نقش «پوشش» در هویت انسانی و نسبت آن با هویت جنسی (2)
به مناسبت سالروز کشتار مسجد گوهرشاد مشهد - روز حجاب و عفاف - دانشگاه علامه طباطبایی - 1397
پس اینکه بعضیها میگویند چرا راجع به خانمهای بیحجاب قضاوت میکنید و میگویید کلاً اینها بد هستند و فاسد هستند. نه. کسی نگفته است. اینها چندین نوع هستند. بعضیها تنبل هستند، بعضیها آموزش ندیدند، بعضیها جوگیر هستند. بعضیها هم اهل فحشا و فساد هستند. حساب آنها از اینها جدا است. بعضیها هم سازماندهی شده هستند و برای مبارزه باحجاب و اسلام و حکم اسلام و حمله به اسلام این کار را میکنند. با اینها باید برخورد بشود. بقیهی روشها را باید آموزش داد، توضیح داد. باید به سوالات جواب داد. اما راجع به عمل بگویم ببینید امروز درست است که صد اخلاق داریم و یکی از آنها هم پوشش است. بله. اما چون پوشش به چشم میآید و در عرصهی عمومی است یک جنبهی سمبولیک دارد. نوع پوشش و لباس که با برهنه بیایی یا با پوشش بیایی یک جنبهی سمبلیک دارد که ارزشهای اسلامی بر این جامعه حاکم است یا نه. الان گاهی مهمانها خارجی دانشگاهها از اروپا و آسیای شرقی میآیند از چند چیز تعجب میکنند. اولاً میگویند چقدر شهرهای شما قشنگ است و چقدر امکانات هست. ما فکر میکردیم اینجا با شتر رفت و آمد میکنند و همه اسلحه دارند و الان شما را میکشند و میگفتیم به آنجا غذا ببریم که چیزی برای خوردن نیست. شما این همه امکانات و رفاه و امنیت دارید. از چند چیزی که تعجب میکنند و یکی هم این است که میگویند چقدر خانمهای آرایشکرده دارید که خودشان را میسازند. خب زن قاعدتاً برای چه آرایش میکند؟ برای اینکه بگویند خوشگل است. پس برای چه هست؟ مرض دیگری که ندارد. میخواهد به او بگویند خوشگل هستی. حالا سوال این است که چه کسی باید به تو بگوید خوشگل هستی. مردی که قلب او با تو هست، مردی که تو را دوست دارد؟ یا مردهایی که قلب آنها با تو نیست؟ فقط چشمچرانی است. یا این مردهایی که دختر و خانم او با آرایش میآیند و خیلی قشنگ خودشان را درست میکنند و بیرون میآیند نمیدانم با خودش چه فکر میکند؟ تو نمیبینی صد نرهخر دارند به زن تو نگاه میکنند. به چشم و ابروی او به اینکه چطور راه میرود نگاه میکنند. از عقب نگاه کن، از جلو نگاه کن. بعد به همدیگر میگویند. یک روزی در اتوبوس یک پیرمردی بود. این مردها تا پیر هم میشوند خطرناک هستند. حواس شما باشد. یک مرد پیر در اتوبوس نشسته بود خودش میگفت در اتوبوس نشستم. ماشین داشت میرفت. بعد میگفتم خدایا این طرف را نگاه کنم؟ آن طرف را نگاه کنم؟ میگفت منِ پیرمرد میخواستم هیچ کدام را از دست ندهم. چون هم این طرف بود، هم آن طرف بود. بعد یکی گفت آقا داری چه کار میکنی؟ گفتم آقا این طرف را نگاه میکنم باز میبینم آن طرف 3، 4 نفر هستند. میگویم آنها را از دست ندهم. خب این نگاه خوب است؟ من نمیدانم که با زن و دختر و خواهر خود بیرون میآید و این به خودش رسیده و آرایش کرده و لباس چسبان و بخشی از بدن خود را بیرون انداخته و شلوار چسبان پوشیده و موهای خود را بیرون ریخته و نصف آن یک رنگ و نصف دیگری یک رنگ است. انواع مدلها هم هست که ما داریم کمکم یاد میگیریم. این مردهایی که به این نگاه میکنند به چه نیتی نگاه میکنند؟ اینقدر با خودت فکر نمیکنی؟ یعنی اصلاً برای تو عادی شده که مثلاً 100 مرد به زن تو نگاه جنسی بیندازند و بعد به همدیگر بخندند و نگاه کنند بگویند اینجای او را نگاه کن و آنجای او را نگاه کن. عکس بگیرند و برای هم بفرستند. واقعاً چه احساسی داری؟ یعنی اصلاً چیزی به نام حریم جنسی، غیرت برای تو مهم نیست؟ گرچه من یک کسی را دیدم و به او این را گفتم. گفت نه آقا. بگذار نعمت خدا است و همه لذت ببرند. گفتم به تو دیگر چیزی نمیشود گفت. یعنی از حد انسانیت عبور کردی. به تو که این را میگویی دیگر هیچ چیزی نمیشود گفت. ایشان گفت من از زنهای آنها لذت میبرم و آنها هم از زن من لذت ببرند. اصلاً بین بعضیها یک فرهنگ است. مثلاً یک کسی میگوید خانم شما چقدر خوشگل هستند. این میگوید خیلی ممنون. تشکر. خب تو با خانم این چه کار داری که خوشگل است یا زشت است. اصلاً به تو چه مربوط است؟ بعضی این حرفها را میزنند. میگوید خیلی ممنون. خانم من خوشگل هستند؟ بهبه. چه توفیقی پیدا شد. این گفته خانم تو خوشگل است. خب ما با اینها نمیتوانیم حرف بزنیم. اصلاً اینها در یک فضای دیگری هستند. اینها آن طرف خط هستند. اصلاً با این نمیشود هیچ حرفی زد. یک وقتی به پیامبر گفتند این پسر آدم خوبی است فقط خیلی توی خیابانها دنبال دخترها راه میافتد و هر جایی هم میرود نگاه میکند. پیامبر به او گفتند که بیاید. دیدند این اصلاً اهل استدلال اخلاقی و حقوقی و کلامی نیست. به او گفتند ببین شما اگر ببینی یک کسی ایستاده و به مادرت نگاه میکند یا به خواهرت نگاه میکند، یا وقتی ازدواج کردی تو با خانم خودت راه میروی و یک کسی به خانم تو نگاه میکند و خوشش میآید، تو چه احساسی داری؟ گفت دهان او را سرویس میکنم. گفتم خب پس باید یک نفر هم دهان تو را سرویس کند. چرا دنبال این خانمها راه میافتی؟ گفت آقا دست خودم نیست. من اصلاً این خانمها را که میبینم اختیارم از کنترل خارج میشود و باید به دنبال آنها راه بیفتم. گفت خب او خواهر یک کسی مثل تو است. این یا مادر یا خواهر یا همسر کسی است. خب این آدم سرش میشد چون گفت اگر کسی به ناموس من نگاه کند او را میزنم. ولی وقتی به یک کسی میگویی به زن تو نگاه میکنند و میگوید عیب ندارد؛ ما هم به زن او نگاه میکنیم. سر به سر میشود. با اینها دیگر نمیشود حرف زد. اینها حیوانات هستند. تازه به نظر من حیوانات هم یک حریمی دارند. یک روز داشت گلهی شیری را نشان میداد. یک شیر نری بود که 10، 15 شیر ماده داشت. یک شیر دیگری آمد نزدیک گله بشود که مثلاً بگوید حالا که تو 15 شیر ماده داری یکی از اینها هم خانم ما باشد. چنان به جان هم افتادند. این شیر نر که رئیس گله بود آن شیر را پاره پاره کرد و کاری کرد که اصلاً رفت. یعنی حیوانات هم یک حریمی قائل هستند. این خانوادهی من است. بعضی از اینها برای خودشان به اندازهی حیوانات هم حریم قائل نیستند. این یک مسئله است. اما یک بخش مهم حقوق اجتماعی است. میگوید چطور اینجا دید میزنند ولی ما به غرب یا شرق رفتیم اینقدر دید نمیزنند. او دید نمیزند برای این است که اصل کارش را مدام انجام میدهد. احتیاجی به دید زدن ندارد. در مدرسهی راهنمایی، ابتدایی، دانشگاه. در مدارس ابتدایی آنها لوازم ضد بارداری هست. او چرا باید دید بزند؟ او از همانجا شروع میکند. در مدرسههای دخترانهی حتی ابتدایی لوازم ضد بارداری میگذراند. میگویند نباید ازدواج بکنید. در این سن ازدواج ممنوع است. اما این کارها را میکنیم. فقط این لوازم را مصرف کنید که مریض نشوید و ایدز نگیرید. اسلام میگوید ازدواج کنید. یا خودت را کنترل کن تا به یک سنی برسی و یا اگر نمیتوانی ازدواج کن. حتی اگر سن شما هم کم است میتوانید با نظارت خانواده ازدواج کنید. خب اسلام کجا راه را بسته است؟ خود ما بستیم. از این طرف ازدواج را آسان کن از آن طرف پوشش و حجاب باشد و روابط نامشروع باشد. این یک جامعهی متعادل میشود. اگر از آن طرف بگویی حجاب باشد، مشکل ازدواج را حل نکنی و خود خانوادهها مانع بشوند معلوم است که منفجر میشود. چون مجبور است یک چیزی روی سرش بیندازد میاندازد ولی یک طوری آرایش میکند و راه میرود که صد رحمت به زن بیحجاب غربی که طرف اصلاً آرایش هم نمیکند و به طور طبیعی و مثل آدم راه میرود. ولی این است. باید دو طرف را درست کنیم.
«آیا میتوان حالتی را تصرف کرد که زنان پوشش با محدودیتهای کمتر از محدودیتهای اسلامی داشته باشند و در جامعه به آنها نگاه جنسی صورت نپذیرد؟» نه. زن وقتی برهنه و نیمهبرهنه میشود نگاه جنسی حتماً هست. منتها اینکه میگویند در غرب در خیابان نیست برای این است که در خانهها و در همه جا یکسره مشغول هستند. اصلاً هفتهای یک بار شب یکشنبه دوستدخترها و دوستپسرها میتوانند با هم باشد. باز هفته دیگر این میتواند با او باشد. اصلاً ممنوعیت اخلاقی و حقوقی ندارد. چرا باید دید بزند؟ ضمن اینکه همانها هم دید میزنند. منتها تاریخ مصرف دیدها کوتاهتر است. برای اینکه او خودش را تخلیه میکند. مدام تخلیه میشوند. روی او فشار نمیآید که بخواهد دید بزند. اگر حجاب پوشش اسلامی نباشد. یعنی بگویند دست و پای خانمها برهنه باشد. اسلام چه گفته است؟ گفته دست و پا و گردن و سینه و موها و بدن و حالت شکل بدن زن برای مرد تحریک کننده است و کاملاً به آن توجه دارد و مرد لذت میبرد. گرانترین صنعت در دنیا الان صنعت پورنو است. پورنو چه هست؟ مردم پول میدهند و بدن زنها را نگاه میکنند. میلیاردها میلیارد پول خرج میشود. من شنیدم در همین اینترنت هم یکی از بیشترین مراجعات حتی در ایران و همه جای دنیا این است که مردها پول میدهند که بدن لخت خانمها را نگاه کنند. خب این است. این یک نیازی است که خدا در مرد و زن گذاشته است. میگوید زن خودش را بپوشاند. خب شما میگویی حجاب یک مقدار از اسلام آسانتر باشد. چه کار کند؟ مثلاً گردن و سینههای خود را یک مقدار بیرون بیندازد؟ موهای خود را بیرون بیندازد؟ شلوار نپوشد؟ آستین حلقه بیاید؟ خب اسلام همینها را گفته است. شما هر کدام از این کارها را بکنی اوضاع را به هم ریختهای. این همان چیزهایی است که مردها میخواهند. بزرگترین مخالفان حجاب زنان مردان هستند. مردان خیلی باحجاب مخالف هستند. اصلاً میگویند این حجاب اجباری برای خانمها چه هست؟ البته معنی این آن نیست که اگر خانمها حجاب داشتند دیگر نگاهها جنسی نیست. چرا ولی آن یک علت دیگری دارد. برو و آن را حل کن و آن مسئلهای است که اسلام طرفدار ارضای جنسی است و نه عقدهی جنسی.
«حکم شرعی ارتباط با افراد دو جنسیتی چیست؟ مثلاً دختری با یک فرد دو جنسی به ظاهر دختر است اما روحیات پسرانه دارد و نهایتاً تغییر جنسیت میدهد» باید تغییر جنسیت بدهد بعد رابطه داشته باشی. نه اینکه بگویی فعلاً دو جنسه هستی رابطه داشته باشیم انشاالله بعداً تغییر جنسیت میدهد. اگر واقعاً همدیگر را میخواهند و او واقعاً میتواند تغییر جنسیت بدهد و این دختر است و آن دخترنما ولی پسر است خب برود تغییر جنسیت بدهد و جراحی بکند و همسر بشوند و ازدواج موقت یا دائم بکنند. اما اینکه این الان دو جنسی هست و تکلیف خودش با خودش معلوم نیست نه. این رابطه جایز نیست و حرام است.
«گروهی ادعا میکنند هر چه مردها محدودتر بشوند عطش آنها بیشتر میشود و میگویند در کشورهای غربی مردها هر روز زنان بیحجاب میبینند ولی عین خیال آنها نیست.» آخر در کشورهای غربی مردها زنان بیحجاب را فقط نمیبینند. بعد از دیدن ادامه میدهند. اینطور نیست که مثلاً بگویند دیدیم. خب الحمدلله. برویم تا فردا بشود. نه. فقط نمیبینند. بقیه را هم میروند. بله. میرود ادامه میدهد، تخلیه هم میشود و دیگر لازم نیست نگاه کند. اتفاقاً بین خانمها رقابت شروع میشود که چه کسی بیشتر جلوی آینه بایستد و همین لوازمی که به خودشان وصل میکنند بیشتر وصل کنند. انواع جراحی صورت، بینی را اینقدر جراحی کن تا انتهای آن را ببینی، که مرد به او نگاه کند. بعد زنها باید سر مردها مسابقه بگذارند و این هم توهین به زن است. اگر اینطور بود که زنهای بیحجاب را ببینی و بعد بگویی خب دیدم و تمام بشود این حرف جایز است. اینطور نیست. تمام نمیشود. وقتی میبیند ادامه میدهد و تا ته میرود.
«اگر حجاب برای این باشد که زن جلب توجه نکند، در کشورهایی که حجاب نیست، اگر خانمها حجاب داشته باشند جلب توجه میکنند. آنجا تکلیف چه میشود؟ باید باحجاب بود یا نه؟» ببینید هر نوع جلب توجهی که بد نیست. جلب توجه جنسی به روش غیر عادی بد است. اسلام به مرد و زن میگوید چشمهای خود را درویش کنید. در عرصهی عمومی به هم نگاه جنسی نکنید. رفتار جنسی خود را کنترل کنید. بعد به زن میگوید قشنگی و جذابیت خود را در عرصهی عمومی عرصه نکن. بعد میگوید «الا ما ظهرٍ منها». مگر زیباییهایی که دیگر زن هر کاری بکند آن زیبایی و جذابیت را برای مردها دارد. دیگر نگفتند آن را بپوشان. زن هر چه باحجاب باشد برای مرد جذابیت دارد. دوست دارد با او حرف بزند و رفیق بشود. آن را گفتند دیگر مردها باید خودشان را کنترل کنند. «الا ما ظَهَرَ منها» یعنی قرآن میگوید لازم نیست خودت را در کیسهی گونی بپیچانی و بگویی که ما نفس نکشیم که مردها خوششان بیاید. خب قرآن میگوید بعضی مردها بیمار هستند و بیماری جنسی دارند. «فی قلوبِهِم مرض». تو داری مثل آدم با او حرف میزنی و او با انگیزهی جنسی گوش میکند. آن مرد بیمار است. ولی تا یک حدی را باید پوشاند. میگویند در کشورهای خارجی زنها جلب توجه نمیکنند. خب من از شما سوال میکنم که چرا در تمام فیلمها باید زنها باشند و زن جوان برهنه یا نیمه برهنه در آن هست. چرا؟ چرا تمام تبلیغات اقتصادی که میکنند را باید زن بکند؟ زن آرایش کرده و قشنگ و نیمه برهنه؟ چرا یک مرد سبیل کلفت را نمیآورند تا بگویند کالای ما را تو تبلیغ کن؟ چرا باید یک خانم باشد؟ خب معلوم است که چرا. پس همه جای دنیا زن جلب توجه مرد را میکند. یک جا میگویند زنها در اختیار شما هستند و هر وقت خواستی با هر زنی برو. خب دیگر نیازی نیست این مدام دید بزند. ارضا میشود. آنجا هم جلب توجه میکند منتهی آثار آن فرق میکند.
«پیرو صحبت جنابعالی مشهود است که در جوامعی که حجاب واجب نیست نگاه مردان به زنان انسانگونهتر است». اینطور نیست من جواب دادم. «حتی در ساحل که همه برهنه ظاهر میشوند مردم به هم تعرض نمیکنند.» در همان ساحل که تعرض نمیکنند. همانجا که در ساحل تعرض نمیکنند. آنجا انتخاب میکنند و بعد تعرض میکنند. شما واقعاً فکر کردید این مردهای خارجی همه نشستند نگاه میکنند و به چشم خواهری به همدیگر نگاه میکنند و خواهر برادر هستند. مثلاً خواهر شما بیا. اینطوری نیست. هر مردی با چند زن رابطه دارد. خب بپرسید. اگر در کشورهایی که حجاب نیست یک مرد پیدا کردید که بگوید من فقط با یک زن یا دو، سه زن رابطه داشتهام. اصلاً نیستند. یک اقلیت محض هستند. یک وقت یک جایی بودیم یک خانمی جلو آمد و گفت شما در کشور خود هر کدام 7 زن میگیرید؟ مثل اینکه یک فیلمی درست کرده بودند که یک مسلمانی در آن بوده و 7 زن داشته. گفتم ما یک زن گرفتیم و نمیتوانیم او را هم درست اداره کنیم. کسی 7 زن ندارد. ولیکن مردهای شما با چند زن رابطه دارند؟ گفتم شما شوهر دارید؟ گفت بله. گفتم شوهر شما با چند زن رابطه دارد؟ گفت نمیشود شمرد. گفتم خب یک کاری بکن که بشود شمرد. باز 7 زن باشد بهتر از این است که نشود شمرد. گفتم در کشور شما مردهایی هستند که با یک زن قانع باشند؟ گفت نه. گفت ما هیچ مردی نداریم و حتی ما میدانیم که مردهای ما با زنهای متعددی هستند. فقط میگوییم که به ما هم برس، به بچههایت هم برس و خرج خانه را هم بده. چطور میگویید جلب توجه نمیکنند؟ کنار دریا همه نشستند و به عنوان خواهر و برادر به هم نگاه میکنند. این حرفها دروغ است.
«در جامعهی ما بعضاً به زنان چادری نگاه هرزه میشود» گفتم چرا. به خاطر حجاب او نیست. به خاطر عدم حکم ازدواج است. به خاطر این نیست که این حکم عمل شده. به خاطر این است که چند حکم دیگر عمل نمیشود.
«اگر پوشش بدن طوری باشد که به لحاظ جنسی جلب توجه نکند ولی پوشش مو نباید و ساده بیاییم» من سوال میکنم موی زن جزو قشنگیهای زن هست یا نیست. مثلاً زن کچل با زنی که موهایی قشنگی دارد مثل هم هستند؟ خب معلوم است که نیست. قرآن میفرماید زینت خود و هر چه که زن را زیباتر و خوشگلتر میکند که مردها دوست دارند نگاه کنند و دید بزنند را بپوشانید جز برای مردی که با او پیمان جنسی میبندید.
«اگر بخواهیم به طور منطقی به کسی بگوییم که پوشش او نامناسب است و این بدحجابی فایدهای برای او ندارد چطور او را متقاعد کنیم؟ چطور راضی میشود که این دنیا گذرا است و هدف نیست؟» اگر کسی است که اصلاً دین ندارد و خدا و پیغمبر را مسخره میکند هیچی. شما هر چه از آخرت و خدا بگویید فایدهای ندارد. میگوید همهی اینها کشک است. اگر کسی اینها را قبول دارد و میگوید حجاب در قرآن و اسلام نیست باید بگویی اینجای قرآن هست. این آیات و روایات آن است. اگر بگوید من اینها را قبول دارم ولی ضعیفالنفس هستم و تنبل هستم و جوگیر هستم یا دلیل دیگری بیاورد اینجا این کافر نیست ولی فاسق، یعنی گناهکار است. گناه میکند. اما یک کسی بگوید من میخواهم گناه بکنم. یا اصلاً من مسلمان نیستم و قرآن را قبول ندارم. آن وقت به این باید طور دیگری گفت. باید گفت علاوه بر اینها یک چیزی به نام قانون اجتماعی هم هست. شما ولو به قانون عقیده نداشته باشی ولی باید تابع قانون باشی. جامعهای مسلمان هستند قانون اساسی داریم، قانون اسلامی داریم. تازه مسیحی و یهودی و زرتشتی هم که باشی حجاب واجب است. چون در کتاب مقدس همهی اینها حجاب واجب است. به شما بگویم. اینها رعایت نمیکنند خلاف کتاب خودشان عمل میکنند. حجاب بر زنان مسیحی یا یهودی و زرتشی واجب است. در کتاب مقدس آنها هست و حجاب آن سختتر از اسلام هم هست. یک وقت ممکن است بگوید در زمان صدر اسلام حجاب نبوده است. در زمان صدر اسلام زنان متدین مسیحی، یهودی، زرتشتی حجاب داشتند. بسیاری از زنان مسلمان هم قبل از اینکه حکم حجاب بیاید حجاب داشتند منتها ناقص بود. مثل بدحجابی بود تا آیه آمد. آیه آمد که گفت به خانمها بگو پوشاندن مو کافی نیست. سینه و گردن را هم بپوشانند که آن پسری که در خیابان میرفت و یک خانمی را دید که سینه و گردن او دیده میشد و حواس او پرت شد و همینطور که او را دید میزد با کله به دیوار خورد و کلهی او شکست. بعد به مسجد رفته بود. پیغمبر او را دیدند و گفتند چرا اینطور شده؟ گفت من گناه کردم. گفتند چه گناهی کردی؟ گفت یک خانمی میرفت و من نتوانستم دل بکنم و کلهی من به دیوار خورد پیشانی من شکست. این آیه آنجا نازل شد که گفت به خانمهای مسلمان بگو که سینه و گردن را بپوشانند و حجاب خود را کامل کنند. بله، زنان کنیز اسیر جنگی بودند در فقه نداریم که باید اینها را مجبور کنیم حجاب داشته باشند. اما در مورد فضای عمومی جامعه و حکومت اسلامی در امر به معروف و نهی از منکر هر قانونی را میتوانی بگذرانی. همانطوری که در دنیا دو سال سربازی اجباری میگذارند. میگوید دو سال باید به سربازی بروی. نمیخواهم ندارد. تو در این جامعه زندگی میکنی و از امنیت ان استفاده میکنی. باید هزینه کنی. چرا واکسن اجباری میزنی؟ میگوید بدن خودم است و نمیخواهم واکسن بزنم. خب تو مریض میشوی و دیگران هم این بیماری را از تو میگیرند. حقوق دیگران هم مطرح است. من نمیخواهم پشت چراغ قرمز بایستم. ماشین خودم است، زمان خودم است و این هم شهر خودم است. نه. شهر تو نیست. شهر همه است. توی یکی از آنها هستی. اگر قانون را رعایت نکنی به دیگران صدمه میزنی. حالا بدن خودم است، لباس خودم است. بدن خودت است، لباس خودت است اما خیابان خودت نیست. اینجا حریم عمومی است. الان میشود یک نفر وسط کلاس شما بلند شود و برقصد؟ بگوید بدن خودم است، وقت خودم است، رقص خودم است. آقا کلاس خودت که نیست. مگر حق داری هر جایی هر کاری خواستی بکنی؟ یکی وسط کلاس بیاید و یک مرتبه لباسهای خود را بکند. برای چه این کار را میکنی؟ بدن خودم است، لباس خودم است. اینجا کلاس خودت که نیست. دیگران هم اینجا هستند. حقوق عمومی است. حقالناس است. اگر کسی گفت این ملک خصوصی من است. جواب این است که نه. نوع لباس پوشیدن در حریم عمومی، در خیابان، در جامعه، در دانشگاه مسئلهی خصوصی نیست. بدن خودت، لباس خودت در اتاق خودت باشد. آنجا خصوصی است اما اینجا عمومی است. بعضیها ممکن است بگویند اگر من را مجبور نکنی و آنهایی که عقیده ندارند بیحجاب باشند و آنهایی هم که عقیده دارند حجاب داشته باشند اخلاص بیشتری دارد. و الا اگر من بخواهم از ترس قانون پوشش داشته باشم این واقعاً ریا نیست؟ جواب این است که کارهای اجتماعی خوب دو بعد دارد. یک بعد آن رابطهی تو و خداوند است. تکامل معنوی تو است. او به ایمان و اخلاص و عیدهی تو برمیگردد. یک بعد آن رابطهی تو با جامعه است. آنجا دیگر اخلاص و نیت شما کافی نیست بلکه لازم هم نیست. مثل اینکه یک کسی بگوید شما این چراغ را قرمز نکنید که همه مجبور بشوند بایستند. بگذارید هر کسی دلش میخواهد خالصانه و صادقانه و بدون ریا بایستد. هر کسی هم عقیده ندارد رد بشود. دو بعد دارد. ما اصلاً اینجا به ریا و اخلاص چه کار داریم؟ حقوق دیگران را پایمال میکنی. وقتی تو نیمه برهنه به خیابان میآیی صد نفر دیگر به تو نگاه میکنند و آثار اخلاقی و اجتماعی دارد. ده خانواده را تهدید میکنی. مردی که میآید خانمهای زیبای نیمه برهنه را میبیند رابطهاش با زن خودش در خانه خراب میشود. میگوید اگر آنهایی که من در خیابان دیدم زن بودند پس تو چه هستی؟ زنانی که خودشان را آرایش میکنند و برهنه میشوند اولین خیانت را به آن زنی میکنند که رابطهی این مرد با او کم شده است. او میگوید من در فیلم هالیوود، در دانشگاه، در خیابان یک خانمی دیدم که خیلی قشنگتر از تو بود. این را نمیگوید ولی در عمل نشان میدهد. یک مرتبه زن در خانه میبیند که شوهر او دیگر به او نگاه نمیکند. نمیفهمد که این آثار بیحجاب بیرون آمدن تو بود. تو این خانواده را متلاشی کردی. یک پسر جوان و نوجوان میبیند. اینها طبیعی است. تعارف ندارم. وقتی میبیند بدن 10 خانم دیده میشود که آرایش کرده میآیند تحریک میشود و کاری نمیتواند بکند و بعد به سایت فیلمهای پورنو میرود. یا دنبال یک رابطهی نامشروع با یک دختر میافتد. نشد یک طور دیگر و گناه بدتری میکند. یا به سراغ خودارضایی میرود. یا میرود آلوده میشود و به دیدن فیلمهای پورنو عادت میکند. همهی این کارها را چه کسی کرد؟ آن خانمی که جلوی این پسر نوجوان آمد که در اوج بلوغ جنسی است و رنگ و بو هم برای او پیام جنسی دارد. روی صدای زن حساس است. چرا هم روانشناسان تربیتی میگویند و هم در روایات داریم که اگر یک خانمی نشسته بلند میشود به مرد میگویند تو فوری همانجا ننشین که گرمای بدن آن دختر در تو هیجان جنسی ایجاد میکند. واقعاً هم ایجاد میکند. مخصوصاً در پسرهایی که اول بلوغ هستند. چرا در روایات ما میگویند دختر و پسر نامحرم خلوت نکنند ولو حزباللهی و متدین باشند. خیلی با هم در یک اتاق خلوت نکنند. کمکم آن دختر و پسرهای آنطوری در جردن قرار میگذارند و این دختر و پسرهای مذهبی هم بینالحرمین قرار میگذارند. انشاالله بینالحرمین هم را زیارت کنیم. آنها در فضای مجازی فحشهای بد میدهد و میگوید قربان تو بروم و او میگوید من قربان تو برود و این مذهبیها برای هم مینویسند ما رأیتُ الا جمیلا. اینهایی که میگویم اتفاق افتاده. حدیث میآورد. آن جمیلی که حضرت زینب گفته با این جمیلی که تو میگویی یکی است؟ او جمیل معنوی را میگوید. این را یکی برای من آورد. خانم باحجاب، به حساب حزباللهی، عکس حرم امام حسین و عکس امام و رهبری و فلان و زیر آن هم عکس خودش بود. آن پسر هم دو مَن ریش داشت. حزباللهی زیر آن نوشته سبحانالله سبحانالله. این سبحانالله چه هست؟ میخواهی بگویی خیلی خوشگل هستی میگویی سبحانالله. این چیزها مذهبی و غیر مذهبی ندارد. در روایت میگوید دختر و پسر جوان، هر چه که هستید وقتی با هم خلوت میکنید، دست خود شما هم نیست، ارادی نیست. خدا یک آتشی ایجاد کرده که اینها را به طرف هم میکشاند. بعد کمکم صمیمی میشوی، بعد کمکم عاشق میشوی، بعد کمکم قرار میگذاری. محل قرار شما فرق میکند. حرفهای شما هم فرق میکند. او اول میگوید بسمهتعالی، او اول میگوید عشق من چطوری؟ حرفهای شما با هم فرق میکند و الا کارهای شما یکی است. «اگر قانون نگذارند من مخلصانه بدون ریا رعایت میکنم و یک کسی هم قبول ندارد و بدون ریا کنار میگذارد.» اصلاً به اخلاص تو کاری نداریم. آثار اجتماعی دارد. اگر اخلاص داری به خدا هم نزدیک میشوی و برای حجاب خود ثواب هم میکنی. اگر عقیده نداری باید مصلحت اجتماع را رعایت بکنی. میگوید مرد چشم خود را درویش کند. خب بله. مردهایی که نگاه میکنند گناهکار هستند. قرآن هم اول به مردها میگوید چشم خود را درویش کن. اما تو چرا به این شکل بیرون میآیی که او نتواند چشم خود را درویش کند؟ اکثر مردها ضعیفالنفس هستند. قوی نیستند. زن دارد ولی باز در خیابان زنهای دیگر را دید میزند. تقوا ندارد. تو نباید این زمینه را ایجاد کنی. اشکال دیگری که میگیرند میگویند نباید حکومتی باشد. حکومت دخالت نکند. ببینید تز تمام حکومتها این است که میگویند بگذار جامعه به لحاظ جنسی کاملاً آزاد باشد و سر دخترها و پسرها به همدیگر و به مواد مخدر و مشروب بند باشد و موی دماغ حکومت و ما نشوند. در تمام دنیا این سیاست هست. و اغلب نسلهای جوان در همهی دنیا چنان گرفتار سکس و قمار و شراب و مواد مخدر شدهاند که اصلاً حوصلهی سیاسی بودن را ندارند. اصلاً نمیدانند چه کسی بر آنها حکومت میکند و چطور حکومت میکند. اینهایی که میگویند حکومت در این مسائل دخالت نکند به نظر من به حکومتها کمک میکنند. چون جوانانی که یا دنبال سکس، یا شراب، یا مواد هستند اصلاً از حاکمان خود سوال نمیکنند. امر به معروف و نهی از منکر نمیکنند. بیخ خر مسئولین را نمیگیرند و بگویند چه کار میکنی؟ این اختلاس چه هست؟ چرا در آنجا به وظیفهی خود عمل نکردی؟ بعضیها میگویند این کار را بکنید. به نظر من کاملاً به نفع حکومت و حاکمان است. اگر حاکمانی بخواهند خودشان سر کار بمانند به نظر من بهترین کار این است که شهرها را پر از فاحشهخانه و مشروبفروشی و مراکز مواد مخدر بکنند. ما به آمستردام رفتیم. یک جلسهای در دانشگاه هلند داشتیم. در آمستردام گفتند در این کافیشاپها رسماً مواد مخدر سفارش میدهند. مثل اینکه شما میگویی قهوه بیاور و مشروب بیاور، رسماً میگویند این ماده و این مواد را بیاور. از همین شیشه و این مواد را رسماً میآورند. بعد میگویند این احترام به شعور مردم است. بگذار خودشان انتخاب کنند. هر کسی میخواهد بکشد بگذار با اخلاص بکشد و هر کسی هم میخواهد با اخلاص نکشد. اینجا اخلاص چه هست؟ تو داری او و خانوادهی او را نابود میکنی. در همین آمستردام در هلند یک تابلویی وسط چهارراه دیدم. مثلاً میخواهند بگویند پلیس آنجا خشن نیست و خیلی هم خوب است. یک پسر جوان مواد در دست دارد و میخواهد روشن کند. دو تابلو گذاشته. پلیس اول به این میگوید این کار را نکن. خوب نیست. بعد در تابلوی دوم پسر میگوید حرف شما را شنیدم ولی انتخاب و آزادی با من است. در تابلوی دوم خود پلیس فندک را روشن کرده میگوید پس من به تو کمک میکنم تا این را بکشی. کلاه مردم را برمیداری؟ اسم این آزادی و آگاهی است؟ کبریت به دست بچه بدهی و بگویی برو زیر پرده آتش بزن. عقل بچه نمیرسد. باید کبریت را از دست او بگیری. نه. احترام به شعور و آزادی است. خب اگر شعور داشت که دو سوم ملت معتاد نمیشدند. کدام شعور را میگویی؟ آقا شما سر چهارراه چراغ قرمز نگذارید، به شعور مردم احترام بگذار. همین الان که چراغ قرمز هست نمیشود به شعور آنها احترام بگذاری. این همه تصادف میشود. چراغ قرمز نباشد به کدام شعور احترام بگذاری؟ کدام شعور؟ اگر بیایند ببینند پلیس نیست و چراغ قرمز نیست با ماشین از سر و کول هم بالا میروند. به شعور مردم احترام بگذار؟ این همه آدم معتاد داریم. به شعور اینها احترام بگذاری چه کار میکنند؟ کسی که میگوید بیحجابی باشد، باحجابی هم باشد و هر کس هر کاری که میخواهد بکند فردا میگوید مواد مخدر را در مغازه بگذار، هر کسی بخواهد بکشد و هر کسی میخواهد نکشد. مگر مسئلهی شخصی است؟ یک بعد آن شخصی است. بعد اجتماعی هم دارد. مشروب بگذار. هر کسی میخواهد بخورد، هر کسی نمیخواهد نخورد. فاحشهخانه باشد، مسجد هم باشد. هر کسی میخواهد به مسجد برود، هر کسی هم میخواهد به فاحشهخانه برود. اصلاً قبل از انقلاب که همینطور هم بود و فاحشهخانهها و مشروبفروشیها شلوغ بود و در مسجدها و کتابخانهها هیچ کس نبود. اینطور میشود. زمان شاه مشروبفروشی و فاحشهخانهها پر بود. مسجدها و کتابخانهها خالی بود. هیچ کس به کتابخانه نمیرفت. اینها میگویند دوباره به آن زمان برگردیم. خب این که به نفع حکومتها است. نسل را فاسد کن و بگذار فاسد بشوند. در اصل دیگری میگویند شما حجاب را که میآورید همه چیز را مردانه و زنانه میکنید. نگاه جنسی دارید. حجاب را بردارید. اتفاقاً جواب این است که وقتی حجاب نیست همه چیز مردانه و زنانه میشود. چون بدون پوشش مناسب جنسیت است که به چشم میخورد. حجاب که هست یعنی نه تو زن هستی و نه من مرد هستم. ما انسان هستیم. ولی وقتی برهنه بشوی و بدنها دیده بشود تفاوت مرد و زن آشکار و آشکارتر میشود. اتفاقاً آنجا است که مسائل و جامعه دو جنسی میشود و همه سکسیاندیش میشوند و الا اسلام مسائل را مردانه و زنانه نکرده. انسانی برخورد میکند. حجاب برای این است که مسائل مردانه و زنانه نشود. مگر در حدی که دیگر واجب است و لازم است و دیگر نمیشود کاری کرد. برهنگی است که همه چیز را مردانه و زنانه میکند. اشکال دیگر این که در مسائل اجتماع عمومی و روابط اجتماعی قانون گذاشتن برای مسئل شخصی چه هست؟ من توضیحات آن را دادم ولی حالا برای شما چند مثال زدم. در همین کشورهایی که میگویند حجاب را قانون نکنید اولاً بیحجابی را قانون کردند. شما الان 7، 8 کشور در اروپا دارید. حتی همین فرانسه که میگوید ما پدر جمهوریت لیبرالیزم هستیم حجاب در آن ممنوع است. اگر پوشیدن لباس در عرصهی عمومی مشمول قانون نیست چرا شما قانوناً حجاب را ممنوع کردید؟ یعنی الان زن باحجاب مسلمان فرانسوی نمیتواند معلم بشود. هیچ شغل حکومتی در ادارات حکومتی به آن نمیدهند. حتی رفتند و مدرسهی خصوصی زدند ولی نگذاشتند. میگوید باید بیحجاب بشوید. مگر شما نمیگویید پوشش آزاد است و لباس انتخاب شخصی است. خب این همه آدم لخت و برهنه هست. این میخواهد پوشیده باشد. چرا نمیگذاری؟ میگوید نه. این تبلیغ اسلام است. خب برهنگی هم تبلیغ ضد دین است. تبلیغ فحشا است. چرا اگر میشود قانون علیه حجاب گذاشت، قانون به نفع حجاب نمیشود گذاشت؟ تو که لیبرال هستی میگویی میشود راجع به لباس و پوشش قانون گذاشت. ما که لیبرال نیستیم. ما مسلمان هستیم. حالا ما برای دفاع از اخلاق نتوانیم قانونی بگذاریم که پوشش قانونی بشود؟ ببینید بعضی از قوانینی که در جامعه برای همه گذاشتند را من برای شما بگویم. اولاً سوال این است که اگر شما میگویید اینها نیست چرا دستشوییها را مردانه و زنانه کردید؟ هنوز خوشبختانه هیچ جای دنیا ما ندیدیم که بگویند دستشویی مردانه و زنانه ندارد. خوشبختانه هنوز میگویند این دستشویی برای مردان است و این دستشویی برای زنان است. برای چه میگویید؟ چه فرقی دارد؟ خب کاری که مرد و زن میخواهند در آنجا بکنند مثل هم است. چه فرقی دارد؟ چرا دستشویی را مردانه و زنانه میکنید؟ چرا تبعیض قائل میشوید؟ هر دو میخواهند یک جا باشند. چرا تبعیض و تفاوت قائل میشوید؟ چرا مرزبندی جنسیتی میکنید؟ خب این را جواب بده تا بقیه را به تو جواب بدهم. چرا خیانت جنسی را با اینکه در کشور شما رایج شده هنوز بد میدانید؟ با اینکه رایج شده است. در ایالت کارولینای جنوبی، در ایالت ایندیانا، در ایالت تنسی قوانینی هست راجع به اینکه لباسهای بدننما و نیمه بدننما و شلوارهای افتان ممنوع است؟ دیدید بعضی از مردها شلوارهایی میپوشند که فقط کافی است بادی بخورد که به زمین بیفتد. اینها ممنوع است. چرا در بعضی از ایالتها ممنوع است و در بعضی از ایالتها میگویند لباسهایی که کل بدن را نشان میدهد و توری کامل است و کل بدن در زیر آن دیده میشود یا شلوارهایی فاق کوتاه است ممنوع است. چرا ممنوع است؟ شلوار خودش است، فاق خودش است، پای خودش است. میگوید خیابان برای تو نیست. چرا در برزیل گفتند کسانی که لخت و برهنه در ملأ بیایند حداقل سه سال زندان است. خب بدن خودش است. هوا گرم است و میخواهد کاملاً لخت بیرون بیاید. میگوید نه، خیابان تو نیست. یک زمانی در مالزی لباس زرد نماد اعتراضات در انتخابات شده بود. پوشیدن لباس زرد از 2011 تا یک مدتی ممنوع شد. خب زرد هم یک رنگی است. گفتند نه، این رنگ به معنی اعتراض به قانون و سیستم است و این جرم است. یعنی یک مرتبه برای اینها قانون میگذارند. در استرالیا یک زمانی خیلی رایج شد که مردها لباسهای زنانه میپوشیدند. اینها دچار فساد و انحراف جنسی شده بودند. اعلام کردند اگر از این به بعد مردها لباس زنانه بپوشند و بیرون بیایند اینقدر مجازات و جریمه دارد. خب برای چه؟ حالا شما گفتی حجاب نه، اگر فردا آمدند گفتند شلوار اجباری نه، به آنها چه میگویی؟ بگویند آنهایی که میخواهند شلوار بپوشند بگذار خالصانه بپوشند و ریاکار نباشند. آنهایی هم که نمیخواهند شلوار بپوشند صادقانه بیشلوار بیرون بیایند. خب جواب این چه هست؟ فردا طرف میگوید من به شلوار عقیده ندارم. خب تو نداشته باش. بدون شلوار تو را در جامعه راه نمیدهیم. شلوار اجباری است. چون اگر به تو بگوییم شلوار اجباری نیست فردا میگویی شرت اجباری است. بعد جواب تو را چه بدهیم؟ بگویی من آنجا خیلی احساس اخلاص میکنم. نیت من آنجا پاک است. در ایتالیا گفتند سندل لای انگشتی که وقتی راه بروی خیلی سر و صدا میکند در جزیرههای توریستی ممنوع است. هر کسی از این سندلها پا میکند چون تقتق میکند و توریستهای دیگر اذیت میشوند اینقدر مجازات و جریمه و تا زندان هم داشت. میخواهم از شما سوال کنم سندل پوشیدن یک آدم به بقیه چه مربوط است؟ میگوید ممکن است یک تقتق بکند و در آسایش دیگران اثر بگذارد. ما برای آن قانون میگذاریم و مجازات میکنیم. سندل خودم است و پای خودم است نداریم. در کانادا پوششی که عفت عمومی را جریحهدار بکند یعنی عرف مردم بگویند اینطور لباس پوشیدن زشت است. مادهی 173 قانون کشوری مجازات دارد. در روسیه در دههی 80 گروه موسیقی پیدا شده بود که لباسهایی میپوشیدند. این لباس بین جوانان روس مد شد. قانون گذاشتند که هر کس این لباسها را بپوشد اینقدر مجازات دارد. یعنی 2008 ممنوع شد. بعد حکومت اعلام کرد که ما بررسی کردیم این لباسها یکی عامل خودزنی و خودکشی میشود. چون این گروه خواننده خیلی خشن هستند. خودشان را میزنند و دیگران را میزنند و کارهای خشن میکنند. خودکشی، افسردگی و خودزنی به همراه میآورد و به همین دلیل از 2008 ممنوع شد. چرا؟ گفتند چون این تهدیدی علیه ثبات ملی است. در بعضی از کشورها اتفاقاً برهنگی زنان به خاطر دفاع از خانواده ممنوع شده است. جالب است که این کشور اسلامی هم نیست. میگوید وقتی خانمها برهنه میآیند رابطهی زن و شوهرها با هم ضعیف میشود و رابطههای بیرون خانواده تقویت میشود. در سنگاپور که یکی از مرفهترین جاهای دنیا است و یکی از توریستیترین جاهای دنیا است اگر شما آدامس بجوید شما را میگیرند و مجازت میشوید. آدامس. آقا دهان خودم است، آدامس خودم است. بله، ولی ممکن است در خیابان و اتوبوس این آدامس از دهان تو بیفتد و یک وقت هم ممکن است هوس کنی این آدامس را برداری زیر صندلی اتوبوس بچسبانی. میگویند یکی از مشکلات این است که باید این آدامسها را از زیر صندلیها بکنند. خب او میگوید اینجا مسئله عمومی است و آدامس خوردن تو هم یک مسئلهی عمومی است و ما نمیگذاریم. در ژاپن ما در دانشگاه توکیو جلسهای داشتیم. وقتی داشتیم در خیابان راه میرفتیم یک مرتبه دیدم در خیابان هم سیگار کشیدن ممنوع است و نمیگذارند مردم سیگار بکشند. میدیدم آمدند سر چهارراه آن جاهایی که زبالهدانی و سطل آشغال است، در توکیو که اینطور بود. در اماکن سربسته که هیچ، در اتوبوس، در اداره، در دانشگاه که اصلاً کسی حق ندارد سیگار بکشد. آن وقت یک روزی به یکی از دانشگاهها رفتیم و داشتیم با رئیس دانشگاه راه میرفتیم دیدیم دو، سه پسر نشستهاند. پاها را دراز کردند سیگار در دهانش است و بعد به طرف رئیس دانشگاه پوف میکند. گفتم تو اگر در بعضی از دانشگاههای اروپا بودی حالت را جا میآوردند. با کتک تو را بیرون میانداختند. مگر توهین تلقی نکنند و جاهایی که این را توهین تلقی نکنند. در توکیو برای من خیلی جالب بود که در فضای باز هم شما حق نداری سیگار بکشی. فقط جاهای خاص که در چهارراهها جای سطلهای زباله و آشغال است باید به کنار سطل آشغال بروی و بایستی و سیگارت را بکشی و خاموش کنی و بروی. اگر ببینند در خیابان سیگار دست تو هست میگیرند و جریمه و مجازات میکنند. حالا سوال من این است که راجع به همهی مسائل مادی میشود، تا نوبت به عفت و حیا و اخلاق و اخلاق جنسی و خانواده میشود بگوییم اینها را قانونی نکنیم. اینها مسائل شخصی است. یعنی اهمیت برهنگی در جامعه از اهیمت آدامسی که زیر صندلی میچسبانی کمتر است؟ اینهایی که میگویند قانون نشود. این چیزها در دنیا قانون میشود. برای اینها اقتصاد و شکم و مسائل مادون شکم مهم است اما اخلاق و فرهنگ و ایمان و خدا و آخرت و خانواده اصلاً برای اینها مهم نیست. معیار غربگراهای ما که غرب است. شرع نیست که بگویند خداوند چه فرمود. میگویند ما به خدا چه کار داریم؟ ما به منافع خودمان هم کاری نداریم. بعضی از این رفورمیستها و اصلاحطلبان دینی ما که یادم هست دههی 70 از این حرفها میزدند که حجاب اجباری نباشد، الان در دههی 90 به اروپا و آمریکا رفتهاند و به نفع همجنسبازی مقاله مینویسند. در مورد اینکه اصلاً امام زمان دروغ است مقاله مینویسند. در مورد این که اصلاً قرآن کلامالله نیست مقاله مینویسند. من یادم هست اینها در دههی 70 در همین ایران به عنوان نواندیش دینی و روشنفکر دینی و اصلاحطلب مذهبی از آنجا شروع میکردند که حجاب را چه کسی گفته است؟ اصلاً چه کسی گفته حجاب یعنی موهای سرشان را بپوشانند. اصلاً حجاب برای همان وقت بوده و برای الان نیست. از آنجا شروع کردند و گفتند ما اسلامی هم بحث میکنیم و کمکم به اینجا رسید که میگویند اصلاً قرآن چه هست؟ اول میگفتند هر کسی هر برداشتی کرد. حالا میگویند خود قرآن هم کلام خدا نیست. کمکم رو شدند. در این مسائل هم همینطور است. ما میگوییم وقتی برای آدامس و پفک میشود قانون نوشت برای برهنگی و پوشیدگی با آن همه آثار در دنیا و آخرت برای فرد و خانواده چرا قانون ننوشت؟ وقتی در کشورهای اروپایی شما میتوانی علیه حجاب قانون بنویسی و حجاب را ممنوع میکنی یعنی برهنگی را اجباری میکنی. برهنگی اجباری میشود، حجاب اجباری نشود؟ مسئلهی خصوصی نیست. مسئلهی عمومی است. ایمان و تقوا برای اینها مهم نیست. شکم برای اینها مهم است. آخرین سوال را هم عرض بکنم که وقت تمام شد.
نوشتند «یک مقداری از این کارهایی که شد کار تأثیرگذاری از طریق سینما و فیلم و سلبریتیها بوده است.» حالا راجع به این هم من عرض بکنم که بله، سینما موثر بوده است. در سینمای غرب که طبیعتاً اصلاً حجاب نیست. اینجا تا یک مدتی صدا و سیما خودش خیاطی میکرد و در فیلمها لباس بر تن هنرپیشهها میکرد. مثلاً طرف آبجو میخورد میگوید نوشابه خورد. دوست دخترش هست میگوید آبجی او است. همشیرهی او است. لباس لختی هم که برای آنها درست میکردند. خب البته باید این کارها را بکند. چون اگر نکند چه کار باید بکند؟ بعضیها مسخره میکردند. یعنی فیلمهای لختی را بگذارد، تبلیغ شراب را بکند. الان شما در بعضی از این کشورهای غربی میبینید هنرپیشه که سیگار به دست میگیرد سیگار را شطرنجی میکنند. میگوید همین که در فیلم سیگار را به دهان میگذارد برای جوانها تبلیغ سیگار است. خب شما سیگار را شطرنجی میکنید و وقتی کل بدن طرف لخت است شطرنجی نمیکنید؟ برای چه؟ برای اینکه میگوید من ضرر سیگار که مادی است را قبول دارم اما برای برهنگی و سکس و اخلاق جنسی اصلاً اهمیتی قائل نیستم. اگر به آزادی مخاطب احترام میگذاری چرا سیگار را شطرنجی میکنی؟ اوایل که همین هالیوود مشروب را شطرنجی میکردند و نشان نمیدادند. زنهای در هالیوود پوشش داشتند. زنها را کمکم لخت کردند. در این 30، 40، 50 سال و مخصوصاً از جنگ جهانی دوم به بعد شروع به لخت کردن زنها کردند و الا زنها در غرب هم پوشیده بودند. در فیلمها هم پوشیده بودند. فقط موهای سر آنها پوشیده نبود. بدن پوشیده بود. الان دیگه در عالم لختی را ارزش کردند. بعد تو بدن لخت زن و مرد یا نیملخت آن را شطرنجی نمیکنی و سیگار را شطرنجی میکنید؟ خیلی مؤدب هستید؟ یعنی ضرر سیگار از ضرر او بیشتر است و آن ضرری ندارد؟ بعد اگر حق انتخاب را به مخاطب دادی و میگویی سانسور بد است خب در مورد سیگار هم بده. چرا اینطور میکنید؟ شما وقتی در خیابان توکیو میگویی سیگار نکش و بالای سطل زباله و آشغال که بوی گند میدهد و حال آدم به هم میخورد، چرا در این مورد کاری نمیکنی؟ در همان میدان توکیو، که در فیلمها و اخبار هم گاهی نشان میدهد. دیدید که مردم از 5 طرف میآیند. یک میدان مرکزی مهمی در توکیو است که عابر پیاده از 5، 6 طرف است. همهی چراغها قرمز میشود و یک مرتبه همه با هم سبز میشود. من به شما بگویم همانجا که نوشته سیگار ممنوع است مگر بالای سر سطل آشغال، 30، 40 کتابفروشی بود که من رفتم کتابهای آن را ببینم. البته زبان ژاپنی بود ولی خب میفهمیدم که چه موضوعات است. باور میکنید در هر کدام از این کتابفروشیها 7، 8 قفسه کتابهای تصویری برای کودک بود که داستان همجنسبازی بود. برای بچهها بود. با نقاشی بود. چطور در خیابان نباید سیگار بکشی؟ تو برای بچههای کوچک اینها را درست کردی. من رفتم از فروشندهی او پرسیدم که آقا خود شما بچه نداری؟ کتابفروش گفت چرا. گفتم این کتابها را به بچهی خودت میدهی تا ببینند؟ گفت نه. گفتم برای چه میفروشی که بقیه ببینند؟ گفت من مجبور هستم برای این که این کتابها جزو پروژهای است که ما حتماً باید اینها را بفروشیم. اگر من اینها را نفروشم مغازهی من را میبندند. دقت کردید؟ اسم آن هم ظاهراً قانونی است. چندین قفسه کتاب داستان کودک با نقاشی و همهی داستان و عکسهای آن هم آموزش همجنسبازی به بچههای کوچک مدرسهی ابتدایی بود. قانون مانع این نمیشود و حتی از آن حمایت میکند. چون این آقا گفت من نمیخواهم این را بفروشم ولی اگر نفروشم مالیات بیشتری به مغازهی من میبندند و ورشکست میشوم. خب یک دستی پشت این قضایا است. راجع به سلبریتی هم گفتند که این سلبریتیها خارج اینطور هستند و داخلیها هم از آنها یاد میگیرند. گفتند سلبریتی و به اصطلاح ستاره یک مقدار بدحجابی و مدل شدن و برهنگی از نوع اسلامی آن، یعنی سکس با رودربایستی را به ایران آوردهاند. نمیتوانند کامل بخت بشوند، ولی بعضی از آنها طوری لباس میپوشند و آرایش میکنند که بقیه را خودت حدس بزنی. یعنی یه بخشی از آن را ببینی و بقیه را خودت حدس بزنی. یعنی یک بخشی هم روی تخیل جنسی مخاطب خود حساب کرده که آن هم به او کمک کند. خب حالا اینکه به همهی این افراد تعمیم بدهیم شرعاً درست نیست. سلبریتی اصلاً یعنی کسانی که در غرب یا با موسیقی یا رقص یا سینما یا سکس یا مدل یا ورزش و به یک شکلی در فرهنگ عامه و عوامالناس مشهور میشوند. با کمک سینمای زرد، نشریات زرد و الان هم شبکههای اجتماعی خیلی زردتر و هر چه زردتر بهتر مسائل خصوصی اینها مطرح میشود. اینکه چند بار ازدواج کرده، چند بار طلاق گرفته، چقدر رسوایی جنسی داشته، زن این با او، شوهر او با این، سلبریتیها معمولاً در غرب اینطور هستند. در ایران هم بعضی همینطور هستند. یعنی معلم خیانت، معلم رسوایی جنسی، اعتیاد، غالباً با اوردوز و مصراف مواد بمیرند، شراب و ثروت، همیشه نوع لباس آنها سوژه باشد، مسائل شخصی، اینکه سگ خریده، ماشین خریده، چه کسی با زن چه کسی فلان است، اینها سوژه میشود و یک تیپی درست میکنند. در غرب هستند و اینجا هم یاد میگیرند. در غرب آنها در بخشهای بیضرر سیاست وارد میشوند. مثلاً سازمان «SIA» برای یک هنرپیشهی مشهور زن و یک هنرپیشهی مرد هالیوود و همینطور دو، سه فوتبالیست مشهور انگلیسی که همه میشناسند و در دنیا طرفدار دارند یک مأموریت سیاسی تعریف کردند. مثلاً یکی برای افغانستان، یکی برای سودان و کشورهای اسلامی با این ادا که ما طرفدار شما و حقوق بشر هستیم. این اسلامگراها وحشی هستند. یعنی دقیقاً نقش بازی میکردند و بعد همینها میآیند و در فیلمهایی که دقیقاً در مسیر سیاستهای پنتاگون برای اشغال کشورهای دیگر است نقشهای سیاسی بازی میکنند. خب حالا در آنجا اینطور است و در کشورهای دیگر هم حرفهای بیضرر سیاسی میزنند. مثلاً در انتخابات بیایید به این رأی بدهید، بعداً دوباره نه، ما اشتباه کردیم. از این اداها در میآورند. اصلاً چه کسی به تو کار دارد؟ اصلاً مگر تو شعور سیاسی داری؟ مگر تو سواد سیاسی داری؟ در عمرت چهار مقاله نخواندی. بلد نیستی حرف بزنی. به تو دیکته بگویند بلد نیستی بنویسی. البته بعضیها و همهی آنها نه. یا در مسائل خیریه و حقوق بشر وارد بشویم و آن وسط چند متلک دوپهلو و بدون هزینه بگوییم و دو، سه اظهار نظر متفکرانه بکنیم. وقتی این بیسوادها متفکر میشوند، آدم خیلی خندهاش میگیرد. یا جوائز بینالمللی در مسیر سیاسی به فیلم متوسط داده میشود که واقعاً نه خیلی بد است و نه خیلی خوب است. یک مرتبه با مارک سیاسی یک طوری میشود که آدم میگوید حتماً این خیلی خوب است. هر چه نگاه میکند که از آن فلسفه بیرون بیاید، کلامی بیرون بیاید. میبینی در آن هیچ چیزی نیست. میگویم نه آنقدر بد است و اینقدر خوب است. یک فیلم معمولی است. آن را سیاسی میکنند. ظاهراً هنری و باطناً سیاسی میکنند و از طریق اینها سبک زندگی غربی را میآورند. با سگ زندگی کنیم. سکس، سگ، سلبریتی. این مثلت در دنیا برای خودش چیزی شده است. در ایران هم شبیه آن شده. اخلاق جنسی خاص. وقتی که در کرمانشاه زلزله شده بود چند نفر از اینها دویدند و رفتند. اول میروند سلفی میگیرند. دیدیم یکی از اینها 4، 5 دستمال کاغذی گرفته و جلوی حیوانات پرت میکرد. از این هنرپیشههای مشهور هم هست. وسط آن هم به دوربین نگاه میکرد که رفیق او فیلم میگرفت. حواس آنها نبود و این تکه را در اینترنت گذاشته بودند. میخواستند زود بگذارند حواس آنها نبود. بعد که تمام میشد میگفت گرفتی؟ 7، 8 جعبه دستمال کاغذی بود. ریا و نفاق. بعد آن روز دیدم این خانمی بود که در هند بچههای فقیر را خیلی حمایت کرد. دیدم خانم کلباسی به آنجا رفته و هفتهی پیش دیدم هنوز آنجا است. کسی که برای خدا میرود و صادقانه میرود این است. یا این قرآن سعید قاسمی که از بچههای فرماندهی زمان جنگ بود، آن روز دیدم از همان موقعی که زلزله شده تا همین الان آنجا است و کار میکند. خب بعضیها مثل اینها هستند و واقعاً برای خدا و خدمت به مردم به آنجا میروند و بعضیها هم عکس و سلفی و ادا و اصول است. نباید بگذاریم این تیپها فرهنگسازی بکنند. البته من معتقد نیستم که هر کسی از این هنرپیشهها و ورزشکار و خوانندهها که مشهور میشوند مثل هم هستند. نه. واقعاً بین اینها انسانهای شریفی بودند و هستند. هر کسی هم حق دارد اظهار نظر سیاسی کند. اظهار نظر اجتماعی بکند. فعالیتهای خیریه کند. چقدر خوب است که این افراد کارهای مثبت بکنند. اما نمایش بازی کردن و ادا و اصول در آوردن و ریاکاری و هزینهی کار را نپرداختن چیزی دیگری است. آدم در هر حوزهای که میخواهد اظهار نظر کند باید سواد آن را هم داشته باشد. بعد اگر موضوع بحث سیاسی است باید پای آن بایستی. اینهایی که در عالم سیاست وارد میشوند هزینه میدهند. یا از آن طرف، یا از این طرف هزینه دارد. بعد این که استدلال تو چه هست؟ حرف تو چه هست؟ شما برای مردم معلم سبک زندگی نیستی. آن کسی که یک خواننده، یا ورزشکار یا هنرپیشه است و تا حالا 7 بار ازدواج و طلاق داشته و 4 بار در مجالس مشروب و مواد مخدر او را گرفتهاند. یک سگ در این بغل و یک سگ در آن بغل او است. خب شما الگوهای اخلاقی جامعه نیستید. تو فوتبالیست خوبی هستی. ورزشکار خوبی هستی. احسنت. ما در میدان ورزش تو را تشویق هم میکنیم. خوانندهی خوبی هستی و صدای تو واقعاً آرامشبخش است. چه صدای خوبی داری. هنرپیشهی خوبی هستی. چنان نقش خود را عالی بازی میکنی که آدم فکر میکند تو واقعاً همان هستی. نمرهی تو در رشتهی خودت 17، 18 و 20 است. ولی در چیزهای دیگری که نه یک صفحه چیزی خواندهای و نه بلد هستی، نه. تو اصلاً برای جوان این جامعه الگوی اخلاقی نیستی. آنهایی که نیستند. عدهای هم هستند که خب هستند. من عرض میکنم که همهی اینها در مسائل دخالت دارد ولی حدود آن باید روشن باشد. من سعی کردم به تمام سوالاتی که دوستان فرستادند جواب بدهم. امیدوار هستم پاسخها تا حدودی قانعکننده بوده باشد. خیلی ممنون. از اینکه دو، سه ساعت نشستید تشکر میکنم.
هشتگهای موضوعی