اردیبهشت 1385

چند پرسش در مورد حجاب و برهنگی

نشست با پژوهشگران امور زنان - کرمانشاه

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

بخشی از اهداف حجاب را که انسانیت تحت شعاع جنسیت نباید قرار بگیرد. یکی از پیام‌های حجاب این است. ما در عرصه‌ی عمومی نباید برهنه ظاهر بشویم و چون نقش جنسی مرد با نقش جنسی زن فرق می‌کند بنابراین نوع انگیزه‌ها، روحیات، روانشناسی جنسی در مرد و زن، نوع التذاذ جنسی در مرد و زن، نوع رفتار جنسی در مرد و زن، استعداد، این‌ها همه با هم فرق می‌کند. بنابراین در بخشی از احکام حجاب یک تفاوت‌هایی وجود دارد و الا هم مرد هم زن، هر دو باید حجاب داشته باشند. یکی از مهم‌ترین اهداف حجاب و حکم اسلام به این‌که مردان و زنان در عرصه‌ی عمومی برهنه حاضر نشوند، سرویس جنسی رایگان و عمومی به دیگران ندهند، رابطه‌ی جنسی باید باشد اما توأم با رابطه‌ی حقوقی و اخلاقی و مسئولیت‌پذیری نه بدون این‌ها. این‌ها همه جزو پیام‌ها و فلسفه‌های حجاب است. حمایت از شرافت انسان و به خصوص از کرامت زن. شما می‌بینید توی دنیا از قانونی شدن فحشا حمایت می‌کنند. الان در بسیاری از همین کشورها که اسم کرامت زن و تمدن می‌آورند وحشیانه‌ترین فرهنگ‌ها، واقعاً توحش محض. یعنی فاحشه‌خانه رسماً با اجازه‌ی دولت تشکیل می‌شود به دولت مالیات می‌دهد. مالیات چه رو می‌هید به دولت؟ مالیات شرف زن را می‌دهی به دولت. می‌شود به شرافت زن مالیات بست؟ فحشا و برهنگی می‌گویند قانونی می‌شود ولی حجاب نباید قانونی باشد. این خیلی جالب است. از آن طرف عیبی ندارد قانونی بشود ولی از این طرف این تجاوز به حقوق بشر است و این نباید قانونی باشد. این‌ها واقعاً چه استدلالی هست پشتش. جوامعی که برهنگی زن در عرصه‌ی عمومی را هم قانونی می‌کند و هم تشویق می‌کنند که متأسفانه در اکثر جوامع بشری دنیا الان این جوری است. حتی سکس می‌شود ارزش، فحشا هم تئوریزه می‌شود، هم بالاتر قانونی می‌شود، هم بالاتر از آن تبلیغ و تشویق می‌شود. زن را از موجود شریفی که مظهر جمال خداوند و امانت خداست، محترم است و در حریم الهی است بیرون می‌کشند و تبدیل می‌کنند به کالای صنعت پرنو که باید خدمات جنسی بدهد به مردهای هرزه. مردان خیابانی و زن در کنار آب‌جو فروخته می‌شود. رسماً. آلت تفریح و تبلیغ برای کالاهای سرمایه‌داری به عنوان دفاع از حقوق آزادی زن کثیف‌ترین جسارت‌ها و اهانت‌ها به زن صورت می‌گیرد تا خود زن کم کم قبول بکند که تو فقط مؤنث هستی. فقط زنانگی تو مهم است. انسانیت تو مهم نیست. تو هویت انسانی نداری، تو فقط هویت جنسی داری. وقتی زن برهنه می‌شود در جامعه‌ای دارد به او آموزش می‌دهند، مردها دارند به او آموزش می‌دهند. مردان فاسد که من تو را به عنوان یک انسان به رسمیت نمی‌شناسم. من تو را فقط به عنوان مادینه، یک مؤنث به رسمیت می‌شناسم. لذا همین که از قیافه بیفتی، یک کمی مثلاً صورتت چروک بردارد و قیافه‌ات عوض بشود، دیگر برای من جاذبه‌ای نداشته باشی، جاذبه‌ی جنسی برای من نداشته باشی دیگر کم‌ترین حرمتی و کم‌ترین کرامتی برای من نداری. تو حذف می‌شوی. برهنگی پیامش این است. حجاب پیامش این است که من قبل از زن باشم من انسان هستم. باید من را به عنوان یک انسان به رسمیت بشناسی. در عرصه‌ی عمومی، در جامعه باید من را به عنوان یک انسان به رسمیت بشناسی. من اگر زن هستم برای همسرم زن هستم. در آن فرهنگ برهنگی زن فقط باید خودش را با ذائقه‌ی مردان هرزه سازگار کند. هویتش هویت جنسی است. برای همه‌ی مردهاست. برای مرد خودش، برای زندگی خودش نیست. زن برهنه هدف نیست وسیله‌ است در خدمت اهداف دیگران و این اتفاقاً بدترین نوع مردسالاری است. اتفاقاً این مردسالاری است. برهنگی زن عین مردسالاری است. حجاب زن، پوشش زن مبارزه با مردسالاری‌های افراطی و ضد زن است. در واقع اگر کسی گفت ارزش زن به برهنگیش است، زن پوشیده ارزش ندارد، زن باید برهنه باشد تا ارزش داشته باشد این زن‌سالاری است اسمش یا مردسالاری است اتفاقاً. اولین کسانی که حجاب را از جدا کردند، زن را برهنه کردند در حضور مردان و مجبورش کردند به روابط غیر اخلاقی و مبتذل این‌ها بزرگ‌ترین خدمت را به مردان و بزرگ‌ترین خیانت را به زن کردند. وقتی حجاب در کار نبود زن فرودست می‌شود. زن استثمار می‌شود. عروسکی می‌شود برای ارضای شهوت مردان خیابانی. در حالی که روحیه‌ی زن را خداوند این جوری آفریده که زن حتی زنانی که حریم ندارند، حتی زنانی که مورد استثمار مردهای متعدد قرار می‌گیرند. مردها با چشم‌شان توی خیابان آن‌ها را مصرف می‌کنند تا برسد به مصرف‌های دیگر. حتی زنانی که دیگر حریم ندارند، کرامت خودشان برای خودشان قائل نیستند و تحت استثمار مردهای متعدد قرار می‌گیرند حتی آن‌ها هم آرزوی رابطه‌ی انسانی و عاطفی و واقعی با آن مرد را دارند. آن مرد دارد به این به چشم یک کالای جنسی نگاه می‌کند در حالی که این زن، همین زنی که ظاهراً زن اهل فحشا هم هست، همین زن از رابطه‌ای که با آن مرد برقرار می‌کند دنبال یک رابطه‌ی انسانی و عاطفی است. یعنی این زن توی همین شرایط دل می‌بندد به این مرد در حالی که آن مرد اصلاً دلش با این نیست. او دارد تو را مصرف می‌کند. او اصلاً به تو توجهی ندارد. حتی چنین زنانی آرزوی رابطه‌ی انسانی، عاطفی و واقعی با مرد را دارند ولی مردان فاسد فقط رابطه‌ی تمتع بدون مسئولیت‌پذیری اخلاقی و حقوقی، حتی بدون احساس و عاطفه را با آن زن می‌خواهند و فقط به بدن زن نگاه می‌کنند. فقط آن‌ها بدن زن را می‌بینند و چهره‌ی زن را. هیچ چیز دیگری را نمی‌بینند. وقتی زن برهنه شد دارد می‌گوید اصل شخصیت من را تو نبین، تو فقط همین‌ چیزهایی که به درد خودت می‌خورد یعنی تو را ارضا می‌کند فقط به همین‌ها توجه کن. من حالا سوال می‌کنم واقعاً این‌ها توهین به زن است یا حجاب و پوشیدگی؟ کدام کرامت زن است و کدام توهین به زن است؟ چنین مردانی زن را به عنوان یک انسان انکار می‌کنند و اسلام به چنین زنی می‌گوید که این مرد، مرد تو نیست. این مشتری تو خواهد بود. مرد تو نخواهد بود. تو را دوست ندارد. تو را مصرف می‌کند. اتفاقاً عرض کردم مردسالاری در جوامع بی‌حجاب تعلق دارد و الا در جامعه‌ی اسلامی اتفاقاً در خانواده‌های مسلمان تا جایی که ما خبر داریم و اطراف‌مان را می‌بینیم معمولاً در خانواده‌های مسلمان اتفاقاً مردسالاری واقعاً نیست یعنی خانم‌ها عملاً هر کاری می‌خواهند همان کار می‌شود توی خانه. حالا بعضی‌ها با زبان درگیری و اصطکاک، بعضی‌ها هم با زبان زنانه ولی بالاخره کاری که می‌شود نهایتاً آن است. اتفاقاً در خانواده‌های اسلامی زن کرامت و شأنش بالاست. من واقعاً کم‌تر خانواده‌ی مسلمانی را دیدم که تویش زن تحقیر بشود، نقشش دیده نشود و روابط استبدادی بر او حاکم باشد. اصلاً این روایت از پیامبر اکرم و امیر‌المؤمنین، روایت از اهل بیت است که می‌فرماید مرد مؤمن مردی است که طبق خواسته‌ی خانواده‌اش زندگی بکند. مرد منافق مردی است که خانواده‌اش را مجبور بکند که طبق خواسته‌ی او زندگی بکند. اصلاً این عین روایت و فرهنگ ماست. حالا اگر اسم این را زن‌سالاری می‌گذارید بله این زن‌سالاری است در حالی که ما توی فرهنگ اسلام نه زن‌سالاری داریم نه مردسالاری. در فرهنگ اسلام ما حق‌سالاری داریم. یک جاهایی حق مرد است، یک جاهایی حق زن است باید وظایف‌شان را در برابر همدیگر درست انجام بدهند. نه زن‌سالاری درست است نه مردسالاری. خداسالاری، حق‌سالاری، عدل‌سالاری درست است. ولی توی این فرهنگ شما ببینید مرد کم کم فرادست می‌شود زن به نام آزادی از خانواده خارج شد بردن او را پشت ویترین‌ها به جای انسانیت جنسیت فروشی کرد. نتیجه‌ای که از بخش عرائضم می‌گیرم حالا می‌خواهم سوالات را طرح بکنم این است که خلاصه تجربه‌ی جنسی در فرهنگ اسلام تابو نیست. ضد معنویت و ضد رشد به طور مطلق نیست. منتها تجربه‌ی جنسی تقسیم می‌شود به دو دسته‌ی انسانی و حیوانی. مشروع و نامشروع. رابطه‌ی مشروع و نامشروع وقتی از آن صحبت می‌کنیم یعنی رابطه‌ی جنسی می‌تواند یک رابطه‌ی انسانی را باز تولید بکند یعنی این رابطه‌ی جنسی می‌تواند یک رابطه‌ی انسانی باشد می‌تواند یک رابطه‌ی غیر انسانی باشد. می‌تواند اخلاقی باشد، عادلانه باشد، می‌تواند غیراخلاقی باشد. می‌تواند با لحاظ کرامت زن و مرد باشد، می‌تواند با نفی کرامت زن یا مرد یا هر دویشان باشد. می‌تواند یک رابطه‌ی انسانی را باز تولید کند یا یک رابطه‌ی ضد انسانی را. می‌تواند از حقوق متقابل، از اخلاق، از عاطفه‌ی قلبی و محبت حقیقی در این رابطه‌ها خبری باشد یا نباشد. به تعبیر قرآن می‌فرماید که سکونت و آرامش روحی، مودت. اصلاً اسلام می‌فرماید زن و مرد به هم نیاز دارند و ما مرد را محتاج زن و زن را محتاج مرد آفریدیم. به هم احتیاج دارند. برای مودت و آرامش حتی این نوع تجربه‌ی جنسی، رابطه‌ی نامشروع را عرض می‌کنم بر خلاف رابطه‌ی مشروع و انسانی کامل‌ کننده نیست. آرامش‌بخش و زندگی‌بخش نیست. حتی شادی‌آفرین هم برای دو طرف نیست. یک تأثیر آنی جسمانی ذائل‌ شونده است. بی‌رحمانه است. تهی از انسانیت است و می‌شود گفت این نوع روابط که در دنیا متأسفانه به اسم آزادی زن، آزادی مرد، روابط آزاد توجیه شده این‌ها سیستماتیک‌ترین شکل نهادینه‌ی شده‌ی تنزل هویت زن به جنسیتش است. در این فرهنگ زن کالاست، جزو جمادات است، به اسم عدالت جنسیتی به اسم آزادی زن این‌ها تنزل مقام زن است. یک نکاتی هم راجع به جنبه‌ی فمنیسمی من یادداشت کرده بودم. یک سوالاتی است که به بعضی از این‌ها متفکران بزرگ مسلمان فکر کردند راجع به آن بحث کرد. شما خودتان به بعضی از این‌ها حتماً اندیشیدید. جواب دادید. بحث کردید. توی این سمینار احتمالاً مطرح شده. در مقالات و کتاب‌ها هست. یعنی سوالات ابداعی و اختراعی بنده نیست. سوالاتی است که هر کس وارد این مسئله می‌شود و می‌خواهد به مسئله‌ی حجاب فکر کند به این سوالات حتماً باید بیندیشد. یک: آیا برهنگی زن، آسیب‌پذیری زن را از لحاظ امنیت اجتماعی بیشتر می‌کند یا کم‌تر؟ یعنی زنان وقتی که پوشیده هستند امنیت اجتماعی‌شان بیشتر است یا وقتی برهنه هستند؟ برهنگی زن که یک نوع می‌تواند دعوت جنسی مردان باشد به طور طبیعی. ممکن است یک زن حتی پوشیده هم نباشد ولی هدفش عرضه‌ی به مرد و یا دعوت‌ مردها به خودش نباشد ولی این مسئله به نیت آدم کاری ندارد. چون آن مردهایی که در خیابان هستند به نیت تو کاری ندارند. جداست. آن یک مکانیزم غریزی، روحی، روانی، رفتاری در آن عمل می‌کند و یک چیزی توی تو.

آیا برهنگی زن یک نوع دعوت جنسی مردان به طور طبیعی هست یا نیست؟ اگر حتی زن یک چنین منظوری نداشته باشد؟ ولی کارکرد طبیعی برهنگی آیا نوعی فراخوان، یک نوع علامت مثبت دادن، یک نوع سیگنال دادن به مردها تلقی می‌شود یا نمی‌شود ولو این‌که زن چنین نیتی نداشته باشد. این یک سوال. البته در مورد مرد هم یک نوع مطالبه و دعوت هست منتها چون عرض کردم نقش جنسی زن و نقش جنسی مرد با هم متفاوت است بلکه متضاد هست کارکرد برهنگی در مرد و زن از جهاتی شبیه است ولی از جهاتی متضاد با هم هستند. البته عده‌ای ممکن است که جواب بدهند که آقا الان ما توی جامعه‌ی ما با این‌که حجاب و چادری نداریم من یک خانم چادری هستم توی خیابان راه می‌روم باز هم می‌آیند متلک می‌گویند. ماشین می‌آید می‌ایسته، توهین می‌کند نمی‌دانم این کارها هست. در حالی که در جوامعی که حجاب نیست دیگر در خیابان‌ها خیلی علناً مزاحمت جنسی در سطح وسیع در خیابان برای خانم‌ها نیست. غرب یا مثلاً تو اغلب کشورهای دنیا چون حجاب نیست دیگر، یعنی به عنوان حق زن دیده نمی‌شود. آقا نگاه به زن‌ها در خیابان‌ها، متلک به زن‌ها در خیابان‌ها کم‌تر است. آقا چرا؟ این چرا مهم است. آیا برای این‌که آن‌ها بی‌نظری و احترام به کرامت زن و این‌ حرف‌هاست. برای این‌که آن‌ها تقوایشان بیشتر است از مسلمان‌ها؟ یا برای این‌که شهوت ندارند، شهوت‌شان کم‌تر است. این جوری است؟ یا یک چیز دیگر است مسئله. مسئله این است که وقتی که در تمام زندگی حتی قبل از بلوغ جنسی ارضای جنسی مدام دارد صورت می‌گیرد. توی خانه، حتی مثلاً توی مدرسه‌ی ابتدایی الان در بعضی کشورها می‌گویند در مدارس ابتدایی به دختر و پسر آموزش‌های جنسی می‌دهند که شما که مثلاً با هم رابطه دارید مواظب باشید که این جوری باشید که مثلاً ایدز نگیرید. خب توی جامعه‌ای که رابطه‌ی جنسی مثل نوشابه خوردن و آب خوردن و غذا خوردن این جوری است دیگر. صبح تا شب در حال ارضا است بدون حریم اخلاقی و بدون حریم حقوقی. طبیعی است که تراکم غریزه و نیاز جنسی کم‌تر است. اصلاً تراکمی وجود ندارد. مدام در حال تخلیه‌ی فشار جنسی هستند. راه حل اسلام چه هست برای این قضیه؟ همان که تو صحبت‌هایم گفت. اسلام از یک طرف مسئله‌ی حجاب را می‌آورد که فضای اجتماعی، عرصه‌ی عمومی فضای جنسی نشود. عرض کردم یک منبع قوی و نیرومندی برای ضربان غریزه و انگیزه‌ی جنسی وجود دارد، آن را چه می‌کند؟ آن را اسلام سرکوب نمی‌کند. راه خروج را اسلام باز گذاشته با ازدواج آسان. با روابط یعنی اگر ما به احکام اسلام عمل بکنیم اصلاً چیزی به نام عقده‌ی جنسی، فشار جنسی روی کسی نمی‌آید. بله اگر شما از یک طرف روابط آزاد جنسی را ممنوع بکنی، دقت می‌کنید؟ روابط آزاد و غیر اخلاقی جنسی را محدود کنی، از آن طرف رابطه‌ی مشروع را هم مشکلات اجتماعی، مشکلات آداب و رسوم خانواده‌ها نمی‌دانم همین مصیبت‌هایی که خودمان برای خودمان درست کردیم که عرض کردم ازدواج به اندازه‌ی مرگ عذاب‌آور شده. این‌ها ربطی به اسلام ندارد. این‌ها چیزهایی است که توی سنت‌های ما، توی خانواده‌های ما وجود دارد متأسفانه انحراف بزرگ ماست. اگر عقده‌ی جنسی، اگر انحراف جنسی در جامعه‌ی اسلامی، در جامعه‌ی ما به وجود بیاید و اگر هست و من نمی‌گویم نیست، توی جامعه‌ی ما هم انحراف جنسی هست، عقده‌ی جنسی هست ولی این مسئولش اسلام نیست چون اسلام این راه نبسته. اسلام این راه را کاملاً باز گذاشته ما خودمان این راه را بستیم. ما خودمان آن‌قدر موانع گذاشتیم بر سر راه ازدواج، موانع مختلف که خب طبیعی است. آن وقت آن راه بستیم این راه را هم بستی. خب معلوم است که چه اتفاقی می‌افتد. چون تو داری در واقع سرکوب می‌کنی غریزه‌ی جنسی را. همان چیزی که اسلام نخواسته. اسلام رابطه‌ی جنسی را، رابطه‌ی جنسی مشروع را آن‌قدر آسان کرده من از فرهنگ‌ها سکس و روابط جنسی آسانی رابطه‌ی مشروع جنسی از آن‌ها هم کم‌تر نیست آسانیش. یعنی از آن‌ها سخت‌تر نیست. منتها این فرهنگ در ما جا نیفتاده. ازدواج دائم آن‌قدر راحت و آسان و در مواردی که ازدواج دائم امکان نداشته باشد ازدواج موقت را با رعایت اخلاق و حقوق چون متأسفانه در جامعه‌ی ما تا بحث ازدواج موقت یا تعدد زوجات مطرح می‌شود سریع ابزاری مى‌شود برای سوءاستفاده‌ی به خصوص مردهایی که خانواده هم دارند و عملاً ازدواج موقت و تعدد زوجات که راه حلی است برای این‌که بن‌بست‌هایی به وجود نیاید در جامعه، برای این‌که این دیگ بخار منفجر نشود و انواع مشکلات حل شود، مشکلات مختلفی حل شود متأسفانه در جامعه‌ای مثل ما ازدواج موقت یا تعدد زوجات یک چیزی شده مزاحم خانواده یعنی برای متلاشی کردن خانواده شده. یعنی مردی که خانواده دارد، زن دارد، زندگی دارد، همه چیزش مرتب است آن می‌رود سراغ این مسائل در حالی که این‌ها درواقع‌ به یک عبارت پله‌های اضطراری است برای کسانی که به هر دلیلی امکان ازدواج دائم وجود ندارد، مسئله‌ی ازدواج موقت و یا تعدد زوجات برای شرایط خاصی گذاشته شده نه این‌که از این‌ها علیه خانواده‌ای که داری همین الان استفاده بکنی. ظلم بکنی هم به آن خانواده. این نیست. خب اسلام این راه را کاملاً باز گذاشته مشروع، معقول، اخلاقی. متأسفانه در جامعه‌ی ما سن ازدواج چرا رفته بالا؟ من قبول دارم یک بخشی از آن مسائل اقتصادی است. من قبول دارم این را. اما من عقیده دارم بخش عمده‌ای از این مسئله موانع فرهنگی است. یعنی ما واقعاً ما مشکل شعور داریم تو این مسئله. ما نمی‌فهمیم چه راه‌حل‌هایی وجود دارد برای این قضیه و خودمان برای خودمان مشکل درست می‌کنیم. سوال دوم که ارتباط دارد با سوال اول:

