شبکه سه - 20 بهمن 1396

برنامه بدون توقف - قسمت نهم

با موضوع طرح انگلستان در نصب و عزل رضاخان، سیر پادشاهی پهلوی اول

بسم الله الرحمن الرحیم

برنامه بدون توقف / قسمت نهم

مخاطب : ما یک جور می خواهیم بگوییم که رضاخان یک ناگزیری بود برای ما ، هم چاره ای نداشتیم و هم حالا با تمام ایرادات و با نسخه ای که درواقع انگلیسی ها ازش اجرا می کرد. مخاطب دیگر سخن را قطع می کند و می گوید: هم حداقل هایی درش وجود داشته دیگه .مخاطب اولی: در هر جهت باعث شد که ما وارد یک برهه جدید بشیم . دیگری: ببینید اگه کس دیگه ای قدرتمند تر بود از رضاخان! اون قدرتمند تر می شد یعنی یه تعارف یه مشکل خانوادگی نبوده که با تعارف و نمیدونم و پادرمیونی و این چیزا حل و فصل بشه . یه جنگ قدرت واقعی بوده که طرف های خشنی مثل انگلستان ، شما وقتی می بینید 10 تا 13 ملیون نفر آدم از گرسنگی میمیرند یعنی موضوع خیلی جدید...

مخاطب دیگر :شوخی ندارن دیگه

دیگری : آره دیگه شوخی ندارن آدما دارن میمیرند، طرف های جدی وارد قضیه شده و اون کسی که قدرتمند تر از بقیه بوده پیروز شده ، حالا کاری به شایستگی ش ندارم.

تو همین دعواهایی که بعد از رضاخان اون احتیاط ها یا اون نمی دونم اون کتابو حبشی زاده می نویسه کتاب اسرار هزار ساله ،چون اختلاف بر سر رضاخان تازه اختلاف بر سر این که ما می توانیم یکجورزندگی بدون دینی رو ادامه بدیم یا نه.

حبشی زاده سواد دینی هم داره یه کتابی داره اسرار هزار ساله بخشیش فهرسته میگه آیا اگر راه آهن داشتیم بهتر بود یا اینکه الان راه آهن داریم آیا اگه بهداشت داشتیم بهتر بود که امام جواب می نویسند به ایشون، می خواهم بگم که این دعواها از ابتدا بوده.این دعوا که رضا خان خدمت کرده یا نکرده.از ابتدا بوده ، ولی کار هایی که کرده رو نمیشه بگیم نکنیم این کارها رو.

دیگری: نه این اقبالی هم که مشاهده می کنیم در واقع تو این ریاست ها به خاطر همینه که مردم انگار اون توقعی که از روند سرعت توسعه دارند ، حالا ما در واقع چنین انتظاری داریم که این روند توسعه رو در واقع بهش بیشتر بپردازیم.

مخاطب قبلی: حالا البته آقای رحیم پور میگن جمهوری اسلامی سرعتش در توسعه بیشتر از اینه که من البته باهاشون موافق هستم.

استاد: اصلا سرعت رضا خان و سرعت و اینا همش توهمه ، اینا هیچ کدوم سند تاریخی ندارن اینا چیزایی هستن که اونا دارند تو رسانشون می گویند.چهره ای که می خواهند بسازند.

مخاطب: آره چهره ای که می خواهند بسازند درسته.

استاد: چهره ای که می سازند اینه که اونا گفتن علت انقلاب این بود، ایران داشت به سرعت مدرن می شد این ملت ایران سنتی بودند ، تحملشو را نداشتند ! بالا آوردن پس زدن ، یعنی ما داشتیم کشور رو جلو می بردیم ، ملت ظرفیت و لایاقتشو نداشت این تصویری که اونا دارن می سازن این تصویر که کشور عقب مونده بود، سنتی بود،بدبخت بود،بیچاره بود و بعد یه مرتبه از عشر سیاه و تاریکی وارد عصر روشنایی شدیم از وقتی که دیگه انگلیس آمد، رضا خان آمد شروع شد و کشور رو فلان...اینا تصویر سازیه.

مخاطب : شما قبول ندارید این تصویر رو ؟

استاد : نه قبول ندارم.

مخاطب: یعنی اگه رضا خان نمی آمد ما با قاجار می تونستیم ادامه بدیم.

مخاطب دیگر: مسئله توی تعریف توسعه است.

استاد: بزارید همینو بگم دیگه.

مخاطب: اینو توضیح بدید.

استاد: می خوام همینو توضیح بدم منتها این جور چیزا اینا همنجوری بگیم نیست اینا برای هر حرفی که میزنید سند باید بیارید، ما چون باید دیگه با سند حرف بزنیم بدون سند می تونم تخت گاز بتونیم بریم ، سند باید بیاریم بزارید یکی یکی بریم جلو راحت اینو گفتید ، سند هست ، اینجا که راه آهن چرا از جنوب به شمال کشیده شد اگر راه آهن برای پیشرفت توسعه ایران بود جور دیگه ای باید این راه آهن کشیده می شد از شهر های دیگه ای اصلا از شهر ها باید عبور می کرد، غرب به شرق بود شمال به جنوب بود چی بود؟فقط مسئله ای که بود شمال جنگ بوددر جنوب انگلیس و متفقین ازطریق جنوب میتوانستندبیان ایران ،اسم ایران هم اصلا به عنوان پل پیروزی تو جنگ اول هم توجنگ دوم به این دلیل مطرحشون کرد ،پل کدام پیروزیه ،متفقین،ایران که اعلام کرد مابی طرفیم توجنگ ،ظاهریش ولی درواقع با انگلستان بود ولی بعد آمد ایران اشغال شد ،راه آهنو که در ایران زدنند فقط و فقط مصرف نظامی داشت برای ارتش های غرب علیه متحدین به هیچ دلیل دیگه ای راه اهن ساخته نشد ، فقط همین یک خط بود ، انگلیس هم به ایران اعلام کرد یه قرون بهت نمی دیم پولشو باید ازداخل تامین کنی ، اینا اسناد، پولشوباید ازملت خودت تامین کنید که رضا شاه اعلام کرد مالیات به شکر و قندو اینا بستن ، اتفاقا مالیات به چیزایی بستن که طبقات محروم بیچاره ای خوراک روزمره شون بود ،کل خرج شو انگلستان گفت این راه اهنو مالازم داریم ، پولم بهت نمی دیم از مردمت باید بگیری ، این از راه اهن رضا شاه ، البته ببین یه وقت میگه که ایا یک رژیم فاسدی که امده سرکار دلش نمی خواهد هیچ خدمتی به جامعه اش بکند که به نام او ثبت بشه؟ مشروعیت پیدا کنه؟! چرا حتما ، اما یه وقتی داریم میگیم این سند ببین چه کارایی کرد یکی یکی بررسی کن ، بحث اسناد و ببین چرا بحث اسناد در ثبت رضاخان میشه ، دفاع از قاجاریت اصلا سیاسی و ذلت زمان قاجار شروع شد اما اینکه بگی اصلاحاتی شروع شد که قبلا سابقه نداشت این دروغه بذار بخونم شما ها تا سند نخونید فایده نداره.

مخاطبا: بخونید .

مخاطب دیگه: حرفم اینه که شما در واقع در توجیهه اقدامات رضاخان میگین که این اقدامات درواقع اقداماتی بوده که در راستای تامین منافع انگلیس و درواقع استعمار.

مخاطب و استاد همزمان : ایجاد مشروعیت به رضاخان.

مخاطب: آفرین، خب منم همینو میگم

استاد:و البته اینکار نمی شد مگر اینکه یه خدماتی انجام بدیم، سروس بدیم.

مخاطب: احسنت، من می گم راجع به مضهود خود استکبار یه مخاطبی داریم ما واقعا در مورد خود این مفهوم تردید داره، میگه که استعمار کلمه بدی نیست که، آبادانی هم همراه این قضیه میاد و اصلا با این قضیه مشکلی هم نداره.

استاد: اصلا فریب تو همین قضیه .

مخاطب: آره چه اشکال داره حالا انگلیسی ها هم یه کمکی به ما بکنند یه منافعی هم اونا می برن.چرا که تو هندم، انگلیس اینکارو کرد یعنی الان واقعا شما میگید دست نشانده بودن .

استاد: بله تو هند هم اینکار رو کرد بعئ خود انگلیس اعلام کرد که گفت ما فقط از ذخایر طلا در بنگال فقط بنگال هند، کل خیابون های لندن رو بازسازی کردیم اینو گفت این کسایی که میگه که آقا استعمار خوبه، ما رو غارت میکنه بالاخره یه چیزایی هم جلوی خود ما می اندازه اینا رو بهش توضیح بده که چه کردن با تو ملت و منافع تو چه کردن با کشور تو با دینت ب نا موست با حریت و عزتت و اصلا با پولت.

مخاطب: احسنت.

استاد: اینا رو باید به مردم بگی، بعد اون وقت دیگه فکر می کنم آدمش ولی نیمچه شریف نیست که بگه که عیب نداره آقا بله الان دارن میگن، نوکر آمریکا باشیم بالاخره گرسنه که نمی مونیم بذار ارباب بیاد بالاخره جلو سگش یه استخوان هم می اندازه دیگه از گرسنگی که نمی میری که، یه وقت یه کسی یه افرادی به این چیزا راضی اند ما با اونا اصلا حرفی نداریم با اونا حرفی نداریم اینا اراذل هستند رذل یک موجود رذل که میگه بی ناموست بکنن، مادرت رو بی حجاب بکنن، با دینت مبارزه کنند، روضه امام حسین رو ممنوع بکنند، غارت کنن، کشور رو همه چی رو بده همه چی رو خودش بخوره و بده به اربابش در عین حال حالا یه آهن هم برا ما ساختن که اینا رذالته.

ولی با دین، با ایمان، با مسلمان بودن، با شیعه بودن اینا سازگار نیست، بله ممکنه مثلا یه بودایی اینا رو بپذیره یا یه آدم بی دین که فقط اسارت دنیاست اینا رو می پذیره اما مومن ما نمی پذیره، ما حواسمون باشه همه چیز مادی نیست همه چیز هم مادی نیستیا اگه تو مجبور شدی انتخاب کنی یک خوک سیر باش یا یک انسان گرسنه.

مومن میگه من میی خوام انسان گرسنه باشم نه خوک سیر اما هدف انسان گرسنه نیست هدف انسان سیره، انسان سیره اما انسان گرسنه شرف داره به خوک سیر ضمن اینکه اونا خوکشو سیر نمیکنه چاقش میکنه تا بخوره.

خب اینا رو باید بفهمید، ما باید اینا رو ببین یه وقت یه کسی به پهلوی به مثلا رضاخان و اینا انتقاد میکنه می خواد بگه دوره قاجار خوب بود اینکه معلومه اصلا سیاهی و لشتی و خیانت از دوره قاجار شروع شد یعنی تمام این کار هایی که رضاخان انجام داد زمان پهلوی انجام شه همه اینا از زمان قاجار شروع شه مبارزه با حجاب از زمان قاجار شروع شد.

اصلا دختر ناصرالدین شاه رهبر فمنیست های ایران بود کشف حجاب از داخل دربار شروع شد یکی از حکومت تو قاجار، اشرافیا، درباریا یکی هم جریان های بابی ها و بهایی ها.

مخاطب: قره العین اون شاعر بهایی.

استاد: آره، اولین نشریه های فمنیستی زمان قاجار منتشر شده اینا اصلا از رضاخان نبوده کشف حجاب حکت کشف حجاب با حمایت انگلیس و فرانسویا و بعد آمریکایی ها از اون موقع شروع شد، عامل اصلیشون داخل کشور بهایی ها و بابی ها، ازلیا بودن و درباریان قاجار. خب اینا رو دقت کنید که قضا یا چیه، اولین مدارسی که بدون حجاب تشکیل میشه ولی قانون کشف حجاب نیامده بود هنوز، درسته که قضیه مسجد گوهرشاد برای مبارزه با کلاه پهلوی و تلاش کشف حجاب و اسلام ستیزی رضاخان بود اما قانون کشف حجاب هنوز نیامده بود، یعنی مسجد گوهرشاد قبل از قانون کشف حجاب اتفاق افتاد ولی در اعتراض به این مسائل بود.

نظام اجتماعی رو عوض کنیم اینها همه قبل از رضاخان شروع شده شما فکر می کنی یک توهمه که آقا زمان قاجار آخرش همه چی... بخشی از اصلاحات اولین خط تلگراف برقی در ایران در 1274 زمان قاجار تشکیل شه ساخته شد، اینگلیسی ها برای ایجاد ارتباط بین لندن و بمبئی از راه خشکی به وسیله ی تلگراف داخل مذاکره با ایران شدند. 1280 امتیاز خط بین خانقین بوشهر، یعنی همان زمان هم باز انگلیسی ها دارن کار خودشون رو میکنن میگه آقا براتون برق می کشیم دارن کار خودشون رو می کنن، میگه آقا براتون برق میکشیم، تلگراف میکشیم، یعنی برا خودشه، زمان ناصرالدین شاه میگه خب بکشید کشور پیشرفت کنه بعد از جلفا به تهران بعد خط دیگری انگلیسی ها از کاشان به یزد و کرمان و تا سرحد بلوچستان درست مسیر جاهایی که انگلستان در تو ایران حضور داره یا در غرب و شرق ایران حضور داره.

مخاطب: شروع راه آهن هم 1249 هست فکر کنم.

استاد: همه ی این ها هزار و دویست و... شروع راه آهن هم زمان قاجار و زمان رضاخان نیست اصلا 1294 تک تک شهر های ایران یعنی زمان قاجار...

مخاطب:94

استاد:بله

مخاطب:نه؛49

مخاطب: نه 1249

استاد: نه راست میگه راه آهن زمان قاجار شروع شه نه زمان رضاخان، ضرب سکه، نظام دادن به امور بانکی و پولی اینا همه زمان قاجار شروع شد.

مخاطب: بله درسته.

همه اش هم با کمک غریبها و نفوذی اونا و در جهت منافع اونها اولا، و ثانیا ایران اولا اونا...

مخاطب: بانک چه خبر آقای رحیم پور؟

استاد: بانکم زمان قاجار شده اصلا بانک خاص روس ها و انگلیسها و بانک شاهنشاهی همه زمان قاجار تشکیل شده، نه بانک زمان رضاخان درست شده نه راه آهن شروع شده نه کشف حجاب.

مخاطب: وقتی میگن رضاخان بانکو ایجاد کرده این اصلا حرف درستی نیست.

استاد: نههه. بانک ملی ایران رو خود انگلیسی ها تشکیل دادند در ایران بعد از اینکه بانک استقراض روسو انگلیس و اینا چیز شد و اصلا وقتی...

مخاطب: اصلا یه مناقشه ای قزاقهاو دولت قاجار و روسها سر بانک بود که پول به بانک ها نمی دادند که پخش...

استاد: نه

مخاطب: که پخش بشه بین اینا.

استاد: ببین! می خوام بگم تمام اینا که به نام رضاخان نوشته شده همه از زمان قاجار شروع شده ولی همه اش با همین هدف رضاخان بوده یعنی همه ی اینها پشتش انگلیس بوده.

بعد روسها بعد فرانسوی ها یه مدتی بعد آلمان ها، اینا چیز می کنن رقابت داخلی یعنی همه چی داره از خارج تصمیم میگیرند برا داخل.

البته آیا شما از ناصرالدین شاه بپرس می خوای کشورت پیشرفته باشه مدرن بشه میگه بله.اصلا فراماسونی زمان او تشکیل شد تو ایران.

یعنی اولین اتاقهای گفتوگوی روشنفکری زمان قاجار یا شروع شده اولین تلاش برای گسترش لیبرالیسم، ناسیونالیزیم، اسلام ستیزی، جایگزینی خط لاتین به جای خط فارسی عربی، کشف حجاب اینا همش از زمان قاجار قبل از رضاخان سیاستی شروع شده، کارهای فرهنگی شده، کادرسازی کردن، فراماسونری ساختن، زمان رضاخان کل ایران رو میگیرنو دیگه علنی کارشون رو پیش می برن و الا زمان قاجار تمام شهر های ایران ضراب خانه مخصوص و مسکوکات مخصوص داشتننو چاپ پول در ایران شروع شده.

مخاطب: این تو چه کتابی هست؟

استاد: اینکه تاریخ کامل ایران.

مخاطب: تاریخ کامل ایران

استاد: ولی ما خودش که نگفته، سند نقل کرده من از رو ی کتابهایی که الان تو بازار هست و همه دارن دارم میگم و الا من نزدیک 50 جلد کتاب راجع به این که در زمان رضاخان جنگ اول و دوم چه اتفاق هایی افتاده، رژیم پهلوی چجوری سرکارآمد.

چاپخانه سربی از زمان صفویه آمده، بعد زمان قاجار شروع شد کردن چاپخانه هاییمدرن و کتابهای سربی چاپ کردن، ناصرالین شاه سفر اول به فرنگستان میگه آقا چایخانه رو بیارید سینما سینما در زمان قاجار میاد تو ایران، چاپخانه و تمام این چیزا که میگن مظاهرصفت و تجدد و پیشرفت و اینا هیچکدام از اینا شروع کننده اش رژیم پهلوی نبوده.

مخاطب:اولین عکاس ایرانی خودش ناصرالدین شاهه

استاد:بله تمام این عکسا، سینما، راه آهن، پست، فلان

مخاطب: (باخنده) ولی تموم کننده بوده دیگه.

استاد: نه تمام کننده است.

مخاطب: خنده.

استاد: تموم کنندش ما و شما ییم حالا که برگردیم به خط توسعه غربی.

مخاطب: و چاپ.

استاد: بعد از لغو امتیاز رویترز و رقابت شدید بین روس و انگلیس در ایران راه آهن متوقف نشد. راه آهن زمان قاجار شروع شد بعد اختلاف انگلیسی ها و روسها پیش میاد متوقف شد، خط راه آهن از 1301 تا 1307 چند تا خط بین آمل محمود آباد، فلان،خط مهم بین جلفا و تبریز مدرسه دار الفنون به عنوان اولین مدرسه آموزش صنایع مدرن زمان قاجاره نه زمان پهلوی؛ فارغ التحصیلان اون مدرسه اند بعضی هاشون که بعد ماسونی میشن و میان رژیم پهلوی رو تاسیس می کنند، یعنی تمام اینکارهایی که شما میگید...کارخانه ها کارخانه یباروت کوبی، تفنگ سازی، تا تجارت خانه های بزرگ، کارخانه چراغ سازی، کارخانه کهریزک، کارخانه بلور سازی، ابریشم تابی، کارخانه کبریت سازی، نساجی.

تمام کارخانه های مدرن اینا از زمان قاجار شروع شده شما این تصور که زمان قاجاردیگه زندگی قابل ادامه نبوده، فلان و وهمان، نه اینجوری نبوده. بعد یه مرتبه اومده درست کرده. نه!!

یه سبکی بوده. اونجا همین روند بوده، آخرای قاجار اول عامل خارجی که دخالت میکنه فساد تو حکومت بیشتر و علنی تر، ضعف بیشتر و فروپاشی حکومت عملا. بعد اینا تازه زمان ناصرالدین شاه هست زمان شاه های بعدی تمام کار ها و شعار هایی که رضاخان داده به دهن رضاخان گذاشتن و انگلستان گفت تمام اینها رو از نیم قرن قبل 700 سال قبل، 100 سال قبلش دارن میگن. دقت کنید؟!

اصلا ائیدولیسم از قبل آمده از میرزا ملکم و آخوند زاده و کیو کیو و کی فلان و اینا. ائیدئولوژیک بعد زمان شاه هم که می شد اینا رو آوردند حالا یکی یکی اینارو بررسی بکنیم.

مخاطب: بزارید دوباره سوالمون رو مطرح کنیم یه بار بازخوانی کنیم. سوالمون رو، ببین ما الان این نگاه رو داریم خدمتتون هم عرض کردیم، یه بار قبل از رضاخان یه استقبالی از راخان میشه که روشنفکرا و اینا...

استاد: اونو الان میگم.

مخاطب: آره و استقبال ازش میکنن و در واقع یه استقبال هم بعد از رضاخان تا الان...

استاد: کدوم مردم؟

مخاطب: پنج نفر...

استاد: آخه شما دااخل فضای مجازی

مخاطب: 5 نفر

دیگری:خنده

مخاطب: نه می خوام بگم متن دیگه یه عده ای.

استاد: ببین این خیانته به تاریخ ایران آخه اینا دروغه .

مخاطب: نه ببین آقای رحیم پور

استاد: آخه پنج تا بچه گفتن تو فضای مجازی آوردن میگن مردم، کدوم مردم؟! کجا این حرفو میزنن؟ کدوم مردم این حرفو میزنن؟!

استاد: شما ....

مخاطب: مردم نه، هرکی اصلا یه عده قلیل یه عده محدودی بالاخره یه روایتی هست کنار این روایتا ؛ یه روایت دیگه ای هم هست که....

استاد: اصلا رژیم سلطنتی و بی بی سی و روایتی که اینا میگن و یه عده بچه نادانی که ممکنه نه سواد تاریخی، من عقیده دارم بعضی از بچه هایی که تو این شلوغیا بودن بگیرن اینا رو زندان نباید ببرن اینا رو، باید براشون چند واحد تاریخ سیاسی ایران بزارن بگن تا امتحان ندی و نمره ی بالا ی 15 بگیری بعد برو وگرنه بازداشتی.

مخاطب: خب یه ضعف از خود ماست که تاریخ رو درست نگفتیم. شما گفتید...

استاد: خیلی خب داریم میگیم دیگه .

مخاطب:یه عده قبل از رضاخان استقبال کردند یه عده بعدش این درواقع پاسخی که به این سوال داده میشه که کارآمدیه و مسئله اصلی کارآمدیه

استاد:اینو که تو سوال اول داریم همینو می گیم ببین داریم بحث کارآمدی رو ذکر میکنیم من دارم چی میگم میگم این توهم که تا قبل از پهلوی توسعه مدرن پیشرفت نمی دونم نمی شده اینارو اونا آوردن دروغه آیا رضاخان آمده این کارهایی که کرده برا پیشرفت اینام بوده ؟ داریم یکی یکی بررسی می کنیم با سند

گفتی راه آهن گفتم راه آهن از زمان قاجار شروع شد .

مخاطب:و تعطیل شده

استاد:دلیلشم یه چیز دیگه بوده خط راه آهن یک خط راه آهن زمان رضاخان ساختن انگلستان خطش رو داد صریح تو اسناده که ما این خطو لازم داریم برای اتصال خلیج فارس به روسیه برای جنگ هیچ فایده دیگه ای نداشت هیچ ضرورتی نداشت اونجا پولشم گفت ایران باید بده و چقدر فشار آوردن به مردم برای پول این خط راه آهن انگلیس گفت باید از مردم بگیری ما نمی دیم چون نداریم تو جنگیم ما از شما پول میگیریم پول نمی دیم خودشون همونجا باز میگن که مهندسای ایرانی که تو اروپا درس خونده بودن می گه توی یکی از نامه هاش هست میگه که اگه خط ایران کشیده می شه باید بین این شهر ها کشیده می شد که به نفع تجارت و صنعت در ایران باشه نه این خط

مخاطب :آره از جنوب شرقی میومد و از شمال غربی خارج می شد

استاد :بله

مخاطب : همون جاده ابریشم

استاد: فقط خطی که یعنی اقلا سه چهار خط حالا استدلال هاش هم اینجا هست که اگر شرق به غرب بود چقدر فایده داشت تازه از جنوب به شمالم باید از شهرها عبور می کرد نه که از تو بیابونا بره که سریع رد شه

مخاطب:آره کرمان .اصفهان .تهران

استاد:از تو شهرها هم نمی رفت که آقا شما تو این شهرها یه توقف هم بکن آخه ازتو بیابون سریع چون می خواستن نیرو اسلحه مهمات و غذا ببرن ببینید رضاخان وقتی که همین آیرونساید میاره چرچیل وزیر جنگ انگلیسه نائب السلطنه در هند طراحی کرده میگه ما ده دوازده نفر رو شناسایی کردیم دوسال رو اینا کار کردیم تا رسیدیم به رضاخان دیدیم این آدم بیسواد هست دین و غیرت و دنیی و این حرف ها هیچ چیز نداره عرق خوره معتاده واین بسیار خشنه و یه کاری رو دستش بسپری و بگی که آقا اگه این کار انجام بدی اینقدر بهت میدهم اگه انجامم ندی مجازات میشی حتما میره و اون کاررو انجام میده مهم نیست چند نفر کشته میشن !

این کاررو میکنه با عرضه هست بعد یکی از بهترین تیراندازهای قزاقه چون اصلا مشهور بود به این که تیرانداز خوبی بود میکشنش کنار وقتی که قضیه کودتا جدی میشه سه تا شرط باهاش می کنه این رو هم خودش خانواده رضاخان گفتن هم آیرونساید می گه ما تو رو با یه کودتا حاکم میکنیم به سه شرط 1-اینکه وقتی به قدرت رسیدی و گذاشتیمت بالا و کار رو سپردیم دستت تمام کاراتو باید با ما چک کنی بدون اجازه ما کاری نمیکنی

آیرونساید میگه آخرین ملاقات نزدیک دو سال جلسه داشتیم با رضاخان گاهی خودم بودم ولی بیشتر وقتا یا از طریق ضیاءالدین طباطبایی یا از طریق کسای دیگه اینو داشتیم تربیت می کردیم آماده که بفهمه چه کار مهمی داره صورت می گیره یعنی این غیر از کارهای دیگه ای که همیشه می کرد مثلا لات بازی درگیری این به اون این کارا نیست

می گفت ایشون تو قزاق نگهبان در سفارتخانه بلژیک بود که آذوقه برای سفارت تهیه می کرد مامور خریدشون بود و نگهبان دم درش بود بعد آلمان ها یه مدتی دیدن این خوب نگهبانی میده دم چیز!مسئول استبل قزاقخانه بود و مسئول نگهبانی دم سفارت بلژیک بعد آلمانها گفتن بیاد یه مدت نگهبان سفارت ما باشه این کارش تو قزاق از اینجا بوده و عکسش هم هست که اینجوری به اصطلاح به احترام وایستاده پشت ما تحت اسب نفر دوم سوم اون سفارت اروپایی یعنی اون بالا نشسته این عقب اسبش اینجوریه بحث ما اینه که چرا ما اینو شاه ایران میکنیم خب شما صد تا ماسوئی داشتی که اینا همه توی اروپا درس خونده بودن یه سوادی اقلا داشتن یکی از ...اونارم نکردن حتی ضیاءالدین طباطبایی رو هم که اول تو ظنشون بود که رضاخان چوب و چماق او باشه او بیاد سر کار بعد...

مخاطب:این اصلا نقش مشکوکی داره معلوم نیست میمونه میره آخرشم معلوم نمیشه

استاد:چرا میمونه چند ماه رضاخان باهاش سازگار نمیشه رضاخان به انگلیسیها می گه آقا هرچی می خواهید به خودم بگید چرا از طریق این می گین من با این نمی تونم بسازم بحث های شخصی پیش میاد اونم دنبال منافع خودشه آیرونساید عین ---------می گه در آخرین جلسه در تهران می گفتم من در تهران نمیمونم موقع کودتا میرم عراق چون عراق هم چون اینا کودتا کرده بودن گرفته بودن مسائل نفت هم بود و جنگ جهانی هم بود اینا همه رو دقت کنید مسائل دخالت داره.

میگه من سوار طیاره نشدم هواپیما شدم که برم به سمت عراق و خاطر جمع شدم که کودتا انجام میشه من نباشم آخرین ملاقاتی که با رضا کردم دو چیز را برای رضا روشن کردم 1-تلاش نکند با من خدعه کند این امر به نابودی او منجر خواهد شد یعنی ما همینجوری که داریم میاریمت سر کار با یه بشکن هم برمیداریمت فکر نکن بعدا می تونی با کس دیگه ای بسازی چون تو جلسه خصوصی به لندن می گه که این آدم ما هست و به همین سادگی ممکنه یه قدرت دیگه ای بیاد که اونموقع آلمان بود این آدم اونا بشه باید کنترل کنیم یه وقت از زیر دست ما نره زیر دست آلمانها2-فعلا به هیچ وجه صحبت برداشتن شاه یعنی احمد شاه رو نکنیم تا بعد ببینیم چی میشه ما تصمیم میگیریم میگه رضا دستشو دراز کرد با آمادگی کامل قول داد گفت هرچی شما بگویید .

مخاطب :این هزار و دویست و نودو...

استاد:این همون کودتاست دیگه هزار و دویست و نود و نه این مثلا چند روز قبل از کودتا این حلسه اتفاق می افته که بعد اون می ره و کودتا شروع میشه

شما فکر کن کودتا چقدر بوده کل نیروی کودتا دو هزارو پونصد تا سه هزار تا نیرو بودن داخل تهران دوازده هزار نیروی ژاندارمری بوده انگلیس به تمام سران اینا رشوه میده که هیچکس هیچکار نمیکنه دفاع هم نمی کنن رضاخان با 2500تا قزاق از قزوین اینا راه می افتن میان تهران رو می گیرن اون 12000میرن کنار بعدم با اینا همکاری میکنن همه تحت امر سفارت انگلیس خود انگلیسیها میگن ما بعد از یه مدتی دیدیم مقاومت شروع شد مردمی علیه رضاخان حواستون باشه تظاهرات و درگیری شده میگید جلو کودتا مقاومت نشد یک نمونه بگم اوایل جنگ دوم که هیتلر داره پیشروی میکنه به سرعت رضاخان باز اینا تو اسناد انگلیسی هست خود رضاخان هم می گه رضاخان به این نتیجه میرسه که هیتلر برنده جنگ آلمان نازیا ارتش آلمان رسیده به کوه های قفقاز یعنی یه خیز دیگه میاد تو ایران آلمانیها با رضاشاه تماس دارن و چند هزار مستشار آلمانی میاره تو ایران رضاخان که بعضی از چیزایی که اونا زمان ساخته شدن مثلا پل های راه آهن شمال و کجا و کجا اینارو آلمان ها ساختن انگلیسیها نساختن مثلا راه آهن مشهد ما ساختمان راه آهن رو آلمان ها ساختن تا همین الان هست مهندسیای خیلی اساسی بخشی یکی از این فورمهای اینجوری هم آلمانها کردن قبل از این که انگلیس و چیز کنن انگلیس از آلمان عقب نیفته انگلیس گفت ما هم یه اصلاحاتی تو ایران بکنیم که میگن انگلیس ارباب ما می شه بگن اقلا چهار تا مشکل مارو حل میکنه مثل آمریکا که در انقلاب سفید شاه و ملت یه سری اصلاحاتو گفت مثلا گفت آقا مبارزه پیشرفت کشاورزی. تقسیم زمین ها .مبارزه با فلان اینکارا رو که همه میکنن والا که نمیتونه هیچ کاری نکنه فقط برداره که اصلاحات پهلوی این جوری بوده

مثل اصلاحات صدام مثل اصلاحات مختلفی که کسانی انجام! اصلاحات کوچک برای توجیه فساد های بزرگ اینکه سرکار بمونی .مشروعیت داشته باشی

فقط یه نمونه اش رو میگم که این اون لحظه ای که انگلیسیها پیش بینی کردن خیانت میکنه اتفاق افتاد رضاخان طرفدار هیتلر شد گفت هیتلر میاد اینارو شکست میده ما از الان باید با یه ارباب جدید ببندیم بعد نقل شده نقشه جنگ تو اروپا رو گذاشته بوده رو دیوارو میگفته رادیو آلمانو گوش کنید رادیو هیتلرو گوش کنید هر روز هرجا پیش روی میکنن بگید که این نقشه تا کجا جلو رفته که این خبر میرسد به سفارت انگلیس میگه که ما شنیدیم نقشه آلمانوبرداشتی رادیو آلمانوگوش میدی

گفت نه همینجوری جهت اطلاع بهش میگن که رادیو آلمانو دیگه حق نداری گوش بدی نقشه رو هم جمع میکنی و از این به بعد فقط بی بی سی گوش میکنی دستور بهش میدن هست تو سند او اینقدم بی شخصیته می ترسه که این کارو میکنه

ولی قبل از این کار زنش و دو تا بچه اش رو یعنی همین اشرفو و شمس بچه بودن با زنش میفرسته آلمان برای ملاقات با هیتلر اینا هستش دیگه میره به هیتلر درواقع پنهانی بگه که آقا اگه شما جنگ رو بردید ما حاضریم همکاری کنیم با شما شما چون برنده میشی حاضریم از انگلیسیها جداشیم بیاییم طرف شما هیتلر جالبه دوتا قالی براش بردن روی یکی از قالی ها عکس هیتلر رو قالی زدن بافتن رو یکیش هم این صلیب شکسته رو هدیه رضاخانه به هیتلر هیتلر نگاه میکنه میگه من واقعا تشکر میکنم متاسفانه من مثل شاه ایران ثروتمند نیستم که هدیه متقابل بدم پول هم نداریم که اینجور پول اینا سه تا عکس خودشو امضا میکنه ورمیداره میده به اینا و بعد میگه سلام منو به ایشون برسونید من خیلی خوشحالم که یک نظامی در ایران حاکمه و ما با شما می تونیم کار کنیم

این خبرا به انگلیس میرسه اینکه شهریور 20ایران اشغال میشه و رضاخان رو برش می دارن که اون صحنه هم صحنه ذلت عجیبیه یا مثلا میگید ارتش ایران ارتش ایرانی که ساختن ارتش نورو گفتم چرا ساختن و چه جوری ولی برای این که بدونید این ارتش چقدر ارتش بود وقتی که شهریور 20ایران اشغال میشه کل بودجه کشور رو داده بود برای تشکیل ارتش این مدالتون ارتشوتونه

فقط یک نمونه بهتون بگم چون روس ها از سه جا آمدن تو ایران یکیش مشهده ما بود نیروهای ارتش رضاخان در مشهد فرار کردن تا بندرعباس فرار کردن از مشهد تا بندرعباس

استاد:باخنده.این خیلی جالبه که بعد گزارش میدن انگلیسیها میگن این خیلی جالب بود روس ها که از اونور آمدن هنوز وارد مشهد نشده بودن ارتش قدر قدرت رضاخان پهلوی پایگاههای خودشو در خراسان در آذربایجان رها کردن تمام سلاح ها رو زمین افتاده همه چی افتاده و اینان چنان سریع در رفتن از ترس نگفتن مثلا بریم تا تهران تا طبس تا سیل کاروان ماشین ها رسیده به بندرعباس که بیان زودترم طرف چون انگلیسیها هم از بندرعباس و جنوب می آمدن این ارتش رضاخان ارتش ارتش ارتش مدرن این ارتش برای سرکوب مردم و قومیت ها و اینا بله

طبق کمترین آمار با جمعیت اون موقع حدود 260هزار نفررو قتل عام کرده و کشته توش از میرزا کوچک خان جنگلی و جنبش های مختلف هست تا قضایای تجزیه طلبی

عرض کردم بعضیاش تجزیه طلبی بعضیاش وصل به انگلیس انگلیس هم گفتم چه جوری دوگانه عمل میکرد اینم از این که میگن رضاخان ضد انگلیسی بوده قضیه اش این بود وقتی که محمدعلی فروغی میگه اون اواخر منو طرد کرده بود بعد که اشغال شد کشور دیدم خودش پاشد اومد خونه من رضاخان که محل سگ به کسی نمیگذاشت که مثلا یهو عصبانی میشد بلند میشد قندون رو میکوبید تو صورت کارمنداش ذره ای احترام، اولا فحش های خواهر مادری، و ناموسی اینا اینقد چیزه که هیچ شاهی اینقد فحش ناموسی نمیداد،انگلیس میگه بهش گفتیم آقا تو دیگه شاه شدی فرق میکنه با قزاقخانه، اینقد فحش های خواهر و مادر و ناموسی و فحش زن و اینا رو میدی تو جمع،تو هیات دولت به زن وزیرت فحش میدی، این خوب نیست، اینا اثر بدی داره، مثلا جنتلمن باش تا آخر هم مودب باش، تا آخرش فحش مادر خواهری می داد، محمد علی فروغی میگه دیدم با یک عجزی این کسی که محل سگ به کسی قائل نبود کافی بود تو جلسه یکی نگاه بد بهش بکنه برگرده نگاش بکنه تموم بود، مثلا می گفت که شمال جاده های شمال رو هم من به شما بگم، باز اگه بخواهید من یک جلسه تمام این اسنادش رو برا شما بیارم و بخونم، جاده هایی که زده شده.

مخاطب : به سمت سواد کوه

استاد : دوجا بوده، یکیش جاده هایی بود که انگلیسی ها خواستن تمام جاده بود برای ارتباط مرزها برای این که ارتش انگلیس بود مثلا مرز افغانستان، بلوچستان، از یه طرف عراق و هند و یعنی بلوچستان و افغانستان و عراق همه دست انگلیس ها همسایه های عزیز ما، بعد هم که شدن صاحبخانه او اونجا، تمام جاده ها را برید ببینید، مهندسین راه سازی انگلیس اسم شهر ها رو زدن که چه جاده ایی باید شاخه بشه، جاده های شوسه که ساختن، یک جاده هایی رو هم که خود رضاخان گفت من میخوام بسازم که اینا 90-80 درصدش شمال بود، تو گیلان و مازندران بود، جاده های شاهی میگفتن،علت اصلیش هم این بود که تقریبا اکثر زمین های مرغوب گیلان و مازندران به نام شخص رضا شاه شده بود، گفت این جاده ها را میخواهم من بزنم از زمینهام سرکشی بشه و فلان و اینا، اینم جاده سازیش بود حواستون باشه، می گویند جاده هایی ساخته شد،راه آهن شد چی شد چی نشد، پل و اینا همشون، ارتش جدید ایران ساخته شد.

راجع به فرهنگستان و دانشگاه و اینا،اولاً دانشگاه مدرن عرض کردم از قبل بود، اصلا دارالفنون و چندین دانشگاه فنی و مهندسی اززمان ناصرالدین شاه، امیر کبیر اینا شروع شده بود هیچ دانشگاه مدرن، دانشگاه تهران نبود، اینا ادامه اون مسیر بودن، منتها در ایران اولم همین دانشگاه تربیت معلمو ساختن که اولین دوره بورسیه های خارج کشور هم زمان قاجار شروع شد که بعضی از همینا ماسونی شدن و جزء موسسین پهلوی شدن، اینا تاریخو بخونید ببینید چی بود.

مخاطب: ولی تا قبل از اون اسم دانشگاه نداشت،تو هیئت دولت، حکمت به شاه میگه که توی خارج یه چیزی هست به نام یونیورسیتی که یه جای باکلاسیه، مام داشته باشیم خوبه و شاه هم می پذیره وقتی که یه همچین چیزی باشه میگن یه همچین چیزایی راه بیفته.

استاد: اصلا شاه همچین چیزایی سرش نمی شد،ببینید شاه بی سواده، من میگم میگه آخرعمرش که دیگه باسواد شده بود.

مخاطب: غلط املایی داشته.

استاد:15 تا غلط املایی تو یک نامه داشت که من گفتم چرا نشون نمیدی اقلاً به محمدعلی فروغی، کسی چرا نامه را اینجوری میفرسته،یعنی اصلا چیزای دیپلماسی هم سرش نمی شد، حالا یه چیز دیگه به شما بگم سوادنظامیش چقد بوده؛ میگه که ما یک مانوری از ارتش فرانسه یاد گرفته بودیم آمدیم جلو رضا خان گفتیم ؛آقا یه مانور مدرن بعد میگفت که ساده ترین نوع مانور بود که مثلا یک جمعی حمله کنند برن بالای کوه با دشمن فرضی، میگفت انقد شوکه شده بود رضاخان که عجب!!این کارها هم می شد؟در حالی که تو مدرسه های نظامی که تو اروپا می گفت ما درس خونده بودیم اینا جزءابتدایی ترین مسائل بود، من تک تک ادعایی که می کنم، جمله با صفحه و سند به شما نشون می دم ، اینا هیچکدام حرفای من نیست، اتفاقاً اکثر اینا خودشون دستگاه رضا خان بودن یا ارباباش بودن یا خودایشون بودن ایناحرفای اوناست من دارم می گم.

میگه،رضا خان که به خاطر قزاق نظامی آدم گردن کلفت و بی رحمی بود دربرابرضعفا! اما دوتا خصوصیت داشت1- سوادنظامی نداشت، چون اصلا سواد نداشت و هیچ دانشگاه نظامی ندیده بود ولی بااسلحه خوب کار میکرد. 2-دربرابر قوی تر از خودش ترسو بود، همون قضیه چیز میگه رضاخان آمد درخونه ما با لباس نظامی عقلشم نرسید که حالا کشور اشغال شده و درگیری دارن میان و میگه آمد تو ودرزد و دیدم اصلا رنگش پریده، گفتم بله آقا، فرمودن ما خدمت میرسیدیم، گفتن وقت نیست.

گفتم چیه؟گفت ارتش روسیه که وارد قزوین شدن که دارن میان سمت تهران، میترسم اینا بیان سمت تهران منو بگیرن منو بازداشت کنن، حالاجالبه انگلستان خود انگلیسیها، هی رضاخان رو از روس ها میترسوندن ،نمیگن ماخودمون هم میخوایم ورت داریم، تاریخ مصرفت تموم شد، چون با هیتلر داشتی می ساختی، بهش میگن که، توکه خیانت کردی و داشتی خیانت میکردی و فلان ولی ما که کار نداریم فعلا تابیایم تهران تا ببینیم چیکار کنیم ولی روس ها رسیدن به قزوین ازترس اینکه روس ها بگیرنش چون می دونه می گه آمد اینجا گفت یک نامه ای میشد بنویسید به انگلیس که من اونجا از فروغی پرسید چیکار میشد الان تهران اشغال شده1320، میگه من فکر میکنم شما دیگه شاهی ات تمام شده چون با هیتلر روابط برقرار کرده بودی با نازیا،فاشیستها واینا، اینا برت میدارن،گفت چیکار کنیم اقلاًپسرم بمونه سلطنت بمونه سلطنت ما، حالا من میرم این از دست نره، میشه یه کاری کنیم ،گفت از تهران که باید بری قطعاً چون روس ها که قطعا بیان میگیرنت چون به اونام خیانت کردی، حالا هی امتحان میکنیم من قول قطعی نمیدم امتحان میکنیم، یک نامه مینویسیم از طرف شما به انگلیسیها که من استعفا می کنم، دوره شاهی من تمام، منتها فرزند من مثلا محمد رضا باشه در خدمت شماست، و اینا هرجا که شمابگید من از تهران حاضرم ترک کنم و اینا، میگه تو ذهنش این بود که بره به بمبعی که هند مال انگلیسیهاست اونجا حتی اولم بهش گفته بودن عیبی نداره، فروغی میگه متن نامه رو من نوشتم، استعفای رضاخان رو من نوشتم، چون سواد هیچی رو نداشت و اینا، من نوشتم این حرفارم توش نوشتم بعد توش دوسه جاش خط خورده بود گفتم حالا پاک نویس کنم دیدم دستاش داره می لرزه رنگش پریده میگه پاک نویس نمیخواد همینجوری بفرس بذار بره، نامه رو بدون پاک نویس میگه من فرستادیم رفت، اونام به من گفتن انگلیسیها چون رابطه اش یکیش فروغی بود، گفتن که حالا ما هیچی قول نمیدیم بیایم تهران مستقر شیم بعد ببینیم چیکار کنیم که بعدش گفتن جوروپلاستو جمع کن و رفت جنوب، فکر میکرد داره میره بمبعی،کشتیشو عوض کردن انگلیسیها، گفتن نه داریم میریم جزیره موریس که رفت اونجا و میگه، ازترس اینو میخوام بگم، میگه از ترس در اون دوران که نزدیک بود ایران اشغال بشه ظرف 20 روز، وزن رضاخان رسید به نصف از ترس، میگه رسماًگریه میکرد، رسما ًدستاش می لرزید، می ترسید، خوب این جلو ارباب اینجور ذلیل جلو مردم، اینجور که میگه،یکوقت شمال رفتیم ماموراش آمدن قبل از اینکه این بیاد، پنج شش نفر بودن،500 تا کبک ،گفتن 500 تا کبک بزنیم که برای ناهار آماده باشه و اینا، بعد میگه حالا کسی که با رضاخانه نقل میکرد میگه من یادم نمیاد رضاخان گفته باشه 500 تا کبک برای من کباب کنید ولی جوری اینا رو تربیت کرده بود که اینکار، میگفت باید مصیبت، بعد کشاورزان آخر اون منطقه شمال ، چهارصد و خرده ای کباب گیر آورده بودند،میگفتن 500 تا نشد،چیکار میکنه رضاخان ،یه وقت مارو اینجا بی ناموس نکنه و زمینهامونو اینا همه رو چیز کنه، بعد میگه من رفتم تو گفتم به اون کسی که مسئول حاکم اونجا بود، گفتم که کی به شما گفته 500 کبک چیز کنید اینا مگر شاه 500 تا کبک می خورن، گفت نه ما برای اینکه ایشون راضی باشن چون مواردی سابقه داریم که غذاهای خوب میخواستن نبوده چون ایشون علاقه داره وقتی غذا میخوره از قاشقش روغن بچکه و بین شب که می خوابه ،فردوست میگه یک لیوان شراب سفید، یک لیوان شراب قرمز بالا سرش بود که اگه نصف شب پاشه بحث تریاکش هم میزد که زن شاه میگه منو رضاخان تریاکی کرد و گرنه من تریاکی نبودم اصلا دیدیم هرروز کنیاک و تریاک میزنه مام بزنیم و کم کم معتا شدیم بعد میگه متاسفانه دوتا پسرام بالغ نشده معتاد کامل شده بودن به خاطر اینکارای باباشون بعد رضاخان میدونید 5 تا زن داشت، صیغه ای هم داشت زن دیگه ای و اینا حالا اینو میگن آقا فلان –از این جهاتش خیلی این مسائل رو تا تهش میرفتن، بعد دررابطه با مذهب، یک علتی که رضاخان اومد ازش حمایت کردن بعضی از علما نه همه، و بعضی از کسایی که روشنفکر و اینا بودن این علتش اون بود اولاًاون هرج و مرج جنگ جهانی اول دیده بودن و میگفتن که شاید یه آدم گردن کلفت نظامی بیاد حالا اقلاًبیاد برقرار بکنه، بهش بگید و اینا، رضاخان اصلاً سخنرانی سیاسی بلد نبود بزنه اصلا سخنرانی سیاسی بلد نبود، موادی هم که ازش هست متن های کوتاهیه که میدادن حفظ میکرد، اینا باز همه سندش هست ولی شاه نه محمدرضا شاه خب از بچگی فرستادنش سوئیس،تربیتش کردن کنارش ارنست پرون رو گذاشتن که اونم فردوست میگه خیلی جالبه مارو وقتی انگلیسیها گفتن به رضاشاه گفتن بچه هات رو بفرست اینجا، اینا از بچگی تربیت میکنن، مثل این شیخ های عرب، هفت هشت نفر تو آب نقره میخوابونن که بعد اگه شد اونا بیارن اینا، مثل همین الان این بن سلمان رو آوردن که داره به سرعت عربستان رو سکولاریزه، این تازه سیاست های رضاشاه رو حالا شروع کرده توی عربستان، احتمالاً در مکه مدینه 20 سال آینده دیسکو و مشروب فروشی و بگن طوافتو بکن بعدم بیا مشروبتو بخور میتونی اول البته جابه جا هم بکنی اول اونو بگن بعد، رضاخان اولی که آمد خیلی مذهبی نمایی می کرد، یعنی هیات قزاق عزاداری راه انداخت. اصلاًمشهوره پای پیاده گل به سرش میمالید این جلو هیاتو هیات این شعار رو میداددرروز عاشورا که اگه قزاق در کربلا بودی حسین بن علی نمیدونم چی نبودی.

مخاطب: تنها نبودی .

استاد: آره که اگه ما تو کربلا بودیم مگه میذاشتیم امام حسین(علیه السلام) شهید بشه، اینجوری می آمد محضر علما می رفت دست بوسی، انگلستان عراقو گرفته بود علمای عراق اعلام جهاد کردن بعد مجبور شدن بعضیاشون رو اخراج کردن اومدن ایران، رضاخان دستور داد از اینا با احترام استقبال بشه- اینجوری شروع کرد، بعد گفت ایران یکپارچه، مستقل، امن و پیشرفته و متدین، ایران متدین وقتی که شما بدونید وقتی که وهابیا حمله کردن به عراق اون زمان که عید غدیر کربلا رو زدن، غارت و قتل عام، 5000 دست کم شیعه رو در عراق کشتن، پدرجدّ آل سعود همینا بودن، اون زمان یک هیئتی تشکیل شد به عنوان کمیته تحقیق،

مخاطب: فکر کنم حرم رو هم چیز می کنن

استاد: غارت کردن بله یک کمیته ای تشکیل دادن این شد به نام کمیته تحقیق که برن در فضای بین المللی علیه وهابیها از حرمین از عتبات از عراق دفاع کنن و رضاخان دستورشو دادکه این هیئت تشکیل شد، اینجوری آمد که بعضی از علما خوشحال شدن، و فضا جوری باز شد اشغال شد که بعد ها همون زمان چیز شد اصلا آشیخ عبدالکریم حائری یزدی دید فضا باز شده اینم آمده حرفای مذهبی میزنه و اینا حوزه علمیه قم رو دوباره آمد بازسازی کرد و تاسیس کرد اما به محض اینکه مسلط شد، دوره حکومت رضا خان سه دوره هست، سه تا دوره یعنی هرکدوم با اون متفاوته اینا رو با هم قاطی نکنید، بیست بیست و یک سال حکومت کرده به عنوان قدرت اول بوده سه دوره سه تا روش داشته اول اینجوری شروع میکنه بعد میاد چیکار میکنه ؟میگه حجاب ممنوع،کشف حجاب، خلع لباس روحانیون، انهدام حوزه های علمیه، تعطیلی مجالس عزاداری، کل مجالس عزاداری امام حسین (علیه السلام ) ممنوع بود، حوزه علمیه رو کلاً بست، اصلا امام خاطره دارد امام میگه ما اونروزا مجبور بودیم میرفتیم تو باغات اطراف قم قایم میشدیم، درس و بحث داشتیم شب می آمدیم تو حجره ها و اینا که بعد ها شبام نمیشد، در این زمان صحبت تبدیل خط فارسی عربی به خط لاتین مطرح میشه که میگن مثل ترکیه میگه امکان پیشرفت نیست،تازه حجابم اولین بار،جالبه شاه افغانستان بازنش بی حجاب میان تهران، اونجا اولین بار رضاخان می بینه که افغانستان پیشرفت کرد، زن شاه بی حجاب، یک سفرم می برنش ترکیه

مخاطب: کلا رضا خان یه دو سه تا سفر بیشتر نمیره من شنیدم

استاد: یه سفر

مخاطب: میره ترکیه موریس استاد : موریس و بوریس که تبعیده اونجا حالش خراب می شه

و می گه بیایید ما رو اقلا من یه جمله ای داره که می گه اینهمه خدمت کردم به انگلیسها اصرار می کننکه یه جایی بهتر بعد می یاد به جوهانس بورگ و اینا بعدم جنازش می میره مصر و مثل خود شاه، تا سلطنت مصر هم با ایران روابطی داره که حالا جاش اینجا نیست ولی میخواستم بگم اینها رو بدونیم میره ترکیه، حالا جالبه این چهار تا زنش که هست زناش وقتی که رضا خانیک سند من دیدم علی اصغر حکمت خیلی متاسفانه آدم فاضل و خائن توی قضیه، حالا جالبه اینا خاطراتشون رو که میخونی همشون با اظهار ناراحتی می گن خیلی کار بده ولی خب لازم بود بعد این می گه که وقتی رضا خان آمد با حالات ناراحتی گفت، گفت به من گفتن که باید برای پیشرفت یعنی انگلیسیها گفتن اونجا هم رفتن مصطفی کمال آتاتورک رو دیدن بعد می گفتن از ژنای خود شم با شروع کنی خیلی جالبه اینم میگم وقتی که رضا خان گفت دستور دادن ما باید دیگه بی حجاب بریم خود رضا خان می گه ناراحت بود که زنشو و جالبه زن رضا خان می گه من من مقاومت کردم. میگه من برهنه نمی شم نمیام بیرون. بعد رضا خان برخورد شدید باهام میکنه که باید بیای می گه پس دیگه ب کلاه پوستی و همینجوری که حجاب شرعی باشه و جالبه شما بدونید آتاتورک هم زنش بی حجاب نشد عکسش هم الان هست. زنش تا اخر با چادر چاقشون محکم جلوشون ایستاد گفت من برهنه نمی شم اویم همین خط انگلیسیها در ترکیه و ایران و افغانستان این خطو دادن ، ضمن اینکه عرض کردم این فمینیستها و مجلات و به اصطلاح فمینیستها و مجلات و به اصطلاح فمنیستی و حقوق زنو پیشرفت زنو بیحجابی اینا همه از قبل از زمان قاجار شروع شده بود این رضاخان تیر خلاصو زد و دیگه اجباری و قانونی و برخورد خشن با همه کرد، راجع به فرهنگستان و این خط اول و تغییر خط فارسی عربی به لاتین بود

گفتن مثل ترکیه راهش هم این بود ارتباط نسل با گذشته تاریخ و فرهنگ و کلا اصلا جوانهای ترکیه نمی تونن بخونن، درحالیکه عثمانی ششصد سال ابر قدرت جهان بوده می دونید نزدیک دو سوم اروپا سیصد سال دست عثمانی بوده و یونان 350 سال حکومت اسلامی داشت.



نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha