"تاریخ علم و تمدن" ؛ دروغهای "باورشده" ، قصه های"تحریف شده"
بمناسبت روز "کتاب و کتابخوانی"_ تهران _ ۱۳۹۵ {دانشگاه عباسپور}
بسمالله الرحمن الرحیم
راجع به علم، تاریخ علم و نوع نگاه تاریخ به علم، چندتا نکته و چندخبر به شما بدهم. نکته اول این که زیاد شنیدید و نسل قبل از شما هم همینطور، در این صد سال اخیر بخصوص که علم و تمدن و علوم جدید، فرهنگ کتبی، فرهنگ کتبی، فرهنگ مکتوب، کتاب، کتابخانه، کتابنویسی اینها نقش بسیار مهمی در آغاز دوران جدید علم یا علم جدید داشتند. بله این خبر درست است. و صنعت چاپ، نقش فوقالعاده مهمی در تحول جهشی در حوزه علم داشته است. منتهی آن بخش دروغ این خبر این است که به شما و ما و نسل صد سال اخیر، مدام در گوش ما خواندند که جهان اسلام، شرقیها، ایرانیها بطور خاص نقشی در پیدایش علوم جدید و نشر علم، فرهنگ مکتوب و این جهش علمی و تمدنی. حالا ممکن است بگویید که این دروغ چه نقشی دارد؟ چه تأثیری دارد؟ تأثیر آن این است که شما، ملت شما، هیچ کاره بودند، اختراعات بزرگ، تحولات بزرگ به دست شماها، تاریخ شما، جامعه شما و فرهنگ شما اتفاق افتاده است شما آن وقت یک نگاهی به خودتان دارید و وقتی که ادعا میکند که مثلاً صنعت کاغذ، صنعت چاپ، کتابخانههای بزرگ و جدید در رشتههای مختلف علمی، قرن 17 و 18 و بخصوص قرن 19 و در 4- 5تا کشور اروپایی اتفاق افتاده، که این هم خبر دروغ بعدی است، آن وقت مدام نسلهای جدیدی مثل شما باید همینطور بیخودی احساس حقارت و عقبماندگی کنند و این که احساس وابستگی کنند که ما مدیون هستیم آنها طلبکارند! و یک حس غرور کاذب و دروغی هم در آنها در این نسلهای پیدرپی در این 100- 150 سال اخیر بوجود آوردند که همینطوری احساس غرور کاذب بکنند، آنجا یأس کاذب، اینها غرور کاذب دارند. یعنی کاری که نکردند را به نام آنها نوشته بشود از آن طرف کارهای کردة تاریخ و جامعه شما امّت اسلامی و جامعه ایرانی مسلمان به نام دیگران نوشته شد و انگاری ما هیچ کاره بودیم. من فقط یک سند تاریخی برای شما میگویم خواهش میکنم این را دقت کنید، یعنی در همه علوم اینطور است یعنی در فیزیک، شیمی، مهندسی، معماری، فضاشناسی و نجوم، ستارهشناسی، گیاهشناسی، جانورشناسی، زمینشناسی، اقیانوسشناسی، اقیانوسنوردی، همه این رشتههای علمی و عملی بین 700- 800 سال، 600 سال تا هزار سال قبل از اروپا، اغلب در ایران بزرگ اسلامی اینها تولید، اختراع و کشف شده است. من فقط یک نمونه آن را عرض میکنم.
امروز در تاریخ مینویسند کاغذ که مهمترین تحول برای انتقال مفاهیم علمی بود، یک انقلاب در آموزش و پرورش، یک انقلاب در ایجاد فرهنگ مکتوب چون تا قبل از آن بیشتر فرهنگ شفاهی در تمام دنیا بود، وقتی کاغذ آمد و بعد صنعت چاپ، اول چاپ دستی و بعد چاپ ماشینی یک انقلاب بزرگ و تحوّل بزرگ در انتقال علم و فرهنگ بود، در گسترش و حفظ آن، آن یک انقلاب بزرگ بود و انقلاب دوم هم که در همین دورههای اخیر ایجاد شد اینترنت بود. اینها دو انقلاب بزرگ در عرصة فرهنگ و گسترش و انقلابهای علمی بوده است. مورخین علم در غرب میگویند که خیلی قبلها پدران واقعی تکنولوژی کامپیوتر ریاضیدانان بودند کسانی بودند که علم جبر و مثلثات را اختراع کردند امثال خوارزمی، ریاضیدان بزرگ مسلمان ایرانی. امثال خیّام، متفکّر بزرگ الهی مسلمان ایرانی، هر دویشان جزو خراسان بزرگ آن موقع بودند. و دیگران و دیگران. دهها ریاضیدان و نابغه ریاضیدان، نابغه فیزیکدان، دانشمندان جبر و مثلثات، هندسه مسطح، هندسه کروی، همه اینها پدران علم در تمام جهان بودند، خب امروز میگویند که اگر جبر و لگاریتم و ریاضیات نبود چیزی به نام کامپیوتر اصلاً به وجود نمیآید و این علوم اساساً توسط ریاضیدانان مسلمان ایرانی اختراع شد. همینطور میگویند پدران فیزیک جدید و مکانیک جدید دانشمندان مسلمان ایرانی، امثال جناب ابنهیثم بودند، ابن هیثم اهل بصره بود، شیعی بود، ابن هیثم کسی است که این چیزهایی که به نیوتن و گالیله و کپرنیک نسبت میدهند همه اینها را آنها از آثار امسال ابنهیثم آموختند. این قوانینی که به شما میگویند قوانین نیوتن، قوانین حرکت، قانون اول، قانون دوم، قانون سوم، تمام این قوانین، 700 – 600 سال قبل از نیوتن در آثار – عین عباراتشان هست – در آثار ابن سینا، در آثار ابوالبرکات بغدادی، در آثار فخر رازی، در آثار اینها هست و همه اینها دانشمندان بزرگ مسلمان ایرانی هستند. فیزیک جدید، ریاضیات جدید، جبر و مثلثات، همه اینها 80- 90 درصد سنگ بنای اصلیاش در حوزههای علمی یعنی دانشگاههای قدیم و اسلامی در ایران بنیانگذاری شده است. تا اینجا متوجه شدید چه گفتم؟ تا اینجا کسی سؤال یا اِشکالی دارد؟ اینهایی که تا اینجا گفتم شماها میدانستید؟ آنهایی که میدانستند دستشان را بالا ببرند. خب یک خانم و سه – چهارتا از آقایان. کلتان چند نفرید؟
- 370 نفر!
خب از بین 370 نفر شما، فقط 5 نفرتان میگویند ما این چیزها را اجمالاً شنیده بودیم! میدانید این یعنی چه؟ یعنی هیچ کس در دبیرستانها، در مدارس راهنمایی، دانشگاهها، حوزهها و رسانهها اینها را نمیدانند. 5 در برابر 370 نفر! یعنی تقریباً هیچ کس نمیداند. بعد اینها ادعا میکنند که صنعت چاپ را چه کسی ابداع کرده است؟ گوتنبرگ در آلمان، ماشین بخار، شروع انقلاب علمی - صنعتی ماشین نساجی قرن 19 در انگلستان، آن یکی در آلمان! میگویند گردش خون در بدن کشف یک دانشمند انگلیسی به نام "هار وِی" میگویند این که زمین دورِ خورشید میگردیده نه برعکس، بحث جاذبه زمین اینها را به امثال گالیله نسبت میدهند، همه اینها دروغ است. اینها تاریخ جعلی برای علم است. هزار سال پیش، مسلمانها از توپخانه استفاده میکردند که اروپاییها صلیبیها برای اولین بار توپ را دیده بودند میگفتند شیاطین از آسمانها دارند آتش بر سر ما میریزند! ساعتهایی که در جهان اسلام اختراع میشد قرن دوم هجری، 7- 8- 10 نوع ساعت، ساعتهای مکانیکی، آبی، و... اولین ماشینهای مدرن و جدید، اینها را دانشمندان اسلامی ابداع میکردند. خلیفه مسلمین یکی از این ساعتها را در میدان پاریس برده بود نصب کرد سر ساعت که رسید یک مرتبه ساعت شروع به زنگ زدن کرد و این عروسکها در ساعت حرکت کردند مردم پاریس در تایخ اروپا نوشته است مردم در پاریس وقتی که دیدند حرکت میکند فرار کردند و یک عدهای هم روی زمین افتادند و تسلیم شدند و دستهایشان را بالا بردند نمیدانستند که چیست؟ اولین ماشینهای کشاورزی و آبیاری، پمپاژ آب به روش دستی از چاههای عمیق، اولین بیمارستانهای مجهز و مدرن با اتاقهای جراحی، بخشهای جدا، بیماریهای تخصصی جدا و امثال اینها، همه اینها در جهان اسلام ظرف چند قرن اختراع شد. چند قرن بعد به اروپا میرسید، باز یکی دو قرن طول میکشید تا آنجا فرمولیزه بشود، یادداشت شود و کتاب بشود، بعد منتشر میشد تازه به آن مبارزه میشد. همین پاپ و کلیسا میگفتند این چیزهایی که از جهان اسلامی میآورید همه اینها کفر است، هم ابزارآلاتشان نجس است و هم این بحثهایی که در فلسفه و دین و علوم میکنند همه آنها ممنوع است. چند هزار نفر از کسانی که به کشورهای اسلامی میآمدند و در دانشگاههای مسلمانها در ایران، در مصر، در بغداد، در دمشق، در آندلس یعنی اسپانیای اسلامی، شمال آفریقا میآمدند برمیگشتند یعنی کتابهای علمی، فلسفی و صنایع مسلمانها را آنجا میبردند تا چند قرن، اینها به عنوان افراد نفوذی و افرادی که وابسته هستند، اینها خائن هستند، اینها لامذهب هستند، اینطوری به آنها نگاه میشد. کتابهای ابنسینا قاچاقی به اروپا میرفت یواشکی میخواندند! آثار ابن رشد، آثار فارابی، آثار غزالی، تا به رشتههای علمی و فنی برسد. در کل اروپا یک بیمارستان مجهز نبود و در آن دوران، در تمام شهرهای اسلامی که جهان اسلام از مرزهای چین بود تا جنوب فرانسه و ایتالیا، تا مراکش و غرب آفریقا. همه اینها سرزمین اسلامی بود در هر شهر آن چندین کتابخانه در بعضی از شهرها کتابخانههای آن موقع که صنعت چاپ نبوده، یک میلیون، دو میلیون جلد کتاب بوده است در تمام اروپا یک کتابخانه نبود. در تمام اروپا حمام نبود، یکی از مشکلات اروپاییان در تاریخشان هست بوی بد بدن و بوی بد دهان، نمیدانستند باید چه کار کنند! به سادهترین بیماریها میمردند و در تمام شهرهای اسلامی بیمارستانهای بسیار مجهز بود. پولدارها و کشیشها و شوالیهها و فئودالهای اروپایی، پادشاهان اروپایی هر کدام مریض میشدند باید به کشورهای اسلامی مسافرت میکردند که در این بیمارستانها معالجه شوند. دقت میکنید؟ وضع اینطوری بوده است. درست برعکس.
یکی هم بحث کاغذ و چاپ است. خودِ اینها میگویند که مهمترین عامل برای یک انقلاب بزرگ علمی و فرهنگی که تا آن موقع قبلاً همه فقط شفاهی حرف میزدند از نزدیک، چیزی به نام کتاب و کتابخانه و این چیزها بطور وسیع نبود چون یا روی پوست مینوشتند یا روی چوپ میزدند یا روی استخوان مینوشتند یا روی یک چیزهای خیلی قدیمی، پاپیروس هندی و چیزهای خیلی گران، چه اتفاقی میافتد؟ ادعای اینها این است که اختراع کاغذ یک انقلاب تمدنساز بود و میگویند اولین کارخانههای کاغذسازی در جهان در اروپا تأسیس شده است در قرن 13 و 14 میلادی، در فرانسه، ایتالیا، آلمان و انگلیس. چهارتا کارخانه در 4 کشور، این هم دروغ بعدی است. اصلاً اولین بار کارخانههای کاغذسازی از طریق دمشق، همین سوریه، و از طریق مصر و از طریق آندلس یعنی اسپانیای اسلامی و سیسیل یعنی جنوب ایتالیا، چون جنوب فرانسه و کل اسپانیان و پرتغال، و جنوب ایتالیا جزو سرزمینهای اسلامی بود از این 4 طریق صنعت کاغذ اول واردات کاغذ و بعد واردات کارخانههای کاغذ و صنایع چاپ دستی از این طریقها یعنی از دمشق و قاهره، از سوریه و مصر میآید وارد شرق اروپا، بیزانس، و از این طریق شمال آفریقا وارد جنوب اروپا یعنی ایتالیا و اسپانیا میشود. از طریق ایتالیا یعنی سیسیل و اسپانیا یعنی آندلس صنعت کاغذسازی اختراع کاغذ و صنعت چاپ دستی، چاپ صنعتی کمکم بعداً آمد، این ها در قرن 13 و 14 میلادی وارد اروپا شده است. راست میگویید در اروپا قرن 13 و 14 اینها پیدا شده! اما در جهان اسلام از کی بوده؟ این مهم است. از کجا وارد اروپا شد؟ از جهان اسلام وارد شده است. در جهان اسلام چه زمانی تولید شده؟ یک کاغذ خیلی ابتدایی در چین تولید میشد و باروت ابتدایی برای بعضی از بازیهای نمایشی آتشبازی اینها در چین بود وقتی که مسلمین گسترش پیدا کردند به سمت شرق، از این طرف وارد هند شدند و از آن طرف آسیای میانه و شمال شرق، منطقهای که بعداً به نام ترکستان نامیده شد مسلمین به مرزهای چین رسیدند درگیریهایی شد بخشهایی از چین به سرزمینهای اسلامی پیوست و مسلمان شدند بعد که صلح شد ارتباطات برقرار شد، کاغذ بسیار ابتدایی تقریباً کمتر قابل استفاده، خیلی محدود و خیلی گران و خیلی نامرغوب چینی را در همین خراسان بزرگ در ایران مسلمین گرفتند روی آن کار کردند. "ثعالبی" مورخ مسلمان میگوید که در سال 134 هجری یعنی اوایل قرن 2 هجری، بعد از این که ترکهای ترکستان، آسیای میانه و چینیها در برابر سپاه مسلمین شکست خوردند و قرارداد صلح امضاء کردند عده زیادی از چینیها اسیر شدند چند هزار اسیر چینی دست مسلمین بودند بین اینها بعضیهایشان چندتا صنعت بلد بودند از جمله همین کاغذسازی ابتدایی. مسلمانها اعلام کردند که اگر چیزهای صنعتی، کشاورزی در تاریخ چین بوده اگر چیزی یاد دارید به ما یاد بدهید ما شما را آزاد میکنیم دیگر لازم نیست اینجا کارهای اجباری کنید به عنوان اسیر برده و اسیر جنگی. اینها را به خراسان آن موقع سمرقند آوردند که الآن دیگر جزو ایران نیست به کمک آنها اولین نمونههای کاغذ را ساختند. بعد دانشمندان مسلمان ایرانی به چینیها گفتند که این خیلی چیز خوبی است از پاپیروس و پوست بهتر است اما سه – چهارتا اشکال دارد نوشتن روی آن خیلی مشکل است، دوام ندارد، نامرغوب است و گران درمیآید. چینیها گفتند بالاخره آنچه که ما بلد هستیم همین است. دانشمندان مسلمان ایرانی و خراسانی صنعت کاغذسازی را در سمرقند مورد پژوهش و آزمایش قرار دادند و شروع کردند کار علمی روی آن کردند و ظرف مدت کوتاهی 12 نوع کاغذ جدید اختراع کردند یعنی کارخانههای کاغذسازی و تولید انواع و اقسام کاغذها با رنگها و شکلهای مختلف از پنبه، از روئیدنهای دیگر، استحکامهای متفاوت، ضخامتهای متفاوت، روشنی و تیرگی آن، رنگ و جنس آن، بیش از 12 مدل و نوع کاغذ را که همه آنها از کاغذهای چینی و از پاپیروسهای مصری خیلی بهتر بود ظرف مدت کوتاهی اختراع کردند. و برای هر مدلی از اینها چندین کارخانه در شهرهای مختلف اسلامی ساخته شد و آن قرطاسها یعنی کاغذها آن قراطیس مصر را و آن پوستهایی که همه جا شرق و غرب عالم روی آنها مینوشتند کنار رفت. کاغذ برای نوشتن بهتر، سادهتر، قابل دسترستر، ارزانتر و به شیوههای مختلف، و صنعتی به نام صنعت و تکنولوژی کاغذسازی در ایران اسلامی اختراع شد و هر چند سال کارخانههای جدید، اختراعات جدید و شکلهای جدید، و بعد صادر کردن کاغذ به شرق و غرب و کل جهان را شروع کردند. این چه زمانی است؟ قرن دوم هجری است. قرن دوم هجری که قرن 8 میلادی است. اینها میگویند که قرن 8 میلادی مسلمین 12 مدل کاغذ در کارخانههایشان میساختند. اینها گفتند چه زمانی کاغذسازی اختراع شده است؟ گفتند در اروپا 13 و 14، اختراع شده است! در حالی که ما گفتیم در ایران، قرن 8 اختراع شده است، فاصله آن چقدر است؟ بین 500 تا 600 سال قبل از این که اولین کارخانه کاغذسازی در اروپا مونتاژ بشود و از روی کارخانههای اسلامی کپیبرداری بشود انواع و اقسام کاغذها از 500- 600 سال قبل داشته در شهرهای مختلف اسلامی تولید میشده است. یعنی کارخانههای کاغذسازی بوده، صنعت بوده، انقلاب صنعتی بوده، هزاران هزار کارگر داشته است. در همه بخشهای تاریخ علم همین دروغها را گفتهاند. باروت را میگویند فلانی در فلان قرن اختراع کرد. دروغ. قطبنما را فلانی. دروغ! مساحت زمین را اولین باری فلانی و در فلان وقت فهمید. دروغ! همه اینها بین 500- 600 سال، تا 700 سال تا هزار سال بعد از این بوده که در جهان اسلام بخصوص توسط دانشمندان مسلمان ایرانی 60- 70 درصد آنها ایرانی، اینها پیدا شده، کشف شده، اختراع شده، منتهی متأسفانه تاریخ علمی هم که حتی در مدارس ما میگویند این هم آن چیزی است که آنها نوشتند در قرن 19 و 20 آنها نوشتند آن چیزی که واقعیت داشته است. حالا اینها را شما در ابعاد مختلف تعمیم بدهید؛ و الا "ابن ندیم" قرنها قبل از این قضایای اروپا در کتابی به نام «فهرست» دارد و در کتابهای دیگرش میگوید انواع کاغذها، ورق سلیمانی در خراسان، ورق طلحی در خراسان، ورق نوحی در سامانیان در خراسان، آنها هم طاهریان، ورق فلان در مصر، ورق برمکی، ورق طاهری، ورق جیحانی برای جیحان خراسان بزرگ، کاغذ منصوری برای منصور بن نصر سامانی، انواع و اقسام کاغذها. میگوید انواع و اقسام کاغذها را ما در کاغذفروشیها داریم. 600 سال قبل از این که اولین کارخانه کاغذسازی در اروپا در انگلیس، در فرانسه، ایتالیا، آلمان تأسیس بشود. این یک نمونه من به شما عرض کردم که شما ببینید تاریخ واقعی علم چگونه است.
در عراق، در مصر، در شام، سوریه، مغرب و مراکش، در آندلس، اسپانیای اسلامی آن موقع، در ایران، انواع و اقسام از قرنها قبل دارد تولید میشود. در پایان قرن دوم هجری که تقریباً قرن 8 میلادی میشود بغداد در دمشق دوتا مرکز بزرگ جهانی تولید کاغذ بودند که کاغذ به همه جا صادر میکردند در دنیا، کاغذ بغدادی، کاغذ ایرانی، خراسانی، سمرقندی در دنیا جزو مرغوبترین کاغذها بود. و اینقدر که در تمام اروپا و غیر اروپا چیزی به نام کاغذ اصلاً نمیدانستند چی هست، روی پوست درخت و روی پوست حیوانات و روی استخوان، فقط مینوشتند قرنها قبل از این – دقت کنید- میگوید کاغذ در بغداد و شهرهای اسلامی آنقدر زیاد بود که معمولاً در جشنها و عیدها و مهمانیها یکی از هدایایی که به همدیگر میدادند انواع و اقسام کاغذ بود، یعنی انواع هدیههای علمی. مثل این که الآن لپتاب به هم هدیه بدهند آن موقع کاغذ هدیه میدادند. میگوید آن زمانی که در شهرهای اسلامی کاغذ اینقدر زیاد بود و کتابخانههای یک میلیون جلدی، 500 هزار جلدی، دو میلیون جلدی، بعضیها کتابخانههای شخصیشان 400 هزار جلد کتاب بود، در کل اروپا بزرگترین کتابخانه 900 جلد کتاب داشته است، در فرانسه پادشاه فرانسه که اغلب آن هم اوراد کلیسا بوده و کتاب علمی هیچ کاغذی وجود ندارد، صنعت کاغذسازی قرن 5 هجری از طریق شام یعنی همین سوریه فعلی و لبنان طرابلس که الآن در لبنان قرار گرفته است وارد اروپای شرقی میشود از حلب و حَماق، همین شهرهایی که الآن در سوریه درگیر جنگ است و همین غربیهای نامرد به دست عُمالشان دارند این شهرها را خراب میکنند همین شهرهایی که بخشی از علم و تمدن و صنعت از همین شهرها به اروپا رفت، در همین جاها کاغذهای ساخت کارخانجات مختلف از قاهره، فُستات در غرب جهان اسلام، از آفریقا به سقلیه یعنی همان سیسیل جنوب ایتالیا میرفت و آندلس، یعنی اسپانیا، پرتغال و جنوب فرانسه که دست مسلمین بود و از آنجا وارد اروپا شد یعنی از جنوب و شرق اروپا وارد اروپا شد. در حالی که در جهان ایران و جهان اسلامی و در ایران اینها یک صنعت بود و این جناب یاقوت در کتاب خودش، کتاب تاریخ خود میگوید اوایل قرن 7 یا اواخر قرن 6 هجری بعضی شهرها بودند مثل خُنج زنجان، که کارخانههای عظیم کاغذسازی بود که گاهی تا چند هزار بعضی از این کارخانجات کاغذ داشته است یعنی یک صنعتی بود که اشتغال ایجاد میکرده است. در حالی که تا قرنها بعد چیزی به نام کاغذ در شرق و غرب عالم اصلاً وجود نداشته است.
من این را برایتان آوردم عرض کنم که از این موارد زیاد است و بدانید که چگونه جهان در علم و تمدن مدیون اسلام است و مدیون ایرانیان مسلمان است و حالا اگر یک وقتهایی خودتان بعدها بروید مطالعه کنید همینطور که الآن من در کاغذسازی به شما گفتم یا صنعت چاپ، کارگاههای چاپ دستی، نوع ابتدایی آن در شرق بود، نوع پیشرفتهاش در جهان اسلام، یعنی در ایران و خراسان، در شرق جهان اسلام تا آندلس و بعد این پیشرفتها باعث شد که چیزی به نام کارگاههای بزرگ چاپ، چاپ دستی به وجود آمد و آنچه که به نام انقلاب بزرگ گوتنبرگ (صنعت چاپ) ذکر میکنند کپیبرداری از روی کارگاههای چاپ و کارخانههای کاغذسازی جهان اسلام و متفکرین جهان اسلام بود.
بیشتر شما را خسته نمیکنم. این را به عنوان نمونه خدمت شما عرض کردم، امیدوارم به محض اینکه اوقات فراغت پیدا کردید کتابهایی که در این باب هست بروید بخوانید این باعث میشود که، من نمیخواهم بگویم به غیر از مسلمین و ایرانیان کسی کاری نکرده، نمیخواهم پیشرفتهایی که در این 100 سال و 200 سال اخیر در خارج از ایران و جهان اسلام شده است آنها را ما بگوییم نخیر پیشرفت نشده، یا دیگران کاری نکردند، چرا هر کس هر جا کاری و پیشرفتی کرده به آن احترام میگذاریم و از آن یاد میگیریم ولی اجازه ندهید شما را تحقیر کنند، اجازه ندهید تاریخ شما را تحریف کنند، اجازه ندهید این دروغهای بزرگ را به شما قالب کنند! بگویید این تاریخ است. شما 80- 90 درصد آن چیزی که بعداً به آن انقلاب علمی گفتید و انقلاب صنعتی و رنسانس گفتید اینها را از مسلمین و شرق گرفتید، بیشتر آن را از ایران گرفتید. میدانید در دانشگاه سوئد جلسهای بود وقتی میآمدم یکی از استادان ایرانی که در آنجا تدریس میکند گفت وقت دارید؟ متأسفانه به من دیر گفت داشتم میآمدم اروپا که بیاییم. به من گفت وقت دارید برویم کتابخانه دانشگاه فلان، گفتم چطور؟ گفت بیا اینجا ببین چندتا کتاب تاریخ اینجا هست که اینها خودشان نوشتند، on-tow-try-for اعداد ریاضی انگلیسی (1-2-3-4) اختراع خوارزمی ایرانی است. گفت کتابهایش اینجا هست اینها خودشان میدانند ولی در ایران هیچ کس نمیداند. میگفت این شکلها را او اختراع کرد که (1) یک زاویه و (2) یک زاویه این طرف و یک زاویه اینطرف، (3) دوتا زاویه این طرف، و یک زاویه آن طرف و... میگفت این شکلها اختراع خوارزمی است. خوارزمی کیست؟ یک دانشمند بزرگ مسلمان ایرانی خراسانی که البته الآن خوارزم خارج از ایران افتاده است ولی اینها ایرانی حساب میشدند زبانشان فارسی بود، دینشان اسلام بود، هیچ کس اینها را نمیداند. شما اینها را بدانید و انشاءالله کاری کنید 10- 20 سال دیگر از بین شماها امثال این آقای شهید شهریاری که او را ترور کردند یک کاری کنید شماها را ترور کنند. اگر ترورتان بکنند معلوم میشود خیلی مفید هستید یعنی یک کاری کنید که از بین شماها 370 نفر، 20 سال دیگر 300 دانشمند در رشتههای مختلف بیرون بیاید مسلمان، متدین، وفادار به انقلاب و وفادار به مردم آن با روح جهادی، و دنیا بگوید که اگر این 370تا را ول کنیم ایران 20 سال دیگر یک ابرقدرت علمی میشود. بنابراین این 370تا را بزنیم که ایران ابرقدرت نشود! البته من اسمهای شماها را میگیرم به آنها میدهم که شماها را پیدا کنند!
یک کاری کنید که از شما بترسند بگویند که 370 تا- 400تا دانشمند، فیزیکدان، مهندس، پزشک، معمار، طلبه، عالم دین، از بین اینها پیدا شدند که هر کدام اینها یک حرکت عظیم پیدا میکنند. این شهریاری یک بچه هیئتی مسجدی بود کسی قیافهاش را میدید اصلاً باور نمیکرد این یک نابغه است، همین آدمهای معمولی بود میآمد گوشه مسجد مینشست نمازش را میخواند هیئتش را میرفت، تخصصی که داشت در دنیا اگر میخواست بفروشد دیگر مثل این فیشهای حقوقی که میدزدند نیست، لازم نیست 70 – 80 میلیون از بیتالمال بدزدند این همینطور حلال و مجانی تمام دنیا حاضر بودند به او تا ماهی نیم میلیارد و یک میلیارد و دو میلیارد به او بدهند. در ایران کاری کرد، بدون هیچ کمک خارجی، که در تمام دنیا جز دو – سهتا کشور نمیتوانند بکنند آن هم به هم کمک کردند اینجا کسی به ما کمک نکرد و این آدم، یک قرون، یک ریال بابت کارهایش پول نگرفت. اینها را با این فیشهای حقوقی مقایسه کنید. یک ریال نگرفت. گفت من دارم برای اسلام، برای ملت و برای انقلاب کار میکنم بعد هم ترورش کردند. امثال شهریاریها را برای خودتان الگو قرار بدهید. فردا فقط دنبال منافعتان خودتان نیفتید که دکتر بشوم یک کاری بکنم پولدار بشوم ماهی یک میلیارد پول دربیاورم، مهندس بشوم اینقدر پول دربیاورم! این کارها ارزشش را ندارد، چشم بر هم بزنید پیر میشوید در رختخواب میمیرید. یعنی شما که اینجا نشستید و به خیالتان اول زندگی است یک چشم دیگر بهم بزنید دیگر ماها نیستیم شماها به سن مایید ریشها سفید شده یک مرتبه میبینید تمام شد دارید میروید. از این فرصت استفاده کنید یک کاری کنید ایران اسلامی، اسلام، انقلاب، 20 سال دیگر به دست شماها و امثال شماها در دنیا بگویند ایران در 20 رشته در جهان اول است. بگویند اگر میخواهید آخرین یافتههای یک رشته علمی را بفهمیم باید به دانشگاههای ایران برویم از اینها یاد بگیریم. چطور الآن بعضیها الآن بلند میشوند میروند فلان دانشگاه فلان کشور، کاری کنید 20 سال دیگر، جاهای مختلف دنیا بگویند برویم ایران یک خانم دکتری هست، یک آقای مهندسی هست آنجا، در آن رشته در دنیا این کمنظیر است مجبوریم برویم فارسی یاد بگیریم. چطور الان میگویند مجبوریم برویم انگلیسی یاد بگیریم و آلمانی یاد بگیرید بروید، کاری کنید 30 سال دیگر آنها بگویند ما باید و مجبوریم فارسی یاد بگیریم ایران برویم و آخرین یافتهها را در رشتههای علمی، فیزیک، پزشکی، شیمی، مهندسی، فضاشناسی، یا علوم اسلامی، حوزه، طلبگی، از اینها برویم یاد بگیریم. اگر این کار را بکنید کار بسیار بزرگی است انشاءالله امثال آن خوارزمیها، ابوریحانها، ابن سیناها که میدانید همه اینها تقریباً خیلیهایشان همزمان بودند یعنی امثال ابوریحان و ابنسینا خیلیها یک دوره در قرن 4 هستند، یک دوره در قرن 7 هستند. یک دورههایی ایجاد شده که یک مرتبه 200- 300تا نابغه در رشتههای مختلف و همزمان با هم آمدند. بعد از انقلاب اسلامی این فضا ایجاد شد، این فضا برای شما آماده شده است 200- 300 هزار نفر شهید شدند تا شماها بتوانید به اینجا برسید. یک کاری کنید شماها حقی که این بچهها و این شهدا به گردنتان دارند آن را ادا کنید. 30 سال دیگر، انشاءالله خودتان آبرومند زندگیتان را خوب، شرافتمدانه، مرفّه اما در عین حال، درد اصلیتان درد خودتان نباشد، درد اسلام، درد ایران، درد مستضعفین جهان، درد امّت محروم و دانشمند انقلابی مثل همین شهریاریها بار بیایید. انشاءالله موفق باشید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
هشتگهای موضوعی