آیا میزان تجاوز و خشونت جنسی و حرص جنسی و بیماری‌های جنسی در جامعه‌ی برهنه بیشتر است یا در جامعه‌‌ای که در حد متعادل اخلاقی و پوشیده است نه افراطی؟ یعنی اسلام اگر با برهنگی مبارزه می‌کند راه تأمین مشروع نیاز جنسی را در قالب مشروع بسیار راحت ایجاد کرده که شاید خانواده‌ها متلاشی نشوند. ظلم به زنان و مردان نشود، به خصوص زنان. بعضی‌ها می‌گویند آقا آزاد باشد قانون نباشد، آزادی کامل روابط جنسی اگر باشد یک مدتی این حرص هست بعدش کم می‌شود. واقعاً این جوری است؟ خب بروید آمار بگیرید. بروید آمار بگیریم، بررسی علمی بکنیم، ببینیم جوامعی که روابط جنسی غیر اخلاقی در آن هست آیا خشونت جنسی، تجاوز جنسی بیشتر است یا کم‌تر شده. انحرافات جنسی بیشتر شده یا کم‌تر، عقده‌ها بیشتر شده یا کم‌تر. غریزه‌ی جنسی یک چیزی نیست که شما بگویی حالا چیز بشود بعد دیگر خودش فروکش می‌کند و آرام می‌شود. این یک نیروی قوی است تا دم مرگ هست توی آدم‌ها مخصوصاً توی آقایان که بازنشستگی جنسی مثل این‌که ندارند. سوال سوم:

احترام زن برهنه بیشتر است یا احترام زن پوشیده. یعنی واقعاً زنان برهنه محترم‌ترند یا زنان پوشیده. احترام اسلامی و مذهبی را نمی‌گویم، احترام انسانی. یعنی مردها در سراسر دنیا به زن برهنه بیشتر احترام می‌گذارند یا به زن پوشیده؟ احترام درونی، احترام قلبی. زن برهنه محترم‌تر است یا زن پوشیده. زن برهنه موضوع احترام مردهاست یا موضوع شهوت و میل به استمثار جنسی و مصرف شدن؟ یعنی میل مردها برای تصاحب زنان مختلف، این یک میلی است در مردهایی که تربیت نکند خودش را با تقوی این میل به طور طبیعی در مردها هست. برای تصاحب زنان مختلف و تجربه‌های جنسی متعدد با قطع نظر از اخلاق و حقوق و همه چیز آیا برهنگی زنان این میل را در مردها بیشتر می‌کند یا کم‌تر. یک اشاره‌ای به یکی از آن آیاتی که در باب حجاب می‌فرماید که زنان مؤمن خودشان را بپوشانند تا شناخته بشوند، تا جسارت و توهین و تعرض به آن‌ها کم‌تر بشود. چهار:

آیا انحرافات جنسی، حالا آن که عرض کردم اولی خشونت جنسی بود، خشونت جنسی علیه زنان یعنی توی جامعه‌ای که زن برهنه است بیشتر خشونت جنسی است علیه زن و تجاوز علیه زن تا توی جامعه‌ای که زن پوشیده است. با این‌که ظاهرش این است که جامعه‌ای که روابط جنسی آزادتر است و زنان رایگان جلوی آقایان برهنه هستند همیشه خب آن‌جا نباید دیگر تجاوز جنسی بیشتر باشد چون آن‌جا روابط جنسی راحت‌تر است. چرا تجاوز جنسی؟ با وجود این شما می‌بینید در آن جامعه تجاوز جنسی و خشونت جنسی بیشتر است نه کم‌تر. آمارهای عجیب و غریب و حتی خشونت‌های غیر جنسی. من یکی از خانم‌های ایرانی که ایشان در سوئد 20، 30 سال است که در آن‌جا زندگی می‌کند، پزشک است خانوده‌اش دیگر آن‌جا هستند ایشان می‌گفت من یک زمانی از این مشاوره‌های تلفنی هستند به خانواده‌ها مشورت تلفنی می‌دهند، ایشان می‌گفت من حدود 10، 15 سال مشاوره تلفنی زنان کتک‌خورده بودم. چون یک معضل بزرگ در جوامع‌ این‌ها، جوامع غیر اسلامی اصلاً این است. تو جامعه‌ی اسلامی هم اگر هست ربطی به اسلام ندارد. خشونت علیه زن. چه به دلائل جنسی چه به دلائل غیر جنسی. می‌گفت طرف مست می‌کند می‌آید خانه می‌زند چنان مثل این‌که مثلاً توی جبهه‌ی جنگ است این جوری زنش را می‌زند. ایشان می‌گفت من خاطراتی دارم. به او گفتم این را کتاب بکن و بنویس چون آن‌قدر تبلیغ این‌ها کردن، حرمت زن، کرامت زن، چون برهنگی مساوی با همه‌ی این‌ها شده بنویس که چقدر زن‌هایشان را کتک می‌زنند این‌ها. چقدر دختران‌شان و مادران‌شان را کتک می‌زنند. می‌گوید بسیاری از این‌ها تازه شکایت نمی‌کنند ولی آن‌هایی که شکایت می‌کنند بسیاری‌شان هفته‌ای یکی، دو بار حداقل کتک می‌خورند از شوهران‌شان، مردان‌شان که طرف مست می‌کند می‌آید خانه و می‌زند. با فرهنگ اسلام که پیغمبر اکرم می‌گوید که زن ریحانه است، زن امانت خداوند است، پیغمبر خدا فرمود هر کس سیلی به صورت همسرش بزند هفتاد سیلی آتشین از همین الان من برایش تضمین می‌کنم که بخورد. می‌فرماید از امت من نیست کسی که خشونت علیه همسرش، دخترش، مادرش. شما این فرهنگ را ببینید با آن. آن خشونت جنسی است اینی که عرض می‌کنم سوال چهارم بیماری‌های جنسی است، انحرافات جنسی است.

آیا در جامعه‌ی برهنه انحرافات جنسی و بیماری‌های جنسی بیشتر است یا در جامعه‌ی پوشیده و اخلاقی؟ دوباره تکرار می‌کنم وقتی من می‌گویم جامعه‌ی پوشیده یعنی پوشیده‌ی متعادلی که غریزه‌ی جنسی از طریق راه‌های مشروع اسلامی تأمین بشود. نه وضعیتی که گاهی ما توی جامعه‌ی خودمان داریم که راه مشروعش را خودمان می‌بندیم راه غیر مشروعش را هم طبق موزاین اخلاقی و قانونی. آیا انسان از شهوت سیر می‌شود؟ برهنگی شهوت را تعدیل می‌کند؟ یا این‌که برهنگی مدام انسان را، مرد و زن را یا در حالت افراط یا در حالت تفریط توی شهوت نگه می‌دارد. یا افراطی یا تفریطی. تعادل نیست. نشاط نیست. چون عرض کردم ما مثلاً توی روایات داریم که از امام معصوم نقل می‌شود که آقا می‌فرماید الذ الاعمال. می‌فرماید لذت‌بخش‌ترین اعمال آمیزش جنسی است. این‌ها در تعابیر، در روایات ائمه‌ی ماست این حرف‌ها. یعنی این تعابیر را به کار بردن. می‌خواهم بگویم ما با این قضیه‌ی نگاه تابویی و تحریمی نداریم. فقط باید یک جوری باشد که حرمت و اخلاق و حقوق رعایت بشود. سوال پنجم:

آیا نظام خانواده، این‌ها را خواهش می‌کنم یادداشت کنید رویش فکر کنید و تحقیق کنید. آیا نظام خانواده و علاقه‌ی زن و شوهر به هم، وفاداری زن و شوهر به هم و آرامش فرزندان‌شان، آیا این در جامعه‌ی برهنه محکم‌تر است یا در جامعه‌ای که حجاب در آن رعایت می‌شود. جامعه‌ی برهنه که تماس جنسی خارج از خانواده خیلی راحت و زیاد است آیا در این جامعه خانواده محکم می‌ماند. یعنی خانواده‌ای که مرد بیرون از خانواده ارضای جنسی می‌شود، خانمش هم همین‌طور. ارتباطات و تماس‌های جنسی خارج از خانواده راحت است، ارزان است، عرفی است، عادی است. آیا توی این جامعه خانواده محکم‌تر است یا توی جامعه‌ای که روابط جنسی محصور به داخل خانواده باشد. در کدامش خانواده محکم‌تر است و علاقه و وفاداری زن و شوهر به همدیگر بیشتر است؟ خب بروید آمار فروپاشی خانواده‌ها را ببینید در جوامع برهنه و در جوامعی که یک کمی از اخلاق حمایت می‌کنند. آیا خیانت به همسر، سردی روابط زن و شوهر در جامعه‌ی برهنه بیشتر است یا در جامعه‌ای که این جوری نیست؟ تعهد به خانواده در کدام بیشتر است؟ شش:

