بسمالله الرحمن الرحیم
راجع به تراریخته، اصل این که صنعت و تکنولوژی دارو و غذا طوری باشد که بتواند صدمات بیماریها را کم کند صدمات خود داروهای شیمیایی را کم کند و منافع آن را بشتر کند مثلاً بتواند زود بازدهتر، وسیعتر و حجیمتر باشد بخصوص امروز که ملتها و بشریت هر کدام با میلیونها میلیون تن غذا در روز لازم دارند که گاهی این دیگر با سبک دستی و تکی و بدون تکنولوژی بعضی از مشکلات غذایی عادیبشر ممکن است حل نشود. فواید اینها حتماً باید باشد. البته میگویم ممکن است. ممکن است را میگویم برای این که یادم هست در کانادا یک سیمناری دانشگاه تورنتو بود که گفت یک فرقه از آمایشها هستند یک گروهی از منونایتهای پروتستان. اینها مخالف تکنولوژی هستند و ما رفتیم این شهرک اینها را دیدیم که در آن نه برق و نه آب استفاده نمیکردند. شیرآلات جدید نداشتند همان چاه و پمپهای دستی خیلی قدیم بود. لباس و پوشاکهایشان هم برای قرن 19 و خانمهایشان هم خیلی محجبه، که حتی ما میخواستیم از آنها عکس برداریم و گفتیم با خودتان و خانمهایتان عکس برداریم اینجا نشان بدهیم و به خانم خودمان بگوییم ببین آنجا چه خانمهای باحجابی دارند ناراحت شد گفت شما با خانم من عکس بیندازی؟ گفتم خب خودتان هم باشید من میخواهم لباس و حجابشان را نشان بدهم. گفت نه، من اجازه نمیدهم کسی با خانم من عکس بیندازد. بعد گفتم شما شبها چکار میکنید که برق ندارید؟ گفت شما چکار میکنید که شب و روزتان مثل هم شدید و نمیفهمید شب چیست! شما شب و روز را مثل هم میبینید. روشن میکنید تا بخوابید. شما اصلاً نمیفهمید شب چیست ما میفهمیم شب چیست. دو – سه تا جواب دندان شکن به من داد. گفت این غذاهای آشغال چیست که شما میخورید! بیایید غذاهایی که ما میخوریم بخورید شما اگر تمام زندگیتان را هم بدهید یک وعده از این غذاهایی که ما میخوریم بخورید به نفعتان است! گفت این غذاهای آشغالی که شما و دیگران میخورید ما اصلاً نمیخوریم. خیلی هم آدمهای آرامی بودند.
میخواستم این را بگویم با این که از تکنولوژی استفاده نمیکردند بزرگترین تولید کننده گندم در آمریکا و کانادا اینها هستند بهترین گندم آمریکا و کانادا را اینها تولید میکنند. این تیپها آنجا هستند و اینجا هم ما در ایران داریم. آنجا آنها خودشان را مسیحیان خیلی مؤمنی هم میدانستند و میگفتند بچههایمان را سربازی نمیفرستیم تکنولوژی را قبول نداریم، حکومت را قبول نداریم. نه از لحاظ سیاسی بلکه کلاً مخالف این مسائل هستند. گفتند مجموعا آن چیزی که به مفهوم مدرنیته گفتند صدماتی که به انسان زده بیشتر از خدماتی است که کرده است. یعنی بهداشت آن مدرن شده، بیماریهای امروز از بیماریهای سیصدسال پیش هم پیچیدهتر و هم خطرناکتر و لاعلاجترشده است. برق آمده که مثلاً سینما، تلویزیون و... سرگرم کند میگفت صدماتی که به شما زده است نمیفهمید. میگفت اگر مقایسه کنید که این تکنولوژی سینما و تلویزیون چه خدماتی به شما کرده و چه صدماتی به شما زده، در فروپاشی خانواده، در بیاعصاب کردنتان، در انتقال مفاهیم جنسی، خشونت، مالیخولیا، سکس، وقتکشی. خیلی عجیب و عمیق صحبت میکرد. من فکر کردم آدمهای عوام ضد علم هستند بعد دیدم نه بابا، آدمهای بسیار تحصیلکرده هستند. گفت بیا بنشینید به شما ثابت کنید همین تکنولوژی برق، تکنولوژی سینما، تکنولوژی دارو و بهداشت و تکنولوژیهای کشاورزی، ببینید اینها مجموعا به بشر خدمت کرده یا بیشتر صدمه زده است؟ - روی هم حساب کنید – بشر امروز بیشتر سالمتر است و آرامش اعصاب او بیشتر است یا بیشر 300 سال پیش. جنگهای امروز با این تکنولوژیها کشندهتر است که یک مرتبه یک شاسی را فشار میدهید 300 هزار ژاپنی را آمریکا با بمب اتم سوزاند. میگفت جنگهای سابق با بدترین جنگها دو سال طول میکشید تا 100 هزار بکشند! الآن یک شاسی میزنند 400 هزار میکشند! میگفت مجموعاً بیایید ببینید به نفع بشر بوده یا به ضرر؟ من با ایشان آنجا به نتیجه نرسیدیم چون ایشان یک ضررهایی را میگفت و من یک منافعی را میگفتم. دیدم هم من راست میگویم هم او راست میگوید. این یک بحث. یک کسانی تحت عنوان طب قدیم و طب سنتی یک بخشی از این دیدگاهها را دارند که یک بخشی از آن درست است و یک بخشی غلط است و گاهی نتیجهگیریهای سخن درست و نتیجهگیری نادرست میشود که حالا به آن اشاره خواهم کرد. حالا بحث تراریخته به این عنوان که تفکر سرمایهداری سودطلب که میخواهد از یک محصولی کمهزینهتر برای خودش ولو پرهزینهتر برای مصرف کننده و مردم، یک جنس و کالایی را بیشتر تولید کند با انواع هورمونها با انواع داروهایی که به مرغ و گوسفند و گاو و غذاها و سوسیس و کالباسها تزریق کند تولید کند که او به فکر سود خودش است که چکار کنم ارزانتر ولی بیشتربفروشم. حالا این وسط چه بلایی سر مصرف کننده میآید حالا سر اخلاقش، روحش و سبک زندگیاش به لحاظ معنوی جدا که آن هم خیلی مهم است. همین سلامتش را فکر نکند و به دنبال این باشند که کالاها وخوردنیها و کالاهای بنجل را در دنیا آب کنند ولو ظاهراً زود جواب بدهد اما با فاصله میان مدت یا درازمدت طرف را نابود کند. قلب و کلیه و اعصاب و زاد و ولدش را به خاطر بیندازد او را عقیم کند. بیماریهایی در اثر بعضی از این غذاها در انسانها و ملتها بوجود میآید که تا مدتها نمیفهمند منشأ این بیماریها چیست؟ حالا اعلام کردند – البته من تحقیق نکردم – ولی باید اینها واقعاً تحقیق شود که یک مرتبه یک پنجم یک ملت عقیم و اخته میشوند بخاطر یک رژیم غلط و بعضی از این محصولات. بچه به دنیا نمیآید. یا هورمونهایی در بعضی از اینهاست که شکم آدم را سیر میکند ولی اعصاب و روان او را در درازمدت داغون میکند و در درازمدت یک بیماریهای ناشناختههایی را تولید میکند. اصلاً برای چه یک دفعه ام. اس MS زیاد میشود؟ خب باید تحقیق شود که علت آن چیست؟ این یکی از جاهایی که پژوهش استراتژیک است همین است که صنایع دارویی و صنایع غذایی دقیق در ابعاد ملی و بینالمللی و جهانی بررسی
شود که کدامیک به حال مردم مفید است و کدام مضر است؟ بخشی از اینها حتماً مفید است و بخشی هم حتماً مضر است. کدام پژوهشهای ملی کلان است که همه اینها را چک کند؟ چون ممکن است واقعاً به سه دلیل این مشکلات اتفاق بیفتد. 1- جهل و نادانی تولید کننده. اصلاً غرض هم ندارد یک فایده کوتاه مدت را دیده ولی سه تا ضرر درازمدت و میان مدت را نفهمیده! خب مردم و ملتها که موش آزمایشگاهی ما نیستند موش آزمایشگاهی تو نیستند. 2- علت دوم جهل نیست طرف میفهمد که یک خطرها و ضررهایی هم دارد احتمال هم میدهد که یک خطرهایی هم دارد ولی اصالت سود، پول! تفکر سرمایهداری و لیبرالیزم اقتصادی. به درک! بمیرند. حساب بانکی ما چند برابر بشود به درک! و معمولاً اینها میآیند داروهای خطرناکشان را در ملتهای ضعیف و فقیر دیگر امتحان میکنند. این مردمان آمریکای مرکزی و لاتین، مردم آفریقا، و مردم شرق آسیا معمولاً موش آزمایشگاهی کمپانیهای سرمایهداری در حوزه غذا و دارو و سلاح هستند یعنی جنگهای میکروبی بودند. برای پول! مگر داخل کشور نداریم مواردی که طرف جنس آشغال به عنوان غذا و دارو میدهد؟ تاریخ گذشته؟ قلابی؟ برای پول. خب این در حد جزئی میکند و آنها هم در حد بینالملل این کارها را میکنند. در بعضی از کشورها میگویند مصرف این داروها برای خودشان ممنوع است اما برای کشورهای دیگر صادر میکنند این همین الآنش هم هست. آنجا ممنوع است. در آفریقا و آسیا میگویند هم بفروشید و هم آزمایش کنید. میآیند روی بعضی از ملتهای بیچاره انواع ویروسها را آزمایش میکنند. این بیماریهایی که در این 40- 50 سال اخیر آمد مثل ایدز و آنفولانزای خوکی و گاوی و خری! اِبولا و... اینها از کجا میآید؟ حالا بخشی از اینها کشف میشود و بخشی از اینها اتفاقی تولید میشود، اما واقعاً بخشی از اینها تولید میشود و به کشورها فرستاده میشود. اغلب این بیماریها را شما ببینید در آفریقاست و سر این آفریقاییهای بیچاره است و از آنجا شروع میشود. الآن در آفریقا 3 میلیون نفر ایدز دارند! همین کنیا، تازه یک کشور مسیحی و چسبیده به غرب است و به آن بیشتر رسیدن، نزدیک به سه میلیون مردم آن ایدز دارند. 3- بخش سوم ممکن است جنگ بیولوژیک باشد. این غرب و آمریکایی که چند دهه قبل در قرن 20 جنگ تمام شده را که تقریباً ژاپن تمام شده بود و باز آمد بمب اتم زد که هم بمب خود را روی آدمها آزمایش کند و هم به دنیا بگوید که هیتلر رفت از این به بعد به جای هیتلر ما هستیم! اینهایی که اینقدر وحشیاند اینهایی که بمب شیمیایی به صدام دادند و این کُردهای مسلمان عراق و ایران، هزاران هزار نفر کُردهای عراق در حلبچه، زن و بچه و پیر همه در عرض دو – سه دقیقه یک جا افتادند و مردند و اینها در خبر رسانههایشان هم اعلام نکردند. سانسور رسانهای چه برسد به این که محکوم کنند. چون علیه ما بود. اینها اینقدر وحشی نیستند که همین الآن با ملتهایی که از پس آن ملتها بر نیامدند یک دوره جنگهای میکروبی، انواع بیماریهای انسانی، بیماریهای حیوانی، بیماریهای گیاهی که یک دفعه محصولات باغها از بین برود، محصولاتشان از بین برود، بچه به دنیا نیاورند، بیماریهای هورمونی بگیرند، این کارها از پسشان بر نمیآید؟ اینقدر حیوان و وحشی هستند که این کارها را بکنند.
آنهایی که با این محصولات تراریخته و این چیزها حساس هستند و صنایع جدید وارداتی در حوزه صنایع غذا و دارو و صنایع کشاورزی و گیاهی، روی یک چنین چیزهایی انگشت میگذارند و آمار و سند هم میدهند. بنده که سررشته ندارم بررسی هم نکردم، با متخصصین هم صحبت نکردم نه میتوانم رد کنم و نه میتوانم قبول کنم. این یک موضوع پژوهش استراتژیک مهم است که چقدر آن هست و چقدر آن نیست. من فکر میکنم که بخشی از اینها هست و بخشی از اینها نیست. نباید مبالغه کرد که همه بترسند که پس دیگر هیچی نخوریم، آبمان که اینطوری است، هوایمان که اینطوری است، غذایمان که اینطوری است، گوشت مرغ اینطوری است، گوشت قرمز که اینطوری است، داروهایمان که اینطوری است و... پس چه کار کنیم؟ هیچی زنده برو توی قبر و بمیر! یک جوری حرف نزنیم که نتیجهاش این بشود. ولی یک جوری هم سادهلوحانه برخورد نکنیم که نه آقا هیچی نیست اینها صددرصد به نفع است و هرچه منتقدین میگویند حرف مفت است! اتفاقاً این حرفها را بیشتر در همانجا یک کسانی مثل دانشمندان و اساتید و حتی تولید کنندگان خودشان این حرفها را زدند یک چیزهایی نبوده که اینجا اختراع شود. بنابراین نباید در این مباحث افراط و تفریط نشود و بفهمیم تأثیر فلسفی و کلامی این چیست؟ تفسیر الهیاتی آن چیست؟ تأثیر شیمیایی، فیزیکی و پزشکی وجسمانی آن چیست؟ بعد ضرر آن بیشتر است یا سود آن؟ عقل و شرع میگوید اگر ضرر چیزی بیشتر از سود آن بود نباید استفاده شود اگر سود آن بیشتر از ضررش هست و ضرر آن متنابه نیست و به سود آن میارزد شما عقلا و شرعاً میتوانید این کار را میتوانید انجام دهید این یک حکم کلی است.
فرمودند راجع به طب سنتی و گیاهی بگویید. ببینید ما الآن تقریباً سه تا اصطلاح داریم که اینها با هم مساوی نیستند ولی با هم کاربردی میشوند: یکی میگویند طب گیاهی. یک چیزی داریم میگویند طب اسلامی، اهل بیت و دینی. یکی هم میگویند طب قدیم. طب سنتی. اینها اولاً سه چیز است ولو با همدیگر تداخل و ارتباط دارد. طب سنتی که منظورشان طب قدیم است این طب انواع و اقسام داشته، طب ایران قبل از اسلام بوده، طب هندی بوده، طب یونانی بوده و طبهای محلی بوده، طب عربی قبل از اسلام بوده که حالا اتفاقاً خیلی کمتر و ضعیفتر بوده است. یک وقت میگوییم طب سنتی یا قدیم، منظور اینهاست که اینها مکاتب مختلف طبی بودند که هم مبانیشان در حوزه انسانشناسی، جسمشناسی، فیزیولوژی و بیولوژی هم شباهتهایی و هم تفاتهایی با هم داشتند. بخشی از آن مبانی تا الآن هم معتبر است، بخشی از آن مبانی مشکوک است و بخشی از آن هم رد شده اما صددرصد منتفی نشده است. یک بحث این است.
یک بحث دیگر به نام طب گیاهی داریم که طب صنعتی مطلقا نباشد فقط ترکیب گیاهان در حد یک صنعت دستی و گیاهی باشد و یک صنعت پیچیده نباشد و هیچی داروی مصنوعی نباشد همهاش فقط داروهای طبیعی باشد. این با قبلی یک اشتراکاتی دارند و یک جاهایی با هم تفاوتهایی هم دارند. یک چیزی به نام طب پزشکی اسلامی مطرح میشود. اینهایی که اینها را مطرح میکنند گاهی من دیدم که سهتایی را به یک معنا بکار میبرند حتی اینهایی که طرفدار این هستند و یا آنهایی که مخالف هستند. پزشکی – اسلامی یعنی چه؟ پزشکی اسلامی یعنی از همه منابع معرفتی و از همه قوا و امکانات استفاده کنید برای حفظ سلامت و قدرت بشر تا بتواند یک زندگی متعادلی به لحاظ مادی،معنوی، جسمی و روحی داشته باشد و به آن هدف و فلسفه زندگیاش که بخشی از آن مادی است و تأمین زندگی مادی است و بخشی از آن مقدمه یا ذیل مقدمه آخرت تا ابدیت است برسد. با بدنی که بیمار است بدنی که درد میکشد بدنی که نمیتواند کار کند، زندگی علاوه بر این که سخت میشود به آن هدفی که هم که داری یک مقدار لطمه میزند چون این بدن را در عالم طبیعت به ما دادند که ما با آن از طریق قوای حسی، قوای ادراکی و قوای فعلیاش علم و عمل بدست بیاوریم، علم به دست بیاوریم و عمل صالح بکنیم و این بدن، ظرف یک کشتی است که کاپیتان این کشتی روح ماست که آن حقیقت خود ماست ولی آن کاپیتان و ملوان کشتی بدون یک کشتی سالم نمیتواند طی طریق کند. بنابراین حفظ این بدن، امانت دست ماست، ما حق نداریم به این بدن صدمه بزنیم، خودکشی حرام است، این بدن امانت است و برای من نیست، زندگی به من امانت داده شده، این بدن امانت الهی است من نمیتوانم بگویم این دست خودم است و میخواهم آن را از بین ببرم! یا این بدن خودم است میخواهم سم بخورم! برای تو نیست. خودکشی حرام است، صدمه زدن به بدن خودت و صدمه زدن به بدن دیگران حرام است. ولو به شوخی دوستت را، بچهات را، برادرت را وشگون بکَنی سرخ شود باید دیه بدهی ولو به شوخی. خشونت علیه انسانها حرام است، پیامبر(ص) فرمود «العُنف علی عبادالله فی حد شرک بالله» خشونت علیه بندگان خدا، علیه انسان، علیه حیوان، علیه گیاه، بخصوص خشونت فیزیکی و بدنی علیه انسان در حد شرک به خداوند است. یعنی خدا میفرماید چه به من شرک بورزی چه علیه انسانها خشونت اِعمال کنی یا علیه حیوانات یا علیه گیاهان. خب زندگی بسیار چیز مهمی است. قتل عمد یک انسان از جمله چیزهایی است که قطعاً انسان را جهنمی میکند این وعده صریح خداوند در قرآن است. میفرماید اگر یک انسان را بیگناه بکشید گویی همه بشریت و هفت میلیارد آدم را کشتی. یک نفر را احیاء کنی و نجات بدهی از مرگ مادی یا مرگ معنوی، انگار که کل بشریت را احیاء کردید. نگویید یک آدم مهم نیست! قرآن میفرماید منطق انسانی، منطق یک نفری و کمّی نیست. یک نفر انسان، مساوی با کل انسان است. هم در قتل آن و هم در احیاء آن. لذا پزشکی، پرستاری، داروسازی با مقدسات و جان انسان سروکار دارد. فرمودند کسی درد میکشد اگر بتوانی او را کمک کنی از کنار او عبور کنی مجروح است رهایش کنی، امام(ع) فرمودند حضرت عیسیبنمریم(ع) فرمودند کسی که مجروح را رها کند مثل کسی است که او را مجروح کرده است! این منطق دین است.
پس سلامت انسان فوقالعاده مهم است. جان او، بهداشت او، و درشرایطی که مردم هزار و چندصدسال پیش، مردم هیچ جای دنیا اصلاً بهداشت سرشان نمیشد چه رسد به جزیرهالعرب. چقدر آموزشهای بهداشتی پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) دادند. میفرمودند لباسهایتان را حداقل هفتهای یک بار در آب جوش بجوشانید. لباس سفید و روشن بپوشید که تا کثیف میشود معلوم شود. رنگهای روشن هم به لحاظ روحی و روانی آثار
آن بهتر است تا رنگهای تیره. معمولاً پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) لباسهای رنگ روشن میپوشیدند. مستحب بود, و بیشتر سفید و رنگهای روشن. میفرمودند که شستن دست و پا و نظافت برای عبادت باید حداقل روزی چند بار دست و پا را بشورید به قصد عبادت بشورید و نظافت و زندگی مادی را مخلوط کردند در آن جامعه بیآب و کم آب و بیتمدن. چیزی به نام رژیم غذایی و بهداشت مطرح نبود. این حرفها را پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) زدند تا همین الآن بسیاری از آنها تازه است. این هم یک بخش. پس هدف طب اسلامی روشن شد که نگاه آن بدن، یک امانت الهی است. و میگوید که خیلی چیزها به سلامت بدن مربوط است. اولاً روح را از بدن تفکیک نکنید. روح و بدن در هم تاثیر میگذارد. اخلاق و وضعیت جسمتان به هم مربوط است. وقتی بیمار هستید و درد میکشید بداخلاق میشوید. وقتی خیلی گرسنه هستید و غذا میل ندارید بیصبر میشوید. وقتی از آن طرف خیلی پرخوری میکنید و غذا زیاد میخورید کند فکر و مغزتان دقیق کار نمیکند نمیتوانید خیلی عبادت کنید چون عبادت فکر و توجه میخواهد. عبادت یک عمل عقلی – قلبی است. گوشت زیاد بخورید وحشی میشوید. در روایات ما هم هست که خشن میشوید. اصلاً هم نخورید هم آثار جسمی و روحی بدنی دارد. 40- 50 روز نگذرد که اصلاً گوشت نخورید و این که هر روز یا یک روز در میان گوشت بخورید این هم بد است. میفرماید معدهتان را قبرستان حیوانات نکنید! اینقدر گوشت نخورید. ولی ترک گوشت هم نکنید. در روایت همه چیزهایی که به بهداشت مربوط است و بهداشت جسم به آنها مربوط است راچع به همه اینها توصیه شده است. این هم یک بخشی از پزشکی – اسلامی است. میگوید رژیم غذایی در بهداشت بدنتان و در بهداشت روحی اخلاقیتان، در حالات معنویتان اثر دارد و عکس آن هم هست. باز مقدار زیادی آیات و روایات داریم که توصیه به حرکت بدنی میکند. شما اگر بهترین غذا را بخورید و حرکت بدنی نداشته باشید جسم و روحتان – هر دو – بیمار میشود. این تعبیر حضرت امیر(ع) در دعای کمیل که «یا ربّ قوّ علی خدمتک جوارحی» خدایا این بدن من را قوی کن من بدن ضعیف نمیخواهم بدنی قوی و سالم میخواهم منتهی در مسیر خدمت به تو و در مسیر درست. روشن شود که اهداف اسلامی چیست؟ منتهی تنها مؤثر فقط پزشک و فقط داروی مادی نیست اما مؤثر هست بسیار هم هست. یک بخش دیگر از پزشکی اسلامی این است سؤال: به نظر شما درد و بیماریای هست که درمان نداشته باشد؟ خب خیلیها میگویند بله، این همه از عمر بشر گذشته بسیاری از بیماریها را نمیدانیم چی هست؟ چه برسد به این که دارویی برای آن تأمین شده باشد. همین الآن دو- سه تا از این بیماریهای مهمی که بشر لت و پار کرده هست که اصلاً نمیداند علت آن چیست و به شدت هم رایج است چه برسد به درمان آن. حالا گوش کنید و ببینید در هزارة قبل در آن جامعه، طرف میآید از پیامبر(ص) میپرسد که آقا یک بیماریهایی هست که اینها علاج نمیشود خدا چرا این بیماریها را گذاشت؟ پیامبر(ص) فرمودند تمام بیماریها قابل علاج است همه بیماریها دارو و درمان دارد بروید پیداش کنید. بشر باید بگردد و پیدا کند. بخشی از این درمانها را خداوند از طریق اولیاء و انبیاء به بشر منتقل کرده است. حتی این را به شما بگویم خیلی از این چیزهایی که ظاهراً سنخ آن تجربی است اینها اصلاً تجربه نشده و شروع آن با تجربه نبوده بلکه با آموزش الهی و الهامات الهی بوده است. بعدا که منتقل شده تجربیات بعدی بر اساس آن آمده است بسیاری از چیزها اصلاً امکان تجربه نداشته است. قرآن میفرماید و در روایت هم داریم که بعضی از صنایع اصلی را انبیاء به بشر آموختند. کشتیرانی قرآن، خداوند راجع به کشتی میفرمایند که به حضرت نوح(ع) گفتیم پیش چشم ما «واصنع فُلک بأعیُنِنا» کشتیسازی بزرگ، اقیانوسپیما. حضرت داود(ع) را قرآن میفرماید این صنایع زرهی و دفاعی را به او الهام کردیم. کشاورزی، دامداری، کشف آتش، کشف ابزار، همه اینها بسیاری از اینها، تاریخ هم هیچ وقت نگفته که بسیاری از اینها را ... مثلاً اول به آتش فکر میکرده بعد میگفته یک چیزی هست به نام آتش، آتش کجا بوده؟ بعد بروند امتحانات مختلف بکنند ببینند چطوری آتش میآید؟ خیر. یک مرتبه در اثر یک اتفاقی آتش را دیده، آن اتفاق، اتفاق نیست، بلکه آن اتفاق پروژه است. ضمن این که همین الآن هم که آخرین اختراعات زمان ما میشود این هم الهامات الهی است. همین که یک فیزیکدان نشسته یک مرتبه میگوید یافتم یافتم. از کجا یافتی؟ طرف توی حمام بود، از توی حمام چه را یافتی؟ غیر از صابون ارشمیدوس در حمام چه دید که گفت یافتم. ذهنت جای دیگر است از آنجا یافتی در حمام پیدا نکردی. تمام کسانی که یک مرتبه یک نظریه روی ذهنشان میآید و یک کشفی میکنند اینها همه در عالم ماده اتفاق میافتد ولی اینها منشأ مادی ندارد. از یک بُعد غیر مادی در انسان به بُعد مادی انسان سرایت میکند. علوم اسلامی با غیر اسلامی تفاوتش این است: علوم سکولار میگویند تنها منبع کشف تجربه است، علوم انسانی میگوید یک منبع مهم کشف تجربه است ضمن این تجربه هم علوم تجربی سکولار نیست الهی است آن هم ابزار الهی و قدرت الهی است یک منبع عقل است، یک منبع شهود است و بالاترین منبع وحی است. پس طب اسلامی همان طب گیاهی است؟ طب اسلامی طب گیاهی هم هست و طب صنعتی هم هست هر دویشان با عقل و حساب و کتاب است. آیا طب قدیم طب اسلامی است یا طب جدید هم میتواند باشد؟ طب اسلامی طب قدیم و جدید است فقط قدیم یا فقط جدید نیست. یک حقایقی را هزار سال پیش بشر کشف کرده است. خیلی از بیماریها الآن دارد با همان شیوهها علاج میشود که با این شیوههای جدید نمیشود. بله یک چیزهایی هم هست که در قدیم همین 50 سال پیش اصلاً نمیفهمیدند که چیست؟ خب حالا یک ابزاری آمده با اشعه X با لیزر و با آندوسکوپی و... چیزهایی را که 30 سال طول نمیکشید نمیفهمیدند اما الآن میفهمند. خب چرا الآن از این استفاده نمیکنند؟ پزشکی اسلامی میگوید، هر چیزی که مؤثر است و جواب پس میدهد استفاده کن، چرا لجبازی میکنید؟ خرافات جدید دارید خرافات قدیم هم دارید. خرافات را کنار بگذارید و ببینید چی مفید است؟ این هم یک بخش از پزشکی اسلامی. پس پزشکی اسلامی جدید و قدیم، همه تجربیات بشر است. پزشکی اسلامی طبیعی و هم صنعتی، منتهی چه نوع صنعتی؟ و چه نوع طبیعیای؟ پزشکی اسلامی باید جسم و روح را با هم ببیند نه فقط جسم را. پزشکی اسلامی رابطه اخلاق را با اعصاب، رابطه معنویتتان را شکم و معدهتان و غذایی که میخورید باید با هم ببینید، چند بُعدی باید نگاه کرد. پزشکی اسلامی میگوید خدمت به بیمار عبادت است، عیادت بیمار زیارت خداست. خداوند فرمود قیامت از بندگانم میپرسم چرا من مریض بودم به زیارت من نیامدید؟ میگویند من خداوند هم مریض میشود؟ میگوید بندگان من مریض بودند در خانه و بیمارستان حوصلهاش سر رفته، تنها؛ روزها و هفته میگذشت و هیچ کس به عیادتشان نمیآمد فرمود کسی که من «عاد مریضاً» هرکس برود یک مریضی را عیادت کند «کَمَن زارَالله» مثل کسی است که به عیادت به زیارت خدا رفته است. پیامبر(ص) فرمودند همه بیماریها درمان دارد به دنبال آن بروید. یعنی چه؟ یعنی پژوهش در عرصه پزشکی، خط پایان ندارد. اصل دیگر؛ از تجربه غیر مسلمانها استفاده بکنیم یا نکنیم؟ پزشکی اسلامی میگوید بکنید. اگر یک بیماری از راه حرام علاج میشود آن حرام، حلال میشود؟ فرمودند اگر واقعاً از راه حلال، علاج نشود و مجبور باشید بله ممکن است حلال بشود بلکه واجب شود. ولی یک تعبیری از امام صادق(ع) دیدم که فرمودند آنچه که حرام شده بخاطر صدماتی که به انسان میزند حرام شده است. محال است که بیماریای باشد که از راه حلال و مشروع قابل علاج نباشد. پزشکی اسلامی میگوید بیمار تو یک انسان است یک بدن نیست. ظرفیت خلیفهاللهی دارد و به چشم خلیفهاللهی به آن نگاه کن. با جان و درد بیمارت تجارت نکن که تا میآید او را برانداز کنی که این مریض چند میارزد؟ یا چقدر از توی آن درمیآید؟ پاسکاری کنم من به او، او به من، او در فیزیوتراپیاش، این در داروخانهاش، او در این تخصصش، این در این تخصص او را بچلانیم! اگر هم که فقیر است برو. خب یک بحث مهم پزشکی اسلامی بحث اخلاق پزشکی است. یک بحث مهم دیگر پزشکی اسلامی بحث حقوق است، حقوق بیمار، حقوق پزشک، حقوق خانواده، بحثهای حقوق بشری و حقوق اسلامی در پزشکی است. حالا که بیمارستانهای درجه یک خصوصی سرمایهداری دنیا بخاطر دنیایشان فهمیدند که باید مسائل اخلاقی و حقوقی را رعایت کنند. لذا شما در بیمارستانهای درجه 1 میلیاردهای دنیا که میروید میبینید مباحث حقوقی و اخلاقی را خیلی خوب رعایت میکنند. اولاً مؤدب هستند، لبخند میزنند و احترام میگذارند. اسلام میگوید پزشک و پرستار مراقب باشند و خانواده بیمار، با بیمار اخم نکنند و تلخ حرف نزنند، با بیمار مهربان و پرتحمل باشید. فحشتان هم میأهد لبخند بزنید. دارد اخلاق و حقوق را رعایت میکند اولاً او برای پول. اسلام میگوید نه فقط برای پول، برای خودت، برای کرامت خودت و برای کرامت او. بعد آنهایی که مشکلشان علاج نمیشود و مشکل دارند و بیماری مزمن دارند باز روایت داریم فرمود که، پیامبر(ص) فرمود خداوند میفرماید – حدیث قدسی است- اینهایی که 40- 50 سال درد میکشند بعضیها خیلیها درد میکشند همه زندگیشان بیماری است در مورد اینها و در مورد خانواده اینها که اینها را پرستاری میکنند و تقریباً مزه مهمانی، تفریح، استراحت را نمیچشند، پیامبر(ص) فرمودند خدای متعال فرمود روز قیامت وقتی که همه دارند حساب و کتاب میشوند من از این بندگانم خجالت میکشم که 50 سال است درد دارد یا مریضداری کرده که اینها از حساب و کتاب معاف هستند و اینها مستقیم اهل بهشت هستند. اینها هم در پزشکی اسلامی هست.
اصلاً ما بگوییم این روایات، راجع به غذا و دارو، مثلاً مرحوم شیخ صدوق و بعضی از بزرگان ما میگویند اکثر سند اینها سند قطعی نیست اما چون سند قطعی نیست دلیل نمیشود همه آن را دور بریزیم. ما یک پیشنهاد میکنیم فرض کنید اینها سندشان قطعی و درست نیست فرض کنید ائمه نگفتند، خب؟ به امتحان میارزد یا خیر؟ آزمایش کنیم به دین نسبت نمیدهیم، نمیگوییم پزشکی اسلامی! طب انبیاء! طب امام صادق(ع) و طب اهل بیت(ع) و...! اینها را نمیگوییم چون در بحث سند و بحث در این که راجع به نسخه خاص و بیمار خاص و شرایط خاص عمومی است؟ بحث است، بعد هم که اینها هیچ وقت راجع به واجب و مستحب نگفتند اینها به اصطلاح مولوی نیست اینها را با عقلتان هم میسنجید. یک روایت بسیار زیبایی امام صادق(ع) راجع به این بدن و جسم و بهداشت دارند که حیف؛ من عقیده دارم حداقل یک ترم کامل بلکه هم بیشتر این توحید مفضّل امام صادق(ع) را باید بحث کرد ببینید چقدر دقیق است. اصلاً شروع علوم تجربی جدید در دنیاست. چون زمان ایشان هیچ جای عالم این حرفها را نمیزدند. یکی از شاگردان ایشان جابربن حیان است که میگویند پدر شیمی جدید و شیمی آزمایشگاهی است. شروع فیزیک است، شروع مکانیک جدید است، شروع شیمی است، شروع پزشکی است، شروع شناخت بافتهای بدن است، شروع جانورشناسی و گیاهشناسی است. اگر تا قبل از امام جعفر صادق(ع) در شرق و غرب عالم با این دقت که هنوز بعد از هزار و چندصدسال یک مورد خلاف آن پیدا نشده، اگر دیدید بگویید! ایشان چهار هزار شاگرد دارد از مباحث فلسفی و کلامی، فقی و حقوقی، تفسیر و حدیث، تا شیمی و فیزیک، پزشکی و جراحی؟ اینها عادی است؟ اصلاً ایشان کدام مدرسه درس خوانده است؟ امام صادق(ع) مگر در همه این رشتهها استاد دیده است؟ اگر وقت بود یک مقدار از اینها را برایتان میخواندم که ببینید دقیقترین حرفهایی که امروز مطرح است. تأثیر مستقیم روح بر جسم، جسم بر روح، حتی ما یک بخشی هم داریم تأثیر اتفاقاتی که دارد در فضا در منظومه و کرات دیگر میافتد و تأثیر آن روی حیات در کرة زمین، از جمله بیماریهای انسان. اینها را ما در روایاتمان داریم. این دیگر الآن در پزشکی عادی نیست در رشتههای دیگری دارند کمکم به آن میرسند که وقتی زحل از آنجا عبور میکند و با چی مماس میشود، وقتی مریخ چطوری میشود و وقتی کره ماه فلان میشود، الآن میگوید نور ماه جذر و مد حرکت اقیانوسها و آب، بعد از بیماریهای پوستی و غیر پوستی آثار کره ماه در بدن است. اما بخش اعظم اینها را الآن نمیدانند و بحث نمیکنند. اینها قرنهای بعد با ابزار ممکن است پیدا شود چنانچه الآن پیدا میشود. من یادم هست بچه بودیم میگفتند خورشید کسوف که میکند مستقیم به خورشید نگاه نکنید. خدا رحمت کند مادر بزرگ ما میگفت یک تشت را آب کنید از توی آن نگاه کنید. او میگفت گناه دارد به خورشید نگاه کنید. خب بعضیها مسخره میکنند که یعنی چی؟ خورشیدگرفتگی اتفاق علمی است گناه دارد آن را نگاه کنی؟ این با ادبیات گناه داره یعنی ضرر دارد ایشان میگفت. بعدها گفتند این وقتی که به خورشید مستقیم نگاه میکنید 15تا صدمه برای بدن انسان، برای چشم، برای شبکیه، برای مغزت، 15تا صدمه قطعی است. ما خیلی از این چیزها داریم که بعضی از آنها خرافات است، بعضیهایش خرافات نیست درست است ولی بد فهمیده شده، عوامانه بیان شده است. درست استفاده نمیشود اشتباه است مثل نسخه غلط. یک نسخه برای یک جایی است ولی جای دیگر استفاده میکنند. یک بخشی هم غلط است، خب امتحان کنید. الآن دارند امتحان میکنند. الآن این داروهای گیاهی در خود غرب خیلی گسترش پیدا کرده است چقدر داروخانههای طب گیاهی بوجود آمده که چقدر صفهای طولانی دارند از این داروخانههای جدید شلوغتر است. از بس انواع و اقسام داروها را میخورند خوب نمیشوند باز یک مرض دیگر پیدا میشود میآید ابرویت را درست کند چشمت را خراب میکند، یک جایی را درست میکند دوجای دیگرت را خراب میکند، از بس این چیزها را دیدند هجوم عجیبی در دنیا به سمت اینها آوردند. حالا ما چون تا آنها نکنند نمیگوییم ارزش دارد وقتی آنها میکنند میگوییم ببینید این حتماً درست است که آنها هم رفتند. خب رفتند اگر برایتان این معیار است این کار را کردند اما نه این که این صحنه را ترک کنند. پزشکی اسلامی دیدن همه اینهاست. یک بخشی از آن همین بود که بعضی از اتفاقات دارد در کهکشانها و در سیارات و منظومهها میافتد، اینها مستقیم روی کره زمین و زندگی در زمین اثر خوب و اثر بد میگذارد. میگویند در فلان تاریخ، در فلان ساعت، ازدواج کردن یا نکردن یا آمیزش جنسی زن و شوهر، روی این که بچه چطوری به دنیا میآید اثر دارد. خب این را خیلیها مسخره میکردند و خیلیها میگفتند این چه حرفهایی است و رد میشدند. مسئله خاصی بوده، در مورد خاصی بوده، یا سند آن چه بوده؟ خب الآن دارند با آخرین ابزار تکنولوژیها میگویند این هست. موقعیت این کرات نسبت به همدیگر در این که در چه زمانی نطفة انسان جدیدی بسته شود اینها با هم ارتباط دارد. اما خرافاتیاش نباید بکنیم، مبالغه نباید بکنیم، از توی آن نباید جبرگرایی بیرون بیاوریم که خب دیگر در این زمان فلان شده دیگر هیچ کاری نمیشود کرد! خیر، با این هم باید مبارزه کرد. ببینید حضرت امیر(ع) که خودش تمام اینها را میداند ایشان فرمودند من به راه آسمانها آگاهتر هستم تا به راههای زمین! گفتند شما بلد نیستید سؤال کنید و من هم بدون سؤال به شما چه بگویم؟! راجع به چه چیزی حرف بزنم؟ من راههای آسمان را بیشتر از راههای زمین میشناسم. کو سؤالکننده؟ مثلاً طرف میآمد سؤالش این بود که آقا خر ما گم شده الآن کجاست؟ حالا یکی بگوید خب تو خودت با خرت چه فرقی میکنی؟ هرکجا خودت هستی انگار خرت هست. این دارد میگوید «سلونی قبل أن تفقدونی» سؤال کنید از من تا من را از دست ندادید. سؤالی ندارید. کاش علی(ع) امروز بود. وقتی امام زمان بیاید ببینید به چه سؤالاتی پاسخ خواهد داد. در عین حال این که پیشگوییها و پیشبینیهای حضرت امیر(ع) قطعی است، از حضرت امیر(ع) بیش از 60 مورد پیشگویی دقیق است که همه اینها اتفاق افتاد. گفت بلافاصله بعد از مرگ من تا قرنها بعد – خیلی از اینها اتفاق افتاده و بعضیها هم میگویند همین الآن دارد اینها در دوره ما اتفاق میافتد که خیلی هم شبیه است – در عین حال، ایشان جنگ جمل داشتند میرفتند با نیروهای معاویه درگیر شده بودند یک کسی آمد گفت آقا، فلانی منجّم و ستارهشناس است و آیندهها را به طور قطعی میداند. ایشان گفته این جنگ جمل که پیروز هم شدند، گفته این جنگ را نروید اگر به این جنگ بروید شکست میخورید در تقدیر این جنگ، شکست برای شما قطعی است. حضرت امیر(ع) فرمودند که حتماً میرویم. اگر تو یک چیزی شنیدی، نجوم و علم آسمانها، پیشبینی و ارتباطات که هست، اما در این حد که تو میخواهی از این جبرگرایی بیرون بیاوری که من کل وظایف و برنامههایم را تعطیل کنم بر اساس پیشگویی جنابعالی عمل کنم؟ این کار قطعاً غلط است و حق نداری با مردم از این حرفها بزنی، زندگیهایشان را مختل کنی که به جای عقل و برنامهریزی و توکل به خداوند، همهاش بیایند ببینند تو چه میگویی! و این جنگ هم، اینطور که تو میگویی نخواهد شد. اتفاقاً رفتند در آن جنگ پیروز شدند و برگشتند. مبالغه کردن، جبرگرایی، اینها نه؛ ولی اصل مسئله هست. چون اصل آن هست قلابی آن هم هست. ببینید قلابی هرچه را میزنند چون اصل آن هست، سکه اصل چون هست سکه تقلبی هم میزنند. امام زمان(عج) اصل چون هست امام زمانهای قلابی هست. پیغمیر عصر چون بود پیغمبرهای قلابی هم آمدند. چیزی که اصل آن دروغ است قلابی آن نمیآید. شما یک چیز قلابی را که اصل ندارد چون خود اصل آن هم قلابی است! میفرماید اینها هم هست. یکی مسئله دیدن خواص خوراکی، گیاهان، نوشیدنیها هر کدام یک خاصیتهایی دارند هم در جسم آدم و هم در روح آدم؛ همانطور که دعاها اثر دارند. بعضی از آیات قرآن اثار خاص فیزیکی دارند. البته با شرایطی. و رابطه تغذیه با اخلاق است که چقدر روی این قضیه در مفاهیم اسلامی تأکید شده است. در پزشکی و داروسازی جدید هم مسائل ژن و ژنتیک و ارتباط تغذیه با رژیم غذایی و اعصاب و روان، اینها خیلی واضح است و بعضیهایش رشتههای تخصصی شده است. علم تغذیه میگوید مثلاً چه کار کنی چه کار میشود.
در باب این مسائل هم پزشکی اسلامی میگویند بخشی از آنچه که در رفتار شما دیده میشود توضیح طبیعی دارد بخشی از آن توضیح فراطبیعی دارد ولی هر دوی آن عینی و علّی است به آن قائل نیست و هر دویش هم سنت الهی است بخشی از آن را فهمیدید و بخشی از آن را تا الآن هم نمیدانید بخشی از آن را بعدها خواهیم دانست، بخشی از آن را بعدها هم نخواهیم دانست. بدن و روح و ارتباط آن با اتفاقات بیرونی اینقدر پیچیده است. ولی فرمودند این که ما یک بابی در فقه داریم به نام «مأکولات و مشروبات» خوردنیها و آشامیدنیها فقه اکل و شُرب. و رژیم غذایی، و جدای از این که چه حرام است چه حلال است؟ گوشت چه نوع حیوانات را بخورید و گوشت چه نوع پرندگان را بخورید یا نخورید؟ چه نوع گیاهان را بخورید و نخورید. مثلاً میگوید رابطه انگور با اعصاب و روان آدم چیست؟ میفرماید انگور، شادیبخش است. اما دیگر خیلی انگور را انگوریاش نکنید، شرابش کنید! آن مضر است. رابطه بعضی از غذاها با افسردگی با خشونت، با زود خسته شدن، ارتباط غذاها با اینها. آن وقت میفرماید بعضی از این رابطهها مربوط به غده و خون و... است، اخلاط بدنتان چقدر میشود چطوری میشود و...؟ اما یک بخشی از آن آثار مستقیم مادی نیست با یک واسطه خودش را در رفتار بدن نشان میدهد یا بدن در روح نشان میدهد. مثل همان که عرض کردم – اینها که گوشت زیاد میخورند هر روز میخورند – اینها غیر از این که بیماریهای جسمی میگیرند، اینها معمولاً اینها آدمهای خشنی هستند و قساوت قلب پیدا میکنند و آدمهای عصبی مزاج میشوند. خب یک اثر تغذیه در اخلاق است و عکس آن. اینها را هم باید دید و از این بحرانهای روحی که در افراد پیدا میشود غصه شدید. شما دیدید یک مشکل روحی پیدا شده ولی جسم او مریض میشود. سر یک مسئلهای اعصابش بهم ریخته، اتفاق بدنی نیفتاده ولی یک مرتبه فشار خون بالا میرود یک مرتبه یک صدمهای به قلب و مغزش میزند جسم پژمرده میشود ضعیف میشود، موهایش سفید میشود چشمش کمسو میشود موهایش میریزد با این که چیز خاصی نخورده و کاری نکرده، این یک فشار عصبی رویش آمده این مسئله جسمی نبوده ولی ترجمه به جسم میشود. خب این که امروز چیز واضحی شده است. 1400 سال پیش گفتهاند ولی الآن دارند به وضوح میبینند. الآن خیلی از بیماریها را که پیش دکترها میروید میبینید برای اعصاب است مرض جسمی نیست. درد شدید معده میگیری میگویند اعصاب است. سوزش چشم دارم میگویند اعصاب است. یکی میگفت رفتم دکتر گفتم کمر درد شدید دارم دکتر گفته سیگار نباید بکشی! گفتم آقای دکتر سیگار چه ربطی به درد کمر دارد؟ گفته خب تو هم اگر قرار بود بفهمی چرا پیش من میآیی این سه تا واسطه میخورد تا سیگار به درد کمر برسد. خب حالا مسائل روحی و اخلاقی است 6تا واسطه میخورد. طرف آمده به امام(ع) میگوید اینطوری هستم چه کار کنم میفرمایند برو آن کار را بکن! میگوید آقا چه ربطی دارد؟ خب ربط آن را تو نمیفهمی من میفهمم. طرف میگوید چرا تند تند تشنه میشوم؟ میگوید قند نخور. آقا قند چه ربطی به تشنگی دارد، تو عقلت زیاد نمیرسد وقتی قند زیاد میخوری باعث تشنگی تو میشود آثار تو اینطوری است دفع رطوبت و... خب اینها یک چیزهای طبیعی است که بشر نمیدانسته و پیامبران میدانستند. یک بخشی از این توصیههای پزشکی مورد خاص مخاطب داشت بعضیها فکر کردند برای همه است. یک کسی یک بیماری خاصی دارد امام(ع) او را میشناسد آمده پیش امام(ع), میگوید آقا ایشان میداند که بیماریاش اینگونه است سابقه بیماریاش چگونه است، توضیحاتی دارد چیزهایی میبیند. در روایت دارد که طرف آمده به امام(ع) میگوید من دردسرهای مزمن دارم چشمم هم اینطوری است، امام میفرماید سیب چقدر بخور، فلان کار را بکن و... بعد بعضیها فکر میکنند این درمان برای همه سردردهاست هرکس سردرد دارد میآید میگوید سرم درد میکند میگویند امام صادق فرمودند سیب بخور! امام صادق(ع) برای او گفتند او یک خصوصیاتی داشته، اما همه این موارد اینطوری نیست بعضی از موارد هم هست که واقعاً برای همه کسانی که این درد را دارند این علاج است. برویم امتحان کنیم ببینیم ما امتحان نکرده میگوییم دروغ است تجربه کن! مگر پزشکی علوم تجربی نیست بروید تجربه کنید، این تجربه میتواند در آزمایشگاهها با ابزار صنعتی جدید باشد جواب داد عمل کن، حجّت شرعی است. اگر تکنولوژی جدید به شما ثابت کرد که فلان عمل الف یا خوراک الف، فلان نتیجه را میدهد شما برایتان شرعاً واجب است اطاعت کنید. یعنی چه که بگوییم نه آقا این تکنولوژی شرق است یا تکنولوژی غرب است، اگر کشف کرد اطاعت آن واجب است، و مخالفت آن حرام است. ولی اگر گفتید همه چیز همینهاست و هرچی این میگوید صددرصد درست است عقل و شرع و اصلاً تجربه ما میگوید این حرف دروغ است و داریم بیرون میبینیم یا مثلاً میفرماید فلان درد را گرفتند میگوید برو فلان آیه قرآن را بخوان! بعد میرویم میخوانیم میبینیم خوب نشدیم. شما یک تیکه این را شنیدید این پازل 5 قطعه دارد یک قطعهاش این بود که برو این آیه را بخوان؛ قطعات دیگرش نیست در روایت ندیدید. تأثیر یک دعا یا یک آیه, گاهی مربوط است به نفس آن کسی که دارد این را به تو میگوید یعنی آن هم ضمیمه آن است. اهل معنا یک قدرت باطنی – به قول امروزیها – یک انرژی معنوی او دارد که ضمیمه میشود با این اجازهای که استاد داده است. آن اجازه که با سلسله بوده و رسیده، بله این آیه گنج است ولی کلیدش آن اجازه است. و الا این کلید صندوق طلا توی کیف شما با هیچ کس نمیتوانید معامله کنید. داری ولی نمیتوانی از آن استفاده کنید. اذکار و اوراد و دعاها اثر دارد؟ بله اثر دارد ولی نه مطلق، برای هر کسی و هر شرایطی، بلکه شرایط خاصی دارد. چرا پیامبر و امامان را میگویید؟ بعضی از این صاحب کرامات معمولی، مرحوم آقای نخودکی اصفهانی که در مشهد فوت کرد ایشان آدم اهل معنای عجیبی بوده و طی الارض میکرده و زمان رضاخان با آخوندها مبارزه میکردند خلع لباس روحانیت و خلع حجاب خانمها، این دینستیزی شدید، طوری که به آخوند در خیابان یا کسی که معمم است بروند فحش بدهند و حمله کنند. آن زمان مرحوم آقای نخودکی صاحب کرامت بود بیماریهای لاعلاج که همه میگفتند درمان آن امکان ندارد ایشان میگفت عمداً بیایید جلوی مردم شفا بدهم. میگفت الآن این دوره ما باید علنی بگوییم که اعتقاد به مردم به روحانیت از بین نرود و بفهمند و ببینند ما چه میگوییم. میگفت طرف عمداً آمده دهتا بیماری داشته آمده، یک ذکری بود اگر توجه میکردی به اذن الله خوب میشد. عمداً میگفت یک نباتی بیاور من باید به آن دست بزنم و دست من به آن بخورد در حالی که دست زدن ایشان اثری نداشت بدون دست هم میشد مثلاً ایشان از مشهد بیماری در یک شهر دیگری را به ایشان میگفتند از اینجا ذکر و دعایی میگفت او آنجا خوب میشد. ولی اینجا میگفت یک نباتی است من باید دست بزنم. طرف یکی از این حکومتیها بود دخترش داشت میمرد هرجا رفت حتی خارج رفته بود میگفتند دخترت میمیرد. آخریها به او گفتند برو مشهد امام رضا(ع) و این آقای نخودکی هم هست. آمده بود آنجا ایشان گفته بود که حالا گاهی یک کسی خانواده فقیری مریض میشد خودش میرفت خانهاش، ولی چون این از مقامات بود گفت او باید بیاید اینجا من بیرون شهرم اگر میخواهد بیاید آنجا. این هم چون از مقامات بود مجبور شد رفت آنجا. رفت آنجا اول که نشست اول او را موعظه کرد بعد عمداً به او اهانت کرد که به فکر مردم و به فکر فقرا باشید بعد گفت بیماری دخترتان چیست؟ گفت بیا جلو. یکی زد توی گوش طرف و به او گفت حالا دخترت خوب شد! میگوید برگشتم دیدم دخترم بلند شده نشسته است. گفتم آقا اگر این حالش خراب شود؟ گفت دیگر این حالش بد نمیشود این خوب شد این نباتها را هم میگیری چون دست من بهش خورده، آنهای دیگر نه، اینهایی که دست من آنها را تبرّک کرد بده بخورد..
خب البته ما حقهباز هم خیلی داریم، اینقدر توی گوش طرف میزنند جیبش را خالی میکنند الحمدلله دزد زیاد است الآن هم زیاد است . یک وقتی چند سال پیش یک سمیناری در نیویورک بود رفتم بودم آنجا گفت در نیویورک این فالبینها شش ماه، یک سال توی نوبت برای فالبینها هستند! بعد میگفت چه مبلغهایی! هزار دلار میدهد 9 ماه توی نوبت است که بیاید این فالش را بگیرد به شدت اینها از نوع غلط و خرافاتش در دنیا رایج شده است. از دانشگاه مسکو بیرون آمدیم یک مقدار آن طرف تر یک رودخانهای بود که یخ میبندند تمام این دختر و پسرهای دانشجو آنجا دخیل بسته بودند، قفل زده بودند که طلاق نشود از نامزدمان جدا نشویم و مشکلات پیش نیاید. در دنیا به شدت خرافات زیاد شده است. پزشکی اسلامی با خرافات مخالف است ولی با این ارتباطات و علیّتها که مادی و محسوس نیست ولی هست اینها را در نظر بگیرید ولی مراقب کلاهبردارها باشید. علم رمل و جفر و اسطرلاب هست از قبل از اسلام هم بود، واقعاً یک اتفاقاتی را میبینند. مرگ دقیق فرد را میفهمد که دقیقاً چه زمانی میمیرد. منتهی ما یک تعداد حقهباز رمّال داریم که اینها اصلاً رمل نمیدانند دروغ میگویند؛ 99 درصدشان کلاهبردارند اما یک دهم درصد که هستند اینها واقعی است و این قدرتها هست. نوع بدش که سحر وجادوست آن هم هست منتهی 999 هزار سحروجادوها هم کلاهبردارند و این چیزها را نمیدانند. اصلش هست از آن گاهی سوء استفاده هم میشود و نوع قلابی آن هم که اکثرا دارند. در بهداشت پزشکی هم گاهی بعضی از این مسائل هست. قدیم و جدید نداریم. این داروهای صنعتی جدید کپیبرداری از طبیعت است این دارد از یک گیاهی کپی میزند میگوید عصارهای که در این گیاه است ما بظور مصنوعی میتوانیم از آن کپسول بسازیم. اصلاً داروهای صنعتی اگر بخواهد اثر کند کپی طبیعت است منتهی گاهی در کپیزنی در مقدار و نوع آن و کمیت آن اشتباه میشود یا یک چیزهایی اضافه میکنند که آنها در طبیعت نیست. در روایت میفرماید کلیت جنس کل بدن انسان خاک است شما از خاک آفریده شدید. تمام عناصری که در بدن شماست عیناً عناصر خاک است وقتی هم که می میرید عیناً بدنتان مثل قبل خاک میشود معلوم نمیشود این خاک است یا قبلاً بدن بوده است؟ بنابراین تمام عناصری که در بدن انسان است پزشکی و داروشناسی باید این را متوجه باشد که تماماً عناصری است که در طبیعت است. آهن بدنتان کم است یا فلان چیز زیاد است همانهاست منتهی خداوند چطوری اینها را در اینجا با هم ترکیب میکند چه نسبتی و چگونه؟ صنعت داروسازی و داروسازی طبیعی و گیاهی هردو با این معیار باید باشد.
میفرمایند چه نوع تغذیهای قوای جنسی و شهوتتان را ضعیف میکند؟ کدامها افراطی میکند؟ در شهوت نباید افراطی عمل کنید و نباید تعطیل شود تعادل در این مسئله باید باشد. رژیم غذایی.
نسبت عقل و بدن. طرف آمده پیش امام(ع) گفتند آقا چه کار کنم که دعاهایم مستجاب شود؟ فرمودند 7- 8تا کار انجام بده، اولاً باید چه دعایی بکنی؟ چه موقع بکنی؟ غیر از دعا چه وظایفی داری؟ همه اینها هست. اما یک بخش آن نوع خوراک توست. رژیم غذایی تأثیر دارد که آیا ارتباط معنوی تو با عالم بالا وصل بشود یا وصل نشود و چطوری وصل شود. هم به لحاظ نوع غذا که مثلاً مشروب میخوری، گوشت خوک میخوری یک آثاری دارد، یک غذاهایی را زیاد بخوری یا کم بخوری اینها همه آثاری در روح آدم دارد. چطور وقتی که روزه میگیرید درست است بدنتان ضعیفتر میشود زمینه معنوی در تو قویتر میشود. خب این کمیت غذا اثر دارد. وقتی پرخوری میکنید بعد از آن میخواهی بخوابی، بعضی از غذاها را زیاد میخورید بعدش میخواهید شهوترانی کنید بعضی غذاها را میخورید ارادهات ضعیف میشود. بعضی از غذاها را میخوری سنگدل میشوی، نوع غذا اثر دارد، مقدار آن اثر دارد و یکی هم بُعد حلال و حرامی آن است که از کجا آوردهای؟ بعضیها فکر میکنند از کجا آوردهای مربوط به خود آن ماده است ولی از کجا آوردهای؟ یعنی آن فعلی که انجام دادی، لقمهای که از خانواده دیگر بیرون کشیدی تا خودت بخوری، این عالم فقط عالم مواد نیست عالم مواد و معانی است بخشی از آن با ماده به شکم تو میآید، گوشت خوک که آمد یک آثاری دارد. من در جایی خواندم که اتفاقاً بعداً روایت آن را هم دیدم که میگوید یکی از آثار گوشت خوک، افسار گسیخته کردن غریزه جنسی و حذف این حالت که برای خودت یک هویت و کرامت جنسی قائل باشی. چون خوک اینطوری است یعنی یک خصلت خوکی از طریق گوشت خوک به انسان منتقل میشود که اصطلاحاً به آن بیناموسی میگویند. بیناموس میشوی دیگر برایت هیچ چیز مهم نیست با خواهر یکی باشی یکی با مادر تو باشد! هیچ چیز برایت مهم نیست. من این را در روایت دیده بودم جدا از آثار و صدمات بهداشتی گوشت خوک یکسری آثار روحی – اخلاقی است که منتقل میشود. خوردن گوشت سگ یک آثار سگی و زندگی سگی برای تو درست میکند. یک بخشی از آن بهداشت جسمی است و یک بخشی از آن روحی اخلاقی است. این اواخر در یک مقاله دیدم که در حوزه غدد و هورمونهای جنسی گوشت خوک اثری که میگذارد چه آثاری دارد. ولی همینجوری که بگوییم بله روایت گفته گوشت خوک خوردن آدم را بیغیرت و بیناموس میکند. حالا شما کلمه غیرت و ناموس را برداری ترجمه فارسیاش این میشود. حالا ترجمه جدید پزشکی آن این است. طرف میگوید من دوست دارم دعایم مستجاب شود ولی هرچه دعا میکنم اثری نمیبینم پیامبر(ص) فرمودند که دعا اینطوری است اثر دعا کردن این است و شرایطی دارد که یکی از آن این است «طَهِّرْ مَأکلَک...» رژیم غذاییات را پاک و پاکیزه کن، پاک بخور و همه چیز خوار نباش؛ نجسخوار نباش! مثل خوک نباش، جلوی خوک هرچه بگذاری میخورد! مدفوع میخورد، گوشت میخورد، سبزی میخورد، هرچی میخواهید جلوی آن بنداز خوب این تبدیل به گوشت میشود بعد آن را میخوری. خوک همه چیزخوار است نه این که حیوان بدی است آزارش بدهیم؟ مگر کسی میتواند به یک خوک و یا یک سگ کوچکترین آزاری برساند؟ در روایت فرمودند اینهایی که حقوق حیوانات را رعایت نمیکنند جهنمیاند. یک گربه را آزار بدهی جهنمی هستی چه خوک چه غیر خوک. بحث این است که با سگ قاطی نشو نگذار سگ تو را بلیسد! با سگ توی رختخواب نخور، گوشت سگ و خوک را نخور وگرنه نگفتند اینها حیوانات بدی هستند خیلی هم حیوانات خوبی هستند مخصوصاً سگ، واقعاً حیوان خوبی است چقدر در روایت تعریف سگ داریم. خب فرمودند «لا تُدخل بطنک الحرام» غذای ممنوع وارد معدهات نکن، معدهات فقط به جسم تو نمیرسد بلکه معده روح و شخصیت تو را هم میسازد. خوردن بعضی غذاها به ضرر انسان است هم ضرر جسمی و هم ضرر مادی. « مَنْ أَحَبَّ أَنْ یُسْتَجَابَ دُعَاؤُهُ... » کسی میخواهد خداوند صدایش را بشنود و صدایش در آسمانها شنیده شود و دعایش مستجاب شود یک شرط آن این است که « فَلْیُطَیِّبْ مَطْعَمَهُ وَکَسْبَهُ ...» یکی رژیم غذاییاش را پاکیزه کند و یکی هم رژیم اقتصادی خانوادهاش را که از کجا پولها توی خانه میآید؟ این حساب بانکیات چطوری دارد پر میشود؟ اینها در استجابت دعا اثر دارد. هر غلطی میخواهی میکنی بعد می گویی چرا دعاهایم مستجاب نمیشود. دو طرفه است. صدای خدا را بشنو تا خدا صدای تو را بشنود. تو اصلاً به صدای خدا کاری نداری هرچه خدا حرف میزند تو به صدای خدا گوش نمیکنی بعد میگویی خدایا صدای من را بشنو. خدا میگوید تو صدای من را بشنو تا من صدای تو را بشنوم. این همه دارم با تو حرف میزنم چرا گوش نمیکنی چهارتا حرفهای من را گوش کن تا من هم به حرفهای تو گوش کنم. یک طرفه که نیست. این تعبیری که ادبیات فارسی قدیم راجع به آن بحث میکند میگوید: "لقمه تخم است و بَرَش اندیشهها" این لقمهای که میخوری مثل بذر میوهای است که میکاری و بعد میوة آن، آن اندیشهای است که بعد از خوردن این غذا به زندگی تو میآید. "لقمه بحر و گوهر است آن ریشهها" لقمه آن دریاست آن گوهری که در دریاست این اندیشههایی است که از داخل مثل مرورارید از توی صدف بیرون میآید. نگو هرچه خوردیم خوردیم. نجس و پاکی نداریم حلال و حرام نداریم، فرمودند مگر شما خوک هستید که هرچه گیرتان میآید میخورید. کرامت برای معده خودت و برای بدن خودت قائل نیستی؟ هرچیزی نباید وارد این بدن بشود آنچه که من میخورم دارم از آن انژری میگیرم برای عمل، چه نوع انرژیای به من داده و به من منتقل میکند مگر با این انرژی همه کاری میشود کرد؟ "علم و حکمت زاید از لقمه حلال؛ عشق و رقّت آید از لقمه حلال"؛ گفت تغذیه مشروع و اخلاقی و انسانی که حقوق رعایت شده، اخلاق رعایت شده بهداشت در آن رعایت شده، این غذا را که میخورید اهل عشق میشوید، رقت روح در تو پیدا میشود و لطیف میشوی و حقایق باطنی عالم را میفهمی. وقتی نکنی نمیفهمی. الآن اینجا که من و شما هستیم فرشتهها هستند پیامبران میبینند ما نمیبینیم. چرا میبینند برای این که روحشان لطیف است. اینقدر روح انبیاء لطیف بود که چیزهایی که هستند و من و شما نمیبینیم آنها میبینند صداهایی که هست او میشنود و ما نمیشنویم. آن صداها هست ما نمیشنویم ولی او میشنود. روح لطیف است. پیامبر(ص) فرمودند که در و دیوار با من حرف میزنند. فرمودند وقتی بعد از وحی من از کوه پایین میآمدم دیدم این سنگریزههای زیر پا دارند با من حرف میزنند و دارند به من تبریک میگویند. امام صادق(ع) دارند با حجاج میروند یک گلة شیر جلوی کاروان بسته، همه ترسیدند اسلحه آماده که یا فرار کنیم یا شلیک کنیم، امام صادق(ع) فرمودند که آرام باشید و به اینها کاری نداشته باشید و به سمت گله شیر میآید. - یکی از مخالفان امام صادق(ع) این را نقل کرده – میگوید ایشان آرام آرام به سمت شیرها رفتند و شیرها اول غرش، بعد نرمش، بعد نشستند، بعد مثل گربه صداهای ظریف از خودشان درآوردند و سرهایشان را روی زمین گذاشتند. آن شیرهای غرّان مثل گربههای ملوس شدند، امام صادق(ع) وسط گله شیر آمدند و یکی از اینها را نوازش کردند و مثل این که داشت با یکی از اینها حرف میزد. ما مات و مبهوت نگاه میکردیم و میگفتیم شیر الآن ایشان را میخورد یا حمله میکند، این جادوگر است؟ بعد هم اشاره کردند و شیر رفت. امام صادق(ع) طرف کاروان آمد گفتیم آقا چطوری این کار را کردید؟ فرمودند گناه نکنید تا شما هم بتوانید این کارها را بکنید. شما هم گناه نکنید حیوانات به دستور شما عمل میکنند. خب اگر راست میگویی برو این را تجربه کن! این هم تجربی است برو تجربه کن. مرد میدان نیستیم یا زن این میدان نیستیم که بیاییم تجربه کنیم بگوییم خیلی خب من هم شروع میکنم تا یک سال هیچ گناهی نمیکنیم برویم تجربه کنیم ببینیم میشود یا نمیشود. امام صادق(ع) فرمود شما گناه نکنید تا همین اتفاق بیفتد. این بُعد از این مسائل است. این که قرآن در سورة مؤمنون/ آیه 15، خطاب به انبیاء میفرماید که: « یا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ... » بخورید و مصرف کنید اما پاکیزه. «وَ اعْمَلُوا صالِحاً...» و عمل صالح انجام دهید یعنی با اکل طیّبات میشود عمل صالح کرد. یک ارتباطی بین تغذیه (اکل) رژیم غذایی با نحوه عمل و سبک زندگی وجود دارد این را صریح خداوند به انبیاء میگوید «یا أیها الرُسُل» این پیامبران من «کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ...» این سبک زندگی شماست بخورید، انسان هستید بدنتان مصرف نیاز دارید، بخورید مصرف کنید «من الطیّبات» از پاکیزهها نه هر چیزی. همه چیزخوار نباشید یا شما لِوِلی دارید هرچیزی نباید بخورید «واعملوا صالحا...» حالا بروید عمل صالح انجام بدهید زندگی درست کنید و به دیگران هم بیاموزید. این ارتباط بین عمل صالح و اکل و رژیم غذایی است که هم آثار اخلاقی غذاست و هم مسئله حلیّت و حرمت آن است ارتباط غذای آلوده و ناپاک با عمل فاسد، با روح تیره شده و متقابلاً از آن طرف.
خب این بخشی از مطالب بود، روایات زیادی هم دیده بود که دیگر طولانی شد. عرض من این است که این طب اهل بیت(ع) را باید با احتیاط گفت من اصلاً عرض میکنم که به نظرم مرحوم شیخ صدوق(ره) است که یک جا میگوید تمام روایاتی که مربوط به طب و پزشکی است هیچ کدام اینها را ما بطور کامل تأیید سندی نمیکنیم همه اینها به لحاظ سندی قابل بحث است و ضمن این که ما بعضی از محدثینی داریم که اساساً میگویند طب اهل بیت(ع) و طب امام صادق(ع) و طب پیامبر(ص) را نگویید ولی خیلی از علما میگویند چرا هست منتهی اولاً واجب نیست ثانیاً سند آن ممکن است صحیح نباشد. خب خیلی از روایات دیگر هم هست که ممکن است سند نداشته باشد ولی خلاف عقل نیست و با خیلی از مسائل دیگر جاری است سوم این که اینها را به عنوان حکم شرع نسبت ندهید اما استفاده کنید و چهارم این که این همه در طول تاریخ جواب داده و همین الآن هم خیلیهایش جواب میدهد و خیلی از آمپولها و کپسولها در واقع همینهاست همین مواد را با یک چیز شیمایی و مصنوعی مخلوط میکنند و توی کپسول میریزند.
یک پیشنهاد من این است که مدام نگوییم اسلامی و غیر اسلامی، من گفتم پزشکی اسلامی به چه معانیای هست و به چه معانیای نیست، بعد از همه این توضیحات حالا این همه موارد مثلاً راجع عناب خوبیهایش را میگوید اثرات بدش را میگوید. میگوید تقریباً تمام نیازهایی که بدن شما دارد خداوند در طبیعت گذاشته است اینها را بشناسید، کی؟ چه مقدار؟ کدام بیماری؟ چه نسبتی؟ فکر نکنید همه اینها را بشر تجربه کرده و یکی یکی پیدا کرده، اصلاً امکان این نیست، بخشی از اینها را پیدا کردند. سرخطها اینطوری نبود. خیلی از جزئیات آن را هم کسی کشف نکرد، اصلاً کاشف اینها کو؟ جایی اسم کاشف اینها نیست. این ها الهامات الهی است و تجربه هم میشود کرد. شروع کنید تجربه کنید تکنولوژی را بکار ببر این کارها را هم بکن منتهی نه چیزی که ضررش بیشتر از سودش بیشتر باشد. خلاصه این که از عقل خودتان استفاده کنید که عقل چه میگوید. عقل میگوید اگر داروهای طبیعیای هست که بدون این که به شما صدمه بزند درد تو را برطرف میکند و مشکل تو را حل میکند میگوید از آن استفاده نکن. حالا اگر میگوید ما برای یک بیماری به لحاظ صنعتی میتوانیم اینها را تفکیک کنیم بعد با این چیز قاطی کنیم بشود. بعد این کار را بکنیم، عقل چه میگوید؟ میگوید بکن. شرق و غرب، قدیم و جدید، صنعتی و طبیعی نداریم هرچه که به این مسیر کمک کند تو احراز کن، مردم موش آزمایشگاهی نیستند چه به عنوان داروی گیاهی چه به عنوان داروی شیمیایی.
این یک نگاه کلی به مسئله پژوهشهای استراتژیک در عرصه بهداشت و سلامت و از منظر تمدنی اسلامی.
هشتگهای موضوعی