حجاب نگاهبان عشق است (2) ("برهنگی"، قاتل "عشق")
به مناسبت ۱۷دی -سالگشت جنایت پهلوی علیه زنان ایران(برهنگی اجباری)- دانشگاه علم و صنعت-۱۳۹۷
بسمالله الرحمن الرحیم
یک نقطه ضعف بزرگ مرد زن است و اکثر مردها خیلی از مردان نمی توانند خودشان را در برابر این نیاز کنترل کنند. زن شیطان است یا مظهر شیطان است به آن معنای اول حتماً غلط است تفکر اسلامی و قرآنی قطعاً نیست. به این معنای دوم، منظور زن نیست منظور نقطه ضعف مردان است. و اما آن تعبیر اول، شما برای این که ببینید اسلام چقدر در این مسئله، اصلاً فساد امر زنانه نیست فساد زنانه مردانه ندارد، زنان فاسد و مردان فاسد داریم. اگر این بود چرا قرآن میفرماید که «الخبیثات للخبیثین و الطیّبات للطیّبین» زنان فاسد مال مردان فاسد، زنان پاکیزه با مردان پاکیزه. پس یعنی زن و مرد هر دویشان هم خبیث دارند هم طیب. پاک و پلید. مرد و زن جنسیت تأثیر ندارد. قرآن میفرماید هرکس از شما عمل صالح بکند «من ذکرٍ أو أونثی» مرد و زن نداریم «و هو مؤمن» عمل صالح بکند و ایمان داشته باشد، «فلنحنیّنه حیاتاً طیّبه» ما احیاءتان میکنیم شما مردهاید ما زندهتان میکنیم به یک زندگی پاک. بنابراین هرگز این که فساد برای زنان است و مردان فاسد نیستند نخیر دو طرفه است.
اما نکته اول، این که سه بار نکته سختگیری اینجا بکار رفت به این نکته اشاره کنیم در ایران قبل از اسلام، در هند، در روم و یونان، در ادیان قبل از اسلام بخصوص شریعت یهود که مسیحی و یهودی برای هر دویشان عهد عتیق کتاب مقدس است، حجاب بود و سختتر بود. اسلام حجاب را آسان کرد. ضمن این که آن برای طبقات اشراف و بزرگان حجاب داشتند چون زنانشان محترم بودند. طبقات پایین، فقیر و پست، آنها زنانشان حجاب نداشتند لازم نبود داشته باشند میگفتند اینها حرمت ندارند. ولی زنان طبقات بالا در ایران قبل از اسلام، زمان ساسانی، زنان طبقه متوسط به بالا، هرچه اشراف و بزرگتر بودند حجاب بیشتر و حجاب سختتر داشتند. در قانون شریعت مقدس اگر زن با سر برهنه به خیابان بیاید و موهایش دیده بشود یا به ملأ عام بیاید و با مرد نامحرمی درددل کند، بگویند و بشنوند و بخندند یا صدایش طوری بلند شود که همسایه بشنود در کتاب مقدس، مرد بدون مهریه همان لحظه میتواند زنش را طلاق بدهد و از خانه بیرون کند. مهریه و هیچ حقوقی هم زن نداشت. خب اینها قبل از اسلام بود، برای حفاظت از حریم خانواده و مبارزه با خیانتهای جنسی اینها بوده است.
در زنان قبل از اسلام، زنان در طبقات بالا، زمان ساسانی، اصلاً جرأت نداشتند و حق نداشتند به خیابان بیایند مگر این که در یک تخت روانی که کاملاً پردهها پوشیده است یعنی مطلقاً نباید دیده میشدند. اگر زنی با مردی در ایران قبل از اسلام، طبقات اشراف، دیده میشد که اینها دست در دست یکدیگر در خیابان و پارک میگویند و میخندند همینطور که الآن خیلی طبیعی شده و معاشقهای بکنند که دیگران ببینند ولو چند نفر ببینند اینها مجازات میشدند. در ایران قبل از اسلام، - خواهش میکنم اینها را دقت کنید که میگویند سختگیری شده، دقت کنید که اسلام چه کرده است – در ایران قبل از اسلام، حتی در زمان هخامنشی، زنان وقتی ازدواج میکردند حق نداشتند هیچ مردی را حتی پدرشان و برادرشان را ببینند! دیگر حق نداشتند اینها را ببینند فقط با شوهر. اینها ایران قبل از اسلام است. اینها ایران هخامنشی و اشکانیان و ساسانیان است. شما در آثار ایران هخامنشی و ساسانی در این مجسمهها و سنگنوشتهها یک زن نشان بدهید که بیحجاب است، همه حجاب دارند. حجاب را اسلام بر ایران نیاورده که بخواهد تحمیل کند، حجاب را یک عمومی کرد و گفت چرا فقط اشراف؟ همه مردم، همه زنان همه طبقات کرامت دارند. شما زنان اشرافتان را میپوشانید مگر بقیه زنان کرامت ندارند و حرمت ندارند؟ دوم؛ اسلام آمد حجاب را آسان کرد. گفت حجاب طوری نباشد که زن را حبس کند، طوری نباشد که اجازه دخالتهای اجتماعی، امر به معروف و نهی از منکر، حضور اجتماعی و سیاسی نداشته باشد. گفت زن حق دارد بیاید مستقل از مرد معاملات اقتصادی بکند باید معامله کند، تجارت کند، صورتش هم باز باشد که بشناسندش. این توهم که اسلام آمده و سختگیری آورده به ایران، و حجاب را به زنان تحمیل کرده اینها خلاف واقعیت است. تمام این نقشها که در ایران باستان است بروید ببینید صورت زن دیده نمیشود. اسم زنان را هم اصلاً نمیآوردند. حالا یا به عنوان این که بعضیها این را حمل میکنند به این اصلاً زنان را آدم حساب نمیکردند بعضیها میگویند نه، اتفاقاً منظورشان این بود که زن محترم است و خلاصه نباید پیش چشم مردها آنها را آورد. حالا هر کدامش که بود. پدر و برادر بعد از ازدواج نامحرم میشدند. زن ایرانی قبل از اسلام باید از پدر و برادرش بعد از این که ازدواج کرد باید رو میگرفت! اسلام آمد یک دایره وسیعی را ... اسلام در قرآن میگوید مگر گفتیم از هر مردی رو بگیرید؟ از عمو، از دایی، از پدر بزرگ، پدر شوهر، از بچههایی که به تشخیص جنسی نرسیدند، از کسانی که قدرت تشخیص مسائل زن و مردی را ندارند از اینها نمیخواهد رو بگیرید. حتی به پیرزنها گفت وقتی سنتان بالا میرود و دیگر مردها دنبالتان نمیافتند چشمک نمیزند و برایت نامه نمینویسد و دیگر این کارها از سن و قیافهتان افتاده است دیگر شما خیلی هم حجاب را سفت نگرفتید، نگرفتید. این آیه قرآن است. بعضیها وقتی جوان و قشنگ هستند حجاب نمیگیرند وقتی پیر میشوند و میخواهند بمیرند حجابهای سفت میگیرند! نمیدانم انگار از خدا و فرشتگان رو میگیرند! خدا که محرم است. مثل این کلیساها که میروی همه میدانند حجاب حکم کتاب مقدس است، میدانید که در کتاب مقدس، هم تورات، هم انجیل، حجاب واجب است حالا اینها رعایت نمیکنند مثل مسلمانهایی که رعایت نمیکنند. ولی کلیسا که میروند همانجا دم در کلیسا یک روسری سرشان میاندازند در کلیسا باحجاب است. همهشان میفهمند حجاب لازم است و فرمان خداوند است منتهی حالا میگویند در کلیسا! از خدا رو میگیرند به جای این که از مردها رو بگیرند از خدا رو میگیرند. سختگیری میشد در ایران قبل از اسلام آیین زرتشت، زنان وقتی دوران خونریزیهای ماهیانه داشتند، خداوند بدن زن را طوری خلق کرده که هر ماه آماده باشد برای مادر شدن و خود این مشکلاتی که این پیش میآورد، که در روایات داریم این برای زنان پاداش الهی است هر مشکلی که دارند بر سر مسئله مادری، قبل از مادری، بعد از مادری، اینها همه پاداش الهی دارد، تکامل روحی است، جهاد است. میفرماید اگر زن در حین زایمان از دنیا برود شهید است چون در مسیر خلقت الهی، برای خلق یک انسان جدید از دنیا رفت. دردی که میکشد، رنجی که میبرد، اسلام به همه اینها ارزش معنوی داد. اسلام در این دوران خاص میگفت که بعضی از عبادات را بطور رسمی انجام ندهید دوم این که آمیزش در این دوران نباشد. بخاطر ضرری که هم به مرد و هم به زن در این دوران میرسد و اگر احیاناً فرض کنید یک نطفهای هم اگر منعقد شد این هم مشکل خواهد داشت. اینجا این را فقط گفتند و الا این «رجس»ی که قرآن میگوید منظور این است که از این کار پرهیز کنید. ولی شما در همین ایران قبل از اسلام و در شرق و غرب عالم ببینید وقتی زن به این دوران حیض میرسید او را حبس میکردند، مثل یک موجود خبیث با او رفتار میکردند، در را قفل میکردند و روزی یکبار برایش آب و غذا میآوردند با او حرف نمیزدند. اسلام با اینها مبارزه کرد. اصلاً اسلام آمد یکی با فساد جنسی مبارزه کرد یکی هم با سختگیریها، با هر دو اینها مبارزه کرد. این را آورد در حوزه اعتدال. این احکامی که میگویند اسلام آورد، اینها همه قبل از اسلام بود اما بی حساب و کتابش بود. همین ازدواج موقت، رابطه موقت این در ایران قبل از اسلام کاملاً صیغه یا متعه رایج بود اصلاً همه جای دنیا بود و همه جای دنیا هم الآن هست. اغلب دنیا مردان به زنی که دارند اکتفا نمیکنند با چندین زن دیگر رابطه دائم یا رابطه موقت دارند یا مخفی، در بعضی از کشورها هم علنی است. در ایران قبل از اسلام، و در یونان هم همینطور، هر مردی چندتا زن داشت و ده – بیستتا معشوقه داشت که با این معشوقهها خیلی زیاد رابطه داشت اما زن قانونی داشتند زن قانونیشان در خانهشان بود، با زنان دیگر غیر قانونی و یا حتی قانونی ولی نه از این نوع، رابطه داشتند و هیچ کس هم جلودارشان نبود و هیچ تعهدی هم به کسی نمیداد. ما مرد تک زنه ازدواج دائمی در ایران قبل از اسلام به آن صورت نداشتیم. در عرب قبل از اسلام هم نبود. اصلاً مردی مرد بود که با 10- 20 تا زن و الا مرد نبود که! چه دائمی چه موقت! چه مخفی چه علنی. شاه ایران قبل از اسلام، ساسانی، سه هزارتا زن داشته است. ماشاءالله به ایرانی! اینها ایران قبل از اسلام بوده است! هی میگویید سختگیری اسلامی! کدام سختگیری اسلامی؟ شاه ساسانی ایران قبل از اسلام، در یک حرمسرایش که قطعی در تاریخ ثبت شده است سه هزارتا زن داشته، میگشتند هرچه زن قشنگ بود پیدا میکردند و از مستعمرات ایران، آن کشور عظیم پهناور، شوهر داشته، شوهر ندارد، کوچک است، بزرگ است کاری نداشتند، شوهر هم داشته بچه هم داشته قشنگ بوده برمیداشتند برای شاه میآوردند! اسلام آمد با فرهنگ حرمسرا مبارزه کرد. رابطه موقت مرد و زن را قاعدهمند کرد. حقوق زن رعایت بشود، حقوق مرد رعایت بشود. باید فرقی باشد بین خانواده موقت با فحشا. کسانی که نمیتوانند خانواده دائم تشکیل بدهند ممنوع و محدود کرد. مگر هر مردی میتواند با 10 تا، 100 تا زن رابطه داشته باشد، همه اینها را محدود و مشروط کرد، معقول کرد. اینها را توجه داشته باشیم بعد بگوییم سختگیری اسلامی.
این هم که بعضیها میگویند صدر اسلام بیحجابی بوده، آن موقع که قانون نداشتند و حجاب را الزامی نکرده بودند بیحجابی بوده است. مثلاً جایی «ویلدورانت» میگوید پیامبر اسلام هیچ دستوری راجع به پوشیده بودن زنان نداده است اتفاقاً گفته خیلی لباسهای گشاد نپوشید! این نسبت را میدهد چرا؟ چون یک چیزی است که تحریف کرده، او ادعا میکند زنان مسلمان، زن در صدر اسلام، اینها بیحجاب میآمدند و میرفتند و کاملاً برهنه رفت و آمد میکردند و هیچ سند تاریخی بر این بحث وجود ندارد. اولاً زنان مسیحی و یهودی و زرتشتی همهشان حجاب داشتند، همین الآن هم زنان متدین مسیحی و یهودی و زرتشتی آنها که متدین هستند حجاب دارند و خودشان را میپوشانند. آنها که تقوا و دین خیلی ندارند مثل مردان و زنان مسلمان هستند که بیتقوا هستند فرقی نمیکند اینها خودشان را نمیپوشانند اینها هم نمیپوشانند. دیدید این هواپیماهایی که میرود خارج تا بلند میشود، اینهایی که برای تفریح میروند گاهی نصفشان و بیشتر، میبینید یک مرتبه یک نواری که روی سرشان برمیدارند یک دفعه میبینید یک خانمهای دیگری شدند و جمعیت عوض شد! خب این معلوم است دین ندارد. این برای خودش که کرامت و ارزشی قائل نیست. این از ترس همان قانون و اجبار و الزام است که این کار را کرده نه از ترس خدا و بیاخلاقی. این اصلاً وجدان اخلاقی ندارد این فقط ترس است خوب آنجا نمیترسد این کار را میکند. اما زن مؤمن حتی مسیحی، یهودی و زرتشتی، که تابع کتابشان باشند، در کتاب مقدس همه اینها حجاب واجب است. در خود کشورهای دیگر من زنان و خانمهای زیادی دیدم که مسلمان هم نیستند ولی پوشش دارند و حجابشان را رعایت میکنند چون مسیحی متدین و یهودی متدین است. این هم یک مسئله.
بعضیها گفتند که حجاب از دوره ساسانی قبل از اسلام در ایران بود نه فقط زن باید باحجاب بود بلکه زن باید مخفی بود و اصلاً در عرصه عمومی نباید میآمد، زن را مخفی میکردند. اینها سختگیری قبل از اسلام بوده است. آنها هم که میگویند اتفاقاً در صدر اسلام عربها حجاب نداشتند ایرانیها و روم و هند حجابهای سخت داشتند. این دومیاش درست است ولی اولیاش غلط است آنها هم حجاب داشتند. بله یکسری زنانی بودند در جزیرهالعرب، زنان فاحشه، همهشان هم برای پول نبود، بعضیهایشان هم خیلی ثروتمند بودند. مثلاً مادر معاویه، زن ابوسفیان، هند جگرخوار، یک زن سرمایهداری بود در عین حال، کاروانهای تجاری بزرگ که میآمدند، هر کاروانی که از شرق و غرب میآمدند خب سه چهارتا سرمایهدار بزرگ رئیس کاروان بود، آدمهای حسابی، سرمایهدارهای کلان، بعضی از خانمهای مهم برای پول نه، این رسم شان بود چند شب با او بودند. راجع به همین هند هست که سر در خانهاش پرچم میزد، پرچم آرمی بود که بعضی از زنانی که فاحشه بودند برای پول این کار را میکردند، بعضیها فاحشه نبودند ثروتمند بودند اصلاً برای پول نبود، این را یک ارزش میدانستند! پرچم آن بالا میزدند.
این را دقت کنید این سند تاریخی است، ایران قبل از اسلام که میگویید سختگیری اسلام، میگوید که در ایران قبل از اسلام، شاهزادهها و موبدان، روحانیون زرتشتی و نظامیهایی که حاکم بودند اینهایی که قدرت و ثروت و نفوذ در جامعه داشتند میگوید به قدری چیز بودند که اگر کسی – من دارم عین ترجمه آن را میخوانم - «کنت گوبینو» کتاب «سه سال در ایران» که یک مطالعات خیلی مفصل و دقیق تاریخی و جامعهشناختی در ایران کرده است، میگوید نفوذ حکومت قبل از ایران، طوری بود که زرتشتیها که اگر کسی زن خوشگلی در خانه داشت نمیگذاشت کسی از وجودش آگاه شود حتیالامکان زنش را پنهان میکرد چون اگر معلوم میشد خانم خوشگلی در خانهاش هست دیگر او مالک خانهاش و مالک جان خودش و همسرش نبود. یعنی امنیت جنسی نبود، یک علتش هم این بود.
حالا من سؤال میکنم الآن امنیت جنسی در دنیا هست؟ بعضیها میگویند آن زمان امنیت نبود، حالا هست! الآن امنیت جنسی هست؟ اتفاقاً کشورهایی که بیش از همه برهنگی و لاابالیگری جنسی هست بیشترین ناامنی جنسی و خشونت جنسی و تجاوز در همان کشورهاست. بالاترین آمار تجاوز و خشونت جنسی برای خود آمریکاست که بالاترین آزادیهای جنسی در آن هست.
یک سؤال دیگر، این که دین ما آیا صرفاً بانوان را منشأ فساد میداند؟ اسلام، زنان را منشأ فساد نمیداند. فساد مرد، و نقطه ضعفش در باب زن است که منشأ فساد است. منشأ فساد، زنان فاسد، مردان فاسد.
سؤال بعدی؛ چرا حجاب باید قانون شود؟ در حالی که در این جامعه غیر مسلمانان هم هستند حتی مسلمانانی هم که اعتقاد به حجاب ندارند هستند. خب این را من بارها عرض کردم روشن است، ببینید پوشش دو بُعد دارد. یک وقت شما مسلمان هستید، این هم حکم خداوند است، به خدا و آخرت ایمان دارید، بهشت و جهنم و اخلاق و ضد اخلاق و معروف و منکر را قبول دارید یک وقت میگویید قبول ندارم، اگر قبول دارید هم برای رابطه بین خودت و خدا را باید رعایت کنی و پاداش هم میبری. تمام مشکلاتی که بخاطر پوشش، تحمل کنی، گرما میخوری، بالاخره مشکلات سخت است، تک تک اینها پاداش الهی دارد. لذا زنان از مردان در این بُعد، همیشه پاداششان بیشتر است. برای این که پوشش بالاخره سختیها میآورد، زنان در این باب، پاداششان بیشتر است. اصلاً ما یک اصلی داریم هرکس در مسیر حق و تکامل بیشتر مشکلات میکشد بیشتر پاداش دارد و بیشتر رشد میکند این یک قانون است. اما اگر کسی مسلمان نیست، مسلمان نیست یعنی چیست؟ یعنی مسیحی است، یهودی است، آنها هم حجاب واجب است. یک کسی بگوید من مسلمان و مسیحی و یهودیام ولی نمیخواهم عمل کنم. حجاب را قبول ندارم پس مسلمان نیستی، مسیحی و یهودی هم نیستی، زرتشتی هم نیستی، یک بار میگویید که من مسیحی و مسلمان هستم حجاب را هم میدانم حکم خداست اما تنبلم نمیخواهم. من گناهکارم. کافر نیستم، قبول دارم ولی گناهکارم. خب بگذارید من گناه کنم من بعداً میخواهم به جهنم بروم! خب آن حسابش جداست اگر میخواهی بروی جهنم برو، به جهنم که میخواهی بروی جهنم. اما حق نداری دیگران را با خودت به جهنم ببری. تو وقتی که میآیی در عرصه عمومی، یک عده دیگر را هم جهنمی میکنی. وقتی کسی تو را میبیند و تحریک میشود بعد میرود دنبال در فضای مجازی دنبال سایتهای سکسی و پورنو و این حرفها یا تلفن را برمیدارد دنبال یک دختری و چیزی میگردد یا خلاصه انواع و اقسام مسائل پیش میآید داری آنها را جهنمی میکنی و خانوادههای دیگر را متلاشی میکنی. هم به خودت صدمه میزنی و هم به بقیه. اگر ایمان داری باید به دو دلیل رعایت کنی، هم خدا و هم قانون اجتماعی و حقوق دیگران. اگر میگویی من ایمان ندارم میخواهم به جهنم بروم، تنهایی برو، در حریم خصوصیات هر کاری میخواهی بکن، خیابان حریم عمومی است. حقوق عمومی است. دقیقاً مثل این که بگویی من میخواهم از چراغ قرمز رد شوم. خب رد میشوی و دوتا خطا کردی. یکی خودت را به خطر انداختی، میگویی میخواهم خودم را بخطر بیندازم خیلی خوب بینداز، برو توی بیابان و خودت را به خطر بینداز، تو داری دیگران راهم به خطر میاندازی. لازم نیست شما به یک قانون عقیده داشته باشی تا آن قانون را اجرا کنی. میخواهی عقیده داشت میخواهی نداشته باش این قانون مصالح و حقوق عمومی و دیگران را در نظر گرفته است. مثل این که کسی بگوید من به چراغ قرمز عقیده ندارم. خب نداشته باش ولی باید بایستی. بقیه هستند این نظم اجتماعی و حقوق است. من به مالیات دادن عقیده ندارم، اصلاً اگر به زور از من مالیات بگیرید من ریاکار میشوم اخلاصم را از دست میدهم، خب بده. اگر اخلاص داشته باشی پاداش الهی هم داری، اگر اخلاص نداری، مالیات را باید بدهی، میخواهی عقیده داشته باش میخواهی نداشته باشد. در این جامعه داری زندگی میکنی و بحث مصالح جامعه است. فرمودند پلیس که باید مأمن امنیت و ثبات باشد نباید منشأ دلهره و رعب باشد. پلیس باید مأمن مردم باشد و منشأ دلهره مجرمین. پلیس قرار نیست به مجرم آرامش بدهد. مثلاً طرف دزد را دارد میگیرد از روی دیوار دارد به خانه مردم میرود سوت بکشد او را بگیرید! بگوید آقا تو برای آرامش ما آمدی یا برای ترساندن ما آمدی؟ من شهروند! خوب تو داری از دیوار مردم بالا میروی، من آمدم امنیت صاحبخانه را حفظ کنم و تو را بترسانم. پلیس ارعاب مردم بیگناه را حق ندارد و آن خلاف فلسفه امنیت است. اما ارعاب و ترساندن و مهار و مدیریت کردن مجرم، خلاف قانون نیست، این وظیفه پلیس است اگر پلیس این کار را نکند ما چه نیازی به پلیس داریم؟ مثل این که از چراغ قرمز رد شوی پلیس دنبال تو آژیر میکشد و تو را میگیرد ولی او بگوید آقا شما برای آرامش هستی یا آمدی برای من استرس درست کنی؟ این آژیری که تو کشیدی اعصاب من را بهم ریختی، آرامش من را بهم ریختی، تو آمدی به ما آرامش بدهی. نه به تو نیامدم آرامش بدهم آمدم به آنهایی که حقشان را پایمال کردی آرامش بدهم. آمدم از تو آرامش بگیرم، در چارچوب قانون باید آرامش بدهد به قانونشکن که نباید تعمیم بدهید.
سؤال هفتم؛ برخوردهای گشت ارشاد راجع به امر به معروف و نهی از منکر، توهینآمیز است، که در انسان بذر کینه نسبت به دین میپراکند، آیا این برخوردها بیشتر از بیحجابی به دین ضربه نمیزند؟ بیشتر از بیحجابی معلوم نیست ضربه بزند اما این که واقعاً چند درصد اینطوری هستند. من نمیدانم من که خودم این صحنه را ندیدم توی اینترنت سه چهارتا چیز را درست کردند که بعضیهایش را شنیدم نمایشی بوده و فیلم بازی کردند، ولی اصلاً فرض کنید نیست. دوتا مسئله است، یک کسی مجری یک قانون است، فرض کنید این درست قانون را اجرا نکرد، عصبانی شد، برخورد تند نشان داد. شما که نباید به خاطر خطای یک مجری قانون، قانون را زیر سؤال ببرید. قانون سر جایش است، شما به این شخص اِشکال کن که شما چرا اینطوری قانون را اجرا کردید؟ خب شاید آموزش ندیده، شاید یک کسی مثل توست. اما یک مورد دیگر هم به شما بگویم، بعضیهایش این طوری است که یک مجری قانون ممکن است اشتباه بکند. اما یک مواردی هم اینطوری نیست. طرف آمده، چند وقت پیش دیدم یک پیرزنی روسریاش را برداشته و دارد از خودش سلفی میگیرد و به اصطلاح انقلاب کرده! توی بیابان، چهارتا پنج تا سگ و گربه هم کنارش هستند، تازه آن هم نمیدانم نر هستند یا ماده که این میخواهد رو بگیرد، دارد روسریاش را میچرخاند و از خودش هم سلفی میگیرد و میگوید قیام شد! بعد پلیس آمده کنارش، یک جوان نیروی انتظامی است مؤدبانه به او میگوید خانم این کار شما هم خلاف عفت عمومی است و هم خلاف قانون است. شروع کرده جیغ و داد و میگوید جنایتکاران، دست از سر ما بردارید از این مملکت بروید و... بعد شروع میکند فحش، زن فحش ناموسی به او میدهد. ما دیدیم مرد فحش ناموسی بدهد زن فحش ناموسی بدهد، فحشهای خواهر و مادر دارد به این پلیس میدهد! حالا آن پلیس هم بنده خدا حالا یا از ترس این که دوربین روشن است فیلمش نیفتد، یا این که گفته با این عجوزه چکار کنیم؟ خب حالا این خانم دوتا جواب دارد، من اگر شماره تلفنش را داشته باشم این دوتا جواب را به او میگویم. یکی این که اصلاً بر تو حجاب نبوده! تو هم پیری، واقعاً پیری، قرآن راجع به تو حجاب نگفته است تو چند سال است بیخودی حجاب نگه داشتهای! بعد هم با آن چهرهای که تو داری هیچ مردی وسوسه نمیشود، پیر، زشت. این میگوید چرا جلوی جمال من را میگیرید. اصلاً کی دنبال تو میافتد. تو اگر این کار را نمیکردی اصلاً کسی دنبال تو نمیافتاد. همان مأمور هم دنبالت نمیافتاد. بنابراین نکته اولم به این خانم این بود که شما اصلاً اشتباهی حجاب گرفتی. حجاب بر تو واجب نیست شاید حجاب بر تو حرام هم باشد!
دوم این که؛ چکار کند وقتی مأمور دارد به شما مؤدبانه میگوید خانم این کار شما خلاف قانون است و هم خلاف عفت عمومی است این باید چکار کند که تو برمیگردی او را فحش میدهی، جیغ میزنی، داد میزنی، خب باید تو را بازدداشت کند، چکار باید بکند؟ بازدداشت چطوری میکنند؟ دست و پایت را میگیرند و توی ماشین میاندازند! اسم این بازدداشت است. بعد آی خشونت!
عرض من این است که اگر مجری قانونی خطا کرده، قانون را زیر سؤال نبرید. اما آن مواردی که مجری قانون، ده بار دارد مؤدبانه میگوید این کار را نکن. بعد هم او دارد سلفی میگیرد، اصلاً هدفش این است که میخواهد بفرستد رادیو آمریکا، بی.بی.سی، تلویزیون آنها پخشش کنند، آن مأمور هم نمیدانسته فکر کرده این حجاب برایش واجب است که بیخودی به او تذکر میداده است. ولی امر به معروف و نهی از منکر، برادرها و خواهرها، واجب است، اگر هیچ چیزی نگویید و همهتان فقط نگاه کنید بعداً نمیتوانید کنترل کنید. وقتی خانواده از هم پاشید میرود تا جایی که الآن این کشورها رسیدند که همجنس با همجنس ازدواج میکند.
من یادم هست زمان شاه ما در دبیرستان بودیم قبل از انقلاب، یک روز در روزنامه عکس دوتا پسر را انداختند باباهایشان از افسرهای ارتش شاه بودند که این دوتا پسرها با هم ازدواج کرده بودند. توی صفحه روزنامه! این را یادم هست که آن روز بچهها توی مدرسه بحث میکردند که دیدید؟ اگر انقلاب نشده بود الآن ایران از اکثر این کشورهای شرق و غرب بدتر بود. اگر همین قانون حجاب نباشد، بعد به شما میگویم چه خبر میشود؟ زنان امنیت جنسی نخواهند داشت. خانواده از هم خواهد پاشید. بعد نمیدانید کدام مردی با مادرت ارتباط دارد؟ پدر تو با مادر یا زن چه کسی ارتباط دارد؟ خواهرت با کی؟ برادرت با کی؟ خودت با کی؟ بعد نمیشود اینها را جمع کرد. اینها واجب است. منتهی وقتی ما و شما کوتاهی میکنیم امر به معروف و نهی از منکر نمیکنیم به زبان خوب و مؤدبانه، خب نیروی انتظامی مجبور میشود وارد شود. نیروی انتظامی کیست؟ همین خود شماها فردا میروید سربازی، نیروی انتظامی هستید! یک بچهای است مثل شماست، آمده قانون را اجرا کند طرف فحش ناموسی به او میدهد. خب این هم... نگوییم آن را ولش کنیم چون بعضیها خطا میکنند. نه! بگو امر به معروف و نهی از منکر را اجرا کنید، قوی و درست، همه.
یک نکته دیگری هم هست، من به شما بگویم اینهایی که میگویند پلیس و قانون دخالت نکند گشت ارشاد دخالت نکند معنیاش چیست؟ این دوتا معنی دارد کدامش را میگویید؟ یا میگویید رها کن، خب فردا به همان سمت میروید. تا کجا رها کند؟ میگوید آقا من میخواهم روسریام تا اینجا باشد. خب باشد! طرف گفت آقا دوتا تار مو بیرون باشد اشکال دارد؟ گفت فقط دوتا نه. گفت سه تا چی؟ گفت از سه تا دیگر جان من بالاتر نرو! گفت شش تا چی؟ گفت تا اینجا نه! خب حالا این را بردار! من نمیخواهم بگویم سه تار مو، دوتار مو، حجاب شرعی و کامل، حجابی است که نه مویی دیده شود و نه بدنت دیده شود، نه برجستگیهای بدنت برای مرد دیده شود که همه اینها معنا دارد، این حجاب اسلامی یا انسانی یا اخلاقی است برای حفاظت از حریم زن.
حالا یک کسانی هستند که حجاب را کامل نمیگیرند اما واقعاً دنبال فساد نیستند. بعضیها آموزش ندیدند، بعضیها تنبل هستند، بعضیها میگویند اُمل حساب نشویم، روشنفکری این است، هر کدام یک چیزی میگویند. اما اینها حسابشان جداست. این که کلاً حجاب را برمیدارد. میگوید آقا تا اینجا لخت باشد اشکال دارد؟ ندارد. تا اینجا چی؟ خب چکار کنیم؟ بگوییم از اینجا تا اینجا چه اتفاقی در عالم میافتد؟ خیلی خوب این هم نه. بعد دوباره میگوید تا اینجا چی؟ حالا همینطور تا اینجا تا اینجا، رفت تا آنجا تا همه جا. چکار باید بکنیم؟ چطوری باید جلوی آن را بگیریم؟ طرف آمده میگوید وضو چرا میگویید وضو از اینجا، نمیشود از پایینتر؟ خب برای چه از پایینتر؟ به تو گفتند از اینجا بگیر چه مرضی داری میگویی از اینجا؟ یک آقایی میگفت من میخواهم نماز را فارسی بخوانم، میخواهم با خدا فارسی حرف بزنم. خب فارسی هرچه دلت میخواهد با خدا حرف بزن چه کسی جلوی تو را گرفته؟ این نماز واجب را آیات قرآن عربی را باید بخوانی، اینطور گفتهاند. میگوید من دلم میخواهد اینطوری بخوانم. به او گفتم تو اصلاً چرا میخواهی نماز بخوانی؟ میگوید برای این که خدا و پیامبر گفتهاند. میگویم خب همانهایی که به تو گفتهاند نماز بخوان، گفتند عربی و آیات قرآن را بخوان، همانطور که نازل شده بخوان. تو اگر میخواهی اطاعت خدا را بکنی چرا تا نصف؟ تو اگر میگویی حجاب را خدا گفته، خب چرا ناقص؟ خب فردا میگوید چرا وضو را از اینجا بگیریم؟ خب از اینجا اگر بگیریم چه میشود؟ در عوالم، سیارات منفجر میشوند؟ اقیانوسها آتش میگیرند؟ نه به خدا هیچ اتفاقی نمیافتد. تهش میرسد به این که میگوید اگر وضو نگیریم چه میشود؟ بعد میگوید اگر نماز نخوانیم چه میشود؟ چرا رو به قبله؟ مگر خدا همه جا نیست؟ چرا. همان خدایی که همه جا هست گفته رو به این طرف بخوان. آقا مگر خدا طرف و جهت و مکان دارد؟ خدا ندارد اما تو داری. تو مکان داری، جهت داری. آقا مگر خدا زمان دارد؟ نه، ولی تو داری. خدا مگر زبان دارد که به عربی حرف زده است؟ نه، اما شما زبان دارید انسان با زبان حرف میزند. من سؤالم این است اگر کسی گفت نیروی انتظامی اصلاً دخالت نکند، بد دخالت کند ما مخالفیم باید درست دخالت کند. خلاف قانون، توهین نباید باشد. اما اگر آمد درست و مؤدبانه میگوید این کار خلاف احکام خداوند است حرام است، طرف میگوید من به حلال و حرام کاری ندارم، من اصلاً این چیزها را عقیده ندارم! خیلی خوب. عفت عمومی است. عفت عمومی را ما قبول نداریم. سوم؛ قانون است. ما قانون را هم قبول نداریم. شما دیگر نمیتوانید بگویید من قانون را قبول ندارم. میخواهی مسلمان باش، کافر باش، عقیده داشته باش، قانون را که دیگر نمیتوانی بگویی قبول ندارم. مثل این که بگویی من چراغ قرمز قانون را قبول ندارم، میخواهی داشته باش میخواهی نداشته باش باید پشت چراغ قرمز بایستی. حقوق دیگران است. خب حالا یا رها کند، مثلاً بگوید آقا متلک جنسی به خانمها نگو. ببخشید این را گفتم آقا، یک وقت ناراحت نشی ها؟ ما رفتیم! مرد مزاحم زنها شده توهین میکند، اذیت میکند سر چهارراه. پلیس بگوید دوستانه عرض میکنم اگر خودتان صلاح میدانید و ناراحت نمیشوید، لطفاً به خانمها توهین نکنید ولی ما رفتیم ها! نه آقا، وقتی که گفت دلم میخواهد باید یقهاش را بگیری و بگویی شما حق ندارید به زنان اهانت کنید. و در جامعه بایستی و توهین کنی و متلک بگویی، باید بازدداشتش کنی و مجازاتش کنی. اصلاً مسلمان نیستی، هیچی را قبول نداری، قانون هست و باید قانون را رعایت کنی. حالا اگر گفتید اصلاً دخالت نکند و به آن شخص بیحجاب بگوید، او هم گفت نمیخواهم بعد سرش را پایین بیندازد و برود! بعد چه اتفاقی میافتد؟ من به شما میگویم چه اتفاقی میافتد؟ یکی از این دوتا: یا بعد او پرروتر میشود دفعه بعد لباسش را هم کنار میگذارد و با لباس رکابی بیرون میآید. میگوید چطور تا اینجا را گذاشتی، از اینجا تا اینجا چه فرقی دارد؟ این دست است آن هم دست است. بعد همینطور جلو میرود. اتفاقاً دوم چیست؟ وقتی گفتی پلیس و قانون دخالت نکند، داری میگویی افراد غیر پلیس دخالت کنند! همینهایی که به آنها میگویی لباس شخصی. میگویی خودسر. همینها. طرف یک وقت میگوید هم دین را زیر پا میگذاری، هم قانون را زیر پا میگذاری و اجازه نمیدهی قانون دخالت کند، خیلی خوب حالا ما دخالت نکردیم. اگر خدای نکرده فردا چهارتا آدم بچه مذهبیای که عقلشان کم است، آمدند توی صحنه، گفت تو قانون را رعایت نمیکنی خب من هم قانون را رعایت نمیکنم. خشونت آمد نشان داد، چکار کنیم؟ با ماشین بالای تو آمد، اسید ریخت بالای تو، آمد با چوب توی سرت زد، آمد گفت یا توسری یا روسری؟ اگر این کارها را کرد بعد چکار میکنی؟ بعد تو خودت اولین کسی هستی که زنگ میزنی به پلیس، آی گشت ارشاد بیا کمک کن! جان ما بیا ما را بگیر! از دست اینها ما را نجات بده!
اگر کسی گفت دخالت قانونی نکنید یعنی یا کلاً رها کن، یا راه را باز میکند برای دخالت غیر قانونی! اتفاقاً اینها خشونت را دامن میزند.
فرمودند حجاب، تمام دین نیست. کسی هم نگفته حجاب تمام دین است. بخشی از ظاهر دین است. اگر وضعیت حجاب را در کشور نمیپسندیم شاید بهتر باشد به جای الزام مردم به تظاهر و ریاکاری به تعمیق باورهای دینیشان بپردازیم. چرا به جای آن؟ در کنار آن. چرا مدام به جا میگویند؟ مثلاً به جای اجرای قانون برویم فرهنگش را اصلاح کنیم. نه آقا، در کنار اجرای قانون فرهنگشان را هم اصلاح کنیم. میگویند چرا به جای اجرای قانون کار فرهنگی نمیکنید؟ چرا به جا میگویید؟ بگویید در کنار اجرای قانون کار فرهنگی بکنید. در کنار فرهنگی، اجرای قانون بکنید. هر دویش را. هم به مردم آموزش بده پشت چراغ قرمز بایستید هم پلیس بایستد جریمه کند هردویش باید با هم باشد. این درست است. اما این که میفرمایید چون حجاب تمام دین نیست، انگار میخواهید بگویید پس واجب نیست! خب شما راجع به همه چیز میتوانید این را بگویید! آقا نماز، آقا نماز که تمام دین نیست، خیلی خب روزه بگیر ماه رمضان است. آقا روزه که تمام دین نیست! مگر تمام دین چیست؟ همه اینها روی هم میشود تمام دین. جزء دین است، جزء واجب دین است. بخشی از ظاهر و پوسته دین است. نخیر؛ حجاب هم به ظاهر کار دارد و هم به باطن. باطن حجاب، حیا و اخلاق جنسی است. ظاهر حجاب، پوشش بدن است. نه پوشش بدن کافی است که کسی بگوید یعنی آقا شما میگویید تمام این خانمهایی که حجابهایشان درست است اینها خانمهای اخلاقی باادب و با حیا هستند؟ نه ما چنین حرفی نزدیم. پسرهایش هم همینطورند. ظاهر پسره را نگاه میکنی خیال میکنی نمازشب خوان است! ولی باطنش را نگاه میکنی میبینی یک آدم الدنگ است. در همین فضای مجازی، دختر و پسرهایی که با هم قرار میگذارند که معمولاً قربانی این قرارها دخترها هستند نه پسرها، بعد آنهایی که مذهبی نیستند میگوید قرار در ساعت فلان پارک فلان خیابان جردن. - حالا آدرس دقیق ندارم یک وقت راه نیفتید بروید! البته خودتان بهتر بلدید! – اما آنهایی که مذهبیاند قرار میگذارند بینالحرمین! خواهر، برادر، قرار بینالحرمین! هر دویشان دارند یک کار میکنند آن نوع مذهبیاش را میکند این نوع غیر مذهبیاش را میکند.
خانم عکسش را با آرایش میاندازد ما اخیراً وارد این فضای مجازی شدیم خیلی دارد وقت من را میگیرد، اول فکر کردم مثلاً روزی یک ربع بیست دقیقه ببینم چه میگذرد، الآن میبینم از کل چیزها باید بیشتر وقت بگذارم. اینها به هم ارتباط دارد یک مرتبه میبینی دو ساعت وقتش گذشت، بعد هم یادم میرود که من قرار بوده روی این قضایا مطالعه کنم! کمکم خودش سرگرمی است. بعد میبیند آن پسر دخترها، البته من در این سایتها نیستم، در این سایتهای مطالعات در بحثهای خودمان هستم ولی باید اینها را هم نگاه کنیم ببینیم چه خبر است؟ دختر و پسرهای اینطوری، مثلاً دختره عکسش را با آرایش و نیمه برهنه میاندازد جلوی دوربین عشوه میآید بعد هم زیرش مینویسد زن نباید قربانی شهوت مردانه بشود همه نگاهتان به بدن زن است! ای عمه! تو خودت اینطوری بیرون آمدی بعد میگویی نگاه مردانه، شهوت مردانه! خودت داری همین کار را میکنی. بعد پسره هم زیرش حرفهای آنچنانی مینویسد.
حالا مذهبیها، دختره با چادر ولی عکس نزدیک و شفاف، پسره هم زیرش نوشته ما رأیت الا جمیلا! گفته حالا یک عبارت عربی بگوییم که اسلامی باشد! دختربازی اسلامی! خب اینها ... ما خودمان را که نباید فریب بدهیم. اینجا میفرمایند پوسته و ظاهر. ببینید هم پوسته مهم است هم هسته. هم ظاهر و هم باطن. ظاهر، پوشش بدن است. باطن، حیا و عفت اخلاقی است. اگر بدنتان را درست بپوشانید ولی حیا نباشد خب تو به دیگران صدمه نزدی و حقوق اجتماعی دیگران را رعایت کردی، فساد اخلاق جنسی در جامعه ایجاد نکردی، این خوب است، ولی خودت رشد نکردی، چون خودت که حیایی نداری. اصلاً بعضی از چادریها یک طوری چادر میپوشند، در همین سایتها دیدم، چادر میپوشند که اصلاً اگر نپوشد که بهتر است. طوری حجاب دارد که آدم بیحجابش را حدس میزند که چطوری است! اینطوری حجاب دارد. اینها فریب است پوشش نیست.
آیا شما دارید میگویید که هر زنی که حجابش کامل نیست، این فاسد است؟ اهل فحشاست؟ نه هرگز این را نمیگوییم. ما زنان زیادی داریم که حجاب شرعی کامل ندارند ولی مطلقا اهل فحشا نیستند. اصلاً مذهبی است، زیارت میرود، دعا میخواند، ذکر میگوید، قرآن میخواند، کسی نگفته هر زنی که حجاب شرعیاش کامل نیست این فاسد است و اهل فاحشه است. هرگز چنین نیست. اما بعضیهایشان چرا. یک عده اهل فحشا هستند یک عده هم فساد سازماندهی شده است. باید با اینها برخورد شدید قانونی شود، میخواهد در خیابان جیغ بزند میخواهد جیغ نزند. میخواهد فیلم بردارند میخواهند برندارند، باید جلوی اینها ایستاد. مردم هم باید بایستند در کنار او. نه این که یک جوان نیروی انتظامی را رها کند و این هم هرچه به دهنش میآید بگوید. اما بقیه هم که هرکسی حجابش درست نیست این بیحیاست؟ خیر. اما داری صدمه میزنی. فرض کن تو دنبال فساد نیستی، تو نمیخواهی خودنمایی جنسی بکنی. به تعبیر قرآن «تبرّج». تبرج یعنی خودنمایی جنسی. یعنی مثل برج، خودت را در معرض نگاه قرار دادن. تو نمیخواهی این کار را بکنی، اصلاً فرض کن شما لباس نامناسب پوشیدی ولی خودت آدم پاکی هستی، واقعاً هم هستند، خیلی از خانمها هستند که واقعاً زنان پاکی هستند اما حجاب درستی نمیگیرد، میگوید من دنبال این چیزها نیستم. بحث ریاکاری نیست. مثل این که بگویی نمازت را خواندی، جلو بقیه ریاکاری کردی. نمازم را نخوانم که اگر بخوانم ریاکاری میشود؟! ریا، یک امر قلبی است. اگر نیت تو ریاست، میشود ریا. اگر نیت تو ریا نیست، ریا نیست. اگر من بخاطر تو نماز بخوانم یا حجاب بگیرم، ریاکارم. بله. از نظر معنوی من رشد نمیکنم اما به جامعه صدمه میزند. اما زنی که حجاب کامل دارد ولی در واقع حیا ندارد، این به جامعه صدمه نمیزند، بدنش پوشیده است، اما به خودش صدمه میزند. ریاکار است. اما ظاهر را حفظ کن هم باطن را. ظاهر، پوشش است و باطن حیاست.
بعد اینجا فرمودند که برخوردهای گزینشی و دلبخواهی با دین، نتیجهای جز دلسرد کردن ندارد، در شرایطی که هر روزه گاهی خبرهایی از مفاسد مالی منتشر میشود، چطور میتوان انتظار داشت مردم به قوانین این چنینی را رعایت کنند با برخوردهای نیروهای انتظامی؟
ببینید این حرفتان درست است ولی باز به هم ربطی ندارد. مثل این که شما بگویی چون آن قانون را اینجا رعایت نکرد پس من این قانون را اینجا رعایت نمیکنم! به نظر شما این استدلال درست است؟ مثل کسی که بگوید آن یکی از چراغ قرمز رد شد پس من هم میزنم به یک ماشین. خب او اشتباه کرد و غلط کرد تو چرا غلط میکنی؟ اما این حرفتان را من قبول دارم که چطور دستگاه قانون و نظم اجتماعی، نسبت به یک واجب که حجاب است، ده درجه حساسیت نشان بدهد، نسبت به یک واجب دیگر که مبارزه با فساد اقتصادی است 7 درجه؟ چرا؟ این اشکال وارد است این درست است.
آخرین سؤال؛ سؤال دهم فرمودند که بحث ورود زنان به ورزشگاه و امثال آنان را دنبال میکنید، آیا طرح ضد دینی و غربی از اینجا شروع میشود، و معلوم نیست به کجا ختم شود، و یا صرفاً یک خواسته اجتماعی از طرف چند نفر است بدون اندیشههای سیاسی؟
اولاً بحث من از نظر ورزشگاه، نمیدانم. من این را یک حرام ذاتی نمیدانم. حضور زنان در ورزشگاه، در سینما، در جامعه، در دانشگاه، چه فرقی دارد؟ همه جا مثل هم است، مسئله مدیریت محیط است. استدلال آنها این است که در ورزشگاه محیط کنترل نمیشود، فحشهای خیلی زشت ناموسی میدهند. راست هم میگویند، من سالهاست توفیق نداشتم بروم ولی زمان شاه که میرفتیم ورزشگاه، بچه بودم وقت داشتم، گاهی هم بلیط نمیدادیم و دزدکی از روی دیوار میرفتیم، آنجا من یادم هست اصلاً از اول تا آخر فحشهای ناموسی و دستهجمعی بود، کمترینش شیر سماور بود. فحش به داور میدادند، فحش به بازیکن طرف میدادند. بازیکن آن طرف گل زده به این طرف، به مادرش دسته جمعی فحش میدهند! خب اینها واقعاً درست نیست. اینهایی که میگویند خانمها به ورزشگاهها نروند بخصوص فوتبال، میگویند کنترل نمیشود، آنجا فحشهای زشت میدهند یا موقع خروج که میآیند امنیت، نظم و کنترل نیست. اتوبوس آتش میگیرد، شیشه میشکنند حالا فرض کنید توی آن جمعیت، همین تعرض کلامی و تعرض بدنی از این کارها را بعضیها میکنند. همه آنهایی که آنجا هستند آدمهای چیزی نیستند. اینها این را میگویند. و الا به لحاظ شرعی اولی، حضور زنان در ورزشگاه و در هیچ جا ممنوع نیست، حرام نیست. این را باید کنترل کرد. اگر میتوانند محیط را کنترل کنند درست است.
یا اینجا اشاره کردند به صحبتهای یکی از علما در مشهد، در یک سؤال دیگری هم آمده، که گفتند شهر ما با بقیه شهرها فرق میکند. ببیینید، بله شهرهایی که حالا یک مقداری منتسبترند تا شهرهای دیگر، اجمالاً یک تفاوتهایی دارند اما احکام اسلام شهر به شهر ما نداریم. حرام در همه شهرها حرام است و حلال هم در همه شهرها حلال است این را باید مدیریت کنیم.
یا مثلاً سؤال کردند که در فلان جا گفتند آنجا زیارتی است نه سیاحتی. تفکیک زیارت از سیاحت اسلامی نیست، اصلاً سکولاریزم همین است. اینجور نیست که بعضی از شهرها سیاحتیاند، آنجا زیارت و دعا هیچی. بعضی از شهرها زیارتیاند، آنجا سیاحت نه. همه شهرها، شهر سیاحتی هم تجارت میخواهد هم زیارت میخواهد، منتهی محیط سیاحت و تجارت و تفریحاش را اسلامی کن. نه این که بگویید اینجا فقط زیارت بکنید تفریح میخواهید بکنید بروید یک جای دیگر.
یا راجع به خوانندگی پرسیدند. اگر خوانندگی را میتوانید محیطش را کنترل کنید، همه جا حلال است. آنهایی که میگویند کنسرت و... استدلالشان این است که در این جلسهها، حتی آرامترین آهنگ اگر میگذاری، شعر حافظ و سعدی هم میگذاری، یک دفعه میبینی وسطهایش دارند میرقصند و طرف همدیگر میروند! این را چکار کنیم؟ خب سالن کنسرت را کنترل کن، و مسئولیت شخص را به یک شخص بسپارید و بگویید کنترل کنید و مسئولیت این پای شماست. موسیقی گوش کنید. کارهای دیگر نکنید. خب اینها این را میگویند. منتهی بعضیها همینها را افراط میکنند، تحریف میکنند، این افراد را به عنوان یک آدمهایی که نه عقل دارند نه مسائل دستشان است، دیکتاتور نشانشان میدهند، در حالی که اینها واقعاً از نزدیک با آنها که حرف میزنی واقعاً نظراتشان اینها نیست، گاهی تحریف میشود. ولی از آن طرف هم بعضیها توجه ندارند که این تفکیک شهر از شهر، تفکیک زیارت از سیاحت، اینها تفکیکهای اسلامی در حوزه تمدن سازی اسلامی نیست. اینها همه باید با هم باشد و مدیریت شده.
این که اینها آیا سیاسی است؟ کنترل از خارج و داخل است یا شخصی است؟ هر دو موردش ممکن است باشد. من فکر میکنم بعضی از اینها شخصی است، ولی از بیرون سریع روی آن سوار میشوند و از توی آن یک مسئله سیاسی درمیآورند! و الا طرف، ممکن است سیاسی هم نباشد، چنانچه که گاهی یک تظاهراتهایی الآن در شهرستانها میشود، حقوق عقب مانده، مؤسسه اعتباری، حقوق بازنشستهها، فلانجا حقمان ضایع شد، یا فلان جا راجع به هوای آلودهاش، همین الآن توی همین روزها سر آب درگیری شد، سر تقسیمات شهری بود، خب اینها مسائلی است که اصلاً سیاسی نیست مطالبات اجتماعی است منتهی چون به موقع از این طرف از طرف دولت مدیریت نمیشود یا رسیدگی نمیشود یا پاسخگویی درستی نمیشود یا مردم آن منطقه توجیه درستی نمیشود، از آن طرف هم یک مرتبه رسانههای دشمن تختهگاز میآیند پشت این قضیه، و قضیه را سیاسی و ضد اسلام و ضد نظام و ضد خدا و ضد کره زمین و ضد کل پیامبرها میکنند! خب اینها برای این است که درست مدیریت نمیشود.
سؤال (یکی از دانشجویان): در ماههای اخیر ما شاهد این مسئله بودیم که آشوبهای سیاسی کشور توسط جریانسازی زنها صورت گرفت. چیزی که ما در سطح کشور میبینیم، یکی از تحلیلها این است که در کشور یک جریانی بوجود آمده که از خانمها به عنوان مهره استفاده میکنند و یکسری اهداف شوم سیاسی دارند که میخواهند به این اهدافشان دست پیدا کنند. میخواستیم بدانیم که شما این اتفاقات را چگونه تحلیل میکنید؟
استاد رحیم پور ازغدی: من عرض کردم، همین سؤال آخر، تقریباً همین فرمایش شما بود. این اسمها را اولاً، کل این اسمها را شما میبینید یا در V.O.A میگذارد یا در بی.بی.سی هست، یا فلان سایت منافقین است یا فلان جریان است. کل آن از یک جریانی است که از یکی دوتا شروع میشود بعد تکثیر میشود و در فضای مجازی یک مرتبه میگویند این اسمها و این که حجاب اجباری است، سفید است، دختران انقلاب! دختران انقلاب، دخترانی بودند که زمان شاه به خاطر حجاب از همه چیز محروم میشدند در عین حال پای حجابشان میایستادند. دختر انقلاب، کسانی بودند که امثال این خانم دباغ، که آن موقع دختر جوانی بود، چریک بود، در جنگ چریکی و مسلحانه و باحجاب، زیر شکنجه نام خدا را میبرد. وقتی بزرگ شده بود دختر 13 ساله ایشان را با حجاب آوردند توی زندان و جلویش شکنجهاش کردند تکه تکه اش کردند و خود ایشان را آنقدر شکنجه کردند که – خدا رحمت کند خانم دباغ را – شما متأسفانه درست این نسل را نمیشناسید، ایشان میگفت تمام بدن من زیر شکنجههای ساواک پوسیده بود، که اینها زیر نظر مأموران آمریکایی و انگلیسی آموزش میدیدند که چطوری شکنجه کنند که بیشتر درد بکشی! این خانم میگوید بدن من کرم افتاد، بدن من بو میداد، پوسیده بود. به حدی که وقتی شکنجهگر میآمد من را شکنجه کند دماغش را میگرفت! باز هم میزدند و این زن، تا آخر، میگوید چیزی برای حجاب نبود من آن پتوی خونی کثیف را که آنجا بود، این پتو را دور سرم میپیچاندم در حالی که بدنم خونریزی داشت و عفونت داشت حجاب را حفظ میکردم. این حجاب این طوری به دست آمده است. از صدر اسلام که سمیه، اولین زن شهید در اسلام است، زیر شکنجه میزدنش ولی ایشان از توحید و اخلاق و عدالت دفاع کرد تا زیر شکنجه شهید شد. اولین زن شهید سمیه، مادر عمار است. و اولین مرد شهید پدر عمار، یاسر است. این زن و شوهر، اولین شهدای زیر شکنجه هستند تا آخر گفتند الله. تا این بچههایی که زمان جنگ ما 48 ساعت، 72 ساعت زیر بمباران شیمیایی جنگیدند، اینها همه برای این بود که این جامعه پاک بماند. خانوادهها حفظ بشوند، دخترها و پسرها زودتر ازدواج کنند، خانواده تشکیل بدهند و دچار این مسائل نشوند.
اینها مسائل کاملاً شخصی و هدایت شده از خارج است. البته یک عده هم بچه هستند که کلاه سرشان میرود و بازی میخورند! خب من اینهایی که قربانی میشوند را اصلاً نباید بازدداشت بکنند، اینها را بگیرند مجبور بکنند یک ترم مطالعات تاریخ و سیاست، بعد بگویند باید از 16 به بالا بگیری، اگر زیر 16 بگیری رهایت نمیکنیم! باید نمره 16 به بالا باشد. اینها اصلاً کتاب نخواندند چیزی نمیدانند. ببینید ما زخمهایی در جامعه داریم که باید اصلاح کنیم، آنها هم مگسهایی هستند که میآیند روی این زخمها مینشینند. این تعبیری که رهبری گفت در این قضیه شلوغیهای دیماه، گفت یک زخمهایی است که مسئولین درست رسیدگی نمیکنند، بعد مگس میآید روی آن مینشیند عفونت میکند اینطوری میشود. همین الآن مشکلات متعددی در شهرها هست، خب مسئولین، دولت، دستگاه قضایی باید درست رسیدگی کند. بهانه نباید بدهند. اما خب این وسط، کسانی هم هستند که بازی میخورند.
من معذرت میخواهم، اگر وسط عرایضم برای شوخی گاهی کلمهای گفتیم که خوابتان نرود، از آنها هم معذرت میخواهم.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
هشتگهای موضوعی