به طور کلی آیا جامعه‌ی برهنه اخلاقی‌تر و انسانی‌تر است یا جامعه‌ای که حجاب در آن رعایت می‌شود؟ یعنی سوءاستفاده جنسی از کودکان، روابط جنسی با حیوانات، هم‌جنس‌گرایی، انواع این کثافت‌کاری‌ها با برهنگی بیشتر می‌شود یا کم‌تر می‌شود؟ هفت:

آیا در جامعه‌ی شهوت‌مدار محبت و عاطفه بیشتر است یا در جامعه‌ی اخلاقی که شهوت در حد تعادل در آن ارضا می‌شود، سرکوب نمی‌شود ولی افراطی هم ارضا نمی‌شود. آزادی کامل هم نیست. یک حدودی دارد. روابط عاطفی و محبت توی کدام جامعه بیشتر می‌شود. توی کدام خانواده بیشتر می‌شود؟ هشت:

آیا آرامش روانی در عرصه‌ی مربوط به روابط زن و مرد را عرض می‌کنم نه همه‌ی موارد، در جامعه‌ی برهنه بیشتر است یا در جامعه‌ی اخلاقی؟ من این‌جا توجه می‌دهم برای این‌که مغالطه نشود. ببینید الان توی جامعه‌ای، مثلاً تو جامعه‌های اسلامی مثل همین جامعه‌ی خود ما یک سری استرس‌هایی هست که همه با آن گرفتارند. این‌ها ربطی به مسئله‌ی احکام جنسی اسلام، اخلاق جنسی یا احکام حجاب ندارد. دلایل دیگری دارد. مثلاً می‌روی اداری مشکلت حلی می‌شود می‌بینی بروکراسی مشکلت را حل نمی‌کند. می‌خواهی سوار ماشین بشوی بروی فلان‌جا توی ترافیک گیر می‌کنی. فلان‌جا فلان اتفاق می‌افتد. شهرداری نمی‌دانم چه کار می‌کند. بعضی از استرس‌ها و مشکل‌ها این‌ها ربطی ندارد به مسئله‌ی احکام اسلام و احکام حجاب. این‌ها مسئله‌ی بروکراسی و مدیریت و وضعیت اجتماعی است. کلاً استرس توی کدام جامعه کم‌تر است و در کدام جامعه بیشتر است؟ استرس تا آن‌جایی که به مسئله‌ی احکام جنسی و اخلاق جنسی مربوط است نه مسائل دیگر. مثلاً بعضی از استرس‌ها در جامعه‌ی ما هست که منشأ آن بی‌نظمی است. بی‌دقتی است، مدیریت غلط است. بی‌شعوری و عدم تعادل در رفتار خودمان ماست. رعایت نکردن اخلاق و حقوق خودمان است. مقصرش خودمان هستیم. اسلام نیست. منتها ما چون جامعه‌ی مسلمان هستیم می‌گویند ببینید توی جامعه‌ی اسلامی چقدر استرس هست. دقت می‌کنید. یک بخشی از استرس‌ها و نگرانی‌هایی هم هست منشأ آن تعهد آدم‌هاست. آقا توی جامعه‌ی به عنوان مثال جوامع غربی اصلاً پدر و مادر، زن و شوهر، من خودم دیدم که توی رستوران آمدند زن و شوهر نشستند سر میز شام خوردند بعد زن و شوهر جدا جدا حساب کردن پول غذایشان را. هر کدام کیف پول‌شان را درآوردند پول غذای خودشان را دادند. خب تعهد وقتی کم است، رابطه‌ی عاطفی، علاقه این‌قدر کم است اصلاً این کار را در جامعه‌ی ما شما تصورش را می‌کنید در خانواده‌های ما؟ تصورش را می‌توانید بکنید؟ اگر هم پیش بیاید توی بعضی از خانواده‌ها این همان خانواده‌هایی هستند که دارد فرهنگ غربی در آن‌ها حاکم می‌شود. ربطی به اسلام ندارد. خب توی جامعه‌ای که زن و شوهر این جوری هستند با هم و فرزندش، بچه به دنیا نمی‌آورند به خاطر این‌که می‌گویند حوصله‌ی بچه من ندارم، یعنی ضریب رشد خانواده تقریباً صفر و منفی شده. الان دولت حاضر شده سوبسیت بده به بعضی از کشورهای اروپایی برای بچه. از این طرف ما باید سوبسیت بدهیم بچه درست نکنند، از آن طرف سوبسیت باید بدهند که بچه درست بکنید. دولت پول بعضی کشورها حاضر شده بدهد. چون جمعیت‌شان پیر شدند می‌گویند تا 20، 30 سال دیگر ما تمام می‌شویم همه‌مان. جمعیت‌مان تمام می‌شود، ته می‌کشد. می‌گویند پول می‌دهیم که شما فقط حاضر شوند یک زن و مرد حاضر بشوند با همدیگر ازدواج بکنند بچه به دنیا بیاورند فقط دو سال تحمل بکنند همدیگر را. طلاق نگیرند. سه سال فقط همدیگر را تحمل بکنید یک بچه‌ را به سه سالگی برسانید بعد دولت بچه را از شما تحویل می‌گیرد جایزه هم به شما می‌دهد. ببینید وضعیت چه می‌شود. خب توی خانواده‌ها کسی نگران بچه‌اش نیست. خیلی از بچه‌هایشان به سن 14، 15 سالگی می‌رسند از خانه‌هایشان می‌روند بیرون دیگر. مستقل می‌شوند. یعنی بیرون‌شان می‌کنند اصلاً تقریباً. ما توی خانواده‌مان پدربزرگ هنوز نگران جهیزیه نوه و نویره‌اش هم هست. مگر نیست این‌ها.یعنی مادرِ مادرِ مادرِ بچه که هنوز صدا نمی‌شنود با همان حالتش می‌پرسد نسل چهارمم چه شد مثلاً؟ امروز آمد مهمانی یا نیامد؟ مریض شد؟ چه شد حالش خوب شد یا نشد؟ خب این روابط در ما هست طبیعی هست این تعهد استرس ایجاد می‌کند شما خودت را مسئول او می‌دانی، او خودش را مسئول تو می‌داند. نگران هستی. نگران اجاره‌ی خانه‌ی عروسش و دامادش است. آن‌جا یک همچین نگرانی‌هایی نیست و طبیعی است که همچین استرس‌هایی نیست. این‌ها را من نمی‌گویم. استرس‌هایی که محصول نوع روابط و رابطه‌های خانواده و جنسی است. این کجا بیشتر است و کجا هم کم‌تر است. سوال نهم:

آیا حضور زن برهنه در عرصه‌ی اجتماعی یعنی توی عرصه‌ی علم، سیاست، جامعه، اقتصاد، حضور زن برهنه در عرصه‌های اجتماعی راحت‌تر است برای خودش یا حضور زنی که برهنه نیست و پوشیده است یک حریم اخلاقی و حجاب برای خودش تعریف کرده. کدام توی جامعه راحت‌تر حاضر می‌شود؟ چون یکی از اشکالاتی که به حجاب خیلی می‌کردند و می‌کنند می‌گویند آقا حجاب دست و پا گیر است با حجاب که نمی‌شود فعالیت اجتماعی کرد. واقعاً این جوری است؟ حجاب مانع فعالیت علمی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی زن است یا اتفاقاً حجاب کمک می‌کند که زن توی همه‌ی عرصه‌ها بیاید با حفظ حریم و حرمت خودش. اتفاقاً عکسش است. یعنی شما بروید همه جای دنیا ببینید هر جایی که زن توی یک محفلی اختلاط دارد با مردی که همسرش نیست، زنان و مردان با هم روابط نزدیک دارند، توی هم می‌لولند به خاطر یک کار اجتماعی، اداری. تو یک اتاق هستند، میزشان روبروی هم است. هِی با هم رفت و آمد دارند توی آن‌جا ببینید که زن هر چقدر که این ارتباط‌ها برایش بیشتر باشد و هر چقدر که به خصوص حجابش توی این قضایا کم‌تر باشد خودش بیشتر در فشار است. حضورش و فعالیتش مشکل‌تر می‌شود برایش. سوال بعدی:

آیا حضور سیاسی، علمی، اجتماعی زن در جامعه با حجاب راحت‌تر است یا برهنه؟ یعنی حجاب مانع فعالیت‌های اجتماعی ائمن از علمی، سیاسی، اقتصادی است یا کمک می‌کند به او. حجاب آزادی زن را در واقع بیشتر می‌کند یا کم‌تر. البته مدل‌های حجاب می‌تواند راحت و راحت و راحت‌تر باشد به شرطی که حجاب اسلامی کاملاً رعایت بشود. ده:

