شهریور 1385

چنین گفت فاطمه (س)

نشست با فعالان تشکل‌های اسلامی زنان

بسم الله الرحمن الرحیم

تشکر ‌کنیم از خواهرانی که دارند وقت می‌گذارند برای کار فکری در حوزه‌های مختلف فرهنگ دینی و به‌خصوص در حوزه‌ی مربوط به زن، حوزه‌ی زنان. هم از نمایشگاه‌هایی که می‌گذارید، جلساتی که می‌گذارید. من خواستم، احتیاجی به تقویت روحیه ندارید ولی وظیفه‌ی ما هست که تشکر بکنیم و خسته نباشید به شما بگوییم و به شما حالا عرض بکنم که نه هیچ‌وقت نه خسته بشوید و نه مأیوس بشوید، هرچه هم مشکلات بر سر راهتان هست، هرچه هم هماهنگی نشود برایتان، اذیّت بشوید، توهین بشوید، گاهی از دو طرف هم آدم توهین می‌بیند و اذیّت می‌شود، این‌ها را همه تحمل کنید. شما به قدر کافی دلیل دارید برای ضرورت تحمل این مشکلات. برای‌ این‌که با یک ضرورت بزرگ تاریخی و انسانی شما درگیر هستید. اولاً اگر فاطمه را قبول دارید به‌عنوان مقتدا، یک قضیه‌ای با یک حدیثی از ایشان من بحث را شروع کنم دارد که خب به ایشان مراجعات و جلسات گفتگوی علمی و معرفتی زیاد داشتند ایشان، با خانم‌ها و حتی با آقایان. از جمله دارد یک روایتی که یک خانمی بود در ظرف یک روز مکرر به ایشان هی مراجعه کرد جوری که دیگر خسته کرد ایشان را، یعنی خودش احساس کرد که ایشان دیگر خسته شدند دیگر. یکی از زنان مدینه آمد گفت که مادرم خیلی زیاد از شما سئوال می‌کند و هی پرسید هی رفت هی آمد هی به حدی که بعد دیگر خود آن خانم خجالت کشید که دیگر این همه مزاحمت شرمنده شد گفت دیگر باز هم سئوال‌هایی دارم ولی دیگر زحمت نمی‌دهم. تا بلند شد برود حضرت فاطمه به او فرمودند که "هاتی و سلی"، از تو می‌خواهم که باز هم بیا و هرچه می‌خواهی بپرس و ارزش این خستگی‌ها را دارد، ارزش این خستگی‌ها را دارد. پاسخ دادن به شما هیچ‌وقت من را خسته نمی‌کند و رنج نمی‌دهد، لایثقل عَلَیَّ، تعبیر حضرت زهرا این است لایثقل عَلَیَّ یعنی بر من سنگین نیست ولو که از نظر جسمانی هم خسته باشم مشکل داشته باشم، برایم سخت باشد ولی برای من آسان است برای این‌‌که این کار، کار بزرگی است، اصلاً کار کوچکی نیست. شما فکر نکنید یک نمایشگاه، یک جلسه، یک تحقیق، یک مقاله، یک کتاب، یک کلاس‌، این‌ها کارهای بی‌ارزشی است، تاریخ انسانی را همین‌ کارها ساخته. اصلاً چرا حیوانات تاریخ ندارند؟ هیچ فکر کرده‌اید چرا حیوانات تاریخ ندارند؟ برای این‌که زندگی حیوانی، زندگی غریزی است نه زندگی متفکرانه. انسان‌ها هم همین‌طورند، اکثر بشریت مشغول زندگی غریزیند، یک اقلیتیند که زندگی متفکرانه دارند والّا همه‌ی مردم، همه‌شان هم آدم‌های خوبیند، همه‌شان هم محترمند، توهین نمی‌خواهیم بکنیم به کسی، نباید هم توهین کرد ولی اکثر بشریت سرشان را انداخته‌اند پایین دارند زندگی می‌کنند و به اقتضائات غریزی خودشان پاسخ می‌دهند یعنی اگر می‌روند به‌دنبال کار برای حب زندگی و حب غذاست، اگر می‌رود دنبال مدرک، برای حب جاهش می‌رود، اگر می‌رود دنبال امنیت باز برای غریزه‌ی دفاع از خود، اگر می‌رود دنبال ازدواج برای غریزه‌ی شهوت، اگر می‌رود دنبال بچه‌داری برای غریزه و نیاز به غریزه‌ی مادری یا پدری، اگر دعوا می‌کند، می‌جنگد، براساس غریزه‌ی خشونت، اگر محب می‌کند براساس احساس دیگری. فکر نمی‌کنند که، اکثریت ما بدون فکر داریم زندگی می‌کنیم براساس غریزه یعنی هر لحظه هر فشاری به ما می‌آید از درون یا از بیرون، به‌اقتضای آن واکنش نشان می‌دهیم یک کار مناسب با آن انجام می‌دهیم. این زندگی انسانی نیست. حیات طیبه که قرآن می‌فرماید این نیست، این زندگی غریزی است. این را قرآن ازش تعبیر می‌کند به مرگ می‌گوید این مرگ انسانی است، زندگی انسانی نیست. زندگی نباتی هست، زندگی گیاهی هست، زندگی حیوانی هست اما زندگی انسانی همانی است که قرآن می‌گوید که ایمان و عمل صالح، معرفت، تلاش، جهاد‌، آن است زندگی انسانی، حیات طیبه از آن تعبیر می‌کند. بنابراین همان‌طور که حضرت فاطمه فرمودند که هر سئوالی دارید بیایید پاسخ می‌دهم برای این‌که پاداشی در انتظار این کار است که به همه‌ی این زحمت‌هایش می‌ارزد، این تعبیر حضرت زهرا در آن حدیث این است، فرمودند هر سئوالی داشته باشی پاسخ می‌دهم، بر من سنگین نیست، از زمین تا عرش و بیش از آن پاداش خواهیم داشت من که به تو پاسخ می‌دهم و تو که از من می‌پرسی، هر دوی ما، چرا برای من سنگین باشد؟ این از لحاظ اجر معنوی و انسانیش. از نظر ارزش علمیش هم، این از ارزش معنویش، ارزش علمیش هم عرض کردم یک اکثریتی همیشه مشغول زندگیند، یک اقلیتی هم دارند در مورد آن اکثریت فکر می‌کنند. آن‌وقت جالب است که این اکثریت به آن اقلیت می‌گویند دیوانه‌ای تو؟ چه‌کار داری می‌کنی تو؟ چرا وقتت را تلف می‌کنی؟ ایستاده‌ای یک گوشه چه چیزی را هی نگاه می‌کنی زل زده‌ای به ما؟ برو به کارت برس، به زندگیت برس، به دنیایت برس. مغزت مشکل پیدا کرده؟ یعنی آن اکثریت که زندگی غریزی می‌کند به آن اقلیت که دارد فکر می‌کند، او به این‌ها می‌گویند بیکاری؟ یعنی او این‌ها را دیوانه می‌داند در حالی که شما زندگی‌تان را می‌کنید یک اقلیتی هم نشسته‌اند دارند شما را نگاه می‌کنند راجع شما دارند فکر می‌کنند، راجع مشکلات شما دارند فکر می‌کنند و می‌خواهند مشکلات شما را حل کنند. بنابراین این‌ها زندگی در دو سطح است. این‌ها زندگی در دو سطح است. این را از این جهت عرض کردم که ارزش کار خودتان را بدانید، اگر فحشتان هم بدهند، توی سرتان هم بزنند، با اردنگی بیرونتان کند از در، از پنجره باید برگردید. این وظیفه‌ی ما و شماست. آن‌وقت آثار دنیویش را شما دیدید، شما یادتان است چند سال پیش به نظرم همین‌جا بود که بحث مد و لباس و این چیزها شد یا موارد دیگری، خب این بحث‌ها الان الحمدلله عمومی شده در سطح جامعه دارد پیگیری می‌شود، این‌ها خیلی باارزش است دیگر. یعنی شما ثمره‌ی کار خودتان را دارید می‌بینید. یک‌وقتی بود که از مد و لباس و این حرف‌ها نمی‌شد حرف زد یعنی یا باید بگویی آقا یا باید عرض شود که مذهبی باشی یا باید در مورد تنوع لباس حرف بحث کنید. شما دیدید می‌شود که به تنوع لباس اندیشید برای شرایط مختلف زن. بالاخره زن در آشپزخانه یک نوع پوشش نیاز دارد، در مهمانی یک‌جوره، پشت ماشین که می‌نشیند یک‌جوره، توی کلاس یک‌جور، خب باید برای این‌ها فکر کرد که هم پوشش باشد، عفت باشد، اخلاق باشد، شریعت رعایت بشود، هم این‌که آزاد باشد برای این‌که زن اسلام دو بُعد فردی و اجتماعی هر دو را در زن دیده. باید بتواند هم زن باشد، هم زن به‌عنوان یک فرد، هم زن به‌‌عنوان یک عضو مؤثر جامعه. پس شما می‌بینید کار که می‌کنید میوه می‌دهد. غیر از این که ابدیت و خدا و ارزش معنویش، در دنیا هم نتیجه‌اش را دارید می‌بینید داخل کشور و من به شما بگویم این‌ها آثار بین‌المللی خواهد داشت دیر یا زود، این هم یک بشارت دیگر. یعنی شما این را بدانید اگر جمع‌های قوی، پیگیر، آگاه، با اراده‌ی قوی، حساب‌شده، متودیک، درست کار بکنند، چهار تا حرف خوب اسلامی تولید بکنند، این حرف مثل گلی که عطرش می‌پیچد در فضا، هرچه هم که جلویش را بگیرند این عطرش می‌پیچد، می‌رود. فردا زنان لبنان، زنان فلسطین، زنان سعودی،‌ زنان توی اندونزی، زنان مسلمان توی اروپا، آن‌ها هم می‌بینند عجب یک حرف‌هایی زده شد، راه‌حل‌هایی وجود دارد، راه‌حل‌های اسلامی، مدل‌های برای زندگی اسلامی زنانه، در عرصه‌های مختلف علمی، سیاسی، اجتماعی، خانواده. خب این‌ها می‌رود شما فکر نکنید، همان‌طوری که بی‌حجابی و برهنگی از آن طرف آمده و صد سال پیش زنان خود غرب هم برهنه نبودند، توی نمایشگاه‌تان هم خیلی قشنگ نشان دادید، خود زنان غربی هم تا صد سال پیش پوشیده بودند، این‌ها این کارها برای همین هفتاد هشتاد سال، شصت هفتاد سال اخیر است این برهنگی‌ها و این‌ها، برهنگی را خود آن‌ها هم توهین می‌دانستند به زن. همان‌طوری که آن فرهنگ، یک‌‌عده‌ای نشستند آن‌جا یک حرف‌هایی زدند، تئوریزه‌اش کردند پخش شد در دنیا، کم‌کم شد مد و کم‌کم یک‌کسی می‌خواست بگوید من، زنی می‌خواست بگوید من امّل نیستم، مرتجع نیستم من هم متجددم من هم امروزیم، فکر می‌کرد باید برهنه شود مثلاً تا معلوم شود این امّل نیست. خب شما دارید یک مدل جدیدی ارائه می‌کنید که آقا من زن مسلمانم، اهل فکرم، اهل علمم، اهل سیاستم، در عین حال خانواده‌ام برای من مقدس است، بچه‌داری برای من توهین نیست یک افتخار است، همسرداری برای من یک افتخار است در عین حال من در خط مقدم صحنه‌ی سیاست هم هستم، تو خط مقدم علم هم هستم در حوزه در دانشگاه، در جامعه هم هستم، همه‌جا هم هستم، عفتم هم رعایت می‌کنم. این‌ها یک مدل جدید است. اگر شما این‌جا هرچه زحمت بکشید این مدل را درست پرورش بدهید، شبهات مختلفش را پاسخ بدهیم به روش اسلامی، نه مرتجعانه فکر بکنیم و حرف بزنیم نه متجددانه و انحرافی، آن‌وقت شما خواهید دید که این حرف‌ها، این الگوها، این مدل‌ها، این ایده‌ها در ایران محصور نمی‌ماند، به سراسر جهان صادر می‌شود. همان‌طور که بیست سال پیش یک شعارهایی مخصوص ما بود حالا در کل دنیا دارند می‌گویند. یک الگوی زن مسلمان این‌جا دارد ساخته می‌شود و باید ان‌شاءا... بیشتر برویم جلو که، شما مطمئن باشید که این الگو جهانی می‌شود و لیاقت جهانی شدن را دارد. این‌ها را عرض کردم برای‌ این‌که خسته نشوید یک‌وقت مأیوس نشوید، این‌ها را جزء صحبت‌های من حساب نکنید، از وقت من هنوز نیست، این‌ها مربوط به شما بود. بله من دو سه ساعت وقت دارم هنوز شروع نشده. بنا شد که راجع به نقش سیاسی تاریخی زن، زن مسلمان اشاره‌هایی بکنم با الهام از حضرت فاطمه و همین‌جا می‌خواهم تذکر بدهم که مراقب افراط و تفریط از هر دو طرف باشید، از یک طرف کسانی که وقتی از زن صحبت می‌کنند، عنصر اجتماعی زن را می‌بینند، زن اجتماعی، هی دعوت به زن اجتماعی می‌کنند اما زن به‌عنوان یک فرد، به‌عنوان یک انسان، به‌عنوان یک‌ زن، نقش بسیار محوریش در خانواده، در خانه تحقیر می‌شود و فراموش می‌شود یعنی زن خانه‌دار تبدیل بشود به یک توهین، بسیار انحراف خطرناکی است. این یک افراط. یک افراط هم از آن طرف بعضی‌ها فکر کنند برای دفاع از عفت زن، از ارزش خانه و خانواده و خانه‌داری، بگویند حالا زن در عرصه‌ی سیاست و اجتماع و علم و این‌ها حالا نبود هم نبود، دنیا خراب نمی‌شود. چرا دنیا خراب می‌شود، دنیا خراب می‌شود اگر زن مسلمان اگر زن مسلمان یک پایش محکم در خانه به خانواده‌اش و یک پایش محکم در صحنه‌ی اجتماع یعنی وظایف سیاسیش، وظایف علمیش، وظایف اجتماعیش، وظایف عدالت‌خواهانه‌اش، وظایف در امور خیریه و رسیدگی به محرومین، وظایف تعلیم و تربیتش در عرصه‌ی جامعه‌، اگر آن‌ها را سست بگیرد، این هم به ضرر جامعه‌ی ماست. ما باید کاری بکنیم یعنی زنان باید کاری بکنند که هر دو بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی، هر سه بعدش درواقع، باید همه با هم در عرض هم محترم باشند و پیش بروند. ما نه زن مسلمان زنی است که فقط در خانه باشد نه زنی است بیرون باشد و خانه‌اش را فراموش کند. زنی است که به خانه و جامعه بندیشد، یک حقوق و وظایف فردی اخلاقی دارد و یک حقوق و وظایفی دارد در برابر همسرش و فرزندانش خانواده، یک حقوقی و وظایفی هم زن دارد در برابر جامعه، در برابر حکومت، وظایف سیاسی دارد، حقوق سیاسی دارد، حقوق و وظایف علمی دارد و اجتماعی دارد، آن‌ها هم مهمند، همه‌ی این‌ها با هم مهمند، بخصوص امروز. امروز که جهان اسلام درگیر مسائل بسیار خطیر و تاریخ‌سازی شده. سهم هر کس از مرد و زن در این اتفاق خجسته‌ی تاریخی باید معلوم باشد. ما در شرایط عادی نیستیم، در شرایط غیرعادی هستیم، تاریخ اسلام هزار و چهارصد سالش همه‌اش یک‌جور نبوده، کم موقعیتی بوده مثل موقعیتی که ما الان در آن هستیم که نقطه‌ی عطف باشد، اسلام در حال تجدیدحیات است، در حال بازسازی است، هم خودش دارد بازسازی می‌شود یعنی امت اسلام هم دارد جهان را بازسازی می‌کند و بشریت را. یک عملیات عظیم تمدن‌ساز، یک جهاد بین‌المللی برای احیای مجدد اسلام آغاز شده و ما در متن این تحولیم ما و شما و باید ما همه ساعت‌هامون را دوباره با هم تنظیم کنیم،‌ همه با هم یک عمل جمعی را به نتیجه برسانیم و هیچ حرفی را و هیچ کاری را نه پیش از وقت و نه با تأخیر و تمجمج انجام ندهیم. خط‌کشی خیر و شر دارد به دنیا به‌تدریج شفاف‌تر می‌شود. درگیری‌ها دارد صریح‌تر می‌شود و باید اعتراف بکنیم که امروز خیلی چیزها را می‌فهمیم که دیروز نمی‌فهمیدیم. صخره‌های صعب‌العبور و بزرگی جلوی راه شماست بخصوص شما به‌عنوان زن مسلمان، نسل جدید دختران مسلمان که نقش مهمی خواهد داشت در احیای مجدد اسلام و عزت و تمدن و فرهنگ اسلام و عبور از این موانع اصلاً آسان نیست، مرد و زن در کنار هم باید برای این آمار بجنگیم. من بحثم را با چند تا عبارت از حضرت فاطمه از باب مسئولیت سیاسی زن، نقش تاریخی سیاسی زن آغاز می‌کنم البته قبلاً هم خود دوستان این‌ها را دیده‌اید هم شاید در همین‌ جلسات بوده که بخشی از موارد سیاسی و سخنرانی‌های انقلابی و افشاگر فاطمه و زینب را این‌جا خوانده باشیم، نمی‌خواهم آن‌ها را تکرار بکنم این‌ها الهام‌بخش یک سیر تاریخی بوده، یک سلسله جنبان زنان مجاهد و انقلابی در طول تاریخ بوده، در خود اهل بیت هم بعد از این‌ها ادامه پیدا کرده، قرن‌ها و قرن‌ها. شما نام ده‌ها و صدها نفر از زنان اهل بیت را می‌بینید، زنان عابد، عارف، مجاهد حتی شهید که زنان ما در ایران فقط اسم‌های چندتای این‌ها را شنیده‌اند، مثلاً از خود فاطمه و زینب شروع می‌شود به حضرت معصومه ختم می‌شود، آن‌ها را هم درست نمی‌دانند مثلاً خود حضرت معصومه شما می‌دانید ایشان هم در حدود سن هجده بیست ساله بیشتر نداشتند و می‌دانید که ایشان در یک درگیری چیز شدند، ایشان داشتند می‌آمدند به سمت خراسان بین راه به کاروانشان حمله کردند درگیری شد و عده‌ای از همراهانشان شاید بیست سی نفر از همراهان حضرت معصومه شهید شدند در این درگیری و ایشان آسیب دیدند و به یک معنا باید حضرت معصومه را هم شهید دانست چون در این درگیری درواقع ایشان لطمه خوردند و بیمار شدند و بعد دیگر احساس کردند دیگر رو به رفتن است، منطقه‌ی ساوه بود و فرمودند که این‌جا قم کجاست و من را ببرید قم که آمدند قم و بعد خود وجود ایشان در قم یک حلقه‌ای شد برای نهضت تاریخی عظیم شیعه که تا همین انقلاب خود ما هم به یک معنا مدیون چون حضرت معصومه در حوزه‌ی قم اصلاً اطراف ایشان حلقه زد درواقع. یک دختر جوان مثلاً بیست ساله، هجده ساله، بیست و دو سه ساله ولی بیش از این نمی‌دانیم دیگر، باید راجع به این‌ها هم یک کار اساسی بشود در سطح افکار عمومی بحث بشود شما ببینید غربی‌ها راجع به آدم‌های درجه‌ی چهار و پنجشان، آدم‌های نمی‌خواهم بگویم بی‌ارزش، آدم‌های بسیار متوسط، همین‌طور هنوز که هنوز است دارند کتاب، رساله، معرفی‌نامه، الان بروید در بازار کتاب خود ما ببینید صدها جلد کتاب و جزوه و بروشور در معرفی شخصیت‌های درجه‌ی دو و سه این‌ها که راجع به هر کدامشان مثلاً چهل تا کتاب آمده دارد باز نویسنده‌ی بعدی دو سال دیگر یکی دیگر، باز دو سال دیگر یکی دیگر. ما این‌ها را باید تا اسم سگ و گربه‌شان را هم باید حفظ بکنیم والّا روشنفکر و دانشمند و این‌ها نیستیم، آن‌وقت یک انسان‌های بزرگی که در تاریخ ما هستند، بیخ گوش ما هستند با ارزش‌های بزرگ اصلاً اسمشان هم ما نشنیده‌ایم ولی مهم این است که این سلسله‌ای بود که سلسله‌جنبانش خدیجه فاطمه و زینب، سه زن از سه نسل بودند و این سه زن تاریخ اسلام را ساختند. نماد سه نسل از زنانی که اگر نبودند آن‌ها و زحمتشان، بشریت به مسیر دیگری می‌رفت چون اسلام تاریخ دیگری پیدا می‌کرد. نزاع اسلام و کفر بعد از پیروزی اسلام تبدیل شد به نزاع دو اسلام با هم و فاطمه، فاطمه شروع تمیز دادن، تشخیص و تفکیک این دو نوع اسلام از هم بود، شروع این مسیر بود. دعوای اسلام و کفر وقتی اسلام بر کفر پیروز شد آمد تبدیل شد به دعوای دو نوع اسلام. اسلام رسمی حکومتی و اسلام انسانی معرفتی، اصلاً تمام تاریخ اهل بیت از علی و فاطمه تا بعد تا آخر در جهان اسلام، دعوای این‌ها بود یعنی نزاع اسلام اصل و اسلام بدل. نزاع اسلام جور و خلافت با اسلام عدل و امامت. نزاع اسلام اهل بیت با اسلام بنی‌امیه و بنی‌عباس. اسلام مدینه و کوفه با اسلام دمشق و بغداد. دو تا اسلام ما داشتیم، یک اسلامی که در دمشق و بغداد طراحی می‌شد بدست بنی‌امیه و بنی‌عباس، یک اسلامی که در مدینه و کوفه تعریف می‌شد بدست اهل بیت. فاطمه شاید اول‌کسی است که در تاریخ اسلام بین این دو نوع اسلام مرز کشید. اولین کسی است که اعلام کرد ما از این پس دو اسلام داریم، اسلام عدالت‌خواه مجاهد فضیلت‌طلب و اسلام استبداد و ستم، تحقیر و تبعیض. اسلام انسان‌دوست، آگاهی‌پرور و آزادی‌خواه با اسلام ضدآگاهی، ضدآزادی و انسان‌کُش. اسلام برادری و عشق و اخلاق با اسلام کینه و نفرت و نسبیت اخلاق. اسلام قرآن و عترت با قرآن ثروت و قدرت. فاطمه اولین کسی است که بین این دو تا خط کشیده. هم این‌ چیزها را پیش‌بینی کرد ایشان، حالا و لذا صحبت از ایشان صحبت از تفکیک بسیار بزرگ و دقیق است. من عباراتی از ایشان را عرض بکنم، عباراتی که از ایشان نقل‌ کرده‌اند شیخ طوسی، شیخ طبرسی، علامه مجلسی و همین‌طور به مناسبت بعد ادبی و خطابی بیشتر در بلاغات النساء هم آمده، یک بخشیش این جلمه‌ی تاریخی بسیار افشاگرانه‌ی ایشان است در جواب خانم‌هایی که حال ایشان را پرسیده‌اند. ایشان یک روز از خانه آمده‌ بودند بیرون، یک‌ عده خانم‌ها بودند حال ایشان را فقط پرسیدند، ایشان در جواب ایشان شروع کردند به سخنرانی. خیلی جالب است. در جواب خانم‌هایی که فقط حال ایشان را پرسیدند پاسخ تلخی داد که نه پاسخ آن‌ها بلکه پاسخ تاریخ است والّا در جواب یک احوال‌پرسی که سخنرانی چرا باید بکند؟ آن‌جا ایشان پیش‌بینی کردند اوضاعی آن‌چه که بعدها تا همین امروز بر سر مسلمین آمده با روالی که مسلمین در پیش گرفتند. من عبارتشان را بخوانم. فرمودند که کاری کردید که روشی را پیش گرفتید که چوبش را فقط خودتان نخواهید خورد بلکه تا نسل‌ها پس از این، بشریت چوب این روش شما را خواهند خورد. فرمودند اکنون پیامد رفتار خود را پس از این خواهید دید یعنی شما ساکن ساختمانی خواهید شد که به‌دست خودتان ساختید. اینک که این مسئولیت بزرگ را زیر پا گذاشتید و لَقَد لدهت فنظرتٌ لیث ما تَنْتِج یعنی حال لختی بپایید تا کاری که کردید میوه دهند، میوه‌اش را بعدها خواهد داد. ثُمَ الطلبوا تلاو القعب دمن ابیتا و ضعافً مُمْطَرا. آشوب‌ها و هرج و مرج‌ها به پا خواهد شد و سراسر جهان اسلام را فرا خواهد گرفت. خون‌های بیهوده خواهد ریخت. از شتر قدرت و سیاست، به‌جای شیر، خون خواهید نوشید و جهان تنگ خواهد شد و از این پس بنیان‌هایی خواهید گذارید که نسل‌های بعد هزینه‌ی آن را خواهند پرداخت. یَعْرِفُ تالون وِبَّما اَسَّسَّ بنون یعنی بنیانی دارید می‌گذارید که تا نسل‌ها نسل هزینه‌اش را خواهند پرداخت، فقط خود شما هزینه‌اش را نمی‌پردازید. ثُمَّ تَعمِنوا این طوفان بلایای تاریخی از پس یکدیگر خواهد آمد، خبر بدی برای شما دارم، دارید با پای خودتان به استقبال خشونت و هرج و مرج و استبداد، این‌ها عین عبارت حضرت زهراست، و زخم‌های شامل و عام می‌روید. طیّبوا عَن انفسکم نفساً و تأمِنوا للفِتنتِ جَعْشِها بعد فرمودند اَبشِروا بالسَیْف‌ٍ صارم و قرحٍ شامل و استبدادِ مِنَ الظالمین، عین عبارت، کلمه‌ی استبداد در سخنان ایشان است. دارید می‌روید به استقبال، آغوش بر استبداد و ستم باز می‌کنید، راه استبداد را بر خود و بر امت اسلام گشودید. ستمگرانی در طول تاریخ پس از این بر شما مسلط خواهند شد که هم اموالتان را غارت کنند هم وحدتتان را. هم اموالتان را غارت کنند هم وحدت شما را و برادری شما. انابِکُم و قد امیَّت علیکُم چه بر شما خواهد آمد؟ شما که چشم‌هایتان را به اختیار خودتان بستید. پس آیا ما مسئولیتی بیش از این داریم؟ آیا ما از خود شما نسبت به خود شما مسئول‌تریم؟ آیا می‌توان ملتی را به‌زور نجات داد؟ آیا می‌توانیم مجبورتان کنیم؟ حق داریم؟ این آیه‌ی قرآن را خواندند انُرزموکُموها و انتم لَها کارهون ما می‌توانیم شما را به‌زور ببریم به راه حق؟ من باید به شما می‌گفتم و گفتم. تعابیر خیلی زیبایی از حضرت فاطمه هست من حالا یک بخش دیگریش را یادداشت کرده‌ام که بشارت باد به شما به شمشرهای کشیده و جنگ‌های پیاپی داخلی و بهم ریختن نظم اجتماعی و دیکتاتوری و استبداد. ستمگرانی بر شما مسلط خواهند شد که حقوق شما و سهم شما از زندگی را هرگز به‌قدری که حق شماست، به شما نخواهند داد. زن سیاسی. فاطمه به‌عنوان رهبر یک انقلاب، جمع شما از هم خواهد پاشید. وحدت و برادری قربانی ستم خواهد شد. آن‌وقت آن‌جا می‌گویند که پیامبر رفت و هنوز دهانه‌ی زخم فقدان به او بهم نیامده و دفن نشده، شیطان را به مهمانی خانه‌هایتان فرا خواندید؟ راه طی‌شده را برمی‌گردید؟ آری پس از مرگ احترام برای کسی نمی‌ماند. کتاب خدا را با آهنگ خوش و قرائت و تجوید خوب می‌خوانید ولی مفاهیم آن را پیش چشم ندارید. حضرت فاطمه می‌گویند خوب قرآن را می‌خوانید همه‌تان، مسابقه‌های قرائت، تجوید، جلدش خوب، همه، کارهایتان مرتب است ظاهرش. می‌دانم دردتان چیست. به تن‌پروری و عیاشی، به مستی قدرت پس از پیروزی گرفتار شده‌اید. با رفاه‌طلبی خو کردید و همه‌ی دستاوردها را به باد دادید. آنچه گفتم، گفتم با آن‌که می‌دانم تکان نخواهید خورد. این دود دلی سوخته بود که از سینه برآمد. هان، اینک این شتر قدرت، سوار شوید و بتازید اما بدانید که این شتر زخمی است و پای آن تاول زده است. مردم! من دختر همان مردی هستم که شما را از عذاب آتش که در پیش است، خبر داد. چرا به دنبال هر صدایی راه می‌افتید؟ بعد یک‌جایی بحث حکومت علی که می‌شود ایشان می‌گوید اصلاً بحث ما که حالا مثلاً چرا شوهر ما خلیفه نشود ما بشویم خانم خلیفه و این‌ها؟ این بحث‌ها ایشان استدلالی که می‌کند برای این‌که حکومت علی چرا؟ ببینید چقدر زیباست. می‌گوید اصلاً برای شما، برای مردم، برای تاریخ نه برای علی و برای ما. می‌گویند که اگر حکومت در دست علی باشد، حق هر کسی به او می‌رسد. هیچ ستمدیده و له‌شده‌ای باقی نخواهد ماند. هر کسی دستاورد خود را می‌چیند و تشنگان عدالت سیراب می‌شوند و این شتر را چنان سالم به مقصد می‌رساند که به هیچ‌کس رنجی نرسد. اگر علی به حاکمیت می‌رسید، از اموال مردم برای خود برنمی‌داشت و آن روز زاهدان از اهل دنیا تشخیص داده می‌شوند و راستگویان از دروغگویان. اما از این پس و با آنچه کردید، بازی‌های روزگار را یکی پس از دیگری ببینید. این خطبه‌ی فاطمه، شروع جنبش زنان انقلابی مسلمان در طول تاریخ است که زن مسلمان در عین حالی که حرمت خانه و ازدواج و خانه‌داری و تربیت فرزند و این‌ها همه بسیار بسیار مهم است و با عفّت و حجاب، اما زن مسلمان باید در متن معرکه‌ی سیاسی حاضر باشد. تاریخ اسلام، تاریخ مذکر نیست. فرهنگ اسلام، فرهنگ انسانی است نه فرهنگ مردانه. البته چون مردها بیشتر در صحنه‌ی سیاست و جنگ و اقتصاد و این‌ها به تبع وظایفشان بیشتر حضور داشتند، طبیعی است که بیشتر در بعد مسائل سیاسی و اقتصادی بیشتر نام مردان برده می‌شود، این طبیعی است. اما فرهنگ اسلام، یک فرهنگ مذکر نیست. تقسیم می‌کند وظایف را و کار را. و یک بار دیگر هم این‌جا به دوستان عرض کردم ما یک بار عرض کردیم و روشن هم هست، اصلاً حجاب را اسلام آورد برای این‌که زن در جامعه باشد. برای این‌که در خانه که حجاب احتیاج نیست. حجاب را واجب کرد برای این‌که زن اجتماعی باید باشد و زن اگر برهنه در جامعه بیاید، یک زن فعال نمی‌تواند باشد، منفعل است. بیشتر باید مواظب خودش باشد که بهش تعرض نشود. چطور می‌تواند منشأ فعالیت‌های علمی جهادی اجتماعی سیاسی بشود و آن‌هایی که حجاب را کفن زن نامیدند و عرض شود که علامت مرگ زن و این‌ها، این‌‌ها برای این بود که می‌دانند که زن وقتی با پوشش می‌آید در جامعه، می‌تواند زن رزم باشد، اهل رزم هم باشد والّا زن برهنه که به‌درد بزم می‌خورد نه به‌درد رزم. آن‌ها می‌خواهند زن مخصوص محافل بزمشان باشد. اما زنی که با پوشش اسلامی می‌آید وارد عرصه‌ی جامعه‌ می‌شود، او می‌دانند که زن رزم است. یک زن سیاسی است. یک زن اجتماعی است. یک زن آگاه است، متعهد است، فریاد می‌زند، همان‌طوری که از فاطمه و زینب و خدیجه شروع شده این سلسله‌ی زنان مجاهد. خیلی ممنون و متشکر.



هشتگ‌های موضوعی

نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha