اسرائیل باید ازبین برود( دژ استعمار ، نه یک کشور)
روز قدس _نشست ( بسوی نبرد نهایی) _ رمضان 1396 {سپاه اطلاعات جنگ}
بسمالله الرحمن الرحیم
سلام عرض میکنم خدمت برادران عزیز. یکی از ابعاد مهم مربوط به انقلاب اسلامی که با شعار آزادی قدس و روز قدس از دهه 60 مطرح شد و تا امروز آثار بینالمللی بسیار مهم و بیسابقهای از خودش بجا گذاشته گفتگو کنیم. حالا که برای بعضیها رسم شده که خودشان در دهه 60 حضور فیزیکی در نظام داشتند و حتی خودشان جزو مسئولین امنیتی کشور 10- 20 سال بودند و هیچ اتفاق امنیتی در کشور نیفتاد الا با امضاء اینها، یک مرتبه برای جلب توجه کسانی که از دهه 60 تا الآن با انقلاب و با خط امام درگیر بودند حرفهایی به زبان میآورند که خودشان میدانند دروغ است و خودشان میدانند خلاف مبانی امام(ره) است میترسیم کمکم همین روز قدس را هم به این عنوان که اینها مربوط به دهه 60 بوده زیر سؤال ببرند. چنان که در زمان خود امام در دهه 60 بعضیها حتی داخل حکومت جمهوری اسلامی با ادبیات و لحن دلسوزانه میگفتند که ما فلسطینیتر از فلسطینیها که نباید باشیم بسیاری از خود فلسطینیها سازش کردند و تسلیم شدند. فلسطینیترین آدمی که قبل از انقلاب میشناختیم یاسر عرفات بود که سر فلسطین معامله کرد و هم تحقیر شد و هم به احتمال 99 درصد آخرش به دست خود آنها هم مسموم شد و کشته شد. یعنی آنها را هرچه بیشتر وا بدهی بیشتر توی سرت میزنند تشکر از تو نمیکنند. خب این همه صحنهها بارها دیده شده. همان موقع امام(ره) بدون تعارف گفت که یاسر عرفات خائن است و خیانت کرد. امام چند بار کلمه خائن را برای عرفات بکار برد و در واقع نشان داد و اعلام کرد که مسئله ما شخص و اشخاص نیستند اگر به اشخاصی احترام میگذاریم به خاطر اعمال و سوابق انقلابی و مبارزاتی و حضور در صحنه است. ضمن این که بدانید از سال 42 و 43 که امام به نجف تبعید شد از همان موقع این بحثها مطرح میشد که شما از پس شاه برنمیآیید شاه شما را از ایران بیرون کرده و بازدداشت کرده باز شما میگویید اسرائیل باید از بین برود و صهیونیزم نباید باشد. چون امام(ره) مضمون اسرائیل باید از بین برود را از همان سال 42 و 43 میگفت. آن موقع امام گفت که رئیس جمهور آمریکا بداند منفورترین شخص نزد ملت ماست. اینها شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل شعارهایی نبوده که بعد از پیروزی انقلاب اختراع شده باشد. بازرگان میگفت که انقلاب ما انقلاب اسلامی در ایران شعارش مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و مرگ بر شوروی که اصلاً نبوده، خب اگر به شماها بود شعار انقلاب مرگ بر شاه هم نبود. چون آقایان عقیدهشان این بود که رژیم شاه و رژیم سلطنت اساساً برافتادنی نیست شخص شاه هم رفتنی نیست بنابراین این شعارها تند است نباید این حرفها را زد چه برسد به آمریکا و اسرائیل. اینها به عنوان لیبرال مذهبی مرزبندیشان با امام سر چندتا مسئله بود. یکیاش همین مسئله مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل بود که جوابشان این بود که این انقلاب، انقلاب شماها نبود این انقلاب، انقلاب امام و امت بود و شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل برای بعد از انقلاب نبوده، چون اینها میخواستند بگویند که اینها بعداً تحت تأثیر چپها و کمونیستها آقای خمینی این حرفها را زده و الا اینها شعارهای انقلاب نبود. بله شعارهای شما نبود ولی شعارهای انقلاب بود از اول دهه 40 قبل از تبعید و بعد از تبعید امام این حرفها بود. این حرفهایی هم که بعضیها فکر میکنند که جدید است که فلسطینیها سنی ناصبیاند برای چه شیعه باید برای سنیهای ناصبی فداکاری کنید بگذارید سنیها و یهودیها با هم بجنگند اللهم اشغل الظالمین بالظالمین و این حرفها، این حرفها الان نیست. همان اواخر دهه 40 چند سال بعد از این که امام تبعید شد به نجف، همان موقع – این را دقت کنید این در اسناد امام هست یعنی در آثار امام منتشر شده است – همان موقع سازمان آزادیبخش فلسطین شاید همین عرفات بوده باشند نامهای به امام به نجف رسیدند که فکر کنم این نامه از طریق شهید محمد منتظری یا از طریق جلال فارسی که در الفتح بود از طریق یکی از اینها یک چنین مسیرهایی پیام اینها را به امام در نجف دادند که دارند علیه ما تبلیغات میکنند که ما سنی ناصبی هستیم! حواستان باشد این حرف برای چه زمانی است، این حرف برای سال 45 و 46 است یعنی تقریباً 50 سال پیش. 50 سال پیش این حرف را زدند که فلسطینی سنی ناصبی هستند اینها دشمن اهل بیت هستند، برای چه باید به اینها کمک کنیم؟ همان موقع فلسطینیها 50 سال پیش، نیم قرن پیش به امام نامه نوشتند – یعنی هنوز از اشغال فلسطین و تشکیل دولت اسرائیل 10- 15 سال گذشته بود – که آقا این حرفها را درست کردند برای این که شیعیان لبنان و ملتهای جاهای دیگر را از ما جدا کنند. ملت فلسطین مسلمانند محبّ اهل بیت(ع) هستند سنیاند ولی محبّ اهل بیت(ع) هستند و در فلسطین، مسجد امام حسن(ع)، مسجد امام حسین(ع)، مسجد علیبنابیطالب(ع) و مسجد فاطمه زهرا(س) هست کجا اینها ناصبیاند؟ تازه همه وهابیها هم ناصبی نیستند. بعضی از وهابیها تکفیریاند، بعضی از وهابیهای تکفیری ناصبیاند. همه وهابیها انحراف دارند اما باز همهشان یک جور نیستند یعنی ما در وهابیها هم آدمهایی داریم که اعلام حبّ اهل بیت(ع) میکنند. همین ابوبکر بغدادی رئیس داعش که پشت قضیه آن سرویسهای جاسوسیاند و هرچه که هست این برداشت نَسَبنامه خودش را منتشر کرد و گفت من فرزند اهل بیتم من سیّدم! میدانید نسل خودش را حالا راست یا دروغ به امام هادی(ع) رساند منتهی از طریق جعفر کذاب. واقعاً اسم جعفر را میآورد و الان آنها که او را کذّاب نمیدانند. رسانده به جعفر و از طریق جعفر میگوید من فرزند اهل بیت هستم امام هادی، امام جواد، امام رضا، همینطور تا علی و فاطمه. یعنی آنها هم صریح میگویند شیعه رافضی و مرتد است و الا نمیگویند ما دشمن اهل بیت هستیم. ظاهرا آن را عرض میکنم و الا باطن آن که هزارتا مسئله است. سرویسهای جاسوسی و... هستند. مقصودم این است که این حرفها هیچ کدام تازگی ندارند. باز الآن یک عدهای راه افتادند بین این متحجران مذهبی و شیعههای لندنی و این تیپها بحث از این میکنند که اینها ناصبی و سنیاند به ما چه مربوط است؟ چنانچه وقتی از آن طرف وقتی اسرائیل داشت لبنان را بمباران میکرد و جنگ 33 روزه با حزبالله داشت آخوندهای وهابی آل سعود اعلام کردند که شیعه که مشرک است و رافضی است شیعه از یهود بدتر است الله اشغل الظالمین بالظالمین؛ بگذارید شیعه و یهود همدیگر را بزنند! یعنی آن طرف هم چنین آدمهایی داشتیم که اتفاقاً آن طرف بعضی از رهبران اخوانالمسلمین مصر و فلسطین، رهبران آن موقعشان که عوض شدند آنها اعلام کردند که ما در کنار حزبالله هستیم شیعه و سنی نداریم و ما حاضریم از مصر ده هزار نیرو به لبنان بفرستیم که کنار حزبالله بجنگند! یعنی دیدگاهها اینطور نیست که همه یکجور این طرف و آن طرف بروند. این خط توطئه هم از همان اولی که اسرائیل تشکیل شد این حرفها بود چون راهحلشان این بود که مسئله را عرب – عجمی کنند. اولاً مدام صحبت از اعراب و اسرائیل میشد یعنی مسئله فلسطین یک مسئله حداکثر عربی است و بنابراین ربطی به سایر مسلمین جهان که اکثر مسلمین جهان غیر عرب هستند یعنی از اندونزی و مالزی، شرق آسیا تا بالکان تا آسیای میانه تا آفریقای غربی، فلسطین اصلاً مسئله اینها نیست بعد بین خود اعراب هم تعیین کنندگان آن همه نوکرهای خودشان بودند و در رأس آن آل سعود بود. میدانید که آل سعود مؤثرترین نقش را در ایجاد و تثبیت اسرائیل داشت و شاید اولین کشوری بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت. اصلاً اسرائیل را تا الآن آل سعود و سایر متحدین و نوکرهایشان در منطقه نگه داشته است. رژیمهای عربی با پول نفت و تحت ریاست غرب و در درجه اول هم آمریکا و انگلیس اسرائیل را نگه داشتهاند اگر عربستان سقوط کند اسرائیل سه ماه – شش ماه نمیشود سقوط میکند. اگر این جنگ وهابیت و تروریزم داخلی وهابیت و این جنایاتی که در سوریه و عراق و یمن و لبنان همه جا راه انداختند اگر اینها نبود تا الآن اسرائیل به احتمال قوی در این 5- 6 سال سقوط کرده برای این که 4 تا جنگ پشت سر هم اتفاق افتاد برای اولین بار در تاریخ اسرائیل در هر چهارتا جنگ شکست خورد قبل از آن اصلاً اسرائیل در تاریخش شکستی نداشته، یک نیمه شکست زمان ناصر داشت که آن را هم به سرعت جبران کرد پیروزی را بزرگتر کرد اسرائیل وسیعتر شد بعد هم ناصر محدود و منزوی شد دق کرد و مرد. اولین بار در تاریخ صهیونیزم است که اینها شکست خوردند آن هم به دست حزبالله و جهاد اسلامی و نیروهای بخش نظامی حماس. چون بخش نظامی حماس که عملاً همه کارها را آنها میکنند اغلب اینها با انقلاب اسلامی هستند و در این قضایای اخیر هم طرف انقلاب اسلامی بودند و با این جریانهای وهابی مشکل داشتند. بخش سیاسی حماس که بیشتر با کشورهای عربی و رژیمهای عربی بستند پول میدهد و میگیرند بخاطر فلسطین، بین آنها آدمهایی بودند که به بیشتر به قطر و ترکیه و عربستان گاهی این اواخر تکیه دادند در حالی که هیچ کشوری جز ایران حتی یک فشنگ نه به فلسطینیها داده و نه نمیدهد. حتی یک فشنگ. این اداهایی که میگویند حمایت از فلسطین یک فشنگ نمیدهند. فقط از طریق انقلاب اسلامی بودکه به اینها موشک رسید حتی صنعت موشکسازی محدودتر داخلی تشکیل شد و در جنگ 22 روزه داخل غزه، نخستوزیر اسرائیل گفت 600 توی سر ما خورد و این تکنیک تونل کَندن و تسلیحات را استتار کردن و موشکهای دقیق زدن را در تاریخ مبارزات فلسطین چنین چیزهایی نبوده، فلسطینیها در تمام تاریخ مبارزاتشان پیروزی علیه اسرائیل نداشتند. توانش را هم نداشتند بلد هم نبودند ایدئولوژیاش را هم نداشتند چون ایدئولوژیشان تا قبل از انقلاب ما اسلامی نبود، شعارها و انقلابشان و شعارهایشان یا جنبه ناسیونالیستی و قومیت عرب داشت یا جنبه سوسیالیستی و چپ داشت بعد از انقلاب اسلامی بود و بعد از پیروزیهای حزبالله بر اسرائیل که صهیونیستها را از لبنان بیرون ریختند در دهه 60 اینها را از لبنان بیرون ریختند اولین شکست در تاریخ اسرائیل اتفاق افتاد. چون اینها همین کشور را که گرفتند دیگر رهایش نکردند و در تمام جنگها پیشروی داشتند. تنها جنگی که آمدند تا بیروت نصف لبنان را هم گرفتند بیروت را هم گرفتند ولی نتوانستند نگه دارند ولی همین بچههای ما امثال شهید متوسلیان و بقیه، اینهایی که رفتند و آموزش دادند کار کردند و حزبالله سر پا ایستاد به عنوان یکی از گلهای سرسبد مکتب امام و انقلاب برای اولین بار اسرائیل شکست خوردو اولین عقبنشینی اجباری در عمرش بود. از این به بعد بود که این پیام جهاد و شهادت اوج گرفت و انتفاضه اسلامی در فلسطین راه افتاد و از دل این جریانات بود که در فلسطین جهاد اسلامی بیرون آمد و حماس که شاخه فلسطینی اخوانالمسلمین بود و ریشههای مصری داشت آنها هم کاملاً تحت تأثیر این پیروزیها و این شعارها فعال شدند و با کمک انقلاب اسلامی ایران راه افتاد. ایدئولوژی مبارزه در جهان اسلام و در منطقه و در فلسطین کاملاً عوض شد و به سمت اسلامگرایی آمد. انتفاضههای مردمی راه افتاد که مرد و زن و پیر و جوان و کوچک و بزرگ توی خیابانها بیایند و با دست خالی به جنگ تانک بیایند. اینها همه جزو دستاوردهای امام و انقلاب بود. امام مرجع تقلیدی بود که در دهه 40 فتوا داد و اعلام کرد که وجوهات شرعی به فلسطینیها بدهید چون مسئله فلسطین، نه مسئله یک کشور معمولی است نه یک مسئله منطقهای است و نه یک مسئله عربی است، بلکه مسئله اسلامی و انسانی است. حالا من میخواستم یک نکتهای عرض کنم ببینید الآن شرایط اینقدر در سطح بینالملل حساس شده که در کشور ما ایران اینطوری بود یعنی هر روز صبح پا که میشدیم باید خبرها را میدیدیم که دیشب کودتایی؟ کاری؟ تروری دوباره شده یا نشده؟ هر روز وضعیت اینقدر متحول بود. حالا آن وضعیت دهه 60 ما که داخل ایران بود در دهه 90 کل منطقه اینطوری شده است بلکه الآن در کل جهان اینطوری شده است یعنی هر روز یک جایی از جهان اسلام یا یک جایی از جهان بهم ریخته است. اینها غیر عادی است و اصلاً قابل تصور نبود الان از بس شده برای ما عادی شده، هفتهای نیست که در اروپا، در آمریکا، در منطقه، در شرق آسیا، در همه جای جهان اتفاق نیفتد. اینها غیر عادی است، یعنی دهه 90 منطقه و جهان شده مثل دهه 60 ایران! و منشأ آن هم همان انقلاب ایران است. اگر انقلاب اسلامی نبود و این پیروزیهایش نبود و این وضعیت منطقه نبود امروز چیزی به اسم جهاد و شهادتطلبی و عملیات استشهادی مطرح نبود اینها همه جز تولیدات گفتمان انقلاب اسلامی است. یک به صد جنگیدن این از توی جنگ ما شروع شد. از آن هفت سال جنگ تحمیلی و از آن مقاومتهای کردستان و جای دیگر درست شد. حالا همان الگوها و همان شعارها و همان رفتارها بینالمللی شده، داعش و القاعده هم شروع کردند به کپیبرداری و تقلید از بچههای ما، چون دیدند این روش جواب میدهد منتها متأسفانه دشمن این روش را علیه خود ما به کار گرفت. آن توطئه بزرگ که یک پروژه وهابی صهیونیستی آمریکایی و انگلیسی بود این بود که گفتند جلوی این روح جهاد و شهادتی که امام در منطقه راه انداخته نمیشود گرفت اینها کل منطقه را میگیرند و فلسطین را هم آزاد میکنند. دولتهای عربی را هم که نوکرهای ما هستند نمیتوانند اینها را سرکوب کنند چنانکه دیدید سه- چهارتایشان با هم سقوط کردند بقیهشان هم داشتند سقوط میکردند با همین توطئه موقتاً فعلاً جلوی آن را گرفتند. خود ما هم که نمیتوانیم مستقیم ارتش بیاوریم خب در عراق و افغانستان وارد شدیم و عملاً شکست خوردیم یعنی خود استراتژیستهای بوش آن آخرها اعلام کردند اوباما هم که خودش علنی اعلام کرد و بعضی از رسانههای مهم آمریکا با این که صهیونیستی هم بودند اعلام کرد که بوش احمقترین رئیس جمهور آمریکا در طول تاریخ بود برای این که آمد با پول و خون و آبروی آمریکا عراق و افغانستان را از دست صدام و طالبان خارج کرد و در سینی به ایران تعارف کرد! خودشان گفتند، گفتند که جنگ را ما کردیم، آبرویمان رفت، میلیاردها دلار خرج و... در عراق و افغانستان هزاران کشته دادیم ایران هم نشست نگاه کرد وقتی صدام و طالبان از قدرت به زیر کشیده شدند آمد میوهاش را چید! الآن انقلاب بیشتر نفوذ دارد تا آمریکا و اشغالگران. این جنگی که در منطقه راه افتاد که 6 کشور را تقریباً مستقیم و غیر مستقیم درگیر کرده، هدف اصلیاش حفظ اسرائیل بود. هدف دوم آن حفظ آل سعود و رژیمهای وابسته در منطقه بود چون این بیداری اسلامی ترتیب همه اینها را با هم داشت میداد یعنی اسرائیل واقعاً لب پرتگاه بود. جنگ 33 روزه بعد شد 22 روزه بعد شد 11 روزه آن آخریش هم که جلویش را گرفتند 8 روز بود. جنگ 8 روزه بعدی چه میشد؟ یعنی 33، 22، 11، 8، جنگ بعدی ممکن بود جنگی بشود که ظرف 3 روز مرزهای اسرائیل از هم بپاشد چنانکه سیدحسن نصرالله حزبالله اعلام کرد که ما دیگر جنگ بعدی را عقب نمیایستیم که دفاع کنیم ما وارد فلسطین میشویم و چرا نشود؟ مخصوصاً این تجربه 4 – 5 سال جنگی که حزبالله جنگهای خیابانی و جنگهای چریک شهری را پیدا کرده چون این تجربهها را که نداشت خیلی الآن آسان و شدنی شده که یک مرتبه با یک برنامهریزی ده هزار نیرو مجاهد، محکم و آموزش دیده توی شهرهای اسرائیل بریزد. مگر کسی میتواند جلوی آنها را بگیرد؟ مگر آنها مثل بچههای ما هستند که بایستند؟ اینها همان افسران اسرائیلی بودند که 120- 130 تایشان در جنگ 33 روزه کشته شد برای اولین بار در تاریخ اسرائیل بود که 130تا افسر کشته شد و نتوانستند 5 کیلومتر جلو بیایند. من همان موقع یادم هست که در خبرها رسماً بود که پای نیروهایشان پوشک میکنند! که هم احتیاج به دستشویی نداشته باشند هم از شدت ترس خیس نکنند! اینها در خبرهای رسمی بود که اینها پوشکهای بزرگسال میبندند. مثلاً 3 تا از بچههای حزبالله یک محور را در برابر 30- 40 تا تانک و تجهیزات و با چندصدتا نیرو میایستند اینها 3 تا شهید میدهند آنها 20تا، 30تا، 45 تا و بعد جرأت نمیکنند جلو بیایند اینها برای اولین بار اتفاق افتاد. اصلاً هیبت اسرائیل یکجوری بود که ما از بچهگی یادمان هست که میگفتند مگر میشود یک اسرائیلی کشته شود ولی از این طرف 5 هزار فلسطینی هم کشته شود! اینها یک اسیر زخمی غیر نظامی اسرائیلیها را با هزار نفر معاوضه میکردند میخواستند بگویند ارزش ما این است! در این جنگهای اخیر قضیه کمکم داشت برعکس میشد. ببینید هیئت اسرائیل و صهیونیزم به لحاظ نظامی فرو ریخت و برای اولین بار مشروعیت اسرائیل در دنیا حتی در غرب زیر سؤال رفت اصلاً اسرائیل در اروپا و آمریکا جزو مقدسات بود همین الآن هم به لحاظ قانونی قوانینی گذاشتند که همینهایی که میگویند آزادی بیان اگر یک نفر یک کلمه علیه اسرائیل حرف بزند ولو عضو پارلمانها و مقامات کشورهای اروپایی باشد سریع بازداشت و زندان است منتهی نمیگویند علیه انتقادی که از اسرائیل کردند میگویند اینها یهودستیزند اینها ادامه جریان فاشیزم هستند اینها از هیتلر حمایت کردند. حالا هیتلر هم خوب است بدانید خود هیتلر از خانواده یهودی است و اصل قضایای تشکیل اسرائیل در فلسطین برای این که یهودیها بروند آنجا خود یکی از این طرحهایی بود که از جمله در اتاق فرمان نازیها و فاشیستها مطرح بود منتها عملاً آنها با یک اهداف دیگری هم داشتند بعد انگلیسیها آمدند این را اجرا کردند این سیل مهاجرینی که از شرق اروپا به غرب میآمدند یهودیها تحت فشار مسیحیها غرب اروپا داشتند ساکن میشدند انگلستان اینها را حمایت کرد که کمانه کنند و به فلسطین بروند. اصلاً فلسطین جزو بعد از فروپاشی عثمانی به کمک آل سعودو وهابیها کل منطقه عربی و از جمله فلسطین بین انگلیس و فرانسه تقسیم شد و بخش مهمی از آن مثل فلسطین و عراق و حجاز سهم انگلیسها بود، در واقع انگلستان پایگاه اصلی اسرائیل را آنجا بوجود آورد و این مهاجرتها را مدیریت کرد، پول داد، اسلحه داد، بیسروصدا آموزش داد، بعد هم به سازمان ملل سپردند و سازمان ملل آنجا هم دلال فحشا و جنایت بود. در واقع به طور صوری دست سازمان ملل دادند که سازمان ملل تحویل بدهد و به محض این که رژیم اسرائیل اعلام موجودیت کرد 11 دقیقه بعد رئیس جمهور آمریکا به رسمیت شناخت! همزمان عربستان که نوکرهایشان را آوردند به آنها سپردند به رسمیت شناخت. کمونیستهای شوروی به رسمیت شناختند. و در ضمن بدانید این یهودیهای صهیونیست تا کجاها از همان موقع نفوذ داشتند؟ تازه اسرائیل داشت تشکیل میشد در سازمان ملل و نهادهای بینالمللی بیشترین نفوذ دست یهودیهای صهیونیست است. همین سازمان ملل، سازمان انرژی اتمی، سازمان حقوق بشر و... نفوذ اصلی دست صهیونیستها بود و هست. خب حالا وضعیت بهم ریخته است. الآن هر روز درگیری است. همین الآن که داشتم میآمدم گفت در مکه و جده چندتا عملیات درگیری و انتحاری شده و گرفتند 5تا از شاهدهای آل سعود و یک عده از افسران ارتش عربستان بازدداشت شدند برای این که بین خودشان دعوا و کودتاست! اینها هر کدام نوکر یک جریانی در آمریکا و اسرائیل و انگلیس هستند الآن دوره انتقال است. این محمد بننایف که قبول کردند برود کنار و به جای آن این بنسلمان سر کار بیاید او اعلام کرده که صد میلیون دلار به او دادند که معامله کرده که برود کنار! صد میلیون دلار! پولهای نفت و بیتالمال مردم و مسلمین. این قبیله به آن قبیله، خب اینها بچه شیخاند به جان هم افتادند یکسره مشغول خوردن مال ملت هستند در کابارهها و فاحشهخانهها و بهترین جاهای تفریحی دنیا مشغول هستند در عین حال اینجا رئیس کی بشود خیلی فرق دارد که تضمین شود کدام خانواده؟ این پدرجدشان که رئیس اینها بود 30- 40تا زن داشت. از قبایل مختلف که 3-4 تا از اینها سوگلی بودند که قدرت بیشتر دست بچههای آنها ماند. عمدتاً دست نوههای آن دو – سهتا دست به دست میشود. الآن هم کار به اینجا رسیده که، ببینید این جنگی که در منطقه دارد اتفاق میافتد ادامه همان جنگ 8 ساله ماست! این جنگی که الآن 5- 6 سال است در منطقه، در عراق و سوریه و یمن همه در جریان است این ادامه جنگ 8 ساله ماست آن طرف جبهه، دقیقاً همانهایی هستند که با ما جنگیدند همان حکومتهای فاسد عربی. دلارها همان دلارهای نفتی. اسلحهها را باز همانها آمریکا و انگلیس و فرانسه و دیگران میدهند. فقط تنها تغییری که کرده این است که روسیه آن موقع شوروی بود کمونیستی بود و آن هم مستقیم کنار صدام بود گاهی هم دودوزه با ما هم همکاری میکرد ولی بیشتر به فکر منافع خودش بود. روسها که سوریه آخرین پایگاه رسمی عربیشان بود چون بقیه از دستشان در رفت و بخاطر منافع خودشان به صحنه آمدند و به لحاظ نظامی یک مقداری همسو با ما هستند. ولی بالاخره اینها هم دنبال منافع خودشان هستند روی هیچ کس نمیشود حساب کرد جز ملتها. این ادامه همان جنگ است آن طرف جبهه همانها هستند و این طرف جبهه هم همینها هستند. دقیقاً همان است منتها جبهاش مرز ایران و عراق بود حالا جبههاش 5 تا کشور و کل منطقه را گرفته تا فلسطین و مصر و شمال آفریقا. با این جنگ وهابیت و جنگ شیعه و سنی و جنگ عرب و عجم که راه انداختند که تئوری اینها بود این تنها راه حلی بود که اینها داشتند و هیچ جور دیگری نمیتوانستند جلوی این جنبش عظیم بیداری اسلامی را بگیرند فقط این بود که با روش خود ما علیه ما بایستند. یعنی به اسم شیعه و سنی عِرق مذهبی، جهاد مذهبی نه ناسیونالیستی و ملیگرا نه قومیت عرب، نه سوسیالیستی و چپ، با لبخند وصیتنامهشان را میخوانند که ما داریم به محضر خدا و رسول خدا میرویم و مادرش او را میبوسد و میگوید در راه امام حسین مثل کربلا برو. مگر این حرفها را میزنند؟ بعد میبینند یک نفر آدم رفت با یک عملیات استشهادی زد به پاسگاه اسرائیلی و 50 تا نیرو را روی هوا برد! آن یکی زد پایگاه آمریکاییها و 70- 80 کماندوهای آمریکاییها روی هوا رفتند، آن یکی پایگاه فرانسویها. دیدند این حزبالله با دهتا شهید، چندصدتا آدمهای نظامی و کیفی افسرو تشکیلاتی اسرائیلی آمریکایی و فرانسوی و انگلیسی را زد و اینها مجبور شدند ظرف دو ماه از لبنان بروند در دهه 60. بعد که در جنگ 33 روزه و 22 روزه همه دیدند اینها بود که الهام داد. سیدحسن نصرالله در یک جلسهای که شاید 3- 4ساعت طول کشید گفت اینقدر این پیروزیها و این فضاها و این شهادتطلبیها اثر گذاشته بود حتی این شاهها و حاکمان عرب به من پیغام دادند در همین کشورهای خلیج فارس و مصر که وقتی تو صحبت میکنی و سخنرانی میکنی زن و بچه ما، تلویزیون را میبینند و اجازه نمیدهند من کانال عوض میکنم مینشینند گوش میکنند و بارها زن و بچه ما وسط سخنرانی تو بلند میشوند و هورا میکشند و کف میزنند و به ما متلک میگویند. این خیلی جالب است! یعنی شاههای عرب، شاههای قلابیشان که همه نوکر اسرائیل و متحد آل سعود و ضد انقلاب اسلامی و ضد حزبالله لبنان هستند و مدام پول دادند و اسلحه دادند تا حزبالله شکست بخورد خود آنها به سیدحسن نصرالله گفتند که زن و بچه ماها و خانوادههای ماها همهشان مرید تو هستند وقتی تو صحبت میکنی همه باید ساکت باشند گوش میکنند چه میگویی؟ خب این تحولات چه زمانی اتفاق افتاد؟ چطوری شد؟ سر قضایای حزبالله و غزه کاری شد که هزاران هزار از جوانان سنی, شیعه شدند. این را خود سیدحسن نصرالله به من گفت، بعد از جنگ 33 روزه هزاران هزار نفر شیعه شدند چون گفتند که این مکتب و این ایدئولوژی و مکتب اهل بیت(ع) جواب داد بحث اسلام جواب داد. ما عربها کلاً ذلیل بودیم اولین بار است که میتوانیم سرمان را بالا بگیریم. گفت از داخل فلسطین اشغالی برای ما نامه میآمد میگفتند این حسین که آمد لبنان را آزاد کرد میشود بیاید فلسطین را هم آزاد کند؟ ببینید چه کار شده؟ حسین لبنان را آزاد کرد میشود حسین بیاید فلسطین را هم آزاد کند؟ گفتیم بله شد، آمد. فقط یک جور میشد جلوی این جریان را گرفت و ولو موقتاً متوقف کرد؛ و آن این بود که جنگ شیعه و سنی راه بیفتد و جوان سنی ناآگاه عاشق اسلام از اروپا، آمریکا و کشورهای عربی و از همه جا آنجا بکشانند و بخواهند خلافت اسلامی درست کنند آن هم فقط در سوریه! خب چرا نمیروید خلافت اسلامی در عربستان و حجاز درست کنید خب اول که آنجا باید خلافت درست بشود. چرا در مصر خلافت اسلامی نه؟ چرا در اردن خلافت اسلامی درست نمیکنید؟ فقط در یک کشور آن هم سوریه! تنها کشور عربیای که علیرغم همه عیبهایش به فلسطین خیانت نکرد در کل حکومتهای عربی فقط سوریه بود که در جنگ 8 ساله تا آخر کنار ما ایستاد؛ در قضایای فلسطین هم ایستاد و اگر کمک سوریه نبود نه حزبالله تشکیل میشد نه جهاد اسلامی نه حماس. فقط یک کشور شده، دموکراسی و خلافت اسلامی را برای آنجا میخواهند بقیه کشورهای عربی هم دموکراتیک است و هم خلافت اسلامی است. این است قضیه. خب این شکستها پشت سر هم اتفاق افتاد حالا با این جهاد اسلامی را به جهاد وهابی تبدیل کردند. جهاد اسلامی علیه استکبار و کفر و صهیونیزم بود شعار آن وحدت همه مسلمین بود. جهاد تکفیری و جهاد وهابی جنگ علیه مسلمان است اصلاً شعارشان این است که ما تا مسلمانها را درست نکنیم به یک معنا تا وهابیشان نکنیم با هیچ کشور غیر مسلمانی بحث نداریم! یعنی چه؟ یعنی تمام درگیریها باید صرف مسلمین بشود. مسلمانکشی. جهاد وهابی جهاد مسلمان علیه مسلمان است. جهاد اسلامی که امام(ره) گفت جهاد کفر علیه استکبار است. این جهاد ضد صهیونیستی است و آن جهاد متحد صهیونیست است! اصلاً داعش رسماً اعلام کرد که ما هیچ خطری از ناحیه ما متوجه اسرائیل نیست ما اول باید وضعیت داخل را درست کنیم بعداً اگر وقت شد... صریح این را گفتند. مقامات اسرائیل صریحاً این را در جنگ 33 روزه و 22 روزه اعلام کردند، رژیمهای عربی به ما گفتند کل هزینه جنگتان با ما، ریشه حزبالله و حماس را بزنید! کل پول جنگ را ما میدهیم هر چقد میلیارد دلاری که بشود هزینهاش را ما میدهیم. حتی داخل حکومت لبنان میگفت با ما تماس میگرفتند که آقا، ما داشتیم لبنان را بمباران میکردیم جنوب لبنان و ضایعه بیروت را داشتیم میزدیم از داخل خود حکومت لبنان به ما گفتند بزنید و کار اینها را یکسره کنید! بعد کار خودشان یکسره شد. ببینید حرکتی که خرداد 42 شروع شد بهمن 57 در ایران پیروز شد و تا الآن ادامه دارد این روز قدس، هر سال با سال قبل وضعیت جهان اسلام دارد تغییر میکند مخصوصاً در این 7- 8 سال اخیر. حالا امسال هم که حماس هم اعلام کرد کل جهان عرب هم میخواهیم روز قدس بیاییم در خیابانها تظاهرات کنیم. حالا ناخالصیهایی هم اگر در بعضی از جریانهای مبارز اسلامی باشد اینها کمکم درست میشود هم خودشان را نشان میدهند و هم از هم جدا میشوند همانطور که در انقلاب اسلامی همه انقلابیون که مثل هم نبودند خود انقلابیون کمکم از هم جدا شدند. صادقترها و کاذبترها و مؤمنترها و کمایمانترها و هنوز این تجزیه و جدایی و خالصسازی ادامه دارد ما هنوز بعد از این هم داخل جمهور اسلامی انشعابهایی خواهیم داشت. و این طبیعی است در صدر اسلام هم بود در فلسطینیها هم بود. همین عرفات قهرمان فلسطین شد خائن فلسطین. من یادم میآید قبل از انقلاب یادم میآید من مدرسه نوین میرفتم توی خیابان آن موقع شاه رضانو به آن میگفتند اوریانافالاچی که یک خبرنگار بود با عرفات یک مصاحبهای کرده بود، من مدرسه راهنمایی هم نبودم پنجم ابتدایی بودم چون توی خانه ما همین بحثها و جلسات بود و ما به هوای این که عادی بود علیه اسرائیل حرف زدن و فلسطین و اعلامیه و... حواسمان نبود بچه بودیم چون برایمان عادی بود همینطوری رفتم توی مدرسه مصاحبه اوریانافالاچی را با عرفات برداشتم خلاصهاش کردم که جهان عرب و قهرمانان جهان اسلام و ببینید یاسر عرفات چه و... شروع کردم یک انشایی که البته حاج آقای من اینها را تندتر میکرد اصلاحش کرد رفتم سر کلاس خواندم و گفتم میخواهم بیایم سر صف بخوانم. اینها هم اول نشنیده بودند ما هم توی صف مدرسه آمدیم آن بالا شروع کردیم مصاحبه فالاچی با عرفات و علیه اسرائیل و این که آمریکا فلان و بعد هم مثلاً متلک به ایران. حالا سن من کم نمیفهمیدم که این حرفها توی جامعه خطرناک است نباید گفت با این حرفها زندان میروند. یادم هست وسط صحبتم ناظم مدرسه، معلم، یکی چپ چپ نگاه میکند، یکی خودش ترسیده رفت، خلاصه ما را توبیخ کردندو برخورد کردند. من اصلاً آن موقع نمیدانستم اینطور حرف زدن در ایران خطرناک است چون دولت ایران متحد با اسرائیل است و نفت میدهند و پول مجانی میدهند و جزو آن جبههاند. خب همین عرفاتی که آن زمان اینطور از اسمش میترسیدند و قهرمان بود تبدیل به یک لاشه شد. میدانید شد در حکم یکی از شهربانیهای اسرائیل یعنی اسرائیل گفتند این شهرها را شما پاسبان و کلانتر محلش باشید. چه کار کنید؟ مبارزان و حماس و اسلامیها را سرکوب کنید! وضعیت آنطور بوده. الآن وضعیت اینطور شده. خودشان دارند میگویند سوریه و عراق و لبنان و یمن و غزه جزو اردوگاه انقلاب اسلامیاند اینها را فقط با زور اسلحه میشود از انقلاب اسلامی و از این شعارها فاصله داد. خودشان دارند میگویند این حرفهای ما نیست. من فقط چندتا نمونه میخواهم بگویم به این کمتر توجه میشود. مدام شنیدید که میگویند آمریکا و انگلیس، نظامهای سازمان ملل اینها دست صهیونیستهاست و همه میگویند خب در کل بله، ولی با چه سندی؟ من چندتا از نمونههایی که خودشان گفتند اینها اسنادی است که در خود رسانههای اروپا و آمریکا منتشر شده، این را دقت کنید که ببینید نفوذ صهیونیستها در آمریکا. هیچ رئیس جمهوری در آمریکا به ریاست جمهوری نمیرسد مگر با تأیید صهیونیستها. یعنی سرمایهداران یهودی صهیونیست داخل آمریکا، امکان ندارد هیچ کس به ریاست جمهوری برسد. بین 60 تا 70وچند درصد بودجه تبلیغاتی هر دو حزب حاکم بر آمریکا جمهوریخواه و دموکرات توسط سرمایهداران یهودی آمریکا داده میشود. فیلترهایی که برای رئیس جمهور شدن هست مثل فیلترهای ما نیست که شش هزار نفر میآید خل و عاقل و همینطور صف میبندند بعد میگویند حالا 5تایشان بیایند داخل. آنجا اینقدر پیچیده است که از اول نمیگذارد این اتفاقها بیفتد. 7- 8 نفر، 10 نفر از قبل توی آب نمک خواباندند همهشان امضاء و تعهد باید به صهیونیستها بدهند همه چیزشان، بعد از این اشخاص هم آتو دارند، فیلم و پرونده و انواع و اقسام چیزها که حواست باشد، هم اینها را پول خوبی به آنها میدهند میگویند تو تابع ما باشی بعد هم که بروی قشنگ به تو میرسیم نمیگذاریم به تو سخت بگذرد! از این جهت هم باز مثل ما نیستند. یکی از مشکلاتی که ما در رئیسجمهورهایمان داشتیم و داریم این است که طرف یک آدم معمولی است مثل خیلی از آدمهای دیگر که در انقلاب هستند، هیچ کدام که آدمهای خیلی فوقالعادهای نبودند غیر از آن اول انقلاب، بقیه رئیس جمهورها معمولیاند. ما مثل این رئیس جمهورهایی که بعد از دهه 60 داشتیم به نظر من حداقل 10- 20 هزار رئیس جمهور در ایران ریخته است! واقعاً! آدمهایی در آن سطح بلکه قویتر. بعد یک آدم معمولی میآید میرود بالاترین مقام کشور میشود هزاران میلیارد پول، امکانات، تصمیمگیری همه اینها با اوست. از جلوی ادارههایی که قبلاً جرأت نمیکرده رد شود رئیس کلهایشان را عوض میکند. بعد 4 سال تا 8 سال همه کاره مملکت است بعد دوباره میگویند برو برو. خیلی سخت است. لذا میبینید که بعد از 8 سال هم دوباره پایش را میگذارند لای در که این در بسته نشود که اگر بشود برگردیم، حالا دیگر کجا برویم؟ از بالا هی دستور میدادم باز بیایم از کف خیابان مثل بقیه باشم؟ یک کس دیگر را میفرستیم بیاید بعد دوباره خودمان بیاییم، 4 سال بشود 8 سال، بعد از 8 سال هم، همه پایشان را لای در میگذارند قصد همهشان هم خدمت است! و آنجا اینطوری نیست اینها رئیس جمهور قبلیشان را ولو پرونده دزدی و بیناموسی و جاسوسیشان هم درآمده، حتی رئیس جمهوری که وسط کار سر دو سال عزل شد در آمریکا نیکسون، حتی او، سر آن قضایایی که پیش آمد سر شنود و جاسوسی دوتا حزب از هم، اینها حتی آنها را هم ول نمیکنند به نظر من این از عقلشان است. اینها را تشکیل میدهد ولو طرف پیر شده پوسیده دارد میمیرد به او یک مأموریت صوری میدهند که فلان جا هیئت ماست برو آنجا راجع به این قضیه ... باز همه اینها را یک جوری به قضیه اسرائیل و فلسطین وصلشان میکنند. اتاقهای اصلی فکر در آمریکا، همین تینکتانکهایشان که سیاستگذاری میشود برای سیاست خارجی آمریکا، برای پنتاگون و وزارت جنگ آن، همه این تصمیمگیریها در یک حلقههای کوچکی صورت میگیرد. شورای روابط خارجی آمریکا، تمام این شوراها و هیئتها اکثریتشان یهودیهای صهیونیست هستند چون ما یهودی ضد صهیونیست هم در آمریکا داریم که هر سال ایران هم گاهی میآیند و خیلی ضد صهیونیست و ضد اسرائیل هستند ولی اقلیت هستند و این بیچارهها پول هم ندارند. یهودیهای صهیونیست هستند. بزرگترین بانکهای آمریکا دست اینهاست یعنی نبض اقتصاد آمریکا دست اینهاست بزرگترین کارخانههای اسلحهسازی برای اینهاست. هالیوود که فیلم میسازد که نبض سینمای جهان تقریباً دستش هست و کنترل میکند و بیشترین تولید کننده فیلم است 10- 12 کمپانی اصلی در هالیوود است، کمپانیهای کوچک هم هستند این کمپانیهای اصلی تقریباً همهشان یا 90 درصدشان سرمایه و مدیریتش دست یهودیان صهیونیست است. شما یک فیلم ضد اسرائیلی اگر دیدید در هالیوود ساخته بشود، خط قرمز است! در اروپا طرف عضو پارلمان اروپا یا عضو پارلمان کشور خودشان است یک کلام راجع به هولوکاست پرسیدند آنها را گرفتند و به زندان انداختند. الآن شما ببینید عضو پارلمانهای اروپا و پارلمان کل اروپا چند نفرشان الآن یا زندان هستند یا عزل شدند استاد دانشگاه بوده، تاجر بوده، عزلشان کردند یا شغل ندارند یا زندان هستند و تحت تعقیب هستند. فقط برای همین که همین سؤال را راجع به هولوکاست مطرح کردند که به چه دلیل میگویید 6- 7 میلیون یهودی کشته شده؟ اصلاً این تعداد یهودی نبوده، بعد کشته شده توسط چه کسی کشته شده؟ توسط هیتلر و حکومت آلمان کشته شده، چرا انتقام آن را از فلسطینیها میگیرید؟ چرا آمدید فلسطین را اشغال میکنید اینها به آنها چه ربطی دارند؟ و سؤال سوم این که خب همان جنایاتی که اگر هیتلر کرده همان جنایات را صهیونیستها با فلسطینیها کردند خب اینجا هم 7- 8 میلیون آدم را آواره کردید صدها هزار آدم را کشتید ناقص کردید، شکنجه کردید، تجاوز کردید، 5- 6 میلیون آدم را از خانههایشان بیرون ریختید و 5- 6 میلیون آدم از جاهای دیگر برداشتید در خانههایشان نشست. شعار انقلاب ما هم این نیست که فلسطین فقط برای مسلمانهاست. فلسطین برای فلسطینیهاست بله اکثر فلسطینیها مسلمان هستند مسیحی و یهودی اقلیت هستند ولی ما برای همه فلسطینیهاست. فلسطین باید به دامان جهان اسلام برگردد ولی در عین حال چون فلسطین برای مسیحی و مسلمان و یهودی برای همه مقدس است، مثل قبل، قبل هم همینطور بود همیشه وقتی دست مسلمانها بوده فلسطین برای یهودی و مسیحی آزاد بوده، فلسطین از زمان خلیفه دوم عمربنخطاب بدون جنگ با مذاکره از حکومت امپراطوری روم خارج شد و به جهان اسلام پیوست. از همان موقع آزادی دین و عبادت داشتند. مسیحی و یهودی، هیچ وقت تحت فشار نبودند ولی صلیبیها که آمدند مسلمانها و یهودیها را لت و پار کردند چون جنگ صلیبی قرنها پیش، فلسطین حدود یک قرن دست صلیبیها افتاد. جنایت کردند علیه مسلمانها، بخصوص به یهودیها رحم نکردند و حتی اینها مسیحیهای غربی بودند به مسیحیهای شرقی آنجا رحم نکردند. از وقتی هم که این صهیونیستها آمدند جنایاتشان را دارید میبینید. ببین شما یهودی در جهان مسیحی همیشه یک فحش بود، اصلاً میدانید که عقیده مسیحیان این است که حضرت مسیح(ع) را یهودیها به دار و صلیب کشیدند. اینها طبق دین مسیحیها و کلیسا دو هزار سال است عقیده مسیحیت این بوده که یهودیها قاتل عیسی پسر خدا هستند. بیشتر درگیریها در طول تاریخ بین مسیحیها و یهودیها بود. یهودیها همیشه در کشورهای اسلامی آزادترین وضعیت را داشتند. در همین ایران صنعت طلا دست اینها بود صرافیها که بانکهای سابق بودند دست اینها بود، نبض بازار دست یهودیها بود حالا بعداً خودشان یک عده رفتند، الآن هم با اسمهای مسلمانی هستند اسمهایشان اسمهای مسلمانی است. چنان که میدانید بهاییها هم با اسمهای مسلمانی هستند مثلاً اسمش را ابوالفضل و عباس میگذارد. حالا در ایران که کسی، اولاً یهودی با بهایی خیلی فرق میکند. یهودی یک دین الهی بوده، بهایی یک توطئه است در عین حال یک چنین حقی نبوده که بروند تحقیق کنند ببینند چه کسی بهایی بوده، چه کسی بهایی نیست؟ تجسس کند. نه. هزاران بهایی در ایران هستند همه جا هم هستند، نگفتند بگردیم ببینیم چه کسی بهایی است! با بهاییت باید مبارزه کرد اما این که بگردیم ببینیم چه کسی بهایی بوده پدرجدش را پیدا کنیم خیر، دارند زندگی معمولی میکند حتی این بهایی هم که یک توطئه است و کاملاً صهیونیستی است و به سازمان سیا وصل است حتی با بهائیت اینطوری در ایران و در کشورهای اسلامی برخورد نکردند چه برسد به یهود که دین الهی بوده.
ببینید سینما و هالیوود در مشت یهودیان صهیونیست است. بزرگترین بانکهای آمریکا که بزرگترین بانکهای جهان هستند. بورسهای بزرگ، مثل بورس نیویورک، همین وال استریت که میگویند 99 درصد، 1 درصد، آن یک درصد هم، همه همینها هستند. مشهورترین دانشگاههای آمریکا 7-8 تا دانشگاه بخصوص 4تا دانشگاه هیئت امنایشان را بروید ببینید چه کسانی هستند؟ هیئت امنا و سرمایههای اصلیاش دست یهودیان صهیونیست است قویترین استاد دانشگاه آنجا باش، نابغه باش، یک کلمه راجع به فلسطین یک چیزی بگو به حسابت میرسند. البته نه این که بریزند دورش او را بزنند، البته آن کار را هم میکنند ولی آنها خیلی پیچیده بلندند چه کار کنند که یک کمپانی در هالیوود سر مسئله فلسطین همکاری میکند صهیونیستها را توجیه نمیکند این چطوری باید له شود؟ پروندهسازی دادگاهی، پروندهسازی مالی و بانکی، گیر دادن به مسائل. میدانید به لحاظ قانونی اگر بخواهید به کسی گیر بدهید همه جای دنیا اینطوری است حتی بهترین قوانین، حتی در خود ایران بخواهید به کسی گیر بدهید اینقدر قانون برای گیر دادن هست. الآن در زندگی هر کدام از شماها و ما ذرهبین بیندازند با استناد قانون میتوانند شما را بگیرند! با قوانینی که هست با همین قوانین موجود، این که میگویم مجری قانون از خود قانون مهمتر است، شما بهترین قانون را دست یک مجری فاسد بدهید ببینید با شما چه کار میکند؟ مجری از قانون مهمتر است. چون مجری بین قوانین انتخاب میکنند، مجری میتواند زوم کند و یک جایی گیر بدهد و میتواند دهجا گیر ندهد. بسیاری از همین کارهای عادی که میکنیم معاملات عادی که شما میکنید یک جاییاش به پر یک قانونی میتواند بگیرد، میتوان اسم آن را گذاشت! چنان که در مسائل سیاسی هم همینطور میشود. مثلاً هرکسی هرچه بگوید، بگویند تشویق اذهان! تشویق اذهان یک چیز عام است اگر مجریان صالح باشند این را درست اجرا میکند یعنی میرود سراغ آن کسی که واقعاً دارد تشویش اذهان میکند اگر خدای نکرده یک روزی رسید که آدمهای فاسد در حکومت نفوذ کردند بعد خواهید دید که به اتهام تشویش اذهان خود امام را میآیند میگیرند! چنان که امام را با همین اتهامات گرفتند. میخواهم بگویم قانون کافی نیست بلکه مجریان قانون مهم هستند. صهیونیستها در آمریکا گلوگاههای هم قانوننویسی را کنترل میکنند و هم مجریان قانون را کنترل میکنند. هیچ رئیس جمهوری که بدهکار به صهیونیستها باشد در آمریکا سر کار نمیآید مخصوصاً تقریباً از 1920 به بعد تا الآن، تمام رئیس جمهورها مدیون اینها هستند. شما دیدید نامزدهای هر دوتا حزب آمریکا هم جمهوریخواه هم دموکرات اولی که رئیس جمهور میشوند یا حتی قبل از انتخابات یا بعد از انتخابات به اسرائیل میروند. آنها را میبرند دمِ دیوار ندبه از این عرقچینها هم باید سرشان بگذارند، حالا خود مقامات اسرائیل سکولاریست هستند اصلاً مذهبی نیستند، خانمباز و شرابخوار و اهل فحشا هستند، مذهبی کجا بود؟ این بیچارههای یهودی بنیادگرای مذهبی در اسرائیل هم هستند در آمریکا و جاهای دیگر هم هستند اتفاقاً اینها با حکومت اسرائیل هم مشکل دارند. چون میدانید یهودیهای بنیادگرا که ضد اسرائیل هستند تزشان این است میگویند طبق تورات کتاب مقدس، تا ظهور مسیح ما حق تشکیل حکومت نداریم! مثل همین حرف انجمنیهای ما. آنها انجمنیهای یهودی هستند منتها در یهودیها این حرف خوب است برای اسلام این حرف بد است. آنها میگویند که هر حکومتی تا قبل از ظهور مسیح(ع)، چون آنها حضرت عیسی را که مسیح نمیدانند – العیاذبالله- میگویند آن عیسی دجّال و کلاهبردار بود! مسیح هنوز نیامده! و تا قبل از آمدن مسیح، تشکیل حکومت یهودی آن هم در فلسطین و قدس حرام است و هرکس به اسم یهود اقدام به تشکیل حکومت کند این خائن است. خب یک عده اینها، متدینان یهودی هستند که ضد حکومت اسرائیل هستند. یک عدهشان هم که در اسرائیل هستند، میدانید آنها با ادعای جنگ آخرالزمان به فلسطین آمدند، اصلاً شعار بازگشت به فلسطین وجه مذهبیاش این است که قیام آخرالزمان ظهور مسیح، برای عدالت جهانی از فلسطین اتفاق میافتد و ما همه باید به قدس برویم و فلسطین را داشته باشیم که وقتی مسیح آمد ما او را برای نهضت جهانی آخرالزمان کمک کنیم! ایده مذهبی تشکیل آن این بوده است. بعد چه کسانی آمدند استفاده کردند؟ هردسل و باند دیگری و سرمایهدارانی که اصلاً یهودیت را دین و مذهب نمیدانند بلکه یهود را نژاد میدانند. قومیت میدانند. اینها که میگویند حکومت یهود، منظورشان حکومت دینی حضرت موسی(ع) نیست اینها سکولاریست هستند اینها اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 در اروپا متولد شدند. اینها یک ایدئولوژی سکولاریست سرمایهداری است که از دل سرمایهداری استکباری غرب و اروپا متولد شد. اول هم نمیخواستند به فلسطین بیایند. این اروپا با یک تیر دوتا نشان زد! اولاً میخواستند یهودیها را از اروپا بیرون بریزند، چون مردم مسیحی کلاً از یهودیها بدشان میآید اصلاً یهود اروپا در اروپا به رباخوار و دزدهای سر گردنه مشهور هستند و این که به هیچ وعده اینها نمیشود اعتماد کرد یعنی این را خود افکار عمومی مردم مسیحی اروپا این عقیده را داشتند. مخصوصاً شرق اروپا اینقدر شدید بود که یهودیها را کلا از خانههایشان بیرون میکردند و لذا خیلی از این اشخاص مطرح حکومتی و حتی علمی در اروپا قرن 19 و 20 اینها خانوادههای یهودی بودند ولی چون میترسیدند بگویند یهودیاند پدرشان، خودشان، مادرشان تظاهر میکردند از ترس میگفتند ما مسیحی هستیم. شما اگر در علوم اجتماعی اگر نگاه کنید ایدئولوژیهای مادی که ساخته شد رهبران اصلیاش اکثراً یهودی و یهودیزادهاند که خانوادهشان تغییر دین و مذهب داده یا اصلاً صریح نمیگویند که یهودیاند. مثلاً "مارکس"، پدر مارکسیزم خودش یهودی و از خانواده یهودی است که پدرش از ترس این که مسیحیها اذیتش نکنند به دروغ گفت من مسیحیام! که یکی از نگاههای بدی که مارکس نسبت به دین و مذهب پیدا میکنند از همین جاهاست. این "فروید" رهبر جریان وسیع فریدویزم در روانشناسی که روانشناسی را مدام به جنسیت و شهوت و عقده جنسی ارجاع میدهد این یک یهودی است. "وینگنتشتاین" که از پدران جریان فلسفه تحلیلی و پستمدرن است همینطور. خیلی هستند. رهبران اصلی جریانها و مکاتب جامعهشناسی هم یهودیانی در اروپا بودند که میترسیدند بگویند یهودی هستند. حالا من نمیخواهم این را به جریانهای علوم انسانی و اجتماعی وصل کنم میخواهم بگویم که فضای ضدیهود اینقدر در اروپا قوی بود که دانشمند و متفکر و ایدئولوگ و مقامات سیاسی و نظامی که اینها اغلب پول و امکانات دستشان بود اینها حتی در اروپا مجبور میشدند که در ظاهر تغییر مذهب بدهند یا بگویند ما مذهبی نیستیم! جرأت نمیکردند بگویند ما یهودی هستیم. آن وقت اینها از شرق اروپا و روسیه مجبور شدند به سمت غرب و اروپا بیایند. با یک تیر، دو نشان این بود که اینها 1) یهودیها را از اروپا بیرون بریزند. 2) کجا بریزند؟ اسم کشور آرژانتین آمد، اسم کشور اکوادور و چندتا کشور در آمریکای لاتین قبل از فلسطین مطرح شد، اسم عراق آمد. اصلاً آمدند داخل عراق برنامهریزی کنند بعد بحث فلسطین شد که آقا اگر بهانه دینی – مذهبی میخواهید فلسطین بهترین جاست، داود، سلیمان، بنیاسرائیل، هیکل داود، معبد داود، ستاره داود و... از اینجا بهتر چه؟ این بهترین بهانه است. اسرائیل یعنی حضرت یعقوب. این مرگ بر اسرائیل را بگوییم مرگ بر صهیونیزم، البته اینجا به اسم پیغمبر نمیگویند منظور حکومت و کشور است ولی بگویند مرگ بر صهیونیزم. اسم آن دفاع از یهود بوده، آواره، یهود مظلوم! فلسطین قلب جهان اسلام، قبله اول مسلمین است و سقوط فلسطین به دست اینها خیلی سمبلیک بود. چون وقتی که زمان خلیفه دوم قدس آزاد شد سمبل شکست امپراطوری روم و جریانهای صلیبی و مسیحی در این منطقه بود. برگرداندن آن در جنگ اول صلیبی تا 90- 100 سال که این را از دست شیعیان فاطمی مصر گرفتند چون فاطمیون تا آخر هم جنگیدند خیلی هم شهید دادند ولی سقوط کرد. نزدیک یک قرن دست صلیبیها بود بعد صلاحالدین ایوبی که از کُردهای عراق بود ایشان رفت آزاد کرد منتها خب جریانهای شیعه و سنی هم راه انداختند. میخواهم عرض کنم از وقتی که دوباره قدس را گرفتند این را به عنوان پیروزی بر جهان اسلام تلقی کردند در حالی که فلسطین یک گوشه کوچکی از جهان اسلام بود ولی تلقی اینطوری شد که پیروز شدیم. وقتی که بوش به عراق حمله کرد و گفتند جنگ پیروز شد و عراق را گرفتیم جورجبوش گفت جنگ صلیبی اینک به پایان رسید! شما مگر مسیحی و متدین و مذهبی برای دین دارید میجنگید؟ البته این جریان نوکان، نومحافظهکارها ادعاهای جریان صلیبی – صهیونیستی بودند ولی خیلی مهم بود که ارتش آمریکا وارد بغداد شد رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد جنگهای صلیبی اینک به پایان رسید که بعد آن جریانهای جهادی سنی در منطقه اعلام کردند جنگهای صلیبی ادامه دارد و وقتی به پایان میرسد که کل حکومتهای عربی سرنگون شوند و قدس به دامان اسلام برگردد. تمام حاکمان کشورهای عربی، یکی از شرطهای به قدرت رسیدنشان از 1148 تا الآن وفاداری به اسرائیل است! شاه ایران، اصلاً حکومت پهلوی در ایران یک شرط اساسی که بتواند به حاکمیت خود ادامه بدهد این بود که هزاران مستشار اسرائیلی به ایران بیایند. حالا آنان که جوانترند این را بدانند در زمان شاه بین 50-60 هزار گاهی تا 100 هزار هم رسید مستشار آمریکایی، انگلیسی، اسرائیلی در ایران، همه چیز ایران را کنترل میکردند یعنی محال بود اتفاقی بیفتد مثلاً رئیس دانشگاه نصب شود بدون اطلاع و تأیید مستشار غربی و اسرائیلی. افسران ارتش از یک حدی به بالا، امکان ترفیع درجه و عزل و نصب هیچ افسری نبود الا با اطلاع اینها. رادیو و تلویزیون در کنترل، رؤسای دانشگاه کنترل، شرکت نفت گزارش لحظه به لحظه. پلیس ایران ارتش ایران و... اصلاً کجا بود که در اختیار اینها نبود این را میخواهم عرض بکنم عین همین قضیه در خود آمریکاست. این را دقت کنید عین این کنترل که زمان شاه در ایران بود عین این کنترل در داخل خود آمریکا هم هست. یعنی هیچ مقام واقعاً مؤثری در سطوح بالای حاکمیت ایالات متحده، در هیچ کدام از دو حزب نیست الا این که باید بیعت کند و پیمان وفاداری با اسرائیل داشته باشد.
من فقط در این چند دقیقه باقیمانده یک نمونه را بگویم که بدانید کنگره آمریکا چگونه است؟ کنگره آمریکا که مرکز قانونگذاری قوه مقننه آمریکاست. ترکیب مجلس نمایندگان و مجلس سنا. کنار هر نماینده در کنگره آمریکا و در هر حلقه و فراکسیونی چندتا تیم هستند به عنوان مشاور و کمک و ناظر؛ ببینید گفتن اینها آسان است ولی باور کردنش سخت است. این سازمان آیپک که رسماً کمیته همکاری آمریکا و اسرائیل است و حدود 4500 خر میلیاردر یهودی آنجا هستند که بودجه و پول اصلی در آمریکا تحت کنترل اینها در آیپک است، تکتک مباحثی که در کمیسیونهای فرعی کنگره آمریکا اتفاق میافتد اینها دارند کنترل میکنند. کدام نماینده آمده؟ حواستان باشد این با پول ما آمده دارد جفتک میاندازد! خب 6تا پرونده از این داریم به او نشان بدهید! دزدیهایتان که به تو رشوه دادیم ثبت شده، دزدیهایی که کردی ثبت شده، فلانجا همجنسباز کردی فیلم آن هست. حالا نزدیک به نصفشان خودشان گفتند همجنسباز هستند الآن قوم لوط در آمریکا حاکم است ولی در عین حال از این پروندهها هم دارند که هر وقت بخواهند علیه همدیگر سروصدا کنند. زود میروند کنارش ببینند که قضیه چیست اگر لازم است پول بیشتری بدهند اگر نه تهدید. اینهایی که من میگویم بخشی از کسانی که داخل خود آیپک هستند اینها را جزو مشاورین درجه 2 و 3 بودند بعداً این گزارشات را منتشر کردند همان ناشری هم که اینها را منتشر کرد به سرعت تعطیل شد و مسئولین آن توقیف شدند. میگوید از 1959 یعنی تقریباً 10 سال بعد از تشکیل اسرائیل، سازمان آیپک در آمریکا تشکیل شد و پرنفوذترین سازمان در آمریکاست و 4500 شخصیت بزرگ مالی و سیاسی یهودی صهیونیست هستند و نشریههایی که منتشر میکنند مثلاً یک دو هفتهنامه دارند راجع به گزارشات شرق و جهان اسلام، منبع اصلی اطلاعات اعضای کنگره آمریکا باید از توی این مجلهها دربیاید. یعنی هرچه اینها در این مجله تحلیل و توصیه کنند اینها در آن کنگره باید عمل کنند. نظراتشان را به روشهای مختلف تحمیل میکنند. شیوههای عاطفی، رفیق شدن و تفریح و حال دادن! شیوههای رشوه دادن، تهدید، رسوا کردن، تهدید تا جایی که طرف بداند ممکن است تا خطر مرگ هم باشد. کمکهای انتخاباتی از همه مهمتر. هیچ کس در انتخابات کنگره آمریکا رأی نمیآورد مگر این که مدیون یکی از این کمپانیهای یهودی سرمایهدار است. یعنی ما تو را ساختیم! ما کشفت میکنیم! ما توی آبنمک تو را میخوابانیم! ما تو را پارلمان میبریم! آنجا هم مواظب باش که چه تصویب میکنی! و از همه جالبتر این که نوشته تقریباً ماهی دوتا گزارش از تکتک اعضای کنگره به آیپک میرود که این نماینده در این دو هفته در این یک ماه، چه پیش از دستوری صحبت کرده؟ چه تذکری داده؟ چه اقداماتی کرده؟ و سریع کنار او میروند که خب اگر چه شد اینطوری است. میخواهم عرضم را ختم کنم به این که تسلطی که آمریکاییها و صهیونیستی زمان شاه بر ایران داشتند عین همان تسلط را صهیونیستها در خود آمریکا بر کل نهادهای اصلی اقتصادی، رسانهای، قضایی، مقننه و اجرایی حکومت آمریکا دارند. وقتی میگوییم مرگ بر اسرائیل، یعنی مرگ بر کل این تشکیلات استکباری. اسرائیل نماد کل غرب و استکبار در جهان اسلام است. یادتان باشد اگر فلسطین آزاد بشود و اسرائیل شکست بخورد که انشاءالله اسرائیل نخواهد بود و اسرائیل سقوط کند کل حکومتهای وابسته به غرب در جهان اسلام، سقوط میکنند. و وضعیت جهان عوض میشود و این تاریخ 200 سال استکبار غربی در جهان اسلام کلاً ازهم میپاشد. لذا فلسطین یک کشور معمولی نیست و آزادی قدس، یعنی آزادی کل جهان اسلام.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
هشتگهای موضوعی