حالا میخواهید بپرسید.
ببخشید یک سوال دارم. میتوانید بتوانید بگویید زن در اسلام چرا باید حجاب داشته باشد؟
همین سوال شما را اتفاقاً من میخواستم جواب بدهم. حجاب در اسلام برای زن به عنوان حمایت از زن، حمایت از احترام زن مطرح شد. زنان مسلمان دوست ندارند توی جامعه که میآیند مردهای مختلف به آنها نگاهی بکنند که این نگاه حالت جنسی داشته باشد. زنان مسلمان معتقدند که رابطهی جنسی فقط بین زن و شوهر باید باشد. یعنی مسائل مربوط به مسائل جنسی برای حریم خصوصی و برای داخل خانواده است نه برای خیابان و پارک. دو نفری که با هم صحبت میکنند به جنسیت طرف مقابل هم توجه دارند. توجهشان به جنسیت او هم هست. زن مسلمان میخواهد وقتی که توی جامعه میآید تمام توجه دیگران به او به انسانیتش باشد نه به جنسیتش و جنسیت برای توی خانه است برای همسر است. یعنی زن و مرد جاذبههای جنسیشان، مردانگی و زنانگیشان آنی که به جنسیتشان مربوط میشود برای همسرانشان باشد. در بیرون، بیرون همهی ما انسان هستیم. نه زن هستیم و نه مرد هستیم. همه انسان هستیم. نباید بیرون جوری بیاییم که زن بودن ما و مرد بودن ما برجسته بشود بلکه انسان بودن ما مقدم است و علت دیگری که زنان مسلمان به حجاب معتقد هستند و با حجاب میآیند بیرون این است که با اینکه خب یک کمی مشکل هم هست ولی علت دومش این است که احترام داشته باشند. یعنی احساس میکنند که بهشان نگاههای توهینآمیز و نگاههای جنسی نباید بشود و همینطور برای امنیت خودشان این کار را میکنند. در جوامعی که زنان برهنه هستند و جاذبههای جنسیشان بیشتر به چشم مردان میآید در آن جامعه هم امنیت زنها کمتر است. یعنی خشونت علیه زن، خشونت جنسی علیه زن بیشتر است و هم به او توهین میشود چون دارند به او میگویند که من به خود تو کار ندارم، به قیافهات کار دارم. تو خودت برای من اهمیتی نداری. در فرهنگ اسلامی زنان مسلمان میگویند باید به ما توجه بشود به عنوان یک انسان نه فقط به مسائل زنانگی ما. این هم یک مسئله است. نکتهی بعدی این است که اگر زن ارزشش توی یک جامعه فقط به زیباییهایش باشد. چهرهی زیبایی دارد، اگر زن فقط به این خاطر مطرح باشد آن وقت این برای یک دورهی محدودی است. مگر یک زن چند سال، یک دختر مگر چند سال آن زیباییها و نشاط جوانانهاش درش هست. موقت است. اگر احترام به زن به خاطر زیباییهای ظاهری و جاذبههای جنسیش باشد این مدت احترام تا وقتی است که او زیباست. همین که زیباییش کم میشود این احترام هم کم میشود و لذا هِی باید تلاش بکند که خودش را به مردها نشان بدهد که من هنوز زیبا هستم. به من توجه بکنید. من هنوز زیبا هستم. در حالی که در فرهنگ اسلام زیبایی اصلی در زن و مرد زیبایی روح آنهاست. زیبایی شخصیت آنهاست. البته زیباییهای ظاهر هم مهم است. زیبایی ظاهری هم باید بشود اما نه اینکه ارزش ظاهریش باشد که وقتی یک زنی مثلاً سنش رفت بالا یک کمی پیر شد، صورتش چروک برداشت، قیافهاش عوض شد این دیگر ارزشش کم بشود. نه ارزش دارد. و همینطور اگر قرار شد که مسئلهی اصلی بشود مسئلهی زیبایی جنسی، هر لحظه یک مرد بگوید، چون میدانید برهنه شدن یک زن به نفع زن نیست، به نفع مردهاست. برهنه شدن زنان در خیابان، در عرصهی عمومی به نفع مردهایی هست که مجاناً میخواهند استفادهی همینطوری بکنند. نگاه بکنند و لذت ببرند. مردانی که اخلاق ندارند، مردانی که فقط دنبال لذت خودشان هستند. زنان مسلمان معتقدند که باید با حجاب بیایند بیرون برای اینکه ما کالای تجاری نیستیم. ما نباید مصرف بشویم. ما برای خودمان حرمت و احترام داریم و این نکتهای است. شاید یکی از علتهایی که خانوادهها تضعیف میشود. به اصطلاح فروپاشی خانواده من فکر میکنم که یک علتش مسئلهی برهنگی و حجاب است. یعنی شما ببینید مردی که فقط بیرون از خانه با زنان زیبا و متعدد و جاذبههای متعدد زنانه روبرو هست این توجهش، حتی توجه جنسی به زن خودش و به همسر خودش در خانه ممکن است کم بشود. تعهدش و وفاداریش به همسر خودش کمتر میشود. از آن طرف همسر احساس میکند که مردش و شوهرش دارد به او خیانت میکند. تمام توجهش به زنان بیرون است و احساس میکند به او توجه نمیشود. به او محبت نمیشود و در نتیجه زن هم میرود سراغ اینکه مشکل خودش را جور دیگری حل بکنه. این مسئلهی خیانت شوهر به زن و زن به شوهر. مسئلهی تضعیف و ضعیف شدن خانواده. مسئلهی کم شدن احترام زن. احترام زن فقط به زیباییاش باید باشد. اینها مسائل بسیار مهمی است و بزرگترین ضربه را به زن میزند. زن را تحقیر میکند. خانواده را تضعیف میکند و صدمه میزند به زن. علت اینکه و نکتهی بعدی در فرهنگ اسلام زن جدا از مسئلهی جنسیت و زن به عنوان یک انسان محترم است. توی خانوادههای ما زن و شوهر، زن و مرد فقط به همدیگر نگاه جنسی ندارند، نگاه انسانی دارند. نگاه اخلاقی دارند. یعنی زن و شوهر با همدیگر باید دوست باشند. یک بخش کوچکی از خانواده مسائل جنسی است. بخش بسیار بزرگترش مسئلهی دوست بودن زن و شوهر است با هم. با هم رفیق باشند، دوست باشند. رابطهی عاطفی با هم داشته باشند. قرآن میفرماید که باید زن و مرد به همدیگر آرامش بدهند. تعبیر قرآن این است. سکن. سکن یعنی سکونت، آرامش. یعنی باید جوری باشد که زن و شوهر وقتی همدیگر را میبینند آرامش پیدا بکنند. قرآن میگوید زن و مرد باید مثل لباس عیبها و ضعفهای همدیگر را بپوشانند. قرآن میگوید زن و مرد باید در مسائل درون خانواده با هم مشورت بکنند. قرآن میگوید زن و مرد باید رابطهشان بر اساس مودت یعنی عشق و دوستی باشد. خانواده را با قانون نمیتوان نگه داشت. خانواده را با عشق میشود نگه داشت. بنابراین حجاب زن در فرهنگ ما یک زنجیری نیست روی دوش زن. تحمیل بر زنان نیست. بلکه انتخاب خود زن است برای اینکه احترامش و امنیتش محفوظ باشد و من به شما بگویم الان در ایران دیروز یکی از خانمهای دانشجو در دانشگاه مااوب به من گفتش که چرا اینقدر زنان را مثلاً حذف میکنید؟ چرا زنان نیستند؟ گفتم شما این اطلاعات را از کجا آوردی؟ به او گفتم که در ایران 64 درصد دانشجویان در ایران خانم هستند. یعنی دانشگاههای ما اکثراً خانم هستند.پزشکی، مهندسی، ادبیات، همه چیز. بسیاری از بیمارستانهای ما جراحان و رئیسهای بیمارستان خانمها هستند. نزدیک به نیمی از معلمین بخش عظیمی از معلمین ما در مدرسههای ما خانم هستند. پرستارهای ما خانم هستند. کجا، چه کسی این کار را کرده. ما الان در پارلمان ما خانمها حضور دارند، نمایندگان مجلس هستند. در هیأت دولت ما خانمها هستند. در شوراهای شهر و استان در سراسر کشور خانمها هستند. بین شاعران، نویسندگان و متفکران ما، صاحبنظران و دانشمندان ما تعداد زیادی خانم هستند. الان دختران ما در مسابقهها و المپیادهای علمی در فیزیک، شیمی، ریاضی در سراسر دنیا، کامپیوتر در دنیا دارند مدال میآورند. ما هر سال تعدادی تیمهای، بچههای ما که میروند برای مسابقات علمی در دنیا همیشه تعدادیشان دختر هستند. در فرهنگ اسلام ما مسائل را به زنانه و مردانه تقسیم نمیکنیم. از نظر ارزشی زن و مرد مساوی هستند پیش خداوند. از نظر وظیفه و حقوق هم زن و مرد وظایفشان و حقوقشان در بیش از 90 درصد موارد درست عین هم است. یک مواردی البته بین زن و مرد تفاوت است در بعضی از وظایف و حقوق هست علتش هم میدانید چه هست؟ علتش تفاوت واقعی بین زن و مرد است و در آن موارد در یک جاهایی اختیارات و حقوق بیشتر به زن داده شده، در یک جاهایی اختیارات و حقوق بیشتر به مرد داده شده. منتها ما سه تا دیدگاه داریم در باب مرد و زن. یک دیدگاه کسانی که میگویند مرد و زن اصلاً دو نوع موجود هستند. اصلاً بعضیها گفتند که ما میگوییم مرد و زن دو جنس از یک نوع موجود یعنی انسان هستند این اشتباه است. اینها اصلاً دو نوع موجود هستند. این یک نظریهی افراطی و غلط است. یک نظریهی افراط و غلط هم از آن طرف داریم که میگویند زن و مرد صد درصد مثل هم هستند و هیچ تفاوتی بین آنها نیست. این نظریه هم غلط است. زن و مرد شباهت حداکثری دارند در بیش از 90 درصد مسائل کاملاً شبیه هم هستند، ارزششان پیش خداوند یکی است اما در یک مواردی هم وجود دارد که چه از نظر جسمی، چه از نظر روحی و روانی، چه از نظر اعصاب، از نظر استعدادها، از نظر قوا، تمایلاتشان، حتی نوع لذتهایشان با هم متفاوت است. نوع زیباییشناسی زن و مرد با هم متفاوت است. بعضیها میگویند اگر یک تابلو را نشان بدهی و بگویی یک خانم و یک آقا ببینند بعد از آنها بپرسی چه دیدی؟ اینها دو جور توصیف میکنند آن تابلو را. یعنی نگاه زنانه به زندگی با نگاه مردانه به زندگی با هم متفاوت است.یک تفاوتهایی با هم وجود دارد. اسلام میگوید آن شباهتها را ببینید اما این تفاوتها را هم باید دید. منتها از این تفاوتها نباید مرد و زن علیه همدیگر سوءاستفاده بکنند.یعنی اگر تفاوتهای طبیعی است. مثلاً اگر زور بازوی مرد بیشتر از زن است، مرد نباید از قدرت بدنیاش علیه زن سوءاستفاده بکند. پیامبر فرمود هر کس همسرش را یا مورد خشونت قرار بدهد، مردانی که زنان را کتک بزنند و اذیتشان بکنند خداوند از آنها بیزار است. در یک روایتی است پیامبر فرمود آنها از امت من نیستند. از آن طرف زن هم نباید از بعضی برتریهایی که دارد نسبت به زن علیه مرد سوءاستفاده بکند به نفع خودش. بله ما یک تفاوتهای حقوقی هم آن وقت داریم. مثلاً اسلام میگوید که زن وظیفه ندارد تأمین اقتصاد خانواده را بکند یعنی زن را نمیشود مجبور کرد به کار. باید زن را پدرش تا وقتی که توی خانهی پدرش هست، پدرش و وقتی که ازدواج میکند شوهرش باید زندگی او را کاملاً با احترام و شرافتمندانه باید تأمین بکنند. هیچ مردی نمیتواند به همسرش بگوید تو باید بروی کاری کنی و خرج زندگی خودت را خودت باید بروی در بیاوری. اسلام میگوید که این وظیفهی مرد است. اما از آن طرف زن وظیفهی اقتصادی ندارد در اسلام اما حقوق اقتصادی دارد. یعنی زن میتواند وارد اقتصاد بشود، تجارت بکند، مالکیت داشته باشد، مستقل از شوهرش، مستقل از پدرش، همهی اینها را میتواند داشته باشد. بنابراین این نگاه مسئله. پس شباهت حداکثر است. زن و مرد نزد خداوند از حیث ارزش کاملاً مساوی هستند. قرآن صریحاً میگوید ارزش انسانها به ایمان و تقوی است. چه زن و چه مرد ولیکن تفاوتهای حقیقی از نظر جسمی و روحی، مثلاً بعضی استعدادها در خانمها بیشتر است. بعضی استعدادها در آقایون بیشتر است. خب اینها با هم تفاوت دارند. آنجایی که استعداد زنانه بیشتر است زن باید از آن استعدادش کمک کند به خانواه. نباید علیه مرد استفاده بکند. یک جایی که مرد یک استعداد و یک توانیش بیشتر است از مرد، مرد باید در خدمت زن قرار بگیرد. در واقع در فرهنگ اسلام، خانواده در اسلام زن و مرد همدیگر را کامل میکنند. زن و مرد رقیب هم نیستند. دشمن هم نیستند. دوست هستند. این به او کمک میکند و او به این کمک میکند. این رابطهای است که اسلام خواسته و میگوید ملاک ایمان و عمل صالح است زنانه و مردانه در این قضیه دخالت ندارد ولی تفاوتهایی وجود دارد. بالاخره در یک جاهایی زن قویتر است و در یک جاهایی مرد قویتر است. یک چیزهایی را اصلاً آقایون بهتر میفهمند، متوجه میشوند. یک چیزهایی هست که خانمها دقیقتر متوجه میشوند. من حتی شده گاهی رفتم خانه دیدم خانم من یک تغییری در دکوراسیون خانه ایجاد کرده بعد از من میپرسد که اگر گفتی توی خانه چه تغییری اتفاق افتاده من هر چه نگاه میکنم نمیفهمم. هِی نگاه میکنم که خدایا چه شده بعد میگویم که این تابلو را از اینجا برداشتی گذاشتی اینجا؟ میگوید نه.میگویم که این را اینجوری کردی؟ میگوید نه. بعد میبینم کاری که کرده من اصلاً متوجه نشدم و کارهایی که نکرده من دارم میبافم همینطوری از خودم. این نشان میدهد که اصلاً نگاه زن و مرد به زندگی به خانه و خانواده تفاوتهایی با هم دارد. این تفاوت خوب است، بد نیست. اگر مرد و زن کاملاً شبیه به هم باشند. زن عین مرد و مرد عین زن این غلط است. متأسفانه یکی از توهینهایی که به زن شده، من به شما بگویم که در غرب شروع شد و دارد در دنیا منتشر میشود. بزرگترین توهین به زن این است که وقتی میخواهند ببینند آیا به زن احترام گذاشتی یا نه میگویند آیا ارزشهایی که مردها دارند به زنها میدهی؟ ملاک و معیار برای ارزیابی زن شده مرد. یعنی میگویند آن حقوق و اختیارات مردانه را اگر به زنها بدهی پس شما به زنها احترام گذاشتی، اگر ندهی پس احترام نگذاشتی. یعنی ارزش مرد را با زن میسنجند. ما توی اسلام اینها را نداریم. ارزش زن را با خودش باید سنجید، ارزش مرد را با خودش. چرا زن و مرد را با هم مقایسه کنیم. قرآن میگوید که نه مردها با خودشان بگویند که کاش من زن بودم و نه زنها با خودشان بگویند که کاش من مرد بودم. زن بودن و مرد بودن هر دو مهم است. هیچ کس هم نباید به مرد بودن خودش افتخار بکند یا به زن بودن خودش افتخار بکند ما در این موقعیت به دنیا آمدیم. نه شما، هیچ کدام از ما و شما نه زن بودن خودمان را انتخاب کردیم نه مرد بودنمان. چه کسی خودش انتخاب کرده که زن باشد؟ چه کسی خودش انتخاب کرده که مرد متولد بشود. ما اول به دنیا آمدیم بعد فهمیدیم یکی مرد است، یکی زن است. ما که انتخاب نکردیم مرد بودن و زن بودن را. بنابراین هیچ کس نباید افتخار بکند که من مرد هستم یا من زن هستم. ما مرد هستیم، بعضیها مرد هستند، بعضیها زن هستند. هر کدام امکاناتی دارند. همهمان پیش خداوند مساوی هستیم باید رابطهی انسانی و اخلاقی با همدیگر داشته باشیم. مسئلهی زن این است. متأسفانه در غرب آزادی مساوی شده با سکس. آزادی یعنی اینکه برهنه کردن زنها برای مردها. این اسمش شده آزادی. اگر این آزادی است بله اسلام با این آزادی مخالف است. اما واقعاً این آزادی به نفع زن است؟ یا توهین به زن است؟ زن را میبرند پشت ویترین، پشت شیشه مینشونند با بدن برهنه یا نیمهبرهنه که مردها رد بشوند و نگاه بکنند بپسندند و بگویند حالا من این را میخواهم یا نمیخواهم. این توهین به زن است. اسلام اجازه نمیدهد به زن توهین بشود. اسلام میگوید زن کرامت دارد، شخصیت دارد، حرمت دارد. این است مسئله. مسئلهی حجاب علتش این است و نه اینکه شما فکر کنید مثلاً به زور زنها را چه کردند. یکی از دوستان ما در اروپا زندگی میکرد میگفت در مدرسه دخترهای اروپایی به دختر من گفتند که تو چرا روسری سرت میکنی؟ به اصطلاح سرت را میپوشانی؟ حتماً کچلی. موهایت ریخته یا حتماً زشت هستی. نه او میگوید زیباییهای من برای عرضه کردن در بازار نیست برای همه. نه زیباییهای زن برای همسرش است و او را باید به عنوان انسان توی جامعه باهاش برخورد بکنند نه به عنوان چیز. یا شما ببینید تبلیغات، شما همهتان دیدید. من سوال میکنم این توهین به زن نیست که این سرمایهدارها و کارخانهدارها جنسهایشان را که میخواهند بفروشند توی تبلیغات یک زنی باید بیاید آن کنار و عریان بشود و شروع بکند مثلاً میخواهند ماشین لباسشویی را بفروشند، میخواهند اتومبیل بفروشند. یک زنی باید بیایید آن کنار و با حالت عشوه و با حالتهای خاص زنانه یا برقصد یا بخواند یا خودش را نشان بدهد. برای چه اینها توهین به زن نیست. یعنی زن باید بیاید آنجا برای اینکه سرمایهدار بتواند جنسش را، کالایش را بفروشد به مردم. اینها سوءاستفاده از زن است. زنان مسلمان اجازه نمیدهند ازشان سوءاستفاده بشوند و به آنها توهین بشود. دقت میکنید. اینها نکاتی است از این مسئله. متشکرم.
هشتگهای موضوعی