آیا جامعه‌ای که غرق در سکس و شهوت است در کارهای دیگرش آن خانواده و افراد، یعنی وقتی شما توی یک محیطی هستی که مدام جاذبه‌ی جنسی و روابط و تحریکات جنسی وجود دارد آن‌جا حواسش جمع‌تر است به کار یا حواسش پرت‌تر است. یعنی واقعاً چقدر از حواس و توجه آدم‌ها مرد و زن، توی جامعه‌ای که مرد و زن برهنه ظاهر می‌شوند چقدرش صرف کارهای مفید می‌شود، چقدرش صرف این جور مسائل می‌شود. چون وقتی زن برهنه آمد توجه بیشتر می‌خواهد بعد می‌بیند آن خانم دیگر لباس قشنگ‌تری پوشیده یا بهتر آرایش کرده این باز باید فردا بیاید یک جوری باشد که از آن عقب نماند. اگر ملاک مسابقه شد این چیزها این در مورد خانم‌ها در مورد آقایان هم همین‌طور است. دیگر آقایان که مرد توی این قضایا به شدت آسیب‌پذیر است. مرد به شدت آسیب‌پذیر است در این قضایا. البته این‌جا گفتم سه تا راه حل است. یک: سرکوب شهوت. دو: ارضای شهوت به طور بی‌حساب و تحریک دائم. اسلام با هر دویش مخالف است و طرفدار ارضای متعادل شهوت است. بعدی:

آیا روابط حالا معذرت می‌خواهم که این‌ها را طرح می‌کنم. بالاخره این‌ها بحث‌هایی هست که در این حوزه‌های تئوریک مطرح است در دنیا. یعنی اشکال به حجاب به همین صراحت می‌گیرند من هم مجبورم این‌ها را به این صراحت طرح کنم. غیر از رابطه‌ی عاطفی که عرض کردیم رابطه‌ی جنسی زن و شوهر که بالاخره رابطه‌ی جنسی زن و شوهر یکی از علت‌های اصلی برپا ماندن خانواده است. همه‌اش این نیست ولی یکیش این است دیگر که خیلی هم مهم است. اصلاً خیلی‌ها ازدواج می‌کنند در درجه‌ی اول به خاطر همین مسئله. هیچ عیبی هم ندارد. سوال‌ بعدی:

غیر از رابطه‌ی عاطفی که به آن اشاره کردیم رابطه‌ی جنسی زن و شوهر در جامعه‌ی برهنه گرم‌تر است و صمیمی‌تر است یا در جامعه‌ای که حجاب در آن رعایت می‌شود؟ یعنی در جامعه‌ای که مرد بیرون از خانواده از غیر همسرش ارضا می‌شود و زن هم همین‌طور آیا صدمه‌ای نمی‌زند به رابطه‌ی جنسی زن و شوهر که خودش یکی از علت‌های اصلی خانواده و تشکیل خانواده و گرم ماندن فضای خانواده است؟ چون میل جنسی زن و شوهر یکی از چسب‌های خانواده است البته عرض کردم آرایش، عطر، همه‌ی جاذبه‌های زنانه و همین‌طور آرایش مرد برای همسرش باید رعایت بشود. در روایت می‌گوید که امام معصوم به مرد می‌گوید یکی از مسلمانان را می‌بیند می‌گوید که تو با همین لباست و با همین وضعیت در خانه پیش همسرت نباید باشی. تو لباس کارت با لباس خانه‌ات باید فرق بکند. امام به او می‌فرماید. امام به او فرمودند که به خودت برس یک کم. به مرد این را گفتند. فرمودند به خودت برس، معطر باش، خوش‌بو باش، درست برخورد بکن، اگر می‌خواهی زنت به تو خیانت نکند باید این‌ها را رعایت بکنی. چون زنت همان‌قدر که تو دلت می‌خواهد که همسرت، خانمت به خودش برسد برای تو و این حق توست و وظیفه‌ی اوست او هم همچین نیازی دارد. عکسش هم هست. یک خانمی آمد پیش پیامبر شکایت کرد. آخر پیامبر هم نه فقط رهبر حکومت، نه فقط رهبر دینی، در مسائل مختلف همه می‌آمدند مشکلات‌شان را می‌گفتند. یک خانم مسلمانی آمد پیش پیامبر گفت که آقا من یک مشکلی دارم. پیامبر فرمودند بعد نماز بیا و بگو. آمد و گفت مشکل من خصوصی است دیگر کسی نباشد. گفتند باشد. من شوهرم به من کم‌توجهی می‌کند و رابطه‌ی زناشویی با من ندارد درست. پیامبر فرمودند که تو به خودت می‌رسی در خانه؟ گفت خیلی نه. فرمودند باید به خودت برسی. برو به خودت عطر بزن. ببینید پیغمبر اکرم به خانم چه توصیه‌ای می‌کند. می‌رود این خانم یک چند روز دیگری می‌گذرد در نماز جماعت یا پیامبر صدایش می‌زند یا خودش می‌آید پیش پیامبر. پیامبر فرمودند که به خودت عطر زدی بهتر شد؟ روابط‌تان خوب شد یا نه؟ می‌گوید که خیلی تعریفی ندارد مثلاً هنوز خوب نشده. پیامبر فرمود که بیشتر به خودت عطر بزن. بیشتر به خودت برس. خب این اسلام است. اسلام می‌گوید مرد و زن مسئله‌ی نیازها و رابطه‌ی مرد و زن داخل خانواده بسیار مهم است و هیچ حیا هم پیغمبر نمی‌کند و توی خصوصی‌ترین مسئله هم وارد می‌شود و صریح حرف می‌زند. درست شد؟ برای این‌که می‌داند اگر در داخل خانواده این نیاز تأمین نشود بیرون از خانواده می‌رود تأمین می‌شود و اصلاً بعضی از زن‌ها، نمی‌گویم همه‌ی زن‌هایی که حجاب را رعایت نمی‌کنند من همه‌شان را نمی‌گویم بعضی از زن‌هایی که حجاب را درست رعایت نمی‌کنند بعضی‌هایشان به علت همین است که نیازشان داخل خانواده ممکن است تأمین نمی‌شود. می‌آیند بیرون یک جوری تأمینش می‌کنند. سوال بعدی که خیلی مهم است.

می‌پرسند حجاب امر شخصی است، مسئله‌ی خصوصی است، چرا قانونش می‌کنید؟ چرا اجباری می‌کنید؟ سوال. آیا واقعاً حجاب مسئله‌ی خصوصی است یا مربوط به عرصه‌ی عمومی است؟ کدام؟ یعنی خیابان و پارک و دانشگاه و تاکسی و این‌ها خانه‌ی ماست. اگر بگوید، چون بعضی‌ها می‌گویند این‌ها نوع لباس پوشیدن مطلب خصوصی است چرا برایش قانون می‌دهند. آن چه که در عرصه‌ی عمومی است دولت‌ها دخالت بکنند. خب لباس، پوشش در خیابان واقعاً یک امر عمومی است یا خصوصی؟ اصلاً در دنیا عرفاً لباس در خیابان، بقیه‌ی دنیا امر خصوصی تلقی می‌شود یعنی شما الان جاهای مختلف دنیا بروید هر لباسی دل‌تان بخواهد می‌توانید بپوشید؟ نمی‌توانید. بله بعضی‌ جاها هست که قانون دولت خودش اجازه می‌دهد چون برایش اخلاق مهم نیست. من اجازه دادم هر لباسی می‌خواهید بپوشید. باز هم قانون گذاشته است رویش. یعنی نمی‌گوید چون امر خصوصی است ما قانون برایش نمی‌نویسیم. می‌گوید قانون می‌گذارم منتها قانون من این است که هر لباسی می‌خواهی بپوش ولی دخالت می‌کند توی این مسئله. آن هم قانون است منتها قانونی است که برهنگی را اجازه داده برای این‌که اخلاق برای‌شان مهم نیست و الا توی همان جامعه اگر یک نوع لباس خاصی با امنیت اجتماعی تضاد پیدا بکند، با اقتصاد، منافع اقتصادی تضاد پیدا بکند. با بهداشت عمومی تضاد پیدا بکند قانون می‌نویسند مانع آن می‌شوند. همان طور که مانع حجاب مگر نشدند؟ مگر قانون نمی‌نویسند الان در چند کشور اروپایی که آزادی دفاع می‌کنند. مگر قانون نگذاشتند برای حجاب. چطور شما برای منع حجاب قانون می‌توانید بگذارید. این دخالت در عرصه‌ی خصوصی نیست ولی برای حجاب، یعنی به نفع حجاب، یعنی به نفع پوشش اخلاقی در جامعه تا می‌خواهند قانون بگذارند می‌گویید دخالت در مسائل خصوصی است. اگر مسائل خصوصی است شما چرا قانون می‌گذارید برایش. لذا شما الان تو بسیاری از این کشورها با لباس زیر اگر بروی تو خیابان از تو شکایت می‌کنند پلیس توقیف‌تان می‌کند دادگاهی هم می‌شوید. لباس مسئله‌ی خصوصی نیست. آن‌جا هم عرصه‌ی قانون و پلیس می‌دانند منتها نوع جهت‌گیری قانون‌شان و فلسفه‌ی اخلاق‌شان فرق می‌کند ولی دیگر نمی‌گویند لباس پوشیدن توی خیابان مسئله‌ی خصوصی است و به همین دلیل حجاب را ممنوع می‌کنند. به محرومیت اجتماعی محکوم می‌کنند زنان محجبه را. چطور برهنه کردن زن با الزام قانون و پلیس عیبی ندارد یعنی قانون ضد حجاب با حقوق بشر می‌سازد ولی الزام به برهنه نیامدن در خیابان منافات پیدا می‌کند با حقوق بشر و آزادی. سوال بعدی:

ارتباط حجاب با آزادیست که آیا حجاب انتخابی و حتی حجاب قانونی آیا منافات دارد با آزادی. این‌جا باید بحث کنیم. چه مربوط به حجاب باشد چه مربوط به چیز دیگری. آیا قانون نفی آزادی است یا تنظیم آزادی است. اخلاق نفی آزادی است یا تنظیم آزادی است. یک چند تا سوال دیگر هم هست من این‌ها را عرض می‌کنم عرضم را ختم می‌کنم.

آیا حجاب تحمیلی. ممکن است بگویند این حجاب چون بعضی از خانم‌ها اگر قانون هم نباشد حجاب‌شان را حفظ می‌کنند حتی اگر قانون ضد حجاب باشد، آن‌چنان که زنان ما در ایران شما می‌دانید دیگر، شما از مادربزرگ‌هایتان بپرسید چطور این‌ها بعضی از این زن‌ها تا چند سال در خانه‌ها خودشان، خودشان را حبس کردند. یعنی از خانه بیرون نیامدند به خاطر حفظ کرامت و حجاب‌شان. برای این‌که تا می‌آمدند تو کوچه و خیابان پلیس و حکومت می‌آمدند چادر را از سرشان می‌کشیدند. ایشان می‌گفت من چند سال اصلاً خیابان و کوچه و بیرون را مطلقا ندیدم. یعنی از خانه بیرون نمی‌آمدم. خودم را حبس کرده بودم توی خانه. یا اگر یک وقتی هم یک اضطراری پیش می‌آمد که مثلاً دو تا کوچه بروم آن طرف‌تر کاری بکنم 4، 5 نفر آدم سر این کوچه، سر آن کوچه نگهبانی مواظب بودند یک نفر هم یک چوبی بر می‌داشت که اگر پلیس آمد درگیر بشوند من هم چادرم را سر می‌کردم می‌دویدم که تا پلیس نیامده بروم. خب زنان ما که بسیاری‌شان اگر رضا خان هم بیاید با چماغ بالای سرشان حجاب‌شان را رها نمی‌کنند چون کرامت آن‌هاست. بالاتر از تکلیف حق خودشان می‌دانند. اما بخشی از خانم‌ها هستند طبیعی است که نه این‌قدر دلبستگی به حجاب ندارند حتی دل‌شان می‌خواهد که اگر منع قانونی نباشد حجاب هم نداشته باشند. سوال. حتی این بخش از خانم‌ها و زنان که توجه به این قضیه ممکن است نداشته باشند این حجابی که مثلاً اسمش را بگذارند حجاب تحمیلی یعنی در واقع همان حجاب قانونی می‌گویند این که ارزش اخلاقی ندارد. کاری که من به زور بکنم ارزش اخلاقی ندارد. ارزش عبادی، ارزش دینی ندارد. این ریاکاری است. جواب این است که این اعمال دو بعد دارند. یک بعد عبادی، اولاً حجاب داشتن یک عبادت نیست که نیت بخواهد. چون وظایف دو جور هستند. بعضی‌ها عبادت‌اند که بدون نیت باطل هستند مثل نماز. بعضی‌ها نیت می‌خواهی بکن، می‌خواهی نکن. بعضی‌چیزها قوانین اجتماعی و اسلامی را باید رعایت بکنی. همان‌طور که در هر جامعه‌ای که می‌روی قانون آن را باید مثل قانون راهنمایی رانندگی. باید شما نیت می‌خواهی بکن، می‌خواهی نکن. باید رعایت بکنی. این عین این است که کسی بگوید آقا درست است من پشت چراغ قرمز ایستادم ولی این ریاکاری بود چون من دلم نمی‌خواست من از ترس قانون پشت چراغ قرمز ایستاده بودم. می‌خواهی نیت بکن، می‌خواهی نیت نکن. به نیت تو کاری نداریم. بحث ارزش عبادی و معنویش نیست. این یک بحث قانون اجتماعی است که تأثیر اجتماعیش را دارد. البته این حجاب زورکی تأثیر اخلاقی فردی معنوی برای خود تو دیگر ندارد. یعنی برای تو یک فضیلت اخلاقی نیست. حجاب اختیاری یک فضیلت است. حجاب آن دختری فضیلت است که تو دانشگاه‌های فرانسه و اروپا دارد درس می‌خواند سال آخر دکتریش است به خاطر حجاب حاضر می‌شود از دانشگاه اخراجش کنند. این حجاب ارزش معنوی دارد. حجاب دختری که در همین ایران در محیط دانشگاه و مدرسه‌اش، توی کلاس تو یک جمعی قرار می‌گیرد که دوست‌هایش مسخره‌اش می‌کنند، هویش می‌کنند. تو حجاب داری. الان هم هست، همیشه بوده یک عده‌ای اصلاً به خاطر این‌که هوشان نکنند حجاب را می‌گذارند کنار برای این‌که می‌ترسد مسخره بشود و الا خودش می‌داند حجاب به نفعش است. می‌گوید مسخره‌ام می‌کنند. خب این ارزش انسانی و ارزش عبادی که ندارد حتماً ولی احکام و قوانین غیر از ارزش معنوی فردی یک ارزش و تأثیر اجتماعی دارند آن را تو می‌خواهی نیت بکن می‌خواهی نیت نکن. ارزش اجتماعیش را که دارد، تأثیر اجتماعیش را که دارد. بدون نیت هم مصالحی دارد. این سوال که آقا این‌که می‌گویید حجاب اجباری و قانونی این سوءظن به مردان و زنان است. توهین به شعور مردهاست. مگر مردها خودشان شعور ندارند که نباید به خانم‌ها نگاه بکنند. نه آقا ندارند. اگر مسئله‌ی شعور است که نیست. البته عرض کردم این به شعور مربوط است یک غریزه‌ی نیرومند و طبیعی است در مردها. یعنی ما شعورمان به این‌جا نمی‌رسد که شما می‌گویید فلان. خب این چه حرفی است. خب این را شما در مورد تمام قوانین می‌توانید بگویی. آقا این قوانین راهنمایی و رانندگی توهین به شعور من شهروند است. خودم شعور ندارم سر چهارراه باید بایستم نه آقا شعور نداری برای این‌که همین الان که چراغ قرمز است روزی 100 تا تصادف می‌کنی. واویلا که قوانین راهنمایی و رانندگی نباشد. بنابراین این مسئله توهین به شعور و این‌ها نیست. بعدی:

آقا حجاب مبارزه با زیبایی و جمال است. عرض کردم جوابش را توی بحث‌هایم که نگاه ما به این مسئله‌ی زیبایی و جمال که اتفاقاً خودآرایی لذا اسلام بله. غریزه‌ی زیبایی و جمال، غریزه‌ی خودآرایی به خصوص در زن یک غریزه‌ی کاملاً مشروع است و کاملاً درست است و لذا باید هم ارضا بشود منتها با همسر نه در عرصه‌ی عمومی با دیگران. می‌گویند عطر و آرایش زن بیرون از خانه حرام داخل خانه واجب. به همین دلیل. مرسی. این طفلک هِی سوال می‌آورد به من می‌گوید آقا بس است دیگر می‌بیند فایده‌ای ندارد. من این چند تا سوال هم سریع بخونم چون دیگر همچین جلسه‌ای پیش بیاید ما این سوال‌ها را کجا برویم بخوانیم، گوش مفت کجا گیر بیاوریم. اتفاقاً حجاب برای حفظ زیبایی و اعتدال برای مواجهه‌ی انسانی با زیبایی است. برای قربانی نشدن جمال روحانی در برابر جمال جسمانی است. برای قربانی نشدن کمال پیش پای شهوت است و لذا قرآن اولاً زینت و ظاهر را منع نکرده. خود قرآن دیدید وقتی که می‌گوید به زنان بگو که زینت‌ها و جاذبه‌های خودشان را بپوشانند می‌گوید الا ما ظهر منها. مگر یک بخشی از آن که دیگر ظاهری است و آشکار است و دیگر لازم نیست بپوشانند. دیگر آن را مردها نگاه نکنند. یا می‌فرماید که فانَهُ اَزْیَنُ لَکُنَ. این برای خانم‌ها زیباتر است. قشنگ‌تر است. یا فرض بفرمایید که یک تعبیری امام معصوم دارند برای خانمی می‌گویند که شما ولو هیچ چیز هم که نداشته باشید.

سوال نامفهوم

بله جلوی نامحرم نیست. بله این‌که روشن است. من از اول بحث هم دارم همین را می‌گویم که ما اسلام دو تا قانون است. یک: خارج از خانواده جاذبه‌های جنسی صفر. باید پوشانده بشود. باید تمام جاذبه‌های جنسی حدالامکان پوشانده شود الا ما ظهر منها. دقت کردید. آرایش، هر نوع چیزی که به زیبایی و جاذبه اضافه می‌کند ولی داخل خانه برای همسر است. این قوانین برای داخل خانه برای همسر است. نیاز دارند باید زودتر ازدواج کنند. ازدواج راحت‌تر بکنید، زودتر ازدواج بکنید. برای همدیگر مشکل درست نکنند. مهریه به اندازه‌ی تاریخ تولد سن سال شمسی قمری هزار و سیصد و فلان. من مسائل دیگری را که حالا حجاب روابط اجتماعی را خشن می‌کند نمی‌دانم خب این حرف جوابش این است که آن نشاطی که با برهنگی و هرج و مرج اخلاقی تأمین می‌شود نه بنیادین است نه ماندنی است و تلطیف نمی‌شود و التذاذ جنسی همه از همه به طور هرج و مرج اتفاقاً این ضد نشاط است، این نشاط‌آور نیست، این نشاط در حریم خانواده با رعایت حقوق و تعهد متقابل تأمین می‌شود. با لیبرالیزم جنسی و با کمونیزم جنسی بشر به نشاط هم حتی نخواهد رسید. جالب است که کمونیزم و لیبرالیزم توی این قضیه که زن را ملی اعلام می‌کنند می‌گویند عمومی است برای همه است. توی این قضیه هر دو عین هم هستند یعنی هم لیبرالیزم جنسی هم کمونیزم جنسی توی این قضیه که زن کرامت و حریم جنسی ندارد. جزو اموال عمومی است به قول آن‌ها. آن‌ها این جوری نگاه می‌کنند. کمونیزم جنسی و لیبرالیزم جنسی یعنی این. یعنی زن جزو اموال عمومی است. اسلام با حجاب تمام درها را نبسته. در انحرافی را بسته. درهای مشروع را باز کرده. بعدی:

آقا، حجاب سیاسی است، ایدئولوژیک است، کلیشه است، دستورالعمل است، دولتی برای زندگی خصوصی است. بله اگر سیاسی را شما این جوری تلقی می‌کنید یا ایدئولوژیک یک علامت سمبلیک شده. مگر الان توی فرانسه توی دنیا حجاب خانم‌های مسلمان یک مفهوم ایدئولوژیک است. یعنی دختر مسلمان با حجابش شناخته می‌شود. اصلاً بعضی از دوستانی که در اروپا بودند و 20، 30 سال است که آن‌جا زندگی می‌کنند می‌گفتند که ما عقیده داریم که جلوی حجاب را دارند ممنوع می‌کنند قانوناً برای این‌که یک دختر باحجاب توی خیابان‌های پاریس نمی‌دانم توی کشورهای مختلف اروپایی وقتی که راه می‌رود تمام توجه مرد و زن در عین حال که از کنارش رد می‌شوند و ظاهراً ندیده‌اش می‌گیرند اما همه در باطن به او درود می‌فرستند و به آن احترام می‌گذارند. می‌گفت برای این‌که حجاب بهترین تبلیغ اسلام در غرب است و به شدت جذب می‌کند. من یک جا خواندم که خانم‌ها در بیشترین استقبال از اسلام در انگلیس بین خانم‌های تحصیل‌کرده‌ی انگلیسی است و بیشترین استدلالی که کردن و گفتند چرا مسلمان شدید؟ دو تا علت آوردند. یکی گفتن به خاطر حجاب است که ما حرمت پیدا می‌کنیم، شخصیت پیدا می‌کنیم و اجازه نمی‌دهیم دیگران با نگاه‌شان و حرف‌هایشان به ما توهین کنند. ما را مصرف کنند و دوم می‌گفت به خاطر حکم نفقه است. که می‌گویند زن هیچ مسئولیت اقتصادی ندارد، مرد دندش نرم باید تأمین کند زن را با احترام. بیشترین دلیلش می‌گفتند این است. یکی مسئله‌ی حجاب، یکی مسئله‌ی نفقه. می‌گفتند دیگر از این احکام دیگر فمینیستی‌تر دیگر امکان ندارد. این همه حمایت از زن و حرمت او. یکی این‌که حجاب عقده‌ی جنسی درست می‌کند آزاد باید بود تا عقده‌ی جنسی ایجاد نشود. این هم عرض کردم احکام ازدواج آسان برای رفع عقده‌ی جنسی است بعد هم شما در مورد همه‌ی انحرافات این را می‌گویید. می‌گوید آقا به من نگو این سم را نخور و الا عقده‌ی سم توی من ایجاد می‌شود. می‌گویی آقا حجاب داشته باش می‌گوید وقتی به من می‌گویی عقده‌ی جنسی ایجاد می‌شود. خب آقا وقتی به تو می‌گویند سم را نخور بگو عقده‌ی سم در من ایجاد می‌شود و بخور. این که حرف نشد. بعد هم اسلام با تسهیلات در باب ازدواج عرض کردم که ضد عقده‌ی جنسی است. این که حجاب مردسالاری است. اتفاقاً بی‌حجابی و برهنگی عرض کردم بحث مردسالاری است. خب مسائل زیاد است. ارتباط لباس با اخلاق را من می‌خواستم طرح کنم. رابطه‌ی ظاهر و باطن را. ارتباط حجاب را با مسئله‌ی.

سوال نامفهوم

دیگر من از این‌جا که بروم معلوم نیست که دیگر دیدار ما به قیامت شد. نه بعد از نماز من دیگر باید بروم و بعدش هم من جلسه‌ای دارم و بعدش هم باید برویم طرف فرودگاه. من فقط مثلاً این‌که در آیات سوره‌ی نور می‌گوید که تعبیر غمزه بصر نیست، تعبیر غز بصر است. غمزه بصر یعنی اصلاً نگاه نکن به زن. نگفته غمزه بصر که آقا کلاً نباید به هم نگاه بکنند در جامعه. می‌گوید غز بصر. یعنی خیره نشوید به هم. یعنی نگاه نکن، نگاه طولانی معنی‌دار نکن. نگاه‌های مکرر نکن. نگفته اصلاً نگاه نکن. نگاه عادی عیبی ندارد. چشم‌چرانی به اصطلاح. آن وقت قرآن هم به مرد می‌گوید چشم‌چرانی نکن و هم به زن می‌گوید. ببینید این تعبیر خیلی جالب است. هم به مرد می‌گوید که پاکدامنی، پوشاندن اندام‌های جنسی و این‌که روابط نامشروع جنسی نداشته باشید و هم به زن و اتفاقاً به نظرم اگر اشتباه نکنم اول هم خطاب با مرد شروع می‌شود. یعنی اول به نظرم اول می‌گوید به مردان مؤمن بگو که چشم‌چرانی نکنید. قل‌ للمؤمنین یغذوا من ابصارهم. به مردان مؤمن بگو که به زن‌ها خیره خیره نگاه نکنند. بعد می‌فرماید که فَهُوَ ازکالَهم. پاکیزه‌تر خواهند بود. برای پاکیزگی خودشان این را رعایت کنند که یکی از فلسفه‌ها و اهداف حجاب است بعد به خانم‌ها هم همین را می‌گوید. می‌گوید خانم‌ها در نگاه کرد مراقب باشد. این شأن نزول آیات سوره‌ی نور هم چون دوستان می‌دانند خیلی شأن نزول جالبی است که یکی از پسران جوان مسلمان داشت توی خیابان می‌رفت، یک خانمی را دید که چون آن موقع‌ها حجاب‌هایشان را روسری‌هایشان را خانم‌ها از پشت سر می‌بستند به پشت گردن‌شان و لذا گردن و سینه و این‌ها پوشیده نبود. شأن نزول این آیات این است که یک پسری داشت می‌رفت از روبرو به یک خانمی که روسریش را بسته بود پشت گردنش نگاهش به آن خانم افتاد و همین‌طور حواسش پرت شد به او نگاه کرد و جلوی پایش را نگاه نکرد. حواسش به این خانم بود همین‌طور که این رد شد این برگشت دیگر به جلوی پایش دیگر نگاه نمی‌کرد. بعد صورتش محکم خورد به دیوار یک شیشه‌ای، استخوانی، چیزی توی دیوار بود و این پیشانی و صورتش برید و خونی شد. خون سرازیر شد در صورت و پیراهنش بعد اتفاقاً آمد پیش پیغمبر و موقع نماز بود، پیغمبر گفت چه شده؟ گفت قضیه این جوری بود من داشتم توی خیابان می‌رفتم مثلاً این جوری شد. پیامبر فرمودند نوش جانت. این کفاره‌ای باشد برای این جور نگاه کردن به یک زن مسلمان و به یک زنی که دارد توی خیابان راه می‌رود. تو چرا؟ که بعد از این آیه‌ی حجاب آمد که به خانم‌های مسلمان بگو که این روسری‌شان را و حجاب‌شان را باید گردن و سینه‌شان را هم بپوشانند. یا یک تعبیری دارد که یک وقتی پیامبر که این‌قدر راحتی در مسائل نیازهای مشروع جنسی دارد اسلام و از جمله خود پیامبر که می‌فرمودند کسی که ازدواج نکند محرومیت جنسی برای خودش ایجاد بکند لیس مِنی. درست است؟ فرمودند کسانی که برای خودشان محرومیت جنسی ایجاد می‌کنند این‌ها از من نیستند، از ما نیستند، از امت من نیستند. تو فرهنگ اسلام عقده‌ی جنسی و محرومیت جنسی نداریم. رعایت اخلاق و تعادل باشد در عین حال حساس بودند روی این مسائل. یک جا نقل شده که پیامبر ایستاده بودند یک پسر جوانی هم با پیامبر بود از اصحاب پیغمبر داشتند می‌رفتند. یکی از خانم‌های مسلمان آمد با پیامبر صحبت کند. یک سوالی کرد از پیامبر. این پسر، این آقا پشت پیامبر، این بغل پیغمبر بود این خانم هم روبروی پیامبر بود. آن‌جا پیامبر همین‌طوری که داشت با این خانم صحبت می‌کرد او سوال می‌کرد پیامبر جواب می‌داد، پیغمبر دیدند که این پسر خیره شده به صورت این خانم و دارد نگاه‌های معنی‌داری به او می‌کند. در روایت دارد که پیامبر دست‌شان را گذاشتند روی صورت این پسر و رویش را برگرداندند. گفتند آقا جان آن طرف را نگاه کن. و صورتش را چرخاند پیامبر. فرمود این چه طرز نگاه کردن یک مرد مسلمان به یک زن مسلمان است. این حساسیت‌ها روی این قضیه هست. راجع به این‌که آن زینت و زیورآلات در آن آیه آمده منظور چه هست؟ باز یک اختلاف نظری هست بین مفسرین و فقها. تعبیر دیگری که توی قرآن آمده آیه‌ی 32 سوره‌ی احزاب است. تعبیرش است که به خانم‌ها بگو که تبرج به سبک جاهلیت اولی نکنند. تبرج یعنی خودنمایی جنسی. یعنی عرضی بکنی جاذبه‌های زنانه‌ی خودت را هِی به رخ مردها بکشی در خیابان در عرصه‌ی عمومی و هِی خلاصه علامت بدهی. آیه‌ی 60 سوره‌ی نور که یک مقداری فلسفه‌ی حجاب را روشن می‌کند می‌گوید که خانم‌هایی که مسن هستند، یک کمی دیگر پیرزن شدند و خلاصه از ازدواج و این‌که مثلاً یک مردی به آن‌ها نگاه بکند، از این سن دیگر تقریباً خارج شدند می‌فرماید به آن‌ها بگو که شما حجاب خیلی سفت و سختی لازم نیست داشته باشید. واجب نیست. می‌توانید دیگر خیلی سفت و سخت نگیرید چون معلوم می‌شود فلسفه‌ی حجاب چه هست. یکیش مربوط می‌شود به همین مسئله یعنی به مسئله‌ی جاذبه‌ی جنسی مربوط می‌شود. آیه‌ی قرآن می‌فرماید وَ القواعدُ مِنَ النِساء التی لا یَرْْجوُنَ نکاحاً. خانم‌های مسنی که دیگر امید ازدواج ندارند و از آن سن خاص زنانگی گذشتند به این‌ها بگویید که دیگر امید ازدواج و دیگر این‌که خواستگار برایش پیدا بشود دیگر نیست، فَلَیْسَ عَلَیْهِنَ جُناح. دیگر حجاب سفت و سخت بر شما واجب خیلی نیست. خیلی نمی‌خواهد. خب حالا عرف ما را کاری ندارم. من دارم قرآن را می‌گویم. البته قرآن بعدش می‌گوید در عین حال راجع به همین خانم‌ها حتی می‌گوید که تعبیر این را می‌آورد که غیر متبرجات. یعنی به شرط این‌که همان‌ها هم تبرج نکنند. یعنی حتی یک خانم مسن هم می‌تواند باز تبرج بکند و یک جوری جاذبه برای خودش ایجاد بکند. غیر مُتَبَرِجاتٍ بِزینهٍ. توی نقشه نباشد. اگر توی نقشه نباشد در حالت عادی باشد و چیزی نباشد او حجاب سفت و سخت یک دختر جوان را یک زن پیری که یک کمی از شکل و شمایل افتاده قرآن می‌فرماید آن مقدار دیگر واجب نیست. نه این‌که بی‌حجاب بشود. آن مقدار سخت‌گیری را می‌گوید مثلاً چادر. سن بازنشستگی و این‌ها به خصوص چون طرف مرد است. عرض کردم در مورد مرد عرض کردم آقایون تقریباً بازنشستگی جنسی تقریباً ندارند یا این آیه‌ی قرآن که می‌فرماید به خانم‌ها بگو که لا تَخزَعنَ بِالقول فیطمعَ الَذی فی قَلْبِه مَرَض. ممکن است یکی حجاب ظاهری داشته باشد خودش پوشیده باشد بدنش ظاهراً ولی طرز حرف زدنش معنی‌دار باشد. قرآن می‌فرماید به این خانم‌ها بگو که یک جور مخصوصی که خودتان می‌دانید آن جوری حرف نزنید. می‌فرماید آن جور مخصوص نگاه نکنید. طرز راه رفتن‌تان. باز آیه‌ی قرآن رسیده که لا یزربن بِاَرْجُلِهِمْ. خانم‌ها وقتی راه می‌روند در خیابان، در این طرف و آن طرف یک جوری پاهایشان را نکوبند به زمین. یک جوری راه نروند که و یُعلَمَ ما یخفینَ مِنْ زینَتِهِم. زینت‌آلاتی که بستند چون خلخال به پاهایشان می‌بستند خانم‌های عرب. یک جوری راه نروید که یک حرکتی، یک صدایی، یک چیزی که باز تحریک جنسی و یک علامت جنسی باشد برای یک مرد. من عرضم را با این جمله ختم می‌کنم: قرآن و دین دعوت می‌کند به دو چیز. یک: حیا و عفت و تقوی جنسی در زن و مرد. دو: نفی رهبانیت و ریاضت و محرومیت جنسی و دعوت به تمتع جنسی متعادل اخلاقی مشروع. زن بدون حجاب ارزشش فقط به سکس و به زیبایی ظاهری و به این چیزهایش خواهد شد و تا وقتی که جاذبه‌های این جوری برای مردان دارد محترم است، این جاذبه‌اش که از بین رفت، مثلاً سنش که بالا رفت یا یک زن دیگری پیدا شد که زیبایی‌اش از این بیشتر بود این معنیش این است که دیگر تو ارزشی نداری و لذا توی این فرهنگ غربی این جوری زن‌ها باید مدام دنبال این بیچاره‌ها باشند. خودم را باید لاغر نگه دارم. باید به خودم برسم. باید خودم را آرایش کنم. ابرویم را چه کنم؟ لبم را عمل کنم. صورتم را جراحی کنم. نمی‌دانم چشمم را چه کار کنم که از چشم این آقایان نیفتم. برای این‌که می‌داند یک کمی از این وضعیت بیفتد دماغش را سه بار، چهار بار توی فرهنگ ما هم متأسفانه آمده. این همین‌طور دماغ است که پشت دماغ دارد عمل می‌شود. یک وقت توی تلویزیون یک خانمی را نشان می‌داد دماغش تمام شده بود. نه جدی می‌گویم که واقعاً رفته بود از پزشکش شکایت کرده بود. نمی‌دانم شما هم دیدید یا نه. از پزشکش شکایت کرد. از بس این دماغ را همین‌طور دیگر تهش چیزی نمانده بود بیچاره. خب این خیال می‌کند مشکلش توی دماغش است. بابا این‌همه مگر ازدواج توی عالم می‌شود مگر این‌ها دماغ ندارند؟ موارد بدحجابی و بی‌حجابی من این‌جا گفتم چون این سوءتفاهم می‌شود این باید تفکیک بشود. هر کسی می‌خواهد بحث نظری یا علاج عملی برای مسئله‌ی برهنگی بکند برای جامعه چون من اعتقاد دارم جامعه‌ی ما اتفاقاً جزو اخلاقی‌ترین جوامع است. این حرف‌ها را فریب نخورید آقا شما چون این‌جا حجاب قانونی است نمی‌دانم فساد اخلاقی بیشتر است. این‌ها دروغ است. چون این‌جا این‌ جوری است زنان شما فاسد‌ترند. این جوری نیست. زنان ما جزو سالم‌ترین زنان‌ هستند در سرتاسر شما بروید ببینید در جوامع دنیا چه خبر است. زنان ایرانی جزو پاکدامن‌ترین زنان دنیا هستند. حتی بعضی از این خانم‌هایی هم که حجاب درستی ندارند این‌ها هم بعضی‌هاشان پاکدامن هستند. این جوری نیست که همه‌شان آدم‌های چیزی باشند. این طبقه‌بندی باید بشود. انواع بی‌حجابی یا بدحجابی. بعضی‌هایش فساد اخلاقی و فحشا است. که این‌ها بدترین نوعش است. البته این علت‌هایی که می‌خواهم بگویم توجیه بدحجابی نیست. یعنی هر کسی که حجاب را آن طوری که اسلام می‌گوید رعایت نمی‌کند کار غلطی دارد می‌کند به هر دلیلی. ولی نوعش و غلظت بدی این‌ها با همدیگر فرق می‌کند. بعضی از انواع بدحجابی به خاطر فساد اخلاقی و فحشاست. یک نوعش به خاطر بی‌اطلاعی و جهل است. ما دیدیم خانم‌هایی که حجاب درست ندارد ولی تسبیح هم دستش است و دارد ذکر هم می‌گوید. من خودم یک وقت توی فرودگاه نشسته بودم دیدم یک خانم نشسته سنش هم زیاد بود ولیکن در عین حال خانم تقریباً مسنی هم بود آرایش کرده غلیظ، موهایش هم بیرون یک وضع عجیب و غریب تسبیح هم دستش است و دارد ذکر سبحان‌الله می‌گوید. خب این معلوم می‌شود که اصل رابطه‌اش با دین قطع نشده ولی این نمی‌فهمد که دین چه هست. یعنی جاهل است. باید به او آموزش داد. دیدم این‌ها روزه می‌گیرند ولی این مسائل را رعایت نمی‌کند. نوع سوم از مسئله‌ی بی‌حجابی مسئله‌ی‌ تنبلی و راحت‌طلبی است. یعنی طرف فاسد نیست، حاضر نیست به خودش سختی بدهد. نوع چهارمش جوزدگی و کم‌شخصیتی است. یعنی می‌فهمد که این کار درست است منتها توی یک محیطی است که دوست‌هایش، همکارهایش مسخره‌اش می‌کنند اگر حجاب داشته باشد. می‌گویند این را علامت اُمُلی و عقب‌افتادگی می‌دانند عوض این‌که علامت ترقی بدانند چون حجاب علامت زن مترقی است. زن برهنه زن عقب‌مانده است. نوع دیگرش تربیت غلط خانوادگی و محیط اجتماعی بد است. یعنی بی‌فرهنگی. یک نوع دیگر از بی‌حجابی و بدحجابی مسئله‌ی اضطرار‌ها و عدم تعادل روحی و سرخوردگی روحی است. بعضی‌ها هم این جوری هستند. بعضی‌ها هم هستند که ممکن است مسائل سیاسی باشد که البته به نظرم اکثرش این جوری نیست ولی مواردی هم هست. مثلاً با حکومت مشکل دارد می‌گوید من کار دیگری که نمی‌توانم با شما بکنم اقلاً خودم برهنه بیایم بیرون. یک عده هم ممکن است. البته اقلیتی هستند ولی هستند. بعضی‌ها لجبازی با خانواده است. یعنی تربیت غلط، روش غلطی به کار می‌برد و این هم لجبازی می‌کند. نوع نهم مواردی هست که ازدواج‌شان دیر می‌شود، شوهر مناسب پیدا نمی‌شود حالا یا خواستگار نمی‌آید یا ازدواج سر نمیگیرد، شوهر مناسبی ندارد و خودش را ممکن است برای اینکه ببینندش و شوهری پیدا بشود و بتواند خانواده تشکیل بدهد. حتی بعضی موارد است که اینطور است. ببینید حداقل ده نوع علت متفاوت برای بی حجابی است که این ها را نباید باهم قاطی کرد هر کدام از این ها یک دلایلی دارد. بعضی جهل است، بعضی فساد است بعضی نه جهل است نه فساد بلکه تنبلی است. البته همه اش غلط است و هیچ کدام را نباید توجیه کرد ولی میخواهم عرض کنم که این ها را باهم قاطی و مخلوط نکنیم. من خواهش میکنم شما همه اهل تحقیق هستید یا درحال تعلیم و تربیت و آموزش هستید یا در حال پژوهش. این انواع را از هم تفکیک کنید و برای هر کدام از این ها ببینید چه علاجی باید کرد.



هشتگ‌های موضوعی

نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha