(فیزیک، فلسفه، عرفان و آنگاه خون)

برادر محسن فخری‌زاده(۴)

چهارمین یادداشت حسن رحیم پور (ازغدی) بپاس خون پنجمین شهید ترور هسته ای سردار فخری زاده به طرح برخی اندیشه های شهید در فیزیک کوانتوم ، مقایسه نظریه ملاصدرا و انیشتین و مقوله زمان نسبی پرداخته است

بسمه تعالی
چهارمین یادداشت حسن رحیم پور (ازغدی) بپاس خون پنجمین شهید ترور هسته ای سردار فخری زاده به طرح برخی اندیشه های شهید در فیزیک کوانتوم ، مقایسه نظریه ملاصدرا و انیشتین و مقوله زمان نسبی پرداخته است:


twitter.com/rahimpourazqadi

پرسش بعدی برادر محسن این بود که چرا فیزیک کوانتومی نمی‌داند وضعیت الکترون موجود در اتم در گذر از یک تراز به تراز دیگر چگونه است؟ چرا تنها از واقعه، خبر می‌دهد. چرا برای نحله‌های عمل‌گرا و پوزیتیویست نیز اساسا مهم نیست که الکترون در جریان این گذر چه وضعی دارد و تنها تشنه فایده عملی آن است؟

جان ما تشنه دانایی است اما در هیچ یک سیراب نمی‌شود. حال آنکه طرح همین پرسش‌های جواب نداده، تضمین پیشرفت علم است و همین چالش اساسی در هر دو مکتب فیلسوفان علم است که فیزیکدان را به سکون و قناعت می‌کشاند، همان اتهامی که اینان دیگران را بدان متهم می‌کردند. علم بی این سؤالات، رشد نمی‌کند و هر چه مانع تحقیق بیشتر در علم شود محکوم به شکست است.

اما البته شهید هسته‌ای ما همین "نمی‌دانم"های انبوه فیزیک جدید را درعین حال، حسن بزرگ آن نسبت به فیزیک نیوتنی می‌داند که مدعی"همه چیزدانی" و صد البته ناشی از جهل مرکب و مفرط بود.
اما این "نمی‌دانم"ها همان "نمی‌دانم" هایزنبرگی نیست که اصالت آن هنوز مشکوک باشد مگر به طریقی بتوان این دو را به هم مربوط کرد که این هم بنظر ایشان، شدنی است. شهید محسن می‌نویسد تشریح چگونگی این ارتباط در برنامه‌های کاری اینجانب است که به حول و قوه الهی به آن خواهم پرداخت. سردار شهید فخری‌زاده از نسبیت انشتین می‌گوید که چگونه نسبیت نیوتنی را که ناظر به مکان و سرعت بود به نسبیت زمان، تعمیم داد و اینکه در این جهان بینی، دیگر زمان، ترازوی ثابتی نیست که حوادث با آن سنجیده شود. بلکه نوع حرکت، چگونگی زمان را مشخص می‌کند پس دیگر "زمان مرجع" نداریم مگر بتوانیم چارچوب مرجع اینرسی را بیابیم ولی ایشان می‌پرسد مگر چنین چارچوبی در جهان مادی در دست داریم؟
با این محاسبه، هر ناظر در دستگاه مختصات خاص خود، زمان خاص خود را دارد و حوادث را از منظر خود بیان می کند که با ناظر مستقر در چارچوب مرجع دیگر و با شرایط دیگر متفاوت می‌شود و این اساس حتی در فیزیولوژی موجودات مادی هم اثر می کند. حال از میان دو روایت دو ناظر متفاوت از حادثه واحد، کدام درست است؟
ایشان می‌گویند برای من جالب است که میان نسبیت انیشتین و آنچه جناب ملاصدرا سه قرن قبل از انشتین و همزمان با نیوتن، بازبان فلسفی استنباط و طرح‌ کرده چه نسبتی دارد وقتی می‌گوید برای هر حرکتی، زمانی ویژه همان متحرک است؟

نظرات
  1. مها
    1399/09/16 - 09:31

    سلام علیکم. خداقوت، تشکر از صحبت های جالب و تفکر برانگیزتان، ارزوی توفیق و سلامتی برای شما سرباز انقلاب دارم. و همچنین همکاران محترمتان در هر زمینه ای را دارم.
    دعا کنید که خدای متعال به ما نیز فهم و تفکر شهدا و شهید فخری زاده را بدهد.
    التماس دعا

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha