شبکه سه - 18 بهمن 1396

برنامه بدون توقف - قسمت هفتم

با موضوع اصلاحات دائمی،رقص، موسیقی، کنسرت و فضای مجازی..

بسم الله الرحمن الرحیم

برنامه بدون توقف / قسمت هفتم

موضوع: اصلاحات دائمی، رقص، موسیقی و کنسرت

استاد: فرمودن سیاستهای کلی غرب پنهان است اینجا در ویترین است ولی عمل نمی­شود. این یک اشکال است که در ویترین بودن و یا پنهان بودن کدام بهتر است؟کدام درست تر است؟ کدام قانونی است؟ آیا همه اش باید پنهان باشد؟ همه اش باید علنی باشد؟ یک اشکال دیگر این است که سیاست­های کلی پیگیری نمی­شود، هر دولتی که می­آید دوباره شروع می­کند مثل اینکه رژیم عوض شده کارهای خودش را می­کند. این یک اشکال بزرگ است باید حلش کنیم.

آقا توی جلسات دو سه جوره حرف می­زنند. من بعضی از آدم­ها را دیدم در جلسه خصوصی یک چیزی می­گویند در جلسه عمومی پوف! ، جلوی تلویزیون فرداش می­بینیم یه چیز دیگه میگن. بعد جلسه بعد ازش پرسیدم، آقا ما با هم حرف زدیم شما که اینو گفتین چطور تو مصاحبه یا تو سخنرانی اینو میگی؟ گفت هر جایی هر محلی، یچی میگن؟

مخاطب: هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد.

استاد: اون جمله مال این نیست. اون یه معنای دیگه ای دارد یعنی رعایت مخاطب و ظرفیت رو کردن نه اینکه تناقض گفتن! چرا تو این جلسه می­گوئیم این مربوط به شخص خاص نیست، اشخاص مختلف دوران مختلف. میگم شما چرا تو این جلسه این حرفو می­زنی فلان جلسه رفتی چون دیدی اینا تو پارک هورا میکشن درسته یه چیزی گفتی اینا خوششون بیاد؟بعد میری تو جلسه مثلا خانواده شهید یه مرتبه مقدس میشی؟ یهو آهان کلمات عربی زیاد به کار میبری بعضی حرفا و اینا، هر نکته مقامی دارد!

مخاطب: راجب امام و شهدا

استاد: یعنی اینکه هر نکته مقامی دارد مثل اون فیلمه که تو اتوبوس آهنگ میخوند، شیخ و پاسدارا که اومدن با ماشین، بعد شروع کرد.

مخاطب: خلبانان؟

استاد: خلبانان رو خوند بعد رد شدن جیپ، بعضی از مدیرا که میان سر کار اینجورین. اونجا کارآمد بودن اعتراضات، محو کردن، بله کارآمدی رو در سرکوب اشاره کردیم.

و کارآمدی در اینه که نذاری مشکلی که مدیر باید جواب گو باشد یک دفعه بیخ خر کل سیستم بیفتد. بعد بگن آقا 40 سال پیش شما اینو گفتین حالا چکار کردین؟بابا کی گفت؟ و کی باید چکار کرد؟ چرا اینها را از هم تفکیک نمیکنید. مشکل در کارآمدی بعضی هاست! قبول دارم حتما این مشکل را باید حل کنیم اینو شماها باید حل کنید. اگر مسئولین ما اکثریت در سه قوه و یا سیستم ناکارآمد یا فاسد بودن، کشور شما تا به حال ده بار پوف شده بود رفته بود پی کارش ده بار سقوط کرده بود ده بار جنگ داخلی راه افتاده بود همه گشنه بودن. با اینهمه فشار انصاف را باید رعایت کنیم. من، کسی داره این حرفو میزند که همیشه به عنوان "منتقد الدوله " است. در هر دولتی که می­آید تو یکسره منفی بافی! من دارم این حرفو میزنم که من می­دونم، می­بینم. واقعا تو جاهایی که خودم واقعا ارتباط دارم افراد پاک و سالم خیلی هستن، همین شماها هستید فردا می­آیید مسئول جمهوری اسلامی. اینا مگه کی هستند؟ اینا از بالا افتادن یا از زمین در اومدن؟ همین دانشگاهیان و طلبه هایی هستن که می­آیند. فردا هم خدایی نکرده متاسفانه خود شما هم می­شید جز مسئولین. به خدا، این مملکت اینجوریه. شماها هم ممکن است جز مسئولین بشوید.

مخاطب: من اگر مسئول بشوم قاطعانه عمل می­کنم.

استاد: اتفاقا اونها هم که قبلا تو دوره دانشجویی بودن همینا رو می­گفتند. به من می­گفتند آقا فلانی اینجوریه و این و میگفت این باید اعدام بشود. یکی از بچه ها بود می­گفت آقا تا آخر جنگ بود. طلبه از رفقای طلبه بود خیلی هم جبهه ای و خیلی بچه پاک و صادق و شهادت طلب، خیلی هم تند و افراطی. جنگ که تموم شد و با اون یکی دیگه از رفقا گفت آقا این فایده نداره ما بریم بجنگیم و بیایم فلانی اونجا مسئول باشد و فلانی اینجا و نه انقلاب و فلان. رفتم حوزه امتحان بدم می­گم آقا نبودم جبهه بودم، تو حوزه، مدیریت حوزه می­گوید بیخود کردی رفتی جبهه. به ما چه! بعد گفت هیچ راه حلی ندارد به جز اینکه 3-4 هزار نفر را ما اعدام کنیم و تو یه روز باید باشد یک صبح تا غروب، توی جاهای مختلف. اگر اینها رو اعدام کنیم دوباره میتونیم کار و درست کنیم و الا با اینها نمی­شود. حالا این واقعا راه حل نیست. چون هم اینا رو اعدام کنند بعد خودتو و یه عده دیگر می­آید که 10-20 سال دیگه باز یه عده دیگر می­خواهند بیایند شماها را اعدام کنند. راه حل همین است که ما مهندسی گام به گام را قبول داریم. منتها نه به عرض انقلاب بلکه در طول انقلاب.

لیبرالیسم یک حرف خوبی دارد می­گوید آقا با انقلاب که نمی­شود باید مهندسی گام به گام باشد. انقلاب که کنید تخریب سیستم ها می­شود، باید از صفر شروع کنی. بعد از 20-30 سال میبینی که راه حل تو انقلاب کردن نیست. این حرف غلط است. چون بعضی از سیستم ها اجازه اصلاح بهت نمیدن تا انقلاب نکنی نمیتونی اصلاح کنی مثل سیستم شاه! اما این سیستم جمهوری اسلامی که با رای ملت است برای اصلاح ساختارها احتیاجی به براندازی ندارد، ملت نمیگذارد.

مخاطب 1: آقای رحیم پور اینجا منتقدان در واقع خیلی حرف دارن اگه اجازه بدین خوب اشاره کنیم.

مخاطب 2: می­گویند اگر شاهد میتونیم به خودت که میرسد میگی نمیتونیم؟
مخاطب 1: نه نه

استاد: من نمیگویم نمی توانید . من گفتم که اگر کسی می­گوید می تواند بسم الله. ما 300 هزار شهید دادیم بیا بگیر اگر میتونی بیا بگیر، اگر مردم گذاشتن اگر این ملت که 80 % تو انتخابات میان گذاشتن اگر این خانواده هایی که میان راهپیمایی، اگر گذاشتن بیایی بگیری بیا بگیر. بسم الله. چرا هی الدرم بالدرم از اون ور هم از خارج از کشور؟! خوب بیا بجنگ بیا مبارزه کن.

مخاطب: خوب این هزینه های ما رو بالا می­بره آقای رحیم پور. به خاطر اینه.

استاد: اگر ما، اگر ما...
مخاطب: از کجا معلوم اونی که میاد هزینه های مارو بالا نبره.

استاد: صد در صد بالا میبره اصلا اون سیستم هم سیستم قبل نه! اینا اغلبشون همون ساواکیها و نون خورهای سیستم قبل هستند یا اونهایی که در دهه 60 می­خواستند براندازی کنند می­گفتند چون سهم به ما نرسید می­خواهیم براندازی کنیم و اینا. اغلب اینها هستند. اما اینهایی که الان صحبت اصلاح می­شود الان اصلاح واجب است دائمی است. اصلا تز انقلاب اسلامی که می­گویند منظور همین اصلاحات دائمی است نه براندازی دائمی که گفت طرفو گرفته بودن به جرم کارهای ضد انقلابی گفت جرمم چیه؟ گفت ضد انقلاب گفت: آقا ما کجا ضد انقلابیم ما از خدا می خواهیم. ده بار دیگر انقلاب بشود ما کجا ضد انقلاب هستیم. خوب الان اصلاح، اصلاح هر کس راه اصلاحات رو ببندد خیانت کرده به انقلاب.

مخاطب: آقای رحیم پور می­گویند ساختارهای انقلاب جوری است که نمیگذارد افراد، الان ما خودمان یکی از مسائلی که می گوئیم درست است که مسئولین در واقع بسیار خدوم هستند در جمهوری اسلامی، از اون طرف مسئولینی هم هستند که به هر جهت یا کم کاری می­کنند یا اونجوری که در اهداف انقلاب بوده و به خاطر آن انقلاب کردیم رفتار نمی­کنند. این منتقدین یک سریشون می­گویند که ساختارهای انتخاباتی که جمهوری اسلامی ایران طبق قانون اساسی اش دارد مانع می­شود که افرادی که لایق تر هستند بیایند داخل سیستم و یک سری از افراد به خاطر رانت هایی که دارند یا رفتارهای منافق گونه ای که دارند می­توانند خودشون را به نظام برسونند. حالا نمونه بالایی اش همان شورای نگهبان و نظارت استفهامی و اینجور چیزها. خب این جور چیزها در ظاهر و در قوانین حالا مثلا آکریکا ، انگلیس و یا کشورهایی که داعیه لیبرالیسم و دمکراسی را دارند نیستش، مثلا اونا شورای نگهبان ندارند شما می­توانید بروید نماینده
استاد: اونجا ده تا شورای نگهبان دارند اسم اش شورای نگهبان نیست و مخاطب: خب اره می­گویند ، استاد: و ظریف هم عمل می­کنند.

مخاطب: خیلی ظریف هم عمل می­کنند به این

استاد: ده تا شورای نگهبان

مخاطب : حالت چکشی نیست که بیان یک سری رو رد صلاحیت کنند در واقع اولین صلاحیت که شما باید به دست بیارید مثلا در آمریکا، چون من خودم آمریکا زندگی کردم، پول است. شما تا پول بالایی نداشته باشید نمی­توانید وارد این رقابت ها شوید.

استاد: خب خود همین از ده تا شورای نگهبان که بیشتره

مخاطب: و همینه منتها چون جامعه ، استاد: یعنی ارزش سرمایه داری، مخاطب: چون در واقع آواز دهل از دور خوش است، اینا میگن که شورای نگهبان نیست پس هر کسی راحت می­تواند بیاد رو کاغذ، همینه بله رو کاغذ می­توانید برید نماینده بشوید. استاد: در آمریکا هر کسی راحت می­تواند بره رئیس جمهور بشود؟

مخاطب: در آمریکا هر کسی می­توانند روی کاغذ. اینجوریه دیگر، ولی در عمل نمی­شود! در عمل محاله. منتها جمهوری اسلامی مشکلش اینه که روی کاغذ نمی­شود ولی در عمل می­شود!

