده ها هزار نفر فلسطینی را کشته و شکنجه کردند و هنوز دارند می کُشند. اسرائیل، بحث اشغالگری، شکنجه، تهاجم و تجاوز است؛ نه بحث یهودی بودن. متأسفانه خیلی از رسانه ها در دست اسرائیلی هاست و هرچه دلشان خواست می گویند. سؤال من از شما این است که اگر کسانی بیایند کشور شما را اِشغال کنند، شما در مقابلشان مقاومت می کنید یا نه؟ در فلسطین ابتدا بعضی از زمین ها خریداری شد؛ اما مگر می شود کلّ کشور را خرید؟

والسلام علیکم و رحمه الله

 

[1]. لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ. سوره بقره/256.

[2]. سوره حجر/11.

[3]. سوره زمر/18.

[4]. وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتابِ وَ مُهَیْمِناً عَلَیْهِ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّه‏. سوره مائده/48.

[5]. وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی‏ آدَمَ. سورۀ اسراء/ 70.

نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha