کربلا، طرحی برای همیشه تاریخ(چند عبرت عاشورایی) (2)
در جمع اساتید و دانشجویان دانشگاه فردوسی – مشهد – محرم 96
چند عبرت عاشورایی
بسمالله الرحمن الرحیم
همین قضیه آمریکا و هستهای چطور بود؟ ایران به همه تعهدات پیش پیش عمل کرد و اینها به 5 درصد و 10 درصد هم عمل نکردند. حالا هم که میگوید ما برای پاداش شما که هستهای را تعطیل کردید بزرگترین تحریم تاریخ را شروع کردیم. این یک دوره فشرده آمریکاشناسی و غربشناسی برای شما جوانهای جلسه بود که بشناسید اینها چه کسانی هستند. چه کسی سر پیمان خود میایستد. ایران که همه جا را بست و تعطیل کرد. فیزیکدانها را هم که ترور کردید. چرا به تعهدات خود عمل نمیکنید. اینها اینطور هستند. وحشیترین تروریزم تاریخ را در منطقه سازمان دادند که سر هزاران نفر را بریدند و آن وقت همینها کسانی بودند که میگفتند اسلام تروریزم است. ما آمدیم به منطقه لشکرکشی کنیم تا با تروریزم که اسلامی است مبارزه کنیم. وحشیترین تروریزم را به اسم اسلام خودشان سازماندهی و مسلح کردند. میدانید در همین عراق و سوریه که کار داعش در حال تمام شدن است آمریکاییها آمدند فرماندهان داعش را هلیبرن کردند و از وسط محاصره نجات دادند. چون دوباره آنها را جای دیگری لازم دارند. باز حالا آمدند این بارزانی را گذاشتند. فتنه داعش در حال تمام شدن است، انقلاب اسلامی پیروز شد. در یک جنگ جهانی 5، 6 ساله پیروز شد. این یک جنگ جهانی بود. جنگ ما جنگ جهانی سوم بود. از 15، 20 کشور دنیا اسیر گرفتیم. با تمام دنیا درگیری بودیم. این جنگ جهانی سوم بود که بچههای ما با دست خالی بردند. این جنگ 5، 6 ساله ادامه همان جنگ است. اصلاً اینها همانها هستند. آن وقت جنگ در ایران بود و حالا در 5، 4 کشور دیگر است. این یک جنگ جهانی چهارم است و ادامه همان جنگ است که اینجا هم شکست خوردند. اینجا هم نیروهای انقلاب اسلامی پیروز شدند. حالا فتنه داعش دارد مدیریت میشود و اینها رفتند فتنه کردستان را به راه بیندازند. اسرائیلیها در اسرائیل برای این حرف بارزانی جشن گرفتند. در همین نیروهای بارزانی پرچم اسرائیل و پرچم خودشان را با همدیگر در خیابانهای اربیل به دست گرفتند. برای اینکه بفهمید مرگ بر اسرائیل و صهیونیزم چیست بدانید این منطقه شرق آسیا که مسلمان ها را هزار هزار کشتند و به زنان آنها تجاوز میکنند، در میانمار و برمه هست، عکسهایش را در اینترنت دیدهاید دیگر که بچه چند ماهه را گذشته و یک نرخر آمده یک پا گذاشته روی گلوی بچه و یک پا روی شکمش و عکس میگیرد و باز نفر بعدی و نفر بعدی تا این بچه بمیرد. به زنان جلوی شوهرانشان تجاوز میکنند و بعد میکشند. شکم زن آبستن را پاره میکنند و بچه را بیرون میکشند. لاستیک دور بدن جوان مسلمان میاندازند و لاستیک را آتش میزنند که این زنده زنده فریاد بزند. جمعیت هم دورش عکس میگیرند، سلفی میگیرند و کف میزنند. همین دیروز اعلام شد که 3، 4 ماه است که رهبران اینها به اسرائیل میروند و از اسرائیل کسانی به آنجا میآیند و محموله اسلحه میفرستند. این است. در همین قضیه کردستان اسرائیل هست، در قضیه برمه هست. پشت داعش و تروریزم هم هستند. ولی باز در آخر ما تروریست هستیم. اینها ضد تروریزم هستند. ما جنگطلب هستیم. زود دوقطبی درست میکنند. فرمود مراقب باشید، حقایق را بگویید، ارزشها را فریاد بزنید ولو در سایتها به شما فحش بدهند. شایعه درست کنند و تهمت بزنند. با دو گروه خطرناک مواجه هستیم. یکی خر مذهبیهایی که هر کسی مثل اینها نیست از نظر آنها فاجر و فاسق است. دشمن اهل بیت(ع) است. فحش میدهند و تکفیر میکنند. من به شما بگویم که به ما خیلی فحش میدهند. فحشهای روشنفکری و فحشهای داعشی میدهند. این متحجرین و شیعههای لندنی و اسلام آمریکایی فحش میدهند. حالا قشنگی این موضوع این است که هم وهابیها و هم شیعههای اینطوری هر دو طرف در این قضایا با همدیگر ائتلاف دارند. او سلطنتطلب است. جهت اطلاع شما بگویم که همین چند هفته پیش یک تیم دیگر در مشهد گرفتند. بحث من نیست. بحث این است که وقتی بنا میگذارید که حرفهای انقلاب و امام را بگویید از هر طرف به تو حمله میکنند. از پشت تیر میزنند، از جلو و پهلو هم میزنند. کسانی که توقع داری کمک کنند تندترین حملات را میکنند. امام حسین(ع) فرمود بگویید. پیامبر(ص) فرمود اگر میبینید یک جاهایی انحراف اتفاق میافتد، دزدی است، بالا کشیدن بیتالمال است، انحراف فرهنگی و اخلاقی است، فساد داخل حکومت است، گرایش به تحجر است، گرایش به سکولاریزم و غربزدگی است، اگر سکنوت کنید مثل کسی هستید که کل قرآن و ما انزل الله را کتمان کردهاید. حق ندارید سکوت کنید. همه باید حرف بزنیم. بعضی ها میگویند یک عدهای حرف میزنند، شغل اینهاست بگذار اینها حرف بزنند. ما که داریم کارمان را میکنیم. پیامبر(ص) میفرماید خائن هستی. اگر چیزی نگویی به قرآن خیانت کردهای. چون همین که هیچ نمیگویی و هیچ نمیگویی کم کم حسین(ع) ضد اسلام میشود و سرش را بالای نیزه میبرند و میگویند خدا ما را نجات داد. ابن زیاد به حضرت زینب(س) گفت دیدی خدا با شما چه کرد؟ یعنی میخواهد بگوید این هم خدا خواسته است. حضرت زینب(س) فرمود خدا نکرد، شما کردید. مراقب این دو جریان باشید که الان هم هستند. اسم شیعه دارند ولی عین خوارج هستند. تا یک کسی طبق شاقول اینها کار نکند تکفیر و تفسیق و فحشهای ناموسی میدهند. یکی هم خطر سکولاریزم و غربزدگی است. درست شعارهای جریانهای ضد انقلاب و ضد امام دهه 60 را میزنند و نمیگویند اینها را چه کسی گفته است. همان حرفها را میزنند. حرفهای امام را بدون اینکه اسم امام را ببرند مسخره میکنند. بعداً که همه قضایا گذشته، کربلا گذشته و تمام شده یک عدهای در مدینه میگویند واقعاً یزید کیست؟ یک هیئتی فرستادند گفتند بروید و بگویید ما میخواهیم با شما بیعت کنید. از آن طرف بروید ببینید داخل کاخ یزید در شام و دمشق چه خبر است. اینها رفتند. «ابن جوزی» این را نقل میکند. همینطور در «جامع الصغیر» جناب «سیوتی» و در آثار دیگر هم هست. میگوید معاویه خیلی پیچیده عمل میکرد. هیچ کس شراب خوردنش را نمیدید. ولی میدیدیم که کاروان مشروبات الکلی گاهی به داخل کاخ میرود. ولی جلوی مردم نمیخورد. ولی یزید اصلاً باکی نداشت. سکولاریست صد درصد علنی بود. میگوید به دیدن یزید رفتیم. از مدینه به شام رفتیم. گفتیم از نزدیک برویم و سبک کار و حرکات او را ببینیم. یزید را از نزدیک ندیدهایم. میروند و میبینند. یزید میگوید شما میهمان ما هستید. چند روز در همین کاخ تشریف داشته باشید و همه چیز در اختیار شماست. میگوید ما 3، 4 نفر آنجا فهمیدیم که این چطور آدمی است. منتها جرئت نکردیم حرفی بزنیم. گفتیم بله، بیعت میکنیم. بعد برگشتیم و یکی گفت به نمایندگی از همه بیعت کنید. آن طرفی که نقل میکند میگوید من بیعت نکردم. به مدینه برگشتیم. پرسیدند چطور آدمی است؟ پش چه کسی رفتید؟ میگوید «عند رجلٍ لیسَ لهُ دین». در یک کله میگوید خلیفه اصلاً دین ندارد. رهبر امت اسلام اصلاً دین ندارد. گفت مثلاً چه؟ گفت حداقل یکی را بگویم. «یشرب الخمر». علناً در مرکز خلافت اسلامی مشروب میخورد. یکی از اینها «عبدالله» پسر «حنظله» شهید بزرگ و غسیل الملائکه است. اینها نسل دوم اصحاب پیامبر(ص) هستند. نسل دوم انقلاب هستند. این به حساب آقازاد «حنظله» است. ایشان میرود و وقتی برمیگردد میگوید یزیدی که ما دیدیم در روابط جنسی و سکس کلاً مرخص است. خواهر و مادر نمیشناسد. ما این را دیدیم و فهمیدیم. «ان رجلً ینکح الامهات و البنات و الاخوات». با خواهر و مادر ازدواج میکند و با اینها رابطه برقرار میکند. دو خواهر را با هم، دختر و مادر، اصلاً ناموس و حرام و حلال سرش نمیشود. در روابط سکس و مسائل جنسی کلاً آزاد، در مشروبات و مواد مخدر هم کل اهل حال است. یکسره هم شعر میگوید. مینشیند و شعرهای جدید میگوید. کاملاً روشنفکر و لامذهب به این معناست. در برابرش تعبیر سیدالشهدا(ع) را ببینید. آمدند به ایشان گفتند برای شما مسلم نیست که کشته میشوید و ته این خط کجاست؟ فرمودند چرا. امام حسین(ع) فرمودند اما اگر برای شما مسلم نیست دیگر اینجا در دو راهی کوفه از ما جدا بشوید. از مکه که بیرون آمدند، چون بعضی از بنیهاشم و اهل بیت(ع) هم در مکه از امام حسین(ع) جدا شدند. همه نیامدند. امام حسین(ع) فرمودند فردا صبح من از مکه حرکت میکنم. یک جمله میگوید. یک چیزی نوشتند و گفتند بروید به همه بستگان و فامیلها و نزدیکان بگویید. آنان که فردا با ما بیایند کشته خواهند شد و آنان که نیایند ذلیل خواهند شد. ما کشته میشویم و شما میمیرید. ما به مرگ سرخ و شما به مرگ زرد. به مرگ سیاه میمیرید. ما با خون خود به شهادت میرسیم و قطعاً در معرکه شهید میشویم و شما هم چند روز دیگر از این عالم میروید. هر که با ما فردا حرکت کند کشته خواهد شد و هر که نیاید به آن اهدافی که در ذهن دارید و خیال میکنید وضع شما خوب میشود و یک زندگی خوبی خواهید داشت و وضع بهتر میشود نخواهید رسید. و السلام. خداحافظ. یک جمله. بعد یکی میآید به امام حسین(ع) میگوید آقا این کار شما درست است؟ شما که حالا میگویید شهادت قطعی است و ما این راه به دریاچه خون ما ختم خواهد شد. فرمودند درست است؟ فرمودند بله. درست است. گفت چرا از من سوال میکنید که چرا به سمت کوفه و کربلا میروی؟ من باید از شما سوال کنم. «علی ترون ان الحق لا یعمل به...»، چشمان خود را بستهاید و نمیبینید که دیگر به ارزشها عمل نمیکنند؟ شعارهای درست را زیر پا گذاشتهاند و دیگر به آن عمل نمیکنند و همه چیز را مسخره میکنند. «و الی الباطلِ لا یُتَناهی عَنه...»، نمیبینید که انواع ضد ارزشها، کثافتکاریها، شعارهای غلط، انحرافها گفته میشود، عمل میشود و کسی جلو آن نمیایستد؟ همه راه خود را کج میکنند و عبور میکنند. من راهم را کج نمیکنم. من اینجا خواهم ایستاد. کاری میکنم اینها راه خود را کج کنند. همه ایستادهاید و نگاه میکنید و اقدامی نمیکنید. امروز من اقدام میکنم. آیا نمیبینید که ارزشها و حق گفته میشود ولی هیچ کس دیگر به آن عمل نمیکند؟ و نمیبینید که هیچ کس جلوی باطل نمیایستد. گناه در حال عادی شدن است و هیچ کس اعتراض نمیکند. ظلم، فساد و حقالناس رایج میشود و هیچ کس محل نمیگذارد. امام حسین(ع) یک سال قبل در منا گفتند «حقاکم بزعمکم فطلبتُم...»، هر جا منافع خودتان به خطر میافتد نعره میکشید، «و اما حق الضعفا فضیعتُم...»، اما حق مستضعفین و محرومین و خانوادههای فقیر و گرسنه برای شما دیگر مهم نیست. حقوق آنها را ضایع میکنید. نگران آنها نیستید. فقط یک نچ نچ میکنید و رد میشوید. گناه و خیانت در حکومت میبینید و نچ نچ میکنید و رد میشوید. اما وقتی منافع خودتان به خطر میافتد نعره میزنید. زمین را به آسمان وصل میکنید. وا اسلاما میگویید. فرمودند «لیرغب المؤمن...»، من در این شرایط تعریف دوباره از مؤمن میدهم. آدم متدین، متشرع و مؤمن را به شما میگویم الان کیست. کسی نیست که فقط نماز میخواند و روزه میگیرد و حج میرود. فقط اینها نیست. بلکه الان در این شرایط ملاک غیر از نماز و روزه و عبادات این است که «لیرغب مؤمن فی لقاء الله محقا...». ملاک این است که برای فدا کردن خودتان در راه حق آماده هستید یا نیستید؟ اینجا دیگر مرز مسلمان و نامسلمان این است. و الا آنها هم نماز میخوانند و روزه میگیرند. آنها هم نماز جمعه و منبر دارند و حرف خدا و پیامبر(ص) را میزنند. «لیرغب المؤمن...»، کسی که حقیقتاً مؤمن است «یرغب»، یعنی آرزو کند که در این شرایط باید شهید بشوم. امام حسین(ع) میفرماید الان دیگر فقط عشق شهادت و آمادگی برای شهادت است که نشان میدهد چه کسی مؤمن است و چه کسی بیدین است. دیگر نماز و روزه الان علامت نیست. چون یک عده عادت دارند، یک عده مجبور هستند. ظاهراً نماز و روزه برای همه هست. الان معیار «رغبت فی لقاء الله محقا» است. آن هم از باب دفاع از حق است. برای دفاع از حق هر کس مشتاق است که کشته بشود و حاضر است که جانش را بدهد، زندان و تبعید و اعدام و همه چیز را تحمل کند. الان این است. «فاِنی...»، و اما من به شما بگویم چه هستم. منطق امام حسین(ع) این است. فرمود «فاِنی لا اری الموت الا سعادة...»، معنای مرگ پیش من خوشبختی است. مرگ پیروزی است. به دیدار خدا و به ملاقات خدا میروم و پای این کثافتکاری و ظلم امضا نمیگذارم. «و الحیاةَ معَ الظالمینَ الا بَرَما». و از نظر من بزرگترین خسارت، آنچه که باید بابت آن به افسردگی صد درصد رسید، این است که حاضر بشوم در کنار ستمگران که به حقوق مردم تجاوز میکنند زندگی کنم. همین. حتی تسلیم آنها نشوم بلکه بگویم حالا اینها هم باشند و ما هم زندگی میکنیم. همه با هم زندگی خود را میکنیم و میرویم. چنانکه بعضی از این جریانهای وهابی میگفتند حسین رضی الله عنه به دست یزید رضی الله عنه کشته شد. خداوند از هر دو قبول کند. خداوند انشاالله به هر دو پاداش خیر بدهد. او به تکلیف خود عمل کرد، این هم به تکلیفش عمل کرد. امام صادق(ع) فرمودند اسلامی که بنیامیه ترویج میکنند این است که اجازه میدهند دین را تعلیم بدهی. منتها دین باید بیضرر و بیخطر باشد. دینی که هیچ جا خط قرمز ندارد. دینی که مقاومت نکند. امام صادق(ع) فرمود بنیامیه اینطور بودند که اجازه میدادند دین آموزش داده بشود. اما اجازه نمیدادند شرک را به مردم اجازه بدهند و بگویند شرک چیست. برای اینکه میخواستند جامعه دینی یک جامعهای باشد، حکومت دینی یک حکومتی باشد که هم دینی باشد و هم ضد دین عمل کند. هم بگوید ما دینی هستیم و ما هم مسلمان هستیم و ما هم متدین هستیم و هم خلاف دین عمل کند. هم از حقوق مردم حرف بزند و هم حقوق مردم را پایمال کند. هم بگوید آزادی و هم آزادی را سلب کند. هم بگوید عدالت و هم دزدی کند. هم بگوید پیشرفت و هم کشور را عقب بیندازد. هم بگوید عزت و هم ذلت را تئوریزه کند. اجازه میدهند شما از عزت حرف بزنی ولی اجازه نمیداد به تو بگویند ذلت چیست تا تو بفهمی از کجا به بعد دیگر عزیز نیستی و بلکه ذیلی هستی. من خواهش میکنم دوستان روی این جمله امام صادق(ع) تأمل کنند. آخرین جمله من همین روایت امام صادق(ع) است. فرمودند میدانی امام حسین(ع) با چه کسی در افتاد؟ شهادت حسین در کربلا تنها راهی بود که اینها را ضایع کند. امام حسین(ع) گفت دین را خوب معرفی کردید اما فقط جنبههای ایجابی و باز را گفتهاید. خط قرمزها چه شد؟ جنبههای سلبی مکتب که اجازه نمیدهد هر کسی با هر سبک زندگی بر مسلمین حاکم بشود. اجازه نمیدهد هم رشوه و اختلاس باشد و هم حکومت کنی. اجازه نمیدهد هم ذلت و سازش با دشمنان و استکبار داشته باشی و هم از پیشرفت حرف بزنی. اجازه نمیدهد. اسلام لیبرال، اسلام سازشکار او، اسلامی که به تعبیر امام صادق(ع) طوری تعریف شده که در انتها انگار همه مسلمان هستیم. همه مسلمان هستند. شرابخواری هم یک جور مسلمانی است. آن روز دیدم راجع به روضههای امام حسین(ع) میگوید آقا اگر میخواهید امام حسین(ع) را بشناسید یک عرقخور بیپدر و مادری بود، به نام ناموس مردم تعرض میکرد. این یک روز عاشورا عزادار شد و لباس سیاه پوشید و گفت داش حسین تو که مردی، لوطی لوطیهایی، تو که به فکر همه مشکلات هستی، من امروز بهم نرسیده، چند پیمانه امروز به ما برسان. تو کریمی، پسر کریمی. یک موادی امروز به ما برسد. روی منبر یکی داشت میگفت. الان در اینترنت هست. بعد گفت یک ساعت نگذشته بود که یکی از پشت کوچه پیچید و گفت آقا کجایی؟ دارم دنبال تو میگردم. مواد آوردهام که چه موادی است. حالش را ببر. دیدم یک بطری مشروب و یک مقدار مواد به من داد. اشک از چشمانم جاری شد و گفتم یا باب الحوائج. ای حسین جان که هیچ کس را از درب خانه خود رد نمیکنی. درست همان چیزهایی که امام حسین(ع) با آن درگیر شده را به اسم حسین توجیه میکنی؟ طرف زناکار است و میگوید یا امام حسین(ع) عصر عاشورات شما زمینهاش را جور کن. میخواهد رشوه بگیرد و میگوید یا امام حسین(ع) این سهم اختلاس و رشوه ما را امروز برسان انشاالله فردا یک قیمه مفصلی میدهیم. امام صادق(ع) میفرماید آن اسلامی که بنی امیه رایج کرده بودند این اسلام بود که در آن خیانت میکنی، جنایت میکنی و باز هم مشکلی نداری. اجازه میدادند دین را آموزش بدهی. «تعلیم الدین» عین عبارت امام صادق(ع) است. میگذاشتند دین را آموزش بدهی اما یک دینی را که خیلی شُل است. هیچی در آن نیست. کافر و مسلمان همه مسلمان هستند. عادل و فاسد همه عادل هستند. حق و باطل همه حق هستند. اصلاً باطلی وجود ندارد. اجازه نمیدادند که باطل را معرفی کنی. شرک را به مردم توضیح بدهی که شما هم مؤمن هستید و هم مشرک هستید. شما متدینین اغلب مشرک هستید. این دین آن دین نیست. شما هم لیبرال هستید، هم لامذهب هستید و هم مذهبی هستید. گذاشتند دین را آموزش بدهند ولی نگذاشتند بگویند بیدینی چیست. لذا جامعه و حکومت بیدین و دیندار بود. هر کسی میدید میگفت جامعه اسلامی و حکومت اسلامی است در حالی که بیدین بودند. این تعبیر امام صادق(ع) است. من خواهش میکنم روی این جمله امام صادق(ع) که یک تحلیلی از قیام امام حسین(ع) است فکر کنید. حسین آمد و گفت این همه اسلام نیست. اسلامی که در انتها یزید هم خلیفه آن میشود. من 3 یا 4 نکته از تعالیم امام حسین(ع) را عرض کردم که به درد این نسل سومیها و نسل چهارمیها و همینطور نسل اولیهایی که پیر شدهاند و ممکن است خیلی جدی نباشند گفتم. این 3 یا 4 درس از امام حسین(ع) است که دقیقاً مربوط به وضعیت امروز ماست و خطری است که تا دو دهه آینده هم وجود دارد. یادتان باشد 50 سال بعد از پیامبر(ص) امام حسین(ع) را به عنوان ضد اسلام و ضد حکومت اسلامی کشتند و یزید شرابخوار اهل فحشا حاکم حکومت اسلامی شد. 50 سال. ما هنوز به 50 سال نرسیدهام. زمزمه آن شروع شده است. 20 سال دیگر که ما نیستیم و شما هستید یادتان باشد که تا 20 سال دیگر خطراتی مثل عاشورا و کربلا بسیار جدی وجود دارد.
و السلام علیکم و رحمت الله.
هشتگهای موضوعی