شبکه سه - 3 اسفند 1396

برنامه بدون توقف - قسمت آخر

گفتگوی برخی فعالان رسانه‌ای باموضوع کنسرت موسیقی، حضور زنان در ورزشگاه و حجاب اجباری

بسم الل الرحمن الرحیم

برنامه بدون توقف / قسمت پانزدم (پایانی)

موضوع: "کنسرت، موسیقی، حضور زنان در ورزشگا، حجاب اجباری"

سوار تاکسی شدم عکس یک خانم لخت آویزان کرد به آینه‌اش، مام جلو نشسته بودیم دیگه می‌دیدیم ایشون خودش برگشت به ما گفت می‌دانید کیه ایشون ؟ گفتم نه، فکر کردم یک خواننده مشهوریه، هنرپیشه، رقاصی، چیزیه. گفت: خانم منه. عکس زنش را لخت می‌گذارد تو تاکسی که همه ببینند و افتخار هم میکند. بعد برگشت به من گفت: خانمم قشنگه؟ گفتم اقا شما مسیحی‌اید یا مسیحی نیستین؟ چه دینی دارید؟ گفت نه ما مسیحی هستیم کلیسا هم میرویم گفتم آخه این عکس که می‌گذارین اینجا از نظر شما یک امتیاز است؟ مثلا طرف می‌اید زنش را می‌بوسد بعد جلوی شوهره می‌گوید خانمتان خیلی قشنگه!!!!

مرده هم می‌گوید خیلی ممنون. اینا چیه؟ اینا انحراف از فطرت هست یا نیست؟ (صحبت مخاطب ناواضح)

اما همین ادم، می‌خواهم بگویم فطرت چیست؟ یه کم که گذشتیم امدیم جلو گفتم آقا کرامت زنت، شخصیت زنت، این احترام به زنته؟ خود خانمت می‌دونه؟ گفت اره میدونه. گفتم خانمت راضیه؟ گفت بی‌تفاوت بود و اینها... همین ادم بعد از اینکه ما تا رسیدیم به مقصد صحبت کردم شخصیت زن، حرمتش، خانواده چیه؟ تو به این زن میتونی اعتماد کنی؟ این زن به تو میتونه اعتماد کنه؟ مردهای دیگه ای خانم تو رو می‌بینند خوششون می‌اید یا خوششون نمی‌اید؟ اصلا اخلاق چیه؟ حقوق چیه؟ آخرش گیج شد آخرجلس که ما رسیدیم به مقصد، گفت آره گفتم راجع به مسایل فکر کن. گفت آره مثل اینکه باید دوباره فکر کنم راجع به این مسایل. آخرش گفت نه من اینجا رسمه خب حالا رسمه. گفت اینجا رسمه. این رسمم آمریکاییها کردنا.... اینا این جوری نبودن. مخاطب: گفتین این تو ادیان دیگم هست؟ البته اینو بگم... مخاطب: اون وقت تو جامعه اسلامی تو حکومت امروز.... استاد: ازدواج موقت داشتم این رو می‌گفتم برای این دختر و پسرایی که بدون هیچ حساب و کتابی با هم می‌روند میگوید حساب و کتاب داشته باشد. تعیین کن اولا زیرنظر خانواده باشد اذن پدر یعنی یواشکی، دزدکی نکنید. اگر نمی‌توانی ازدواج دایم کنی یا می‌خواهی بعدا با هم ازدواج کنید بگو آقا ما فعلا چهار سال زن و شوهریم بعد توی ازدواج موقت باید میتوانی بگویی آقا تا این حد جلو میرویم ما فقط دست همدیگر را می‌گیریم، شوخی، جوک می‌گوییم شوخی میکنیم، کافی شاپ میرویم اما جلوتر نه. می‌تونید اضافه کنید می‌تونید تا تهش بروید که آقا هرکسی گفت اصلا ما زن و شوهریم هرکاری هم بخوایم می‌کنیم میتونی بگویی ما فقط با هم میرویم بیرون حتی دست همدیگر را نمی‌گیریم همه اینها را میتوانی شرط کنی. مخاطب: خب این بحثها فردی است راجع به بحث اجتماعی چه کنیم؟ استاد: نه بحث اجتماعی است من دارم می‌گویم. .. مخاطب: نه راجع به قانونی که وضع میکنیم و. .. استاد: اما عرف جامعه‌ی ما جوری است که زنا را پذیرفته، دوست دختر پسر را پذیرفته، فحشا را پذیرفته، توی چیزای زید من این جوری شد زید تو... اسمش را می‌گذارند زید نمی‌دانم برای چه یا... مخاطب: چون امر است. استاد: انواع... نه آخه به دختره می‌گوید زید. .. مخاطب: ضرب زیدُ امراَ استاد: یا انواع شوخی‌ها، جوکها. الآن چند تا شبکه‌ی جوک که من اینها را نگاه کردم که تمام جوکهایش در قالب دوست دخترم چی گفت.. دوست پسرم چی گفت... فلان... همش تو این (نامفهوم) اصلا احتیاجی به دوست دختر پسر نیست بگو الف گفت ب، به گفت فلان... چرا دوست دختر پسر می‌کنی؟ مثل جوکهایی که اصلا لازم نیست یک مرتبه می‌گوید ترکه چی گفت؟ عربه چی گفت؟ فارس چی گفت؟ کُرد چی گفت؟ چرا اسم رشتیه چی گفت؟ چرا اینها را می‌گویی؟ بگو یک کسی گفت. چرا اسم شهرها را می‌اوری اینم همین جور. بگذارید من این را که اسلام نگفته شما فرمودید مسیحیت، یهودیت. زمان حضرت ابراهیم(ع) همین طور. می‌گوید نامزد اسحاق-رِفقه- اسحاق را دید که هنوزم ازدواج کامل نکردند می‌گوید: بُرقع بر صورت افکند صورتش را هم پوشاند. اینها همه در کتاب مقدس و از این موارد زیاد... در ایران... مخاطب: این عهد عتیق بود البته اینایی که گفتین. استاد: این عهد عتیق است و خب مال یهود استو مسیحیان هم قبول دارند عهد عتیق را. آنچه که از اسناد باستان شناشی مانده در زمان مادها، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان، زنان ایران حجاب داشتند و عکس‌هایشان حک شد و مجسمه‌هایشان هست که اینها هم بدنشان را کلا می‌پوشاندند. موهای سرشان هم می‌پوشاندند. ایران قبل از اسلام از هخامنشی و ساسانی. در زمان ماد، زنان با جامه‌ی دو تکه خودشان را می‌پوشاندند. یک قطعه فرش از زمان هخامنشی آلان داریم در موزه که نشان می‌دهد زنان دوره هخامنشی پارچه‌ای شنل مانند مثل عبا روی سرشان می‌انداختند کاملا شبیه چادرهای امروزی و گاهی این را به دور بدنشان می‌پیچیدند ولی ان قدر طولش زیاد بود مثلا هفت، هشت متر که به بدن نمی‌چسبید. زمان اشکانیان در ایران قبایی تا زانو بر تن، شنلی افکند بر سر و نقابی که به پسِ سرآویخته می‌شد یعنی زنان ایران نقاب می‌زدند، زمان اشکانیان. زمان ساسانی: چادری گشاد و پر از چین که نچسبد به بدن. چرا نچسبد آقا برای اینکه مرد بدن زن را دوست دارد نگاه کند اینها بدیهیات را نمی‌فمند انگار. آقا چرا این جوری؟ همینهایی که می‌گویند آقا به شعور مرد و زن احترام بگذارید این کارها. .. همین‌ها خودشان معمولا از همه خراب ترند. برو زندگی‌هایشان را ببین با چندتا زن چه جنایتهایی کردند!!!! یک فمینیسم مشهوری در دهه هفتاد داشتیم مقاله و کتاب خیلی می‌نوشت الان دیگر نیست نمی‌دانم دررفته خارج یا. .. ان قدر راجع به خشونت علیه زن کتاب نوشت و مقاله که اسلام منشأش است. بعد معلوم شد با پنج، شش تا زن رابطه دارد. خانم اولش به خاطر این از بس کتک خورده از دستش ازش جدا شده، این جورین اینها. مخاطب: حقوق دان بود؟ استاد: بله تو ایران... مخاطب: می‌شناسمش... استاد: می‌شناسید الان نمیدانم کجاست اصلا. خیلی... روزنامه نگار بود. . مخاطب: بله می‌نوشت... استاد: چادر گشادپرچین تا وسط ساق پا می‌امد زیر آن باز کفش‌های بلند چکمه بود که (نامفهوم) دیگر پا بود تا آن جا کاملا پوشیده. نقوشی که از زنان ساسانی پشت بشقابهای نقره هست نشان می‌دهد تمام زنان ایرانی زمان ساسانی قبل از اسلام چادر به خود می‌پیچیدند. در شاهنامه هم مثال می‌اورد از فردوسی که دارد راجع به ایران قبل از اسلام و شاهان حرف میزند ببین چه می‌گوید: مرا از هنر موی بُدُ در نهان/ که او را ندیدی کس اندر جهان. آن زیبایی و هنر موی زن است که او از مگی خانم دارد می‌گوید. میگوید که هیچ کسی هرگز تا این لحظه موی من را ندیده است. نمودم همین است آن جادویی/ نه از تنبل و مکر و از بدخویی/ بگفتیم و بگشاد و..... فلان. در خود غرب، در زنان اروپا و امریکا تا هشتاد، نود سال پیش فقط زنان فاحشه بی‌حجاب بودند. فقط زنان فاحشه هی آرایش می‌کردند می‌آمدند بیرون. زنان اروپا و آمریکا تا نود سال، صد سال پیش بروید ببینید در تاریخ حتی فیلم‌های سینمایی که الان می‌سازند راجع به آن موقع هست تمام زنانشان تقریبا حجاب اسلامی دارند یعنی لباس، بدن پوشیده است. دامن، گشاد که بدن دیده نمی‌شود تاروی زمین سرشان هم یا کلاه است یا روسری. از خیلی از این حجاب اسلامی بدحجاب‌های ما حجابشان درست تر بود. خانمهای راهبه را دیدید چه جوریه حجابشان؟ صددرصد اسلامی است. اصلا مرسوم بود تمام خانواده‌های متدین تا هشتاد، نود سال پیش در اروپا و آمریکا در غرب، همه این جوری حجاب داشتند. اصلا زنی که برود با مرد نامحرم حرف بزند اینها را متدین نمی‌دانستند قبول نداشتند می‌گویند اینها زنان بدکاره‌اند. این لباسهایی که بعضی خانمها این جا می‌پوشند چسب و اینهاست، اینها در اروپا و آمریکا لباس فاحشه‌هاست البته اخیرا دیگر دارد عمومی می‌شود ولی تا مثلا پانزده، بیست سال پیش فواحشه این جور شلوارهای چسب می‌پوشیدند و اینها. بدن لخت ارزش نبود نشان دادنش. در غرب و شرق عالم پوشیدنش ارزش بود. افتخار زن به کرامت زن بود. در یهود، تأکید خاص روی حجاب و پاکدامنی زن. امروز زنان کمی از متأهلین متّقی هنوز حجاب دارند، حجاب یهودی. چند وقت پیش‌ها من در اینترنت دیدم چندتا خانواده یهودی نمیدانم دیدید یا نه؟ مخاطب: چادر دارند. استاد: اصلا من نفهمیدم اول اینها، فکر کردم ایرانی هستند، شیعه هستند. دقیقا حجابشان چادر اسلامی با مقنعه، همه‌شان و می‌گفتند حرف زدن با نامحرم حرام است. ما در حدّ ضرورت حرف می‌زنیم اینکه برویم با نامحرم یک جای خلوتی باشیم و حرف بزنیم و اینها بالاخره این روابط می‌آید. آقا چند وقت پیش‌ها یک خانم در اداره‌ای خانم متدین، خانواده دار گفت آقا من در آن اداره ای که هستم میزم جلوی یک میزی است آن هم یک آقای جوانی است. او هم مذهبی است به حساب، من هم مذهبی. او زن و بچه دارد من هم همین جور. اولم خانمِ چیه اقای چیه بعد دو سه ما بدون خانم و آقا بعد شش ماه اسم کوچک را صدا می‌زنیم بعد پیام پیامکی بعد جوک برای هم فرستادند گفت من حالا احساس میکنم کاملا به این آقا علاقمند شدم یعنی حتی در خانه با شوهرم هم هستم دارم به این فکر میکنم ایشان هم به من علاقمند شده. چه کار کنیم؟ گفتم هیچی. خودتان را دستی دستی انداختید در آتش حالا می‌خواهید نسوزید؟ اختلاط زن و مرد ارزش نیست تا جایی که جنسیت نیست باشد از جایی که جنسیت می‌آید وسط و دارد خیلی نزدیک می‌شود اینها غلط است. زن و مرد حتی اگر ازدواج کردند وقتی با جنس مخالف بگویند یک کمی صمیمی بشوند بگویند بخندند با هم علاقمند میشوند اصلا خداوند این انرژی را گذاشته است. مخاطب: ما این‌ها را قبول داریم موافقیم (نامفوم) استاد: نمی‌خواهم بگویم (نامفوم) اما چطور؟ یک وقت اختلاط حداکثری می‌گذاری نباید این کار را بکنی. یک وقت اختلاط در حدی که لازم است. این یک سیاست حکومتی است باید رعایت کنی. مگر بگویی آقا نمیتوانیم اما اسلام این را نگفته که آقا هرجا زن و مردند این حتما نگاهایشان به همدیگر جنسی است، آی حتما جنسی.... نخیر اصل بر این است که جنسی نیست. اصلا حجاب آمد است تا رابطه زن و مرد اجتماعی باشد ولی جنسی نباشد. مخاطب: ببینید این شبهه این جوری مطرح است، الآن اون درسته و ما دلمون میخواهد این اتفاق بیفتد. استاد: بگذارید من این را بخوانم این کتاب مقدس را... مخاطب: این را پذیرفتم دیگر (نامفوم) استاد: نه نپذیرفتین.. مخاطب دیگر: غربی‌ها پذیرفتن. استاد: نه خب من نپذیرفتم. مخاطب دیگر: قیافت شبیه کسانی است که نپذیرفتن. استاد: نه بیخود می‌گویی نپذیرفتی، آخه مخاطب باید بفمهد که وقتی می‌گویی اسلام نیست یهود و مسیحیت اینها هم می‌گویند حجاب واجب است بفهمد چرا؟ مخاطب: ما حرف شما را چیز کردیم منتها می‌خواهیم بیاریمش در. ... استاد: نه، فقط دو دقیقه، دو دقیقه بگذار من حرف بزنم از کتاب مقدس فقط، دیگر توضیح نمی‌دهم. دو دقیقه و پنجاه و پنج ثانیه. می‌گوید (آیین یهود): ظاهر شدن زن در محیط عمومی بدون پوشش سر، بدن کافی نیست سرم باید پوشید باشد می‌گوید گناه است، شما در تلمود می‌بینید صریحاً می‌گوید که زن اگر زنا کرد دیگر قطعاً باید طلاقش داد اگر با مرد دیگری رابطه داشت بعد می‌گوید اگر زنی در ملأ عام حجابش را رعایت نکرد شوهرش می‌تواند طلاقش دهد.

مخاطب: از اسلام سخت گیرانه‌‌تر. استاد: این در کتاب مقدس یهود است. می‌گوید اگر زنت را دیدی که موی سرش پوشیده نیست با نامحرم میتوانی سریع همانجا اعلام کن طلاق دیگر تو زن من نیستی به من خیانت کردی. این در آیین یهود و انواع حجاب ایشان را هم ذکر میکند. در مسیحیت هم، کلیسا (انجیل) در عهد جدید در بخش ده و یازده عین عبارت: زن باید در انجیل عهد جدید زن باید سر خود را بپوشاند حجاب پوشیدن موی سر واجب است بر زن تا نشان دهد که به شوهرش وفادار است زیبایی خودش را به مردان دیگری نمی‌خواهد عرضه کند و بعد انجیل کتاب مقدس می‌گوید این واقعیتی است که حتی فرشتگان به آن توجه دارند و از آن راضی می‌شوند و به سبب رعایت حجاب سر، پوشاندن موی سر زنان، فرشتگان نیز شاد می‌شوند. در عهد جدید یک جا می‌گوید: اگر در جلسه‌ای (در کتاب مقدس) مردی با سر پوشیده دعا کند به مسیح بی احترامی کرده است زیرا پوشیدن این کلاه به مفهوم اطاعت از انسان‌هاست اما درمورد زن، اگر زنی در جلسه‌ای به عکس با سر برهنه حاضر شود این اطاعت خدا را نکرده و به شوهرش وفادار نیست یعنی در دعا می‌گوید مرد پوشاندن سرش واجب نیست اما زن در نماز و دعا هم باید حجاب داشته باشد به احترام خداوند و به حفظ اعتماد شوهرش،چون اگر شوهر به این نتیجه رسید که تو برای مردان دیگری داری خلاصه چراغ سبز میدهی دیگر من به تو علقه ای ندارم تو با من نیستی مال من نیستی من هم مال تو نیستم. می‌گوید زن با پوشاندن سر خود نشان می‌دهد به شوهرش و به خانواده وفادار است. اگر زن نمی‌خواهد، یک اختصاص میزند می‌گوید اگر زنی پیدا شد گفت به هر دلیلی حجاب نمی‌خواهد می‌گوید فقط در یک صورت در موارد ضروری موقتاً اشکال ندارد و آن اینکه زن باید کل موی سرش را بتراشد، یعنی طاس کچل بکند او اگر این جوری شد در یک موقعی لازم و ضروری بود فقط کل موهایش را کامل بتراشد او اشکالی ندارد که موقتاً حجاب روی سرش نگذارد. این هم پس مسیحیت و کتاب مقدس می‌گوید اینها را ما در کلیسا قرن‌ها تعلیم می‌دادیم چون زن‌ها در بیرون امکان بی حجاب بود داشتند در کلیسای آرتودوکس و کاتولیک گفتند ما شما را بیرون از کلیسا که نمی‌توانیم کنترل کنیم بی حجاب شدید دیگر، سکولار و لامذهب شدید ولی اجازه نمی‌دهیم این جوری بیایید در کلیسا. روسری دمِ کلیسا باید روسری سرت کنی اقلاً اینجا که می‌آیی باید حجاب داشته باشی. مخاطب: پس ما این راپذیرفتیم من الان سؤالم این است این مطلوب و مقبول هم ماست یعنی ما همه ما می‌خواهیم برویم به این سو و. .. همه ما پذیرفتیم. استاد: روشن شد (نامفهوم) اسلام نبود قبل از اسلام هم ادیان بودند. مخاطب: حالا الان نکته اش این است این مطلوب ماست و ما می‌خواهیم برویم به سمت این موقعیت. خب (نامفهوم) الان شبهه ای که مطرح است این است که با قانونی کردن این مسأله بهش نزدیک می‌شوید یا از آن فاصله می‌گیرید اگر من به این نتیجه برسم با قانونی کردنش دارم ازش فاصله میگیرم درحالیکه آن مطلوب من است و درواقع غایت من باید آن باشد باید چه تصمیمی بگیرم؟ چه تصمیم اجتماعی برای درواقع جامعه خودم بگیرم؟ مخاطب دیگر: احتمال اینکه افراد بیشتر به این سمت بیایند بیشتر است یک مدلی میشود مثل بعضی کشورهای اسلامی دیگر که آنها هم افراد با میل و رغبت بیشتری از پوشش اسلامی استقبال میکنند. مخاطب اول: یعنی با هدف نیل به همین چیزایی که شما گفتید مطلوب است. استاد: خب حالا سؤال من این حرف را که اول جلسه ام اشاره کردم اینکه بگویید ما مثلاً زنان باحجاب مثلاً در سوریه، لبنان، کجا، عراق و اینها را دیدیم این به حجاب هم علاقمند بودند حجاب هم دارند. اینها را مقایسه کنی با یک خانمی که عقیده و علاقه به حجاب ندارد به خاطر قانون مجبور است بلاخره در قانون جامعه مجبوراست رعایت کند این دو تا را مقایسه میکنی اشتباه است. مخاطب: اشتباه است. استاد: همه تان همین مقایسه را میکنید یعنی همه کسانی که می‌گویند آقا آن جاهایی که حجاب قانون نشد حجاب بیشتر است تا اینجایی که قانون شد است این دروغ است. مخاطب: نه بگذارید من یک عرضی بکنم جامعه خودمان را با خودمان مقایسه بکنیم با آن شیبی که دارد حالا شما.... استاد: این پس بحث دیگری است یکی یکی بگذارید برویم جلو. اصل اول که می‌گویند آقا کشورهای دیگر ما رفتیم دیدیم آن جایی که حجاب قانون نیست باحجاب ایشان خیلی باحجاب اند بی حجابهایشان خیلی بی حجاب اند با انتخاب خودشان خب اینکه. ... مخاطب: نه مسأله، مسآله اختیار است دیگر. اگر ما این اختیار را... استاد: حالا اختیار یکی یکی. مخاطب: اگر اختیار را بپذیرد طرف، قاعدتاً قاعده مندتر و معتقدتر به مسأله است تا اینکه به اجبار و. ... استاد: اجبار و اختیار، طرف گفت آقا من اصلاً حکم خدا را اجرا نمی‌خواهم بکنم بلکه من میخواهم گناه کنم. درست است یا نه؟ گفت آقا من میخواهم گناه کنم. شما می‌گویید بگذار آنهایی که می‌خواهند گناه کنند، اجتماعی درعرصه عمومی گناه کنند آنهایی که نمی‌خواهند نکنند بعد می‌گوییم چطور می‌گوید ببین آنهایی که آنجا گناه نمی‌کنند را مقایسه می‌کنند با اینایی که اینجا می‌خواهند گناه کنند می‌گویند آقا..... ببین لاییک باشد اجبار نباشد قانون نباشد فلان... قانون نباشد وضعیت ما خیلی از آنها بدتر است. شما باید با آنها که حجاب اختیاری در آن کشورها دارند با آنهایی که حجاب اختیاری در اینجا دارند اینها را با هم مقایسه کنی، کماً و کیفاً. آن وقت میبینی جامعه ما از تمام کشورهای چه اسلامی چه غیر اسلامی حجابش بیشتر است حجاب اختیاری بیشتر است هیچ جای دنیا ان قدر حجاب اختیاری نیست. این اول، اصل اول روشن بشود تا اینکه آقا وضع بدتر شده همه بی دین شدند. مثلاَ دانشگاهمان، همین آقا دانشگاه اسلامی است. با چه مقایسه می‌کنید؟ با ایده‌آل‌های اسلامی؟ حوزه هم اسلامی نیست. با ایده‌آل‌های اسلامی بازار هم اسلامی نیست. با ایده‌آلها اگر مقایسه کنید. اما یک وقت داری دانشگاه ما را با دانشگاههای دیگر مقایسه میکنی. من معتقدم مسلمان ترین دانشگاه دنیا دانشگاه ماست. دانشگاههای مختلف را من دیدم. کشورهایی که لاییک و سکولارند و دین را اصلاً قبول ندارند که هیچی. اینهایی که... در کدام کشور اسلامی است که هزاران دانشجو و استاد به اعتکاف می‌روند؟ کدام دانشگاه است در دنیا؟ هیچ دانشگاهی. مخاطب: آخه یک بخش زیادی از کسانی که می‌روند اعتکاف مدل پوشش شان مدل پوشش کاملی نیست ولی اعتکاف هم می‌روند. استاد: آقا من دارم میگویم معیار برای دینی بودن دانشگاه دارم عرض میکنم راجع به حجاب... مخاطب: از آن طرف هم کدام دانشگاه ست با این شیب. ... فرار می‌کنند میروند خارج از کشور، می‌روند درخدمت سیستم مثلاً کشورهای غربی قرار می‌گیرند؟ استاد: خب الان راجع به رفتن به خارج صحبت بکنیم؟ ما یک وقتی می‌گوییم دانشگاه است خب مقایسه کن. یک وقتی داریم می‌گوییم که آقا بدحجابی و بیحجابی در ایران. شما بدحجاب‌هایت را با بیحجاب‌های آنها مقایسه کن، تازه هم بدحجاب‌هایت را من. سیزده مدل اقلاً بدحجاب داریم. یک مدل بگذارید این را بگویم این مهم است. مخاطب دیگر: جاهل است. استاد: بدحجابی که اصلاً احکام نمی‌داند، بدحجابی داریم که بی دین نیست تنبل است واقعاً تنبل است. یک دختر خانم جوان متدین، گاهی نماز اول وقت می‌خواهند در عین حال در خیابان مثلاً حجابش گاهی درست نیست می‌گوید اصلاً حواسم نبود، حواسم نیست آن که منشأش تنبلی است. آن که منشأش آموزش ندیده. آن که منشأش اصلاً خانواده اش همه شان بی حجاب اند. در این خانواده تربیت شده است اصلاً. یکی هست فکر میکند با اسلام منافات ندارد یعنی شما خانم بدحجاب می‌بینی دارد تسبیح ذکر میگوید من این را دیدم، موهایش بیرون است دارد ذکر می‌گوید من این را دیدم، موهایش بیرون است دارد ذکر هم می‌گوید، روزه مستحبی هم می‌گیرد. خب این معلوم است ضد دین نیست، این معلوم است به خدا و پیغمبر(ص) و قیامت عقیده دارد قبول دارد. یا نمی‌داند احکام شرع را یا یک آدمی است می‌خواهد یکجا گناه می‌کند یک جای دیگر جبران می‌کند. می‌گوید آنجا جبرانش میکنم مثلاً. یکی هست که جوگیراست، ما چقدر دخترایی داریم که واقعاً می‌خواهد حجاب داشت باشد میرف مثلاً می‌دید چهار تادوستانش حجاب درستی ندارند بین آنها قرار می‌گیرد این کار را نمی‌کند. یک بدحجابی لجبازی با بابا و ننه اش است. دقت می‌کنید؟ یک بدحجابی ممکن است سیاسی باشد که هم فکر می‌کنند اینها هم سیاسی است. نه کمترینش سیاسی است. اتفاقاً کمترینش سیاسی است. یک بخشش میفهمد گناه است ومی‌گوید ولش کن بابا. مگر ما مسلمان کم داریم که نماز نمی‌خوانند، روزه نمی‌گیرند ولی عاشورای امام حسین(ع) سیاه می‌پوشند؟ عرق می‌خورد، مواد میزند، بیست و یک چیز هم می‌آید قمه میزند برای امیرالمؤمنین(ع)، برای سیدالشهدا(ع) قمه میزند. حرم امام رضا(ع) هم میرود، فرعم می‌خورد، ربا هم می‌خورد. خب این آدمهای ضعیف الایمان اهل گناه، حالا یکی بیشتر یکی کمتر. مخاطب: بعضی‌ها درگیر مد هستند. استاد: بعضی‌ها هم به قول ایشان درگیر مداند همان که من گفتم جوگیر می‌شوند یکی اش هم مد است، بعضی‌هایشان یک مدلش هم فاحشه است. فحشا است واقعاً. یعنی اصلاً می‌آید برای مشتری پیدا کردن. مخاطب دیگر: هرزه پوش است. استاد: بله هرزه پوش است، مانکن است که این‌ها هم بعضی‌هایش فاحشه اند بعضی‌هایشان هم برای پول می‌آیند. مثلاً یک وقت چند وقت پیش‌ها گفتند بعضی از اینها را که آورده بودند نیروی انتظامی داشت در اخبار می‌گفت. گفت چرا می‌آیی؟ گفت آقا من فقیرم، خانواده ام فقیرند یک پوشاکی است در این پاساژای بالای شهر تهران به من گفته دخترهای فامیل و محله تان به هرکدامتان روزی ان قدر پول می‌دهد که من در ماه هم بابام ان قدر پول درنمی‌آورد. می‌گوید این لباسایی که بهتان می‌دهیم بپوشید در این محله‌ها، در این بخشهای خیابان قدم بزنید همین، پول مفت.هم اینها را قاطی نکنیم با همدیگر. هرکدام از این‌ها هم یک علاج، یک روشی دارد. درعین حال باحجاب‌های جامعه ما از هم جوامعه دیگر بیشترند با حجاب اختیاری. بدحجابهای ما هم همه شان مخالف حجاب و بی دین و لامذهب نیستند. یک بخشی شان که واقعاً منتظر فرصت اند که اصلاً نه اینکه بدحجاب، بی حجاب شوند اصلاً لخت شوند منتظرند یک روز بگویند آی خدا جمهوری اسلامی سقوط کرد برویم لخت مادرزاد صبح تا شب برقصیم. بعضی‌ها هم داریم این جوری. بله واقعاً منتظرند، منتها این‌ها کجا... مخاطب: یک واقعیت اند. استاد: اینها یک واقعیت بسیار حقیر کمّّی هم حقیر کیفی. ملت این جوری نیستند. این بدحجاب‌ها را هم از هم تفکیک کنید و این مسأله عرض شود که حالا راجعه به ایران قبل از اسلام اینجا این را بگویم در آیین زرتشت این را هم یادم رفت چون بعضی‌ها می‌گویند ایران، ما مسیحی، یهودی حالاخیلی نداشتیم زرتشتی بودند در ایران راجع به زرتشت، آیین زرتشت ما چقدر تأکید داریم در مقدسات زرتشت که زن زرتشتی اگر موی سرش را کس دیگری ببیند این زن گناهکار است و از به اصطلاح، اهورامزدا، از رحمت اهورامزدا و توجه اهورامزدا دور شد است. در آیین زرتشت هم حجاب زنان واجب است. شما الان زنان زرتشتی متدین در همین ایران را ببینید. همه شان حجاب محکم دارند. زرتشتی‌ها الان در یزد ستند جاهای دیگر هستند. مخاطب: خب آقای رحیم پور شما گفتید حجاب مال. .........جامعه به لحاظ جنسیتی کنترل بشود و فعالیت اجتماعی زنان فرام بشود خب در مان جامعه ورزشگاه هم ست خب زنه می‌گوید من محجبه هستم می‌خواهم بروم ورزشگاه. استاد: نه حالا ببینید اینکه اصلاً من اشاره نکردم بقضیه ورزشگاه و نمیدانم این حرفها برای اینکه اوًلاً یادم رفت ثانیاً اینها را من مسایل اصلی نمیدانم. مخاطب: مسأله هزینه زاست. استاد: ببینید این‌ها. ......میدانم بیشتر این مسایل سیاسی است. اگر دمِ انتخابات نبود این حرفها مطرح نمی‌شد. مخاطب: خب چرا اصلاً باید این موضوع مطرح شود استاد: بله اما نظر خود من را به لحاظ فقهی و شرعی اگر بخواهید بدانید از نظر اسلام حضور زن نه در سینما، نه در ورزشگا، نه در هیچ جای دیگر به عنوان اولی شرعی حرام نیست. در اسلام اصلاً حضور زن و مرد هیچ جا حرام نیست. تنها چیزی که حرام است همین است که روابط مهارگسیخت و شیر تو شیر خرج شود آن حرام است والا به قول شما اگر موسیقی، موسیقی مشروع شد موسیقی هم این را بدانید موسیقی، در فلسفه موسیقی چون بحث موسیقی هم مطرح شد موسیقی بسته به کارکردش، حرام و حلالش، موسیقی‌هایی که شما وقتی گوش می‌کنید چنان عصبی می‌شوید که می‌خواهید بلند شوید هرکسی که کنارت نشست را با مشت بزنی، اینها موسیقی‌هایی ی است که جنون می‌آورد، عصبی می‌کند اما موسیقی خشونت است. بعضیها هستند موسیقی‌هایی را می‌خواهند دعوا کنند می‌گذارند در گوششان وقتی می‌روند دعوا. موسیقی‌هایی خشن وخشونت آور. موسیقی‌هایی ی که افسرده می‌کند طرف را. این‌ها حرام است. مخاطب: خب بلاخره موسیقی هست یا نه؟ استاد: اجازه بدهید بله هست دارم می‌گویم. .... وقتی دارم حرامشان را..... من وقتی دارم حرامشان را.... مخاطب: صداوسیما سازش را پخش نمی‌کند. استاد: خیلی خب من به صداوسیما چه کار دارم مخاطب: ما کار داریم. استاد: خب بروید بهش بگویید مگر من کارمند صداوسیما هستم. مخاطب: (نامفهوم) استاد: من کارمند عقایدمم خودتان بگویید آقا چرا این کار را می‌کنید چرا نمی‌کنید؟ شاید توجیه شان این است که آقا اگر ما تار و تنبور نشان دهیم این تبلیغ موسیقی می‌شود. مخاطب: توجیه شان همین است. استاد: آان اگر توجیه شان این است آن وقت باید بررسی کرد که آیا واقعاً نشان دادن یا ندادن، مانع یا مروج موسیقی شد یا نشد؟ این باید یک آمایشی بشود شما ببینید که این شده است یا نشده؟ مخاطب: پخش موسیقی مروجش نیست موسیقی پخش می‌کنند. استاد: حالا من اینجا این‌ها تشخیص مصداقی است این‌ها حکم نیست یعنی ما در اسلام حکم نداریم که شما مثًلاً خواننده را نشان بده ابزار موسیقی را... این‌ها حکم ثانوی است. مخاطب: مسابقه خوانندگی بگذاری ولی سازش را نشان ندی. استاد: نه...... حکم ثانوی یعنی تشخیص حکومت و نخبگان حکومتی است که آیا اگر ما این کار را..... ترویج موسیقی خوب است یا نه نه.... اصل موسیقی خوب است باشد، نوع خاصش باشد، انواعی باشد انواعی نباشد اما ترویجش هم خوب است حتی موسیقی حلال بعضی‌ها می‌گویند آقا موسیقی صددرصد مشروع ترویجش و عادت کردن بهش مضر است. فیلسوفان موسیقی، کسانی که فیلسوف‌اند شما می‌دانید فارابی، بوعلی که این‌ها راجع به فلسفه موسیقی چقدر بحث کردند. موسیقی اصلاً در رابطه با فلسفه و ریاضیات توسط متفکرین ما بحث شد است. فارابی مخترع بعضی‌ها از گام‌های موسیقی غرب علیه اصلاً فارابی است. این‌ها پدران موسیقی علمی بودند خب این‌ها..... مخاطب: اراده را تحت تأثیر قرار می‌دهد. استاد: بله بحث می‌گوید آقا موسیقی، یک موسیقی‌هایی داریم نوعاً برای هم مضر است که آقا این‌ها را هرجایش را قبول ندارید بگویید، موسیقی‌هایی ی داریم وقتی گوش می‌کنی شدیدا که شهوتی می‌شوی. مخاطب: طبیعی. استاد: طبیعی، وقتی شهوتی شدی می‌خواهی چه کار کنی؟

مخاطب: خب آخه همه موسیقی‌ها که این جوری نیست... استاد: معلوم است که آقا من تعجب میکنم از گوش شما، از گوش شما تعجب می‌کنم. مخاطب دیگر: بحث انحرا ی بود وارد کردید ما الان داریم هم را نوک می‌زنیم هیچ کدام هم تمام نمی‌شود. استاد: بله من تعجب می‌کنم که دارم همین را می‌گویم این می‌گوید آقا موسیقی حلال هم داریم که.... من دارم چه می‌گویم من دارم می‌گویم چرا موسیقی‌هایی حرام داریم موسیقی حلال و حرام داریم موسیقی‌هایی ک طرف را روانی می‌کند. کاری می‌کند دست به جنایت و خشونت بزند موسیقی در گوشش است با مشت می‌زند به صورت مادرش، این‌ها شده ها. مخاطب: شرایط فقهی‌اش غنا است غنا یعنی چه؟ استاد: در بحث فقهی غنا تعریف می‌کنند هر نوع خواندنی که مناسب مجالس فساد و لهو و لعب است. خب چه موسیقیای مناسب لهو و لعب است؟ این‌ها مربوط به عرف و زمان و شرایط و مکان است بعضی از موسیقی‌ها قطعاً جز در مراسم لهو و لعب استفاد نمی‌شود یعنی هم آهنگ آهنگی است که تا می‌شنوی مرد و زن باید بلند شوند برقصند وگرنه حق آن موسیقی ادا نشده است. بعضی از موسیقی‌ها اگر بلند نشوی نرقصی خیانت کردی به آن موسیقی (خنده) حیف است دیگر. موسیقی حاضر، بدنت هم حاضر، بلند شو برقص. موسیقی‌هایی که شهوت را از تعادل خارج می‌کند راه می‌افتی بعد از عید می‌خواهی بروی سراغ جنس مخالف، گیرنیامد جنس موافق، گیر نیامد حیوانات، حیوانی، چیزی، اشیایی گیر نیامد میروی سراغ خودت. موسیقی‌هایی ی هم هست می‌خواهند خودکشی کنند با آن موسسیقی‌ها خودکشی می‌کنند. یک موسیقی یک شنبه سیاه یکی از دوستان گفت الان این موسیقی در اینترنت ست می‌گویند صدا نفر با این موسیقی.... مخاطب : (نامفهوم) استاد: وقتی می‌خواهند خودکشی کنند این موسیقی را می‌گذارند راحت تر خودکشی می‌کنند. خب این حرام است اگر موسیقی‌هایی تو را ا سرد می‌کند، مأیوس می‌کند، می‌برد به سمت خودکشی، زندگیت را سیا می‌کند. اگر موسیقی‌هایی تو را خشن و روانی و دیوانه می‌کند اگر موسیقی‌هایی تو را در شهوت از کنترل خودت خارج می‌کند این‌ها موسیقی‌هایی حرام اند. چه آخنگ باشد چه آن ترانه ای که خواندنی باشد. پس چه موسیقی‌هایی ی حلال است موسیقی‌هایی که آرامش می‌دهد بهتان. اعصابت خراب است بعضی موسیقی‌ها هست گوش میکنی خستگی‌ت درمی‌رود. موسیقی‌هایی که تشجیع می‌کند تو را، حماس در تو ایجاد میکند. در تو احسا س مسیولیت اجتماعی، ترس تو را می‌ریزد یعنی وقتی میگذاری زورت مثل اینکه دو برابر می‌شود. مخاطب: الان اینجا می‌دانید بحث سیاست دوگانه بود یعنی.... استاد: خب من می‌گویم چرا دوگانه ست مخاطب: یعنی تنبور، تک نوازی آخه نمیدانم تک نوازی کمانچه یک نفر نشست کمانچه دارد می‌زند، یک نفر نشست تنبور دارد می‌زند، آخه این (نامفهوم) کردن ندارد استاد: استدلالشان این‌هاست که نشان دادن زیاد این‌ها ترویج موسیقی است ترویج موسیقی، حالا رسیدیم به موسیقی حلال، موسیقی حلال مشروع که خستگی تو را درمی‌کند، آرامش دارد، یک حس زیبایی شناسی، لذت صوتی... مخاطب: یا اصلاً در جهت بیداری و حماسه و. ... استاد: یا موسیقی‌هایی انقلابی است، به توقدرت، روحی انقلابی و جهادی، خدمت به خلق و این‌ها را می‌دهد، واقعاً موسیقی‌ها آثار مختلف دارد. علت حلال حرام بودن را اول گفتم حالا دوگانگی آن را توضیح دادم، حتی موسیقی حلال روانشناسی موسیقی ما داریم بروید کتاب ایشان را بخوانید می‌گوید آن‌هایی که معتاد به موسیقی می‌شوند حتی موسیقی‌هایی که مشکلی ندارد این‌ها مشکل روحی روانی پیدا می‌کنند. اراده ضعبف، واقع بینی ضعبف، این‌هایی که مداوم گوشی موسیقی دارند گوش می‌کنند به شدت آدم‌های حساس، عصبی، آسیب پذیر و اراده‌ای ضعیف و زود در کارها شکست می‌خورند عقب نشینی مس کنند چون کل شخصیتت رمانتیک می‌شود، همش درحال پروازی. واقع بینی و اراده را در تو ضعیف می‌کند. حلالش هم زیاد خوب نیست اما اینکه می‌گویید چرا می‌گویند موسیقی باشد خواننده را نشان می‌دهند تارش را نشان نمی‌دهند ما تا جایی که بنده میدانم حکم اولی شرعی در این موارد که آقا زن نوازنده نباشد، مرد باشد حکم اولی شرعی داریم یا حلال است یا حرام. اما اینکه چرا این کارا را می‌کنند استدلالشان چیست اولاً از خودشان بپرسید نه از من. ثانیاً ممکن است توضیحاتی دارند که به عنوان ثانوی این‌ها را مطرح می‌کنند مثلاً می‌گویند آقا کنسرت زن و مرد وقتی می‌گذاری این جوری نیست که خانم ا و آقایان هم بنشینند خیلی مؤدب و قشنگ آنگگوش می‌کنند و بعد می‌گویند احسنت، کف می‌زنند حالا برویم خانه‌مان. صد تا یلم در چیز ست چدر دانشگاه چه خارج دانشگاه..... مخاطب: (نامفهوم) استاد: اصلاً موسیقی هیجانی نیست گاهی یک مرتبه می‌بینی پاشده است دختر از این ور می‌رقصد پسر هم از این ور به طرف هم می‌آیند گام‌های بعدی رقص و. ... باید پیش بینی کنیم که تا کجا می‌خواهد بیاید. روسریش.... دست خودش هم نیست یکی از این‌ها در دانشگاه می‌گفت. ... ما به خانم گفتیم شما چه هستی روانی هستی مواد زدی گفت به خدا اصلاً متوجه نشدم قصدمم این نبود. می‌گفت راست هم می‌گوید چون اصلاً ما هیچ کارای انضباطی و این‌هانداشت در دانشگا، دختر سالم. مخاطب: این می‌شود حکم ثانوی. استاد: می‌شود حکم ثانوی. می‌گوید در کنسرت یا ورزشگاه حرف، استدلال آن‌ها این‌هاست من معتقدم این‌ها قابل حل است. یعنی عنوان ثانوی... میشود با رنگ سازی و تعلیم و تربیت می‌شود درستش کرد. می‌شود بگو ای آقا کسی حق دارد کنسرت را بیندازد که مسیولیت نظم جلس را تا آخر بپذیرد والا محروم می‌شود از کنسرت. مخاطب: خب قانونم، قانون... استاد: قانون هم من در آن ندیدم.... مخاطب: قانون حجاب هم حکم ثانوی است یا نه؟ استاد: قانون حجاب، ما راجع به حجاب بحث داریم، راجع به حجاب من معتقدم که حکم اولی است. مخاطب: حکم اولی اینکه جامعه. ..... استاد: بله در عرصه عمومی‌چون لباس، نحوه لباس پوشیدن شخص در عرصه عمومی مسأله خصوصی نیست. کسی که می‌گوید آقا لباس مسأله خصوصی من است، لباس من است، بدن من است. بدن تو و لباس تو در اتاق خوابت، در حمام، در دستشویی، در خانه‌ات. یعنی در حریم خصوصی نحوه پوشش مسأله خصوصی است. راست می‌گویی کسی حق ندارد به تو بگوید در خانه‌ات چه جوری بپوش. تازه در خانه هم اگر اخلاق و آداب اسلامی باشد مادر جلوی پسرش، پدر جلوی دخترش نمی‌تواند با مایو راه بیفتد بیاید. حتی آن جا هم نیست. حتی در هال خانه‌ات پیش اعضای خانواده‌ات هم حریم خصوصی نیست. یک حقوقی ست. مخاطب: ما پرسیدیم اگر این را قانونی بکنیم به سمتش می‌رویم یا از آن اصل می‌گیریم بعد شما جامعه ایران را مثال زدید گفتید ما دانشگاه ایمان، ما خود جامعه مان...... استاد: حالامن دارم این را می‌خواهم بگویم، ادام این را بگویم یا آن را مخاطب: ادام حرف خودتان را. مخاطب دیگر: نه این را بگذارید بپرسم آقای رحیم پور. استاد: بگذارید. ... مخاطب: مسیحیان چرا باید در ایران حجاب داشته باشند. استاد: اولاً مسیحیان، حکم مسیحیت است واجب است بر ایشان. مخاطب: خب الان که اعتقاد ندارند. استاد: خب اعتقاد ندارند اصلاٌ مسیحی و مسلمان ندارد. مخاطب: اصلاً سکولارا، غیرمتشرع‌ها این‌ها چرا باید حجاب داشت باشند مخاطب دیگر: (نامفهوم) استاد: دارم همین را توضیح می‌دهم دیگر وسط جواب من سؤالی را می‌کنی که دارم جوابش را می‌دهم. مخاطب: دنبال همین بودم می‌خواستم بگویم که همین را جواب دید. استاد: دارم همین را جواب می‌دهم. ببین سؤال این است آیا می‌شود برای حجاب قانون نوشت حجاب را می‌شود قانونی کرد؟ بنده دفاع میکنم نه، فقط حکم ثانوی، حتی حکم اولی شرعی بله. بله می‌شود. می‌گویی آقا مسیحی یا یهودی می‌گویم مسیحی و یهودی هم در کتاب مقدسشان برآن‌ها واجب است. می‌گوید آقا این‌ها نمی‌خواهند می‌گویم مسلمان و یهودی و مسیحی فرقی نمی‌کند. یک مسلمان هم ممکن است بگوید آقا اصلاً بند در یک خانواده مسلمان به دنیا آمده‌ام احکام اسلام را نمیخواهم اصلاً می‌خواهم بروم جهنم می‌گویم بسیار خب انشاءالله موفق باشی برو به جهنم. به جهنم که می‌خواهی بروی به جهنم برو اما اجازه نمی‌دیم بقیه را هم با خودت ببری جهنم. تو وقتی بیایی در عرصه عمومی بگویی اول می‌گویی چادر نمی‌خواهم خیلی خب نخوا، مانتو و روسری. بعد می‌کوید من مانتو و روسری آن طوری نمی‌خواهم. می‌خواهم بچسبد می‌خواهم بدنم هم جایش قشنگ دید بشود پسرا نگاه کنند دنبالم را بیفتند و این‌ها... خب شما وارد حریم عمومی شدید. دیگر از این به بعد حق جامعه مطرح می‌شود حق تو نیست. مخاطب: در واقع حقوق عمومی است اینجا. استاد: بله حقوق عمومی است حق الناس است حقوق عمومی است حقوق شهروندی است تو وقتی این جوری وارد شدی. اتفاقاً آن‌ها مقبول دارند. حالا جالب است فرانسه می‌آید می‌گوید بی حجابی را قانون می‌کند فرانسه مهد انقلاب، فرانسه پدر جمهوریت. شما الان چند تا کشور اروپایی آمدند همجنس بازی را گفتند قانونی. برهنگی قانونی حجاب ممنوع. حجاب مشمول قانون نمی‌تواند بشود چرا بی حجابی را مشمول قانون می‌کنی خب شما با قانون حجاب را ممنوع می‌کنی ولی با قانون نمی‌شود حجاب را واجب کرد مخاطب: خیرخواهان و با نیت اصلاح بگوید (صحبت مخاطبین واضح نیست ) استاد: خب او مبنایش (یادت نرود سؤالت) یک کسی ممکن است بگوید آقا خیلی خب ما غرب را قبول نداریم آن‌ها اشتبا کردند. آن‌ها که می‌گویند حجاب ممنوع است اشتباه کردند. ما چرا بگوییم حجاب قانون است و واجب است جواب: او طب مبنای خودش اصلاٌ اشتباه کرد است نه طب اسلام فقط. یعنی ما به عنوان مسلمان که نمی‌گوییم تو غلط کردی، اشتباه کردی. مامی‌گوییم تو گفتی لیبرالی، لیبرالیسم یعنی آزادی پوشش ، شعارش این بود آزادی مذهب، آزادی پوشش، آزادی چه... تو چرا خلاف مبانی لیبرالیسم داری عمل می‌کنی تو به عنوان لیبرال حق نداری حجاب را ممنوع کنی ولی ما به عنوان مسلمان وظیف داریم حجاب را واجب کنیم ما که نگفتیم لیبرالیم. مخاطب: ما دنبال با حجاب کردن جامعه ایم یک نفر بیاید خیرخواهان و با نیت اصلاح بگوید با قانونی کردنش داری بزن.... استاد: می‌پرسد که ما چرا خیرخواهان می‌خواهیم حجاب باشد می‌گوییم حجاب نباش بهتر است بیشتر است حجاب اگر حجاب نباشد بیشتر حجاب ست که همین را هم من نمی‌فمم چه جوری اگرحجاب نباشد حجاب بیشتر می‌شود حجاب کمتر می‌شود (صحبت مخاطبین واضح نیست) استاد: ولی حالا می‌خواهیم جواب دهیم. سؤال: داشتیم همین سؤال را جواب می‌دادیم. آقا حجاب را چرا قانونی بایدکرد چرا قانون باید بگوید حجاب مخاطب: نه شما دارید می‌گویید حجاب خوب است می‌گویم ما این را قبول داریم. مخاطب دیگر: یک لحظ صبر کن چرا قانونش کنیم که بهتر شود بفرمایید شما... استاد: من دارم می‌گویم چرا به عنوان حکم نه فقط ثانوی به عنوان حکم اولی اصلاً حجاب باید قانون شود در جامعه دینی اصلاً سؤال اصلی که مطرح است همین است. اصلاً من به خیرخواه و بدخواه بودن طرف کار ندارم. می‌خواهد بدخواه باشد می‌خواهد خیرخواه باشد. اگر کسی خیرخواهانه امد به شما زهر داد کارش موجه است؟ آقا من می‌خواهم شما سالم بمانی ولی بهت زهر می‌دهم انشاءالله سالم بمانی. من آزاد می‌گذارم من می‌گویم این سم، این غذا بعد تو حالا اگر سم خوردی یا غذا خوردی انشاءالله سم است نمی‌خوری بعد با این استدلال شما بگو که مواد مخدر، شراب مصرف شراب حرام است یا جایز است حرام، خب آیا حکومت جایز است جلویش را بگیرد خب بگوید آقا این شراب فروشی این هم مسجد. مردم، مؤمنین اگر مؤمنین شراب نخوردند براتون ضرر دارد ولی اگر می‌خواهید بخورید هم بخورید. مخاطب: این هم سؤال خوبی است. استاد: خب اتفاقاً (نامفهوم) بهتر. طرف گفت که هم جنس بازی یکی می‌خواهد ازدواج کندیکی می‌خواهد هم جنس بازی کند. خب آقا ببین بگو اگر نه یواشکی بعضی‌ها می‌روند گناه را... مخاطب: شاید می‌شود بی قانونی دیگر. استاد: نه می‌خواهم همین را بگویم نه آخه بعضی‌ها استدلال می‌کنند آقااگر مثل اینکه آقای چیز می‌گفت آقای. ... مخاطب دیگر: حالا بگذارید جواب را بشنویم دیگر ببینیم جواب چیست؟ استاد: خب نمی‌گذاری. این‌ها هرکدام جواب یک سؤال است. یک سؤال این بود گفتند آقا اگر بخواهید این‌ها را ممنوع یا اجبار و قانونی کنید این‌ها زیرزمینی می‌شود. جواب: بشود ما می‌خواهی مزیرزمینی بشود عرصه عمومی را اجازه نباید بدی آلوده کند. زیرزمینی آن است که می‌خواهد گناه کند برود بکند برود جهنم. اما وقتی آمدی در جامعه عمومی و علنی‌اش کردی و ارزشش کردی باید به چند تاسؤال جواب بدهی. یک: یک بخش مهمی از جامعه هستند که اگر ابزار ساده باشد فاسد می‌شود نباشد فاسد نمی‌شود آقا الان شما در جامعه فاحشه‌خانه در هر خیابانی بزن یک تعدادی ا راد هستند که یک کم رویش فشار می‌آید بعد می‌بیند بقیه یک عده رفت فلانی رفت فلانی رفت پا می‌شود می‌رود ولی وقتی فاحشه‌خانه نباشد نمی‌رود. یک عده‌ای هستند فاحشه‌خانه نباشد مخفیانه می‌روند یک عده هستند اگرآمدی مثل هلند گفتی آقا تمام مغازه هایتان در بعضی ایالت‌های آمریکا هم الان آزاد شد شنیدم در تمام مغازه‌ها مواد مخدر را عرضه کنید چطور مشروب عرضه می‌شود مواد مخدر هم عرضه می‌شود بگذارید هرکه می‌خواهد بگو ضررهای پزشکیش را بگو اگر هم مذهبی است ضررهای مذهبی‌اش را به او بگو. اگرخواست بخورد خودش بخورد. خب شما الان همین را امتحان کن مواد مخدر بگو تمام مغازه‌ها بگذارند فکر می‌کنی اعتیاد بیشتر نمی‌شود؟ صد برابر می‌شود. با خودش می‌گوید اوًلاً اگر عیب داشت که نمیگذاشتند آزادش نمی‌کردند حتماً عیب ندارد. بعد فلانی که دارد مصرف می‌کند چرا من مصرف نکنم بعد خب ماری‌جوآنا مصرف کنید ولی شیشه و کراک مصرف نکنید. این‌ها را هم من اخیراً وارد شدم. مخاطب: مؤسسات مالی- اعتباری است دیگر. استاد: بعد کم کم می‌گوید که آقا اگر کسی خواست شیشه و کراک بکشد بعد خودکشی بعد چه. .... دیگر شما حدّ یقفت کجاست؟ می‌گوید آقا حجاب را بی حجابی آزاد. خیلی خب مانتویش را می‌چسباند موهایش را می‌ریزد بیرون. یک خانم خارجی هیئت خارجی آوردند خانم دانشجویی آمد گفت در این شمال شهر تهران من خانم‌هایی را دیدم که آخرین مدهای طبقات خاصی دراروپا را در اینجا چه می‌کنند؟ فقط پوشاندند یک تیکه شان را فلان..... اصلاٌ الان که حجاب اجباری، الان که حجاب قانون هم... کجا حجاب است؟ مخاطب: همین دیگر ما هم چوب را می‌خوریم هم پیاز را. استاد: ما ولی پایش باید بایستیم من با آن‌هایی که می‌خواهند به لحاظ تئوریک توجیه کنند باآن‌ها مخالفم. من ازحجاب قانونی به عنوان اولی شرعی دفاع میکنم. هم قانونی است هم شرعی است هم عقلی است هم به نفع جامعه است. اگر شما حد را برداشتی بعد طرف می‌گوید آقا ببخشید تا اینجا عیب ندارد؟ می‌گویی نه. میگوید تا اینجا چه؟ آقا پنج تار مو بیاید بیرون اشکال دارد؟ حالا نه دیگر. شش تا چه؟ شش تا هم خیلی خب. دیگر جان ما بالاتر نرو. شانزده تا چه؟ بیست تا چه؟ وضو یک کسی می‌گفت آقا اسلام گفت که طهارت دیگر حالا یک آبی بزن و برو. حتماً باید این جوری بگیری این جوری بگیری. از اینجا بگیری گفت مثلاً نمی‌شود حالا اگر ما از اینجا بگیریم وضویمان باطل است گفتم نه وضوی تو درست است منتها از اینجا چه؟ گفت نه.... گفتم از اینجا چه؟ گفت نه دیگر آن وضو نیست. گفتم از کجا؟ فهمیدی وضو نیست؟ آن کسی که به تو گفت وضو بگیر او به تو گفت این جوری وضو بگیر. تو می‌توانی بگویی آقا ما حالا که دیگر گناه دارد می‌شود و رایج شد و پذیرفت شد ولش کن بگذار گناه کنیم. خیلی خب برو گناه کن. گناه‌های بعدی چه؟ چقدر گناه شود؟ اگر فردا آمدند گفتند آقا این هوا گرم است ما می‌خواهیم عرض شود که شلوارک و بعد شورت و بعد. ...شما چرا می‌گویی شلوارک بپوش ولی شورت نپوش این را چرا می‌گویی؟ خب اگر شلوارک بپوشم چرا شورت نپوشم؟ اگر مو را تا اینجا می‌شود انداخت تا اینجا چرا نشود؟ آخر فرقش چیست؟ این وسط در دو وجب یک اتفاق بزرگ تکوینی در عالم می‌افتد در منظومه‌های شمسی اتفاقی می‌افتد؟ نه آقا به خدا هیچ اتفاقی نمی‌افتد. این مو و این‌ها.... تازه ببینید این‌ها افتاد چه شد؟ چه شد مگر یک وقت در آمریکا سمیناری بود رفته بودیم در تلویزیون در هتل داشتیم شب نگاه می‌کردیم راجع به ازدواج با محارم بحث می‌کرد. بعد یک پدری با دخترش رابطه برقرار کرد بود بچه به دنیا آمد بود بعد داشتند بحث می‌کردند این کار خوب است یا بد است؟ او مجری آدم حرامزاده خبیثی بود که تیکه متلک می‌انداخت مدام میخواست بگوید من بی‌طرفم خیلی پدرسوخته بود درعین حال هم تهش می‌خواست همه نتیجه بگیرند که این عیبی ندارد. یک کشیش آورد بودند، یک جامعه‌شناس، این‌ها هم حرف بزنند او حالا جامعه‌شناس روانشناسی هم تو می‌توانی بیاوری که مخالف این کار باشد. جامعه‌شناس و روانشناسی را آورد که طرفدار این کار است که می‌خواهد بگوید علم این را می‌گوید، کشیش، دین این را می‌گوید. بعد کشیشش هم یک آدم ضعیفی که گفتم آقا تو چه جوری داری از دین دفاع می‌کنی؟ آخرش گفت آقا چه اشکالی دارد؟ آن‌ها گفتند هیچ اشکال. روانشناس گفت به نظر من مشکل روانی ندارد و فلان و این‌ها..... جامعه‌شناس هم گفت بستگی دارد به نحوه نهادهای اجتماعی و رسانه و فلان و این‌ها..... کشیش گفت نه آقا خیلی بد است. گفت برای چه؟ گفت آخر بران جنسی پیش می‌آید. این بچه بعد نمی‌داند بابایش کیست؟ بابابزرگش کیست؟ البته راست هم می‌گوید این هم یکی از اشکالاتش است ولی می‌خواهم بگویم مجری چه کار کرد؟ مجری گفت رونمایی. بچه را آوردند. بچه هم خوشگل، سالم. بچه را گذاشت روی میز به دوربین رو کرد گوگوری مگوری به بچه. گفت این بچه چشه؟ چشه این؟ بچه چه گناهی کرده؟ این بچه چش است که می‌گویند حرامزاده است! جایز نیست! مشروع نیست! پدرسوخته اصلاً که با این بچه کار دارد؟ این بچه قربانی است. این بچه مظلوم است. واقعاً این بچه چش است؟ به این شیوه به دنیایش آوردند این را. خب حالا بعد به کشیش گفتند اگر بحران هویتش را حل کنیم از نظر شما مشکلی ندارد؟ گفت آره ولی بعید میدانم بتوانید حل کنید و این‌ها..... دیگر چیزی نداشت.... بعد نتیجه‌گیری میزگرد، دو ساعت و نیم هم طول کشید. نتیجه‌گیری میزگرد: می‌شود پدر با دختر، پسر با مادر رابطه داشت باشند ولی حقوق همدیگر را رعایت کنند. حالا من از شما سؤال می‌کنم اگر گفتی بیایید گناهانی که تمام کتابهای مقدس، تورات و انجیل و زرتشت و هم گفتند، ایران قبل از اسلام گفت، رم و یونان گفته، شرق و غرب گفته، تا نودسال پیش، خود غرب هم می‌گفتند تا وقتی که صهیونیست‌ها و فراماسونری آمدند حاکم شدند و سینمایشان و رسانه‌ها را در اختیار گرفتند و تمام جهان را دارند می‌برند به سمت گنداب همجنس بازی و زنا و کثافت کاری جنسی و فروپاشی خانواده و اصالت برهنگی. تا غیر از این نود سال اخیر از این تیپ خاصی هم یک عالم مخالف دارند در اروپا، آقا چند ماه پیش در فرانسه راهپیمایی یک میلیونی صورت گرفت علیه همجنس بازی، علیه حقوق بشری که آنگولاساکون‌ها می‌گویند و در دفاع از خانواده یک میلیون نفر اصلاً در تاریخ فرانسه چنین راهپیمایی ای نیست. یک میلیون فرانسوی آمدند در دفاع از خانواده و مخالفت با سقط جنین و ازدواج ای عاریه‌ای/کرایه‌ای، رخم اجاره‌ای و این حرفا و همجنس بازی تظاهرات کردند. دولت سرکوبشان کرد این‌ها طبق قانونشان اگر چهارصد پانصد هزار چقدر امضا دهند می‌تواند برود در مجلس قانون شود علیه همجنس بازی و به نفع خانواده، سه برابر حدی که لازم بود مردم فرانسه امضا کردند دولت اجازه نداد، اجازه نداد چون فراماسونرا حاکم‌اند. مخاطب: دموکراسی است دیگر. استاد: خلاف دموکراسی است. مخاطب: دیگر خلاف دموکراسی است. استاد: بله این‌ها دموکراسی را به ما می‌گویند تازه اینجا هم بازمی‌گویند خلاف دموکراسی عمل کن. حرف اکثریت را گوش نکن اگر ولایت فقیه نبود فاتحه انتخابات در ایران تا حالا صدبار خوانده شده بود. آن‌ها کجا دموکراسی است اصلاً دروغ می‌گویند. رأی ملت هرجا با منافع و حتی با عقایدشان برخورد کند. پس ببینید این قضیه شما کجا می‌خواهی متوقف شوی؟ فردا آمدی می‌گویی که آقا ببین جمعیت من در خیابان دیدم کم کم دارند شلوارک‌ها تبدیل می‌شود به شورت، آستین‌ها هم می‌آید بالا. بیاییم این را هم آزاد کنیم قانونی کنیم بگوییم عیب ندارد به خدا ریاکاری بس است بد است دیگر اجبار بس است دیگر. شورت اجباری، شلوار اجباری، پیراهن اجباری، خب کم‌کم می‌رسد به اینجا، آنجا می‌خواهی چه بگویی؟ با همین استدلالی که اینجا می‌گویی آقا حجاب را ولش کن. بی‌حجابی بگذار باشد با همین استدلال بعداً باید بگویی مواد مخدر چرا در فروشگاه‌ها عرضه نشود؟ هرکسی آزاد است هرکسی می‌خواهد برود. همجنس بازی چرا قانونی نشود چرا با قانون جلوی (نامفهوم) ناهمجنس بازی اجباری. کجا می‌خواهی توقف کنی؟ با کدام مبنا مبنایت چیست؟ اسلام است؟ عقل است؟ اخلاق است؟ واقعیات تجربی است؟ واقعیات هم که خلاف این را دارد بهت می‌گوید. اما یک وقت این است که می‌گوید آقا ببین بلاخره الان یک تعداد زیادی خانم و آقا هستند این‌ها ضد اسلام و این‌ها هم نیستند عاشورا که کل این ملت سیاهپوش می‌شوند. اگر این‌ها ضد مذهب بودند که شما در عاشورا یک آدم سفیدپوش پیدا می‌کنید؟ گفتم یک وقت اگر از مریخ نگاه کنند می‌گویند این‌ها چیست که هم رنگ های لباس‌ها این جوری است؟ همه عزادار امام حسین(ع) می‌شوند ولی همین آدم حجاب را ممکن است رعایت نکند. خیلی خب آقا حالا ما بگوییم این حتماً جهنمی ‌است؟ نه، این‌ها سیزده چهارده مدل است هرکدام یک حکم دارد. بنده هم ممکن است به دلایل دیگری جهنمی ‌باشم. حجاب را رعایت بکنیم ولی به دلایل دیگری بنده جایم از او بدتر باشد در جهنم به خاطر گناه‌هان دیگری که کردم و می‌کنم ولی شما نمی‌توانی بگویی که چون یک عده‌ای دارند این جوری می‌شوند این گناه باید آزاد شود. بعد نمی‌توانی بگویی عقلاً که اگر آزادش کنی اتفاقاً گناهکاران کمتر می‌شوند نخیر آقا، هر گناهی را آزاد کنی گناهکاران بیشتر می‌شوند. مواد مخدر را آزاد کنی معتاد بیشتر می‌شود. بگو آقا اگر جلویم را بگیری ما می‌رویم در زیرزمین‌ها میکشیم برو در زیرزمین بکش می‌خواهی . .... برو در زیرزمین سرت را بزن به سنگ دستشویی به ما چه که تو می‌خواهی خودت بروی جهنم برو. اما اجازه نباید بدی.... مخاطب: معروف را منکر نکنی منکر را معروف نکنی. استاد: آره، عرصه عمومی حسابش از عرصه خصوصی جداست. این‌ها می‌گویند اگر عرصه عمومی را هم بگذار مثل عرصه خصوصی خودش بکند والا می‌رود در عرصه خصوصیش این کار را می‌کند. خب بکند اصلاً عرصه خصوصی مال خودت است. عرصه عمومی مال تو نیست. نحوه لباس پوشیدن ما در خیابان، در دانشگاه، در تاکسی، در اتوبوس، در مدرسه، در بازار مسأله خصوصی نیست. حالا جالب است آنجا هم این راقبول دارند در همین واشنگتن یک وقتی من دیدم که این‌هایی که مشروب می‌خورند تو در بدون پاکت نمی‌آورند بیرون. خیلی برایم جالب بود گفتم چرا؟ گفت منوع است اصلاٌ. گفت مشروب را باید بگذاری در پاکت. خودت مشروب می‌خوری در مشروب فروشی بخور، در خانه‌ات هم بخور، در خیابان حق نداری، همه ایالت‌ها البته این جوری نیست آنجا در واشنگتن ما دیدیدم در نیویورک هم جور دیگری بود. مخاطب: اکثر ایالت‌ها این جوری است در آمریکا. شما حق ندارید مشروب دستتان باشد. استاد: گفت شیش مشروب را نباید دستت بگیری، چرا چون اینجا عرصه عمومی است، عرصه عمومی مال تو نیست. چرا می‌گوید این تبلیغ مستی است و آدم مست رانندگی می‌کند تصادف می‌کند مزاحم مردم می‌شود. اگر کسی بیاید در خیابان بدمستی کند پلیس می‌گیردش. اگر مست باشی کاریت ندارند، مست خفیف. مخاطب: آر آقای دکتر، حتی در بعضی ایالت‌ها مثل ایالتی که ما بودیم مشروب را حق ندارند کنار(نامفهوم) یعنی خواروبار بفروشند باید مغازه‌اش جدا باشد. یک مغازه مشروب بفروشد یک مغازه خواروبار بفروشد. استاد: اتفاقاً این‌ها که چوبش راخوردند الان دارند به امیت بازگشت به خانواده، بازگشت به معنویت، تفکیک بین توده مردم با آدم‌های گناهکار، دارند به این نتیجه می‌رسند به لحاظ دنیوی ها نه اخروی. مثلاً شما الان در آمریکا و چند تا کشور دیگر این جوری است می‌گویند آقا این‌ها که اهل ما می‌گوییم فساد آن‌ها می‌گویند دیگرباش، این‌ها در محله‌ای خاص آپارتمان‌ها مال این تیپ‌ها. تازه یک قانونی که دارند بحث می‌کنند آیا همجنس بازها در ارتش باشند یا نباشند؟ بعد می‌گویند که باش و نگو، باز روشنفکرهایشان می‌گویند باش و بگو، بعد بعضی‌ها میگویند نباش و نگو چون وقتی این‌ها می‌آیند. .....می‌گوید آقا الان مثلاً یک پنجم ارتش ما همجنس بازاند. این‌ها اصلاً مگر می‌توانند بجنگند؟ آدم همجنس باز مگر می‌تواند بجنگد؟ اصلاً یک مرتبه ممکن است بخواهد برود دشمنش را نوازش کند. جمع‌بندی همین که تازه اگر به عنوان حکم اولی شما دلیلی نداشته باشی یعنی بگوید که آقا کو آیه و حدیثی که می‌گوید دولت و حکومت باید دخالت کند و قانون بگذارد برای حجاب؟ اصلاً فرض کنید این را هم ندارید. چون می‌گویند مسیحیان و یهودیان چه کار؟ مسیحیان ویهودیان زمان پیامبر(ص) هم حجاب داشتند. مردم یهودی مدینه هم حجاب داشتند، بی حجاب نبود کسی. تازه این‌ها هم زنان مشرک هم بدحجاب بودند مثلاً آیه حجاب یکی از آیات، شأن نزولش این است دیگر، پسر مسلمان به حساب مذهبی هم بوده است دارد می‌رود از روبرو یک خانمی می‌آید این‌ها سرشان رامی‌بستند ولی پشت گره می‌زدند، گردن و سینه‌شان گاهی پیدا بود. این پسر وقتی خانم از روبرو می‌آید جذب این خانم می‌شود هی نگاه می‌کند بعد این خانم رد می‌شود دوباره این دلش نمی‌آید که رها کند برمی‌گردد نگاه می‌کند به خانم بعد همین جور راه هم دارد می‌رود سر پیچ پیشانی‌اش می‌خورد به دیوار خونین می‌شود حالا موقع اذان یا هرچه هست می‌رود مسجد پیغمبر(ص) می‌گوید چته چه شده؟ میگوید: آقا من گناه کردم و این‌ها.... پشتم یک خانم بود نگاه کردم و نتوانستم چشم‌هایم را بردارم از ایشان این جوری شد. آیه نازل شد، آخه یک کسی را دیدم گفت که آقا حالا او این جوری کرد هم ما باید چوب او را بخوریم (خنده مخاطبین) که خانم‌ها باحجاب شوند؟ نه، آقا همه‌تان نگاه می‌کنید. پدرسوخته همه‌تان نگاه می‌کنید. یک وقت در روایتی دیدم پیغمبر(ص) دارند با کسی حرف می‌زنند پسر جوان یک دختر خانمی از این ور می‌آید رد می‌شود این پسر دارد با پیغمبر(ص) حرف می‌زند وسط‌هایش نگاه می‌کند به او، حواسش به او، آن خانم هم آمد از پیغمبر(ص) سؤال کند این پسر با پیغمبر(ص) دارد حرف می‌زند به او نگاه می‌کند تو روایت دیدم بعد پیغمبر(ص) دستشان را گذاشتند روی صورتش این جوری کردند چرخاندند یعنی به من نگاه کن. (خنده مخاطبین) به من نگاه کن..... خب اصلاٌ دارد با پیغمبر(ص) حرف می‌زند حواسش پرت آن خانم می‌شود، این طبیعی است. شما شیبش را هرچه زیاد کنی سرعت بیشتر است. آقا شهوت یک چیزی نیست که هرچه فضا را باز کنی این محدودتر شود. شهوت یک چیزی است هرچه فضایش را باز کنی وحشی‌تر می‌شود بعد به قول مرحوم آقای جعفری حرف خوبی می‌زد یک وقت. گفت آقا پمپاژ می‌کنی خود مخزن شهوت آن بالاست که خودش شیرش را که باز کنی با ضرب می‌آید این میل جنسی، بعد تو رفتی باز موتور پمپ می‌گذاری آنجا باز با فیلم تحریک می‌کنی؟ با فضای مجازی تحریک می‌کنی؟ پس بگو می‌خواهی همه چیز را نابود کنی. شهوت خیر است اگر افراط شد شر است، تفریط شد شر است. هم وحشی‌گری جنسی، اباحه‌گری، لیبرالیسم جنسی نابود می‌کند خانواده را و اولین قربانی‌اش زن و کودک‌اند، چون مردها خوششان می‌آید. اصلاً مردها هم مخالف حجاب‌اند در دنیا. بزرگترین مخالفان حجاب مردان هستند می‌گویند خانم‌ها را چرا انقدر اذیت می‌کنید بگذارید بی حجاب بیایند آزاد باشند راحت باشند می‌خواهد چشم چرانی کند، می‌خواهد لذت مجانی ببرد. به زن می‌گوید حفاظت کن از بدنت، بدن تو محترم است. بدن تو مجرای تولد انسان در این عالم است. خدا از طریق بدن زن، انسان‌های جدید را خلق می‌کند در دنیا. این بدن باید پاک بماند. مخاطب: مردا مخالف ازدواج هم هستند حداقل در آمریکا این جور بود. استاد: اتفاقا همین جور است ازدواج م..... مخاطب: به خاطر اینکه مسؤلیت نمی‌خواهند. استاد: اصلاً دقیقاً همین است فرصت نیست این‌ها را بگویم، ازدواج ، محدود کردن مرد و خدمت به زن است. تمام دنیا مردای فاسد می‌گویند آقا چرا ازدواج؟ بیا ازدواج سفید بکنیم. ازدواج سفید، دوست دختر/پسر باشیم، دوست دختری/پسری و ازدواج سفید برداشتن کلاه زنان عالم است چون آن مرد می‌خواهد با این تفریح کند، لذت جنسی‌اش را ببرد، بچه‌ام که می‌آید می‌اندازد این را با بچه می‌رود. ازدواج مرد را محدود می‌کند که تو به شرطی با این خانم حق داری رابطه داشت باشی و ازش لذت ببری که اولاًحقوق او، لذت او، منافع او و فرزندی که به دنیا می‌آید این‌ها هم را باید رعایت کنی. مسیولیت بپذیری. می‌گویند آقا چرا اسم فامیل پدر را می‌گذارند روی بچه؟ این خلاف کرامت زن است. بابا، مادرهای همه معلوم است باباهایشان در دنیا معلوم نیست. باباها درمی‌روند. گفت یکی از این‌ها گفت آقا در کشور ما ضرب المثل است می‌گویند مادر تو می‌شناسی اما در خیابان راه می‌روی هر مردی ممکن است بابایت باشد. شما چقدر از این‌ها الان می‌بینی که می‌گوید من نمی‌دانم بابای بچه‌م کیست؟ چون با هفت، هشت‌تا مرد رابطه داشته است، نمی‌داند. مخاطب: در فرم هایشان یک چیز خنده‌داری که هست آنجا این است هم نام مادر، نام پدر، پدرم را نمی‌شناسم. این یک آیتم است و من اولین باری که دیدم خیلی تعجب کردم. استاد: ببین شما تعجب می‌کنی ولی اگر باب این را باز گذاشتی گفتی آقا بگذار حالا بی حجاب، باحجاب حالا دوست دختر/پسر.... بعد رابطه‌اش فلان و این‌ها.... بعدش همین می‌شویم ما. این جریان‌های فمینیسم، جریان‌های ضد حجاب به اسم دفاع از حقوق زن یادتان باشد من که تا چند سال دیگر می‌روم پی کارم شما با بچه‌هایتان هستید یادتان باشد اگر این مسیر را برویم سی سال، چهل سال دیگر یک نسل بی پدر و مادر یا بی پدر خواهید داشت و تمام بلاهایی که سر این‌ها آمد اینجا تکرار خواهد شد چنان که طلاق دارد مثل آن‌ها کپی‌برداری از آن‌ها کردیم دارید عین آن‌ها طلاق می‌رود بالا. تأخیر ازدواج، فضای آن‌ها را..... قانون می‌گذارند در بیست، سی دختر هجده ساله به پایین نباید ازدواج کند ولی رابطه جنسی را به او آموزش دهید دخترهای مدرسه ابتدایی چون رابطه دارند. مخاطب: دیوانه‌اند (خنده) استاد: آقا بیست سی را این‌ها آمدند قالب کردند به مسؤلین ما. مسؤلین ما گفتند از هرچه بگذریم از بیست سی نمی‌گذریم. بهشان گفتم شما اصلاً بیست سی را خوانده‌اید؟ اصلاً فهمیدید؟ جواب ندادند. شما با خانواده، با عفت، با اخلاق، با بچه‌های این ملت بازی می‌کنید که بهت بگویند روشنفکری؟ برایتان کف بزنند؟ این جور مشتری جمع کردن کوفتیه.... روایت داریم هرکس برای کف زدن مردم تصمیم بگیرد و خدا را درنظر نگیرد یعنی حقوق مردم، مصالح مردم رادر نظر نگیرد، کف زدنشان را، رأیشان را......خداوند کاری می‌کند در همین دنیا مان مردم تف..... مخاطب: بعدم گفتند هرکسی بیست سی را هو کند ازش نمی‌گذریم نفرینمان هم کردند گفتند آقا نمی‌گذریم. استاد: نه شما ببینید این‌ها خودشان حمل بر جهل است نمی‌دانند احتمالاً و الا بی‌دین که نیستند بعید می‌دانم بی دین باشند ولی نمی‌فهمند نمی‌دانند می‌خواهند روشنفکر بازی، ادا اصول، فضای مجازی و اینجوری.... آقا مسؤلیتش را بپذیر. هزاران بچه در فضای مجازی کنترل نشده گرفتار گناه شدند، آلوده شدند. مسؤلیت شرعی این‌ها را تو باید بپذیری. آخرت مثل دنیا نیست اینجا رد شدید. در روایت داریم هرکس هر تصمیمی‌در حکومت یا مدیریت‌ها بگیرد به تعداد افرادی که به خاطر تصمیم غلط اقتصادی یا فرهنگی او گرفتار یک گناهی بشوند یا بی‌دین بشوند یا ظلمی‌ بشود این‌ها از پیغمبر(ص) است این روایت، این‌ها را درتابئتی از آتش در قیامت نگه خواهند داشت تا تطهیر شود یا کسانی که گناهان این‌ها باعث شد آن‌ها به گناه بیفتند آن‌ها یک جوری نجات پیدا کنند از عذاب. فعلاً این‌ها در عذاب جهنم خواهند ماند بعد یک چیزی بگوییم خوششان بیاید آقا بدحجابی خوب است هرکسی می‌خواهد باشد هرکسی نمی‌خواهد نباشد. آقا بی‌دینی خوب است، آقا فضای مجازی.... من که فضای مجازی را خیلی مفید می‌دانم برای جامعه عرض کردم چرا اما مضر هم می‌دانم. تو اگر آنجا دفاع نکنی اینجا را مدیریت نکنی خب بعد یادت باشد قرآن چه میگوید؟ اگر مسلمانی بعد دین هم قبول.... قرآن ببین چه می‌گوید این‌ها حرف خدا هست یا نیست با این مسایل شوخی کردن، حجاب را عرض کردم، عرصه عمومی‌عرصه خصوصی را عرض کردم، قانون شدن را عرض کردم، حجاب اجباری را عرض کردم معنیش چیست درست. اینکه هم ادیان این را گفتند حتی غیردین، ایران قبل از اسلام، همه‌اش این است. یک نکته آخری را هم عرض بکنم حیفم می‌آید چون من این را آوردم بحث امام را اینجا بگویم یک دروغی به امام نسبت دادند دشمن و این را هی گفتند، گفتند که ایشان گفت که وقت هست بگویم یا نه؟ مخاطب: شما اگر... ما وقت داریم. استاد: آقای اسکندری، آقای تهرانی آمده؟ آقای اسکندری: بله حاج اقا جلوی در هستند. استاد: خب پس من دیگر به پروازم نمی‌رسم باشد انشاالله.... (سخنان مخاطبین نامفهوم است) استاد: اولین سخنرانی امام(ره) در بهشت زهرا که می‌گویند امام گفته که..... خب واقعاً نمی‌رسم دیگر. آقا خودتان بروید نگاه کنید جلد6، صفح 10. و صلی الله علی محمد و آله



نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha