بسمه تعالی
اسفند ۱۳۹۹، یک قرن از کودتای سیاه لندن بدست رضا پهلوی گذشت. پایگاه (rahimpour.ir) چهارمین بخش پرسش و پاسخ با آقای رحیم پور را در این خصوص منتشرکرد:
سوال) بالاخره لندن در جهت ایدئولوژیسازی ایران باستانی، آیا توانست اصل و نسب اصیل آریایی برای رضاخان دست و پا کند؟
پاسخ) میخواستند او را به ساسانی و هخامنشی بچسبانند. ایران باستان، پیشکش، حتی به ایران زمان کودتا هم وفا نکرد. یعنی در آن زمان، رضاخان اصلا ایرانی عادی هم بحساب نمیآمد. چون والدینش اهل قفقاز و گرجستان بودند که از مدتها قبل دیگر ربطی به ایران نداشتند.
بعلاوه در شناسنامه و زندگی خانوادگی پالانی ابهامات بسیاری وجود دارد به حدی که واقعا ریشه خانوادگیش چندان معلوم نیست، بجز اطلاعاتی جسته گریخته مثل اینکه اولا خانوادگی از دو نسل قبل، تقریبا همه در ردههای پایین قزاقخانه تحت امر روسها بودهاند.
پدر بزرگی بنام مرادعلی داشته که خودش و همه هفت، هشت پسرش، چراغعلی و عباسعلی یا عباسقلی (که پدر رضاخان بوده) و...، همه خانوادگی در خدمت قزاقخانه قاجار بودهاند.
ثانیا خودش از کودکی، تحت فشار اختلافات شدید فامیلی و خانوادگی بوده و بی ریشگی چنان عذابش داده که در خاطرات شیخ الملک اورنگ میگوید رضاخان بارها میگفت من هرگز چیزی به نام محبت پدر و مادر وخانواده و فامیل در همه عمرم ندیدم.
بیپدری و اذیت فامیلی و طرد و عقده و احساس کمبود در کودکی و سپس توهین و تحقیر و امر و نهی افسران خشن روسی از نوجوانی، این آدم با اینها بزرگ شده و همین بیعاطفگیها بعد خود را در بیرحمی و خشونت او علیه مردم ایران بروز داده است.
مثلا روزی صحبت از تخریب قبرستان حسن آباد میشود و میشنود که میگویند مادر اعلیحضرت آنجا دفن است و نباید خراب شود. رضاخان با عصبانیت گفته بود قبرش را خراب کنید، من کاری به قبر او ندارم.
در مورد پدرش هم ابهامات زیادی است به خصوص که شباهت اسمی و ریشهای بین پدر اول و پدر دومش بود. یعنی مادر رضاخان در ازدواج مجددش هم با یکی دیگر از مهاجرین قفقاز ازدواج کرد که نام دقیق او هم معلوم نیست اما ظاهراً به او هم داداش بیک میگفتند و این تشابه اسمی بین شوهر اول و دوم ایشان مشکلاتی در تاریخنگاری ایجاد کرده است.
سوال) پس اصالتا مازندرانی هم نبودند و در واقع، پدر و مادر رضاخان، هر دو عملا غیر ایرانی محسوب میشوند؟
پاسخ) طبق این اسناد، بله، اهل قفقاز و گرجستان بودند و به ایران مهاجرت کرده بودند ولی به لحاظ جغرافیای سیاسی منطقه و تقسیمات کشوری، نسب پهلوی از طرف پدر و مادر، ایرانی محسوب نمیشد.
در اسناد لانه جاسوسی هم در مورد پدر و مادر او و شوهر دوم مادرش و اینکه این خانواده دسته جمعی برای معاش خود، در قزاقخانه و زیردست روسها بزرگ شدهاند اظهاراتی شده است.
پدرش از داداش بیگیهای قفقاز بود که حتی نام دقیقش معلوم نیست. بعضی عباسقلی گفتهاند. مشهور بود که شعر ایرج میرزا هم در تعریض به رضاشاه، ناظر به او بوده است:
داشت عباسقلی خان پسری
پسر بی ادب و بی هنری
هر چه می دادند می گفت کم است
مادرش مات که این چه شکم است؟
ذکری از برادر و خواهران تنی و ناتنی او هم به نام دودورخانم و نبات خانم و... آمده است.
سوال) مشکلات خانوادگیش چه بود؟
پاسخ) خیلی درهم و برهم بودند. از پدر بزرگ رضاخان که زنان متعددی داشته و از جمله خانمی قفقازی را صیغه کرده که هفتمین پسرش، همان عباسقلیخان یعنی پدر رضاخان شده است. سپس نوبت به پدر رضاخان رسیده که او هم زنان زیادی داشت و تضادهای فامیلی شدیدی میان اولاد اینها بوده که به عقدهها و اختلافات و درگیری و انکار نسب و امثال اینها انجامیده است.
سوال) از میان ازدواجهای پنهان و ارتباطات غیررسمی متعددی که پدر رضاخان داشته، مادر او نفر چندم بوده است؟
پاسخ) نشمردم ولی در اسناد لانه جاسوسی امریکا از جمله سندی در مورد خانواده رضاخان به واشنگتن گزارش میدهد که پدر رضاخان دست کم با پنج زن بوده و از آنها سی و سه فرزند داشته و این حداقل آمار زنانی است که پدر رضاخان داشته است.
سوال) خود رضاخان هم که گفتید به نوبه خود، علاوه بر پنج زن علنی، با زنان متعددی ارتباط داشته است. بعد هم محمدرضا که علاوه بر سه ازدواج علنیاش با دهها زن رابطه داشت. خاطرات علم هم نمونههای جالبی ذکر کرده است. نسل به نسل، ظاهرا خیلی زنان را دوست داشتهاند.
اما پدر رضاخان و مادر ایشان که اهل گرجستان بود، چگونه قفقازی و گرجی در ایران بهم رسیدهاند؟
پاسخ) این مناطق، دیگر ربطی به ایران نداشتند اما رفت و آمدها برقرار بود.
پدر رضاخان، سابقه دلالی زنان زیبای گرجی هم داشت. در مواردی دلالی زن برای حرمسرای ناصرالدین شاه کرده و از جمله یک دختر گرجی را به دربار قاجار هدیه کرده و سکه جایزه گرفته است. در خاطرات سلیمان بهبودی آمده که برای همین دختر گرجی در حرمسرای شاه، اتفاقاتی میافتد که باعث میشود کتک مفصلی هم از دربار بخورد چون باعث افتضاحاتی در حرمسرای شاه شد.
خود رضاخان، مثلا وقتی درجه سرگردی از افسران روس قزاق گرفته بود در همدان و کرمانشاه و کردستان، المامور معذور بوده و در همین سالها در مناطق مختلف با زنان متعددی ارتباط داشت و به جز فرزندان شناخته شده و مشهورش کسانی پیدا شدند که بهتدریج، قبل و پس از انقلاب، ادعای فرزندی رضاخان را کردند مثلا یکی از موارد قبل از انقلاب، جوانی ۳۵ ساله کاملاً شبیه رضاخان بود که دهانش را بستند و با تهدید و پول و یک مسکن در کرج و حقوق ماهیانه به او حق السکوت دادند. یکی از نمونههای پس از انقلاب هم خانمی به نام صدیقه بود که ادعا کرد دختر رضاخان است و نامه برای امام خمینی نوشت و مدارکی در جهت اثبات این نسبت هم ارائه کرد.
موارد متعددی به جز چهار، پنج ازدواج علنی رضاخان، از زنان دیگری، فرزندان دیگری گمنام داشته است. راست و دروغ، حدود ۵۶ نفر قبل و پس از انقلاب به تدریج پیدا شدند و ادعا کردند که فرزند رضاخان بودند و مدارکی ارائه میدادند البته مواردی هم قابل اثبات نبود اما اجمالا معلوم بوده که رضاخان در آن سالها بیکار نبوده است.
هشتگهای موضوعی
مطالب مرتبط