استاد: ولی در عمل می­شود

مخاطب: و این در واقع مشکل منتقدان هم همین است می­گویند که این کاغذ را چرا در واقع شما چرا مشکل از همون طرح یا قانون اساسی یا هر چی که اسمشو بذارید.

استاد: بسیار خوب اگر شما روی سند کشورت اون کاری که باید و می­خواهی انجام بدی ننویسی و بعد عمل بکنی این دروغ گفتن به مردم و خیانت است. یعنی شما بگویی که من رو کاغذ نمی نویسم شورای نگهبان اما ده تا شورای نگهبان و راهکار تعیین می­کنم و صد تا فیلتر و نمی ذارم هیچ کس جز خودمون بیاد بالا. خب اینکه کلاهبرداری مردم است! این کاری که نظام سرمایه داری واقعا کرده یعنی ظاهرش دموکراسی پشت پرده الوگراسی. تماما تماما الوگراسیه. این و ما نمی­گوئیم به خود غرب و شرق بزرگترین فیلسوفان دموکراسی، فیلسوفان سیاسی و کسانی که تو کار هستند دارند می­گویند چامسکی حرف قشنگی می­زد میگفت اختلاف دموکرات و جمهوری خواه، اختلاف دو حزب نیست، اختلاف دو فراکسیون یک حزب است. یک حزب سرمایه داری اختلافش مثل اختلاف کوکاکولا و پپسی کولا است. این هیچ اختلاف اساسی ندارند و هردوشون هم باید به یک سری اصولی ابراز وفاداری کنند هر دو جناح باید برن اسرائیل با اسرائیل بیعت کنند هر دو باید با کمپانی های سرمایه داری ضمانتهایی بدهند. می­گفت اصلا دیگران هم اینو می­گویند. جالبه تو فیلم­هاشون می­گن. این خیلی جالبه که تو فیلمهاشون هم میگن که یک مافیاهایی هستند که مافیای چندتا کمپانی هست اینجا اعضای کنگره، اعضای سنا، اعضای مجلسینشون و نامزدهای ریاست جمهوری و سناتورها و فرمانداران ایالت و صاحبان رسانه های اصلی همه اینها تهش به چندتا کمیته وصله. کمپانیهای هالیوود، کارخانه های اسلحه سازی اینا همه و دانشگاههای معتبر و مشهور هیئت امناشون. وقتی می­رسی لایه دوم هم یک گروه جمع و محدود هستند. یعنی جمعا یک الوگراسی چند صد نفره که در لایه دوم چندهزار نفر می­شوند دارند اداره می­کنند ولی ظاهرا تئاتر روی سن دموکراسی است، رای مستقیم هم نیست اتفاقا رای غیر مستقیم است، نیست اونجا در کشور ما چیکار می­کنند؟ به قول اون دستمون آقای چیز خوب می­گن اونجا اون می­نویسه عمل نمی­کنند اینجا این نمی­نویسد عمل می­کنند . اینجا شما طرف حتی خودش در نظامه. میاد علیه قانون اساسی صریح حرف می­زند. ظاهرش هم اینکه از فیلتر گذشت در حالی که خیلی از جاها فیلتر عمل نمی­کند واقعا یعنی سخت گیری نمی ­کند. یک فیلتر خیلی بازی هست یعنی هرکس میاد هر چی می­خواهد می­گوید یک حداقلی را می­بینند می یان می­گن. می­یاد توی مجلس علیه ساختار قانون کشور تحسن می­کنند یک ماه دوماه کی بود؟سال؟

مخاطب: مجلس ششم

استاد: کدوم مجلس این کار شده؟کدام مجلس اجازه می­دهد؟کدام سیستم اجازه می­دهد؟ و لو اینکه اصلا من فرض کنم حق هم با تو است. این روش اصلا غیر دمکراتیک است یا انتخابات بشود بگوید آقا به هیچ قانون و هیچ نهاد و هیچ بازشماری کاری نداریم باید باطل کنی! یازده میلیون اختلاف باید باطل کنی! آخه این چیه؟ این چجور رفتار دمکراتیکی هست؟ اسلام هیچی دین هیچی ، انقلاب هیچی، سوابق هیچی.

مخاطب: الان خودشم وزیره

استاد:حکومت هیچی ولو به قول شما هم وزیر است به قول شما. خوب پس این نشان می­دهد فیلتر به اون صورت ندارد.

مخاطب: بعضی جاها داره ها!

استاد: فیلتر چیزی نداره

مخاطب: به اندازه کافی اعصاب آدم خرد میکند.

استاد: اعصاب خرد کردن راست میگه دارد

مخاطب: شما که انقلاب کردید می­خواستید بعد از انقلاب موسیقی و آواز و رقص و ساز و اینجور چیزا نباشد، مرام اش این بود؟

استاد: بله! حروماش نباشه. حلالاش باشد.

مخاطب: حالا مردم آمریکای جنوبی خیلی فقیرن حالا با موسیقی و ساز و آواز واقعا.

استاد: نه رقص، آواز و موسیقی و اینا مشروب بزن. همه رو باهم قاطی کردن!

مخاطب: خب این برای اینکه توده های پایین، نه، توده های پایین جامعه را شما به اونها مشغول می­کنید با شما کاری ندارند دیگه بلاخره با مسائل سکس و مشروب و اینا سرشون گرم باشد. مزاحم حکومت نشوند!

مخاطب: آقای رحیم پور واقعا میانه به مسئله نگاه کنیم یک بخشی از اون چیزهایی که اول انقلاب مطرح شده رفتارهای رادیکالی نبوده؟که الان فهمیدیم که باید یک ذره منطقی تر در مورد رفتار می­شده است؟

استاد: کسانی بودند اما انقلاب امام نبود. امام از اول گفت موسیقی حلال و حرام دارد. امام دهه 60 در اوج این مسائل گفت آقا شطرنج الان قمار بازی نیست حلاله! امام در اوج اینقدر از این حرفها اون موقع یک عده مقدس مآبها گفتند که بله آقای خمینی کاری کرده که بعضیا آمدن روی دیوار بین جهنم و بهشت نشستن، گفتیم اون بالا چکار میکنید؟گفتن آقای خمینی موسیقی رو که حلال کرد، شطرنج را که حلال کرد منتظریم زنا و شراب و اینها رو حلال کنه بپریم اون ور دیوار بریم تو بهشت! این جک ها رو درست کردند. حتی شاگرد امام آدم فاضل و اینا به امام نامه نوشت که شما چطوری داری حرومها را حلال میکنی؟ دهه 60 که میگویید تصور بگید امام را دارید می گویید یا بعضی جریانها را! ما جریانهای افراطی داشتیم .دهه 60 همین یارو کیه که در رفته میگن که پونیز میکنن.

مخاطب: اکبر گنجی

استاد: می­گفتند پونز می­زده تو پیشونی همین چیزها بی حجابها و اینها

مخاطب: محسن مخلباف عکس 13 پاره میکرده میگفتند فقط عکس شهدا و امام رو بزنید.

استاد: حالا من نمیدونم شنیدم اینجور تیپها. امام هیچ وقت این حرفها رو نزد رهبری چند وقت پیش تر گفتند همونهایی که میگویند لیبرالیسم و چی و اینها میخواستند توی دانشگاه دیوار بکشند بین دختر و پسر. من رفتم به امام گفتم آقا می­خواهند این کار را کنند. امام گفت: نخیر!نذار! من اومدم گفتم حق ندارید حالا اونا به ما میگویند شما دهه 60 فلان

مخاطب: الان مثلا خانمها و رفتن به ورزشگاه یه بحران بزرگ توی جمهوری اسلامی شده. یکسره هم برای جمهوری اسلامی هزینه تولید می کنند. شاید برداشته بشه هم مسئله خاصی تولید نکنه.

استاد: وقتی در یک کشوری به مسائل اصلی نخواهند پرداخت مسائل فرعی را مثل قلیان با من میگم قلیان ضرر ندارد. خیلی خوب هم ضرر دارد در یک حدی که بکنید مسئله اصلی کشور. این مسئله اگر مسئله ای باشد از نظر بهداشتی چیزی باید حل شود مسئله پنجم ششم است. شما مسئله ازدواج و طاقت مسئله مواد مخدر اونو حل نمیکنی چسبیدی به قلیان!

مخاطب: با اینا رای جابه جا میکنند. مسئله کنسرت یک دفعه یک رئیس جمهور، رئیس جمهور میشود به یکی میگه برید.

استاد: مسئله کنسرت اینا بحثها اصلا به عنوان اولیه شرعی حلاله، حروم نیست.

مخاطب: سوال ما اینکه چرا باید هزینه بدیم برای اینا؟

استاد: بعضیا حرومش میکنند بعد بعضیا میخواهند باز به عنوان شوم ثالث می یان باز حلالش میکنند.

مخاطب: ما می گوییم چرا باید هزینه بدیم بابت اینها؟

استاد: خوب از اونهایی که میروند هزینه درست میکنند برید بپرسید!من

مخاطب: شما خوب آتو میدین

استاد: شما خوب آتو ندید!

مخاطب: ما یعنی ساختار جمهوری اسلامی منظورتونه؟!

استاد: ساختار، باز میگویید ساختار جمهوری اسلامی!! آقا شما خیال میکنید یکی بنام جمهوری اسلامی یا خانم اسلام یا آقای طرح اولیه، همسایه به اون میگویید آقا اسلام! یک ارزشهایی هست سوای امام در دهه 60 یا رهبری. مثلا اینا جز جریانهایی هستند که گفتند موسیقی حرام، چی حرام، چی حرام، یوار بکشید کی این حرفها را زدن؟ اتفاقا کسانی این حرف ها رو زدن، اون زمان که الان همشون آمریکایی هستند یا تو آمریکا و انگلیس هستند یا طرفدار آمریکا هستند یا کلا میگویند حجاب را بردارید، شراب بزار بخورند مواد بزنند. عوضش مزاحم من و تو نشوند تا ما حکومت کنیم. این که هدفه مگر هدف حکومت کردن من و تو بوده؟که نذارن. آقا مردم بیفتند تو دام مولد هذا و فوتبال و توپ با سرعت چند متر بر ثانیه از زاویه چپ وارد دروازه شد؟ این شوت چندم فلان بازیکن بود؟این حرفها چیه می­زنید؟یک مشت نشستن این چیزها رو می بافند که آقا توپ چندم دیدی آفساید چندم؟ بابا بازیه! من خودم فوتبال نگگاه میکنم. خیلی قشنگ. من تو تیم ملی مدرسمون بودم دبیرستان (خنده )! تو تیم ملی کوچمون هم بودم وقتی که چیز بودم من یه فوتبالیست حسابی بودم! دوی سریع! یک وقت از این مامورا داشتیم شعار می نوشتیم زمان اوایل 57 یا آخر 56 اعلامیه امام می رفتیم پخش می­کردیم با اخوی مون رسیدیم به یه جایی دیدیم که دارن میگیرن. یک مرتبه این یک دسته این قدری همشو ریختیم تو یک خانه . دیگه دیدیم اگر اینا گیر میفتیم بعد در می رفتیم. این مامورا سه تا مامور دنبال من میدویدند من اینا رو چندتا خیابون دواندم بهم نمیرسیدن همشونم مرد جوان ،ما 14 ساله. هیچ کدام هم به من نرسیدن یک بار که مارو گرفتن آخر هم به من نرسیدن میخوام بگم من خودم ورزشکارم هم ورزشکارا رو دوست دارم امام گفت ورزشکار نیستم ورزشکار رو دوست دارم. من ورزشکار هم بودم! آخرش خدا شاهده این میخواست منو بگیره کلتشو درآورد دوتاشون جاموندن یکی شون کلتشو درآورد و ایستاد گفت تا سه شمرد گفت میزنمت ها! 1 و 2 من یک لحظه شک کردم گفتم نکنه یک بچه را با کلت با تیر بزنه؟! برگشتم دیدم واقعا نشسته به طرف من کلت هدف گرفته. وایستادم گفتم آقا ببخشید آقا ما کاری نکردیم. آقا مارو گرفتن بردن. ولی میخواهم بگویم ورزش! من خودم ورزشکارم تو تیم ملی هم بودم. تیم ملی مدرسه ما که توی منطقه اول شد. ولی ببین سر افراد گرم نکنید ما زمان شاه خودم این مجله دنیای ورزش، کیهان ورزش بود خریدیم ما به حساب اینایی بودیم که دنبال چیز نبودن، بچه های کلاس ما مدرسه اول راهنمایی دختر باز بودن و عرق خور! ما منطقه بالا شهر بودیم منطقه مرفه شهر مال شهر مذهبی! اصلا همه بچه های دم مدرسه دخترانه! امکانات کم بود بجای همین موبایل و تلگرام و اینا چندتا از بچه ها بودن عکسهای مجله ای بود چیز بنام play boy مجله سکس بود می آوردن اونو آخر کلاس از بچه ها پول می گرفتند نشان میدادند مثلا 2 دقیقه پول بده واسه دقیقه! اینجوری! همه کارهایی که الان هست اون موقع بیشتر بود. معلم داشتیم معلمی که امروز بهشون میگن امور پرورش، این هفته ای یک بار می آمد می گفت بگیر توی هفته گذشته با دوست دخترتون مثلا کجا رفتید چیکار کردید؟ اینا! خب حالا یک ارمنی بود دوست دختر داشت واقعا، هم اون از همه راستگوتر بود میگفت: کار زیادی هم نمی کرد! او به قول مدرس گفته بود که توکل مجلس یک مسلمون هست اون هم نماینده زرتشتیان هست، زمان رضا شاه همتون خائن هستید از رضا شاه ترسیدید اومدین مجلس! که اون موقع رضا خان همه رو بیرون کرد. که آدم های خودشون با زور آوردن با تقلب! بعد به بچه ها می گفت گزارش بدین به دروغ! بچه های ما همه لات و دختر باز بودن اما کسی دوست دختر نداشت دختر باز بودن اونا اومدن می گفت آقا تعریف کنید معلم ما سر کلاس! معلم به اصطلاح پرورشی! بعد می گفت اولین باری که دوست دخترتون رو بوسیدین چه احساسی داشتید؟ حالا طرف اصلا این کارو نکرده بود به دروغ میاومد میبافت! از خودش معلم هم میفهمید دروغ گفته می گفت بگو! خب این وضع معلما! می خواستم اینو بگم تو این وضعیت ما رفتیم مجله رفتیم مجله ورزشی می خوندیم من بله من اون زمان اسم تمام این فوتبالیستهای این تیمهای اروپایی را حفظ بودم که نمیدونم فلان تیم با فلان تیم فیناله، فلان... اما حالا تو این شرایط شما برداشتید سر مردم را سر جوانها را که باید اینا رو تو زمینه کار، کشاورزی، صنعت، دانش سیاسی، دانش خانواده که یاد بگیری با همسرت ازدواج کنی بعد سه ماه طلاق نگیری ، تن پروری چجوری بجای اینکه برداری...این راه حلی که شما دوتا بزرگوار می­گویید که

مخاطب: راه حل نیست ما از شما سوال کردیم آقای رحیم پور

استاد: خب این سوال که بزار مردم خوش باشن برقصن بعد فردا... اینجا که منتهی نمی­شود بعد می گویند مواد، دوست دختر، مشروب خوری و اینا بیشتره . اتفاقا غرب همینجوری کنترل کرده جوانها رو .

مخاطب: خب ما هم همینو در واقع پرسیدیم گفتیم راه حل اونا اینه!

استاد: غرب

مخاطب: همه چیزو از غرب می گیریم اینو هم بگیرم

استاد: غرب کارهای خودبشو باید بگیریم کارهای بدشونو نباید بگیریم. غرب با مواد مخدر و مشروب و فحشا و مسائل سکس

مخاطب:حالا اینجوریها هم نیست یعنی انتخاب دارند یکسری به اون سمت میرن یک سری به سمت علم و دانش میرن

استاد: نه ببینید نمیگم به سمت علم نمیرن میگم تو انرژی توده ای جوانانشان رو اینطوری تخلیه کرده و این سیاستی بوده که وقتی آقا کسی که دنبال همه اش شب خواب با فلانی است یا مواد و شراب و سکس . این اصلا انگیزه سیاسی و نمیدونم ما میخواهیم فعالیت سیاسی بکنیم و نمیدونم اعتراض کنیم و جنبش دانشجویی و بریم زندان و نمیدونم فلان، تو این نخ ها نیست. تو این نخها نیست. بعد هم گرفتاری زندگی که نمیدونم برات سبک زندگی تعریف میکنند. هالیوود که باید به آن سبک برسیم. دیدم تبلیغات زدن تو آمستردام میخواهد بگویید پلیس مهربان است و آزادی است و پیره داره ماری جوآنا و مواد و اینا میکشه بعد پلیس با دوتا تصویره، تصویر اول پلیس بهش میگه که این به ضررته ها خوب نیست ، مریض میشی و اینا، تصویر دوم پسره میگه که نه من میخواهم بکشم . پلیس فندک روشن کرده که کمکت میخواهیم بکنیم ، اینجوری.

ما نمیتونیم نه ما واقعا نمیتونیم تخلیه کنیم باید فعالشون کنیم باید آگاهی بدیم. اصلا شاه هم بود . امام میگفت یکی از جنایاتی که علیه شاه بود همین بود که فاحشه خانه ها از کتابخانه ها شلوغ تر بود. هیچ کس کتابخانه نمیرفت مسجدها خلوت، کتابخانه ها خلوت، فاحشه خونه ها و مشروب فروشیا پر! ما بزرگترین آرزویمان شده بود که می شود برویم. یک دبیرستانی بود مختلط بود مال اعلم! تو مشهد، که دختر و پسر با هم باشن . بعد هم اونجا می گفتند سریع بورسیه میدن . میری آمریکا و این تیپ، بزرگترین آرزوی ما، اونایی که درس میخوندیم، این بود. اونایی که درس میخوندند! خوباش! این راه حل نیست . بله یکی از شعارهای انقلاب حتما این بود. حتما مشروب فروشی ها نباید باشد اولین جاهایی که آتش زده شدند مشروب فروشی ها بود. مشروب نباید باشد. فاحشه خانه ها نباید باشند. موسیقی هم موسیقی حرام نباید باشد. موسیقی حلال باشد . اینا بوده.

اما این برخوردهایی که ورزشگاه هم دو تا بحث دارد. تبدیل کردن ورزشگاه به مسئله اصلی، کار بنظر من افراد نادان است. عنوان اولیه شرعیش هیچ اشکالی ندارد. اینایی هم که اشکال میگیرند به عنوان ثانویه میگه که آقا تو این فضای فوتبال ما اگر کسی رفته میدونه کسی که نرفته نمیدونه که باید بری، ببینی چی فحش هایی ناموسی و یعنی خوب خوبش حواله دادن شیر ساره! این خوبشه! میگن آقا خانمهای جوان میان اونجا با خانواده جلوی اینا شروع میکنند فحش خواهر و مادر طرفو میدی. اینا میگن کنترل این مسائل سخته من عقیده شخصیم اینکه این قابل کنترل هست. اینارو اگر درست مدیریت کنی می شود کنترل کرد . میشه کنترل کرد! بعد یه مدتی که تخلف و اینا میشه بعد میشه

مخاطب: حالا بحث فرهنگ ما ببریم تو یک جلسه دیگر چون الان نمی شود جمع اش کرد و طولانی هست بحث فرهنگ و سبک زندگی در واقع مقایسه قبل و بعد انقلاب و یک مقایسه با خارج از کشور به نظرم خودش یک جلسه یا دو جلسه میخواهد. ما میتوانیم فکر کنم جمع بندی کنیم که بحث را ببندیم. برای این مطلب.

مخاطب: من جمع بندی خودم از اون چیزی که فهمیدم بحث بحث تربیت عمومی ، آگاهی بخشی و ..

استاد: و اصلاح نظام این مهمه!

مخاطب: بله! اون جای خودش بنظرم ضریب این بخش بیشتر اومد.

استاد:ببینید نه این هردوتاش هست یکی از آخر خود اونها به هم مربوط هستند. جدا نیست. شما تا افرادی تربیت نشوند که درست انتقاد کنند درست پیگیری کنند، پیش بینی کنند نمی توانید ساختارها را هم درست کنید . شما باید هزار تا آدم قوی از چند جهت تربیت کنید برن تو مجلس از اینایی که هستند قویتر باشند، صالح تر باشند، عالم تر باشند، جدی تر باشند، صادق تر باشند. باید آدم تربیت کنید ، کار کنی باید روی افکار عمومی کار کنید باید انتقاد از سیستم ببینید. فضای مجازی حالا بدی هاشو هی میگن باید خوبیهاشم بگن. این فضای مجازی اگر نبود خیلی از مدیریت ها ککشون دیر نمیگزید! من اینها رو میشناسم.می خوابند. همون بعضی از خوباشون ها! میرن می خوابند تا دورشون تموم بشه. فقط مواظب هستند من دزدی نکنم. خب قرار نبود شما بری اونجا فقط دزدی نکنی یا قرار بود که کار مردم را هم راه بندازید. قرار نبود شما برید تو دولت خب دیگه تموم شد. تازه شروع شد باید بیایید کار مردم را راه بیاندازید تا مشکلاتشون را حل کنید. تو فضای مجازی یک خوبیش هم اینه من اینو تجربه کردم ها و بعضی از مسئولین میگن فلانها تشکیلاتی این اشکالات را دارد چرا اصلاح نمیکنی میگه بلع فلان نه ان شالله اصلاح میکنیم. بعد نمیکند! بعد به یکی از بچه ها گفتم برو اینو بزار تو فضای مجازی این هر چی بهش میگی محل نمی گذارد. یعنی میگه بله، ولی نمیکند. باور کنید اون خبر البته دروغ نبودها راست بود، تهمت نبود. اون خبر رفت تو فضای مجازی فردا شبش نشده بود رفت مسئله رو حل کرد. پدر سوخته!! نه واقعا ها پدر سوخته، برای اینکه تو میتونی حل کنی و نمیری ! من فکر میکردم نمیتونی حل کنی !

مخاطب: همه مان همون جوری فکر میکردیم !

استاد: من فکر میکردم تو نمیتونی حل کنی. فقط نه برای مردم این کار را کرد با اینکه خیلی هم دمکراتیک منش است. خیلی دموکراتیک هست. بهش تماس گرفتم گفتم چرا؟الحمدالله مثل اینکه توانستی. گفت تو دادی اینو گفتی بزارن تو فضای مجازی؟ گفتم بله من گفتم. گفت برای چی شما که با من ارتباط داری شما برای من گفتی منم توضیح دادم . گفتم اون توضیحات دقیقا به این دلیل حرف مفت بود که بدون اون توضیحات یک روزه عمل کردی چطور شد الان؟ اگر این فضای مجازی نبود تو ککت هم نمیگزید! تو برای آبروی خودت و برای اینکه شغلت را نگه داری من تو را می شناسم . من یادم می آید تو قضیه کارتن خوابها ، زمان آقای خاتمی. دولت آقای خاتمی بود هر چه ما می گفتیم به این وزیر ، بچه عدالتخواه بودن، هر چه میگفتیم کسی محل نمی گذاشت. آخرش مجلس ختم گرفتن برای یکی از این کارتن خوابها ، مسجد آقای طالقانی (ره) رفتم اونجا صحبت کردم بعد رفتم کنار خیابان خوابیدم. گفتم ما همین جا میخوابیم تا روی کارتن، کارتن خوابی تا رسانه ای نشده بود باز هم کسی محل نمیگذاشت. حالا اون موقع هم فضای مجازی نبود. اینقدر ما زحمت کشیدیم تا یکی دوتا روزنامه بزنند . یک کمی حساس شدند. تماس چیه آقا، فلان، طبق قانون باید فلان و اینا. بعد که ما با یک مصیبتی اینو چی کردیم و تلویزیون پخش شد این صحبت. آقا فرداش اینا دویدند کارتن خوابهای تهران در حال جمع آوری ، گرم خانه، ا آقا ! این فضای مجازی را خدا رساند! برای اینکه اگر این فضای مجازی باشد کسانی که کار تو دستشان هست مجبور می شوند جواب بدن. این بهترین ابزار نهی از منکر است. رسانه و فضای مجازی.

منتها خطراتی هم در اش است.شبکه سازی ها، سرویس های جاسوسی داره این تو اتفاق می افتد. شبکه سازی فساد دارد اتفاق می افتد. شبکه های فساد جنسی و اخلاق ، شبکه مواد مخدر، شبکه های گروههای تخریب. یعنی یک چیز واقعا خطرناکی است و یک چیزی است که واقعا می شود ازش استفاده های دیگر کرد.

اینکه می گوییم مسئولین دو جور حرف میزنند یکی اش همین فضای مجازی است. تو جلسه خصوصی من بعضی از این آقایون را دیدم مثلا میگوید آقافضای مجازی دارد مسئله طلاق، مسئله بی ناموسی و اینا را دارن سازماندهی شده پیش میبرن. شروع میکند دو تا اضافی می گه. آقا شما خبر ندارید تو این فضای مجازی تو یکی گفتی این هم چهار تا .. بعد با خودت میگی باریک الله . الحمدالله انگار خودشان بیشتر خبر دارن. بعد هفته بعد مصاحبه! باید به افکار عمومی احترام گذاشت و آزادی. فلان و ! آقا مگر احترام به افکار عمومی این است که شبکه مواد مخدر را باز بگذارید یا شبکه چه و چه را؟! نمی توان این را محدود کرد کنترل کرد فیلتر کرد ؟اینو آزاد کردی؟ کجای دنیای فیلتر می شود؟ خود آمریکا و اروپا آن مواردی که منافعشان هست فوری فیلتره ولی تو این قضایا یا اونا حساس نیستند دلشون میخواهد هر کسی هر کاری را میخواهد بکند، مزاحم اینها نشود.

این تصور که ایدئولوژیک ها ، انقلابی ها، مکتبی ها نمیدونم اینها معتقدند که ما از پیش جواب همه مسائل را دادیم همه مشکلاتشون را هم ما حل کردیم این دروغ و تهمتی است که بسته اند. لااقل این ایدئولوژی که ما بهش معتقدیم ایدئولوژی اتحاد و پاسخ گویی است. ایدئولوژی امر به معروف و نهی از منکر است. کی هم نگفته که برای همه مسائل جواب پیش ساخته داشتی یا همه جوابات از قبل درست بوده. آقا 40 سال گذشته، شرایط عوض شده اصلا بعضی از مسائل اسمش همونه الان یک مسئله دیگر است! امام هم ممکن است تو یک چیز یک چیزی گفته ما چرا می گوییم بقای برمیت تو تقلید حرام است؟ مجتهد زنده چرا ولایت فقیه باید زنده باشد؟ و الا صلاحیتهای امام فوق العاده بود.

مخاطب: شرایط زمانی و مکانی

استاد: برای اینکه شرایط عوض شود یک چیزهایی در آن زمان یک فضایی میداد برای ماها الان برای شماها اون فضا را نمی دهد. یک معنای دیگری می دهد. اصلا بعضی چیزها آن زمان بود یک کارکردی داشت الان کارکرد دیگری پیدا کرده. حتما ایدئولوژی همه جوابها را از قبل داده نیست. اینکه گفتند هم نون می خواهیم هم آزادی می خواهیم بله همه اش را میخواهیم چه جوری به چه روش بدست بیار.

این دیگه قرار نبود این را هم پیغمبر بگه آقا 1400 سال دیگه در یک جامعه صنعتی شهر نشینی و فلان تو این شرایط با این وضعیت اقتصادی ، با این مقدار نفت با این تعداد نیروی هوایی اینها . طرح اینکه این کار را بکنیم دیگه اینا، تو فکر و عقل و تجربه داری فکر کردن ما ازش استفاده میکنیم ، نمیدونستند ما اینا رو بله میخواهیم همینطوری آکبند دوباره تحویل بدیم رسید بگیریم! ببخشید خیلی ممنون و متشکر. ان شالله جلسه بعد شب باشد یا فردا؟

مخاطب: فردا باشد دیگر

مخاطب: من یک خاطره بگم. آمریکت رفته بودم داشتم سخنرانی استاد را گوش میدادم که تو نماز جمعه صحبت میکردند و یک قسمتی هم درباره اینکه بعضی از شیعه ها چقدر قالتاق هستند و اینا. بعد رفتم دخترمو از مدرسه برداشتم مدرسه اونجا اینطوریه که بچه ها را می یارن همونجوری که با ماشین میری تنبل هستند آمریکایی های دیگه در رو باز می کنند و بچه می یاد تو و خلاصه در رو می بندند و شما هیچ زحمتی نمیخواهد. بعد این روشن بود من اونو خاموش کردم منتها ما همیشه فارسی صحبت میکردیم که دخترم فارسی یاد بگیره . فارسی اش خوب بود . خلاصه داشتیم می امدیم سر راه رسید به اونجا بابا شما گفته بودی ما شیعه هستیم گفت چرا قالتاق هستیم . خلاصه کل سخنرانی رو یه توضیحاتی دادم.

استاد: نه اینهم ببینید . اینهم یکی از نکاتی است که از بدی های فضای مجازی است. جمله ای که تو میگی چیه؟ اولا حرف من نبود و حرف آقای مطهری بود آقای مطهری تازه نصف حرفاشو من سانسور کردم اگر بگم مطهری چی میگفت اینا میرن از قبر دراش میارن. بعد هم کی گفتیم شیعه کلش قالتاقه؟ حرف این بود که این یک امام زمانی درست کردند که بدرد این شیه ای میخورد که هیچ به وظایفش عمل نمیکند. فکر میکند از همه دنیا بهترن اینجا کباب اونجام کباب و بهشت امام زمان هم بیاد این قالتاق ها را نجات بدهد ببرد.

مخاطب: نه کلش را گوش کردم خیلی حرف درستی بود که عدل الهی شهید مطهری کامل فصل هفتمش توضیح داده بود.

استاد: اصلا آقای بهشتی و مطهری این آدمهایی که تو انقلاب ما نقش مهمی داشتند توی دهه 60، قبل از انقلاب هم مثلا شریعتی و خدا شاهده حرفایی زدن حالا اشکالات هر کس به قوت خودش، از حرفایی که همین الان افراد می زنند هم پخته تر بود هم منطقی تر بود. هم متعادل تر بود. این افراط و تفریط هایی...

مخاطب: عملی تر بود

استاد: هان عملی تر بود. اصلا یک تصوری از دهه 60 ایجاد کرده اند تو ذهن شما ها خیال میکنید یک مشت آدم احمق پخمه فلان و اینا بودن، دیکتاتور، سطحی فلان. بخدا از شماها عاقلتر بودن

مخاطب: اشکال ما همینه دیگه. من نگاه میکنم میبینم تو دهه 60..

مخاطب : اشکال ما روحانیته آقای رحیم پور

مخاطب: تو دهه 60...

مخاطب: روحانیت پیشروی ما رو ترور کردند کشتد. روحانیت...

مخاطب : چرا ما تولید نداریم؟

مخاطب: روحانیت تولید نکرده!

مخاطب: مگه نمی گوییم خون شهدا برکت دارد نمیدونم دوباره باز تولید می شود؟

مخاطب: برای اینکه اون موقع احساس نیاز میکردند چون حکومت جمهوری اسلامی نبود. الان میگن خوب جمهوری اسلامی است.

مخاطب: اسلام شناسان پیشرو

استاد: بعد هم می دونید ما خیلی ها فکر کردند که همینکه دیگر نظام عوض شده . آدم های خوب آمدند سرکار بقیه اش دیگر خودش درست می شود. این یک اشتباه است. که آقا بقیه اش خودش درست نمی شود باید تا آخر دقیق باشی و مراقب باش!

مخاطب: فقط یک نکته خودتون گفتین که اول انقلاب همه بهشتی نبودن یعنی شعار ایران پر از بهشتیه شعار دقیقی نبود!

استاد: نه بابا . اکثرا. حالا یک چیزی میگم ببینید اکثر روحانیت اصلا با انقلاب نبودند امام تو حوزه مظلوم و غریب بود . انقلاب روحانیت نبود!اکثر روحانیون اصلا سیاسی نبودند یا یک عده آخوند داشتیم که اصلا طرفدار شاه بودن میگفتند شاه شیعه است. حالا ساواکیهاشو کار ندارم ولی آدم هایی که فاسد و ساواکی نبودند واقعا فکرشون این بود که ما اصلا با سیاست وارد بشیم باز کارا مثل مشروطه می شود.



نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha