بسماللهالرحمنالرحیم
سلام عرض میکنم خدمت خواهران عزیزم و تشکر میکنم از دعوتی که فرمودند و فرصتی که در اختیار گذاشتند ما از لحاظ جغرافیایی از هم دور هستیم ایران و سودان ولی از لحاظ معنوی و قلبی به شدت به هم نزدیک هستیم. بین شما که قرار گرفتم من مطلقاً احساس غربت و بیگانگی نمیکنم بلکه احساس میکنم در جمع خواهران خودم در ایران هستیم. مشکلات ملت سودان مشکل ما و ملت ماست چنانکه شما در مشکلات و مسائل ما و بقیهی امت اسلام شریک هستید. در این نهضت بیداری اسلامی که شروع شده و به خصوص بعد از امام(ره) گسترش پیدا کرد سهم و مسئولیت زنان از نقش مردان کمتر نیست بلکه بیشتر است. در انقلاب ایران خانمها در صفوف تظاهرات و مبارزات جلوتر از مردها میایستادند با اینکه خطر گلولهباران و شلیک از طرف ارتش شاه بود خانمها صف اول میایستادند. ما خانمهای زیادی داشتیم که در تظاهرات در زمان شاه در حالی که فرزندشان بغلشان بود به گلوله بسته شدند و شهید شدند و همینطور در جنگ، در هشت سال جنگ اگر زنان نمیبودند در صحنه ما محال بود در آن جنگ به پیروزی برسیم. پیشرفت زنان در ایران بعد از انقلاب تقریباً یک سرعت غیر قابل باوری داشته. قبل از انقلاب تعداد کمی از دختران میتوانستند به دانشگاه بروند و آنها هم مجبور بودند بدون حجاب بروند و تعداد دختران دانشجو بسیار کمتر بود از پسران اما امروز 64 یا 65 درصد کل دانشجویان ما در دانشگاههای کشور دختران هستند و با رعایت حجاب با حدود مختلف البته. الان دانشگاههای ما تقریباً زنانه شده یعنی اکثر خانمها هستند. در رشتههای پزشکی، مهندسی، علوم انسانی، الهیات و در رشتههای مختلف امروز دختران و زنان بسیار برجسته و صاحب فکر در دانشگاههای ایران و در حوزههای علمیه حضور دارند. زن نویسندهای که کتابهایشان و مقالاتشان در تیراژ بالا منتشر میشود و در مسابقات جهانی که در مسائل علمی برگزار میشود از فیزیک و شیمی و سایر علوم دختران ما در سطح جهان، دختران مسلمان دارند میدرخشند. در حوزهی سیاست هم زنان در ایران در مجلس و پارلمان ایران حضور وسیع دارند. خانمها در مجلس ایران فراکسیون دارند و حضور دارند با تخصصهای مختلف. ما در دولت در سطح معاونت رئیس جمهور و مشاور رئیس جمهور و معاون وزیر خانمهایی داریم در دولت. در شوراهای شهر و روستا خانمها حضور دارند. حتی در حد شهردار ما خانم شهردار هم داریم. بنابراین برا خلاف آنچه که علیه اسلام و علیه نهضت دینی تبلیغ کردند مخالفان این نهضت اسلام مانع رشد زنان نیست بلکه عامل اصلی رشد زنان بوده و خواهد بود. شعار امام از اول این بود که ما با فساد مخالفیم و با ظلم به حق زن مخالفیم و طرفدار رشد معنوی و مادی زنان هستیم. عدهای تبلیغ میکردند و میکنند که حجاب مانع پیشرفت زنان، مانع حضور اجتماعی زن میشود اما انقلاب و اسلام ثابت کرد که حجاب باعث پیشرفت زن و حضور زن در همهی صحنهها میشود. اتفاقاً در محیطهایی که زنان بیحجاب و برهنه کردند در فرهنگ غربی در آن محیطها زن ابزار سوءاستفاده و آلت دست شده، مصرف شده، سوءاستفاده شده، پیشرفت نکرده و در جایی که زنان پوشیده بودند و با رعایت حرمت نساء رعایت شده آنجا زنان پیشرفت کردند. ما راجع به زن دو فکر، دو طرز فکر انحرافی داریم و ما با هر دو تفکر مخالفیم. یک تفکر که زن را کمتر از مرد انسان میداند یعنی زن را انسان درجهی دو میداند و معتقد است که مرد انسانتر است یا هدف خلقت مرد بوده و زن وسیله است. کسانی که میگویند هدف خلقت مرد بوده و زن وسیلهای در خدمت مرد است این تفکر با تفکر قرآن و سنت پیغمبر مخالف است. تفکر دوم که آن هم منحرف است و تفکری است که از غرب دارد به دنیا صادر و ترویج میشود با نام آزادی زن و حقوق زن ترویج میشود متأسفانه تفکری است که همه چیز را بر اساس تضاد زن و مرد میخواهد حل بکند. گروه اول انسان بودن زن را انکار کردند و فراموش کردند و گروه دوم زن بودن این انسان را فراموش کردند و گفتند باید زن و مرد از هیچ جهت با هم متفاوت نباشند یعنی گروه دوم زن بودن این انسان را فراموش کردند. ما دو حقیقت داریم باید به هر دو توجه کنیم انسان بودن زن و زن بودن این انسان هر دو مهم هستند. از پیامبر اکرم نقل شد که فرمود کسی به زنان به خاطر زن بودنشان اهانت نکرد الا که خودش لعیم و پست است و کسی به زنان اکرام و تکریم نمیکند الا اینکه خودش اهل کرامت انسانی است. بنابراین پیامبر فرمود کرامت و اهانت بستگی دارد به نوع برخوردتان با زنان. در جامعهای که دختران را زنده به گور میکردند و قرآن میگوید وقتی خبر میدادند به پیغمبر که خانمت دخترت به دنیا آورد رنگش میپرید و عصبانی میشد در چنین جامعهای پیامبر اکرم دست دخترش فاطمه را جلوی مردم میبوسید و راجع به فاطمه میگفت او مادر پدرش است. امِّ ابیها. تا آخرین لحظات عمرش پیامبر(ص) هر وقت نام خدیجه(س) برده میشد پیامبر اکرم اشک میریخت و گریه میکرد. در فرهنگ اسلام، فرهنگ قرآن این است که آنچه که مربوط به فلسفهی خلقت است هیچ جا قرآن بین زن و مرد فرق نگذاشته. وقتی صحبت از خلیفت انسان و خلیفةالله است مراد زن و مرد هر دو. وقتی صحبت امانت است امانت الهی این امانت الهی در مورد مرد و زن هر دوست. نه صحبت مرد است نه زن است. وقتی صحبت از سجدهی فرشته به پای انسان است آنجا باز مراد کل بنیآدم است. وقتی صحبت از بنیآدم است. صحبت از عداوت شیطان است، وقتی صحبت از هبوط است میگوید اهبطا. هبوط. هبوط از بهشت به زمین، به عالم طبیعت در مورد آدم و حوا هر دوست. صریح قرآن میفرماید که الذی خَلَقَکُم مِن نفسی واحدً. منشأ خلقت زن و مرد یکی است. وقتی که میگوید اِنَ اَکْرَمَکُم عِنْدَ الله اَتقاکُم یعنی کرامت به تقواست نه به زن بودن نه به مرد بودن. وقتی میگوید لَقَدْ کَرَمْنا بَنی آدم کرامت میدهد به انسان مراد زن و مردند. خصوصیتی نه به زن دارد نه به مرد. وقتی که ارزشهای بزرگ الهی میشمارد قرآن عمداً مرد و زن را در کنار هم میآورد. اِنَّ المُسْلِمینَ و المُسْلِمات و المؤمِنینَ و المؤمنات و القانتین و القانِتات و الصّادِقینَ و الصّادقات و الصّابرینَ و الصّابرات و الخاشِعینَ و الخاشِعات و المُتصدّقینَ و المُتصدّقات و الصائمینَ و الصائمات و الحافِظینَ لفروجِهِم و الحافِظات. یعنی تمام ارزشهای الهی را که میآورد و الذّاکرینَ کثیرَ الله و الذّاکرات. تمام ارزشهای الهی که آورده، ارزشهایی که در نظر اسلام و انبیا مهم هستند اینهاست. یعنی ایمان، قنوت، صدق، صبر، خشوع، صدقه، صؤم، حفظ فروج و ذکر خدا در همهی اینها قرآن میفرماید که هیچ تفاوتی بین مرد و زن نیست و بنابراین فلسفهی خدمت شما یکی است. وقتی که قرآن ملاک رشد را عمل صالح میداند و میگوید ما از روزی عملتان شما را ارزشگذاری میکنیم نه از روی جنسیتتان صریحاً میگوید هر کس اهل ایمان و عمل صالح است، زن یا مرد حیات پاکیزه و زندگی حقیقی به او خواهیم داد و در جای دیگر میفرماید هیچ عملی از هیچ کدام از شما را من ضایع نمیکنم مرد یا زن، شما از هم هستید، با هم هستید و بنابراین شما ببینید این فرهنگ را که قرآن میگوید زن و مرد شما از هم هستید. شما یکی هستید با فرهنگی که از غرب دارد ترویج میشود فرهنگ لائیک، فرهنگ سکولار، فرهنگ فیمینیستی که زن و مرد را دشمن هم میبیند مثل دو تا گرگ. پیامبر اکرم فرمود: اِنّمَا النساء شقائِقُ الرِجال. یعنی زن و مرد از یک طبیعت هستند. وقتی قرآن از فطرتَ الله صحبت میکند میگوید فَطَرَ الناسِ عَلَیها نمیگوید فطَرَ الرجالَ عَلَیها. فطرت الله که مبنای آفرینش است فطرتی است که زن و مرد در آن شریک هستند. وقتی میگوید اِنّا خَلَقناَ الاِنسانَ فی اَحْسَنَ تَقویم یعنی رجال و نسا. خلقت احسن تقوین مربوط به کسی نیست، زن و مرد مساوی هستند. وقتی میگوید امانت را بر آسمانها و زمین عرضه کردیم. اِنّا عَرَضنا الاَمانه عَلَی السمواتِ و الاَرض فَحَمَلها الاِنسان لا حَمَلَ الرَجُل. امانت بزرگ الهی را انسان حمل کرد مرد و زن. خلقت در احسن تقویم بهترین نوع آفرینش برای زن و مرد است نه فقط مرد. وقتی میگوید سَخَّرَ لَکُم ما فی الاَرضِ جَمیعاً یعنی تمام نعمتهای زمین برای همهتان است. وقتی میگوید الرَحمنَ خَلَقَ الاِنسان علَّمَهُ البیان. خداوند انسان را آفرید زن و مرد و به هر دو بیان آموخت یعنی قدرت تفکر و قدرت عمل و بقیهی آیات کلاً راجع به هر دوست. پیامبر اکرم طلب علم و دانشجویی و پیشرفت، رشد علمی را واجب کرد بر مرد و زن مسلمان. پیامبر اکرم(ص) فرمود در یک عبارتی که زنان انصار در مدینه خوب زنانیاند. شرم مانع فقاهت آنها در دین و مانع رشد علمیشان نمیشود یعنی حیایی که اسلام از زن میخواهد به معنی این نیست که دنبال علم نرود در یک روایت دیگری از پیامبر اکرم در اسناد ما شیعه است که پیامبر فرمود صرف تعلیم و تربیت دخترانتان سرمایهگذاری کنید و وقت بگذارید و هر کس دختری را تعلیم و تربیت بکند دو برابر زحمتی که برای پسر بکشد خداوند برای او پاداش خواهد داد. در بعضی از ادیان قبل از اسلام میگفتند که زن به بهشت نمیرود و بهشت برای مردها است. قرآن صریحاً این منطق را رد کرد. قرآن در کنار هر قدیس یک قدیسه و در کنار هر مرد مؤمن از یک زن مؤمن نام برده از مادر عیسی و مادر موسی و خواهر موسی و دیگران. در بعضی از ادیان زن را عامل و عنصر گناه میدانند و میگویند زن مظهر شیطان است در حالی که قرآن، فرهنگ اسلام و قرآن میگوید شیطان مربوط به نفس است چه مرد چه زن. در بعضی ادیان میگویند که حوا آدم را فریب داد و از شیطان خارج کرد، حوا وسوسه کرد آدم را. اما قرآن میگوید شیطان آدم و حوا هر دو را وسوسه کرد و بعد خداوند به هر دوشان گفت شیطان دشمن هر دوی شماست. من آیات و روایاتی را جدا کرده بودم از پیامبر و از اهل بیت پیغمبر، از علی، حسن، حسین و فاطمه که بخوانم ولی چون فرصت نیست از آنها صرف نظر میکنم و یکی، دو نکتهی دیگر را عرض میکنم ولی در باب روایاتی هم آوردم که در باب ترجیح حتی احترام زن و دختر نسبت به پسر که آنها را هم چند تایش را بگویم. یکیاش از پیامبر اکرم است که فرمود هر کس میرود بازار یا از مسافرت میآید هدیهای میآورد برای خانواده اول هدیهی و سوغات دخترها را بدهد بعد پسرها یا فرمود که بین بچههایتان در هدیه دادن مساوات را برقرار کنید ولی اگر هم میخواهید ترجیح بدهید دختران را ترجیح بدهید و پیامبر اکرم فرمود که خداوند نسبت به زنان مهربانتر است تا مردان. در یک روایت دیگر دارد که اگر داری نماز مستحبی میخوانی، اگر پدرت صدایت زد نماز مستحبیات را لازم نیست قطع کنی اما اگر مادرت صدایت زد نماز مستحبی و نافله را فوری قطعش کن. نماز مستحبی هم که میخوانی پیغمبر میگوید اگر مادرت صدایت زد نماز را قطع کن ولی اگر پدر بود نه. یک ارزش ثابت و اخلاق رایج بین همهی پیامبران خدا و اولیا محبت زنان، دوست داشتن زنان و احترام به زن بود. امام باقر فرمود که حضرت موسی(ع) از خداوند خواست که توصیهای به او بکند سه مرتبه خداوند توصیه به مادر کرد و بعد از سه بار توصیه به پدر. دو سوم محبت برای مادر و یک سوم برای پدر. این روایت هم از امام رضا(ع) است که من روایتش را نیاوردم که امام رضا فرمود حق مادر واجبترین حقوق است زیرا با چشم و گوش و با همهی وجودش پاسدار فرزند است. تشنه میماند تا فرزند سیراب بشود، گرسنه میماند تا او سیر شود، برهنه میماند تا او پوشیده باشد و بعد فرمود بنابراین هیچ کدام شما نمیتوانید حق مادرانتان را ادا کنید و درست تشکر کنید در مورد مدارا با همسر و احترام به زوجه، احترام به زن پیامبر فرمود نزدیکترین شما در قیامت به من مهربانترین شماست با خانمش و با دخترانش. مؤمنترین و بهترین آدمها کسانیاند که با خانوادهشان و با همسرانشان مهربان باشند و من از همهی شما مهربانترم با همسرم و با خانوادهام. هر کس بر اخلاق بد همسرش صبر بکند برای خدا، خداوند به او پاداش شاکرین را خواهد داد و در بهشت جبران خواهد کرد. از آن طرف در روایات داریم که قرآن کریم صریح به مردها میگوید که با زنانتان بر اساس معروف، بر اساس نیکی باید برخورد کنید. عاشِروهُنَّ بالمَعروف. این عاشروهن بالمعروف بگویید یک قاعدهی کلی اسلامی است در مورد همهی عرصهها اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و خانواده. یک روایتی هم امام جعفربنمحمد از اهل بیت نقل میکند از پیغمبر که هر کس محبتش به زنان بیشتر باشد و احترامش به زن ایمانش و فضیلتش بیشتر و بهتر است نزد خداوند و در این که مردها در خانه بایستی مراعات میل و سلیقهی زنانشان را بکنند. پیامبر فرمود که فرق مؤمن و منافق این است که مؤمن در خانه طبق میل خانوادهاش زندگی میکند. جوری که آنها راضی باشند اما منافق طبق میل خودش زندگی میکند ولو خانوادهاش ناراضی باشند. مؤمن مراعات میکند میل و سلیقه و حقوق و نیاز خانمش و خانوادهاش را اما منافق کسی است که خانواده و زن و بچهاش را تابع میل خودش میکند و حکومت استبدادی بر خانه میکند. البته اگر آقایون تو این جلسه باشند الان به بنده ممکن است اعتراض بکنند ولی روایاتی هم داریم که از آن طرف بر حقوق مردان و وظیفهی زنان تأکید میکند. آنها را هم باید دید یعنی زنها هم متقابلاً وظایفی دارند که به آن وظایف باید عمل بکنند. یک مردی آمد خدمت پیغمبر گفت که من خانمی دارم که هر وقت میروم خانه میآید استقبال من لبخند میزند و وقتی میروم بیرون بدرقه میکند مرا. وقتی من ناراحت هستم احوال من را میپرسد و به من میگوید که اگر فشار زندگی رویت است من از تو چیز زیادی نمیخواهم برای خرجی خانه و نفقه و اگر ناراحت دنیا هستی ناراحت نباش اگر غم آخرت داری عیب ندارد. پیامبر فرمود این زن تو جزو کارگزاران خداوند است و نیمی از اجر شهید را دارد و از آن طرف روایت است یک روز پیامبر آمدند به خانهی علی و فاطمه. دیدند علی دارد به فاطمه کمک میکند و عدس پاک میکند. حضرت امیر دارد به فاطمه کمک میکند عدس پاک میکنند برای غذا. پیامبر(ص) به علی(ع) گفت که علی هر کس در زندگی به زنان خدمت کند و در کار خانه به همسرش کمک کند نامش در دیوان شهدا ثبت میشود و جزو اولیای خداست. البته همسر من چون اینجا نیست من این روایت را خواندم. بسیار جلسهی واقعاً با ارزش و مفیدی بود برای من هم از نظر دانستن بعضی از مسائلی که اینجا میگذرد و هم از نظر عاطفی و روحی. من دو تا پیشنهاد دارم البته خود شما به آن فرمودند اشاره کردند اینجا وجود دارد ولی میخواهم رویش تأکید کنم. یکی ارتباط خود شما اینجا با همدیگر مخصوص به یک همچین جلساتی نباشد انشاءالله و با هم مرتبط باشیم. قرآن کریم تعبیر میفرماید که اِربِطوا و رابِطوا. مرابطه هم به معنای مرزداری، مرزبانی و نگهبانی، دفاع هست هم به معنی ارتباط. یکی اینکه گاهی ما هم توی ایران داریم گروههایی چه خانمها، چه آقایون که مبانی فکریشان با هم مشترک است ولی چون با هم رابطهی کمی دارند گاهی بینشان سوءتفاهم پیش میآید، گاهی با هم هماهنگ نیستند، گاهی کار همدیگر را تضعیف میکنند ولی وقتی با هم جمع باشند هِی مشکلات را با هم بحث کنند، مشورت کنند با هم و مشکلات همدیگر را امر به معروف و نهی از منکر همدیگر را بکنند آن وقت دست جمعی تقویت میکنند و الا همدیگر را ممکن است تقویت نکنند و حتی ممکن است تضعیف هم بکنند. هم میخواستم خواهش کنم که اگر ارتباط وجود ندارد کمک کنیم با کمک دوستان رایزنی و سفارت در اینجا بین تشکلهای مسلمان زنان در ایران، گروههای اسلامی خانم که مثل شما آنجا دارند کار میکنند با شما ارتباط نزدیکتری باشد. هم جلساتی و هم از طریق اینترنت با هم وصل باشید یا از طریق ایمیل. مشکلات ما و شما، مشکلات مسلمانها تقریباً همه مثل هم است. خطراتی که جامعهی زنان ما را تهدید میکند مثل خطراتی است که جامعهی زنان شما را تهدید میکند. ما از یک طرف باید هوشیار باشیم در برابر جریانهای غیر اسلامی که در باب مسئلهی زن از کشورهای غیر اسلامی ترجمه میشود و وارد میشود و به خصوص فرهنگ زن غربی دارد ترجمه میشود در برابر او باید حساس باشیم. آن زنی که در فرهنگ غرب زن ایدهآل است در فرهنگ اسلام زن ایدهآل نیست. البته ما قبول داریم حقوق زن، نه فقط حقوق زن، حقوق همهی مردم متأسفانه در جوامع اسلامی خیلی اوقات رعایت نمیشود یعنی حکومتها و مردم و خانوادهها و خودمان هیچ کدام معمولاً با سنت اسلام، با سنت قرآن، با سنت پیغمبر متأسفانه فاصله داریم. ما اگر به این روایاتی که خواندم عمل بکنیم زنان و مردان ما خیلی از مشکلاتی که دارند نخواهند داشت. این مشکلات را ما انکار نمیکنیم. مشکلات و ضعفهایی داریم واقعاً. ما معتقد نیستیم آن شأنی که اسلام برای زن میخواهد در جوامع اسلامی تأمین شده. نه. حقوقی که اسلام برای زن قائل شده در جوامع اسلامی بسیاریاش متأسفانه ناشناخته است چه برسد به اینکه عمل بشود اما باید مراقب باشیم که این خلأ را فرهنگ مادی غرب، فرهنگ ماتریالیستی غرب پر نکند. در خود غرب مشکل زن حل نشده. از یک چاه به چاه دیگری افتادند. نوع مشکلاتش عوض شد. انسان بودن زن را یک زمانی قبول نداشتند حالا به اسم اینکه انسان بودن زن را قبول داریم حرمت زن را زیر پا گذاشتند. امروز ارزش زن توی آن فرهنگ به برهنگی است. زن یک بردهی جنسی است. برای زن ارزش انسانی قائل نیستند. زن را خلیفةالله نمیدانند ما باید مراقب باشیم در این جریانهای حقوق زن و جریانها فیمینیستی که در غرب به وجود آمده اینها مضطر بودند چون نه مسیحیت اینها را توانست دین غربی توانست حقوق و کرامت زن را درست تعریف کند و نه جریان ضد مسیحی درست اینها را درک کرد. بنابراین زن در غرب واقعاً مظلوم و بیپناه و بیگناه و آواره است. لذا شما میبینید جریانهای فیمینیستی بخشیشان فیمینیزم مارکسیستی شدند. بخشی فیمینیزم سوسیالیستی. فیمینیزم لیبرال. فیمینیزم انجیلی. انواع جریانهای فیمینیزمی در غرب به وجود آمد به لیبرالیزم و کمونیزم و انجیل و به همه چیز پناه بردند و حتی به تروریزم. یعنی گروههای زن تروریست پیدا شد ولیکن مشکلشان حل نشد و ما معتقدیم مشکلات زن و مرد و جامعهی بشری زیر سایهی اسلام با رعایت عقل و عدالت و انصاف حل میشود. خیلی خوشحال و متشکرم و امیدوارم که انشاءالله نذورکم فی ایران.
هشتگهای موضوعی